|
«وطن امروز» از روند نوسانات شاخص بورس در روزهای اخیر، دلایل و حواشی آن گزارش میدهد
مار و پله بورس
bروند ریزش شاخص کل بازار سرمایه در چند روز گذشته نگرانیهای بسیاری را در میان سهامداران ایجاد کرده است. شوک ناشی از عرضه ناگهانی سهام عدالت در هفته گذشته، بازی حقوقیها با سهامداران تازهوارد، تناقضات دولت درباره عرضه صندوق دارا دوم و اعلام ناگهانی خبر گشایش اقتصادی از مهمترین تحلیلهای ارائهشده درباره سقوط شاخص بازار سرمایه است. «وطن امروز» در گزارش حاضر فرضیههای مطرح درباره دلایل افت سنگین شاخص کل بازار سرمایه در روزهای اخیر را ارائه داده است. روز گذشته شاخص کل بازار سرمایه با سقوطی بیسابقه همراه شد. شاخص کل بورس در پایان ساعت کاری روز گذشته با 89 هزار و 693 واحد کاهش به رقم یک میلیون و 813 هزار و 574 واحد رسید. همچنین شاخص کل هموزن با 10 هزار و 623 واحد کاهش به کانال 400 هزار واحدی بازگشت و در رقم 490 هزار و 563 واحد ایستاد. در جریان معاملات روز گذشته حدود 6میلیارد سهم به ارزش تقریبی 10 هزار میلیارد تومان معامله شد. سقوط روز گذشته شاخص بورس اما دومین رکوردشکنی پیاپی بورس سقوط شاخص بود. شنبه درست یک روز قبل از این سقوط هم بازار سرمایه شاهد رکوردشکنی در سقوط شاخص بود. در روز شنبه هفته جاری، شاخص کل بازار سرمایه با 72 هزار و 180 واحد کاهش به رقم یک میلیون و 903 هزار و 259 واحد رسید. سقوط سنگین بورس در 2 روز پیاپی اما حاشیهها و تحلیلهای زیادی را درپی داشت. نگرانی میلیونها سهامدار از تداوم زیان اما باعث سنگینتر شدن کفه تحلیلهای منفی نسبت به تحولات اخیر بازار سرمایه شد.
* بازی حقوقیها با تازهواردها؟
یکی از تحلیلهایی که در فضای مجازی درباره علت سقوط بازار سرمایه بیان میشود، بازی حقوقیها با بازار سرمایه است. برخی معتقدند بازیگران حقوقی بازار سرمایه با ایجاد صف فروش در برخی نمادهای پرطرفدار، هیجانی کاذب به سهامداران القا میکنند تا آنها با تصور سقوط بازار، اقدام به فروش سهام خود به زیر قیمت کنند. در نهایت و پس از چند روز از سقوط شاخصها، همین حقوقیها اقدام به خرید سهام با قیمتی پایینتر میکنند و از این طریق هزاران میلیارد تومان از سرمایه سهامداران حقیقی را به سمت خود میبرند. این فرضیه البته یکی از چندین فرضیهای است که برای ریشهیابی چرایی سقوط بازار سرمایه ارائه میشود.
* تأثیر فروش سهام عدالت بر بازار
علت دیگر مطرح شده درباره سقوط بازار سرمایه، مربوط به فروش ناگهانی بخش قابل توجهی از سهام عدالت در چهارشنبه هفته گذشته است. با آزادسازی 30 درصد دوم سهام عدالت در 18 مرداد، سهامداران از 19 مرداد شروع به ثبت درخواست خود برای فروش سهام عدالت کرده و طبق قانون شرکتهای کارگزاری و بانکها موظف هستند بعد از 48 ساعت این سهام را فروخته و در اسرع وقت مبلغ آن را به حساب سهامداران واریز کنند. با این حساب، نخستین روز فروش سهام عدالت توسط کارگزاریها و بانکها روز چهارشنبه 22 مرداد بوده است. به نظر میرسد کارگزاریها برای آنکه مشکلات گذشته رخ ندهد، 22 مرداد را برای فروش سهام عدالت انتخاب کردند و بعد از عرضه سهام آزاد شده این 36 شرکت بورسی، بازار سرمایه با کم شدن فشار تقاضای شدید مواجه شده و اکثر نمادها که در حال تعادل عرضه و تقاضا بودند، به صف فروش تبدیل شدند. به عبارت دیگر، فشار فروش در نمادهای موجود در سبد سهام عدالت در روز چهارشنبه این فشار را به سمت سایر نمادها نیز منتقل کرده و باعث ریزش بازار شد. به بیان دیگر، بسیاری از سهامداران با تاثیرپذیری از سقوط برخی نمادها به دلیل فشار عرضه سهام عدالت، اقدام به فروش هیجانی سهامهای خود کردند که این موضوع خود به عاملی دیگر برای تشدید سقوط بازار تبدیل شد. گفتنی است 18 شرکت پالایشی و پتروشیمی، 5 بیمه و بانک، 2 شرکت خودروسازی ایرانخودرو و سایپا، 5 شرکت در حوزه فلزات، 2 شرکت سیمانی، 2 شرکت سرمایهگذاری، 3 شهرک صنعتی و 11 شرکت در سایر حوزهها از جمله شرکتهای حاضر در سبد سهام عدالت هستند که صعود یا سقوط نماد آنها، تاثیر بسیاری بر روند کلی بازار سرمایه دارد.
* شوکهای متوالی دولت و بازی با اعتماد سرمایهگذاران
یکی دیگر از دلایل مطرح شده برای تشریح علت ریزش سنگین شاخصها در بازار سرمایه، شوکهای منفی ارسالشده از طرف دولت به این بازار است. طی هفتههای اخیر، شوکهای زیادی از سوی دولت به بازار سرمایه وارد شده است. آغاز جدی این شوکها با خبر گشایش اقتصادی رئیس دولت بود. بلافاصله پس از این اظهار نظر، گمانهزنیها از جزئیات گشایش اقتصادی آغاز شد. در میان احتمالات مطرح شده درباره جزئیات طرح گشایش اقتصادی دولت، «فروش اوراق سلف نفت» مهمترین موضوع مطرح در این باره بود. پس از مدتی این موضوع رسما از سوی برخی نمایندگان تایید شد. با این حال از همان ابتدای مطرح شدن این موضوع توسط روحانی، بازار سرمایه شاهد تشکیل صفهای فروش بود. انتظار سرمایهگذاران از افت محسوس نرخ ارز و فروکش کردن انتظارات تورمی یکی از عوامل ریزش شاخص بازار سرمایه معرفی شد. شوک دیگر و البته جنجالی دولت به بازار سرمایه، تناقضهای سریالی ۲ وزارتخانه اقتصاد و نفت درباره عرضه صندوق دارا دوم موسوم به صندوق ETF پالایشی بود. هفته گذشته ناگهان مقامات وزارت اقتصاد از لغو عرضه صندوق ETF پالایشی یا دارا دوم خبر دادند. مسؤولان وزارت اقتصاد علت لغو عرضه دارا دوم را آماده نبودن وزارت نفت برای تشکیل این صندوق اعلام کردند. پس از این شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی بلافاصله با صدور اطلاعیهای از آمادگی وزارت نفت برای همکاری با وزارت اقتصاد به منظور عرضه صندوقهای پالایشی به بازار سرمایه خبر داد. در نهایت پس از گذشت چند روز، وزیر اقتصاد از حل شدن مساله و قطعی شدن عرضه صندوق دارا دوم در نخستین چهارشنبه شهریور (5 شهریور) خبر داد. بعد از وی، بیژن زنگنه هم از آمادگی وزارت نفت برای تشکیل صندوق دارا دوم خبر داد و عرضه این صندوقها را قطعی اعلام کرد. این تناقضات پی در پی میان ۲ وزارتخانه دولت اما با واکنشهای تندی در میان سهامداران، کارشناسان و برخی نمایندگان مجلس مواجه شد. بسیاری معتقدند اعلام ناگهانی لغو عرضه دارا دوم که بسیاری از سهامداران منتظر آن بودند، بازار سرمایه را با شوک سنگینی مواجه کرد. پس از این هم تناقضات میان وزارت اقتصاد و وزارت نفت، این روند را تداوم بخشید.
* اتفاقات بازار بورس عادی نیست
عضو هیأترئیسه و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی به روند چند روز اخیر بازار سرمایه واکنش نشان داد. سیدناصر موسویلارگانی نوشت: اتفاقاتی که در بازار بورس در حال رقم خوردن است، عادی نیست. دولت باید جواب منطقی برای این وضعیت داشته باشد. نمیشود سهامداران خرد را که عمدتا اقشار عادی مردم هستند به بورس کشاند و تا 30 درصد سرمایه آنان را پودر کرد. وی همچنین با اشاره به پیگیری این موضوع در مجلس نوشت: در مجلس و کمیسیون اقتصادی پیگیر موضوع خواهیم بود.
* روحانی: اصلیترین سیاست دولت، ایجاد آرامش در اقتصاد است!
حسن روحانی روز یکشنبه در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، اصلیترین سیاست دولت را ایجاد آرامش در اقتصاد و همچنین ثبات در تصمیمات و سیاستها و نبود ابهام و نگرانی نسبت به آینده اقتصاد کشور دانست و تاکید کرد: ایجاد فضایی مطمئن، آرام و با ثبات و دادن اطمینان خاطر به مردم نسبت به آینده اقتصاد کشور همواره مورد تاکید و توجه دولت بوده است.
روحانی خاطرنشان کرد: دولت اجازه نداد بدخواهان ایران به اهداف خود در آسیب زدن به اقتصاد کشور دست یابند، اگر چه ممکن است در این جنگ شدید اقتصادی، کندیهایی در تحقق اهداف و روند اجرای برنامههای دولت ایجاد شده باشد.
رئیسجمهور با تاکید بر لزوم فراهم کردن زمینه افزایش مشارکت مردم در اقتصاد و کمک به جهش تولید، تقویت بازار سرمایه را از جمله راههای تحقق این هدف برشمرد و افزود: بازار سرمایه ظرفیت قابل توجهی برای هدایت نقدینگی جامعه به سمت تولید و افزایش سرمایهگذاری و اشتغال دارد. روحانی با اشاره به تصمیم دولت در اجرای سیاست تقویت بورس، اظهار داشت: عرضههای متنوع، سودآور و مطمئن از داراییهای دولتی و عمومی در بورس طبق برنامهریزیهای انجام گرفته با نظم و استمرار تداوم خواهد یافت و نباید در این موضوع هیچ کندی و تعللی رخ دهد. رئیسجمهور گفت: کارشناسان بازار سرمایه نوسانات تصحیحکننده در بورس را امری عادی و طبیعی میدانند اما در عین حال باید از ناهماهنگی در اظهار نظرها و اقدامات اجتناب شود.
***
کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز»:
رشد حبابی، رفتار هیجانی سهامداران و تأخیر در عرضه دارا دوم
از دلایل ریزش بازار است
حسین درودیان، کارشناس اقتصاد در تشریح علت روند اخیر بازار سرمایه به «وطن امروز» گفت: علت بنیادی ریزش بازار سرمایه، رشد نامتناسب قبلی آن است. ماهیت فعالان بازار سرمایه، این بازار را حساس و غیرقابل پیشبینی کرده است. به عقیده بنده تاخیر در عرضه دارا دوم هم در به وجود آمدن این ریزش تاثیر داشته است. این کارشناس اقتصادی افزود: تصور عامه مردم این است که دولت بازار سرمایه را بالا برده است و بالا ماندنش هم به خواست و میل دولت است و اگر بنا نباشد دارا دوم را بزودی عرضه کند، این تصور در اذهان عمومی به وجود میآید که رشد این بازار دیگر برای دولت مهم نیست. وی در انتها تاکید کرد: این شیوه از رشد بازار و اصلاحهای بعد از آن نشاندهنده یک نوع سوء مدیریت است. مدیریت بازار باید به گونهای باشد رشدی که در آن اتفاق میافتد منطقی باشد و از افتهای جدی نیز جلوگیری کند. از آنجا که این اتفاقات نیفتاده است ما شاهد سوء مدیریت در بازار سرمایه هستیم.
*** کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز»:
نسبت پایین شناوری و عرضه ناکافی از دلایل رفتار هیجانی بازار است
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی درباره دلایل کاهش اخیر شاخص کل بازار سرمایه به «وطن امروز» گفت: هنگامی که شاخص کل بازار سرمایه در حال رشد افسارگسیخته بود، مسؤولان باید تمهیدات لازم را برای جلوگیری از رفتار هیجانی فعالان این بازار میاندیشیدند. اقدامات لازم برای این امر شامل چند وجه بود؛ نخستین وجه آن که نباید اتفاق میافتاد اما افتاد، این بود که مسؤولان دولتی نباید مردم را برای ورود و آوردن نقدینگیشان به بازار سرمایه تهییج میکردند، زیرا دعوت مسؤولان برای حضور مردم در بورس، به معنای تضمین مقامات دولتی تلقی میشود.
سیدمحمدهادی سبحانیان افزود: با دعوت مقامات دولتی به حضور مردم در بورس، این تلقی در اذهان مردم به وجود آمد که مسؤولان، رشد شاخص و سودآوری در این بازار را تضمین میکنند اما در واقعیت، بازار سرمایه بازاری است که هم شامل افزایش و بالا رفتن است و هم شامل کاهش و پایین آمدن.
وی ادامه داد: دومین وجه آن نیز که باید اتفاق میافتاد اما نیفتاد، تسریع در عرضه سهام شرکتها در بازار سرمایه بود که همچنان شاهد تعلل در این زمینه هستیم. برخی از این شرکتها باید نسبتهایی از شناوری سهام را رعایت کنند اما این کار را نکردند. اگر این نسبتها رعایت میشد، حجم عظیمی از سهام عرضه و تعادل در عرضه و تقاضا به وجود میآمد. این اتفاق میتوانست موجب جلوگیری از رشدهای زیاد در بورس شود. سومین وجه نیز تسهیل ورود شرکتهای جدید به بازار بود که این اتفاق میتوانست جدیتر و سریعتر رقم بخورد.
سبحانیان خاطرنشان کرد: همچنین در برخی سیاستهای پولی نیز درست عمل نشد. با آنکه کشور ما نرخ تورم بالایی را تجربه میکند و نرخ بهره بین بانکی دارای مقادیر بسیار پایینی است اما دولت به کندی نرخ بهره بانکی را افزایش داد، اگرچه همین نرخها هم متناسب با نرخ تورم نیست. این اتفاق باعث میشود جذابیتی در سپردهگذاری وجود نداشته باشد و جذابیت بازار سرمایه افزایش پیدا کند. به عقیده کارشناسان اقتصادی چون رشد بازار سهام طی ماههای اخیر منطبق بر واقعیتهای بنیادین بازار و شرایط اقتصادی کشور نبوده است بالاخره یک جایی باید با این واقعیتها منطبق شود و همین امر موجب افت در بازار سهام میشود. این اتفاق میتواند سیاسی یا اقتصادی باشد و هیچ ارتباطی هم به بازار نداشته باشد و از منظر روانی موجب تلاطم در بازار شود.
ارسال به دوستان
حضور صهیونیستها در خلیجفارس آسیبزننده یا ناامنکننده؟
دکتر سعدالله زارعی: آغاز روابط رسمی دوجانبه بین امارات و اسرائیل هیچ تهدید امنیتی برای جمهوری اسلامی ایجاد نمیکند. توجه داشته باشید که ما یک عنصر ناامنکننده داریم و یک عنصر آسیبزننده. رژیم صهیونیستی و روابط این رژیم جعلی با امارات در قد و قواره یک مساله ناامنکننده برای جمهوری اسلامی نخواهد بود. اینگونه مسائل برای جمهوری اسلامی و حتی برای مجاهدان یمنی که چند کشور را زمینگیر کردهاند، یک مساله و عنصر آسیبزننده به حساب میآید نه ناامنکننده. این اماراتیها، بحرینیها، عمانیها و سعودیها هستند که در برابر اسرائیل احساس ضعف میکنند و برای تامین امنیت خودشان مجبور میشوند دست به چنین اقداماتی بزنند و برخلاف همه آرمانهای امت اسلامی، رژیم جعلی صهیونیستی را به رسمیت بشناسند. ما اتفاقا خیلی هم از حضور اسرائیل در امارات نگران نیستیم، چون این مساله یک فرصت هم برای ما به حساب میآید، چون آنها کاملا در تیررس ما قرار میگیرند. ما به محض اینکه متوجه حضور اسرائیل در منطقه شویم، بیهیچ تردیدی ضربه خود را به آنها وارد خواهیم کرد. این توافق، کشورهای همسایه امارات و خود امارات را ناامن میکند نه جمهوری اسلامی را. امارات با دستکاری کردن حقایق منطقه ضربه بزرگی به خودش و امنیتش زد. این نکته هم حائز اهمیت است که روابط امارات با رژیم جعلی صهیونیستی چیز جدیدی نیست؛ 30 سال است این ارتباط برقرار است و بین مقامات اسرائیلی و اماراتی در ابوظبی رفتوآمد جریان دارد. اما چرا این روابط در این زمان علنی شد؟ یکی از دلایلش این است که نتانیاهو با توجه به اعتراضاتی که در اراضی اشغالی به عملکرد او وجود دارد، از حیث سیاسی بشدت نیاز به این مساله داشت تا بتواند افکار عمومی را در داخل سرزمینهای اشغالی تحت تاثیر قرار دهد. نتانیاهو سعی دارد با دروغپردازی در این باره و بزرگنمایی نقشآفرینیاش در به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط امارات، خلأ محبوبیت و اقتدار خود در داخل سرزمین اشغالی را تحتالشعاع قرار دهد. از آن طرف هم باید گفت امارات به عنوان یک کشور اسلامی دست به کار قبیحی زد که آبرویش را در بین امتهای مسلمان از بین برد. درباره نقش آمریکا در این مساله هم باید گفت برگزاری مذاکرات و نشستهای اینگونه برای روند سازش بین اسرائیلیها و عربها در خاک آمریکا، یک سنت دیرین در ایالات متحده است. امثال مذاکرات کمپدیوید همیشه در آمریکا برگزار میشود. این را هم باید در نظر گرفت که ترامپ برای پیروزی در انتخابات نیاز دارد یک موفقیتی را برای خودش در سیاست خارجی دست و پا کند که بتواند از آن برای کار تبلیغاتی استفاده کند. به همین دلیل است که سعی کرد این توافق را تبدیل به یک نمایش پیروزی برای خودش کند. ترامپ در حالی سعی میکند این مساله را برای خود یک پیروزی نشان دهد که مساله ادامه سیاستهای اسرائیل بویژه در مساله شهرکسازیها، در داخل آمریکا هم مخالفان جدی دارد و توافقی بر سر آن وجود ندارد.
ارسال به دوستان
قدرتافکنی در ساختار، درسهایی از عراق و لبنان
عراق و لبنان و چالش «فلاکت نهادینه»
رضا باقریپور: حمله آمریکا به عراق یکی از برجستهترین پروژههای نظامی و امنیتی این کشور بود که تقریبا تمام سلایق مختلف سیاسی در آمریکا عاملان آن را نکوهش میکنند. این حمله و همچنین حمله به افغانستان در کنار تمام هزینههای خود، رژیمهای رقیب ایران در همسایگی این کشور را از بین برد. در حقیقت آمریکا با یک اشتباه محاسباتی در مدار توسعه نفوذ منطقهای ایران قرار گرفت. ارکان این نفوذ با انتحار داعش نیز متزلزل نشد و برآوردها حاکی از تثبیت استقرار ایران در منطقه بویژه عراق بود اما حادثه ترور سپهبد شهید سلیمانی، تداوم ناآرامیهای خیابانی و سقوط دولتهای مستقر در لبنان و عراق گویای بازگشت رقیب غربی از سمت دیگر است.
بازی نیروهای سیاسی و بینالمللی با شخصیتهای سیاسی، مسأله حضور و نفوذ یک کشور را در قدرتیابی عاملان بومی خلاصه کرده است اما موشکافی ماجرا در لبنان و عراق از شرایط و ساختاری پرده برمیدارد که در مواقعی عاملیت کارگزاران را نیز تحتالشعاع قرار داده است. اگر چه در باب تعیینکنندگی کارگزاران نباید تردید به خود راه داد اما تقلیل نفوذ رقیب به افراد وابسته نیز چندان بهره از صحت ندارد. لبنان و عراق اخیرا صحنه 2 دگرگونی اما با یک الگو بودند؛ الگویی که پلانهای آن نیز چندان تفاوت نداشت. آمریکا طی این الگو در مرحله اول با رقم زدن یک حادثه و ایجاد شوک مانند ترور سپهبد سلیمانی یا انفجار بندر بیروت، چارچوب مفاهمه عمومی را متلاشی کرده و ابتکار عمل را از رقیب ربود. پس از آن با مدیریت ناآرامی مردمی، نیروهای سیاسی سرسپرده خود را به مثابه آلترناتیو، در مدار قرار داد و پس از آن نیز با سقوط دولت ملی، دولت مورد نظر خود را ایجاد کرد.
ساختار سیاسی در عراق در حقیقت نمونهبرداری از تجربه لبنان است؛ ساختاری که به صورت بسته، تابع نقشه قومی و مذهبی جامعه است. از این رو تحلیل چالشهای نفوذ ایران در این 2 کشور از منظر ساختاری در بدایت امر چندان نامربوط نیست. در عراق، رئیسجمهور الزاما کرد، نخستوزیر شیعه و رئیس مجلس سنی است. در لبنان نیز رئیسجمهور از میان مارونیها، نخستوزیر از میان سنیها و رئیس مجلس از بین شیعیان انتخاب میشود. اگر چه نشانههای ناپایداری تا همین مرحله از هرم قدرت قابل مشاهده است اما توزیع قدرت با این روش تا پایینترین سطوح اداری نیز ادامه مییابد. فراکسیونها، استانداریها، شهرداریها، بنادر، فرودگاهها و حتی ادارات زیرمجموعه هر کدام نیز به صورت پیشینی و با ملاحظات قومی و مذهبی تقسیم شدهاند. دولت در این 2 کشور علیالقاعده بیش از آنکه تداعیکننده لویاتان باشد، شبیه یک شرکت سهامی است. بدیهیترین قالبهای حقوق اساسی در این 2 کشور نادیده گرفته شده است. نخستوزیر عراق به عنوان متولی اداره امور دولتی، اختیاری در عزل و نصب استانداران ندارد. استانداران به واسطه پارلمانهای محلی انتخاب میشوند. پارلمانهایی که کسب اکثریت آن صرفا با کسب رضایت شیوخ قبیلههای آن استان ممکن است. شیوخ قبیله بدون هیچ مسؤولیت رسمی، تاثیر بسیار بالایی دارند. آنها رای قبیله را در ازای ارائه خدمت به قبیله میفروشند. یکی از مصادیق برجسته خدمت، استخدام رسمی است. این رویه تاکنون قریب به 8 میلیون کارمند (4 میلیون حقوقبگیر مستقیم) روی دست عراق 40 میلیونی گذاشته است. برای درک وسعت مقدار، باید بدانیم ایران با 80 میلیون جمعیت، در حالی به بیماری دیوانسالاری حجیم مبتلاست که کمی بیش از 3 میلیون کارمند دارد. همین نظام قدرت با تفاوتهایی در لبنان نیز جریان دارد.
اعتراضات خیابانی در این 2 کشور اغلب با گلایه از فساد گسترده شکل میگیرد. معترضان و حتی نخبگان تاکنون مبارزه با فساد را از معبر جایگزینی مسؤولان عالیرتبه دنبال کردهاند. دولت حسان دیاب در لبنان مامور انجام پروژه مبارزه با فساد در این کشور بود و اکنون همین دولت نیز به بهانه فساد، خلع مقام شد. حقیقت این است که حتی معترضان خیابانی نیز دقیقا به خواسته خود آگاه نیستند. آحاد مردم این 2 کشور به ضرورت از رویههایی که منجر به فساد شده و نسبت به آن معترضند، منتفع شدهاند. حرکت به سمت سیستمی سالم متضمن اقتضائاتی است که چه بسا هنگام اقدام دولت، نخستین مانع آن همین معترضان به فساد باشند؛ معترضانی که بسیاری از آنها حاصل گسیل روسای قبایل و باندهای سیاسی متبوع هستند.
* نظم نهادی به مثابه زیرساخت نفوذ
نوع طراحی و سیاستگذاری ساختار قدرت در این 2 کشور، دولت(State) را از اصلیترین خصیصه خود یعنی اقتدار بیبهره کرده است. اقتدار حتی در سطح حکومت(Government) و اجرائیات نیز شرط لازم است. این مسأله برای پیشرفتهترین کشورها و امنترین آنها صادق است چه رسد به 2 نمونه مورد بررسی ما که دچار معضلات متعدد امنیتی و اقتصادی هستند. در نتیجه فقدان اقتدار موثر، مسؤولیت مشخصی نیز متوجه مقام یا نهادی در این کشور نیست. عزل نخستوزیر یا انتخابات زودهنگام در این 2 کشور بیشتر مانند نشان کردن «بز بلاگردان» است تا یک راهکار یا باز کردن انسداد یک سیستم. این دولتها به واسطه ضعف مفرط، دچار بحرانهای توزیعی، تنظیمی، نفوذ و... هستند. دولتهایی که همواره نیازمند کمک خارجی هستند و حتی با اسم تحریم شاکله اقتصادشان فرومیریزد.
انگلیس و فرانسه از معبر مرزهای منازعهخیز سایکس- پیکو، منطقهای بحرانزده ایجاد کردند و همین الگو را در سازمان قدرت کشورهای تحت قیمومت خویش تکرار کردند. در حقیقت لبنان و عراق حتی بدون حضور نظامیان آمریکا نیز در چنته این کشور قرار دارند. نفوذ در این 2 کشور، مسألهای عارضی نیست، بلکه اقتضایی جوشیده از درون سیستم حکمرانی است. این ساختار و توازنهای کوتاهمدت شکننده آن بدون همراهی با قدرتهای سلطهگر، ناتوان از اعمال کمترین صلاحیتهای خود است. گذشته از این عموما آمریکا به صورت مستقیم نیز نسبت به پیوند زیرسیستمهای مختلف یک کشور بویژه زیرسیستم اقتصادی و مالی آن به اراده و کنترل خویش مبادرت میورزد. به عنوان مثال عراق حتی اکنون نیز موظف به بلوکهسازی و انتقال پول نفت از مسیر فدرال رزرو آمریکاست. این کشور هم اکنون قریب به 35 میلیارد دلار سرمایه در صندوق موسوم به «توسعه عراق» انباشت کرده که جواز برداشت از آن، آمریکا را بر شاهرگ مالی عراق مسلط کرده است. آمریکا همچنین به صورت سالانه کمکهای زیادی به سمت ارتشهای عراق و لبنان گسیل میدارد که تغییر در مقدار و کاهش این کمکها همواره بر محاسبات سیاستمداران 2 کشور در باب همکاری با ایران اثر گذاشته است.
این واقعیتی پیش روی سیاستگذاری امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. ایجاد نظمی منطقهای بدون چارهاندیشی در باب نظمهای فرومنطقهای و ملی، سخت، پرهزینه، پرتنش و احتمالا ناممکن است. ساختار سیاسی لبنان و عراق، زمین بازی آمریکاست و تقلیل این نفوذ به حضور نظامیان، یک خطای راهبردی است.
* ساختارهایی در آستانه تغییر
در فقرات فوق تلاش شد ضرورت تدوین بسته حکمرانی و خلق موقعیت برای تغییر شرایط نهادی کشورهای مذکور اثبات شود. لااقل باید نسبت به ایجاد نفوذ سیستماتیک و پیوندهای نهادی بین ایران و متحدان منطقهای برای ایجاد توازن در این کشورها به منظور یاری سیاستمداران بومی همسو با ایران چارهای اندیشید. اما کشورهای دیگری مترصد نابسامانی و بازسازی نظم نهادی هستند که از هماکنون باید برای آنها تدارکاتی دید؛ کشورهایی از قبیل سوریه، بحرین و افغانستان که یا هم اکنون آماده تغییرند یا در آینده آنها تغییر یک احتمال پرقوت است. شرایط کنونی در سوریه ارتباط زیادی با وجود شخص بشار اسد دارد. در صورت فقدان این شخصیت، تضمینی بر استقرار وضعیت موجود نیست. حال آنکه ما نسبت به سلامت دستگاههای اطلاعاتی و نظامی این کشور که کماکان علقههایی در هویت بعثی سابق دارند، مطمئن نیستیم. سیستم جاری تقسیم قدرت در افغانستان، ناتوان از جلب رضایت تمام اقوام این کشور بویژه هزارهها یا همان شیعیان است. سابقه آمریکا بخوبی به ما خبر از بستههای آماده برای مدل حکمرانی و آرایش نهادی میدهد. نهادهای تصمیمساز، اندیشکدهها، نهادهای نظامی و دیپلماتیک میتوانند بر سر تهیه و اعمال طرح پیشنهادی ایران، اجماع کرده و وحدت عمل پیدا کنند. افقهای طولانیمدت همکاری و ایجاد امنیت تنها از همین معبر قابل تحقق است.
* امنیت در منطقه و نقش حوزه و دانشگاه
در کنار ابزارهای بسیار مهم اقتصادی، میتوان از زاویه دیگری نیز به توانمندیهای منحصربهفرد ایران برای ایجاد نفوذ نگاه کرد؛ رویکردی که تکالیف متعددی را متوجه دانشگاهها و حوزههای علمیه میکند. «اسلام سیاسی» در اغلب کشورهای منطقه و همجوار ایران، هنوز ایدهای زنده و غالب است. شکل دادن به حکومت، اعطای مشروعیت و خلع آن از حکومت تماما یا تا حد بالایی بسته به ادبیات دینی است. نظریه ولایت فقیه موفق شد در ایران سامان پایداری که ضمانتکننده امنیت و پیشرفت است خلق کند. غلبه جمعیت شیعی در کشورهای هدف زمینه مناسبی برای طراحی نظریه بومی برای آنهاست. همچنین چنانچه خواهان نفوذ فرمان ولیفقیه ایران در عراق، بحرین یا هر جای دیگر هستیم، باید قبل از آن ادبیات آن را در حوزه علمیه ایجاد کرده باشیم. در متون فقهی باید نسبت رابطه ولیفقیه ایران با به عنوان مثال ولیفقیه بحرین یا عراق و... مشخص شود. این نیز محتمل است که نتیجه مباحث فقهی، رسمیت دادن به یک فقیه و نفی وجود چندگانه فقیهان صاحب ولایت باشد. در چنین نظامی نیز باید رابطه ولیفقیه مستقر در ایران با شیعیان و دولت بحرین مشخص شود. این محدود به الگوهای شیعی نیست، بلکه ایران باید برای کشورهای سنی مذهب نیز متناسب با فقه آنها (مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی) الگوهایی مناسب برای ایجاد نظم و پیگیری آبادانی و توسعه فراهم آورد. ایران فعلا تنها کشوری است که میتواند به واسطه فراغت از مسائل حاد امنیتی، برای سایر ملل مسلمان نیز الگوهای برونرفت از بنبست و انقیاد غرب را فراهم کند.
یکی از شگردهای ابرقدرتها، مفهومسازی و ایجاد ادبیات در زمینه مورد نظر خود است. ترویج نوعی از ادبیات فقهی با مرجعیت و ابتکار جمهوری اسلامی ایران، یکی از پیشرانهای ایجاد وابستگی بین ملتهای منطقه و پیراستن آنها از نفوذ نهادی و سیستماتیک آمریکاست. این یکی از ابزارهای متعدد ایجاد نفوذ است که جمهوری اسلامی ایران قادر به به جریان انداختن آن است.
ارسال به دوستان
تصمیم دولت فعلی برای تحویل زمین سوخته به دولت بعد؟
احسان ارکانی*: وعده اخیر رئیسجمهور محترم مبنی بر گشایش اقتصادی، مردم را یاد سایر وعدههایی که در تمام 7 سال گذشته داده، میاندازد: «اُنچنان رونق اقتصادیای ایجاد خواهیم کرد که هیچ کس به یارانه نیاز نخواهد داشت»، «هم چرخ هستهای را خواهیم چرخاند و هم چرخ اقتصاد و معیشت را» و وعدههای اینچنینی.
وعده گشایش اقتصادی هم جدا از وعدههای قبلی رئیسجمهور نیست و البته احتمالا جزو آخرین وعدههای آقای روحانی باشد. به نظر میرسد وعده گشایش اقتصادی همان بحث فروش نفت از طریق بورس و اوراق سلف یا سلف نفتی است. بهرغم همه وعدهها؛ اینکه برجام کلید حل مشکلات خواهد بود و تمام نفت کشور با برجام صادر خواهد شد، دیدیم برعکس شد، صادرات و فروش نفت کشور حتی از دوران دولت قبلی که متهم بود تعامل با دنیا ندارد و به خاطر سیاستهای بینالمللی غلط، امکان فروش نفت برایش فراهم نیست بسیار کمتر شد و ادعاها هیچ کدام جامه عمل نپوشید. حالا تصمیم گرفتهاند کاهش فروش به کشورهای دیگر را با فروش نفت به خود مردم جبران کنند. این طرح مشکلات زیادی دارد. نخست اینکه فروش نفت یعنی منبع درآمد برای دولت. طبق قانون تمام منابع درآمدی که بعدا به هزینهکرد تبدیل میشود، باید در قالب قانون بودجه تصویب شود؛ به عبارت دیگر باید دخلوخرج به تصویب مجلس رسیده باشد.
یک: سابقه نداشته یک دولت یا وزارت نفت خارج از چارچوب بودجه به میل خودش نفت ملی که متعلق به بیتالمال است را استخراج و به هر کسی که دوست دارد بفروشد و در نهایت مشخص نباشد پول حاصل از این فروش به کجا واریز و خرج چه چیزی میشود. این اقدام در چارچوب بودجه نیست و خلاف قانون محسوب میشود.
با این طرح در واقع از مردم پول میگیریم و به آنها حواله بشکه نفت میدهیم اما چه ضمانتی وجود دارد کسی که پول میدهد و نفت میخرد هر زمان که اراده کرد میتواند نفت را فروخته و دوباره به پول نقد تبدیل کند؟ اساسا وقتی کشور مشکل فروش نفت به خاطر تحریمها را دارد، بدون شک مردم عادی به طور اولی نمیتوانند نفت را از دولت بگیرند و بفروشند؛ اصلا به چه کسی میخواهند بفروشند؟! این اقدام مشکل را تکثیر خواهد کرد، اگر امروز فقط دولت در فروش نفت مشکل دارد، با اجرای این طرح با هزاران هزار نفر مردم عادی مواجه خواهیم بود که حوالههای نفت در دست دارند و میخواهند نفت را بفروشند.
این کار جمع کثیری معترض به فضای کشور تزریق میکند.
دو: چندی پیش که بحث واگذاری قیر رایگان در مجلس مطرح شد، آقایان وزارت نفت در مخالفت با این طرح ادعا میکردند اصلا ظرفیت برداشت و استخراج جدید نفتی نداریم که بخواهیم آن را در قالب قیر توزیع کنیم و تمام ظرفیت ما پر است؛ حالا در عرض 20 روز چه اتفاقی افتاده که مدعی میشوند نفت فراوان مازادی داریم که میتوانیم آن را به مردم بفروشیم(!)
این تناقضات، حرفهای ضدونقیض، تفاوت بین شعار و عمل و تخلفات قانونی و ابهاماتی که به چشم میخورد نشان میدهد این طرح از همین ابتدا بر یک معیار کج و خلاف قانون پیش میرود و قطعا در آینده نتیجهای جز شکست نخواهد داشت.
به نظر میرسد دولت قصد دارد زمین سوخته به دولت بعدی تحویل دهد. دولت امروز با پیشفروش نفت و دادن اوراق سررسید 2 ساله پول نقد را از مردم دریافت و برای مخارج و کسری بودجه خود هزینه میکند و 2 سال بعد دولت بعدی محکوم به پرداخت بدهیهای دولت فعلی است. این یعنی تحویل زمین سوخته و خزانه خالی به دولت سیزدهم.
سه: دولت به بهانه کسری بودجه به دنبال فروش نفت است اما بودجه سال 99 را چه کسی بسته؟
دولت و آقای نوبخت بودجه را بستند، سوال و بازخواستی که باید از آقای نوبخت صورت گیرد این است: شما که میدانستی در این مدت چه اتفاقاتی خواهد افتاد و فضای فروش نفت و اقتصاد کشور را پیشبینی کرده بودی، چرا چنین بودجهای بستی که همین ابتدای سال با کسری عظیم مواجه شده است؟ آقای نوبخت باید در این باره مورد بازخواست قرار گیرد.
با فرض پذیرش کسری بودجه، جبران این کسری همیشه راه و روش داشته است، دولت به مجلس مراجعه کرده و راهکارهای جایگزین را از مجلس درخواست میکند تا بعد از تصویب مجوز تعریف منابع درآمدی جدید داده شود، از جمله قانون اخذ مالیات از خانههای خالی که اتفاقا دولت موافق آن نبود و مجلس آن را تصویب کرد، خود یک منبع درآمدی جدید است که تا به امروز وجود نداشت.
مشابه این راهکارهای قانونی برای جبران کسری بودجه فراوان است و لازمه آن مراجعه دولت به مجلس است؛ اینگونه نیست که دولت بخواهد خودسرانه نفت را خارج از قانون بودجه به فروش برساند. این کار جز آنکه فاجعه را بزرگتر کند، نتیجهای نخواهد داشت. دولت میتوانست لایحهای به مجلس ارائه کرده تا نهایتا بعد از عبور از مسیر مجلس مورد حمایت نمایندگان قرار میگرفت.
همیشه در کسری بودجهها، مجلس و کمیسیون برنامه و بودجه با ارائه راهکارهای جایگزین این کسری بودجه را جبران کرده است. برای ما روشن نیست چرا دولت در سال پایانی کار خود در مواجهه با مجلس انقلابی یازدهم رویکردهای غیرسازنده به کار گرفته است.
*عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد ماجرای ۸ روز توقف سامانه ثبت سفارش وزارت صمت و اختلال در واردات کشور چه بود؟
نابسامانی سامانهها!
5 سال پس از بهرهبرداری از سامانه جامع تجارت این سامانه به هیچ یک از اهداف خود نرسید
محمد نجارصادقی: تجارت ایران بیش از یک هفته در ماه جاری به دلیل نقصهای سامانه جامع تجارت وزارت صنعت، معدن و تجارت دچار اختلال شد؛ اتفاقی نادر که در شرایط جنگ اقتصادی و نیازهای ساعتی کشور به لوازم پزشکی، در نوع خود میتوان آن را «بسیار دهشتناک» قلمداد کرد. بررسی سابقه و روند ایجاد سامانه شفافیتزا توسط وزارت صمت نشان میدهد در سالهای گذشته هیچگاه این وزارتخانه به وظایف قانونی خود عمل نکرده و در عین حال همواره انگشت اتهام خود را به سمت گمرک گرفته است. با پذیرش یا عدم پذیرش این اتهامات، ماحصل این اتفاقات چیزی غیر از سودجویی قاچاقچیان و تحریمکنندگان تجارت ایران نبوده است.
به گزارش «وطن امروز»، بامداد 8 مردادماه سال جاری اتفاقی عجیب در تجارت برونمرزی ایران رخ داد. در نخستین ساعات حضور بازرگانان و ترخیصکاران در گمرکات کشور برای ترخیص کالا، ماموران گمرک خبر مسدود بودن سامانه «ثبتارش» را به آنها دادند. این یعنی با وجود انجام تمام تشریفات گمرکی، آنها نمیتوانستند کالای خود را از گمرک خارج کنند.
از سویی کشتیهای حامل بار به دلیل قطع بودن این سامانه اجازه ترخیص و ورود کالا به گمرک را نداشتند. این سکته تجاری تا پایان 16 مرداد ادامه داشت.
این یعنی سامانه ثبت سفارش وزارت صنعت، معدن و تجارت برای 8 روز به کلی مختل شد که هزینههای بسیار زیادی را برای واردکنندگان بویژه واردکنندگان مواد غذایی به وجود آورد.
این اختلال سامانهای در حال رخ داد که کشور در بدترین شرایط تحریمی قرار دارد و هر روز عدم ورود کالاهای اساسی به کشور یا اختلالات اینچنینی میتواند روی قیمت و بازار کالاهای مصرفی اثرگذار باشد. آمریکا با تحریمهای سختی که طی چند سال اخیر علیه مردم ایران اعمال کرده، هیچگاه نتوانسته برای یک ساعت تجارت کشور را مختل کند اما وزارت صمت برای 8 روز این کار را انجام داد. گفتنی است، بازرگانان برای واردات یک کالا پیش از هر کاری باید از وزارت صنعت، معدن و تجارت «ثبت سفارش» دریافت کنند. این سند در 2 مقطع توسط گمرک به عنوان مرجع کالا استفاده میشود؛ اول اینکه گمرک در صورت وجود ثبت سفارش (که به صورت آنلاین در سامانه جامع تجارت قرار میگیرد) اجازه اظهار کالا و ورود به انبارهای داخلی خود را برای بررسیهای بیشتر صادر میکند. از سوی دیگر پس از تشریفات گمرکی، برای بررسیهای مجدد هنگام خروج از گمرک، این سند مرجع ماهیت کالاست و ماموران کالای خروجی از گمرکات را با این سند تطابق میدهند و در صورت هر گونه مغایرت از خروج آن ممانعت به عمل میآورند. در سالهای اخیر با سیستمی شدن فعالیت گمرک و وزارت صمت این اسناد به صورت الکترونیک در سامانههای جامع تجارت و پنجره واحد گمرکی تقاطعگیری میشود. با وخیمتر شدن شرایط و ناتوانی گمرک در نگهداری و دپوی کالاها در کنار زمزمههایی مبنی بر تشدید روند افزایش قیمت، گمرک 13 مردادماه تصمیم میگیرد به کلی تطابق کالا و ثبت سفارش را در درهای خروج خود بلااثر کند و این موضوع باعث میشود حجم قابل توجهی کالا وارد کشور شود. از سوی دیگر با طولانیتر شدن این روند و بیاعتنایی وزارت صمت و مدیران سامانه جامع تجارت، گمرک بار دیگر 15 مرداد مجبور میشود شرط وجود ثبت سفارش برای اظهار کالا را هم غیرضروری اعلام کند تا از فاسد شدن مواد خوراکی در کنار افزایش هزینههای واردکنندگان جلوگیری کند.
مسوولان وزارت صمت و مرکز توسعه تجارت الکترونیکی تاکنون هیچ صحبتی در این رابطه نداشتهاند و حتی عذرخواهی ساده از بازرگانانی که در این بازه زمانی زیان دیدند نکردند. تنها مدیران سامانه جامع تجارت نپیوستن گمرک به این سامانه را دلیل چنین اتفاقی بیان کردند؛ ادعایی واهی که بیشتر فرار از پاسخگویی در رابطه با سکته تجاری کشور بوده است.
بنا بر این گزارش، از سال 94 ارتباط وزارت صمت با گمرک با ایجاد سامانه ثبت سفارش آنلاین شده بود.
به زبان سادهتر، بازرگان به صورت سیستمی نسبت به ثبت سفارش خود اقدام میکردند و این سند برای گمرک ارسال میشد، گمرک هم بدون نیاز به حضور فرد، تقاطعگیری اطلاعاتی را انجام میداد.
در سال 95 وزارت صمت با همکاری وزارت اطلاعات به فکر ایجاد سامانه جامعی افتاد تا تمام امور تجاری کشور در آن ثبت شود که بخشی از این سامانه جامع به ثبت سفارش برمیگشت.
وزارت صمت به جای اینکه برای تعامل با سازمانهای همجوار از جمله گمرک به گونهای رفتار کند که این تغییرات عمده را بر پایه همان دیتامدل و قالبهای پیادهسازی شده پیش از این، که مورد توافق طرفین بود و اجرایی شده بود پیادهسازی کند، به طور کلی تمام وبسرویس را از ابتدا و با ساختاری کاملا جدید و متفاوت طراحی کرد و به یکباره از اسفندماه سال ۹۸ به گمرک اعلام کرد کار پیادهسازی و طراحی سرویس جدید ثبت سفارش تمام شده و از این تاریخ سرویس قدیمی دیگر پشتیبانی نخواهد شد. وزارت صمت در عین حال از گمرک درخواست کرد هر چه سریعتر سرویس جدید را مورد تست و بررسی قرار دهد تا اشکالات احتمالی آن را برطرف کند.
اواسط بهار امسال اما گمرک طی نامهنگاری با وزارت صمت اعلام کرد بسیاری از اقلام اطلاعاتی موجود در سرویس قدیمی ثبت سفارش و مورد استفاده آنها در وبسرویس جدید طراحیشده قابل بهرهبرداری نیست.
آنطور که گمرک به وزارت صمت هشدار داده بود حدود 60 فیلد اطلاعاتی در برنامهنویسی جدید وزارت صمت اساسا وجود نداشته و استفاده از این وبسرویس مساوی با قطع تجارت کشور بوده است.
وزارت صمت بخشی از این مشکلات را حل کرده و دوباره در نخستین روز مردادماه وبسرویس را برای آزمایش در اختیار گمرک قرار میدهد. با وجود پایان نیافتن آزمایش روی وبسرویس جدید در 8 مردادماه بهکلی سرویس قدیمی از دسترس خارج میشود و گمرک ناگزیر با وجود انجام ندادن آزمایشهای نهایی روی وبسرویس جدید مجبور به کوچ به سامانه جدید ثبت سفارش میشود.
در همان ابتدای مسیر اما گمرک متوجه میشود تمام مشکلات قبلی همچنان پابرجاست و اساسا فعالیت با وبسرویس جدید غیرممکن است. حتی در جلسهای که با حضور کارشناسان فنی سامانه جامع تجارت و پنجره واحد گمرکی برگزار میشود بر این موضوع صحه گذاشته میشود.
جالب اینجاست با وجود اختلال گسترده در تجارت کشور و تقاضای گمرک برای دایر کردن سامانه قبلی تا زمان اصلاح و رفع ایرادات سامانه جدید، وزارت صمت اعلام میکند پیمانکار قبلی دیگر حاضر به ارائه خدمات نیست و هر طور شده باید این مشکلات حل شود.
حل نشدن این مشکلات اما تاکنون ادامهدار بوده است و سامانه جامع وزارت صمت توان اجرایی و عملیاتی ثبت سفارش را ندارد.
در این شرایط صرفا جهت راه افتادن کار تجار و رفع مشکل، گمرک ایران پیشنهاد توسعه یک سرویس واسط یا مبدل جهت فراخوانی سرویس جدید و تولید خروجی دقیقا مطابق با سرویس قدیم را مطرح کرد. یعنی حالا که امکان رفع مشکل و بالا آمدن سرویس قدیمی نیست حداقل از یک برنامه واسط برای تبدیل خروجی سرویس جدید به قدیم استفاده شود.
البته این کاری بود که وزارت صمت باید قبل از چنین روزی آن را در نظر میگرفت، در این صورت اصلا نیازی به هیچ تغییری از سوی استفادهکنندگان این سرویس از جمله گمرک، بانک، راهداری و... وجود نداشت! در نهایت با اصرار و پیشنهاد گمرک یک تیم فنی متشکل از توسعهدهندگان سرویسهای سیستم جدید و قدیم از طرف وزارت صمت به گمرک رفتند تا کار توسعه سرویس واسط با سرعت هر چه بیشتر به سرانجام برسد اما با بررسیهای بیشتر مشخص شد اصلاح این موضوع به زمان بسیار زیادی نیاز دارد. در این شرایط با دستور ریاست گمرک و بخشنامه مشترک بعیدی معاون برنامهریزی گمرک و ارونقی معاون فنی گمرک قفل سیستماتیک چک و بررسی ثبت سفارش برداشته شد تا این قطعی سرویس بیشتر از این موجب توقف و ایستایی کالاها و فرآیند گمرکی نشود، بهطوری که در کمتر از ۳۰ دقیقه بیش از ۲۰۰ اظهارنامه برای ترخیص کالاهای رسوبشده طی این یک هفته به گمرک ارسال شد. هماکنون فرآیند ترخیص و اظهار بدون بررسی سیستماتیک ثبت سفارش و تنها با بررسی اسنادی توسط کارشناسان و ارزیابان فنی گمرکات اجرایی در حال انجام است و مشخص نیست هزینه تحمیلشده به کشور و تجار محترم که در این شرایط حکم خطشکنان تحریم را در جمهوری اسلامی ایفا میکنند بر گردن کیست؟ هزینه جنگ اطلاعاتی بین وزارت صمت و گمرک در حال حاضر توسط بازرگانان و مردم پرداخت میشود.
* بازی با جان مردم
برای نمونه در همین چند ماه گذشته این اختلاف نظر هزینه زیادی به کشور در زمینه کالاهای سلامتمحور وارد کرده است. بر اساس این گزارش در روزهای اول شیوع ویروس کرونا در کشور و تشدید نیاز به ماسک، مواد شوینده و دیگر اقلام پیشگیری و مقابله با این ویروس، کمبود آنها در بازار احساس شد. چندی بعد دستگاههای نظارتی خبر از احتکارهای گسترده در این زمینه دادند که نمونه بارز آن احتکار تعداد زیادی ماسک در یکی از فروشگاههای اینترنتی بود.
این در حالی بود که با وجود ایجاد سامانههای رهگیری کالا برای کالاهای ورودی و تولیدی برای تقاطعگیری بین اطلاعات گمرک، اسناد ورودی، انبارها و حتی بارنامهها در کشور، اساسا هیچ انباری نمیتواند احتکار کالا داشته باشد.
این ناکارآمدی محرز سامانههای شفافیتبخش تجاری باعث شد علی رهبری، رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی به سخن آید. او در پاسخ به این سوال که به رغم وجود سامانه جامع انبارها، دلیل احتکار اقلام بهداشتی چیست؟ گفت: شکلگیری مسائلی از جمله احتکار ماسک ریشه در عدم همکاری برخی دستگاهها با سامانه جامع انبارها دارد.
وی افزود: «متاسفانه با وجود الزام قانونی، رهگیری کالا در حوزه اقلام سلامتمحور از جمله ماسک انجام نمیگیرد». رهبری با اشاره به لزوم ایجاد شفافیت و جلوگیری از احتکار کالاهای سلامتمحور همچون ماسک در شرایط فعلی، گفت: «فلسفه ایجاد سامانه جامع انبارها، رصد کالا از بدو ورود یا تولید تا محل عرضه به مصرفکننده نهایی بوده است اما این اتفاق در حوزه اقلام سلامتمحور به دلیل عدم همکاری برخی دستگاهها از جمله گمرک رخ نداد و رهگیری کالا در این حوزه اتفاق نیفتاد». رهبری در ادامه با بیان اینکه سامانه جامع انبارها در حال حاضر از نظر نرمافزاری مشکلی ندارد، افزود: «با این وجود دستگاهها از 2 ماه قبل همکاری خود را به شکل بسیار محدود با این سامانه آغاز کردهاند اما هنوز این همکاری به شکل کامل انجام نشده، بنابراین بهرهبرداری کامل از این سامانه منوط به همکاری همه دستگاههاست». اظهارات این مقام دولتی در اسفندماه سال گذشته درباره عملیاتی نشدن سامانه انبارها در حالی است که رهبری اسفندماه سال 97 گفته بودند 75 درصد از امور سامانه جامع تجارت نهایی شده است. بررسیها حاکی از آن است که هماکنون اکثر انبارها در این سامانه تعریف نشدهاند و سامانه انبارها بیشتر یک شوی تبلیغاتی بدون کارایی مانند دیگر سامانههای وزارت صمت است.
***
[سامانه بازی!]
تولد پنجره واحد گمرکی با آغاز دولت تدبیر و امید همزمان بود. نیمه دوم سال 92 بود که مسعود کرباسیان خبر از پیادهسازی برخط سامانهای در تمام گمرکهای کشور داد. او درباره این سامانه گفت: «با همکاری دانشگاه تهران و فرهاد رهبر (رئیس وقت دانشگاه تهران) سامانهای را راهاندازی کردیم که دیگر احتیاج به مراجعه حضوری بازرگان به وزارت صمت و گمرک برای تحویل اسناد نباشد». بر این اساس این سامانه طبق ماده 38 قانون رفع موانع تولید ایجاد شد؛ سامانهای که با برخط کردن ارتباط بین بازرگان، گمرک، وزارت صمت، بانک مرکزی، کشور مبدأ و بخشی از انبارهای کشور، توانست گام بزرگی برای الکترونیکی کردن مسیر تجاری کشور بردارد. با این وجود این سامانه به دلیل طولانی شدن روند ایجاد آن و باگهای اساسی که داشت، نتوانست در برابر قاچاق کانتینری مقابله کند. نکته اساسی عدم موفقیت سامانه یادشده، ایجاد سامانهای موازی و همگام با همین سامانه و وظایفی یکسان توسط وزارت صنعت و وزارت اطلاعات بود.
* رونمایی از سامانه جامع تجارت
سامانه جامع تجارت ذیل آییننامه اجرایی مواد 5 و 6 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز به وجود آمد. برای شروع به کار آن تاریخ دقیقی موجود نیست، در حال حاضر رسم است که این سامانه هر سال یک بار افتتاح میشود اما ظهور و بروزی از آن وجود ندارد.
سامانه جامع تجارت یک بار به صورت رسمی 5 تیرماه سال 95 راهاندازی شد. بار دیگر خردادماه سال 96 توسط یدالله صادقی، معاون وقت وزیر صنعت، معدن و تجارت رونمایی شد و دوباره پاییز سال 97 توسط محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات رونمایی مجدد شد(!)
سامانه جامع تجارت به صورت ماهوی و کلی، هیچ فرقی با پنجره واحد گمرکی ندارد و تنها فرق آن در اتصال به مدیریت کالا پس از ترخیص است. بنا بر این گزارش، در حال حاضر این 2 سامانه با یکدیگر اختلافات گستردهای دارند. به نظر میرسد مدیریت اطلاعات برای هر ۲ گروه طراحان این سامانهها مهم است. اما نتیجه این کشمکش نافرجام چیزی به غیر از ذینفع شدن قاچاقچیان نیست. از شواهد پیداست که تاکنون هیچگونه اقدامی در این رابطه نشده است و هر روز اخبار جدید از نابسامانی این سامانهها به گوش میرسد.
ارسال به دوستان
دولت عراق در واکنش به ادامه حملات ترکیه به خاک این کشور، سفیر آنکارا را احضار کرد
خشم عراق از نوعثمانیگری
داستان ترکیه و عراق داستان جدیدی نیست. سالهاست اردوغان به بهانه حضور «پکک» در خاک عراق به خاک این کشور لشکرکشی میکند و از قضا در بسیاری از موارد آن، جاهایی را بمباران میکند که حتی گذر «پکک» هم تا حالا به آنجا نیفتاده است.
موضوع شکایت عراق، گستاخی ترکیه و سکوت آمریکا یک چیز است: نقض مدام حاکمیت عراق به وسیله ترکیه. عراقیها تاکنون برای وادار کردن ترکها به کوتاه آمدن از تجاوز به خاک خود همه راههای دیپلماتیک را پیمودهاند که آخرین آنها احضار سفیر ترکیه به وزارت خارجه عراق بود.
این راهها نه تنها پاسخگو نبوده، بلکه اطمینان ترکیه از اینکه عراق قرار نیست پاسخی درخور به حضور روتین آنها در خاک این کشور بدهد، آنها را حالا گستاختر هم کرده است.
به عبارت دیگر تأکید عراق بر استفاده از پتانسیل حقوق بینالملل برای برخورد با ترکیه تاکنون نتیجه عکس داشته و نه فقط ترکها را مجاب به توقف حمله به تمامیت ارضی عراق نکرده، بلکه آنها را جریتر هم کرده است.
عراقیها اگر چه گفتهاند پاسخی درخور به این حملات خواهند داد ولی لااقل تاکنون همچنان در حال آزمایش راههای دیپلماتیک هستند.
آخرین نمونه آن هم ممنوع کردن سفر اتباع ترکیه به عراق است.
به گزارش «وطن امروز»، وزارت خارجه عراق دیروز در واکنش به نقض حاکمیت عراق از سوی ترکیه، صدور روادید در گذرگاهها و فرودگاههای مرزی را به همراه همه سفرهای مقامات ترکیه به عراق لغو کرد. «احمد الصحاف» سخنگوی وزارت خارجه عراق به خبرگزاری رسمی این کشور گفت: وزارت خارجه سفیر ترکیه در بغداد را ۲ بار پیاپی احضار و ۲ یادداشت اعتراضی شدیداللحن را به خاطر حملات ترکیه به حاکمیت عراق، به وی تسلیم کرد. وزارت خارجه عراق از دولت ترکیه خواست عاملان جنایتهای خصمانه را مورد بازخواست قرار دهد. وی افزود: عراق در حفاظت از حق خود به قوانین بینالمللی اتکا میکند. گفتمان سیاسی و دیپلماسی ۲ راه ممکن برای کاهش این تنش و رسیدن به یک چشمانداز مشترک است که میتواند به راهحلهای مشارکتی بینجامد. وزارت خارجه عراق پاسخ به ترکیه را از طریق متوقف کردن یادداشتتفاهم امضا شده بین 2 طرف در سال 2009 میلادی اعلام کرد.
بر اساس این یادداشتتفاهم، روادید ورود در گذرگاهها و فرودگاههای مرزی داده میشد. وزارت خارجه عراق در اعتراض به حملات مکرر ارتش ترکیه به خاک این کشور، چندین بار «فاتح ییلدز» سفیر ترکیه در بغداد را احضار کرده است. الصحاف در پایان تاکید کرد: فواد حسین، وزیر خارجه عراق تماسهایی با همتایان عرب و خارجی خود گرفته است و همه کشورها در سطح عربی و اروپایی موضع عراق را تایید کردهاند و به این کشور در دفاع از وحدت و حاکمیت ارضیاش یاری میرسانند. اشاره صحاف به استمداد وزیر خارجه عراق از کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس برای توقف تجاوزهای مکرر ترکیه به حاکمیت عراق و اینکه در عقبنشینی نیروهای ترکیه از اراضی عراق نقشی فعال ایفا کنند، است. بر اساس این گزارش، فواد حسین تجاوزهای مستمر ترکیه به حاکمیت عراق را رد و تجاوز اخیر آن به منطقه «سیدکان» در استان اربیل واقع در منطقه کردستان را بشدت محکوم کرد و بر اهمیت ایفای نقش فعال کشورهای مذکور برای توقف تجاوزهای مستمر و مکرر ترکیه و عقبنشینی نیروهای آن از اراضی عراق تاکید کرد. در همین حال نهاد ریاستجمهوری عراق با انتشار بیانیهای، حمله پهپاد ترکیه به افسران عراقی را محکوم کرد. هشام داوود، مشاور نخستوزیر عراق نیز اعلام کرد بغداد در برابر آنکارا موضع میگیرد. حکومت اقلیم کردستان عراق نیز با انتشار بیانیهای از «پکک» و ترکیه خواست درگیریهای خود را از خاک اقلیم بیرون ببرند.
* اختلاف عراق و ترکیه بر سر چیست؟
سهشنبه هفته گذشته در پی حمله پهپادی ترکیه به استان اربیل که منجر به مرگ ۲ افسر ارشد ارتش عراق شد، تنشها بین ۲ کشور افزایش یافت. دولت عراق ضمن محکوم کردن این حمله، آن را «تخلفات مکرر نظامی» ترکیه و «نقض خطرناک حاکمیت عراق، حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل» خواند. در اقدامی دیگر، وزارت خارجه عراق با صدور بیانیهای سفر «خلوصی آکار» وزیر دفاع ترکیه به این کشور را یک طرفه لغو کرد.
شورای امنیت ملی عراق هم روز چهارشنبه با محکوم کردن حمله روز سهشنبه ترکیه به مناطقی در داخل خاک عراق اعلام کرد این اقدام ترکیه، تجاوزی بزرگ به تمام معیارهای همکاری میان کشورها به شمار میآید. سفیر ترکیه در عراق نیز پس از حمله پهپادی این کشور از سوی وزارت خارجه عراق احضار شد. ترکیه از اواخر خرداد گذشته، عملیات «پنجه ببر» را از زمین و هوا در شمال عراق آغاز کرده است. بنا به ادعای ترکیه هدف از عملیات موسوم به پنجه ببر در شمال عراق، پاکسازی این مناطق از حضور عناصر «حزب کارگران کردستان ترکیه» (پکک) است. با وجود اعتراضهای گسترده بغداد و کشورهای عربی به آنکارا، عملیات ارتش ترکیه همچنان در شمال عراق ادامه دارد.
***
[اقدام ترکیه علیه نظامیان عراق؛ عمدی یا سهوی؟]
یکی از سوالات مهم مرتبط با حمله ترکیه به شمال عراق این است که چرا ترکیه در شرایطی که قرار بود وزیر دفاع خود را به بغداد و اربیل بفرستد، چنین حملهای انجام داد؟ آیا ترکیه احتمال نمیداد چنین اقدامی میتواند موجب خشم و واکنش تند بغداد شود؟ پاسخ مثبت است. قطعا آنکارا میدانست این حمله میتواند این سفر را به هم بزند اما باز هم کوتاه نیامد. چرایی این اقدام را باید در برخی اخبار مبنی بر جلسه سرتیپ «محمد رشید سلمان» فرمانده تیپ 2 هنگ مرزی عراق و سرهنگ «تمام زبیر حالی تاجالدین» فرمانده گردان تیپ 3 مرزبانی، با برخی مقامات «پکک» برای پایان حضور آنها در شمال عراق جستوجو کرد. این جلسه اگر تمام میشد حتی ممکن بود به نفع ترکها هم باشد. این جلسه در شرایطی برگزار شد که چتر اطلاعاتی و رصد هوایی ترکیه روی آن بود. در نتیجه شلیک هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه، جان این 2 مقام نظامی عراقی و یک راننده و 3 سرباز آنان گرفته شد. گفته میشود 16 نفر در این حمله هوایی کشته شدهاند که بیشتر از اعضای «پکک» بودهاند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از آیین اختتامیه نخستین کنگره شعر آیینی- انقلابی «کوثر ناب»
هیأت؛ خانه امید
احسان سالمی: آیین اختتامیه نخستین کنگره شعر آیینی- انقلابی کوثر ناب، روز گذشته با حضور جمعی از پیشکسوتان جامعه مداحی کشور، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و رئیس سازمان بسیج مداحان در سازمان بسیج مستضعفین برگزار شد. بخش ابتدایی این مراسم به صحبتهای یوسف ارجونی، رئیس سازمان بسیج مداحان اختصاص داشت تا او با ارائه آمار و جزئیاتی از این کنگره، از اتفاقات رخداده در این رویداد بگوید.
* تشکلی برای ۴۰ هزار مداح بسیجی
ارجونی در ابتدای صحبتهایش با اشاره به فلسفه نامگذاری روزی به نام بسیج مداحان کشور گفت: هر کدام از اقشار مختلف بسیج به تناسب مأموریت خود یک روز را به عنوان «روز قشر» خود انتخاب کردند که در سازمان بسیج مداحان، این روز همزمان با سالروز شهادت میثم تمار است.
رئیس سازمان بسیج مداحان ادامه داد: این سازمان سابقه ۱۰ سال فعالیت دارد و هماکنون ۴۰ هزار مداح بسیجی عضو آن هستند و ۳۰۰ هزار کانون بسیج مداحان و ۳۲ سازمان بسیج مداحان استانی در سراسر کشور ذیل آن مشغول فعالیت هستند. همچنین مجامع ذاکرین، حلقههای صالحین، کانون شعرا، مجموعه خواهران و گروههای جهادی بسیاری نیز در این زمینه فعالیت میکنند.
* مداحان در صف اول کمک مؤمنانه
رئیس سازمان بسیج مداحان در ادامه صحبتهایش به تلاشهای انجام شده از سوی جامعه مداحان کشور بعد از شیوع کرونا اشاره کرد و گفت: نخستین مجموعهای که جلوتر از همه به صورت خودجوش در این عرصه وارد شد، مداحان و ستایشگران اهلبیت(ع) بودند که البته این قشر در تمام عرصههای اجتماعی اعم از سیل، زلزله و همچنین کمکهای مؤمنانه در خط مقدم حضور داشتند.
ارجونی در ادامه خاطرنشان کرد: در سازمان بسیج مداحان، صدها هزار بسته معیشتی تهیه و میان نیازمندان توزیع شد و ضدعفونی معابر، مساجد و تکایا نیز در نوبتهای متعدد انجام شد. این فعالیتها هماکنون نیز تعطیل نشده و اگر روزی عرصه فعالیت هیأتها شامل تبیین قیام اباعبدالله(ع) بر فراز منبرها بود، امروز وسعت بیشتری پیدا کرده و در زمینه کارکردهای اجتماعی وارد شده است.
* ۸۰۰ شعر برای سیدالشهدای جبهه مقاومت در ۲۰ روز
رئیس سازمان بسیج مداحان همچنین با اشاره به برگزاری نخستین دوره کنگره شعر «کوثر ناب» در سخنانی اظهار کرد: این کنگره از سال گذشته آغاز شد و بنا بود اختتامیه آن اسفندماه برگزار شود که به دلیل شیوع ویروس کرونا لغو و به امروز (دیروز) موکول شد که بناست به صورت مجازی و ارتباط با استانها برگزار شود. بیش از ۲ هزار اثر از سوی یکهزار شاعر در موضوعات مختلف مطرح شده همچون سیره و شخصیت حضرت زهرا(س)، 40 سالگی اقتدار بسیج، 40 سال مقاومت و بیانیه گام دوم به دبیرخانه این کنگره ارسال شد که البته حین برگزاری کنگره، با شهادت حاجقاسم سلیمانی مواجه شدیم که در کنار موضوعات مطرحشده، ایشان نیز به عنوان یک موضوع ویژه مطرح شد که در عرض ۲۰ روز ۸۰۰ شعر و اثر با این موضوع به دبیرخانه رسید و در نهایت کتاب «مکتب سلیمانی» را از این آثار رونمایی کردیم.
وی در ادامه با بیان اینکه امروز از کتاب «کوثر ناب» رونمایی خواهد شد، تصریح کرد: یکی از رسالتهای ما تولید محتوا برای مداحان در ایام ماه محرم است که در این راستا کتاب «سبک علیالحسین» با موضوع سبکسازی شاعران و سبکسازان مختلف کشور تهیه و ارائه شده است.
* همکاری با هیأتها برای تأمین اقلام بهداشتی در محرم امسال
ارجونی همچنین در بخش پایانی صحبتهایش به همکاری بسیج مداحان، اصناف و مساجد در محرم پیشرو اشاره کرد و گفت: برای رعایت هرچه بهتر پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی، جلسات توجیهی برگزار کردیم، زیرا امسال شرایط نسبت به گذشته متفاوت است و رعایت دستورالعملها اهمیت بالایی دارد. بنابراین تلاش کردیم هیأتهای مذهبی چه در فضای باز و چه در فضای سرپوشیده این دستورالعملها را رعایت کنند. از سوی دیگر با همکاری بسیج اصناف و بسیج مساجد، پویشی راهاندازی کردیم که در صورت اعلام آمادگی هر هیأت، چرخ خیاطی به صورت امانی و پارچه در اختیار آنها قرار گیرد تا به صورت خودکفا ماسک تولید کنند و در جلسات هیأت مورد استفاده قرار دهند.
* از اصل برگزاری روضه کوتاه نمیآییم
حجتالاسلام محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی دیگر سخنران این مراسم بود که در سخنانی با اشاره به اینکه محرم امسال شرایط خاصی دارد، اظهار کرد: مباحثه و اختلافنظرها در جای خودش وجود دارد اما زمانی که ستاد کرونا مصوبهای داشت و آن را اعلام کرد، به رغم آنکه سختیهای زیادی برای هیأتیها خواهد داشت، بنا به فرموده مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید باید عملیاتی شود و ما نیز آن را اجرا میکنیم تا پرچم سیدالشهدا بالا بماند.
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی همچنین با تاکید بر اینکه از اصل برگزاری روضه کوتاه نمیآییم، افزود: امروز شرایطی ایجاد شده تا دشمن تمام امکانات لازم برای ضربه زدن به دین را داشته باشد و این از ویژگیهای دوران آخرالزمان است که شیطان بیشترین قدرت خود را به دست میآورد. بنابراین نباید تلاشهای آنها را نادیده گرفت و جامعه مداحان و شاعران باید برای امیدوار کردن جامعه تلاش کنند، ولو اینکه با دشواری و سختی مضاعف اقامه عزا کنند.
* ریشهایترین جهاد، امیدبخشی به جامعه است
حجتالاسلام قمی با تاکید بر نقش امیدبخش هیئات مذهبی ادامه داد: مداحان و شاعران آیینی باید روحیه کشور را تازه کنند و امید را در جامعه زنده سازند، زیرا ناامیدی از جنود مؤثر شیطان است و برای مقابله با آن روحیه و طراوت اثرگذار است. مقام معظم رهبری ریشهایترین جهاد را امیدبخشی به جامعه معرفی کردند که شاعر و مداح میتواند در این عرصه اثرگذاری بسیاری داشته باشد. ما موظف و ملتزم به رعایت دستورالعملهای ابلاغشده هستیم. شاعران و ذاکران در هر شرایطی وظیفه دارند در مسیر صحیح حرکت کنند و جریان بسیج مداحان نیز در این عرصه میتواند اثرگذار باشد.
ارسال به دوستان
کاربران شبکههای اجتماعی انتشار شماره3000 «وطنامروز»را به صورت گسترده تبریک گفتند
#متشکریم
#وطن_امروز کلیدواژه داغ شبکههای اجتماعی
گروه سیاسی: 12 سال انتشار پیوسته با فراز و نشیبهای مقطعی، سرانجام «وطن امروز» را به شماره 3000 خود رساند؛ عددی که پیش از هر چیز حکایت از یک پیوند عمیق میان یک جریده مکتوب با خوانندگانش دارد. گذر 12ساله با حوادث تلخ و شیرینی که حالا «حافظه جمعی» همه ما را تشکیل میدهد، این توفیق را برای تیم «وطن امروز» به ارمغان آورد تا راوی بسیاری از این تلخ و شیرینیها و ثبت پیروزیها و شکستهایی باشد که سهم تاریخ کشورمان در سالهای اخیر بوده است. در این میان و ساعاتی پس از انتشار صفحه نخست شماره روز یکشنبه 26مرداد بود که حجم انبوهی از واکنشهای عمومی خوانندگان و دنبالکنندگان «وطن امروز» که این روزنامه را تریبون خود میدانند، تبدیل به یک موج مجازی در شبکههای اجتماعی شد تا جایی که در نخستین ساعات روز گذشته هشتگ «#وطن_امروز» با بیش از 32هزار بار استفاده توسط کاربران توئیتر تبدیل به ترند نخست توئیتر فارسی شد که70 درصد استانهای کشور در آن مشارکت داشتند. در شبکه اجتماعی اینستاگرام نیز بیش از 7 هزار و 700 پست و استوری درباره شماره 3000 هزار «وطن امروز» منتشر شد.
عمده مخاطبان «وطن امروز» در شبکههای اجتماعی با استفاده از هشتگ این روزنامه و انتشار صفحاتی که از ما در خاطرشان مانده بود به بازخوانی برخی تیترها، مواضع و تحلیلهایمان در 12سال گذشته پرداختند و در پیامهایی محبتآمیز موفقیت روزنامه در انتشار شماره 3000 را تبریک گفتند. در این میان برخی صفحات - چنان که انتظار میرفت- بیش از سایرین در حافظه جمعی مخاطبان «وطن امروز» ثبت شده بود و در بازه زمانی 24 ساعته بارها به اشتراک گذاشته شد. تیترهایی یادآور تلخی و شیرینی، پیروزی و شکست، گلایه و توصیه و البته روایتی از حوادثی که در این سالها رخ داد و حالا بخشی از خاطره جمعی میان «وطن امروز» و خوانندگانش است.
تیتر «7-» که به مناسبت هفتمین سالگرد انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور و گزارش مرکز آمار مبنی بر رشد منفی 7 درصدی اقتصادی کشور، چند هفته پیش منتشر شده بود، یکی از تیترهایی بود که کاربران مجازی ارجاع زیادی به آن دادند. تیتر «جانم فدای ایران» در نخستین شماره پس از شهادت سردار حاجقاسم سلیمانی و تیتر «ایران دور تو میگردد» پس از تشییع آن شهید بزرگوار در اهواز، تیتر «بفرمایید شام» در واکنش به حمله تروریستی داعش به پایتخت فرانسه در سال94، تیتر «خبر مرگش» در واکنش به گمانهزنیها پیرامون مرگ ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان در سال93، تیتر «تعطیل» در نخستین شماره روزنامه پس از تعطیلی چندماهه سال گذشته با موضوع بررسی ایدهها و عملکرد اجرایی دولت، تیتر «ماجرای نیمروز» در جریان حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی در سال96، تیتر «لاتبازی در پاستور» که به شرح حمله عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن به یکی از بانوان خبرنگار در حاشیه جلسه هیأت دولت در سال96 پرداخته بود، تیتر«حماسه سر» در شرح شور اجتماعی ایجادشده پس از شهادت شهید محسن حججی، تیتر «پرواز ققنوسها» در واکنش به شهادت تعدادی از نیروهای آتشنشانی در جریان حادثه پلاسکو در سال95 و تیتر «خربزه آبه» در کنایه به سفر نخستوزیر ژاپن به تهران از جمله تیترهایی بودند که مخاطبان «وطن امروز» بیش از سایر تیترها آن را به اشتراک گذاشتند. همچنین «کلاه فریدونی»، «لگد روباه»، «پرجام»، «ایالات محترقه»، «غدیر قم»، «آمریکای خوار جهان»، «تقریبا هیچ» و «هولوکاست هستهای» از دیگر تیترهایی بود که کاربران فضای مجازی اقدام به انتشار مجدد آنها کردند. محل تلاقی قرار گرفتن فضای مجازی برای واکنش به انتشار شماره 3000 یک جریده مکتوب، آن هم در روزگاری که برخی معتقدند با پیدایش شبکههای اجتماعی و گسترش استفاده از اینترنت، مطبوعات باید به پایان خود سلام کنند، نشان از زنده بودن این قالب رسانهای و ظرفیت بالقوه تاثیرگذاریاش حتی در دوره سیطره همهجانبه شبکههای اجتماعی دارد.
یقینا حمایت همهجانبه خوانندگان «وطن امروز» مهمترین پشتوانه تحریریه این روزنامه برای انتشار در تمام این سالها بوده است و برجسته شدن خبر انتشار شماره 3000 میتواند نشان از تعمیق این حس در روزهای سخت فعلی داشته باشد. باید پذیرفت که رسانههای مکتوب کماکان مهمترین منبع تولید محتوا در عرصه سیاسی و معرفتی هستند که قوام یافتن آنها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر محتواهای تولیدشده در فضای مجازی نیز تاثیر مثبتی خواهد داشت. امید به انتشار مستمر و همراهی خوانندگانی که واکنش اخیرشان نشان سنگینی مسؤولیت تیم «وطن امروز» است، مهمترین مشوق روزنامهنگاران در این روزهای سخت و پرفشار است.
ارسال به دوستان
شبکه ملکه با ابزار تحریف دنبال ایجاد شکاف بین مردم و مراجع است
وقتی کرونا بیبی سی میگیرد!
نازنین اکبرنیا*: بمباران اطلاعات توسط رسانهها با اهداف مختلف، اتفاقی است که هر روز در سراسر دنیا در جریان است. رسانهها از منابع مختلف و با تکنیکهای حرفهای، روزانه اطلاعات زیادی را به سوی مردم گسیل میکنند تا از این طریق افکار و احساسات جامعه جهانی را به دست بگیرند. حالا این روزها برگزاری مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) و ماه محرم به سوژه داغ رسانهها در فضای مجازی تبدیل شده است و هر روز شاهد اظهارنظرهای متفاوتی هستیم. در این میان اما برخی رسانههای معاند هم مانند بیبیسی که فرصت را مناسب دیدهاند، در صدد هستند با انتشار اخبار کذب و تشویش اذهانعمومی با منحرف کردن مردم، شکافهایی در جامعه ایجاد کنند. پروژه محرمهراسی، طرح جدیدی است که این شبکه به شیوههای مختلف آن را تبلیغ میکند.
اما ببینیم ماجرا از چه قرار است؛ در روزهای گذشته صفحه اینستاگرام بیبیسی فارسی فتوتیترهایی از علما و مراجع شیعه منتشر کرد که نشان میداد باوجود همه توصیههای کادر درمان و وزارت بهداشت برای رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، از مردم خواسته شده مراسم عزاداری محرم را با شکوه برگزار کنند و در عمل نشان میداد که جامعه دینی مخالف نظر کارشناسان بهداشت و درمان بوده و اهمیتی برای سلامت جان مردم قائل نیست.
در استوریهای پیدرپی که صفحه اینستاگرام بیبیسی فارسی منتشر میکرد، نقل قولی از آیتالله سید احمد علمالهدی، نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی با این مضمون منتشر شده بود: «امسال اقامه عزا با گستردگی بیشتری انجام شود!» و بعد از آن، از کاربران خواسته شده بود نسبت به این صحبت واکنش نشان دهند. این در حالی است که اصل ماجرا به گونه دیگری بود و این جمله بخشی از صحبتهای آیتالله علمالهدی است که با شیطنت تقطیع شده است. در واقع اصل جمله این بود: «اقامه عزای حسینی امسال باید با حفظ اصول بهداشتی و مطابق دستور ستاد مقابله با کرونا، با عظمت و گستردگی بیشتری انجام شود».
«عزاداری محرم از اصولی است که به هیچ وجه نمیتوان رها کرد»؛ این هم جملهای است که به نقل قول از آیتالله العظمی مکارمشیرازی منتشر شده و از کاربران سوال شده بود که نسبت به این جملات مشابه چه حسی دارید؟! در حالی که اصل صحبتهای آیتالله مکارمشیرازی به شکل دیگری بوده و در واقع ایشان گفته بودند: «شکی نیست که اصولی داریم که به هیچ وجه نمیتوانیم آنها را رها کنیم و از جمله آنها عزاداری محرم و صفر است. اگر این امور را رها کنیم اسباب دردسر است، اگر بخواهیم عمل کنیم باید به شکلی باشد که هم پروتکلهای بهداشتی رعایت شود و هم از جنبههای معنوی و مذهبی غافل نشویم؛ همانگونه که درباره نماز جمعه هم این دستور داده شده است». این 2 مورد نمونهای از بازی رسانهای بیبیسی است که با استفاده از برش بخشی از صحبتهای این افراد، آنها را مقابل مسؤولان حوزه درمان قرار داده بود؛ با این نتیجهگیری که جامعه مذهبی مخالف رعایت نکات بهداشتی است. با این وجود درست زمانی که بیبیسی فارسی برای محرمهراسی و ایجاد اختلاف بین مردم، به صورت مستمر نسبت به برگزاری عزاداری هشدار میدهد، بیبیسی جهانی از برگزاری کنسرت بدون استفاده از ماسک در نیوکاسل خبر میدهد.
این در حالی است که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید سعید قربان، در رابطه با عزاداریهای محرم نظرشان را به صورت کاملا شفاف اعلام کرده و فرمودند: عزاداری را بالاخره به یک شکلی میکنند؛ من میخواهم تأکید کنم در عزاداریها معیار آن چیزی است که کارشناسان بهداشت به ما میگویند. بنده خودم شخصا هر چه را که آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد. توصیه من به هیئات، منبریها، مداحها و دیگران این است که هر کاری میکنید ببینید ستاد ملی کرونا چه میگوید، اگر ضابطهای تایید کردند، همه ما موظفیم آن را رعایت کنیم. حضرت آقا در بخش دیگری از صحبهای خود تأکید فرمودند که نذورات محرم را هم میتوان به شکل کمکهای مؤمنانه با رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام داد و این موارد به معنی واقعی کلمه جزو مسائل اصلی انقلابیگری است.
صحبتهای رهبر انقلاب درباره عزاداری محرم واکنشهای زیادی به همراه داشت و برخی مداحان فرمایش مقام معظم رهبری را فصلالخطاب دانسته و به تبعیت از ایشان اعلام کردند تابع دستورالعملهای ستاد ملی کرونا هستند.
سیدرضا نریمانی در صفحه اینستاگرامش با قرار دادن تصویر رهبر انقلاب و هشتگ «مطیع امر رهبرم» نوشت: «رهبر عزیزتر از جان ما؛ فرمایش حضرتعالی پیرامون چگونگی پاسداشت عزای حضرت سیدالشهدا(ع) و تعظیم شعائر حسینی، مطابق معمول فصلالخطاب است. ما نیز دست اطاعت و ادب بر سینه گذاشته و در جمیع امور گوش به فرمان جنابتان خواهیم بود».
محمدرضا بذری هم در اینستاگرام خود اعلام کرد: «بیانات امروز حضرت آقا درباره عزای محرم مجددا به ما گوشزد کرد که شیعه امام حسین(ع) باید نماد عقلانیت باشد. هیأتها میتوانند امسال و در شرایط کرونا با ابتکار خود، الگویی جدید برای برگزاری تجمعات در شرایط بحرانی به جامعه جهانی ارائه کنند».
محمود کریمی یکی دیگر از مداحانی بود که در واکنش به سخنان رهبر معظم انقلاب تأکید کرد محرم امسال، هیأت رایتالعباس در حسینیه امامزاده علیاکبر(ع) محله چیذر برنامه ندارد. کریمی در نشست هماندیشی مداحان و مسؤولان هیأتهای مذهبی محله تسلیحات تهران اظهار کرد: «ما امسال نمیتوانیم در هیأت رایتالعباس محله چیذر برنامه بگیریم. میدانم که به خاطرش ناسزا میشنوم اما علت این است که سقف حسینیه امامزاده علیاکبر(ع) کوتاه و بافت خانههای اطراف هم فشرده است، به این خاطر همسایهها اذیت میشوند. بنابراین، شرایط رایتالعباس، مطابق استانداردهای ستاد مبارزه با کرونا نیست. رهبری هم فرمودند که موارد ستاد کرونا را رعایت کنید. ما هم میگوییم چشم اما در این وضعیت، وظیفهای هم داریم که به آن خواهیم رسید». این مداح اهلبیت(ع) در ادامه، پیشنهاد پویش پرچم و احیای روضههای قدیمی را متناسب با شرایط کرونا مطرح کرد و اینکه میتوان از ظرفیت فضای مجازی برای تبلیغ پویش «هر خانه یک حسینیه» استفاده کرد.
حالا با این تفاسیر کاملا مشخص است که سلامت مردم و جامعه در اولویت قرار دارد و رهبر انقلاب هم در این باره به عنوان حاکم اسلامی و ولیفقیه، نکاتی را مطرح کردند که رعایت آن برای همه ضروری است، بنابراین نباید اجازه بدهیم رسانههای معاند با روشهای مختلف کنترل احساسات و تفکرات مردم را به دست گیرند، البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که این جریان رسانهای فقط در دست بیبیسی نیست و ما روزانه از طریق منابع مختلف در معرض بمباران اطلاعات قرار میگیریم؛ اطلاعاتی که تأیید صحت آنها نیاز به بررسیهای دقیق دارد.
* خبرنگار
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با حمیده عباسعلی بانوی المپیکی کاراته ایران
توکیو با تمام توان
زهره فلاح زاده*: حمیده عباسعلی، بانوی کاراتهکای ایران یکی از ورزشکارانی است که خیلیها روی مدال او در المپیک توکیو حساب باز کردهاند. عباسعلی سال گذشته با رفتن به فینال مسابقات اتریش جواز حضور در المپیک را کسب کرد. او طلای این رقابتها را با وجود مصدومیتی که سراغش آمد، به دست آورد؛ مصدومیتی که این نگرانی را برای علاقهمندان کاراته به وجود آورد که نکند عباسعلی المپیک را از دست بدهد. اما با تعویق این تورنمنت به دلیل شیوع کرونا، حالا او با قدرت به صحنه بازگشته تا بتواند نتیجه خوبی در توکیوی ژاپن بگیرد. البته عباسعلی قول طلای المپیک را نداده اما میخواهد با تمام توان در این تورنمنت مهم شرکت کند. «وطن امروز» با حمیده عباسعلی، بانوی موفق ایرانی گفتوگو کرد.
***
* حمیده عباسعلی چطور شد سهمیه المپیک گرفت؟
۲ سالی بود برای کسب سهمیه المپیک تلاش میکردم و به مسابقات پیدرپی (هر ۲ هفته یک بار) میرفتم. به هرحال گرفتن مدال در این تورنمنتها امتیاز بالایی داشت. بعد از اینکه سال گذشته توانستم در کشور شیلی و در نخستین رقابت مدال طلا بگیرم، در ۲ مسابقه دیگر بعد از آن هم مدال طلا گرفتم و رنکینگ یک را به دست آوردم. در مسابقه اخیری که در اتریش داشتم، برای اینکه رنکینگم را حفظ و تثبیت کنم، باید به فینال این مسابقات میرسیدم که خدا را شکر این اتفاق افتاد.
* با مصدومیت هم سهمیه را کسب کردی!
در فینال 2 بر یک از حریفم جلو بودم و 7-6 ثانیه مانده بود به پایان مسابقه متأسفانه از ناحیه زانو پایم پیچ خورد و با درد زیادی مواجه شدم تا جایی که هر بار میخواستم روی پایم بایستم، پایم یاری نمیکرد و به زمین میافتادم. تنها ۲ ثانیه به اتمام بازی مانده بود که من با درد به مسابقه ادامه دادم و همین چند ثانیه کوتاه برای من به اندازه یک ساعت طول کشید. هم دوست داشتم بازی را برنده شوم و هم امتیاز بازی را از دست ندهم. حریف هم خیلی تلاش کرد تا امتیاز عقبافتادهاش را جبران کند اما خدا را شکر با هزار سختی توانستم برنده شوم و مدال طلا را بگیرم. دوست داشتم با گرفتن طلا مردم کشورم را که این روزها خوش نیستند شاد کنم. به این ترتیب سهمیهام برای المپیک قطعی شد. پس از اتمام مسابقه اجازه ندادند حتی روی سکو بروم و راهی بیمارستان شدم. بیمارستان با عکسی که از پایم گرفتند، تشخیص دادند اتفاق خاصی نیفتاده اما خودم میدانستم به دلیل ورم پا، در عکس چیزی مشخص نشده و دردی که دارم، طبیعی نیست.
* در آلمان عمل کردی؟
پزشکان اتریشی به من گفتند باید پایت را ثابت نگه داری و 5 تا ۶ هفته استراحت کنی تا مصدومیتت برطرف شود. چون نمیتوانستم با پای ورم کرده به ایران بازگردم و دکتر امینی در آلمان کمر آقای سهراب مرادی، وزنهبردار کشورمان را با موفقیت عمل کرده بود، از کمیته ملی المپیک و فدراسیون پیشنهاد شد که من هم به آلمان بروم. فردای روز حادثه به آلمان رفتم و تشخیص دکتر پارگی ACL بود و با «ام آر ای» این تشخیص قطعی شد. پایم را آنجا جراحی کردم و یک ماه در این کشور بودم تا تمرینات بازتوانی را انجام دهم. زیر نظر دکتر فیزیوتراپی کردم تا شاهد اتفاقاتی که برای پایم میافتد، باشد.
* به تعویق افتادن المپیک، خبر خوشی برای شما بود.
روند درمان را بهسرعت انجام میدادم که به المپیک برسم اما اواسط اردیبهشت ماه متوجه شدم المپیک یک سال به تعویق افتاده است. خبر خوبی برای من بود و دکتر نظرش این شد که حالا درمان را کندتر انجام دهیم.
* اگر المپیک به تعویق نمیافتاد، با توجه به مصدومیت و جراحیای که داشتی، به این تورنمنت میرسیدی؟
بعد از جراحی و زمانی که هنوز المپیک به تعویق نیفتاده بود، فیلمی از روند درمان و آمادگیام منتشر کردم که میتوانم در المپیک مسابقه بدهم. با تعویق المپیک فقط روند درمان را کندتر کردم. اگر قرار بود امسال المپیک برگزار شود، قطعا به مسابقات میرسیدم.
* شرایط فعلیات چطور است؟ تمرینهایت را شروع کردهای؟
اواخر فروردینماه بود که با تشخیص دکتر امینی به ایران بازگشتم و فیزیوتراپی را زیر نظر دکتر آفتابی انجام دادم. تقریبا ۵ ماه از عمل پایم گذشته است و با اینکه روند درمانم خیلی سخت بود اما از آن گذشتم و چون دنبال هدفم هستم تمام تلاشم را کردم که با کمک پزشکان زودتر خوب شوم. شرایطم در حال حاضر خوب است و هر روز فیزیوتراپی میکنم. تمرینات کاراتهام را هم چند روزی است که زیر نظر دکتر و خانم خوشقدم، همراه مربی، آرام شروع کردهام.
* فکر میکنی چند کاراتهکای ما شانس گرفتن مدال المپیک را خواهند داشت؟
المپیک میدان بزرگی است و جو آن با تورنمنتهای دیگر متفاوت است. ورزشکارانی که تجربه این رقابتها را دارند، راحتتر میتوانند با این جو کنار بیایند. نمیتوانم بگویم چه ورزشکاری مدال میآورد چون رقابتها قابل پیشبینی نیست. من به عنوان یک ورزشکار نمیتوانم در این مورد صحبت کنم و فقط مشغول انجام تمرینات خودم هستم.
* جز شما چه کاراتهکای خانم دیگری سهمیه المپیک گرفته است؟
غیر از من، خانم سارا بهمنیار در وزن ۵۵- کیلوگرم سهمیه المپیک گرفته بود اما ۲ رقابت به تعویق افتاده داریم، اگر قبل از المپیک این مسابقات برگزار شود، خانم بهمنیار و بقیه بچهها دوباره باید شرکت کنند. در حال حاضر سهمیه قطعی و 100 درصدی را در بخش خانمها، بنده و در بخش آقایان، آقای بهمن عسکری گرفتهایم.
* خیلیها اعتقاد دارند حمیده عباسعلی میتواند مدال طلای المپیک را بگیرد و نخستین بانوی طلایی ایران در این رقابتها شود. نظر خودت چیست؟
آنها لطف دارند که روی من نظر مساعد دارند اما گفتم شرایط المپیک خیلی متفاوت است. تمام تلاشم را میکنم از مصدومیت به طور کامل رهایی یابم که خدا را شکر روند درمانم رو به بهبود است و خیلی پیشرفت کردهام. به هرحال باید تا یک سال آینده تمریناتم را ادامه دهم و انشاءالله به اوج آمادگی برسم و نتایج خوبی را برای خود و کشورم رقم بزنم. در همه این سالهایی که در مسابقات شرکت کردم، هیچ موقع قول مدالی ندادهام و نخواهم داد.
*خبرنگار ورزشی
ارسال به دوستان
پس از هشدار سیاسی رئیسجمهور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به امارات نسبت به باز کردن پای صهیونیستها به خلیج فارس هشدار نظامی داد
خرابات
گروه سیاسی: یک روز پس از خطونشان رئیسجمهور درباره عادیسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، امارات عربی متحده را تهدید کرد در صورتی که عادیسازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی کوچکترین خدشهای به امنیت ایران وارد کند، ایران امارات را مسؤول میداند.
به گزارش «وطن امروز»، سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روز گذشته در نشست «هماندیشی و هماهنگی فرماندهان نیروهای مسلح و مدیران رسانه ملی» که در محل ستاد کل نیروهای مسلح برگزار شد، با اشاره به آخرین تحولات منطقه اظهار داشت: متاسفانه در این ایام با مصیبت بزرگ ایجاد ارتباط بین رژیم امارات عربی متحده و رژیم کودککش صهیونیستی مواجه شدیم که فوقالعاده جای تاسف و تاثر دارد. وی گفت: امروز در شرایطی که همه آزادگان جهان از ایجاد ارتباط و دوستی با رژیم صهیونیستی ابراز تنفر و دوری میکنند، یکی از همسایگان جمهوری اسلامی با وقاحت تمام اعلام برقراری ارتباط با این رژیم کودککش میکند که این جای تاسف دارد، چرا که رژیم صهیونیستی برای بقای خود دست و پا میزند و بدون توجه به موازین اسلام و موازین دین یهود از هر گونه ظلم و ستم در جهان اسلام و حتی با مردم خود و همسایگانش ابایی ندارد.
سرلشکر باقری بیان داشت: برای کشور امارات به عنوان یک کشور عربی و مسلمان چنین رابطهای به هیچوجه قابل پذیرش نیست که با رژیم متعرض به قبله اول مسلمین که مردم فلسطین را آواره کرده و مورد کشتار و زندانی کردن قرار داده، رابطه سیاسی و اقتصادی ایجاد کرده و آن را به طور علنی اعلام کند.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: قطعا رویکرد ملت ایران به این کشور همسایه از اساس تغییر خواهد کرد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نیز به این کشور با محاسبات دیگری نگاه خواهند کرد و چنانچه اتفاقی در منطقه خلیجفارس بیفتد و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دچار خدشه هر چند اندک شود، ما آن را از چشم کشور امارات عربی متحده میبینیم و تحمل نخواهیم کرد.
وی تصریح کرد: توصیه میکنیم تا دیر نشده است امارات عربی متحده نسبت به این تصمیم تجدیدنظر کند و مسیری را ادامه ندهد که به ضرر امنیت منطقه و کشورش باشد که این قابل پذیرش نیست.
اظهارات رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در حالی بیان میشود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان مسؤول تامین امنیت آبهای سرزمینی ایران در خلیجفارس، با صدور بیانیهای به اقدام اخیر کشور امارات واکنش نشان داد.
در بخشی از بیانیه سپاه پاسداران با تاکید بر اینکه تجربه تاریخی نشان داده است کسانی که در پی سازش و عادیسازی رابطه با دولت نامشروع و غاصب صهیونیستی بودهاند، در زمره منفورترین جنایتکاران و خیانتپیشگان تاریخ قرار گرفتهاند، آمده است: آمریکا و حامیان منطقهای و فرامنطقهای توافقنامه ننگین ابوظبی- تلآویو بدانند این اقدام پلید منافع رژیم صهیونیستی را تامین نخواهد کرد و بر خلاف تصور با باطلسازی رویای خاورمیانه جدید، از آیندهای خطرناک برای آنها بویژه ساکنان کاخ شیشهای امارات خبر میدهد. امارات آن سوی تنگه هرمز قرار دارد، برای همین اقداماتی شبیه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی میتواند تاثیر مستقیم بر امنیت خلیجفارس بگذارد. به همین دلیل است که نیروهای نظامی ایران خط قرمز را برای اماراتیها ترسیم کردهاند؛ کوچکترین خدشه به امنیت ایران با شدیدترین پاسخ مواجه میشود.
تاکید چندباره فرماندهان نظامی بر این موضوع نشانگر جدیت ایران برای مقابله با ناامنی احتمالی در نتیجه این توافق است.
البته واکنشهای تهدیدآمیز ایران به مقامات نظامی محدود نشده است. رئیسجمهور نیز روز شنبه به این توافق واکنش نشان داد و یک پیام روشن برای اماراتیها فرستاد: «این خطا بسیار بزرگ است و امیدواریم امارات از این خطا بازگردد و بداند نه به نفع حاکمانش است و نه به نفع مردمش. این را هم بدانند که مبادا بخواهند پای اسرائیل را به منطقه باز کنند که اگر چنین شود، با آنان به شکل دیگری برخورد میشود».
اما منظور مقامات ایران از باز شدن پای رژیم صهیونیستی به منطقه و احتمال خدشه به امنیت ایران چیست؟
1- امارات دارای موقعیت استراتژیک در خلیجفارس است، به همین دلیل کشورهایی مانند آمریکا، استرالیا، فرانسه، ایتالیا و برخی کشورهای دیگر دارای پایگاه نظامی در امارات هستند. در صورتی که کشورهای منطقه واکنش متناسب به عادیسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی نشان ندهند، خاک امارات میزبان نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی هم خواهد شد. بر این مبنا یکی از اهداف راهبردی تلآویو و ابوظبی حضور نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه خلیجفارس و تغییر نظم امنیتی این منطقه و ایجاد چالش برای کشورهای مسلمان است. البته همانگونه که گفته شد امارات میزبان کشورهایی چون آمریکا بوده است که دشمنی این کشورها با ایران به درگیری در خلیجفارس نیز کشیده شده و در نهایت آنان قدرت ایران در حفظ امنیت خلیجفارس را به رسمیت شناختهاند، هر چند تاکنون اعلام نکردهاند، بنابراین بر فرض حضور نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه، این رژیم تهدیدی جدی برای ایران به حساب نمیآید، با این حال امارات باید تاوان این اقدام را بپردازد. کشورهای همسایه امارات باید اقدامات عملی متناسب را در دستور کار بگذارند تا مقامات اماراتی حتی اگر خطای استراتژیک خود را اصلاح نکردند، سطح روابط خود با این رژیم را در همین حد نگه دارند. به دلیل آنکه امارات بر مبنای سرمایهگذاری خارجی و جذب توریست چرخهای اقتصاد خود را میچرخاند، به وجود آمدن کوچکترین ناامنی به معنای ضربه سهمگین به پایههای اقتصادی این کشور است. نمونه بارز این گزاره، انفجار در بندر فجیره و تغییر رفتار امارات پس از این انفجار با برخی کشورهای همسایه خود بود. البته مشخص نشد چه گروه یا کشوری پشت این انفجارها بوده است با این حال ضربه این اتفاق برای امارات به حدی سنگین بود که این کشور برای جلوگیری از تکرار آن رفتار خود را تغییر داد. مطمئنا ماجرای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی برای گروههای مقاومت و دوستداران فلسطین و برخی کشورهای منطقه کمتر از رفتارهای مقامات این کشور در جنگافروزی در یمن یا ایجاد مشکل برای برخی همسایگانش نیست. به همین دلیل امارات باید منتظر ضربه عملی برخی گروهها باشد.
عادیسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی علاوه بر اینکه میتواند مقدمهای برای حضور نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه حساس خلیج فارس باشد، میتواند پای جاسوسان اسرائیلی را به منطقه بیش از گذشته باز کند، البته روابط امنیتی اسرائیل و امارات به دههها قبل بازمیگردد و هماکنون نیز عوامل موساد حضور پررنگی در امارات دارند. کشورهای دیگری از جمله برخی کشورهای همسایه امارات نیز حضور پررنگی در این کشور دارند و میتوان گفت امارات محل تلاقی و حضور امنیتی چند کشور است. با این حال اگر حضور رژیم صهیونیستی در امارات سبب شود امارات به صورت رسمی به پایگاه امنیتی اسرائیل تبدیل شود و سفارت تلآویو نقش ایستگاه اطلاعاتی را بازی کند و به نوعی یک چالش جدید برای سایر کشورهای همسایه به حساب آید، در همان سطح امارات ضربه امنیتی دریافت خواهد کرد. اقتصاد امارات تاب ناامنیهایی که رژیم صهیونیستی آغازگر آن خواهد بود ندارد، برای همین است که برخی کارشناسان اذعان کردند عادیسازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی قمار مقامات اماراتی برای جلب حمایت آمریکا در ازای خشم کشورهای مسلمان بویژه کشورهای همسایه بوده است؛ قماری که میتواند به قیمت از هم پاشیدن اقتصاد امارات تمام شود.
***
[امارات کاردار ایران را احضار کرد]
امارات کاردار ایران در ابوظبی را احضار و پیام اعتراض شدیداللحنی را به وی تسلیم کرد. وزارت خارجه و همکاری بینالمللی امارات روز یکشنبه کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در ابوظبی را فراخواند. خبرگزاری رسمی امارات نوشت: «در پی تهدیدات مطرح شده در سخنرانی «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران درباره تصمیم حاکمیتی دولت امارات و تهدیداتی که از سوی وزارت خارجه ایران، سپاه پاسداران و دیگر مقامات ایرانی تکرار شده، معاون وزیر خارجه امارات پیام اعتراض شدیداللحنی را به سفیر ایران تسلیم کرد». وزارت خارجه امارات سخنرانی رئیسجمهور ایران را غیرقابل قبول و تحریکآمیز توصیف کرد که پیامدهای خطرناکی برای امنیت و ثبات در منطقه خلیجفارس به همراه دارد. خبرگزاری وام نوشت: «پیام اعتراضآمیز امارات مسؤولیت ایران در قبال حمایت از هیأتهای بینالمللی و دیپلماتها در تهران بر اساس توافقنامه روابط دیپلماتیک وین را یادآوری کرده که این یادآوری به دلیل سوابق حمله به گروههای دیپلماتیک خارجی در ایران انجام میشود». وام اضافه کرد: «دولت امارات کاملا گفتمان تحریکآمیز مقامات ایران در پی توافق دولت امارات و دولت اسرائیل را رد میکند و آن را مداخله در امور داخلی و تجاوز به حق حاکمیت خود میداند که با مبانی قانون بینالملل نیز در تضاد است».
******
بازی امارات در زمین ترامپ
دکتر فؤاد ایزدی*: مسأله آغاز رسمی روابط دوجانبه امارات و اسرائیل در چند سطح قابل تحلیل است. اگر بخواهیم به علت میانجیگری آمریکا در این رویداد بپردازیم باید بگوییم ترامپ در تمام تصمیمها و رخدادهایی که در این مدت در آمریکا به وقوع میپیوندد، نیمنگاهی به انتخابات آبانماه دارد. دولت ترامپ هیچ دستاوردی در سیاست خارجی نداشته است، عدم موفقیت او در این عرصه باعث شد سعی کند با نمایش میانجیگری بین امارات و اسرائیل برای عادیسازی رسمی روابط برای خود بهاصطلاح موفقیتی دست و پا کند. ترامپ در سیاست خارجی اشتباهات، مشکلات و شکستهای متعددی داشته است که آخرینش همین شکست در شورای امنیت در جریان پرونده تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بود. دولت ترامپ که از قبل شکستش در شورای امنیت را پیشبینی میکرد، سعی کرد از نظر زمانبندی طوری برنامهریزی کند که اعلام خبر توافق امارات و اسرائیل با مساله شکست آمریکا در شورای امنیت همزمانی پیدا کند تا این خبر از بار روانی منفی این شکست بکاهد. در واقع آمریکا سعی کرد به نوعی از این رویداد یک پیروزی برای خود دست و پا کند که خبر این پیروزی، خبر شکستش در شورای امنیت را تحتالشعاع قرار دهد.
در کنار مساله انتخاباتی، باید به این موضوع هم اشاره کرد که در دولت آمریکا، صهیونیستهایی کنار ترامپ هستند که دغدغههای ایدئولوژیک دارند و احساس میکنند شرایط فعلی منطقه فرصت مناسبی است تا پروژه عادیسازی روابط اسرائیل با اعراب را به عنوان اهرمی برای افزایش ضریب امنیت اسرائیل به سرانجام برسانند. فشارهای آنان نیز در به وقوع پیوستن این رویداد دخیل بوده است.
اما سوالی که پیش میآید این است: با تمام هزینههایی که این اقدام داشت، امارات چرا قبول کرد به این کار دست بزند و آن را اجرایی کند؟ در جواب به این سوال باید به ۲ نکته اشاره کرد. نکته اول اینکه اماراتیها علاقهمند هستند که دولت ترامپ در انتخابات پیش روی آمریکا برنده شود و برای همین سعی کردند با دست و پا کردن موضوعی برای نمایش تبلیغاتی پیروزی دولت ترامپ، در همین راستا اقدامی کرده باشند. اماراتیها میدانند دموکراتها و بویژه طیف چپ دموکراتها با آنها روابط خوبی نخواهند داشت، به همین دلیل تمایلی به رای آوردن جو بایدن ندارند. آنها اینطور تحلیل میکنند که اگر الان به ترامپ خدمتی بکنند، ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش برای آنها جبران خواهد کرد.
نکته دوم این است که امارات در تحلیلهای خود این احتمال را داده است که دموکراتها در آمریکا قدرت را به دست بگیرند. در این صورت امارات از طریق خدمتی که به اسرائیل کرده توانسته حمایت لابی صهیونیستی در آمریکا را به دست آورد. به این ترتیب اگر دموکراتها بخواهند اقدامی علیه امارات کنند، با فشار لابی صهیونیست مواجه خواهند شد. به این ترتیب امارات با جلب نظر لابی صهیونیستی میتواند منافع خود را با فرض روی کار آمدن دموکراتها هم تامین کند.
نکتهای هم که در این بین باید به آن اشاره کرد مساله رقابت اماراتیها و سعودیهاست. اماراتیها در تلاش هستند در خوشخدمتی به آمریکا از سعودیها پیشی بگیرند و از این طریق از مزایای این خوشخدمتی بیش از سعودیها بهرهمند شوند.
اما مساله سومی که باید به آن پرداخت، تبعات این اقدام برای جمهوری اسلامی ایران است. در پاسخ به این سوال که این اقدام دولت امارات برای جمهوری اسلامی چه آثار منفیای به بار خواهد آورد، باید به چند مورد اشاره کرد. یکی اینکه امارات یک کشور همسایه محسوب میشود و گسترش روابط آن با اسرائیل یک خطر بالقوه برای ما به حساب میآید. از طرف دیگر جمعیت زیادی از شهروندان ایرانی در کشور امارات رفت و آمد دارند و زندگی میکنند که روابط امارات و اسرائیل برای آنها هم یک خطر امنیتی محسوب میشود. شما در این چند روز دیدید که مقامات عالیرتبه ایرانی هشدارهای شدیداللحنی به امارات دادند. این هشدارها کاملا بجا بود تا امارات متوجه باشد که اولا خطای بزرگی کرده و ثانیا به هیچ وجه حق ندارد با پایگاه دادن به اسرائیل، امنیت ملی جمهوری اسلامی را به خطر بیندازد. یک نکته حاشیهای را درباره واکنش ایران به مساله امارات متذکر شوم. روند واکنشها به این اتفاق خیلی کند و دیر صورت گرفت. تقریبا جدیترین واکنشها 48 ساعت بعد صورت گرفت، همان واکنشهای ابتدایی وزارت امور خارجه و سخنگوی این وزارتخانه نیز از مطلوبیت کافی برخوردار نبود. متاسفانه این یک مساله ریشهدار در کشور ما است که اگر یک اتفاق مهم بینالمللی به ایام تعطیل ما بخورد، تا پایان تعطیلات و فرارسیدن روز کاری، واکنش مناسب و در خور آن صورت نمیگیرد. این مسالهای است که باید حل شود.
* استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|