|
علیپور بالاخره به پرتغال رفت
مهاجم فصل گذشته پرسپولیس، تهران را به مقصد پرتغال ترک کرد. علی علیپور بعد از صدور ویزای پرتغال، صبح دیروز عازم این کشور شد تا قراردادش را با تیم جدیدش نهایی کند. کارهای انتقال مهاجم پیشین پرسپولیس به تیم ماریتیمو انجام شده و مشکلی برای پیوستن به این تیم پرتغالی ندارد. ماریتیمو هماکنون امیر عابدزاده را به عنوان دروازهبان در اختیار دارد.
ارسال به دوستان
آبیپوشان تهرانی با بیتدبیری مدیران و ناداوری از آسیا حذف شدند
آخرین جام هم پرید
زهره فلاحزاده: روزهای تیرهتر استقلال دقیقا زمانی شروع شد که استقلال بعد از یک فصل سخت توانست کمی لبخند به لب داشته باشد و نایبقهرمان لیگ شود؛ درست همان جایی که لیگ به پایان رسید و داربی جام حذفی پیش رو بود.
احمد سعادتمند، مدیرعامل استقلال پیش از دیدار حساس سرخابیها، برای خرید محبوبیت پا در مسیر اشتباهی گذاشت. مسیر ایران- ایتالیا میتوانست مسیر ایران- آلمانی شود که وینفرد شفر نامه شکایت به فیفا دستش بود و میتوانست با پرداخت نشدن مطالباتش، پنجره نقل و انتقالات تیم سابقش را ببندد اما سعادتمند به ایتالیا سفر کرد؛ جایی که برای شکایتی که هنوز آندرهآ استراماچونی، مربی ایتالیایی به فیفا نبرده، ضرورتی نداشت وقت را هدر دهد. مدیران استقلال اما در تلاش بودند با مطرح کردن نام استراماچونی، صندلیشان را برای فصل بعد حفظ و هوادارانی را که خواهان این مربی بودند برای مدتی سرگرم کنند.
احمد سعادتمند با 2 معاونش به «ایتالیا»یی رفت که سایه استراماچونی هم حتی در آن مسیر دیده نشد و آنها تنها توانستند با وکیل او گفتوگو کنند و شفاهی نظرات و پیشنهاداتی بدهند که از نظر قانونی سندیتی نداشت. اطراف باشگاه استقلال هم افرادی بودند که به بهانه کمک مالی به باشگاه، اخبار ضدونقیضی را به برخی خبرنگاران و خبرگزاریها میدادند. مثل خبر «توافق نهایی با استراماچونی و بازگشت او به نیمکت استقلال».
خبر به قدری عجیب بود که هواداران استقلال را یاد خبر مذاکره خیالی مدیران استقلال با استراماچونی در قطر- آذرماه سال گذشته- انداخت، جایی که نه عکسی منتشر شد و نه احمد سعادتمند به طور واضح از جزئیات جلسه در ایتالیا گفت.
خبرهای ضدونقیض به قدری بود که حتی یک خبرگزاری، خبر امضای قرارداد استراماچونی را هم کار کرد که خبرنگار «وطن امروز» بهسرعت و با پرسوجو از نزدیکان استراماچونی، آن را تکذیب کرد. قرار بود هواداران استقلال با هشتگ «استراماچونی را برگردانید» به اهداف خود برسند اما خبر نداشتند مدیرانشان حتی لیست خرید تیم را هم از مربی ایتالیایی مشورت نگرفته بودند و احمد سعادتمند پیش از فینال جام حذفی با الکساندر نوری، مربی دورگه ایرانی- آلمانی هم مذاکره کرده بود.
پس از چند هفته سرگرم شدن هواداران، باشگاه استقلال بهانه آورد که تنها به دلیل قانون منع جذب خارجیها نتوانسته استراماچونی را بیاورد و همه چیز برای آمدن او مهیا بوده است. اما در اینجا سوال پیش میآید: آیا مدیران این باشگاه قبل از راهی شدن به ایتالیا، از تصویب این قانون خبر نداشتند؟
* سفر بیموقع و بیحاصل
مدیران استقلال همان روزهایی که در ایتالیا حضور داشتند، عنوان کردند در صورت توافق نکردن با استراماچونی، تا ۱۰ روز دیگر با شکایت فیفا، تیم وضعیت وخیمی پیدا میکند اما یک ماه از آن روزها گذشته و هنوز خبری از شکایت این مربی نشده است.
استقلال به دلیل سفر اشتباه مدیران استقلال به ایتالیا و درگیری بین مدیر و سرمربی وقت (فرهاد مجیدی) یک جام دیگر را از دست داد؛ سفری که نه تخفیف مالی برای آبیها داشت، نه استراماچونی را به استقلال بازگرداند و نه موفقیتی برای تیم حاصل شد.
استراماچونی هم پس از آنکه دید خبری از استقلالیها نمیشود، عصبانی شد و در صفحه اینستاگرامش نوشت: «هیچ پیشنهادی نشده است». البته باید به این نکته هم اشاره کرد که مربی ایتالیایی هم بدش نمیآمد از محبوبیتی که نه در وطن خودش بلکه در ایران داشت، همچنان بهره ببرد، بنابراین تمام این مدت در جواب سوال هواداران که میپرسیدند به ایران میآیی؟ مینوشت: «انشاءالله». در حالی که خود او هم توافق با استقلال را تکذیب کرد.
مدیران استقلال اگر همان روزی که به فکر رفتن به ایتالیا بودند، به فکر رفتن به آلمان و توافق کردن یا تخفیف گرفتن از وینفرد شفر، مربی طلبکار اسبق خود بودند یا اگر به فکر پرداخت مطالبات پیرمرد آلمانی بودند، حالا پنجره نقل و انتقالات این تیم هم بسته نبود که تیمشان بدون بازیکنان جدید راهی مسابقات لیگ قهرمانان شود و دست سرمربی موقت خالی از بازیکن باشد. آبیها به سختی توانستند در گروه خود دوم شوند تا شنبهشب مقابل پاختاکور ازبکستان قرار بگیرند. استقلال با ترکیب و تعویض اشتباه و عدم تمرکز از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا حذف شد تا این فصل سخت و طولانی برای آنها بدون کسب جامی تمام شود. البته ناداوری داور عمانی هم در این شکست مؤثر بود ولی نه به اندازه سوء مدیریت سعادتمند.
استقلال باز هم از درون شکست و خردههایش تا چند متر آنطرفتر به هوادارانش که مثل همیشه تا پای جان کنارش ایستاده بودند، اصابت کرد؛ خردهشیشههایی که پای هوادارانش را زخمی کرد اما خود مدیران نه زخمی شدند و نه دردی را حس کردند!
فصلی که مربی ایتالیایی آمد، استقلال را در نیمه راه تنها گذاشت، کاپیتان محبوب جانشین او شد اما او هم استقلال را تنها گذاشت و در ادامه مجید نامجومطلق با تیم به آسیا رفت و بضاعتش بردن تیم به جمع ۱۶ تیم نهایی بود.
هنوز هم مشخص نیست طلب شفر پرداخت میشود یا نه؟ در حالی که پرداخت طلب مربی آلمانی و باز شدن پنجره نقل و انتقالات باشگاه از نان شب هم برای آنها واجبتر است؛ واجبتر از حتی پاداش برد به بازیکنانی که وظیفهشان تلاش برای کسب پیروزی است. باید دید مدیران استقلال از گذشته خود درس عبرت گرفتهاند یا باز هم قرار است هواداران تاوان اشتباهات آنها را بدهند!
ارسال به دوستان
معامله پایاپای استقلال و تراکتور
رضایت دادن به مظاهری در قبال حسینی
احتمال اینکه ۲ باشگاه استقلال و تراکتور تبریز در معاملهای پایاپای دروازهبانهای خود را تعویض کنند وجود دارد.
انتقال رشید مظاهری از تراکتور به استقلال را نهتنها میتوان بهترین خرید آبیها در نقل و انتقالات تابستانی دانست، بلکه میتوان آن را جنجالیترین نقل و انتقالات آنها هم به حساب آورد. مظاهری در حالی با آبیها قرارداد بسته بود که قراردادش با تراکتور را به صورت یکطرفه فسخ کرده بود و این موضوع واکنش تبریزیها به این اتفاق و شکایت از رشید مظاهری را در پی داشت. مظاهری در جلسات رسیدگی به شکایت تراکتوریها حضور یافته و با اینکه هنوز هیچ رأیی در این باره صادر نشده است اما احتمال محکومیت این بازیکن وجود دارد و برخیها عنوان میکنند ممکن است اتفاق مشابهی که فصل گذشته برای بلبلی افتاد، در این فصل انتظار مظاهری را بکشد. تراکتوریها هم بعد از جدایی مظاهری هنوز به گزینه مطمئنی برای جانشینی او نرسیدهاند و برخی گمانهزنیها از تمایل علیرضا منصوریان برای استفاده از سیدحسین حسینی، سنگربان استقلال در این تیم حکایت دارد. حسینی بتازگی قراردادش را با آبیپوشان تمدید کرده و انتقال احتمالیاش به تراکتور ملزم به صدور رضایتنامه است. با اینکه هنوز هیچ اقدام رسمی یا مذاکره مستقیمی صورت نگرفته است اما احتمال اینکه در صورت محکومیت رشید مظاهری از سوی کمیته تعیین وضعیت، ۲ باشگاه استقلال و تراکتور به این تعامل برسند که تراکتور از شکایتش بابت مظاهری گذشته و در قبال آن آبیها به حسینی بابت حضور در تبریز رضایتنامه بدهند، وجود دارد؛ اقدامی که شاید بتوان آن را برای ۲ باشگاه استقلال و تراکتور دو سر برد دانست.
ارسال به دوستان
دردسرهای فدراسیون فوتبال برای برگزاری بازیهای دوستانه
تیم ملی فوتسال به کویت نمیرود؛ از بس پول ندارد!
تیم ملی فوتسال ایران، مدافع عنوان قهرمانی مسابقات فوتسال قهرمانی آسیا آذرماه امسال باید در شانزدهمین دوره این رقابتها حاضر شود. شیوع ویروس کرونا و بر هم خوردن مداوم برنامههای آمادهسازی از یک سو و کمبود بازی تدارکاتی در این وضعیت از سوی دیگر باعث شده تا نهتنها ایران، بلکه کشورهای دیگر هم شرایط خاصی را تجربه کنند.
با این حال وضعیت ایران از نظر مالی شاید نسبت به دیگر کشورهای مدعی عنوان قهرمانی در آسیا نامناسبتر باشد. فدراسیون فوتبال به واسطه پرداخت مبلغ سنگین قرارداد «مارک ویلموتس» و زیر قرض رفتن بابت این قرارداد (جدا از محکومیت احتمالی که در دادگاه عالی ورزش تایید میشود) پول چندانی در خزانه خود ندارد و این کمبود منابع مالی بشدت روی اردوی آمادهسازی تیمهای مختلف از جمله فوتسال تاثیر مستقیم گذاشته است.
این درحالی است که پیشنهاد دیگری از سوی کویت برای بازی تدارکاتی در کمیته فوتسال در حال بررسی است. کویتیها که میزبان جام ملتهای آسیا هستند، از تیم ایران دعوت کردهاند پیش از شروع این رقابتها 2 دیدار دوستانه در این کشور برگزار کنند.
کویت در دعوتنامه خود تمام هزینههای این اردو و بازی تدارکاتی جز هزینه پرواز را متقبل شده است. در واقع کویتیها اعلام کردهاند هزینه اسکان، حملونقل و سایر موارد مرتبط به بازی در خاک این کشور را پرداخت میکنند و فقط تهیه بلیت هواپیما بر عهده ایران خواهد بود. این در حالی است که به دلیل همان مشکلات مالی یاد شده، فدراسیون فوتبال که زمانی عنوان «پنج ستاره» را یدک میکشید توانایی پرداخت این مبلغ را هم ندارد!
ارسال به دوستان
شیوع ویروس بینظمی در کشتی
موج انحلال و انصراف در لیگ کشتی
بزرگترین دستاورد لیگ برتر کشتی آزاد تا امروز، کلکسیونی از انحلال، انصراف و اعتراض تیمها بوده است که در آستانه آغاز پیکارها، یکی پس از دیگری بیدغدغه آمدند و بدون هیچ توضیحی رفتند.
به گزارش مهر، فدراسیون کشتی برای کسب مجوز برگزاری لیگ برتر در روزهایی که بحران کرونا در کشور بیداد میکند، فرازونشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشت؛ رایزنیها و اقداماتی که به امید روشن کردن چراغ لیگ کشتی صورت گرفت تا شاید این جماعت گوششکسته بتوانند با حضور در این عرصه، درآمدی کسب کرده و روزگار بگذرانند.
اما در این بین کمیته لیگ کشتی که به ادعای خود در یک سال گذشته در سراسر ایران مشغول رایزنی و جذب اسپانسر و تیمهای شرکتکننده در لیگ بود، مسیر رو به سقوط و ناموفقی را طی کرد. بنا بر ادعای مسؤول لیگ، قرار بود این رقابتها بعد از کسب مجوز از سوی ستاد مقابله با کرونا با حضور پرتعداد و پرشور باشگاههای مختلف برگزار شود و صحبت از حضور بالای ۱۰ تیم در مسابقات بود. اما بعد از کسب مجوز، واقعیت به گونهای دیگر رقم خورد و اهالی کشتی هر روز با نامهای مختلفی روبهرو بودند که روزی از یک در کمیته لیگ وارد شدند و پس از چند روز موجسواری در رسانهها، بیدغدغه از در دیگر بیرون رفتند!
روز ۲۹ مرداد بود که کمیته لیگ با وجود عدم دریافت مجوز برگزاری این مسابقات، دست به برگزاری مراسم قرعهکشی زد؛ مراسمی که طی آن تیمهای دانشگاه آزاد اسلامی، استقلال تهران، نفت و گاز کرمانشاه، هیأت کشتی گلستان و شهرداری بجنورد در گروه «الف» و تیمهای بازار بزرگ، هیأت کشتی قائمشهر، پاس تهران، ستارگان ساری و ویزازون هم در گروه «ب» قرار گرفتند. البته پیش از این مراسم برخی از این تیمها مثل دریاچه ارومیه نیز با اعلام انصراف خیال خود را راحت کردند و برخی دیگر از تیمها نیز در هم ادغام شدند تا در نهایت حضور ۶ تیم در لیگ کشتی آزاد قطعی شد.
نکته عجیب و تاسفبار اینکه همین ۶ تیم هم عمر چندانی نداشتند و با انصراف تیم شهرداری بجنورد، تعداد مدعیان به ۵ تیم رسید. ضمن اینکه تیم هیأت کشتی قائمشهر نیز به دلیل اعتراض به رای کمیته انضباطی که به سود استقلال صادر شد، در آستانه کنارهگیری قرار دارد و هیچ بعید نیست لیگ برتر کشتی آزاد به ۴ تیم هم برسد!
حال با توجه به اتفاقاتی که طی ماههای اخیر رخ داد، میتوان دریافت نتیجه سفرهای مسؤول لیگ به اقصی نقاط
کشور با شعار جذب اسپانسر و افزایش تیمهای شرکتکننده، چیزی جز تبلیغات بدون ثمر نبود، چون در غیر این صورت وضعیت لیگ کشتی به معجونی از انحلال و انصراف و ادغام و اعتراض تیمها دچار نمیشد.
ارسال به دوستان
چرخش به راست حاکمیت آمریکا
علی آران: در فاصله یک ماه و یک هفته تا انتخابات سوم نوامبر آمریکا، دموکراتها در ماتم «روث بیدر گینزبرگ»، گرد قبر مهره سوخته بسیار با نفوذشان حلقه زدهاند که کرسیاش در یکی از عالیترین نهادهای حاکمیتی عنقریب به یکی از ترامپیها خواهد رسید و در همان حال جمهوریخواهان فرصت را غنیمت شمرده و حول حاکمیت جدید بشدت راستگرا متحد میشوند.
معرفی «ایمی کانی بارت»، قاضی زن بسیار محافظهکار و نسبتا جوان [48 ساله] به عنوان قاضی ارشد دیوان عالی آمریکا آن هم به جای خانم گینزبرگ فمینیست که 10 روز پیش در 87 سالگی درگذشت، به مثابه افراشتن پرچمی بود که جناحهای مختلف حزب متشتت جمهوریخواه در حال گرد آمدن زیر آن هستند تا نهتنها از مزایای پیروزی در انتخابات پیش روی ریاستجمهوری و کنگره بهرهمند شوند، بلکه حاکمیت ترامپی جدید را شکل دهند.
خانم بارت را ـ که دیروز رسما توسط کاخ سفید به کمیته قضایی سنا معرفی شد ـ میتوان نماد حاکمیت محافظهکار در حال تکوین آمریکا دانست. او که جوانترین مادری بوده که در دادگاههای آمریکا قضاوت کرده، یکی از محافظهکاران اجتماعی و یک مسیحی سنتی عضو فرقه کاتولیکهای کاریزماتیک است که میتوان گفت موفقترین فرقه واسط بین همه شعب مسیحیت بویژه کاتولیکها بوده است. این فرقه که از دهه 1960 میلادی در ایالات متحده پا گرفت، حلقه وصل جامعه کاتولیک سیاسی در حال قدرت گرفتن در آمریکای شمالی با بخشی از مسیحیان پروتستان و ارتدکس شرقی است. یکی از شناخته شدهترین سیاستمداران جمهوریخواه نزدیک به کاتولیکهای کاریزماتیک کسی نیست جز تد کروز، سناتور تگزاسی- سابقا کاتولیک و در حال حاضر اوانجلیست- با نفوذ روزافزون در «جیاوپی» و همچنین جامعه اطلاعاتی که 4 سال پیش ائتلاف او به عنوان نامزد ریاستجمهوری حزب با رقیب خود دونالد ترامپ، مهمترین اجماع جمهوریخواهان در راستای پیروزی نامزد خارج از مرکز و رسیدن به کاخ سفید و سپس دستیابی به اکثریت سنا قلمداد شد. علاوه بر این کروز که به عنوان شاخصترین چهره طیف اصلاحطلب قانونی در حزب جمهوریخواه به عنوان معمار ساختار نوین حزب و رهبر پشت پرده آن شناخته میشود، یک اشتراک مهم دیگر نیز با بارت دارد؛ هر دو آنها جزو جامعه فدرالیست بودهاند که از دهه 1980 به دنبال تغییر به مطلوب قانون اساسی ایالات متحده است. امروز مشخص شده این تغییرات متناسب با هر چه راستگراتر شدن حاکمیت جدید آمریکا به چه سمت و سویی میل میکند؛ از بازگشت منع قانونی سقط جنین و ازدواج همجنسبازان تا کمتر شدن محدودیت حمل اسلحه و بسیاری دیگر از رویکردهای محافظهکارانه که جمهوریخواهان در رابطه با اصلاحات خدمات درمانی، بودجه و مقررات سیاسی و امنیتی بر سر آنها با دموکراتها کشاکش داشتهاند.
بارت از سال 2017 که در فهرست نامزدهای اصلی ترامپ برای معرفی به دیوان عالی قرار گرفت، ظاهرا از جامعه فدرالیستها خارج شد اما پیوندهای عمیق او با آنها همچنان برقرار مانده است.
او از تابستان 2018 متعاقب اعلام بازنشستگی آنتونی کندی، قاضی ارشد باسابقه دیوان عالی قرار بود روی یکی از 9 کرسی دیوان بنشیند اما به نظر میرسد ترامپ با معرفی قاضی کاوانو و ریموند کتلیج، بارت را به عنوان یک برگ برنده برای چنین روزی حفظ کرده بود؛ روزی که در آستانه انتخابات 2020، آمریکاییها شاهد بیسابقهترین گرایشهای سنتی و محافظهکارانه در راس حاکمیت هستند که نماد آن ایمی بارت است؛ عامل برتری مطلق 3-6 کرسیهای دیوان عالی که جمهوریخواهان اسب خود را برای آن زین کردهاند؛ حزبی که همین یک سال پیش نمایندگانش در مجلس پاییندستی کنگره، حاضر بودند با دموکراتها برای استیضاح رئیسجمهورشان همداستان شوند، حالا حول این انتخاب جدید متحد شده و سناتورهایش صریحا به کاخ سفید برای تایید فوری و فوتی جانشین عضو دموکرات درگذشته دیوان عالی در باغ سبز نشان میدهند. طرفه آنکه کرسی مورد نظر تا همین چند روز پیش در اختیار گینزبرگ بود که او هم به مدت بیش از 4 دهه به نوعی یک محور ایدئولوژیک برای دموکراتها در این نهاد مهم حاکمیتی محسوب میشد.
گفته میشود ترامپ از همان زمانی که نام بارت را در صدر فهرست خود گذاشت، به دنبال آن بود این قاضی زن مذهبی را مستقیما جایگزین گینزبرگ لیبرال کند. پیامی آشکار برای جامعه آمریکا که برد آن از واقعیت انتصاب یکسوم کرسیهای دیوان عالی توسط ترامپ در ۳ سال گذشته هم بیشتر است.
همان سناتور کروز مورد وصف بلافاصله پس از معرفی خانم بارت، بیانیه حمایتی همهجانبه صادر میکند و لیندسی گراهام، رهبر معنوی جمهوریخواهان در سنا نیز به رغم مخالفت دموکراتها، همه ظرفیتهای حزب خود را برای تایید هر چه سریعتر قاضی ارشد جدید دیوان تا حداکثر 26 مهرماه بسیج کرده است.
بدون تردید مهمترین انگیزه ترامپ و جمهوریخواهان ارشد برای انتصاب ایمی بارت، انتخاباتی است. ترامپ در نظرسنجیها از بایدن عقبتر است و دستکم کرسیهای 6 سناتور جمهوریخواه نیز در ایالتهای حوزه انتخابیشان در معرض تهدید جدی رقبای دموکرات است. تشکیل اکثریت قاطع جمهوریخواه در دیوان عالی که همه شکایات احتمالی انتخاباتی به آن ختم میشود، مهمترین پیامی است که با معرفی رسمی ایمی بارت و تایید فوری و فوتی او توسط سنا به تمام جامعه انتخاباتی آمریکا، از رایدهندگان گرفته تا نامزدهای ۲ جناح ارسال میشود. این همان کارت سفیدی است که ترامپ به واسطه آن یک روز قبل از معرفی قاضی بارت برای خبرنگاران کری خواند که «انتقال قدرتی در کار نیست». آنچه او هنوز بدان اعتراف نکرده این است که علاوه بر انسداد قدرت در واشنگتن، باید منتظر قبضه قدرت در راس حاکمیت آمریکا توسط راستگرایان و سنتیهای آنگلوساکسون باشیم. به عبارت دیگر حتی اگر به فرض جو بایدن و دموکراتها از معرکه آشفتگی انتخاباتی که ترامپیها برای روز 13 آبان برایشان تدارک دیدهاند هم به سلامت بیرون بیایند و سپس با کمترین احتمال ممکن از مهلکه دیوان عالی نیز نجات یابند، باید سکان قوه مجریه را در حاکمیتی به دست گیرند که صدر و ذیل آن را مسیحیان افراطی یا محافظهکار، شبهنظامیان کوکلوکس کلان یا پلیسها و مارشالهای نژادپرست و نظامیان قسم خورده در حمایت از جمهوریخواهان فدرالیست فرا گرفتهاند. این ریاستجمهوری کابوسی برای بایدن خواهد بود.
ارسال به دوستان
اخبار
صعود پرسپولیس به جمع 8 تیم برتر آسیا پس از 2 سال
پرسپولیس با شکست السد قطر به جمع 8 تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا 2020 راه یافت.
به گزارش « وطن امروز»، تیم سرخپوش پایتخت در این فصل لیگ قهرمانان، مسابقات خود را با شکست مقابل دحیل قطر و تساوی برابر شارجه امارات شروع کرد ولی در مسابقات پساکرونایی، 2 برد متوالی برابر التعاون عربستان به دست آورد تا امیدوار به صعود شود که شکست دوباره در پنجمین بازی برابر دحیل موجب شد آنها به رده سوم سقوط کنند؛ اما پرسپولیس در آخرین بازی دور گروهی توانست شارجه را با 4 گل از پیش رو بردارد تا به عنوان صدرنشین راهی مرحله یکهشتم نهایی شود و با انگیزه مضاعف مقابل السد که تیم دوم گروه 3 غرب آسیا بود، قرار بگیرد که با توجه به ستارههای بزرگ این تیم و حضور ژاوی، اسطوره اسپانیایی روی نیمکت، پیشبینی میشد جدال جذابی رقم بخورد. در عمل نیز بازی دو تیم که در سالهای اخیر تقابلهای فراوانی با یکدیگر داشتهاند، جذاب از آب درآمد.
در این بازی حساس نماینده کشورمان موفق شد با گل دیدنی «عیسی آلکثیر» در واپسین دقایق بازی(89) به پیروزی دست یافته و به مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان و جمع 4 تیم برتر غرب آسیا راه یابد.
***
کولاکوویچ: وظیفه خودم میدانم از ایرانیها دفاع کنم
سرمربی سابق تیم ملی والیبال ایران گفت: ایرانیها به نظر من، میهماننوازترین مردم جهان هستند و به همین خاطر وظیفه خودم میدانم از آنها دفاع کنم.
ایگور کولاکوویچ، سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران درباره تقابلهای پرحاشیه ۲ تیم ملی والیبال ایران و لهستان گفت: مردم دوست دارند مدام درباره این مسائل صحبت کنند و رسانهها هم علاقه دارند درباره آن بنویسند. با این حال، جدال ۲ تیم در بیشتر مواقع، بدون حاشیه و مشکل خاصی برگزار شده است. آخرین تقابل ۲ تیم در جامجهانی 2019 بود که ایران 3 بر صفر باخت و بازیکنان هم خیلی دوستانه با یکدیگر دست دادند. من قبل از یکی از بازیها به بازیکنان تیم ملی ایران تذکر دادم مراقب مسائل حاشیهای بازی باشند ولی آنها گفتند نگران نباشم و هر اتفاقی که بین بازیکنان ۲ تیم رخ داده، متعلق به گذشته است. بازیکنان ایرانی در لهستان مورد احترام هستند و بازیکنان ایرانی هم لهستان را دوست دارند. میلاد عبادیپور یکی از چهرههای خوشنام لیگ لهستان است. سید [سیدمحمد موسوی] و فیاضی هم در لهستان بازی کردهاند. امیدوارم در آینده بازیکنان بیشتری از ایران در پلاسلیگا بازی کنند.
سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران درباره دوران حضورش در کشورمان اظهار داشت: بسیار خوب بود. من با بازیکنان، دستیاران، کادر پزشکی و مدیران خوبی کار کردم که برای هم مثل یک خانواده بودیم. من زندگی و فرهنگ جدیدی را در ایران تجربه کردم که آن را دوست داشتم. بازیکنان و مردم ایران، بسیار مهربان و دوستداشتنی هستند. ارتباط بین بازیکنان تیم ملی ایران و لهستان هم بر پایه رقابت ورزشی تعریف میشود و نه برخوردهای خصمانه.
ارسال به دوستان
سانسور آمارها؛ جلوگیری از التهاب یا سرپوش بر ناکارآمدی؟!
حمید کمار: وزیر راهوشهرسازی اخیرا در مصاحبهای اعلام کرد: «دلیلی ندارد با انتشار بخشی از آمار و اطلاعات به بازار مسکن التهاب وارد کنیم». محمد اسلامی در تشریح دلایل التهابات اخیر بازار مسکن گفت: «التهابات موجود در بازارهای موازی و اقتصاد کلان بر تمام بخشها تاثیر گذاشته و مسکن هم به عنوان یک بخش مهم از این بازارها تاثیر گرفته است، بنابراین با انتشار اطلاعات و آمار مختص یک کلانشهر باعث ایجاد التهاب در بخش مسکن در کل کشور خواهیم شد و معتقدم با انتشار اینگونه اطلاعات نباید امید مردم را ناامید کنیم».
این نخستین بار نیست که وزیر راهوشهرسازی از «لزوم ممنوعیت انتشار آمار برای جلوگیری از التهاب بازار» سخن میگوید. اواخر مردادماه سال جاری بود که اسلامی با حضور در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما، در واکنش به رسیدن قیمت هر مترمربع مسکن در شهر تهران به 21 میلیون تومان گفت: «به معاونت مسکن وزارت راهوشهرسازی دستور دادهام اطلاعات و آمار قیمتهای بازار مسکن را منتشر نکند».
اقدام وزیر راهوشهرسازی در سانسور آمار مسکن، استدلال عجیب وی در دفاع از این اقدام و همچنین بیپروایی وی از اظهار این اقدام، عمق فاجعه در سطوح مختلف مدیریتی کشور را نشان میدهد. اینکه یک مدیر در این کشور به خود جرأت دهد مانع انتشار آمار عملکرد خود و دسترسی آزادانه مردم به این گزارشها شود، نخستین مسالهای است که ذهن را به خود مشغول میکند. استدلال عجیب وزیر راهوشهرسازی در دفاع از تصمیم خود، مساله دیگر این موضوع است. اینکه وزیر راهوشهرسازی انتشار آمار تغییرات قیمت مسکن را عامل «ایجاد التهاب در بازار مسکن» معرفی کرده و با همین استدلال از تصمیم خود برای جلوگیری از انتشار آمار مسکن دفاع کند، در وهله اول نوعی فرافکنی قصور مدیریتی در این حوزه است. اسلامی در حالی آمار قیمت مسکن را عامل التهاب بازار معرفی میکند که انتشار آمار، متاخر بر وضعیت بازار است و صرفا وضعیت موجود بازار مسکن را منعکس میکند.
وزیر راهوشهرسازی توضیح نمیدهد که با جلوگیری از انتشار آمار قیمت مسکن کدام یک از مسائل اساسی در این حوزه حل میشود؟ آیا با سانسور قیمت مسکن، ساخت مسکن در کشور رشد میکند؟ آیا با سانسور قیمت مسکن، واحدهای مسکونی خالی از سکنه به بازار عرضه میشود؟ آیا با سانسور قیمت مسکن، تقاضای سفتهبازانه در بازار مسکن به صفر میرسد؟
آیا با سانسور قیمت مسکن، مساله حاشیهنشینی یا به عبارت دیگر رشد سکونتگاههای غیررسمی حل میشود؟ اساسا آیا سانسور قیمت مسکن در آمارهای وزارت راهوشهرسازی مانع باخبر شدن مردم از رشد سرسامآور قیمت مسکن میشود؟ دستاورد نهایی این اقدام چه چیزی جز بیاعتمادی مردم به مسؤولان است؟
بیپروایی وزیر راهوشهرسازی در اعلام این دستور هم در نوع خود حامل پیام تلخی است. اقدام وزیر راهوشهرسازی در اعلام علنی دستور خود برای سانسور قیمت مسکن نشاندهنده رایج بودن این سنت در سطوح مختلف مدیریتی است. پیش از این هم بارها انتشار آمارهای مختلف به سانسور گرفتار شده است. تاخیر مرکز آمار در انتشار آمار رشد اقتصادی، تاخیر در انتشار آمار شاخص نابرابری (ضریب جینی) و در آخرین نمونه سانسور آمار تجارت خارجی کشور در سایت گمرک، از جمله برخی مصادیق سانسور آمار در کشور است. انگیزه مسؤولان کشور از سانسور این آمارها به طور کلی از 2 حالت خارج نیست. در خوشبینانهترین حالت دلیل این اقدام مسؤولان کشور، درک نکردن علت اصلی مساله است. در چنین شرایطی واضح است مسؤولی که توان درک علت شکلگیری مساله را ندارد، قادر به مدیریت مسائل آن حوزه هم نیست. در حالت دوم انگیزه مسؤول مربوط از سانسور آمار، چیزی جز جلوگیری از آگاهی مردم از ضعف عملکرد و سرپوش گذاشتن بر ناتوانی مدیریتی خود نیست. در هر صورت اقدام مدیران در سانسور آمارها، بیکفایتی آنها در فهم مساله یا بیمسؤولیتی در پذیرش نتایج حاصل از مدیریت آنها را نشان میدهد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|