|
انتقام تمیز از آل کثیف
لابی آل سعود و محرومیت عیسی آلکثیر هم نتوانست مانع باخت نماینده عربستان مقابل نماینده ایران شود
تیم فوتبال پرسپولیس ایران با گذشتن از سد النصر عربستان به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافت.
پرسپولیس پس از نمایش مطلوبی که در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا داشت و بالاتر از التعاون عربستان، الدحیل قطر و الشارجه امارات قرار گرفت، در دور یکهشتم و یکچهارم نهایی عملکرد هوشمندانهای ارائه داد و با ارائه بازیهای چشمنواز و منطقی موفق به حذف السد قدرتمند و پاختاکور فیزیکی- البته پاختاکور با اشتباه عجیب و خطای بیمورد بهترین بازیکنش ماشاریپف 75 دقیقه 10 نفره بود- شد ولی سرخپوشان دیروز پیش از شروع دیدار با النصر عربستان با حکم محرومیت عجیب 6 ماهه بهترین گلزن خود در این رقابتها «عیسی آلکثیر» مواجه شدند که شوک سنگینی به یحیی گلمحمدی و بازیکنان وارد کرد اما محرومکنندگان آلکثیر نمیدانستند با این کار انگیزه سرخپوشان را دهها برابر میکنند؛ موضوعی که باعث شد پرسپولیس با ارائه یک بازی منطقی مقابل تیم سعودی برای دومین بار ظرف 3 سال اخیر به دیدار پایانی لیگ قهرمانان آسیا راه یابد.
* آل کثیف از فینال بازماند
تیم فوتبال پرسپولیس با پیروزی 4 -6 (در مجموع بازی و ضربات پنالتی) بر النصر عربستان به دیدار پایانی لیگ قهرمانان آسیا رسید.
سرخپوشان پایتخت که پیش از آغاز بازی و در جلسه آنالیز فنی حریف، با رای ناگهانی محرومیت بازیکن 4 گله خود در این رقابتها مواجه شدند، در دقایق اولیه بازی، در فضای روانی ناشی از رای کنفدراسیون فوتبال آسیا و اجبار برای کنار گذاشتن آلکثیر از ترکیب خود، شباهتی به تیم پساکرونایی لیگ قهرمانان آسیا نداشتند و تا زمان گل النصر از روی نقطه پنالتی(دقیقه 35)، بازی خوبی به نمایش نگذاشتند. پرسپولیسیها که با دریافت گل از عبدالرزاق حمدالله دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند، به سوی دروازه رقیب حملهور شدند و روی سماجت وحید امیری احیا شده که موفق به ربایش توپ از بازیکن النصر شد، سانتر بشار رسن و ضربه سر گلزن جوان و جویای نام داربی «مهدی عبدی»، پیش از پایان نیمه نخست، بازی را به تساوی کشاندند.
النصر از همان ابتدای نیمه دوم سراپا حمله شد و در دقیقه 47 ضربه آزاد حمدالله به تیرک دروازه پرسپولیس اصابت کرد. در ادامه، بازی بیشتر در میانه میدان دنبال شد. دقیقه 60 کار تیمی بازیکنان پرسپولیس میتوانست منجر به گل دوم شود ولی پاس رو به جلوی امیری، ارسال نوراللهی و ضربه آکروباتیک بشار رسن را مدافعان النصر دفع کردند. دقیقه 78 هم پرسپولیس میتوانست به گل برسد که توپ روی پای کنعانیزادگان ننشست. در انتهای وقتهای قانونی النصر حملات جسته و گریختهای روی دروازه پرسپولیس داشت که البته خطرناک نبود.
در پایان ۹۰ دقیقه، بازی ۱-۱ مساوی شد و به ۲ پانزده دقیقه وقتهای اضافه رفت.
در 15 دقیقه نخست، پرسپولیس سعی در اداره بازی داشت و به نظر میرسید در پی بردن بازی به ضربات پنالتی است. در آخرین دقیقه وقت نخست اضافه احسان پهلوان، وینگر شوتزن پرسپولیس که بازی خوب و موثری ارائه داده بود، با دریافت کارت زرد دوم از بازی اخراج شد تا پرسپولیس در 15 دقیقه دوم 10 نفره به بازی ادامه دهد.
فشارهای النصر که در نیمه دوم وقت اضافه با یک بازیکن بیشتر بر دروازه پرسپولیس وارد میکرد، برای این تیم حاصلی نداشت تا ضربات پنالتی فینالیست آسیا را مشخص کند. در ضربات پنالتی بازیکنان پرسپولیس عملکرد بهتری داشتند و تمام پنالتیهای خود را به گل تبدیل کردند اما لک دروازهبان خوب پرسپولیس که در جریان بازی نیز عملکرد مطلوبی داشت پنالتی چهارم النصر که توسط مایکن زده شد را مهار کرد و تیم خود را به فینال لیگ قهرمانان آسیا 2020 رساند. النصر چهارمینبار در مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا از صعود به فینال بازماند. پرسپولیس دیدار نهایی را 29 آذر با فینالیست شرق آسیا برگزار میکند.
* آل کثیر 6 ماه محروم شد!
کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا دیروز حکم سنگینی را برای عیسی آلکثیر، مهاجم پرسپولیس صادر کرد و بر این اساس این بازیکن به خاطر شادی گلش مقابل پاختاکور ازبکستان 6 ماه از حضور در میادین فوتبال محروم شد.
در اطلاعیهای که دیروز سایت AFC در این خصوص صادر کرد، آمده است:
«کمیته انضباطی و اخلاقی کنفدراسیون فوتبال آسیا، عیسی آلکثیر از تیم پرسپولیس را به دلیل نقص ماده 58.1 قانون انضباطی کنفدراسیون از شرکت در هر نوع فعالیت مربوط به فوتبال به مدت 6 ماه منع میکند و این محرومیت بلافاصله اجرا میشود. این بازیکن 10 هزار دلار نیز جریمه نقدی باید پرداخت کند. دلیل این محرومیت حرکات نژادپرستانه در جریان بازی لیگ قهرمانان مقابل پاختاکور در تاریخ 30 سپتامبر 2020/ 9 مهر 99 است». کنفدراسیون فوتبال آسیا همچنین در آخر اطلاعیهاش به مادهای که با استناد به آن آلکثیر محروم شده، اشاره کرده است: «ماده 58.1 قانون انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا میگوید کسی که با استفاده از سخنان تحقیرآمیز، تبعیضآمیز یا تحقیرآمیز یا اقدامات مربوط به نژاد، رنگ پوست، جنسیت، ناتوانی، زبان، سن، شکل ظاهری، مذهب، عقاید سیاسی، ثروت و تولد، حیثیت شخص یا گروهی از افراد را مورد خدشه قرار بدهد، باید محروم شود».
این اقدام «ایافسی» در آستانه دیدار نیمهنهایی آن هم ساعتی پیش از آغاز مسابقه پرسپولیس با النصر سعودی، اقدامی مشکوک بود؛ اینکه گلزنترین بازیکن پساکرونایی رقابتهای لیگ قهرمانان را تنها ساعتی پیش از بازی محروم کرده و وی را 6 ماه از شرکت در هر مسابقهای کنار بگذارند، به نظر میرسد ناشی از نفوذ سعودیها برای جلوگیری از تداوم حرکت رو به جلوی سرخپوشان پایتخت بود، زیرا عملکرد پرسپولیس در بازیهای اخیر، احتمال حذف النصر را بشدت قوی کرده بود. آلکثیر از همه جا بیخبر در حالی محروم شد که پیش از پیوستن به پرسپولیس، بعد از گلزنی برای صنعت نفت آبادان هم اینگونه گلهایش را جشن میگرفت.
* بیانیه باشگاه پرسپولیس درپی اعلام حکم محرومیت عیسی آلکثیر
در پی صدور حکم عجیب و شوکهکننده کنفدراسیون فوتبال آسیا در مورد محرومیت عیسی آلکثیر، مهاجم تیم پرسپولیس در آستانه دیدار حساس این تیم در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا مقابل النصر عربستان، باشگاه پرسپولیس بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
آنچه در آستانه بازی مهم و سرنوشت ساز نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا رخ داد، مصداق کامل تصمیمگیری عجولانه و بدون بررسی دقیق در فوتبال آسیا به شمار میرود.
محرومیت عیسی آلکثیر در فاصله ساعتی مانده به بازی نیمهنهایی لیگ قهرمانان، تصمیمی بسیار غیرمنطقی و ناعادلانه از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا به شمار میرود.
ارسال به دوستان
انضباط مالی به جای انبساط مالی
محمد نجارصادقی: محمدباقر نوبخت طراح بودجههای دولت حسن روحانی، راهبرد اصلی بودجه سال 1400 را در گزاره «انقباض پولی و انبساط مالی» تبیین کرده است. بخش اول این راهبرد برای شرایط کنونی اقتصاد ایران که با سیل نقدینگی 2600 هزار میلیارد تومانی دست و پنجه نرم میکند، بسیار حیاتی است. دولت اگر بتواند به این هدف نائل آید، میتواند از بار تورمی بازارهای دارایی مانند طلا، سکه، خودرو و مسکن تا حدودی جلوگیری کند. سناریوهای بسیاری در رابطه با اجرای سیاست انقباض پولی مطرح است که به نظر میرسد جدیترین و محتملترین آنها افزایش نرخ بهره بانکی در سال آینده باشد. بیشترین افزایش نرخ بهره هم در سپردههای غیردیداری یا بلندمدت اتفاق خواهد افتاد تا از این طریق دولت بتواند به هدف فریز پولی دست پیدا کند، البته همین سیاست اگر منجر به انتقال نقدینگی به سمت تولید نشود و بانکها اقدام به بنگاهداری کنند، صرفا انتقال بحران از شرایط کنونی به آینده است.
اما نکته قابل توجهتر راهبرد بودجه سال آتی بحث انبساط مالی است. آنطور که پیداست دولتیها میخواهند در سال آینده برای خروج از رکود اقدام به افزایش هزینههای جاری کنند. اگر بخواهیم راحتتر سخن بگوییم، دولت میخواهد سال 1400 ولخرجی کند و از این طریق تقاضا را در کشور افزایش دهد. این سیاست میتواند در قالب شروع ابرپروژههای عمرانی، افزایش یارانههای نقدی، افزایش حقوق و اقداماتی از این دست محقق شود. نکته قابل توجه در این رابطه محل تامین اعتبار اجرای چنین راهبردی است. دولت سال جاری بین 150 تا 200 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشت و به نظر میرسد این کسری بودجه سال آینده با توجه به افزایش تبعات اقتصادی کرونا به صورت فزایندهای افزایش یابد، با این تفاوت که در سال جاری دولت برای فرار از کسری بودجه از ظرفیت اوراق بدهی استفاده کرد اما سال آتی این ظرفیت آنطور که سال 99 از آن بهرهگیری شد قابل استفاده نیست. از یک سمت خریداران اوراق در شرایط اشباع قرار دارند و از سوی دیگر مردم هم به دلیل نوسانات پیدرپی بازار سرمایه به نظر میرسد به سمت خرید سهامهای دولتی نخواهند رفت کما اینکه این ریزش خرید توسط مردم در خرید دارادوم مشهود است. اما اینطور که پیداست محمدباقر نوبخت فکر این موضوع را کرده و در اظهارات اخیر خود تاکید ویژهای بر فروش اوراق سلف نفتی داشته است.
این یعنی دولتیها میخواهند چالههای بودجهای خود را در سال آینده از این طریق پر کنند. این اقدام ضمن مقروض کردن دولت آتی میتواند تبعات بسیاری در اقتصاد کشور داشته باشد. از بدترین آسیبهای این اتفاق به رسمیت شناختن گزاره کسری بودجه و حرکت نکردن به سمت راهبردی مناسب در این زمینه است.
به نظر میرسد اگر در شرایط کنونی دولت به جای انبساط مالی به سمت انضباط مالی حرکت کند بسیار مناسبتر است.
انضباط مالی از طریق کاهش هزینهها و هدفمند کردن هزینههای دولت حاصل میشود، از سوی دیگر دولت میتواند در فرصت باقیمانده در تنظیم بودجه 1400 یک بار برای همیشه به سمت اصلاح ساختار مالیاتی کشور حرکت کرده و بودجهریزی خود را منوط به دریافت مالیات از دهکهای ثروتمند کند.
در دسترسترین درآمدهای مالیاتی که میتوان آن را برای سال آتی به اصطلاح زنده کرد، دریافت مالیات از سود سپرده بانکی، سوداگری در بازار ارز، سکه و خودرو و طراحی مالیات بر عایدی سرمایه و مجموع درآمد افراد است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با دکتر اسماعیل منصوریلاریجانی درباره ابعاد عرفانی زیارت اربعین
سیر به حقیقت ولایت
نام دکتر اسماعیل منصوریلاریجانی در ذهن همه ما به گفتوگوهای گرم ایشان با حکیم معاصر دکتر ابراهیمیدینانی گره خورده است. گفتوگویی که در این سالها مخاطبهای پر و پا قرصی در بین مشتاقان معرفت پیدا کرده است. دکتر منصوریلاریجانی که هم سابقه حضور در جبهههای ۸ سال دفاعمقدس را دارد، هم افتخار شاگردی علامه حسنزادهآملی را، هم اکنون مدیر گروه عرفان دانشگاه اهلالبیت(ع) است و اوقات خود را به تدریس و تالیف در حوزه عرفان اسلامی سپری میکند. درباره ابعاد معرفتی زیارت اربعین با دکتر منصوری لاریجانی گفتوگویی کوتاه انجام دادیم.
* ابتدا از وقتی که با وجود همه مشغلهها به ما اختصاص دادید، تشکر میکنم. همانطور که مستحضرید امسال به علت شرایط ویژهای که در پی شیوع ویروس کرونا پیش آمد، شرکت در آیین پیادهروی اربعین برای ایرانیها و سایر زوار غیرعراقی ممنوع شد. این مسأله خیلی از ارادتمندان امام حسین(ع) را ناراحت کرده است. به رغم همه جنبههای ناراحتکننده آن، شاید این اتفاق فرصت تعمق بیشتر در ابعاد معرفتی اربعین و حادثه کربلا را فراهم کند. کمی بیشتر برای ما از جنبههای معرفتی و باطنی پیادهروی اربعین بفرمایید.
دقت بفرمایید فرزندان امام حسین(ع) و اصحاب امام حسین(ع) همگی در روز عاشورا دعوت میکردند به باطن ولایت. شما رجزها و شعرها را ببینید. دعوت به این است که امام حسین(ع) همین شخص ظاهری نیست. ولایت یک باطنی دارد، یک عمقی دارد. درک باطن ولایت که سرمنشأ همه ترقیهای روحی و معنوی است، نیاز به یک سیر باطنی دارد. گوهر ولایت، نه در بیرون، بلکه در درون، نه در ظاهر، بلکه در باطن انسان قابل دستیابی است. ولایت ولی خدا، رمز عاشقی است؛ هر که را از عشق خلعت دادهاند/ باده از جام ولایت دادهاند. آنچه دست انسان ضعیف را میگیرد و او را به معراج ملکوت میبرد، ولایت است؛ ولایت ولی خدا. این رمز عاشوراست. دستیابی به باطن و حقیقت ولایت هم با سیر آفاقی و سفر ظاهری ممکن نیست. سفر باطنی میخواهد، سیر درونی میخواهد. امسال وقت آن است که به سفر باطنی برویم، سیر باطنی داشته باشیم و در این پیادهروی باطنی و سیر باطنی در درون، به باطن ولایت برسیم. اگر چه هر سال و هر لحظه باید مسافر این سفر روحانی بود اما امسال بیش از پیش این فضا فراهم و لازم شده به این سفر روحانی توجه کنیم. شما دیدید که رهبری اخیرا در دیداری که داشتند این شعر را خواندند: گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم/ بعد منزل نبود در سفر روحانی. ببینید! باطن حقیقی ولایت، ساحت روحانیت ولایت، نه زمان دارد نه مکان. در زیارت جامعه میخوانیم: ارواحکم فی الارواح اجسادکم فی الاجساد؛ روح شما در ارواح است و اجساد شما در اجساد. این یعنی ولایت در درون همه هستی و درون همه ما جاری و ساری است. باطن ولایت، مکانی نیست که باید به آن سفر ظاهری کنید، بلکه گوهری است که برای دست یافتن و ادراک آن باید به سفر روحانی و باطنی بپردازید. ما امسال باید پیادهروی اربعین را در درون خود بیابیم، خود را بکاویم، به کربلای باطن و قلبمان سفر کنیم. اتفاقا این سفر سختتر است. ما اگر سیر درونی کنیم و منازل را یک به یک در باطن و دورن خود طی کنیم، عنایات امام حسین(ع) به قلبمان سرازیر میشود، امام حسین(ع) قدم در باطن ما میگذارد، ساحت باطن ما، قدمگاه امام حسین(ع) میشود و این سرمنشأ جوشش خیرات و برکات خواهد شد.
قرآن هم دعوت میکند به سیر آفاقی و هم به سیر انفسی. قرآن دعوت میکند که سیر در آفاق را با سیر در انفس هماهنگ کنید. همانطور که در مظاهر جمال و جلال خدا در بیرون از خود گردش میکنید، در درون هم به سیر بپردازید. چرا ما به این مساله توجه نکردهایم که باید در کنار سیر آفاقی، سیر انفسی هم داشته باشیم؟ اگر این سیر را داشته باشیم، خود امام حسین(ع) به باطن ما با تجلی خاصی تشریف میآورند و شراب عشق را در کام ما میریزند. اهلبیت(ع) نگفتهاند که بیایید و به ما برسید، گفتهاند ما اول شماییم و آخر شماییم. ما در همه ساعات و لحظات شما جاری هستیم، در اعماق وجود شما جاری هستیم ولی این را باید بیابیم و ادراک کنیم.
اگر درونها پاک شود، جامعه پاک میشود. اگر درون من اخلاص و تقوا نباشد، آب گلآلود است؛ این آب گلآلود همه چیز را گلآلود میکند. اگر ما واقعا به چشمه ولایت دسترسی پیدا کردهایم پس چرا اینقدر تشنهایم؟ چرا اینقدر پلیدی وجود دارد؟
چون ز چشمه آمدی چونی تو خشک/ ور تو ناف آهویی کو بوی مشک. اگر چشمه تقوا در وجود کسی جاری شود، چنان سبزهها و طراوتهایی از وجودش میروید و میتراود که هر کس در کنار آن بنشیند از این همنشینی لذت میبرد. کسی که در درون خود و با سیر باطنی خود به حقیقت ولایت نرسد، به هیچ حقیقتی نمیرسد.
* جناب دکتر! در همه ادیان و مکاتب جهان، شخص شاخص آن دین یا مکتب، یک یا چند عنصر و ویژگی خاص روحی را در پیروان خود پررنگتر میکند، دست روی آنها میگذارد و پیرو خود را از مسیر ویژهای به سمت خدا رهنمون میکند. میخواهم بدانم در مسیری که امام حسین(ع) به سمت خدا گشوده و از آن مسیر، مریدان خود را به سمت خداوند متعال راهنمایی و راهبری میکند، کدام عناصر و ویژگیها بیش از بقیه پررنگ است؟
پاسخ سوال شما چند بخش دارد؛ بله! در همه ادیان شخصیتی شاخص وجود دارد که قرآن هم میفرماید روز قیامت، روزی است که یوم ندعو کل اناس بامامهم. تمام گروهها، نحلهها و انسانها را به امامشان فرامیخوانند. یعنی پیروان هر مکتبی با شخصیت شاخص آن مکتب، ارزیابی میشوند و این مختص اسلام نیست. حتی مخصوص ادیان آسمانی نیست، بلکه مکاتب غیردینی را هم شامل میشود. پیروان این مکاتب باید هم در دنیا با آن شخص و شخصیت و هم در آخرت با او باشند.
ما در عرفان اسلامی میگوییم انسان کامل، ترازو است. همیشه باید خود را با این ترازو سنجید. داستانی در مثنوی معنوی وجود دارد که شخصی نزد پیرش میرود و میگوید هلال ماه شوال را دیدم و باید روزهمان را افطار کنیم. پیر گفت ابتدا دستت را تر کن و به ابروها و چشمهایت بمال، بعد دوباره برو هلال ماه را نگاه کن. شخص این کار را میکند و میبیند گوشهای از ابرویش روی چشمش را گرفته بود، دور را که نگاه میکرده فکر میکرده هلال ماه را دیده است. امام یعنی شاخص و ترازو، شاخصی که دید ما و عمل ما را تصحیح میکند. باید دید خود و عمل خود را با این ترازو بسنجیم و این ترازو است که انحراف را نمایان میکند. با این توضیحاتی که داده شد، حال به اینجا میرسیم که امام حسین(ع)، ترازو و شاخص مکتب ما است. ندای هل من ناصر ینصرنی امام، دعوت به همین مکتبی بوده است که شاخصش امام حسین(ع) است. ندایی که 72 تن به آن پیوستند. آن چیزی که در کفه این ترازو به انسان وزن میدهد، اخلاص است. قله این اخلاص در بین اصحاب سیدالشهدا، قمر بنیهاشم است.
* راه رسیدن به اخلاص چیست؟ چگونه میشود به اخلاص دست یافت؟
آن چیزی که عیار اخلاص است، توحید است. شما میدانید به سوره توحید، سوره اخلاص هم گفته میشود. رمز دست یافتن به اخلاص، توحید است. هر چقدر انسان توجهش به توحید بیشتر شود، هر چه بیشتر نیات باطنی و اعمال ظاهریاش را در جهت توحید قرار بدهد، بیشتر خالص میشود. آن حدیث پیامبر در اخلاص را شنیدهاید که من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه الی لسانه. هر کس 40 روز خود را برای خدا خالص کند، به خدا بگوید حرکت من برای تو است، سکون من برای تو است، روی این مسائل تمرین کند، چشمههای حکمت به زبانش جاری میشود. نشان اخلاص، جوشش حکمت از وجود و لسان انسان است.
پس اگر بخواهم جمعبندی کنم، رهروان راه امام حسین(ع)، با ۲ عیار خودشان را میسنجند؛ توحید یا همان اخلاص و ولایت. عاشورا تجلی توحید و ولایت است.
* استاد! به عنوان سؤال آخر؛ شما سالها از محضر اساتید برجسته عرفان از جمله علامه حسنزادهآملی بهرهمند بودید، لطفاً برای روز اربعین دستورالعملی برای ارتباط قلبی و کسب فیوضات حسینی به مخاطبان بفرمایید.
چیزی از خودم نمیگویم، بلکه از امام صادق(ع) نقل میکنم. بر اساس آموزههای امام صادق(ع) ۲ چیز را در محرم و صفر نباید فراموش کرد؛ یکی قرائت روزانه زیارت وارث و دیگری قرائت روزانه سوره والفجر.
امام حسین(ع) در روز عاشورا خطبهای خواندند و خودشان را معرفی کردند: انا ابن آدم صفوهالله، انا ابن نوح نبیالله، انا ابن ابراهیم خلیلالله. در بعضی روایات تاریخی آمده است که کوفیان با شنیدن این خطبه به گریه افتادند، یعنی لحظاتی فطرتشان جوشید. بله! گاهی در تلألو انوار ولایت فطرتها غلبه میکند اما کوفیان باز هم اراده و عملشان را در اختیار شیاطین قرار دادند. کسی که زیارت وارث را با توجه بخواند، گویی در باطن، مخاطب این خطبه امام حسین(ع) است و ایشان را تصدیق میکند و همین مراوده قلبی باعث تابش انوار امام حسین(ع) به قلبش میشود.
اما در باب سوره والفجر؛ روایتی است که وقتی امام حسین(ع) در گودال قتلگاه به شهادت رسید، ناگهان سروشی در عالم پیچید که همه اجزای هستی همنوای با هم این آیه را میخواندند: یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی فی جنتی. این آهنگ موزون در کربلا پیچید و این یعنی خداوند تمام موجودات هستی را به استقبال امام حسین(ع) فرستاد. هر کس سوره فجر را هر روز بخواند، جزو کسانی به شمار میرود که به استقبال امام حسین(ع) شتافته است در لحظه دیدار با خدا.
امام صادق(ع) در فضیلت قرائت سوره والفجر میفرمایند: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت کنید، زیرا این سوره، سوره امام حسین(ع) است. هر کس این سوره را قرائت نماید در روز قیامت در درجه امام حسین(ع) و همراه ایشان خواهد بود. (ثواب الاعمال، ص123). این دو، یعنی قرائت زیارت وارث و سوره والفجر، ۲ بالی میشود که باعث میشود اربعین را نه تنها در ظاهر، بلکه در باطن و دل نیز بیابیم.
ارسال به دوستان
تعطیلی محدود استان تهران
* تعطیلی یک هفتهای مراکز فرهنگی ورزشی، آموزشی و تفریحی که قبلا با محدودیت مواجه بودند
گروه اجتماعی: با اعلام استانداری تهران، پایتخت به حالت نیمهتعطیل درآمد اما طرح ترافیک همچنان اجرا میشود و هیچ ادارهای تعطیل نشده است.
نامه مهم فرمانده ستاد مقابله با کرونای تهران به استاندار برای تعطیلی یک هفتهای، نشان از وخیم بودن شرایط پایتخت دارد با این وجود استانداری، تنها با تعطیلی مراکزی که قبلا هم با محدودیت زیادی مواجه بودند، موافقت کرد.
نامه دیروز علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونای تهران به انوشیروان محسنیبندپی، استاندار تهران نشان میدهد نگاه نظام سلامت برخلاف دولت، تعطیلی پایتخت است و نه جریمه افراد.
دانشگاهها، مدارس، مدارس شبانهروزی، حوزههای علمیه، عدم برگزاری نمازجمعه، آموزشگاههای فنی و حرفهای، زبانسراها و سایر آموزشگاهها و کتابخانهها، مساجد و مصلاها، سینما، تئاتر و مراکز مشابه و موزه و باغ موزهها از جمله این اماکن است.
زالی در ادامه اخذ تصمیماتی مبنی بر تعطیلی آرایشگاههای زنانه و سالنهای زیبایی، عدم برگزاری هر گونه مراسم اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و همایش، تعطیلی باشگاههای ورزشی بویژه ورزشهای پربرخورد از جمله کشتی، کاراته، جودو و موارد مشابه را مورد تاکید قرار داد.
کافهها، قهوهخانهها و چایخانهها، باغوحشها و شهربازیها، مراکز تفریحی آبی، استخرهای سرپوشیده و باشگاههای بدنسازی از دیگر مواردی بود که فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران، خواستار تعطیلی یکهفتهای آنها شد.
بنا بر اعلام روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، برای چیره شدن بر این بیماری نوپدید و حل این چالش ملی، دکتر زالی تاکید کرد: بدیهی است با تحلیل شرایط موجود و وضعیت این بیماری در سطح استان، استمرار اعمال محدودیت و تعطیلی مراکز متعاقبا اعلام خواهد شد.
* جزئیات محدودیتهای یک هفتهای تهران در پی تشدید کرونا
استانداری تهران روز گذشته در پی وخیم شدن اوضاع کرونا در پایتخت، اعلام کرد مراکز عمومی تهران به مدت یک هفته تعطیل خواهد بود.
هفته گذشته روزنامه «وطن امروز» در گزارشی با عنوان «تعطیل کنید» به این موضوع پرداخت و از قول کارشناسان، یکی از موثرترین راههای قطع زنجیره کرونا را تعطیلی پایتخت اعلام کرد. سرانجام دیروز استانداری تهران موضوع تعطیلی برخی مراکز عمومی را ابلاغ کرد اما زیر بار تعطیلی ادارات و محدودیتهای رفتوآمد نرفت.
حمیدرضا گودرزی، معاون امنیتی- انتظامی استانداری تهران درباره مصوبات ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا که به دستگاههای اجرایی ملی و استانی و نهادهای عمومی غیردولتی از جمله شهرداریهای مستقر در استان تهران ابلاغ شده است، گفت: در ابلاغ امروز با توجه به نامه نهم مهرماه معاون امنیتی- انتظامی وزارت کشور و رئیس کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا مبنی بر اعمال محدودیت به تفکیک استان و شهرستانهای هدف، محدودیت و تعطیلی برخی مراکز به مدت یک هفته از تاریخ ۱۲ لغایت ۱۸ مهرماه از سوی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا تمدید شده است.
وی افزود: در این ابلاغیه دانشگاهها، مدارس، مدارس شبانهروزی، حوزههای علمیه، آموزشگاههای فنی و حرفهای، زبانسراها و سایر آموزشگاهها و کتابخانهها، مساجد و مصلیها، سینماها، سالنهای تئاتر و مراکز مشابه، موزه و باغ موزهها، تالارهای پذیرایی، آرایشگاههای زنانه و سالنهای زیبایی در این یک هفته تعطیل خواهند بود.
وی ادامه داد: برگزاری هر گونه مراسم اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و همایشها، باشگاههای ورزشی، ورزشهای پر برخورد از جمله کشتی، کاراته، جودو و موارد مشابه، کافهها، قهوهخانهها و چایخانهها، باغوحشها و شهر بازیها، مراکز تفریحی آبی، استخرهای سرپوشیده و باشگاههای بدنسازی و همچنین عدم برگزاری نماز جمعه در این ابلاغیه مورد تاکید قرار گرفته است.
* جریمه چقدر؟
روحانی دیروز در اظهارات خود اعلام کرد حتی کسانی که از خانه بیرون میآیند و اداره و فروشگاهی هم نمیروند جریمه خواهند شد. موضوع جریمه و مجازات افرادی که پروتکلها را رعایت نمیکنند چیز تازهای نیست و از چند ماه پیش مطرح بوده است. قطعا جریمه واحد صنفی متخلف که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکند بسیار راحتتر از جریمه افراد است. اما مشخص نیست دولت چگونه میخواهد افرادی را که در خیابان راه میروند و ماسک نمیزنند جریمه کند(!) اصلا چه ارگانی باید چنین جریمهای را اعمال و اجرا کند. همینطور مشخص نیست مبلغ جریمه یا نوع مجازات چگونه خواهد بود. قطعا در صورت اعمال جریمه از سوی دولت، روزهای پرتنش و پرکاری در انتظار مجری این قانون خواهد بود. حسن روحانی دیروز جزئیات جریمه متخلفان کرونا را اعلام کرد اما از بیان جزئیات جریمه افرادی که در خیابان ماسک نمیزنند عاجز بود، چون در کمترین نقطهای از جهان برای افرادی که در خیابان راه میروند جریمه در نظر گرفته شده است و افراد معمولا در اماکن عمومی مانند اتوبوس، مترو و... شناسایی و جریمه میشوند. اعمال مجازات برای افرادی که در خیابان راه میروند ستاد مقابلهای بزرگ و پرهزینهای نیاز دارد که اجرای آن را با تردید مواجه میکند.
در همین ارتباط حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز» گفته بود: دولت قصد دارد با جریمه افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند مانع از شیوع ویروس مرگبار کرونا شود، در حالی که این شیوه ناکارآمد است. البته مردم به جز تعداد کمی دستورالعملهای بهداشتی را رعایت میکنند، بنابراین باید محدودیتها سفت و سختتر از قبل ایجاد شود، چرا که جریمه افراد خاطی جواب نمیدهد. جریمه تعدادی از مردم برای جلوگیری از گسترش بیماری «کووید-19» راهکار و کارساز نیست؛ افراد که خودرو نیستند شماره داشته باشند و از طریق شماره، شناسایی و جریمه شوند. دولت به جای این کار بیهوده باید برای چند هفته محدودیتها را برگرداند و حتی محدودیتهای جدیدی را به محدودیتهای قبلی اضافه کند، چرا که کرونا بسیار زهردارتر از قبل در حال گرفتن جان شهروندان است.
وی به عدم اجرای پروتکلهای بهداشتی در وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا هم اشاره کرد و گفت: این پروتکلها شامل دورکاری کارکنان دولت، ایجاد محدودیت در ترددها و تعطیلی خیلی از مشاغل و مراکز تحصیل، تدریس و خرید است اما دولت اکنون با بیتوجهی به این موضوع، مدارس و دانشگاهها را بازگشایی و دورکاری کارکنان و همچنین طرح ترافیک را لغو کرده است. رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با انتقاد از سیاست غلط لغو دورکاری کارمندان دولت تاکید کرد: پس دولت الکترونیک کجاست که این همه از آن تعریف میشود؟ چرا باید مدارس و دانشگاهها در این شرایط سخت، باز باشد؟ مراکز خرید چرا فعال است؟ وی در ادامه افزود: بازگشت محدودیتهای قبلی برای کاهش این بیماری ضروری است و باید اقدامات بازدارنده بهگونهای باشد که ترددهای استانی و بینشهری نیز برای مدتی ممنوع شود، البته ما قبلا هشدارهای لازم را به مسؤولان دولتی گوشزد کردیم اما کو گوش شنوا.
کارشناسان معتقدند تا زمانی که مراکز عمومی و پرجمعیت مانند ناوگان حمل و نقل عمومی و فروشگاههای بزرگ و ادارات پرازدحام تعطیل نشود، زنجیره انتقال کرونا قطع نمیشود و اقدام اخیر استانداری تنها یک اقدام نمایشی بوده است.
***
[۳۵۲۳ مبتلا و ۱۷۹ فوتی جدید کرونا]
سخنگوی وزارت بهداشت از شناسایی ۳۵۲۳ مورد جدید «کووید-۱۹» در کشور از ظهر جمعه تا ظهر دیروز (شنبه) خبر داد و گفت: از این تعداد یکهزار و ۴۰۱ نفر در بیمارستانها و مراکز درمانی کشور بستری شدند. سیماسادات لاری همچنین گفت: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۴۶۸ هزار و ۱۱۹ نفر رسید. به گفته لاری، متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت ۱۷۹ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۲۶ هزار و ۷۴۶ نفر رسید. وی همچنین ادامه داد: خوشبختانه تاکنون ۳۸۷ هزار و ۶۷۵ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. به اذعان لاری، ۴۱۲۷ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. سخنگوی وزارت بهداشت افزود: همچنین تاکنون ۴ میلیون و ۹۵ هزار و ۱۶۱ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. لاری در توضیح استانهای در وضعیت قرمز بیماری هم گفت: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان و یزد در وضعیت قرمز قرار دارند. لاری ادامه داد: استانهای کردستان، هرمزگان، فارس و گلستان نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد قیمت دلار از سال ۹۲ تاکنون ۳/۹ برابر شده است
زلزله 9 ریشتری دلار
گروه اقتصادی: دیروز هر دلار آمریکا در بازار آزاد 29700 تومان معامله شد، کاهشی 400 تومانی نسبت به روز گذشته معاملات که نشان از ورود دوباره بازارساز برای کنترل قیمتها دارد. کاهش 3/1 درصدی در حالی محقق شد که در روزهای گذشته اتفاقات مهمی در پشتپرده ارز رخ داده بود که از مهمترین آنها میتوان به جلسه روز چهارشنبه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با رئیس کل بانک مرکزی، پیشنهادات ولیالله سیف رئیس کل سابق بانک مرکزی به عبدالناصر همتی و خبر بازگشت 8 میلیارد ارز صادراتی اشاره کرد. به گزارش «وطن امروز»، قیمت دلار از ابتدای تیرماه سال جاری وارد کانال 20 هزار تومان شد و طی 90 روز، بیش از 10 هزار تومان دیگر به آن افزوده شد. کاهش صادرات غیرنفتی در کنار تشدید تحریمهای مالی از اصلیترین دلایل مطرحشده توسط دولتیها برای رشد قیمت ارز است. بررسیها نشان میدهد بانک مرکزی اساسا هیچگونه برنامهای برای کنترل قیمت ارز ندارد، البته نباید فراموش کرد که توان آنچنانی نیز برای کنترل بازار ندارد؛ سیگنال این موضوع هم با عدم تزریق ارز 4200 تومانی به کالاهای دپوشده در گمرکات داده شده است. قیمت دلار در طول ریاست جمهوری حسن روحانی ۸۲۸ درصد رشد کرده است و این موضوع را نمیتوان با دلایل موردی تحلیل کرد بلکه ریشه در مدیریت غلط اقتصادی کشور دارد. البته اخیرا اخبار امیدوارکنندهای در رابطه با بازگشت ارز صادرکنندگان توسط رئیس کل بانک مرکزی مطرح شده است که به نظر میرسد همین خبر باعث کاهش روانی قیمت ارز شده است. البته رشد دوباره بازار سرمایه هم در این موضوع دخیل بوده است. از پایان هفته گذشته بازار سرمایه روند رو به رشدی داشته که دوباره امید را در میان سرمایهگذاران در این بازار زنده کرده است.
* ورود 8 میلیارد دلار
در همین حال رئیس کل بانک مرکزی در یادداشتی اینستاگرامی نوشت: خبرهای مثبتی از منابع مسدودی دارم و نیز همانطور که قبلا گفتم روند عرضه و معاملات حوالههای ارزی در بازار دوم، در بستر سامانه نیما، بویژه ۳ ماه اخیر، بهتر از قبل شده است. صادرکنندگان بالغ بر ۸ میلیارد دلار از تعهدات ارزی ۲۷ میلیارد دلاری ایفا نشده خود مربوط به پروانههای صادراتی سالهای ۱۳۹8-۱۳۹7 را بتدریج به چرخه اقتصاد کشور آوردهاند و مانده تعهدات آنها به حدود ۱۹ میلیار دلار کاهش یافته است. میانگین وزنی نرخ ارز در سامانه نیما نیز با روند کاهشی به محدوده ۲۳ هزار تومان به ازای هر دلار رسیده است که البته تأثیر خود را بتدریج در نرخهای بازار نشان خواهد داد.
* توصیه سیف به همتی
ولیالله سیف در یادداشتی در فضای مجازی برای مدیریت این روزهای بازار ارز پیشنهاداتی ارائه کرد: در شرایط حاضر شاهد شدت التهاب در بازار ارز هستیم که موجبات نگرانی مسؤولان، فعالان اقتصادی و آحاد مردم را فراهم کرده است. این پدیده جدیدی نیست و در گذشته هم سابقه داشته ولی میتوان گفت از حیث شدت و دامنه نوسانات و همچنین طول دوره زمانی، در مقایسه با گذشته بیسابقه است. از اوایل سال ۹۷ تا به حال نرخ ارز بیش از ۴۰۰ درصد افزایش را به خود دیده است و علاوه بر آن شاهد نوسانات شدیدی هم بودهایم که فعالیتهای اقتصادی را بشدت تحت تأثیر قرار داده است و ظاهرا همچنان ادامه دارد. تردیدی نیست دلیل اصلی این امر، محدودیتهای ناشی از تحریم و همچنین تورم شتابندهای است که در اقتصاد با آن مواجه هستیم. در عین حال عواملی وجود دارد که در صورت عدم کنترل، موجب افزایش شدت و دامنه نوسانات میشود. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار، بازارهای غیررسمی است که در شرایط نوسانی و التهاب، در بعضی نقاط تهران، برخی شهرستانها و برخی کشورهای همسایه توسط سفتهبازان و نوسانگیران ایجاد شده و رونق میگیرد. مهمترین این بازارها، بازار معاملات فردایی است که متأسفانه این روزها شاهد رونق مجدد فعالیت آن هستیم. آنچه در کوتاهمدت و به فوریت باید انجام شود این است که بازار غیررسمی معاملات فردایی به نوعی تحت کنترل بانک مرکزی قرار گیرد. بانک مرکزی باید با اختیارات کامل، اعتمادبهنفس و اطمینان از حمایتهای حاکمیت به شیوه مناسب در این بازارها ورود کرده و سعی کند در عمل کنترل آنها را به دست گیرد و به دلالان و نوسانگیرانی که برای تأمین منافع خود، اقتصاد کشور را با چالش روبهرو میکنند، اجازه ضربه زدن به اقتصاد ملی را ندهد.
***
[رفع تعهد ارزی ۲ سال اخیر توسط ۲ صرافی]
مدیرعامل شرکت صرافی توسعه صادرات ایران از دریافت ارز حاصل از صادرات توسط صرافی توسعه صادرات تا اطلاع ثانوی خبر داد و گفت: رفع تعهد ارزی صادرکنندگان برای سالهای 97 و 98 انجام میشود، بنابراین صرافیهای توسعه صادرات و ملی به عنوان صرافیهای منتخب تا اطلاع ثانوی ارز حاصل از صادرات سالهای یادشده را بهصورت حواله با نرخهای تعیینشده از سوی بانک مرکزی دریافت میکنند. محسن بوالحسنی اعلام کرد: دریافت اسکناس به منظور رفع تعهدات صادراتی جاری تا سقفهای تعیینشده توسط بانک مرکزی کماکان ادامه دارد و برای دریافت اسکناس به منظور رفع تعهد ارزی سنوات گذشته، در انتظار تعیینتکلیف بانک مرکزی و دریافت اطلاعات درباره میزان و نرخ آن هستیم. وی درباره اظهارنظرهای اعلامشده درباره عدم وجود مکانیزمهای لازم برای بازگشت ارز از کشورهای عراق، پاکستان و افغانستان، گفت: صرافی توسعه صادرات ایران با ایجاد شبکههای لازم کار انتقال ارز از کشورهای مذکور را انجام میدهد.
*** روایت عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از جلسه ارزی با همتی در گفتوگو با «وطن امروز» اسامی تمام صادرکنندگان متخلف در اختیار قوه قضائیه قرار میگیرد
چهارشنبه هفته گذشته (9 مهرماه) اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام میزبان عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی بودند تا در رابطه با شرایط بازار ارز از او توضیح بخواهند. در شرایطی این جلسه برگزار شد که قیمت دلار در آستانه 30 هزار تومان شدن بود و فردای این جلسه برای نخستینبار قیمت دلار وارد کانال 30 هزار تومان شد.
برای پیگیری جزئیات این جلسه با غلامرضا مصباحیمقدم به گفتوگو نشستیم. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به «وطن امروز» اظهار داشت: جلسه هیأت عالی نظارت چهارشنبه دوم مهرماه 99 برگزار شد و به دنبال آن، مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسهای با حضور رئیس کل بانک مرکزی در نهم مهرماه 99 ترتیب داد. در جلسه اول جناب دکتر همتی و همکارانشان حضور یافتند و گزارشی از وضعیت درآمد ارزی دولت و سایر مسائل اقتصادی ارائه دادند. در جلسه مجمع تشخیص هم ایشان به همراه وزیر اقتصاد دعوت شده بودند که وزیر اقتصاد حضور پیدا نکرد و معاونشان به نمایندگی از ایشان در این جلسه حضور یافت.
مصباحیمقدم با اشاره به موضوع جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با رئیس کل بانک مرکزی خاطرنشان کرد: موضوع این جلسه هم بیشتر عدم ثبات و افزایش نرخ ارز و به تبع آن افزایش قیمت سایر کالاها بود. همتی ابتدا به عوامل این عدم ثبات اشاره کرد و در ادامه دوستان سوالات اقتصادی دیگری پرسیدند که رئیس کل بانک مرکزی به آنها نیز جواب داد. توضیحات وی مبتنی بر مشکلات موجود در ورود ارزهای متعلق به کشور از خارج کشور به داخل بود که به دلیل تحریمها اجازه انتقال آنها را ندارند. از سوی دیگر به مشکلات بازنگرداندن ارزهای صادراتی توسط صادرکنندگان اشاره کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در ادامه برخی اعضا با اشاره به معرفی 250 صادرکننده توسط بانک مرکزی به قوه قضائیه و برگشت 2 میلیارد و 700 میلیون دلار در سامانه نیما با پیگیریهای انجام شده، از رئیس کل بانک مرکزی خواستند اسامی سایر صادرکنندگان نیز اعلام شود که مورد موافقت همتی قرار گرفت. همچنین مقرر شد اسامی صادرکنندگانی که بخشی از ارز صادراتی خود را بازگرداندند و بخش دیگر آن را هنوز تحویل ندادند به قوه قضائیه اعلام شود تا این قوه با پیگیریهای خود بتواند بقیه ارز را هم بازگرداند.
مصباحیمقدم در پاسخ به این سوال که آیا صحبتی درباره FATF در این جلسه طرح شد، اظهار داشت: خیر! نه شخص رئیس کل بانک مرکزی تاکیدی بر این موضوع داشت و نه درباره عوامل افزایش قیمت ارز در روزهای اخیر چنین موضوعی را طرح کردند. اساسا هیچ صحبتی در رابطه با FATF نشد. مصباحیمقدم درباره علل افزایش قیمت ارز بیان کرد: در گذشته درآمدهای نفتی بیشتر بود که در اختیار بانک مرکزی قرار میگرفت و گاه این مبلغ به 40 میلیارد دلار و حتی بیشتر میرسید. قطعا با توجه به کاهش صادرات و قیمت نفت، این درآمد کاهش پیدا کرده که موجب کمبود ارز و افزایش قیمت آن شده است. البته از آن طرف درآمدهای ارزی ناشی از صادرات کالاهایی مانند محصولات پتروشیمی و فولادی افزایش پیدا کرده، به همین خاطر اتکای دولت به این بخش از درآمدها بیشتر شده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به روشهای افزایش درآمد دولت گفت: کسری بودجه دولت عامل اصلی رشد نقدینگی است و این کسری باید به نحوی تامین شود که موجب رشد نقدینگی نشود. به طور مثال دولت میتواند مالیاتهایی مانند مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر مجموع درآمد را وضع کند و از این طریق درآمدهای خود را افزایش دهد اما متاسفانه ارادهای برای اصلاح نظام مالیاتی از سوی دولت و مجلس وجود ندارد. دولت اگر بتواند درآمدهای مالیاتی خود را افزایش دهد، میتواند جلوی کسری بودجهاش را بگیرد و دیگر نیازی به تطبیق ارز ناشی از نفت نداشته باشد.
وی در انتها افزود: دولت در همین شرایط هم هزینههای جاری خود را افزایش میدهد. این افزایش هزینهها باید منابع قابل تامین داشته باشد که موجب رشد پایه پولی و نقدینگی نشود. اگر این اتفاقات اصلاح شود، انشاءالله شاهد ثبات در بازارها خواهیم بود.
ارسال به دوستان
واکنش وزارت امور خارجه به گزارش «وطن امروز» پیرامون انفعال دیپلماسی در پیگیری حقوقی ترور شهید حاجقاسم سلیمانی در این جوابیه تقریباً به هیچ اقدام مؤثری درباره پیگیری حقوقی و دیپلماتیک ترور سپهبد قاسم سلیمانی اشاره نشده است!
سکوت معنادار!
گروه سیاسی: روز سهشنبه بود که «وطن امروز» در گزارشی با عنوان «پیگیر خون حاجقاسم هستید؟» به انتقاد از انفعال دستگاه سیاست خارجی در پیگیری حقوقی مساله ترور سردار شهید حاجقاسم سلیمانی پرداخته بود. عدم ارائه گزارشی از سوی ستاد پیگیری ترور شهید سلیمانی در وزارت امور خارجه به عنوان محور اصلی گزارش روزنامه «وطن امروز» با واکنش این وزارتخانه روبهرو شد. وزارت امور خارجه با ابراز تاسف از تلقیهای ایجاد شده از «سکوت معنادار» خود، انتقادات مطرحشده را جهتدار خواند.
به گزارش «وطن امروز»، روابط عمومی وزارت امور خارجه با انتشار اطلاعیهای از ادعاهای برخی رسانهها درباره عملکرد ستاد پیگیری ترور سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی در این وزارتخانه ابراز تاسف کرد. در این بیانیه آمده است:
وزارت امور خارجه در مقابل نقدهای غیرمنصفانه و جهتدار سیاسی، همانند همیشه با هدف رعایت مصالح کشور، مشی حداکثر مماشات را در پیش گرفته و قصد ورود به جزئیات اقدامات گسترده و چندلایه انجام شده و در دست پیگیری را که مراجع ذیربط بخوبی از آنها آگاهی دارند، ندارد. تاسفبرانگیز است که ظاهرا برخی از سکوت معنادار وزارت امور خارجه مایلند تلقی دیگری را القا نمایند. روابط عمومی وزارت امور خارجه در ادامه افزوده است: در عین حال با توجه به سخنان ناحق و ناروای بیان شده درباره پیگیری پرونده ترور سپهبد حاجقاسم سلیمانی و ستاد مربوط آن نکاتی را، البته تا حدی که مقدور است، برای تنویر افکار عمومی و آگاهی ملت شریف ایران ارائه مینماید.
جای بسی حیرت است در ادعاهایی که معدودی رسانهها علیه وزارت امور خارجه منتشر کردهاند، این وزارتخانه را در مواردی مورد سوال قرار میدهند که پیشتر در همان نوشتهها، به عنوان دستاوردهای مثبت در سطح بینالمللی برشمردهاند و خود بهتر میدانند بسیاری از آنها نتیجه طراحیهای مستقیم و تلاشهای وزارت امور خارجه است. منتقدان محترم بدون شناخت یا اطلاع کافی نسبت به این واقعیت که در نظام بینالملل اتخاذ مواضع مثبت به نفع یک کشور هیچگاه اتفاقی نبوده و بر اثر طراحی، تلاش و همسوسازی به دست میآید، با برشمردن برخی اقدامات از جمله گزارش گزارشگر ویژه قتلهای خودسرانه، موضعگیریهای کشورها و شخصیتهای بینالمللی، همچنین طرح موضوع در سازمانهای بینالمللی، به این واقعیت توجه نداشته، یا عامدانه نخواستهاند توجه کنند، که هیچگاه بدون فعالیت همهجانبه و هدفمند کارگزاران سیاست خارجی، این حد از نتایج مثبت در سطح بینالمللی و اتخاذ مواضع در جهت خواست جمهوری اسلامی ایران به دست نمیآمد.
در این اطلاعیه همچنین اضافه شده است: در وزارت امور خارجه ستادی تشکیل شده که وظیفه آن انجام برخی هماهنگیهای داخلی و خارجی در پیگیری حقوقی و سیاسی ترور شهید حاجقاسم سلیمانی در سطح بینالمللی و اقدامات دیپلماسی عمومی در رابطه با ابعاد شخصیتی و آرمانی این شهید سرافراز و ترویج فرهنگ مقاومت در سطح بینالمللی با تکیه بر شخصیت آن شهید والامقام است. البته بدیهی است علاوه بر ستاد وزارت امور خارجه، در برخی نهادهای دیگر کشور نیز ستادهای مشابهی تشکیل شده است که هر یک از آنها در چارچوب وظایف ذاتی خود، ماموریت خاصی در این رابطه به عهده دارند. این ستادها معمولا در انحصار وزارتخانه تشکیلدهنده آن نیست، بلکه سایر نهادهای کشوری، لشکری، امنیتی و قضایی کشور در این مجموعهها عضویت داشته و تصمیمات به صورت جمعی و با مشارکت همه این نهادها اتخاذ میشود، از این رو آگاهان میدانند وزارت امور خارجه تنها نهاد تصمیمگیر یا مجری تصمیمات نظام در رابطه با این پرونده نیست.
در اطلاعیه روابط عمومی وزارت امور خارجه همچنین اشاره شده است:
هر چند وزارت امور خارجه با شناخت دقیق از محیط عمل دشمن بیپروا در کلام و گفتار، در مواردی مصلحت نمیداند موضوع شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی در مناسبات و مجامعی مطرح شود که مقام والای این شهید گرانقدر در معرض توهین، تهمت و اظهارات سخیف دشمنان نظام اسلامی قرار گیرد، با این حال، تاکنون در بسیاری از سازمانهای بینالمللی و در روابط دوجانبه با کشورهای مختلف، این موضوع و عمل تروریستی رژیم آمریکا مطرح و تلاش بسیاری صورت گرفته است تا عمل غیرقانونی و جنایتکارانه آمریکا در جامعه بینالمللی ثبت و آگاهیرسانی شود که ازجمله ثبت 5 نامه ایران به عنوان سند در دبیرخانه سازمان ملل متحد در نیویورک بوده است. روابط عمومی وزارت امور خارجه در ادامه به نمونهای از مطالب غیرکارشناسی، پر از خطا در تفسیر و بعضا از سر ناآگاهی ذکر شده در میان ادعاهای ریز و درشت این معدود رسانهها پرداخته و برای نمونه این توضیح را مورد تاکید قرار داده است:
در گزارش انتشاریافته از سوی برخی رسانههای منتقد، نظرات بعضی حقوقدانان آمریکایی در وصف ترور شهید گرانقدر حاجقاسم سلیمانی به عنوان «اقدام جنگی»، مثبت تلقی شده و وزارت امور خارجه مورد سرزنش قرار گرفته است که به رغم وجود چنین نظریاتی، اقدام موثری انجام نداده است، در حالی که توصیف این عمل به عنوان یک «اقدام جنگی» نهتنها یک مزیت تلقی نمیشود، بلکه معتقدان به این نظر در پی القای یک «اقدام نظامی» در عوض یک «عمل تروریستی جنایتکارانه» بوده و در پی این هستند که ابعاد جنایتکارانه و کیفری این عمل شنیع را از آن حذف نمایند، چرا که بدیهی است قتل نظامیان در یک عملیات جنگی جرم تلقی نمیشود.
در این اطلاعیه همچنین آمده است:
جای بسی تأسف است بعضی از نویسندگان یا سیاستمداران جناحی که همواره از بیعدالتی و خصومت نظام بینالملل در قبال ایران شعار سر میدهند، هنگام بروز مشکلات همواره به دنبال راهحلی در همین نظام بینالمللی و کشورهای خارجی هستند. غافل از اینکه محکمه منصفانه صلاحیتداری در سیستم بینالملل برای طرح اینگونه موضوعات موجود نیست. با این حال علاوه بر اقدامات دیپلماتیک و حقوقی بینالمللی که وزارت امور خارجه ساعاتی پس از ترور شهید سلیمانی آغاز نموده و هر آنچه میسر بوده در این راستا انجام داده، نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران با تلاش فراوان در حال گردآوری اطلاعات پیرامون جنایتکاران دخیل در این ترور شنیع بودهاند که بخشی از آنها شناسایی شده و برخی بزودی شناسایی خواهند شد.
همچنین پرونده قضایی علیه آمران، مباشران و معاونان این جرم در دادسرای تهران تشکیل شده و در حال رسیدگی است. بدیهی است پس از تکمیل تحقیقات قضایی و شناسایی افراد باقیمانده از ۳ گروه فوق، وزارت امور خارجه با همکاری سایر نهادها مجددا دور جدیدی از فعالیتهای دیپلماتیک خود که مبتنی بر یک تحقیق قضایی مستدل خواهد بود را آغاز مینماید.
روابط عمومی وزارت امور خارجه در پایان تاکید میکند این وزارتخانه بر اساس وظایف ذاتی خود، پیگیری موضوع شهادت سپهبد سلیمانی را همواره در دستور کار داشته و در این رابطه از هر گونه انتقاد سازنده و تعامل موثر با رسانهها و نهادهای کشور عزیزمان استقبال میکند. در عین حال توصیه میکند مسائل سیاست خارجی به علت حساسیت و ارتباط مستقیم آن با منافع ملی، موضوع مباحث جناحی غیرمرتبط نشود و رسانههای محترم با انتشار مطالب خود باعث تشویش اذهان عمومی نشوند.
* توضیحات «وطن امروز»
قبل از پرداختن به جوابیه وزارت امور خارجه، بهتر است به این نکته اشاره شود که این جوابیه شامگاه جمعه 11 مهرماه و به صورت محدود در برخی خبرگزاریهای دولتی منتشر شد. در حالی که موضوع مطالبه «وطنامروز» از وزارت خارجه درباره وضعیت پیگیریهای حقوقی و دیپلماتیک ترور شهید سلیمانی، به عنوان تیتر یک روزنامه منتشر شد تا وزارت امور خارجه به صورت شفاف به آن پاسخ دهد اما جوابیه یا توضیحات وزارت امور خارجه، به طرز عجیبی در شامگاه یک روز تعطیل و آن هم به صورت محدود منتشر شد. به هر حال اما جوابیه وزارت امور خارجه حاوی نکاتی است که نشاندهنده اقدام موثری از سوی دستگاه دیپلماسی و کمیته مربوط برای پیگیری حقوقی و دیپلماتیک ترور شهید سلیمانی نیست. یکی از نکات عجیب در جوابیه وزارت امور خارجه به گزارش «وطن امروز»، این است که میگویند قصد ورود و تبیین اقدامات گسترده و «چندلایهای» را که مدعی هستند انجام دادهاند ندارند. این موضع این سوال را مطرح میکند که مگر موضوع ترور شهید سلیمانی یک اقدام امنیتی و اطلاعاتی پنهان است که حالا وزارت امور خارجه به صورت پنهان در حال پیگیری حقوقی و دیپلماتیک آن است و به همین خاطر درباره این موضوع پنهانکاری میکند؟ دولت تروریست آمریکا در اقدامی خلاف قوانین بینالمللی و خلاف حقوق انسانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را به شهادت رسانده است و رسما این اقدام را اعلام کرده و مسؤولیت آن را نیز بر عهده گرفته است. سپاه پاسداران نیز در اقدامی آشکار و علنی، مقر نظامیان تروریست آمریکایی در پایگاه عینالاسد عراق را موشکباران کرده و مسؤولیت آن را نیز به صورت علنی بر عهده گرفته است. بنابراین موضوع ترور، یک موضوع شفاف و آشکار است. بر همین اساس دستگاه دیپلماسی ایران باید یک مساله آشکار و مشهود را پیگیری کند و به نظر هم نمیرسد مانع یا موانعی وجود داشته باشد که پیگیریهای حقوقی و دیپلماتیک وزارت امور خارجه و کمیته مربوط درباره ترور شهید سلیمانی را با محدودیت در حوزه اطلاعرسانی مواجه کند. بنابراین «پنهانکاری» در پیگیریهای حقوقی و دیپلماتیک ترور شهید سلیمانی معنی و موضوعیتی نخواهد داشت. وقتی رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا با وقاحت میگویند سردار ایرانی را به قتل رساندهاند، وزارت امور خارجه بر اساس کدام منطق، عقلانیت و مصلحتی میگوید درباره اقدامات خود «سکوت معنادار» کرده است! چرا سکوت؟ وقتی دولت آمریکا رسما میگوید شهید سلیمانی را ترور کرده است، قاعدتا مسؤولیت این ترور را پذیرفته است! یعنی وزارت امور خارجه باید در راستای خونخواهی شهید سلیمانی اقدامات محکم و آشکار انجام دهد. با این تفاسیر، سکوت وزارت امور خارجه را در قالب چه ذهنیتی میتوان فهم کرد؟
ضمن اینکه ترور شهید سلیمانی توفانی از اندوه و خشم عمومی را در جامعه ایرانی نسبت به دولت تروریست آمریکا ایجاد کرده است. قاعدتا دستگاه دیپلماسی به عنوان بخشی از مجموعه تصمیمگیر در اجرای مجازات قاتلان شهید سلیمانی، در مرحله اول باید در حوزه حقوقی و دیپلماسی، پیگیر مجازات قاتلان باشد و در مرحله دوم باید اقدامات خود در این زمینه را به اطلاع افکار عمومی برساند تا جامعه مطمئن شود مجازات قاتلان و پروسه انتقام از قاتلان حاجقاسم در حال پیگیری و اجراست. نکته دیگر، ادعای وزارت امور خارجه مبنی بر داشتن دستاوردهای مثبت در زمینه پیگیری حقوقی و دیپلماتیک ترور شهید سلیمانی است. کاش در جوابیه وزارت امور خارجه تعدادی از این دستاوردها نام برده میشد. مثلا توضیح میدادند از حدود 190 کشور عضو سازمان ملل، چند کشور تاکنون رسما ترور شهید سلیمانی را محکوم کردهاند؟ اسم بیاورند. اینکه دیگر یک موضوع پنهان و محرمانه و مخفیانه نیست و قاعدتا اگر محکومیتی اتفاق افتاده باشد، ضروری است اعلام عمومی شود، چون محکومیت در خفا، اساسا هیچ اعتباری ندارد. اینکه در جوابیه وزارت امور خارجه سعی شده اینگونه القا شود که موضعگیری خانم کالامارد، گزارشگر ویژه سازمان ملل علیه ترور شهید سلیمانی، دستاورد دستگاه دیپلماسی ایران است نیز اصطلاحا از آن حرفهاست. اینکه خانم کالامارد بنا بر وظیفه میگوید در نتیجه ترور غیرقانونی شهید سلیمانی توسط دولت آمریکا، منشور ملل متحد نقض شده، وظیفه و تکلیف روتین او است. کالامارد به نقض منشور ملل متحد که به عنوان قانون اساسی دولتها تلقی میشود، اشاره کرده است. یعنی او میگوید بند 4 ماده 2 نقض شده است. این چه ارتباطی با اقدامات دیپلماتیک وزارت امور خارجه دارد؟ از سوی دیگر گزارشگر سازمان ملل درباره تهدید به کارگیری نامحدود استفاده از پهپادها هشدار میدهد و نسبت به فراگیر شدن این موضوع توسط کشورها هشدار میدهد. این موضوع چه ارتباطی با وزارت خارجه و پیگیریهای حقوقی و دیپلماتیک ترور شهید سلیمانی و زمینهسازی برای مجازات قاتل و قاتلان آن شهید والامقام دارد؟ اینکه آقایان تلویحا این ذهنیت را ایجاد میکنند که گزارش خانم کالامارد به سفارش ایران بوده، نه تنها پذیرفتنی نیست، بلکه متاسفانه درباره جدیت دیپلماتیک در خونخواهی شهید سلیمانی سوالاتی ایجاد میکند. از جمله اینکه اگر آقایان مدعی هستند گزارش خانم کالامارد در محکوم کردن ترور شهید سلیمانی اتفاقی نیست؛ آن وقت قاعدتا میتوان در جواب گفت سکوت 190 کشور در قبال ترور شهید سلیمانی را نیز نمیتوان اتفاقی دانست. اما موضوع دیگر؛ آقای ظریف توضیح دهند چرا در سفرهای خارجی و دیدارهای داخلی با مقامات کشورهای مختلف، نشانهای از طرح موضوع یا پیگیری مساله ترور شهید سلیمانی دیده نشده است؟ سفرا و نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در خارج از کشور تاکنون اقدامی در راستای پیگیری حقوقی و دیپلماتیک ترور شهید سلیمانی انجام دادهاند؟ نمایندگیهای ایران در ژنو و لاهه تاکنون چه اقدامی انجام دادهاند؟ آیا همه رایزنیهای دیپلماتیک درباره ترور شهید سلیمانی توسط دشمن، محرمانه است؟
نکته دیگر موضوع برگزاری نشستهای دیپلماتیک است. آیا تاکنون با حضور وزرای خارجه یا سفرا یا نمایندگان سایر کشورها میزگردها یا نشستهایی ولو به صورت مجازی در محکومیت ترور شهید سلیمانی برگزار شده است؟ آیا از ظرفیت جهان اسلام و کشورهای اسلامی و نیز سایر دوستان جمهوری اسلامی در کریدورهای دیپلماتیک استفاده شده است؟ چرا هیچ نمود و نشانهای از این قبیل اقدامات در رفتار وزارت امور خارجه وجود ندارد؟!
اینکه وزارت امور خارجه میگوید در ترویج ابعاد شخصیتی و آرمانی شهید سلیمانی و آرمان و فرهنگ مقاومت تلاش کرده است، آیا به معنای ادای تکلیف و وظیفه وزارت امور خارجه در پیگیری حقوقی و دیپلماتیک شهید سلیمانی محسوب میشود؟ این قبیل فرهنگسازیها توسط هر دستگاه و نهادی ممدوح است اما آیا وزارت امور خارجه وظایف و تکالیف اصلی خود در قبال ترور شهید سلیمانی را انجام داده که اینک از ترویج شخصیت حاجقاسم سلیمانی توسط دستگاه دیپلماسی سخن به میان میآورد؟
اما یکی دیگر از نکات مهم در جوابیه وزارت امور خارجه این است که گفته شده عمل جنایتکارانه آمریکا در ترور شهید سلیمانی در مجامع بینالمللی ثبت شده است! ثبت این موضوع یک دستاورد برای دستگاه دیپلماسی است؟ ثبت این ترور یک اقدام بدیهی در بروکراسی اداری است. مهم این است که ثبت این اقدام تروریستی منجر به مجازات و محکومیت دولت آمریکا و قاتلان شهید سلیمانی شود. آیا ثبت چند نامه درباره ترور شهید سلیمانی به معنای اقدام موثر وزارت امور خارجه در تحقق مقوله انتقام شهید سلیمانی است؟ چندین ماه از ترور شهید سلیمانی گذشته است. نتیجه این ثبت کردنها و همینطور نتیجه گزارش خانم کالامارد و موضوع طرح آن در شورای امنیت به کجا رسیده است؟ آیا باید در جواب این سوالات مهم، مخفیکاری یا مبهمگویی کرد؟
* اما عراق
یکی از نکات بسیار مهمی که وزارت امور خارجه باید دنبال کرده و درباره آن توضیح دهد، این است که در بازخواست دولت عراق که میزبان شهید سلیمانی بوده و شهید سلیمانی در خاک این کشور به شهادت رسیده، تاکنون چه اقداماتی انجام داده است؟ آیا از دولت عراق توضیحی در این باره خواسته شده است؟ قاعدتا دولت عراق نیز باید نسبت به ترور میهمان خود توسط رژیم تروریست آمریکا معترض باشد و طبیعی است که باید از ظرفیت این کشور در موضوع ترور سپهبد سلیمانی، در مجامع بینالمللی استفاده کرد. وزارت امور خارجه اقدام موثری در این زمینه انجام داده یا این موضوع نیز شامل اصل پنهانکاری یا سکوت آقای ظریف میشود. از سوی دیگر قطعا یکی از مطالبات عمومی درباره ترور شهید سلیمانی بازخواست و گرفتن توضیح از دولت عراق است. قطعا دولت عراق باید درباره ترور شهید سلیمانی پاسخگو باشد و قاعدتا وزارت امور خارجه باید به صورت مستمر، نسبت به پاسخگو کردن دولت عراق درباره مختصات ترور شهید سلیمانی که عراق را از چنگال تروریسم داعش نجات داد، اهتمام داشته باشد.
***
[پیگیری خون شهید سلیمانی مطالبهای ملی است]
فداحسین مالکی*: ترور سردار سلیمانی لکه ننگی در تاریخ آمریکاست. آمریکاییها مثل خفاش تمام قواعد حقوق بینالملل را زیر پا گذاشتند و ناجوانمردانه دست به ترور حاجقاسم زدند. شهید سلیمانی به صورت رسمی میهمان عراقیها بود و این جنایت از هر منظری قابل پیگیری است. من چشمم آب نمیخورد دولت فعلی آنطور که شایسته است، مساله ترور سردار سلیمانی را در مجامع و محاکم بینالمللی پیگیری کند. دست دولت برای پیگیری ترور سردار سلیمانی پر است اما متاسفانه اقدامات شایسته این امر بخوبی انجام نمیشود. پیگیری پرونده ترور سردار سلیمانی قطعا در دستور کار کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس قرار خواهد گرفت. مجلس به عنوان نماینده مردم قطعا این مطالبه را پیگیری میکند، چون این مسأله خواست و مطالبه همه ملت شریف ایران است. ملت به دنبال این هستند دولت این پرونده را با جدیت پیگیری کند و اقدامات خود را به اطلاع ملت برساند. نه تنها دولت، بلکه نهادهای دیگری هم مثل قوه قضائیه که وظیفه دارند پرونده ترور سردار سلیمانی را در محاکم بینالمللی پیگیری کنند، باید با جدیت تمام در این امر بکوشند و نتایج آن را به ملت ایران گزارش دهند.
* عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس
ارسال به دوستان
با اظهار امیدواری نسبت به مثبت شدن رشد اقتصادی کشور
روحانی: آمار اقتصادی ایران بهتر از آلمان است
حسن روحانی در جدیدترین واکنش به انتقادات نسبت به عملکرد اقتصادی دولتش، ضمن مقایسه وضعیت اقتصادی ایران و آلمان، با ارائه گزارشی وضع ایران در دوره کنونی را بهتر از آلمان ارزیابی کرد. رئیسجمهور که عوامل بیرونی از جمله گذار آمریکا از تحریم اقتصادی به جنگ اقتصادی را عامل تمام مشکلات اقتصادی کشور میداند و تاکنون نقش دولتمردان را در این زمینه انکار کرده است، روز گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا درباره وضعیت اقتصادی کشور در شرایط کرونایی گفت: امروز گفته شد وضعیت اقتصادی آلمان منفی 2/5 است که اقتصادشان کوچک شده و رشد اقتصادیشان منفی است. آلمان یک کشور پیشرفته است که تحریم نیست. حتما اقتصاد ما وضعیت بهتری از این رقم داشته و رشد ما مثبت شده یا اگر منفی شد، وضعیت اقتصادی ما بهتر از وضعیت آلمان است. امیدواریم در پایان سال رشد اقتصادی کشور بدون نفت یا با نفت مثبت شود. روحانی با تشکر از بخش اقتصادی کشور در این باره اضافه کرد: نگاه کنید یک کشور پیشرفته با همه امکاناتی که دارد، نه تحریمی و نه مشکلی هست، الان در این شرایط قرار دارد اما حتما اقتصاد ایران شرایط بهتری از این آمار خواهد داشت. حتی امیدواریم نرخ رشد اقتصادی ایران بدون نفت یا حتی با نفت، تا پایان سال یا مثبت شود یا اگر هم منفی شود، خیلی پایینتر از این رقمهایی باشد که این روزها برای اقتصاد آلمان اعلام شده است. بنابراین میبینیم همه بخشهای اقتصادی کار بسیار عظیم و بزرگی در تولید و تامین نیازهای کشور و همچنین در بخش خدمات انجام دادهاند. رئیسجمهور همچنین در بخش دیگری از اظهاراتش ضمن تشکر از کادر درمان و دستگاههای مرتبط با کرونا گفت: کادر درمان تلاش بسیاری کرده است و از مردم میخواهم از کادر درمان با استفاده از ماسک تشکر عملی کنند. رئیسجمهور تصریح کرد: اگر از ماسک استفاده، فاصله اجتماعی را رعایت و پروتکلها را مراعات کنند، این تشکر عملی است. همه میدانند چه بار سختی بر دوش کادر درمان است.
به گزارش «وطن امروز»، رئیسجمهور با اشاره به افتتاحهای پنجشنبه هفته گذشته که عمدتا در زمینه تولید واکسن و مواد اولیه دارو بود، خاطرنشان کرد: آماری وجود داشت که واکسنی را که ۳۰ سال دنبال آن بودیم، در ۳ سال اخیر با روش جدید و تکیه بر دانشمندان خود به آن دست یافتهایم. از همه شرکتهای دانشبنیان و کسانی که برای ساخت تجهیزات درمانی و واکسن تلاش میکنند، تشکر ویژه میکنم که در بسیاری از موارد ما را بینیاز از واردات کردهاند.
ارسال به دوستان
ترامپ با علامتهایی چون سرفه، تب و خستگی مزمن راهی بیمارستان نظامی والتر رید شد برخی منابع خبری از ناپایداری وضعیت جسمی ترامپ میگویند
ذوق زدگی دموکراتها
گروه بینالملل: همه عرصههای خبری آمریکا 2 روز بعد از اعلام رسمی ابتلای ترامپ به کرونا، همچنان تحتالشعاع این خبر قرار دارد. لااقل تا 2 هفته آینده که وضعیت نهایی وی روشن شود بعید است تغییری در این اوضاع ایجاد شود.
کرونایی شدن ترامپ انتخابات ریاستجمهوری این کشور را هم با وضعیت مبهمی مواجه کرده است و حتی ستاد دموکراتها هم با اوضاع فعلی به حالت نیمهتعطیل درآمده است.
در کنار همه این حواشی، انتقال ترامپ به بیمارستان نظامی در صبح دیروز اما و اگرهای بسیاری را درباره وضعیت سلامتی وی به وجود آورده که در کنار علامتهایی مثل تب، سرفه و خستگی مزمن نشانههای خوبی برای وی نیست.
به گزارش «وطن امروز»، اگرچه حال عمومی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در زمان اعلام کرونایی شدن خوب توصیف شده بود اما از صبح دیروز بروز علائمی چون تب، سرفه و خستگی فراوان که از علائم جدی کروناست سبب شد پزشکان آمریکایی چاره کار را در انتقال فوری ترامپ به بیمارستان نظامی والتر رید اعلام کنند. به نوشته دویچه وله، مشاور امور پزشکی کاخ سفید هم اعلام کرد میزان تب ترامپ افزایش یافته، تنفس او دشوارتر شده و احساس ضعف میکند.
ترامپ لحظاتی قبل از اعزام به بیمارستان با هلیکوپتر در ویدئویی کوتاه از خوب بودن حال عمومی خود خبر داد.
با وجود آن که ترامپ در پیام ویدیویی خود حتی یک سرفه هم نداشت اما رسانههایی چون دویچه وله آلمان با توجه به وجود تجهیزات پزشکی و درمانی پیشرفته در کاخ سفید، انتقال رئیسجمهوری آمریکا به بیمارستان را امری عجیب عنوان کردهاند که از نگاه این رسانه آلمانی نشان میدهد وخامت جسمی ترامپ جدیتر از آن است که پزشکان وی به رسانهها اعلام کردهاند. با این حال اما کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد این اقدام صرفا جنبه احتیاطی دارد.
* روایت رسانهای دموکراتها از حال ترامپ
به رغم اظهارات دونالد ترامپ و اعلامیه کاخ سفید مبنی بر خوب بودن حال رئیسجمهور آمریکا بعد از ابتلایش به ویروس کرونا، رسانههای حامی دموکراتها از جمله شبکه سیانان از بروز مشکل تنفسی ترامپ خبر دادند که به واسطه گرایش حزبی آنها چندان قابل استناد نیست. با این حال سیانان در برنامهای با مجریگری اندرسون کوپر، مجری شناختهشده این شبکه سراغ جیم آکوستا، خبرنگار حوزه کاخ سفید این شبکه که در کاخ سفید مستقر است، رفت. آکوستا در این مصاحبه گفت: همین چند لحظه قبل با یک مشاور ستاد انتخاباتی ترامپ صحبت کردم و او به من گفت این یک وضعیت جدی است، رئیسجمهور برای تنفس کردن با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند و امروز خیلی خسته بوده است. خبرنگار حوزه کاخ سفید شبکه سیانان در ادامه از گفتوگوی خود با یک منبع مطلع دیگر خبر داد که در آن، این منبع آمریکایی به آکوستا گفت: در بین کارکنان کاخ سفید درباره شرایط رئیسجمهور نگرانی جدی وجود دارد.
* احتمال مرگ ترامپ چقدر است؟
طبق اطلاعات مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا درباره بیماری کرونا، احتمال مرگ فردی با سن و وزن و جنسیت ترامپ، چیزی حدود ۹۰ برابر یک جوان ۱۸ تا ۲۵ ساله مبتلا به ویروس کروناست. به گفته این مرکز، اضافه وزن به تنهایی میتواند موجب ضعف سیستم ایمنی و کاهش ظرفیت تنفسی ریهها شود.
ایلان شواتز، متخصص بیماریهای عفونی و استاد دانشگاه آلبرتای کانادا نیز به رسانههای آمریکایی گفته: ترامپ به قدری مریض نبود که نیاز باشد به بیمارستان منتقل شود و احتمالا تیم پزشکی وی خود را برای روزهای آینده که اوضاع فاجعهبار شود، آماده کردهاند که تجهیزات کافی در دسترس داشته باشند. آرماند دوریان، سرپرست بیمارستان وردوگو هیلز لسآنجلس نیز درباره انتقال زودهنگام ترامپ به بیمارستان گفته: کارکنان دولت نمیخواهند ترامپ را با صندلی چرخدار از کاخ سفید بیرون ببرند. به همین دلیل زمانی که او هنوز سرپا است درباره انتقال او به بیمارستان اقدام کردهاند.
* آمریکا چگونه اداره میشود
قرار است در همان بیمارستان نظامی، دفتری برای دونالد ترامپ ایجاد شود. البته بنا بر اعلام کاخ سفید، اگر ترامپ در چند روز آینده اوضاع مناسبتری پیدا کند به وظایف خود در همان بیمارستان رسیدگی میکند و در این چند روز عملا کاری به عنوان رئیسجمهور انجام نخواهد داد. اگر شرایط انتخاباتی نبود شاید مایک پنس، معاون ترامپ عهدهدار وظایف رئیسجمهوری میشد اما حالا هر گونه انتقال قدرت به پنس در افکار عمومی آمریکا به معنی ناتوانی جسمی ترامپ در انجام وظایف رئیسجمهوری است.
* خوشحالی اکثریت دموکراتها
با وجود آرزوی سلامتی افرادی مانند اوباما، بایدن و هیلاری کلینتون برای ترامپ، نظرسنجیهای انجام شده میان اکثریت دموکراتها روایت دیگری دارد.
در همین ارتباط، نتایج نظرسنجی جدیدی که مؤسسه «مورنینگ کانسالت» منتشر کرد، نشان میدهد ۴۰ درصد دموکراتها در پاسخ به این پرسش که از شنیدن خبر ابتلای رئیسجمهور به کرونا چه احساسی دارند، گفتهاند «خیلی خوشحال» یا «تا حدی خوشحال» هستند. این نظرسنجی جدید همچنین نشان میدهد ۳۱ درصد پرسششوندگان گفتهاند از شنیدن خبر ابتلای ترامپ به کرونا «هیجانزده» شدهاند و بقیه هم درباره این موضوع «بیتفاوت» هستند. نتایج این نظرسنجی همچنین نشان میدهد برخلاف دموکراتها، ۵۵ درصد رایدهندگان جمهوریخواه که در این نظرسنجی شرکت کردند، گفتهاند از شنیدن خبر ابتلای ترامپ به کرونا «ناراحت» شدهاند و تنها ۱۴ درصد جمهوریخواهان گفتهاند از ابتلای رئیسجمهور به کرونا «خوشحال» هستند. بقیه هم گفتهاند از این موضوع «نگران» شدهاند.
این نظرسنجی همچنین نشان میدهد اکثریت قاطع دموکراتها (۸۴ درصد) گفتهاند به صداقت رئیسجمهور درباره اعلام وضعیت سلامتیاش «اعتماد ندارند». از سوی دیگر ۸۰درصد جمهوریخواهان گفتهاند به صداقت رئیسجمهور در این زمینه «اعتماد دارند».
* مقابله توئیتر با آرزوی مرگ ترامپ
میلیونها نفر در توئیتر طی 2 روز گذشته برای ترامپ آرزوی مرگ کردهاند. توئیت ترامپ درباره ابتلایش به کرونا هم رکورد پرفیوترین توئیت تاریخ توئیتر را از آن خود کرد. افزایش آرزوی «خبرمرگ» ترامپ در فضای توئیتر سبب شد تا این اپلیکیشن آمریکایی، کاربران را به انسداد یا حداقل تعلیق کاربری خود در صورت آرزوی مرگ برای ترامپ تهدید کند. یکی از مهمترین چهرههایی که برای ترامپ در 2 روز گذشته آرزوی مرگ کرده است زارا رحیم، سخنگوی سابق هیلاری کلینتون است که در توئیتر خود نوشت: توئیت کردن چنین چیزی طی 4 سال گذشته برخلاف هویت اخلاقی من بود اما امیدوارم بمیرد. حساب کاربری زارا رحیم هماکنون به حالت خصوصی درآمده است و امکان مشاهده توئیتهای او جز برای دنبالکنندگان وی وجود ندارد. زارا رحیم در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ همزمان با ریاستجمهوری باراک اوباما در دفتر راهبرد امور دیجیتال کاخ سفید مشغول کار بود. تصمیم توئیتر برای ممنوعیت آرزوی مرگ برای دیگران در این شبکه اجتماعی با واکنش منفی گروهی از کاربران روبهرو شد. آنها بر این باور هستند که توئیتر پیش از این چنین سیاستی را اجرا نکرده بود و استثنا قائل شدن صرفا برای رئیسجمهوری آمریکا نوعی تبعیض است. برخی کاربران توئیتر هم نوشتهاند بارها از سمت افراد مختلفی تهدید به مرگ شدهاند اما توئیتر واکنشی به این تهدیدها نداشته است. فیسبوک اما به شرط اینکه کاربران چهرههای مشهور را در آرزوی مرگشان تگ نکنند با این موضوع مشکلی ندارد.
مارا ویلسون، بازیگر آمریکایی در واکنش به این اقدام توئیتر نوشت: میدانید چند نفر در اینجا (توئیتر)، به طور مداوم خواستار قتلعام مسلمانان یا سیاهپوستان میشوند. شبکه اجتماعی توئیتر نیز در واکنش به توئیتهای انتقادی کاربران توئیتر گفت حذف پستهای به اصطلاح تهدیدآمیز به مفهوم تعلیق حساب کاربری از توئیتر نیست.
* ترامپ چه دارویی مصرف میکند؟
دیروز یورونیوز گزارش داد «کیلی مکاننی» سخنگوی کاخ سفید با انتشار بیانیهای اعلام کرد برای دونالد ترامپ بنا به تشخیص متخصصان داروی ضدویروسی رمدسیویر تجویز شده است. سخنگوی کاخ سفید در عین حال تاکید کرده است رئیسجمهوری آمریکا به تنفس با ماسک اکسیژن احتیاج ندارد. «شان کانلی» پزشک دونالد ترامپ نیز در جدیدترین گزارش خود از حال وی نوشت رئیسجمهوری آمریکا همچنان از خستگی رنج میبرد اما روحیه خوبی دارد. کانلی همچنین اعلام کرده است برای درمان کرونای ترامپ، پادتن ریجنرون پلیکلونال تجویز شده است. افزون بر آن، از داروی خوابآور، یک عدد آسپرین در روز، ویتامین دی و ملاتونین نیز برای درمان رئیسجمهوری آمریکا استفاده میشود. شبکه خبری سیانان هم در گزارش خود نوشته است تجویز پادتن به ترامپ حکایت از جدی بودن میزان بیماری او دارد. نکته مهمتر اینکه این یک داروی آزمایشی است و هنوز مجوز استفاده از آن از سوی اداره فدرال نظارت بر مواد خوراکی و دارو در آمریکا (FDA) صادر نشده است. لحن گزارش روز جمعه پزشک دونالد ترامپ نسبت به گزارش اولیه او در روز پنجشنبه جدیتر است. شان کانلی در گزارش پنجشنبهشب خود تاکید کرده بود حال بیمارش خوب است.
* پیام کیم جونگ اون
رهبران زیادی در دنیا پیامهایی مبنی بر آرزوی سلامتی ترامپ ارسال کردهاند که در این میان پیام کیم جونگ اون بیش از دیگران به چشم رسانهها آمد. وی در این پیام کوتاه نوشته است از صمیم قلب برای بازگشت سلامتی ترامپ و همسرش آرزو میکند.
* ستاد بایدن انتشار پیام علیه ترامپ را متوقف کرد
کرونایی شدن ترامپ سبب شد ستاد انتخاباتی جو بایدن، نامزد دموکراتها برای انتخابات ریاستجمهوری فعلا انتشار تمام تبلیغات منفی علیه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا را متوقف کند. بایدن در پیامی در توئیتر نوشت: در این لحظه نمیتوان به صورت حزبی بود، بلکه باید به صورت آمریکایی عمل کرد و باید همانند یک امت متحد شویم. یک منبع نزدیک به ستاد انتخاباتی بایدن گفت این ستاد به صورت موقت انتشار تمام تبلیغات منفی علیه دونالد ترامپ را متوقف میکند.
******
کاخ سفید پنهانکار
تصور عمومی این بود که ترامپ بلافاصله بعد از ابتلا به کرونا این موضوع را رسانهای کرده که گزارش دیروز نیویورکتایمز این تصور را بر هم زد. در همین ارتباط روزنامه نیویورکتایمز به نقل از منابع خبری گزارش داده کاخ سفید ابتدا سعی کرده ابتلای دستیار رئیسجمهور آمریکا به کرونا را مخفی کند. منابع خبری آن روزنامه گفتهاند: کاخ سفید ابتدا سعی کرده مانع علنی شدن ابتلای «هوپ هیکس» دستیار رئیسجمهور آمریکا به بیماری کرونا شود. روزنامه نیویورکتایمز نوشته مقامهای کاخ سفید امیدوار بودهاند بتوانند خبر ابتلای خانم هیکس را از عموم مخفی نگاه دارند اما تلاشهای آنها ثمری نداشته است. از طرف دیگر، شبکه خبری سیانان گزارش داده شمار کمی از مقامهای کاخ سفید از صبح پنجشنبه از ابتلای هوپ هیکس به کرونا با خبر بودهاند و به رغم این ترامپ سفرش به نیوجرسی را لغو نکرده و آن را انجام داده است. مکاننی، سخنگوی کاخ سفید هم روز پنجشنبه بدون ماسک در جمع خبرنگاران حاضر شده و اشارهای به ابتلای هوپ هیکس به این بیماری نکرده است. پنهانکاری کرونایی کاخ سفید یادآور سابقه طولانی پنهانکاریهای دولتهای مختلف آمریکا در این حوزه است که در زیر به بخشی از آنها اشاره میشود.
ارسال به دوستان
گزارش«وطنامروز» از اکران آنلاین ۳ فیلم سینمایی
فیلمهایی برای ندیدن!
احسان سالمی: اکران آنلاین با دنبالهدار شدن شرایط کرونایی در کشور، تبدیل به اصلیترین امید اهالی سینما برای اکران آثارشان شده است؛ فرصتی که توانست بخشی از آثار منتظر اکران را بالاخره از سد اکران عبور دهد و آنها را در برابر دیدگان مخاطبان سینما قرار دهد. با این همه وجه اشتراک اغلب آثار اکران شده در بستر جدید، آن است که عموم این فیلمها در صورت اکران عمومی نیز شانس چندانی برای فروش نداشتند و برخی از آنها بیش از یک سال است که در صف اکران بودند. حداقل فایده اکران آنلاین، خلوت شدن ترافیک اکران و کم شدن فشار زیادی بود که به واسطه عدم ایجاد شدن فرصت اکران برای شماری از آثار قابل پخش به بدنه سینمای کشور و مدیریت آن وارد میشد. اما اکران این آثار باعث شد تا در گزارشی به نقد و بررسی کوتاه ۳ مورد از این فیلمها بپردازیم بویژه آنکه با توجه به شرایط کرونایی پیش رو، سینماهای شهر تهران یک هفته آینده را تعطیل هستند و این تعطیلی یک بار دیگر بسیاری از مخاطبان سینما را که ساکن شهر تهران هستند، به سمت اکران آنلاین سوق میدهد. ***
همه چیز فدای روشنفکربازی!
هر فیلمسازی پیش از ساخت یک اثر سینمایی شرایط و محیط اجتماعی و فرهنگی جامعهاش را در نظر میگیرد و با توجه به این فضا به ساخت اثر میپردازد. طبعا وقتی فیلمساز میداند قصه پیشروی او قابلیت شاخ و برگ گرفتن ندارد و نمیتوان همه اجزای آن را آنگونه که دوست دارد، بسط و شرح دهد، سراغ این قصه نمیرود ولی وقتی فیلمساز قرار است برای گرفتن پز روشنفکری سراغ یک قصه برود، این اتفاق، چیز عجیبی نیست! حکایت «هایلایت» اصغر نعیمی هم دقیقا چنین حکایتی است. قصه این فیلم درباره یک زن و مرد است که به همسران خود خیانت کردهاند و با هم وارد یک رابطه عاطفی شدهاند. یک تصادف و به کما رفتن هر دوی آنها باعث میشود تا همسران آنها از خیانت این دو آگاه شوند و در ادامه آنها هم وارد یک رابطه عاطفی جدید شوند؛ تا قصه «هایلایت» بشود خیانت در خیانت! نکته اینجاست که فیلمساز برای روایت چنین قصه چرک و کثیفی و باورپذیر کردن آن برای مخاطب، نیازمند نمایش سکانسهایی است که اساسا هیچ جایی در سینمای ایران ندارد. گویا اصلا نمیدانسته که در این مملکت 40 سالی هست که انقلاب اسلامی پیروز شده و مردم مسلمان ایران دیگر چنین قصههایی را برنمیتابند یا شاید هم با خودش تعارف داشته و فکر میکرده میتواند بالاخره کجدار و مریز هم که شده، این قصه را روایت کند. همین ناتوان بودن فیلمساز در بسط قصه، باعث شده تا فیلمساز به استفاده از دیالوگهایی گلدرشت متوسل شود که خلأهای قصه را پر کند. «هایلایت» یک فیلمفارسی مدرن است که حتی در زمینه بازی گرفتن از بازیگران باسابقهای مثل جمشید هاشمپور و پژمان بازغی هم ضعیف عمل کرده است تا در نهایت تبدیل به اثری ضعیف در کارنامه لاغر و کماثر اصغر نعیمی شود.
***
شما دعوتید به دیدن یک نمایش رادیویی
«گیلدا» روایت یک بازیگر زن است که به دلیل اتفاقی ویلچرنشین شده و حالا با رسیدن یک سناریوی تازه خودش را در موقعیت زنان مختلف این سناریو تصور میکند. «گیلدا» ادامهدهنده راه همیشگی سینمای ایران در زمینه نمایش ظلم به زنان در جامعه ایرانی است. به قول معروف «همان همیشگی» سینمای ایران است. فیلم با روایت قصه ظلم به زنان در دورههای تاریخی مختلف و البته به شکلهای مختلف میپردازد و محور اصلی همانی است که سالهاست گروهی از فیلمسازان ایرانی اصرار دارند بر آن تاکید کنند. فیلم را اگر با نگاه جشنوارهای ببینید اتفاقا شاخصهای زیادی برای موفقیت دارد و برای همین هم هست که گروهی از منتقدان جریان شبهروشنفکری سینمای ایران از این فیلم استقبال کردند. گذشته از قصه فیلم، فضای بسته آن که به طور کامل در یک کافه میگذرد هم از آن دسته انتخابهایی است که فیلم را خوراک دیده شدن در جشنوارهها میکند! اما اگر از منظر مخاطبان عام به این فیلم نگاه کنید، قطعا آن را اثری ضعیف در شکل و شمایل تکراری این قبیل آثار میبینید که حوصله مخاطب را سر میبرد که اگر غیر از این بود، «گیلدا» مدتها قبل از آن اکران میشد و این همه مدت در صف اکران باقی نمیماند. اما بزرگترین نکته درباره «گیلدا» فقدان هر گونه فاکتور مرتبط با یک اثر سینمایی در «گیلدا» است. این اثر به معنی واقعی کلمه یک نمایش رادیویی است. اگر چشمانتان را ببندید و «گیلدا» را بدون تماشای حتی یک پلان دنبال کنید؛ هیچ چیزی را از دست ندادهاید! چون اینجا خبری از تکنیکهای سینمایی یا تلاش برای استفاده از آن نیست. گویا کیوان علیمحمدی و امید بنکدار به عنوان سازندگان این اثر مدیومها را اشتباه گرفتهاند و به جای تولید اثری برای رادیو نمایش، سراغ سینما رفتهاند!
***
این فیلم سینمایی نیست!
همین اول کار باید تکلیفتان را با این فیلم روشن کنم؛ «رضا» اصلا یک فیلم سینمایی نیست! این فیلم در بهترین حالت یک تلهفیلم است که میتوان آن را عصر جمعه در باکس پخش فیلم شبکه اول سیما دید. اینجا خبری از ظرافتها و جذابیتهای سینما نیست. در واقع انگار علیرضا معتمدی که کارگردان و بازیگر نقش اول این فیلم است، هیچ علاقهای به اینکه کمی از فضای ذهنی خود درباره سینما جدا شود، نداشته است. او با یک قصه تکراری درباره سرگشتگی انسانی تنها سراغ ساخت نخستین اثر سینمایی خود رفته است و خروجی کارش اثری بشدت ضعیف شده که حوصله مخاطبان را سر میبرد. قصه «رضا» درباره مردی است که با رضایت همسرش به شکلی دوستانه از او جدا شده و در این میان با زنی دیگر نیز وارد رابطهای عاطفی میشود. قصه فیلم از دقیقه 60 شروع میشود؛ آن هم فیلمی که در مجموع 90 دقیقه است! فیلمساز یک ساعت اول را صرف مقدمهچینی و فضاسازی برای آشنایی بیشتر مخاطب با شخصیت اصلی قصه میکند و بعد از یک ساعت تازه قصه را شروع میکند. پیش از این تصور میکردم، دوره ساخت این قبیل فیلمها که قصه آنها پیرامون سرگشتگی انسانهاست، آن هم با این شکل و شمایل، سالهاست که در سینمای ایران تمام شده اما ساخت «رضا» و دست و پا زدن فیلمساز برای ساخت آثاری شبیه فیلمهای زنانه مهرجویی در دهه 70 باعث شد تا متوجه شویم، گویا هنوز هم عدهای به تولید و موفقیت چنین فیلمهایی امیدوارند؛ فیلمهایی با ریتم کند و آرام و کسلکننده که مخاطب را از سینما فراری میدهد. فیلمساز حتی زحمت استفاده از یک بازیگر حرفهای در نقش اول فیلمش را به خود نداده است تا حداقل شخصیت اصلی قصه فیلمش توانایی درست دیالوگ گفتن و اکتهای حرفهای را داشته باشد!
ارسال به دوستان
شوخی بهموقعی نبود آقای رئیسجمهور!
محمدحسین مهدویزادگان: رئیسجمهور در تازهترین سخنان خود در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا تاکید کرد:
«امروز آمار وضع اقتصادی آلمان نشان میدهد اقتصادشان منفی 2/5 درصد کوچکتر شده است، اقتصاد ما شرایط بهتری دارد و رشد اقتصادی بدون نفت ما تا پایان سال، مثبت خواهد شد».
باید به استحضار آقای روحانی و دولت محترم برسانیم متوسط نرخ تورم آلمان در سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۹ برابر با 37/2 درصد بوده است. آخرین نرخ تورم در آلمان نیز 35/1 درصد است. هر چند اقتصاد آلمان در سال 2020 میلادی تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا کوچکتر شده است اما دولت غیریکدست و ائتلافی آلمان (متشکل از ۲ حزب سنتی مخالف دموکرات- مسیحی و سوسیال- دموکرات) توانسته است مانع افزایش افسارگسیخته قیمتها، به سبک و سیاق کشور ما شود!
یک: متأسفانه بر اساس گزارش رسمی بانک مرکزی، شهریورماه سال جاری قیمت هر مترمربع مسکن در تهران با بیش از 91 درصد افزایش نسبت به شهریورماه سال گذشته مواجه شده است.
از سوی دیگر، اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و تحلیلگران حوزه بازار بورس نیز معتقدند افت اخیر بازار سهام، آن هم به دلیل دخالت دولت در تعیین شاخص بورس، با تحلیلها و محاسبات تکنیکال تناسب نداشته است. بهتر است از بازارهای ارز، سکه و خودرو نیز سخنی به میان نیاوریم، زیرا افزایش ثانیهای قیمتها در این بازارها، نیازی به مصداقیابی و اثبات ندارد!
دو: قطعا آقای روحانی و همراهان ایشان بخوبی میدانند «پذیرش روشهای مبنایی خطا»، نخستین گام برای «گذار از بحران» محسوب میشود. اگر چه لعن و نفرین ملت ایران بر ترامپ کرونایی و بازیگران عهدشکن اروپایی به قوت خود باقی است اما این موضوع دلیلی موجه برای ارسال نشانههای نادرست از سوی دولتمردان ما نیست!
صورتمساله کاملا مشخص است: دولت محترم بین سالهای 92 تا 94، اقتصاد کشور را معطل مؤلفهای به نام «برجام» کرد. متعاقبا، توافقی که «قابلیت ابطالپذیری فوری» آن کاملا محرز و مشخص بود، به سنگ بنا و «نقطه ثقل» معادلات اقتصادی- سیاسی کشور تبدیل شد. در آن زمان، هر اندازه دلسوزان و منتقدان به دولت درباره عواقب و تبعات این «محاسبه خطرناک» هشدار دادند، هیچکس پاسخگو نبود. حتی منتقدان با بدترین الفاظ و کلمات، از سوی رئیس دولت و دیگر اعضای کابینه مورد اهانت و شماتت قرار گرفتند. آنها (منتقدان) متهم شدند خواستار «حصر ایران» و تحمیل دلار 5 هزار تومانی(!) به مردم هستند!
در هر حال، آمریکا با یک حرکت ساده از برجام خارج شد و تحریمهای یکجانبه را علیه ایران وضع کرد. حتی پس از خروج واشنگتن از برجام، دولت به جای عبرتگیری از گذشته، روی مؤلفهای به نام «برجام اروپایی» سرمایهگذاری کرد و استراتژی «بازگشت به گذشته» را جایگزین استراتژی «تغییر قواعد اساسی بازی» کرد! اکنون، در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، باز هم همان آدرسهای غلط به شهروندان مخابره میشود؛ اینکه اساسا دولت و سوءتدبیر و مدیریت نهادهای اجرایی کشور تاثیری در ایجاد و شیوع بحران اقتصادی نداشته و هر گونه بحران اقتصادی و اعتباری در کشور، مرهون تحریمهای یکجانبه آمریکاست!
سه: خیر آقای روحانی! دیگر زمان پذیرش این «نشانههای نادرست» گذشته است! امروز هم کلیدواژگان «احیای برجام» و «توافق جامع» بار دیگر ذهن و ضمیر برخی سیاستمداران را در کشورمان به خود مشغول ساخته است. حتی در این مسیر، مسؤولان ارشد اجرایی کشور حاضرند «شرایط اقتصادی کشور» را «خوب» و در مقایسه با کشورهایی مانند آلمان مطلوب جلوه دهند، بدون آنکه در عمل زمینهای برای پذیرش این استدلال از سوی افکار عمومی و حتی تحلیلگران اقتصادی نزدیک به دولت وجود داشته باشد! افزایش بیش از 90 درصدی قیمت مسکن در طول یک سال، آن هم در حالی که تحریم جدیدتری علیه ایران (از جمله تحریمهای چندجانبه شورای امنیت) اعمال نشده، معنایی جز بیتدبیری و سوءمدیریت اقتصادی در کشور ندارد. کاهش ارزش پول ملی، بیش از آنکه متغیری وابسته به تحریمهای یکجانبه آمریکا باشد، متأثر از رهاشدگی اقتصاد و معیشت عمومی از سوی دولت است. عطش دولت درباره احیای برجام از دست رفته، به اندازهای در طول ۲ سال و نیم اخیر زیاد بوده است که حتی مؤلفههای «تطبیق اقتصاد با تحریم» یا «گذار از اقتصاد تحریممحور» را نادیده انگاشت و «اقتصاد تولیدمحور» را به جای یک «چارچوب عملیاتی» تقریبا به یک «شعار» تبدیل کرد.
البته شاید آقای رئیسجمهور در جملات اخیر خود، قصد داشتهاند با ملت ایران در این اوضاع بحرانزده و بیسابقه اقتصادی، شوخی کنند! اگر اینگونه باشد، ایشان زمان مناسبی را برای شوخی با مردم در نظر نگرفتهاند، زیرا نگرانی از تورم لحظهای و افسارگسیخته، جایی را برای نشاندن لبخند بر لبان مردم باقی نگذاشته است.
ارسال به دوستان
فرانسه؛ مهره آمریکا در لبنان
سیدرضا صدرالحسینی*: مصطفی ادیب در شرایطی نخستوزیری را پذیرفت که 14 مرداد بعد از انفجار بیروت، 3 نخستوزیر قبلی یعنی دیاب، حریری و میقاتی از وی خواستند از آلمان به لبنان بیاید و نخستوزیری را قبول کند. طبیعتا قبول مسؤولیت در چنین شرایطی، ریسک بالایی داشت. از سوی دیگر ادیب فرصت داشت شرایط کابینه را تا حدی تغییر بدهد و چون خودش وابستگی حزبی و قومی نداشت، به دنبال ایجاد یک دولت فنسالار بود. در این بین رویکرد آمریکا و فرانسه نسبت به لبنان و گروگان گرفتن اقتصاد، معیشت و سیستم مالی و بانکی برای حذف حزبالله از ساختار سیاسی و تشکیل کابینهای یکدست و در خدمت غرب بود. در این بین فشارهایی که از سوی جریان 14 مارس و افرادی مثل نواف سلام، نجیب میقاتی و فؤاد سنیوره علیه مصطفی ادیب صورت گرفت و همراهی برخی نمایندگان پارلمان با این جریان، سبب شد ادیب در تشکیل کابینه شکست بخورد. بنابراین دلیل اصلی این شکست را باید در موضع 14 مارس و جریانالمستقبل به رهبری سعد حریری دانست. از این رو مصطفی ادیب 5 مهرماه به این نتیجه رسید که استعفا کند و با حضور در کاخ بعبدا این موضوع را به رئیسجمهور میشل عون اعلام کرد. پر واضح است برقراری وضعیت بیدولتی در لبنان یک سناریوی آمریکایی- سعودی- صهیونیستی است که تداوم آن بیش از همه منافع رژیم صهیونیستی را تامین میکند. این سناریو در یک چشمانداز وسیعتر حاکی از این است که آمریکا و جریانهای سیاسی وابسته به آن در لبنان درصدد حفظ وضعیت بیدولتی در این کشور و برداشت منافعی که از کنار این وضعیت حاصل میشود هستند. در بعد داخلی این وضعیت منجر به افزایش نفوذ لابیهای فساد و سوءاستفادههای مالی خواهد شد که جامعه لبنان را ضعیفتر و اوضاع را آشفتهتر خواهد کرد. در بعد منطقهای نیز تداوم وضعیت بیثباتی در لبنان فرصتی به رژیم صهیونیستی خواهد داد تا این رژیم در بحبوحه بحران کرونا و اعتراضات داخلی در سرزمینهای اشغالی تمرکز کمتری برای تهدیدات احتمالی در مرزها بگذارد. از سوی دیگر سخنان اخیر سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان مبنی بر اینکه آمریکاییها در تلاش برای احیای گروه تروریستی داعش در منطقه هستند نیز نشان میدهد ایالاتمتحده قصد دارد با دامن زدن به بیدولتی در لبنان بخشی از توان حزبالله را صرف مبارزه حزبالله با ناامنی داخلی و در پی آن فضا را برای فعالیت مجدد گروههای تروریستی در منطقه باز کند. در این بین نباید از نقش فرانسه نیز در این سناریو غافل ماند. پس از سفر امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه به لبنان پس از انفجار بندر بیروت اخبار مثبتی از رابطه وی با حزبالله و دیدارش با نماینده دبیرکل حزبالله در رسانهها مطرح شد اما دخالتهای مکرون در سفر دومش مسیر تحولات را به سمت دیگری تغییر داد؛ نکتهای که شخص سیدحسن نصرالله نیز به آن اشاره کرد. دبیرکل حزبالله در سخنان اخیرش گفت: «ما تصور میکردیم بر اساس قوانین دموکراسی باید میزان تقسیم قدرت در لبنان بر اساس تعداد حضور نمایندگان در پارلمان باشد اما آقای مکرون به دنبال این است که بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی- اجتماعی لبنان را که مقاومت هستند و در دو حزب امل و حزبالله فعالیت میکنند نادیده بگیرد». هر چند چهره واقعی مکرون در گذشته و در سفر اولش به لبنان هم برای برخی تحلیلگران سیاسی از جمله حزبالله مشخص بود که وی در حال انجام یک مأموریت آمریکایی است، این موضوع در صحبتهای اخیر آقای مکرون بخوبی روشن شد. قدر مسلم اینکه آمریکا و فرانسه در یک سناریوی از پیش طرحریزی شده به دنبال ناامید کردن مردم و گسست جامعه لبنان به منظور حمایت از رژیم صهیونیستی بودند. اما آنچه مشخص است اینکه توان جریان مقاومت و آیندهنگری این جریان سبب خواهد شد این سناریو نیز مانند توطئههای قبلی صهیونیستها بینتیجه بماند.
* کارشناس غرب آسیا
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|