|
تأثیر حملات موشکی- پهپادی یمن به تأسیسات نفتی عربستان بر سرنوشت جنگ
آرامکو پاشنه آشیل سعودی
گروه بینالملل: 6 سال پس از تجاوز نظامی عربستان و متحدان آن در قالب ائتلاف عربی به یمن، اکنون بر همگان ثابت شده که شکست عربستان در یمن حتمی است. در این بین علاوه بر تاثیر نبردهای زمینی و به اصطلاح کلاسیک ارتش و کمیتههای مردمی یمن در جبهههای نبرد بر عقب راندن سعودیها، سلسله عملیاتهای یگان موشکی یمن در هدف قرار دادن مناطق نظامی و اقتصادی در عمق خاک عربستان تاثیر بسزایی در به شکست کشاندن آلسعود داشته است. نکته قابل تأمل اما در رابطه با عملیاتهای پهپادی - موشکی یمنیها انتخاب اهدافی است که صدمه و وارد آوردن خسارت به آن تاثیر بسزایی در توان اقتصادی عربستان و جلب کردن نظر جامعه جهانی داشت. نابود کردن تاسیسات آرامکو در مناطق مختلف عربستان علاوه بر اینکه منجر به کاهش تولید نفت شده، توان اقتصادی عربستان را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
* تأثیر حمله به آرامکو در موازنه یمنی علیه عربستان
به گزارش «وطنامروز» به نقل از پایگاه یمنی «الخبر الیمنی»، برای دومینبار طی کمتر از یک هفته، نیروهای صنعا، غول نفتی «آرامکو» را در عمق خاک سعودی هدف قرار دادند. اما بهراستی هدف صنعا از این اقدام و تمرکز بر هدف قرار دادن تاسیسات این شرکت نفتی چیست؟ پایگاه «الخبر الیمنی» در این باره نوشت: «در جدیدترین عملیات تهاجمی نیروهای صنعا در عمق خاک سعودی، سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن از هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو در «جازان» با ۷ موشک بالستیک از مجموع ۱۱ پهپاد و موشک بالستیک استفاده شده در این عملیات، خبر داد». در ادامه این گزارش آمده است: آرامکو که ستون فقرات اقتصاد عربستان سعودی است، در جازان تاسیسات راهبردی متعددی دارد که مهمترین آنها پالایشگاه جازان است. این پالایشگاه روزانه نزدیک به ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام سنگین عربی را که به قیمت بالایش معروف است، تولید میکند. پالایشگاه جازان که سال ۲۰۱۸ تکمیل شد، وجه دیگر آرامکو پس از تاسیسات این شرکت در منطقه صنعتی «الجبیل» بود. تصاویری که تاکنون از جازان رسیده، بیانگر آتشسوزی مهیب و وارد آمدن خسارات مالی بالا به این تاسیسات است که احتمالا به توقف کوتاهمدت فعالیت این پالایشگاه منجر خواهد شد. نیروهای صنعا در این ماموریت از سامانه موشکی جدیدی از نوع «سعیر» در کنار پهپادها برای غیرفعال کردن سامانه پدافندی پاتریوت استفاده کردند؛ امری که بیانگر وارد آمدن خسارات زیاد چه در تاسیسات آرامکو و چه درسامانه پدافندی است که قادر به رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای یمنی نیست. بنا بر این گزارش، حمله به آرامکو در عملیات اخیر، در ادامه حملات چند روز پیش صنعاست که طی آن با ۱۷ پهپاد و موشک بالستیک، عمق خاک سعودی هدف قرار گرفت؛ عملیاتی که «سیام شعبان» نام گرفت و به گفته سخنگوی نیروهای مسلح یمن، تمرکز اصلی عملیات روی هدف قرار دادن تاسیسات آرامکو در الجبیل و جده بود. بنا بر این تحلیل، صنعا از آغاز حملات هوایی در عمق خاک سعودی که در پاسخ به تشدید حملات هوایی ائتلاف سعودی علیه مأرب و سایر استانهای یمن انجام میداد، صرفا روی حمله به اهداف نظامی مانند فرودگاه أبها، فرودگاه ملک خالد در خمیسمشیط و سایر پایگاههای نظامی در جازان و ریاض متمرکز بود اما اکنون، روی حمله به اهداف اقتصادی مانند شرکت آرامکو متمرکز شده است. بهراستی هدف از این اقدام نیروهای یمنی چیست؟ برای عربستان سعودی، آرامکو بزرگترین منبع درآمد ملی و ستون فقرات اقتصاد این کشور است. به اعتقاد کارشناسان روس، هدف قرار گرفتن تاسیسات این شرکت به معنای محدود کردن توانمندیهای ریاض برای تامین عملیاتهای آن است. بنا بر این گزارش، از نظر صنعا، هدف قرار دادن آرامکو در این زمان، پیامهای زیادی به همراه دارد. نخست اینکه، این حمله در پاسخ به محاصره تحمیلی سعودیها و توقیف کشتیهای سوخت و جلوگیری از ورود آنها به بندر الحدیده از بیش از یک سال پیش است. ضمن اینکه ریاض حاضر به جدا کردن بعد انسانی از ابعاد سیاسی و نظامی نیست و برای تحقق اهداف و دستاوردهای سیاسی خود پس از شکست نظامی، همچنان بر مرتبط کردن این پروندهها با یکدیگر لجاجت میورزد. هدف قرار دادن آرامکو در سایه نشانههای موجود مبنی بر ورود نیروهای صنعا به مأرب، سعودیها را مقابل یک امتحان دشوار قرار میدهد، آن هم اینکه اگر ریاض اقدام به بمباران میدانهای نفتی و تاسیسات مأرب کند، صنعا نیز همه توانمندیهای خود را علیه آرامکو به کار میگیرد. در پایان این گزارش آمده است صرفنظر از اهداف صنعا از متمرکز شدن بر حمله علیه تاسیسات آرامکو، دادههای موجود نشان میدهد این شرکت به عنوان یک شریان حیاتی سعودیها در مسیر آن است که در مرحله آتی، هدف نیروهای صنعا باشد و مهمتر از آن، این است که در صورت تداوم و تشدید حملات نظامی ائتلاف سعودی علیه یمن و تعلل در مذاکرات، این تاسیسات بهگونهای هدف موشکهای جدید یمن قرار میگیرد که آینده آن به خطر خواهد افتاد.
* ریزش سهام آرامکو و هشدار واشنگتن به اتباع خود
به نوشته پایگاه خبری «۲۶ سپتامبر»، عملیاتهای موفق نیروهای مسلح یمن در عمق خاک سعودی موجب شد واشنگتن سطح هشدار درباره سفر به عربستان سعودی را بالا ببرد و وزارت خارجه آمریکا اعتراف کند: «حملات موشکی - پهپادی هنوز تهدیدی بزرگ بویژه برای ساکنان نزدیک به پایگاههای نظامی و مناطق مرزی عربستان با یمن است». از سوی دیگر، رویترز نیز نوشت: سهام بازارهای کشورهای حوزه خلیج فارس، جز سهام آرامکو، روز پنجشنبه دارای معاملات خوبی بود و ارزش سهام این شرکت پس از انتشار اخبار مربوط به حمله موشکی به سایتها و تاسیسات آن در جازان نزولی شد. در این گزارش آمده بود: در پی تاکید سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن بر حمله موشکی - پهپادی سحرگاه پنجشنبه به مناطق حساس در شهر جازان از جمله شرکت آرامکو، سهام غول نفتی عربستان آرامکو (۲۲۲۲.SE)؛ 3/0 درصد سقوط کرد. از سوی دیگر منابع مختلف تایید کردند که این عملیات موجب بروز آتشسوزی در 5 مخزن تولید فرآوردههای نفتی آرامکو شد.
* حمایت نظامی آمریکا از عربستان با پرچم یونان
طی 3 سال گذشته عملیاتهای مکرر یگان موشکی یمن آسمان عربستان را به ناامنترین منطقه خاورمیانه تبدیل کرده است. موشکها و پهپادهای یمنی در 3 ماه گذشته نقاط حساس نظامی و اقتصادی در عمق خاک عربستان را هدف گرفتهاند. در این شرایط با تغییر دولت در آمریکا، جو بایدن، رئیسجمهور این کشور با هدف تطهیر خود و اعضای کابینهاش از شراکت در جنایات عربستان علیه غیرنظامیان یمن، اعلام کرد این کشور پشتیبانی لجستیک و نظامی از عربستان در یمن را متوقف خواهد کرد. جدا از اینکه تجاوز عربستان به یمن سال 2015 و در دوران معاونت بایدن در دولت اوباما صورت گرفت و دولت وقت آمریکا و دولت بعدی آن حمایت کاملی از عربستان داشتند، اطلاعیه دولت جو بایدن در رابطه با توقف حمایتهای نظامی از عربستان در جنگ یمن از همان ابتدای انتشار محل بحث بود، چرا که ماهیت رابطه آمریکا و عربستان به نحوی است که ایالات متحده به دنبال تضعیف سعودی نیست. نمونه بارز این اتفاق نیز در رابطه با قتل جمال خاشقجی و عدم تحریم بنسلمان، ولیعهد عربستان بود. از این جهت است که عدم حمایت آمریکا از عربستان در جنگ یمن در نگاه کارشناسان و تحلیلگران مسائل منطقه چندان جدی گرفته نشد. بر همین اساس دیروز رسانهها از همکاری نظامی یونان با عربستان در زمینه تامین امنیت تاسیسات نفتی آرامکو با استقرار سامانه پاتریوت به عنوان شناختهشدهترین سامانه پدافند هوایی آمریکایی خبر دادند. با توجه به روابط نظامی آمریکا و یونان و اهمیت تعاملات نظامی در نظم امنیتی جهان، بدون شک توافق یونان و عربستان بدون چراغ سبز آمریکا انجام نشده است. روز گذشته یک منبع نظامی سعودی به وبگاه «ویکی لیکس السعودیه» گفت، ریاض و آتن در آستانه امضای یک توافق نظامی برای حمایت از تأسیسات نفتی سعودی از این دست حملات هستند.
وی افزود یک هیأت نظامی از یونان به منظور نهایی کردن این توافق هفته جاری وارد ریاض خواهد شد. این منبع نظامی تصریح کرد توافق مذکور شامل استقرار سامانه پاتریوت در داخل تأسیسات نفتی عربستان سعودی و استقرار نیروهای یونانی در این تأسیسات است. منبع مذکور در ادامه تصریح کرد انتظارمیرود یونان از تجهیزات نظامی آمریکایی در عربستان سعودی کمک بگیرد.
***
ارتش یمن مأرب را از چند جهت محاصره کرد
منابع خبری روز شنبه درباره آخرین تحولات میدانی در استان مأرب گزارش دادند روند عملیاتهای نظامی در این استان به گونهای پیش میرود که پس از پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی یمن به سمت پایگاه نظامی «صحن الجن» و تسلط بر رشتهکوههای «البلق القبلی»، نیروهای صنعا برای محاصره مرکز استان از ورودیهای غربی و جنوبی حرکت کردهاند. روزنامه «الاخبار» در این باره گزارش داد ارتش و کمیتههای مردمی یمن زمام نبرد را در اطراف شهر مأرب به دست گرفتهاند و مطابق نقشههای نظامی خود برای کاهش تلفات در حال عقب راندن نیروهای «عبد ربه منصور هادی» رئیس دولت مستعفی یمن هستند. این روزنامه لبنانی با اشاره به اینکه نیروهای صنعا در حال هدایت عملیات از غرب مأرب به جنوبیترین نقطه آن هستند، مطابق روند این درگیریها و پیشروی روز گذشته نیروهای صنعا از جهت غرب و شمال غرب به سمت پایگاه نظامی «صحن الجن» از محورهای «حقن»، «جبل الدشوش» و «حمه الدیره» و همچنین تسلط بر رشتهکوههای «البلق القبلی» پس از گذشت ۲ هفته از عقبنشینی محدود برای جلوگیری از تلفات انسانی در پی بمباران دیوانهوار جنگندههای ائتلاف سعودی و کشاندن تعداد زیادی از نیروهای منصور هادی به سوی خود، خبر داد نقشه محاصره شهر از ۲ ورودی غربی و جنوبی مأرب در حال عملی شدن است. الاخبار مینویسد طی روز گذشته، نیروهای صنعا توانستهاند الطلعه الحمرا را از چند جهت تحت محاصره خود درآورند و جبههای دیگر از «حمه الحجیلی» به سمت الطلعه ایجاد کنند که به گفته این روزنامه، این اقدام میتواند نیروهای هادی را در برابر ۲ گزینه قرار دهد؛ تسلیم شدن در برابر ارتش و کمیتههای مردمی یمن یا انتخاب فرسایش توان نظامی آن هم بدون وارد شدن هیچ گونه تلفات به نیروهای صنعا؛ نیروهایی که به استثنای تپههای «البس» و «المصاریه»، اکنون کنترل مواضع و تپههای جبهههای اطراف مأرب را به دست گرفتهاند. طبق این گزارش، پیشرویهای جدیدی که نیروهای صنعا سحرگاه روز گذشته، در رشته کوههای البلق القبلی از سمت منطقه «الزرو» و پشت سد مأرب (جنوب غرب مرکز استان) داشتند، حاکی از آن است که این نیروها در حال محاصره ورودیهای شهر از چند جهت (غرب، شمال غرب و جنوب) هستند تا اینگونه زمینه را برای تسلط بر «الطلعه الحمرا» و تپه «المصاریه» و پیشروی به سمت مرکز استان از ۲ جهت غرب و شمال غرب فراهم کنند. الاخبار مینویسد سیطره ارتش و کمیتههای مردمی یمن بر بخشهای گستردهای از کوههای البلق باعث خواهد شد پادگانهای باقیمانده شهر زیر آتش این نیروها قرار گیرد و آنها را به تسلط بر تپه المصاریه که البلق القبلی مشرف بر آن است، نزدیک کند.
ارسال به دوستان
مجلس قدرت مذاکره را بازگرداند
دکتر عباس مقتدایی*: مجلس یازدهم نشان داد در حفظ منافع ملت قاطعیت لازم را دارد؛ تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران، دستاوردی بود که به واسطه آن دست دولت مجددا پر شد و ملت ایران بر اساس این قانون، دارای قدرت بیشتری در اقدام راهبردی شده است.
ما اکنون از یک سو شاهد آن هستیم که این قانون دستاوردهای قابل توجهی برای ملت داشته است و هر روز بر دستاوردهای آن که حاصل دوراندیشی مجلس بود، اضافه میشود و از سوی دیگر شاهدیم که مماشات دولت با کشورهای غربی در حال تضعیف این قاطعیت برآمده از مصوبه مجلس است و توقع آن است که آقای روحانی به این روند کاهنده قدرت کشور خاتمه دهد.
ما در مصوبه مجلس تصویب کرده بودیم ایران از 5 اسفند به اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی خاتمه دهد چون تحریمها برداشته نشده است اما عملا فرصتی که دولت به کشورهای بدعهد و آژانس داد، نشان از این داشت که بنا بر حراست از قانون مجلس را ندارد. البته مجلس نظارتهای خاص خود را دارد و بارها تأکید کرده عدم دقت دولت در اجرای مصوبه پذیرفته نیست؛ به دولت مستقیم و غیرمستقیم گفتهایم در مساله برجام رفتارهای گام به گام وجود ندارد چون ما قبلا گامهای خود را برداشتهایم و به تعهدات خود نقداً عمل کرده و بدعهدی دشمن را در عمل دیدهایم. به همین دلیل، اینکه آمریکا اعلام کند من از برجام خارج میشوم و بعدا اعلام کند دوباره به برجام وارد میشوم، این نوعی امتیاز دادن به یک کشور بدعهد و بدرفتار است. بنابراین اینکه امروز غربیها اعلام کنند برای آزادسازی پول ایران مذاکره میکنیم یا آمریکاییها بگویند به کره اجازه میدهیم یک میلیارد از اموال شما را آزاد کند، «بدعهدی روی بدعهدی» است، زیرا بنا بر این بود که تحریمها لغو شود نه اینکه اموال و داراییهای ایران، آن هم به صورت قطرهچکانی آزاد شود و پذیرش این امر از سوی دولت و وزیر امور خارجه یعنی نادیده گرفتن عزت ملت ایران.
در هر صورت اقدامات کنونی دولت به نظر میرسد شائبههای تبلیغاتی و تأثیرگذاری بر انتخابات دارد تا رعایت تام و تمام منافع ملت ایران.
ما دیدیم در عمل بایدن و ترامپ تفاوتی ندارند و اتفاقا همین موضوع درباره آقای روحانی هم قابل مشاهده است، دکتر روحانی هم نشان داد تجربه را به عنوان یک موضوع مهم در نظر نمیگیرد. ما نباید از یک سوراخ ۲ بار گزیده شویم.
آمریکاییها تحریمها را متوقف نکردند، موانع پیش پای صادرات نفتی و غیرنفتی را برنداشتند و چون اینچنین نکردند، ما نباید مجددا به بدعهدان فرصت دهیم یا به آنان اینگونه وانمود کنیم که هر چه شما انجام دهید، ما با شما همراه هستیم.
در هر صورت ایران تعهدات خود را انجام داده و بارها آژانس اجرای این تعهدات را تایید کرده است، بنابراین دولت نباید مانع اجرای مصوبه مجلس شود.
5 خردادماه پایان توافق ۳ ماهه ایران با آژانس است و آقای روحانی نباید همانگونه که در ابتدای دولت تلاش کرد 100 روزه اقداماتی را انجام دهد که بعدها مشخص شد شتابزده عمل کرده است، اکنون هم در 100 روز مانده به پایان دولت، همان اشتباه قبلی را تکرار کند و از هول حلیم در دیگ بیفتد.
ماده 7 قانون اقدام راهبردی، تکلیف را مشخص کرده؛ مجلس تصمیمگیرنده است و دولت باید به این نکته توجه کند که حتی رفع محدود تحریمها در تناقض با منافع کلان ملت ایران است. ما باید به فکر خاتمه تحریمها و لغو کامل آنها و صیانت از حقوق ملت باشیم.
با روش رفتاری دولت، عملا یک سال بعد از خروج آمریکا، در برجام ماندیم. اروپا با توجه به روحیهای که دولت فعلی ایران داشت، به تضمینهایی که داده بود، عمل نکرد و قانون مجلس پس از ۲ سال بدعهدی، به کمک دولت آمده است.
مجلس هیچگاه دریچه دیپلماسی را نبسته است، در عین حال عملا دست دولت را برای آنکه بتواند در مذاکرات برتری داشته باشد، باز کرد. به عنوان مثال مجددا غنیسازی 20 درصد را احیا کرد، مجوز استفاده از سانتریفیوژها را داد و قدرت ایران را برای اقدامات راهبردی افزایش داد. حالا هم غنیسازی 60 درصدی، اروپا و آمریکا را به دست و پا انداخته است. توقع آن است که مذاکرهکنندگان ایرانی در جلسات وین بیش از هر چیز به فکر صیانت از منافع ملت ایران باشند نه اینکه به فکر دلجویی باشند یا مطابق سلیقه غربیها عمل کنند. غربیها در عمل نشان دادهاند تضعیف ایران را برنامهریزی میکنند و خواهان تقویت شدن ایران و دستیابی ما به منافعمان نیستند.
* نایبرئیس اول کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از تجربه بازار سرمایه در سال 99 و چشمانداز سال 1400 گزارش میدهد
بورس در پی اعتمادسازی
گروه اقتصادی: بازار سرمایه سال 99 روزهای پرنوسانی را تجربه کرد. در حالی که شاخص کل بورس در ابتدای سال 99 در محدوده 500 هزار واحد قرار داشت، پس از طی روندی صعودی، از مرز 2 میلیون واحد در اواخر مردادماه هم فراتر رفت. پس از آن شاخص بازار ناگهان تغییر جهت داد و روند نزولی شدیدی به خود گرفت. روند نزولی بازار سرمایه به حدی بود که شاخص کل به کانال یک میلیون و 100 هزار واحد هم سقوط کرد. این روند موجی از نگرانی را در میان سهامداران حقیقی بویژه جدیدالورودها ایجاد کرد و حتی اعتراضهایی هم در همین رابطه شکل گرفت. افت شدید شاخص کل البته گمانهزنیهایی مبنی بر دستکاری عمدی دولت در این بازار با هدف جبران کسری بودجه را هم میان بخشی از سهامداران ایجاد کرد. فرضیه نقش داشتن دولت در نوسانات بازار سرمایه بویژه پس از افت چشمگیر ارزش صندوق پالایش یکم قوت گرفت. دولت با فروش ۲ صندوق سرمایهگذاری قابل معامله (ETF) به نامهای «دارا یکم» و «پالایش یکم» حدود 20 هزار میلیارد تومان درآمد نصیب خود کرد. دولت همچنین از محل مالیات بر نقل و انتقال سهام حدود 17 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرد. این ارقام نشان میدهد بازار سرمایه در سال 99 اگر برای سهامداران حقیقی مطلوب نبوده اما برای دولت شیرین بوده است.
گذشته از نوسانات بازار سرمایه در سال گذشته، آزادسازی سهام عدالت دیگر موضوع مهم این بازار بود. اردیبهشتماه سال گذشته بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی طی نامهای به رئیس دولت با پیشنهاد وی مبنی بر آزادسازی سهام عدالت موافقت کردند. پس از این بود که روند آزادسازی سهام عدالت آغاز شد. این روند اما آنچنان که انتظار میرفت، پیش نرفت. هنوز اکثر سهامداران عدالت قادر به فروش سهام خود نیستند. با این حال پس از گذشت چند ماه از شروع فرآیند آزادسازی، دولت وعده اعطای اعتبار خرید با پشتوانه سهام عدالت داد. با این حال هنوز بسیاری از سهامداران آگاهی چندانی از جزئیات این طرح ندارند.
این مسائل و برخی مسائل دیگر، حواشی و سوالات بسیاری را در اذهان مردم و کارشناسان شکل داد تا جایی که جمعهشب گذشته رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با حضور در یک شبکه اجتماعی، توضیحاتی در رابطه با وضعیت این بازار و برنامههای آتی ارائه کند. محمدعلی دهقاندهنوی در این نشست مجازی به برخی سوالات و ابهامات در رابطه با بازار سرمایه پاسخ داد.
* دولت باید به قولهای داده شده به بازار سرمایه عمل کند
رئیس سازمان بورس در رابطه با وعده دولت مبنی بر حمایت از بازار سرمایه، گفت: وقتی که سهامداران و مردم دیدند قولی که داده شده، بدرستی انجام نشده است، بیش از آنچه که بازار سرمایه اثر مثبت ایجاد کرده بود، اثر منفی در میان مردم ایجاد کرد و حتماً باید قول دولت ایفا شود؛ من هم این موضوع را از طریق صندوق توسعه ملی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی دنبال کردم که حتماً باید این پول از صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه روانه شود.
به گفته دهقاندهنوی، نرخ سود بانکی که در شبکه بانکی کشور اعمال میشود، یکی از عواملی است که میتواند جریان نقدینگی را بین بازارهای مالی کشور تنظیم کند، بنابراین این نرخ باید به نحوی تنظیم شود که بازار سرمایه و بازار پول در کنار هم و هر ۲ بتوانند روند مناسبی داشته باشند؛ این در حالی است که نرخ سود بالا برای هر ۲ بازار سم است.
وی افزود: نتیجه افزایش نرخ سود بانکی، افزایش هزینه مالی بانکها خواهد بود و ساختار بانکها را دچار مشکل میکند.
دهقاندهنوی گفت: نرخ سود مصوب شورای پول و اعتبار ۱۸ درصد است، هم بانکهای دولتی موظف هستند نرخ سود را رعایت کنند و هم بازار سرمایه و بانکهای خصوصی، باید آن را رعایت کنند؛ این در حالی است که نرخهای مصوب شورای پول و اعتبار باید رعایت شود لذا تلاش داریم نرخ سود را به نرخهای خود برگردانیم که نتیجه آن به بازار سرمایه برگردد.
* چه مواردی در سال ۱۴۰۰ به بازار سرمایه کمک خواهد کرد؟
دهقاندهنوی گفت: در حجم تأمین مالی که از بازار سرمایه انجام شده، سهم دولت زیاد است اما باید به اجزای این ارقام هم نگاه کرد و آن را با سالهای گذشته مقایسه کرد. انتشار اوراق به ۳۶ هزار میلیارد تومان از سوی شرکتها رسیده که ۴ برابر رقم منتشرشده سال قبل است؛ این در حالی است که در بحث افزایش سرمایه حدود ۲۴۰ هزار میلیارد تومان افزایش تأمین مالی سرمایهای صورت گرفته است؛ اگر چه بیش از ۹۰ هزار میلیارد تومان افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی بوده است.
وی افزود: ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از این رقم از محل مطالبات و آورده نقدی و سودهای انباشته بوده است، یا در بحث تأمین مالی سرمایهای عرضه اولیهها به نحوی پیش رفته که سهامدار عمده بخشی از سهام خود را فروخته و صرف تشکیل سرمایه کرده است؛ این در حالی است که شرکتها باید از طریق صرف سهام، سهام جدید را عرضه اولیه کنند که این فضا را سال ۱۴۰۰ پیش رو داریم.
دهقاندهنوی افزود: به تشکیل سرمایه در کشور نیز باید کمک شود و البته رسالت بازار سرمایه نیز همین است و باید بازار اولیه را تقویت کرد، چرا که منافع آن به بازار سرمایه باز خواهد گشت.
* بازارگردانی باید اصلاح شود
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار گفت: بازارگردانی یک موضوعی است که سال گذشته به دلیل فضای خاص آن سال به آن توجه شده و به عنوان یک نیاز فوری تشخیص داده شده است، البته اشکالاتی دارد که اگر برطرف شود، بیش از ۵۰۰ صندوق بازارگردانی داریم که زمینه لازم برای اصلاحات دارند. پس باید مسیر آنها را هموار کرد و برای آینده بازار سرمایه کار مفید انجام داد.
وی افزود: در مقاطعی از حقوقیهای بازار و بانکها کمک خواسته شد تا بخش تقاضا را تقویت کنند، پس این را باید در چارچوب مسؤولیتپذیری ناشران نسبت به بازار بسنجیم. اینطور نیست که یک ناشر و کسی که دنبال تأمین مالی است، در مواقع خوب افزایش سرمایه و انتشار اوراق کند و تأمین مالی نماید اما در مواقع فرود کمک بازار نکند؛ نباید در حالتهای انقباض و انبساط در رفتار ناشران، تغییر را مشاهده کنیم.
* تلاش داریم اخذ مجوز برای افزایش سرمایه را برداریم
دهقاندهنوی گفت: باید برای افزایش سرمایه نیازی به چارچوب دریافت مجوز از سازمان نداشته باشیم و مانعزدایی، برنامه حتمی سازمان است، ضمن اینکه یکی از برنامههای ما که به تقویت اعتماد در بازار و شکلگیری بازار شفاف کمک میکند، این است که باید جریان اطلاعات از نظر زمان و کیفیت اطلاعات بسیار شفاف باشد؛ شرکتهای مشاورهای با تحلیل وضعیت شرکتها، وضعیت سود را اعلام کرده بودند که این الگوی خوبی است که برای سال ۱۴۰۰ این الگو یعنی تحلیل سناریوی سود بر اساس متغیرهای اصلی و تأثیرگذار بر جریان سود شرکت را داشته باشیم.
وی افزود: اینطور سهامداران بر اساس پیشبینی خود میتوانند به ارزندگی و سودآوری سهام خود پی ببرند. تلاش داریم نقشی هم برای شرکتهای مشاور سرمایهگذاری و تحلیلگرها در نظر بگیریم.
* باید تسهیلات بانکی برای خرید سهام را آزاد کنیم
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار درباره موضوع تسهیلات بانکی در قبال سهام اعلام کرد: اکنون محدودیت زیادی در سیستم بانکی تحت این عنوان وجود دارد که تسهیلات نباید برای خرید سهام داده شود اما به نظر میرسد اول باید به این موضوع ورود پیدا کرده و این را در اذهان سیاستگذار و قانونگذار روشن کنیم که تسهیلات برای خرید سهام و فعالیت در بازار ثانویه اثر قابل توجهی روی تشکیل سرمایه در اقتصاد خواهد داشت و این مانع باید به طور کلی برداشته شود و برای مردم عادی و سهامداران عادی و کارگزاران و هلدینگها و فعالان حقیقی و حقوقی که بخواهند از تسهیلات بانکی برای خرید سهام استفاده کنند، این راه را باز کنیم.
وی افزود: بر اساس دستورالعملی که در گذشته درباره کارگزاریها تهیه شده، یک سرمایه خیلی بالایی از جمله ۲۰۰ میلیارد تومان برای ورود کارگزاریهای جدید اعلام شده بود؛ در حالی که سرمایه کارگزاری باید تابعی از حجم فعالیت و داراییهای کسانی باشد که با آن کارگزاری کار میکنند لذا باید برای کارگزاریهای جدیدی که میخواهند وارد بازار شوند، سرمایه در سطح کمتری قرار دهیم ولی متناسب با افزایش فعالیت باید سرمایه را بالا ببرند.
* اگر کسی منافع سهامداران را تضییع کند، اعلام جرم میکنیم
وی افزود: درباره قیمتگذاری، یکی از خواستههای ما این است که اولا تا حد امکان قیمتگذاری وجود نداشته باشد و اگر هم این اتفاق قرار است رخ دهد، یک پای مهم قضیه باید سازمان بورس باشد؛ نمیتوان درباره منافع سهامداران صحبت و تصمیمگیری کرد ولی سازمان بورس حضور نداشته باشد.
دهقاندهنوی گفت: این حضور، حضوری است که به اقتصاد و تولید کمک میکند و نتیجه مثبتی برای اقتصاد کشور خواهد داشت؛ یکی از ابزارهایی که ما داریم و در آینده نیز اگر موانع بیشتر بخواهند برای ما ایجاد کنند، اعلام جرم کردن است که میتواند از سوی سازمان بورس مورد پیگیری قرار گیرد.
* بیش از یکچهارم درآمد مالیاتی دولت، از بازار سرمایه است
دهقان دهنوی، میزان مالیات نقل و انتقال را قابل توجه دانست و گفت: بخشی از این مالیات باید در اختیار صندوق تثبیت بازار یا توسعه بازار قرار گیرد تا در خدمت بازار باشد، چرا که این موضوع به استمرار درآمد مالیاتی دولت از بازار سرمایه منجر میشود؛ این در حالی است که در ماههای ابتدایی ۹۹ شرکتهایی که در بازار سرمایه حضور دارند، ۲۸ هزار میلیارد تومان مالیات تعهدی داشتهاند که تا پایان سال نیز بیشتر میشود و بیش از یکچهارم کل مالیاتی که از سوی دولت اخذ میشود، از طریق بازار سرمایه بوده است.
وی افزود: فضای مجازی در دنیای جدید اهمیت بالایی دارد و برای ما در بازار سرمایه نیز حائز اهمیت است، پس باید از این ابزارها استفاده کرد، همچنین بخشهای مختلف بازار از جمله ناشران و فضای مجازی باید مسؤولیتپذیری داشته باشند!
* مسیر برداشتن محدودیت دامنه نوسان هموار خواهد شد
رئیس سازمان بورس اعلام کرد: درباره دامنه نوسان در کانالها و محیطهای فضای مجازی این بحث وجود دارد، البته باید به این نکته توجه داشت که محدود کردن دامنه نوسان برای بلندمدت نه امکانپذیر است، نه کار خوبی است، ما هم به دنبال آن نیستیم. آن کاری که درباره محدودکردن دامنه نوسان انجام شد، کار موقت است. دهقاندهنوی گفت: روندهای آینده اقتصاد در آن مقطعی که تصمیم گرفتیم زیاد بود و سهامداران احتیاج به فرصت مناسبی برای تحلیل بیشتر نسبت به موقعیت خود داشتند که این محدودیت را ایجاد کردیم اما الان فضای نااطمینانی کاهش مییابد و فعالان اقتصادی میتوانند با اعتماد بالاتری نسبت به پدیدههای اقتصادی و اجتماعی که میتواند بازار را تحت تأثیر قرار دهد، تصمیمگیری کنند، پس فرصت خوبی ایجاد شده است.
وی افزود: مسیر برداشتن محدودیت دامنه نوسان در شورای عالی بورس مشخص است و به صورت تدریجی دامنه نوسان را به سمت متقارن خواهیم برد و بیش از آنچه قبلا بوده اگر مسیر مهیا باشد، افزایش خواهیم داد. این سیاست کوتاهمدت به این ترتیب اصلاح خواهد شد.
* کدهای افراد نباید برای مدت طولانی بسته بماند
دهقاندهنوی گفت: در حال حاضر برخی افراد کدهایشان بسته شده است و تخلف اثبات شده ندارد، دلیلی بر بسته شدن کد آنها وجود ندارد. پس این موضوع را بررسی خواهم کرد و اگر به دلیل ظن بر دستکاری، کد دسترسی او بسته شده باشد، آن را باز خواهیم کرد. بسته شدن کد برای دادن یک اخطار است و بلافاصله باید برطرف شود.
وی افزود: اگر این حرف درست باشد که کدها برای مدت زمان بسیاری بسته میمانند، حتما اصلاح خواهیم کرد. در حال حاضر هم اعمال سلیقه در بخش بورس و فرابورس زیاد است، باید دقت بیشتری شود و اگر این موضوع وجود داشته باشد، باید شکل برخوردها را دقیقتر کرد، نه اینکه ۱۰۰ مورد برخورد انجام شده باشد و تنها ۲۰ برخورد درست باشد. این دغدغه را دنبال خواهیم کرد.
* قفل معاملات سهام در صف فروش برداشته میشود
وی در پاسخ به سوال مهر درباره قفل معاملات سهام در صف فروش، افزود: چند کار برای صف فروش داریم که اجازه انتشار اوراق برای خرید سهم از سوی هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذاری را خواهیم داشت و هم بحث افزایش تدریجی دامنه نوسان در دستور کار قرار خواهد گرفت، ضمن اینکه بازنگری در دستورالعمل رفع گره معاملاتی را در دستور کار خواهیم داشت تا نقدشوندگی بهتری را در بازار داشته باشیم. باید کاری کرد که نقدشوندگی افزایش یابد.
وی افزود: نمیتوان سیاستگذاری را معادل دستکاری فرض کرد و اگر مسؤولان بازار ابزارهای لازم را نداشته باشند، چطور میتوان از آنها انتظار فعالیت داشت. اینکه ما میگوییم محدودیت دامنه نوسان موقت است، در چارچوب اقتصاد آزاد است ولی این به معنای رهاسازی نیست.
دهقاندهنوی گفت: سازمان بورس برای ایجاد ثبات در بازار و چشمانداز درازمدت، از ابزارهای در دست خود استفاده خواهد کرد، ضمن اینکه سیاستهایی را اعمال خواهد کرد که در جهت توسعه بازار پیش رود و حتما چشمانداز به سمتی است که نقدشوندگی در بازار بالاتر رفته و مقررات تسهیل شود. این در حالی است که سال ۹۹ بیشترین تلاطمات اقتصادی را تجربه کردیم و تحریمها تشدید شد اما یکی از بزرگترین جهشهای ارزی و کرونا نیز به آن اضافه شده، ضمن اینکه نرخ سود بینبانکی بیشترین نوسانات را داشته است، پس از ناظر بازار نباید انتظار داشت که کنار بنشیند.
وی افزود: تلاش داریم سیاستهای کوتاهمدت کمتر شوند و روندهای سیاستی بلندمدت را رقم بزنیم.
* در حال یافتن راهکارهایی برای فروش سهام عدالت هستیم
وی افزود: مدتهاست که اجازه فروش سهام عدالت سلب شده و تا زمانی که ظرفیت لازم برای فروش سهام عدالت ایجاد نشود، اجازه نخواهیم داشت. به راهحلهایی فکر میکنیم و پیشنهاداتی دریافت شده، از جمله اینکه صندوقهایی ایجاد شود تا سهام عدالت متقاضیان فروش در آن قرار گیرد و ۲ دسته یونیتدار با بازدهی ثابت و دریافت باقیمانده بازدهی در آنها تعریف شود.
دهقاندهنوی گفت: سهام عدالت باید به عنوان یک ثروت برای مردم شکل گیرد و امیدواریم همواره پربازده باشد تا ثروت مردم در قالب سهام حفظ شود.
***
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفتوگو با «وطنامروز»:
مجلس برای ایجاد شفافیت در بازار سرمایه تلاش میکند
با توجه به ضرر و زیان قابل توجه بسیاری از سهامداران در بازار سرمایه، «وطنامروز» در گفتوگو با جعفر قادری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی به علل فراز و فرود بازار سرمایه در یک سال اخیر پرداخت.
قادری درباره علل نوسانات بازار سرمایه گفت: دولت با عرضه نامناسب در بازار موجب شد حباب قیمتی در سهام شرکتهای بورسی ایجاد شود که در نتیجه قیمت سهام به شکل قابل توجهی افزایش یافت و افزایش تقاضای موجود متناسب با عرضه در بازار سرمایه نبود.
نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه افزود: اعتماد سرمایهگذاران نسبت به بازار سرمایه از دست رفته است و به سختی این اعتماد بازخواهد گشت. بازار سرمایه در حال حاضر تقریبا به تعادل خود رسیده، زیرا نرخ ارز نیز روند کاهشی پیدا کرده است و اگر چه امکان رفع تحریمها وجود دارد که در نتیجه موجب افزایش صادرات و سودآوری شرکتها میشود اما به دلیل کاهش نرخ ارز، منجر به کاهش قیمت سهام خواهد شد و برآیند این ۲ مؤلفه بیانگر آینده بازار خواهد بود.
وی درباره اقدامات مجلس در راستای حفظ منافع سهامداران بیان کرد: در مجلس تلاش میکنیم عدم شفافیتها را در بازار سرمایه از بین ببریم و در جهت شفافیت بازار حرکت کنیم تا موانع پیشرفت بازار سرمایه برداشته شود و از اقداماتی که برای حفظ مصنوعی شاخص کل انجام میشود خودداری کنیم.
***
استاد دانشگاه و کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «وطنامروز»:
«دخالت دولت» عامل مهمی در بیاعتمادی سهامداران به بازار سرمایه است
استاد دانشگاه و کارشناس بازار سرمایه در تشریح علل نوسانات بازار سرمایه در یک سال اخیر، گفت: یکی از دلایل ریزش بازار، افزایش هیجانی قیمت سهام بود که موجب شکلگیری حباب در بازار سرمایه شد و سهامدار عمده، نقش قابل توجهی در این روند ایفا کرد به طوری که سهامهای دولتی از جمله پالایشگاهها میتوانستند در زمان مناسب با عرضه منطقی از ایجاد حباب جلوگیری کنند اما این اقدام را انجام ندادند.
مسعود موفقی در ادامه به «وطن امروز» اظهار کرد: یکی دیگر از دلایل این اتفاقات، عدم آموزش سرمایهگذاران تازهوارد به بورس بود که به صورت مستقیم وارد بازار سرمایه شدند و بدون توجه به ارزش بنیادین شرکتها، اقدام به سرمایهگذاری کردند؛ این اقدام موجب شکلگیری حباب در ارزش سهام بسیاری از شرکتها شد.
وی افزود: علاوه بر اینها متاسفانه بازارگردانی اشتباه در دوره صعود بازار انجام شد که این شیوه غلط در دوره ریزش بازار نیز تکرار شد. البته تصمیمات غلطی همچون دامنه نامتقارن نوسان و تلاش برای تثبیت مصنوعی شاخص هم به وضعیت حال حاضر دامن زد.
این کارشناس بازار سرمایه درباره اقداماتی که موجب بازگشت اعتماد به بازار سرمایه خواهد شد، بیان کرد: مهمترین مشکل بازار سرمایه بحث حاکمیت شرکتی است که منافع سهامدار خرد در آن رعایت نمیشود. بسیاری از شرکتها سودهای خود را مخفی میکنند یا صورتهای مالی خود را تغییر میدهند. نظام نرخگذاری در کشور منافعی را عاید سهامدار خرد نمیکند و منافع آن تنها عاید دلال و واسطه میشود. این موارد از عوامل مهم از بین رفتن اعتماد سرمایهگذاران نسبت به بازار سرمایه است.
موفقی همچنین گفت: عامل دیگر ایجاد بیاعتمادی در بازار سرمایه این است که سازمان بورس ساختاری نسبتا دولتی دارد. یعنی بسیاری از اعضای این سازمان با انتخاب دولت تعیین میشوند. این در حالی است که سازمان بورس باید یک سازمان خودانتظام باشد. برای دولتها عدد شاخص بسیار مهم است و سعی میکنند عدد شاخص را کنترل کنند و اجازه تصمیمگیریهای شجاعانه نظیر باز شدن دامنه نوسان یا ... را نمیدهند. به عنوان مثال، حدود 8 ماه است که روند اصلاح در بازار ادامه دارد. این در حالی است که اگر دامنه نوسان باز میشد، این روند طی حداکثر ۲ تا ۳ ماه به پایان میرسید و بازار به تعادل میرسید. این وضعیت و نگاههای سیاسی حاکم بر بورس جالب نیست. ما باید از تجربه سایر کشورها در مدیریت بازار سرمایه استفاده کنیم.
وی افزود: نکته بسیار مهم دیگر در این زمینه، لزوم گسترش ابزارهایی مثل اوراق اختیار معامله و اوراق آتی است که امکان معامله در بازار ۲ طرفه را برای همه فراهم میکند. در این حوزه هم متاسفانه کار چندانی نشده است. اگر این مهم انجام شود و دامنه نوسان هم باز شود، باعث میشود بازار به تعادل برسد. مسؤولان همچنین باید اجازه بدهند نهادهایی مثل صندوقها و سبدگردانها هم توسعه یابند و اینقدر به این نهادهای حرفهای سختگیری نشود. در این صورت اعتماد به بازار سرمایه بتدریج بازمیگردد.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 66327 نفر
علیه جامعه پزشکی!
روحانی در اظهارنظری عجیب درباره واکسن انگشت اتهام را به سمت جامعه پزشکی گرفت
مصطفی خدابخشی: موج چهارم کرونا در شرایطی کشور را دربر گرفت که پیش از نوروز 1400 بسیاری از کارشناسان و متخصصان حوزه پزشکی ترددهای بینشهری را عاملی مهم برای انتقال و انتشار ویروس کرونا میدانستند. با وجود مستندات علمی در این زمینه و تاکید وزارت بهداشت بر عدم انجام سفرهای نوروزی، ستاد ملی مقابله با کرونا مهر تایید بر سفرهای نوروزی زد تا ثمره این تصمیم، افزایش میزان آمار ابتلا و فوتیهای ناشی از کرونا باشد.
با این حال، دولت بدون توجه به عادیانگاری صورتگرفته از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا درباره سفرهای نوروزی، علت اصلی گسترش بیماری را عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم و ترددهای مرزی با کشور عراق دانست. این در حالی است که با وجود گذشت یک ماه از سفرهای نوروزی، دولت از موضع خود پایین نیامده و همچنان مردم را مقصر اصلی گردش ویروس در کشور میداند و نه مجوز صادر شده برای سفرها.
با گسترش ویروس کرونا در سراسر کشور و شکلگیری موج جدیدی از این بیماری، این بار دولت دست روی واکسن گذاشته تا پرونده جدیدی را در اختلاف خود با وزارت بهداشت باز کند. رئیسجمهور در این موضوع نیز به مانند عامل شیوع موج چهارم کرونا که دیگران را مقصر نامید، انگشت اتهام را به سمت جامعه پزشکی نشان گرفت و گفت: روزی که برای تهیه واکسن از روسیه و چین اقدام کردیم، برخی در فضای مجازی در این زمینه فضاسازی و تزلزل ایجاد کردند و فردی از یک تریبون اعلام کرد که «من این واکسن را نمیزنم».
از طرفی کادر پزشکی این روزها شرایط سخت و طاقتفرسایی را سپری میکند، چرا که تختهای بیمارستانی مملو از بیماران کرونایی است و لحظه به لحظه بر تعداد مبتلایان این بیماری افزوده میشود. حسن روحانی در جلسه دیروز ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه «با ویروس جدید انگلیسی در کشور مواجه هستیم که قدرت سرایتش 70 درصد بیشتر از ویروس قبلی است»، اظهار داشت: سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد شرایط در ۲ ماه گذشته نگرانکننده بوده و در این مدت، هر هفته سرایت ویروس ۲ برابر شده و حتی کشورهایی که کمتر با این بیماری مواجه بودند، با مشکلات زیادی مواجه شدند.
سخنان رئیسجمهور به نقل از سازمان جهانی بهداشت در حالی است که به عقیده کارشناسان بهداشت و جامع پزشکی، مسبب اصلی شیوع گسترده این بیماری در کشور بیتوجهی و سهلانگاریهای ستاد ملی مقابله با کرونا و در رأس آن شخص رئیسجمهور است که اواخر سال گذشته مجوز ترددهای نوروزی را بدون محدودیت صادر کرد تا این ویروس پرجنب و جوش در سراسر ایران به گردش درآید. اما رئیسجمهور به جای چارهاندیشی برای جلوگیری از افزایش شمار قربانیان کرونا و قطع تدریجی انتقال این ویروس کشنده با راهکارهای خاص کارشناسانه به برخی اظهارنظرها، واکنش نشان میدهد تا خود را از اتفاق فاحشی که بانی آن است، مبرا کند. وی افزود: معمولا در شرایط آرامش و زمانی که تعداد مرگومیرها کاهش مییابد، یک مسابقه شروع میشود؛ هر فرد میگوید «من کار درستی انجام دادم» و هر مسؤولی، نام دستگاه متبوع خود را میبرد و وقتی که شرایط سخت میشود، هر کسی میخواهد این را گردن دیگری بیندازد و هر مسؤولی میگوید «من درست عمل کردم و بخشهای دیگر بخوبی عمل نکردند»؛ وقتی مشکلی پیش میآید، همه باید دست به دست یکدیگر دهیم. ممکن است یک بخش مشکل درست کرده باشد اما باید به یکدیگر کمک کنیم؛ باید در تریبونها هم هشدار و هم آرامش باشد و نباید آرامش جامعه مختل شود.
روحانی خاطرنشان کرد: ما از آغاز مقابله با این بیماری تاکنون ۳ موج داشتیم و از ۳ موج هم عبور کردیم. بهگونهای نبوده است که این موجها سنگینتر از موجهای اروپا و دیگر مناطق باشد؛ ما در این عرصه تجربه داریم و البته موج چهارم سختتر است و باید از تجارب استفاده کرد تا از این شرایط عبور کنیم. هفتهای که در آن هستیم هفته سختی است، البته همه باید مراعات کنیم و واقعا رعایت پروتکلها به 90 درصد برسد.
رئیسجمهور گفت: روزی که برای تهیه واکسن از روسیه و چین اقدام کردیم، برخی در فضای مجازی در این زمینه فضاسازی و تزلزل ایجاد کردند و فردی از یک تریبون اعلام کرد که «من این واکسن را نمیزنم» و به دفتر من نیز نامههایی از سوی برخی پزشکان فرستاده شد و برخی میخواستند از روسیه و چین واکسن نخریم. امروز همان افراد میگویند چرا واکسن کم خریدهاید؟ تأکید کردم و خوشبختانه وزیر بهداشت هم تأیید میکند اگر شرکت معتبری که مورد تایید وزارت بهداشت ما است و توان خرید واکسن با قیمت نیمایی را دارد، مشکلی نداریم. اگر بیمارستان خصوصی، شرکت و نهادی هست که میتواند واکسن بیاورد، مشکلی ندارد اما باید نوع واکسن و چارچوب از سوی وزارت بهداشت تأیید شود.
روحانی با بیان اینکه توان خود را متمرکز میکنیم تا واکسن داخلی زودتر به نتیجه برسد، اضافه کرد: برای ما مهم است که روی پای خود بایستیم و خیلی هم امید داریم تابستان از واکسن داخلی خود استفاده کنیم. باید در ۲ ماه اول فصل بهار که روزهای پایانی آن هستیم هر چه میتوانیم از خارج واکسن بخریم و بیاوریم؛ همچنین باید 16 میلیون کوواکس را بیاوریم و همچنین از کشورهایی که با آنها قرارداد بستیم.
وی گفت: خوشبختانه تا پایان هفته جاری نزدیک به یک میلیون و 400 هزار واکسن تزریق میشود؛ گروه اولی که برای ما خیلی مهم بود واکسن را دریافت میکنند و وارد گروه دوم میشویم. اگر بتوانیم برای حدود 9 میلیون نفر که سن بالای 65 سال دارند واکسن تزریق کنیم، شرایط متفاوت خواهد شد.
* واکسن کالای تجاری نیست
در حالی این بار روحانی جامعه پزشکی را مقصر افزایش ابتلا به ویروس کرونا به دلیل جلوگیری از ورود واکسن کرونا معرفی میکند که وزیر بهداشت چند روز پیش در نشست ستاد استانی کرونا در کرمانشاه گفت: برخی فکر میکنند واکسن در جهان به حراج گذاشته شده است، در حالی که این خبرها نیست.
وی ادامه داد: ما میدانستیم که واکسن کرونا جدی خواهد بود و میدانستیم واکسن یک کالای بهداشتی یا تجاری نیست، بلکه در رابطه با کرونا، این کالا یک ابزار سیاسی در اختیار دولتها خواهد شد. به همین دلیل اقدامات خود را خیلی زود آغاز کردیم. وی درباره ورود بخش خصوصی به واردات واکسن، بیان کرد: بخش خصوصی الان در حال واردات داروی بیماران خاص است اما واکسن بهمراتب پیچیدهتر از دارو است. واکسن فرآوردهای حساس و بیولوژیک است و افراد متخصص باید آن را وارد کنند.
وزیر بهداشت افزود: ماستفروش و سیمانفروش و پلاسکوفروش میخواهد واکسن بیاورد. من در سازمان غذا و دارو بساط دلالان را جمع کردم.
* احتمال تقلب در واردات واکسن توسط بخش خصوصی
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین میگوید در شرایط فعلی، دشوار به نظر میرسد بخش خصوصی بتواند در حوزه واردات گسترده واکسن به کشور کمک کند. «مجیدرضا حریری» در گفتوگو با ایسنا گفت: در شرایط فعلی، دشوار به نظر میرسد بخش خصوصی بتواند در حوزه واردات گسترده واکسن به کشور کمک کند. وی بیان داشت: حتی در کشورهایی مانند ایالاتمتحده، انگلستان و کانادا که مظهر اقتصاد آزاد و فعالیت بخش خصوصی هستند، در حوزه واکسن، دولتها نقش محوری را ایفا میکنند. رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین تاکید کرد: واکسن موضوعی تخصصی است که با سلامت مردم ارتباط دارد و شرکتها و افرادی باید به آن ورود کنند که تجربه و صلاحیت علمی لازم را داشته باشند، در غیر این صورت احتمال کلاهبرداری و دریافت کالای نامرغوب وجود دارد.
* روحانی به بهانه رعایت پروتکلها در مجلس حاضر نشد اما مردم را به مسافرت فرستاد!
موج چهارم کرونا با شیوعی گسترده اکنون کشور را فرا گرفته است. سرعت بالای انتقال ویروس جهشیافته در حالی است که چراغ سبز ستاد ملی مقابله با کرونا درتعطیلات نوروز، آحاد جامعه را به سفر ترغیب کرد تا این ویروس کشنده در سراسر ایران به چرخش درآید. نماینده خمین در مجلس شورای اسلامی گفت: وقتی رئیسجمهور حاضر نیست به صحن علنی مجلس در موضوعات مختلف بیاید و دلیل این کار را مصوبات ستاد ملی کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی میداند، چرا اجازه داد مردم در ایام نوروز و پیش از آن به سفر بروند؟
علیرضا نظری در گفتوگو با فارس اظهار داشت: موج چهارم کرونا خسارتهای زیادی را در ادامه این شرایط به کشور تحمیل خواهد کرد اما در چرایی این موضوع مسائل زیادی مطرح است و برخی اخبار حکایت از این دارد که در پایان سال 1399 جلسات ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست شخص رئیسجمهور و مسؤولان مربوط برگزار میشد و نظرات کارشناسان اینگونه بود که باید برای جلوگیری از انتقال ویروس کار اساسی کرد اما با این حال رئیسجمهور با برخی اظهارات مبنی بر اینکه از پیک کرونا عبور کردهایم، عملا فضا را به سمتوسویی هدایت کرد که مردم خودشان رعایتکننده پروتکلهای بهداشتی باشند و زمینه مسافرت مردم به سایر نقاط فراهم بود. نماینده خمین در مجلس گفت: با اعلام نظرات رئیسجمهور در ستاد ملی کرونا در پایان سال 99 عملا مردم به مسافرت تشویق شدند و نتیجه آن موج چهارم کروناست.
* فوت 319 هموطن دیگر
شمار جانباختگان و مبتلایان به بیماری «کووید-19» در کشور رو به افزایش است. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، از 27 تا ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۱ هزار و ۳۱۲ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۲ هزار و ۱۷۶ نفر از آنها بستری شدند. بنابراین مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۲ میلیون و ۲۱۵ هزار و ۴۴۵ نفر رسید. همچنین متاسفانه در طول ۲۴ ساعت (ظهر جمعه تا ظهر شنبه)، ۳۱۹ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۶۶ هزار و ۳۲۷ نفر در کشور رسید. بنا بر اعلام وزارت بهداشت، ۴ هزار و ۶۹۴ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» نیز بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. گفتنی است در حال حاضر ۲۵۷ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۲۹ شهر در وضعیت نارنجی، ۵۱ شهر در وضعیت زرد و ۱۱ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.
* وضعیت فاجعه است
طبق پیشبینی جامعه پزشکی، میزان مرگومیر کرونا در روزها و هفتههای آینده از میزان فعلی هم بهمراتب بیشتر میشود و واقعا وضعیت بسیار خطرناک است. عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا هشدار داد وضعیت شیوع کرونا در کشور فاجعهآمیز است، همه تختهای کرونایی بیمارستانها پر شده و آمار مرگومیر بشدت رو به افزایش است. مسعود مردانی افزود: متاسفانه روند رو به تزاید بیماری «کووید-۱۹» در کشور چشمگیر است، موارد جدید مبتلا به ویروس کرونا به میزان خیلی زیاد بیشتر شده و موارد بستری و مرگومیر به سرعت روزانه رو به افزایش است و تقریبا همه تختهای بیمارستانی و «آیسییو»های کرونا پر است.
وی درباره رنگبندی سیاه کرونایی هم گفت: رنگ سیاه در رنگبندی کرونایی شهرها تعریف نشده و اگر یک نفر چنین صحبتی را کرد نباید دیگران آن را تکرار کنند و به آن دامن بزنند، وزیر بهداشت هم اعلام کرد که رنگبندی سیاه نداریم اما میتوانیم بگوییم وضعیت بسیاری از شهرهای کشور فوق قرمز و بسیار بسیار خطرناک و فاجعهآمیز است. عضو کمیته علمی ستاد ملی کرونا ادامه داد: با توجه به وضعیت کنونی و شواهد موجود میزان مرگومیر کرونا در روزها و هفتههای آینده از میزان فعلی هم بهمراتب بیشتر میشود و واقعا وضعیت بسیار خطرناکی است. وقتی تختهای «آیسییو» بیمارستانها پر میشود معنای آن این است که تعداد بیماران دارای شرایط وخیم بیماری زیاد شده است. از بین کسانی که لوله تراشه برای تنفس مصنوعی به حلقشان میگذارند حدود ۸۰درصد فوت میکنند و این یعنی فاجعه.
***
انجام واکسیناسیون سریع در کشور با استفاده از واکسن «کوو ایران برکت»
واکسن ایرانی «کوو ایران برکت» در حال تولید انبوه است و با اتمام فاز چهارم مطالعاتی آن و تولید انبوه این واکسن در کشور، عملیات واکسیناسیون به شکل گستردهای در کشور انجام میشود. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، آخرین وضعیت این بیماری در کشور و اقدامات انجامشده جهت تامین و تولید واکسن را تشریح کرد. دکتر علیرضا رئیسی در حاشیه شصتوپنجمین جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: خوشبختانه تولید داخلی به مراحل خوبی رسیده است. واکسن شفافارمد یا همان واکسن «کوو ایران برکت» در آستانه ورود به فاز سوم است و انشاءالله اگر با موفقیت به اتمام برسد، میتوانیم از این شرکتها واکسن را به طور کامل دریافت کنیم و واکسیناسیون سریع انجام شود. رئیسی ادامه داد: واکسن مؤسسه رازی در آستانه ورود به فاز ۲ و واکسن وزارت دفاع هم که به اسم میلاد دارو نور تولید میشود در آستانه ورود به فاز 2 است. از طرفی واکسن تولید مشترک انستیتو پاستور در آستانه ورود به فاز ۳ است. واکسن سیناژر هم در مرحله اخذ تاییدیه کمیته بالینی است. این خبر خوبی است که نشاندهنده مراحل امیدوارکننده واکسن تولید داخل است و امید داریم سازمان غذا و دارو تاییدیه لازم را بر اساس کارآزمایی بالینی بدهد. امیدواریم یک یا ۲ واکسنساز از تیرماه به شکل انبوه واکسن در اختیار ما بگذارند. وی درباره میزان واکسنهای وارداتی، اظهار کرد: تاکنون حدود ۴۲۰ هزار دوز از روسیه، ۶۵۰ هزار دوز از چین، ۱۲۵ هزار دوز از هندوستان -که البته قرار بود ما از این کشور ۵۰۰ هزار دوز واکسن بگیریم که تاکنون ۱۲۵ هزار دوز تحویل داده شده است- و همچنین از کشور کرهجنوبی حدود۷۰۰ هزار دوز واکسن آسترازنکا تحویل گرفتهایم. مجموعا یک میلیون و ۸۹۵ هزار دوز واکسن در اختیار ما قرار گرفته است و چون واکسنها ۲ دوزی تزریق میشود تاکنون برای قریب به ۵۰۰ هزار نفر واکسیناسیون را انجام دادهایم و امیدواریم طی یک هفته تا ۱۰ روز آینده واکسیناسیون فاز اول شامل کادر درمان، گروهی از بیماران صعبالعلاج، سرطانی و افراد خانه سالمندان را بتوانیم انجام داده و تمام کنیم و از اواسط اردیبهشتماه وارد فاز دوم واکسیناسیون شویم. رئیسی در ادامه درباره وضعیت کرونا در ایران، گفت: همه با نگاه به اطرافیانمان میبینیم که یک یا ۲ نفر به این بیماری مبتلا هستند و این نشاندهنده بالا بودن سرعت گسترش کروناست و لازم است که مراقبتهای شدیدی در این باره داشته باشیم.
ارسال به دوستان
با پیگیریهای مجلس یازدهم قانون جدید چک به مرحله اجرا رسید
بازگشت چک به اقتصاد
محمدصادق امانی: چک، یکی از ابزارهای پرداخت است که بیشتر مردم و فعالان اقتصادی از آن به عنوان ابزار پرداخت آتی استفاده میکنند. چک این فرصت را برای فعالان اقتصادی ایجاد میکند در شرایطی که امکان تامین اعتبار و اخذ وام از نظام بانکی به آسانی نیست، با استفاده از آن، اعتبار مورد نیاز خود را تامین و با استفاده از آن نسبت به خرید یا فروش مواد اولیه و کالا اقدام کنند.
در این سالها ناکارآمدی قانون قدیم چک موجب شده بود چکهای برگشتی به میزان قابل توجهی افزایش یابد تا جایی که سال 96 تعداد و ارزش چکهای برگشتی نسبت به کل چکهای صادر شده به ترتیب به 15و 23 درصد رسید. این موضوع سبب شد اعتبار چک در میان مبادلهکنندگان بشدت کاهش یابد و خیلی از فعالان اقتصادی به دلیل نگرانی از برگشت خوردن چک از قبول آن پرهیز کنند.
* تصویب و اجرای قانون جدید چک
برای حل مشکلات مربوط به چک برگشتی، سال 97 طرح اصلاح قانون صدور چک در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و مجلس تلاش کرد با قرار دادن نوآوریهایی همچون امکان برقراری تقارن اطلاعاتی برای صادرکننده و دریافتکننده چک، لزوم ثبت اطلاعات چک در سامانه صیاد بانک مرکزی و همچنین تسهیل فرآیند صدور اجراییه برای چکهای برگشتی، نسبت به حل مشکل چک برگشتی و افزایش اعتبار چک در میان مبادلهکنندگان اقدام کند. تسهیل فرآیند صدور اجراییه نخستین گامی بود که برای اجرای قانون جدید چک برداشته شد. با انجام این کار فرآیند قضایی پیگیری چکهای برگشتی به گونهای به نفع دارندگان چک تغییر کرد که آنها به جای سرگردانی در دادگاهها میتوانستند با دریافت شناسه عدم پرداخت از شعب بانک و مراجعه به دفاتر خدمات قضایی، درخواست صدور اجراییه خود را ثبت کنند.
* الزامی شدن ثبت چکهای جدید در سامانه صیاد
با آغاز سال 1400، بانک مرکزی در راستای اجرای مرحله دیگری از قانون جدید چک نسبت به صدور دستهچکهای جدید صیادی و همچنین الزامی کردن ثبت اطلاعات چکهای جدید در سامانه صیاد اقدام کرد. بر این اساس افرادی که در سال جاری از دستهچکهای جدید نسبت به صدور چک اقدام میکنند باید تاریخ سررسید، مبلغ و اطلاعات هویتی گیرنده چک را در سامانه صیاد بانک مرکزی ثبت کنند و گیرندگان چک نیز موظفند اطلاعات ثبت شده در سامانه صیاد را رد یا تایید کنند تا به این ترتیب از کلاهبرداری یا اشتباه در فرآیند صدور و اخذ چک، جلوگیری شود. در این میان آنچه حائز اهمیت است، این نکته است که چکهایی که سال 1400 و با دستهچک جدید صادر میشوند، تنها در صورت ثبت در سامانه صیاد امکان تسویه دارند و شبکه بانکی تنها با در نظر گرفتن اطلاعات ثبت شده در سامانه نسبت به تسویه مبلغ چک اقدام میکند.
* مزایای اجرای قانون جدید چک
الزامی شدن ثبت اطلاعات هویتی چکهای جدید در سامانه صیاد، از این جهت حائز اهمیت است که بخش قابل توجهی از مزیتهای قانون جدید چک مشروط به ثبت چک در سامانه صیاد است؛ اقدامی که میتواند فرصتهای بینظیری را برای ذینفعان چک ایجاد کند. در حال حاضر یکی از مشکلات رایج پس از حوادث طبیعی یا غیرطبیعی، مفقودی چکهای افراد بر اثر حوادث به وجود آمده است. علاوه بر این سرقت چک نیز یکی از معضلاتی است که دارندگان چکهای کاغذی را تهدید میکند. در این میان ثبت اطلاعات چک در سامانه صیاد میتواند همه این مشکلات را رفع کند.
به عنوان مثال، ثبت اطلاعات هر نقل و انتقال چک در سامانههای بانک مرکزی موجب میشود در صورت مفقودی چک یا بروز اختلاف یا دعاوی حقوقی یا قضایی با توجه به الکترونیکی بودن اطلاعات، پیگیری قضایی و احقاق حقوق هر یک از طرفین با سهولت بیشتر و در زمان کمتری امکانپذیر باشد. با ثبت اطلاعات همه چکها در سامانه بانک مرکزی، فرصت دیگری هم در اختیار افراد قرار میگیرد و آن امکان استعلام آخرین وضعیت صادرکننده چک است که بر اساس آن گیرنده میتواند به اطلاعاتی شامل سقف اعتبار مجاز، سابقه چک برگشتی در ۳ سال اخیر و میزان تعهدات چکهای تسویه نشده صادرکننده پی ببرد و در صورت بدحساب بودن از دریافت چک پرهیز کند.
* وظایف بانک مرکزی برای تسهیل دسترسی به سامانه صیاد
بانک مرکزی برای دسترسی صادرکنندگان و گیرندگان چک به سامانه صیاد، راههای مختلفی از جمله برنامههای موبایلی و مراجعه حضوری به شعب بانک را در نظر گرفته است که اگر چه خوب است اما ناکافی به نظر میرسد و باید برای تسهیل دسترسی به سامانه صیاد اتصال خودپردازها به این سامانه و اطلاعرسانی پیامکی ثبت و انتقال چک نیز در دستور کار قرار گیرد. در این زمینه نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی با اشاره به جلسه اخیر این کمیسیون برای بررسی شیوه اجرای قانون جدید چک گفت: مسؤولان بانک مرکزی در این جلسه مکلف شدند برای تسهیل دسترسی مردم در نقاط مختلف کشور به سامانه صیاد، امکان ثبت، تایید و انتقال چک از مسیر خودپردازها (ATM) را فراهم آورند تا به این ترتیب مردم در روستاها هم بتوانند براحتی چکهای خود را ثبت و تایید کنند.
وی افزود: همچنین در آن جلسه مقرر شد بانک مرکزی زیرساختهای لازم برای اطلاعرسانی پیامکی به گیرندگان چک را فراهم کند تا از این به بعد در صورت ثبت اطلاعات برگه چک توسط صادرکننده یا انتقال آن، پیامکی برای اطلاعرسانی به گیرنده ارسال و از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
هماکنون عدهای سودجو و متضرر از فضای ایجاد شده، در پی ملغی کردن قانون چک هستند. این افراد با توسل به موضوع تولید، ادعا میکنند سختگیریهای اخیر درباره چک باعث شده اغلب فعالان اقتصادی چک برداشتی داشته باشند و ایضا نتوانند از بانکهای دیگر هم دستهچک بگیرند. بررسیها نشان میدهد اتاق بازرگانی اصلیترین مخالف تداوم اجرای قانون جدید چک است.
***
آثار مثبت اجرای قانون جدید چک بر اقتصاد
اگر چه هنوز قانون جدید چک به صورت کامل اجرایی نشده اما کاهش میزان چکهای برگشتی در همین مدت موجب شده است روند وصول مطالبات فعالان اقتصادی سرعت بگیرد. در این راستا رضا برادران اصفهانی، نایبرئیس کمیسیون حقوقی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران گفت: قانون جدید چک، روشی را در پیش گرفته که بر اساس آن شخص میتواند با یک دادخواست، تقاضای صدور اجراییه کند، بدون اینکه 5/3درصد مبلغ چک را به عنوان هزینه دادرسی واریز کند.
وی خاطرنشان کرد: بدین ترتیب بر اساس قانون جدید چک، مستقیما و بر اساس رای دادگاه، اجراییه صادر میشود و پس از اعلام به شخص بدهکار، او باید در مدت یک ماه مبلغ مورد نظر را پرداخت یا شرایط پرداخت را مهیا کند در غیر این صورت بر اساس ماده ۳ قانون نحوه اعمال محکومیتهای مالی، فرد بدهکار، جلب خواهد شد. بر این اساس کاهش هزینههای مبادلات اقتصادی در کنار محدودیتهای اعمالی برای صادرکنندگان چک برگشتی موجب شده است میزان چکهای برگشتی در ماههای اخیر نسبت به قبل از تصویب و اجرای قانون جدید چک کاهش محسوسی یابد. در حال حاضر آخرین آمار استخراج شده در یک سال منتهی به اول اسفند 99 نشان میدهد تعداد و ارزش چکهای برگشتی نسبت به کل چکهای صادر شده به ترتیب به 10 و 11 درصد رسیده است که این کاهش چکهای برگشتی، معنایی جز افزایش اعتبار چک ندارد.
ارسال به دوستان
دیپلماسی اورانیوم
دور جدید نشست کمیسیون مشترک برجام با حضور هیأتهای ایران و گروه ۱+۴ در وین پایان یافت
*آغاز انشاء*
گروه سیاسی: بر اساس اظهارات عباس عراقچی، طرفین مذاکرهکننده در کمیسیون مشترک برجام فعلا به اشتراکاتی در اهداف رسیدهاند و میتوانند نگارش یک متن درباره لغو تحریمها را شروع کنند.
موضع ایران درباره لغو تحریمها مشخص است. آمریکا طرف بدعهد برجام است. دولت آمریکا از برجام خارج شده است؛ تحریمهای مندرج در برجام و همینطور یک فهرست بلند از تحریمهای جدید را علیه ایران اعمال کرده است. بارها توضیح داده شد تحریمهای جدیدتر که در دولت ترامپ علیه ایران اعمال شده، به نوعی همان تحریمهای مندرج در برجام است یا با آن تحریمها همپوشانی دارد و تحت عناوین جدیدتری علیه ایران اعمال شده است.
بر همین اساس ایران اعلام کرده است هر نوع مذاکره درباره بازگشت آمریکا به برجام باید شامل این شرط اساسی باشد که همه تحریمهای مندرج در برجام و تحریمهایی که در دولت ترامپ اعمال شده، باید برداشته و لغو شود. این منطق ایران یک سویه دیگر نیز دارد و آن این است که تحریمهای اعمال شده در دولت ترامپ، خلاف ماهیت و روح برجام نیز هست و از همین رو دولت بایدن باید رویکرد سوءاستفاده از سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را کنار گذاشته و برای بازگشت به برجام، همه تحریمها را لغو کند.
دولت بایدن اما در روزهای نخست شروع به کار، تمایل چندانی برای بازگشت به برجام از خود نشان نداد. دموکراتها در زمان رقابت با ترامپ بارها نسبت به خروج او از برجام انتقاداتی مطرح کرده بودند. از همین رو این تلقی ایجاد شده بود که با شروع به کار دولت جو بایدن، واشنگتن به برجام باز خواهد گشت. با این حال بایدن و وزیر خارجهاش، بلینکن در اظهارات خود پس از حضور در کاخ سفید میلی به برجام از خود نشان ندادند.
این رفتار و این بیمیلی دولت بایدن با انتقادات دولت حسن روحانی مواجه شد و ظریف را به تکاپو انداخت، بهگونهای که وزیر امور خارجه به صورت علنی دغدغههای انتخاباتی خود و جناح متبوعش را درباره عدم تمایل آمریکا به مذاکره اعلام کرد. البته این دغدغهها در ظاهر تغییری در رفتار دولت آمریکا ایجاد نکرد.
* اورانیوم کار میکند
همه کارشناسان و افراد صاحبنظر که از نزدیک تحولات مربوط به موضوع بازگشت آمریکا به برجام را رصد کردهاند، اذعان دارند قانون اقدام راهبردی لغو تحریمها که توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب شد، یک نقطه عطف در ایجاد اضطرار برای دولت بایدن بود. بر اساس این قانون، بخش عمدهای از برنامه هستهای ایران که تعطیل و متوقف مانده بود، مجددا فعالیت خود را از سر گرفت. استفاده از ماشینهای پیشرفتهتر و تعیین سطح و حجم و ذخیره مواد غنی شده نشان داد عزم ایران برای ایجاد موازنه هستهای جدی است. تا قبل از اجرای این مصوبه مجلس، ایران بر اساس برجام برنامه هستهای خود را تقریبا تعطیل و متوقف نگه داشته بود و از آن سو، تحریمهای آمریکا علیه ایران نه تنها برداشته نشد، بلکه در دوره ترامپ این تحریمها به مراتب بیشتر هم شد. کاری که مصوبه هستهای مجلس انجام داد، تغییر این وضعیت و به عبارتی تغییر این معادله بود و توانست موازنه هستهای میان ایران و آمریکا را به وضعیت تا حدودی مطلوب بازگرداند.
نخستین نشانههای عقبنشینی آمریکا در مقابل این قانون، در ماجرای عقبنشینی آنها از صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام خود را نشان داد. پس از آن موضوع بازگشت آمریکا به برجام با سرعت بیشتری از سوی واشنگتن و 3 کشور اروپایی مطرح شد تا در نهایت این اضطرار در آمریکا منجر به تشکیل جلسات کمیسیون مشترک برجام شد. اقدام تروریستی در نطنز نیز دقیقا در راستای تغییر همین موازنه هستهای بود تا به زعم آمریکا و رژیم صهیونیستی، دست ایران در پشت میز مذاکره خالی شود اما اقدام بموقع غنیسازی 60 درصد که در ادامه قانون هستهای مجلس انجام گرفت، نشان داد بر خلاف 8 سال گذشته، سیاست ایران در قبال آمریکاییها کاملا تغییر کرده است. ایران قائل به توازن است و هر اقدامی که بخواهد این توازن را از بین ببرد، با واکنش قاطع ایران در زمینه هستهای مواجه خواهد شد.
ورود ایران به غنیسازی در سطح 60 درصد یک فرصت بسیار مناسب برای دیپلماسی است تا از اضطرار ایجادشده در کاخ سفید و پایتختهای اروپایی نهایت بهره را برای لغو همه تحریمها ببرد. به عبارتی چرخش مجدد سانتریفیوژها میتواند منجر به غنیسازی دیپلماسی شده و همه تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران را از میان بردارد.
در این میان یک نگرانی بسیار جدی وجود دارد و آن این است که یک بار دیگر دغدغهها و منافع جناحی و غیرملی در اولویت قرار بگیرد و این بار نیز فرصت ایجادشده برای لغو تحریمها پای منافع انتخاباتی ذبح شود.
آمریکا در وضعیت اضطرار قرار دارد. دولت بایدن از یک سو با از دست رفتن یک زیرساخت برای توافق با ایران مواجه است، از سوی دیگر با سازگار شدن اقتصاد ایران با تحریمها و پیشرفت برنامه هستهای ایران روبهرو است و در نهایت در درون کشور خود با خطر بالقوه ترامپ برای انتخابات 2024 درگیر است. در این وضعیت قطعا فرصت مناسب برای لغو همه تحریمها فراهم شده است. لغو همه تحریمها دور از دسترس نیست؛ اگر یک نگاه ملی و وطنپرستانه در مذاکرات حاضر باشد و اجازه سوءاستفاده منافع جناحی - انتخاباتی را ندهد.
******
آغاز انشاء
گروه سیاسی: دور جدید نشست کمیسیون مشترک برجام ظهر روز گذشته با هدف بررسی نتایج گفتوگوهای فنی کارشناسان، با شرکت هیأتهای مذاکرهکننده ایران و ۱+۴ در سطح معاونان پایان یافت.
به گزارش «وطنامروز»، سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه و رئیس هیأت ایرانی شرکتکننده در مذاکرات وین در اظهاراتی پس از پایان این نشست گفت: امروز بعد از ۳ روز که از کار کمیسیون مشترک گذشت یک بار دیگر نشست کمیسیون مشترک را برای بررسی روند پیشرفت بحثهایی که تا الان صورت گرفته هم در حوزه رفع تحریمها و هم هستهای تشکیل دادیم و گزارش کار کارگروهها را مرور کردیم و بحثهای خوبی در داخل نشست صورت گرفت. وی افزود: به نظر میرسد تفاهم جدیدی در حال شکل گرفتن است و اشتراک در هدف نهایی الان بین همه وجود دارد. مسیری که باید طی شود الان یک مقدار شناخته شده است. این مسیر آسان نیست و اختلاف نظرها اینگونه نیست که پایان یافته باشد و اختلاف نظرهای بعضا جدی وجود دارد که باید در مذاکرات بعدی کاهش یابد. عراقچی بیان کرد: اصلا علاقهمند به مذاکرات فرسایشی نیستیم. مذاکرات به مرحلهای رسیده که طرفها میتوانند روی یک متن مشترک شروع به کار کنند. نگارش متن حداقل در حوزههایی که اشتراک نظر وجود دارد میتواند شروع شود و به همین منظور هیأت ایرانی متون مدنظر خود را در حوزه هستهای و رفع تحریمها آماده و این را به همه طرفها ارائه کرده است و این متون میتواند مبنای مذاکرات و رسیدن به توافق نهایی باشد. وی خاطرنشان کرد: به نظر ما زمان شروع نگارش متن حداقل در مقداری که اشتراک نظر وجود دارد، فرا رسیده است.
انریکه مورا، معاون دبیرکل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپایی و رئیس جلسه روز گذشته کمیسیون مشترک برجام نیز پس از اتمام نشست در صفحه توئیترش نوشت: «پس از مذاکراتی سنگین یک ارزیابی از امور را در جلسه کمیسیون انجام دادیم. در کاری بسیار سخت، پیشرفت انجام شده است. حالا به فعالیت مفصلتری احتیاج داریم. مهم است که همه پایبند به هدفهای مشترک باشند، یعنی بازگشت آمریکا به برجام و اجرایی شدن کامل آن». «وانگ فون» نماینده چین در سازمان ملل متحد و حاضر در مذاکرات هستهای در وین به خبرنگاران گفت: همه طرفهای باقیمانده در توافق موافقت کردهاند تلاش در مواردی از جمله رفع تحریمهای ایالات متحده را تسریع کنند. به گفته دیپلمات ارشد چینی، همه طرفها توافق کردهاند در روزهای بعدی با کار گستردهتر و اساسی در زمینه لغو تحریمها و سایر موضوعات مرتبط، سرعت خود را بیشتر کنند. لازم به ذکر است با پایان مذاکرات روز گذشته مقرر شد گفتوگوهای دو و چندجانبه و همچنین رایزنیهای فنی در روزهای آینده ادامه یافته و در صورت نیاز کمیسیون مشترک بار دیگر تشکیل جلسه دهد.
* مذاکرات در سایه غنیسازی 60 درصد
دور جدید مذاکرات کمیسیون مشترک برجام در وین بیش از هر چیز در سایه گام راهبردی ایران در واکنش به حادثه تروریستی هفته گذشته در نطنز قرار گرفته بود. مساله آغاز غنیسازی 60 درصدی اورانیوم از سوی کشورمان اما بیشترین بازخورد را پیش از آغاز مذاکرات روز گذشته در فضای رسانههای بینالمللی و مقامات عالیرتبه کشورهای مختلف داشت. از سویی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بامداد روز گذشته در جریان دیدار با نخستوزیر ژاپن به آغاز غنیسازی ٦٠ درصدی اورانیوم در ایران واکنش نشان داد. او در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره این مساله، آن را خلاف برجام دانست و گفت که این اقدام کمکی به مذاکرات وین نمیکند: ما از این اقدام حمایت نمیکنیم و فکر نمیکنیم اینکه ایران میگوید به سوی غنیسازی ۶۰ درصدی حرکت کرده است، مفید باشد. این خلاف توافق (برجام) است. رئیسجمهوری آمریکا افزود: با این حال خرسند هستیم که ایران به توافق برای انجام مذاکرات، مذاکرات غیرمستقیم با ما و گفتوگو با شرکایمان بر سر اینکه چگونه پیش برویم و اینکه برای بازگشت ما به توافق (هستهای) چه چیزی لازم است، ادامه داده است. بنابراین ما دوباره بخشی از آن هستیم. بایدن در ادامه با اشاره به تمایل کشورش برای بازگشت به برجام اظهار داشت با آنکه از مذاکرات مربوط به احیای برجام حمایت میکند اما امتیاز عمدهای بابت بازگشت به برجام به ایران نخواهد داد.«پیتر استانو» سخنگوی اتحادیه اروپایی هم پیش از این تصمیم ایران برای افزایش غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد را یک «تحول بسیار نگرانکننده» خوانده و گفته بود: هیچگونه توضیح موثق یا توجیه غیرنظامی برای چنین اقدامی از طرف ایران وجود ندارد. جمهوری اسلامی ایران از ۳ ماه پیش در چارچوب قانون «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوب مجلس شورای اسلامی اقدام به افزایش سطح غنیسازی و کاهش نظارتهای آژانس بر تاسیسات هستهای کشورمان کرده بود؛ مسالهای که بیشترین نقش را در روند مذاکرات میان ایران و 1+4 در وین داشت و به گفته بسیاری از تحلیلگران باعث شد با افتادن ابتکار عمل به دست طرف ایرانی مانع ورود مباحث فرابرجامی به متن مذاکرات پیرامون چگونگی بازگشت آمریکا به تعهدات برجامیاش شود.
* فرمول ایران برای لغو تحریمها چیست؟
مهمترین موضوع اما در میان اختلافات مذاکراتی را باید در فرمول لغو تحریمها و لیست تحریمهای منقضی شده دانست. جمهوری اسلامی ایران طی ماهها و روزهای گذشته بارها تأکید کرده است که ایالات متحده برای بازگشت به برجام باید تمام تحریمها علیه ایران را لغو کند. در نهایت مقرر شد در مذاکرات، ۲ طرف مذاکرهکننده بر سر لیستی از تحریمها برای رفعشان توافق کنند. عراقچی درباره اینکه آیا ۲ طرف توانستند بر سر لیستهایی برای برداشته شدن تحریمهای آمریکا توافق کنند و موارد اختلافی پیرامون این لیست گفت: لیستها در حال آماده شدن است و موضع ما این است که همه تحریمها باید برداشته شود و فهرستی که تهیه میشود کامل و شامل باشد. قرار است گروههای کاری کار خودشان را جدیتر جلو ببرند. همه کشورها از جمله ۳ کشور اروپایی این توافق را دارند که در مرحلهای هستیم که دیگر نیازی به بحثهای کلی وجود ندارد و باید وارد کار شد و لیستها را تهیه و نهایی کرد و بعد درباره اختلافات صحبت کرد تا لیست نهایی تهیه شود. معاون وزیر امور خارجه همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از این نشست امیدوار به رسیدن به جمعبندی هستید؟ اظهار داشت: اگر امیدوار نبودیم الان اینجا نبودیم ولی اینکه مسیر، مسیر آسانی نیست را همه قبول دارند و امیدواریم در این دور از مذاکرات به یک مسیری برویم و به یک جمعبندی برسیم که چشمانداز حلوفصل کاملا روشن شده باشد. امیدواریم در طول چند روز آینده به این امر برسیم.
اما برخی رسانههای غربی روز جمعه از قصد آمریکا برای عدم لغو تمام تحریمها خبر دادند. بر اساس این گزارشها، تحریمهایی هم که آمریکا قصد برداشتن آنها را دارد، تنها پس از امتیازات اضافهای که تهران باید بدهد، برداشته میشود. با این حال، یک منبع موثق مطلع از روند مذاکرات وین دیروز در گفتوگو با «پرستیوی»، تفکیک تحریمها به ۳ دسته قابل رفع، قابل مذاکره و غیرقابل رفع را رد کرد و گفت: مطابق سیاست قطعی نظام، تمام تحریمها اعم از تحریمهای موسوم به برجامی، تحریمهای دوره ترامپ ذیل هر عنوانی و تحریمهای دوره اوباما که پس از اجرایی شدن برجام وضع شده، باید لغو شود و پس از راستیآزمایی در مدت زمان معقول، ایران آماده توقف اقدامات جبرانی خواهد بود. این منبع مطلع افزود: همانگونه که رئیسجمهور کشورمان در دیدار با وزیر خارجه روسیه بر ضرورت بازگشت به توافق ۲۰۱۵ تاکید کرد، هر تحریمی که از سال ۲۰۱۵ به بعد، پس از اجرایی شدن برجام وضع شده از جمله ۲ تحریم موسوم به ISA و Visa Program هم باید لغو شوند. وی همچنین با اشاره به سخنان ۲ روز پیش سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه پس از مذاکرات هفته گذشته در وین که تحریمهای اخیر اروپا را نقض فاحش برجام شمرده بود، تاکید کرد: برای بازگشت ایران به تعهدات برجامی همه تحریمها باید لغو و همه اقدامات ناقض برجام نیز باید متوقف شود. این فرد در پایان تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران لغو یکجای همه تحریمها را تنها راه نجات مذاکرات وین میداند.
بر همین اساس، مهمترین تردیدها و سوالات پیرامون نتایج نشست کمیسیون مشترک برجام در وین را باید در لیست تدوین شده نهایی برای لغو تحریمها علیه کشورمان دانست.
* سناریوی حداقلی آمریکا
روزنامه نیویورکتایمز در گزارش خود نوشت: اگر هیچ پیشرفتی در وین حاصل نشود و تهران به این نتیجه برسد که ایالات متحده تحریمها را لغو نخواهد کرد، مساله هستهای میتواند چرخشی خطرناک داشته باشد و به طور بالقوه واشنگتن را به جنگ دیگری در خاورمیانه بکشاند. اکنون دولت بایدن باید با لغو تحریمهای دوران ترامپ و ارائه یک نقشه راه معتبر برای احیای توافق هستهای که ایالات متحده و ایران میتوانند بر سر آن توافق کنند، قاطعانه عمل کند. نشریه «فارین پالیسی» هم با اشاره به نقش رابرت مالی به عنوان یک میانجی حاضر در وین بیان داشته است که رابرت مالی- مسؤول پرونده ایران در وزارت امور خارجه آمریکا- نقش میانجی را در مذاکرات ایفا میکند. این نشریه اعلام کرده است وی برای رسیدن به راهحلی تلاش میکند که هم رضایت ایران و هم رضایت مخالفان توافق هستهای [جمهوری خواهان] را دربر داشته باشد. بر اساس گزارش این نشریه آمریکایی، دولت بایدن در پی بازگشت به توافق هستهای است و راب مالی تلاش میکند نقشه راهی برای رسیدن به معادله قابل قبول برای طرفین تنظیم کند بهگونهای که هم رضایت ایران را در پی داشته باشد و هم دولت بایدن را در معرض انتقادات داخلی قرار ندهد. «فارین پالیسی» همچنین در این باره نوشت: منابعی نزدیک به مذاکرهکنندگان آمریکایی و اروپایی خبر دادهاند انتظار میرود رابرت مالی به تهران توافقی را پیشنهاد دهد که بر اساس آن به ایران کاهش تحریمها در ازای بازگشت تهران به توافق هستهای داده شود اما این کاهش تحریمها به اندازهای نباشد که دولت بایدن نیز از سوی سیاستمداران افراطی در داخل آمریکا از جمله تعدادی از همحزبیهایش مورد حمله قرار بگیرد.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در پیامی به مناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی:
آمادگیها را تا سر حد نیاز افزایش دهید
فرمانده معظم کل قوا به مناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی و حماسهآفرینیهای نیروی زمینی، پیامی صادر کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای به این شرح است:
امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی
فرمانده محترم کل ارتش جمهوری اسلامی ایران
سلام من را به همه کارکنان عزیز ارتش و خانوادههای محترمشان برسانید. امروز ارتش در صحنه و آماده انجام مأموریت است. این آمادگیها را همچنان تا سر حد نیاز افزایش بدهید و نقشآفرینی کنید.
ارسال به دوستان
فروش بیش از 4 میلیارد تومانی «شنای پروانه» در اکران آنلاین
کرونا هم حریف شنای پروانه نشد
عباس اسماعیلگل: ابتدای سال گذشته همزمان با شیوع کرونا، خط «اکران آنلاین» در کنار سالنهای سینما به راه افتاد؛ خطی که با فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیا شروع شد و در ادامه با فیلمهای «طلا»، «زیرنظر»، «خوب، بد، جلف» و... ادامه یافت. شاید این فیلمها که میتوانستند در اکران عمومی پرمخاطب باشند، هزینه خطشکنی خود را دادند اما فروش همینها هم کم نبود. خروج حاتمیکیا بیش از 5/2 میلیارد در اکران آنلاین کسب درآمد کرد. در آن سوی ماجرا، ۳ فیلم «کشتارگاه»، «تیغ و ترمه» و «بُهت» که درباره شکست اقتصادیشان در سالنهای سینما تردیدی نیست، در اکران آنلاین توانستند در مجموع 5/1 میلیارد تومان کسب درآمد کنند. رونق گرفتن اکران آنلاین و ایجاد بستری وسیع برای توزیع فیلمهایی که در چرخه اکران سالنها قدرت رقابت ندارند، برای سینماداران نیز مفید است، چرا که آنها فرصت بیشتری برای استفاده از فیلمهای پرفروش روی پرده خواهند داشت. اکنون فیلم «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت با فروش بیش از ۴میلیارد، لقب پرفروشترین فیلم اکران آنلاین را از آن خود کرده است. این فیلم سینمایی که طی یک سال و نیم اخیر فراز و نشیبهای بسیاری را در راه اکران پشت سر گذاشته است با فروش قابل توجه تنها 17 روز پس از اکران آنلاین، دوباره بارقههای امید را به این چرخه نوپای سینمای ایران در دوران سخت کرونا باز گرداند. اما انگار قسمت «شنای پروانه» با کرونا گره خورده است، زیرا این فیلم سینمایی که جزو فیلمهای اکران نوروز 99 بود، همان چند روز اول اکرانش با شیوع ویروس کرونا مواجه شد و سازندگانش تصمیم گرفتند فیلم را از روی پرده سینماها بردارند و در فرصتی مناسب پس از شیوع کرونا اکران عمومی کنند تا اینکه چند ماه پیش با بهبود نسبی شیوع کرونا در کشور و باز شدن نصف و نیمه سینماها، سازندگان «شنای پروانه» این فیلم را مجددا راهی اکران، کردند که تنها چند روز پس از اکران، سینماهای کشور به خاطر شیوع مجدد کرونا با تعطیلی مواجه شد و همان روزها بود که خبر انتشار نسخه قاچاق «شنای پروانه» در رسانهها درج شد. حالا 3-2 ماه پس از انتشار نسخه قاچاق این فیلم، «شنای پروانه» راهی اکران آنلاین شده است. البته درباره قاچاق فیلمهای سینمایی باید خیلی کوتاه و گذرا به این نکته اشاره کرد که طی یکی دو سال اخیر پس از قاچاق هر فیلم که با اعتراض سازندگان آن مواجه میشود، برخیها انگشت اتهام را به خاطر سهلانگاری مسؤولان سینمایی به سمت آنها نشانه میگیرند که عدم پاسخگویی مسؤولان سینمایی نیز به شبهات این اتفاق دامن زده است و همچنان سوالهای بسیاری پیرامون سونامی قاچاق فیلمهای سینمایی در ایران برای اهالی رسانه و سینما در این زمینه وجود دارد که در زمان مناسب به آن خواهیم پرداخت. شاید در ابتدا بسیاری بر این باور بودند که با توجه به پخش نسخه قاچاق فیلم «شنای پروانه»، این اثر در اکران آنلاین هم با شکست مواجه شود اما عدم استقبال اغلب مخاطبان این فیلم از نسخه قاچاق «شنای پروانه» تمام معادلات را به هم زد و افزایش قیمت بلیت اکران آنلاین به 30 هزار تومان هم مانع استقبال مخاطبان از این اثر تحسین شده نشد و «شنای پروانه» با گذشت تنها 17 روز از آغاز اکران آنلاین رکورددار فروش شد و بنا بر پیشبینیها، این افزایش فروش همچنان ادامه خواهد داشت و احتمالا با ادامه همین روند فروش، شاهد انتقادات ناجوانمردانه جریان روشنفکر خواهد بود. البته اینکه این فیلم به مذاق نومحافظهکاران کارگزارانی و روشنفکر خوش نیامده است، دلایل روشنی دارد که «وطنامروز» در گزارش هفته گذشته خود مفصل به آن پرداخت اما طبیعی است ساختارگرایی افراطی و «مغزهای کوچک زنگزده» جریان روشنفکری، مخالف این گزاره باشد و آن را نپسندد. سینمای اجتماعی این سالها به ویژگیهای دیگری نیز معروف است؛ کندی و نداشتن ریتم و کشش. اصرار بر کلیشههایی چون «این همه اختلاس شده»، تاکید بر اعتیاد، سیاهنمایی در توصیف وضعیت و حتی طراحی صحنه و دوری از کنشمندی شخصیتها به طور طبیعی شرایطی به وجود میآورد که سینمای موسوم به اجتماعی را شبیه سینمای بیمخاطب اروپای شرقی میکند. «شنای پروانه» اما با تکیه بر قهرمان و قصهگویی، مسیر دیگری را پیش گرفته و برخلاف قواعد سینمای اجتماعی، از ابتدا بنای سینمای غیرکلیشهای را میگذارد. اما همانطور که مطلعاید «شنای پروانه» به تهیهکنندگی رسول صدرعاملی سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردم را از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است. بدون شک بر اساس همین پشتوانه، اکران آنلاینش را از ۱۱ فروردین آغاز کرده بود و در کمتر از ۲۰ روز رکورددار فروش شد. بنا بر اعلام سامانههای پخش آنلاین، «شنای پروانه» ساخته محمد کارت، پس از گذشت تنها ۱۷ روز با فروش بالای ۴ میلیارد و ۲۹۵ میلیون تومان رکورد فروش در اکران آنلاین را شکست. گفتنی است، پیش از این فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف: ارتش سری» رکورددار فروش آنلاین سینمای ایران بود و فیلمهای سینمایی «خروج»، «زیر نظر»، «طلا»، «زنها فرشتهاند»، «لتیان»، «بیحسی موضعی»، «حکایت دریا» و «بنفشه آفریقایی» در ردههای بعدی فروش قرار دارند. اما «شنای پروانه» که از حضور بازیگرانی چون جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی، علی شادمان، مهدی حسینینیا، مهلقا باقری، ایمان صفا، ناهید مسلمی، نادر شهسواری، بهروز پناهنده، روحالله مهرابی، محمد مطهریپور، نیلوفر شهفری، علیرضا داوودنژاد، پانتهآ بهرام و آبان عسکری بهره برده است، به اصطلاح توانسته است بدجور دل مخاطبان را به دست بیاورد که بهرغم در دسترس بودن نسخه قاچاق فیلم در فضای مجازی، بسیاری از مخاطبان تصمیم گرفتند از این فیلم شریف سینمای ایران بخوبی حمایت کنند تا برگ زرینی در ارتقای فرهنگی مخاطبان سینما رقم بخورد.
در پایان ناگفته نماند در سایر کشورهای دنیا بهرغم انتشار دانلود غیرقانونی فیلمها، طرح «اکران آنلاین» سالهاست با موفقیت ادامه پیدا میکند و این موضوع تنها یک علت دارد که آن هم به عدم استقبال بالای اغلب مخاطبان از نسخههای قاچاق و غیرقانونی دانلود فیلمها بازمیگردد؛ مسألهای که معمولا توسط اغلب مردم کشورمان رعایت نمیشود (به استثنای ماجرای لورفتن «شنای پروانه»). در نتیجه باید گفت اکران آنلاین سینمای ایران اگر در ادامه راه خود با حمایت مردم و عدم استفاده آنها از نسخههای قاچاق همراه شود، میتواند مسیر تازهای را پیشروی سینمای ایران قرار دهد.
ارسال به دوستان
خود احرازها
برای آنان که به خود رأی میدهند
دکتر مصباحالهدی باقری*: سال 72 تازه شروع شده است و دوره اول ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی در حال اتمام است؛ 4 سالی که هاشمی ضمن آغاز برنامههای تعدیل اقتصادی، با توجه به آرامش نسبی ایجادشده بعد از آتشبس در جنگ، تلاش کرد سختیها و شدتهای جنگ از زندگی مردم زدوده و رفاه اجتماعی جایگزین آن شود. متأسفانه در این مسیر به کارگزاران تازه به تهران(!) رسیده و نسخههای دکترهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی اعتماد و بیشتر از آنکه رفاه عمومی افزایش یابد، فاصله طبقاتی دهکهای بالا و پایین با شکاف بیشتری مواجه شد. در واقع، هاشمی و کارگزارانش تلاش فراگیری را آغاز کردند تا آسایش بعد از جنگ را برای مردم به ارمغان آورند ولی پرواضح است اولین بازدادههای نسخههای لیبرالی، انتفاع بیشتر دهکهای بالا از اقتصاد ملی و فشار بیشتر بر مستضعفان و محرومان است. در بزنگاههای آزادسازی اقتصادی به روش بانک جهانی، آنها بیشتر منتفع میشوند. آرام آرام، این آزادسازی به نوعی ولنگاری تبدیل شد و حتی خیلی زود به اعتراض مردمی انجامید. مشهد، نخستین آشوب خیابانی ضدسیاستهای تعدیل دولت را میزبانی کرد... . حالا نزدیک انتخابات، برخی فرصت را مغتنم دانسته و تلاش کردند به نوعی این اعتراضها را نمایندگی کنند. احمد توکلی به همراه 126 نفر دیگر در مقابل هاشمی خود را کاندیدای ریاستجمهوری کردند. حتی عبدالله جاسبی که خود در زمره حواریون هاشمی بود، در انتخابات ثبتنام و اعلام کرد حضورش نمایشی و فرمایشی و برای بازار گرم کردن نیست و به نوعی بر «برنامههای دیگر» برای مدیریت کشور تأکید کرد.
* نامزدها در انتخابات ششم ریاستجمهوری
در نهایت شورای نگهبان، 4 نفر را احراز صلاحیت کرد که 3 نفر آنها قابل پیشبینی بود: هاشمی، توکلی و جاسبی. اما نفر چهارم مرحوم مهندس رجبعلیطاهری بود؛ فردی که با سابقه حضور در سپاه در آغاز انقلاب و نمایندگی مردم کازرون در دوره اول مجلس، برای اکثریت جامعه کاملا ناشناخته بود. در واقع با اینکه ایشان انسانی شریف، جهادی و انقلابی بود لیکن برای حضور در جایگاه نامزدی ریاستجمهوری کفایت نداشت. شورای نگهبان نیز در معیارهای آن سالها شاید دقت دورههای اخیر را به کار نمیگرفت با اینکه همچنان از این جنس نامزدیها فراوان است و از این جنس غربالگریها و پذیرشها هم شاید کم ولی وجود دارد.
اما سؤال ما از طرف دیگر است: چرا این افراد خود را شایسته این مسؤولیت میدانند. مقام معظم رهبری نوروز امسال هم به نوعی این تحدی را مطرح کردند و فرمودند: «انتظار داریم سنگینی کار را متوجه شوید و بدانید چه مسؤولیت سنگینی را میخواهید بر دوش بگیرید. اگر دیدید میتوانید این مسؤولیت را به عهده بگیرید، آنگاه وارد کارزار انتخاباتی شوید». لذا صرف مخالفت با برنامههای دیگری، صرف داشتن سوابق انقلابی و صرف حضور و تنفس در فضای سیاسی کشور، آیا این توانمندی را در فرد به وجود میآورد که خود را برای بر عهده گرفتن مسؤولیت بسیار حیاتی نفر اول مدیریت اجرایی کشور نامزد کند؟ آقای طاهری در نهایت با کسب 400 هزار رأی از مجموع 16 میلیون و 400 هزار آرای ریخته شده، نفر چهارم شد و دیگر هیچ گاه از او نشنیدیم. البته برای این مطالعه، به دنبال سرنوشت ایشان گشتم که متوجه شدم اواخر این دهه فوت کرده است.
* کاندیداهای نادرست در دوره هشتم انتخابات ریاستجمهوری
این نوع ورودها در دورههای دیگر هم کم و بیش وجود دارد و البته هر بار که یک رئیسجمهور مستقر مثل این دوره پر از نقاط ضعف و راهبرد نادرست است، نوعی تهییج در دیگران برای رئیسجمهور شدن اتفاق میافتد. شاید پررنگترین آن در دوره هشتم ریاستجمهوری بود. محمد خاتمی برای دور دوم کاندیدا بود و از این سو جریان اصولگرا که آن وقت محافظهکار مینامیدندش، با 7 کاندیدای احساس تکلیف کرده در میدان حاضر شد. ضمن اینکه هاشمیطبا و شمخانی نیز که در دولت خاتمی معاون رئیسجمهور و وزیر بودند هم در رقابت با رئیسشان وارد شدند. باز هم از اینکه چگونه شورای نگهبان به احراز صلاحیت افراد میرسد، احتراز میکنیم که آن خود جای بحث جداگانهای دارد. در این دوره منصور رضوی، محمود کاشانی، شهابالدین صدر، حسن غفوریفرد، علی فلاحیان، مصطفی هاشمیطبا و علی شمخانی، هیچ کدام حتی یک درصد آرا را نیز به خود اختصاص ندادند. هاشمیطبا با 28 هزار رأی و کسب تنها یکدهم درصد آرا دهم و آخر شد. نکته مهم اینکه برخی از این افراد حتی سابقه کار اجرایی در حد اداره یک وزارتخانه را نداشتند یا اگر داشتند، در اداره آن هم هیچ سابقه درخشان و ممتازی که در اذهان حک شود، وجود نداشته است.
حال مساله اینجاست: اینگونه افراد به کدام دلیل(ها) خود را برای این سطح نامزد میکنند، در حالی که اقبال به آنها و شاید قبل از آن شناخت نسبت به آنها و شایستگیهای ابتداییشان بسیار پایین است. اینها افرادی هستند که به غلط خود را کاندیدا میکنند که در اینجا کاندیدای نادرست مینامیمشان. در این نوشته سعی داریم به ریشهیابی علت حضور کاندیداهای نادرست برسیم.
1- حس همه چیز دانی
در فرهنگ اجتماعی مردممان، تجزیه و تحلیل، اظهار نظر و ارائه راهکار و پیشنهاد درباره هر مساله و واقعهای امری طبیعی و تقریبا همهگیر است. افراد دوست دارند درباره همه چیز نظر دهند. شاید در یک نگاه خرد، چنین سبکی نه تنها مطرود نباشد، بلکه مقبول هم باشد اما وقتی دایره این اظهارنظرها، همه چیز و در همه سطوح را در بر میگیرد، نوعی ترس و واهمه پیدا میشود. در واقع، با نوعی آسانگیری امور را ناقص رصد کرده و با کمترین اشراف و دستیابی به کمترین داده و قوه ژرفاندیشی بسیار سطحی، به تحلیل و بررسی پیچیدهترین مسائل پرداخته، حتی برای آن راهکار و نسخه تجویز میکنند. حس همه چیز فهمی و همه چیز دانی تا جایی در فرهنگ عمومی نفوذ کرده که اگر صحبت و نظر و کارشناسی موهوم افراد مسموع نشود یا به کار گرفته نشود، با نوعی بغض و کینه مواجه شده و بیاحترامی و بیتوجهی قلمداد میشود.
در حوزه مدیریت مسائل کلان جامعه نیز این فرهنگ تسری پیدا کرده و هر کس با هر نسخه دمدستی، فکر میکند میتواند منجی و سوپرمن باشد. این اواخر و در نزدیکیهای انتخابات از این گونه نسخهها زیاد یافت میشود. حال اگر چند نفر هم برایش سوت و کف زده باشند، اعتماد به نفس را به سقف خود میرساند و فرد فکر میکند جز او، دیگری ریشه حل مشکلات را نمیداند و میتواند با یکی دو حرکت همه چیز را به سمت اصلاح و صلاح پیش ببرد. عده بیشماری از ثبتنامکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری با همین حس و حال میآیند. در این حس، دلسوزی، خود بزرگبینی، نگاههای تک بعدی، قوه انتقادی از جنس سلبی و آسان کردن مسألهها تا حد ابتذال با هم دیده میشود.
راهحلها و اظهارنظرهای ۲ رئیسجمهور اخیر در رقابتهای انتخاباتیشان را بخوانید، پرشمار از این دست راهحلها یافت میشود که در طول دوره مسؤولیتشان، منتقدان آنها را به آن اظهارنظرها توجه میدهند. عکسالعملها هم جالب است: یا اینکه به کل حاشا میشود و از جنس «کی بود؟ کی گفت؟ من نبودم» میشود یا اینکه برایش هزاران متغیر و فلسفه و بالا و پایین میچینند که شاید توجیهی باشد.
2- حس اختیار گسترده
جنس ریاستی و تشریفاتی مسؤولیت همراه با اختیارات موسع ریاستجمهوری، برخی افراد را به هوس میاندازد تجربه شیرینی را از سر بگذرانند. متأسفانه هزینه قبول مسؤولیت در نظام اینقدر پایین آمده است که افراد با کمترین داشتهها و تجارب، سودای مسؤولیتهای بزرگ را در سر میپرورانند. اینکه باید برای یک مسؤولیت با خستگیناپذیری فراوان از جهت فردی مجاهده کنی و زحمت بکشی و بیخوابی تحمل کنی و از جهت اجتماعی دارای قوه ارتباطی و چانهزنی و راهبری باشی و از نظر استراتژیک دارای فکری بلند و فهمی عمیق و درایتی پرمایه باشی، در سایه تصویرسازیهای رؤیاگونه و وهمانگیز رنگ باخته و به غلط راحتی و آسایش و اختیار و استفاده بلاقید از امکانات در اذهان نقش بسته است. افراد بیشتر از آنکه خود را آماده مجاهدهای نفسگیر کنند، بیشتر گرفتار جلوههای ظاهری خاصه از جنبه اختیارات آن میشوند و حساب نمیکنند حتی اگر این مسؤولیت با این اختیارات بیحد و حصر خیالی بود، در سایه امر نظارت و حسابرسی و تعارض منافع دستهها و گروهها، براحتی قابل هزینه کردن و استفاده نیست. البته بدیهی است این گمان همینطور خلق نشده، بلکه با عملکردهای پر خطا و اشتباه جای خود را در ذهنها باز کرده است.
3- حس دیده شدن و تشخص
شاید در انقلاب اسلامی این حس کمی بعید باشد ولی واقعیت آن است که هر چقدر در جریان انقلاب جلو آمدیم، از حس خدمت و پذیرش مسؤولیت کم شد و بعضا حس دیده شدن و شهره شدن پررنگ شد. شاید یک دلیل عدم گردش مدیریت و مسؤولیت در 40 سال گذشته ناشی از حلقه بسته مدیریتی است که در کشور به وجود آمده و نمیخواهد از آن پیاده شود. در دوران احمدینژاد، وقتی بنا به اقتضائات و شرایط عدهای از مدیران همیشگی جایگزین شدند، این حس پیاده شدن و جا ماندن از جرگه قدرت در برخی مدیران به وضوح دیده میشد و عطش دوباره دیده شدن و در معرض بودن در ایشان خلجان میکرد.
اینکه شرایط طوری پیش رود که یک مسؤول، مثل یک هنرپیشه یا ورزشکار سلبریتی، بخواهد خود را در معرض دیدگان مردم قرار دهد قصه برخی نامزدهاست. این فضا در دهه اخیر بویژه با ورود شبکههای اجتماعی غلظت بیشتری پیدا کرده و افرادی که میخواهند برای مسؤولیتی خود را نامزد کنند، در نخستین مراحل، یکی از شبکههای اجتماعی متنی یا تصویری را انتخاب میکنند و بعضا یک شبکه یا صفحه پر عضو و دنبالکننده را میخرند و... .
در واقع هزینههای رسیدن به مخاطب اینقدر پایین آمده که افراد، زیاد لازم نیست برای در معرض قرار گرفتن کار سنگینی انجام دهند. پلتفرمها، اپلیکیشنها، صفحات و شبکهها این کار را خیلی راحت کردهاند. البته بدیهی است برای کسب آرا باید دیده شوی اما این دیده شدن که به مثابه تکلیف و وظیفه است تا آن دیده شدن که برای رقابت و پیشی گرفتن از دیگران و حذف آنها به هر ترتیبی است، کاملا متفاوت است.
4- حس تکلیف یا مسؤولیت کاذب
برخی افراد خیلی زود به حس تکلیف میرسند و آن را کاملا متعین بر خود میدانند. این نوع افراد، بدون فهم معنای تکلیف، یا امر برایشان مشتبه میشود یا از این حربه سوءاستفاده شخصی میکنند. این افراد حتما درگیر یکی از حسهای سهگانه قبلی هم هستند اما با اعلام اینکه «احساس تکلیف کردم»، نوعی تکلیف متعین شده را به جامعه القا میکنند. البته سالهاست این موضوع دستمایه طنز و شوخی و کنایه شده است اما همچنان کسانی هستند که از این حس، بهرهبرداری خود را میکنند و به جامعه علامت اشتباه میدهند.
افراد به تکلیف رسیده در دورههای اخیر، کمتر اسم تکلیف را به زبان میآورند اما با لطایفالحیلی همان حس را منتقل میکنند که اگر به این نقطه نمیرسیدم، حتما خودم را در معرض انتخاب عمومی قرار نمیدادم.
5- غربال ناکارآمد
عملکرد شورای نگهبان در سالهای دور و نزدیک هم پیامهای اشتباهی به این گونه افراد مخابره کرده است. در حقیقت، این شورا نتوانسته به یک اجماع فقهی- حقوقی در احراز صلاحیت برسد تا از ورود این تعداد افراد اشتباهی جلوگیری کند. در آخرین تلاشهای کمیسیون شوراهای مجلس برای کمک به شورای نگهبان نیز این خطا پررنگتر شد. در حقیقت طوری با استاندارد کردن مسؤولیتهای اجرایی متفاوت و استفاده از متغیر زمان، معیارهای اولیه را پیشنهاد دادند که شاید برخی افراد که از هوس نامزدی گذشته بودند، دوباره سوداهایی را در ذهن بپرورانند.
6- نبود احزاب
باشگاه سیاسی مانند باشگاه ورزشی محل تربیت بازیکنان ملی است. وقتی احزاب غایب هستند یا کمفروغ و ناکارآمد، جریان تربیت تشکیلاتی و نظاممند تبدیل به یک فضای پرهرج و مرج میشود که هر کسی در آن، ادعای در سطح ملی بودن دارد. متأسفانه در 4 دهه گذشته با شبحی از احزاب مواجه بودهایم که عمدتا در نزدیکی انتخابات به صورت نصفه و نیمه طلوعی داشتند و بعد از بالا آمدن دولتها، شکستخوردهها باز به محاق میرفتند و پیروز انتخابات، نیاز به پشتوانه حزبی پیدا میکرد آن هم برای کنترل قدرت و اختیار رئیسجمهور و... لذا بعد از مدتی هم بدون جریانسازی شبکهای و تشکیلاتی در نقطههای سهم گرفتن و تصاحب قدرت و... عقیم میماندند. آبادگران، تَکرار میکنم، 8+7، جمنا و اقسام شوراهای هماهنگی اصلاحطلبان و اصولگرایان، نمونههایی از ائتلافها یا امریههایی است که در نبود احزاب کارآمد نقش پدرخواندههای خودخوانده را بازی میکنند. گاهی کارشان میگیرد و گاهی نه ولی نهایتش دودی است که از این بیتشکیلاتی به چشمان ملت میرود.
7- سوءاستفادهکنندگان از فرآیند ناکارآمد انتخابات
عدهای هم فقط میآیند که خود را در معرض قرار دهند. یعنی خودشان هم میدانند رد میشوند ولی دوست دارند بیایند. درست است اینها در نهایت وارد رقابت نهایی نمیشوند اما کاهنده اعتبار انتخابات هستند. از آنجا که ساختار انتخاباتی ناکارآمد ما در
20 روز پایانی تازه روشن میشود و هر چه قبل از آن است غیررسمی است، لذا هر کسی فرصت دارد حدود یک ماه قبل از انتخابات، خود و حرفهای پخته و نپخته، کارشناسیهای دقیق و نادقیق و اظهارنظرهای درست و نادرست خود را در معرض عموم قرار دهد. میدانیم در فرآیندهای پیشرفته انتخاباتی هر کسی نمیتواند تا روزهای آخر فرصت عرض اندام یا به صورت دقیقتر، کم کردن اعتبار انتخابات را داشته باشد و اگر هم بیاید در همان دورهای اول، از صحنه رقابت حذف و امکان دیده شدن و بعضا به سخره کشاندن جریان انتخابات را ندارد اما انتخابات ما جولانگاه سوءاستفادهکنندگان از ناکارآمدی ساختاری انتخابات است.
* جمعبندی
اینها برخی دلایل معلوم بود که لزوم حضور کاندیدای درست که از نان شب هم برای انتخابات واجبتر است و برای وضعیت کنونی کشور ما حتی حکم مرگ و زندگی را دارد، دوباره گوشزد میکند. ورود هر کاندیدای نادرستی هم جریان سیاستورزی در کشور را با ناپختگی و نارسایی مواجه میکند و هم انتخابات را به همراه برخی عوامل دیگر به سمت احساسی شدن و تضعیف عقلگرایی منتهی میکند.
یادمان باشد انتخاب درست از مسیر ورود کاندیدای درست، غربال و گزینش درست و اعلان و تبلیغ درست میگذرد و هر مرحله که پرخطا شود، در رسیدن به انتخاب درست مردم، به مشکل خورده و صورت عقلایی انتخابات، به صورت هرج و مرجی و هر کی هر کی تبدیل میشود. ما از این ناحیه تاکنون ضربه خوردهایم.
*پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|