|
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با علی تقوی، نویسنده کتاب تازه منتشرشده «نصرالله مردانی»
فریاد سکوت مرد انقلابی
فرزانه غلامیتبار: مجموعه «شخصیتهای مانا» در انتشارات سوره مهر با هدف ارائه الگوهای موفق، به زندگی شخصیتهای نیکنامی میپردازد که در عرصه دانش، فرهنگ، سیاست و اجتماع در ایران معاصر زیسته و درگذشتهاند. این مجموعه برای عموم مخاطبان بویژه جوانان و دانشگاهیان تهیه و توسط تعدادی از نویسندگان توانای کشور بازنویسی شده است. یکی از این کتب، زندگی «نصرالله مردانی» است که توسط علی تقوی، دکترای زبان و ادبیات فارسی جمعآوری شده است.
این کتاب درباره زندگینامه نصرالله مردانی (۱۳۲۶ در کازرون- ۱۳۸۲ در کربلا) چهره ماندگار ادبیات ایران در سال ۱۳۸۲ و شاعر ایرانی است. اشعار مردانی بیشتر حماسی و انقلابی است. اشعار او آمیزهای از لطافت و استقامت بود و به همین دلیل توانست حماسه و غزل را که همواره در ۲ نقطه متضاد و مقابل هم قرار داشتند، با هم درآمیزد. با تقوی در رابطه با نگارش کتاب و نحوه ارتباط برقرار کردن مخاطب صحبت کردیم و از او پرسیدیم که دیدگاهش به ادبیات چگونه است. او معتقد است از دیرباز، در میان هنرهای هفتگانه، همواره ادبیات جایگاه ممتازی داشته است. از این رو مایه مباهات بسیاری از ملتها، ادبیات و متون فاخری است که جمعی از شاعران و نویسندگان فرهیختهشان از خود به یادگار گذاشتهاند. در گستره ادبیات فارسی نیز متونی ارزشمند به نظم و نثر در انواع ادبی پدید آمده است که شهرت و آوازهای جهانی یافتهاند. با هر بار خواندن این متون دریچه نویی از معرفت به روی مخاطب گشوده میشود. متأسفانه در دهههای اخیر، آنگونه که باید به ادبیات و فرآیند آفرینش ادبی توجه نشده است و گاه متون ادبی، فارغ از آن اندیشهها و عواطف ناب انسانی، در چنبره نوجوییهای افراطی، صورت تفنن به خود گرفته است.
***
* درباره تحقیقات و نگارش کتاب «نصرالله مردانی» توضیح بفرمایید.
زندهیاد نصرالله مردانی از شاعران صاحبسبک شعر انقلاب اسلامی به شمار میرود. او در نخستین دفترهای شعری، با تسلط بر زبان و تصویرگریهای شاعرانه، جانی دوباره بر پیکره شاخه سنتی شعر انقلاب دمید و جمعی از شاعران جویای نام را به راه و اسلوب خود کشاند. در کتاب «نصرالله مردانی» که از مجموعه کتابهای شخصیتهای مانا به شمار میرود و نشر سوره مهر آن را امسال منتشر کرده است، ضمن رعایت جانب ایجاز، نخست به وقایع و رویدادهای مهم زندگی مردانی و سپس به آثار او پرداخته شد. این کتاب در ۳ فصل به نگارش درآمده: در فصل نخست، در ۴ بخش خطوط اصلی و مهم زندگی مردانی بیان میشود. در فصل دوم، دفترهای شعری مردانی به ترتیب زمان انتشارشان معرفی میشود. در فصل پایانی نیز در ۴ بخش، اشعار مردانی از منظرهای معنا، صور خیال، موسیقی و زبان نقد و تحلیل میشود. بیگمان برای بررسی دقیق و موشکافانه تمام جوانب و زوایای سرودههای یک شاعر، بیش از اینها باید سخن گفت و نوشت اما در همین حد و حدود هم کوشش شد بایستههای لازم درباره زندگی، سبک شعری و آثار مردانی به طرزی موجز نوشته شود تا اگر مجالی برای علاقهمندان فراهم شد، درباره هر یک از این موضوعات بیشتر بیندیشند و قلمفرسایی کنند.
* با توجه به سابقه نگارش شما در این زمینه، رابطه جوانان امروز با شاعران معاصری همچون «مردانی» چگونه است؟
ماندگاری و مانایی سرودههای شاعران در گستره زمان و تعلق خاطر و انس مردم با آنها، به عوامل بسیاری بستگی دارد. آن دسته از شعرهایی که در پاسخ به شرایط سیاسی و اجتماعی سروده شده و رنگ و بوی شعار گرفتهاند، با تغییر اوضاع، رفتهرفته از اذهان محو خواهند شد و برای نسلی دیگر چندان جاذبه نداشته باشند اما آن شعرهایی که حاصل باریکخیالیها و نکتهسنجیها در خلوتهای ناب شاعرانه است و شاعر از ساحت تقلید فراتر رفته و به سبک و اسلوب ویژه خود دست یافته است، میتواند محل رجوع علاقهمندان واقع شود تا با خوانش آن، لذت ببرند. گستره معنایی و دایره عواطف سرودههای مردانی متنوع است و از منظری میتوان آن را در ۵ مقوله شعر آیینی، شعر انقلاب، شعر جنگ، شعر عارفانه و شعر طبیعت دستهبندی کرد. بیگمان شعرهای متعددی از این شاعر در هر یک از مقولهها، هنوز هم میتواند برای بخشی از جوانان نسل امروز تازگی داشته باشد و در ذهن و ضمیر آنان جاگیر شود.
* قالبی که عشق در آن بازتاب زیادی داشته، غزل است. امروز غزل فرم باب شده است؛ نظرتان در این باره چیست؟
شکل و فرم غزل که در آغاز بیشتر محملی برای تغزلهای شاعرانه بود، همواره از سدههای گذشته برای حیات خود پذیرای تغییراتی شده است. در دوره معاصر، این فرآیند متأثر از جریانها و نحلههای شعری شتابی بیشتر گرفت و شاعران بسیاری در ساحت صورت و معنای غزل، نوآوریهایی را رقم زدند. در این میان، شاید نام ۲ شاعر بیش از دیگران تکرار شده است: سیمین بهبهانی و حسین منزوی که هر یک به گونهای خود را «نیمای غزل» میدانستند. جریانهایی با عناوین غزل فرم، غزل پستمدرن و جز آنها، که عمدتا از دهه 70 شکل گرفتهاند، اغلب صورت افراطگونه آن نوآوریهایی است که پیشتر آزموده شده بود.
* دیدگاهتان به ادبیات چگونه است؟
از دیرباز، در میان هنرهای هفتگانه، همواره ادبیات جایگاه ممتازی داشته است و اگر خلاقیت و خیالورزی را وجه مشترک و عامل مهم در آفرینش آثار هنری بدانیم، بدرستی به بهترین وجه این عامل در ادبیات و انواع متون ادبی میتواند به جلوه درآید. از این رو مایه مباهات بسیاری از ملتها، ادبیات و متون فاخری است که جمعی از شاعران و نویسندگان فرهیختهشان از خود به یادگار گذاشتند. در گستره ادبیات فارسی نیز متونی ارزشمند به نظم و نثر در انواع ادبی پدید آمده است که شهرت و آوازهای جهانی یافتهاند. با هر بار خوانش متونی چون شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خسمه نظامی، مثنوی مولوی، بوستان سعدی و غزلیات حافظ، دریچه نویی از معرفت به روی مخاطب گشوده میشود. متأسفانه در دهههای اخیر، آنگونه که باید به ادبیات و فرآیند آفرینش ادبی توجه نشده است و گاه متون ادبی، فارغ از آن اندیشهها و عواطف ناب انسانی، در چنبره نوجوییهای افراطی، صورت تفنن به خود گرفته است.
* شعری از «مردانی» در خاطر دارید که بخواهید آن را تقدیم خوانندگان کنید؟
مردانی در ۲ غزل «شتاب سکوت» و «فریاد سکوت»، با تکرار واژه سکوت در ردیف هر بیت، مخاطب را به اندیشیدن در راز سکوت دعوت میکند. این ابیات از غزل «فریاد سکوت» است:
فریاد که پایان من آغاز سکوت است
یعنی که ازل تا به ابد راز سکوت است
رفتیم و رسیدیم به سرچشمه خورشید
آنجا که افق گستره باز سکوت است
از نای زمان در سفر باد شنیدیم
بس ناله بیداد که دمساز سکوت است
آن سوی عدم در گذر واقعه دیدیم
غوغای شدن معنی ایجاز سکوت است
آنجا که پر از سیپر سیمرغ فروریخت
جاییست که جان بر سر پرواز سکوت است
بر بام سحر کوکب شبخیز فلک گفت
در اوج سما زهره همآواز سکوت است
با پشت دوتا، رقص تو ای پیر، عجب نیست
تا چنگ تو در پنجه پرناز سکوت است
هر نغمه که برخاست از آن چنگ خوشآهنگ
در خلوت دل همنفس ساز سکوت است
ارسال به دوستان
سفارش حاجقاسم به تهیهکننده«ایستاده در غبار»
والینژاد: تربیتشده مکتب مسجد هستم
مراسم بزرگداشت حبیب والینژاد، تهیهکننده سینما با حضور جمعی از سینماگران و مستندسازان برگزار شد.
به گزارش «وطنامروز»، مراسم بزرگداشت حبیب والینژاد، تهیهکننده سینما در خلال پانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» در پردیس چارسو برگزار شد.
این تهیهکننده در بزرگداشت خود گفت: سیمتری جی به دلیل یک مسجد خاطرهانگیز است و من متولد همان منطقه هستم. در دوران قبل از انقلاب کار تئاتر برایم جذاب بود. آقای تختکشیان را هیچوقت فراموش نمیکنم چون من را راهنمایی کرد. در دورهای به حوزه هنری رفتم. اکثر بچههای حوزه رفقا و استادان ما بودند. ما به جبهه هم میرفتیم و آنجا خودجوش مستند میساختیم. این بساط مستندسازی در حوزه هنری ادامه داشت. حتی یادم هست در دورهای با آقای آوینی به باکو رفتیم.
وی گفت: مستندهایی که در روایت فتح تهیه میکردیم همیشه یک پای ثابتش مصاحبههای ما با حاجقاسم بود. کار سوسنگرد را در همان دوره ساختیم. این یک کار جمعی بود. همه کمک کردیم تا کار ساخته شد.
والینژاد ادامه داد: یادم هست قصهای را آقای دهقان درباره حسن باقری تعریف کرد. خاطره فوقالعادهای بود و بر همین اساس مستند آخرین روزهای زمستان شکل گرفت. به نظرم آن مستند ادای دین به شهداست. ما با شهدا که در زمان جنگ با یکدیگر بودیم قولی به همدیگر دادیم، چون یا میماندیم یا به شهادت میرسیدیم. قول ما این بود که اگر ماندیم کاری برای کشور انجام دهیم.
والینژاد خاطرنشان کرد: ما تربیتشده مکتب مسجد هستیم. همینجا هم میخواهم به شما به عنوان مستندساز جشنواره خسته نباشید بگویم. من کوچکترین عضو این بخش بودهام و شاید توانسته باشم باری بردارم. شاید اگر آن دوره بازگویی شود میتواند درسآموز باشد. من از مسجد یاد گرفتم. آنجا استادان خوبی داشتیم. من قبل از انقلاب وارد کتابخانه مسجد شدم و آنجا توحید، اخلاق و گذشت را یاد گرفتیم. آنجا کلاسهای قصهنویسی، تئاتر و... داشتیم؛ آنچه آنجا یاد گرفتیم کارساز بود.
وی افزود: یاد گرفته بودیم کار طلبگی کنیم. شاید بخشی از هر آنچه را یاد گرفته بودیم، به عمل درآوردیم. به ما یاد دادند وقتی روی سن میرویم سعی کنیم سرمان پایین باشد. همه آموزههایمان تا این لحظه برایم درسآموز بود. ما یاد گرفتیم با همدل بودن و دور هم بودن اتفاقات خوب رخ میدهد. این سبک کار کردن را از مسجد یاد گرفتم.
والینژاد افزود: اگر اعتماد آقای آوینی نبود خطر نمیکردم ولی ایشان پای کارهای من ایستاد، دعواها و تلاشهای من را دید. ما در دنیای مستندسازی فقط کار جنگی نساختیم، برخی مستندها را برای مسؤولان ساختیم. ما یاد گرفتیم به شکل گروهی کار کنیم. انصافا در دورهای که در تلویزیون بودم دوره خوبی برایم بود. مدیران از ما حمایت کردند. همانطور که آقای آوینی از ما حمایت کرد، در تلویزیون هم همین اتفاق رخ داد. اگر ما روشهای خودمان را آسیبشناسی کنیم به نتیجه میرسیم. آقای محمد حسنی هم در اوج به ما اعتماد کردند. من هم تنها عضوی از سینما بودم. من ۲۱ آذر ۱۴۰۰ را به عنوان تولدی دیگر برای خودم یادداشت کردم. من امروز را تولد خودم میبینم و در ادامه شهادت را تولد خودم میدانم. اگر چه کارهای سینمایی و سریال میسازم اما مستند را رها نکردهام چون مستند به مردم امید میدهد و امید میآورد. امیدوارم مستند از این شرایط خارج شود و برایش اتفاقات خوب رخ دهد. ما مستند را رها نمیکنیم.
ارسال به دوستان
پیگیری امام موسی صدر بعد از جشنواره فجر
بهروز شعیبی، کارگردان سینما گفت ما در حال انجام کارهای پروژه «امام موسی صدر» هستیم و امیدوارم بعد از جشنواره بتوانم رویش کار کنم.
به گزارش «وطنامروز»، بهروز شعیبی، کارگردان سینما و تلویزیون درباره جدیدترین فعالیت خود گفت: در حال انجام کارهای پروژه «امام موسی صدر» هستیم و امیدوارم بعد از جشنواره بتوانم رویش کار کنم.
کارگردان در توضیح بیشتر درباره این پروژه بیان کرد: این پروژه یا فیلم سینمایی میشود یا یک مستند داستانی. در حال حاضر بخش عمدهای از تحقیقات پروژه انجام شده و ۲ طرح هم برای آن داریم که هم میتوانیم داستانی آن را پیش ببریم و هم در قالب مستند داستانی ولی هنوز کسی به عنوان حامی مالی پای کار نیامده است.
شعیبی افزود: امیدوارم این کار هم به سرانجام برسد، چرا که یکی از علاقههای شخصی خودم است. بالای یک سال و نیم است درگیر این پروژه هستم و فکر میکنم شخصیت جذاب و بسیار درستی برای امروز ما است.
وی درباره دیگر فعالیتهای خود هم توضیح داد: همچنین در حال آمادهسازی فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی» برای جشنواره فجر امسال هم هستم که یک فیلم متفاوت است و البته سیاسی نیست.
کارگردان در بخش دیگر صحبتهایش با اشاره به تجربه ساخت سریال «گلشیفته» در شبکه نمایش خانگی و امکان تکرار تجربههای مشابه در این حوزه با وجود انتقاداتی که نسبت به آن مطرح شده بود، عنوان کرد: آن هم یک تجربه کمدی بود که مخاطب خاص خود را داشت و اتفاقا آن را دوست هم داشتند. آن کار بدموقعی پخش شد. درست در مقطع تغییر عرضه دیویدی به ویاودیها بود. سامانهای آن را پخش کرد که هنوز هم مخاطب چندانی ندارد. امروز در برخی سامانهها استقبال خوبی از آن میشود و مخاطبان هم از آن راضی هستند.
بهروز شعیبی در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر با فیلم سینمایی «روز بلوا» حضور داشت که این فیلم بدون اکران عمومی در هفتههای اخیر در قالب یک مینیسریال ۳ قسمتی از پلتفرمهای فضای مجازی پخش شد.
ارسال به دوستان
اخبار
مهرداد ضیایی جلوی دوربین «خوشنام» رفت
تصویربرداری سریال «خوشنام» به کارگردانی علیرضا نجفزاده با محوریت اخلاق و خانواده ادامه دارد. به گزارش «وطنامروز»، تصویربرداری سریال «خوشنام» به کارگردانی علیرضا نجفزاده و تهیهکنندگی احمد زالی همچنان در خیابانهای تهران ادامه دارد. طرح و فیلمنامه ابتدایی این سریال توسط محسن کیایی نوشته شده بود که این روزها توسط فهیمه سلیمانی بازنویسی و دارای قصههای جدید شده است.
سریال «خوشنام» با محوریت اخلاق و خانواده کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیماست که بتازگی بازیگران جدیدی به آن اضافه شدهاند.
احمد زالی، تهیهکننده سریال از آغاز بازی مهرداد ضیایی در این سریال خبر داد و افزود: ممکن است با توجه به پیشرفت قصه و موقعیتهایی که قرار است به کار اضافه شود انتخاب بازیگر ادامه داشته باشد.
تهیهکننده این مجموعه تلویزیونی اضافه کرد: فعلا مدیران سیما تصمیمی برای زمان پخش سریال نگرفتهاند اما طبق برنامهریزی، کار تصویربرداری پروژه پیش میرود و اخیرا مریم سرمدی و مهرداد ضیایی هم بازیشان در سریال آغاز شده است.
زالی در پایان گفت: برای مدت کوتاهی از لوکیشن خانه خارج شدیم و سکانسهای خارجی را با بازی هومن حاجیعبداللهی، عباس جمشیدیفر، امیر کربلاییزاده و مهرداد ضیایی در خیابانهای مختلف تهران ادامه میدهیم.
***
دهنمکی سریال طنز کرونایی میسازد
مسعود دهنمکی سریال طنز «آزادی مشروط» را درباره کرونا و فعالیتهای کادر درمان و پرستاران و گروههای جهادی میسازد.
به گزارش «وطنامروز»، سریال ۳۰ قسمتی «آزادی مشروط» با محوریت طنز درباره فعالیت گروههای جهادی، کادر درمان و پرستاران در ایام کرونا و مصائب و شیرینیهای این دوران به تهیهکنندگی و کارگردانی مسعوده دهنمکی در مرکز سیمافیلم ساخته میشود. بر اساس این گزارش، از حدود 3 ماه پیش نگارش فیلمنامه سریال آغاز شده و در حال حاضر نگارش ۲۰ قسمت به اتمام رسیده و از لوگوی این سریال نیز رونمایی شده است. همچنین همزمان با نگارش فیلمنامه توسط کریم خودسیانی و شهاب عباسی بر اساس طرحی از مسعود دهنمکی، بزودی پیشتولید سریال آغاز و عوامل پشت دوربین سریال جدید این کارگردان معرفی خواهند شد. سریال «آزادی مشروط» به سفارش مرکز سیمافیلم تهیه و تولید خواهد شد.
***
منصور ضابطیان «یلدای دو صفر» را اجرا میکند
اجرای برنامه شب یلدای شبکه ۲ سیما به منصور ضابطیان رسید. به گزارش «وطنامروز»، برنامه «یلدای دو صفر» توسط تیم برنامهساز «محاکات» با اجرای منصور ضابطیان برای پخش در شب یلدا تولید میشود و در ۲ بخش روی آنتن شبکه ۲ میرود. بخش اول از ساعت ۲۱ سهشنبه ۳۰ آذر به مدت ۳۰ دقیقه در جدول پخش شبکه 2 قرار میگیرد. بخش دوم نیز پس از گفتوگوی ویژه خبری از حوالی ساعت ۲۳:۳۰ تا ۱:۳۰ بامداد چهارشنبه پخش خواهد شد. گفتوگو با چهرهها و اجرای زنده موسیقی از بخشهای مختلف این برنامه به کارگردانی محمد صوفی و تهیهکنندگی جواد فرحانی است که جزئیات آن در روزهای پیش رو اعلام خواهد شد.
***
شهیدی که با تغییر هویت مدافع حرم شد
چاپ نوزدهم کتاب «ابوعلی کجاست» خاطرات خودگفته شهید مدافع حرم «مرتضی عطایی» به قلم نوید نوروزی توسط انتشارات «راه یار» منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش «وطنامروز»، شهید مرتضی عطایی، یکی از شهدای مدافع حرم مشهدی است که قصه جالبی دارد. او برای اینکه بتواند به جمع مدافعان حرم اضافه شود، خود را به عنوان یکی از اهالی افغانستان جا میزند و در کنار دلاوران تیپ پرافتخار فاطمیون، عازم نبرد با تروریستهای دستپرورده استکبار میشود.
«ابوعلی کجاست» حاصل 10ساعت گفتوگو با مرتضی عطایی(ابوعلی) جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون از روزهای مبارزه و مقابله با تروریستهای تکفیری است. این خاطرات، قرار بوده برای نگارش کتابی درباره شهید مصطفی صدرزاده، یار غار او استفاده شود اما مرتضی عطایی یا همان «ابوعلی» هم در میدان نبرد با تکفیریها در لاذقیه سوریه به شهادت میرسد، از همین رو، خاطراتش در قالب کتابی مستقل با عنوان «ابوعلی کجاست» منتشر میشود.
در این کتاب 144 صفحهای افزون بر زندگینامه شهید، شعرهای این شهید و عکسهایی از دوران حیات و حضور او در جبهه مقاومت نیز به چاپ رسیده است.
بنا بر این گزارش، چاپ نوزدهم «ابوعلی کجاست» که تحقیق و مصاحبه آن بر عهده محمدمهدی رحیمی بوده و تدوین آن توسط نوید نوروزی انجام شده است، با شمارگان 1500نسخه و قیمت 27 هزار تومان از طرف انتشارات «راه یار» منتشر شده و علاقهمندان علاوه بر کتابفروشیها، میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر یا سایت vaketab.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.
ارسال به دوستان
رسول صدرعاملی:
«گلهای داوودی» مهمترین فیلمم است
رسول صدرعاملی، کارگردان و تهیهکننده سینما گفت در سالهایی ما غرق در سینما بودیم و حرفی که همه ما همیشه میزدیم این بود که چگونه میتوانیم تماشاگرمان را شگفتزده کنیم.
به گزارش «وطنامروز»، موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز رسول صدرعاملی، کارگردان باسابقه سینمای ایران، بخشهایی از گفتوگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرد.
صدرعاملی خطاب به فریدون جیرانی که با او به گفتوگو نشسته بود، گفت: «گلهای داوودی» مهمترین فیلم من است، در «رهایی» شما فیلمنامه را نوشتید و به من کاری نداشتید. دلیلش این بود که هیچ سکانسی در تهران نبود و همه در جنوب گرفته شده بود اما در «گلهای داوودی» از لحظه پیدایش قصه با من همراه بودید.
وی ادامه داد: شما معتقد بودید «گلهای داوودی» به خاطر شرایط نابینایی، یک گریم خیلی حساس و مهم میخواهد به همین دلیل عبدالله اسکندری و همچنین عباس گنجوی را معرفی کردید. ما سراغ بهترینهای تئاتر از جمله زندهیاد جمشید مشایخی، جعفر والی و... رفتیم، فقط بیژن امکانیان از گروه ما بود که بخوبی هم درخشید و لیلا پیرزاد هم که از فیلم «رهایی» با ما همکاری داشت. ما اطراف این ۲ بازیگر را پر از بهترینهای سینما و تئاتر ایران کردیم. برای تدوین هم عباس گنجوی و برای موسیقی کامبیز روشنروان آمد؛ همه اینها را با هماهنگی هم انجام دادیم و شد «گلهای داوودی» و اتفاق خوب سال ۱۳۶۳.
صدرعاملی درباره «دختری با کفشهای کتانی» نیز توضیح داد: وقتی ایده این فیلم پیدا شد زمانی بود که ۶ سال بیکار بودم. یک شب منزل سعید مطلبی بودیم. به او گفتم فقط یک اسم در ذهن دارم؛ دختری با کفشهای کتانی و او گفت یعنی چه؟ در پاسخ گفتم شخصیت نوجوانی است که یک روز از خانه بیرون میرود، از میدان ولیعصر تا میدان راهآهن را روی لبه جدول خیابانها راه میرود و در طول این سفر شهری ماجراهایی برای او اتفاق میافتد. سعید مطلبی گفت ایده خوبی است اما کار من نیست. او چند شاگرد در سیمافیلم داشت. به من گفت پسر جوانی بتازگی به کلاس آمده که به نظرم بسیار بااستعداد است. از او اسمش را پرسیدم و او پیمان قاسمخانی را به من معرفی کرد. قاسمخانی به همراه بهاره رهنما در فیلم علیرضا داوودنژاد بازی کرده بودند. قرارداد ۹۰۰ هزارتومانی با او بستم و هفتهای ۲ روز با هم درباره فیلمنامه صحبت میکردیم تا اینکه فیلمنامه به سرانجام رسید.
صدرعاملی اظهار کرد: یادم میآید در هفتهنامه سینما یک آگهی دادم که بسیار جذاب بود. متن آگهی این بود: «من ترانه ۱۵ سال دارم. دختر خوبی هستم. اگر این شخصیت را میشناسید به ما معرفی کنید». درواقع دنبال بازیگر بودیم که ترانه علیدوستی این آگهی را دیده بود. امین تارخ به من زنگ زد و گفت ترانه دختر حمید علیدوستی است و او را برای حضور در فیلم به من معرفی کرد. برای این نقش ۸۰ نفر را دیده بودیم، حبیب رضایی برای نخستینبار انتخاب بازیگری را انجام میداد و برای انتخاب این نقش به مدارس زیادی رفته بود.
وی در ادامه بیان کرد: ترانه جنس صدایش خوب بود اما نمیتوانست آن را مدیریت کند. البته ما هر بازیگری را میگذاشتیم باید ۲ ماه روی صدایش کار میکردیم زیرا شخصیت قصه ۳ لحن داشت؛ لحن دانشآموزی، لحن دوران بارداری و یک لحن دوران مادری که اینها لحن صداهایشان فرق میکند. ۳ ماه طول کشید تا ما روی صدای او کار کردیم و من در طول این مدت هیچ وقت به او نگفتم برای نقش ترانه حضورش قطعی است و دقیقا ۴۸ ساعت قبل از فیلمبرداری به او گفتم برای نقش قطعی شده است. نخستین لوکیشنی که تولید در اختیار من قرار داد، زندان رجاییشهر بود. در زندان شروع، وسط، بارداری، مادر شدن و پایان فیلم را داشتیم و برای این کار تنها ۸ روز فرصت داشتم.
صدرعاملی در پایان اظهار کرد: در آن سالها وقتی فیلم میساختیم به اینکه میفروشد یا نمیفروشد، اینکه جشنواره میرود یا نمیرود به هیچ وجه فکر نمیکردیم و در زمان نگارش فیلمنامه و فیلمبرداری با همه وجود فکر میکردیم کاری را که درست است، انجام بدهیم و واقعا همین باعث میشد روحی در آثار دمیده شود. مانند فیلمهای «سناتور»، «آفتابنشینها» و...، اینها با جان و دل کار میشد و حتی در فیلم «قرمز» که شما ساختید (فریدون جیرانی) برای خوش آمدن مخاطب نمیساختید؛ ما غرق در سینما بودیم و حرفی که همه ما همیشه میزدیم این بود که چگونه میتوانیم تماشاگرمان را شگفتزده کنیم و مخاطبان را وادار کنیم که در سکوت مطلق تصویر را ببینند و خیلی وقتها موفق میشدیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|