|
منتظر «اینفانتینو» برای جشن صعود تیم ملی فوتبال هستیم
فدراسیون فوتبال ایران با ارسال نامه به فیفا خواستار اعلام زمان حضور رئیس فیفا و هیات همراه شد. شهابالدین عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال با ارسال نامهای رسمی به فدراسیون جهانی ضمن دعوت دوباره از جیانی اینفانتینو برای حضور در ایران، خواستار اعلام زمان برنامههای وی و هیأت اجرایی فیفا برای سفر به تهران شد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با علی لطیفی پس از قهرمانی نیمفصل استقلال
با این سبک فوتبال میشود قهرمان شد
زهره فلاحزاده: آبیپوشان تهرانی در هفته پایانی دور رفت لیگ برتر توانستند با نتیجه پر گل ۳ بر صفر در مسجدسلیمان از سد نفت عبور کنند و قهرمان نیمفصل شوند. امیرحسین حسینزاده، هافبک جوان استقلال با به ثمر رساندن ۲ گل بهترین بازیکن این مسابقه و کوین یامگا با ثبت گل سوم آبیها، گلزنترین بازیکن این تیم معرفی شدند. «وطنامروز» برای ارزیابی عملکرد استقلال در این فصل با علی لطیفی، پیشکسوت این تیم گفتوگو کرد.
***
* استقلال توانست در آخرین مسابقه دور رفت لیگ برتر، نفت مسجدسلیمان را در دیداری پرگل ببرد و قهرمان نیمفصل شود. تحلیل شما از این دیدار چیست؟
بعد از بازی با صنعت نفت آبادان، این دومین بازی استقلال بود که بسیار جذاب و چشمنواز بود. از طرفی هم فوتبال مالکانه، خلق موقعیت و کارهای ترکیبی دیدیم و هم فوتبال نتیجهگرا که تیم در این فصل ارائه داده است. مسألهای که باعث میشود امسال از تیم مجیدی انتقاد کنیم این است که فوتبال جذابی به نمایش نمیگذارد، البته فوتبال نتیجهگرا هم کار سختی است و فرهاد مجیدی با حضور پین تا حدودی مشکل چندساله استقلال در خط دفاع را حل کرده است. در کل استقلال را در این فصل از جهت نتیجهگرایی که مفت به حریفان امتیاز نمیداد تمجید میکنم اما از جهت اینکه فوتبال زیبا و هوادارپسند ارائه نمیداد، انتقاد دارم. از زمان تأسیس باشگاه تا به امروز، هواداران استقلال را با فوتبال چشمنواز و هجومی میشناسند، البته این مشکل فقط برای استقلال نیست. اکثر تیمهای ما به فکر نباختن هستند. به نظر من کسی که این نوع فوتبال را در ایران باب کرد، کارلوس کیروش، سرمربی اسبق تیم ملی بود. کیروش هر چند ساختار دفاعی معیوب ما را که سالها مشکل داشت ترمیم کرد اما کاری کرد که باعث شد ذات فوتبال ما به فراموشی سپرده شود. پس از آن، اکثر مربیان ما همین سبک بازی را انتخاب کردند که باعث شده لیگ ما با فقر گلزنی و نبود خلاقیت مواجه شود.
* امیرحسین حسینزاده، بازیکن جوان استقلال در این دیدار با به ثمر رساندن ۲ گل، بهترین بازیکن زمین معرفی شد. به نظر میآید او پدیده این فصل رقابتهای لیگ برتر باشد.
واژه پدیده را از فوتبالمان برمیدارم. پدیده به بازیکنی میگویند که بیاید فوتبال کشورش را در همان سال اول تحت تأثیر قرار دهد. متأسفانه دیگر آن نسل بازیکنان مثل خداداد عزیزی، علی کریمی، حسن روشن و... را نمیبینیم. خلاقیت و نبوغ فردی در فوتبال ما و حتی دنیا کم شده است اما این را باور دارم که امیرحسین حسینزاده توانست خودش را به فوتبالمان بشناساند. او بازیکن تأثیرگذاری در بازیهای اخیر بوده است.
* یامگا گلزنترین بازیکن استقلال در نیمفصل اول است. او و ژستد توانستهاند نمره قبولی بگیرند؟
اعتقاد دارم یامگا بازیکن بسیار تأثیرگذاری بوده است. کاری به تعداد گلهایش ندارم اما نشان داده خرید خوبی برای تیم بوده است. یامگا را نمیتوان گفت گلزن است. او با توجه به پست تخصصیاش در سمت راست بیشتر به جای اینکه گلزن باشد، گلساز است. ژستد هم بازیکنی است که نشان داده فوتبال را بلد است اما استقلال جایی نیست که بازیکن بخواهد آماده شود. استقلال باید به دنبال بازیکنی باشد که در اوج آمادگی است. ژستد به عنوان مهاجم کلاسیک، بازیکن توانمندی است اما به نظر من آوردن او در ابتدای فصل با وجود آماده نبودنش درست نبود. با این حال خوشبختانه ژستد رفتهرفته آماده شد و حالا در تیم جا افتاده و شرایط خوبی دارد.
* استقلال در چه پستهایی در نیمفصل نیاز به تقویت دارد؟
با توجه به اینکه استقلال تقریبا به فوتبال کلاسیک روی آورده و بازی مستقیم را انجام میدهد، باید وینگرهای توانمند و خلاقی را که میتوانند حریف را دور بزنند، خریداری کند.
* با توجه به بازی تیمهای مدعی مثل پرسپولیس که پرنوسان بازی میکند و سپاهان که با وجود بازی زیبا، نتیجه خوبی نمیگیرد، استقلال شانس اول قهرمانی خواهد بود؟
استقلال با توجه به ساختار دفاعی خوبی که دارد، شانس بالایی برای قهرمانی دارد اما دست تیم برای سایر رقبا خوانده شده است. اگر استقلال میخواهد نتیجه بگیرد، باید فوتبال مالکانه و چشمنوازش را بیش از پیش به نمایش بگذارد. اگر تیم اینطور پیش نرود، من شانس سپاهان را برای قهرمانی بیشتر میبینم. سپاهان در دیدار با استقلال، پرسپولیس، گلگهر و... که شکست خورد، بازی فوقالعادهای را ارائه داد.
* سرخابیها از لیگ قهرمانان آسیا هم کنار گذاشته شدند. ایافسی اینبار مچ مدیران کارنابلد ما را گرفت.
این حذف به مدیران فعلی ما در ورزش و فوتبال برنمیگردد. این ایراد به مدیران قبلی مربوط است که جز دروغگویی چیزی برای ارائه نداشتند. کم پیش میآید افراد سالم در ورزشمان پیدا کنیم. حذف ۲ تیم بزرگ فوتبال ما، ماحصل سالها تلاش و ممارست مدیران قبلی در دروغگویی بوده است. باید به مدیران ورزشیمان تبریک بگویم که این همه سال توانسته بودند به آسیا دروغ بگویند.
ارسال به دوستان
علی مرادی از میز و صندلی ریاست دل نمیکند
بازنشستهای که قصد نشستن ندارد
آتنا خلیلی: علی مرادی برخلاف اینکه اعلام کرده بود اگر او را نخواهند، میرود اکنون که نامه بازنشستگیاش رسیده است، از صندلی ریاست دل نمیکند. وزنهبرداری در حال گذراندن بلاتکلیفترین روزهای خود است و در حالی که رئیس آن بازنشسته شده، وزارت ورزش در تعیین سرپرست تعلل میکند. در این شرایط علی مرادی هم در تلاش است صندلی خود را از دست ندهد. نامه بازنشستگی علی مرادی ۱۵ آذر ابلاغ شد و در آن نامه عنوان شده بود از اول دی بازنشسته شده است. حتی خود علی مرادی هم پس از اینکه متوجه شد رایزنیها برای تمدید ادامه فعالیتش راه به جایی ندارد، تسلیم شد و با انتشار بیانیهای خداحافظی کرد.
اما حالا به نظر میرسد علی مرادی نمیتواند از صندلی خود دل بکند، چرا که در یک برنامه تلویزیونی عنوان کرده بازنشسته نیست و اصلا چرا باید در فدراسیونی که تیمش نایب قهرمان جهان شده چنین اتفاقی بیفتد! نکته مهم این است که علی مرادی پیش از اعزام تیم به قهرمانی جهان در ازبکستان صراحتا اعلام کرد: «اگر من را نمیخواهند، بگویند تا بروم». به نظر میرسد وزیر ورزش با عدم تمدید ادامه فعالیت او و ابلاغ نامه بازنشستگی به طور مستقیم موضع خود را نسبت به ادامه کار علی مرادی اعلام کرده و اینکه حالا چرا او نمیخواهد واقعیت را بپذیرد، جای تعجب دارد. علی مرادی در شرایطی اینچنین از میز و صندلیاش جدا نمیشود که حتی آب معدنی اردو و وعدههای غذایی را خود ورزشکاران تهیه کردهاند. معلوم نیست رئیس فدراسیونی که در تهیه آب معدنی ناتوان است، چه اصراری به ماندن دارد؟ البته قابل باور نیست رئیس فدراسیون توانایی مالی تهیه چند بسته آب معدنی را نداشته باشد. وقتی مرادی در حل مشکلات درون خانوادهای ناتوان است به گونهای که شاهد بیشترین اختلاف و گسست در وزنهبرداری هستیم و حتی وزنهبرداران شاخص تیم ملی هم دور هم جمع نمیشوند و هر کسی در یک گوشه در حال تمرین است، چرا باید بر ماندن اصرار کند؟ علی مرادی 6 سال برای ساختن وزنهبرداری فرصت داشت اما برخلاف شعارهایی که داد نه شرایط رشد استانها را فراهم آورد، نه خانه وزنهبرداری ساخت و نه همدلی ایجاد کرد. علی مرادی اگر دلسوز وزنهبرداری بود، به جای اینکه روسای هیاتهای استانی را به عنوان مربی به کادر فنی اضافه کند، مربیان سازنده را که در شهرستانها با دستان خالی وزنهبردار میسازند، میآورد تا آنها متوجه شوند زحماتشان دیده میشود. همچنین تلاش برای کسب کرسیهای جهانی را تنها در انحصار خود و یارانش در نمیآورد و اجازه میداد افراد صاحبنام دیگر هم ورود کنند تا شاید بالاخره ایران کرسی مهمی بگیرد. او همچنین به جای انتقادهای عجیب و غریب از فدراسیون کشتی، باید تلاش میکرد فدراسیون خود را به اندازه فدراسیون کشتی بالا بکشد تا خوابگاه وزنهبرداری کم از خرابه نداشته باشد. از همه مهمتر رئیسی که نتواند پول وارد ورزش کند و مانند یک کارمند، خودش حقوقبگیر باشد، واقعا چه اصراری به ماندن دارد؟
ارسال به دوستان
اخطار جدی پیش از اردوی صعود به جام جهانی
جایی برای بیاخلاقها نیست
موضوع دعوت یا عدم دعوت حسین کنعانیزادگان سوال مشترک خبرنگاران حاضر در مراسم بدرقه ملیپوشان زن به جام ملتهای آسیا بود. در این مراسم اگر چه دراگان اسکوچیچ کمی زودتر به همراه مترجمش مراسم را ترک کرد تا گیر سوالات خبرنگاران نیفتد اما مجتبی خورشیدی، سرپرست تیم ملی در پاسخ به سوالی درباره دعوت یا عدم دعوت از حسین کنعانیزادگان گفت پرونده او در کمیته اخلاق تحت بررسی است. این در حالی است که صحبتهایی درباره دعوت این دفاع وسط ثابت تیم ملی مطرح شده بود و در عین حال برخی آگاهان نیز به صورت قطعی از عدم دعوت کنعانیزادگان حرف زدهاند. در این میان شهابالدین عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال که به عنوان آخرین نفر روی سن رفته بود تا با صحبتهایش مراسم بدرقه تیم ملی زنان را به پایان برساند، در خلال حرفهایش به اهمیت اخلاق در این فدراسیون و لزوم رعایتش از سوی همه تاکید کرد و گفت: «هر کس نمیتواند با ضوابط اخلاقی کنار بیاید، باید از کشتی این فدراسیون بیرون بماند. باید تیم ملی را ترک کند، چرا که ستاره بینظم و بیاخلاق به درد خودش هم نمیخورد». او که داشت این صحبتها را خطاب به مریم ایراندوست مطرح میکرد، نام اسکوچیچ را هم در میان جملاتش به زبان آورد تا احتمالا به سرمربی کروات تیم ملی هم کدی داده باشد. علیایحال مشخص نیست آیا این صحبت رئیس فدراسیون فوتبال ایران معطوف به ماجراهای رخ داده برای حسین کنعانیزادگان است یا از مسائل پیشین تیم ملی و موضوع ملتهب بیانیهنویسی پس از پیروزی مقابل لبنان هم نشأت میگیرد.
با تمام اینها اخطاری با این لحن و اعلام آن از سوی رئیس فدراسیون فوتبال در سالهای اخیر کمتر سابقه داشته و حالا باید منتظر فهرست تیم ملی و واکنشهای بعدی بود. عزیزیخادم در صحبتهایش تاکید کرد حتی اگر بهترین بازیکن جهان عضو تیم ملی ایران باشد و بیاخلاقی کند، این فدراسیون از حذف کردنش باکی نخواهد داشت و این مساله نیز خللی به روند تیم ملی وارد نخواهد کرد؛ این صحبتها احتمالا اشارهای به مسائل گذشته و خط خوردن یکی از مهمترین بازیکنان تیم ملی از فهرست اردوی پیشین بود.
ارسال به دوستان
اخبار
وعده دبیر فدراسیون کشتی برای رسیدگی به حواشی قهرمانی کشور
رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی کشور با وجود تمام نتایج و اتفاقات امیدوارکننده برای متولیان کشتی با حواشی تأسفآوری در روز پایانی همراه بود. مسابقات کشتی آزاد قهرمانی کشور بعد از ۳ روز مصاف مدعیان در گرگان به پایان رسید. در این دوره از مسابقات تیمهای مازندران، تهران و کرمانشاه به ترتیب عناوین اول تا سوم را از آن خود کردند و در نهایت ترکیب تیم اعزامی به رقابتهای قهرمانی آسیا با توجه به مصوبات چرخه انتخابی مشخص شد. در روز پایانی این مسابقات اما اتفاقات ناخوشایندی رخ داد تا به نوعی تمام زحمات مسؤولان استان گلستان به عنوان میزبان مسابقات تحت تأثیر قرار گیرد به طوری که پس از برگزاری دیدارهای فینال اوزان ۹۲ و ۱۲۵ کیلوگرم کشتی آزاد، طرفداران کشتیگیران بازنده با ورود به تشک کشتی، نظم سالن را بر هم زدند و به درگیری پرداختند. این حواشی تا حدی پیش رفت که مأموران نیروی انتظامی مجبور به دخالت شدند و بدین ترتیب غائله خاتمه یافت. بر این اساس ابراهیم مهربان، سرپرست دبیری فدراسیون کشتی در واکنش به این اتفاقات در جمع خبرنگاران وعده داد در اسرع وقت با بررسی گزارشات مستند درگیری، برخورد قانونی و لازم از سوی کمیته انضباطی و مراجع ذیصلاح انجام خواهد شد.
***
لیست بازیکنان جدید پرسپولیس و دردسر بزرگ برای مدیرعامل سرخها
مدیرعامل تازهوارد باشگاه پرسپولیس منتظر دریافت لیست خرید و مازاد زمستانی یحیی گلمحمدی است. باشگاه پرسپولیس پس از کشوقوسهای فراوان بالاخره هیأتمدیره و مدیرعامل جدید خود را شناخت تا رضا درویش فعالیت خود را پس از دوران سرپرستی مجید صدری آغاز کند. مدیرعامل تازهوارد پرسپولیس در نخستین اقدام خود قصد دارد بخشی از قرارداد بازیکنان این تیم را پرداخت کند تا آنها با پول به تعطیلات زمستانی بروند. همچنین درویش از یحیی گلمحمدی خواسته است با توجه به شروع نقل و انتقالات زمستانی لیگ برتر لیست بازیکنان مدنظر خود را در اختیار وی قرار دهد تا بتواند گزینههای مورد نظر او را جذب کند. سرمربی سرخپوشان پایتخت نیز قصد دارد این لیست را تا پایان هفته در اختیار درویش قرار دهد تا برای جذب بازیکنان مورد نظر اقدام شود. مدیرعامل پرسپولیس در حالی مسؤولیت کار در این باشگاه را بر عهده گرفته که باید با چالشهای مالی آن دست و پنجه نرم کند و با توجه به حساب خالی باشگاه سراغ گزینههای قابل جذب برود. این در حالی است که او علاوه بر پرداخت طلب اعضای تیم ناچار به پرداخت مطالبات کریستین اوساگونا و آنتونی استوکس است تا با محرومیت از سوی فیفا در زمستان فصل جاری فوتبال باشگاهی کشور روبهرو نشود.
***
توضیح سرپرست تیم ملی درباره ناراحتی اسکوچیچ
سرپرست تیم ملی فوتبال ایران گفت: پرونده انضباطی محمدحسین کنعانیزادگان مفتوح است و بستگی به تصمیم کمیته اخلاق دارد تا وضعیتش برای حضور در تیم ملی ایران بررسی شود. مجتبی خورشیدی، سرپرست تیم ملی فوتبال ایران درباره ترک مراسم بدرقه تیم بانوان از سوی دراگان اسکوچیچ گفت: اسکوچیچ ناراحت نبود، بلکه دندان درد داشت. او وقت دکتر داشت و رفت که به درمانش برسد. اتفاقا الان وقت جلسه با آقای عزیزیخادم داشت اما خواست به زمان دیگری بیفتد.
وی که در جمله نخست خود مدعی دندان درد اسکوچیچ شده بود، افزود: گوش او از روزی که آمده خیلی درد میکرد. از آقای عزیزیخادم خواست جلسه امروز (دیروز یکشنبه) به فردا (امروز) موکول شود. رئیس فدراسیون هم برنامه را تغییر داد. خورشیدی درباره زمان اعلام لیست تیم ملی فوتبال ایران برای بازی با عراق و امارات تاکید کرد: لیست تیم ملی ۲ روز قبل از شروع اردو اعلام میشود. سرپرست تیم ملی ایران درباره اینکه تکلیف حضور محمدحسین کنعانیزادگان در تیم ملی با توجه به فایلهای شخصیای که از او منتشر شده است چه خواهد شد، گفت: پرونده او در حال بررسی است. کنعانیزادگان در قطر است و برای تیم باشگاهی خود بازی میکند. نماینده این بازیکن این هفته به کمیته اخلاق میآید. پرونده او مفتوح است و بستگی به کمیته اخلاق دارد که در این باره تصمیمگیری کند.
***
امیر عابدزاده در آستانه انتقال به رقیب رئالمادرید
باشگاه سویای اسپانیا اقداماتی را برای جذب امیر عابدزاده، دروازهبان ایرانی تیم پونفرادینای اسپانیا آغاز کرده است. روز شنبه سایت infobierzo اسپانیا خبر داد احتمال دارد امیر عابدزاده، دروازهبان ایرانی که در تیم پونفرادینای اسپانیا بازی میکند، به تیم لالیگایی سویا منتقل شود. ماجرا از توئیت «آلفونسو فرناندس» خبرنگار اسپانیایی شروع شد. آلفونسو به نقل از منابعی در سویا خبر داد «مونچی» مدیر فوتبالی باشگاه سویا برای زیر نظر گرفتن عملکرد امیرعابدزاده به تمرین پونفرادینا رفته است. سایت infobierzo هم در گزارش تکمیلی نوشت به دلیل حضور «یاسین بونو» دروازهبان مراکشی سویا در جام ملتهای آفریقا و ابتلای «مارکو دمیتروویچ» دروازهبان دیگر سویا به کرونا، این تیم در دروازه دچار مشکل شده است و مدیران باشگاه در تلاش برای خرید یک دروازهبان دیگر هستند. این سایت مبلغ انتقال عابدزاده را به نقل از رسانههای ایران 5/3 میلیون یورو تخمین زده و نوشته است: «عابدزاده در مجموع ۱۹ بازی برای پونفرادینا، ۱۴ گل دریافت کرده است. او ۸ بار دروازه خود را بسته نگه داشته است و این تضمین کافی برای یکی از تیمهای اصلی کشورمان برای حضور در بازار زمستانی است».
ارسال به دوستان
همدل سردار
سمیرا چوبداری: آسمان کربلا برای نشان دادن رشادت و وفاداری یک ماه دارد که تا ابد روشن و نورانی است؛ ماهی که آنقدر به خورشید خیره شد که ماه شد.
آسمان کربلا تا همیشه با ماه بنیهاشم حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام روشن خواهد ماند. اما این وجود مقدس در دامن مادری پرورش یافته که در ادب و وفا نمونهای بینظیر است؛ بانویی که خود را خادم اهلبیت میدانست و حتی فرزندانش را هم در همین راه تقدیم کرد.
امروز وقتی خاطرات مادران شهدا را میشنویم، تنها کسی که در ذهنمان نقش میبندد حضرت امالبنین سلامالله علیها است. مادران شهدا گوشه دلشان را به چادر حضرت امالبنین گره زدند و فرزندانشان را راهی میدان کردند.
پای صحبتهای مادر ۲ شهید نشستم. خانم «مهپاره طارمی» که نخستین فرزندش را در دوران دفاعمقدس تقدیم اسلام کرد و برای بازگشت پیکرش 11 سال روز و شب را شمرد و فرزند دوم را در همین عصر و دوران، همگام و همرزم سیدالشهدای مقاومت کرد و با نهایت افتخار برای دومین بار امالشهید شد.
آنقدر عاشقانه و خالصانه این ۲ هدیه را تقدیم کرد که حتی پیکر اربا اربای هادی را خودش، با دستهای خودش درون قبر گذاشت. نام و نشان و کلام مادران شهید، یادآور امالبنین است.
***
* ممنون میشوم در ابتدا خودتان را به مخاطبان معرفی بفرمایید.
من مهپاره طارمی، مادر شهیدان جواد و هادی طارمی هستم.
* آقاجواد در دفاعمقدس شهید شدند؟
بله! جواد ١۵ ساله بود که جبهه رفت و در جزیره مجنون و عملیات خیبر به شهادت رسید. ١١ سال هم طول کشید تا پیکرش بازگردد.
* چطور شد تصمیم گرفتند در این سن به جبهه بروند؟
جواد مسجد و هیات و پایگاه بسیج میرفت. یک روز از مهرآباد تا انقلاب پیاده رفته بود تا اسمش را برای اعزام به جبهه بنویسد. آنجا به جواد گفته بودند جثهات درشت و هیکلی است اما چون سن و سالت کم است نمیتوانیم اعزامت کنیم. برگشت؛ گفتم کجا بودی؟ گفت رفتم دنبال کاری، یا شما یا آقا راضی نبودید امروز کارم درست نشد. گفتم انشاءالله درست میشود. آخر سر شناسنامهاش را دستکاری کرد و به جبهه رفت. روزی که میخواست برود گفتم مدرسه هم مثل جبهه است، نرو! سن و سالت کم است. گفت از من کوچکترها هم رفتند.
آخر سر قبول کردیم و رفت. در یکی از عملیاتها زخمی شده بود. سال بعد که دوباره تصمیم گرفت جبهه برود، گوشه ساکش را گرفتم و گفتم تا کی میخواهی بروی؟ تو سنت کم است. گفت مادر اینجا این حرف را زدی اما مبادا بین دوست و آشنا هم بگویی. اگر این حرف شما باعث شود یک نفر دیگر هم از رفتن فرزندش جلوگیری کند و یک وجب از جبهه خالی بماند، گناهش پای شماست. اگر جلوی مرا بگیری من هم پیش حضرت زهرا شکایت میکنم.
وصیتنامهاش را نوشته بود. وقتی ساک و وسایلش برگشت وصیتنامه را از کیف پیدا کردیم. نوشته بود پدر و مادرم! مرا با جان و دل حلال کنید. چند سال زحمت مرا کشیدهاید انشاءالله از امام حسین عوضتان را بگیرید. به خواهرانش نوشته بود خیلی حق به گردنم دارند. اگر آمدم خودم جبران میکنم اگر نه از طرف من برایشان جبران کنید. برای برادرهایش نوشته بود راهش را ادامه بدهند. مخصوصا برای برادران کوچکش که میگفت اگر اینها بزرگ شوند جنگ تمام میشود اما بگویید مرا در مجالس اهل بیت و مسجد یاد کنند. به همه سپرده بود پشتیبان حضرت امام باشند. ما میرویم اما حامی امام خمینی باشید.
* خب! برویم سراغ دومین شهید خانواده شما؛ آقا هادی. ایشان متولد چه سالی بودند؟
آقا هادی متولد 1358 بود.
* وقتی پیکر برادرش برگشت، آقا هادی چند ساله بودند؟
نوجوان بود. فکر کنم ١۴ ساله بود. سرآغاز تحولات روحی هادی از همین تشییع بود. هادی خیلی منقلب شده بود. رنگ و رویش پریده بود. پدرش آمد به ما سپرد هوای هادی را داشته باشید. میترسید هادی افسرده شود و غصه بخورد. هادی بعد از شناسایی برادرش دیگر عوض شد. تحولات هادی و بزرگ شدن روحش از همان موقع بود. بعد از خدمت هم در سپاه استخدام شد. 10 سال آموزش میداد. 10 سال هم محافظ سردار شهید سلیمانی بود. روزهای اولی که جنگ سوریه بود، به عنوان مدافع حرم به جنگ با داعش رفت.
* شنیدهام شهید هادی طارمی هیأت و روضه خانگی خاصی هم داشته است.
بله! هادی ۳ تا جلسه سالانه داشت. یکی اول ماه محرم بود که با پارچههای سیاه دستمال اشک درست میکرد و به میهمانان میداد. خیلی هم مراسم خوبی داشت. اول جلسه هم همیشه روضه حضرت زهرا سلامالله علیها میخواندند. یک مراسم هم داشت برای شهادت حضرت رقیه. یک مجلس هم برای حضرت امالبنین میگرفت. هادی خیلی خیلی علاقه داشت به این عزیزان. همیشه هم در مجالس اهلبیت میاندار بود. مخصوصا اگر از حضرت زهرا میخواندند، هادی میاندار بود و سینه میزد.
هادی دست برادرانش را به دست حضرت اباالفضل داد. دست خواهرانش را به دست حضرت زینب کبری سپرد. دست دخترانش را به دست رقیه خانم داد و مرا هم به دست خانم امالبنین سپرد. هر وقت جلسه حضرت امالبنین داشت، دلم میگرفت. حس میکردم هادی سفارش مرا به خانم امالبنین میکند.
من بیماری سختی داشتم. چند بار در بیمارستان بستری شده بودم. حالم خوب نبود. یک بار در همان ایام در جلسه روضه منزل هادی بودم. صدای سینهزنی و میانداری میآمد. شور گرفته بودند. یکی از دخترانم به من گفت هادی میانداری میکند. با خودم گفتم هادی شفای من را از حضرت زهرا میخواهد. شکر خدا بعد از آن مریضیام خوب شد و شفا گرفتم. «هادی خیلی حضرت زهرایی بود».
خیلی به ما حرمت میگذاشت. هر وقت از ماموریت برمیگشت به دیدنم میآمد. دست و پای من و پدرش را میبوسید. همیشه بعد از آمدن هادی، طوری که خودش متوجه نشود، یواشکی میرفتم و زیر و روی کفشهایش را میبوسیدم. اصلا هادی عوض شده بود. میدانستم از وقتی با حاجقاسم نشست و برخاست کرده، بزرگتر و شجاعتر شده. هادی امام حسینی شده بود.
* در جلسه دیدار با آقا چه گفتید و چه شنیدید؟
در دیداری که با حضرت آقا داشتیم، از من سوال کردند شما ۲ تا شهید دادین؟ گفتم بله! ۲ تا شهید دادم، بقیه بچههام هم آمادهاند. آقا پرسیدند چند فرزند دارید؟ گفتم 11 فرزند داشتم، ۲ تا شهید شدند. الان ٩ فرزند دارم. آقا ۳ بار گفتند ماشاءالله لا حول و لا قوه الا بالله.
* فکر میکردید یک روزی مادر ۲ شهید باشید؟
روزهای جنگ بود. یک جا شهید آورده بودند. من هم در آن جلسه شرکت کردم. یک خانمی بود که خیلی اشک میریخت و گریه میکرد. پرسیدم، گفتند ایشان مادر شهید است. همانجا گفتم این جنگ مثل سفره خداست. حیف است ما سر سفره خدا نباشیم. جواد را به ذهنم آوردم. گفتم خدایا یک بچه کوچکی دارم. مثل علیاصغر امام حسین قبولش کن تا ما هم برای تو کاری بکنیم. الحمدلله خدا قبول کرد و من هم مادر شهید شدم.
* باز هم حاضرید در راه خدا ایثار کنید؟
بله! چرا نکنم؟ وقتی اسلام با خون شهدا پابرجاست چرا نه؟ باز هم بچههایم را در این راه تقدیم میکنم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|