|
گفتوگوی «وطن امروز» با علی محمد الزهری دیپلمات برجسته یمنی درباره مشارکت نظامی با مقاومت فلسطین
انصارالله آماده است
گروه بینالملل: بعد از عملیات توفان الاقصی که ضربه سنگین نظامی، امنیتی و حیثیتی توسط حماس به رژیم صهیونیستی بود، این رژیم قصد دارد با حمله هوایی و توپخانهای به مردم غیرنظامی غزه، انتقام عملیات توفان الاقصی را بگیرد، به همین دلیل محور مقاومت اعم از لبنان، سوریه، یمن و عراق در پیامهایی اعلام کردند در صورت حمله زمینی به غزه یا ادامه حملات وحشیانه هوایی به مردم این باریکه وارد عمل خواهند شد.
یکی از مهمترین جاهایی که چشم مقاومت به آن دوخته شده، یمن است. انصارالله یمن از همان ابتدا تمامقد از حماس و جهاد اسلامی حمایت کرد و راهپیماییهای بزرگی در حمایت از مقاومت اسلامی در این کشور برگزار شد. همچنین به گفته نخستوزیر موقت یمن در پاسخ به جنایتهای اسرائیل چندین موشک و پهپاد برای نشان دادن عزم جدی مقاومت به سمت اسرائیل شلیک شد که توسط آمریکا رهگیری شد.
در همین زمینه برای تحلیل بهتر نقش یمن در جنگ فعلی غزه با علی محمد الزهری، دیپلمات برجسته یمنی گفتوگو کردیم. وی در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» در پاسخ به این سوال که عزم انصارالله برای کمک به مقاومت فلسطین تا چه میزان است، گفت: رهبر انقلاب یمن جناب آقای سیدعبدالملک بدرالدین حوثی در طول عملیات توفان الاقصی در ارتباط و هماهنگی کامل با بقیه محورها از جمله حماس و جهاد اسلامی فلسطین است.
الزهری با بیان اینکه مردم یمن از همان ابتدا پشتیبان مردم فلسطین بودند، عنوان کرد: رهبر انقلاب یمن بر آمادگی کامل این کشور برای مشارکت موثر نظامی در دفاع از فلسطین از طریقهای مختلف نظیر شلیک موشکی، پهپادی و غیره تاکید کرده است.
این مقام رسانهای انصارالله یمن با تاکید بر اینکه در صورت مداخله مستقیم نظامی ایالات متحده آمریکا، یمن وارد حمایت رسمی خواهد شد، خاطرنشان کرد: اگر این موضوع رخ دهد، درها برای کمکهای مالی و تجهیزاتی به غزه باز خواهد
شد.
وی با اشاره به اینکه علاوه بر جنبش گسترده و مداوم مردمی در حمایت از مردم فلسطین و در نفی جنایت نسلکشی علیه غیرنظامیان، کمکهای دیگری هم به مقاومت خواهیم کرد، افزود: طی چند روز گذشته پنتاگون از رهگیری تعدادی موشک و پهپاد از یمن خبر دادند که به نظر من اینها صرفا پیام یمن به متجاوزان است که تداوم تجاوز به غزه و کشتار غیرنظامیان باعث آتش زدن کل منطقه خواهد شد.
ارسال به دوستان
کاروان ایران در بازیهای پارآسیایی هانگژو با ۱۳۱ مدال برای اولین بار در این مسابقات در جایگاه دوم قرار گرفت
ایستاده در قلب تاریخ
کاروان «فرزندان ایران» پس از ۶ روز رقابت رسمی در چهارمین دوره بازیهای پارآسیایی با کسب جایگاه دوم به کار خود پایان داد؛ این برای نخستینبار است که ایران در این جایگاه قرار میگیرد. کاروان ورزش ایران در چهارمین دوره بازیهای پارآسیایی در حالی روز جمعه به کار خود در روز پنجم این بازیها پایان داد که پس از 4 روز جایگاه دومی جدول توزیع مدالها را از دست داد. در پایان روز پنجم بازیها ژاپنیها با ۳۹ مدال طلا با ایران برابر شدند و به واسطه مدالهای نقره بیشتر جایگاه دوم را از آن خود کردند. این جایگاه اما دیروز شنبه با طلایی شدن نمایندگان کشورمان در پارادوومیدانی، پاراشطرنج و پاراوزنهبرداری دوباره به ایران بازگردانده شد و در نهایت به نام ایران ثبت شد. ورزشکاران ایران دیروز در روز پایانی چهارمین دوره بازیهای پارآسیایی در مجموع ۵ طلا، ۷ نقره و ۴ برنز در رشتههای پارادوومیدانی، پاراتیروکمان، پاراشطرنج، پاراوزنهبرداری و تیم ملی فوتبال نابینایان کسب کردند. به این ترتیب کاروان ورزش ایران با ۱۳۱ مدال شامل ۴۴ طلا، ۴۶ نقره و ۴۱ برنز در جدول توزیع مدالها در جایگاه دوم ایستاد و به کار خود پایان داد. این برای نخستینبار است که ایران در بازیهای پارآسیایی صاحب جایگاه دوم میشود. کاروان ورزش ایران در ۲ دوره ابتدایی این بازیها چهارم شد و در دوره پیشین هم در رده سوم قرار گرفت. در ادامه به عملکرد نمایندگان ایران در روز ششم و پایانی چهارمین دوره بازیهای پارآسیایی میپردازیم.
* نایبقهرمانی تیم ملی فوتبال نابینایان
تیم ملی فوتبال نابینایان ایران با کسب عنوان نایبقهرمانی به کار خود در بازیهای پارآسیایی پایان داد.
* طلا و نقره سنگینوزن برای پاراوزنهبرداران ایران
در جریان رقابتهای دسته فوقسنگین پاراوزنهبرداری احمد امینزاده و مهدی صیادی با ثبت رکوردهای ۲۶۶ و ۲۴۴ کیلوگرم موفق به کسب مدالهای طلا و نقره شدند. نماینده اردن هم در جایگاه سوم قرار گرفت و به مدال برنز دست یافت. همچنین در رقابتهای دسته 86+ کیلوگرم بانوان، نیکو روزبهانی با مهار وزنه 126 کیلوگرمی سوم شد و به مدال برنز رسید.
* شطرنجبازان صاحب 8 مدال شدند
رقابتهای شطرنج بازیهای پارآسیایی با برگزاری دیدارهای دورهای باقیمانده بخش سرعت پیگیری شد که حاصل آن برای نمایندگان ایران کسب 8 مدال بود. بر این اساس تیم بانوان در کلاس VI-B۱ و ملیحه صفایی در انفرادی بانوان کلاس VI-B۱ مدال طلا گرفتند. در بخش تیمی مردان در کلاسهای VI-B۱ و کلاس PI و VI-B۲/B۳ ایران مدال نقره گرفت. دیگر مدال نقره ایران توسط ابوالفضل کاظمیان به دست آمد. همچنین عاطفه نقوی و لیلا زارعزاده هم مدال برنز گرفتند.
* آخرین تیر زندی برنزی شد
در مرحله ردهبندی مسابقات پاراتیروکمان بازیهای پارآسیایی در ماده W۱ محمدرضا زندی در رقابت با حریفی از ژاپن با نتیجه ۱۳۶ بر ۱۳۰ به پیروزی رسید و صاحب مدال برنز شد. زندی در مرحله نیمهنهایی برابر کمانداری از چین با نتیجه ۱۳۷ بر ۱۳۶ شکست خورد و از صعود به فینال بازماند.
* ظفر به دومین مدال نقره خود رسید
در جریان رقابت پرتاب نیزه مردان کلاس F۵۵، ظفر ذاکر که پیش از این یک مدال نقره در پرتاب وزنه کسب کرده بود، با حدنصاب 33.58 متر به مقام نایبقهرمانی رسید و یک مدال نقره دیگر برای کاروان ایران کسب کرد. حامد امیری با رکورد 28.83 متر به مقام پنجم بسنده کرد.
* دختر دونده ایران قهرمان شد
فاطمه امیرزادگانی، ملیپوش پارادوومیدانی ایران با حریفانش در ماده دوی ۴۰۰ متر کلاس T۱۲ رقابت کرد که با ثبت زمان 59.88 ثانیه که بهترین عملکرد شخصیاش نیز بود، به مقام قهرمانی دست یافت و مدال طلا را به خود اختصاص داد.
* آغاز روز پایانی بازیها با طلای مرادی
فینال مسابقه دوی ۴۰۰ متر مردان در کلاس T۱۲ در حالی برگزار شد که مهرداد مرادی ملیپوش کشورمان در آن حضور داشت. مرادی با زمان ۴۹.۶۰ ثانیه زودتر از سایر دوندهها از خط پایان عبور کرد و قهرمان شد. وی پیش از این هم یک مدال کسب کرده بود.
* عملکرد ایران در ۴ دوره پارآسیایی
ایران در نخستین دوره بازیهای پارآسیایی؛ کسب ۸۰ مدال و جایگاه چهارم
ورزشکارانی از ۴۱ کشور برگزارکننده نخستین دوره بازیهای پارآسیایی در سال ۲۰۱۰ بودند. کاروان «فرهنگی - ورزشی محرم» ایران با در اختیار داشتن ۱۲۳ ورزشکار مرد و ۲۴ ورزشکار زن در ۱۵ رشته آن دوره بازیها شرکت کرد. حاصل حضور ۱47 ورزشکار ایرانی در نخستین دوره بازیهای پارآسیایی کسب ۸۰ مدال (۲۷ طلا، ۲۴ نقره و ۲۹ برنز) بود. کاروان ایران با این تعداد مدال در جایگاه چهارم ایستاد.
* ایران در دومین دوره بازیهای پارآسیایی؛ کسب ۱۲۰ مدال و جایگاه چهارم
دومین دوره بازیهای پارآسیایی سال ۲۰۱۴ به میزبانی اینچئون کرهجنوبی برگزار شد. از مجموع ۲۴۹۷ ورزشکاری که برگزارکننده آن دوره بازیها بودند، ۲۰۰ نفر ایرانی تشکیلدهنده کاروان «غدیر» بودند.
۱۲۰ مدال (۳۷ طلا، ۵۲ نقره، ۳۱ برنز) نتیجه حضور ۱۴۴ ورزشکار مرد و ۵۶ ورزشکار زن ایرانی در ۱۶ رشته بازیهای پارآسیایی ۲۰۱۴ شد. با این تعداد مدال، کاروان ورزش ایران در میان ۴۱ کشور شرکتکننده در دومین دوره بازیهای پارآسیایی در رده چهارم ایستاد.
* ایران در سومین دوره بازیهای پارآسیایی؛ کسب ۱۳۶ مدال و جایگاه سوم
حضور ایران در بازیهای پارآسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا با ۱۳۶ مدال (۵۱ طلا، ۴۳ نقره و ۴۲ برنز) به پایان رسید. این تعداد مدال نتیجه اعزام ۲0۸ ورزشکار بود که در ۱۳ رشته بازیها با حریفانشان از ۴۲ کشور دیگر رقابت کردند.
۱۳۵ ورزشکار مرد و ۷۳ ورزشکار زن ترکیب کاروان «خودباوری و امید» در جاکارتا را تشکیل دادند و با عملکرد خود جایگاه سوم را برای این کاروان به دست آوردند.
* ایران در چهارمین دوره بازیهای پارآسیایی؛ کسب ۱۳۱ مدال و جایگاه دوم
کاروان ورزش ایران با ۲۱۰ ورزشکار شامل ۱۲۸ ورزشکار مرد و ۸۲ ورزشکار زن و با نام «فرزندان ایران» در بازیهای پارآسیایی ۲۰۲۲ شرکت کرد. «ایمان، ایران، افتخار» شعار فرزندان ایران در این دوره بازیهای پارآسیایی است.
طی ۶ روز رقابت رسمی میان شرکتکنندگان در این دوره بازیها، کاروان ایران ۱۳۱ مدال شامل ۴۴ طلا، ۴۶ نقره و ۴۱ برنز به دست آورد و بعد از چین و بالاتر از ژاپن در رده دوم جدول توزیع مدالها ایستاد.
ارسال به دوستان
مردم ایران پیشتاز حمایت از فلسطین
علیمحمد هنرمند: توفان الاقصی پس از آنکه در گام اول اراضی اشغالی را تبدیل به گورستان اشغالگران کرد، حالا در گام دوم در خیابانهای سراسر جهان جریان دارد؛ توفانی از خشم مقدس مردمانی که انزجارشان از 7 دهه اشغالگری و جنایت رژیم غاصب صهیونیستی را فریاد میزنند. بیراه نیست اگر مدعی شویم هیچ زمانی به اندازه حالا، فلسطین نفوذ گسترده بینالمللی پیدا نکرده بود. انتشار تصاویر تجمعات صدها هزار نفری در پایتختهای اروپایی و خروش جهادی جوامع اسلامی این حقیقت را عیان کرد که فلسطین نه تنها برای وجدانهای بیدار به فراموشی سپرده نشده که انسان معاصر بیش از پیش به آزادی فلسطین ایمان دارد. از این جهت تجمعات بیسابقه این روزها را میتوان یکی از علائم پیروزی و حیات جریان مقاومت دانست؛ حیاتی که خط بطلانی بر تمام مفروضات غربگرایانی است که مدعی به فراموشی سپرده شدن فلسطین بودند.
در این فضا جریان غربگرا که یکی از گزارههای پرتکرار خود در سالهای گذشته را بیاعتبار یافته است، تلاش میکند با طرح سفسطهگونه برخی ادعاها از حیثیت خود دفاع کند. آنچنان که در شماره روز گذشته یکی از جراید اصلاحطلب در مطلبی مجموعهای از مقدمههای نامعتبر برای رسیدن به نتیجهای غلط طرح شد. نویسنده این یادداشت ابتدا ادعا کرده برخلاف افکار عمومی جهان، ایرانیان در مواجهه با جنایات رژیم صهیونیستی در غزه «منجمد» شدهاند. نویسنده پس از طرح این انجماد مجموعهای از عوامل مدنظر خود را به عنوان علل این انجماد برشمرد. از این جهت این مطلب بیش از آنکه تحلیلی بر یک واقعیت باشد، طرح بحثی غلط برای تکرار برخی گزارههای مدنظر نویسنده است. اما به بهانه این یادداشت میتوان این سوال را طرح کرد: آیا جامعه ایران- آنچنان که رسانههای غربگرا و اصلاحطلب ادعا میکنند- در مواجهه با جنایات رژیم اشغالگر قدس به انجماد و انفعال رسیده است؟
1- نخستین دلیل برای رد این ادعا واضح ترین دلایل است. تنها توجه به جمعیت حاضر در راهپیماییهای محکومیت صهیونیستها کافی است تا متوجه شویم جامعه ایران یکی از فعالانهترین سطوح کنشگری را در میان کشورهای جهان از خود نشان داده است. برگزاری راهپیمایی همزمان در قریب 1000 شهر کشور به معنای حضور میلیونی ایرانیها در تجمع خیابانی حمایت از فلسطین است. این در حالی است که در بسیاری از کشورها تجمعات به پایتخت محدود میشد و حامیان فلسطین از شهرهای دیگر آن کشور نیز خود را به پایتخت میرساندند. پس حتی تجمع 300 هزار نفری لندن را نیز نمیتوان با تجمع چند میلیون نفری ایرانیان قیاس کرد. در کنار تجمعات، اعلام آمادگی بیش از 6 میلیون نفر برای مبارزه با صهیونیستها نشانه دیگری از عمق حمایت ایرانیان از جبهه و آرمان مقاومت است.
2- یکی از محورهای اصلی برگزاری تجمعات در کشورهای غربی، اعتراض مردم به سیاست دولتهایشان در دفاع از رژیم جنایتکار صهیونیستی است. در این کشورها مردم با حضور در خیابان ضمن حمایت از فلسطین، اعتراض خود را نسبت به سیاست دولتهایشان فریاد میزدند. این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی مهمترین دولت حامی جریان و آرمان مقاومت است که در 3 سطح نظامی، سیاسی و دیپلماتیک از مبارزان فلسطینی پشتیبانی کرده است. دولت ایران نه تنها با رژیم کودککش صهیونیستی هیچ ارتباطی ندارد که تبدیل به کابوس شبانهروزی رهبران اسرائیل شده است. در این وضعیت وجه اعتراضی به دولت، در تجمعات و کنشهای حمایتی مردم ایران وجود ندارد.
3- برگزاری تجمعات بیسابقه در حمایت از آرمان فلسطین به خودی خود یک دستاورد و پیروزی برای جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید. ایران در 4 دهه گذشته با در دست نگه داشتن پرچم مبارزه با اشغالگران و حمایت از مردم مظلوم فلسطین تمام اهتمام خود را بر بیدار کردن جهان نسبت به این ظلم آشکار معطوف کرد. در این شرایط سرزنش ایران به علت همراه شدن مردم دیگر کشورها با آرمان فلسطین بیش از هر چیز به یک مزاح بیجا میماند.
4- یکی از مواردی که نویسنده مذکور مدعی آن شده سوءاستفاده داخلی از تجمع حمایت از فلسطین است. این ادعا نیز از جهات دیگر ناقض خود است. اصلاحطلبان بهتر است پاسخ دهند در سالهای گذشته چه شعارهایی را درباره مساله فلسطین طرح کردهاند که حمایت مردم از این آرمان انسانی را به معنای مخالفت با خود برداشت میکنند. واقعیت آن است که طرح خائنانه شعار «نه غزه، نه لبنان» یکی از نقاط عطف سیاه اصلاحطلبان در سالهای گذشته بوده است.
جامعه پس از دریوزگی ضدانقلاب مقابل صهیونیستها و طرفداری اخیرشان از جنایات این رژیم در قبال مردم غزه به این واقعیت پی برد که انتهای شعار «نه غزه، نه لبنان» نه شعار «جانم فدای ایران» که امضای طرح حمله نظامی برای به قتل رساندن انسان ایرانی است. به همین خاطر حالا در فضایی که جهان بیش از پیش در حمایت از غزه به صدایی مشترک و شعاری واحد میرسد، اصلاحطلبان نیز میتوانند به جای طرح ادعاهای بیپایه از گذشته سیاه خود توبه علنی کنند و به جبهه حقطلبان جهان در دفاع از مظلومیت فلسطینیها بپیوندند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد محمد ضیف و همرزمانش چگونه با عملیات توفان الاقصی موجب عزت فلسطین و فخر جبهه مقاومت شدند
راز توفان
محمد دیاب ابراهیم المصری یا همان «محمد ضیف» فرمانده گردانهای قسام، فرمانده عملیات توفان الاقصی است؛ عملیاتی که حالا همه دنیا درباره آن سخن میگویند. این روزها مطالب زیادی درباره این فرمانده فلسطینی اهل خانیونس میگویند و مینویسند. محمد حالا تبدیل به افسانه شده است. مرد ۵۸ سالهای که ۷ اکتبر ۲۰۲۳ یا به تاریخ شمسی، ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲، بزرگترین ضربه تاریخ ۷۵ ساله رژیم جعلی را وارد کرد. هرچه میگذرد بزرگی عملیات توفان الاقصی آشکارتر و این موجب شگفتی همه ناظران و تحلیلگران میشود.
۱- عملیات فریب نتانیاهو: توفان الاقصی بزرگترین ضربه به رژیم صهیونیستی از زمان پیدایش این رژیم بود. بیش از ۱۵۰۰ کشته، آزادسازی بخش مهمی از سرزمینهای اشغالی در کمتر از یک روز، ارائه یک تصویر از چگونگی فروپاشی صهیونیستها و آزادسازی سرزمینهای اشغالی به فلسطینیان، مسلمانان و همه مردم دنیا، ایجاد یک ادراک ترسناک در راستای ناامن بودن سرزمینهای اشغالی برای شهرکنشینان اشغالگر و از همه مهمتر، اثبات پوشالی بودن هیمنه و قدرت ارتش رژیم صهیونیستی، چند مورد از واقعیات مربوط به عملیات توفان الاقصی است. عملیاتی به این بزرگی زیر چشم موساد و شاباک رخ داد و آنها هرگز تصور و پیشبینی چنین ضربه بزرگی را نداشتند. رژیم صهیونیستی به تمام معنا غافلگیر شد، آن هم از جایی که فکرش را نمیکرد؛ یعنی از ناحیه حماس. در بیش از یک سال گذشته، رفتار حماس و گردانهای قسام چه در حوزههای اقتصادی، نوع واکنش به نبردهای جهاد اسلامی در کرانه باختری و نیز پیامهای پنهان برای مبادله اسرا، به گونهای بود که برای نتانیاهو این ذهنیت تثبیت شده بود که حماس وارد نوعی سازش با رژیم اشغالگر شده است. بر اساس همین ذهنیت، نتانیاهو در نوع مواجهه با فلسطینیها، تمرکز خود را از تشکیلات خودگردان برداشت و روی حماس گذاشت. این رفتار قسام موجب گمراه شدن صهیونیستها شد به گونهای که تا حدی نسبت به شاخه نظامی حماس احساس بیخطری یا کمخطری کردند. لابد نتانیاهو خیالش از ناحیه گردانهای قسام راحت بود اما در واقع آن که خیالش راحت بود «محمد ضیف» بود که وقتی فرمان آغاز عملیات توفان الاقصی را صادر کرد، ارتش رژیم صهیونیستی در بدترین حالت از غافلگیری و عدم آمادگی قرار داشت.
سال ۱۹۷۳ در زمان حمله دوم اعراب علیه رژیم صهیونیستی، محمد ضیف ۸ سال بیشتر نداشت. در آن جنگ گلدا مایر، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی مدعی بود ۴ ساعت زودتر از حمله اعراب، از سوی اشرف مروان، داماد جمال عبدالناصر از حمله مطلع شده بود. ۵۰ سال بعد اما حالا محمد ضیف ۵۸ ساله، آنقدر حواسش جمع بود تا فقط این صفیر گلولهها باشند که صهیونیستها را از عملیات بیآبرو کردن رژیم اشغالگر مطلع میکنند. حتما و قطعا اصل غافلگیری صهیونیستها در عملیات توفان الاقصی یکی از امتیازات فرماندهی محمد ضیف در طراحی و اجرای این عملیات بزرگ است.
۲- حفاظت اطلاعات و اصل محرمانگی: اینکه کسی در مقاومت، چه در حماس، چه حزبالله و چه ایران، از عملیات این نابغه فلسطینی خبر نداشت نه یک موضع سیاسی است و نه یک ژست دیپلماتیک. واقعیت همان است که همه گفتند. در جبهه مقاومت شاید به جز ضیف و چند فرمانده رده بالای قسام، هیچ کس از آنچه قرار بود صبح ۷ اکتبر بر سر رژیم اشغالگر بیاید خبر نداشت. ضیف پس از ۴۰ سال مبارزه با رژیم صهیونیستی، پس از بارها سنجش عملیاتها و جان سالم به در بردن از سوءقصدها، این را بخوبی آموخته بود که برای وارد کردن بزرگترین ضربه به رژیم صهیونیستی، نباید دستگاههای جاسوسی و امنیتی رژیم کمترین آلارمی درباره تحرکات قسام دریافت کنند؛ باید همه چیز عادی جلوه میکرد. باید وضعیت تحرکات، تماسها و جلسات قسام، رهبران حماس و رهبران و فرماندهان مقاومت در سراسر جغرافیای غرب آسیا آنقدر عادی جلوه میکرد که هیچ کس در دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی اندک احتمالی درباره وقوع یک اتفاق یا حمله ندهد. همین نیز شد! توفان الاقصی بدون نقص اجرا شد تا این واقعیت کابوسوار برای صهیونیستها آشکار شود که جبهه مقاومت به چنان نبوغ، بلوغ و تشخیصی رسیده که هر یک از اضلاع آن، میتوانند در راستای یک انسجام ادراکی و در راستای یک منظومه فکری و عملیاتی و در جهت یک هدف مشترک، دست به عملیاتهای بزرگ بزنند، آن هم در شرایطی که دیگر اضلاع مقاومت از وقوع آن مطلع نبودهاند. این همان واقعیت مهمی است که حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در نخستین واکنش به عملیات توفان الاقصی، ذهن را متوجه آن کردند که طراحان این عملیات فرزندان مدبر و هوشمند فلسطینیاند.
۳- شکاف سیاسی و اجتماعی در رژیم صهیونیستی: یکی از وجوه ممتاز عملیات توفان الاقصی، فهم دقیق طراحان این عملیات از آشفتگی سیاسی و اجتماعی در رژیم اشغالگر است. ماههاست احزاب و گروههای مختلف رژیم صهیونیستی بر سر قدرت در حال نزاع هستند و صدها تجمع خیابانی علیه ائتلاف نتانیاهو و قوانین قضایی او برپا شده است. یکی از مهمترین پیامدهای این شکاف بزرگ سیاسی و اجتماعی، تمرد بخشهایی از ارتش رژیم صهیونیستی از دستورات فرماندهان خود است. هرج و مرج سیاسی و اجتماعی و نبود انسجام در رژیم، یک فرصت طلایی برای شاخه نظامی حماس بود. ضیف و همرزمانش در محاسبات همهجانبه خود برای طراحی و اجرای عملیات بزرگ توفان الاقصی، روی این آشفتگی و نبود انسجام در تصمیمگیری رژیم صهیونیستی چه قبل و چه بعد از عملیات حساب ویژه باز کرده بودند. پیشبینی آنها دقیق بود؛ هم در زمان عملیات آشفتگی و بیبرنامگی رژیم صهیونیستی پیدا بود و هم پس از عملیات، اختلافات در تصمیمگیری حتی در عالیترین سطح تصمیمگیری میان نتانیاهو و گالانت (وزیر جنگ رژیم صهیونیستی) خود را نشان داد، به گونهای که رسانههای رژیم صهیونیستی از راه ندادن گالانت به دفتر نتانیاهو خبر دادهاند و بعضا در همین رسانهها، اخبار جسته و گریختهای مبنی بر ظن نتانیاهو نسبت به خیانت ارتش منتشر شد. در این وجه از محاسبات مربوط به عملیات توفان الاقصی نیز، نبوغ ضیف و همرزمانش پیداست.
۴- بازدارندگی اسرا: سالها مبارزات همهجانبه و تجربه، اهمیت اسرا را برای مقاومت فلسطینی و مبارزان قسام آشکار کرده بود. ضیف و همرزمانش در محاسبات خود درباره عملیات توفان الاقصی، روی بازدارندگی حساب ویژه باز کرده بودند. نیروهای قسام در این عملیات توانستند صدها نفر را از درون سرزمینهای اشغالی به درون غزه منتقل کنند. بر اساس برخی گزارشها، مقاومت فلسطینی اعم از حماس و جهاد اسلامی توانستند ۳۰۰ اسیر بگیرند. به اسارت درآوردن نظامیان و شهرکنشینان اشغالگر بر اساس احاطه مقاومت فلسطین به ترکیب جمعیتی شهرکنشینان و ارتش رژیم صهیونیستی انجام شد. رژیم صهیونیستی در دهههای اخیر در راستای سیاستهای مهاجرتی و به موازات اشغال اراضی و توسعه شهرکسازی، یهودیان زیادی را از کشورهای مختلف دنیا در سرزمین فلسطینیان اسکان داده است. بر همین اساس بخش مهمی از جمعیت اشغالگران را افراد دوتابعیتی تشکیل دادهاند که در همه ارکان حاکمیتی این رژیم از جمله ارتش حضور پیدا کردهاند. این برای مقاومت اسلامی فلسطین و طراحان توفان الاقصی یک فرصت بزرگ به حساب میآمد. بر اساس گزارش یورونیوز، در میان افرادی که حماس و جهاد اسلامی اسیر کردهاند، افرادی دارای تابعیت از کشورهای آمریکا، فرانسه، تایلند، نپال، آرژانتین، نپال، انگلیس، اتریش، روسیه، بلاروس، چین، کانادا، فیلیپین، پرو، برزیل، رومانی، پرتغال، شیلی، ترکیه، اسپانیا، کامبوج، استرالیا، جمهوری باکو، ایرلند، آلمان و مکزیک حضور دارند. این یک غنیمت بزرگ برای محمد ضیف و همرزمانش است. حالا کشورهای زیادی هستند که پس از عملیات توفان الاقصی، نسبت به واکنشهای دیوانهوار نتانیاهو به غزه ملاحظاتی دارند و برای آزادی شهروندان خود، وارد مذاکره با حماس و جهاد میشوند. این موضوع موجب محدود شدن رژیم اشغالگر برای ورود زمینی به غزه شده است. از سوی دیگر، این غنیمت باارزش دست مقاومت فلسطینی را برای اقدامات در راستای دیپلماسی عمومی پر کرد. کما اینکه در بحبوحه حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه، حماس در چند نوبت اقدام به آزادسازی برخی اسرا کرد؛ اسرایی که تبدیل به راویان جوانمردی قسام و جهاد شدند و موجب شدند افکار عمومی جهان در مقابل فیلمها و تصاویر مربوط به دیوسیرتی صهیونیستها و نسلکشی غیرنظامیان و کودکان غزه توسط ارتش صهیونیستی، روح رحمانی فرزندان مقاومت فلسطین را نیز به نظاره بنشیند. حالا همه دنیا به وضوح مواجهه خیر و شر را در جنگ غزه به تماشا نشستهاند.
۵- اطمینان از حمایتهای نظامی، سیاسی و دیپلماتیک جبهه مقاومت: محمد ضیف، فرمانده شاخه نظامی حماس، به عنوان پیشانی جبهه مقاومت علیه رژیم اشغالگر قدس است. ضیف و همرزمانش میدانند هدف اصلی شکلگیری این جغرافیای بزرگ، احقاق حق فلسطینیها و بیرون کردن اشغالگران از سرزمین و کشور فلسطین است. او و همرزمانش حالا شاید بیشتر از هر کسی میدانند تجربههایی مانند ارتش عربی ذیل گفتمان ناسیونالیسم عربی، نهتنها موجب بازپسگیری یک وجب از خاک فلسطین نشد، بلکه در گذر تاریخ این ناسیونالیسم عربی خود عامل تعیینکننده در رواج تفکر سازش و اجرایی شدن آن شد. تازیانه این سازش نه تنها بر پیکره فلسطین که بر بدن خود ضیف نیز خورده است آنجا که چند سال را در زندان تشکیلات خودگردان سپری کرد. ضیف که در ۲۰ سالگی مدتی را در غزه مشغول فعالیتهای هنری و تئاتر بود؛ بیشتر از سایر مبارزان فلسطینی نمایش خیانتبار ناسیونالیسم عربی را فهمیده و با تمام وجود خود لمس کرده است. حالا او در ۵۸ سالگی به این میزان از پختگی رسیده است که میداند تنها نسخه ثمربخش برای آزادی فلسطین، نه ارتش عربی، بلکه مقاومت اسلامی است. او فرمانده تشکیلات بزرگی به نام گردانهای عزالدین قسام است که بیش از ۴۰ هزار مبارز آموزشدیده دارد اما این را خوب میداند که در منظومه مقاومت، انگیزه و عقاید اسلامی و مبارزاتی برای آزادی قدس، در اولویت از هماهنگی تشکیلاتی است. او برای طراحی و اجرای توفان الاقصی نیازی به هماهنگی با سایر اجزای مقاومت نمیبیند، چرا که برای جانبازی که نزدیک به ۴۰ سال برای آزادی سرزمینش از لوث صهیونیستها میجنگد و ۱۰ بار از سوءقصدها جان سالم به در برده است و بر اساس برخی گزارشها بدنش ناقص شده، فهمیدن ماهیت وجودی، اصالت عقاید و صداقت مقاومت در اعلان هدف آزادی قدس کار چندان دشواری نیست. او خیالش از حمایت برادرانش در جبهه مقاومت، از تهران تا بغداد و دمشق و بیروت و صنعا و حتی کرانه باختری راحت است.
او میداند تمام اجزای پیکره واحد مقاومت به محض اطلاع از توفان تاریخی الاقصی، با شوق و انگیزه به یاری برادران خود در غزه میشتابند. آنان که مواضع و واکنشهای جبهه مقاومت به عملیات توفان الاقصی را در همان روز نخست و روزهای بعد از آن دیدهاند، از میزان انسجام و هماهنگی آنان در دفاع از برادران خود در غزه، به حیرت آمدهاند. در ایران رهبر معظم انقلاب بلافاصله اعلام میکنند بر پیشانی و بازوی قسام و جهاد بوسه میزنند و تمام ظرفیت جمهوری اسلامی برای برادرانش در غزه بسیج میشود. فرماندهان نظامی ایران مواضع دقیقی در حمایت از مقاومت فلسطینی اتخاذ میکنند. منابع رژیم صهیونیستی از سفر فرمانده نیروی قدس سپاه به منطقه خبر میدهند. وزیر زبردست امور خارجه ایران با اتخاذ مواضع سنجیده و سفر به کشورهای منطقه یک آورده سیاسی و دیپلماتیک بزرگ در اختیار برادران فلسطینی خود قرار میدهد. رئیسجمهوری اسلامی ایران از فرصت از سرگیری روابط با عربستان سعودی استفاده کرده و ولیعهد سعودی را برای برگزاری اجلاس وزرای خارجه کشورهای اسلامی ترغیب میکند. در عراق، هادی العامری در همان روز نخست عملیات توفان الاقصی به آمریکا هشدار میدهد در صورت مداخله، نظامیان آنها در عراق در امان نخواهند بود. در یمن، انصارالله شجاع و پای کار، هم به آمریکا هشدار میدهد و هم به واشنگتن و تلآویو یادآوری میکند برد موشکها و پهپادهایش به سرزمینهای اشغالی میرسد. هم مقاومت عراق و هم انصارالله در روزهای بعد نشان میدهند در مواضع اعلامی خود مصمم هستند و هم پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه را مورد هدف قرار میدهند و هم توانمندی موشکی و پهپادی خود را به رخ دشمن میکشند و اما حزبالله؛ حزبالله قهرمان با همان برنامهریزی دقیق و حسابگرانه خود با فعال کردن جبهه شمال سرزمینهای اشغالی تمرین رزم میکند تا به آمریکا و رژیم صهیونیستی بفهماند در صورت تداوم جنایات و ورود زمینی به غزه، یک تهدید نظامی معتبر در شمال سرزمینهای اشغالی در انتظار آنهاست.
ضیف از این تحولات باخبر است و حالا دارد به همرزمانش در قسام تفاوتهای مقاومت اسلامی با ناسیونالیسم عربی را یادآوری میکند.
۶- سورپرایز تونلها: نوابغی که عملیات توفان الاقصی را طراحی و بدون نقص اجرا کردند؛ حتما واکنشهای رژیم صهیونیستی و حامیانش به این عملیات را نیز در محاسبات خود در نظر گرفتهاند. آنها قطعا برنامه رژیم صهیونیستی برای ورود زمینی به غزه را پیشبینی کردهاند و برای آن طراحی لازم را اندیشیدهاند. بر اساس برخی گزارشها حماس ۴۰ هزار رزمنده آموزشدیده دارد که البته واقعیات حاکی از شمار بیشتر این رزمندگان است. این رزمندگان نخبگان و خبرگان جنگهای چریکی و نبردهای شهری هستند. در روزهای اخیر که موضوع ورود نظامی ارتش رژیم اشغالگر قدس به غزه داغ شد، هر از گاه فیلمهایی از تجهیزات حماس و جهاد منتشر شد که نشان میدهد آنان ادوات نظامی لازم برای نبرد شهری را در اختیار دارند. انتشار تصاویر موشکهای ضد زره حاکی از این است که قسام فرمول به آتش کشیدن مرکاوا را از برادران خود در حزبالله بخوبی آموخته است؛ موشکهای هدایتشوندهای که حتی سامانه تروفی مرکاوا را هم عقیم میکند. سامانههای متحرک دفاع هوایی قسام نیز عملا ارتش صهیونیستی را حتی در استفاده از هلیکوپترهای آپاچی مجهز به موشک Hellfire مردد میکند. در صورت ورود زمینی به غزه و شروع نبرد شهری، وضعیت نبرد به گونهای است که امکان ارتش رژیم صهیونیستی برای استفاده از جنگندههای F16 و هدف قرار دادن رزمندگان حماس و جهاد نیز به حداقل ممکن میرسد. امکانات زرهی و هوایی صهیونیستها در صورت ورود زمینی به غزه و آغاز جنگشهری به حداقل میرسد و ارتش صهیونیستی صرفا میتواند به برتری عددی نظامیان خود در مقابل حماس دل خوش کند که این نیز به واسطه مردمی شدن حماس و مقاومت فلسطینی در غزه، با اما و اگرهای جدی روبهرو است. حالا به اینها اضافه کنید شبکه بزرگ تونلهای زیرزمینی حماس را که به متروی غزه مشهور شده است. دالانهای تودرتو که برخی تحلیلگران طول آن را نزدیک به ۳۰۰ کیلومتر عنوان کردهاند؛ تونلهایی که فقط خدا میداند و محمد ضیف که از کجاها سر در میآورند و براحتی صحنه نبرد روی زمین را تغییر میدهند. همین واقعیات است که باعث شده گالانت، وزیر جنگ صهیونیستها در ۲۰ روز گذشته بارها و بارها اذعان کند در صورت ورود زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به غزه، آنها متحمل هزینههای بسیار زیاد خواهند شد. مقامات رژیم صهیونیستی اینها را میدانند و فعلا عدم ورود زمینی ارتش خود به غزه را متوجه مخالفت آمریکا میکنند. ضیف و همرزمانش این روزها روی طرحهای جنگ زمینی در غزه متمرکز شدهاند اما حتما اخبار نگرانیهای صهیونیستها از ورود زمینی به غزه را نیز دنبال میکنند. کسی چه میداند؛ شاید محمد ضیف تعبیر جالب آن تحلیلگر صهیونیست را شنیده باشد که نوشته بود: ارتش اسرائیل عملیات خود را «شمشیرهای آهنین» مینامد اما نام واقعی این عملیات، «عملیات شلوارهای پایین آمده» است.
۷- عملیات نظامی با ادراک سیاسی: یکی از مولفههای اساسی در طراحی عملیات توفان الاقصی، تحلیل سیاسی از وضعیت رژیم صهیونیستی و حامیان آن و در راس آنها آمریکاست. طراحان نخبه توفان الاقصی همانگونه که روی آشفتگی سیاسی و اجتماعی در رژیم اشغالگر قدس حساب باز کرده بودند، حتما درباره وضعیت سیاسی حامیان این رژیم بویژه دولت آمریکا در منازعات و مسائل مهم منطقهای و دنیا نیز اندیشیدهاند. آنها قطعا میدانستند به واسطه ضربه هولناکی که توفان الاقصی به رژیم صهیونیستی وارد میکند و به خاطر شکافهای سیاسی در این رژیم، شکنندگی و فروپاشی رژیم صهیونیستی و ناتوانی نتانیاهو در کسب مقبولیت برای فرماندهی جنگ، موجب میشود آمریکا به صورت مستقیم مدیریت جنگ و واکنش صهیونیستها را برعهده بگیرد. طراحان عملیات بزرگ مقاومت در سالها و ماههای اخیر روی طراحی و اجرای این عملیات افسانهای متمرکز بودهاند و بر همین اساس تحولات جهانی و وضعیت آمریکا را رصد و ارزیابی کردهاند. آنها مناقشات داخلی آمریکا را دنبال کردهاند. وضعیت جنگ اوکراین و تاثیر آن بر منازعات داخلی آمریکا را رصد کرده و حتما به اوج رسیدن این نزاع در ماجرای برکناری بیسابقه رئیس کنگره را شنیدهاند. رزمندگان قسام خود مرد جنگی هستند و قطعا شکستهای اوکراین در جبهه جنگ با روسیه را آنالیز کردهاند. آنها خوب میدانند وضعیت جنگ در اروپا چگونه است و پشت جبهه جنگ در پایتختهای اروپایی و واشنگتن، بر سر ادامه کمکهای مالی و نظامی به زلنسکی چه خبر است. استراتژیستهای نظامی حماس از تغییر موازنه قدرت در دنیا و بویژه غرب آسیا باخبرند و میدانند آرایش بلوک شرق برای پیشروی در غرب آسیا با چه اهداف کلانی انجام میشود. بر همین اساس آنها میدانستند با ورود علنی آمریکا به جنگ و مدیریت مستقیم تصمیمگیریهای رژیم صهیونیستی، چه هزینههایی بر دولت بایدن تحمیل خواهد شد. آنها با پیشبینی واکنش جبهه مقاومت به مدیریت جنگ توسط آمریکا و هزینههای سرایت جنگ به منطقه برای آمریکا حرکت آمریکاییها را گام به گام برآورد کردهاند. مقاومت فلسطینی که از نزدیک تحولات سیاسی رژیم اشغالگر را رصد میکند، حتما از ملاحظات دولت بایدن نسبت به نتانیاهو مطلع است و میداند اگر چه موجودیت رژیم اشغالگر بزرگترین اولویت آمریکاست اما کاخ سفید در پیگیری این اولویت، حتما عنصر نامطلوبی به نام نتانیاهو را نیز لحاظ خواهد کرد. این موارد و موارد متعدد دیگر باعث شده محمد ضیف به عنوان فرمانده گردانهای عزالدین قسام، ملاحظات و محدودیتهای سیاسی و امنیتی دولت بایدن در تنظیم واکنش به عملیات توفان الاقصی را در نظر بگیرد. این برآوردهای سیاسی و امنیتی حتما به ضیف و همرزمانش در درک زمان طلایی برای وارد کردن ضربه طلایی یاری رسانده و نبوغ آنها در فهم مسائل استراتژیک را ثابت کرده است.
۸- غیرعادیسازی: فهم مسائل سیاسی و استراتژیک قسام و جهاد اسلامی تنها به وضعیت سیاسی رژیم صهیونیستی و حامیان آنها محدود نشده است. حتما مهمترین هدف سیاسی محمد ضیف و سایر طراحان فلسطینی عملیات توفان الاقصی مقابله با پروژه سازشکارانه عادیسازی روابط برخی حکام عربی و رژیم صهیونیستی بوده است. حالا 22 روز پس از عملیات توفان الاقصی و ضربه هولناکی که این عملیات به هیمنه رژیم صهیونیستی وارد کرده، همه ناظران و تحلیلگران معترفند پروژه عادیسازی روابط برخی حکام عرب با رژیم صهیونیستی تا اطلاع ثانوی به محاق رفته است. همه دنیا پوشالی بودن قدرت رژیم صهیونیستی را به چشمهای خود دیدهاند. مسلمانان و ملتهای عربی یک شبیهسازی از چگونگی نابودی رژیم اشغالگر قدس را تماشا کردهاند؛ آن هم توسط یک گروه کوچک فلسطینی. حالا مجددا فلسطین به مساله اول جهان اسلام و منطقه و کل دنیا تبدیل شده است و دنیا متوجه شده است که فلسطین زنده است و این خود فلسطینیها هستند که باید درباره سرنوشت فلسطین تصمیم بگیرند. ضیف و همرزمانش با کارستان توفان الاقصی، تنها رژیم صهیونیستی را بیآبرو نکردهاند. سیلی شماتت آنها بر صورت حکام عربی که تعدادی از آنها به پروژه عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر فلسطین پیوسته بودند و برخی نیز مترصد پیوستن به آن بودند، نواخته شد.
حالا نه فقط موضوع فلسطین، بلکه تحولات و واقعیات مربوط به غرب آسیا به قبل و بعد از عملیات توفان الاقصی تقسیم شده است. این نه غلو است و نه ناشی از هیجان. این خود واقعیت است که توفان الاقصی نقطه عطف بزرگ و تعیینکنندهای در ایجاد هژمونی جدید در غرب آسیا است. این عملیات بزرگ ثابت کرد نه آمریکا، نه اروپا، نه رژیم صهیونیستی و نه برخی حکام عرب، چه به تنهایی و چه به اتفاق یکدیگر، توانایی ایجاد یک موازنه قدرت و نظم پایدار در منطقه را ندارند. پروژه عادیسازی یک خیال و وهم بود که با سیلی سخت توفان الاقصی از بین رفت. سرخوردگیاش برای دولت بایدن ماند و سرافکندگیاش برای حکام عرب.
اینها نتیجه طراحی و اجرای دقیق یک مرد افسانهای فلسطینی به نام محمد ضیف، ۵۸ ساله از خان یونس و همرزمانش است.
۷ اکتبر ۲۰۲۳ یا به قول خودمان ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ستارهای در کهکشان مقاومت متولد شد و نشان داد این منظومه آبستن قهرمانان بسیاری است.
حالا به ابراسطورههایی مانند حاجقاسم سلیمانی، ابومهدی، حاج رضوان و سیدحسن نصرالله، اسطوره جدیدی به نام محمد دیاب ابراهیم المصری یا همان محمد ضیف نیز اضافه شده است.
ضیف توفان به پا کرد؛ توفانی که یک گام بزرگ از یک طراحی بزرگتر است. مقاومت اسلامی تازه کار را شروع کرده است!
ارسال به دوستان
جیک سالیوان اخیرا در متنی دکترین دفاکتو دولت بایدن را تقریر کرد
ناگهان در میانه دکترینسازی از هیچ
رضا باقریپور*: بتازگی جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن مقالهای با عنوان «منابع قدرت آمریکا» برای شماره آتی «فارن افرز» نوشته که نسخه آنلاین آن پیشاپیش منتشر شد. این مقاله مورد توجه قرار گرفت و شاید بتوان آن را ماندگار قلمداد کرد چرا که تا الان شسته رفتهترین رهنامه تدوینشده برای دولت بایدن است. برای دنیایی که هنوز سردرنیاورده آمریکای بایدن دقیقاً مشغول چه کاری است، این صورتبندی تا حدی هدایتکننده است.
سالیوان آمریکا را پس از مرحله اول یعنی ساختن دموکراسیها در جهان و انهدام شوروی و مرحله دوم یعنی حداکثرسازی قدرت این کشور با ساختن نهادهای جهانی، اکنون در مرحله سوم یعنی رقابت و وابستگی متقابل میبیند. آمریکا طبق معمول توجه خود را نیز در این رقابت متوجه چین ساخته است.
مطابق این یادداشت، قدرت ایالات متحده 2 سرمنشأ دارد؛ نخست قدرت داخلی ایالات متحده و دوم اتحادهای بینالمللی آن.
به توضیح سالیوان، قدرت بینالمللی، پیوستی از قدرت داخلی است. او اعتقاد دارد رؤیاپردازیهای معروف به «پایان تاریخ» و «همکاری متقابل» باعث شد آمریکا عرصههایی ازسرمایهگذاری را رها سازد. به همین جهت برتری آمریکا در موضوعات مختلف از بین رفت. در اینجا سالیوان به صورت نظری خیلی پنجه در پنجه نئولیبرالیسم نمیاندازد اما سرمایهگذاری و رشد صنعتی تحت هدایت و فرمان دولت، تصریح متن اوست.
او قانون سرمایهگذاری زیرساختی و قانون تراشه و علم و ریسکزدایی از زنجیره تامین مواد معدنی را که عمدتاً تحت سیطره چین بود بروز همین ایده در کابینه بایدن میداند. او دستور کلی اقتصاد در دولت بایدن را با مفهوم Bidenomics صورتبندی میکند. به عبارت بهتر به کاربرد این مفهوم راضی میشود چراکه قبلا این مفهوم خلق شده بود و کمی طول کشید تا کابینه بایدن بالاخره حاضر به استفاده از آن شود.
در بعد بینالمللی نیز گسترش ناتو، پیمان AKUS، پیمان QUAD، عضویت اتحادیه آفریقا در20 G، موافقت اعضای ناتو با تخصیص 2 درصد از درآمد ناخالص خود برای این سازمان و 2برابر شدن بودجه نظامی ژاپن را از مصادیق تقویت چشمه دوم قدرت آمریکا یعنی اتحادها برمیشمرد.
او در متن خود تکرار سرگذشت شوروی برای چین را ناممکن دانسته و مطالبه برای آمریکا را «وجود حسی مطمئن از پیشرفت» بیان میکند.
* حجت ناکافی برای بودن
سالیوان برای تمام تکاپوی خود برای حفظ هژمونی آمریکا بنیان اخلاقیای بهتر از این نمیتواند پیدا کند که «اگر آمریکا نباشد، هیچکس دیگری در دنیا برای مدیریت و مهار چالشهای جهانی پا پیش نمیگذارد». او از جنگها و بیماریها بویژه کرونا به عنوان شواهد این ادعا استفاده میکند.
ضعف شواهد او واضحتر از آن است که اقتضای نقد داشته باشد و شاید به همین دلیل سالیوان در رد شدن از این ادعاهای مبهم سرعت به خرج میدهد. کشورهایی به واسطه تحریم آمریکا از دریافت کالاهای اساسی برای مداوای بیماران کرونا محروم بودند. کشورهای جهان به صورت محلی ابتکارات خود برای مواجهه با بیماری را شروع کرده بودند، درست زمانی که در آمریکا رئیسجمهور توصیه به تزریق وایتکس و سفیدکننده لباس به بیماران کرده بود. ایالات متحده از آخرین کشورهایی بود که توانست کرونا را مهار سازد؛ در روز صفر شدن جانباختگان کرونا در ایران، آمریکا هنوز روزانه صدها کشته داشت. واکسنهای چینی با سرعت بسیار بیشتر به اقصینقاط جهان میرسید و قیمت پایین آن امکان استفاده وسیع را ممکن میساخت، در حالی که در آمریکا جنجال داخلی گسترده بر سر تقدم آمریکاییها برای واکسیناسیون در اوج خود بود.
طی سالهای اخیر، «بیزینس بحران» چهره اصلی سیاست خارجی آمریکا بوده است. وابستهسازی اروپا به آمریکا و تحریک روسیه برای آغاز تهاجم علیه اوکراین و در ادامه انفجار خط لوله نورد استریم از جمله آخرین مظاهر مدیریت چالشهای جهانی توسط آمریکاست.
* آش ریخته شده نذر دکترین بایدن
بسیاری از آنچه سالیوان به عنوان اقدام دولت بایدن بر اساس یک ایده و دکترین یادآور میشود، در حقیقت واکنش دولت به اقدامات سایر قدرتهای جهانی است. مواردی مثل گسترش ناتو و کمک به دولتهای غیر عضو، نظیر اوکراین، چیزی نیست که اراده آمریکا مولفه موثر و اصلی آن باشد. سالیوان در حالی که ناتوان از انکار تصاویر زشت خروج از افغانستان است این عمل را با جنگ اوکراین، یعنی نبردی که بعد از آن اتفاق افتاد، توجیه میکند. به نظر او آمریکا از یکی از مهلکههایی که میتوانست عرصه نبرد نیابتی فرساینده با روسیه شود، گریخته است!
فاکتور کردن رخدادهای خارج از کنترل ایالات متحده به حساب تدبیر دولت بایدن، بخشهای زیادی از این دکترین دفاکتو به قلم سالیوان را شامل میشود. چه آنکه برخی از این رخدادها اساساً وضعیت مطلوبی برای آمریکا نیستند. مصادره به مطلوبهای جالب سالیوان به غرب آسیا که میرسد، طنز بامزهای رقم میزند که ویرایش متن در نسخه نهایی نشریه را برای او ضروری میسازد. غافلگیری تاریخی آمریکا از عملیات «توفان الاقصی» و عمق دگرگونسازی آن به شکل سلبی در متن سالیوان به بهترین نحو بازتاب یافته است.
توضیح غرب آسیا در نوشته سالیوان تا حد زیادی متمرکز بر امنیت رژیم صهیونیستی است. او شروع میکند به فهرست کردن پویشهای خاورمیانهای که به سمت موافق با اسرائیل وزیده است. از زیرساختها و کریدورهایی که قرار است بین اعراب و رژیم صهیونیستی قفل و جوشهای اقتصادی محکم ایجاد کند سخن میگوید و دقیقا در انتهای تمام این دستاوردها مجبور میشود پرانتزی باز کند و بنویسد: «متن این یادداشت متعلق به قبل از عملیات 7 اکتبر حماس است».
سالیوان هفته قبل از شروع عملیات توفان الاقصی نیز در یک نشست دقیقاً این جمله را بر زبان آورده بود: «امروز منطقه خاورمیانه ساکتتر از هر زمانی در تمام 2 دهه قبل از این است».
آنچه سالیوان درباره غرب آسیا میگوید، قرار بود تشریح افق این منطقه باشد که البته الان تبدیل به سناریونویسی خیالی در صورت ورق نخوردن تاریخ توسط توفان الاقصی شده است. آنچه سالیوان نوشته اگر به واقع دکترین آمریکاست پس میتوان اینگونه نتیجه گرفت که توفان الاقصی کل خاورمیانه را از نقشه آمریکایی بیرون کشید. پازل آمریکایی جهان در حال حاضر جایی برای تکه غرب آسیا با مختصات جدید ندارد. این منطقه گویی به ثانیه دچار دگردیسی شده که ابعاد و شکل جدید آن در فهم تصمیمگیران غرب جا نمیگیرد.
از این نکته ساده نباید گذشت! به هر حال مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا متنی نوشته و بخشی از این متن قرار است حساب آمریکا را با غرب آسیا روشن سازد اما گذشته از کل متن که پر از حفرههای بزرگ است، به صورت خاص درباره این منطقه بدون هیچ پایان و جمعبندیای خاتمه مییابد.
از قضا رساترین بخش توضیح مشاور امنیت ملی ایالات متحده همان اضافهای است که در پرانتز جا داده بود: «متن این یادداشت متعلق به قبل از عملیات 7 اکتبر حماس است». به معنای روشنتر، هیچ چیز به قبل از عملیات 7 اکتبر بازنمیگردد. تاریخ ورق خورده است. همه دکترینهایشان را از نو بنویسند.
پژوهشگر سیاستگذاری عمومی *
ارسال به دوستان
صدها هزار نفر در لندن، دهلی و استانبول در حمایت از مردم مظلوم غزه تجمع کردند
غزه جان جهان
* صدور قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی در سازمان ملل/ * شکست مجدد صهیونیستها در عملیات زمینی و پاسخ قاطع مقاومت/ * تاکنون بیش از 7700 فلسطینی از جمله 3200 کودک به شهادت رسیدهاند
گروه بینالملل: در نتیجه تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه تاکنون بیش از 7700 نفر از مردم بیدفاع به شهادت رسیدهاند که 3195 نفر کودک هستند. در ادامه این جنایات، رژیم صهیونیستی بامداد جمعه از هوا، دریا و بخشی از زمین به غزه حمله کرد که به گفته حماس با کمین مقاومت روبهرو شد.
در ارتباط با آخرین آمار شهدا وزارت بهداشت غزه روز گذشته اعلام کرد: تعداد شهدای تجاوزات رژیم صهیونیستی در غزه به ۷۷۰۳ نفر از جمله ۳۱۹۵ کودک و تعداد زخمیها به ۱۹ هزار و ۷۴۳ تن افزایش یافت. اشغالگران جمعه ۵۳ کشتار را در بمباران خشونتآمیز انجام دادند. آنها از آغاز جنگ تاکنون ۸۲۵ کشتار علیه خانوادهها در غزه انجام دادهاند. وزارت بهداشت غزه افزود: همچنین ۱۸۰۰ گزارش درباره مفقودیها دریافت کردهایم که از بین آنها ۱۰۰۰ مورد مربوط به کودکان است.
می کیله، وزیر بهداشت فلسطین نیز اظهار کرد: وضعیت انسانی در نوار غزه قابل توصیف نیست، زیرا از آغاز تجاوزات صهیونیستها از 7 اکتبر تاکنون بیش از ۷۷۰۰ شهروند به شهادت رسیده که ۷۰درصد شامل کودکان، زنان و سالمندان میشود. تعداد مجروحان نیز بیش از ۱۹۰۰۰ نفر است.
تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، بامداد دیروز در حالی وارد بیست و دومین روز و چهارمین هفته از زمان آغاز توفان الاقصی شد که با قطع شبکههای ارتباطی و اینترنت، تجاوزات صهیونیستها با شدت بیشتری در خاموشی اطلاعات ادامه دارد. جنگندههای اشغالگر همچنان به بمباران منازل و غیرنظامیان ادامه میدهند. خبرنگاران شنبه شب را خشنترین شب از زمان آغاز تجاوزات صهیونیستها به غزه از هفتم اکتبر توصیف کردند.
همچنین توپخانه ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی به بمباران چندین منطقه نزدیک حصار امنیتی در شرق نوار غزه پرداخت.
خبرنگار الجزیره گفت رژیم صهیونیستی حملاتی را به منطقه بیت لاهیا در شمال نوار غزه انجام داد. به گفته این خبرنگار، صهیونیستها اطراف بیمارستانی در شمال غزه و نیز مکانی نزدیک بیمارستان شهدای الاقصی را بمباران کردند. همچنین حملهای توپخانهای به اطراف بیمارستان الشفا شد.
جنگندههای رژیم صهیونیستی در ادامه تجاوزات خود ۲ خانه در اردوگاه النصیرات را نیز بمباران کردند. به گفته خبرنگار الجزیره، پیکر ۴۲ شهید از محله الشاطی در غزه از زیر آوار بیرون کشیده شد. محله التفاح و مناطق جبالیا نیز بار دیگر هدف بمباران قرار گرفتند.
همچنین خبرنگار المیادین محورهای جدید حملات صهیونیستها را بیت لاهیا، بیت حانون و جبالیا اعلام کرد.
به گفته این خبرنگار از غزه، اشغالگران در بمباران شبانه خود از سلاحهای پیشرفته ضد استحکامات استفاده کردند.
این خبرنگار افزود اشغالگران مرتکب سلسله کشتارها در غزه همزمان با تلاشها برای پیشروی زمینی شدند. غزه شنبه شب شاهد خشونتبارترین حملات زمینی، دریایی و هوایی از زمان آغاز تجاوزات بود.
خبرنگار المیادین در ادامه گزارش خود از غزه افزود: قطع اینترنت و ارتباطات توسط اشغالگران منعکسکننده تمایل اشغالگران برای مخفی کردن جنایاتشان در غزه است. همچنین قطع اینترنت منجر به مانعتراشی در عملیات نجات میشود، در حالی که صدها نفر زیر آوار گیر افتادهاند. وی ادامه داد: بر اساس برآوردهای سازمان جهانی بهداشت، حدود ۱۰۰۰ فلسطینی همچنان زیر آوار هستند.
از سویی در نتیجه بمباران موشکی جنگندههای رژیم صهیونیستی به محلههای مسکونی در چند منطقه در نوار غزه از جمعه شب تا صبح شنبه، دهها فلسطینی شهید و تعدادی دیگر مجروح شدند. به گفته منابع پزشکی در غزه، در بمباران شدید صهیونیستها در مرکز نوار غزه، بیش از ۲۵ شهروند شهید و دهها نفر مجروح شدند که به بیمارستان شهدای الاقصی انتقال داده شدند و هنوز دهها مفقود زیر آوار هستند.
همین منابع افزودند در پی بمباران یک خانه مسکونی در اردوگاه جبالیا، تعدادی مجروح به بیمارستان اندونزی انتقال یافت.
* به صدا درآمدن آژیرهای خطر در غلاف غزه
ارتش رژیم صهیونیستی روز گذشته از به صدا در آمدن آژیرهای خطر در تلآویو، بیت یام، شهرک نتیف هعسراه و ناحل عوز در غلاف غزه خبر داد. آژیرهای هشدار در شهر اشغالی عسقلان، همچنین در مسکاف عام در جلیل علیا نیز به صدا درآمد. رسانهها همچنین از شلیک موشک از غزه به سمت شهرک نیر عوز تلآویو خبر دادند. القسام اعلام کرد حملات موشکی به تلآویو در پاسخ به جنایتها در حق شهروندان فلسطینی بوده است.
گردانهای القدس شاخه نظامی جهاد اسلامی اعلام کرد تجمع صهیونیستها را در شهرک کیسوفیم با موجی از موشک هدف قرار داده است. در این منطقه نیز آژیر هشدار به صدا درآمد. همچنین این گروه مقاومت در حملهای دیگر آشیانه تجهیزات دشمن و سایت ناحل عوز را با گلوله خمپاره هدف قرار داد.
روزنامه یسرائیل هیوم نیز نوشت: سامانههای دفاع هوایی بر فراز طبریا در شمال فعال شدند.
گردانهای القسام نیز اعلام کرد: پایگاه نظامی زیکیم را در واکنش به تجاوزات در حق شهروندان هدف حملات موشکی قرار دادیم.
به گزارش خبرگزاری شهاب فلسطین، گردانهای القسام با شلیک موشک، مراکز دشمن در مجتمع «مفتاحیم» را نیز بمباران کرد. القسام در حملهای دیگر اعلام کرد تجهیزات دشمن در سایت ایرز را هدف حملات خمپارهای قرار داد.
طبق گزارش المیادین، گردانهای القسام و القدس شاخههای نظامی حماس و جهاد اسلامی ۲ پیشروی ارتش اشغالگر را ناکام گذاشتند و آنها را خنثی کردند.
گردانهای عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) روز جمعه اعلام کرد که مبارزان آن در ۲ نقطه در داخل نوار غزه درگیر شدند. گردانهای القسام در بیانیهای اعلام کردند به مقابله با تهاجم زمینی به بیت حانون (شمال نوار غزه) و شرق البریج (مرکز) پرداختند و درگیریهای خشونتآمیزی روی داد.
رسانههای فلسطینی در غزه شامگاه جمعه فاش کردند که گردانهای القسام از موشکهای کورنت برای مقابله با تهاجم رژیم صهیونیستی استفاده کردند.
شبکه ماهوارهای الاقصی گزارش داد درگیریهای شدیدی بین مبارزان مقاومت و صهیونیستها در نزدیکی مرزهای نوار غزه رخ داد که طی آن ۴ فروند موشک کورنت به سمت تانکها و خودروهای زرهی اشغالگران شلیک شد.
الاقصی با انتشار ویدئویی در تلگرام، لحظه پرتاب موشکهای کورنت در عملیات مقابله با تهاجم زمینی اشغالگران را نشان داد.
کورنت یک موشک ضد زره ساخت روسیه است که توسط پرتوهای لیزر هدایت شده و میتواند از سکوی نصبشده روی زمین یا مستقیما روی شانه پرتاب شود.
شبکه ۱۳ عبری به نقل از منابع امنیتی نیز مدعی شد ارتش این رژیم همچنان در داخل نوار غزه است و از آن عقبنشینی نکرده است.
وبسایت Ynet نیز به نقل از منابع امنیتی رژیم صهیونیستی گزارش داد: فرماندهی ارتش رایزنیهای جدیدی را برای تعیین مراحل بعدی تهاجم زمینی به نوار غزه که از عصر جمعه کلید خورده را آغاز کرده است. ارتش رژیم صهیونیستی روز شنبه در بیانیهای ادعا کرد در جریان حملات خود به نوار غزه، توانسته ۱۵۰ نقطه را هدف قرار دهد.
ارتش اشغالگر بدون اشاره به حملات به منازل و غیرنظامیان مدعی شد که در طول شب ۱۵۰ هدف را که بیشتر آنها تونلها و دیگر زیرساختهای زیرزمینی در شمال نوار غزه بودند منهدم کرد.
رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نیز گزارش داد طی ساعات شب شنبه مرزهای مشترک با غزه شاهد درگیریهای شدید بود.
در این رابطه سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شد: نیروهای ما شب گذشته (شنبه شب) تعدادی از رهبران میدانی حماس را هدف قرار دادند.
این سخنگو در ادامه اظهارات واهی خود افزود: عملیات نظامی ما تا آزادی اسرا و نابودی حماس ادامه دارد. نیروهای ما در داخل غزه هستند و سطح عملیات را گسترش دادند.
منابع فلسطینی همچنین روز گذشته از بمباران یک برج مسکونی در غزه و شهادت ۱۰۰ فلسطینی خبر دادند.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری شهاب، در ادامه جنایتهای رژیم صهیونیستی در نوار غزه، جنگندههای این رژیم یک برج مسکونی در «حی الشاطی» واقع در غرب غزه را بمباران کردند که ۱۰۰ نفر به شهادت رسیدند.
در همین حال برنامه جهانی غذا نیاز به ورود روزانه ۴۰ کامیون به نوار غزه را تایید کرد تا بتواند دامنه عملیات خود را گسترش داده و در ۲ ماه آینده به ۱,۱ میلیون نفر کمک غذایی ارائه کند.
به گفته هلالاحمر فلسطین، تا بعدازظهر جمعه، مجموع کامیونهای کمکرسانی - که از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه از طریق گذرگاه زمینی رفح وارد نوار غزه شدهاند - به ۸۴ کامیون رسیده، در حالی که تاکنون اجازه ورود سوخت داده نشده است.
برنامه جهانی غذا تاکید کرد: ما درباره غزه در نقطه عطفی هستیم و بشریت باید پیروز شود. ما ارتباط خود را با تیمهای خود در غزه قطع کردهایم و نگران امنیت غیرنظامیان و کارکنان بشردوستانه هستیم.
* تظاهرات در استانبول و لندن در حمایت از فلسطین
صدها هزار نفر از مردم ترکیه بعدازظهر دیروز در تجمع حمایت از فلسطین در شهر «استانبول» به خیابانها آمدند. به گزارش منابع خبری، دهها هزار نفر بعد از ظهر دیروز در حمایت از فلسطین در نزدیکی فرودگاه «آتاتورک» در شهر استانبول ترکیه تجمع کردند. فیلمهای منتشرشده از این تجمع باشکوه مردمی پرچمهای ترکیه و فلسطین را در دستان مردم نشان میدهد. به گزارش منابع خبری، مردم در این تجمع شعارهایی در حمایت از مردم فلسطین و در اعتراض به رژیم اسرائیل سر دادند.
«رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه صبح شنبه از رژیم اسرائیل خواست حملات مداوم خود به غزه را متوقف کند و از وضعیت جنونآمیز خود خارج شود. اردوغان گفت: «بمبارانهای مداوم و فزاینده اسرائیل در غزه بار دیگر زنان، کودکان و غیرنظامیان بیگناه را هدف قرار داده و بحران انسانی جاری را عمیقتر کرده است». رئیسجمهور ترکیه پیشتر از مردم خواسته بود به «تجمع بزرگ فلسطین» در فرودگاه آتاتورک استانبول برای حمایت از فلسطین بپیوندند.
همچنین هزاران نفر از معترضان به جنایات صهیونیستها در نوار غزه، روز شنبه (۲۸ اکتبر/ ۶ آبان) در خیابانهای شهر «لندن» در حمایت از مردم فلسطین تظاهرات کردند و خواستار آتشبس فوری در غزه شدند. روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در خبری که به صورت زنده اخبار مربوط به تظاهرات گسترده در خیابانهای لندن را پوشش میداد، گزارش کرد که این تظاهرات پس از آن برگزار شد که وزارت جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که عملیاتهای زمینی را گسترش داده است. طبق این گزارش، بیش از ۱۰۰ جنگنده، نیمه شب شنبه، مواضع فلسطینیان را در غزه هدف حمله قرار دادند. «جیمز کلورلی» وزیر خارجه انگلیس در گفتوگو با شبکه «اسکاینیوز» تصریح کرد: «درخواستها برای آتشبس به طور انتزاعی به وضعیت کمک نمیکند» و حماس هیچ نشانهای از اینکه «خواهان آتشبس است یا از آن تبعیت میکند» نشان نداده است. دولت انگلیس پیش از این خواستار توقف انساندوستانه درگیریها به منظور رساندن کمکهای بشردوستانه به مردم غزه و خروج حدود ۲۰۰ تبعه انگلیس از محل درگیری شده بود.
بعدازظهر شنبه، جمعیتی از معترضان به جنایات صهیونیستها، تجمعی در نزدیکی پل «گلدن جوبیلی» را آغاز کردند و نوشتههایی با مضمون «غزه، قتلعام را متوقف کنید» و «فلسطین را آزاد کنید، به اشغالگری اسرائیل پایان دهید» در دست گرفته بودند. تظاهراتکنندگان شعارهایی چون «تسلیح اسرائیل را متوقف کنید. بمباران غزه را متوقف کنید» و «همه ما فلسطینی هستیم» و «از رود تا دریا، فلسطین آزاد خواهد شد» سر میدادند. گزارشها حاکی از آن است که بیش از هزار مامور پلیس در محلهای برگزاری تظاهرات در لندن مستقر بودند. همچنین هزاران نفر در حمایت از فلسطینیان در مقابل کتابخانه مرکزی منچستر در میدان سنت پیتر تجمع کردند.
از سوی دیگر با آغاز عملیات محدود زمینی اسرائیل علیه مردم نوار غزه بسیاری از ساکنان سرزمینهای اشغالی علیه نتانیاهو دست به تظاهرات زدند. خانوادههای اُسرای رژیم صهیونیستی که جنبش حماس آنان را پانزدهم مهرماه در نخستین روز عملیات توفان الاقصی به اسارت گرفته، با تجمع در میدان موزه تلآویو (میدان مفقودان)، از بیاعتنایی این رژیم به وضعیتشان به تندی گله کردند.
***
کنایه سنگین ما به آمریکا
ایلان ماسک، مالک شبکه اجتماعی «ایکس» با انتشار تصاویر پایگاههای نظامی آمریکا در اطراف مرزهای ایران، ادعای مقامات آمریکا مبنی بر «جنگطلبی» ایران را به سخره گرفت و با کنایه نوشت: وای از این ایرانیها! ببینید چطور کشورشان را نزدیک پایگاههای نظامی ما قرار دادهاند!
ارسال به دوستان
قزاقستان و جمهوری باکو اصلیترین تأمینکنندگان نفت رژیم صهیونیستی هستند
سوخت کودککشی
گروه اقتصادی: بررسیها نشان میدهد ۲ کشور قزاقستان و آذربایجان اصلیترین تامینکنندگان نفت رژیم صهیونیستی هستند، به طوری که بیش از 60 درصد نیاز این رژیم تروریست توسط این ۲ کشور تامین میشود و مسلما آنها نیز در جنایاتی که طی روزهای اخیر در غزه رخ میدهد شریک هستند.
به گزارش «وطن امروز»، بیش از ۳ هفته از درگیریهای حماس و رژیم صهیونیستی میگذرد و اخیرا این رژیم کودککش در اقدامی غیرانسانی و در تضاد با معاهدات بینالمللی مسیرهای انتقال انرژی به منطقه غزه را مسدود یا منهدم کرده است، به طوری که مردم غزه در اغلب ساعات شبانهروز با بیبرقی و نبود سوخت دست و پنجه نرم میکنند. این در حالی است که انرژی در سرزمینهای اشغالی به صورت مستمر تامین میشود و هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد.
اغلب کشورهای اسلامی که جنایات رژیم صهیونیستی را در روزهای اخیر محکوم کردهاند متفقالقول بر این باورند که باید صادرات نفت به این رژیم متوقف شود.
حتی حسین امیرعبدالهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در پیشنهادی اعلام کرد سوخترسانی به مناطق تحت اشغال رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای اسلامی و جهان عرب متوقف شود.
رئیس دستگاه دیپلماسی در ادامه خاطرنشان کرد: لازم است کشورهای اسلامی اقدامات فوری و عملی اتخاذ کنند و برخی کشورهای اسلامی که با رژیم صهیونیستی رابطه دارند، سفرا و دیپلماتهای این رژیم را فورا اخراج کنند، همچنین یک کمیته حقوقی و تخصصی در دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی برای پیگیری جنایات مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی تشکیل شود و کشورهای اسلامی رژیم صهیونیستی را به طور کامل از جمله در زمینه نفتی تحریم کنند.
* قزاقستان و آذربایجان تامینکننده سوخت ماشین آدمکشی
بلومبرگ پس از درخواست وزیر امور خارجه ایران مبنی بر تحریم نفتی رژیم صهیونیستی گزارشی درباره تامینکنندگان انرژی و بویژه نفت این رژیم تهیه کرد.
در این گزارش که اطلاعات آن از شرکت تحلیلی kpler استخراج شده است، ۲ کشور مسلمان قزاقستان و آذربایجان به عنوان تامینکنندگان اصلی نفت رژیم صهیونیستی معرفی شدهاند.
در این گزارش آمده است: از اواسط ماه مه 2023 (اردیبهشت – خرداد امسال) رژیم صهیونیستی روزانه حدود 220 هزار بشکه نفت خام وارد کرده است که بیش از 60 درصد آن (حدود 120 هزار بشکه) از کشورهای قزاقستان و آذربایجان وارد میشود.
بلومبرگ در گزارش خود آورده است در صورتی که این ۲ کشور تحریم نفتی اسرائیل را بپذیرند احتمالا ایالات متحده آمریکا و برزیل نقش آنها را ایفا خواهند کرد.
با توجه به اینکه واردات نفت برای این کشور از مسیر دریا انجام میشود جایگزین کردن کشورهای تامینکننده آنچنان دور از دسترس به نظر نمیرسد، البته تا اینجای کار آذربایجان و قزاقستان هم تلاشی برای توقف صادرات خود به رژیم صهیونیستی نکردهاند.
* مهمترین پایانه نفتی رژیم صهیونیستی تعطیل شد
مساله مبرمتر برای رژیم صهیونیستی، تامین امنیت بنادر نفتی است تا واردات با خیال راحت انجام شود. این رژیم دارای ۳ پایانه واردات نفت خام است: اشکلون و حیفا در دریای مدیترانه و ایلات در دریای سرخ.
اشکلون، مهمترین پایانه واردات نفت، روزانه حدود 180 هزار بشکه نفت جابهجا میکند. نزدیک به غزه است و اندکی پس از حمله حماس در 7 اکتبر به رژیم صهیونیستی بسته شد. دادههای Kpler نشان میدهد از سال 2020 هیچ نفت خامی از طریق پایانه دریای سرخ در ایلات وارد نشده است، در حالی که جریان آن به حیفا به طور متوسط حدود 40 هزار بشکه در روز بوده است.
* پارلمان لیبی خواستار تحریم نفتی کشورهای حامی اسرائیل شد
گفتنی است پارلمان لیبی ابتدای هفته جاری در بیانیهای خواستار تحریم فروش نفت و گاز به کشورهای حامی رژیم اسرائیل و اخراج سفرای این کشورها شد. پارلمان لیبی در بیانیهای از کشورهای عربی خواست موضع محکمی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در غزه اتخاذ کنند.
به نوشته وبگاه بوابه الاوسط، در این بیانیه آمده است: سفرای کشورهای حامی رژیم اسرائیل باید به شکل فوری کشورهای عربی را ترک کنند و در صورت ادامه یافتن جنایات در غزه، صادرات نفت و گاز به آنها متوقف شود.
پارلمان لیبی حملات صهیونیستها به غزه را «نسلکشی جمعی به دست عناصر صهیونیست» توصیف و تاکید کرد با هرگونه کوچاندن اهالی غزه مخالف است. نمایندگان لیبی در ادامه خواستار تشکیل جلسه فوری و اضطراری در سطح سران اتحادیه عرب و سازمانهای اسلامی شدند و از مجمع عمومی سازمان ملل نیز خواستند نشست اضطراری درباره غزه تشکیل دهد.
ارسال به دوستان
چرا ایدههای «مسکن 25 متری» و «فروش متری مسکن» تقاضای واقعی مسکن را برطرف نمیکند و باعث افزایش قیمت آن میشود؟
مسکن مُسکِِن نیست
محمدحسین کشاورزی: همزمان با تشکیل دولت سیزدهم و تاکید حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی و تیم اقتصادیاش بر جبران عقبماندگیهای مسکن در دهه 90، شاهد عزم جدی در تمام دستگاههای دولتی و غیردولتی برای ساخت مسکن در کشور هستیم. البته قانون جهش تولید مسکن هم در این اتفاق بیتاثیر نبود. در این بین اما ایدههای جدیدی نیز برای تامین مسکن مطرح شد؛ بلندمرتبه سازی، تخصیص زمین به جای واحدهای مسکونی، طرح خانههای ویلایی در اطراف شهرهای کوچک و کمجمعیت، مسکن 25 متری یا اقتصادی و عرضه مسکن متری بخشی از این ایدهها بوده است. بررسیها نشان میدهد برخی از این طرحها بیش از اینکه به دنبال تامین مسکن که یکی از نیازهای اولیه شهروندان است، باشد میتواند شرایط را حتی سختتر و پیچیدهتر کند.
* خانهدار شدن متری!
موضوع ورود مسکن به بورس و فروش آن به صورت متری در سالهای اخیر بارها مطرح شده اما هیچگاه این اتفاق به سرانجام نرسیده است. طبق این طرح، افراد میتوانند به صورت متری و بر اساس توان پرداخت، مسکن تهیه کنند. بحث فروش متری مسکن در واقع یک ابزار چندوجهی است؛ این عمل یک مکانیزم برای تامین نقدینگی پروژههای عمرانی است و از سوی دیگر با توجه به شرایط تورمی اقتصاد، ارزش پول ملی مردم را حفظ میکند اما مساله اینجاست: آیا این روش منجر به کاهش قیمت مسکن خواهد شد؟
درباره عرضه مسکن متری در بورس کالا اخیرا مدیرعامل شرکت گروه سرمایهگذاری مسکن اظهار کرده بود: فروش متری مسکن در بورس از ۳ سال گذشته آغاز شده و برای اجرای این طرح سازمان بورس باید تاییدیه دهد که منتظر ابلاغ سازمان بورس هستیم. محمدرضا جواهریتفتی تاکید کرد: نخستین فروش متری مسکن ۳ ماه پس از ابلاغیه سازمان بورس آغاز خواهد شد و تاکنون تجربه فروش متری مسکن در کشور را نداشتهایم و تا یک ماه آینده سازمان بورس ابلاغیه این سازمان را در این باره صادر خواهد کرد.
طرح بورس املاک سالهای گذشته مدنظر سازمان بورس، شورای عالی بورس، وزارت راه و شهرسازی و... بوده و حتی سازوکار اجرایی آن در مقاطعی تهیه شد اما اجرای آن جدی گرفته نشد. این طرح که از سال ۹۹ مطرح شده، میتواند ارزش سرمایه مردم را در برابر تورم حفظ کند اما قطعا تاثیری در کاهش بهای مسکن نخواهد داشت. از سوی دیگر سال ۹۹ موضوع بورس مسکن تحت عنوان صندوقهای زمین و ساختمان مطرح شد که به دلیل یک مشکل آییننامهای، سالها متوقف بود. اصلاح آییننامه در کمیسیون تخصصی دولت انجام شد اما به سرانجام نرسید.
* نظر وزیر اقتصاد درباره عرضه مسکن متری در بورس کالا
وزیر امور اقتصادی و دارایی در نشست خبری خرداد ۱۴۰۲ خود بر اهمیت عرضه مسکن متری در بورس کالا تاکید کرد و گفت: عرضه مسکن متری در بورس کالا دسترسی به مسکن را برای قشر وسیعی از جامعه حتی اقشار کمدرآمد فراهم میکند. سیداحسان خاندوزی با بیان اینکه همیشه حوزه مسکن به عنوان معضلی جدی در جامعه مطرح بوده است، گفت: دولتها هم در برابر این معضل به سمت کشف راهکارها پیش رفتهاند، با تقویت این زاویه در بورس کالا میتوان مسیری را فراهم کرد تا دسترسی به اوراق سلف متری مسکن فراهم شود. وی از مسؤولان حاضر در سازمان بورس درخواست کرد مصوبات قانونی در حوزه مسکن را که به عنوان یکی از دغدغههای دولت تلقی میشود، فراهم کنند.
* عرضه مسکن متری در بورس مناسب دهکهای پایین است
وزیر اقتصاد در نشست خبری ۱۸ مهرماه خود نیز مجدد بر عرضه مسکن متری در بورس کالا پافشاری کرد و گفت: یکی از تاکیدات جدی ستاد اقتصادی دولت این است که با توجه به سیاستهای سقف رشد ترازنامهای که برای بانکها در نظر گفته شده و ممکن است محدودیتهایی را ایجاد کند و با توجه به پیشبرد اهداف بخش مسکن که جزو اولویتهای رئیسجمهور و هیات دولت است، به طور حتم باید از سایر ابزارها برای تامین مالی مسکن از بازار سرمایه استفاده کرد. خاندوزی با اشاره به اینکه ۲ مسیر به شکل فعال برای این موضوع در حال پیگیری است، عنوان کرد: مسیر نخست فروش متری مسکن در بورس کالاست که بخشنامه لازم در بورس کالا تصویب و ارسال شده و بزودی از سوی سازمان بورس تایید خواهد شد. سخنگوی اقتصادی دولت در ادامه افزود: این مسیر، زمینه و فضا را برای اینکه افراد فاقد توانایی خرید مسکن بتوانند از طریق ابزارهایی، هم سرمایهگذاری کرده و هم سرمایههای خود را نسبت به نوسانهای تورمی در آینده مصون کنند، باز خواهد کرد. در واقع همزمان با افزایش قیمت املاک و مستغلات در کشور، سرمایههای این افراد هم افزایش مییابد. ماهیت مسکن با سایر کالاهای عرضهشده در بورس تفاوت دارد و مشخصات آن به طور کامل مشخص نیست. از سوی دیگر قیمت مسکن نیز حدود تعیینشدهای ندارد و ارزش آن از شاخصهایی مثل محل قرارگیری آن و کیفیت و نوع ساخت تبعیت میکند. برای مثال ممکن است حتی در یک ساختمان یکسان، قیمت واحدها در طبقات مختلف نیز با یکدیگر تفاوت داشته باشد. همچنین رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ۱۶ مهر در نشستی خبری با اشاره به عرضه متری مسکن در بورس کالا گفت: بنا بر اصل حمایت از حقوق سرمایهگذاران، به دنبال تنوعبخشی به روشهای سرمایهگذاری هستیم و سعی کردیم در ۲ سال گذشته بیشتر از قبل به این موضوع بپردازیم و به راهاندازی ابزارهای سرمایهگذاری در مسکن توجه ویژه کردیم. همچنین ۳ صندوق اهرمی تاکنون توانستهاند ۳۰ هزار میلیارد تومان سرمایه جذب کنند. مجید عشقی ادامه داد: صندوق املاک و مستغلات راهاندازی شد و در ۳ ماه گذشته پیشفروش متری و دستورالعمل سلف مسکن آماده شد که تا یک هفته روی سایت است و هفته آینده پس از جمعبندی نهایی، در نخستین جلسه هیاتمدیره تصویب خواهد شد.
* شرایط خرید مسکن متری از بورس کالا چیست؟
شرط اولیه برای ورود به خرید و فروش مسکن در بورس کالا داشتن کد بورسی است. متقاضی باید برای دریافت کد بورسی در سامانه سجام ثبتنام کند (احراز هویت و دریافت کد بورسی باید به نام خود متقاضی انجام شود). در مرحله بعد متقاضی باید در یک کارگزاری ثبتنام کند و معاملات خود را از این طریق انجام دهد و حساب بورسی خود را از طریق درگاه پرداخت الکترونیک شارژ کند. همچنین برای این نوع معامله طبق شرایط خرید سهام زمین متری، لازم است فرد، حداقل سرمایهای را که هنگام واگذاری اوراق از طرف سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام میشود، در اختیار داشته باشد. اوراق متناسب با متراژهای معین واحدها، تعریف شده و متقاضی میتواند با خرید اوراق به مقدار تعیینشده، در سررسید مشخص، واحد مسکونی را تحویل بگیرد.
* عرضه مسکن متری در بورس امکانپذیر نیست
در همین حال کارشناس مسکن درباره طرح فروش متری مسکن در بورس به مهر گفت: فروش مسکن آن هم متری در بورس امکانپذیر نیست. در بورس کالاهای همگن عرضه میشود و مسکن جزو کالاهای همگن نیست و قیمت واحدی ندارد. قیمت خانه بر اساس طبقات، جنوبی و شمالی بودن و مکان جغرافیایی تعیین میشود و نمیتوان با یک قیمت هر واحد آن را به فروش رساند، مگر اینکه به صورت اوراق بهادر و سهام در بورس عرضه شود و به فروش برسد. فرهاد بیضایی افزود: در گذشته نیز این اتفاق در قالب صندوق زمین و ساختمان نتوانسته افکار عمومی را جلب کند و عرضه مسکن در بورس هم نمیتواند افکار عمومی را جلب کند. باید در انتظار بود و دید چه برنامهای برای عرضه در بورس دارند.
* فروش متری مسکن بازار را تنظیم نمیکند
در همین حال دبیر کانون سراسری انبوهسازان هم با اشاره به اینکه فروش متری خانه در تعارض با ساختوسازهای دولتی است، بیان کرد: فروش متری خانه در تعارض با برنامههای دولت، حتی در تعارض با ساخت مسکن اجتماعی شهرداری است. با توجه به اینکه طرح ساخت مسکن اجتماعی هدف اصلیاش خانهدار کردن دهکهای مورد هدف جامعه است، طرح فروش متری با این طرح در تعارض است. فرشید پورحاجت به مهر گفت: به نظر بنده بهتر بود شهرداری به جای طرح فروش متری خانه، به برنامهریزی برای ساخت مسکن اجتماعی در چارچوب دولت میپرداخت. با توجه به اینکه فروش متری خانه ساختاری است که بنگاههای اقتصادی از آن برای تأمین مالی پروژههای خود استفاده میکنند، بنابراین این طرح قرار نیست بازار را تنظیم کند.
* این طرح مردم را خانهدار نمیکند
مرتضی افقه، کارشناس اقتصاد هم درباره فروش متری خانه گفت: طرحهایی که مطرح میشود تا وقتی سرمایهگذار نداشته باشد، قابلیت اجرا ندارد و مردم را خانهدار نمیکند. به طور مثال مسکن مهر یا مسکن ملی با مشکل زمین و سرمایهگذار روبهرو است. اگر قرار بود مشکل مسکن با طرح حل شود، با طرح ساختوسازها حل میشد. وی در ادامه بیان کرد: این طرحها برای این است که تنشهای بازار مسکن کاهش یابد اما قطعاً این طرح فروش متری خانه مردم را خانهدار نخواهد کرد.
* طرح ناموفقی که دوباره در دستور کار است
حسن محتشم، انبوهساز و کارشناس مسکن نیز درباره فروش متری خانه در بورس گفت: فروش متری مسکن اواخر دهه ۷۰ تجربه شد اما به دلایل نامعلومی متوقف شد. فروش متری مسکن تأثیری بر میزان تولید نخواهد گذاشت. وی در ادامه بیان کرد: تنها تأثیری که این کار خواهد داشت این است که سرمایههای کوچک وارد خرید خانه شود. از آنجا که ارزش پول هر روز با توجه به تورم کاهش مییابد، طرح فروش متری خانه، مقابل کاهش ارزش سرمایهها را میگیرد. این کارشناس مسکن در ادامه درباره ساخت مسکن در طرح فروش متری مسکن به مهر گفت: این طرح باعث ساختوساز نمیشود و حتی تقاضا را نیز کاهش نمیدهد، فقط باعث میشود حداقل ارزش پول مردم با خرید یک یا 10 متر خانه حفظ شود اما باعث تسریع در ساختوساز نخواهد شد. حسن محتشم در پایان بیان کرد: انتظارات جامعه از طرح فروش متری، کنترل بازار مسکن و همچنین خانهدار کردن مردم است اما با توجه به اینکه خانه در پایتخت متری ۵۰ میلیون است و خرید 10 متر خانه مردم را خانهدار نمیکند، فقط ارزش سرمایه مردم را حفظ میکند.
* پروژه شکستخورده مسکن متری
در سالهای اخیر شهرداری و سازمان بورس تلاش کردهاند با فروش متری مسکن در بورس حداقل مردم را خانهدار و سرمایهها را به سمت ساختوساز هدایت کنند. با توجه به اینکه هر ۵-۴ سال قیمت مسکن تحت تاثیر تورم و رشد بازارهای موازی به یکباره دچار جهش میشود، به همین دلیل به نظر میرسد باید راهکار اساسی برای خانهدار کردن مردم از سوی دولت برنامهریزی شود. البته در این باره موضع وزیر راه و شهرسازی منفی است. مهرداد بذرپاش ابتدای مهرماه در این باره گفت: مسکن متری در دستور کار ما قرار ندارد و اجرا نمیشود.
* میکروآپارتمانهایی برای زنده ماندن
در روزهای اخیر ایده جدیدی برای تامین نیاز مسکن مردم در پایتخت مطرح شده است. مسکن اقتصادی یا به عبارت سادهتر مسکن 25 متری؛ ایدهای که توسط یکی از شرکت تعاونی ساخت مسکن و به صورت خصوصی مطرح شده و اغلب مسؤولان دولتی به مخالفت با آن پرداختهاند. فارغ از اینکه این طرح به نتیجه میرسد یا خیر، به صورت کلی کارشناسان بر این باورند که ایده میکروآپارتمانها با توجه به نیازی کنونی بازار مسکن کشور که اغلب از جنس خانواده 2 نفر و بالاتر است تقاضای واقعی مسکن را برطرف نمیکند و از سوی دیگر اشاعه این واحدها میتواند باعث التهاب بیشتری در بازار مسکن شود.
مسلما واحدهای کوچک مقیاس با توجه به اینکه قیمت پایینتری دارند و در فروش آن نیز ضابطهای وجود ندارد میتواند محل سرمایهگذاری افرادی شود که به دنبال افزایش قیمت مسکن هستند.
* مسکن 25 متری جواب نمیدهد!
وزیر راه و شهرسازی هم در این باره گفت: عرضه مسکن استیجاری را میتوان با مدل نهضت ملی مسکن انجام داد و مسکن ۲۵ متری نیاز بازار را پاسخ نمیدهد. مهرداد بذرپاش اظهار کرد: مسکن ۲۵ متری اصلا در دستور کار ما نبوده و نیست. ضرورتی هم فعلا ندارد. وی درباره اینکه آیا متقاضی برای واحدهای ۲۵ متری وجود ندارد، گفت: مسکن ۲۵ متری در بازار نیازهای مردم را پاسخ نمیدهد. وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه واحدهای ۲۵ متری برای مسکن استیجاری هم مناسب نیست، بیان کرد: شاید متراژ کوچک برای سوئیتها و خوابگاههای دانشجویی مناسب باشد اما عرضه مسکن استیجاری را میتوان با مدل نهضت ملی مسکن انجام داد.
* این فضا با فرهنگ ایرانی - اسلامی سازگار نیست
کارشناس مسکن و شهرسازی گفت: اساسا به کار بردن عنوان «خانه» برای یک فضای ۲۵ متری یک دروغ بزرگ است، مسکن باید یکسری نیازهای ابتدایی ما را برطرف کند و عنوان خانه ۲۵ متری، هیچکدام از نیازهای ما را برطرف
نمیکند.
بهزاد عمرانزاده با بیان اینکه ابعاد خانه و همجواری آن با همسایگان باید مناسب باشد، گفت: خانه یک کالای انسانی و فرهنگی است و خانه ۲۵ متری هیچ نسبتی با سبک زندگی ایرانی - اسلامی و تمدن ما ندارد.
* خانه ۲۵ متری اقتصادی نیست
وی ادامه داد: نباید برای قفسهای ۲۵ متری نام خانه انتخاب کرد. خانههای ۲۵ متری هیچ یک از نیازهای ما را برطرف نمیکند. جالب است از لفظ اقتصادی برای این خانهها استفاده میکنند اما باید بگویم که اساسا اقتصادی هم نیست. قیمت این خانهها بیش از یک میلیارد تومان است و هیچکدام از افرادی که نیاز به مسکن دارند، توانایی تهیه این مقدار پول را ندارند. این خانههای هزینههای بلندمدتی همچون آسیبهای اجتماعی دارند، زیرا تراکم جمعیت در آنها بسیار بالاست و تنشهای روانی بالایی برای کودکان و خانوادهها ایجاد میشود. عمرانزاده افزود: برای طرح نهضت ملی مسکن تا به حال دولت تلاش بسیاری کرده است. به نظر من اقدام درباره نهضت ملی مسکن هنوز دیر نشده است. تعداد قابل توجهی زمین برای این پروژهها تامین شده است ولی مشکل اصلی تامین مالی ساخت است. بسیاری از متقاضیان بویژه دهکهای یک تا 3 امکان پرداخت اقساط بانکی مسکن را ندارند، زیرا اگر پولی داشتند که صاحب خانه میشدند.
* بانکها به تعهدات خود عمل نمیکنند
کارشناس مسکن و شهرسازی اظهار کرد: بانکها نیز به تعهدات خود در این زمینه عمل نمیکنند و بخش عمده تامین مالی این پروژهها دچار اختلال میشود و به هیچ وجه جلو نمیرود، زیرا بازارهایی برای بانکها وجود دارد که در مقابل ساخت مسکن، بسیار برایشان سودآور است. در طرح نهضت ملی مسکن، اتکا به نظام بانکی فعلی که به دنبال سود بیشتر است، یک اشتباه راهبردی محسوب میشود. وی در پایان گفت: راهکار اصلی برای پیشبرد نهضت ملی مسکن، مردمیسازی آن است. ما روی پروژهای کار کردهایم که دولت بدون اتکا به آورده متقاضی و تسهیلات بانکی 3 دهک اول را میتواند صاحب خانههای ویلایی و دوطبقه کند.
* راهحل چیست؟
به طورکلی ایدهپردازان حوزه مسکن پیش از مطرح کردن ایده خود به این سؤال پاسخ دهند که آیا طرح و ایده آنها میتواند بخشی از نیازهای واقعی بازار مسکن را پاسخ دهد؟ یا باعث تشدید حرکت این کالا به سمت سرمایهای شدن میشود؟
مسلما در شرایط کنونی ساخت واحدهای مسکونی متناسب برای زندگی یک خانواده با در نظر گرفتن معیارها و ارزشهای موجود جامعه تنها راهکار بهبود شرایط بازار مسکن و کاهش قیمتهاست.
این واحدها میتواند متناسب با میزان زمینی که در اختیار سازندگان قرار گرفته است به صورت بلندمرتبهسازی (با در نظر گرفتن قواعد شهرسازی) یا واحدهای ویلایی باشد؛ موضوعی که به صورت مداوم از سوی وزارت راه و شهرسازی در حال پیگیری است و تاکنون طبق آمارهای مطرح شده از سوی مسؤولان این وزارتخانه، قریب به 1.7 میلیون واحد مسکونی در سراسر کشور در حال ساخت است و از سوی دیگر نزدیک 900 هزار واحد زمین نیز در مناطق شهری و روستایی در اختیار سازندگان شخصی قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
تلاش ناکام کادر پزشکی برای نجات جان دانشآموزی که به دلیل افت فشار و برخورد سرش به سکوی مترو به کما رفته بود
آرمیتا گراوند درگذشت
آرمیتا گراوند، دختر دانشآموز تهرانی که اوایل مهر امسال هنگام عزیمت به مدرسه در ایستگاه متروی میدان شهدا دچار افت فشار و بیهوشی شده بود، پس از به ثمر ننشستن معالجات گسترده پزشکی و 28 روز بستری در بخش مراقبهای ویژه، روز گذشته درگذشت.
این دختر نوجوان صبح 9 مهر در حالی که به همراه دوستان خود قصد ورود به داخل واگن مترو را داشت، ناگهان با افت فشار مواجه شد و با برهم خوردن تعادلش، از پشت سر به لبه سکوی مترو برخورد کرد و مصدوم شد.
شدت برخورد به حدی بود که وی برای دقایقی دچار ایست قلبی شد و پس از تلاش امدادی چند نفر از شهروندان، کارکنان مترو و عوامل اورژانس، برای ادامه درمان به نزدیکترین بیمارستان تخصصی اعزام شد.
آسیب مغزی وارده به مصدوم باعث شد وی مدتی را در وضعیت کما به سر ببرد و متاسفانه روز گذشته فوت کرد. بر اساس نظریه رسمی پزشکان، آرمیتا گراوند پس از افت ناگهانی فشار خون، دچار سقوط، ضربه به مغز و به دنبال آن تشنج مداوم، کاهش اکسیژنرسانی مغزی و ادم مغزی شد.
پزشکان هفته گذشته مرگ مغزی وی را تایید کردند اما خانواده وی همچنان امیدوار به بازگشت او به زندگی بودند.
البته برخی از همان ابتدای این حادثه تلاش کردند از آن به عنوان ماجرایی برای ایجاد تنش و آشوب در کشور استفاده کنند اما انتشار فیلم کامل ورود آرمیتا گراوند به مترو از ابعاد مختلف تا لحظه بیهوشی، همچنین اظهارات شاهدان حاضر در صحنه، مشخص کرد این دختر نوجوان به دلیل افت فشار و برخورد سرش به لبه بیرونی ایستگاه دچار این حادثه شده است.
گفتنی است بلافاصله پس از وقوع این حادثه، مسؤولان ایستگاه مترو با اورژانس تهران تماس گرفتند و دقایقی بعد امدادهای اورژانسی به آرمیتا ارائه شد و در نهایت با هدایت اورژانس وی به یکی از بیمارستانهای تهران اعزام شد تا روند درمانیاش طی شود.
رسانههای معاند از همان ابتدای این حادثه در پی ایحاد جو روانی منفی و ابهام در جامعه با تولید اخبار و گزارشات مغرضانه بودند و در همین راستا با تولید اخبار مختلف در پی القای ادعای حمله به آرمیتا گراوند بودند، در حالی که بر اساس تمام مستندات و فیلم دوربینهای مدار بسته ایستگاه، آنچه برای آرمیتا رخ داد چیزی جز یک حادثه نبود، به گونهای که «فاطمه» همکلاسی، دوست صمیمی و همراه «آرمیتا گراوند» در این باره گفت: «آن روز مثل همیشه که با هم قرار داشتیم اول من به ایستگاه مترو رسیدم و بعد هم آرمیتا آمد؛ همه چیز عادی بود، آهنگ گوش کردیم، حرف زدیم و کلی خندیدیم؛ ابتدا مهلا وارد واگن شد، بعد آرمیتا و در آخر هم من وارد قطار شدم ولی «آرمیتا» در کمتر از یک ثانیه و به ناگاه با پشت به زمین افتاد و سرش با زمین (حاشیه سکو) برخورد کرد. وقتی آرمیتا را بلند کردم، دیدم دستم خونی شده و متوجه شدم سر وی زخم برداشته که در نهایت با کمک مردم، آرمیتا را به خارج از قطار و کنار سکو انتقال دادیم و برای نجات وی تلاش کردیم».
مهلا دیگر همکلاسی و دوست آرمیتا نیز که روز حادثه همراه او بود، ماجرای آن روز را اینطور تعریف کرد: «آن روز (یکشنبه) مثل همه روزهای دیگر با فاطمه و آرمیتا در مترو (ایستگاه شهدا) قرار داشتیم که به مدرسه برویم؛ وقتی وارد ایستگاه شدم، قطار آمده بود و فاطمه و آرمیتا که زودتر رسیده بودند، منتظرم بودند؛ برای اینکه به قطار برسیم با سرعت حرکت کرده و داخل واگن شدیم، اول من و بعد هم آرمیتا و سپس فاطمه وارد مترو شدیم، ولی در کمتر از یک ثانیه «آرمیتا» با پشت سر به زمین خورد.
فاطمه دستهای آرمیتا و من پاهای او را گرفتیم و با کمک چند نفر او را به بیرون واگن قطار و حاشیه سکو منتقل کردیم؛ انگار آرمیتا مرده بود اما با تلاش ماموران مترو و یک خانم که فکر کنم پرستار بود، او دوباره زنده (احیا) و با آمبولانس به بیمارستان انتقال داده شد».
مسعود درستی، مدیرعامل مترو گفت: طبق تصاویر دوربینهای ایستگاه مترو نیز، فاصله رفتن آرمیتا به واگن مترو تا خروج او به دلیل بدحالی تنها چند لحظه است که هرگونه شائبه درگیری را رد میکند.
تصاویر موجود با توجه به حضور راهبر مترو که در ویدئوی منتشر شده در حال ورود به کابین خود است و ناظر ورود آرمیتا به واگن و خروج از آن به دلیل بدحالی است، گواه صحت فیلم است.
پدر و مادر آرمیتا که از حجم خبرسازی درباره دخترشان شوکه و شگفتزده بودند، ادعای هرگونه برخورد فیزیکی با آرمیتا را رد کردند. تلاش مذبوحانه رسانههای معاند برای وارونهنمایی این ماجرا نشان از طراحی همهجانبه معاندان و دشمنان امنیت مردم و نظم جامعه برای تحت تاثیر قرار دادن آرامش کشور داشت اما برخلاف تصور خام این دشمنان، تیر آنها با هوشیاری رسانههای داخلی و پاسخگویی سریع، کامل و بدون شائبه مسؤولان امر از همان ابتدا به سنگ خورد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|