|
ارسال به دوستان
اخبار
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
موسیقی اقوام یکی از جلوههای غنی تکثر فرهنگی کشور است
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به برگزاری شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران گفت: موسیقی اقوام یکی از جلوههای گویا و غنی از تنوع و تکثر فرهنگی است که مردمان فرهنگمدار با آواها و نواهای خود در سرزمینمان آن را حفظ کردهاند.
محمدمهدی اسماعیلی در بخشی از پیامش خطاب به این جشنواره آورده است: «جشنواره ملی موسیقی نواحی ایران در گام شانزدهم، با رویکردی نو (پس از برگزاری درخشان آن در 5 منطقه کشور) در پهنهای به وسعت ایران اسلامی با همکاری تمام استانها و حضور پررنگ و پرمعنای هنرمندان موسیقی اقوام برپا شده است. غنای هر چه بیشتر این رخداد مهم فرهنگی ـ هنری موضوعی است که باید در دستور کار برگزارکنندگان باشد تا بالندگی این جشنواره همگام با تحقق شعار بنیادین عدالت فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحقق یابد».
مرحله ملی شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران از ۱۶ تا ۱۸ دی ماه به دبیری محمدعلی مرآتی به همت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توسط انجمن موسیقی ایران برگزار میشود. تالار رودکی از ۱۶ تا ۱۸ دیماه هر شب از ساعت ۱۸ میزبان اجرای صحنهای هنرمندان موسیقی نواحی ایران در 4 بخش خواهد بود. بخش نخست شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران در یک گستره ملی به همت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توسط انجمن موسیقی ایران و با همکاری ادارات کل فرهنگ و ارشاد استانهای سراسر کشور به صورت منطقهای و غیررقابتی، طی روزهای ششم تا بیستوسوم تیرماه به میزبانی 5 استان گلستان (ششم تا هشتم تیر)، چهارمحال و بختیاری (۱۰ تا ۱۲ تیر)، آذربایجان شرقی (۱۴ تا ۱۶ تیر)، کرمانشاه (۱۷ تا ۱۹ تیر) و کرمان (۲۱ تا ۲۳ تیر) برگزار شد.
***
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
امسال فضای متفاوتی برای جشنوارههای فجر داریم
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه خوشبختانه امسال فضای بسیار خوبی در 3 جشنواره موسیقی، هنرهای تجسمی و موسیقی فجر شاهدیم، از ارسال ۱۰ هزار اثر برای بخش هنرهای تجسمی، آثار خوب در بخش موسیقی و اضافه شدن 3 بخش جدید به جشنواره هنرهای نمایشی امسال خبر داد.
محمود سالاری گفت: در جشنواره هنرهای تجسمی بیش از ۱۰ هزار اثر ارسال و تاکنون داوری ۱۲ بخش تمام شده است. همه داوران از استادان برجسته هستند که اسامی آنها اعلام شده و تمام اصحاب هنر تجسمی با این اساتید آشنا هستند. وی افزود: در بخش موسیقی نیز آثار بسیار خوبی رسیده و داوری بخش ترکها (تک آهنگها) و آلبومها تقریبا تمام شده و جدول اجراها در حال بسته شدن است. موسیقیدانهای برجستهای در این دوره از جشنواره حضور دارند و تاکنون ۸۸۰ اثر در بخش تجسمی به مرحله نهایی رسیده است. معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در هنرهای نمایشی هم 3 بخش به جشنواره امسال با پیشنهاد شورای سیاستگذاری و دبیر جشنواره اضافه شده است؛ بخش دانشجویی از آنجایی که جشنواره دانشجویی برگزار نشده بود به جشنواره فجر امسال الحاق شده است. در این دوره، بخش غزه و تئاتر ملل را نیز داریم. سالاری در عین حال درباره اینکه در موضوع غزه چه تعداد اثر در جشنواره امسال وجود دارد؟ گفت: دبیرخانه، این آمار را در اختیار دارد اما بخش غزه مورد توجه قرار گرفته و از دیگر کشورها هم آثاری با این موضوع تقاضای حضور در جشنواره را داشتند.
***
سانحه هوایی جان بازیگر «هشدار برای کبری ۱۱» را گرفت
کریستین الیور، بازیگر سرشناس آلمانی در یک سانحه هوایی در دریای کارائیب کشته شد. این بازیگر به همراه دختران ۱۰ ساله و ۱۲ سالهاش و خلبان رابرت ساکس در این حادثه هوایی جان باختند.
این هواپیما لحظاتی پس از برخاستن از بکیا، جزیره کوچکی در گرنادینها، به دریا سقوط کرد. هواپیما در مسیر سنتلوسیا بود که این حادثه رخ داد.
الیور که برای بازی در مسابقه سرعت شهرت داشت، نخستین حضور خود را مقابل دوربین در سریال تلویزیونی آمریکایی دهه 90 میلادی «نجات به وسیله زنگ: کلاس جدید» و سریال معروف «هشدار برای کبری ۱۱» در سال ۲۰۰۳ تجربه کرد. او در سریال «هشدار برای کبری ۱۱» در نقش کارآگاه یان ریشتر بازی میکرد.
الیور همچنین به عنوان تهیهکننده یا تهیهکننده اجرایی در فیلمهایی از جمله کمدی «آماده یا نه» در سال ۲۰۰۹، فیلم ماجراجویانه «بیرون وحشی» در سال ۲۰۱۸ و تریلر ترسناک ۲۰۲۱ «پیچ اشتباه» در سال ۲۰۲۱ فعالیت کرده است. سریال تلویزیونی اخیر او شامل پروژه «سنس ۸» ساخته واچوفسکیها و محصول نتفلیکس است.
نیروی پلیس سلطنتی سنت وینسنت و گرنادینها با انتشار عکسی از هواپیمای شخصی او کشته شدن کریستین الیور را تایید کرد. الیور در دوران حرفهای خود با بازیگران برجستهای مانند جورج کلونی در «آلمانی خوب» همبازی بود و در بیش از ۶۰ فیلم و برنامه تلویزیونی از جمله «والکری» با حضور تام کروز و «باشگاه مراقبان بچهها» در زادگاهش آلمان ایفای نقش کرد. وی در ۲ فصل بازیگر سریال پلیسی موفق «هشدار برای کبری ۱۱» بود و محبوبیت فراوانی در پی بازی در این سریال کسب کرد.
ارسال به دوستان
پنجاهوششمین سالروز درگذشت یک قهرمان ملی؛ سینما چه تصویری از غلامرضا تختی را به جامعه ایرانی نشان داد
کدام تختی؟
گروه فرهنگ و هنر: سینما همواره یکی از مهمترین و موثرترین ابزارها برای نمایش تاریخ یک سرزمین است؛ از دین و مذهب گرفته تا آداب و رسوم اما با نیمنگاهی به تاریخچه سینمای ایران، میتوان دریافت هنر هفتم در نمایش رشادتها، دلاوریها و پهلوانیهای مردم ایران آنچنان که باید و شاید چندان موفق هم نبوده و این در حالی است که سینمای هالیوود هر سال بخش قابل توجهی از هزینههای خود را صرف ساخت آثاری با موضوع قهرمانمحوری میکند؛ قهرمانانی که یا برآمده از تخیل هستند و رنگ واقعیت نداشته یا سرباز یک جنگ متجاوزگرانه بودهاند اما از آنها برای مردم جهان، قهرمانانی شجاع ساخته و معرفی میکند؛ چالش و مسالهای که بیش از 4 دهه گریبان سینمای سرزمینی را گرفته است که در آن رشادتها و دلاوریهای قهرمانان و پهلوانانش شهره عام و خاص است. البته طی سالهای اخیر حجم تولیدات قهرمانمحوری به نسبت دهههای گذشته چند برابر شده است اما با مروری بر تولیدات پرترهمحور از دهه 60 و در مقایسه با اکران 7 هزار فیلم طی 4 دهه در سینما، قطعا میتوان به روشنی دید که سبد سینما در این ژانر بهشدت خالی است.
از جمله فیلمهایی که در سالهای اول انقلاب درباره قهرمانان ملی کشور ساخته شد، فیلم سینمایی «سردار جنگل» به کارگردانی امیر قویدل بود که سال ۱۳۶۲ ساخته شده است. «تیرباران» به کارگردانی علیاصغر شادروان در سال ۱۳۶۵ با محوریت زندگی و چگونگی شهادت سیدعلی اندرزگو نیز از جمله آثار بعدی و ماندگار با محوریت قهرمانمحوری در دهه 60 به شمار میرود که با استقبال مخاطبان نقش مهمی در استمرار این مدل تولیدات در سینما داشت.
دهه 70 را میتوان دورانی مهم در تولیدات سینمای قهرمانمحوری نامید. تولید فیلم «جهان پهلوان» به کارگردانی مرحوم علی حاتمی در سال 73 یکی از مهمترین آثاری بود که در این برهه ساخته شد؛ فیلمی پیرامون زندگی جهانپهلوان تختی که آن را آخرین حضور کارگردان نامدار و سرشناس سینمای ایران در پشت دوربین باید نامید، فیلمی که با درگذشت حاتمی ناتمام ماند تا بهروز افخمی پس از رد پیشنهاد توسط سیفالله داد و محمد بزرگنیا با کارنامهای چون عروس، روز فرشته و روز شیطان به عنوان جایگزین برای کارگردانی این اثر انتخاب شود.
البته فیلم «تختی» با توجه به حواشی پیش آمده مبنی بر تغییر کارگردان آن با چند سال وقفه در حالی سال 78 روی پرده رفت که از بین حدود 300 فیلم اکرانشده در آن سال، با 400 هزار مخاطب در رتبه 20 قرار گرفت که با وجود فیلمهای مطرح آن سال میتوان تختی را جزو آثار پرمخاطب سال نامید. اما 20 سال بعد بار دیگر توسط بهرام توکلی فیلمی با موضوع تختی ساخته شد؛ فیلمی که بهرغم سوژه یکسان از 2 زاویه کاملا مختلف، 2 اثر متفاوت را در سینمای ایران پیرامون یکی از قهرمانان ملی کشور ثبت کرد.
سالها بعد بهروز افخمی در حاشیه جشنواره فیلم فجر پیرامون چگونگی حضورش به عنوان کارگردان در فیلم نیمهتمام حاتمی گفته بود: «من در حالی کارگردان فیلم شدم که به خاطر نوع فیلمسازی مرحوم حاتمی عملا هیچ فیلمنامهای وجود نداشت و من از ابتدا مجبور به نوشتن شدم». بنابراین اساسا فیلم «تختی» را باید بیش از آنکه کار مرحوم علی حاتمی دانست باید فیلمی از بهروز افخمی نامید. از طرفی افخمی در همان گفتوگو به صراحت بیان کرده بود این فیلم در محافل ورزشی اصلا مورد توجه قرار نگرفته بود و علت این کمتوجهی را نیز نپرداختن به وجوه ورزشی تختی عنوان کرده بود. برخلاف بهروز افخمی اما در فیلم بهرام توکلی وجوه ورزشی تختی بسیار پررنگ بود تا جایی که توکلی در نشست خبری اکران جشنواره فیلم فجر اظهار داشت: «یکی از وجوه پررنگ زندگی تختی بحث ورزش است، بنابراین وجود یک گزارشگر ورزشی که روایتگر شخصیت او باشد برای ما بسیار مهم بود که در مجموع تصمیمهای فرمی و مضمونی باعث شد فیلم با وجود یک راوی تولید شود». فیلم «تختی» سال 98 در حالی اکران شد که تنها با 120 هزار مخاطب از استقبال خاصی برخوردار نشد.
نکته قابل تامل اینکه با توجه به تفاوتهای محتوایی و ساختاری هر 2 فیلم تولید شده با اختلاف 20 سال درباره یکی از قهرمانان ملی کشور، این ۲ فیلم در یک موضوع وجه اشتراک دارند و آن اینکه در هر 2 رنگ و بویی از یک قهرمان در بعد ملی دیده نمیشود، شخصیت اصلی 2 فیلم به نوعی یک شخصیت ناامید تصویر شده است و صدالبته که زندگی تختی با وجود مشکلات شخصی و فشارهای فراوان رژیم پهلوی به دلیل محبوبیت فراوان به خودکشی انجامید اما فراموش نکنیم که در سینمای قهرمانمحور همواره قهرمان اصلی با توجه به تمام سختی و مشقتهای پیش رویش در فصول پایانی فیلم، بعد قهرمانی بسیار پررنگتر شده تا جایی که تصور ذهنی یک قهرمان برای مخاطبان با قوت و قدرت باقی بماند و این در حالی است که در هر 2 فیلم شاهد یک پایان شکستخورده برای فرد قهرمان هستیم و بیش از آنکه اثری قهرمانمحور را به تماشا بنشینیم، شاهد فیلمی درباره زوال و نزول یک قهرمان هستیم و این یکی از عمده ضعفهای سینمای ایران در معدود آثار پرترهای بویژه با موضوع قهرمانان این سرزمین است.
ارسال به دوستان
امروز سالروز تولد استاد محمدرضا لطفی است
نگهبان بینقص سنتها
گروه فرهنگ و هنر: امروز 17 آذر سالروز تولد استاد بیبدیل موسیقی ایرانی استاد محمدرضا لطفی است. 15 سال پیش روزنامه «وطن امروز» تازه شروع به کار کرده بود. کمتر از ۴۰ روز. تمام تلاشمان این بود میان اهالی فرهنگ و هنر جایگاه یک دوست را داشته باشیم. این بود که سراغ همه اساتید و بزرگان میرفتیم. از گروه کامکارها و پیمان یزدانیان تا حمید متبسم و رضا صادقی و...
یکی از آنها که کلی از افراد را واسطه کردیم تا با ما به گفتوگو بنشیند استاد محمدرضا لطفی بود. جالب اینکه وقتی شنید مسیری طی کردهایم برای این گفتوگو خندید و گفت: نیازی به این کارها نبود. زنگ میزدید و میگفتم بیایید... ماحصل آن دیدار گفتوگویی شد که عکس یک روزنامه شد و همچنان تا 6 سال بعد از آن گفتوگو (سال 1393) که 12 اردیبهشتش از دنیا رفت، آن گفتوگو را نه یک گفتوگوی تخصصی که یکی از دوستداشتنیترین گفتوگوهایش میدانست.
«در را که باز میکنید عطر آهنگ در مشامتان میپیچد... میگذرد کاروان روی گل ارغوان... قافلهسالار آن سرو شهید جوان... چشمانتان را میبندید و میروید به همان سالهایی که محمدرضا لطفی جوانتر بود و شهرام ناظری شور تازهای در صدایش داشت. یکی از دوستان نزدیک ناظری شهید شده بود و او با کمک یکی از دوستان شاعرش روزی که تابوت شهید را آورده بودند زمزمهاش کرده بود؛ میگذرد کاروان، روی گل ارغوان... لطفی که ماجرای سروان را شنیده بود گفته بود، باقیش با من. حالا اما بعد از این همه سال حتی خود لطفی باورش نمیشد چطور توانسته بود چنین موسیقیای بسازد؛ یک موسیقی شورانگیز از دل دستگاههای موسیقی سنتی ایران، قطعاتی اینچنین شورانگیز و برانگیزاننده. شور بینظیری که در سالهای ۵۷ تا ۵۹ در موسیقی ایران شکل گرفت و هنوز وقتی گوش میدهی تو را از خودت جدا میکند و میبرد به همان سالها. هنوز کسی نمیداند چه شد که از دل انقلاب آوازهای چاوش جوشید و چهرههایی چون ناظری، شجریان، علیزاده و لطفی و دیگران آثاری خلق کردند ماندگار... . کم نیستند چهرههای ماندگار موسیقی ایرانی که هر کدام به نحوی به روند پیشرفت موسیقی کمک کردهاند اما انگار جنس چاوشها جنس دیگری است. به خودتان که میآیید متوجه میشوید باید منتظر بمانید تا لطفی تمرینش را با گروه سهگانه شیدا تمام کند و روبهرویتان بنشیند. وقتی مینشیند، میخندد و بعد از احوالپرسی مختصری گفتوگو را شروع میکنید؛ گفتوگویی که به مناسبت اجرای کنسرت گروه آوای شیدا در جشنواره موسیقی فجر شکل میگیرد».
این مقدمه مربوط به گفتوگویی است که 21 آذر سال 87 در روزنامه «وطن امروز» منتشر شد؛ گفتوگویی که لطفی در آن نشان داده بود بر اصولش مقید است و ذرهای کوتاه نخواهد آمد.
همان روزها هم این را به مرحوم لطفی گفتیم که: اگرچه شما یکی از ستونهای اصلی موسیقی سنتی هستید اما قبول دارید که این مقدار تعصب روی موسیقی سنتی شاید برای دنیای مدرن امروز خوب نباشد؟ و او هم با همان خنده خاصش، درآمده بود که: اینها تعارف است. اما اینکه بهشدت روی سنتها و قواعد اصرار دارم و سفت میایستم را کامل قبول دارم. بعد هم برای چرایی آن کلی توضیح داد.
میگفت: بعضیها خیال میکنند من فقط عاشق ردیفهای موسیقی و نوای طاهرزاده و تاج و از این چیزها هستم. خیال میکنند دشمن بقیه موسیقیها هستم، در حالی که من شاید بیشتر از همه شما جدیدترین موسیقیها را میشنوم.
میگفت: مثلا درباره مایکل جکسون میتوانم کلی برایتان نکته و ماجرا بگویم یا تحلیلهایی ارائه دهم که آمریکاییها هم برایشان جذاب باشد. ترسی هم از گفتنش ندارم.
بعد هم کمی درباره جریانات نوگرای موسیقی در انگلیس گفت: مردم انگلستان مقید بودند به سنتها و پوشش کلاسیک کراوات. تضاد بین 2 فرهنگ باعث شد سیستم خود را با آن هماهنگ کند. با اینکه گروههای تابع سنت بویژه سیاستمداران کهنهکار کلاسیک آنگلوساکسون که از پدرانشان چیزهای دیگری فراگرفته بودند، اعتراضات خود را علنی نشان دادند اما این موج عظیم به راه افتاده بود و کسی را یارای مقابله با آن نبود. با اولین کنسرتها و نوارها و بعدها شوهای تلویزیونی چنان بازار اقتصادی این حرکت بالا گرفت که مقدار پولی که از فروش آثار بیتلها از بیرون مرزها به بانکهای لندن سرازیر شد، غیرقابل وصف است. ملکه انگلستان به بیتلها نشان سلطنتی داد و اینگونه صادرات این موسیقی را برای منافع انگلستان ملی اعلام کرد. ابتدا بیشتر کارهای بیتلها جنبه اعتراض به سنتها را داشت، لباس و موی آنها سمبلی برای تمام کشورها شد و این تاثیر شکل و شمایل هنر موسیقی پاپ را کاملا دگرگون کرد. خوانندگانی مانند تام جونز، فرانک سیناترا، سامی دیویس و همچنین انبوهی از خوانندگان سیاهپوست آن روزگار در محاق رفتند. این گروه بیتلها بودند که سکاندار تحولات موسیقی پاپ در زمینه اجرایی و هنری شدند. 2 نفر از میان بیتلها کار آهنگسازی و خوانندگی میکردند که یکی از آنها جان لنون بود و دیگری پل مک کارتنی. بقیه اگرچه مهم بودند اما این 2 لیدر بودند که ملودی سازی، ترانهسرایی و تنظیمها را انجام میدادند.
بیتلها به هندوستان رفتند و تاثیر زیادی از فرهنگ و هنر شرق دریافت کردند. ملاقات گروه بیتلها با علیاکبرخان، راوی شانکار و دیگر موسیقیدانان بنام آن روزگار، زمینه را برای احیای گیتار الکترونیک فراهم آورد. نالههای گیتار به سمت صدای سیتار کشیده شد.
چنان گرم و گیرا حرف میزد که دلت نمیآمد حرفش را قطع کنی. گفت و گفت تا رسید به اینجا که: من موسیقیهای خوب همه جای دنیا را دوست دارم اما خودم را حافظ و نگهبان چیزی میدانم که از نیاکانمان به ما رسیده است.
موسیقی سنتی برای من بخشی از سنت است. همه میدانند که من عاشق مدرن شدن و نو شدن هستم اما بهشدت هم مقیدم به سنت، چرا که میدانم اگر سنت از دست برود همه چیز نابود میشود. سنت که رنگ ببازد آن وقت فرهنگ ما میشود محل جولان و تاخت و تاز هر فرهنگ با اصل و نسب یا بیاصل و نسب دیگری.
محمدرضا لطفی از بزرگترین نوازندگان و آهنگسازان موسیقی سنتی ایران بود که کارش را به نوعی نگاهبانی از سنتها میدانست نه خودنمایی و نه کار.
محمدرضا لطفی که امروز سالگرد تولد او است چنان متعهد به قواعد و ارزشهایش بود که به خاطر انجام درست آنها کلی کتاب میخواند، سفر میرفت، بحث و جدل میکرد و تمام تلاشش را میکرد که نگاهبان بینقص سنتهای کشورش باشد.
ارسال به دوستان
درخواست رئیس سازمان سینمایی از سینماگران:
نسبت به حوادث کرمان و غزه سکوت نکنیم
نهمین جشنواره نماز و نیایش به روایت دوربین، شب گذشته با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور، مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، امیرعلی عموزاده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم و دبیر جشنواره، رضا ابوذر مدیر انجمن سینمای جوانان ایران - دفتر قم و دبیر اجرایی جشنواره، هنرمندان، سینماگران و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه و مسؤولان شهر قم برگزار شد.
در این برنامه محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی کشور در اجتماع هنرمندان، سینماگران و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه که در آیین اختتامیه جشنواره ملی نماز و نیایش به روایت دوربین در قم حضور یافتند، گفت: وقتی از سینما و فیلم حرف میزنیم با مولفههایی چون فرم و محتوا سروکار داریم و یک اثر هنری باید دارای این هر ۲ مولفه و شاخصه باشد.
وی ادامه داد: در حوزه سینمای دینی قطعا باید به مقوله جهانبینی و نگاه به هستی و خدای متعال و اخلاق فردی و اجتماعی توجه کنیم. به گفته وی، آثار شاخص و ماندگار به طور قطع، واجد این مختصات و مولفهها هستند و سینمایی که جهانبینی و اخلاق انسانی را نادیده بگیرد، به دام ابتذال و منفعتجویی صرف خواهد افتاد.
رئیس سازمان سینمایی با بیان اینکه جشنواره نماز و نیایش پاسخی به یک نیاز فرهنگی جامعه است و میتواند عرصهای برای بازنمایی و روایت قدرت معنوی دین در برابر انواع نحلههای منحط و منحرف فکری باشد، افزود: تاثیر فیلمهای دینی در تولید خودباوری و تلنگر به انسانها برای رسیدن به مقام عبودیت و زندگی سالم و تلاش برای گام برداشتن در مسیر حق قابل اعتناست. خزاعی به جنایت تروریستی دردناک و تلخ کرمان اشاره کرد و ضمن همدردی با ملت داغدار و خانوادههای شهدای این فاجعه ضدبشری خاطرنشان کرد: سینما امروز باید روایتگر مظلومیت شهدای این اقدام تروریستی و همه فجایع ضدانسانیای باشد که در جای جای این کره خاکی از کرمان تا غزه از لبنان تا یمن و فلسطین رخ میدهد. سینما امروز باید تصویرگر شهادت دختر خردسال معصوم با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی در جنایت کرمان باشد.
رئیس سازمان سینمایی کشور سپس خطاب به جامعه هنری و سینمایی تصریح کرد: شما سینماگران امروز رسالت خطیر و حساسی را بر عهده دارید، چرا که مهمترین ابزار تبیین یعنی ابزار تاثیرگذار تصویرسازی و سینما را در اختیار دارید.
* سینما عاطفیترین ابزار برای درگیر کردن احساسات مردم از هر طیف و سلیقهای است
وی با بیان اینکه سینما قدرتمندترین، عاطفیترین و تاثیرگذارترین و در عین حال مخربترین سلاح در جهان امروز است، اضافه کرد: تاثیرگذار از لحاظ قصه، قدرت انتقال مضامین و پیام و اندیشه که اگر درست منتقل شود در تربیت نسل جدید، در تکامل اندیشه و در تکوین تمدن نوین و اعتلای فرهنگی نقش اساسی دارد. سینما عاطفیترین ابزار برای درگیر کردن احساسات مردم از هر طیف و سلیقهای است.
خزاعی ادامه داد: در عین حال سینما ابزاری مخرب و خطرناک هم میتواند باشد؛ چنانچه برای انتقال پیام بشری و عدالت انسانی بهکار گرفته نشود میتواند در خدمت سودجویی، منفعتطلبی، ایجاد خشونت و انحرافات فکری قرار گیرد.
رئیس سازمان سینمایی کشور با اشاره به هنر سینما به مثابه زیباترین ابزار برای نشان دادن جلوههای بصری و عظمت خداوند متعال و فضائل انسانی، عشق، اخلاق، انسانیت، محبت و عدالت عنوان کرد: سینما تبیینیترین رسانه برای احقاق حقوق مظلوم ترین مردم و مردم مظلومی است که پناهی ندارند و سینما میتواند صدای خاموش مظلومان و ستمدیدگان جهان باشد.
خزاعی افزود: من تعجب میکنم از کسانی که در حوزه رسانه و تصویر فعالیت میکنند و متوجه نقش خود در این جهان معنا نیستند. وی با بیان اینکه قرن حاضر قرن تصویر و رسانه است، تصریح کرد: ما نمیتوانیم نسبت به جنایات بشری در جهان امروز، در کرمان، در غزه و در فلسطین و لبنان بیتفاوت باشیم و سکوت کنیم.
خزاعی ادامه داد: جهان سینما، عرصه مسؤولیتهای سخت برای رشد و تکامل جامعه و گسترش اخلاق انسانی است، جهان ترویج ابتذال، خشونت، اشاعه منکرات و دامن زدن به انحرافات فکری و جنسی نیست.
وی با اشاره به جایگاه مهم هنرمند در جامعه خاطرنشان کرد: اگر صاحب اثر به خودسازی و خودآگاهی برسد با آثارش میتواند به رشد معنویت و تلاش برای آگاهی بخشی و سیر و سلوک و اخلاق و انسانیت کمک کند.
رئیس سازمان سینمایی عنوان کرد: اکنون ما باید انتخاب کنیم میخواهیم سینماگری غرق در لذتهای دنیوی، ثروت، شهرت و جوایز رنگارنگ به هر قیمتی باشیم یا هنرمندی باشیم در خدمت جامعه، هویت و منافع ملی که هم در دنیا عزت دارد و هم در آخرت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|