|
انفجار در خط انتقال گاز کشور؛ اوجی: تروریستی بود
فشار گاز افتاد
شرکت ملی گاز: گازرسانی به مشترکان خانگی در استانها بدون مشکل انجام میشود
گروه اقتصادی: در ساعات اولیه بامداد چهارشنبه، انفجاری در خط لوله سراسری گاز در استان چهارمحالوبختیاری رخ داد که موجب قطع گاز در برخی روستاهای کشور شد. سعید عقلی، مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز در تشریح این اتفاق گفت: بر اثر اقدامات خرابکارانه، انفجاری در خط لوله سراسری گاز اتفاق افتاد. بر اساس اخبار تا پیش از صبح چهارشنبه آتشسوزی مهار و عملیات بازسازی خط لوله آغاز شد. به گفته مسؤولان وزارت نفت، بر اثر این انفجار به کسی آسیب نرسیده است. بنا بر اخبار رسانههای محلی، در همان ساعت اولیه سوخت مایع و LPG در مناطقی که گاز آنها قطع شده بود توزیع شده است. تقاطعگیری اخبار منتشره شده در این باره حاکی از آن است انفجارها در ۲ نقطه (شهرستان بروجن استان چهارمحالوبختیاری و صفاشهر استان فارس) رخ داده است.
* انفجار در کدام خط انتقال اتفاق افتاد؟
خط گازی که منفجر شد، شریان اصلی انتقال گاز طبیعی از پالایشگاههای خلیجفارس به سمت شهرهای بزرگ از جمله تهران، اصفهان و مشهد است. البته در این بین برخی موضوع فرونشست زمین را نیز مطرح میکنند.
* شبکه پایدار است
سعید عقلی ساعت ۱۵ دیروز در گفتوگو با صداوسیما گفت: با تغییر آرایش خطوط و برگزاری نشستهای مدیریت بحران از همان ابتدا با حضور وزیر نفت و همه معاونان و مشاوران وزارت نفت، توانستیم شرایط شبکه گاز کشور را پایدار نگه داریم. وی افزود: با مدیریت مصرف در بخشهای مختلف، وضع گازرسانی در کشور عادی است و اکنون گروههای عملیاتی در منطقه بروجن در سطح بالایی انجام وظیفه میکنند تا در اسرع وقت خط لوله منطقه عملیاتی شود.
* تاکید وزیر بر خرابکاری
جواد اوجی دیروز در حاشیه نشست هیات دولت در جمع خبرنگاران با تشریح انفجار خط لوله گاز در استان فارس اظهار کرد: این اقدام تروریستی ساعت یک بامداد چهارشنبه در شبکه خطوط انتقال گاز سراسری در ۲ منطقه کشور رخ داد. وی افزود: با پیشبینیای که از مدتها پیش درباره اقدامهای تروریستی احتمالی دشمنان داشتیم و با توجه به اتفاقهای اخیر منطقه و راهپیمایی عظیمی که ۲۲ بهمنماه برگزار شد، این آمادگی وجود داشت که در صورت وقوع خرابکاری در خطوط لوله انتقال نفت و گاز به سرعت اقدام کنیم، به همین دلیل آمادگی کامل داشتیم.
* آغاز ترمیم خط لوله گاز در بروجن
پس از مهار آتشسوزی و رفع خطرهای احتمالی در خط لوله گاز بروجن، آغاز ترمیم خط لوله برای از سرگیری انتقال گاز آغاز شد. مدیرکل مدیریت بحران چهارمحالوبختیاری با اشاره به آغاز ترمیم خط لوله گاز در شهرستان بروجن گفت: مردم نگران نباشند، موضوع تحت کنترل است و گاز تمام نقاط استان وصل است. خسرو کیانی افزود: علت حادثه آتشسوزی خط سراسری انتقال لوله گاز در شهرستان بروجن در دست بررسی است. مدیرکل مدیریت بحران چهارمحالوبختیاری تصریح کرد: مردم نگران نباشند و موضوع تحت کنترل و مدیریت است و در حال حاضر در هیچ نقطهای از استان مشکل قطعی گاز نداریم و تنها مقداری افت فشار گاز وجود دارد که بزودی برطرف میشود. کیانی افزود: ترمیم خط لوله گاز آغاز شده و همین امروز خط ترمیم و وارد فاز بهرهبرداری میشود. محور ارتباطی بروجن به لردگان که به علت انفجار خط لوله سراسری گاز در محدوده گردنه حلوایی مسدود شده بود، بازگشایی شد و همچنین گاز شهری شهرهای بروجن، گندمان و فرادنبه هم که بر اثر این حادثه قطع شده بود، با تلاش مهندسان شرکت ملی گاز وصل شد.
* گازرسانی به مشترکان خانگی در استانها بدون مشکل انجام میشود
مدیر هماهنگی امور گازرسانی شرکت ملی گاز ایران از اعمال محدودیت گازرسانی در بعضی از ادارههای دولتی و اماکن غیرتولیدی چند استان به عنوان اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از احتمال افت فشار مشترکان خانگی خبر داد. مسلم رحمانی با اشاره به وضع خطوط لوله انتقال گاز که بر اثر اقدام خرابکارانه دچار انفجار و حریق شدند، گفت: اکنون محدودیتهای گازرسانی در بعضی از استانها برای ادارههای دولتی و اماکن غیرتولیدی از طریق هماهنگی با استانداریها انجام شده است. وی افزود: تعمیرات روی خطوط لوله سراسری آغاز شده که خاصتر و زمانبرتر است، قطعی گاز بر اثر انفجارهای بامداد دیروز تنها در چند روستا رخ داده که سوخت مایع جایگزین هم برای همه مشترکان تأمین شده است. مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران در گفتوگوی تلویزیونی تصریح کرد: در هیچ استانی به جز تعداد اندکی روستا در مناطق پیرامونی انفجارها افت فشار گاز وجود ندارد و هیچ مشکلی برای گازرسانی به مشترکان خانگی در استانهای کشور نیست.
ارسال به دوستان
حزبالله لبنان دیروز در حملهای بیسابقه پایگاههای رژیم صهیونیستی در شهر صفد را هدف قرار داد
ضربه کاری نصرالله
* لیبرمن: کابینه جنگ تسلیم حزبالله شده و جبهه شمال را از دست داده است
گروه بینالملل: حمله موشکی روز گذشته حزبالله لبنان به شهر «صفد» که در 50 کیلومتری مرزهای شمالی فلسطین اشغالی قرار دارد، معادله جدیدی را در نبردها بین رژیم صهیونیستی و لبنان ایجاد کرد؛ معادلهای که حجم بازدارندگی مقاومت لبنان برای پایان جنگ در غزه را نشان میدهد و «نه» بزرگی به طرحهای آمریکا و فرانسه برای پایان درگیریها در مرزهای شمال فلسطین اشغالی است.
سخنگوی اورژانس و امدادرسانی رژیم صهیونیستی روز گذشته دراینباره گزارش داد در پی حملات موشکی به صفد و اطراف آن یک نظامی زن کشته و ۸ صهیونیست دیگر زخمی شده و به بیمارستان منتقل شدند. در این باره منابع کشته شدن یک صهیونیست را تایید کرده و از کشف جسد وی در یکی از مواضع هدف قرار گرفته شده خبر دادند. در این راستا بیمارستان «زیو» در صفد تاکید کرد: 8 مجروح به مرکز پزشکی منتقل شدند که حال یکی از آنها وخیم است.
شبکه ۱۴ رژیم صهیونیستی هم خبر داد در این حمله حدود ۱۰ موشک شلیک شد و چند موضع نظامی رژیم اشغالگر هدف قرار گرفت. شبکه الجزیره نیز در این باره گزارش داد آژیرهای خطر در چند شهر و شهرک از جمله شهر «صفد» در الجلیل علیا و «نطوعا» در الجلیل غربی به صدا درآمده است.
شهردار صفد هم در این باره اعلام کرد: موشکها به داخل شهر اصابت نکرده، بلکه پایگاههای اطراف صفد را هدف قرار دادهاند. وی افزود: پایگاههای نظامی ارتش اشغالگر در صفد متحمل خسارات بسیاری شدند. این در حالی است که برخی منابع رسانهای صهیونیستی گفتند ۳ موشک به صفد برخورد کرده است. سخنگوی ارتش اشغالگر نیز گفت: پایگاه فرماندهی شمال در ارتش در معرض حملات موشکی قرار گرفت. منابع رسانهای صهیونیستی نیز گزارش دادند حزبالله لبنان در این حمله از موشکهای نقطهزن استفاده کرده و سامانههای گنبد آهنین در رهگیری آنها ناکام ماندند.
رسانههای عبری حمله دیروز حزبالله را «بیسابقه» توصیف کردند. رسانههای عبری به نقل از منابع پزشکی گزارش دادند: نمیتوانیم تعداد موشکهای شلیکشده و اماکنی را که هدف قرار گرفته شده دقیق اعلام کنیم. این منابع اذعان کردند: پاسخ نصرالله به ابتکارعملها و میانجیگریها در حد صحبتهایش در روز گذشته نماند، بلکه او در عمل نیز پاسخ داد.
رئیس شورای شهرکسازی در شمال سرزمینهای اشغالی نیز حملات موشکی حزبالله را به بارش باران بر سر صهیونیستها تشبیه کرد. این رسانهها در این باره گزارش دادند: آنچه در صفد رخ داد از زمان شروع جنگ بیسابقه بود و شلیک موشک به سمت منطقهای نسبتا دور از مرزها، یک رویداد استثنایی است.
«آویگدور لیبرمن» رئیس حزب «یسرائیل بیتنا» نیز در انتقاد از عملکرد کابینه جنگ در جبهه شمال سرزمینهای اشغالی گفت: امروز خط قرمز به برافراشتن پرچم سفید به نشانه تسلیم تقلیل یافته است، کابینه جنگ تسلیم حزبالله شده و جبهه شمال را از دست داده است.
در همین راستا، «متیه اشر موشه داوودویچ»، رئیس شورای منطقهای گفت: «ما در ملک حزبالله زندگی میکنیم. ما در پادشاهی نصرالله زندگی میکنیم». بر این اساس، قرار است کابینه جنگ رژیم صهیونیستی چگونگی واکنش به حمله به شهر صفد را بررسی کند. «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت قومی رژیم صهیونیستی نیز از بنیامین نتانیاهو خواست نشستی فوری در این باره برگزار کند. وی گفت این موشکها حملات پراکنده نیست، بلکه یک جنگ واقعی است. بن گویر ادامه داد: زمان آن فرا رسیده است تا از فرضیهای که در حال حاضر در شمال با لبنان وجود دارد، دست برداریم.
در همین حال منابع لبنانی اعلام کردند ارتش رژیم صهیونیستی مناطقی را در اطراف شهرک «اللبونه» هدف قرار داده است. شبکه الجزیره همچنین از به صدا درآمدن آژیر خطر در منطقه المناره در الجلیل علیا خبر داد. شبکه المیادین هم گزارش داد در این حمله یک موضع نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در اطراف شهرک المناره هدف قرار گرفت. منابع رسانهای صهیونیست نیز اذعان کردند بیشتر موشکهای شلیکشده از لبنان به پایگاههای نظامی در حومه شهر صفد هم اصابت کرده است. رسانههای عبری گزارش دادند یک خانه هم در صفد هدف اصابت موشک قرار گرفته است. این رسانهها همچنین از به صدا درآمدن چندباره آژیرهای خطر در شمال فلسطین اشغالی خبر دادند. در مقابل ارتش رژیم صهیونیستی نیز حملاتی توپخانهای به اطراف شهرک «مروحین» و «طیر حرفا» در جنوب لبنان انجام داد. برخی منابع نیز اعلام کردند دهها موشک از خاک لبنان به سمت سرزمینهای اشغالی پرتاب شده است. برخی منابع رسانهای عبری از کشته و زخمی شدن چند صهیونیست در این حمله خبر دادند. حزبالله لبنان سهشنبه حملات شدیدی را به مواضع ارتش رژیم صهیونیستی انجام داد. بعد از این حمله اسرائیلیها از روز گذشته حملات شدیدی را علیه مردم لبنان در جنوب آغاز کردند که در نوع خود از جنگ 33 روزه به این طرف بیسابقه است. شبکه المیادین در این باره گزارش داد که ارتش رژیم صهیونیستی اطراف شهرک «کفردونین»، «عدشیت»، «الصوانه» و «الشهابیه» در جنوب لبنان را هدف حملات خود قرار داد. طبق این گزارش، جنگندههای ارتش رژیم صهیونیستی همچنین منطقه «وادی غزه» در جنوب لبنان را هدف قرار دادند. منابع رسانهای از شهادت و مجروح شدن ۴ غیرنظامی لبنانی از جمله یک مادر و ۲ فرزند او در این حملات خبر دادهاند، همچنین جنگندههای رژیم صهیونیستی منطقه جبل الریحان در نزدیکی مناطق مرزی جنوب لبنان را هدف حمله قرار دادند. جنگندههای رژیم صهیونیستی به عدشیت در منطقه نبطیه در جنوب لبنان هم حمله کردند و خسارات زیادی برجا گذاشتند.
این حملات بعد از سخنرانی ۲ روز قبل سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان رخ داد؛ سخنرانیای که موج دوم حملات حزبالله علیه اسرائیل را در پی داشت. دبیرکل حزبالله لبنان در بخشی از سخنان خود خاطرنشان کرد: «مقاومت با فداکاریهای خود از تمام لبنان دفاع میکند و اگر مقاومت نبود، دشمن این کشور را اشغال میکرد. با توجه با قواعد بازدارندگی که مقاومت ایجاد کرده است، دشمن تنها در نقاط مشخصی میجنگد. به دلیل وجود مقاومت دشمن حساب ویژهای از لبنان میبرد و کشورهای جهان به دلیل وجود جبهه جنوب هیاتهایی به لبنان میفرستند».
او درباره اهداف سفر هیاتهای غربی به لبنان گفت: «تنها هدف سفر هیاتهای غربی به لبنان محافظت از اسرائیل و بازگرداندن شهرکنشینان صهیونیست به شمال سرزمینهای اشغالی است. هیاتهای غربی به هیچ وجه به تجاوزها و جنایتهای غزه نمیپردازند و تنها درباره رژیم صهیونیستی صحبت میکنند. آنها فقط درباره امنیت اسرائیل و بازگشت شهرکنشینان صحبت میکنند». نصرالله در ادامه تاکید کرد: «امتیازات سیاسی که از طرفهای مختلف به ما پیشنهاد میشود هیچ تاثیری بر ما نمیگذارد و باعث نمیشود جبهه لبنان را متوقف کنیم. جبهه جنوب فشار و حمایت و مشارکت در راستای شکست و تضعیف دشمن و توقف تجاوزها به فلسطین است». او با بیان اینکه «دشمن اکنون در وضعیتی نیست که شروط خود را بر لبنان تحمیل کند، بلکه خودش ضعیف و بحرانزده است» گفت: «ما از طرف لبنانی میخواهیم جز اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شروط دیگری نیز قرار دهد. دشمن هر کاری کند ما تسلیم نخواهیم شد و حتی اگر علیه ما حمله کند تا زمان توقف تجاوزها به غزه جبهه جنوب را متوقف نخواهیم کرد».
دبیرکل حزبالله در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «تمام تحولات منطقه را دنبال میکنیم و هر احتمالی مطرح است و ما در جنوب مبارزه میکنیم و چشممان به غزه است؛ هر زمانی که در غزه آتشبس شد در جنوب لبنان نیز آتشبس خواهد شد». سید مقاومت در پایان گفت: «هر کس ما را به گسترش جنگ تهدید میکند، بداند ما نیز آن را گستردهتر خواهیم کرد و اگر گمان میکند مقاومت احساس ترس میکند کاملا در اشتباه است. عزم و اراده مقاومت امروز بیشتر شده و ما آماده مقابله با دشمن در هر نقطهای هستیم. وزیر امنیت قومی رژیم صهیونیستی بداند اگر به ما حمله کند به جای 100 هزار نفر یک میلیون آواره از شمال خواهد داشت».
حملات دیروز حزبالله لبنان حاوی چند پیام مهم است. ابتدا اینکه باید جنگ غزه تمام شود و تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، منطقه روی آرامش به خود نخواهد دید. از سوی دیگر دومین پیام این حمله آن است که حزبالله به طرحهای پاریس و واشنگتن برای بیروت جواب منفی داد و اساسا درگیریهای فعلی بین حزبالله و اسرائیل ریشه در جنگ غزه دارد و نه چیز دیگری.
مهمترین پیام حمله نظامی حزبالله به شهر صفد هم از منظر میدانی آن بود که عمق حملات حزبالله علیه اسرائیل به یکباره افزایش یافت و از زمان جنگ سال 2006 این حمله بینظیر بوده است. خبرنگار المنار نقاط هدف قرارگرفته را اینچنین اعلام کرد: ستاد فرماندهی منطقه شمال در «صفد»، مقر فرماندهی لشکر ۹۱ الجلیل در برانیت، مقر تیپ ۷۶۹ شرقی در کریات شمونا، پایگاه فرماندهی و کنترل هوایی در مرون، پایگاه بیت هلل، اردوی تمرینی در پایگاه کیلع واقع در جولان، پایگاه «معالیه گولان» در کوه حرمون و پایگاه جلالعلام.
***
«الماس» حزبالله بلای جان اسرائیل
گروه مقاومت «حزبالله» لبنان تصاویری از اصابت یک سایت اطلاعاتی و یک تانک مرکاوای ارتش رژیم صهیونیستی با نوعی موشک ضدزره با قابلیت حمله از بالا یا تاپاتک را منتشر کرده است که به گمان اکثر کارشناسان، حزبالله در این عملیاتها موشک ضدزره «الماس» که از طریق ایران در اختیار این گروه قرار گرفته، استفاده کرده است. بنا بر این گزارش، حزبالله از آغاز جنگ تاکنون بسته به نوع و فاصله هدف، از موشکهای ضدزره مختلفی استفاده کرده که موشک «الماس» جدیدترین نوع آنهاست. این موشک که ساخت صنایع دفاعی کشورمان است با الگوگیری از موشکهای ضدزره تاپاتک در دنیا و اسپایک اسرائیلی طراحی و تولید شده است. بر اساس اطلاعاتی که برخی منابع غربی منتشر کردهاند احتمالا موشک اسپایک در یکی از درگیریهای اسرائیل با حزبالله توسط این گروه به غنیمت گرفته شده و از آن طریق برای مهندسی معکوس به ایران رسیده است. اسپایک یک موشک هواپرتاب دارای موتور راکتی سوخت جامد و بالهای بازشونده از داخل بدنه به سبک و سیاق موشکهای ضدزره تاو و نمونههای الگوبرداری شده از آن است. این موشک از جستوجوگر تصویری حرارتی و اپتیکی به عنوان سامانه هدایت خود بهره میبرد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛آیا مالیات بر مجموع درآمد، به تولید فشار وارد میکند؟
مالیات در خدمت تولید
مریم طیبینظری: قرار بر این است در طرح اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم که توسط دولت به مجلس فرستاده شده، مسائلی نظیر حذف معافیتهای مالیاتی غیرهدفمند و غیرشفاف، کاهش فشار مالیاتی بر تولید و افزایش عدالت اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهمترین رویکردهای این لایحه درباره مشوقها و معافیتهای حوزه فعالیت اقتصادی تولیدی است. البته پیشتر نیز دولت سیزدهم، 2 اقدام برای افزایش تحرک تولید در کشور انجام داده؛ نخست اینکه نرخ مالیات را از ۲۵ به ۱۸ درصد برای شرکتهای تولیدی کاهش داد که این کاهش نرخ مالیات به عملکرد بنگاه اقتصادی و تولیدکننده کمک میکند. دوم اینکه دولت مصوب کرد هر افزایش سرمایهای در شرکتهای تولیدی انجام شود، معاف از مالیات است.
اخیرا سیدعلیرضا بنیهاشمی، رئیس خانه صنعتکاران ایران در ارزیابی آخرین وضعیت واحدهای تولیدی و مشکلات عمده آنان، نظام ناعادلانه مالیاتی در کشور و فرار مالیاتی سوداگران را یکی از معضلات عرصه تولید دانست. در همین راستا، دولت در آخرین اقدام خود و در طرح اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و در راستای تلاش در عادلانهتر کردن سازوکار مالیاتی کشور، سهم مالیات تولیدکنندگان را کاهش داده و در مقابل فعالیتهای غیرتولیدی را که تاکنون مالیات پرداخت نمیکردند، مکلف به پرداخت میشوند.
* جریمه سنگین تولید با نظام مالیاتی فعلی
تابستان امسال مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی تحت عنوان «شیوه بهبود نظام مالیاتی ایران با توجه به اهداف لایحه برنامه هفتم» منتشر کرد. گزارش مذکور در پاسخ به اینکه چگونه طی برنامه هفتم نظام مالیاتی متحول شود تا مالیات بتواند ابزاری جهت اهداف توسعه و پیشرفت اقتصادی و ابزار تنظیمگری در جذابیتزدایی از فعالیتهای نامولد و هدایت به سمت تولید باشد، تحول در نظام مالیاتی را به عنوان جواب مطرح میکند.
این گزارش با مقایسه ایران با کشورهای صنعتی و پیشرو در عرصه تولید، نظام مالیاتی کشور را غیرهمسو با سیاستهای تقویت تولید در کشور دانسته و نشان میدهد نظام مالیاتی کشور تاثیر اختلالزا بر تولید دارد. متاسفانه در نظام مالیاتی ایران، برخلاف نظام مالیاتی استاندارد بار مالیاتی بیشتر متوجه شرکتهای تولیدی است، در حالی که با استقرار مالیات بر مجموع درآمد میتوان بار مالیاتی شرکتها را کاهش داد و بار مالیاتی را متوجه اشخاص حقیقی پردرآمد یا مشغول در فعالیتهای غیرمولد کرد.
همانطور که رئیس خانه صنعتکاران ایران نیز اشاره کرد، نظام فعلی مالیاتی کشور، تولیدکنندگان را در مقابل سوداگران جریمه میکند، چرا که بسیاری از معافیتهای مالیاتی از کارآمدی لازم برخوردار نبوده و بیشتر موجب توزیع رانت و بعضا باعث افزایش نابرابری و اختلال در بازار میشود. بنابراین بازطراحی معافیتهای مالی به نحوی که به هدف اصابت داشته باشد، ضرورت دارد. مالیات بر مجموع درآمد نسبت به مالیاتهای جداگانه فعلی، عادلانهتر است، زیرا با همه گروههای درآمدی برخورد مالیاتی یکسان و بدون تبعیض میشود. همچنین به دلیل امکان کسر هزینههای زندگی از درآمد و اخذ مالیات تصاعدی از دهکهای پردرآمد، به نفع فقرا و طبقات پایین جامعه است که میتواند عدالت در بازتوزیع ثروت را در جامعه تقویت کرده و ضریب جینی را کاهش دهد.
از طرفی اگر مالیات بر مجموع درآمد در کنار هدفمندسازی معافیتهای مالیاتی اجرا شود، میتواند موجب افزایش کارایی اقتصادی و کاهش اجتناب مالیاتی شود. علاوه بر این اگر مالیات بر مجموع درآمد همزمان با بازطراحی مالیات بر اشخاص حقوقی (شرکتها) و کاهش نرخ مالیات بر شرکتها باشد، موجب تقویت تولید و سرمایهگذاری مولد در کشور خواهد شد.
* مالیات بر درآمد با توجه به شرایط بنگاه اقتصادی محاسبه میشود
علی نصیریاقدم، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با «وطن امروز» در توضیح سازوکار لایحه اصلاح مالیات مستقیم و تاثیر آن بر تولید گفت: برای تدقیق بحث تاثیر مالیات بر مجموع درآمد بر تولید، اول باید دید سازوکار اخذ مالیات از تولیدکننده با توجه به قانون مالیات بر مجموع درآمد چگونه است. در این مدل از مالیات وقتی کسی تولید میکند، به این معناست که برای فعالیت اقتصادی خود از زیرساختهای کشور مانند زیرساخت حقوقی، امنیت کشور و نیروی انسانی کشور که با یارانههای سنگین دولتی تامین مالی شده و آموزش دیده است، استفاده میکند تا تولید کند. در ادامه اگر این بنگاه اقتصادی تولید کرد اما درآمدی کسب نکرد، از آن مالیات گرفته نمیشود. اگر زیان کرد، سال بعد به همان اندازهای که زیان کرده از درآمدهایش کسر میشود و اگر اضافه بر آن درآمد داشت، از آن مالیات گرفته میشود. بنابراین قانون مالیات بر درآمد با توجه به شرایط بنگاه اقتصادی اخذ مالیات میکند و اینگونه نیست که اگر زیان کرده بود، باید بیاید و مالیات بدهد.
* در طرح جدید نهتنها نرخ مالیات تولیدکنندهها بیشتر نشده بلکه کمتر هم شده است
استاد دانشگاه توضیح داد: نکته بعدی در این است که مالیات بر مجموع درآمد نرخ جدیدی را برای شرکتها وضع نمیکند. اینگونه نیست که اگر تا قبل از این 20 درصد سود خالص خود را مالیات میدادند، حالا قرار است بشود 25 درصد، خیر! اینگونه نیست، بلکه نرخ را کم کردهاند. اشخاص حقوقی 15 درصد سود خالصشان مالیات پرداخت میکنند. اما نکته مهم آن است که سود شرکت بعد از آنکه توزیع شد، به جیب چه کسی میرود؟ سودی که به حساب افراد میرود، از درآمدهای آن شخص به حساب میآید، لذا باید با دیگر درآمدهای فرد جمع شود، اگر بالاتر از سطح آستانه معافیت رفت، باید مالیات پرداخت کند، اگر نرفت که هیچ. همانطور که زیان شرکت بر گردن سهامدارها نیست، مالیات شخصیت حقوقی و حقیقی متمایز است.
نصیریاقدم افزود: اینجا نکتهای وجود دارد که حائز اهمیت است، آن هم اینکه این سودی که شرکت درمیآورد و از محل آن قرار است مالیات پرداخت کند، در نهایت متعلق به چه کسی است؟ یعنی وقتی ما در سطح شرکت 15 درصد مالیات میدهیم، آیا آن بخشی که میآید و توزیع میشود و مشمول مالیات میشود، آن مالیات با آن مالیاتی که در سطح شرکت پرداخت شده، باید جمع شود یا خیر؟
وی ادامه داد: در ادبیات مالیاتی 2 دیدگاه در این باره وجود دارد؛ یک دیدگاه میگوید شخصیت حقوقی بما هو حقوقی دارای مسؤولیتها و تکالیفی است. یک شرکت و شخصیت حقوقی وقتی ورشکسته میشود، سهامداران به اندازه سهامشان و سهمی که آوردند، مسؤولیت دارند. در اینجا قانون تجارت ما میگوید از این سهامداران، به اندازه سهامشان در شرکت، همان مبلغ گرفته شود و به طلبکارها داده شود اما آن مازادی که زیان شرکت است و شرکت نمیتواند آن را پوشش دهد، این دیگر از سهامداران گرفته نمیشود. در اینجا جامعه، طلبکاران و پیمانکاران این مبلغ را پرداخت میکنند. بنابراین این نکته نشان میدهد شرکت قابل تقلیل به سهامداران نیست. در واقع شرکت همانگونه که از یکسری امکانات و مزایای در جامعه استفاده میکند، باید یک مالیات مستقل از سهامداران پرداخت کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از علل افزایش مراجعه بیماران با علائم شبیه کرونا به مراکز درمانی و بیمارستانی گزارش میدهد
جولان ویروسها
* ۳ ویروس سرماخوردگی، آنفلوآنزا و کرونا در کشور فعال است
گروه اجتماعی: مراجعه بیماران با نشانههایی مشابه چون سرماخوردگی شدید، بیحالی، تب، گلودرد و تنگی نفس به مراکز درمانی و بیمارستانی زیاد شده است. طبق گزارشهای موجود، بیشتر مراجعهکنندگان به مراکز درمانی کودکان هستند. علاوه بر کودکان سایر افراد نیز به این بیماری دچار شدهاند که کار برخی از آنها به بستری و حتی آیسییو نیز کشیده میشود. این بیماری جدید همه علائم کرونا را دارد اما نه به آن شدت که خطر کشندگی داشته باشد. پزشکان معتقدند این بیماری شیوع ویروسهایی است که معمولا در فصول سرد فعال میشوند. سرماخوردگی، آنفلوآنزا و ویروسهای زیرمجموعه اومیکرون نمونه ویروسهایی هستند که اکنون در کشور جولان میدهند و خیلیها را مبتلا میکنند. مدارس، مترو و اماکن شلوغ کانون این ویروسهاست. کارشناسان بهداشت برای مقابله با این ویروسها همچنان بر رعایت پروتکلهای بهداشتی چون شستن دستها و استفاده از ماسک تاکید دارند. رئیس اورژانس بیمارستان سینا در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره افزایش میزان مراجعه بیماران با علائم آنفلوآنزا و سرماخوردگی به مراکز درمانی گفت: هر چند در فصول سرد سال مراجعه چنین بیمارانی به دلیل شیوع ویروسها طبیعی است اما باید به این نکته توجه شود که کرونا هنوز تمام نشده است و اغلب بیمارانی که به مراکز درمانی با نشانههای سرماخوردگی شدید، گلو درد و تنگی نفس مراجعه میکنند یا به آنفلوآنزا مبتلا شدهاند یا به ویروسهای زیرمجموعه اومیکرون اما آن چیزی که غالب است ویروس hn1 آنفلوآنزاست. دکتر حسین کرمانپور با بیان اینکه ترکیب ۳ ویروس، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و کرونا هماکنون در کشور فعال است و همواره بیماران به آنها مبتلا شدهاند، افزود: با سرد شدن هوا و نبود تهویه استاندارد، معمولا کودکان در مدارس خیلی سریع به این ویروسها دچار میشوند؛ بیماریای که به دلیل آنکه خیلیها ایمنی بالایی برای مقابله با آن ندارند معمولا پس از مراجعه به مراکز درمانی دوباره به آن مبتلا میشوند. وی ادامه داد: افراد مسن و کسانی که از سیستم ایمنی بالایی برخوردار نیستند بویژه افراد که دارای بیماری زمینهای هستند طول درمان آنها سختتر میشود و چهبسا بستری هم میشوند و تحت مراقبتهای ویژه قرار میگیرند. وی با بیان اینکه این بیماری کشنده نیست اما برای افراد نام برده میتواند خطرناک باشد، گفت: خودمراقبتی و استفاده از ماسک برای این افراد ضروری است. وی ادامه داد: مبتلایان به ویروسهای زمستانی باید توجه کنند که چنانچه تب آنها از 38 درجه بالا رفت و اکسیژن خون آنها به کمتر از 91 درجه رسید حتما به مراکز درمانی مراجعه کنند.
همچنین دکتر حسین کیوانی، ویروسشناس در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: همه ویروسهایی که به نوعی ناشناخته هستند و بیماران این روزها به آن دچار میشوند زیرسویه اومیکرون هستند. این ویروسها هر چند عوارض خود را دارند اما قدرت کشندگی ندارند. وی با بیان اینکه نمیتوان گفت این ویروسها ویروس جدیدی هستند، تصریح کرد: اکنون 3 سال از کرونا میگذرد و چون خیلیها به این بیماری دچار شدهاند قدرت کشندگی آن کم شده است. وی افزد: اگر کسی به این ویروس مبتلا شد، باید در خانه بماند تا دوران آن تمام شود و چنانچه تبش بالا رفت و دچار تنگی نفس شد، به مراکز درمانی مراجعه کند.
* هنوز پایان پاندمی کرونا اعلام نشده است
۵۰ ماه از شروع یک پاندمی دلهرهآور در جهان میگذرد و مردم دنیا و ایران، هنوز در شوک ویروس ناشناخته کرونا به سر میبرند. به رغم اینکه از دوران سخت و مرگبار پاندمی کرونا عبور کردهایم اما بعضاً اخباری از گوشه و کنار جهان میشنویم که نشان از جهش سویه جدیدی دارد ولی شرایط در کشور ما قدری متفاوت از کشورهای درگیر این پاندمی است. حسین فرشیدی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، با تاکید بر اینکه نباید نسبت به بیماریها در مردم دلهرهای ایجاد شود، گفت: وضعیت بروز کرونا در کشور بهگونهای نیست که به مردم اخطار دهیم حتماً از ماسک استفاده کنند. بر اساس اعلام مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، اعداد موارد بستری مثبت جدید در طی هفته ۲۰۷ پاندمی (هفته منتهی به ۱۶ بهمن)، ۲۶۴ نفر و تعداد مرگ ۶ نفر است که نسبت به هفته قبل (هفته ۲۰۶ پاندمی) به ترتیب 26.8 درصد افزایش و ۵۰ درصد کاهش یافته است. تعداد موارد سرپایی مثبت جدید نیز در طی این هفته، ۷۸ نفر گزارش شده که نسبت به هفته گذشته (هفته ۲۰۶ پاندمی) 42.3 درصد افزایش یافته است. میزان بستری موارد مثبت به ازای ۱۰۰ هزار نفر در کل کشور 0.31 درصد گزارش شده که این میزان در هفته گذشته (هفته ۲۰۶ پاندمی) 0.23 درصد بود، همچنین میزان مرگ موارد مثبت به ازای یک میلیون نفر در کل کشور 0.07 درصد است که این میزان در هفته قبل 0.14 درصد است. حالا دیگر خبری از مراکز و پایگاههای تزریق واکسن کرونا نیست و به نظر میرسد کسی به دنبال تزریق دوزهای یادآور هم نباشد. همچنین به نظر میرسد انجام تستهای تشخیصی نیز رخت بر بسته و فقط بر اساس ضرورت، این اقدامات انجام میشود. حال با گذشت ۵۰ ماه از شروع پاندمی کرونا در جهان و ایران، اینطور به نظر میرسد که شرایط بیماری حداقل در کشور خودمان نگرانکننده نباشد. هر چند سازمان جهانی بهداشت هنوز به طور رسمی پایان پاندمی کرونا را اعلام نکرده است.
ارسال به دوستان
شتر در خواب چه بیند؟
سور دشمنسوز
از زبان پرچمها
خوابها یکی از شیرینترین عرصههای زندگی هستند و کشف تعبیر آنها از لذتهای زندگی یکنواخت و لوس بشر است. در این مقاله، به مناسبت دهه فجر، به تعبیر خواب پرچم در بیان ابن شیرین پرداختهایم.
خواب پرچم جمهوری اسلامی ایران
اگر در خواب بیند یک پرچم جمهوری اسلامی ایران در دست دارد، دلیل که ایران یه دونه باشد و برای نمونه باشد.
اگر در خواب دو پرچم به دو دست گیرد، علت که دو ۲۲ بهمن دیگر را به چشم ببیند.
اگر سه پرچم بیند، دلیل که تا سه نشود، بازی نشود.
خواب بر سردر خانه پرچم کوباندن
اگر یک ایرانی بیند که برخاسته، پرچم را برده و بر سردر خانه کوبانده است، فیالمجلس پس از بیداری بر طبل شادانه بکوبد تا زنجیره را قطع نکند.
خواب پرچمهای بیشمار
اگر براندازی، پرچمهای جمهوری اسلامی بیشمار در اطراف و اکناف بیند، دلیل که ۲۲ بهمن ماه، یومالله یومالله؛ و بهمن خونین جاویدان؛ و استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.
و معبران گفتهاند پرچمهای بیشمار ایران، خودکشی دستهجمعی براندازان باشد و پرچمهای شیر و خورشید و کومله و رنگینکمان و تجزیهطلبان و...، با هم، نشان آن باشد که کشور از برانداز هم شانس نیاورد.
اگر فعال رسانهای بیند که پرچمهای بیشمار از پهنا در حلق او فرو کنند، دلیل که شبکهاش تعطیل شود و وضع آبرویش ضایع باشد. اما اگر در خواب، پرچمها را با حالی تباه بیرون آورد، بوی بدی در بیداریاش متصاعد گرداند.
خواب پرچم به دستها
اگر جمعیت زیادی را بیند که پرچم به دست دارند، دلیل که در دوره تخصصی براندازی با تدریس خمینی کبیر شرکت کند.
اگر جمعیت کمی را بیند که پرچمهای مختلف به دست دارند و یک پرچم ایران را بیند که پرچمهای مختلف آنان را ببلعد، دلیل که براندازی الکی الکی نباشد. پس در وقت بیداری یک توئیت براندازانه نوشته و در ایکس پست کند.
خواب پرچم شیروخورشید
اگر سلطنتطلبی در خواب بیند که پرچم شیر و خورشید به دست دارد و در آن شیر به وی نگاه پوکر اندازد، دلیل که بد اشتباه زنَد و بر اشتباه خویش اصرار ورزد و اگر شیر چشمک زند، دلیل که خیلی پیاده باشد.
اگر بیند که پرچم، شیر خالی در آن باشد، دلیل که خورشید زندگیاش بیفروغ گشته و زود بمیرد و شیرِ تنهامانده، نشان از ذلت در اوج ثروت باشد و برخی گفتهاند شیر تنها، مرگ در جزیرهای دورافتاده باشد.
اگر بیند که خورشید خالی در آن باشد، دلیل که شیر رفته آب بخوره، افتاده تو حوضک؛ پس زود بمیرد.
اگر بیند هیچ در آن نیست، پس حتما بمیرد و گفتهاند پرچم سفید، نشان صلح است که صلح بعد از این همه دشمنی نشاید؛ پس باز بهتر که بمیرد.
خواب شیر قهوه به دست
اگر بیند که شیر پرچم، قهوهای به یک دستش باشد و دست دیگر به گدایی دراز کرده، علت که شایسته باشد پول
coffee خود را برای مبارزه donate کند.
خواب شیر پاکتی
اگر بیند که شیر پاستوریزه در پرچم است، دلیل که شیر تا بخوای مفید باشد، مانند برف سفید باشد و تعبیر خاصی ندارد، چون خط رو خط باشد.
خواب شیر لاغر
اگر بیند که شیر لاغری در حال رفتن است، علت که احساس خستگی کند و نیاز به استراحت. و اگر او را به جایی راه ندهند، نشان از اوضاع بسیار خیط باشد که از مرگ در غربت خبر دهد. و برخی معبران گفتهاند مرگ در غربت، اقتدار باشد، که معلوم نباشد این تعبیر از کجا درآورده باشند.
خواب شیر سخنگو
اگر بیند که شیر در خواب به او گوید: راهپیمایی و انتخابات شرکت کن و اینقدر مذبوحانه در پی براندازی نباش؛ دلیل که خواببیننده همهروزه تعطیل باشد، به جز در روزهای تعطیل رسمی، که تعطیلتر باشد و معبران گفتهاند کسی که پی تعبیر چنین خوابی باشد، کمِ کم پانصد تختهاش کم است.
اگر یک پرچم سبز و سرخ و سفید عمودی بیند، پرچم ایتالیا در تخصص معبر نگارنده نیست؛ پس در تعبیر خواب ابن دلپیرو نگاه کند.
ارسال به دوستان
صحیفه سجادیه گنجینه معرفت
آیتالله سید احمد خاتمی: حضرت امام سجاد علیهالسلام با زبان دعا حقایق را گفتند و فرمودند مقام امامت و رهبری امت از آن جانشینهای پیامبر است که افرادی آن را غصب کردند. ایشان در قالب دعا سخنانی را فرمودند که شاید در آن دوران گفتن چنان صحبتهایی عواقبی داشت. این ادعیه با عنوان صحیفه سجادیه اکنون در اختیار ما است و باید از آن درسها بیاموزیم. استفاده از ابزار دعا برای انتقال پیام بویژه دستاوردهای عاشورایی از ابتکارات امام زینالعابدین(ع) است.
امام سجاد(ع) پس از عاشورا در کنار حضرت زینب(س) نگذاشتند واقعه روز دهم محرم خاموش و فراموش شود. ایشان در خطبه شام به موذن میفرمایند اذان بگو. به «اشهد ان محمد رسولالله» که میرسد، به دشمن میفرمایند بگو این پیامبر جد تو است یا جد ما. اگر جد ما است پس چرا با فرزندان پیامبر(ص) چنین رفتار میکنید؟
پیامبر اعظم (ص) فرمودند من ۲ یادگار نزد شما میگذارم؛ یکی کتاب الهی و دیگری عترت. مادامی که به این ۲ چنگ بزنید مسیر هدایت و سعادت را طی میکنید. امام سجاد(ع) همان عترت هستند. ایشان ۳۶ سال در خفقانترین شرایط، علم امامت را به دوش کشیدند. البته برخی چهره امام چهارم را تحریف کردند. ایشان در روز عاشورا بیمار بودند اما اگر بیمار نبودند، چهبسا در روز عاشورا به شهادت میرسیدند و وضعیت امامت بلاتکلیف میشد. اینها همه از حکمتهای الهی است.
نکتهای که نباید ساده از کنار آن گذر کرد، چهره و جایگاه حماسی امام سجاد(ع) است. امام زینالعابدین(ع) در هر شرایطی سعی کردند نهضت عاشورا را زنده نگه دارند. هر گاه میخواستند آب بنوشند یاد پدر را زنده میکردند. وقتی میخواستند گوسفندی را قربانی کنند همیشه میپرسیدند به این حیوان آب دادهاید؟ وقتی پاسخ میدادند بله! ایشان میفرمودند پدرم حسین را لب تشنه شهید کردند.
ایشان یک الگوی به تمام معنا در عبادت، اخلاق نیک و حتی تربیت شاگردان است که باید زندگیشان برای جوانان تبیین
شود.
ارسال به دوستان
نگاهی به صنعت نشر و قیمت کتاب در 10 ماه گذشته
کتاب 50 درصد گرانتر شد
گروه فرهنگ و هنر: در 10 ماه گذشته شاهد افزایش 50 درصدی قیمت کتاب بودیم. با توجه به آمار خانه کتاب در فروردینماه سال جاری، میانگین قیمت کتاب نزدیک به 83 هزار تومان بود اما دیماه عدد 125 هزار تومان ثبت شده است. با توجه به افزایش قیمت نیز حجم اقتصادی صنعت نشر در 10 ماه گذشته عددی بیش از 10 هزار میلیارد تومان را ثبت کرده است اما در بازه زمانی سال گذشته با میانگین قیمت 79 هزار تومان، حجم اقتصادی نزدیک به 6 هزار و 800 میلیارد تومان بود.
البته در میزان شمارگان کل نیز شاهد کاهش بیش از 3 میلیون نسخه کتاب هستیم. این در حالی است که با گران شدن زینک، افزایش و کاهش قیمت کاغذ و مواد اولیه، ناشران ناچار به کاهش تیراژ شدهاند. میانگین تیراژ آثار در این روزها از 3 هزار نسخه به 300 تا 500 نسخه رسیده است. این کاهش تیراژ و تجدید چاپ در فاصله زمانی کمتر نسبت به سالهای گذشته، یکی از راههای بهروز نگه داشتن قیمت است تا ناشر و کتابفروش کمتر ضرر کنند.
علت اینکه ناشر سعی میکند اثرش را به روز نگه دارد این است که کتاب خروس جنگی از نشر افق در چاپهای قبلی قیمتی حدود 38 هزار تومان داشت اما در چاپ جدید این عدد به 185 هزار تومان رسیده است. کتابفروش چند نسخه قدیمی باید بفروشد تا نسخه تازه چاپشده را تهیه کند؟ همین نوسان قیمت یکی از دلایل منفی شدن تراز کتابفروشان و ناشران است.
البته در این روزها قیمت هر صفحه کتاب با توجه به قیمت پشت جلد به 600 تا 1000 تومان رسیده که این عدد در سال گذشته نزدیک به 400 تومان بود.
در ضمن بیشترین قیمت نیز برای دسته آثار کمکدرسی است. میانگین قیمت در این حوزه نیز نزدیک به 200 هزار تومان شده است اما بیشترین شمارگان هم به کودک و نوجوان تعلق دارد با عدد بیش از 28 میلیون نسخه.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در اختتامیه جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی از انتشار 120 هزار عنوان در سال گذشته خبر داد که نسبت به سال گذشته افزایش 10 هزار عنوانی داشته است. اما آمار خانه کتاب و ادبیات از 25 بهمن سال گذشته تا تاریخ مشابه در سال جاری را عددی نزدیک به 110 هزار عنوان نشان میدهد که بخش عمده این تولیدات هم در بخشهای ادبیات کودک و نوجوان و کتابهای درسی و علوم اجتماعی بوده است اما گرانترین بخش نیز به کتابهای کمکدرسی بازمیگردد.
از سوی دیگر قیمت هر بند کاغذ 100 در 70 به یک میلیون و 230 هزار تومان و کاغذ 60 در 90 نیز به یک میلیون و30 هزار تومان رسیده است که بخش عمده گرانی کتاب نیز به افزایش قیمت کاغذ بازمیگردد، چرا که در ابتدای سال 1400 قیمت هر بند نزدیک به 570 تا 640 هزار تومان و در آخر همان سال نیز به 700 هزار تومان رسید و همین سیر گرانی کاغذ تا به امروز رشدی صعودی داشته است. البته در بحث خودکفایی کاغذ نیز بخش عمده تولیدات برای کتب آموزشوپرورش تخصیص داده شد و قرار بر تخصیص ماهانه 1000 تن به ناشران داخلی بود. تولیدات داخلی نیز در مقایسه با وارداتی از کیفیت پایینتری برخوردار بودند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با ارسطو خوشرزم برنده سیمرغ بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر 42
تا دنیا دنیاست ما قهرمان داریم
محمد محمدی: «ارسطو خوشرزم» جزو معدود بازیگرانی است که در نخستین نقش اولی که در سینما ایفا کرد، عنوان بهترین بازیگر سینمای ایران را با ایفای نقش شهید حاجاسماعیل رضایی در فیلم «صبح اعدام» از آن خود کرد. بازیگر دهه شصتی که حضور مستمر و درخشانش روی صحنههای تئاتر بدون شک یکی از مهمترین علتها برای دریافت این سیمرغ به شمار میرود. او با بازی در آثار مهم و قابل توجهی چون «آنتیگونه» به کارگردانی هوشمند هنرکار، «روایت غیرخطی کهنهسربازان جنگ کنار خطوط موازی» به کارگردانی حسین عبداللهی، «پابرهنه در پارک» به کارگردانی هادی عامل، «مضحکه گرگ ساختارشکن» به کارگردانی شاهین کربلاییطاهر، «ناگهان پیت حلبی» به کارگردانی کورش سلیمانی، «قند خون» به کارگردانی لیلی عاج، «دروغ» به کارگردانی آرین رضایی، «آسانسور نداره» به کارگردانی لبخند بدیعی و بسیاری دیگر در حوزه هنرهای نمایشی کشور مطرح شد و پس از آن به حوزه تصویر و سینما کشیده شد. آثاری که به آنها اشاره شد، همگی در سالنهایی که روی صحنه رفتهاند، جزو نمایشهای پرمخاطب تئاتر بودهاند و از این منظر میتوان خوشرزم را جزو هنرمندان و بازیگران پرمخاطب تئاتر به شمار آورد. او همچنین علاقه بسیاری به تئاتر دارد و پس از کسب عنوان بهترین بازیگر نقش اول در جشنواره فجر، همچنان نسبت به تئاتر و فعالیتهای تئاتری اهتمام و علاقه ویژه دارد. خوشرزم در جشنواره فجر 42 با بازی در نقش شهید حاجاسماعیل رضایی، قهرمانی را که در تاریخ معاصر ایران همواره ذیل شهید طیب حاجرضایی قرار گرفته بود، زنده کرد و سر زبانها اندخت. بازی بینقص او در این فیلم باعث شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگری مرد را آن هم در بین بزرگانی چون سعید پورصمیمی، علی نصیریان، جواد عزتی، هادی حجازیفر و حتی جوانان مستعدی چون سجاد بابایی و شهرام حقیقتدوست دریافت کند. به این بهانه با این بازیگر جوان و سرشناس تئاتر و سینما به گفتوگو نشستیم.
***
* لطفا درباره سوابق تئاتری خودتان بفرمایید و اینکه از چه سالی و با چه نمایشی فعالیت تئاتری خودتان را شروع کردید و در چه آثار شاخصی حضور داشتید؟
من فعالیتهای تئاتری خود را از سال 87 با نمایش آنتیگونه به کارگردانی هوشمند هنرکار در سالن اصلی مولوی شروع کردم و پس از آن همواره در کنار کارهای تصویری، تئاتر را دنبال کردم. نمایشهای بسیاری را کار کردم که به عنوان نمونه «مجلس انتقامجویی هملت» به کارگردانی حسین جمالی، «آسانسور نداره» به کارگردانی لبخند بدیعی، «دروغ» به کارگردانی آرین رضایی، «یک ساعت آرامش» به کارگردانی جواد روشن، «قند خون» و «کمیته نان» به کارگردانی لیلی عاج، «مضحکه گرگ ساختارشکن» به کارگردانی شاهین کربلایی طاهر و «پابرهنه در پارک» و «عشق من حامد بهداد» که خودم کارگردانی کردم، تنها بخشی از کارهای من طی ۲ دهه فعالیت تئاتری است.
* چه شد به حوزه تصویر بویژه سینما کشیده شدید؟
خب! من از ابتدا کارم را با بازی در سریال «یک مشت پر عقاب» به کارگردانی اصغر هاشمی در سال 83 آغاز کردم و بعد از آن بلافاصله به سریال «شکر تلخ» به کارگردانی احمد کاوری رفتم. این ۲ سریال را بازی کردم و پس از گذراندن دورههای بازیگری به صورت جدی به حوزه تئاتر و تصویر ورود کردم. طی ۲ دههای که بازیگری کردم، همواره پیشنهادهای مختلفی داشتم ولی همیشه به این فکر میکردم سینما حوزهای است که هر آنگونه که به آن وارد میشوی، همانطور به تو نگاه میکند و به همین دلیل دوست نداشتم نقشهای کوتاه و کماثر و فراموششدنی بازی کنم و معمولا نقشهایی را که به من پیشنهاد میشد، رد میکردم و منتظر یک نقش اول ماندم و خیلی هم عجله نداشتم برای این اتفاق در نهایت. بهمن 1401 پیشنهاد فیلم «صبح اعدام» به کارگردانی آقای افخمی به دستم رسید و با ایشان مذاکراتی داشتم و پس از آن پذیرفتم و بسیار خوشحالم که توانستم با نخستین فیلم سینمایی که بازی کردم، در جشنواره فیلم به موفقیت برسم.
* چگونه به پروژه «صبح اعدام» وارد شدید؛ حضور بهروز افخمی به عنوان کارگردان یا فیلمنامه یا شخصیت حاجاسماعیل رضایی؛ کدامیک موجب شد این کار را بپذیرید؟
دقیقا خاطرم هست بهمن 1401 در دفتر آقای افخمی طی یک گفتوگوی کوتاه درباره فیلمنامه که شب گذشتهاش فرستاده بود، نظرم را درباره کار پرسید که گفتم بسیار خوشم آمد و در ادامه ایشان پیشنهاد بازی در نقش شهید حاجاسماعیل رضایی را مطرح کرد اما به هر حال قبل از خواندن فیلمنامه اسم و نام بهروز افخمی به تنهایی کافی است که یک بازیگر را برای حضور در آن فیلم ترغیب کند. به هر حال آقای افخمی یکی از تاثیرگذارترین و بهترین کارگردانهای بعد از انقلاب است که آثاری که ساخته حداقل 10 تای آنها جزو ماندگارترین فیلمهای سینمای ایران است؛ کارهایی مانند عروس، شوکران، فرزند صبح و بسیاری دیگر. ابتدا قرار بود فیلمبرداری از همان روزها آغاز شود اما با تاخیری که در شروع فیلمبرداری افتاد، فرصت 9 ماههای برای من فراهم شد که با شخصیت حاجاسماعیل رضایی و فیلمنامه زندگی کنم و به تبع، تمرینات زیادی را با آقای افخمی انجام دهم که در نهایت مرداد 1402 پس از 35 جلسه فیلمبرداری
«صبح اعدام» به پایان رسید.
* درباره شخصیت حاجاسماعیل رضایی توضیح بدهید؛ از خصوصیات و شخصیت این شهید و اینکه چگونه خودتان را به چنین شخصیتی نزدیک کردید.
همانطور که در فیلم و در یکی از نریشینهای انتهای فیلم نیز بیان میشود، اسم حاجاسماعیل رضایی همواره زیر نام طیب حاجرضایی گم شده است و من خودم هیچ شناختی از او نداشتم اما با تحقیقاتی که درباره حاجاسماعیل رضایی داشتم، تلاش کردم اطلاعاتم را درباره این شخصیت بیشتر کنم. به هر حال حاجاسماعیل رضایی در کودکی پدرش را از دست میدهد و همراه مادر و خواهر به تهران میآید و از 7 سالگی به دستفروشی میپردازد و خودش را به یکی از افراد مهم بازار میوه تهران بدل میکند؛ فردی کاملا مذهبی که مردمدار بوده است، منتها اطلاعات پیرامون حاجاسماعیل رضایی تنها منحصر به روز دادگاه و لحظه اعدام و چند دستنوشته است. به همین خاطر با آقای افخمی تصمیم گرفتیم این شخصیت را دوباره بسازیم و آنچه در «صبح اعدام» مشاهد میکنید، حاصل 8 ماه تمرین من و آقای افخمی بوده که روی کوچکترین جزئیات شخصیت حاجاسماعیل رضایی متمرکز شدیم و ساختیمش و در نهایت حاصلش شد شخصیت شهید رضایی در فیلم «صبح اعدام».
* وضعیت قهرمان در سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ همچنین حالا که سینمای ایران با بازی درخشان شما یکی از قهرمانان مغفول تاریخ این سرزمین را به مردم معرفی کرد، چه ارزیابیای پیرامون سایر شخصیتهای مغفول دارید؟
تجربه نشان داده است اصولا سینمای قهرمانمحور نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان بسیار مورد توجه و اقبال مردم و تماشاگران سینما قرار گرفته است و معمولا فیلمهای پرفروش دنیا فیلمهای قهرمانمحور بودهاند و من هم به شخصه افتخار میکنم نقش قهرمانی را بازی کردم که انسان بسیار تاثیرگذاری در تاریخ معاصر این مملکت بوده که در نهایت نیز به مقام والای شهادت میرسد و این ارزش این شخصیت را برای من صد چندان میکند، همچنین بسیار خوشحالم که جایزه سیمرغ فجر را برای نقشی گرفتم که مردم او را نمیشناختند و اگر من توانسته باشم برای شناساندن این شخصیت قدمی برداشته باشم، برای من از هر جایزه دیگری افتخارآمیزتر و خوشحالکنندهتر است. اما درباره سوال هم باید عرض کنم تاریخ کشور خودمان قهرمانهای پرشماری طی تمدن چند هزار ساله دارد که پرداختن به آنها میتواند برای مردم بسیار جذاب باشد و به نظرم اگر بخواهیم به سمت سینمای قهرمانمحور برویم، از این بابت بسیار غنی هستیم و فکر میکنم تا دنیا دنیاست، ما راجع به قهرمانانمان فیلم بسازیم، باز هم کم نخواهیم آورد؛ سرزمینی که روز به روز به قهرمانانش اضافه هم میشود.
* با توجه به دریافت سیمرغ بازیگری مرد طبیعتا درخواستهای فراوانی برای حضور در آثار سینمایی خواهید داشت؛ آیا برنامهای برای ادامه فعالیتهایتان در تئاتر دارید؟
من در آستانه 40 سالگی و در برههای که دقیقا نیمی از آن را کار حرفهای انجام دادهام، تجربههای زیادی را به همراه سختیهای بسیار تحمل کردهام تا خودم را به این نقطه برسانم، فکر میکنم به یک بلوغ نسبی در بازیگری رسیدهام و آمادهام از الان شروع کنم بهترین ارائههای خودم را در معرض نمایش بگذارم. در «صبح اعدام» هم فکر میکنم همین گونه بود و جوابش را گرفتم اما به هر حال هر اتفاقی که در این حوزه برایم بیفتد، تئاتر همیشه بخش جداییناپذیر زندگی من تا آخر عمر خواهد بود، من حتی در لحظه دریافت سیمرغ روی صحنه هم گفتم از بازی روی صحنه تئاتر لذت بیشتری میبرم. به هر حال تئاتر در بالاترین جایگاه قرار دارد و همین الان هم نمایشی را قرار است کارگردانی کنم که بهمن آماده روی صحنه رفتن است و منتظر بودم جشنواره تمام شود تا کار را آغاز کنم؛ یعنی نخستین کار من بعد از گرفتن سیمرغ بردن یک تئاتر روی صحنه است؛ نمایشی با عنوان «مجتبی داداش صیغهای حسین آدیداس» به نویسندگی کهبد تاراج و کارگردانی خودم و انشاءالله طی هفتههای آتی روی صحنه میرود.
* نظرتان را فارغ از کسب مهمترین جایزه جشنواره 42 فیلم فجر درباره بازیها و فیلمهای حاضر در مهمترین رویداد سینمایی کشور بفرمایید.
البته من همه فیلمهای جشنواره را ندیدم اما اجازه بدهید درددلی داشته باشم و یک دفاعی از دوستانم بکنم که به نظرم جایشان در نامزدهای بازیگری بسیار خالی بود. ضمن احترام به سایر نامزدها جای تینو صالحی، توماج دانشبهزادی و امین میری به عنوان بازیگران و هنرمندان تئاتری واقعا و بشدت در بین نامزدها خالی بود. از فیلمها نیز تا آنجا که دیدم، آثاری چون «مجنون»، «پرویز خان»، «تمساح خونی» و «تابستان همان سال» جزو فیلمهای خوب بودند اما این را هم بگویم که جشنواره امسال بسیار پرشور و حرارت بود؛ فیلمهای خوب با گونههای متفاوت از فیلمسازان خوب سینما در نسلهای مختلف. جشنواره جامعی بود و برای منی که سالیان سال این جشنواره را پیگیری میکردم و از نوجوانی در صفها میایستادم و بلیت میخریدم این دوره رنگ و بوی متفاوتی برایم داشت و از همان روز اول که به عنوان بازیگر حضور داشتم همراه با اضطراب شیرینی بود که در روز اعلام نامزدها به نقطه بالایی رسید و روز اعلام نتایج دیگر به اوج رسید و خدا را شاکرم که با پایانی خوب برای من همراه شد و اینجا جا دارد تشکر کنم از دبیر و هیات داوران و یک تشکر ویژه از بهروز افخمی و تهیهکننده فیلم که به من این فرصت را دادند پس از 20 سال تلاش، نتیجه زحماتم را بگیرم.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ اظهارات اخیر حجاریان درباره مشارکت مشروط در انتخابات چه اهدافی را دنبال میکند؟
نفاق مرکب تحریم
* چرا رادیکالها در ادعای تحریم انتخابات صادق نیستند؟/ * بازی خاتمی با هر 2 طیف مشارکتجو و تحریمطلب
گروه سیاسی: بیانیه اخیر تعدادی از اصلاحطلبان موسوم به بیانیه 110 نفر، همچنان در محافل سیاسی - انتخاباتی قابل بحث است. شاید یکی از مهمترین موضوعاتی که درباره این بیانیه مطرح است این باشد که این تعداد از چهرههای باسابقه و قدیمی اصلاحطلب، تا چه اندازه میتوانند وضعیت تصمیمگیری و سیاستگذاری در جبهه اصلاحات را متاثر از دیدگاههای تجدیدنظرخواهانه خود قرار دهند؟
مصاحبه اخیر سعید حجاریان با روزنامه اعتماد اما نشان میدهد قبل از آنکه این سوال به محل بحث تبدیل شود، باید این واقعیت را به عنوان مبنای رفتار اصلاحطلبی در نظر داشت که این جریان دچار نوعی تضاد، تعارض و نفاق در ابراز مواضع خود نسبت به مبانی ادعایی اصلاحطلبی، بویژه موضوع انتخابات، مشارکت و صندوق رای است. حجاریان در بخشی از این مصاحبه گفته است: «من در 2 انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شرکت نکردم و در این دوره هم مشخص است که شرکت نمیکنم اما این عدم شرکت بدین معنا نیست که از این به بعد در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهم کرد... اصلاحطلبان نباید وقت و سرمایه اجتماعیشان را صرف سر و کله زدن با دستپختهای هیاتهای اجرایی و نظارت کنند تا نهادهای کشور را بین گزینههای دوم و سوم و دهم ساخت قدرت دست به دست کنند». وی همچنین گفته است: «حرف من این است؛ انتخابات در دستور کار ما است اما به وقتش. اگر زورمان رسید و توانستیم با اصول و برنامه وارد انتخابات شویم، سیاستورزی انتخاباتی میکنیم؛ در غیر این صورت بهصورت تماموقت از صدر تا ذیل، یعنی از بانیان حذف اراده مردم تا خروجیهای استصواب را نقد فنی و کارشناسی میکنیم.
اما ممکن است به نقد کارشناسی هم بسنده نشود. من قبلتر گفتهام میان انتخابات و خیابان منازل زیادی است از جمله نافرمانی مدنی. شکلهای خفیف نافرمانی مدنی میتواند حکومت را سر عقل بیاورد، چون لزوما تصمیمهای سیاستی فعلی برآمده از عقل نیستند. در میان مردم ایدههای زیادی است منتها بهتر است من به مصادیق اشاره نکنم». حجاریان همچنین گفته: «من در زمان آقای روحانی گفتم اصلاحطلبان حاضر هستند دندانه کلید روحانی باشند، زیرا بر کلید بیدندانه فایدهای مترتب نبود و نمیتوانست قفلی را باز کند؛ یعنی فقط وقت کشور گرفته میشد.
منظور من این بود ما التفات داریم که آقای روحانی اصلاحطلب نبوده و کاندیدای اصلی ما نیست، با این وجود ایشان را میپذیریم مشروط به اینکه بخشی از دندانههای کلید او نیروهای متخصص اصلاحطلب باشند. به این اضافه کنید که به هر حال آقای روحانی در حرفهای سیاسی و سیاستیاش هم نکات اصلاحطلبانه کم نداشت».
نکته مهم حجاریان در این گفتوگو، استراتژی متعارض و متضاد طیف رادیکال در انتخابات پیش رو است. او درباره استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان گفت: «الگوی مطلوب از نظر من این است که اگر حزبی میتواند نفر تایید صلاحیتشدهاش را کاملا تضمین کند، به اسم و هویت حزبیاش کار کند اما نام جبهه اصلاحات را خرج نکند. بر سر این موضوع نباید دعوای هویتی کرد چون بحث استانها کمی متفاوت است. اما در تهران لیست دادن صحیح نبود و جبهه اصلاحات هم کار درستی انجام داد و اطلاعیهای در این رابطه صادر کرد. درباره رای دادن یا ندادن هم معتقدم این کار جنبه شخصی دارد و به صلاحدید افراد بستگی دارد، ولی طبعا اگر شخصی واجد صلاحیت باشد، میتواند بر رای دادن یا رای ندادن مردم تاثیر بگذارد. مثلا تصمیم من برای این انتخابات رای ندادن است حالا اگر 4 نفر من را قبول دارند، به این ترتیب ۵ نفر از مشارکتکنندگان کم میشود! ببینید! واقعیت این است که رای دادن در انتخابات امسال تفاوت زیادی با رای ندادن ندارد؛ مثل این است که یک تکه کاغذ را داخل جیبهای یک شلوار شش جیب جابهجا کنیم».
* تناقض ذاتی حجاریان
اظهارات حجاریان اگرچه هم نوعی انتقاد و هم نوعی تایید بیانیه اخیر اصلاحطلبان است اما بررسی آن در قالب سابقه رفتاری اصلاحطلبان نشان میدهد وی همچنان دچار عارضه تناقض است.
یکی از اختلافات بانیان بیانیه 110 نفر با امثال حجاریان، شاید همین نگرانی درباره پدیدار شدن این تناقض و ضدیت آن با مبانی اصلاحطلبی و در نتیجه پایان یافتن این جریان در کنشهای سیاسی جامعه باشد.
به عبارتی 110 اصلاحطلب معتقدند ادامه اصلاحطلبی با شیوه متناقض گذشته که امثال حجاریان آن را نمایندگی میکنند ممکن نیست و باید طرحی دیگر دراندازند و حداقل در مواجهه با انتخابات و موضوع مشارکت کمی آبروداری کنند.
* تناقضات کدامند؟
بررسی اظهارات حجاریان نشان میدهد او یک دیوار حائل در اطراف خود کشیده و تصور میکند تناقضات و نفاق سیاسی آنها بویژه درباره انتخابات و صندوق رای از نظرها دور مانده است.
حجاریان و جریان رادیکال اصلاحطلب که این روزها افسار اصلاحطلبی را در اختیار گرفته، در انتخاباتهای مختلف، رفتار متفاوتی درباره مشارکت اتخاذ کرده است.
حجاریان در همین مصاحبه با روزنامه اعتماد نیز صراحتا گفته است انتخابات در دستور کار آنها است اما به وقتش! به عبارتی این وقت بودن شرکت در انتخابات، به صورت مستقیم با وضعیت آنها در افکار عمومی و امکان به قدرت رسیدن آنان مرتبط است.
این جریان زمانی که امکان پیروزی در انتخابات را برای خود فراهم دیده است، فرمان به مشارکت در انتخابات داده است. از جمله در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 که با توجه به شرایط اجتماعی امکان پیروزی در انتخابات را فراهم دیدند از کاندیدای عاریهای حمایت کردند. یا در انتخابات مجلس در سال 94، در حالی که تعدادی از کاندیداهای اصلی آنها رد صلاحیت شده بودند، با تعدادی کاندیدای گمنام به رقابتها وارد شدند و فهرست انتخاباتی در تهران و سراسر کشور ارائه کردند. اما همین جریان در دوره گذشته انتخابات مجلس که به واسطه عملکرد دولت روحانی، اقبال عمومی به آنها کمتر شده بود؛ به بهانه رد صلاحیت تعدادی از افراد خود، فرمان تحریم انتخابات دادند.
یا به عنوان نمونه، همین جریان در انتخابات ریاستجمهوی یازدهم، در حالی که کاندیدای اصلی آنها محمدرضا عارف بود اما بر روی کاندیدای درجه 2 یا درجه 3 که امکان پیروزی داشت ائتلاف کردند و معجزه رحم اجارهای را پدید آوردند. اما در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در سال 1400، از آنجا که قافیه را باخته دیدند، حتی روی مهرعلیزاده که کاندیدای جریانی و شناسنامهدار آنها بود نیز ائتلاف نکردند و دستور تحریم انتخابات را دادند!
یا در موضوع شلوار ششجیب، حجاریان و طیف تندرو میتوانند صراحتا بگویند زمانی که آنها هم در سال 92، هم در 96 و هم در انتخابات مجلس در سال 94 که همفکران آنها همه ارکان دولت و مجلس را در اختیار گرفته بودند؛ آیا وضعیت آنها همانند گذاشتن کاغذ در شلوار ششجیب بود؟ آیا حضور آنها در تمام مناصب قدرت، تفاوتی با وضعیت فعلی برای آنها نداشته است؟
نکته مهمتر؛ اصلاحطلبان و همفکران آنها بیشترین طول زمان تصدی قدرت را در ایران داشتهاند. محمد عطریانفر اخیرا در گفتوگو با «وطن امروز» نیز به همین نکته اذعان کرد و این را هم گفت که شاید بیشترین انتقادات نسبت به مدیریت اجرایی کشور متوجه اصلاحطلبان باشد.
بنابراین مدت زمان حضور اصلاحطلبان در قدرت، بیشتر از رقیب بوده است و این مهم از صندوق رای حاصل شده است. اینگونه هم نبوده که این جریان برای یک مدت طولانی از صحنه مدیریت کشور دور بوده باشد. تا همین 2 سال قبل نیز دولت در اختیار اصلاحطلبان و رئیسجمهور مورد حمایت آنها بود. بنابراین صندوق رای همیشه بالابرنده اصلاحطلبان بوده است و هرگز حکم شلوار ششجیب را برای آنها نداشته است. البته قاعدتا محتوای این جیبها برای اصلاحطلبان و رفقای آقای حجاریان مهم بوده است. اینکه درون این جیبها یک تکه کاغذ بیارزش باشد یا کاغذهای باارزش، حتما برای این جریان مهم بوده است!
اظهارات آقای حجاریان نشان میدهد در این جریان، در همچنان بر پاشنه سابق میچرخد. آنها در حالی که همچنان از انتخابات و صندوق رای به مناصب قدرت میرسند اما همچنان در برخی برههها که امکان جلب افکار عمومی را ندارند، بر طبل تحریم انتخابات میکوبند.
* در تحریم هم صادق نیستند!
مرور دقیقتر اظهارات اخیر حجاریان البته نشان میدهد او آنگونه که در ظاهر ادعا میکند، چندان به تحریم انتخابات نیز پایبند نیست و در بیان همین ادعا هم صادقانه موضع نمیگیرد.
در اظهارات حجاریان پیداست سیاست و برنامه انتخاباتی اصلاحطلبان این است که آنها نمیخواهند حتی از طمع در اختیار گرفتن چند کرسی مجلس هم عبور کنند. حجاریان بر اساس همین فرصتطلبی گفته است برخی طیفها و احزاب اصلاحطلب از کاندیداهای خود در شهرستانها که امکان پیروزی در انتخابات دارند، حمایت کنند. اما او همزمان، ارائه فهرست انتخاباتی اصلاحطلبان در تهران را خط قرمز میداند. چرا؟ به 2 دلیل:
1- او و سران رادیکال اصلاحات میدانند در تهران هرگز نمیتوانند مورد اقبال قرار گیرند. یعنی خود را بازنده قاطع انتخابات تهران میدانند.
2- ژست عدم مشارکت خود را در انتخابات تهران میگیرند و در واقع ادعای تحریم انتخابات را در حوزه انتخابیه تهران میگیرند.
بر همین اساس مشخص است امثال حجاریان که تابع تئوری رحم اجارهای روحانی بودند، هرگز به ادعاهایی نظیر امکان مشارکت و روندهای اصلاحطلبانه و نظارت استصوابی پایبند نیستند و رفتار سیاسی آنها بر اساس امکان و فرصت گرفتن ارکان قدرت است.
* دست خاتمی هم رو شده است
اینکه عدهای بگویند بیانیه اخیر 110 اصلاحطلب، مغایر یا مطابق نظر محمد خاتمی بوده است، ندانستن صورت مساله این بیانیه و ماهیت تصمیم پشت آن است. از سوی دیگر اینکه عدهای تصور کنند میدانداری هسته رادیکال اصلاحطلب با شعار تحریم انتخابات، مطابق یا مغایر نظر خاتمی است؛ این نیز یک صورت مساله اشتباه است.
واقعیت این است که محمد خاتمی در حال همراهی با هر 2 جریان است. هم میتواند بیانیهنویسان را ترغیب به انتشار بیانیه کند و هم میتواند به تحریمکنندگان انتخابات چراغ سبز نشان دهد. او برآورد دقیقی از وضعیت ندارد، بر همین اساس در حال تست کردن هر 2 دیدگاه است. نگرانی اصلی خاتمی، مساله از بین رفتن جریان دوم خرداد در مناسبات و کنشهای سیاسی کشور است. بر همین اساس او در یک دوگانه مجهول قرار گرفته است. ضمن اینکه شاید خود را نیز اینگونه دلداری میدهد که از دل این 2 موضع، میتواند یک موضع میانه پدیدار شود.
ارسال به دوستان
سطح سوم منازعه در تلآویو
حنیف غفاری: تعریض اخیر بنگویر، وزیر امنیت قومی رژیم اشغالگر قدس خطاب به نتانیاهو، نقطه آشکارساز اختلافات اعضای کابینه رژیم صهیونیستی با یکدیگر محسوب میشود. بنگویر در پی افزایش اختلافات در کابینه صهیونیستها، در واکنش به مذاکرات آتشبس با واسطهگری دوحه و قاهره گفت: «من و هزاران سرباز اسرائیلی گوسفند نیستیم که نتانیاهو بخواهد توافقی انجام دهد که در آن حماس پیروز باشد».
از سوی دیگر، بر اساس گزارش کانال ۱۲ عبری، جدالی بین بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس و هرتزی هالوی، رئیس ستاد ارتش، درباره تجاوز زمینی به رفح درگرفته که همچنان ادامه دارد. بر این اساس، نتانیاهو دستوراتی را به ارتش صادر کرده تا سریعا عملیات زمینی در رفح را شروع کند، این در حالی است که گفته شده ارتش برای این حمله برنامهریزی نکرده است.
هالوی نیاز به «شرایط عملیات» از جمله تخلیه منطقه و هماهنگی با مصر را به صورت جدی مدنظر قرار داده اما نتانیاهو با این ملاحظات مخالفت کرده است.
رصد و تحلیل منازعات اخیر در اراضی اشغالی، بیانگر 2 قاعده مهم در قبال آنهاست: یکی اینکه سطح منازعات از فاز پنهان به فاز آشکار ارتقا یافته و دیگر اینکه هر ۳ لایه امنیتی، نظامی و سیاسی اراضی اشغالی درگیر منازعه شدهاند.
زمانی که عملیات توفان الاقصی به وقوع پیوست، نتانیاهو بلافاصله ساختار و کارکرد سازمان جاسوسی و اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس را زیر سوال برد. نخستوزیر رژیم صهیونیستی مدعی بود شوک وارد شده به تلآویو در جریان عملیات بزرگ حماس، معلول عدم رصد دقیق و صحیح تحولات غزه از سوی موساد بوده است. در مقابل، مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی نیز وقوع این عملیات را منبعث از شکاف عمیق داخلی در اراضی اشغالی قلمداد کردند؛ شکاف و بحرانی که پس از اعلام اصلاحات جنجالی قضایی نتانیاهو تشدید شد و صهیونیستها را به نقطه جوش رساند. بنابراین، شاهد شکلگیری و تثبیت بحران در ۳ سطح مهم هستیم؛ یکی «کابینه – ارتش»، دیگری «کابینه – موساد» و سومی «کابینه – کابینه»!
در این میان سطح سوم منازعه، یعنی منازعهای که میان اعضای کابینه نتانیاهو با یکدیگر رخ داده، میتواند منتهی به سقوط و اضمحلال منظومه ائتلافی نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس شود.
ایهود باراک، نخستوزیر اسبق رژیم کودککش صهیونیست در تازهترین مواضع خود، نتانیاهو را به برده بنگویر و اسموتریچ تشبیه کرده است. البته این تعبیر باراک چندان نادرست نیست، زیرا در صورتی که بنگویر و اسموتریچ اراده کنند، میتوانند با خروج از کابینه ائتلافی به حیات سیاسی نتانیاهو (و البته خودشان) پایان دهند. آنچه لازم است به آن توجه شود، آینده این منازعات است. بدون شک جنس منازعات شکل گرفته در هر ۳ لایه اعلام شده، معطوف به زمان حال یا جنگ غزه نخواهد بود. این شکافها، از جنس احساسی یا هیجانی یا حتی ناظر بر یک مرحله از نبرد زمینی یا هوایی در غزه، خان یونس یا رفح نیست. منازعات شکلگرفته، قدرت تسری به لایههای زیرین و ثوابت قدرت در تلآویو را داراست و حتی میتوان گفت بخشی از منازعات ظاهری و روبنایی شکل گرفته در شرایط کنونی تلآویو، ناشی از تصاعد بحران به لایههای بنیادین قدرت در اراضی اشغالی است. حتی اگر جنگ غزه در همین نقطه پایان یابد، مثلث حاکم بر اراضی اشغالی (موساد – کابینه - ارتش) قادر به بازیابی خود و بازگشت به قبل از دوران وقوع عملیات توفان الاقصی نخواهد بود.
اکثر مولفههای شکلگرفته و تثبیت شده در لایههای سهگانه منازعه، آیندهنگاری صهیونیستها نسبت به وضعیت این رژیم را هدف قرار داده است. فراتر از آنچه ذکر شد، منازعه «ارتش – موساد» نیز به عنوان لایه چهارم منازعه اکنون در فاز پنهان شکل گرفته و در حال انتقال به فاز آشکار است. تجمیع این سطوح بحرانی و متعلقات آنها، جایی برای تنفس رژیم اشغالگر قدس در آینده باقی نخواهد گذاشت.
ارسال به دوستان
افزایش چند برابری برد موشکهای سپاه از روی شناورها
مهدی بختیاری: سپاه پاسداران برای نخستین بار تصاویری از شلیک موشکهای بالستیک از روی یکی از شناورهای اقیانوسپیمای خود را منتشر کرد. این ابتکار که با همکاری 2 نیروی دریایی و هوافضا صورت گرفته، یکی از برنامههای اصلی سپاه برای تقویت توان موشکی خود است. با نصب موشکهای برد بلند نظیر آنچه در رزمایش اخیر با برد 1700 کیلومتر از روی شناورهای اقیانوسپیما انجام شد، برد موشکی ایران چندین برابر بیشتر میشود.
برد موشکهای بالستیک ایران تا امروز از سقف 2 هزار کیلومتر فراتر نرفته ولی با این ابتکار یعنی بهکارگیری آنها بر روی شناورها این امکان وجود خواهد داشت که از عمق اقیانوس هند و دیگر نقاط دریایی جهان، این موشکها به سمت اهداف خود شلیک شوند. حضور در اقیانوسها و آبهای دوردست طی چند سال اخیر در دستور کار نیروی دریایی سپاه قرار داشته و به این منظور شناورهای مختلفی از جمله شهید مهدوی، شهید رودکی و شهید باقری عملیاتی شده یا در آستانه بهکارگیری هستند. تجهیزات نصب شده روی این شناورها، از پهپاد تا موشکهای بالستیک را شامل میشود. نیروی دریایی سپاه از اواخر دهه 80 خورشیدی با تفکیک وظایف از نیروی دریایی ارتش، مسؤولیت حراست از خلیج فارس و تنگه هرمز را برعهده داشته که با توجه به برنامه جدید این نیرو و تجهیز آن به شناورهای بزرگ اقیانوسپیما، باید منتظر حضور پررنگتر این نیرو در آبهای آزاد و اقیانوسها نیز باشیم.
موشک شلیک شده از روی شناور که تصاویر آن روز سهشنبه منتشر شد، از خانواده فاتح است که از دقیقترین موشکهای ایرانی محسوب میشود و بهکارگیری آن - بویژه علیه اهداف دریایی - به دلیل دقت بالا یکی از گزینههای اصلی در شناورهای سپاه خواهد بود. پیش از این البته موشکهای هرمز و خلیجفارس نیز از همین خانواده فاتح با ماموریت صرفاً دریایی ساخته و عملیاتی شده بودند اما استفاده از موشک با برد 1700 کیلومتر علیه اهدافی در خشکی (در کویر مرکزی ایران) برای نخستینبار به نمایش درآمد. با توجه به ابعداد بزرگ شناورهای اقیانوسپیمای سپاه، این احتمال وجود دارد که در آینده انبوهی از موشکهای بالستیک با بردهای مختلف روی آنها نصب شود. دستاوردهای اخیر نیروی دریایی سپاه البته منحصر به تست موشک بالستیک از روی شناورهای اقیانوسپیما نبود. تصاویر تست موشکهای عمودپرتاب پدافند هوایی از روی شناورهای تندرو نیز از دیگر توانمندیهای جدی سپاه بود که تصاویر آن منتشر شد. سپاه پاسداران برای نخستین بار موشکهای پدافندی عمودپرتاب از نوع نواب را بر روی شناور شهید سلیمانی نصب کرده بود. این موشکها میتوانند اهداف متخاصم هوایی را در بردی مناسب مورد اصابت قرار دهند و به این ترتیب توان پدافندی شناورها در عرصه دریایی بیش از پیش خواهد شد، چرا که با بهکارگیری سامانههای عمودپرتاب امکان استفاده همزمان از چندین موشک به دلیل فضای کمتری که اشغال میکنند، وجود دارد.
با توجه به گسترش تهدیدات دریاپایه در نبردهای آینده، تقویت این حوزه چه در ارتش و چه در سپاه از سالهای قبل در دستور کار نیروهای مسلح قرار گرفته و احتمالا بزودی این موشکهای عمودپرتاب بر شناورهای بزرگ نیروی دریایی ارتش نیز نصب خواهد شد.
در کنار این، ورود انبوه هواپیماهای بدون سرنشین در سازمان رزم دریایی کشور نیز موجب شده هم در ارتش و هم در سپاه، تمرکز بر طراحی و ساخت ناوهای پهپادبر مورد توجه قرار بگیرد.
این پهپادها از انواع شناسایی تا رزمی و انتحاری هستند که تعداد زیادی از آنها روی شناورهای جدید حمل شده و از فواصل بسیار دورتر از مرزهای ایران میتوان از آنها علیه اهدف متخاصم استفاده کرد.
ارسال به دوستان
«شکوفا» به کمک شرکتهای دانشبنیان آمد
فاطمه قرباننیا: اقتصاد، تولید و اشتغالزایی از مهمترین مولفههایی هستند که رهبر حکیم انقلاب اسلامی برای نامگذاری سالهای ۲ دهه اخیر به آن توجه و تاکید داشتهاند. شرکتهای دانشبنیان یکی از همان مولفههایی است که سال گذشته درباره آن بسیار شنیدیم و شاهد تحولاتی در این حوزه بودیم. حمایت از شرکتهای دانشبنیان یکی از عوامل مهم حرکت به سوی رشد و پیشرفت اقتصادی است.
بسیاری از جوانان در این شرکتها، دانش و مهارت خود را در اختیار تولید و پیشرفت کشور قرار دادهاند اما مهمترین مشکلی که اکثر کسبوکارهای کوچک و بزرگ با آن مواجهند، نداشتن یک حامی مالی قرص و محکم برای سرمایهگذاری پروژهها و ایدههای آنان است. این موضوع به حدی مهم و حیاتی است که گروه اقتصادی شبکه یک سیما دست به کار شده و برای جذب سرمایههای این ایدهها مسابقهای طراحی کرده است. «شکوفا» نام جدیدترین برنامه اقتصادی تلویزیون است؛ با مشارکت صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری که مبتنی بر جذب سرمایه و تامین مالی شرکتهای فناور، خلاق و دانشبنیان طراحی شده است.
جمعآوری سرمایههای خرد و کلان، بیمه اصل سرمایه مردم و اصل امانتداری، سریعترین روش دریافت سرمایه بدون ضمانت و نمایش تولیدات و توانمندی شرکتها و کسب و کارها ویژگیهایی است که برای این مسابقه تلویزیونی تعریف کردهاند. هر چند حضور در این مسابقه رایگان است اما رقابت سنگینی که میان شرکتکنندگان وجود دارد، سطح علمی مسابقه را بالا برده است. داوران حاضر در این مسابقه از متخصصترین و بهترین کارشناسان حوزه تخصصی خود هستند که با دقت، انصاف و برآورد جمعی، بهترین شرکت را انتخاب میکنند.
نحوه برگزاری مسابقه به این شرح است که در هر قسمت ۳ شرکتکننده به ارائه محصول و ایده خود میپردازند و در نهایت یک شرکت به عنوان برگزیده انتخاب شده و برای تامین مالی جمعی به فرابورس معرفی میشود. شرکتهای تخصصی در حوزههای سلامت، تجهیزات پزشکی، دارو، کشاورزی، آب و فاضلاب و الکترونیک وارد این رقابت تلویزیونی شدهاند. سقف تامین مالی برای هر شرکت تا مبلغ 15 میلیارد تومان است که در پایان این تلنتشو، 400 میلیارد تومان صرف سرمایهگذاری در این شرکتهای دانشبنیان خواهد شد. اصل آورده سرمایهگذاران در طرحهای حاضر در این مسابقه، توسط صندوق نوآوری و شکوفایی تضمین میشود.
اینکه یک شرکت در میان ۳ رقیبی که در هر قسمت وجود دارد، به عنوان برنده معرفی میشود، موید باخت ۲ شرکت دیگر نیست. حضور در این مسابقه 2 فایده برای دیگر شرکتکنندگان نیز دارد. فایده اول آشنایی مخاطبان برنامه با ایده و محصول هر شرکت است. دومین مزیت شرکت در این مسابقه دیده شدن این محصولات توسط اسپانسرها و دیگر حامیان مالی است که خارج از این برنامه به دنبال سرمایهگذاری در کسبوکارهای سودمند و پربازده هستند.
اما موضوع قابل توجه در این مسابقه، بحثهای تخصصی و علمی راجع به تولیدات شرکتها است که بسیاری از مخاطبان با این تخصصها آشنایی ندارند و باعث ابهام بینندگان میشود. این موضوع توسط مجری این برنامه تا حدی مرتفع شده است.
امین زندگانی یکی از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون اجرای برنامه را برعهده دارد. وظیفه او به عنوان مجری، بیان دقیق و قابل فهم ایدههای مطرح شده برای مخاطبان است به طوری که ابهام و سوالی برای مخاطب باقی نماند و به طور دقیق با محصولات معرفیشده آشنا شود.
یکی از رسالتهای مهم صداوسیما روایت پیشرفت و توسعه در تمام حوزههای صنعت و فناوری است. «شکوفا» علاوه بر اینکه امکان معرفی رایگان محصولات شرکتهای دانشبنیان را در اختیار آنها میگذارد، سیر پیشرفت و رشد صنعت و محصولات علم و فناوری را نیز روایت میکند. در شرایطی که بسیاری از دشمنان و بدخواهان در حال بمباران شدید رسانهای هستند و ایران را کشوری عقبمانده معرفی میکنند، برنامههایی همچون «شکوفا» این امید و نوید را به مردم میدهد که برخلاف سیاهنماییها به سمت رشد و توسعه حرکت میکنیم. به عبارتی میتوان گفت این برنامه با یک تیر چند نشان میزند.
مورد دیگری که این برنامه را حائز اهمیت کرده است، آشنایی مردم با راههای جدید و مختلف سرمایهگذاری است. ضمن اینکه سرمایهگذاری در این شرکتها به رشد و پیشرفت شرکتهای دانشبنیان کمک میکند و میتواند مانع سرمایهگذاری در بازارهای تورمزا و غیرسودده باشد. اقتصاد یکی از مهمترین شاخصههای رشد و رفاه یک جامعه است. با پیشرفت و توسعه صنعت در تمام حوزهها، علاوه بر اینکه بسیاری از افراد جویای کار صاحب شغل میشوند و آمار بیکاری کاهش پیدا میکند، در حوزه عمومی صنعت در سطح جهانی هم حرفی برای گفتن خواهیم داشت. تامین مالی این شرکتهای دانشبنیان مبحث مهمی است که باید بیش از گذشته برای رشد آن تلاش کنیم. با ساخت برنامههایی همچون «شکوفا» به شکوفایی تخصص و ایدههای علمی موجود در جامعه کمک شایانی میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|