|
با موافقت رهبر انقلاب انجام شد
عفو یا تخفیف مجازات بیش از ۲ هزار نفر از محکومان
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به مناسبت سال نو و عید سعید فطر با عفو یا تخفیف مجازات بیش از ۲ هزار نفر از محکومان محاکم موافقت کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، به مناسبت سال نو و عید سعید فطر، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با درخواست رئیس قوهقضائیه برای عفو، تخفیف و تبدیل مجازات بیش از ۲ هزار نفر از محکومان محاکم موافقت کردند.
حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوهقضائیه در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی خواستار عفو، تخفیف و تبدیل مجازات ۲ هزار و 127 نفر از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان تعزیرات حکومتی و سازمان قضایی نیروهای مسلح شده بود.
ارسال به دوستان
پیکر پاک سردار شهید زاهدی در جوار مزار شهیدان مصطفی ردانیپورو حاجحسین خرازی در گلستان شهدای اصفهان آرام گرفت
در جوار یاران
گروه سیاسی: پس از حضور گسترده و بیسابقه مردم تهران در مراسم تشییع باشکوه شهدای حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری کشورمان در دمشق، پیکرهای پاک 7 شهید با حضور گسترده مردم در شهرستانهای محل سکونت آنان تشییع و به خاک سپرده شد.
به گزارش «وطن امروز»، دیروز در اصفهان مردم این شهر حضور چشمگیری در مراسم تشییع و تدفین پیکر پاک شهید محمدرضا زاهدی داشتند. آفتاب تازه طلوع کرده بود که خیابانهای اصفهان جمعیتی عظیم به خود دید؛ جمعیتی که برای بدرقه عزیز تازه از دست داده خود به میدان آمده بودند و این روز، روز موعود بود. مردم دوشادوش یکدیگر راه میرفتند؛ پیر و جوان و زن و مرد با هر نگاه و سلیقهای با بر تن کردن رخت عزا درکنار یکدیگر برای بدرقه آمده بودند.
چشمها پر از اشک و دلها مملو از غم، از گوشه و کنار ایران آمدند تا نشان دهند هستند در کنار شهدا، بویژه شهدایی که جان خود را برای مسلمانان جهان تقدیم میکنند.
به گزارش تسنیم، در این روز مردم اصفهان سنگ تمام گذاشتند و جوشش آنها در خیابانهای اصفهان تاریخی شد؛ جمعیتی عظیم که شاید یکی از کمنظیرترین حضورها در خیابانهای اصفهان به شمار رود.
مردم حاضر شدند تا به جهان بگویند پیرو راه شهدا هستیم و قدر این از جان گذشتنها را میدانیم و اگر سردار سلیمانیها و سردار زاهدیها رفتند ما هرکدام سردار زاهدی و سردار سلیمانی هستیم و راه آنها با قوت بیشتری در پیش گرفته خواهد شد. پس از ساعتها تشییع پیکر این شهید توسط مردم شهیدپرور و مجاهد اصفهان در نهایت پیکر این شهید والامقام در جوار مزار شهید مصطفی ردانیپور و شهید حاج حسین خرازی در گلستان شهدای اصفهان آرام گرفت.
ارسال به دوستان
حمله مقاومت عراق به پالایشگاههای رژیم صهیونیستی
حیفا در آتش
مقاومت اسلامی عراق طی بیانیهای اعلام کرد بامداد روز شنبه پالایشگاههای نفت در بندر اشغالی حیفا را با پهپاد هدف قرار داده است. این دومین حمله مقاومت عراق به این بندر طی یک هفته اخیر است. مقاومت اسلامی عراق هفته گذشته فرودگاه بینالمللی حیفا را هدف قرار داده بود. در بیانیه مقاومت عراق آمده است: ما بر تداوم حمله به مراکز و مواضع دشمنان در راستای تکمیل مرحله دوم عملیات مقابله با اشغالگران و کمک به برادرانمان در غزه در پاسخ به جنایتهای صهیونیستها در حق غیرنظامیان فلسطین تأکید داریم. مقاومت عراق اعلام کرد هدف نظامی مهمی را نیز در جولان اشغالی سوریه هدف قرار داده است.
ارسال به دوستان
6 ماه از جنگ غزه گذشت؛ رژیم صهیونیستی برای مقابله با مقاومت راهبرد موفقی ندارد
ویتنام نتانیاهو
گروه بینالملل: رسانه آمریکایی روز جمعه به افول جایگاه رژیم صهیونیستی در خلال ۶ ماه جنگ در غزه پرداخت و نوشت: «اسرائیل در موقعیتی متفاوتی نسبت به ۶ ماه قبل قرار دارد؛ در غزه زمینگیر شده، درگیر اختلافات داخلی است، از منظر بینالمللی منزوی شده و دائما اختلافاتش با نزدیکترین متحدش (آمریکا) زیاد میشود. خطر وقوع یک جنگ منطقهای بزرگتر هم همچنان جدی است». آسوشیتدپرس همچنین با اشاره به اینکه حماس همچنان در غزه سرپاست و حملات رژیم صهیونیستی با بیش از یک میلیون آواره منجر به نابودی آن نشده، گزارش داد: «با این همه، اسرائیل هنوز چشماندازی از فردای جنگ اراده نکرده که مورد قبول شرکایش واقع شود و مذاکرات آتشبس نیز به بنبست خورده است». در این گزارش با اشاره به تلاشهای رژیم صهیونیستی و حامیانش برای طراحی حملهای زمینی به شهر رفح آمده است: «حتی اگر اسرائیل به رفح حمله کند، هیچ تضمینی برای پیروزی در درازمدت وجود ندارد». به گزارش این خبرگزاری آمریکایی اگرچه حماس بر اثر حملات صهیونیستها آسیبهایی دیده اما نیروهای این جنبش مقاومت منطقه توانستهاند در مناطقی که رژیم صهیونیستی تخلیه کرده، تجدید قوا کنند. علاوه بر اینها، این رژیم در جبهه شمالی نیز با حزبالله لبنان درگیر است و تنش با ایران هم افزایش مییابد؛ بویژه با حمله اخیر این رژیم به کنسولگری ایران در دمشق که به قتل ۷ ایرانی منجر شد.
از سویی سایت فارن افرز نیز در گزارشی به قلم «دانیل بایمن» به توصیف 6 ماه جنگ غزه و عملیات توفان الاقصی پرداخته است و به این موضوع اشاره میکند که «اسرائیل در این جنگ یک راهبرد مناسب نداشته» و هنوز یک استراتژی قابل اجرا برای جنگ در غزه ندارد.
6 ماه قبل بود که حماس و جهاد اسلامی یک عملیات بزرگ علیه اسرائیل با نام «توفان الاقصی» انجام دادند که بسیاری از راهبردهای اسرائیل را تغییر داد. این عملیات نقطه عطفی در تحولات منطقه شد. در همین رابطه ماهنامه فارن افرز در گزارشی به قلم دانیل بایمن به نقاط ضعف اسرائیل بعد از عملیات توفان الاقصی پرداخته است.
بایمن مینویسد بعد از 7 اکتبر بود که نتانیاهو قسم خورد تمام رهبران حماس را نابود و غزه را برای همیشه به یک مکان امن برای صهیونیستها مبدل کند و دیگر هیچ خطری از این باریکه متوجه اسرائیلیها نخواهد شد. نخستین نقطه ضعف راهبرد اسرائیل و نتانیاهو در غزه این بود که شاید این رژیم در زمین توانست خانههای فلسطینیان را ویران کند اما هنوز نتوانسته آلترناتیوی برای حماس در غزه ایجاد کند و هیچ دولتی در این منطقه وجود ندارد و اسرائیل هم توان مدیریت این منطقه را ندارد. نویسنده آمریکایی به این موضوع اعتراف میکند که یک سال پیش اسرائیل نقشهای برای نابودی حماس کشیده بود که در آن سران حماس، تونلهای این گروه و موشکهای آن را هدف قرار میداد اما این طرح عملی نشد. با همه اینها کارزار نظامی اسرائیل در حال گسست است. این شاید درست باشد که اسرائیل توانسته بخشهایی از غزه را اشغال کند و ضرباتی به نیروهای حماس وارد کند اما کماکان از یک راهبرد منسجم پیروی نمیکند. از نظر بایمن هنوز حماس زنده است. این گروه راهبرد جدیدی برای خود پی ریخته است. به جای یک ارتش کلاسیک و منظم دست به ایجاد گروههای چند نفره در تمام نقاط غزه زده است که خود ابتکار عمل را در دست دارند و دائم از تونلها خارج شده و به نظامیان رژیم صهیونیستی ضربه وارد میکنند. بایمن معتقد است نیروهای حماس هنوز اسلحه دارند و علیه نیروهای اسرائیل مبارزه میکنند. از طرفی نویسنده سایت فارن افرز بزرگترین شکست اسرائیل را عدم موفقیت در آزادی اسرا میداند. هنوز بیش از 130 اسیر اسرائیلی در اختیار حماس و گروههای مرتبط با مقاومت است و اسرائیل بعد از 6 ماه عملیات نظامی تاکنون به آنها دست نیافته است. حتی 34 نفر از این اسرا در عملیاتهای اسرائیل علیه غزه کشته شدهاند و پیکر آنها هم در اختیار اسرائیل قرار نگرفته است. اکنون در درون اسرائیل هم اختلاف وجود دارد. در این رژیم ۲ نگاه درباره اسرای اسرائیلی وجود دارد؛ دستهای افراطی که میخواهند با مبارزه و جنگ اسرا آزاد شوند و بخش دیگر از اپوزیسیون کابینه این رژیم که میگویند باید با حماس توافق کرد و اسرا را به خانه بازگرداند.
از سوی دیگر فرسایشی شدن جنگ به سود اسرائیل نیست. تاکنون 34 هزار فلسطینی به شهادت رسیدهاند و همین موضوع باعث شده اسرائیل در یک انزوای سیاسی در جهان به سر ببرد و دادگاه لاهه هم پروندهای برای این رژیم ایجاد کرده است که باعث خدشهدار شدن آن میشود. بنابراین از طرفی جنگ ادامه دارد، از سوی دیگر دولتی جدید در غزه روی کار نیامده تا جایگزین حماس شود. همچنین آمدن تشکیلات خودگردان در غزه هم ناممکن به نظر میرسد، زیرا میزان محبوبیت حماس در بین مردم غزه نزدیک به 70 درصد است و این عدد برای تشکیلات خودگردان زیر 15 درصد برآورد میشود.
روند صلح و عادیسازی اسرائیل با رژیمهای عربی از جمله عربستان و امارات هم به خطر افتاده است. مردم این رژیمها بشدت دولتهای خود را تحت فشار قرار دادهاند و به نظر میرسد تا اتمام جنگ و بازسازی و کمکرسانی به مردم غزه هیچ آیندهای برای عادیسازی روابط وجود ندارد و روند صلح هم به زمان نتانیاهو نخواهد رسید و او قطعا بعد از جنگ از دنیای سیاست کنار میرود.
فشارهای بینالمللی تا آنجا پیش رفته که حتی اصلیترین حامی این رژیم هم در ۲۵ مارس نتوانست مانع تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شود؛ قطعنامهای که اعضای شورای امنیت در آن خواستار آتشبس فوری در نوار غزه شدند. در همین ارتباط به گزارش آسوشیتدپرس، امروز میتوان دید حمایتی که در روزهای نخست جنگ غزه از رژیم صهیونیستی وجود داشت، رفتهرفته جای خود را به درخواست برای پایان جنگ داده و مراجع قضایی بینالمللی هم به بررسی جنایات این رژیم میپردازند. در اراضی اشغالی نیز اعتراضات هفتگی علیه کابینه رژیم صهیونیستی افزایش یافته و هزاران نفر به آن پیوستهاند؛ اعتراضاتی که از نارضایتیهای ریشهدار از بنیامین نتانیاهو ناشی میشود. نتانیاهو با عوامل متعددی مانند ائتلاف با احزاب راست افراطی و پروندههای فساد، ساکنان اراضی اشغالی را ناراضیتر از قبل کرده است. از سوی دیگر، ناتوانی او در آزاد کردن اسرایی که حماس در عملیات توفان الاقصی با خود به غزه برد نیز به زمینه دیگری برای مخالفت با وی تبدیل شده است.
آسوشیتدپرس با اشاره به عدم ارائه چشماندازی مشخص برای روزهای پس از جنگ توسط رژیم صهیونیستی و با تاکید بر سرپا بودن حماس در نوار غزه، به نقل از یک تحلیلگر نوشت: «در جنگهای چریکی، پیروزی و شکست با بقا مشخص میشود. اگر حماس بتواند به عنوان یک نهاد حکمرانی بقا داشته باشد، این یک پیروزی خواهد بود».
نویسنده فارن افرز هم در رابطه با راهکارهای نتانیاهو نوشته است: اسرائیل میتوانست اجازه دهد کمکهای بسیار بیشتری به غزه سرازیر شود تا بخشی از هزینههای بشردوستانه را کاهش دهد و انتقادات بینالمللی مبنی بر مجازات غیرنظامیان را رفع کند. میتوانست آتشبسی (فراتر از 7 روز در نوامبر) را به عنوان بخشی از مبادله اسرا بپذیرد که نه تنها ممکن بود زندانیان بیشتری را آزاد کند، بلکه به این رژیم کمک کند تا حمایت بینالمللی را دوباره به دست آورد. میتوانست عملیات نظامی خود در غزه را دقیقتر و محدودتر نگه دارد و تلفات غیرنظامیان را کاهش دهد. آمریکا همچنان به دنبال دولت محبوب خود در فلسطین یعنی تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس است اما نتانیاهو به چنین دولت نزدیک به غرب هم اعتنا نمیکند. در چند روز گذشته هم رئیس دستگاه استخبارات فتح قصد وارد کردن برخی نیروهای خود را به غزه داشت که توسط حماس دستگیر شدند. این موضوع نشان میدهد نیروهای حماس زنده هستند و هر زمان میتوانند دوباره در غیاب یک دولت جدید خود را در غزه احیا کنند. بایمن در پایان مینویسد: «در حال حاضر، به نظر میرسد نتانیاهو و بایدن در تلاشند منتظر یکدیگر بمانند، به امید اینکه دیگری مقام خود را ترک کند. تصمیم دولت بایدن برای اجازه دادن به تصویب قطعنامه آتشبس در سازمان ملل نخستین گام خوب است. پیشنهاد بایدن مبنی بر اینکه کمک بیشتر ایالات متحده به اسرائیل مشروط به اصلاح مسیر در غزه خواهد بود - تهدیدی که طی تماس تلفنی پرتنش با نتانیاهو مطرح شد - نیز امیدوارکننده بود».
ارسال به دوستان
بذرپاش در دیدار نمایندگان تشکلها جنبشها و فعالان دانشجویی با رئیسجمهور تشریح کرد
برای مسکن چه کردیم؟
طرح نهضت ملی مسکن با همت دولت سیزدهم به منظور توسعه ساختوساز کشور و رفع مشکل مسکن در سال 1400 کلید زده شد. در طرح مذکور که با همکاری وزارت راه و شهرسازی و بانکهای کشور اجرا میشود ۳ طرح تسهیلاتی برای تامین و ساخت مسکن برای متقاضیان پیشبینی شده است. در طرح اول، تامین زمین و ساخت مسکن از سوی دولت انجام میشود. در طرح دوم متقاضیانی که زمین دارند تسهیلات وام ساخت مسکن دریافت خواهند کرد و در طرح سوم، تسهیلات وام کمبهره ساخت در اختیار متقاضیان در مناطق بافت فرسوده قرار میگیرد.
وزیر راه و شهرسازی از اختصاص زمین به نهضت ملی مسکن به میزان بیش از ۶ برابر مسکن مهر خبر داد و گفت: عرضه ۱۸۲ هزار خانه خالی به بازار مسکن با جمعآوری اطلاعات از جمله اقدامات انجام شده در سال ۱۴۰۲ برای حوزه مسکن بود.
مهرداد بذرپاش در دیدار نمایندگان تشکلها، جنبشها و فعالان دانشجویی با رئیسجمهور که شامگاه جمعه برگزار شد، به اقدامات این وزارتخانه برای حل مشکل مسکن و جبران عقبماندگیها در این حوزه اشاره کرد و گفت: در پروژه مسکن مهر که یکی از کلانپروژههای خوب کشور در حوزه مسکن بوده است، ۸ هزار هکتار زمین به این پروژه اختصاص یافته بود، این در حالی است که امروز در قالب نهضت ملی مسکن ۵۵ هزار هکتار در حوزه شهری و ۴۰ هزار هکتار در حوزه روستایی، زمین وارد فرآیند ساخت مسکن شده که در طول تاریخ پس از انقلاب اقدامی کمسابقه است.
* رشد 4.8 درصدی تولید مسکن در سال ۱۴۰۲
وزیر راه و شهرسازی همچنین به ۲ میلیون و ۴۹۵ هزار مسکن در حال ساخت اشاره کرد و گفت: رشد تولید مسکن از منفی ۱۵ و منفی ۱۳ در سالهای ۹۸ و ۹۹ به مثبت 4.8 در ۹ ماه اول سال ۱۴۰۲ رسید.
* راهاندازی سامانه خودنویس و حذف واسطه در قرارداد موجر و مستاجر
بذرپاش به ۴۸۸ هزار مسکن روستایی در حال ساخت، راهاندازی سامانه خودنویس برای حذف واسطه در قرارداد موجر و مستاجر، ساماندهی مشاوران املاک و همچنین عرضه ۱۸۲ هزار خانه خالی به بازار مسکن با جمعآوری اطلاعات اشاره کرد.
همچنین در ابتدای این جلسه، نمایندگان تشکلها و جنبشهای دانشجویی مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد، انجمنهای علمی دانشجویی دانشگاهها، اتحادیه انجمن دانشجویان مستقل، جنبش عدالتخواه دانشجویی، هیات مذهبی دانشجویی، بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی دانشجویان، کانونهای فرهنگی دانشگاهها، گروههای جهادی دانشجویی، نشریات دانشجویی و مسؤول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به بیان نظرات و دیدگاههای خود در زمینه مردمیسازی اقتصاد و مشارکت مردم در جهش تولید، مشکلات حاشیهنشینی و آسیبهای اجتماعی، ضرورت تخصصگرایی در نظام اجرایی کشور، بهرهگیری از دیپلماسی علمی با استفاده از ظرفیت اتحادیههای علمی - دانشجویی، ضرورت بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور، لزوم اجرای کامل سامانه جامع تجارت با هدف مقابله با قاچاق کالا، اصلاح فرآیند جذب اعضای هیات علمی، استفاده از ظرفیت هیاتهای مذهبی و دانشجویی در مردمیسازی اقتصاد و همچنین اصلاح رویکردهای فرهنگی در دانشگاهها و مدارس پرداختند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از افزایش نرخ تعرفههای پزشکی برای سال جدید گزارش میدهد
تعرفههای نامتعارف!
* رئیس سازمان نظام پزشکی در گفتوگو با «وطن امروز»: تعرفههای پزشکی سال جاری هنوز رسماً ابلاغ نشده است؛ نرخهای اعلامشده نظر انجمن پزشکان است
گروه اجتماعی: اظهارنظر اخیر انجمن پزشکان درباره تعرفههای پزشکی با نرخ بالا برای سال جاری خیلیها را شوکه کرد. این انجمن نرخ تعرفه ویزیت پزشکان عمومی برای سال ۱۴۰۳ را ۲۵۰ هزار تومان و نرخ تعرفه ویزیت پزشکان عمومی با بیش از ۱۵ سال سابقه کار را ۲۸۰ هزار تومان در نظر گرفته است. این آمار و ارقام که جمعه گذشته توسط انجمن پزشکان عمومی در قالب بیانیهای درباره نرخ تعرفه پزشکان عمومی در سال ۱۴۰۳ اعلام شد، خیلی سریع با واکنش وزارت بهداشت مواجه شد به طوری که سخنگوی وزارت بهداشت تعرفههای پزشکی منتشرشده از سوی این انجمن را غیرواقعی عنوان کرد و گفت تعرفه رسمی پزشکان بزودی از سوی این وزارتخانه اعلام میشود. به گفته پدرام پاکآیین، بیشترین افزایش تعرفه خدمات درمانی، تشخیصی و پزشکی با هدف تأمین هزینههای مراکز درمانی و ماندگاری پزشکان در بخش دولتی به میزان ۳۵ درصد در دولت سیزدهم اتفاق افتاده که اعم از هزینههای خدمات بیمارستانی و سهم پزشکان است. سهم پزشکان (شامل جزء حرفهای و حق ویزیت) هنوز از سوی دولت ابلاغ و اعلامنشده و ارقام اعلامشده در رسانهها و فضای مجازی فاقد اعتبار است، همچنین محاسبه تعرفه خدمات درمانی و تصویب آن در دولت با رویکرد تعادلی مبنی بر حمایت از سبد معیشتی مردم، تأمین حق جامعه در دسترسی آسان و ارزان به خدمات درمان و ماندگاری پزشکان در بخش دولتی انجام شده است. وزارت بهداشت در حالی تعرفههای بالای منتشرشده از سوی انجمن پزشکان عمومی را تکذیب میکند که این انجمن در بیانیه خود با انتقاد از بیتوجهی کارگزاران به قواعد تعرفهگذاری متذکر شده است: «واکاوی نحوه تعیین تعرفههای خدمات پزشکی نشان از بیتوجهی کارگزاران به قواعد تعرفهگذاری و واقعیتهای اقتصادی حوزه سلامت دارد که تابآوری اقتصادی جامعه پزشکی و موسسات درمانی از خط قرمز عبور کرده و موجب ورشکستگی، مهاجرت، اشتغالهای غیرمرتبط و به تبع آن افت کیفیت خدمات پزشکی شده است».
در بیانیه انجمن پزشکان عمومی ایران آمده است: شورای عالی نظام پزشکی کشور نرخ تمامشده برای ویزیت پزشکان عمومی را ۳۹۴ هزار تومان قیمتگذاری کرده است، همچنین نرخ تعرفه ویزیت پزشکان عمومی برای سال جاری ۲۵۰ هزار تومان و نرخ تعرفه ویزیت پزشکان عمومی با بیش از ۱۵ سال سابقه کار نیز معادل ۲۸۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.
سعید کریمی، معاون درمان وزارت بهداشت دی ۱۴۰۲ با تاکید بر لزوم تقویت بیمهها جهت پوشش تعرفهها و هزینههای درمانی مدعی شد: ما ۴۵ درصد افزایش تعرفه پزشکی را برای سال آتی مدنظر داریم اما باید منتظر برگزاری جلسات مرتبط باشیم تا عدد نهایی اعلام شود. همین اظهار نظر از سوی مقام وزارت بهداشت، دستمایهای برای بالا در نظر گرفته شدن نرخ تعرفههای پزشکی از سوی انجمن پزشکان عمومی بوده است ولی با توجه به اینکه نرخ تعرفه پزشکان از سوی دولت و وزارت بهداشت همراه با نظر دستاندرکاران نظام سلامت مشخص میشود، تعرفه پزشکان هنوز به صورت رسمی ابلاغ نشده است. در همین ارتباط رئیس سازمان نظام پزشکی در گفتوگو با «وطن امروز» اعلام کرد: 5 فروردین بر اساس خبری که وزیر بهداشت به صورت شفاهی به بنده داد، گفت تعرفههای پزشکی برای سال جدید در هیات دولت مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته و دولت نیز مصوبهای در این باره داشته است اما جزئیات آن
اعلام نشد.
دکتر محمد رئیسزاده با بیان اینکه تا امروز نرخ تعرفههای پزشکی رسما از سوی دولت و وزارت بهداشت ابلاغ نشده است، افزود: البته باید این را گفت که مصوبه کلی درباره نرخگذاری تعرفههای پزشکی در هیات دولت انجام شده است ولی جدول تعرفهها که نرخها را مشخص میکند هنوز نامعلوم و اعلام نشده است. وی در پاسخ به اینکه شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که در صورت نرخ بالای تعرفه پزشکان، مردم با افزایش هزینهها دچار مشکلات عدیدهای خواهند شد، بیان کرد: به نظر میرسد چنانچه دولت در تعیین تعرفه پزشکان جمیع جهات را در نظر گیرد و قانون و مقررات را در این زمینه بخوبی رعایت کند، بیتردید تعرفههای پزشکی به سمت تعادل سوق داده میشود. در این شرایط هم موضوع خدمات بیمه همگانی و هم سیاستهای کلی نظام سلامت مد نظر قرار میگیرد. از طرفی قیمت تمامشده، ارزش افزوده و تعرفه درمانی به درستی و با کارشناسی تعیین خواهد شد.
وی ادامه داد: معمولا هر ساله دولتها قبل از سال جدید تعرفه پزشکان را مشخص و جدول آن را برای اجرای در فروردینماه ابلاغ میکنند، برای مثال سال گذشته 6 فروردینماه و سال ماقبل آن 5 فروردین تعرفهها از سوی وزارت بهداشت به جامعه پزشکی ابلاغ شد اما در شرایطی که 18 روز از سال میگذرد، هنوز جدول تعرفههای پزشکی ابلاغ نشده و پزشکان همچنان با تعرفههای سال قبل کار میکنند. وی درباره چگونگی تعیین تعرفههای پزشکی گفت: دولت یک عدد کلی را ابلاغ و در ذیل آن جزئیات تعرفهها را در قالب جدولی که برگرفته از نظر کارشناسان نظام سلامت، شورای عالی بیمه و نهادهای ذیربط است، در نظر گرفته و اعلام میکند. حال از آنجا که هنوز هیچگونه رقمی برای تعرفه پزشکان ابلاغ نشده است، انجمن پزشکان نظر کارشناسانه خود را درباره تعرفهها اعلام کردهاند که البته این انجمن تحت نظر سازمان نظام پزشکی نیست. احکام روسای انجمنها توسط وزارت بهداشت تعریف میشود و اگر اظهار نظری درباره تعرفه پزشکی انجام شده باشد باید توسط وزارت بهداشت پاسخ داده شود. به هر حال دولت هرچه زودتر عدد تعرفه پزشکان را مصوب و ابلاغ کند، شاهد این اظهار نظرها نخواهیم بود.
بنا بر این گزارش، اواخر هر سال نهادهای صنفی پزشکان، دولت و بیمهها به موضوع تعیین نرخ تعرفههای پزشکی میپردازند. در این میان پزشکان معتقدند تعرفهها باید متناسب با رشد قیمتها و افزایش میزان هزینهها بالا رود. از طرفی، بیمهها تلاش میکنند در این مسیر بتوانند جوابگوی جامعه پزشکی باشند. از سویی مردم نیز از افزایش نامتعارف تعرفهها گلهمندند. این در حالی است که کارشناسان حوزه سلامت و اقتصاد بر این باورند تعرفههای پزشکی باید به اندازهای افزایش یابد که هم پزشکان انگیزه لازم برای ارائه خدمت مناسب به مردم را داشته باشند و هم افزایش رقم ویزیت پزشکان طوری نباشد که مردم و بیمهها تحت فشار قرار گیرند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
تصمیم سخت صهیونیستها
مهدی بختیاری: رژیم اشغالگر قدس ۷ ماه پس از آغاز جنگ غزه، چه دستاوردی داشته است، چه برنامهای دارد و وضعیتش در داخل سرزمینهای اشغالی و خارج از آن چگونه است؟
اگر جنگ ۴۸-۱۹۴۷ را کنار بگذاریم (جنگی که یک سال به صورت جسته و گریخته ادامه داشت)، جنگ اخیر غزه (توفان الاقصی) طولانیترین نبرد تاریخ منحوس رژیم صهیونیستی در این 8 دهه است.
اسرائیلی که ورود به جنگهای طولانی را خط قرمز امنیت خود میدانست، حالا مجبور شده برای به دست آوردن دستاوردی حداقلی همچنان این نبرد طولانی را ادامه دهد و حتی جبهههای جدیدتری را هم باز کند.
چرا اسرائیل حاضر شده است یکی از مهمترین اصول دکترین امنیتی خودش را زیر پا بگذارد؟
قبل از آغاز حمله زمینی گسترده به غزه در 27 اکتبر 2023/ ۵ آبان ۱۴۰۲، سران این رژیم ۳ موضوع را به عنوان اهداف اصلی خود در جنگ معرفی کردند:
1- نابودی کامل حماس 2- تغییر در ساختار حاکمیتی غزه ۳- آزادی همه اسرایشان بدون مذاکره. بعد از ۱۸۴ روز، اسرائیل به هیچ کدام از این ۳ هدف نرسیده و چشمانداز روشنی هم برای تحقق آنها وجود ندارد. اوضاع به قدری خراب است که به اعتقاد بسیاری، اگر جنگ همین الان به پایان برسد، دولت نتانیاهو سقوط خواهد کرد و این پایان عمر سیاسی او و بسیاری از اعضای کابینهاش خواهد بود (برخی این را سرنوشت محتوم نتانیاهو حتی با وجود ادامه جنگ هم میدانند).
این در حالی است که ارتش اسرائیل عمده زیرساختهای غزه را از بین برده و ۳۳ هزار نفر از ساکنان آن را که عمده آنها زنان و کودکان هستند شهید کرده است اما در میان چیز چندانی به دست نیاورده. از طرف دیگر، نتانیاهو در داخل سرزمینهای اشغالی همچنان با موج بزرگی از مخالفتهای شهروندان اشغالگر صهیونیست و چهرهها و احزاب سیاسی مواجه است.
خانوادههای اسرای اسرائیلی هر روز دست به تظاهرات میزنند و این تظاهرات با پشتوانه چند هزار نفری در تلآویو برگزار میشود و همه انتقادها هم به سمت شخص نتانیاهو (به عنوان بانی وضع موجود) است. احزاب سیاسی مترصد فرصتی برای به زیر کشیدن دولت مستقر هستند و اوضاع اقتصادی - اجتماعی - سیاسی در کنار معضل امنیتی چند ماه اخیر، بهشدت دولت نتانیاهو را تحت فشار گذاشته است.
در بیرون از سرزمینهای اشغالی و در عرصه سیاست خارجی نیز اوضاع مطلوب صهیونیستها نیست. دولت آمریکا بعد از ۳ بار وتوی قطعنامه آتشبس شورای امنیت سازمان ملل، بالاخره مجبور شد به این قطعنامه رای ممتنع بدهد تا فشار بینالمللی به صهیونیستها برای دست کشیدن از جنایاتشان در غزه بیشتر شود.
حال اینکه این فشار جهانی و مشخصاً از سوی سازمان ملل چقدر میتواند افسار سگ هار نجس منطقه را بکشد، مشخص نیست و بعید نیست آنها بیتوجه به این مساله (با قبول هزینههای سنگین آن) دست به اقدامات بعدی نظیر حمله به رفح یا لبنان هم بزنند.
جو بایدن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نمیخواهد دست به یک قمار بزند و بیش از این تحت فشار افکار عمومی قرار بگیرد.
دولت آمریکا مهمترین متحد و شریک جرم همه جنایات اسرائیل است ولی با این حال به نظر میرسد بایدن حاضر نیست بیش از این برای دولت صهیونیست که روابط مطلوبی هم با رئیسش ندارد، هزینه دهد. این اقدام آمریکا واکنشهای تند مقامات اسرائیل را هم در پی داشته است.
اوضاع در میدان نیز همانطور که در بالا اشاره شد، مطلوب صهیونیستها نیست. آنها بعد از ۶ ماه جنگ بیامان، چیزی جز انبوهی از جنایت و کشتار بیگناهان و غیرنظامیان و از بین بردن مدارس و بیمارستانها و مساجد و منازل مردم به دست نیاوردهاند.
رهبران اصلی حماس زنده هستند و ساختار نظامی این جنبش همچنان سر پاست و به نبرد ادامه میدهد.
هنوز این «محمد ضیف» و «یحیی سنوار» هستند که زمین بازی را تعیین میکنند و برای صهیونیستها شرط میگذارند.
اسرائیل نتوانسته اسرایش را بدون مذاکره آزاد کند و هر روز نیز بر فشار داخلی مبنی بر اینکه آنها باید با حماس (که شعار نابودیاش را میدهند) برای آزادی اسرا مذاکره کنند، افزوده میشود.
با این حال به نظر میرسد اسرائیل راهی جز گسترش میدان نبرد هم ندارد. آنها از یک طرف آماده حمله به رفح میشوند (که حتی آمریکا هم اعلام کرده حمله به این منطقه را عبور از خط قرمز میداند) و میدانند تبعات داخلی و خارجی این اقدام جنایتآمیز و به خطر انداختن جان 2 میلیون انسان بیگناه که در این منطقه پناه گرفتهاند، برایشان چقدر سنگین خواهد بود و از طرف دیگر با علم به اینکه حمله گسترده و زمینی به لبنان برایشان مرگبار خواهد بود، به نظر میرسد سران این رژیم نهایتاً تصمیم به اجرای این کار خواهند گرفت.
فرماندهان نظامی اسرائیل لااقل بهتر از مقامات سیاسی آن میدانند حزبالله لبنان چه توانمندی بالایی خصوصا در نبرد زمینی دارد.
حزبالله امروز با حزبالله سال 2006 که شکست سنگینی در جنگ 33 روزه به اسرائیل تحمیل کرد قابل مقایسه نیست و این را در نبردهای ادامهدار این ۶ ماه هم نشان داده است.
حزبالله هنوز وارد درگیری گسترده نشده و منتظر تصمیم مقامات اسرائیل است تا ببیند آیا صهیونیستها دست به چنین قماری خواهند زد یا خیر؟
اوضاع در عرصه سیاسی اسرائیل هم بدجور به هم ریخته است. دولت راستگرای ائتلافی با وجود تندروهای افراطی در بدترین وضعیت قرار دارد و مخالفان هم از هیچ تلاشی برای زمین زدن آنها دریغ نمیکنند و حتی جنگ هم مانع و ترمزی برای تلاش آنها نشده است.
رژیم صهیونیستی در آستانه 80 سالگی قرار دارد و این عدد برای همه صهیونیستها ترسناک است. آنها پیش از این ۲ بار در طول تاریخ دچار نفرین 80 سالگی شدهاند و این بار هم بسیاری از آنها معتقدند این نفرین عملی خواهد شد؛ خصوصا با دولتی که اکنون بر سر کار است.
ارسال به دوستان
ایران چگونه راهبردهای رژیم صهیونیستی را با شکست مواجه کرد
در مسیر پیروزی
سپاه: مجازات پشیمانکننده صهیونیستها تحقق خواهد یافت
گروه سیاسی: از جمله موضوعات داغ این روزهای فضای مجازی که حالا سرریز آن به بدنه افکار عمومی نیز رسیده، این است که در پی ترور فرماندهان و مقامات ایرانی در سالهای اخیر بویژه پس از عملیات 7 اکتبر گروههای مقاومت در سرزمینهای اشغالی، جمهوری اسلامی ایران دست به چه نوع کنش بازدارندهای زده است. این پرسش نیز از آنجا شکل گرفته که جامعه احساس میکند مساله ترورها پایان نیافته است. به نظر میرسد امروز برخلاف گذشته جامعه ایرانی احساس نیاز میکند که از نوع کنش فرماندهان نظامی در منطقه علیه رژیم صهیونیستی آگاه شود اما پیش از یافتن پاسخ برای این سوال مهم، موضوعی برجسته وجود دارد و آن اینکه آگاهی از سلسله اقدامات بازدارنده ایران علیه تحرکات تروریستی رژیم صهیونیستی از چه زمانی برای مردم کشورمان دارای اهمیت شد؟ یعنی اساسا مردم ایران از چه زمانی احساس کردند دشمنی رژیم صهیونیستی با آنها جدی است و در صورتی که اقدامی نشود، وضعیت وخیمتر خواهد شد.
* مسیر پرچالش ایران برای تثبیت حضور منطقهای
برای درک این مهم لازم است ۲ دهه به گذشته برگردیم. مهر سال 1385 بود که چند گروه مسلح عضو القاعده با یکدیگر ائتلافی تحت عنوان «قاعده الجهاد فی بلاد الرافدین» در عراق تشکیل دادند و ابوعمر البغدادی به عنوان نخستین رهبر آن منصوب شد. این ائتلاف وظیفه رهبری پروژه «دولت اسلامی» آمریکا برای تشکیل خاورمیانه جدید را پیگیری میکرد. آن روزها تحولات در لبنان متفاوت رقم میخورد و تیر 1385 جنوب لبنان صحنه درگیری شده بود؛ جنگی تمامعیار که تا مرداد ادامه داشت و به جنگ 33 روزه معروف شد. 3 سال بعد یعنی سال 88 وضع متفاوتی در ایران رقم خورد. جریانی ناکام در انتخابات، شهرها و خیابانها را عرصه آشوب قرار داد و برای نخستین بار صدای شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» در ایران شنیده شد تا اینکه به شعار اصلی فتنهگران تبدیل شد. هرچند در همان سال با حضور مردم در صحنه، فتنه پایان یافت اما خط عقبنشینی ایران در منطقه و محدود و محصور ماندن پشت مرزهای جغرافیایی به گفتمان اصلی جریانی مبدل شد که بعدها رژیم صهیونیستی آنها را سرمایه خود در ایران دانست. در آن زمان فشار بسیاری از سوی رسانهها بر نیروهای منطقهای ایران وارد میشد که چرا در منطقه حضور دارند و از گروههای مقاومت غزه حمایت میکنند. در آن سالها به شکل امروزی ایران وارد درگیری با گروهکهای تروریستی که چندصد کیلومتر با ایران فاصله دارند نشده بود، یا اگر در حال مبارزه با تروریستها بود، چندان رسانهای نمیشد. 2 سال بعد -سال 90- وضعیت سوریه متلاطم و دهها گروه تروریستی در منطقه ظاهر شدند و ایران در آن سالها در سوریه حاضر شد اما کمتر روایتی از حضور ایران در منطقه گفته میشد. آن زمان کمتر کسی مطلع بود که گسترش هماهنگیهای اطلاعاتی و همکاریهای عملیاتی میان تروریستهای منطقه قنیطره و رژیم صهیونیستی، رخنههای امنیتی در جنوب سوریه ایجاد کرده است. همان زمان روزنامه هاآرتص درباره وضعیت شکلگرفته نوشت: «اسرائیل به این گروه (جبهه النصره) که در فهرست گروههای تروریستی قرار دارد، کمک میکند و از آن کمکهای متقابل نیز دریافت میدارد. نگاهی به پایگاههای اینترنتی شورشیان سوریه برملا میسازد که جنگجویان ضد اسد در منطقه سوریِ بلندیهای جولان اطلاعات محرمانه را دائماً به اسرائیل منتقل و در مقابل، از اسرائیل کمکهای تسلیحاتی و آموزش نظامی دریافت میکنند، همچنین گفته میشود اسرائیل مجروحان شورشیان سوریه را در بیمارستانهای صحرایی خود درمان میکند. یکی از پایگاههای اینترنتی شورشیان اعلام کرد اسرائیل با کمک شورشیان ضددولتی سوریه در منطقه بلندیهای جولان متعلق به سوریه، در حال تشکیل نیرویی مشابه فالانژهای سابق لبنانی است که از متحدان اسرائیل در درون لبنان بودند... اسرائیل این گروههای شورشی را لزوما خطری برای خود تلقی نمیکند. شورشیان نیز اسرائیل را وسیلهای برای حفاظت از خود در برابر نیروهای اسد میدانند». نخستین مستشار ایرانی دی 1390 در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید؛ کمی بعد واژههایی چون «مدافعان اسد»، «حقوق بالا» و... در تداوم خط عقبنشینی ایران از منطقه داغ شد. فروردین سال 1392، ابوبکر البغدادی (جانشین ابوعمر البغدادی پس از هلاکت وی ) در پیامی صوتی اعلام کرد گروه جبهه النصره به عنوان شاخهای از دولت عراق اسلامی به این گروه پیوسته و از این پس سازمان تحت امر دولت اسلامی عراق و شام است. آن سالها چندان ابعاد مساله برای جامعه روشن نبود تا اینکه 29 دی 1393 سپاه پاسداران در اطلاعیهای از شهادت سردار محمدعلی اللهدادی در جغرافیای مقاومت اسلامی و در دفاع از حرم خبر داد. وی از نخستین فرماندهان ارشد ایرانی حاضر در سوریه بود که توسط ارتش تروریستی صهیونیستی به شهادت رسید. بالگرد رژیم صهیونیستی در حالی خودروی فرمانده ایرانی را هدف قرار داد که ارتباط این رژیم با تروریستهای سوریه کاملا آشکار شده بود. در نخستین روزها پس از این اقدام تروریستی، روزنامه صهیونیستی اورشلیم پست در تحلیل این حمله نوشت: «حزبالله و ایران بهراحتی شهادت نیروهای نظامی خود را فراموش نخواهند کرد چرا که آنها عدم مقابله به مثل را به مثابه ضعف خود در برابر دشمن در نظر خواهند گرفت». همان زمان سردار محمدعلی جعفری، فرمانده وقت کل سپاه در بیانیهای اعلام کرد:«امروز همه جوانان، در جهان اسلام جهاد مغنیهاند و همه پاسداران انقلاب اسلامی اللهدادی. این شهادتها ثابت کرد ما نباید از جهاد فاصله بگیریم؛ صهیونیستها باید منتظر صاعقههای ویرانگر باشند، آنها در گذشته ظهور خشم ما را دیدهاند». این بیانیه جزو نخستین وعدههای انتقام ایرانیها بود. یک روز پس از بیانیه سردار جعفری، ژنرال ارتش رژیم صهیونیستی نزدیک به کابینه بنیامین نتانیاهو ضمن ابراز بیاطلاعی از حضور سردار ایرانی در قنیطره سوریه گفت: «اگر ترور فرماندهان حزبالله سود خالص باشد، ترور سردار ایرانی به ضرر ماست، زیرا منجر به تنش و تحریکات بیشتر میشود و انتظار پاسخ حتمی به این حمله میرود اما کسی شکل و سطح آن را نمیداند». فشارها به حضور منطقهای ایران در آن زمان بهگونهای بود که کمتر کسی به تحولات منطقهای و رویدادهای در حال شکلگیری توجه میکرد. در منطقه رویدادهایی در جریان بود که حتی امروز نیز ابعاد مختلف آن برای بسیاری از مردم ایران مبهم و باز نشده است. هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود - انتخابهای سخت - درباره بازی واشنگتن با کارت خودساخته داعش مینویسد: «ما در جنگ عراق، سوریه و لیبی شرکت کردیم و همه چیز خوب بود اما به یکباره انقلاب سیام ژوئن در مصر علیه دولت اخوانالمسلمین روی داد و همه چیز در مدت 72 ساعت تغییر کرد. ما با اخوانالمسلمین در مصر توافق کرده بودیم دولت اسلامی (داعش) در سینا تشکیل شود. قرار بود بخشی از سینا به حماس و بخش دیگر آن به اسرائیل واگذار شود و حلایب و شلاتین به سودان ملحق شود و دولت مصر مرزها با لیبی را در منطقه السلوم باز کند. قرار بود ما در روز پنجم ماه ژوئیه سال 2013 در نشستی با دوستان اروپایی خود دولت اسلامی (داعش) را به رسمیت بشناسیم. من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی(داعش) بلافاصله پس از تشکیل آن توضیح دهم اما به یکباره همه چیز در برابر چشمان ما فرو ریخت». آبان سال 1396 بود که فرمانده نیروی قدس سپاه سردار شهید قاسم سلیمانی در پیامی محضر مقام معظم رهبری با اعلام پایان سیطره شجره خبیثه داعش، رهبری حکیمانه ایشان و پایداری ملت، دولت، ارتش و نیروهای مردمی عراق و سوریه و مجاهدان و شهدای مدافع حرم از دیگر کشورهای اسلامی را عامل پیروزی جبهه مقاومت دانست. آن روزها دیگر کسی نگران حضور ایران در منطقه نبود و در افکار عمومی حضور منطقهای ایران یک الزام محسوب میشد.
* پایان رژیم صهیونیستی؛ روند یا نقطه
حال میتوان به سوال نخست بازگشت، با علم به اینکه حضور منطقهای ایران 2 بعد اساسی را طی کرد؛ نخست اینکه حضور منطقهای خود را تثبیت و سپس در افکار عمومی ایران تحت هجمه رسانهای داخلی و خارجی، الزام حضور خود را نهادینه کرد.
یک دهه پیش که رژیم صهیونیستی اقدام به ترور مستقیم فرمانده ارشد نظامی ایرانی کرد، یک خط تحلیلی مهم پیرامون این اقدام تروریستی عنوان میشد، اینکه نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای فرافکنی بحرانهای داخلی بویژه در آستانه نزدیکشدن به انتخابات کنست این حمله را انجام داده است، همانطور که سال 2012 نیز به دلیل اهداف انتخاباتی دست به چنین اقدامی زده بود. یعنی در آن زمان رژیم صهیونیستی به دنبال این اقدام خواهان ارائه «چهرهای مقتدر و امنیتزا» از خود به یهودیان منطقه بود، لذا نخستین ارزیابیها از ترورهای هدفمند 2 دهه اخیر رژیم صهیونیستی علیه گروههای مقاومت، نشاندهنده راهبرد این رژیم برای عبور از شرایط بحران است. حال 10 سال پس از ترور سردار محمدعلی اللهدادی، هفته گذشته کنسولگری ایران در دمشق مورد حمله تروریستی رژیم صهونیستی قرار گرفت. پیش از آن نیز شاهد ترورهای مختلفی از سوی این رژیم بودیم. بر اساس گزارشها از زمان آغاز عملیات توفان الاقصی ۱۸ مستشار ایرانی توسط رژیم صهیونیستی ترور شده و به شهادت رسیدهاند.
* در یک دهه گذشته رژیم صهیونیستی در چه وضعیتی قرار داشت؟
۱- بحران داخلی اسرائیل: نخستین شرایطی که ایران توانست با حمایت از گروههای مقاومت برای رژیم صهیونیستی رقم بزند، ایجاد جنگ داخلی در رژیم صهیونیستی است؛ بحرانی که اسرائیل برای خروج از آن نیز دارای بحران است.
۲- تشکیل گروههای مقاومت در مناطق اشغالی: حملههای مسلحانه با سلاح گرم و سرد در نقاط مختلف رژیم صهیونیستی به طور فزاینده و هدفمند افزایش یافته است.
۳- ایجاد پایگاه مقاومت در نزدیکی جولان: حضور ایران در سوریه این فرصت را برای فرماندهان ایرانی ایجاد کرد تا بتواند پایگاههای استراتژیک و تاکتیکی لازم را برای مقابله با تحرکات رژیم صهیونیستی در نزدیکی جولان اشغالی ایجاد کنند. ایران از زمان حضور در سوریه به دنبال گشایش جبهه جدید و مستحکم از سوی بلندیهای جولان بوده است.
4- قرار گرفتن در جنگ: یکی از موضوعاتی که افکار عمومی از ایران مطالبه میکرد این بود که: چرا در شرایط نسلکشی مردم فلسطین، ایران در این مساله دخالت نمیکند. هرچند هیچ عقل سلیمی دعوت به جنگ نمیکند اما شهادت ۱۸ مستشار ایرانی پس از توفان الاقصی نشان میدهد ایران در وسط میدان جنگ حضور یافته و در حال دفاع از مردم فلسطین است؛ موضوعی که به نظر میرسد روشن شدن ابعاد آن حداقل یک دهه زمان لازم دارد.
در نهایت باید گفت ایران آماده یک برنامه انتقام بازدارنده علیه رژیم صهیونیستی میشود در شرایطی که برنامههای بلندمدت آن رژیم صهیونیستی را دچار انزوا و فروپاشی این رژیم را قطعی کرده است.
***
سپاه: مجازات پشیمانکننده صهیونیستها تحقق خواهد یافت
در پی حضور آگاهانه، حماسی و دشمنشکن ملت ایران در راهپیمایی روز جهانی قدس و آیینهای تشییع و خاکسپاری پیکرهای مطهر شهدای جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیام تقدیر و تشکر صادر کرد.
متن پیام به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
خدای بزرگ را خاضعانه شاکریم که ملت عظیمالشأن ایران را در آزمون بزرگ و رخداد درسآموز دیگری سرافراز و سربلند کرد و حضور بصیر، هوشمند، انقلابی و باشکوه آنان را برای فلسطین قهرمان و مردم مظلوم و مقتدر غزه، امیدآفرین و پشتوانه عزم، اراده و انگیزه مقدس و مصمم مقاومت برای ابطال رویای دشمن صهیونیست از تشدید جنایتگریهای فجیع و وحشیانه و ادامه نسلکشی، محاصره ضد بشری، گرسنگی و قحطیسازی برای پایان تابآوری و تسلیم باریکه غزه قرار داد.
بیتردید اقیانوس پرخروش و بیانتهای دهها میلیون ایرانی شرکتکننده در راهپیمایی سراسری روز جهانی قدس و تشییع باشکوه پیکرهای مطهر شهیدان راه قدس، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و سرلشکر پاسدار محمدهادی حاجرحیمی و همراهان دلیرشان که همراه با حضور شگفتانگیز مردم مسلمان و غیرمسلمان سایر کشورهای جهان در لبیک به ندای ولی امر مسلمین و رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی رقم خورد، جلوه مبارک و مقتدری از «توفان الاحرار» در تاریخ مبارزات ضد صهیونیستی ثبت کرد و با نشان دادن پیامهای معنادار و قدرتمند خود در اثبات حقانیت مقاومت فلسطین، مظلومیت مردم غزه و محکومیت جنایات قرون وسطایی رژیم خبیث و سفاک صهیونیستی را پدیدار و مساله فلسطین را همچنان مساله اول جهان اسلام و بلکه جوامع غیر اسلامی بیدارشده معرفی کرد.
به ملت قهرمان و انقلابی ایران اطمینان میدهیم فرزندان غیور و غیرتمند شما در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به فضل الهی مطالبه ملی در مجازات پشیمانکننده دشمن صهیونیست و حامیان آن از ارتکاب جنایت ناجوانمردانه تروریستی اخیر در دمشق را تحقق خواهند بخشید.
با گرامیداشت نام و یاد معمار کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار فقید روز جهانی قدس حضرت امام خمینی(ره) و تکریم مقام شامخ شهدای تاریخساز مقاومت اسلامی، متواضعانه برابر شور و شعور حماسی و بیبدیل شما ملت مومن و فهیم سر تعظیم فرود میآوریم و با قدردانی و تشکر از حضور آگاهانه و دشمنشکن در این راهپیمایی جاودانه و تشییع ماندگار در تهران ،اصفهان، قم، قزوین و بروجرد و اعلام حمایت از میراثداران شهید سلیمانی و شهید زاهدی در این نهاد انقلابی و مردمی، از درگاه خدای قادر متعال دوام توفیق امام و امت و نجات فلسطین و مردم غزه و آزادی قدس شریف با زوال رژیم جعلی و خبیث صهیونیست را طلب میکنیم.
ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز» درباره برنامه تلویزیونی «محفل» در گفتوگو با داوران و تهیهکننده برنامه
جاذبه قرآن
تجربه موفق محفل چگونه به یک کلاس رسانهای در قاب تلویزیون تبدیل شد
برنامه «محفل» در فصل اول با 90 درصد رضایت به یکی از پرمخاطبترین برنامههای مناسبتی صداوسیما بدل شد و امسال در حالی دومین فصل خود را در ماه مبارک رمضان میهمان خانهها شده که با توجه به تغییر و تحولات صورت گرفته باز هم به پرمخاطبترین برنامه در ماه مبارک رمضان بدل شده است؛ برنامهای که نشان داد در صورت داشتن محتوا و فرم درست و جذاب میتوان بدون برخورداری از چهرهها که به رویه چند سال اخیر سیما بدل شده است، به یکی از شاخصترین و صد البته جذابترین برنامههای سیما در سالی که ماه مبارک رمضان با عید نوروز تقارن پیدا کرد، تبدیل شد. در همین باره با محمدحسین هاشمیگلپایگانی، تهیهکننده و احمد ابوالقاسمی و حامد شاکرنژاد ۲ تن از داوران و کارشاسان برنامه به گفتوگو پرداختیم.
پیوند رسانه و دین به آغاز پیدایش دین بازمیگردد. از یک سو دین اساساً «پیامی» است که از جانب خداوند برای انسانها آمده است و از سوی دیگر رسانه را وسیلهای میدانند که منتقلکننده پیام است، بنابراین این دو در گذر زمان همواره در تعامل با یکدیگر بودهاند، به طوری که رسانههای مختلفی در طول تاریخ در خدمت دین قرار داشتهاند که عمدتاً شامل رسانههای سنتی نظیر منبر و ارتباطات میانفردی میشده است. علاوه بر این همواره عالمان دینی این دغدغه را داشتهاند که چگونه میتوانند پیام دین را بهتر به مخاطبان خود بگویند. آیات متعددی در قرآن کریم بر لزوم تبیین معارف اسلامی تاکید دارد. آیه ۱۰۴ سوره آلعمران میفرماید: باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند. دین مبین اسلام، آیینی «جهانی» و «جاودانه» است و آمده تا رابطه بین «خدا»، «انسان» و «جهان» را تبیین و تنظیم کند. چنین دینی برای تحقق ویژگیهایی که از «خاتمیت» آن برخاسته، ماهیتا باید تبلیغی نیز باشد و از همه ظرفیتها برای گسترش خود بهره ببرد تا مفاهیم و پیامهای آسمانی آن به همه انسانها برای همیشه و در همه جا برسد و اتمام حجت محقق شود.
ظهور وسایل ارتباطی جدید همچون مطبوعات، رادیو، تلویزیون و... چالش میان رسانه و دین را وارد مرحله جدیدی کرد که دارای ابعاد بسیار گستردهای بود. این چالش عمدتاً از آنجا ناشی میشود که رسانههای جدید به واسطه اینکه در بستر فرهنگ و تمدن غرب شکل گرفتهاند دارای اقتضائات خاصی هستند که در بعضی موارد با ماهیت دین سازگار نیست، علاوه بر این به واسطه ویژگیهای فنی امکان ارائه همه محتواهای دینی از طریق این رسانهها نیست. در این میان پیدایش انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل جمهوری اسلامی که 2 رسانه رادیو و تلویزیون را در اختیار گرفت پیوند رسانه و دین را وارد مرحله نوینی کرد، به طوری که طرح مباحث دینی را در تمام اشکال و صُور آن در این دو رسانه فراهم ساخت و در نتیجه در طول سالهای پس از انقلاب در برنامههای دینی شاهد فراز و نشیبهای فراوانی در قالبهای متفاوت بودهایم. رسانه در ترویج اندیشههای معنوی و اخلاقی، بویژه در حوزه دین، نقشی اساسی و بنیادی دارد. به نظر میرسد در میان رسانهها، تلویزیون به دلیل گستردگی مخاطبان بهترین رسانه برای تبلیغ سریع و گسترده گفتمانهای دینی به شمار میرود. مطمئن بودیم وقتی که فعالیتهای قرآنی و فعالان قرآنی در یک قالب صحیح، جذاب و متنوع ارائه شود بیننده خودش را دارد و جذاب خواهد بود. قرآن کتاب زندگی است و ماه رمضان فرصت ویژهای است تا هرچه بیشتر متن زندگی را با قرآن گره بزنیم.
سالهاست گفته میشود شوخی، خنده و شادی تضادی با اسلام و قرآن و سنت پیغمبر(ص) ندارد ولی گویا هنوز این تفکر پایگاه محکمی بین بسیاری از محافل مدیریت دینی کشور ندارد، چنانکه تهیهکننده برنامه موفق و قرآنی «محفل» میگوید یکی از چالشهای اصلیاش با مسؤولانی بوده است که خنده و شوخی در برنامه را به معنای بیاحترامی به قرآن میدانستند(!)
فصل دوم ویژه برنامه «محفل» که به حوزه قرآن کریم اختصاص دارد و از تفاوت خاصی با دیگر برنامههای مشابه برخوردار است، ماه رمضان امسال هم مانند سری اول خود موفق بوده است.
سیدمحمدحسین هاشمیگلپایگانی تهیهکننده برنامه محفل در این باره به «وطن امروز» گفت: همیشه این نگرانی درباره برنامههایی مثل «محفل» وجود دارد که در فصلهای بعد، توفیق فصل نخست را نداشته باشند. ما نیز این نگرانی را داشتیم اما به لطف خدا، کل گروه تولید تمام توانش را به کار بست و در طبق اخلاص گذاشت تا با فعالیتی چند برابر، کار به نحو شایستهای پیش رود. ما تلاش خودمان را کردیم تا نظر مخاطب تأمین شود. سوژههای این فصل از برنامه نسبت به فصل قبل از نظر فنی سوژههای قویتری بودند و خوشحالیم که مردم توانستند ارتباط بهتری با برنامه بگیرند.
وی در ادامه افزود: با مجموعهای از نهادها و سازمانها یا افراد حقیقی و حقوقی مشورتهایی شد و انتقادها و پیشنهادهایی را دریافت کردیم که بسیاری از آنها در تولید فصل دوم به ما کمک کرد. یک نقد جدی برای ما این بود که «محفل»، یک برنامه تعاملی نیست و یکطرفه است لذا امسال سعی کردیم با «مثبت محفل» که روی آنتن پخش میآید و یک قسمتی از برنامه است، این برنامه را تعاملی کنیم. مجموعهای از انتقادهای دیگر هم شده بود اما سال گذشته فرصت کمی برای تولید داشتیم ولی امسال فرصت بیشتری در اختیارمان بود و گروه تولید به اماکن مختلفی سر زد و با نهادهای مختلفی ارتباط گرفت تا سوژههای بهتری انتخاب شوند. ما اقشار مختلفی داریم و هر کدامشان جایگاه و منصبی در کشور دارند و از نگاه خودشان به این برنامه که ماهیت قرآنی دارد، نگاه میکنند و مثلاً معتقدند چنین برنامهای باید دارای فضای جدی باشد و در آن جای شادی، شوخی یا دست زدن نیست و آن را حمل بر بیاحترامی به قرآن میدانند ولی ما به این قضیه مباهات میکنیم، چرا که بخشی از مخاطبان شاید تاکنون ارتباط جدی با قرآن نداشتهاند و با فضایی که بر برنامه حاکم است، این امکان وجود دارد که با آن ارتباط بگیرند و به این واسطه قرآن را در بستر زندگیشان ببینند که در زندگی آنها تنیده شده است. وجود این نگاه موجب شده بود که برخی این فشار را روی برنامه بیاورند که تعدادی از داورها را تغییر بدهیم که خدا را شکر همان گروه داوری ثابت باقی ماند البته با یک داور مصری صحبت کرده بودیم و خودش هم قبول کرد ولی دولت مصر با حضور او مخالفت کرد و با وجود اینکه مسؤولان صداوسیما و شورای عالی قرآن حضور او را تأیید کرده بودند اما بعد از اتفاقات غزه با حضور این داور مصری در ایران موافقت نشد.
هاشمیگلپایگانی درباره شاخص شدن این برنامه بین همه کشورهای اسلامی گفت: خودمان فکر نمیکردیم یک برنامه در سال اول به عنوان پربینندهترین برنامه جهان اسلام نام بگیرد و در فضای مجازی شاهد این باشیم که مرتب درباره این مساله سخن به میان آید و کلیپهای این برنامه پربینندهترین بوده است البته اقبال صورتگرفته از این برنامه نشان از آن دارد که ما مسلمانان آنطور که باید و شاید نتوانستهایم درباره قرآن کار کنیم و برنامه بسازیم.
وی در ادامه افزود: در فصل دوم، نظرات خیلی زیاد بود و نهادهای نظارتی زیادی بودند که هر کدام سعی میکردند نظر خاص خودشان را به برنامه تحمیل کنند و ما در مقابل سعی کردیم با صحبت و گفتوگو و در قالب جلساتی که برگزار شد، با رفع دغدغههایشان این اطمینان را به آنها دهیم که نگران نباشند و این روند چالشهای جدی برای ما ایجاد کرد. در اختیار گرفتن مکان (لوکیشن ضبط) برای تولید برنامه خیلی سخت صورت گرفت و تجهیز و ساخت این مکان هم با مشکلات زیادی همراه بود. به هر حال دکور این برنامه بزرگترین دکوری است که تا به حال در تلویزیون ساخته و نصب شده است، البته مشکلات اجرایی در روند تولید بود.
وی درباره تولید فصل سوم «محفل» هم گفت: شخصا فکرهایی برای این منظور کردهام اما هنوز برنامهریزی منسجمی برای آن ندارم. ما همه تلاشمان را کردیم تا محفل ۲ یک برنامه مطلوب و خوب برای مخاطبان باشد. آنقدر شاهد تغییر و تحول در نظام تصمیمگیری کشور هستیم که معلوم نیست چه اتفاقی در آینده بیفتد، لذا از الان زود است در این مورد صحبت کنم. بیشک این برنامه بسیاری از مخاطبان خصوصا کودکان و نوجوانان را به حفظ و تلاوت قرآن علاقهمند کرد و بسیاری از جمله رئیس صداوسیما آن را نوآورانه و خلاقانه عنوان کردند.
تهیهکننده «محفل» در ادامه افزود: این برنامه برای تمام اقشاری ساخته شده است که با تنوع فکری در جامعه حضور دارند و همگی میتوانند مخاطب شبکه 3 سیما بهعنوان شبکهای برای عموم مردم باشند، همچنین سازندگان تلاش کردند دکور برنامه رنگ و بویی از جهان اسلام داشته باشد و در فصل دوم تلاش کردیم حضور بینالمللی میهمانان افزایش یابد.
یکی از مشکلات برنامههای پیش از افطار، کلیشهسازی و نداشتن خلاقیت بویژه در موضوعات مرتبط با قرآن بود اما برنامه «محفل» نشان داد میتوان محتوای غنی و ارزشمند قرآنی را در ساختاری جذاب و مخاطبپسند روی آنتن برد. همانطور که جمعی از چهرههای شاخص قرآنی در توصیف این برنامه تأکید داشتند، اختصاص لحظات منتهی به افطار به یک برنامه تلویزیونی قرآنی و شکلگیری نگاه عمیق و دغدغهمند در زمینه تولید محتوای جذاب قرآنی، نویدبخش اهتمام و توجه بیشتر به این حوزه در رسانه ملی است.
وی افزود: از ویژگیهای مدیران رسانه، جسارت است. برنامهسازی در حوزه قرآنی هم حساسیتهای زیادی دارد و کمدردسر نیست. هر کاری که میکنید ممکن است عدهای ناراحت شوند، یا هر لحظه ممکن است به وهن قرآن متهم شوید. از سوی دیگر مقدسپنداری شدید عدهای سبب میشود مخاطبان از قرآن فاصله بگیرند. واقعاً جسارت میخواست وارد این حوزه شویم ولی معمولا مدیران ما حوصله این خطرپذیری را ندارند. من خودم خیلی دوست داشتم برنامهای قرآنی بسازم و تولید «محفل» بزرگترین توفیق زندگیام بود. این توفیقی بود که نصیب ما شد. ممکن است در جاهایی هم اشتباه کرده باشیم که امیدوارم مردم به بزرگی خودشان ببخشند. حساسیت و نگرانی در زمینه تولید چنین برنامهای وجود داشت. ما با بسیاری از بزرگان قرآنی و علما دیدار و مشورت کردیم. درباره این برنامه با شورای عالی قرآن هم رایزنی داشتیم. بالاخره حوزه حساسی است و نگرانیهای زیادی داشتیم. میخواستیم محفلی گرم و صمیمی را که نور قرآن بر آن تابیده است شکل دهیم. تلاش کردیم فضای حاکم بر برنامه دوستانه و مفرح باشد. برای ما مهم بود از اقشار و سنین مختلف در برنامه حضور داشته باشند، از پیر و کودک گرفته تا زن و مرد. آیاتی که در برنامه خوانده میشود توسط روحانی حاضر در میز داوران تفسیر شود و نکات آموزنده را بگوییم. پیش از این تلویزیون عادت داشت مخاطب را پای منبر بنشاند و یک روحانی نیم ساعت حرف بزند، در حالی که نسل جدید چنین برنامههایی را نمیبیند. با آقای قاسمیان صحبت کردیم و گفتیم نکات 2 دقیقهای و طلایی را در برنامه بگویید، چون هرچه کوتاهتر باشد برای مخاطب جذابتر است و قابلیت انتشار و دیده شدن بیشتری دارد. مخاطب در 2 دقیقه میتواند نکات کاربردی و بهروز را بشنود. شوخی بین داوران و با میهمانان، موجب ایجاد فضایی گرم و صمیمی در برنامه شده است.
هاشمیگلپایگانی در ادامه گفت: یکی از سیاستهای فرمی و ساختاری ما همین فضای خودمانی بود. در جلساتی که با داوران داشتیم گفتم تعارف را کنار بگذارید، با هم صمیمی باشید، شوخی کنید، حرفهای کلیشهای و تشریفاتی را کنار بگذارید، حرفهای ساده و خودمانی بزنید و حتی در نوع پوشش هم شکل خودتان باشید. تأکید کردم نمیخواهم روی آنتن، یک عده داور عصاقورتداده داشته باشیم. در جلسات توجیهی تلاش کردیم به این فضای خودمانی و صمیمی برسیم که خوشبختانه نتیجه کار هم نشان میدهد موفق شدیم. پیش از این هرچه محفل قرآنی در تلویزیون دیدیم، قاریانی با کت و شلوار بودند. این برای مخاطب جذابیت ندارد، فضا باید به سمت عمومیتر برود، برای همین آقا حامد با لباسهای شاد و رنگی میآید و از آقای حسنین هم خواستیم لباس عربی بپوشند. این از سیاستهای ساختاری برنامه بود. در سیاستهای محتوایی برنامه به دنبال ترویج جایگاه و شأن مادر بودیم و به مساله اهمیت پیوند قرآن و عترت هم پرداختیم. اثرگذاری برنامه روی خانوادهها بسیار بالا بوده است، بویژه خانوادههایی که فرزند خردسال و نوجوان دارند. کارشناسان ما هم میگویند پیامهای زیادی برای معرفی کلاسهای قرآن دریافت میکنند که این نشان میدهد برنامه اثرگذار بوده است. فیلمهای زیادی را هم از خانوادهها دریافت میکنیم که بچههایشان در حال قرآن خواندن هستند. ما فقط شیرینی پیام الهی را به مردم یادآوری کردیم و مردم خودشان به سمت کلام الهی کشیده میشوند. نوع معرفی نخبگان قرآنی بسیار مهم است. تاکنون اینطور بوده که مثلا یکی را جلوی دوربین مینشاندند و درباره او حرف میزدند که فلان افتخارات را کسب کرده است. ما در این برنامه فرصت صحبت بیواسطه و ارتباط خودمانی نخبگان قرآنی با مخاطبان را ایجاد کردیم و آنها نخبگیشان را نشان دادند. بچهای که حافظ کل قرآن است، میگوید، میخندد، به سوالها پاسخهای هوشمندانه و دقیق میدهد، این خودش نشان میدهد نخبه است. به نظرم بهترین کاری که میتواند امت اسلامی را به هم نزدیک کند، ساخت برنامه مشترک قرآنی است و قرآن تنها چیزی است که کشورهای جهان اسلام درباره آن اختلاف نظر ندارند، پس میتوان به این ریسمان محکم الهی متوسل شد تا در پرتو کلام الهی با هم حرف بزنیم و به هم نزدیک شویم. بخشهایی از برنامه ما در یک کانال یوتیوب مصری منتشر شده بود و تا 500 هزار بازدید داشت، این از برکات قرآن برای نزدیک کردن امت اسلامی به همدیگر است.
تهیهکننده برنامه «محفل» در انتها خاطرنشان کرد: از مفهوم و محتوای قرآنی و کسی که قرآن تغییر و تأثیری جدی در زندگیاش داشته و به قرآن عمل کرده است، یا حتی قاری و حافظ قرآن در این برنامه محور قرار دادیم. ما در «محفل» به دنبال ستارهها و سوژههای ناب قرآنی هستیم و این تفاوت اصلی «محفل» و برنامههایی مثل «حسینیه معلی» است. «محفل» تلنت شو نیست و یک محفل یا بزم قرآنی است. ما سوژههایی از خارج از کشور داشتیم و لازم بود با برنامهریزی درستی سراغ آنها میرفتیم همچنین در خود ایران سوژههایی از سراسر کشور و از قشرها و سنین مختلف داشتیم از کودک تا پیر و جوان تا زن و مرد و مشاغل مختلف در برنامه حضور یافتهاند. ما از اینکه به دنبال تولید سلبریتی مذهبی درست باشیم استقبال میکنیم و بهتر است به جای محتوای زرد و افرادی که مسؤولیتی برای کارهای خود قائل نیستند از محتوای جذاب و در عین حال فاخر برای برنامهسازی استفاده کنیم و قطعا اگر این مسیر را ادامه دهیم میتوانیم بر ذائقه مخاطب هم تأثیر بگذاریم و در آینده شاهد تعامل و مخاطب بیشتر برای این دست برنامهها باشیم.
* قرآن برای همه است
احمد ابوالقاسمی، کارشناس و داور «محفل» نیز در گفتوگو با «وطن امروز» بیان کرد: چند پزشک برای من نوشته بودند قصد داشتند از ایران مهاجرت کنند و خیلی از کارهای آن را نیز انجام داده بودند ولی یک شب وقتی در بیمارستان مشغول کار بودند با شنیدن تلاوت قرآن خیلی متحول شدند. آنها نوشته بودند کمکم به تماشای محفل نشستیم و کمکم به قرآن علاقهمند شدیم. آنها بعد از شنیدن صدای قرآن گفته بودند اگر ما از ایران برویم آیا زمان مغرب که در مساجد تهران قرآن پخش میشود در آلمان هم چنین صداها و چنین روحانیتی وجود دارد؟ ما بعد از این اتفاق از مهاجرت صرفنظر کردیم.
داور برنامه «محفل» گفت: ما همیشه از سوی مردم دچار این سوال بودیم که آیا جامعه قرآنی توانایی خندیدن دارد، در حالی که یک مومن واقعی شادیاش مستدام است و لحظهای نیست و «محفل» این را نشان داد.
وی ادامه داد: زمانی که رویکرد این برنامه را دیدم احساس کردم این برنامه میتواند اتفاق جالبی را رقم بزند. در قالب متفاوت و با یک جدیت و اعتماد کامل از طرف تهیهکننده و تیم شبکه، مطمئن بودم با عزمی که در این قضیه دارند کار با استقبال مواجه میشود. این خودش نوعی شهامت همراه با رویکرد مناسب محسوب میشود. ما به عنوان جامعه قرآنی مطمئن بودیم وقتی فعالیتهای قرآنی و فعالان قرآنی در یک قالب صحیح، جذاب و متنوع ارائه شوند، بیننده خودش را دارد و جذاب خواهد بود.
ابوالقاسمی با اشاره به اصل و هدف برنامه «محفل» گفت: اصل و هدف برنامه معرفی نوع فعالیتهای قرآنی و فعالان قرآنی است. خانوادههای مذهبی میدانند حفظ قرآن چیست اما واقعا جمعیت زیادی از اقشار جامعه نمیدانند این نوع اتفاقات چطور رقم میخورد. جامعه قرآنی با هنر تلاوت آشنا بودند و خیلی از مردم ممکن است به صورت جدی تاکنون نتوانسته باشند با توجه و دقت به تلاوت گوش کنند. الان بازخوردهایی که در صفحه شخصی خودم در اینستاگرام دارم بازخوردهای عجیبی است. برای مثال فردی نوشته بود: «تاکنون در کل عمر توفیق نداشتم برای امام حسین(ع) گریه کنم اما وقتی تلاوت استاد کریم منصوری پخش و دو بیت برای امام حسین(ع) خوانده شد به اندازه کل سالهایی که گریه نکرده بودم اشک ریختم». یا کسی نوشته بود با دین و قرآن به صورت قطعی خداحافظی کرده بودم ولی در حال حاضر 3 الی 4 روز است که حالم خوب است.
ابوالقاسمی با بیان اینکه مخاطب برنامه را قشر عام جامعه تشکیل میدهد تا صرفا جامعه قرآنی گفت: این برنامه تشکیل شد تا فعالیتهای قرآنی را از اختصاصی بودن خارج کند و امیدواریم به این هدف که فعالیتهای قرآنی را اشاعه دهد نزدیک شده باشد.
وی ادامه داد: همیشه یکی از معترضان جداسازی شبکههای اختصاصی از این نوع بودم. قرآن برای همه است. شبکه تخصصی ورزش خوب است که داشته باشیم یا شبکه تخصصی سلامت خوب است داشته باشیم ولی قرآن خیر. میتوانیم شبکه تخصصی قرآن هم داشته باشیم به شرطی که شبکههای دیگر از وظیفه برنامهسازی قرآنی خود غافل نباشند که در برنامه «محفل» این اتفاق افتاد. در چند سال گذشته هم شبکه یک برنامه «ترنم» را ساخت که خیلی مورد استقبال قرار گرفت و امسال شبکه 3 این کار را انجام داد. این نشان میدهد ورزشکار ما که مخاطب شبکه تخصصی ورزش است هم نیازمند نکات قرآنی و معنوی خواهد بود.
داور برنامه قرآنی «محفل» در انتها در پاسخی به این پرسش که آیا از جانب جامعه قرآنی با چنین برنامههایی با این سبک و سیاق مخالفت میشود یا نه، گفت: من مخالفت جدی ندیدم، تنها واکنشهایی خیلی اندک را مشاهده کردم که با توضیح به آنها برخی ابهامات برطرف شد. 90 درصد جامعه قرآنی به عنوان کسی که تماس داشتم از پخش و برپایی چنین برنامهای راضی و با آن موافق بودند، بعضیها هم که مخالفت کردند بعضاً از بیاطلاعی بوده است. زمانی که موردی تک تک توضیح دادم توجیه شدند. تنها ۴ - ۳ مورد خوششان نیامد. به معنای واقعی کلمه منصفانه نگاه میکنم، چرا که من اگر به عنوان کارشناس غیرمنصفانه درباره مسائل قرآنی صحبت کنم کسی اعتماد نخواهد کرد. بنده با بزرگان قرآنی که تماس داشتم اکثراً نظرشان جلب شده و عالی بودن برنامه را متذکر شدند.
* رسالت قرآنی
«حامد شاکرنژاد» از قاریان صاحبنام ایران که در مسابقات بینالمللی همیشه رتبهدار بوده است و او را همیشه با تیپ متفاوت شناختهایم، معتقد است یک قاری و اهل قرآن باید ظاهری متفاوت داشته باشد. شاکرنژاد به عنوان یکی از داوران در برنامه «محفل» حضور دارد.
وی با اشاره به مسؤولیت حضور در این برنامه به «وطن امروز» گفت: زمانی که برای میزبانی این برنامه با من تماس گرفته شد، در یک دوراهی بزرگی قرار گرفتم، از یک سمت به عنوان یک قاری این رسالت را میدیدم که برای قرآن در بعد رسانه کاری کنم، از طرفی هم نمیدانستم این برنامه ظریفتی را که میخواهم دارد یا خیر. بعد از اینکه جلساتی با تیم کارگردانی و محتوایی این برنامه داشتم مجاب شدم در راستای همان رسالتی که عرض کردم در این برنامه حضور داشته باشم. خودم را در برابر کسی که در این صحنه حضور پیدا میکند، مسؤول میبینم و دلم میخواهد بعد از این برنامه در این عرصه چند سکو بالاتر قرار بگیرند؛ بعضا میهمانی داشتهایم که از صوت و لحنش متحیر شدهام و اما میهمانی نیز داشتهایم باید بیشتر تمرین کند؛ قاعدتا باید برای میهمان دسته دوم نکات بیشتری را گوشزد کنم.
وی همچنین درباره میهمانهای برنامه و ویژگیهای خاص آنها نیز افزود: تمام میهمانانی که در این برنامه حضور دارند برایم دوستداشتنی هستند اما چند میهمان بعد از اینکه برنامهشان تمام شد دلم میخواست چند لحظهای تنها باشم، آن هم میهمانانی بودند که طی یک اتفاق مسلمان شده بودند و خب برایم از این جهت که به عنوان کسی که در خانواده مسلمان به دنیا آمده و کسی که به دنبال دین رفته است متحیرکننده بوده است. برنامه محفل آنچه که ما میخواستیم و در دلمان بود را به منصه ظهور رساند. چیزی که همیشه آرزویش را داشتیم که برنامههای قرآنی خوب داشته باشیم. هنر مربی خوب این است که از بازیگرانش بازی بگیرد و عوامل محفل کمک کردند ما اجرای بهتری داشته باشیم و به این سبب رسانه را هم بهتر شناختیم.
قاری بینالمللی پیرامون مخاطبان و نحوه برقراری ارتباط با قشر نوجوان در این برنامه نیز گفت: در کل ۳۵ سال قرآن خواندن و حضور در محافل داخلی برای نخستین بار ارتباطگیری نوجوانان برایم کاملا متفاوت با قبل بود. این امر اصلا قابل مقایسه نبود. مردم عادی سراغ ما میآیند و به همین دلیل ما هم به آرزوی خود رسیدیم که توانستیم با بینندگان ارتباط خوبی برقرار کنیم. در دیدار با سران نظام نیز که حضور پیدا کردم آنجا هم تعریف و تمجید مسؤولان از این برنامه را شنیدم.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
یادداشت روز
محفل نوآورانه
حجتالاسلام میثم حسنیسعدی*: در نقطه شروع نوشتار اگر بخواهیم از ویژگیهای برنامه «محفل» که منجر به پربازدید شدن آن شد بگوییم، باید این نکته را طرح کنیم که همواره در برنامههای تلویزیونی و فعالیتهای رسانهای اگر 2 عنصر محتوا و فرم را به صورت جذاب به مخاطب ارائه دهیم، آن برنامه مورد اقبال قرار گرفته و موفق نامیده میشود، فارغ از اینکه فرم و محتوا درست یا غلط باشد؛ این یک بحث است و اینکه مخاطب ببیند و بپسندد یک بحث دیگر. پیرامون برنامه «محفل» درباره محتوا، به لحاظ قرآنی بودن هیچ تردیدی نداریم اما درباره فرم باید گفت تا الان و پیش از برنامه «محفل» فرمهایی که از برنامههای قرآنی سراغ داشتیم و دیده بودیم - که عمده آنها در شبکه قرآن بوده - از جمله نشستهای قرآنی، میزگردها و تلاوتها، دارای جذابیت کمتری بوده است. آنقدر که خاطر من یاری میکند، آخرین برنامهای که به لحاظ فرمی دارای جذابیت بود، برنامه «اسرا» بود که به دلیل ارائه قرآن در بستر مسابقه، مخاطبان زیادی را توانست جذب کند اما پس از پخش چند سری و عادی شدن در منظر مخاطبان نیاز داشتیم فرم جدیدی را به یک معنا ابداع کنیم و در واقع یک برنامه در حوزه استعدادیابی با موضوع قرآن تولید کنیم. البته شروع برنامه خارج از سازمان صداوسیما و «بنیاد نهضت» زیرمجموعه سازمان تبلیغات انجام شد، بنابراین در برنامه قرآنی یک فرم جدید تجربه شد که تقریبا شبیه برنامههای استعدادیابی بود که در کشورهای مختلف پخش میشود، منتها چون در حوزه قرآن تاکنون انجام نشده بود، برنامه جذاب شد. البته عناصری امسال به برنامه محفل اضافه و باعث شد از جذابیتهای برنامه نه تنها کاسته نشود، بلکه به آن اضافه هم شود اما در واقع ریختن محتوا در یک فرم جدید و عجیب که تاکنون دیده نشده، مهمترین دلیل برای جذابیت برنامه بوده است. مساله بعدی که منجر به دیده شدن برنامه «محفل» شده، ترکیب خوب داوران است. در این خصوص من فکر میکنم داوران کاملا هوشمندانه انتخاب شدهاند؛ یک قاری جوان و یک قاری پیشکسوت که در کنارشان یک روحانی قرار گرفته است که نقش کارشناس مذهبی را دارد که مسلط به مفاهیم قرآنی و نهجالبلاغه و از طرفی، یک روحانی به روز است که در میان جوانان و مردم هست و با ادبیاتشان آشناست. در کنار اینها 2 میهمان غیر ایرانی از 2 کشوری حضور دارند که در سالهای اخیر روابط خاصی با آنها داشتهایم و در سالیان گذشته ما از آنها دفاع کردیم؛ یکی از عراق و دیگری از سوریه. به هر حال عراق از لحاظ فرهنگی به ما نزدیکتر است که نمود آن را در برنامه و مراودات این کارشناس با داوران ایرانی شاهد هستیم و کارشناس سوری نیز از اهل سنت است که عاشق اهل بیت است و این نقطه مشترک ما با کارشناس اهل سنت است. از طرفی به دلیل وجود اهل سنت در کشور، حضور او باعث جذب آنها میشود، لذا در مجموع در برنامه «محفل» از طیفهای مختلف نماینده حضور دارد و وقتی مخاطبی میبیند نماینده او در یک برنامه حاضر است، به خودی خود جذب آن برنامه میشود.
مساله دیگری که باعث شده «محفل» مورد استقبال قرار بگیرد و تحولآفرین شود، اهتمام به تولید آن در چند فصل است. در سند تحول سازمان صداوسیما که در دوره آقای جبلی نگاشته شد، موضوع و موردی با عنوان فصلدومسازی برنامهها قرار داده شده است، یعنی تعمدی در سازمان است که برنامهها فصل دوم داشته باشند و این از جهتی خوب است که بینندهای که جذب سری اول شود، میتواند منتظر فصل دوم هم باشد اما این موضوع آسیبی هم دارد که اگر برنامه ارتقا نیابد، برای مخاطب عادی و تکراری میشود و اگر قرار باشد سری سومی ساخته شود، دیگر مخاطب آن را دنبال نمیکند. به نظر میرسد از سال گذشته تاکنون این برنامه چندین جلسه نقد و بررسی داشته است و خب! اینطور که من میبینم به نظر میرسد از بعضی نقطهنظرات کارشناسان و متخصصان استفاده شده است و تغییراتی به نسبت فصل اول داشته است. بر این اساس اگر تهیهکننده برنامه و عوامل مراقبت نکنند و برای سری سوم برنامه را ارتقا ندهند و نقاط ضعف را بر طرف نکنند، خوف این هست که مورد اقبال واقع نشود اما در این سری، تغییرات شکل گرفته به نسبت سری اول در تعامل کارشناسان با میهمانها و تعامل کارشناسان و مجری با حضار به نوعی باعث شده برنامه ارتقا یابد و قطعا آمار مخاطبان در انتهای پخش برنامه منتشر خواهد شد و از هم اکنون نیز قابل پیشبینی است مخاطبان برنامه به نسبت سری اول افزایش داشته است.
در انتها نیز اگر بخواهم نکاتی را برای ارتقای برنامه بگویم ذکر این مسائل واجب است که به رغم اینکه برنامه نسبت به سری اول ارتقا یافته 2 نکته است میتوان آن را در سری سوم اصلاح کرد. یک نکته بحث شوخی شکل گرفته توسط کارشناسان برنامه است که به نظرم شوخیها از حدی که اسلام گفته، فراتر رفته و بعضا باعث ناراحتی در چهره کارشناس مقابل شده است.
درست است که این شوخیها در کوتاهمدت باعث جذب مخاطب است اما بحث احترام و حد و حدودی که قرآن متذکر شده باید بیشتر رعایت شود. نکته دوم توجه بیشتر به بحث قرائت و آوردن قاریان بیشتر است. قرآن موضوع اصلی برنامه «محفل» است و باید غلبه قرآن و بحث تلاوت و حفظ، محور اصلی برنامه باشد. نکته پیشنهادی در دعوت از میهمانها هم اینکه با یک هوشمندی از قاریان اهل سنت ایرانی که کم هم نیستند استفاده شود تا در برنامه دیده شوند. به هر حال ما از اهل سنتی که اهل بیتی هستند و شهید دادند کم نداشتهایم و امیدوارم از این دوستان هم در برنامه استفاده کنند.
استاد دانشکده دین و رسانه دانشگاه صداوسیما *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|