|
اخبار
«لاکپشت و خرگوش» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
نمایش «لاکپشت و خرگوش» به سفارش مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر اساس داستانی از قصههای کهن (داستان لاکپشت و خرگوش) تولید شد.
منوچهر اکبرلو نویسندگی و سعید صادقی کارگردانی این نمایش را بر عهده داشتند. همچنین دیگر عوامل نمایش «لاکپشت و خرگوش» عبارتند از: بازیگر، عروسکگردان و طراح صحنه: مریم اکبری، تنظیم و انتخاب موسیقی: فرید نوایی، ساخت دکور: علیرضا حسینپور، دستیار کارگردان: پارمیدا عزیزینژاد، منشی صحنه: پارمیس عزیزینژاد و روابط عمومی: مینا بهرامیتبار.
نمایش «لاکپشت و خرگوش» برگرفته از داستان نمادین لاکپشت و خرگوش است که به عنوان نماد آهسته و پیوسته رفتن در جامعه مورد توجه است اما در این نمایش در کنار استفاده از این نمادها، مراحل دیگری هم وجود دارد که در پایان مشارکت و همکاری دستهجمعی به کودکان آموزش داده میشود.
***
آغاز اکران آنلاین انیمیشن «مسافری از گانورا»
«مسافری از گانورا» که محصول مرکز انیمیشن سوره است، توسط پخش بهمن سبز در دیماه ۱۴۰۲ اکران سینمایی شد و در مدت ۳ ماه اکران توانست با جذب بیش از ۴۲۰ هزار مخاطب به فروش ۱۴ میلیارد تومانی دست یابد. اکران آنلاین این انیمیشن سینمایی از امروز سهشنبه ۲۲ خردادماه ساعت ۲۰ آغاز میشود. پس از آن این فیلم برای اولین بار در برنامه کاربردی «شاد» نیز اکران آنلاین خواهد شد. اپلیکیشن «شاد» با حضور بیش از ۹۰ درصد کادر مدارس و ۸۶ درصد دانشآموزان سراسر کشور، بیش از ۲۲ میلیون کاربر یکتا دارد.
«مسافری از گانورا» داستان یک موجود فضایی است که به زمین سفر میکند و با کمک پسری معلول و دوستانش به جستوجوی فرمانروای گمشده سیاره گانورا میپردازد تا صلح را به سرزمینش بازگرداند.
***
مدیران کل ادوار مرکز هنرهای نمایشی دور یک میز جمع شدند
جلسه هماندیشی با مدیران کل ادوار هنرهای نمایشی به منظور بررسی رهیافتهای جدید و همفکری درباره مسائل و چالشهای حوزههای مختلف هنرهای نمایشی، به میزبانی اداره کل هنرهای نمایشی تشکیل شد.
در این جلسه محمود سالاری، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور هنری، طاها عبدخدایی، علی منتظری، مهدی مسعودشاهی، حسین سلیمی، خسرو نشان، حسین پارسایی، حسین مسافرآستانه، قادر آشنا، حسین طاهری، مهدی شفیعی، شهرام کرمی و کاظم نظری حضور داشتند. این جلسه با ارائه پیشنهادها، بررسی چالشها و مسائل پیش رو، چشمانداز آینده و تاکید بر لزوم تشکیل سازمان تئاتر کشور به پایان رسید و مقرر شد پس از جمعبندی، مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گیرد.
***
شرایط «محمدعلی بهمنی» پایدار شده است
سمانه نایینی شاعر و نویسنده درباره آخرین وضعیت محمدعلی بهمنی، شاعر پیشکسوت گفت: ایشان شب گذشته سیتیآنژیو شد و بامداد (حدود ساعت ۱ و ۲) بر اساس نتیجه سیتیآنژیو، خونریزی مغزی گسترش پیدا نکرده است ولی ۴۸ ساعت آتی خیلی مهم است که مشخص شود جراحی شود یا فرآیند درمان دیگری پیش بگیرند. او درباره وضعیت کلی جسمانی و تکلم بهمنی نیز گفت: فعلا وضعیت پایدار است اما تا ۴۸ ساعت آینده دکتر اظهارنظر میکند. آقای بهمنی فعلا اجازه صحبت ندارد، اجزای مرتبط با تکلم کار میکند اما شرایطش، شرایط تکلم نیست.
***
«سیرک» راهی جشنواره فیلم کوتاه تهران میشود
فیلم کوتاه «سیرک» به کارگردانی محمدرضا خدابخش و نویسندگی حسین جمشیدی تهیهشده در موسسه - فرهنگی رسانهای قرب به مرحله تدوین رسید. تدوین این پروژه توسط یوسف بخشایش در حال انجام است. تصویربرداری این فیلم کوتاه از ششم خردادماه آغاز شد و در مدت زمان 24 ساعت و یک روز کامل به پایان مرحله فیلمبرداری رسیده است. این فیلم با نمایش نتیجه شوم خصلت طمع، تلنگری به جامعه میزند. به گفته کارگردان این فیلم کوتاه، مقصد «سیرک» حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران و سپس جشنوارههای بینالمللی است تا بتواند پیام جهانشمول خود را به اقشار مختلف جوامع ارسال کند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: یه گرگ وقتی سیر میشه دیگه به شکار فکر نمیکنه؟!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
در فاصله 7 ماه مانده به برگزاری مهمترین رویداد سینمایی کشور فراخوان فیلم فجر منتشر شد
بازگشت سیمرغ مردمی
گروه فرهنگ و هنر: در حالی که حدود 200 روز تا برگزاری چهلوسومین جشنواره فیلم فجر زمان باقی مانده است، فراخوان مهمترین هماورد سینمایی کشور از سوی سازمان سینمایی اعلام شد. در این فراخوان همانطور که پیشبینی هم میشد تغییراتی نسبت به ادوار گذشته انجام شده که مهمترین و پرچالشترین موضوع جشنواره طی چند سال گذشته سیمرغ مردمی بود که به دلیل عدم صیانت و نظارت بر آرای اخذ شده طی 3-2 دوره اخیر حذف شده بود و امسال بنا بر اعلام فراخوان پس از وقفه چند ساله مجدد شاهد اهدای این سیمرغ خواهیم بود.
اما شاید اهدای سیمرغ مردمی مهمترین تغییر امسال باشد اما قطعا همه تغییر نخواهد بود، بنابراین مروری خواهیم داشت به فراخوان اعلام شده از سوی دبیرخانه این رویداد تا با کم و کیف ضوابط و شرایط مهمترین رویداد سینمایی کشور آشنا شویم.
* اضافه شدن نشان «شهید جمهور» به جشنواره فجر
در فراخوان اعلام شده است «نشان ویژه شهید جمهور برای بهترین فیلم با نگاه به دستاوردهای انقلاب اسلامی و پیشرفتهای کشور» به جمع جوایز اضافه شده است.
* بازگشت مهمترین سیمرغ جشنواره
پس از گمانهزنیهای بسیار، فراخوان دوره چهلوسوم جشنواره رسما اعلام کرده است سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران پس از ۳ سال مجددا به جشنواره فجر بازمیگردد. حذف این سیمرغ انتقادات زیادی را به دنبال داشت اما اعلام شده بود تا زمان حل مشکلات مربوط به رایگیری و اطمینان از عادلانه و غیرقابل خدشه بودن روند آن، این سیمرغ به جشنواره اضافه نمیشود. حالا باید دید روند رایگیری بهترین فیلم از نگاه تماشاگران چگونه خواهد بود.
* تغییر مهم در بخش مستند
در ادوار قبل، فیلمهای بخش مسابقه مستند بلند از میان فیلمهای راهیافته به بخش مسابقه جشنواره سینماحقیقت انتخاب میشدند اما در این دوره اعلام شده است این شرط برداشته شده و آثاری که توسط هیات انتخاب جشنواره سینماحقیقت معرفی شوند نیز میتوانند در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند. در فراخوان آمده است که مستندهای متقاضی باید «معرفی شده توسط هیات انتخاب هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران (سینما حقیقت) باشند اما تقاضای حضور فیلمهای مستند بلند سینمایی (حداقل ۷۵ دقیقه باشد) منوط به راهیابی این آثار به بخش مسابقه جشنواره سینما حقیقت نیست».
در واقع ممکن است فیلمهایی بهرغم درخواست برای حضور در جشنواره سینماحقیقت نتوانسته باشند به هر دلیلی در بخش مسابقه این جشنواره حضور داشته باشند اما از سوی هیات انتخاب آن، به جشنواره فجر معرفی شوند.
* تغییر در بخش فیلم کوتاه داستانی
مانند بخش مستند، شرط پذیرفته شدن در بخش مسابقه جشنواره فیلمهای کوتاه تهران برای حضور در بخش فیلم کوتاه جشنواره فجر برداشته شده است.
در فراخوان جشنواره فجر ۴۳ آمده است که فیلمهای متقاضی باید «معرفی شده توسط هیات انتخاب چهلویکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کوتاه تهران باشند اما تقاضای حضور فیلمهای کوتاه داستانی منوط به راهیابی این آثار در بخش مسابقه جشنواره فیلم کوتاه تهران نیست.
* نسخه رافکات رسما پذیرفته میشود
یکی از انتقادات به جشنواره فجر که در هر دوره تکرار میشود، بازبینی نسخه ناقص فیلمها از نظر فیلمبرداری یا مراحل فنی است. این انتقادها در دوره قبل جشنواره فجر تا جایی پیش رفت که بازبینی نسخه ناقص فیلمبرداری شده بعضی آثار مانند «بیبدن»، کل این رویداد را تحتالشعاع قرار داد.
اکنون ستاد برگزاری جشنواره فجر در فراخوان دوره چهلوسوم خیال خود و سینماگران را راحت کرده و رسما اعلام کرده است نسخه رافکات که فیلمبرداری آن به اتمام رسیده باشد برای بازبینی قابل قبول است و فیلمسازان میتوانند بدون در نظر گرفتن تکمیل فرآیندهای فنی پستولید، از قبیل موسیقی، صداگذاری، جلوههای ویژه رایانهای، اصلاح رنگ و...، نسخه کامل فیلم را به دبیرخانه ارائه دهند.
با این شرایط صورتمساله یکی از مهمترین انتقادات دهههای اخیر به جشنواره فجر درباره اینکه نباید فیلمها را بدون پایان کامل مراحل فنی آنها بازبینی کند، به طور کلی حذف شده است. در عین حال، تکلیف یکی از مهمترین حواشی ادوار مختلف جشنواره نیز روشن شده است که فیلمها نمیتوانند تا روزهای منتهی به نمایش خود در جشنواره فیلمبرداری را ادامه دهند و جدول این رویداد و رایگیری بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دچار مشکل کنند.
نکته قابل تامل اینکه انتشار زودهنگام فراخوان در حالی است که با توجه به تغییرات پیش رو و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در تیرماه، این امکان وجود دارد که با تغییر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهد تغییر در سازمان سینمایی نیز باشیم. حال باید منتظر ماند و دید آیا دامنه تغییرات دولت به دبیرخانه فیلم فجر هم میرسد یا جشنواره چهلوسوم فجر با همان ترکیب دولت سیزدهم برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
به بهانه تولید قسمت 5 انیمیشن خاطرهانگیز «داستان اسباببازی»
دنیا در تسخیر انیمیشن
گروه فرهنگ و هنر: 22 نوامبر ۱۹۹۵ چیزی نزدیک به 3 دهه پیش کمپانی پیکسار نخستین محصول خود یعنی «داستان اسباببازی» را اکران کرد؛ انیمیشین سینماییای که فارغ از تمام مفاهیم و برداشتها باید آن را یک اثر هنری تمام عیار و یک پیشرفت خیرهکننده و جذاب در عالم سینما دانست؛ فیلمی که با استقبال مردم سراسر دنیا مواجه و با فروشی بیش از ۳۷۳ میلیون دلار به دومین فیلم پرفروش سال ۱۹۹۵ بدل شد. این فیلم مورد تحسین منتقدان بسیاری قرار گرفت و در سایت راتن تومیتوز امتیاز 100 را دریافت کرد.
«داستان اسباببازی» فیلمی جریانساز و ساختارشکن بود که نه تنها مسیر را برای آثار پس از خود هموار کرد، بلکه آغاز یکی از بهترین مجموعه انیمیشنهای تاریخ را هم رقم زد و جایگاه پیکسار را به عنوان یکی از قطبهای اصلی انیمیشنسازی تثبیت کرد. حالا که تاریخ اکران قسمت پنجم مشخص شده و بازار «داستان اسباببازی» داغ است، شاید بهترین زمان باشد تا نگاهی به قسمتهای پیشین بیندازیم.
فارغ از اینکه چه دیدگاهی نسبت به مجموعه «داستان اسباببازی» وجود دارد، جایگاه قسمت اول در تاریخ سینما محفوظ است؛ اثری که تماشای آن - در آن دوره - برای هر کودک یا بزرگسالی تجربهای حیرتانگیز بود و همین حالا هم ارزش دیدن دارد. در آن روزها - تا آن زمان انیمیشن سهبعدی وجود نداشت - ناگهان به جهان اسباببازیهایی قدم میگذاشتیم که وقتی صاحبشان – اندی - حاضر نیست، جان میگیرند و زنده میشوند. وودی، گاوچرانی دوستداشتنی است که پس از ورود یک اسباببازی فضایی به نام «باز لایتیر» موقعیتش به خطر میافتد اما دشمنی او با لایتیر در نهایت به دوستی ختم میشود. همهچیز در این انیمیشن، جادویی به نظر میرسید و حس و حال دیگری داشت و تجربه تماشای این فیلم در دهه ۹۰ میلادی به معنای واقعی کلمه شگفتانگیز بود. پیکسار در آن دوران، یک استودیوی انیمیشنسازی نوظهور بود که سابقه داستانگویی در قالب انیمیشن و تولید فیلمهای بلند را نداشت؛ پس اصلا چگونه توانست چنین شاهکاری خلق کند؟ پیش از آنکه پیکسار با «داستان اسباببازی» همه را شوکه کند، یک برند تکنولوژی بود که در دهه 80 میلادی برای بخش رایانه استودیوی لوکاسفیلم (خالقان «جنگ ستارگان») کار میکرد تا تصاویر گرافیکی پیچیده و ابزار مورد نیاز برای اجرای آنها را تولید کند. پیکسار سال ۱۹۸۶ از لوکاسفیلم جدا شد تا مستقل شود، آنها به دنبال سرمایهگذار بودند و در نهایت استیو جابز حاضر شد به آنها کمک مالی کند. «داستان اسباببازی» به دلیل نوآوریهای فنی چون پویانمایی سهبعدی، شوخطبعی و پیچیدگی موضوعی فیلمنامه، موسیقی و اجراهای آوازی، مورد ستایش جشنوارهها و منتقدان قرار گرفت. این فیلم توانست نامزد دریافت 3 جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه غیراقتباسی (اولین پویانمایی که نامزد دریافت این جایزه شد)، بهترین ترانه برای «من دوست تو هستم» و بهترین موسیقی فیلم شود و موفق شد جایزه اسکار دستاورد ویژه را در آن دوره دریافت کند. با موفقیتهای چشمگیر «داستان اسباببازی»، دیزنی و پیکسار قصد داشتند قسمت دوم را با بودجهای ناچیز و یک تیم کوچک بسازند و به جای اکران در سینماها، مستقیما در رسانه خانگی توزیع کنند اما استقبال از انیمیشن «زندگی یک حشره» (۱۹۹۸) باعث شد پیکسار با انگیزه مضاعف سراغ ساخت «داستان اسباببازی ۲» برود تا به همگان ثابت کند کیفیت نسخه اول اتفاقی نبوده است.
در حالی که در فیلم اول، «باز» با بحران هویت دستوپنجه نرم میکرد (جایی که مجبور بود بپذیرد یک اسباببازی است)، در قسمت دوم این وودی است که با مشکل مشابهی روبهرو میشود و کشف میکند در واقع یک یادگاری باارزش از یک برنامه تلویزیونی دهه ۵۰ میلادی است؛ اسباببازیای که اتفاقا ارزش بالایی دارد اما او برای اینکه به جایگاهش برسد، باید «باز» و تمام دوستان اسباببازیاش را رها کند و به موزهای در ژاپن برود. این به این معناست که او جاودانه خواهد شد اما دیگر اندی یا دوستانش را نخواهد دید. زیبایی «داستان اسباببازی ۲» در این است که این مضامین مهم عمدتا به صورت تلویحی پیشرفت میکند (و با نسخههای بعدی معنادارتر میشود). «داستان اسباببازی ۳» در جهانی اتفاق میافتد که اندی بزرگ شده است، بنابراین برای اسباببازیها، دیگر حق انتخابی وجود ندارد (میان رفتن و ماندن) و وودی باید بپذیرد که زمان جلو میرود و انسانها بزرگ میشوند اما «داستان اسباببازی ۲» در دورهای از زندگی اندی اتفاق میافتد که وودی کاملا حق انتخاب دارد و باید شخصا انتخاب کند که با اندی بماند یا خیر. ضمن اینکه جدا شدن وودی شاید تصمیم منطقیتری هم باشد؛ چه کسی بدش میآید که در یک موزه، تا ابد یک زندگی آرمانی داشته باشد؟ در سوی دیگر، ماندن به چه قیمتی؟ ما در یک سکانس فلشبک میبینیم که صاحب قبلی جسی (نسخه زنانه وودی) پس از بزرگسالی، چه رفتاری با او کرد؛ این دقیقا همان اتفاقی است که احتمالا انتظار وودی را هم میکشد. همین ایدههای تفکربرانگیز است که «داستان اسباببازی ۲» را به اثری درخشان تبدیل کرده و بیدلیل نیست که در کنار قسمت سوم، بهترین انیمیشن مجموعه در نظر گرفته میشود. «داستان اسباببازی ۲» فیلم زیبا و پیچیدهای است که به ما یادآوری میکند گاهی باید از خودگذشتگی کرد و به جای اینکه تنها به خودمان فکر کنیم، باید نیازهای عزیزانمان را در اولویت قرار دهیم (جالب اینجاست که «داستان اسباببازی ۴» دقیقا روی دیگر این سکه را بررسی میکند). اما «داستان اسباببازی ۳» همانند قسمت نخستش یک موفقیت بزرگ برای این مجموعه و حتی صنعت انیمیشن به شمار رفت؛ فیلمی که میتواند سزاوارانه در کنار بهترین آثار سینمایی تاریخ قرار بگیرد. این انیمیشن قدرت واقعی مدیوم انیمیشن را به همه نشان میدهد و از هر نظر بالاترین کیفیت ممکن را دارد. با پایان شکوهمند قسمت سوم، در حالی که همه فکر میکردند این مجموعه به پایان راه رسیده است، دیزنی و پیکسار «داستان اسباببازی ۴» را ساختند. قسمت چهارم بخوبی سهگانه اصلی نیست اما لحن متفاوتی دارد و سعی میکند کارهای تازهای انجام دهد و صرفا ایدههای پیشین را تکرار نکند. در همین راستا، فیلم تا حدودی مثل «لایتیر»، حس یک اثر مستقل را القا میکند. بهرغم اتفاقاتی که در دوران توسعه این انیمیشن رخ داد، «داستان اسباببازی ۴» با جسارت ساخته شده است، حتی با اینکه تقریبا مبتنی بر داستانهای فرعی و نهچندان مهم قسمتهای پیشین است. هر کسی که عاشق مجموعه «داستان اسباببازی» بود، با معرفی نسخه چهارم، نگران شد، چون به نظر میرسید تصمیم اشتباهی باشد، بیشتر به این دلیل که فیلم سوم، آرک (قدس) داستانی اندی، وودی و «باز» را به طور کامل به پایان رسانده بود. با این حال، بعضی طرفداران از بازگشت شخصیتهای محبوبشان خوشحال بودند، هر چند آنها نیز ترس داشتند که فیلم کیفیت ۳ نسخه قبلی - که تقریبا بینقص بودند - را نداشته باشد یا وارد حوزههایی شود که ممکن است به میراث مجموعه خدشه وارد کند. پس از رویدادهای قسمت سوم، وودی حالا روزهای سختی را میگذراند، زیرا هنوز نتوانسته است با صاحب جدیدش، بانی سازگاری پیدا کند و دخترک هم علاقهای ندارد با او بازی کند. با این حال، وودی همه تلاش خود را میکند که بانی خوشحالترین کودک دنیا باشد. مدتی بعد، دخترک با یک قاشقچنگ پلاستیکی، یک اسباببازی درست میکند و نام او را فورکی میگذارد؛ فورکی هم مثل دیگر اسباببازیها جان میگیرد اما با بحران وجودی روبهرو میشود، چون خود را یک تکه زباله میداند و نه یک اسباببازی. از آنجا که فورکی به اسباببازی محبوب بانی تبدیل شده است، حالا وودی باید از او مراقبت کند تا بلایی سر خود نیاورد. وودی در این مسیر با عشق قدیمیاش، بو پیپ هم ملاقات میکند.
ایده اولیه فی نفسه سوالبرانگیز است و شاید با خود بگویید «پیکسار به نقطهای رسیده است که فکر میکند میتواند ایده یک شیء پلاستیکی را که به خودکشی گرایش دارد، در ساختار احساسی و تاثیرگذار ارائه دهد؟» احتمالا! پیکسار مثل همیشه، کارش را بلد است و میداند باید چه کند، مثلا میداند نباید چندان به سازوکارهای این جهان عجیب و غریب - که در آن اسباببازیها جان میگیرند و حرف میزنند - بپردازد. در عوض، فیلم به ساختار روایی مورد علاقه مجموعه، یعنی روایت یک ماموریت نجات پیچیده رو میآورد؛ جایی که یک یا چند گروه از شخصیتها در جایی گیر افتادهاند و درباره معنای زندگی بحثهای عمیقی دارند، همزمان تعدادی از شخصیتها ماجراجوییهای رنگارنگی را پشت سر میگذارند تا آنها را نجات دهند. با این حال، سازندگان این بار به گفتوگوهای دراماتیک بهای بیشتری دادهاند و آنها کمی غمانگیزتر از گذشتهاند. به همین منوال، سکانسهای کمدی - اکشن به حاشیه رفته است.
«داستان اسباببازی ۴» یک فیلم خانوادگی نامتعارف است، یک خداحافظی قابلقبول برای این مجموعه که به اندازه کافی خوب است تا از زیر سایه ۳ فیلم پیشین بیرون بیاید اما همچنان در مقایسه با آنها، در جایگاه پایینتری قرار میگیرد. ناگفته نماند این انیمیشن جایزه اسکار را هم به خانه برد، آن هم در حضور رقبای سرسختی همچون «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم: دنیای پنهان»، «کلاوس» و «حلقه گمشده» و فیلم برای این موفقیت بزرگ هم با انتقاد روبهرو شد. تنها نقطه ضعف فیلم اما شاید رویکرد سازندگان به باز لایتیر باشد که اینجا تقریبا هیچ کاری نمیتواند انجام دهد مگر اینکه اول دکمهای را فشار دهد و به صدای وجدانش گوش دهد؛ بهتر بود پیکسار از منفعل نشان دادن این شخصیت اجتناب میکرد و به او فرصت بیشتری برای خودنمایی میداد. حالا تنها سوال این است: آیا قسمت پنجم میتواند از نظر کیفی و احساسی به قسمتهای پیشین نزدیک شود؟
ارسال به دوستان
هادی مقدمدوست در پاتوق فیلم کوتاه:
ورزیدگیهای متنوعی برای فیلمسازی لازم است
گروه فرهنگ و هنر: دوازدهمین نوبت از فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه در حالی در سینما بهمن تهران برگزار شد که هادی مقدمدوست به عنوان میهمان ویژه این برنامه حضور داشت و به تماشای فیلمهای کوتاه «مریضخانه مرکزی»، «وضعیت آرام»، «ناک اوت» و «تحت فشار» نشست.
مقدمدوست که این روزها فیلم سینمایی «عطرآلود» را در حال اکران در سینماهای کشور دارد، در ابتدای پاتوق فیلم کوتاه و پیش از آغاز اکران فیلمها در سخنانی خطاب به حاضران در این پاتوق گفت: واقعاً تماشای دستهجمعی و گروهی فیلم، لذت ویژهای دارد و اساساً طراحی سالن سینما، با همین منطق صورت گرفته است.
وی بیان کرد: لذت مضاعف در پاتوق فیلم کوتاه این است که این فرصت را داریم تا در کنار سازندگان فیلمها به تماشای آثارشان بنشینیم. گویی یک کارگردان، این افتخار را به ما داده است تا در یک جمع دوستانه و بهصورت اختصاصی به تماشای اثرش بنشینیم و نظر بدهیم. به همین دلیل هر بار حضور در پاتوق فیلم کوتاه برایم لذتبخش بوده و خیلی خوشحالم که امروز هم قرار است در کنار 4 کارگردان سینمای کوتاه، به تماشای آثارشان بنشینم.
در ادامه، فیلمهای کوتاه «مریضخانه مرکزی» به کارگردانی مشترک وحید نامی و نوید نامی، «وضعیت آرام» به کارگردانی مهدی دواچی، «ناک اوت» به کارگردانی محسن با نصیری و «تحت فشار» به کارگردانی وحید رابودان روی پرده رفت.
پس از اکران این 4 اثر، هادی مقدمدوست درباره آنها گفت: از کارگردان هر 4 فیلم باید تشکر کنم چون فکر میکنم الان 4 فیلم واقعاً قوی را تماشا کردیم؛ فیلمهایی که هم خوشساخت هستند و هم معتقدم با تسلط ساخته شدهاند.
وی در ادامه با اشاره به ویژگیهای هر یک از این 4 فیلم کوتاه تأکید کرد: ورزیدگیهای متنوعی برای فیلمسازی لازم است. چه کارگردان باشیم چه فیلمنامهنویس، باید بدانیم که اصولاً یک «سینماگر» هستیم و در جایگاه هر یک از عوامل تولید یک فیلم، باید این ورزیدگیهای متنوع را داشته باشیم. بویژه کارگردان و فیلمنامهنویس باید این ورزیدگیها را داشته باشند. در این 4 فیلم شخصاً شاهد این ورزیدگیها بودم.
در ادامه دوازدهمین نوبت از فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه، نشست نقد و بررسی فیلمهای کوتاه «مریضخانه مرکزی»، «وضعیت آرام»، «ناکاوت» و «تحت فشار» با حضور عوامل این آثار و داوود مرادیان به عنوان منتقد میهمان، برگزار شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|