|
لواندوفسکی به لیگ عربستان نزدیک شد
روزنامه الریاضیه عربستان اعلام کرد روبروت لواندوفسکی به لیگ این کشور نزدیک شده است. روبرت لواندوفسکی در دومین فصل حضورش در بارسلونا نتوانست انتظارات را برآورده کند. این بازیکن لهستانی یک فصل دیگر با آبی و اناریها قرارداد دارد ولی گمانهزنی درباره جدایی او در تابستان زیاد است. روزنامه الریاضیه عربستان بدون آنکه از تیمی سخن به میان آورد که این مهاجم لهستانی را میخواهد، اعلام کرد لواندوفسکی به لیگ این کشور نزدیک شده است. به نظر میرسد لیگ عربستان مانند تابستان سال قبل تغییر و تحولات زیادی خواهد داشت و باید منتظر پیوستن ستارههای بزرگ دیگر به لیگ این کشور بود.
ارسال به دوستان
اگر استقلال قهرمانی میخواهد باید خط هافبکش را برای فصل بعد تقویت کند
جام از میانه زمین میگذرد
خط هافبک استقلال در سالهای اخیر بویژه سال گذشته آمار ضعیفی داشته و به نظر مهمترین مکان برای ترمیم تیم در فصل آینده است. بازیکنان خط هافبک استقلال در این فصل 81 حضور ثابت در ترکیب داشتند و 24 بار به عنوان جانشین در زمین مسابقه حاضر شدند و نتیجه آن 5 گل و 7 پاس گل بوده است و این آماری ضعیف برای 6 بازیکنی است که در طول فصل در اکثر مسابقات این تیم به میدان رفتهاند. بیشترین حضور در خط هافبک را آرش رضاوند داشته و در 28 مسابقهای که به میدان رفته فقط یک گل در هفته اول مسابقات مقابل صنعت نفت آبادان و یک پاس گل در هفته پایانی لیگ برتر مقابل پیکان ارسال کرده است. دیگر بازیکنی که بیشترین حضور در زمین را داشته روزبه چشمی است که 27 حضور ثابت تجربه کرده که تعداد زیادی از این مسابقات را در قلب خط دفاع بازی کرده است. او در این فصل 2 گل مهم مقابل سپاهان و گلگهر به ثمر رساند و میتوان گفت نسبت به نقشی که در استقلال داشته عملکرد خوبی داشته است. مهدی مهدیپور هافبک مصدوم استقلال در این فصل 20 بار به عنوان بازیکن ثابت و 2 بار به عنوان جانشین به میدان آمد و یک گل و 4 پاس گل در طول لیگ بیستوسوم به نام خودش ثبت کرده که آمار بهتری نسبت به دیگر هافبکهای استقلال است اما پاس گلهای او هم در جریان مسابقه نبوده است! زبیر نیکنفس دیگر هافبک استقلال 14 بازی به عنوان بازیکن ثابت و 8 حضور به عنوان جانشین در ترکیب استقلال داشته که در هیچ مسابقهای موفق به گلزنی یا ارسال پاس گل نشده است و صرفا یک بازیکن جنگنده در میانه میدان بوده است. امید حامدیفر، هافبک دفاعی جوان استقلال در این فصل 7 بازی به عنوان بازیکن ثابت و 14 بار به عنوان جانشین به میدان رفته و تنها یک پاس گل ارسال کرده است، او 2 مسابقه را هم در خط دفاع استقلال به میدان رفته است. جلالالدین ماشاریپوف، ستاره ازبکستانی استقلال در نیمفصل به استقلال پیوست و در 13 مسابقه به عنوان بازیکن ثابت به میدان رفت، 2 گل مقابل ملوان و ذوبآهن به ثمر رساند و یک پاس گل هم ارسال کرد. سعید مهری هافبک این تیم که در نیم فصل از استقلال جدا شد 4 بازی در ترکیب اصلی و 7 حضور به عنوان جانشین را تجربه کرد و او هم فقط یک پاس گل مقابل آلومینیوم اراک ارسال کرد و در نهایت نیمفصل از جمع آبیپوشان جدا شد. با آماری که از خط هافبک استقلال مشاهده میشود، خلاقیت و بازیسازی در این تیم در حداقلیترین سطح ممکن قرار دارد و بازیکنان این تیم بیشتر در تخریب بازی حریف و خصوصیات دفاعی توانایی دارند، اما در ادامه به نکاتی اشاره خواهیم کرد که شاید در سالهای اخیر باعث شده استقلالیها نسبت به خط هافبک خود انتقادهایی داشته باشند و از روند تیمی راضی نباشند.
1- شباهت سبک فوتبالی هافبکهای این تیم باعث شد در جریان مسابقه با تعویض، جابهجایی بازیکنان و هرگونه تغییری در خط هافبک هیچ اتفاقی در روند تیمی آنها شکل نگیرد. آرش رضاوند، زبیر نیکنفس، امید حامدیفر، سعید مهری و روزبه چشمی از یک سبک فوتبالی بهرهمند هستند و توانایی اصلی آنها فوتبال دفاعی، تخریب حریف، قدرت پرس و حضور در نیمه خودی یا میانه میدان است. آنها در یک سوم دفاعی حریف قابلیتهای خود را از دست میدهند!
2- مهدی مهدیپور با اندکی تفاوت نسبت به دیگر هافبکهای استقلال کمی قدرت هجومی بالاتری دارد اما او هم به عنوان یک بازیکن ایستا در فاز هجومی میتواند موثر باشد و قدرت حمل توپ و انتقال سریع را ندارد.
3- تنها هافبک با قابلیت هجومی استقلال جلالالدین ماشاریپوف است که از زمان انتقال او به پشت مهاجمان، استقلالیها موقعیتهای بیشتری خلق کردند، روند هجومی بهتری پیدا کردند و در انتقال توپ سریعتر عمل کردند.
4- یکی از مشکلات اصلی استقلال انتقال سریع توپ و خلاقیت در لحظه است. اکثر هافبکهای این تیم علاقهمند هستند توپ را در اختیار بگیرند و بعد از چند بار رد و بدل کردن توپ، سادهترین مسیر ممکن را برای پاس انتخاب کنند، همین موضوع باعث میشود تیم حریف ساختار دفاعیاش شکل بگیرد و مهاجمان این تیم در شرایط سختی قرار بگیرند.
5- زبیر نیکنفس در نیم فصل دوم در ترکیب استقلال به میدان رفت و با توجه به حضور ماشاریپوف پس از دریافت توپ انتقال سریع به این بازیکن را در دستور کار خود قرار داده بود، همین موضوع باعث شد نیکنفس و ماشاریپوف فصل خوبی را پشت سر بگذارند، به همین سادگی!
استقلال برای تقویت خط هافبک خود به هافبکهایی با تواناییهای مختلف، قدرت هجومی بالاتر، قدرت حمل توپ و بازی در نقاط مختلف زمین نیاز دارد، مهدی مهدیپور به دلیل مصدومیت حداقل تا نیم فصل حضور ندارد، روزبه چشمی بازیکن تاثیرگذار و درخشان آنهاست و در چند پست با بالاترین کیفیت به میدان میرود. از بین آرش رضاوند، امید حامدیفر و زبیر نیکنفس حضور یک بازیکن در کنار چشمی کافی به نظر میرسد. استقلال برای جانشینی مهدیپور و به جای 2 هافبک با قابلیت دفاعی خود میتواند از هافبکهای خلاق استفاده و خون تازهای به قلب تیم خود تزریق کند.
پیروی کردن از نفرات و سیستمی که در سالهای اخیر در مقاطع مختلف باعث سکته استقلال در مسابقات بزرگ و حتی نتیجهگیری شده است، انتخابی است که به نظر در فصل نقلوانتقالات امسال تغییر خواهد کرد!
ارسال به دوستان
نامه مهم مهدی تاج به رئیسکل دادگستری کرمان
احتمال سقوط مس رفسنجان
رئیس فدراسیون فوتبال از رئیسکل دادگستری استان کرمان خواست جزئیات موارد مربوط به اتفاقات رخ داده در پرونده مس رفسنجان را اعلام کند. ماجرای پرونده فساد در باشگاه مس رفسنجان هر روز ابعاد تازهتری پیدا میکند؛ بعد از بازداشت ۳ نفر از مسؤولان فدراسیون فوتبال حالا زمزمههایی درباره احتمال تغییر در نتایج برخی مسابقات سالهای گذشته نیز شنیده میشود. با گستردهتر شدن اتفاقات پیش آمده در رفسنجان، مهدی تاج، رئیس فدراسیون در نامهای خطاب به رئیسکل دادگستری استان کرمان خواهان دریافت اطلاعات و جزئیات این پرونده شده تا کمیته اخلاق فدراسیون بتواند با حساسیت بیشتری موضوعات فوتبالی آن را بررسی کند. مهدی تاج در این نامه خواهان آن شده است که موارد مربوط به فساد رخ داده در پرونده مس رفسنجان درباره تعداد مسابقات، چگونگی اتفاقات رخ داده و نحوه تبانی به صورت مشخص به اطلاع فدراسیون برسد. به نوشته تسنیم، شنیده میشود دلیل این نامه مهدی تاج بررسی بازیهای مشکوک و تعداد امتیازات مس رفسنجان است تا بدین ترتیب فدراسیون با آگاهی بیشتری ماجرا را پیگیری کند. از جمله مواردی که مطرح شده، احتمال سقوط مس رفسنجان به دسته پایینتر است و در صورتی که به رکن قضایی فدراسیون این موضوع اثبات شود ممکن است مس به دستههای پایینتر هم سقوط کند. گفتنی است با تأکید مهدی تاج، کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال به جد پیگیر موضوع است و رئیس فدراسیون تصریح کرده که باید با خاطیان این ماجرا شدیدترین برخورد صورت گیرد. پرونده مس رفسنجان مربوط به سالی است که این تیم به لیگ برتر صعود کرد.
* دبیر سازمان لیگ: شاید مس، یوونتوس شود!
دبیر سازمان لیگ فوتبال توضیحاتی را درباره پرونده پیشآمده برای باشگاه مس رفسنجان و شایعه سقوط این تیم ارائه کرد. پرونده تخلفات باشگاه مس رفسنجان مهمترین اتفاق این روزهای فوتبال ایران است. بعد از بازداشت ۳ نفر از ارکان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ در بحث فسادهای رخ داده در این باشگاه، حالا احتمال سقوط نماینده رفسنجان به لیگ یک یا 2 مطرح شده است. محمدرضا کشوریفرد، دبیر سازمان لیگ در این باره اعلام کرده اگر رای دادگاه مبنی بر این باشد که برخی نتایج دستکاری شده، یک اتفاق عجیب رخ میدهد. کشوریفرد در این باره به تسنیم گفت: «اگر رئیس محترم دادگاه کرمان حکمی بدهد که افراد در نتایج مسابقات مس رفسنجان برای صعود به لیگ برتر و حتی دیگر نتایج تأثیرگذار بودند، از داور گرفته تا افراد دیگر طبق حکم کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال ۲ رده سقوط خواهد کرد». او ادامه داد: «این حکم طبق آییننامه فیفاست، اتفاق مشابهی که سالهای قبل برای یوونتوس ایتالیا افتاده بود اما همه اینها منوط به رای دادگاه است و فعلا هیچ اطلاعاتی به دست ما نرسیده است». کشوریفرد در پاسخ به این پرسش که آیا در صورت سقوط مس به لیگ، پیکان به لیگ برتر بازمیگردد، گفت: «در این زمینه هر چه قانون بگوید، اجرا خواهد شد».
ارسال به دوستان
پردهبرداری از گونههای مختلف فساد در فوتبال
فوتبال در چنبره دلالها
در جدیدترین دور مبارزه با فساد در فوتبال، پروندههایی باز شده است که برخی دلالها به نام مدیر برنامه با همکاری برخی مربیان تا ۴ برابر بازیکن پول به جیب میزنند. مبارزه با فساد در فوتبال تازه آغاز شده و پس از اتفاقات باشگاه مس رفسنجان و بازداشت و تحت تعقیب بودن ۷ نفر در این ماجرا، پروندههای دیگر هم در حال رسیدگی است. در همین رابطه نهادهای نظارتی و امنیتی سراغ برخی دلالها که در زمینه نقلوانتقال بازیکن نقش دارند رفتهاند و نکات عجیبی مشخص شده است. علی خضریان نماینده مجلس در این باره اظهار داشت: بازیکنی حدود ۱۰۰ هزار دلار ارزش دارد اما با او در باشگاههای فوتبال قرارداد ۵۰۰ هزار دلاری بسته میشود و این به دفعات رخ داده است. در اینجا ۴۰۰ هزار دلار به بازیکن پرداخت میکنند و قسط آخر را پرداخت نمیکنند و با او توافق میکنند این پرونده را در دادگاه بینالمللی ورزش میبریم، آنجا دوباره باشگاه ۶۰۰ هزار دلار جریمه میشود و چون اغلب این باشگاهها دولتی هستند، برای اینکه مقابل هوادار قرار نگیرند، مجبور میشوند پرداخت کنند. در نهایت یک بازیکن ۱۰۰ هزار دلاری، برای باشگاه یک میلیون دلار آب میخورد، به آن بازیکن ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار دلار میدهند و مابقی به جیب دلال میرود! وی ادامه داد: در حوزه مربیگری هم مربی میآید و میگوید من فقط با فلان دلال برای انتقال بازیکن کار میکنم، آن وقت مربی میآید و قرارداد بازیکن را که یک میلیارد است ۱۰ میلیارد میبندد، به بازیکن ۲ میلیارد میدهند و ۸ میلیارد هم معلوم نیست کجا میرود! نماینده مردم تهران در مجلس افزود: وقتی میگوییم در رسانههایی دارد هزینه میشود، به همین خاطر است. این عین فرمایشات مقام معظم رهبری است که فرمودند وقتی درباره فساد مبارزه میشود برخی صداها، فریاد میشود و فریادها به نعره تبدیل میشود. وی خاطرنشان کرد: برخی هم با آدرس غلط دادن میخواهند خودشان را کنار جوانها قرار دهند و با احساس آنها بازی کنند و بگویند با باشگاه برخورد شود ظلم به بازیکن است؛ این پروندهها در نهادهای امنیتی باز شده است و فقط به یک باشگاه هم محدود نیست. خضریان گلایهای هم از مدیران اصلی فوتبال داشت و گفت: مدیران اصلی فوتبال در حوزه حراست و حفاظت از سلامت فوتبال باید جدیت بیشتری نشان میدادند و این گلایه حتما به آنها وارد است. برخی از این پروندهها هم ابعاد سیاسی و امنیتی پیدا کرده است. نماینده مجلس افزود: پرونده باشگاه مس مقابل فسادهای جدید و اصلی در فوتبال که پروندههای آن تشکیل میشود، عدد و رقمی نیست!
ارسال به دوستان
جنگ روانی
جنایات عریان رژیم صهیونیستی در رفح و اردوگاه النصیرات در نوار غزه تحت حمایت کامل دولت آمریکا این سوال را در میان جهانیان بهوجود آورده است که آیا منافع واشنگتن و شرکای غربیاش میتواند باعث زمانبندی آمریکایی ها برای وقوع این جنایات در مقطع فعلی باشد؟
به نظر میرسد نظام سلطه در حال برنامهریزی برای برپا ساختن جنگ جهانی برای جلوگیری از شکلگیری جهان چندقطبی است. در این راستا با حمایت از اسرائیل برای نسلکشی در غزه به عنوان یک شر ضروری به منظور پیروزی سخت در غرب آسیا، زمینههای ورود به یک جنگ جهانی را فراهم میکند. پهپه اسکوبار، تحلیلگر راهبردی سرشناس برزیلی و نویسنده کتاب «امپراتوری آشوب» اخیرا در یادداشتی برای تارنمای کردل، تحلیلی جامع در این مورد نوشته است: مجمع اقتصادی سنپترزبورگ بتازگی برگزار شد. این یکی از نشستهای سالانه در سراسر اوراسیا است که موضوع کلی آن در سال 2024، چندجانبهگرایی بود. با توجه به اینکه امسال سال ریاست روسیه بر بریکس است، نشست سران این اتحادیه در اکتبر آینده (اول آبان) در کازان در ترسیم خطوط نقشه راه به سوی چندقطبیگرایی در آینده بسیار مهم خواهد بود. ولی افتاد مشکلها... اینجا توجهمان به پرسش کلیدی پیش روی اکثریت جهانی جلب میشود: چگونه میتوانیم به رویای چندقطبی بودن [جهان] بپردازیم وقتی به شکلی«غیرقابل تصور»۱ مبهوت شدهایم و در نقش تماشاچیان محض تنزل پیدا کرده و مشغول تماشای نسلکشی 24 ساعته/ 7 روز هفته روی تمام گوشیهای هوشمند سیارهمان هستیم. دادگاه بینالمللی قضایی ICJ – با همه نواقص آشکارش - حداقل به سران نسلکشیهای انجیلی-توراتی دستور داد بمباران رفح را متوقف کنند. پاسخ اسرائیل؟ آنها رفح را بمباران کردند و حتی بدتر از آن، بچهها را زنده زنده در چادرهای اردوگاه پناهجویان سوزاندند، با موشکهای آمریکایی!
ظاهرا دستگاه اطلاعات اسرائیل به خود میبالد که نسلکشی حداقل تا پایان این سال که به نام چندقطبیگرایی نامگذاری شده، ادامه خواهد داشت. حداقل اینکه اکثریت جهان به وضوح شاهدند «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» چگونه کار میکند. با این حال هنوز هم خیلی راحت نیست.
دستور دیوان بینالمللی قضایی ICJ برای توقف کشتار در رفح، به علاوه تلاش دیوان بینالمللی کیفری ICC - آن هم مستقر در لاهه - برای گرفتن حکم دستگیری رهبران ارشد [رژیم] اسرائیل به اتهام جنایات جنگی زنجیرهای در غزه، بهطور پیشبینیشدهای ترکیب مشترک اسرائیل و آمریکا را وارد یک جنون عصبی کرد.
قلب موضوع به اربابان و مدیران واقعی امپراتوری آشوب و غارت مربوط میشود، بسیار فراتر از ماموران حقیرشان. اربابان نمیتوانند اجازه دهند هیچ نهادی روایت رسمی را شل بگیرد. روایت رسمی این است که «در غزه نسلکشی وجود ندارد» و هیچ «خط قرمزی» زیر پا گذاشته نشده است. این دستور رسمی مجموعه غرب است. هیچگونه تخلفی هم مجاز نیست. آنها به افراطگری غیرقانونی متوسل شدهاند تا با یک عملیات آهنین در سطح روابط عمومی به طور لایه به لایه بیحسی تبلیغاتی را برای احاطه بر کل سیاره حکمفرما ساخته و به اعمال کنترل کامل روایی بپردازند. این با تز مائو تسهتونگ اندکی در تناقض است که میگفت قدرت واقعی از لوله تفنگ (یا از یک موشک هستهای مافوق صوت) به دست نمیآید، بلکه از کنترل روایی یا همان چیزی که قبلا «قدرت نرم» مینامیدیم، سرچشمه میگیرد. اکنون تفاوت در این است که سلطه دیگر از کنترل قدرت نرم عاجز است و اکثریت جهانی در حال تکمیل ضربات متقابل قدرت نرم خود به سلطه است.
* جامعه سیستماتیک ضد اجتماعی!
کنترلکنندگان روایت مسلط ممکن است همچنان بتوانند حقایق کلیدی را از افکار عمومی غرب - به عنوان مثال درباره پاکسازی قومی - پنهان سازند. حتی اعراب مسیحی به طور سیستماتیک در فلسطین پاکسازی قومی شدهاند. اوایل دهه 1950، 86 درصد جمعیت بیتلحم مسیحی بود، رقمی که از آن زمان تاکنون به 12 درصد کاهش یافته است. سایکوپاتهای انجیلی - توراتی دیواری در اطراف بیتلحم ساختند و با انضمام زمینها به نفع مهاجران مسلح یهودی، مسیحیان را پاکسازی قومی کردند. وقتی صحبت از توقف یک نسلکشی به میان میآید، مطالعات جدی درباره قومیتگرایی افراطی یا ویژگی سیستماتیک خودپرستانه جامعه اسرائیل، آنها را مبرا نمیسازد، زیرا زخم بسیار عمیقتر است. آلستر کروک، یک دیپلمات پیشین با تجربه گسترده میدانی است که در درک پیچیدگیهای غرب آسیا در میان غربیها بیهمتاست. او در ستونها و پادکستهایش، به زخم عمدهای اشاره میکند که جنگ و نسلکشی در غزه برملا ساخت: «نفاق، در قلب غرب است، بین یک «پروژه مهندسی اجتماعی غیرلیبرال» که به عنوان لیبرالیسم معرفی میشود و پروژهای برای «بازیابی ارزشهای ابدی» (هرچند ناقص) که زمانی در پس تمدن اروپایی قرار داشت». علاوه بر این، ساختارهای قدرت ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در نشیمنگاه به هم پیوستهاند و تحت نوعی منطق مکمل کار میکنند. در حالی که نسخه غارتگرانه اسرائیل در استعمار شهرکنشینان تجسم یافته است، نظام سلطه - همانطور که مایکل هادسون2 به طور درخشان توضیح داد - از پایان جنگ دوم جهانی با استعمار مالیشده رانتجویانه عیاشی میکند. آنچه هادسون به عنوان راکت آتش (مالی - بیمه - املاک) معرفی میکند طبق اشاره آلستر به «چارچوبی دائمی برای سیستم سیاسی و ژئوپلیتیک غربی» تبدیل شده است. بنابراین جای تعجب نیست که اکثریت جهان به طور غریزی ترکیب «اسرائیل - آمریکا» را که دارای اشکال مختلف استثماری، غارت و نسلکشی است به عنوان مظهر استعمار میبینند که اکنون در حال تطهیر خود با یک عملیات کنترل روایی در قالب «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین بیمعنا» است. همچنین جای تعجب نیست که نسلکشی در غزه جرقه جدیدی در سراسر جهان و یک موج ضد استعماری ایجاد کرده است. با این حال، این کافی نیست. هیچکس واقعا جلوی نسلکشی را نمیگیرد. این تنها با تحمیل یک شکست نظامی ویرانگر به اسرائیل با دیکته کردن شرایط تسلیم توسط پیروزمندان امکانپذیر است. حداقل هنوز چنین چیزی امکانپذیر نیست و این به روانیهای انجیلی -توراتی کمک میکند باور کنند میتوانند از هر چیزی فرار کنند.
* «افق جدیدی از فداکاری انسان»
آندرهآ ژوک، استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه میلان و یکی از برجستهترین روشنفکران مستقل ایتالیایی است. ژوک با ما درباره بنبستی سخن میگوید که در حال حاضر مجموعه غرب – به طور واقعا غمانگیز – به آن فکر میکند.
او میگوید غرب تحت سلطه تنها یک برنامه A داشته است. هیچ طرح B وجود نداشت. این بدان معناست که غرب به اعمال همه اشکال فتنههای «تفرقه بینداز و حکومت کن» علیه قدرتهای بزرگ اوراسیا - روسیه، چین و ایران - ادامه خواهد داد. ژوک به درستی اشاره میکند که هند به شکل قابل ملاحظهای تحت کنترل [غرب] است.
این یک سناریوی تقاطعی است که ما در حال حاضر در آن قرار داریم. با نگاهی به آینده، بحث یک جنگ داغ یا مجموعهای از جنگهای ترکیبی بین قدرتهای بزرگ و دستنشاندگان آنها باز است. این اساسا همان جنگ سوم جهانی است.
ژوک نشان میدهد چگونه غرب تحت سلطه اکنون برای ایجاد «زخمهای ساختاری» با قابلیت تخریب دورهای وسواس دارد. برای سر باز کردن چنین زخمهایی، 2 روش اصلی وجود دارد: جنگ و همهگیری.
او استدلال میکند تنها «افق جدیدی از فداکاری انسانی» میتواند به «حقیقت غایی»3 غرب اجازه دهد روی پاهای گلی خود بایستد.
در واقع این «افق جدید فداکاری انسانی» است که عدم واکنش غرب - یا بدتر از آن مشروعیت بخشیدن - به نسلکشی غزه را مشروط میسازد. این به طرز اجتنابناپذیری روان اروپا را از درون میفرساید. آنچه قبلا «تمدن اروپایی» نامیده میشد - که اکنون به طور کامل توسط نظام سلطه به حال خود رها شده است - ممکن است هرگز سرطانش درمان نشود.
به فرض هم که این آزمایشها و مصیبتها کافی نبوده باشد، پیامآوران بیمنطق – گوش به دستور – مشغول نزدیکتر کردن ما به جنگ هستهای هستند. حتی برخی کارگزاران حقیر به آن اعتراف هم میکنند.
همهاش تمام و کمال اینجا در یک مکالمه میان قاضی اندرو ناپولیتانو و تحلیلگرانی چون لر جانسون و ری مک گاورن منعکس شده؛ جایی که یکی از آنها به ایمیلی که از یک منبع نظامی - امنیتی دریافت کرده اشاره میکند. این چیزی است که منبعش به او گفته است: «امروز به یک مصاحبه تفصیلی با یکی از افسرهای اطلاعاتی پیشین وزارت جنگ اسرائیل گوش میدادم. موضعش مشخص بود. میگفت: ما به دنبال جنگ جهانی هستیم، بنابراین اسرائیل نباید خود را از اجرای برخی از رادیکالترین اقدامات بازدارد، زیرا اقدامات آن به صورت ماسبق در چارچوب درگیری بیرحمانه جهانی آینده سنجیده میشود».
این را باید بهعنوان توضیح نهایی درباره تشدید بیوقفه اقدامات سلطه و نوچههایش در جبهه درهم تنیده «جنگهای ابدی»، از غزه گرفته تا نوا راسیا [شرق اوکراین] در نظر گرفت.
این شامل نسلکشی هم میشود و فرعیاتی مهمتر از اصل نسلکشی، مانند کلاهبرداری اسکله امداد 320 میلیون دلاری آمریکایی که اکنون در سواحل غزه به زباله تبدیل شده و همه چیز را دوباره به نسلکشی بازمیگرداند، زیرا ترفند ریختن خردهنان برای اخراج یا واداشتن فلسطینیها به مهاجرت با کشتی به خارج از کشورشان به طرز رقتباری ناموفق بوده است.
[جمله فوقالذکر آن افسر اطلاعات نظامی اسرائیلی که میگفت] «به دنبال یک جنگ جهانی هستیم» همه چیز را کاملا روشن میسازد که نمایش [نسلکشی] را واقعا چه کسی اجرا میکند و کل جهان چندقطبی هنوز گروگان کیست.
منبع: کردل مدیا
پانوشت
1- کنایه به فیلم سیاسی «غیرقابل تصور»، محصول تبلیغاتی مشترک آمریکا و سوئد در سال 2018
2- اقتصاددان آمریکایی و نویسنده کتاب «چگونه انگلهای مالی و بدهی، اقتصاد جهانی را نابود میکنند».
3- مکاشفات آخرالزمانی انجیلی - توراتی که دست آویزی است برای مسیحیان افراطی صهیونیست
ارسال به دوستان
اخبار
توافق دوباره مهرداد محمدی با استقلال
مهاجم استقلال فصل آینده هم در این تیم به میدان خواهد رفت. به گزارش ایسنا، مهرداد محمدی، مهاجم استقلال برای حضور دوباره در این تیم با مسؤولان این باشگاه به توافق رسید. محمدی که قراردادش با استقلال یکساله بود پس از صحبتی که با مسؤولان این تیم داشت فصل آینده نیز در خدمت آبیپوشان خواهد بود. البته محمدی به دلیل اتفاقات آخرین بازی استقلال در لیگ برتر مقابل پیکان از سوی کمیته انضباطی ۶ جلسه محروم شده است که استقلالیها به خاطر این موضوع به کمیته استیناف اعتراض کردهاند.
***
قهرمانی سریعترین مرد ایران در فرانسه
حسن تفتیان، قهرمان رقابت ماده ۱۰۰ متر مسابقات بینالمللی دوومیدانی فرانسه شد. تفتیان، رکورددار دوی سرعت ایران در جریان برگزاری مسابقات بینالمللی دوومیدانی فرانسه توانست عنوان قهرمانی ماده ۱۰۰ متر را کسب کند. او موفق شد با ثبت حد نصاب ۱۰.۱۰ ثانیه (باد ۳.۵+) زودتر از سایر رقیبان از خط پایان عبور کند و عنوان نخست را به دست آورد. پس از تفتیان، دیلان ورمونت از فرانسه با ثبت زمان 10.16 ثانیه نایبقهرمان شد و هارواد آچی، دیگر دونده فرانسوی نیز با زمان ۱۰.۱۹ ثانیه در جایگاه سوم ایستاد. تفتیان برای کسب سهمیه بازیهای المپیک و همچنین حضور در این بازیها در فرانسه به سر میبرد.
***
چادرملو به لیگ برتر صعود کرد
در هفته پایانی لیگ دسته اول، تیم فوتبال خیبر خرمآباد برابر شهر راز شیراز متوقف ولی قهرمان لیگ آزادگان شد. چادرملو هم رقابت برابر فجرسپاسی را برد و دومین تیم صعودکننده به لیگ برتر نام گرفت. هفته سیوچهارم و پایانی لیگ دسته اول فوتبال دوشنبه با برگزاری ۹ دیدار در شهرهای مختلف برگزار شد و تیم فوتبال خیبر خرمآباد که صعودش را به لیگ برتر قطعی کرده بود برابر شهر راز شیراز با تساوی یک - یک متوقف شد. در مهمترین دیدارهای این هفته هم تیم فجر سپاسی که در رده دوم قرار داشت به مصاف پارس جنوبی جم رفت و با نتیجه ۲ بر صفر حریف خود را شکست داد و سوم شد. چادرملوی اردکان هم برابر دریای بابل صفآرایی کرد و با نتیجه یک بر صفر به برتری رسید و همامتیاز با فجر سپاسی شد اما به دلیل عملکرد بهتر در بازی رودررو نسبت به فجر در رده دوم قرار گرفت و بعد از خیبر خرمآباد به عنوان تیم دوم راهی لیگ برتر شد اما دریای بابل با این شکست در رده شانزدهم به کار خود پایان داد و همراه با شاهین بندرعامری و خوشه طلایی ساوه به لیگ دسته دوم سقوط کرد. در جدول نهایی لیگ دسته اول، خیبر خرمآباد با ۷۷ امتیاز قهرمان شد و چادرملو و فجرسپاسی با ۷۳ امتیاز و به دلیل نتایج بازیهای رودررو در ردههای دوم و سوم قرار گرفتند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
ارتش سیاه صهیونیستی و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان
شهاب خادم: قرار گرفتن نام رژیم صهیونیستی در لیست سیاه قاتلان کودکان سازمان ملل، به تشدید تنش در روابط این رژیم با سازمان ملل انجامیده است؛ از زمان آغاز جنگ در غزه شدت جنایات اشغالگران به حدی بوده که افکار عمومی جهان را به خشم آورده و کمتر کشوری است که طی ماههای اخیر صحنه تظاهرات ضدصهیونیستی نبوده باشد. به تبع آن دولتها و سازمانهای بینالمللی نیز حداقل در مقام اعلام موضع زبان به انتقاد یا محکومیت این جنایات گشودهاند؛ موضعی که با عصبانیت و واکنشهای عجیب صهیونیستها مواجه شده است.
موضع و سخنان مقامات رژیم تلآویو در قبال سازمان ملل موجب شگفتی بسیاری شده است. «گیلاد آردان» نماینده این رژیم در سازمان ملل چندی پیش پس از رأی مجمع عمومی به عضویت دائم فلسطین، منشور ملل متحد را در دستگاه خردکن کاغذ انداخت.
پس از آن نمایندگان پارلمان رژیم اسرائیل (کنست) طرحی را برای تروریستی خواندن آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی (آنروا) تصویب کردند که اقدامی بیسابقه در جهان است که یک نهاد زیرمجموعه سازمان ملل «سازمان تروریستی» توصیف شود، آن هم نهادی که تنها کارویژه آن امدادرسانی به غیرنظامیان جنگزده است. درج نام رژیم اسرائیل در لیست سیاه سازمان ملل پس از 2 حمله وحشیانه، یکی به چادر آوارگان در رفح در 7 خرداد و دیگری حمله گسترده به اردوگاه النصیرات در 19 خرداد، صورت گرفت؛ جنایاتی که منجر به شهادت فجیع صدها زن و کودک همراه شد و تصاویر این جنایت، بسیاری را در سراسر جهان در بهت و شوک فرو برد اما سران رژیم اشغالگر همچون گذشته آن را از «تلفات جانبی» توصیف کردند و گویی اتفاقی نیفتاده است.
واکنش همراه با خشم و عصبانیت مقامات صهیونیست به اقدامات سازمان ملل، آن هم نهادی که بارها جانب اشغالگران را گرفته، حاوی پیامهایی است. مهمترین پیام این است که رژیم صهیونیستی انتظاری جز حمایت و پشتیبانی از سازمان ملل ندارد؛ این نگاه مختص این رژیم نیست و تقریبا تمام غرب مبتلای آن است. در این راستا «کریم خان» دادستان دیوان کیفری بینالمللی چندی پیش موضوع عجیبی را مطرح کرد. او گفت یکی از سران کشورهای غرب به او گفته است غرب، دادگاه لاهه را برای محکوم کردن کشورهای آفریقایی تشکیل داده است و قرار نیست این دادگاه غرب یا متحدان غرب را محاکمه کند!
بنابراین سازمانهای بینالمللی تا آنجایی برای جریان استکبار مشروعیت دارند که تأمینکننده منافع آن باشند، در غیر این صورت نامشروع تلقی خواهند شد.
موضوع دیگر ادعای مقامات رژیم صهیونیستی درباره «اخلاقمداری» ارتش این رژیم است؛ نتانیاهو اخیرا در واکنش به قرار گرفتن نام ارتش رژیم صهیونیستی در لیست سیاه سازمان ملل، بار دیگر ادعا کرد ارتش اسرائیل «اخلاقمدارترین ارتش دنیاست». او همچنین گفته است سازمان ملل با این اقدام خود را در «لیست سیاه تاریخ» قرار داد.
در این راستا به نظر میرسد معنا و مفهوم اخلاق در دید سران رژیم اشغالگر کاملا برگرفته از آموزههای صهیونیستی است به طوری که کشتار فلسطینیها در نظر آنان کاملا امری پسندیده و یک وظیفه دینی قلمداد میشود. در این باره در روزهای ابتدایی جنگ غزه فیلمی از رقص و پایکوبی نظامیان اسرائیلی در شمال غزه منتشر شد که آنها به طور دستهجمعی میخواندند: «به میتسوا هلاخا عمل خواهم کرد و قوم عمالیق را نابود میکنم». میتسوا هلاخا اشاره به شریعت یهود دارد و «قوم عمالیق» نیز در نظر صهیونیستها همان فلسطینیها هستند که باید زنان و کودکان و حتی چارپایانشان کشته شوند. قوم عمالیق در فرهنگ یهود همان تجسم نیروی شیطانی است و دقیقا همین نگاه را اکنون نظامیان اسرائیلی به مردم فلسطین دارند که از کشتار زنان و کودکان و سالخوردگان اهل غزه هیچ ابا و عذاب وجدانی ندارند.
وقتی سران و مقامات صهیونیست درباره اخلاقمدار بودن ارتش خود سخن میگویند، منظور اخلاق از نگاه آنها، اخلاق برگرفته از آموزههای صهیونیسم است به طوری که به خاک و خون کشیدن مردم بیدفاع غزه، یک مأموریت الهی و یک امر اخلاقی برای اشغالگران است. دقیقا بر اساس همین آموزههای صهیونیسم است که بسیاری، صهیونیستها را لکه ننگ بشریت توصیف کردهاند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
ایستادگان در سمت درست تاریخ را دریابیم
مهدی بختیاری: خیزش جهانی در حمایت از ملت مظلوم فلسطین و علیه جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه را دیگر باید یک اقدام بیسابقه در این حجم و گستره دانست. اگر در گذشته، تجمعات و حمایتهای سراسری از مساله فلسطین بیشتر به کشورهای عربی و اسلامی محدود میشد، امروز دامنه این اعتراضات، پایتختهای بزرگترین کشورهای غرب از اروپا تا آمریکا را در بر گرفته است. اگر روزگاری رسانههای معدود بزرگ دنیا افکار عمومی را در مساله فلسطین به سمت و سوی دلخواه صهیونیستها میبردند و بزرگترین سد در برابر نمایش جنایات عریان اشغالگران علیه مردم فلسطین بودند، امروز این آگاهی در جهان نمایانتر شده و نسل جوان کشورهای غرب حتی در مهمترین دانشگاههای این کشورها، برای احقاق حق مظلومان واقعی به میدان آمدهاند. باید به ۳ پرسش، پاسخ داد.
۱- دلیل گسترش موج ضدصهیونیسم
صهیونیستها سعی دارند موج شگفتانگیز، گسترده و بیسابقه ضداسرائیلی در دنیا را در رسانههای جهان به دروغ موج ضدیهود نشان دهند! با تغییر شیوه اطلاعرسانی در جهان، حجم زیاد جنایتهای رژیم صهیونیستی قابل کتمان نیست، البته نباید از این نکته نیز غافل شد که جنایتهای این رژیم هم - بویژه در 8 ماه گذشته در غزه - حتی در تاریخ جعلی خود رژیم هم بیسابقه است. حملات سنگین هوایی و زمینی به مناطق متراکم نوار غزه که دهها هزار آواره فلسطینی در آن زندگی میکنند، دسته دسته شهید بر جا میگذارد که حجم انبوهی از آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند. از طرف دیگر، مقاومت جانانه مردم غزه و ضربه بزرگ حماس و گروههای مقاومت فلسطینی در 7 اکتبر/ ۱۵ مهر بود که بار دیگر مساله فلسطین را که میرفت با خیانت برخی کشورهای عرب به فراموشی سپرده شود، به صدر اخبار و افکار عمومی دنیا آورد و شاید این موضوع را باید یکی از مهمترین پیامدها و اهداف عملیات بزرگ 7 اکتبر بدانیم.
۲- تجمعات سراسری جوانان در غرب چه آوردهای دارد؟
اگر افکار عمومی را یکی از مهمترین اهرمهای فشار بر دولتهای استکباری (که هیچ اهمیتی برای مجامع بینالمللی و حقوق بینالملل قائل نیستند) بدانیم، امروز این اهرم فشار در اختیار تفکر مقاومت و نگرش ضدصهیونیستی قرار دارد.
یادمان نرود ایالات متحده آمریکا که چندین بار پیش از این، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در لزوم آتشبس را به نفع صهیونیستها وتو میکرد، در نهایت مجبور شد به این قطعنامه رای ممتنع بدهد و حتما بخشی از این فشار بر دولت آمریکا (که خشم صهیونیستها را هم در پی داشت) حاصل همین فشار افکار عمومی است.قضیه فلسطین که باید در راس امور کشورهای اسلامی و عرب باشد، امروز به واسطه همین فراگیری آگاهسازی درباره فلسطین، در اولویت افکار عمومی غرب هم قرار گرفته و این مساله، کار را هرچند محدود، برای حامیان اسرائیل سختتر خواهد کرد که در راس آنها آمریکایی قرار دارد که به واسطه حمایتهای لاینقطع سیاسی - نظامیاش از رژیم صهیونیستی، شریک بلاشک آنها در جنایات و کشتار امروز در غزه است.
همین فشار دانشجویان غرب است که در یک مورد مشخص، موجب قطع یا لااقل کاهش بسیاری از همکاریهای علمی و دانشگاهی از سوی این کشورها با رژیم صهیونیستی شده یا برخی دیگر را در مسیر به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین قرار داده است.
۳- برای حفظ این دستاورد چه باید کرد؟
مساله اول، اطلاعرسانی درست و کامل به جامعه غرب در مساله فلسطین است که ۸۰ سال زیر بمباران سنگین رسانههای بزرگ و وابسته به صهیونیستها دچار اختلال در محاسبه شده بود.
امروز جامعه جوان و تحصیلکرده آنها از حصار رسانههای غرب بیرون آمده و تشنه تبیین درست مساله فلسطین است.
جوانی که امروز در طرف درست تاریخ قرار دارد را نباید در دست حکومتهای مکار غربی رها کرد که نشان دادند (همانطور که در موضوعات مشابه گذشته نظیر اعتراضات سیاهپوستان دیدیم) توانایی این را دارند تا این اعتراضات را هم در درون خود حل کنند یا آن را به انحراف بکشانند.
از این منظر است که نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان آمریکایی را باید روشنگر و راهگشا دانست.
رهبر انقلاب در غیاب تمام سران سازشکار عرب - که باید در خط مقدم مقابله با اسرائیل باشند - بار بزرگی را از دوش جهان اسلام برداشتند و نقش راهبری خود و تبیین درست مساله را بخوبی و در بزنگاه ایفا کردند.
مرقومه معظمله به دانشجویان بیدار دانشگاههای آمریکا اما در حقیقت یک شروع است و باید از سوی اندیشمندان منصف جهان به شکل درست و قابل فهم برای جامعه هدف، تبیین شود تا پیام آن به گوش جوانان غرب بنشیند. جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۶ سال گذشته، بحق پرچمدار مبارزه با اشغالگری و صهیونیسم است و این در حالی است که در جهان عرب چیزی جز خیانت و سازش ندیدهایم. همین توفان الاقصی و «وعده صادق» بود که جان دوباره به مبارزان فلسطینی در میدان و حامیان آنها در عرصه جهانی بخشید. جامعه جهانی امروز تشنه شنیدن واقعیت درباره اشغال فلسطین است، این جامعه را باید دریافت و این بزرگترین رسالت این روزهای رسانههای جهان اسلام و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|