|
اخبار
اتمام حجت تاج با باشگاههای فاقد ورزشگاه استاندارد
مهدی تاج در مراسم آغاز کلاسهای مربیگری درجه A آسیا گفت: من از روزی که به فوتبال آمدم اعتقاد داشتم باید دورههای آموزشی را از کنفدراسیون فوتبال آسیا بگیریم و در ایران برگزار کنیم و این کار در حال تحقق است. اکنون ۳ دوره درجه A آسیا در ایران برگزار میشود و ما بیشتر کلاسهای دانشافزایی را در ایران برگزار میکنیم. برای توسعه فوتبال از هیچ برنامهای کوتاهی نخواهیم کرد. به گزارش ایرنا، رئیس فدراسیون فوتبال ادامه داد: فوتبال یک پدیده خاص است و با هیچ پدیده اجتماعی دیگری قابل مقایسه نیست. هم بردهای این ورزش برجسته خواهد شد و هم باختهای آن. حاشیههای این رشته نیز در رسانهها بازتاب زیادی دارد. رسانههای مکتوب و رسانه ملی نیز بیشتر برنامه خود را برای این رشته گذاشتند. من نمیدانم اگر فوتبال نبود تلویزیون چه نشان میداد؟
وی با اشاره به خیل علاقهمندان این رشته در ایران اظهار داشت: من چند شب پیش در خرمآباد بودم و دیدم در ورزشگاهی که ۱۰ هزار بلیت برای حضور در آن فروخته شده نزدیک به ۳۰ هزار نفر حضور دارند. خدا را شکر اتفاقی رخ نداد اما همیشه اینگونه نیست. از سال بعد دیگر این مشکلات را نخواهیم داشت. من چند دستورالعمل را برای باشگاههای لیگ برتری اعلام کردم که در صورت انجام نشدن لیگ برگزار نخواهد شد. فروش بلیت الکترونیک، شمارهگذاری صندلی و نظارت بر تماشاگران از مهمترین این دستورالعملهاست.
تاج ادامه داد: اگر قرار باشد یک نفر حاشیه در ورزشگاه درست کند باید تنبیه شود اما قرار نیست به خاطر یک نفر تمام تیم و تماشاگران آن تنبیه شوند. یک کارگروه برای بررسی مشکلات ورزشگاهها تشکیل و تمام کاستیها به تیمها اعلام شده است. اگر نتوانند آن را برطرف کنند حق میزبانی ندارند. کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز بر برطرف شدن کاستیها نظارت دارد.
وی با اشاره به استقبال گسترده از دوره مربیگری A آسیا گفت: خوشحالم که بزرگان فوتبال ایران در این دوره حضور دارند. این افراد در آینده میتوانند مربیان بزرگی شوند. ما این دورهها را برگزار کردیم تا دانشافزایی لازم شکل گیرد. الان حدود ۳ هزار مربی درجه یک داریم که این خود نشان از توسعه فوتبال دارد.
***
انتصاب سرمربی جدید تیم ملی نوجوانان
در پی انتصاب حسین عبدی، سرمربی تیم ملی نوجوانان به سرمربیگری تیم ملی جوانان ایران، عباس چمنیان، به عنوان سرمربی جدید نوجوانان ایران منصوب شد. چمنیان که مربی بازیکنساز و مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیاست، در جامجهانی نوجوانان در سال ۲۰۱۷ موفق شد تیم ایران را با نتایج درخشان به جمع ۸ تیم برتر دنیا برساند.
قرعهکشی مرحله مقدماتی رقابتهای زیر ۱۷ سال قهرمانی آسیا روز پنجشنبه در مالزی برگزار شد و تیم ملی نوجوانان کشورمان در گروه A این مسابقات در کنار اردن، سوریه، هنگکنگ و کرهشمالی قرار گرفت. مسابقات گروه ایران، به میزبانی اردن برگزار میشود.
***
بیرانوند - پرسپولیس؛ باز هم فسخ؟!
پرسپولیسیها اگر تا پایان خرداد مطالبات علیرضا بیرانوند را تسویه نکنند، او میتواند قراردادش را فسخ کند. پرسپولیس در شرایطی لیگ برتر فوتبال ایران را با قهرمانی به پایان رساند که حالا برخی بازیکنان این تیم که قراردادشان به پایان رسیده، ساز جدایی کوک کردهاند. در این بین صحبتهایی هم درباره احتمال جدایی علیرضا بیرانوند مطرح شده که پیگیریها نشان میدهد این موضوع رنگ و بوی جدی به خود گرفته است. به گزارش ایسنا، بیرانوند یک فصل دیگر با پرسپولیس قرارداد دارد اما در قرارداد او بندی وجود دارد که میتواند بار دیگر مانند فصل گذشته، فسخ یکطرفه قرارداد از سوی این دروازهبان ملیپوش را در پی داشته باشد. در این بند به صراحت ذکر شده است در صورت تسویه نشدن مطالبات این بازیکن در مدت ۱۵ روز بعد از پایان فصل، او میتواند یکطرفه قرارداد خود را فسخ کند و جدا شود. این یعنی پرسپولیس تنها تا پایان خرداد فرصت دارد با بیرانوند تسویه حساب کند. مطالبات بیرانوند از پرسپولیس ۱۲ میلیارد تومان است.
***
پاستورلو: طارمی بسیار دوستداشتنی است
مدیر برنامه سرشناس ایتالیایی از مهاجم تیم ملی فوتبال کشورمان تمجید کرد.
فدریکو پاستورلو که اخیرا عکسی از خود و مهدی طارمی در شهر میلان منتشر کرد که نشان میداد مهاجم تیم ملی کشورمان برای نهایی کردن فرآیند پیوستنش به اینتر به ایتالیا سفر کرده است، از مهاجم ۴ فصل اخیر پورتو تمجید کرد. طارمی 31 ساله پس از ۴ سال حضور موفق در پورتو به عنوان بازیکن آزاد به نراتزوری پیوست. طرفین از ماهها پیش با یکدیگر به توافق رسیدهاند و طارمی با قراردادی ۲ ساله با قابلیت تمدید برای سال سوم به اینتر پیوسته و گفته میشود دستمزدش هم 3.5 میلیون یورو در سال خواهد بود. به گزارش تسنیم، فدریکو پاستورلو درباره خرید جدید اینتریها گفت: طارمی بیصبرانه منتظر شروع کارش در اینتر است. او ماهها پیش انتخاب خود را انجام داد. طارمی یکی از موکلان من نیست، من فقط به عنوان واسطه، انتقال او را تسهیل کردم اما با مهدی وقت گذراندم و باید بگویم او پسری بسیار دوستداشتنی است. طارمی در اینتر خیلی خوب جا خواهد افتاد و مطمئن هستم هواداران از داشتن او بسیار خوشحال خواهند شد.
طارمی که فصل اخیر در 35 بازی برای پورتو به میدان رفت و آمار 11 گل زده و 7 پاسگل را از خود برجا گذاشت، در مجموع در 182 بازی برای پورتو به میدان رفت و آمار شگفتانگیز 91 گل زده (هر ۲ بازی یک گل) و 56 پاس گل را از خود به ثبت رساند.
شماره ۹ تیم ملی فوتبال ایران در این مدت به پورتو برای کسب ۷ جام از جمله یک قهرمانی در لیگ برتر پرتغال و ۳ قهرمانی در جام حذفی پرتغال کمک کرد.
ارسال به دوستان
پورموسوی از استقلال خوزستان جدا شد
سیدسیروس پورموسوی که در هفته پایانی موفق به نگه داشتن استقلال خوزستان در لیگ برتر فوتبال ایران شد با انتشار پستی در فضای مجازی از این تیم جدا شد. پورموسوی در بخشی از این پیام نوشته است: بعد از 2.5 سال تلاش صادقانه که به لطف خدا منجر به حضور و بقا در لیگ برتر شد، اکنون با افتخار از این باشگاه بزرگ
و هواداران عزیزی که واقعا در این مدت با حمایتهایشان برای ما سنگ تمام گذاشتند، خداحافظی میکنم و برایشان در ادامه مسیر آرزوی موفقیت دارم.
ارسال به دوستان
امروز سپاهان و گلگهر در اصفهان و آلومینیوم و مس رفسنجان در اراک برای صعود به فینال جام حذفی رویاروی هم قرار میگیرند
جدال حذفی شهرستانها
گروه ورزشی: در حالی که پایان پراسترس لیگ برتر که با قهرمانی پرسپولیس همراه شد فوتبال ایران را از تب و تاب انداخته اما پرونده فصل جاری فوتبال کشورمان هنوز به طور کامل بسته نشده است. سپاهان اصفهان، مس رفسنجان، گلگهر سیرجان و آلومینیوم اراک 4 تیم صنعتی کشورمان هستند که حالا چشم به دیگر جام فوتبال ایران یعنی حذفی دوختهاند تا در غیاب سرخابیهای پایتخت یک جام طلایی را برای شهرستانها به ارمغان آورند.
در این فضا امروز 2 بازی نیمهنهایی جام حذفی در اصفهان و اراک برگزار میشود. در نخستین بازی سپاهان اصفهان و گلگهر سیرجان از ساعت 19:45 در ورزشگاه نقش جهان به مصاف هم میروند. در این بازی سپاهان که نمایش ناامیدکنندهای در لیگ برتر داشت و خیلی زود از جمع مدعیان قهرمانی فاصله گرفت به مصاف گلگهری میرود که بعد از چند سال نمایش مقتدرانه، لیگ امسال را با نمایشی متوسط و رتبه نهم به پایان رساند. سپاهان که در مرحله یکچهارم و در جدالی سخت موفق شد از پس ملوان بربیاید، حالا چشم به پیروزی برابر گلگهر دارد تا مسیر خود به سمت قهرمانی در جام حذفی را هموار کند. ژوزه مورایس پرتغالی که کارنامهاش در این 2 سال خالی از عنوان قهرمانی بوده حالا جام حذفی را تنها امکان به جا مانده برای کسب یک جام طلایی به نفع زردپوشان میبیند.
آخرین قهرمانی طلاییپوشان اصفهان در جام حذفی به فصل ۹۲-۱۳۹۱ بازمیگردد که در فینال جام حذفی پرسپولیس را شکست دادند و برای چهارمین بار قهرمان این رقابتها شدند. این در حالی است که 3 تیم دیگر حاضر در مرحله نیمهنهایی جام حذفی تا به حال موفق به قهرمانی در این رقابتها نشدهاند. البته آلومینیوم اراک که 2 سال پیش موفق شده بود به فینال این رقابتها برسد و در ورزشگاه آزادی به نساجی مازندران باخت، امید دارد امسال با شکست مس رفسنجان بار دیگر شانس خود را برای قهرمانی در این رقابتها بیازماید. آلومینیوم اراک که در مرحله یکهشتم نهایی یکی از دراماتیکترین بازیهای فصل را مقابل پرسپولیس انجام داد و پس از به تساوی رساندن بازی با نتیجه 4-4 ، در ضربات پنالتی قهرمان سال گذشته جام حذفی را شکست داد، حالا به مصاف مس رفسنجانی میرود که در مرحله یکشانزدهم نهایی استقلال تهران را از مقابل خود برداشت. بازی آلومینیوم اراک و مس رفسنجان در حالی ساعت 20 در ورزشگاه امام خمینی(ره) آغاز میشود که سایه اخبار پرونده فساد بر سر باشگاه مس رفسنجان سنگینی میکند و گمانههای زیادی درباره احتمال سقوط این تیم به دستههای پایینتر شنیده میشود. در این فضا هرچند رفسنجانیها فشار بیشتری را به نسبت اراکیها تحمل میکنند اما احتمال دارد این فشار نتیجه معکوس داده و آنها را برای اثبات جایگاهشان متحد کند. شاگردان محرم نویدکیا در مس رفسنجان 2 هفته پیش و تا دقیقه 85 در ورزشگاه آزادی در حال رقم زدن یک نتیجه فراموش نشدنی برابر پرسپولیس بودند که میتوانست به جبران حذف استقلال در جام حذفی جام دیگری را به آبیپوشان هدیه کند.
* فینال در ناکجاآباد؟
حاشیه پررنگتر از متن درباره جام حذفی امسال، ابهام درباره محل برگزاری فینال آن است. در حالی که امشب سرنوشت 2 تیم راه یافته به فینال مشخص میشود اما هنوز مکان برگزاری بازی فینال به طور رسمی اعلام نشده است(!) در چند ماه گذشته اخبار غیررسمی حکایت از برگزاری فینال جام حذفی در ورزشگاه اختصاصی مس کرمان داشت اما به علت عدم آمادگی کامل این ورزشگاه که کرمانیها سالهای زیادی چشم به راه افتتاحش ماندهاند، بازی باید در یک ورزشگاه دیگر برگزار شود. در همین زمینه چهارشنبه گذشته در گزارشی اعلام شد که اولویت سازمان لیگ برگزاری دیدار فینال در ورزشگاه سردار سلیمانی سیرجان است اما در صورتی که حداقل یکی از تیمهای گلگهر سیرجان و مس رفسنجان به دیدار پایانی راه پیدا کنند، به احتمال فراوان این دیدار در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد شد. گفتنی است با توجه به نامگذاری جام حذفی فوتبال ایران به عنوان خرمشهر، چند سال بازیهای فینال در ورزشگاه اروندان خرمشهر برگزار شد اما با مشکلاتی که برای این ورزشگاه به وجود آمد از فصل 98-97 به بعد فینال جام حذفی هر بار در یک ورزشگاه برگزار شد. در فصل 98-97 پرسپولیس تهران و داماش گیلان در ورزشگاه شهدای فولاد خوزستان به مصاف هم رفتند که حواشی زیادی از جمله تاخیر چندساعته برای شروع مسابقه را با خود به همراه داشت. میزبانی فینال در فصل 99-98 که به علت فراگیری ویروس کرونا بدون حضور تماشاگران برگزار شد با ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد بود که در آن تراکتور تبریز و استقلال تهران به مصاف هم رفتند. فصل 1400-1399 دومین فینال پیاپی جام حذفی بدون حضور تماشاگران و این بار در ورزشگاه نقش جهان اصفهان میان فولاد خوزستان و استقلال تهران برگزار شد. فینال جام حذفی 1401-1400 میان 2 تیم نساجی مازندران و آلومینیوم اراک در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد. فصل گذشته نیز فینال جام حذفی تبدیل به شهرآورد تهرانیها شد و دوباره میزبانی این فینال با ورزشگاه در حال تعمیر آزادی بود. حالا نیز به فاصله چند روز مانده تا برگزاری فینال جام حذفی باید منتظر ماند و دید آیا قرار است فینال امسال جام حذفی هم در این ورزشگاه در دست تعمیر برگزار شود یا جام در زمین سبز یکی از شهرستانها به تیم قهرمان اهدا خواهد شد.
ارسال به دوستان
برای اوسمار ویرا که میراثش تنها یک جام فلزی نبود
مرسی که شبیه دیگران نشدی
مهدی طاهرخانی: اوسمار ویرا شبیه هیچکس نبود. روزی که به واسطه فشارهای رسانهای و فضای مجازی، یحیی مجبور شد از یک گزینه خارجی برای تقویت کادر فنیاش استفاده کند، سراغ مردی رفت که جاهطلب بود اما مکار نه.
دوست داشت سرمربی شود اما هرگز در کنار سرمربی تیم به محض فوکوس دوربین، خودش را پرزنت نکرد. آرام و بیصدا بود. روزی که پرسپولیس در لیگ بیستودوم قهرمان شد، آنقدر بیسر و صدا و بیادعا بود که حتی یک نفر هم ننوشت و نگفت شاید فرق پرسپولیس لیگ قبل و این لیگ، همین دستیار برزیلی باشد.
روزی که سرانجام یحیی بعد از 6 استعفا، به صورت حقیقی رفت، باز هم خودش را وسط معرکه نینداخت. حتی با هیچ رسانهای لابی نکرد. اگر بگویم واقعا دوست رسانهای نداشت، باورتان میشود؟ بدون هیچ ادعایی در کسوت «سرمربی موقت» تیمش را تمرین داد و منتظر تصمیم درویش ماند. بازیکنان تیم که یک سال و نیم با او کار کرده بودند به مدیریت ضمانت دادند از او حمایت میکنند و اوسمار پتانسیل سرمربیگری را دارد. درویش بزرگترین ریسک زندگیاش را مرتکب شد و اوسمار شد سرمربی پرسپولیس. حتی علی دایی هم باور نداشت این برزیلی بیادعا موفق میشود. در طول نیمفصل دوم بارها در مواجهه با این سوال شیطنتآمیز که رابطهات با یحیی گلمحمدی چگونه است، با لبخند گفت اتفاقا دیشب با او چای خوردم. هرگز ادعا نکرد پرسپولیس محتاط نیمفصل اول را او متحول کرده است. سبک پرسپولیس نعل به نعل همان سنت پیشین بود اما با دوز بیشتر شهامت.
اوج هنرش بین 2 نیمه بازی با استقلال خوزستان بود. با 2 تعویض نشان داد چه شناخت عمیقی از فوتبال ما دارد. اما فقط آن 2 تعویض نبود. از دقیقه 70 به بعد دستور داد در حملات تیم، خدابندهلو به دفاع آخر بیاید و کنعانی به جلو برود. بروید 4 گل پرسپولیس را مجددا ببینید. بازیکنان تعویضی و کنعانیزادگان در تکتک این گلها نقش داشتند. بزرگترین و شگفتانگیزترین کامبک تاریخ فوتبال باشگاهی ایران را او اینچنین رقم زد به طوری که همان شب صدر و جام را از استقلال توأمان گرفت. در شب سخت قزوین، میدانست شجاعت بیش از اندازه جلوی تیمی مثل شمس آذر که استاد ضد حمله است چه تاوانی دارد. اوج دوم اوسمار همان بازی بود. شبی که آبیها امید داشتند پرسپولیس امتیاز بدهد اما 3 بر یک از سد حریف گذشت.
سرانجام شب موعود فرا رسید. پرسپولیس قهرمان لیگ شد و اوسمار با اینکه خیلی پیشتر از اینها تصمیم به جدایی گرفته بود، رفاقت با یحیی را تمام کرد. گلمحمدی 30 امتیاز از 15 بازی اول را دشت کرد و او 38 امتیاز از 15 بازی دوم. با این وجود تیشرتی بر تن کرد که کنار یحیی ایستاده است. حقیقتا چند مربی را میشناسید که چنین کرده باشند؟ بعد از نخستین جام یحیی (همان سالی که نیمفصل جانشین کالدرون شده بود ) چند نفر در روز قهرمانی یاد مربی آرژانتینی افتادند؟ اما اوسمار جنسش متفاوت بود.
او رفت اما تردید نکنید آنقدر خاطره خوش از خودش باقی گذاشته که همیشه به عنوان یک گزینه آلترناتیو در ذهن هواداران پرسپولیس میماند. مهم نیست چند روز دیگر خبر حضورش در فلان لیگ و کشور مخابره شود. او 2 سال اینجا بود و حق دارد برای آیندهاش تصمیم بگیرد.
اوسمار رفت اما نه برای همیشه. چه برگردد یک روز، چه هرگز پایش را به این سوی مرزهای ایران نگذارد، یادش همیشه در ذهن هواداران باقی میماند و این یعنی ماندن ابدی. او هیچگاه علیه داوری حرف نزد. علیه باشگاه حریف حرف نزد. وارد بازی رسانهای نشد. یک کار داشت و آن جمع کردن 38 امتیاز از 45 پوئن ممکن بود. تردید نکنید اگر هر گزینه دیگری جز او جانشین یحیی میشد، این نکونام بود که جام را روز آخر بالای سر میبرد.
بزرگترین میراث اوسمار برای فوتبالی که تا خرتناق درگیر و غرق تکهاندازی و علیه داوری و زمین و زمان حرف زدن است، یک چیز بود؛ جنتلمن باقی بمانید و جام بگیرید.
حقیقتا حیف بود بماند و تغییر کند. بماند و شبیه یکی از مربیان همیشه غرزن این فوتبال شود. ما پتانسیل تغییر دادن خیلیها را داریم. روزهای اولیه ژوزه مورایس یادتان است؟ چقدر شیک و جنتلمن فقط درباره فوتبال حرف میزد اما حالا در کلامش میشود تکه به باشگاه سپاهان را هم استشمام کرد، رقیب و حریف دیگر جای خود.
حیف بود اوسمار بماند و زیر فشار کشنده فضای حقیقی و مجازی، شبیه امروز مورایس در روزهای پایانیاش در فوتبال ما شود. او دقیقا به کوتاهی و زیبایی یک خواب نیمروزی در دل یک باغ سرسبز بود. از آن خوابهایی که وقتی بیدار میشوید حالتان ساعتها خوب است. خدا حافظ و نگهدار شما آقای همیشه جنتلمن!
ارسال به دوستان
یادداشت
تجربههای تاریخی درباره اجماع
حامد سروری: انتخابات این دوره شباهتهایی با ۲ دوره انتخابات در ۳ دهه اخیر دارد؛ یکی انتخابات سال ۱۳۸۴ و دیگری انتخابات سال ۱۳۹۲. البته از جهات بیشتری به انتخابات سال ۱۳۹۲ شبیه است. وجه شباهت آن است که سال ۱۳۹۲ نامزدهای اصلاحطلب و اصولگرا به صورت متفرق حضور یافتند اما در نهایت یک جریان و آن هم جریان اعتدال و اصلاحات به اجماع رسید، در حالی که جریان مقابل متشتت وارد روز انتخابات شد و این پیامدهایی جدی را در نتایج انتخابات ایجاد کرد. نکته بسیار مهمی که در این زمینه باید گفت این است که سال ۱۳۹۲، اجماع جریان اعتدال برابر نشد با رای نامزدی که به نفع نامزد اصلی یعنی آقای روحانی کنار رفت، بلکه این اجماع در واقع تبدیل شد به مجموع رای آقای عارف و آقای روحانی به علاوه موجی که از این اجماع در جامعه ایجاد شد. یعنی آن موجی که اجماع مد نظر ایجاد کرد علاوه بر مجموع رای آقای روحانی و آقای عارف، یک حجمی از رای را از مرددان و کسانی که در شک به سر میبردند، به سمت نماینده اعتدال یعنی آقای روحانی سوق داد. لذا آقای روحانی در دوره اول به پاستور راه یافت. این اجماع مد نظر چرا در نهایت این موج را ساخت؟ نخست اینکه جریانی که اجماع کرد به جامعه این پیام را ارسال کرد که برای رسیدن به هدف خود حاضریم حتی ازخودگذشتگی کرده و سپس آنکه نظم و انضباط تشکیلاتی و سیاسی داریم، لذا هدفمند ظاهر میشویم. از طرف دیگر جریانی که حاضر به اجماع نشد این پیام را به جامعه ارسال کرد که نوعی از رقابت در میان ما شکل گرفته است. در واقع پرسش این بود: گفتمانی که موفق شده بود طی نزدیک به یک دهه مجلس، شورای شهر، ریاستجمهوری و... را تحت اختیار خود بگیرد، چرا بزرگان آن حاضر نمیشوند به نفع یک هدف بالاتر کنار بروند؟ این حتی ممکن است تصور بازی قدرت و قدرتطلبی را به ذهن برخی مرددان و حتی بعضی طرفداران آن گفتمان متبادر کند. این مساله ضربه بزرگی بود که سال ۱۳۹۲ به نیروهای انقلاب وارد شد و بعد از آن ما شاهد خسارات دولت آقای روحانی بودیم. نکته بسیار مهم دیگر که تشتت مورد بحث برای گفتمان انقلاب به ارمغان آورد این بود که گروههای مرجع رایساز، مراجع و افراد شاخص مجبور شدند در آن دوره سکوت کرده و از هیچ نامزدی حمایت نکنند، چرا که نامزدهایی که هر یک دارای وجاهتی بودند و از یک وجهی منتسب به گفتمان انقلاب بودند، حمایت از یکی میتوانست پیامدهایی برای آن شخصیتهای مرجع در نسبت با دیگر نامزدها به بار بیاورد. همین هزینه باعث شد گروهها و شخصیتهای مرجع در آن دوره سکوت کنند. حتی برخی نامزدها که از دور رقابتها کنار رفتند، مجبور شدند نگویند به نفع چه کسی کنار میروند. یکی از دلایل سکوت گروههای مرجع این بود که در ادامه حمایت از یک نامزد میتوانست منجر به تشدید اختلافات درونگفتمانی و درونجریانی شود، لذا همه مصلحت را در سکوت دیدند. این سکوت باعث شد بخشی از مرددان که قرابت بیشتری با جریان انقلاب داشتند، نتوانند تصمیم درستی بگیرند و حتی بخشی از رای سنتی جریان انقلاب به سمت روحانی هدایت شد. اما یک نکته دیگر که تشتت برای ما به ارمغان آورد، علاوه بر سکوت شخصیتهای مرجع، حاملان گفتمانی که در کف میدان باید رایسازی کنند، اکنون دیگر برای یک جریان رای جمع نمیکردند، بلکه فعالیت آنها تقسیم شده بود. این گروهها به جای آنکه رای مرددان را جمع کنند شروع به نزاع درونگفتمانی با نامزد رقیب دیگر کردند، لذا آن وقتی که باید گذاشته میشد تا در شهرها و روستاها رای جمع شود، برای رقابت درونگفتمانی هدر رفت. پیامد این قضیه چنین شد که رای آقای روحانی در روستاها بیشتر از شهرها و حتی بیشتر از تهران بود. به لحاظ درصد و تناسب، رای آقای روحانی در پایگاهی که به صورت سنتی به جریان انقلاب رای میداد بسیار زیاد شد. مساله بعدی رایهای استراتژیک است. این مضمون به چه معناست؟ یعنی پیمایشهای بعدی نشان میدهد ۲۵ درصد کسانی که در آن برهه رای دادهاند به گزینه دوم رای دادهاند. یعنی ۲۵ درصد از کل کسانی که در انتخابات شرکت کرده بودند، به دلیل یک ملاحظه خاص به گزینه اول خود رای ندادند.
این اتفاق منجر به جلب آرا از جریان انقلاب به سبد کاندیدای رقیب شد، همین باعث شد آقای روحانی در همان دور اول به پاستور راه یابد.
حالا سوال این است: انتخابات ۹۲ چه درسهایی برای جریان انقلاب دارد؟
1- اجماع برابر نیست با تعداد آرایی که الان میخواهند به نامزدها در نظرسنجیها رای دهند، بلکه برابر است با مثبت یا منفی بخشی از مرددان که بر اثر اجماع به نامزدی که روی آن اجماع شده رای خواهند داد. این یعنی اجماع میتواند باعث ایجاد موجی شود که بیشتر از درصد آرای کسانی است که در نظرسنجیها به نامزد خاصی رای دادهاند، چرا که اجماع مرددان را متأثر از خود میکند. همواره در همه انتخاباتها مرددان رقمی میان ۱۸ تا ۲۴ درصد را شکل میدهند، لذا این گروه در انتخاباتی که ما در آن تکثر رای داریم میتواند نقش قاطع و موثری داشته باشد و حتی از رفتن انتخابات به دور دوم جلوگیری کند. پس اجماع مرددان را بیشتر هدف قرار خواهد داد، لذا اجماع برای جلبنظر این گروه لازم است. پس اجماع باید ایجاد شود اما این نکته هم مهم است که اجماع باید بتواند رای مثبت ایجاد کند. یعنی اگر نامزد اشتباه انتخاب شود، میتواند حتی باعث ریزش رای از مرددان یا منجر به رای استراتژیک شود. یعنی بخشی از افرادی که میخواهند به نامزد خاصی رای دهند، حالا که او کنار رفته است، میآیند به جریان رقیب رای میدهند. پس در اجماع شما باید فردی را که سبد رای مشترک با جریان رقیب دارد مدنظر قرار دهید.
2- ما گفتیم هدف اجماع مرددان هستند اما باید بدانیم تلقی دور دومی شدن انتخابات یک تلقی قطعی و الزامآور نیست. یعنی نباید بر اساس نظرسنجیها و بدون در نظر گرفتن مرددان که به سمت موج میروند، تصمیمگیری و سیاستگذاری کرد. پیامد دیگر عدم اجماع آن است که همین الان افرادی که میتوانند رای جمع کنند در میان مرددان، شروع کردهاند به تخریب یکدیگر. با این تصور که حریف جریان انقلابی که خوب ظاهر نشده است، پس او رای نمیآورد، پس رقابت درونگفتمانی است و سعی کنیم یکدیگر را قانع کنیم. این یعنی نگاه استاتیک یا ایستا به انتخابات دارند. لذا افراد به سمت اقناع مرددان نمیروند. ما میبینیم گروههایی که باید برای جریان انقلاب رای جمع کنند با یکدیگر به نزاع میپردازند.
3- نکته سوم آنکه در این فضا گروههای مرجع نیز نمیتوانند از کسی حمایت کنند. از آنجا که تشتت نامزدها منجر به تشتت گفتمانی میشود آنها نیز عموما سکوت کردهاند. وقتی نامزد واحد باشد گفتمان نیز واحد است اما اگر جریانی نامزدهای مختلف داشته باشد، به این دلیل که آن نامزدها تلاش میکنند تمایزی با نامزد رقیب از درون جریان خود داشته باشند، سعی میکنند گفتمانی متمایز را صورتبندی کنند. لذا یک گفتمان از جریان رقیب با چند گفتمان از جریان انقلابی رقابت کند. این تعدد گفتمانی باعث میشود موجی به نفع جریان انقلاب شکل نگیرد.
ارسال به دوستان
دیدگاه
شکست جوان پرادعای الیزه
حنیف غفاری: نتایج انتخابات پارلمانی اروپا، بیش از هر سیاستمداری امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه را شوکه کرد. کسب 15 درصد آرا توسط حزب متبوع مکرون در مقابل اقبال 32 درصدی به جبهه ملی فرانسه (جریان ملیگرای افراطی)، نقطه آشکارساز افول و بلکه سقوط رئیسجمهور فرانسه از مسند قدرت است. مکرون که در گذشتهای نهچندان دور سودای تبدیل شدن به رهبر اصلی اتحادیه اروپایی و منطقه یورو را در سر میپروراند، اکنون ناچار شده فرمان انحلال پارلمان را جهت برگزاری انتخابات سراسری جدید در کشورش صادر کند. این وضعیت در انتخابات ریاستجمهوری سال 2022 نیز قابل پیشبینی بود. آن زمان، مکرون توانست به لطف حمایت جریان چپ افراطی به رهبری ملانشون و حمایت هر ۲ حزب سنتی جمهوریخواه و سوسیالیست فرانسه بر رقیب سرسخت خود مارین لوپن غلبه کند. رسانههای اصلی اروپا از جمله دویچهوله و یورونیوز، نمیتوانند نگرانی خود را بابت تحولاتی که پس از شکست حزب مکرون در انتخابات پارلمانی اروپا به وقوع پیوسته کتمان کنند! بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی ـ انتخاباتی در فرانسه، از همان زمان تاکید کردند مکرون در نهایت از اقبال یکچهارم (25 درصد) شهروندان این کشور برخوردار است. بر این اساس اکثر آرای ریخته شده به سبد رئیسجمهور پرادعای فرانسه، از جنس «آرای سلبی» بوده و نمیتوانست تبدیل به پشتوانهای محکم برای استمرار حضور وی در راس معادلات سیاسی ـ اجرایی پاریس شود. اکنون پیشبینیها درباره سقوط دولت مکرون تحققیافته است. شکست سنگین اخیر حزب مکرون در انتخابات پارلمان اروپا، از یک سو جبهه ملی فرانسه و راستگرایان افراطی را در مسیر تسخیر کاخ الیزه جدیتر کرده و از سوی دیگر، رهبری پاریس بر اتحادیه اروپایی را نیز به چالشی سخت کشیده است. مکرون در ماههای منتهی به برگزاری انتخابات پارلمان اروپا، تلاش کرد سیگنالهایی را دال بر آمادگی کشورش برای عملیات نظامی علیه روسیه در جنگ اوکراین مخابره کند تا بلکه به این وسیله، از دولت متبوعش تصویری قدرتمند و غالب بسازد. ماجرا به این نقطه ختم نشد! مکرون از آمادگی دولتش جهت تعمیم بازدارندگی هستهای فرانسه به کل اتحادیه اروپایی هم خبر داد؛ به این معنا که فرانسه به پشتوانه بمبهای اتم ممنوعهای که در زرادخانههای خود انبار کرده، تبدیل به نماد یک قدرت فراملی در سطح نظام بینالملل شود. اما هیچ یک از این گفتاردرمانیها و مواضع خاص، منجر به نجات کاخ الیزه در انتخابات پارلمانی اخیر و جلوگیری از پیروزی قاطع جبهه ملی فرانسه نشد.
فرانسویها نه تنها دولت مکرون را تنبیه کردند، بلکه کلیت حیات و موجودیت وی و حزب متبوعش را به چالش کشیدند. در چنین شرایطی رئیسجمهور فرانسه چارهای جز اعلام برگزاری انتخابات زودهنگام در کشورش نداشت. از این رو نمیتوان انحلال پارلمان توسط مکرون را یک تصمیم سخاوتمندانه قلمداد کرد!
پایان احتمالی دولت مکرون، به معنای پایان حیات احزاب سنتی و میانهرو (وفادار به اتحادیه اروپایی) در پاریس خواهد بود. بدون شک در صورت حضور جبهه ملی فرانسه در راس هرم قدرت، حتی گزارهها و ایدههایی مانند خروج این کشور از اتحادیه اروپایی مورد توجه قرار خواهد گرفت. مارین لوپن در مبارزات انتخاباتی سالهای گذشته، بارها از عزم خود برای برگزاری همهپرسی خروج از اتحادیه (به سبک و سیاق برگزیت در انگلیس) خبر داده بود. اکنون سایه این کابوس بیش از پیش بر سر قاره سبز حس میشود. از سوی دیگر، حضور فردی مانند لوپن در مسند ریاستجمهوری فرانسه، منجر به ابطال و توقف تلاشهای دولت کنونی این کشور مبنی بر گسترش دامنه جنگ اوکراین میشود. ارتباطات سیاسی جبهه ملی فرانسه و حزب روسیه واحد در روسیه بر هیچ کس پوشیده نیست. با این حال جای بسی تامل دارد که شهروندان فرانسوی در انتخابات پارلمان اروپا، از جریانی حمایت کردند که رویکرد سلبی در قبال مسکو را قبول نداشته و بالعکس، خواستار مذاکره بر سر پایان دادن به جنگ اوکراین با کاخ کرملین است. تحولات سیاسی اخیر در فرانسه، مولد تغییرات و مناسبات جدیدی در اتحادیه اروپایی، منطقه یورو و ناتو خواهد بود و تصویر امنیتی حاکم بر ۲ سوی آتلانتیک را تا حدودی دگرگون خواهد کرد. شکست حزب مکرون در انتخابات اخیر پارلمان اروپا، بدترین خبر ممکن برای بایدن ودموکراتها در آمریکا نیز محسوب میشود. مکرون طرفدار ابقای بایدن در کاخ سفید است و در مقابل، مارین لوپن دیدگاههای نزدیکتری به دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق و نامزد انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 دارد. بیدلیل نیست که جمهوریخواهان و در راس آنها ترامپ، از پیروزی اخیر جبهه ملی فرانسه در انتخابات پارلمان اروپا استقبال کردهاند. قدر متیقن ماجرا در فرانسه، گذار از حکمرانی سنتی در این کشور خواهد بود.
این تغییر فاز حکمرانی در فرانسه اجتنابناپذیر بوده و معادلات کلان قدرت در اروپا را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|