|
اخبار
«غدیریه ایران» ویژهبرنامه عید غدیر شبکه 3
ویژهبرنامه «غدیریه ایران» با اجرای رسالت بوذری از یکشنبه روی آنتن شبکه 3 سیما میرود. این برنامه با اجرای رسالت بوذری از یکشنبه ۳ تیر حوالی ساعت ۱۷ به مدت ۵ روز روی آنتن شبکه 3 سیما میرود. «غدیریه ایران» با حضور هنرمندان، اهالی فرهنگ و ادب و خادمین غدیر از شهر اصفهان میهمان خانههای مردم ایران میشود. این برنامه در محل «غدیریه اصفهان» با حضور مردم و علاقهمندان اهل بیت تولید میشود و سعی دارد حال و هوای پرطراوت و شادابی را به مخاطب منتقل کند.
***
تمدید مهلت ارسال آثار به جشنواره تئاتر استان تهران
با تمدید مهلت ارسال آثار به بیستونهمین جشنواره تئاتر استان تهران، گروههای متقاضی شرکت در جشنواره، تا ۱۵ تیر فرصت دارند با مراجعه به درگاه تئاتر استان تهران در تارنمای ایران تئاتر (به آدرس Tehran.theater.ir) در این رویداد هنری ثبتنام کنند. موضوع ویژه این دوره جشنواره جوانی جمعیت و فرزندآوری است و استحکام بنیان خانواده با تاکید بر جایگاه زن، عفاف و حجاب، تاکید بر هویت ملی ایرانی بر اساس 3 عنصر اصلی مسلمانبودن، انقلابیبودن و عمق تاریخی طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، تأکید بر امیدآفرینی و نشاط اجتماعی، موضوعات شهر و شهروندی با تکیه بر اخلاق، معرفی و شرح زندگانی شخصیتهای مهم ملی، علمی و مذهبی، جهاد تبیین ایثار و ارزشهای جبهه انقلاب و مقاومت، آسیبهای اجتماعی، ضرورت وحدت و یکپارچگی ملی، مذهبی و قومی و جهش تولید با مشارکت مردم از دیگر اولویتهای این رویداد هنری به شمار میروند. بیستونهمین جشنواره تئاتر استان تهران با همکاری ادارهکل هنرهای نمایشی و بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستانهای استان تهران در راستای تحقق شعار «جهش تولید با مشارکت مردم»، از ۹ تا ۱۶ آبان به دبیری امیرحسین شفیعی در پردیس تئاتر تهران و شهرستانهای استان برگزار میشود.
***
فرهنگسرای نیاوران میزبان نمایش کودکونوجوان شد
نمایش کودک «رابینسون خرگوشه» به نویسندگی و کارگردانی «عباس قاصدزاده» از ۳۰ خرداد تا 15 تیر به صورت هفتگی در روزهای چهارشنبه تا جمعه ساعت 17 در سالن خزر فرهنگسرای نیاوران روی صحنه میرود. عوامل این نمایش عبارتند از: نویسنده و کارگردان: عباس قاصدزاده؛ دستیار کارگردان، طراح صحنه و لباس: زینب اسدی؛ بازیگران: عباس قاصدزاده، آزاده حسینی فهرجی، کمیل پورقلیکندسر و حامد عمارلو؛ موسیقی: مسعود فکور؛ طراح پوستر: محسن افخمی. «رابینسون» خرگوش روزنامهرسان مهربانی است که در پی گم شدن تعدادی از حیوانات جنگل و جستوجو برای پیدا کردن دوستان خود، موضوع مهمی را کشف میکند.
***
روایت چالشهای زندگی مادران جوان موفق در «مهربانو»
اولین قسمت فصل سوم برنامه «مهربانو» به تهیهکنندگی و کارگردانی زینب پورابراهیم از روز گذشته ساعت ۲۲ از قاب شبکه تهران پخش شد. این مستند پرتره با محوریت معرفی بانوان جوان موفق تهیه و تولید شده است.«مهربانو» به معرفی بانوان موفق جامعه در مشاغل مختلف همچون پزشک، نویسنده، شاعر، کارآفرین و... میپردازد. این مستند قصد دارد یک برش از زندگی شخصی و خانوادگی این بانوان موفق را که چالشهایی در زندگی کاری و شخصی داشتند و آن را مدیریت کردهاند، به تصویر بکشد. «مهربانو» کاری از گروه خانواده و کودک شبکه تهران سیما است که شنبهها حوالی ساعت ۲۲ به مدت ۲۵ دقیقه روی آنتن تلویزیون میرود.
***
اکران و نقد فیلم کاپیتان در فرهنگستان ارسباران برگزار میشود
فیلم سینمایی «کاپیتان» ساخته محمد حمزهای امروز ۳ تیر ساعت ۱۸ در سالن آمفیتئاتر فرهنگسرای ارسباران اکران و پس از آن با حضور کارگردان، امیرمحمد عبدی نویسنده، کورش جاهد کارشناس - مجری و جمعی دیگر از عوامل فیلم نقد و بررسی میشود. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «به من میگن عیسی، هرکاری بخوام میکنم...». پانتهآ پناهیها، پژمان بازغی، امیرحسین بیات، بهار نوحیان، ارغوان شعبانی و... بازیگران این فیلم سینمایی هستند. علاقهمندان برای حضور در ششصدوهجدهمین نشست باشگاه فیلم تهران میتوانند به فرهنگسرای ارسباران واقع در خیابان شریعتی بالاتر از پل سیدخندان، خیابان جلفا مراجعه کنند یا برای رزرو صندلی نیز میتوانند به بخش فیلم ایرانی در سایت سینماتیکت مراجعه کنند.
***
رمان «خبر خوب، خبر بد» راهی بازار نشر شد
رمان«خبر خوب، خبر بد» نوشته ماریون مک گینس راهی بازار کتاب شده است. این رمان با ترجمه مژده ابراهیمنتاج و سمیه سزاوارشریعتی در ۳۶۸ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۳۴۰ هزار تومان در نشر آفتابکاران راهی بازار کتاب شده است. در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: ماریون مک گینس نویسنده و مترجم فرانسوی معاصر است. او بیشتر موضوعاتی چون مادری، بارداری و کودکونوجوان را برای نویسندگی یا ترجمه انتخاب میکند. داستانهای او حاوی پیامی خوشبینانه در برابر اتفاقات تلخ زندگی هستند. پیشتر، کتابی با عنوان «اندوه شیرین رها شدهام» از او، به قلم همین 2 مترجم منتشر شده است. در برشی از متن میخوانیم: «جهانی که کلوتیلد در آن رشد میکرد کاملا کنترلشده بود و هیچ شباهتی به واقعیت نداشت. او آن را به دست خود و برای خود ساخته بود و فقط قوانین خودش را در آن اجرا میکرد، مجبور هم نبود به کسی جواب بدهد. در جهان او هر سیاره بر مدار مشخصی میچرخید و هرگز اجازه نمیداد سایر سیارات به اتمسفر شکننده او نزدیک شوند، البته همه بهجز سارا. خانه کلوتیلد سیاره زمین بود و روستاهای اطراف کهکشان راه شیری».
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نگاهی به مناظره فرهنگی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری و سرفصلهای ارائهشده از سوی آنها
از ایده تا اجرا
گروه فرهنگ و هنر: سومین مناظره نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شامگاه جمعه یکم تیر پس از یک دوره میزگرد تخصصی حوزه فرهنگ و هنر که با همراهی و حضور مشاوران فرهنگی طی هفته گذشته انجام شده بود، برگزار شد؛ مناظرهای که در بخش نخست آن هر یک از نامزدها در مدت زمان مشخصشده، سیاستهای کلی و کلان خود را مطرح کردند و سپس به توضیحاتی درباره آن پرداختند.
«امنیت فرهنگی»، «عدالت و تولید محتوای فرهنگی»، «آزادی فرهنگی»، «استراتژی فرهنگی»، «پیشرانی فرهنگی» و «توسعه زیرساخت و اقتصاد فرهنگی» را باید مهمترین بخشها از سرفصل برنامههای بیانشده از سوی 6 نامزد ریاستجمهوری دانست؛ عناوینی که به جرأت باید اذعان کرد طی 13 دوره برگزاری انتخابات همواره از سوی نامزدها به شکلهای مختلف بیان شده است.
برای نمونه در آخرین انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400 شعارهایی چون «پیشرانی و عدالت فرهنگی» به عنوان شعار دولت سیزدهم در حوزه فرهنگ به کرات در مناظرات ریاستجمهوری از سوی رئیسجمهور شهید اعلام و پس از انتخابات هم در برنامههای ارائهشده از سوی وزیر پیشنهادی به مجلس گنجانده شد که البته اجرای آن در دولت آغاز شد و هم اکنون هم در حال اجراست.
در حوزه توسعه زیرساختهای فرهنگی در دولت سیزدهم نیز میتوان به جهش و رشد بهرهبرداری از سالنهای سینما در سراسر کشور اشاره کرد و وعده هزار سالنه شدن سینماهای کشور در حالی در حال محقق شدن است که از 500 سالن فعال در ابتدای سال 1400 امروز به 900 سالن رسیدهایم. صد البته متناسب با جمعیت کشور هنوز راه بسیاری در پیش داریم اما رسیدن به این میزان نیز یک حرکت مهم و قابل تقدیر به شمار میرود.
همانطور که پیشتر نیز بیان شد، نکته اصلی در این برنامهها و سیاستهای فرهنگی، نوع و نحوه اجراست. به دیگر سخن اینکه شاید بیان مساله و اتخاذ سیاستهای کلان امری مهم باشد اما مهمتر و قابل توجهتر آن است که چه افراد و چه مدیرانی قرار است این برنامهها را از مرحله ایده به اجرا برسانند. از همین رو همواره انتخاب تیم و گروه مشاوران و مدیران نامزدها در صورت رایآوری امری بسیار مهم و کلیدی قلمداد میشود.
به عنوان نمونه در مساله «استراتژی فرهنگی» سالهای سال است که دولتها با کیفیتهای متفاوت در حال انجام آن هستند اما اینکه آن مساله و موضوع مهم تا چه میزان بر اساس آنچه در ایده مد نظر بوده، رنگ اجرا به خود دیده است، باید اذعان کرد چندان موفق نبودهایم.
توجه بفرمایید موضوع تولیدات فرهنگی استراتژیک نه تنها بیش از ۳ دهه است که در قانون لحاظ شده است، بلکه جزو وظایف نهادها و دستگاههای فرهنگی به شمار رفته و برای آن بودجه خاص نیز مصوب شده و این در حالی است که در دولتهای مختلف با کیفیتهای متفاوت اجرا شده است.
اواسط دهه 80 این موضوع بعد از سالها غفلت مورد توجه وزارت ارشاد و سازمانهای تابع چون بنیاد سینمایی فارابی قرار گرفت اما خروجی آن تنها به تولید و ساخت یک فیلم با هزینه گزاف بدل شد که تنها در یک جشنواره داخلی مورد توجه قرار گرفت و عملا حتی در جذب مخاطب داخلی هم موفق عمل نکرد، مخاطبان بینالمللی که جای خود دارد!
در واقع بدنه اجرایی دولتها همواره مساله استراتژی فرهنگی را با خلق یک اثر یا یک رویداد پرهزینه اشتباه گرفتهاند و این مصداق اجرای بد یک ایده بسیار مهم است. این موضوع نه تنها در حوزه سینما که در سایر حوزهها از جمله کتاب، تئاتر و حتی موسیقی نیز ساری و جاری است. به عنوان نمونه از سال 83 و با تصویب هیات دولت، بنیادی با عنوان «بنیاد فرهنگی رودکی» دقیقا برای تولید آثار استراژیک فرهنگی تاسیس شد؛ بنیادی که از روز تاسیس و ابلاغ آن توسط رئیسجمهور تا امروز هرگز نتوانسته است ماموریتها و وظایف مصوب در اساسنامه خود را بدرستی انجام دهد و امروز تنها بدل به یک بنیاد مانند سایر دستگاهها و نهادهای فرهنگی شده، با خردهتولیداتی که حتی نمیتواند در محدوده جامعه مخاطبان خود نیز تاثیرگذار باشد، چه رسد به مقولاتی چون استراتژی فرهنگی و فرهنگ فرامرزی.
اما بدون شک یکی از عمده دلایل این ناتوانی و عدم موفقیت انتخاب مدیرانی است که حتی اشراف نیمبندی هم به اساسنامه ندارند. از همین رو معتقدیم صرف سیاستگذاری نمیتواند ضامن موفق بودن باشد، بلکه امر اجرایی و انتخاب مجریان آگاه و متخصص، به مراتب مهمتر و قابل توجهتر است.
«پیشرانی، حکمرانی و امنیت فرهنگی» از جمله دیگر موضوعاتی بود که در مناظره از سوی برخی نامزدها مورد تاکید قرار گرفت؛ موضوعی که در همین دولت نیز با جدیت دنبال شده بود اما نه تنها در ۳ سال گذشته، بلکه در دولتهای گذشته نیز شاهد تصمیمگیری در برخی موارد از سوی دستگاههای خارج از نهادهای فرهنگی - فارغ از درست یا اشتباه بودنشان - بودیم. به عنوان مثال لغو کنسرت یا جلوگیری از اجرای نمایش که بعضا در استانها انجام میشود بدون در نظر گرفتن درست بودن یا نبودن - به نوعی حکمرانی فرهنگی دولت را زیر سوال برد و بدل به چالشی برای امور فرهنگی میشود. بنابراین نبود تعامل میان مدیران وزارت ارشاد با سایر دستگاهها و نهادها بویژه در حوزه استانی خلأ مهمی است که باید توسط مدیران و منصوبان دولتی پر شود و قطعا از ایجاد چالشهای بیهوده و پرهزینه جلوگیری میشود. این در حالی است که در مناظرههای برگزارشده از اساس سخنی درباره آن عنوان نمیشود و تنها به ارائه سرفصل بسنده میشود.
درباره «آزادی فرهنگی» نیز مباحث و موارد بسیاری وجود دارد؛ از اینکه اساسا تعریف این واژه نزد اقشار مختلف حوزه فرهنگ و هنر بسیار گسترده و بعضا متضاد و متفاوت است گرفته تا استفادههای سیاسی و غیرفرهنگی از این واژه در مجموع آن را به نوعی بدل به یک واژه شعاری طی سالیان اخیر کرده است.
اما اینکه مطالبه هنرمندان در این زمینه چیست و چگونه آزادیهای فرهنگی باید اجرایی شود نیز خود یک مساله بسیار عمیق و چندوجهی است. به عنوان نمونه برخی هنرمندان تعابیری چون حذف مواردی مانند نظارت و ارزشیابی را معادل آزادی فرهنگی میدانند که از اساس این امر اشتباه و به نوعی مغایر با قانون اساسی است، آن هم در شرایطی که بسیاری از کشورهای مدعی آزادی نیز موارد چون ارزیابی و نظارت را حتی با شدت و حدت بیشتری از ما برای تولیدات هنری لحاظ میکنند. از یک منظر دیگر نیز باید به این موضوع نگریسته شود و آن بدسلیقگی مجریان دولتی است تا جایی که آنقدر سختگیری بیهوده میشود که هنرمند را از تولید یک اثر یا منصرف یا به صورت غیرمجاز آن را تولید میکند.
مواردی چون اقتصاد فرهنگ و تولید محتوای فرهنگی نیز چندان بیشباهت به سایر موارد نیست. از حضور سرمایههای ناپاک در تولیدات هنری گرفته تا تولیدات نامتناسب با فضای اجتماعی همگی مواردی است که بدون شک اشکال نه در اصل ایده که در نحوه اجرا و نظارت بر آنهاست. آنچه در این خصوص بسیار باید مورد توجه قرار گیرد و یا به عبارتی نامزدها باید درباره آن توضیح بیشتر داده و روشنگری مبسوطتری انجام دهند، نوع و نحوه اجراست و الا این سرفصلها همواره و در طول ادوار گذشته نیز به کرات بیان شده است. از طرفی در کنار موارد و سیاستهای کلی، عدم تشریح وضع موجود و نبود یک نمودار حرکتی را باید یکی از نقاط ضعف در مناظره فرهنگی نامزدها دانست تا جایی که هیچکدام از نامزدها اشاره به وضعیت و آمارهای موجود در فضای فعلی نکردهاند که شائبه عدم اشراف نامزدها به فضای فعلی فرهنگی را ایجاد میکند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با بابک خواجهپاشا، کارگردان فیلم «آبی روشن»
وامگرفته از فرهنگ ایرانی
گروه فرهنگ و هنر: بابک لطفی خواجهپاشا از جمله فیلمسازان جوان دهه شصتی سینمای ایران است که با دستیاری و بازی در آثار شاخصی چون «خورشید»، «قصر شیرین»، «تو میمانی»، «جهیزیه»، «سنه خاطیر»، «تورشا شیرین» و «عاشورا» وارد عرصه سینما شد.
وی با ساخت نخستین فیلم سینماییاش با عنوان «در آغوش درخت» در جشنواره فیلم فجر مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت و اکنون در دومین تجربه کارگردانی با فیلم «آبی روشن» روزهای پرفروغی را در اکران عمومی سپری میکند.
خواجهپاشا در گفتوگو با «وطن امروز» درباره ترکیب بازیگران بویژه حضور ۲ بازیگر نوجوان و کمتر شناختهشده در جمع بازیگران مطرح «آبی روشن» گفت: واقعیت این است که ما با نقشه قبلی سراغ این ترکیب نرفتیم که مثلا با خودمان بگوییم به دلیل سابقه همکاریای که باهم داشتهاند، حتما باید همین 2 نفر در فیلم بازی کنند. توافق نهایی و انتخاب آنها برای حضور در فیلم هم چیزی حدود 15 روز از هم فاصله داشت.
وی ادامه داد: شخصا معتقدم این ۲ نقش، در واقع قسمت این 2 بازیگر بوده است. باورم این است که گاهی نقشها سراغ بازیگرها میروند و اینگونه نیست که بازیگر، نقش را انتخاب کند. زمانی هم که این 2 عزیز برای حضور در فیلم آمدند، من هنوز بازیهایشان را ندیده بودم که بر اساس آن بخواهم تصمیمگیری کنم. کارهای سینمایی محمدحسین مهدویان را دنبال کرده بودم و او را کارگردان باشکوهی میدانم اما سریال «زخم کاری» را ندیده بودم و اینگونه نبود که بر اساس آن سریال، این ۲ بازیگر جوان را انتخاب کنم.
کارگردان «آبی روشن» تأکید کرد: همه بازیگران این فیلم بر اساس نقشها و در فرآیند مذاکره و گفتوگوی تکبهتک انتخاب شدند. آنچه درباره سارا حاتمی و مرتضی امینیتبار برایم قابل توجه بود، این بود که هر دو نسبت به متن صادقانه برخورد کردند و واقعا مضامین درون فیلمنامه را دوست داشتند.
وی درباره انتخاب مهران احمدی و مهران غفوریان برای ۲ نقش اصلی فیلم هم گفت: برای آنکه مخاطبان قدرت بازیگری این ۲ هنرمند را به معنای واقعی متوجه شوند، باید فیلم «آبی روشن» را ببینند. معتقدم این ۲ بازیگر، به معنای واقعی، بازیگران باشکوهی هستند ولی کمتر مجالی داشتهاند که تا این اندازه درخشان ظاهر شوند. فیلم «آبی روشن» با حضور این ۲ هنرمند به معنای واقعی کلمه درخشیده است و مخاطبان را هم دعوت میکنم برای مواجهه با این درخشش، فیلم را تماشا کنند.
این کارگردان در ادامه درباره زاویه نگاه این فیلم به مقوله قضاوت و تلاش برای ارائه شخصیتهایی کاملا خاکستری در سینمای خود، گفت: این نکته از این جهت است که فیلم میخواهد بگوید باید مراقب قضاوتهای خود باشیم. قضاوت کردن آدمها خیلی سخت است. واقعا به راحتی نمیتوان گفت چه کسی خوب است و چه کسی بد. از این منظر معتقدم فیلم خیلی حرف بهروزی دارد. اینکه در یک بزنگاه بفهمیم حق با کدام طرف است، اصلا کار سادهای نیست، چرا که ذاتا حق با همه است، ما باید حرف همه را گوش بدهیم.
وی افزود: در داستان فیلم، گاهی اگر از نگاه یونس به موقعیتها نگاه کنیم احساس میکنیم حق با او است اما از زاویه نگاه ایوب که نگاه کنیم، حس میکنیم، نه، حق با ایوب بوده است و ما نمیتوانیم هیچکدام را سریع قضاوت کنیم. ما در دین خود فعلی داریم که با قتل برابری میکند و آن هم قطع صله رحم است. شما اجازه ندارید برادر یا خواهر خود را به صرف اینکه خطایی کرده یا میکند، رها کنید. باید به او کمک کنید تا از خطایش دست بردارد. این نگاه واقعا نگاه زیبایی است که در دین ما وجود دارد. توجه به همین نکته، چقدر میتواند جامعه امروز ما را اصلاح کند؟ کارگردان «آبی روشن» تأکید کرد: این فیلم، سرشار از مضامینی از این دست است. یکی از نکات مهمی که در فیلم وجود دارد، احترام حاج یونس به دختر قصه است. مراقبت کردن از یک دختر که بعضی از ما با غیرت ایرانی از آن تعبیر میکنیم، بخشی از فرهنگ و هویت ما است. اگر دختر ایرانی در هر محیطی حضور داشته باشد، به واسطه حضور فقط یک مرد ایرانی، باید احساس امنیت کند. این یک خردهفرهنگ در جامعه ما بوده و هست اما آنقدر درباره آن کار نکردهایم که گاهی آن را فراموش میکنیم.
وی در پایان تأکید کرد: فرهنگ پهلوانی و حس انسانیای که در این فیلم وجود دارد، وام گرفته شده از دین و فرهنگ غنی ایرانی است. این فرهنگ را در کجای فیلمهای خود منعکس کردهایم؟ اگر کسی هم سراغ آن برود، دیگران به او خرده میگیرند که چرا سراغ این مضمون رفتهای؟! خب وقتی این مضامین را از فیلمهای خود حذف کردیم، دیگر در جامعه هم بروز و نمود آن را نمیبینیم.
ارسال به دوستان
اولین محصول مشترک سینمایی ایران و کشورهای همسایه رونمایی شد
از ایران تا تاجیکستان
گروه فرهنگ و هنر: طی مراسمی در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان از نخستین تولید مشترک سینمایی شبکه آیفیلم با شرکای تاجیک و روس رونمایی شد. مرتضی شمسی نماینده معاونت برونمرزی سازمان صداوسیما، علیرضا حقیقیان سفیر ایران در تاجیکستان، محمدسعید شاهیان مدیر تاجیکفیلم، نهاد رسمی فیلمسازی در تاجیکستان، عابد نظریان معاون اول وزیر فرهنگ تاجیکستان و چهرههای هنری و رسانهای تاجیکستان و روسیه در این مراسم حضور داشتند.
شمسی در این نشست گفت: زمانی بود که ما و شما نمیتوانستیم و اجازه نداشتیم به زبان فارسی صحبت کنیم. رودکی بزرگ با کمک امیر سامانی زبان فارسی ما را دوباره احیا کرد. رودکی را پدر شعر پارسی میدانند، چون تا پیش از او ایرانیان حق استفاده از شعر را نداشتند. این موضوع در فیلم زندگی رودکی هم آورده شده است.
وی یادآور شد: رسانه جدید فیلم و سریال است. ما محتوای بزرگی همچون ۸۰ هزار موقعیت سلحشوری داریم و هیچ تمدنی در دنیا چنین فرصتی ندارد. ما باید از این فرصت استفاده کنیم و با یکدیگر همدل شویم.
محمدسعید شاهیان، مدیر تاجیک فیلم نیز در سخنانی با اشاره به تلاش مظفر کارگردان این فیلم برای ساخت اثری به زبان فارسی بیان کرد: شمعی که او روشن کرده باید به یک شعله مبدل شود. عوامل این فیلم حاضر بودند ۲۴ ساعته برای ساخت آن تلاش کنند. من امروز افتخار میکنم در سرزمینمان میتوانیم چنین آثاری را با حضور برادران ایرانیمان بسازیم. ما باید کارهای مشترکمان را زیاد کنیم، مشکلاتی وجود دارد ولی ما باید دست به کار شویم و در آینده کارهای ما بهتر و بهتر خواهد بود.
امیر تاجیک، تهیهکننده ایرانی فیلم نیز با اشاره به نخستینباری که به تاجیکستان سفر کرده بود، گفت: من برای ساخت یک مستند با محوریت زبان فارسی به اینجا سفر کرده بودم. در فرودگاه تقاضا کردم مرا به یک بازارچه سنتی ببرند و به بازار مهرگان که رسیدم نخستین فروشنده بیتی شعر برای من خواند: «هیچ شادی نیست اندر این جهان، برتر از دیدار روی دوستان». من از لحظهای که وارد تاجیکستان شدم هیچگاه احساس غربت نداشتم و حس خوبی که مردم این کشور به ایرانیها میدهند باعث میشود احساس نکنیم در یک کشور دیگر هستیم، بویژه که زبان، فرهنگ و اعتقاداتمان به یکدیگر نزدیک است.
وی ادامه داد: خوشحالم که من هم نقش کوچکی در این فیلم داشتم و مطمئنم این فیلم در سطح جهانی دیده میشود و مفاهیم و ارزشهای مدنظر را برای مردم کشورهای دیگر هم در قالبی هنرمندانه و با زبان هنر هفتم به نمایش خواهد گذاشت. ما باید زبان و فرهنگ فارسی را حفظ کنیم و این فیلم یک گام جلوتر هم برمیدارد و این مفاهیم را به مخاطبان کشورهای دیگر نیز منتقل میکند.
پس از پخش ویدئویی از پشت صحنه «ماهی در قلاب»، تاجیک اعلام کرد: هماکنون مرحله تصویربرداری فیلم به پایان رسیده و به امید خدا مراحل پساتولید (پست پروداکشن) با حضور آقای محیالدین توسط هنرمندان و متخصصان حوزه سینما در ایران انجام خواهد شد.
علیرضا حقیقیان، سفیر ایران در تاجیکستان دیگر میهمان این مراسم بود که حاضران را همزبان، هم فرهنگ، هم تبار و خویشاوند خواند و گفت: خوشحالم که امروز شاهد یک همکاری مشترک در عرصه سینما هستیم. با این ابزارهایی که در خدمت 2 کشور دوست و همفرهنگ وجود دارد، ما میتوانیم سرمایه و فرهنگ عظیم مشترک بین 2 کشور و یک ملت را به دنیا عرضه کنیم. تاجیکستان فرصتهای بسیاری برای همکاری مشترک در عرصههای هنری دارد که باید شناسایی شوند.
وی افزود: خوشبختانه روابط 2 کشور در همه عرصهها رو به پیشرفت است و باید همکاری فرهنگی مورد توجه ویژه قرار گیرد و باید از این تاریخ، فرهنگ و زبان مشترک نهایت استفاده را برده و این افتخار چند هزار ساله خود را به دنیا عرضه کنیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|