|
اخبار
افشاگری یک پزشک از مشکلات کتف یزدانی و چرایی عدم کسب طلا در المپیک
پزشک ارتوپد و فوقتخصص آرتروسکوپی درباره وضعیت کتف حسن یزدانی در المپیک پاریس دست به افشاگری زد. حمیدرضا اصلانی درباره وضعیت جراحی کتف حسن یزدانی عنوان کرد: ۹ ماه قبل علیرضا دبیر و چند نفر دیگر تماس گرفتند و خواستند شانه حسن یزدانی را معاینه کنم و امآرآی او را ببینم. با آنها صحبت کردم و گفتم ضایعاتی در شانه او وجود دارد که یک سال از آن گذشته است و تصمیم با خودشان است میتوانند ادامه دهند یا جراحی کنند. پزشک ارتوپد و فوق تخصص آرتروسکوپی و جراحی شانه و زانو از آمریکا ادامه داد: یزدانی با من تماس گرفت و گفت میخواهد جراحی کند. به او گفتم یک تا 1.5 سال زمان میبرد تا بتواند کشتی بگیرد. او گفت که میخواهد ۹ ماه دیگر به المپیک برود. گفتم این موضوع هم شرط دارد و هم ریسک. اصلانی افزود: ریسک آن این بود که ممکن است دوباره صدمه ببیند و شرط جراحی هم این بود که باید فردای همان روز فیزیوتراپی کند و ویزیت دورهای داشته باشد. به او گفتیم حتما باید ساپورت و تیپ داشته باشد. ۶ تا ۶ ساعت و نیم جراحی طول کشید که موفقیتآمیز بود. وی با اشاره به اینکه یزدانی فیزیوتراپی را ۲ هفته بعد از عمل جراحی آغاز کرد، اظهار داشت: او به مجارستان رفت و با اختلاف با حریفان طلا گرفت، بعد از آن هم راهی المپیک شد. در مسابقه اول تا سوم مشکلی نداشت البته باز هم از تیپ استفاده نکرد اما در فینال که طلا نگرفت صحبت از تیپ بود. او حتی باید در تمرینات هم از تیپینگ استفاده میکرد و این متاسفانه چیزی بود که اتفاق افتاد. وقتی بدن عرق کند تیپ فایدهای ندارد. وی با اشاره به اینکه برخی ایراد گرفتند چرا حسن یزدانی در ایران عمل کرده، چرا که سابقه نداشته کسی که در کشورمان عمل کرده بتواند بازگردد، تصریح کرد: او در ماه هفتم بدون ساپورت به مجارستان رفت و طلا گرفت، بعد از آن هم راهی المپیک شد و ۳ مسابقه اول خود را بدون مشکل انجام داد که البته باز هم بدون ساپورت بود اما در مسابقه آخر به خاطر ضربه نتوانست طلا بگیرد. این پزشک ادامه داد: در کاروان کشتی چند نفر بودند که طلا گرفتند؟ آنهایی که طلا نگرفتند که عمل نکرده بودند. جوانمرد باشیم و اشکالات را به گردن دیگران نیندازیم. رئیس فدراسیون گفته قرار است یزدانی جراحی خود را در خارج از ایران انجام دهد، من خوشحال میشوم اما جراحان آنجا مانند ما برای ورزشکارمان دلسوز نیستند. خواهش من این است جوانمردانه برخورد کنند.
***
پشت پرده فسخ قرارداد 4 بازیکن استقلال
باشگاه استقلال با توجه به شرایطی که دارد برای فهرست تیم بزرگسالان خود تصمیمگیری خواهد کرد. باشگاه استقلال به دلیل پر شدن سقف بودجه خود هنوز نتوانسته قرارداد چند بازیکن را ثبت کند. علاوه بر این موضوع جذب 9 بازیکن خارجی و البته محرومیت 6 جلسهای مهرداد محمدی از سوی کمیته انضباطی سبب شده اتفاقاتی درباره فهرست این تیم رخ دهد. دوشنبه شب اعلام شد قرارداد مهرداد محمدی، منتظر محمد، سینا سعیدیفر و محمدحسین مرادمند توسط باشگاه استقلال فسخ شده است. پیگیریها نشان میدهد منتظر محمد جایی در استقلال ندارد اما باشگاه به دلیل اینکه میخواهد از فروش او درآمدزایی کند فسخ قرارداد محمد را به صورت رسمی اعلام نکرده است. نام مهرداد محمدی به دلیل اینکه 6 بازی اول لیگ را به دلیل محرومیت از دست داده و سقف استقلال پر شده در لیست اولیه قرار ندارد و درخواست کارت بازی برای این بازیکن صادر نشده است. باشگاه استقلال در نظر دارد بزودی قراردادی با اسپانسری جدید منعقد کند و طبق مقررات از طریق درآمدزایی میتواند نام محمدی را به فهرست اضافه کند. در این صورت کارت بازی محمدی صادر میشود. در واقع استقلال هماکنون از 20 سهمیه بزرگسال خود نام 18 بازیکن را ثبت کرده و ۲ جای خالی برای محمدی و بلانکو نگه داشته است. قرارداد بلانکو هم به دلیل سقف بودجه و مشکلات دیگر ثبت نشده و گفته میشود باشگاه پیگیر است مشکل این بازیکن را در یکی دو روز پیشرو حل کند. استقلال در عین حال به محمدحسین مرادمند برای تمدید قراردادش «نوتیس» داده بود اما در نهایت اتفاقی برای تمدید قرارداد رخ نداد و نام او در لیست رد نشده است. با این وجود تکلیف ادامه همکاری یا رفتن او هنوز به صورت رسمی مشخص نشده است. سینا سعیدی دیگر بازیکنی است که قراردادش فسخ شده است. زمان نقل و انتقالات 28 شهریور به پایان میرسد و باشگاهها تا آن زمان فرصت دارند تغییراتی در فهرست خود ایجاد کنند.
ارسال به دوستان
افشای تبانی و شرطبندی در فصل گذشته لیگ برتر!
رئیس مرکز سایبری فتا از تبانی در لیگ برتر خبر داد. «سرهنگ پاشایی» رئیس مرکز سایبری فتا در یک برنامه تلویزیونی گفت: «مربیان فوتبال با مراجعه به ما میگویند احساس میکنند فلان بازیکن دارد تبانی میکند. سال گذشته در لیگ برتر این مورد را داشتیم». وی ادامه داد: «در یکی از لیگهای دسته پایینتر با گزارش یک مربی، گوشی یکی از بازیکنان را چک کردیم که اقدام به شرطبندی او ثابت شد».
ارسال به دوستان
به بهانه این روزهای یامگا که مورد بیمهری باشگاه استقلال قرار گرفته است
بیچشم و رو نباشیم
داستان یامگا مثل پادوانی تلخ و آزاردهنده است؛ بازیکن متعصبی که برای این تیم کم نگذاشت و یکی از متعصبترین خارجیهای لیگ برتر بود اما به اجبار ادامه فوتبال خود را در آلومینیوم و تیمهای دیگر تصور میکرد که به نظر میرسد آن هم امکانپذیر نیست. سرنوشت یامگا، نحوه برخورد مدیریت باشگاه استقلال با این بازیکن و تدابیری که برای حفظ انگیزه و شخصیت این بازیکن بزرگ در نظر گرفته میشود، قطعا یک رسالت اخلاقی و حرفهای برای همه ما خواهد بود. این اتفاقات حق یامگا نیست. باشگاه استقلال به عنوان مقصر شرایط به وجود آمده، میبایست همه رقم قرارداد او را تا پایان قراردادش به او میداد. سلامتی یک بازیکن خارجی را گرفتیم و پرداخت پول کمترین کاری است که میشود در قبالش انجام داد.
اگر چه یامگا بازیکنی با دوران حرفهای طولانی است اما باز هم با افسوسی بسیار از فوتبال کنار خواهد رفت. از صحبتهای رئیس دپارتمان پزشکی استقلال میشود مطمئن بود که فوتبال کوین یامگا در ایران به پایان رسیده و او باید دوره تازهای از زندگی خود را آغاز کند. مدافع راست فرانسوی استقلال پس از 3 فصل درخشان، در آغاز سال چهارم و در شرایطی که با 3 مربی متفاوت نمایش یکسان و قانعکننده برای هواداران استقلال داشته، به دلیل آسیبدیدگی شدید در ناحیه چشم مجبور است بازی در بالاترین سطح فوتبال حرفهای در ایران را متوقف کند، مگر آنکه تیمی قصد داشته باشد از مهارت یامگا بهره ببرد و چشمش را روی مشکلات این بازیکن ببندد. یامگا حتی در تمرینات پیشفصل به همراه استقلالیها به اردوی ترکیه رفته و در بازیهای دوستانه این تیم در میدان حاضر شده بود اما با ورود رامین رضاییان مشخص بود که سرمربی استقلال قصد ندارد روی استفاده از او که در یک تمرین درونتیمی در فصل گذشته بشدت از ناحیه چشم آسیب دیده ریسک کند و کار را به امان خدا بسپارد، بنابراین بهترین مهره ممکن و یک ستاره، جایگزین ستاره واقعی این فصول شد. جالب اینکه رامین هم ضمن مشارکت در حملات، حتی پنالتیزن استقلال نیز شده است. یامگا که از نبودن در جمع استقلالیها مطمئن شده بود، قصد داشت برای ادامه فوتبال به تیم آلومینیوم برود که در آنجا نیز پس از یکیدو تمرین مشخص شد او شرایط حضور در جمع شاگردان مجتبی حسینی را ندارد و بنابراین پرونده حضور او در فوتبال ایران فعلا بسته شده است. اگر چه کمتر هوادار فوتبالی در ایران است که کوچکترین خاطره بدی از بازیها و عملکرد این بازیکن در ذهن داشته باشد؛ ستارهای که در دوره مدیریت مصطفی آجورلو و سرمربیگری فرهاد مجیدی به ایران آمد و خیلی زود خودش را به عنوان یک مهره بیجانشین در استقلال اثبات کرد، بازیکنی که خونسردیاش در زدن ضربات پنالتی و بیحاشیه بودن و تعهدش به تمرینات همواره زبانزد همتیمیها بوده است، فوتبالیستی که ممکن است در یک سال در بین خریدهای خارجی لیگ ایران به سختی با کیفیت او پیدا بشود، اما همتیمی سابق سعید عزتاللهی چنین جواهری بود.
در آخرین تصاویر منتشر شده از او در زمین برق باختر اراک، او با لباس یکدست فسفری و کفشهای آبی آسمانی و در حالی که عینک محافظی بر صورت دارد در زمین حاضر شده و قصد دارد آخرین تلاشهای خود را برای جلب نظر مجتبی حسینی انجام بدهد؛ یک موقعیت غریب برای بازیکنی که شاید در سالهای پیش هرگز فکر نمیکرد که در لیگ ایران جز در یک تیم سطح بالا و مدعی قهرمانی، در تیم دیگری به میدان برود اما ضربه مهلک در تمرین، سرنوشت فوتبالی این بازیکن را برای همیشه عوض کرد تا تصاویر تمرینی او در اراک شکلی غمبار به خود بگیرد؛ ضربهای که تاثیر خود را حتی روی صورت او گذاشته است.
این باشگاه استقلال است که باید اخلاقی رفتار کند. یک میهمان به کشور ما آمده و همانند پادوانی با آسیبدیدگی وحشتناک مواجه شده است.
باید همه حق و حقوق او تا پایان قراردادش پرداخت شود. نگذارید میهمانی که در این 3 سال حتی یک بار علیه کشور و وضعیت جامعه ما در خارج این مرزها بد نگفت حالا به واسطه این بیمهری تبدیل به دشمن ما شود.
آسیب دیدن او در دل تمرینات شاید دست ما نبود اما پایان خوش یامگا در ایران دست ما است.
نگذاریم با یک چشم نابینا و فسخ قرارداد به دنبال حق و حقوقش باشد. این باشگاه اول فرهنگی است بعد ورزشی. دستکم هلدینگ خلیجفارس به عنوان متولی و مالک استقلال، باید به این قضیه ورود کند. اشتباه پادوانی را مرتکب نشوید. میهمان ما اینجا آسیب دید و دستکم از حیث مالی با او به گونهای برخورد کنیم که بعدها موجب پشیمانیمان نشود.
ارسال به دوستان
2 گزینه نهایی هدایت تیم ملی والیبال ایران مشخص شدند
ولاسکوی دیگری در راه است
فقط چند روز دیگر تا اعلام نام سرمربی جدید تیم ملی والیبال باقی مانده است. طبق وعده قبلی میلاد تقوی، رئیس فدراسیون والیبال ایران، تا اواسط شهریور گزینه نهایی هدایت تیم ملی مشخص خواهد شد و مراتب عقد قرارداد با این سرمربی خارجی به عمل خواهد آمد. نکته جالب درباره پروسه انتخاب سرمربی جدید تیم ملی والیبال ایران اینکه بر خلاف فدراسیون قبلی، میلاد تقوی به دور از هیاهو و حواشی بیموردی مثل کمیته فنی، مراتب مذاکره با گزینههای مد نظر خود را به عمل آورده و در این باره به جمعبندی نهایی رسیده است. همانطور که تقوی وعده داده بود سرمربی جدید تیم ملی والیبال ایران یک نام بزرگ و جذاب خارجی خواهد بود. تقوی در یک ماه اخیر به شکل فشرده شرایط به خدمت گرفتن یک سرمربی درجه یک خارجی را بررسی کرده و به ۲ گزینه نهایی رسیده است. بر این اساس خاویر وبر و روبرتو پیاتزا ۲ گزینه نهایی هدایت فدراسیون والیبال ایران هستند. مذاکرات با این ۲ مربی بزرگ خارجی در روزهای اخیر نهایی شده و توافق کلی با آنها انجام شده است. در واقع تا یک هفته آینده رسما یکی از این ۲ نفر هدایت تیم ملی والیبال ایران را بر عهده خواهد گرفت. خاویر وبر، گزینه نزدیکتر به هدایت تیم ملی والیبال ایران است؛ کسی که سالها در تیم ملی آمریکا دستیار جان اسپرای بزرگ بوده است. اگر بازیهای آمریکا در المپیک پاریس را دیده باشید، در وقتهای استراحت این وبر بوده که جلوتر از اسپرا نکات مهم را به ستارههای این تیم گوشزد میکرد. وبر اگرچه بیشتر نام خود را به عنوان یک دستیار قدرتمند مطرح کرده اما نباید فراموش کنیم فیلیپ بلین نیز هنگام قبول هدایت ژاپن به عنوان یک مربی قدرتمند به این کشور آمد و بعد در قامت یک سرمربی والیبال این کشور را متحول کرد. وبر یک گزینه جذاب و فوقالعاده برای والیبال ایران خواهد بود. گزینه دوم که اصلا نیازی به تعریف ندارد، روبرتو پیاتزا سرمربی ایتالیایی است که رنک دوازدهم والیبال جهان را دارد. سرمربی حالا سابق تیم ملی هلند و باشگاه میلانوی ایتالیا در سالهای اخیر خود را در قامت یکی از بهترین مربیان دنیا به اثبات رسانده و حضورش در ایران یک اتفاق فوقالعاده و رویایی خواهد بود. پیاتزا قبل از لیگ ملتها هم گزینه تیم ملی والیبال ایران بود که در نهایت حضورش در تیم ملی منتفی شد. هر چه هست، باید خوشحال بود که میلاد تقوی زیر قولش نمیزند. او یک نام بزرگ خارجی را به عنوان سرمربی جدید تیم ملی معرفی خواهد کرد. ارسال به دوستان
نگاه
دعوای اصلی سیستم قضایی فرانسه و تلگرام
محمد رستمپور: خبر شگفتآمیز بازداشت پاول دورف، مالک و بنیانگذار تلگرام، آن هم از سوی سیستم قضایی فرانسه، دیروز تیتر یک رسانههای جهان شد. واکنشها به این خبر تا جایی پیش رفت که رئیسجمهور فرانسه مجبور شد اعلام کند بازداشت دورف «سیاسی» نیست. بر اساس آنچه در رسانهها منتشر شده، عدم همکاری دورف با سیستم قضایی فرانسه یا عدم نظارت کافی مدیران تلگرام بر محتواهایی که در این رسانه اجتماعی منتشر میشود، دلیل بازداشت وی بوده است. واقعیت پنهان اما چیز دیگری است. مسأله اساسی این است که از چند سال گذشته، دولتهای مختلف سازوکارهای قانونی را برای رهگیری مجرمانی که در بسترهای مجازی اقدام به فعالیت در سطوح خرد تا کلان دارند، کافی نمیدانند. 5 ماه پیش، در جلسه استماع کنگره ایالات متحده با موضوع بررسی فعالیت 5 پلتفرم ایکس، تیکتاک، متا، دیسکورد و اسنپچت، سناتور جمهوریخواه، لیندسی گراهام یگانه راه باقیمانده برای اتمام فعالیت تبهکاران در حوزههایی مانند سوءاستفاده آنلاین از کودکان، کودکآزاری، تشکیل باندهای قاچاق انسان در قالب خدمات اسکورتسرویس، خرید و فروش مواد مخدر و سلاح گرم را برداشتن مصونیت این پلتفرمها برای طرح شکایتهای عمومی شهروندان دانست. مطابق بخش 230 قانون «شایستگی ارتباطات» آمریکا، مدیران پلتفرمها نسبت به محتوای منتشرشده در پلتفرمها مسؤول نیستند و تنها باید سازوکارهای حفاظتی و امنیتبخشی برای دور ماندن کاربران از خطر را تدوین و اجرا کنند. در سوی دیگر میدان، پاول دورف، در میان کاربران شبکههای اجتماعی به عنوان قهرمان آزادیبخشی که حاضر نشده است دادههای کاربران در کشورهای مختلف را تسلیم نهادهای امنیتی کند، معرفی شده است. 7 سال پیش، ترزا می، نخستوزیر بریتانیا در اجلاس داووس در سخنانی تند، تلگرام را به لانه تبهکاران و خانه کودکآزارها تشبیه کرد. آن روز، این سخنان عجیب به نظر میرسید، چرا که دورف اساسا به دلیل عدم همکاری با سیستم قضایی روسیه از این کشور خارج شد و پس از مدتی به دلیل آنچه فضای مطلوب کاری خواند، در امارات اقامت کرد. دوگانه «حراست از حریم شخصی کاربران» و «پاسخگویی در برابر دولتها نسبت به فعالیت مخربانه مجرمان» سبب شده همه اتهامات مالک تلگرام درباره همه مدیران سکوهای مجازی مطرح باشد. در آماری حیرتانگیز و تأسفبار، مرکز ملی کودکان مفقود و مورد آزار قرار گرفته آمریکا (NCMEC) روزانه 100 هزار مورد گزارش سوءاستفاده از کودکان در فضای آنلاین دریافت میکند.
سال 2021، این مرکز، 139 گزارش اخاذی جنسی دریافت میکرد و سال 2023 تا پایان ماه اکتبر این رقم به 22.000 گزارش رسید. کودکان زیادی در آمریکا تحت تأثیر آسیب ناشی از اخاذی جنسی، خودکشی کردهاند. در نتیجه، غیر از موضوع حقوقی درباره حد و مرز فعالیت آزادانه افراد در پلتفرمهای مجازی، موضوع این است که از حیث فنی، تا زمانی که مصونیت مدیران پلتفرمها نسبت به محتوای منتشر شده در سکوها وجود داشته باشد، سوءاستفاده از این سکوها ادامه خواهد داشت. در دیگر سو اما این مصونیت به میزان قابل اعتنایی به توسعه محصولات مرتبط با تعاملات انسانی کمک کرده است. چه بسا باید گفت این دوگانه، دوگانه اخلاق و فناوری است.
درباره تلگرام، غیر از همه موارد طرح شده، مسأله پول مجازی نیز مطرح است. مالکان تلگرام بدون بهرهمندی از هیچ رتبه سیاسی توانستهاند ذهن، ارتباطات، دادههای تعاملی، نگرشها، ترجیحات و به صورت کلی جمعیت کشورهای مختلف را در اختیار ابزارها و سازوکارهای مدیریتی خود درآورند و با تجمیع قابلیتهای جذاب و منحصربهفردی که در دیگر سکوها کم و بیش وجود دارد، زیست اجتماعی شهروندان کشورهای مختلف را مدیریت کنند. تاجایی که میتوان از کشوری به نام کشور تلگرام نام برد. اما پول مجازی یا رمزارز تلگرام، ساختارها و مقررات سخت و فیزیکی نهادهای اقتصادی عالی مالی کشورهای مختلف بویژه بانکهای مرکزی را نیز دستکاری میکند. درست است که این دستکاری فرآیندهای دست و پاگیری که توسعه کسب و کارها را متوقف کرده، حذف میکند اما واقعیت این است که هر واحد سیاسی، با مرز، تلویزیون، پول، مردم و پرچم مختص خود معرفی میشود و تلگرام به مواجهه با این تعریف رفته است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، در نهایت فناوری مرزها را برخواهد داشت و هویتها و تمایزهای جدیدی بنا خواهد کرد اما موضوع این است که تلگرام که اکنون به پلتفرم محبوب تروریستها و کودکآزارها به بهانه حفاظت از آزادی بشر تبدیل شده، در صورت تحقق دسترسی کاربرانش به پول مجازی، نسبت به هر شکل استفاده کاربران از این پول، مسؤولیت خواهد پذیرفت؟ درست مثل رباتهای دستسازی که روزبهروز خطرناکتر میشوند یا هوش مصنوعی که به جای حذف مشکلات، ویدئوهای تقلبی میسازد. در نتیجه باید گفت به رغم آنکه بازداشت پاول دورف از سوی سیستم قضایی فرانسه، نقض استانداردهای حقوق بشری را اثبات میکند، مسأله فراتر از فرانسه و تلگرام است. موضوع این است که فناوری، ارتباطات جدیدی خلق میکند که به تدریج و طی زمان بر اساس قواعد حقوقی مورد اتفاق شهروندان جوامع پذیرفته شده و این ارتباطات اکنون به یکباره دستخوش تغییراتی شده که ممکن است تمام اهداف و مقاصد بشریت را هدف گیرد. در این هدفگیری، سکوهای ارتباطات مجازی به دلیل استفاده روزافزون افراد بشر، اولویت یافتهاند. تلگرام یا توئیتر، تیکتاک یا اینستاگرام، در ایران، فرانسه یا ژاپن یا آمریکا، صورت پیچیدهای از «قانون/ آزادی» ساختهاند که هر روز رویداد جدید یمیسازد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
آقای پزشکیان! جبران کنید
امیرعباس نوری: روایت رهبر انقلاب از جلسه مشورتی آقای رئیسجمهور درباره وزرای پیشنهادی کابینه، نشان داد روایت آقای پزشکیان از این دیدار در روز رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی، یک روایت غیردقیق و مخدوش بوده است. رهبر انقلاب روز گذشته در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیات دولت چهاردهم با ایشان، درباره این موضوع فرمودند: «آقای رئیسجمهور برای انتخاب وزیران با بنده هم مشورت کردند. من خب! بعضی از افرادی که تعدادی که میشناختم یا صلاحیت آنها از طرق مورد وثوق به ما رسیده بود؛ اینها را تایید کردم. بعضیها را هم تاکید کردم. تعداد بیشتری را هم نمیشناختم؛ گفتم نظری نسبت به آنها ندارم. خب! بحمدالله ایشان توانستند انتخاب را انجام دهند و مجلس را هم قانع کنند و این موفقیت بزرگی بود و خدا را سپاس میگوییم».
این اظهارات رهبر انقلاب دارای چند نکته مهم است:
1- جلسه آقای پزشکیان با رهبر انقلاب درباره وزرای پیشنهادی، یک جلسه مشورتی بوده است.
2- رهبر انقلاب برخی وزرای پیشنهادی را میشناختند که نظر ایشان درباره این وزرا، تایید یا تاکید بر حضور آنها در کابینه بوده است.
3- رهبر انقلاب تعداد بیشتری از گزینههای کابینه پیشنهادی را نمیشناختند و درباره آنها نیز نظری مطرح نکردند.
یعنی در واقع آقای پزشکیان فهرست وزرای پیشنهادی خود را خدمت رهبری برده و از ایشان خواسته درباره این گزینهها اظهارنظر کنند. رهبر انقلاب برخی گزینهها را میشناختند و آنها را تایید کردند و نسبت به حضور برخی از آنها در دولت نیز تاکید کردند و درباره تعداد بیشتری از وزرای پیشنهادی که نمیشناختند، اظهارنظر نکردند. خب! این رویهای بوده که قبل از آقای پزشکیان نیز وجود داشته است و روسای جمهور نظر مشورتی رهبر انقلاب درباره وزرای پیشنهادی را جویا شدهاند اما آقای پزشکیان به هر دلیلی، برآورد اشتباه و همینطور روایت ناقصی از این دیدار را در جلسه رای اعتماد نمایندگان مجلس به وزرای پیشنهادی مطرح کرد.
اجازه بدهید صحبتهای پزشکیان در روز رای اعتماد به وزرای پیشنهادی در مجلس را مرور کنیم: «وزیر ارشاد؟ وزیر ارشاد که دیگه اصلا... نمیآمد. آقا بهش دستور داده اومده. حالا من نمیخوام این حرفها رو بزنم. چرا من رو وادار میکنید مثلا حرفی بزنم؟ ایشان (صالحی) را صدا کردم آمد، هی میگفت نه! نه! رفت. رفتم خدمت آقا گفتم این لیسته؛ اینها هستند. گفتم اون (صالحی) نیامد. تلفن رو گرفت گفت بهش بگید پاشو بیاد. یعنی اینجوری نیست. من میخوام بگم هماهنگ شدیم اومدیم اینجا. شما بپذیرید از ما. همه این عزیران را. خانم صادقمالواجرد را اصلا خود آقا گفتن که باشه. آخه چرا دارید منو وادار میکنید یه چیزایی که نباید بگم، بگم. همه این عزیزان با هماهنگی، با به اصطلاح تفاهم اومدن اینجا. خیلی از آدمهایی که یه ذره شک توش بود ما بدون اینکه بگیم نیاوردیم تو لیستها».
خب! با وجود ادبیات خاص آقای پزشکیان و ضعف وی در بیان منظم و منسجم ولی منظور و مراد اظهارت وی در مجلس کاملا مشخص است. آقای پزشکیان درباره نظر رهبر آقا درباره وزرای پیشنهادی به گونهای صحبت کرده که برخی نمایندگان به این نتیجه برسند همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان مورد تایید رهبر انقلاب قرار گرفتهاند، در حالی که روایت روز گذشته رهبر انقلاب نشان میدهد رهبر انقلاب بیشتر از نیمی از کابینه را نمیشناختند و درباره آنها نظری ندادهاند.
بله! آقای پزشکیان دروغ نگفتند اما روایت را به گونهای مطرح کردند که تصور شد همه وزرای پیشنهادی مورد تایید یا تاکید رهبر انقلاب قرار گرفتهاند. از این جهت ایشان قطعا در روایت خود از جلسه مشورتی با رهبر انقلاب درباره اعضای کابینه، تقلب کردهاند و باید بابت این اقدام حتما عذرخواهی کنند. خود آقای پزشکیان میداند اظهاراتش در مجلس چگونه ماهیت جلسه با رهبر انقلاب را قلب کرده است و این روایت چه تاثیری روی رای نمایندگان داشته است. همینطور آقای پزشکیان خوب میداند 70 درصد وزرای پیشنهادی، محصول کمیتههای شورای راهبری خود او هستند اما اظهارات او در مجلس به گونهای بوده که انگار وزرای پیشنهادی او در جلسه با رهبر انقلاب تعیین شدهاند! خب! این ظلم بزرگی به رهبر انقلاب و یک اقدام غیرصادقانه بود.
نکته مهمی که آقای رئیسجمهور باید مد نظر قرار دهد، این است که این روایت غیردقیق از دیدار با رهبر انقلاب، حتما یک نقطه ضعف حرفهای در مدیریت سیاسی ایشان ثبت خواهد شد، چرا که در وهله نخست، در کسوت ریاستجمهوری روایتی غیردقیق از جلسه با رهبر انقلاب مطرح کرد،...
ثانیا این ذهنیت را در بین نخبگان و حتی اعضای کابینه خود ایجاد کرد که رئیسجمهور برای طرح برخی مسائل مهم و حساس، طرف مشورت مناسبی نیست و غیرقابل اعتماد است. این واقعیات را خود اصلاحطلبان و هواداران پزشکیان نیز مطرح کردند. غلامحسین کرباسچی بلافاصله پس از اظهارات پزشکیان در مجلس در توئیتی نوشت: «[اگر] رازی داشتید به پزشکیان بگویید».
به هر حال روایت مخدوش و ناقص از دیدار با رهبری و نظر رهبر انقلاب درباره گزینههای کابینه پیشنهادی، یک نقطه ضعف برای آقای پزشکیان به حساب آمد. البته شاید نگاه واقعبینانه این است که آقای پزشکیان به دلیل ضعف بنیه سیاسی و همینطور نداشتن تجربه مدیریتی و حاکمیتی و همچنین شخصیت متفاوتی که دارد، فعلا از رعایت این ملاحظات بویژه نقل قول از بزرگان، عاجز است اما حتما باید در ادامه به فکر اصلاح این رویه باشد. هرچند که قطعا آقای پزشکیان نباید فراموش کند بابت نقل قول غیردقیق از رهبر انقلاب درباره اعضای کابینه پیشنهادی، حتما باید عذرخواهی کند. برای رئیسجمهوری که یکی از ویژگیهایش در افکار عمومی، صداقت است، این ماجرا، یک امتیاز منفی تلقی خواهد شد.
در پایان، البته فراموش نمیکنیم رهبر انقلاب رای اعتماد مجلس به همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان را یک موفقیت برای دولت تلقی کردند تا آنجا که ایشان این موفقیت را شایسته شکرگزاری به درگاه خداوند متعال دانستند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|