|
اخبار
عارضه قلبی برای نایبرئیس فدراسیون فوتبال
مهدی محمدنبی صبح روز دوشنبه در العین امارات دچار عارضه قلبی شد. مهدی محمدنبی نایبرئیس فدراسیون فوتبال و مدیر تیم ملی متأسفانه دچار عارضه قلبی شد که پس از حضور اورژانس و انتقال به بیمارستانی در العین امارات، شرایط او تحت کنترل اعلام شده است.
***
خاطره خوش تیم ملی ایران از شهر العین در مصاف با امارات
تیم ملی فوتبال ایران یک بار رودرروی تیم امارات در شهر العین قرار گرفت که توانست با دست پر از زمین خارج شود.
تیم ملی فوتبال ایران در حالی باید سهشنبه ۲۰ شهریور در دومین بازی خود در مرحله سوم انتخابی جامجهانی ۲۰۲۶ رودرروی تیم ملی امارات قرار گیرد که هر ۲ تیم به ترتیب در بازی اول خود در این مرحله توانستند تیمهای قرقیزستان و قطر را شکست دهند تا گام اول را محکم بردارند.
ایران و امارات ۱۹ بار در مسابقات مختلف، رودرروی هم قرار گرفتهاند که ۱۵ پیروزی از آن ایران بوده و ۳ بازی هم با نتیجه تساوی خاتمه یافته است. تنها در یک دیدار دوستانه اماراتیها موفق شدند ایران را شکست دهند و امروز این 2 تیم برای بیستمین بار به مصاف هم میروند.
این بازی در ورزشگاه هزاع بن زائد شهر العین برگزار میشود. تیمهای ایران و امارت در نخستین مصاف تاریخ خود در سال ۱۳۵۹ در ورزشگاه شهر العین به مصاف هم رفتند که آن بازی با برتری ۲ بر صفر ایران و با گلهای مرحوم ایرج داناییفر و حسین فرکی به پایان رسید و مصاف امشب دو تیم، دومین باری خواهد بود که شهر العین میزبان ایران و امارات است.
شاگردان امیر قلعهنویی در رقابتهای جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ نیز رودرروی تیم امارات قرار گرفتند که آن بازی با برتری ۲ بر یک تیم کشورمان به پایان رسید.
***
ورزشگاه الاهلی تغییر کرد
کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس و الاهلی در ورزشگاه امیر عبدالله فیصل برگزار خواهد شد. این دیدار قرار بود در ورزشگاه ۶۵ هزار نفری ملک عبدالله برگزار شود اما کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد این دیدار در ورزشگاه ۲۳ هزار نفری شاهزاده فیصل برگزار میشود. از آنجا که قرار است الاتحاد عربستان یک روز قبل از این دیدار میزبان الوحده عربستان باشد و ورزشگاه باید از ۴۸ ساعت قبل در اختیار مسؤولان AFC قرار بگیرد به همین دلیل این مسابقه به ورزشگاه کوچکتر فیصل منتقل شد.
***
سعید مهری به پرسپولیس پیوست
بازیکن پیشین استقلال با عقد قراردادی ۲ ساله به پرسپولیس پیوست. سعید مهری، بازیکن پیشین استقلال بعد از مذاکره با مدیران پرسپولیس رسما به این باشگاه پیوست. قرارداد مهری با پرسپولیس ۲ ساله است. این بازیکن فصل قبل برای آپوئل قبرس بازی میکرد.
***
برانکو در آستانه اخراج از چین!
برانکو ایوانکوویچ پس از شکست سنگین برابر ژاپن در آستانه اخراج از تیم ملی چین قرار گرفته است. شایعاتی درباره احتمال انجام تغییرات گسترده در تیم ملی چین پس از فاجعهای که در ژاپن برای آنها رخ داد و با شکست 7 بر صفر در ورزشگاه سایتاما همراه شد به گوش میرسد. تیم ملی چین پنجشنبه هفته گذشته در چارچوب دیدارهای مرحله انتخابی رقابتهای جامجهانی ۲۰۲۶ که به میزبانی آمریکا، مکزیک و کانادا برگزار خواهد شد روبهروی تیم ملی ژاپن در ورزشگاه سایتاما به میدان رفت و با 7 گل برابر این تیم شکست خورد.
به نظر میرسد چین هنوز در شوک این شکست باورنکردنی و فاجعهبار است. آنها رکوردی ناراحتکننده را به ثبت رساندند و سنگینترین شکست تاریخ چین را متحمل شدند و بیشترین تعداد گل خورده در مسابقات انتخابی جامجهانی، همچنین سنگینترین شکست تاریخ فوتبال این کشور برابر ژاپن را هم به نام خودشان ثبت کردند.
برانکو ایووانکوویچ، سرمربی تیم ملی چین که زمانی به عنوان قاتل ژاپن شناخته میشد، حالا با بحرانی بزرگ و جدی مواجه شده است. رسانههای چینی معتقدند این احتمال وجود دارد که او پس از بازی برابر عربستان که روز سهشنبه برگزار خواهد شد اخراج شود.
در اخبار بعضی رسانههای چینی مانند Sohu آمده است: «ایوانکوویچ اعتماد بازیکنان چین را از دست داده و از سوی هواداران با انتقادهای زیادی روبهرو شده است. او پس از این شکست شهرتش به عنوان مربی درجه یک را هم دیگر در اختیار ندارد و بدون توجه به نتیجه بازی برابر عربستان، از هدایت این تیم برکنار خواهد شد».
از گائو هونگبو به عنوان مربی بعدی تیم ملی چین نام برده میشود. او با هواداران این تیم آشناست و کسی است که توانست سندروم دست خالی را در این کشور از بین ببرد و نخستین پیروزی برابر کرهجنوبی را ۱۴ سال پیش به دست آورد. بسیاری از هواداران تیم ملی چین هم پس از این شکست 7 بر صفر خواهان بازگشت او به نیمکت شدهاند. حتی از او به عنوان یکی از گزینههای اصلی پیش از انتخاب برانکو هم نام برده شده بود.
رسانههای چینی معتقدند مربی بعدی باید بهخوبی فوتبال این کشور را درک کند و شناخت عمیقی از بازیکنان داشته باشد. تنها در این صورت است که فوتبال این کشور میتواند این تحقیر را پشت سر بگذارد و با تاکتیک درست پیش برود. هواداران چینی هم هونگبو را تنها امید برای نجات میدانند.
او پیش از این ۲ بار روی نیمکت تیم ملی چین حضور داشته است. آمار او ۲۴ پیروزی، ۱۲ تساوی و 4 شکست است که آمار قابل قبولی به نظر میرسد. هر چند شاید نتوان از او به عنوان یک مربی موفق نام برد اما چین که دیگر اعتمادش را به برانکو از دست داده، گزینه دیگری هم ندارد.
ارسال به دوستان
زمان حضور مهاجم جدید پرسپولیس در ایران مشخص شد
مهاجم جدید و آفریقایی تیم فوتبال پرسپولیس روز چهارشنبه به تهران سفر خواهد کرد. «لوکاس ژوائو» که روز گذشته با عقد قرارداد به عضویت پرسپولیس درآمد، روز چهارشنبه در تهران حضور خواهد یافت تا به جمع سرخپوشان ایران ملحق شود. ژوائو، سابقه بازی در تیمهای ناسیونال پرتغال، شفیلدونزدی، بلکبرن و ردینگ انگلیس، شانگهای پورت چین و ام صلال قطر را نیز در کارنامه دارد.
ارسال به دوستان
عقبنشینی هلدینگ خلیجفارس از برکناری نکونام و ابقای اوبه عنوان سرمربی استقلال
فعلا ماندنی شد
زهره فلاحزاده: یکشنبهشب مدیران باشگاه استقلال در دفتر هلدینگ دور هم جمع شده بودند تا درباره وضعیت کادرفنی تصمیمگیری کنند. از زمانی که داستان آمدن مربی بلغاری با فشار هواداران منتفی شد و مدیران استقلال حتی از طرف فرهاد مجیدی هم «در این مقطع» جواب منفی شنیدند، تنها گزینهای که مانده بود ریکاردو ساپینتو، مربی سابق آبیها بود. باشگاه استقلال حتی از کمیته انضباطی استعلام گرفته بود که محرومیت ۴ ماهه مربی پرتغالی کم میشود یا خیر. مدیران در کمیته استیناف هم به فکر رفع محرومیت بودند اما جواب همانی بود که باید از قبل میدانستند. حکم محرومیت ۴ ماهه ساپینتو سر جایش باقی خواهد ماند. به همین دلیل مدیران و نمایندگان هلدینگ در جلسه شبانه تصمیم گرفتند فعلا تا بازی با الغرافه که تنها یک هفته تا برگزاری آن باقی است، با جواد نکونام ادامه دهند اما مساله این است که باشگاه استقلال پس از کش و قوسهای فراوان و با مذاکرات فشرده با دیگر گزینهها، چگونه میتواند باز هم با جواد نکونام ادامه دهد؟! سردرگمی آبیها از وضعیت مبهم نیمکتشان تا حدی زیاد است که هر آن ممکن است خبر تغییر کادر فنی اعلام شود. هرچه هست مدیران استقلال نشان دادهاند توانایی اداره این باشگاه بزرگ را ندارند. از فسخ قرارداد با مهرداد محمدی که ۶ جلسه محروم است و پس از برگزاری ۳ هفته از مسابقات لیگ، با این فسخ تنها یک جلسه را سپری کرده و تا هفته هشتم محرومیتش کش خواهد آمد تا فسخ قرارداد آرمین سهرابیان، ایمان سلیمی و حمیدرضا رجبی برای جا دادن نام محمدی و بلانکو در لیست تیم، همگی نشان میدهد استقلال را یک تیم مدیریتی منفعل و ناکارآمد اداره میکند با همه این اوصاف، آنچه مشخص است اینکه مدیران باشگاه علاقهای به همکاری با جواد نکونام از قبل هم نداشتهاند تا جایی که دستیار پرتغالی از ۲۱ مرداد به باشگاه معرفی شد اما هنوز خبری از حضور او نیست. قراردادهای غلامپور، نوازی و سسما از کادر فنی نکونام نیز هنوز بسته نشده است. اینها به خودی خود نشان میدهد باشگاه استقلال موافق ماندن سرمربیاش نیست و منتظر لغزش است تا گزینه مدنظر خود را جایگزین کند، البته گزینهها یکی پس از دیگری منتفی میشوند. باشگاه استقلال یک هفته پرحاشیه و بحرانی را سپری کرد و وارد چاهی شده که دیگر از عوامل بیرونی برای خروج از این چاه کاری ساخته نیست. با این حساب بازیکنان چطور میتوانند روی بازیشان تمرکز کنند یا مربی که سایه حمایت مدیران را پشت سرش ندارد و هر آن ممکن است روی نام او خط قرمز بکشند، چگونه میتواند بدون حاشیه و با آرامش به کار خود ادامه دهد؟ اصلا باشگاهی که هفته سوم و با یک شکست به دنبال تغییر مربیاش است، چگونه میتواند نگاه مثبتی به تیم و کادرش داشته باشد؟ تنها کاری که از نکونام و بازیکنانش در این برهه بسیار سخت برمیآید، تمرکز روی بازی با الغرافه قطر است که روز دوشنبه هفته آینده باید برگزار شود. در این میان آنچه مهم است، موفقیت استقلال در گام نخست لیگ نخبگان است.
* نکونام شایعات را پشت سر گذاشت
بنا بر اخبار موثق، پروژه برکناری جواد نکونام، سرمربی آبیهای پایتخت از دستور کار خارج شده و این سرمربی کار خود را در استقلال ادامه خواهد داد. در استقلال همه مشکلات پس از بازی برابر استقلال خوزستان و شکست مقابل حریف همنام در جو عجیب و غریب اهواز شروع شد و حالا با کاسته شدن از تلخی آن شکست و کاهش فضای احساسی در افکار عمومی، جواد نکونام کارش را با همان سبک و سیاق خود در باشگاه ادامه خواهد داد. هرچه بود، اتفاقات رخ داده در باشگاه استقلال، کمی دور از شأن بود و به تصویر و کاریزمای سرمربی آسیب زد. با این حال، نکته مهم، ایستادگی نکونام برابر توفان شایعات بود؛ روندی که شاید این یک هفته را برای او به اندازه چند سال کش داد. به هر صورت، از ظاهر امر اینچنین بر میآید که باشگاه در مقابل تصمیم شاید عجولانهاش، عقبنشینی کرده و خبری از مربیان خارجی و اسامی ردیفشده برای جایگزینی جواد نکونام نخواهد بود. البته قطعا مشکلاتی هم در روند تصمیمات اتخاذ شده پیش آمده و شاید هم منطق مالی و ریاضی، بر ادامه کار نکونام مهر تایید زده است. هر چه است، با کمی تعقل بیشتر، استقلال هرگز وارد این فضا نمیشد تا یک هفته کلیدی را در فیفادی با اعصابخردی و بیسر و سامانی پشت سر بگذارد. البته افکار عمومی و هواداران همچنان در انتظار اصلاح امور، روشن شدن جایگاهها، خبررسانی صحیح و مسائلی از این دست هستند که باید در روند باشگاهداری استقلال، مورد بازبینی اساسی قرار بگیرد. تجربه این ۹ روز تلخ اما آموزنده خواهد بود؛ اینکه استقلال باید به جای سوار شدن روی موج احساسات، دوراندیشی کند و بیثباتی را با برنامه بلندمدت جایگزین کند. در این میان چه خوب که در صورت پایان مناقشه، حداقل یک بیانیه رسمی، موضع رسمی هلدینگ سرمایهگذار و حامی باشگاه استقلال را برای هواداران کاملا روشن کند و الا صلح فعلی شبیه چیزی خواهد بود که بین ژاوی و لاپورتا، سرمربی وقت و مدیرعامل باشگاه بارسلونا در اواخر فصل گذشته در اسپانیا رخ داد!
***
تقویم فشرده استقلال به سود نکونام
تیم فوتبال استقلال باید طی ۲ هفته ۴ دیدار سخت و مهم را پشت سر بگذارد. ۲ دیدار در لیگ نخبگان، داربی تهران و دیداری حیثیتی با نساجی نشان از کار دشوار آبیپوشان دارد. البته این تقویم فشرده احتمالا به سود نکونام است و او میداند که حداقل ۴ دیدار روی نیمکت استقلال حضور خواهد داشت، چرا که عملا با توجه به فشردگی بازیها امکان برکناری سرمربی استقلال وجود ندارد. مدیران باشگاه استقلال که درصدد برکناری جواد نکونام بودند، تصمیم به ادامه همکاری با این مربی گرفتند، البته جایگاه نکونام همچنان مستحکم نیست و مدیران باشگاه استقلال نتایج آبیپوشان را زیر نظر دارند، آن هم در شرایطی که استقلال در ۲ هفته آینده تقویم فشردهای دارد. استقلال ابتدا در نخستین بازیاش در لیگ نخبگان آسیا در تاریخ ۲۶ شهریور میزبان الغرافه قطر است. در ادامه، ۴ روز بعد (۳۰ شهریور) باید در هفته چهارم لیگ برتر به مصاف نساجی برود. این بازی برای نکونام حیثیتی است، چرا که نساجی ساکت الهامی در هفته بیستوهشتم لیگ بیستوسوم با توقف استقلال جام را از آبیها گرفت. در ادامه برنامه فشرده استقلال، آبیها چهارم مهر باید در داربی تهران به میدان بروند و نهم مهر هم باید در قطر با السد مصاف دهند. این درحالی است که اگر باشگاه استقلال بخواهد در صورت عدم نتیجهگیری نکونام، او را برکنار کند در فاصله کم بین این 4 بازی با اهمیت، امکان چنین کاری را ندارد. به همین دلیل جواد نکونام حداقل 4 بازی فرصت دارد که دوباره جایگاهش روی نیمکت استقلال را تقویت کند.
تقویم فشرده استقلال در ۲ هفته
۲۶ شهریور: استقلال - الغرافه
۳۰ شهریور: نساجی - استقلال
۴ مهر: استقلال - پرسپولیس
۹ مهر: السد - استقلال
ارسال به دوستان
بازگشت کامران قاسمپور به تیم ملی با برتری در کشتی پرحاشیه
تو برگشتی دوباره
کامران قاسمپور با فرم بدنی ایدهآلی که از خودش در انتخابی نشان داد، حالا حتی برای مبارزه احتمالی با دیوید تیلور هم آماده است. حدود یک سالی کامران قاسمپور در گیر و دار رفتن و ماندن بین ۲ وزن المپیکی مانده بود و در نهایت هم نتوانست مسافر پاریس 2024 شود. او که در 97 کیلو ناکام بود، در 86 کیلو هم فرصت دوبارهای نیافت و حالا با انگیزهای مضاعف به وزن سابق خود یعنی 92 کیلو بازگشته تا سومین طلای جهانی خود را صید کند. این فرصت برای کامران قاسمپور در چرخه انتخابی فراهم شده بود که به خاطر ۲ طلای جهانی در 92 کیلو، بتواند به مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی برود و او هم با شکست امیرحسین فیروزپور در تککشتی انتخابی تیم ملی، حرف و حدیثی برای ملیپوش شدن خودش باقی نگذاشت اما اتفاق مهم فرم بدنی ایدهآل کامران قاسمپور بود که بعد از مدتها در یک کشتی سنگین محک خورد. او که حدود یک سال درگیر آسیبدیدگی بود و مسابقات جهانی 2023 را هم از دست داد، با پیروزی 7 بر یک در انتخابی تیم ملی، بار دیگر نام خودش را بر سر زبانها انداخت تا هتتریک طلایی خودش را در 92 کیلوگرم کامل کند. نمایش کامران آنقدر قدرتمندانه بود که امیرحسین فیروزپور را در پایان کشتی عصبانی کرد و حتی باعث شد رقیبش حسابی از کوره در برود. فیروزپور که شاید چند ماه قبل انتظار نداشت در انتخابی این وزن با قاسمپور روبهرو شود، بعد از شکست حاضر نشد نه با داور و نه با کامران دست بدهد و حتی هنگام اعلام نتیجه به شکلی عجیب تشک کشتی را ترک کرد! البته که تشویق شدید کامران قاسمپور توسط تماشاگران حاضر در سالن هفتم تیر هم احتمالا در عصبانیت فیروزپور بیتاثیر نبود. حالا کامران قاسمپور صاحب دوبنده تیم ملی شده و باید خودش را برای اتفاقات غیرمترقبه در این وزن هم آماده کند. چند هفتهای است شایعاتی درباره احتمال حضور دیوید تیلور در مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی و بازگشتش به کشتی بعد از خداحافظی مطرح شده و این فوقستاره آمریکایی هم هنوز این شایعات را رد نکرده است. باید برای پاسخ گرفتن به این سوال تا هفته آینده که مسابقات انتخابی کشتی آمریکا برگزار میشود، منتظر ماند. از سوی دیگر حتی برخی شایعات حکایت از حضور عبدالرشید سعداللهیف، فوقستاره روس در این وزن دارد که به خاطر مسائل سیاسی امکان حضور در المپیک را نیافت. کامران قاسمپور بعد از کشتی دیروز در پاسخ به سوال خبرنگار «ورزش ۳» درباره احتمال حضور تیلور اینطور واکنش نشان داد: «به این مسائل که در فضای مجازی مطرح میشود، توجهی ندارم. مردم لطف دارند، اما من تمرکزم روی کار خودم است و به رقبا کاری ندارم». با این حال حتی تصور مبارزه کامران قاسمپور و دیوید تیلور هم دیدنی و تماشایی است. این مبارزه که به اعتقاد خیلی از علاقهمندان به کشتی در سالهای اخیر در وزن 86 کیلوگرم هم میتوانست رخ دهد، به خاطر پشت خط ماندن کامران در این وزن هیچوقت اتفاق نیفتاد و حالا ممکن است به یک سوپرمبارزه در مسابقات جهانی آلبانی تبدیل شود. از سوی دیگر این آمادگی بدنی کامران، طرفداران او را علاوه بر طلای سوم جهان در وزن 92 کیلوگرم، به آینده او در 86 کیلوگرم هم امیدوار کرده است؛ وزنی که در سالهای اخیر نفر اولش حسن یزدانی بوده و حالا با وضعیتی که کتف یزدانی دارد، به نظر میرسد او در صورت جراحی حداقل یک سال نتواند در میادین حاضر شود و از همین حالا میتوان گفت مسابقات جهانی 2025 را از دست داده است. شاید این بهترین فرصت برای کامران باشد تا یک بار برای همیشه ثابت کند در 86 کیلوگرم هم میتواند طلای جهان را بگیرد. البته کامران قاسمپور فعلا علاقهای به صحبت در این باره ندارد: «فعلا بگذارید تمرکزم روی کار خودم باشد. باید در همین وزن به مسابقات جهانی بروم و بعد از آن برای سال بعد تصمیم میگیرم». ارسال به دوستان
یادداشت
دوگانه امنیت ملی و بشردوستی!
حامد سرلکی: تصویر هجوم شهروندان افغانستانی برای خروج از کشور خود و پرونده نیمهباز چرایی حضور و خروج نیروهای آمریکایی از این کشور شبیه یک داستان ادامهدار و البته با انتهایی باز شده است(!) به نوعی سیل جمعیتی افغانها در کشور همسایه خود، برای ایرانیان (چه در بخش سیاستگذاران و چه در توده جامعه) در همان بدو امر یک «چه باید کرد؟» بزرگ را ایجاد کرد. شاید وضعیت مشابه شرایط فعلی به آغاز تجاوز نیروهای ائتلاف غرب به افغاستان بازمیگردد که موج نخستین و البته قابلتوجهی را به سمت مرزهای غربی این کشور روانه کرد. بسیاری از نسلهای امروز اتباع قانونی افغان در ایران حاصل کوچ والدینشان در برهه زمانی مذکور هستند اما این بار با حضور طالبان در قدرت، داستان کمی متفاوتتر بوده و سیل جمعیت بدون ضابطه و غیرقانونی در کشور (بویژه در برخی مناطق خاص) به یک مشکل امنیتی، اجتماعی و حتی اقتصادی تبدیل شده است. به طور قطع ریشه بسیاری از مشکلات کارکردی در قبال ورود و حتی اخراج اتباع بیگانه افغانستانی از ایران، نامشخص بودن قوانین مهاجرتی کشور است. حال آنکه تنها در یک نمونه کوچک، تعلل در تصویب تاسیس «سازمان ملی مهاجرت» با فرصتسوزیهای مکرر تا امروز ادامه داشته است؛ موضوعی که از اواخر دولت دوازدهم آغاز شد و تا امروز نیز به طول انجامیده است؛ مسالهای که بر اساس متن بارگذاریشده در تارنمای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به «لغو قانون تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی (ماده ۴۱)، تأکید مجدد بر سیاست بازگشت (ماده ۱۷) و مجرمانگاری ایرانیانی که برای اتباع خارجی خانه و ماشین و اموال منقول و غیرمنقول میخرند و مجرمانگاری مهاجران در وضعیتهای مختلف از مواد قانون مطرحشده در مجلس شورای اسلامی»1 انجامید. اما این تمام ماجرا نیست، شاید در وهله اول مساله ازدواج یا موالید اتباع بیگانه در کشور با تلاش هرچند دیرهنگام دولتها و مجالس وقت تا حدودی مرتفع شده است اما اساسا در جنبههای بازدارندگی و تقویت امنیت مرزهای شرق کشور یا نحوه شناسایی و برخورد با اتباع بیگانه، دستورالعمل، قانون و آییننامه جامعی وجود ندارد.
با این حال با اعلام رسمی وزیر کشور، اولویت اصلی این وزارتخانه سازماندهی اتباع و اخراج مهاجران افغانستانی غیرقانونی از کشور است.
اساسا رویههای در پیشگرفته شده در قبال اتباع غیرقانونی افغانستانی منافاتی با حس بشردوستی ایرانیان نداشته است. تجربه تاریخی ما نشان میدهد چه در مبارزه مجاهدان افغان با نیروهای شوروی کمونیستی، چه در تجاوز نظامی دولتهای غرب به خاک افغانستان و چه در فقره «بازگشت طالبان»، دولت و ملت ایران در کنار مردم بیدفاع افغانستان ایستادند، کمااینکه این تجربه انسانی در قبال بسیاری دیگر از کشورهای منطقه نیز اثبات شده است اما وقتی به کُنه حضور اتباع غیرقانونی ورود میکنیم با پدیده رهاشدگی و نامشخص بودن فعالیتهای این دست شهروندان افغانستانی روبهرو میشویم. به نوعی بر اساس بدیهیات مسائل امنیتی، در صورت نامشخص بودن ورود و خروج اتباع یا شناسایی و قاعدهگذاری برای فعالیتهای آنان، مساله شناسایی یا فرضا برخوردهای قضایی با اعمال مجرمانه آنان نیز به حداقل وضعیت خود تقلیل خواهد یافت با این وجود اگرچه نمیتوان از افزایش اعمال مجرمانه این دست اتباع افغانستانی چشمپوشی کرد اما نباید از این حقیقت آشکار نیز گذشت که بسیاری از رسانههای فارسیزبان معاند با تکرار سناریوی «بحرانزایی برای ایرانیان و ناامن جلوه دادن وضعیت کشور» سعی دارند میزان خشونت، تعداد جرائم و بازبینی اخبار مربوط به آن را تا بالاترین سطح خود بازنمایی کنند. به نوعی سیاستگذاران نظام جمهوری اسلامی بر مساله کنترل ورود اتباع، همچنین برخورد قاطع با اتباع غیرقانونی ورود کرده و بسیاری از اقدامات در دست اجراست اما اساسا این موضوع تنها به یک رابطه دوطرفه میان دولت و ملت بازگشته و نسبت آن با دیگران غیرمعقول و بیربط است.
با وجود تمام اقدامات رسانهای صورت گرفته باید خاطرنشان کرد در قبال سیاستورزیهای مناسب مهاجرتی باید برخی نمونههای موفق سالهای اخیر در برخورد با اتباع غیرقانونی یا نظاممندسازی مساله مهاجرت را در میان دیگر دولتها استخراج کرد. در برخی موارد سیل جنگزدگان منطقه غرب آسیا به کشوری چون ترکیه و سپس خاک اروپا نشان میدهد برخی دولتها توانستهاند تراز مشخصی از قانونمندتر کردن ورود و خروج اتباع در کشور خود را پیاده کنند. اهمیت این بحث از آنجا نشأت گرفته که بحرانهای امنیتی آتی ناشی از حضور جریانهای خاص مذهبی در کشور که ریشه در باورهای برخی اقوام افغانستانی دارد، با قانونمندسازی و به نوعی با اخراج آنان تا حدود زیادی برطرف میشود. این در حالی است که استفاده آنان از سرمایه ملی و بسیاری از کالاهای دارای یارانه دولتی آن هم در مناطق کمبرخوردار (با توجه به حضور بیشتر افغانها در حاشیه شهرهای بزرگ)، به بحرانی جدی در حوزه «امنیت غذایی» بدل خواهد شد. این در حالی است که بر اساس بسیاری از پایشهای صورت گرفته توسط موسسات یا مراکز دولتی و مردمنهاد، عموم ایرانیان نسبت به حضور اتباع غیرقانونی افغانستانی در وضعیت نارضایتی مطلق قرار داشته و این موضوع جزو آن دسته از مصادیقی است که تمام گرایشهای قومی، مذهبی، سیاسی و... نسبت به آن متفقالقول هستند، لذا اصل اقدام موازی و همزمان در «اخراج اتباع غیرقانونی افغانستانی» و «تشدید نظارتها (که در گرو قانونگذاری جدیتر است)»، باید به عنوان یک «مطالبه عمومی» ارزیابی و در نهایت در دستور کار نهادهای مرتبط قرار گیرد.
-------------------------------
پینوشت
1- چکیده مصوبه
ارسال به دوستان
نگاه
جشن بازماندگان هیتلر
حنیف غفاری: پیروزی حزب افراطی «آلترناتیو برای آلمان» در انتخابات ایالتی تورینگن و زاکسن، مترادف با خیز نونازیستها برای فتح سنگر به سنگر ایالات این کشور اروپایی است. انتخابات ایالتی، معمولا انعکاس و بازتابی از نگاه شهروندان و ساکنان آلمانی نسبت به دولت مستقر در برلین و جریانهای سیاسی این کشور است. نتایج انتخابات اخیر در ایالت تورینگن و زاکسن، نشانه شکست سنگین و مفتضحانه ۳ حزب ائتلاف دولت آلمان (سوسیال - دموکرات، سبز و دموکرات آزاد) است. فراتر از آن، حزب آلترناتیو برای آلمان که بسیاری از نونازیستها به صورت غیررسمی طرفدار آن هستند، برای نخستین بار پس از جنگ دوم جهانی، موفق به پیروزی قاطع در یک انتخابات ایالتی شده و پیشبینی میشود این روند طی ماههای آتی در دیگر ایالات ادامه یابد. نکته قابل توجه اینکه حزب دموکرات - مسیحی (حزب متبوع آنگلا مرکل) نیز در انتخابات ایالتی تورینگن نتوانست مانع پیروزی جریان راست افراطی شود. به عبارت بهتر، رویگردانی شهروندان آلمانی از دولت حاکم، به معنای گردش آرای آنها به سوی حزب میانهرو رقیب (دموکرات - مسیحی) نبود. گردش قدرت میان احزاب سنتی، قاعدهای بود که در انتخابات اخیر تورینگن و زاکسن به چالش کشیده شد.
پیام انتخابات اخیر آلمان مشخص است: اروپا به جای حرکت به سوی آینده، بازگشت به قرن بیستم را تجربه میکند. پس از خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی و دردسرهایی که در روند برگزیت شاهد آن بودیم، سران اتحادیه همپیمان شدند با تقویت جریانهای به اصطلاح میانهرو و حکمرانی اقناعکننده، مانع تکرار برگزیت در دیگر کشورها شوند. در این معادله، برلین و پاریس نقش بسزایی ایفا میکنند. فرانسه و آلمان ۲ ستون اصلی اتحادیه اروپایی و منطقه یورو محسوب میشوند و هر تغییر یا تحولی که در معادلات سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی آنها رخ دهد، به صورت مستقیم کل قاره سبز را تحت تاثیر قرار میدهد. اکنون شاهد وقوع ۲ رخداد موازی در فرانسه و آلمان هستیم: در فرانسه، مارین لوپن، رهبر جبهه ملی و همراهانش یارگیری اجتماعی - سیاسی گستردهای صورت داده و به آلترناتیو اصلی دولت مکرون تبدیل شدهاند. مهار جریان راست افراطی کار را به جایی رساند که در انتخابات زودهنگام اخیر، جریان چپ افراطی به رهبری ژان ملانشون ناچار شد حمایت خود را از رقیب خود مکرون (برای جلوگیری از پیروزی جریان راست افراطی) اعلام کند.
بدون شک اگر جبهه ملی فرانسه بر سر کار آید و عنان قدرت را در کاخ الیزه در دست گیرد، زمینهسازی جهت برگزاری همهپرسی خروج از اتحادیه اروپایی را در دستور کار قرار خواهد داد.
در این میان، آلمان مطمئنترین کشور و نقطه ثقل سیاسی اتحادیه اروپایی محسوب میشد. با این حال رویگردانی شهروندان آلمانی از احزاب سنتی سبب شده آنها نسخه خروج از بحرانهای گوناگون اجتماعی و اقتصادی را نه در جابهجایی قدرت میان احزاب دموکرات - مسیحی، سوسیال - دموکرات، سبز و دموکرات آزاد، بلکه در یک انقلاب سیاسی - اجتماعی با محوریت یک حزب ضداروپایی ببینند.
تفسیر نتایج انتخابات آلمان توسط مقامات ارشد اروپا، در نوع خود جالب توجه است. اکثر سران اروپا در قبال نتایج انتخابات ایالتی در تورینگن و زاکسن سکوت کردهاند زیرا با توجه به سیر صعودی آرای احزاب ضداروپایی در آلمان و فرانسه نمیتوان این نتایج را محصول نوعی خیزش احساسی یا تصمیم عجولانه شهروندان این ۲ کشور تلقی کرد. روند بازگشت نونازیستها به قدرت، جایی برای ارائه تحلیلهای کاذب و گمراهکننده برای اروپاییان نگذاشته و آنها ناچارند با نگرانی شاهد محصول عملکرد خود در کشورهایشان باشند. بر همین مبنا، انتخابات ایالتی تورینگن و زاکسن را باید مصداق نوعی ساختارشکنی ارادی از سوی شهروندان آلمانی قلمداد کرد که قطعا قربانی آن، سران کنونی برلین و اتحادیه اروپایی هستند.
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان نتایج انتخابات اخیر را تلخ و تاثربرانگیز توصیف کرده اما به نقش خود و ائتلاف جنگطلب حاکم بر برلین در شکلگیری این روند کمترین اشارهای نکرده است. سران اروپا به گونهای نتایج انتخابات را تفسیر میکنند که گویا کمترین نقشی در تغییر مسیر حکمرانی ادعایی اتحادیه اروپایی و ایجاد نفرت در میان شهروندان کشورهای گوناگون این مجموعه ایفا نکردهاند!
زمانی که حزب آلترناتیو برای آلمان در انتخابات پارلمانی سال 2017 به بوندس تاگ (پارلمان آلمان) راه یافت، بسیاری از جامعهشناسان و تحلیلگران مسائل اجتماعی و سیاسی در آلمان نسبت به چرخش افکار عمومی این کشور و بازگشت آنها به میانه قرن بیستم هشدار دادند. با این حال احزاب سنتی تصور میکردند مهار جریان راست افراطی در سایه ائتلافهای مقطعی و تاکتیکهای سیاسی متعارف قابل تحقق خواهد بود. امروز آژیر قرمز در آشیانه ژرمنها به صدا درآمده و خروج از بحران تمامعیار سیاسی - اجتماعی در این کشور عملا ناممکن است. دیگر اهمیتی ندارد که امثال اولاف شولتس، اشتانمایر و حتی آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان این واقعیت را چگونه تحریف و تحلیل میکنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|