|
اخبار
طرح ٧ ساله شدن شورا در مجلس اعلام وصول شد
رئیس شورای عالی استانها گفت: طرح ۷ ساله شدن شوراها در دوره فعلی در مجلس اعلام وصول شد. موسیالرضا حاجیبگلو گفت: دیروز 23 آبان طرح ٧ ساله شدن شوراها در دوره فعلی در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول و به کمیسیون شوراها ارجاع شد. وی ادامه داد: بعد از بررسی در کمیسیون شوراها طرح به صحن علنی میآید. به گفته حاجیبگلو، این طرح با توجه به اصلاح ماده ۲۲ قانون انتخابات ریاستجمهوری و با هدف کاهش هزینهها و پیشگیری از اتلاف وقت تهیه شده است. به گفته حاجیبگلو پیشنهاد دادهایم در صورتی که طرح 7 ساله شدن دوره ششم شوراها قطعی شود و در مجلس شورای اسلامی رای بیاورد، شهرداران و دهیاران برای اینکه دوباره شهردار و دهیار بمانند، باید رای اعتماد اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا را اخذ کنند.
***
شهیدی که با اهدای اعضای بدنش جان ۳ بیمار را نجات داد
اعضای بدن شهید سعید پرویننژاد که در حادثه تروریستی راسک به شهادت رسید به ۳ بیمار نیازمند اهدا و یک عمل پیوند در زاهدان انجام و ۲ عمل هم در شیراز انجام خواهد شد. دکترمحمدکاظم مومنی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان گفت: شهید پرویننژاد در درگیری با تروریستهای مزدور در شهرستان راسک استان سیستانوبلوچستان از ناحیه سر دچار آسیب شدید شده بود که با موافقت خانواده، اعضای بدن این شهید بزرگوار به چند بیمار نیازمند پیوند اهدا شد و این شهید با تمام اعضا و جوارح، دین خود را به ایران اسلامی و مردم کشورش ادا کرد. وی افزود: عمل پیوند کلیه اهدایی شهید به یکی از هماستانیهای سیستانوبلوچستانی توسط دکتر فاضلی، متخصص کلیه دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با موفقیت انجام شد. به گفته دکتر مومنی، اعمال جراحی جهت انتقال اعضای اهدایی شهید پروین نژاد به ۲ بیمار کلیوی و یک بیمار کبدی در بیمارستان علیابن ابیطالب(ع) زاهدان انجام شد که یک کلیه و کبد این شهید بزرگوار جهت پیوند، به شیراز منتقل میشود. شایان ذکر است پس از پایان عمل، پزشکان و کادر درمان بیمارستان نیز طی مراسمی ویژه، پیکر این شهید عزیز را گلباران و با وی وداع کردند. گفتنی است سرگرد پاسدار سعید پرویننژاد، عضو تیپ ۳۳ نیروهای ویژه المهدی جهرم روز جمعه هجدهم آبانماه در اجرای رزمایش عملیاتی شهدای امنیت جنوب شرق کشور در منطقه عمومی شهرستان راسک سیستانوبلوچستان در درگیری با تروریستها مجروح شده و به شهادت رسیده بود.
***
کاهش ۲۳ درصدی وقوع سرقت منزل در کشور
رئیس پلیس آگاهی کشور از کاهش ۲۳ درصدی وقوع سرقت منزل خبر داد و گفت: برای مقابله با این جرم اجرای طرحها، استفاده از شیوههای نوین کشف جرم و گشتزنیهای هدفمند به کار گرفته شده است. سردار محمد قنبری ضمن تاکید بر مقابله پلیس با جرائمی مانند سرقت، اظهار کرد: طی ۷ ماهه امسال خوشبختانه با تلاش و اقدامات موثر کارآگاهان، ۲۳ درصد وقوعات سرقت منزل نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش داشته است. وی با بیان اینکه سرقت منزل از جمله جرائمی است که سارقان به آن توجه ویژهای دارند، افزود: بنا به حساسیتی که پلیس در حوزه سرقت منزل دارد از اول سال تاکنون ۲ طرح در خرداد و شهریورماه امسال اجرا شد که در مجموع ۷۷۸ سارق و ۶۵ مالخر دستگیر و نیز قریب به یکهزار و ۳۰۰ فقره سرقت کشف شده است. رئیس پلیس آگاهی فراجا با اشاره به اینکه پلیس آگاهی تاکنون نزدیک به ۲ هزار سارق منزل را طی این مدت دستگیر کرده است، گفت: برای اجرای طرحها شگردهای پلیسی، اقدامات موثر و گشتزنیهای هدفمند به کار گرفته شد که خوشبختانه تاثیر بسزایی در عملکرد این پلیس به همراه داشت. این مقام ارشد انتظامی با تاکید بر استفاده کارآگاهان از شیوههای نوین کشف جرم خاطرنشان کرد: موضوع مبارزه با سرقت منزل به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی استان و شهرستانهای کشور قرار گرفته و پیگیری میشود.
***
۵۰۰۰ تاکسی به ناوگان تاکسیرانی اضافه میشود
تاکسیهای جدید ناوگان تاکسیرانی کشور تولیدی شرکت «فرداموتورز» دیروز طی مراسمی رونمایی شد. تاکسیهای جدید «افامسی ۵۱۱» دیروز با حضور معاون وزیر کشور و مدیرعامل شرکت اتومبیلسازی «فرداموتورز» رونمایی و به تاکسیرانان واگذار شد. قرارداد ۵۰۰۰ تاکسی جدید بنزینی با هدف توسعه و نوسازی ناوگان تاکسیرانی کشور در تابستان امسال بین اتحادیه حملونقل مسافر شهری کشور و شرکت فرداموتورز منعقد شد و اکنون نیز طی مراسمی این تاکسیها رونمایی و واگذاری آن آغاز شد. مهمترین ویژگیهای تاکسیهای جدید کماستهلاک بودن، مصرف کم بنزین بهرغم بنزینی بودن خودرو، فرمانبرقی، سانروف و آلایندگی مطابق با استاندارد یورو ۵ است.
***
بازداشت شخصی که برای «پولدار شدن» سیانور میفروخت
سخنگوی قوهقضائیه از دستگیری شخصی خبر داد که اقدام به فروش سیانور میکرد. اصغر جهانگیر در اختتامیه نخستین رویداد کارآفرینی پزشکی قانونی (سرنخ) ضمن هشدار به خانوادهها درباره مراقبت از فرزندانشان در استفاده از فضای مجازی، گفت: فرد جوانی که میخواسته پولدار شود، در فضای مجازی به فروش سیانور برای خودکشی آسان میپرداخته و برای تعدادی از افراد از طریق پست آن را میفرستاده است. تاکنون ۲ کودک از طریق پست این سیانور را دریافت و استفاده کردند و هر دو فوت شدند. وی ادامه داد: این فرد پس از دستگیری عنوان کرده با هدف پولدارشدن اقدام به این کار کرده است.
وی ادامه داد: خودکشی این ۲ کودک، قتل است و کسی که بچهها را وادار به خودکشی کرده مباشر است و مجازاتهای خاصی درباره آن پیشبینی شده است.
ارسال به دوستان
هیچ مدرسهای حق اخراج دائم دانشآموز را ندارد
معاون شورای عالی آموزشوپرورش با اشاره به اینکه هیچ مدرسهای حق اخراج دائم دانشآموزان را ندارد، راهکارهای جایگزین اخراج را برای برخورد با تخلفات اعلام کرد. عبدالرضا کفاش، در گفتوگو با تسنیم درباره اینکه آیا مدارس میتوانند دانشآموزان را اخراج کنند، گفت: مدارس اجازه اخراج دائم دانشآموزان را ندارند و اساسا در نظام آموزشوپرورش موضوعی به نام اخراج دائم وجود ندارد.
ارسال به دوستان
آژیر خطر مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها در کشور
پاییز با چاشنی مقاومت دارویی
با نزدیک شدن به فصل سرما و افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای شایع فصلی نظیر سرماخوردگی و آنفلوآنزا، نیاز به مصرف اصولی داروها و اجتناب از مصرف خودسرانه آنتیبیوتیکها بیش از پیش احساس میشود. کارشناسان سلامت معتقدند مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها، افزون بر اینکه تأثیری بر درمان بیماریهای ویروسی ندارد، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی جامعه محسوب میشود. این نگرانیها با توجه به افزایش مصرف آنتیبیوتیکها در کشور و تأثیرات مخرب آن بر سلامت فردی و عمومی، بیش از پیش مورد تاکید قرار گرفتهاند.
سیدحیدر محمدی، رئیس سازمان غذا و دارو، در گزارشی از وضعیت مصرف آنتیبیوتیکها در نیمه نخست سال، به جایگاه کپسول آموکسیسیلین ۵۰۰ میلیگرم به عنوان پرفروشترین داروی کشور اشاره کرد و گفت: «نیمه اول سال جاری، کپسول آموکسیسیلین ۵۰۰ میلیگرم از لحاظ تعداد و مبلغ، در صدر فهرست داروهای پرفروش کشور قرار گرفت». این اعلامیه نشاندهنده افزایش قابل توجه مصرف آنتیبیوتیکها است که بیشتر ناشی از مصرف خودسرانه و عدم آگاهی کافی مردم نسبت به اثرات و عوارض آنها است. حیدر محمدی ادامه داد: «در فهرست 10 داروی پرفروش، ۴ مورد مربوط به آنتیبیوتیکهاست». آمار نشاندهنده یک روند نگرانکننده است که مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها نهتنها در میان پزشکان، بلکه در سطح جامعه نیز رایج شده است. وی افزود: «مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها میتواند عواقب ناگواری مانند افزایش مقاومت باکتریها را به همراه داشته باشد، بنابراین ما نیازمند فرهنگسازی گسترده هستیم تا مردم از خطرات مصرف غیرضروری آنتیبیوتیکها آگاه شوند».
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، ایران در مصرف آنتیبیوتیکها رتبه دوم جهان را دارد؛ جایگاهی که زنگ خطری جدی برای سیستم بهداشتی کشور است و نشان میدهد برای تغییر الگوهای نادرست مصرف، باید اقدامهای جدی و آموزشی انجام شود. بسیاری از کارشناسان تأکید میکنند برای کاهش مصرف بیرویه، آگاهی و فرهنگسازی لازم است و باید مردم نسبت به خطرات مصرف خودسرانه آنتیبیوتیکها هشدار داده شوند. این رتبهبندی نشاندهنده ضعفهای جدی در سیستم بهداشت و درمان کشور است که به اصلاحات گسترده در حوزه مدیریت دارویی، افزایش نظارت بر فروش داروها و آموزش گسترده به پزشکان و جامعه برای مصرف بهینه آنتیبیوتیکها نیاز دارد. با اجرای سیاستهای مناسب و افزایش آگاهی عمومی، میتوان به کاهش مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها و مقابله با مقاومت دارویی دست یافت.
مینو محرز، رئیس کنگره جامع پیشگیری از عفونتهای بیمارستانی، به مصرف بالای آنتیبیوتیکها در بیمارستانها اشاره کرده و هشدار میدهد: «مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها در بیمارستانها فاجعهبار است و اگر این روند ادامه یابد، جان نسل آینده را به خطر میاندازد». وی افزود: «این مصرف نادرست، خطر ابتلا به عفونتهای بیمارستانی را افزایش داده و سلامت عمومی را بهشدت تهدید میکند».
این هشدارها نشاندهنده تأثیرات مخرب مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها در محیطهای درمانی است. پزشکان با اشاره به اینکه مصرف غیرمجاز این داروها میتواند منجر به افزایش مقاومت باکتریها شود، اهمیت رعایت اصول بهداشتی توسط کارکنان بیمارستانها را نیز برجسته کردند. مینو محرز در ادامه گفت: «یکی از راهکارهای مهم برای کنترل عفونتهای بیمارستانی، شستوشوی مرتب دستها توسط کارکنان مراکز درمانی است. این امر میتواند نقش موثری در کاهش عفونتهای بیمارستانی ایفا کند». دکتر محرز با اشاره به اهمیت فرهنگ مصرف دارو و نقش داروخانهها تأکید کرد: «داروخانهها نباید هر دارویی را به افراد بدون نسخه تحویل دهند، چرا که این اقدام سلامت آنان را به خطر میاندازد». وی افزود: «مصرف آنتیبیوتیکها و دیگر داروها بدون مشورت با پزشک میتواند نهتنها نتیجه درمانی مناسبی نداشته باشد، بلکه مقاومت دارویی و عوارض جانبی خطرناکی را به همراه داشته باشد». این نکات نشاندهنده نیاز فوری به تغییر در الگوهای مصرف داروها و افزایش آگاهی عمومی نسبت به خطرات مصرف غیرمجاز آنتیبیوتیکها است. نهادهای دولتی و بهداشتی باید سیاستهای موثری برای بهینهسازی مصرف داروها ایجاد کنند. این سیاستها میتواند شامل محدودیتهای قانونی بر فروش آنتیبیوتیکها، آموزش مداوم برای پزشکان و داروسازان و افزایش آگاهی عمومی از طریق رسانهها و کمپینهای آموزشی باشد.
علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز به موضوع مهم مقاومت باکتریها به آنتیبیوتیکها واکنش نشان داد و اظهار کرد: «اگر مقاومت باکتریها به آنتیبیوتیکها ادامه یابد، باکتریها قویتر میشوند و بهزودی به مرحلهای خواهیم رسید که دیگر آنتیبیوتیکهای موجود قادر به درمان آنها نخواهند بود». رئیسی با اشاره به روند پایان یافتن ساخت نسل جدید آنتیبیوتیکها در جهان، افزود: «دنیا به مراحل آخر ساخت این نوع داروها رسیده است و در آیندهای نزدیک، ممکن است با تهدیدی جدی در کنترل بیماریهای عفونی مواجه شویم». هشدارها نشاندهنده وضعیت بحرانی مقاومت دارویی در سطح جهانی و نیازمند توجه فوری و اقدامات جامع برای کنترل مصرف آنتیبیوتیکها و توسعه داروهای جدید است. مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها نهتنها تهدیدی برای سلامت فردی است، بلکه میتواند به بحرانهای گستردهای در سیستم بهداشت و درمان منجر شود. با توجه به افزایش مقاومت دارویی و شیوع عفونتهای بیمارستانی، نیاز به اقدامات فوری و جامع برای کنترل مصرف آنتیبیوتیکها احساس میشود. تنها با همکاری همهجانبه میان نهادهای دولتی، بهداشتی، آموزشی و جامعه مدنی میتوان از این بحران پیشگیری و سلامت عمومی جامعه را تضمین کرد. مراجعه به پزشک و مصرف داروها تنها بر اساس تجویز متخصصان، کلید اصلی برای مقابله با این چالش جدی است.
ارسال به دوستان
قتل بیرحمانه جراح قلب در یاسوج توسط برادر بیمار متوفی
قربانی خشونت
هادی مرشدی: حادثهای هولناک در روزهای اخیر جامعه پزشکی را در غم و اندوه فرو برد؛ دکتر مسعود داوودی، متخصص قلب و عروق و استاد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، قربانی خشونتی شد که حاصل کینهای قدیمی بود. این پزشک متعهد که بیش از 14 سال از عمر خود را وقف درمان بیماران کرده بود، 2 شب پیش، در آستانه خانه خود توسط برادر یکی از بیماران سابقش به طرز فجیعی به قتل رسید. این حادثه تلخ از جایی آغاز شد که 3 سال پیش، یک بیمار با حمله قلبی شدید به اورژانس مراجعه کرد و پس از تلاشهای بیوقفه کادر درمان و تجویزهای فوری دارویی توسط دکتر داوودی، متأسفانه جان خود را از دست داد. با وجود تأیید اقدامات پزشکی در چندین دادگاه و رفع اتهام از دکتر داوودی و تیم اورژانس، این حادثه تلخ بهانهای شد برای خانواده داغدیده بیمار تا او و دیگر اعضای کادر درمان را مقصر بدانند. پس از فوت بیمار، خانواده او به دادگاه و کمیسیونهای پزشکی شکایت کردند و بر این باور بودند قصور پزشکی منجر به مرگ عزیزشان شده است اما بعد از بررسیهای دقیق در چندین نهاد قضایی و پزشکی، مشخص شد کادر درمان هیچ تقصیری در این حادثه نداشته و اقدامات لازم و فوری انجام شده بود. حتی دادگاههای شیراز و تهران نیز پس از اعتراضات متعدد، هرگونه خطا را رد کردند اما تهدیدات خانواده متوفی، بویژه برادر بیمار، ادامه یافت. بامداد سهشنبه، برادر بیمار متوفی با یک اسلحه کلاشنیکف در مقابل خانه دکتر داوودی کمین کرده بود. او پس از تیراندازی به این پزشک، با چاقو ضربات متعددی بر پیکر بیجان او وارد کرد. لحظاتی بعد، وی تصاویر این اقدام هولناک را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت و با افتخار به این عمل خود، تهدیدات بیشتری را نسبت به کادر درمان منتشر کرد. معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، دکتر محمود شهامت، در واکنش به این حادثه دلخراش گفت: «فضای منفی رسانهها در سالهای اخیر به نحوی بوده که اعتماد عمومی نسبت به کادر درمان کاهش یافته و اینگونه حوادث دلخراش را تحریک میکند». وی همچنین هشدار داد شرایط ناامن برای کادر درمان میتواند سبب افزایش مهاجرت پزشکان و خروج از سیستم درمانی کشور شود. دکتر داوودی که به گفته همکارانش طی مدت خدمت خود در یاسوج همواره از احترام و اعتماد مردم برخوردار بود، جز پرونده شکایت مورد اشاره، هیچ پرونده دیگری در طول این سالها نداشته و با وجدان کاری بالا به بیمارانش خدمت کرده بود. اکنون اما فرزند خردسال او به خاطر این حادثه غمانگیز، یتیم شده است. این حادثه تلخ، پرسشهای بسیاری را برای جامعه و مسؤولان برانگیخته است؛ چگونه است یک پزشک که بیگناهیاش در دادگاه به اثبات رسیده، همچنان هدف انتقامجویی قرار میگیرد؟ آیا فضای رسانهای و شایعات بیاساس، زمینهساز چنین خشونتهای هولناکی نشدهاند؟
این حادثه تنها یک تراژدی شخصی نیست، بلکه نشانهای از نیاز جامعه به بازنگری در شیوههای ارتباطی و ایجاد فضای امن برای کادر درمانی است تا دیگر شاهد از دست دادن پزشکانی که جان خود را وقف خدمت به جامعه میکنند نباشیم. دکتر مسعود داوودی، پزشکی که از نظر دادگاه و کمیسیونهای پزشکی بیگناه شناخته شده بود، قربانی خشونتی شد که جامعه پزشکی را در شوک و اندوه فرو برد. جامعه پزشکی امروز در غم از دست دادن پزشکی محبوب و متعهد به سوگ نشسته است؛ پزشکی که در راه نجات بیمارانش، خود قربانی نفرت و خشونت شد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
اُلیگارشی ترامپی
کیاوش کلهر*: سایه ثروت، از دیرباز، یعنی دقیقا زمانی که نخستین مجامع عمومی که برای بحث از امر عمومی در شهرها شکل میگرفتند و دموکراسی مستقیم یونانی را شکل میدادند، بر سر سیاست و امر عمومی بوده است. دعوا هیچگاه بر سر حذف این سایه پرزور نبوده، بلکه واقعبینی، دعوا را به میدان میزان اثرگذاری ثروت بر سیاست رسانده است. وضع ایده «الیگارشی» از زمان یونان و امتداد آن تا دوران حاضر، به معنای توصیف دولتهایی که در آنها، اقلیت ثروتمند، لاجرم زورمند نیز خواهد شد و مسیر سیاستگذاری را از بیشینه کردن نفع عمومی، به سمت بهرهبرداری حداکثری از منابع عمومی برای نفع شخصی، منحرف میکند، نشاندهنده همین نگرانی دیرباز متفکران سیاست بوده است.
مساله الیگارشی و حکمرانی تعدادی اندک، بر اکثریت مردم، آن هم تعداد اندکی که عموما بهرهمند از ثروت گزاف و توانمندند، نه مساله سدههای پیش که اتفاقا معضلی نبضدار در سیاست امروز جهان است. پیشتر فرض میشد رسیدن به سطح قابل اتکایی از دموکراسی که به وسیله قانون و مهارهای حکمرانی، امکان اثرگذاری ثروت بر سیاست را به حداقل میرساند، امکان بروز الیگارشی را به حداقل میرساند اما انتخابات آمریکا ثابت کرد هرگز برای چرخاندن فرمان به جاده الیگارشی عریان دیر نیست.
نخستین نگرانیهای تحلیلگران و رسانهها آمریکایی دقیقا بعد از رایآوری ترامپ در انتخابات 5 نوامبر، همین تحکیم بیقاعده الیگارشی در آمریکا بود. این نگرانی آنجایی بیشتر شد که میلیاردرهای آمریکایی، مشخصا ایلان ماسک، بیپرده به ردیف برای حمایت از او، داشتههای خود را به کارزار انتخابات آمریکا آوردند. دلنگرانی اصلی رسانههای جریان اصلی آمریکایی از فردای رایآوری او، نفوذ مستقیم و بیواسطه اقلیت میلیاردر در دولت و شکلدهی به الیگارشی فاسد و عریان میلیاردرها برای زیر نفوذ بردن حوزه اختیارات دولت بود.
اگرچه در ادوار مختلف انتخابات آمریکا، سرمایهداران و الیگارشها به عنوان حامیان مالی کاندیداها و فراتر از آن به عنوان دستهای پشت پرده سیاست حضور داشتهاند اما شاید هیچگاه به این میزان حضور بیپرده و عریان در صحنه نداشتهاند. آنچه باعث نگرانی جامعهای که با دستهای پشت پرده سرمایهداران در سیاست چندان غریبه هم نیست شده است، این دریدگی الیگارشی تراپی است.
«فرانکلین فوئر» نویسنده کتاب «فوتبال چگونه جهان را توصیف میکند» در یادداشتی با عنوان «خطر استثنائی الیگارشی ترامپی» که در مجله آتلانتیک منتشر شد، چشمانداز دولت ۴ سال آینده آمریکا زیر نفوذ این الیگارشی را ترسیم کرده است. او بر این باور است دستاوردهایی که همراهی با ترامپ برای این میلیاردرها به دنبال دارد، بسیار بیش از هزینهای است که آنان برای سرزنش اجتماعی این همراهی خواهند پرداخت و آنان بتدریج با حمایت از ترامپ، نفوذ خود در دولت آینده او را گسترش خواهند داد. فوئر مینویسد: «همدستی ترامپ و میلیاردرها، واژهای برای توصیف دارد و آن الیگارشی است. الیگارشی ترامپی که در حال شکلگیری است، با نسخه پساشوروی مشابه در روسیه بسیار متفاوت است. ترامپ در حال ایجاد یک شراکت با قدرتمندترین تکنولوژیستهای جهان است. همزیستی بین یک رهبر سیاسی فاسد و تکنولوژیستهای تجاری، لزوما به معنای داد و ستد تجاری است. رژیم سیاسی خواستههای میلیاردرها را اجرا میکند و در مقابل، میلیاردرها نیز خواستههای رژیم سیاسی را پیش میبرند. قدرت به طور تصاعدی در دست این ۲ گروه متمرکز میشود، زیرا صاحبان ثروت و رهبران فاسد دسیسهچینی میکنند تا تسلط خود را تضمین کنند. این همزیستی بسرعت میتواند ۲ ضربه جدی به نظام آمریکایی وارد کند: هم سرمایهداری را تضعیف کند و هم دموکراسی را همزمان از بین ببرد. تفاوت بزرگ میان دورههای اول و دوم ریاست جمهوری ترامپ این است که او زمانی به دفتر باز خواهد گشت که دولت آمریکا در وضعیت خطرناکی قرار دارد. دولت هرگز تا این حد برای تسهیل تجارت خصوصی سودآور نبوده است». فوئر بخوبی نشان میدهد چگونه رئیس دولت در آمریکا در این همدستی و شراکت میان یک رهبر سیاسی که خود او نیز به تعبیر فایننشال تایمز یک تاجر طماع است، با میلیاردرها، قدرت سیاسی را که باید جهت حراست و بیشینه کردن نفع عمومی از روندها باشد، بدل به ابزاری برای کسب سود شخصی میکند؛ فرآیندی که نه تنها نافی وظایف اولیه دولت محسوب میشود، بلکه حتی روند سرمایهداری طبیعی در ایالات متحده را نیز به محاق میبرد. در این شراکت نامیمون، دولت دقیقا بدل به آن صورت فاسدی میشود که نباید باشد: یک اهرم بزرگ برای تسهیل سودآوری تعدادی معدود.
وقتی دولت بیپرده بدل به یک اهرم و ابزار برای تسهیل تجارت شخصی شود، جایگاه رهبر سیاسی، به جایگاهی با قابلیت خرید و فروش و مبادله تقلیل مییابد. این نکتهای است که فایننشالتایمز، در مقاله روز دوشنبه خود در رابطه با رایآوری ترامپ بر آن تاکید کرد. «رعنا فروهر» روزنامهنگار ایرانی - آمریکاییای که یکی از عوامل مجله تایم است، در این مقاله یکی از پیامدهای رایآوری را همین بدل شدن جایگاه رهبری سیاسی، به جایگاهی با قابلیت خرید و فروش میداند. او مینویسد: «ترامپ یک تاجر طماع و بیرحم است و ریاستجمهوری در آمریکا داراییای است که میتوان آن را خرید و فروش کرد. این امر از زمانی تشدید شد که دیوان عالی با حکم خود در پرونده «شهروندان متحد» علیه کمیسیون فدرال انتخابات در سال ۲۰۱۰، اجازه هزینهکرد بیمرز را به کارزارهای انتخاباتی داد. تنها پول نیست که بر سیاست آمریکا حکم میراند، بلکه «پول سیاه» است».
او نیز مانند فوئر بر این باور است رایآوری ترامپ، بیش از همه تضمینکننده آتیه اقتصادی - سیاسی الیگارشی آمریکایی خواهد بود و مینویسد: «جف بزوس، مارک زاکربرگ و تیم کوک از جمله نخستین افرادی بودند که به رئیسجمهور منتخب تبریک گفتند. آنها بخوبی میدانند چه چیزی به دست میآورند؛ رهبری که درست به اندازه آنها تاجر است». فروهر تیر خلاص را در این متن خود آنجایی وارد میکند که پای تحلیلش را فراتر از فوئر هم میگذارد و آمریکا را مانند شرکتی میداند که حالا یک مدیرعامل جدید دارد؛ شرکتی که «کمتر به یک شرکت معتبر و بیشتر به یک شرکت سرمایهگذاری خصوصی شباهت دارد».
نتیجه این انتخاب اما بسیار بیش از آن است که فرض میشود. بخش تاریکتر این انتخاب الیگارشیک، زیر فرش مانده است. «دیوید فروم» نویسنده کتاب «ترامپوکراسی»، ساعتی پس از قطعی شدن پیروزی ترامپ در انتخابات 2024 ریاستجمهوری، به پیشبینی آینده ایالات متحده بعد از این انتخاب پرداخت. او در بخشی از این مقاله بخوبی نشان داد ترامپ و همدستان الیگارش او، در سیاست خارجی، بیش از آنکه در پی نفع عمومی یا مصالح خارجی ایالات متحده باشند، نفع شخصی را پیجویی خواهند کرد. او نوشت: «سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ نیز بازتابی از اهداف شخصی و حزبی خواهد بود. ترامپ در دوره اول ریاست جمهوریاش هم از قدرت خود سوءاستفاده کرد و سیاست خارجی آمریکا را برای منافع شخصی خود فاسد کرد. او سیاستهایی را که به نفع منافع تجاریاش بود، در قبال ترکیه، قطر و دیگر کشورها تغییر داد و حتی از سرویس مخفی برای هدایت پول دولت به املاک خصوصیاش استفاده کرد».
هدف ترامپ و اولیگارش همراه اما لزوما استفاده از دولت و اهرم تنظیمگری دولتی برای بیشنیه کردن نفع شخصی خواهد بود؟ فوئر بسیار بدبینانه با این ایده مخالف است. او بر آن است این الیگارشها و ترامپ، در نهایت در پی آنند تمام وظایف و حوزههای نفوذ آینده دولت را از آن خود کنند: «هدف آنها بهرهبرداری از رابطهشان با دولت برای جایگزینی با دولت است. آنها میخواهند کنترل برنامهها و سیستمهایی را که زمانی در حوزه مسؤولیت و اختیارات دولت بود، به دست آورند. اتحاد آنها با ترامپ، در واقع، تلاشی برای تصاحب کامل قدرت است. به عنوان مثال، در حوزه اکتشافات فضایی، ماسک و بزوس تنها خواهان این نیستند دولت به راکتهایشان یارانه بدهد یا بودجهای کنار بگذارد تا شرکتهای فضایی آنها رشد بیشتری کند. آنها میخواهند معماران زندگی بشری در فضا شوند، مستعمرات فضایی بسازند و آینده بشریت در فضا را شکل دهند. میلیاردرهای حوزه صنعت ارزهای دیجیتال نیز چنینند. آنها صرفا به دنبال رفع محدودیتهای نظارتی نیستند؛ در نظر این میلیاردرها، شرکتهایشان جایگزین وزارت خزانهداری آمریکا خواهد شد و برخی از این شرکتها امیدوارند از نظارت بر هوش مصنوعی جلوگیری کنند تا بتوانند کنترل نامحسوستری بر جریان اطلاعات و تجارت داشته باشند. فعالیت اصلی یک سیستم الیگارشی بر پایه داد و ستد متقابل است. رئیس دولت به گسترش سود کمک میکند اما در عین حال برای خدمات خود نیز هزینهای دریافت میکند».
فوئر در ترسیم آینده این شراکت، صراحت بیشتری دارد: «هدف نهایی الیگارشها، از دور خارج کردن دولت و ایجاد انحصار در وظایف و پروژههای آینده دولت آمریکاست. وقتی که پای داد و ستد تجاری در میان باشد، چرا یک رهبر سیاسی که خود نیز تاجری طمعکار و مفسد است، باید از منافع شخصی خود چشم بپوشد؟» فروم نیز به اندازه دیگر دلواپسان آینده دموکراسی آمریکایی، بدبین است. او از این شرایط به «دزدسالاری» تعبیر میکند و تنها راه خروج از آن را «آموزش، سازماندهی و ایجاد ائتلافی از افراد میداند که به دفاع از بطن قانون اساسی، تصویرهای ایدهآل پدران بنیانگذار ایالات متحده و رؤیای آزادی متعهد باشند».
آینده ایالات متحده از نظر بسیاری از دلواپسان آن، چشماندازی از غروب رویای دموکراسی آمریکایی است. شراکت عریان الیگارشی آمریکایی با رهبر سیاسی، ایجاد انحصار و از میدان به در کردن دولت و در نهایت رجحان منافع شخصی و تجاری بر منافع عمومی و ملی، آتشی بر خرمن داشتههای سنت دموکراسی در آمریکاست؛ آتشی که حداقل ۴ سال فروزان خواهد بود.
دانشآموخته علوم سیاسی *
ارسال به دوستان
نگاه
نگاهی به جریان تولید و انتشار اخبار در پساحقیقت
دکتر علیرضا پورجعفری*: اندیشمندان ارتباطات و برخی جامعهشناسان، دوران فعلی رسانهها را عصر پساحقیقت میدانند؛ عصری که در آن مولفههای زیادی در مواجهه و برخورد مخاطبان و کاربران رسانهها با مساله حقیقت تاثیر دارد. در پساحقیقت (Post-Truth Era)، فرآیند تولید و انتشار اخبار با تحولاتی بنیادین مواجه شده که این مساله عمدتا ناشی از رشد شبکههای اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی به رسانههای سنتی است.
* واقعیت، مسأله اصلی و اساسی در پساحقیقت
در این دوران رسانههای اجتماعی گوی سبقت را در حوزههایی مثل اطلاعرسانی و سرگرمی از رسانههای سنتی ربودهاند و حالا اینها هستند که در افکار عمومی کاربران رسانهها تعیینکنندهاند. به نظر میرسد مهمترین مساله در پساحقیقت، واقعیت است. در این دوره، مرز میان حقیقت و اطلاعات تحریفشده یا احساسی کمرنگ شده و به جای تمرکز بر واقعیتها، غالباً بر تأثیرات عاطفی و باورهای فردی تکیه میشود. به دیگر سخن در پساحقیقت از اندیشیدن خبری نیست و بار عاطفی موضوعات تعیینکننده است.
* نقش شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای دیجیتال
در پساحقیقت الگوی استفاده از رسانهها تغییر کرده و شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، ایکس و اینستاگرام، به کانالهای اصلی توزیع اخبار تبدیل شدهاند. شیوه تعامل این شبکههای اجتماعی الگوریتممحور است و بر همین مبنا، با الگوریتمهایی که به تعامل و جذابیت محتوا توجه میکنند، به صورت عمده محتواهایی را که جنبههای احساسی بیشتری دارد یا مورد علاقه کاربران در شبکههای اجتماعی است، به آنها پیشنهاد میدهند. در همین فرآیند است که براحتی میتوان اخبار جعلی و شایعات نادرست را منتشر کرد و از آنجا که اساساً رسانههای اجتماعی میزان حوصله و دقت کاربران را کاهش داده و کاربران هم به دنبال راستیآزمایی نیستند، نتیجه در نهایت منجر به افزایش انتشار اخبار جنجالی و شایعات نادرستی میشود که اغلب اعتبار کمتری دارند (2019,Vorhaus).
* کاهش اعتماد به رسانههای سنتی
در عصر پساحقیقت، افول اعتماد عمومی به رسانههای سنتی مانند روزنامهها و شبکههای خبری، به افزایش تأثیرگذاری اطلاعات تأییدنشده و نامعتبر کمک کرده است. این بیاعتمادی تا حدی ناشی از قطبی شدن رسانهها و وابستگی آنها به جریانهای سیاسی یا اقتصادی است. در نتیجه، مخاطبان به جای تکیه بر منابع رسمی، به منابع غیررسمی و حتی شایعات رو میآورند که بیشتر با عقاید و علایق شخصیشان همخوانی دارد (2018,McIntyre).
از جمله نکات مهم در اینجا تفسیر اطلاعات و حتی واقعیات موجود در بیرون، بر اساس علایق و باورهای شخصی افراد است که اجازه پذیرش حقیقت را نمیدهد. در واقع کاربران رسانههای اجتماعی و مخاطبان رسانههای سنتی در پساحقیقت اطلاعات را بر اساس علایق خود میپذیرند.
* گسترش اطلاعات نادرست و تئوریهای توطئه
انتشار سریع اخبار جعلی و تئوریهای توطئه، یکی از پیامدهای مستقیم عصر پساحقیقت است. در این فضا، اطلاعات به سرعت در شبکههای اجتماعی پخش و حتی پس از افشای نادرست بودن آنها، همچنان توسط بخش قابل توجهی از مخاطبان باور میشود. این فرآیند را میتوان به «اثر اطلاعات غلط» نسبت داد که به معنای تأثیرگذاری و پذیرش اطلاعات حتی پس از اصلاح آنهاست
(Lewandowsky et. al, 2017).
در همین زمینه باید اشاره داشت در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶، بسیاری از اخبار جعلی و شایعات به طور گسترده از طریق شبکههای اجتماعی منتشر شد. برخی از این اخبار ادعاهای غیرواقعی را علیه نامزدها مطرح کردند؛ به عنوان مثال خبری مبنی بر اینکه هیلاری کلینتون درگیر شبکهای از قاچاق انسان است (پیتزاگیت) در فضای مجازی منتشر شد. این خبر که ابتدا بدون هیچ مدرک یا منبع موثقی منتشر شده بود، به سرعت در شبکههای اجتماعی گسترش یافت و توسط عدهای باور شد. در این مورد، عوامل مختلفی از جمله بار احساسی شدید و استفاده از زبان تحریکآمیز سبب شد کاربران با انگیزههای مختلف این خبر را به اشتراک بگذارند و این خبر جعلی حتی به یک حادثه خطرناک واقعی تبدیل شد، چرا که یک فرد مسلح به دلیل باور به این شایعه به رستورانی در واشنگتندیسی حمله کرد. این مثال نشان میدهد چگونه اخبار جعلی میتواند با تکیه بر احساسات و باورهای افراد به سرعت گسترش یافته و تأثیرات واقعی داشته باشد.
* تأثیر احساسات و عوامل روانشناختی
در عصر پساحقیقت، اطلاعاتی که دارای بار عاطفی قویتری هستند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و بیشتر نیز به اشتراک گذاشته میشوند. افراد به طور طبیعی به اخباری جذب میشوند که احساسات آنها را برمیانگیزد و این اخبار حتی اگر اشتباه یا نادرست باشد، سریعتر از اخبار بیطرفانه گسترش مییابد. این فرآیند به تضعیف تمایل عمومی به بررسی منابع و محتوای اخبار منجر میشود
(Vosoughi, Roy, & Aral, 2018).
* بحران حقیقت و دموکراسی
در نهایت، عصر پساحقیقت با ایجاد بحران در زمینههای اجتماعی و سیاسی همراه است. بحران حقیقت میتواند منجر به کاهش توانایی جامعه در تصمیمگیری آگاهانه شود و این موضوع اساس دموکراسی را به چالش میکشد. اگر اخبار نادرست و تعصبآلود جایگزین اطلاعات معتبر شود، فرآیندهای دموکراتیک دچار انحراف میشود و به جای تصمیمگیری مبتنی بر حقایق، تصمیمات بر اساس تبلیغات و احساسات گرفته میشود
(Rosen,2019).
* جمعبندی
در عصر پساحقیقت، جریان تولید و انتشار اخبار با تهدیدات و چالشهای جدی مواجه است که اغلب به تضعیف اعتماد عمومی و افزایش انتشار اطلاعات نادرست منجر میشود. برای مقابله با این چالشها، افزایش سواد رسانهای و ترویج معیارهای اخلاقی در زمینه روزنامهنگاری و تولید محتوا بیش از پیش اهمیت دارد.
پژوهشگر رسانه *
-------------------------------
منابع
Vorhaus, M. (2019). The Social Media Algorithm and Its Impact on News Distribution. Journalism Quarterly, 96(3), 567-583.
McIntyre, L. (2018). Post-Truth. MIT Press.
Lewandowsky, S., Ecker, U. K., & Cook, J. (2017). Beyond Misinformation: Understanding and Coping with the “Post-Truth” Era. Journal of Applied Research in Memory and Cognition, 6(4), 353-369.
Vosoughi, S., Roy, D., & Aral, S. (2018). The spread of true and false news online. Science, 359(6380), 1146-1151.
Rosen, J. (2019). Democracy and Journalism in the Post-Truth Era.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|