|
صنعت نشر چگونه راههای مبتکرانهای برای وسیعتر کردن دایره مخاطبانش یافته است؟
بازار کتاب ۳ برابر سینما
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: برخلاف صنعت سینما که طی سال گذشته میلادی در مقیاس جهانی، بالای ۳ درصد کاهش کلی فروش را تجربه کرد، اندازه بازار ناشران کتاب در سالی که گذشت بزرگتر شد. سینما طی سالهای اخیر مرتب شاهد این روند نزولی بوده است اما حوزه کتاب مسیر دیگری را میپیماید و پیشبینیها درباره روند توسعه آن هم رو به جلو است. اندازه بازار ناشران کتاب از 92.97 میلیارد دلار در سال 2023 به 95.91 میلیارد دلار در سال 2024 با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) 3.2 درصد رسید و شیب نمودار این رشد همچنان عمودی خواهد ماند. به عنوان مقایسه میتوان مشاهد کرد که در سال 2024، درآمد باکسآفیس جهانی سینما به حدود 32.3 میلیارد دلار رسید که حدود یکسوم درآمد جهانی فروش کتابها بود.
رشد مشاهده شده صنعت انتشارات در طول این دوره تاریخی را میتوان به عواملی مانند ابتکارات آموزشی، جنبشهای فرهنگی و هنری، وجود کانالهای توزیع خردهفروشی، تأثیر قوانین کپیرایت و مالکیت معنوی و ملاحظات مربوط به هزینههای چاپ و مقرون به صرفه بودن نسبت داد. انتظار میرود اندازه بازار ناشران کتاب در چند سال آینده شاهد رشد ثابت باشد و سال 2028 با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) 2.9 درصد به 107.33 میلیارد دلار برسد. طبق بعضی ارزیابیها، این رقم در پایان سال ۲۰۳۴ ممکن است به 224.14 میلیارد دلار برسد. رشد پیشبینیشده در این دوره را میتوان به گرایشها در خودنشر (ارتباط مستقیم مولف با خوانندهها)، مدلهای اشتراکگذاری کتابها، محبوبیت کتابهای صوتی و پادکستها، اتخاذ شیوههای چاپ پایدار و ابتکاراتی که در زمینه ترویج تنوع در انتشار صورت گرفته نسبت داد. بعضی روندهای اصلی که انتظار میرود در دوره پیش رو صنعت نشر شاهد آن باشد عبارتند از ظهور انتشارات دیجیتال و کتابهای الکترونیکی، استفاده از تجزیه و تحلیل دادهها برای بینش بازار، پیشرفت در فناوری چاپ، تمرکز بر پایداری در شیوههای انتشار و افزایش همکاری با نویسندگان برای ایجاد محتوای چندرسانهای، که هر کدام مبحث فنی جداگانهای دارند و در جای خود جذاب و قابل بررسی هستند. در این میان افت پیشبینی شده در چاپ نسخههای کاغذی با افزایش انتشار نسخههای دیجیتال جبران خواهد شد و البته باید توجه داشت علاقه به کتابهای کاغذی همچنان با تفاوت محسوسی نسبت به نمونههای دیگر بیشتر است.بیشترین رشد بازار نشر جهان در سال ۲۰۲۳ مربوط به منطقه آسیا و اقیانوسیه میشد و پیشبینیها میگویند رتبه اول رشد پس از این متعلق به منطقه خاورمیانه است. در این میان توجه به چند شیوه جدید بازاریابی کتاب که در جهان رایج شدهاند اما ناشران ایرانی چندان به آنها توجهی نداشتهاند، جالب و راهگشاست. در ادامه ضمن اشارهای کلی به این روشهای جدید و پیشرو در بازاریابی نشر، به مقایسهای میان پرطرفدارترین ژانرهای مطالعه کتاب در سال ۲۰۲۴ پرداخته شده است. در ضمن، مرور مختصری شده است بر اینکه در سال ۲۰۲۴ میلادی میزان سرانه مطالعه در کدام کشورهای دنیا بیشتر بود. اگر به صدرنشینان این فهرست نگاه کنیم، حتی کشور فقیری مثل هند را در میان اسامی خواهیم یافت. در حقیقت میزان سرانه مطالعه، بیشتر از اینکه مطابق سطحیترین تحلیلها، به شعور عمومی یک ملت برگردد، به امکانات صنعت نشر و دسترسیهای بازار کتاب برمیگردد. وقتی آمار سرانه مطالعه کتاب در جهان را نگاه میکنیم، بد نیست به موارد دیگری که تحت عنوان روشهای خلاقانه و جدید نشر معرفی شدهاند هم دقت بیشتری داشته باشیم؛ چه اینکه اجرای همین روشها باعث شده در بعضی کشورها سرانه مطالعه تا این حد بالا برود، نه شعور و سواد عمومی بیشتر در آن ملتها!
* چاپ تکی کتاب بر حسب تقاضا
یکی از مدلهایی که اخیرا بین ناشران محبوبیت زیادی پیدا کرده، مدل چاپ بر حسب تقاضا (POD) است که آنها را قادر میکند هزینههای چاپ و موجودی کاغذ را به طور موثری مدیریت کنند. این مدل شامل چاپ کتاب تنها پس از دریافت سفارش است که همسو با کاهش هزینههای انتشار و ترجیح حفظ محتوا در فرم دیجیتال پیاده میشود. ارائهدهندگان عمده خدمات چاپ بر اساس تقاضا عبارتند از Blurb، CreateSpace، Lightning Source، Lulu و آمازون که با وعده چاپ کتاب در عرض 2 ساعت پس از سفارش، قصد دارند به طور کامل فناوری POD را وارد دستور کار کنند. قبل از معرفی فناوری چاپ دیجیتال، انتشار بعضی نشریات با تیراژ پایین محدودیتهای زیادی داشت. کارهای چاپی بزرگ مشکلی نداشتند اما تعداد کم و صفحات پایین نسخهها مشکلساز بود. از اوایل قرن بیستم دستگاهی برای این منظور مورد استفاده قرار گرفت به نام میموگرافی که پدربزرگ دستگاههای زیراکس امروزی بود. حالا دیگر نسخههای دیجیتالی دستگاه چاپ کوچک تولید شدهاند که امکان انتشار فوری یک نسخه کاغذی از هر کتاب دیجیتالی را میدهند. با این وسیلهها و صحافی فوری اوراق چاپ شده، میتوان در کمتر از 2 ساعت هر سفارشی مبنی بر چاپ کتاب را تهیه کرد و به سمت مشتری فرستاد.
* خودانتشاری نویسندهها
پیشرفت تکنولوژی و گسترش بسترهای عرضه انواع محصولات باعث شده تا شیوهای از شغل نویسندگی ایجاد شود تحت عنوان نویسندگان خودناشر (Self-publishing authors). در حالی که نویسندگان سنتی بین ۱۰ تا ۱۲ درصد میزان فروش کتاب را به عنوان حق امتیاز دریافت میکنند، نویسندگانی که خود کارهایشان را منتشر میکنند بین ۴۰ تا ۶۰ درصد از خرده فروشی آثار سهم میبرند و البته در عوض پرداخت هزینههایی مثل صفحهآرایی و ویراستاری با خودشان است. یکی از عواملی که باعث سهولت و نتیجتا گسترش این روش شده، کاملتر شدن فناوری POD بوده است. سرمایه اولیه مورد نیاز برای خدمات POD کمتر از چاپ افست است. این شیوه از انتشار ممکن است کار نویسنده را از لحاظ برخورد با ناشران راحتتر کند. مثلاً این قضیه مشهور است که داستان هری پاتر ابتدا بارها از سمت ناشران رد شد و «جی کی رولینگ» آن را پس از مدتی به سختی منتشر کرد. در عوض این روش، نویسندهها را مستقیماً با ریسک بازار مخاطبان مواجه خواهد کرد. اجرای این روش به پیادهسازی دقیق قانون کپیرایت در ایران هم احتیاج دارد. در خارج از ایران شرکتهایی تاسیس شدهاند که به نویسندگان خودناشر خدماتی از جمله قالببندی، صفحهآرایی، تصحیح و ویرایش، طراحی جلد و چاپ ارائه میدهند.
* غوغای کتابهای صوتی
پدیده کتابهای صوتی که تا پیش از ظهور اینترنت معمولاً برای مخاطبان نابینا تولید میشد، امروز به یکی از محبوبترین قالبها برای تمام علاقهمندان کتاب تبدیل شده و رشد مصرف آن در سالهای دهه ۲۰ قرن اخیر به طور عمومی سالانه ۴ درصد بوده که مرتبا در حال افزایش تصاعدی است. پیشبینی میشود درآمد بازار کتابهای صوتی در سراسر جهان در سال 2025 به 9.84 میلیارد دلار برسد. انتظار میرود این درآمد، نرخ رشد سالانه 7.27 درصدی را نشان بدهد که طبق پیشبینیها در ۲۰۲۹ میلادی به درآمد 13.03 میلیارد دلار در سال میرسد. کتاب صوتی از آنجا که هنگام انجام فعالیتهای دیگر مثل مسافرت با وسایل حملونقل عمومی و یا رانندگی، انجام کار منزل و بسیاری از کارهای دیگر قابل استفاده است، هم میزان کلی مطالعه یک فرد را بالا میبرد و هم به تعداد افرادی که مخاطب کتابها قرار میگیرند اضافه خواهد کرد. خوشبختانه این قالب در ایران هم شناخته شده است اما عموماً از افراد مشهور به عنوان راوی استفاده میشود که ممکن است هزینه تولید کتاب صوتی را بالا ببرد. در خارج از ایران این سنت در حال جا افتادن است که خود نویسندهها را برای قرائت نسخه صوتی کتابشان پای کار بیاورند. این روش هم خروجی کار را صمیمانهتر خواهد کرد و هم به درستخوانی کتاب منجر خواهد شد.
* کجای دنیا بیشتر کتاب میخوانند؟
پرکارترین خوانندگان در جهان، آمریکاییها هستند که به طور متوسط تقریباً 7 ساعت در هفته را صرف مطالعه میکنند که این معادل 357 ساعت در سال است.
در رتبه دوم هندیها قرار دارند که نرخ مطالعه هفتگیشان همان 7 ساعت در هفته است؛ منتها تنها حدود 5 دقیقه در هفته از آمریکاییها کمتر کتاب میخوانند. مطالعه سالانه هندیها 352 ساعت در ۱۲ ماه است. انگلیسیها با مطالعه حدود 6.5 ساعت در هفته یا 343 ساعت در سال در رتبه سوم قرار دارند و مردم فرانسه هر هفته حدود 5 ساعت و 50 دقیقه مطالعه میکنند که این معادل 305 ساعت در سال است. ایتالیاییها با 5 ساعت و 20 دقیقه در هفته یا 278 ساعت در سال، رتبه پنجم سرانه مطالعه در جهان را دارند. مطابق این جدول مردم کشورهای روسیه، استرالیا، اسپانیا، هلند و سوئیس در جایگاههای ششم تا دهم سرانه مطالعه جهانی قرار میگیرند و ایرانیها با ۱۴۹ ساعت مطالعه سرانه در سال که معادل 6.36 کتاب میشود، در رتبه بیستویکم قرار گرفتهاند. سرانه مطالعه ایرانیها از مردم کشورهایی مثل آلمان، ژاپن، کره جنوبی، دانمارک، پرتغال و ترکیه بیشتر است اما این نشاندهنده تمام ظرفیت بازار کتاب در ایران نیست؛ بازاری که به دلیل مشکلات متعدد از جمله گرانی کاغذ، وضعیت چندان مناسبی ندارد و پر است از ناشران ورشکسته.
ارسال به دوستان
پس از دستگیری و آزادی یک خانم تبعه ایتالیا در ایران، محمد عابدینی دیشب وارد ایران شد
مقابله به مثل جواب داد
محمد عابدینی، نخبه ایرانی که در ایتالیا با اتهام واهی بازداشت شده بود، با پیگیریهای مشترک وزارت امور خارجه و وزارت اطلاعات ایران آزاد و شب گذشته وارد تهران شد. عابدینی ۲۶ آذر امسال در فرودگاه مالپنسای میلان بر اساس حکم بازداشت بینالمللی صادر شده از سوی ایالات متحده دستگیر شده بود. با تلاشهای وزارت امور خارجه ایران و مذاکرات بین واحدهای مرتبط وزارت اطلاعات ایران و سرویس اطلاعات ایتالیا، مشکل پیشآمده برطرف و منجر به آزادی و بازگشت وی به ایران شد. گفتنی است اخیرا یک تبعه ایتالیایی به نام سیسیلیا سالا در تهران به اتهام جاسوسی دستگیر شده بود. 4 روز پس از آزادی سالا، کارلو نوردیو، وزیر دادگستری ایتالیا درخواست لغو بازداشت عابدینی را به دادگاه تجدیدنظر میلان ارائه کرد. ارسال به دوستان
یادداشت روز
وفاق با خودشان!
ثنا مجد: معاونت راهبردی ریاستجمهوری پنجشنبه گذشته همایش عریض و طویلی با عنوان «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» در کتابخانه ملی برگزار کرد؛ همایشی با 11 پنل (نشست) و بیش از 60 کارشناس و سخنران.
نشستهایی که در آنها کلیدواژه «وفاق ملی» به بسیاری از مؤلفههای ضروری حکمرانی سنجاق شده بود؛ از «مفهومسنجی وفاق ملی»، تا نسبت آن با «عدالت»، «سیاستگذاری»، «توسعه»، «افقهای بینالمللی» و «تجربههای داخلی» و حتی «جریانهای سیاسی» و «اجتماعی». تا به زعم خود این انگاره را رقم بزند که منادیان «وفاق» برای همه سرفصلهای مذکور مانیفست قابل دفاعی دارند. اما واقعیت آن بود که این داستان پرهیاهو یک نقطه ضعف بزرگ داشت که بدجور توی ذوق میزد و اساسا ماهیت موضوع را با تردید جدی مواجه کرد، و آن، ترکیب تقریبا یکدست و «خالص» سخنرانان همایش بود که به نوعی به نقض غرض عنوان همایش بدل شد!
نگاهی به لیست کارشناسان دعوت شده به همایش نشان میدهد در میان بیش از 60 فرد مدعو برای ارائه دیدگاه درباره وفاق و آنچه آقایان به آن الحاق کردهاند، تعداد معدودی کرسی در واقع کمتر از انگشتان یک دست به افراد غیرهمسو اختصاص داشت و از چهرههای شاخص جریان سیاسی مقابل «وفاقبازان» خبری نبود، در شرایطی که از عباس عبدی تا صادق زیباکلام در جمع مذکور حضور داشتند!
این به روشنی گواه آن است که جماعت مدعی وفاق که فریادشان در نقد به قول خودشان «خالصسازی» بلند است، وقتی کار به دست خودشان بیفتد، چند مرده حلاجند و تا چه حد میتوانند دیدگاههای مخالف را تحمل کنند، آن هم در مقطعی که بر طبل «وفاق» میکوبند اما بیآنکه کسی بخواهد در نقد معنایی که این روزها از «وفاق» اراده میشود، قلمفرسایی کند و میزان التزام مدعیان این مفهوم را به اقتضائات آن بسنجد، این چینش و ترکیب عجیب که به ضربالمثل «خود گویی و خود خندی» میمانست، شاهد عادلی بر عیار این ادعا بود.
آش آنقدر شور بود که صدای برخی سخنرانان هم درآمد و از خالی بودن جای برخی افراد و دیدگاهها در همایش انتقاد کردند؛ محمد قوچانی از مهیا بودن فضای سالن برای وجود چند صندلی دیگر گفت و پرویز امینی نبود نمایندهای از طرف مقابل رقابتهای انتخاباتی در همایش را یادآور شد و آن را دلیلی بر عدم امکان تحقق این مفهوم گرفت. شاید این حضرات تصور میکردند ذکر ممتد واژه «ملی» در عنوان همایش و برگزاری آن در کتابخانه «ملی» به این همایش حقیقتا وجهی ملی میبخشد و تکرار مفهوم «وفاق» ایشان را به عنوان مصادیق آن مینمایاند، حال آنکه چنین نیست و ملت در ارزیابی میزان نسبت یک مفهوم با افراد به عملکرد و کارنامه ایشان نظر دارد، نه آنچه شعار میدهند و فریاد میزنند.
این ملت نیک به خاطر دارد در دولتهای سلف که قرابت فکری با وفاقیون داشتند، شعار «آزادی» و «تحمل مخالف» و بعدتر «اعتدال» چه سرنوشتی پیدا کرد و در نیمه دوم دهه ۷۰ مقارن روی کار آمدن محمد خاتمی، کمترین نقدی به او و دولتش با چه هجمهای از سوی اصلاحطلبان مواجه میشد و چگونه هر صدای مخالفی به نام «آزادی» و «تحمل مخالف» خفه شد و انگ دیکتاتوری خورد! یا ۲ دهه پس از آن همزمان با ریاست جمهوری حسن روحانی و طرح شعار «اعتدال»، چگونه به هر نگاه متفاوتی با برچسب «تندروها» حمله شد!
امری که مورد اذعان محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت نیز واقع شد و او با اشاره به رفتارهای حذفی اصلاحطلبان در گذشته گفت: «وفاقی که امروز ما به آن رسیدیم یک توفیق اجباری است، یعنی اینگونه نیست که فکر کنیم اگر ما قدرت داشتیم یکدیگر را تحمل میکردیم. از خودمان شروع میکنم؛ ما اصلاحطلبها اگر دستمان میرسید و در جایی ممکن بود رقیب را حذف کنیم، از تعابیری استفاده کردیم که تعابیر خوبی نبود». به هر حال ترکیب همایش پنجشنبه بخوبی نشان داد عوض کردن «اسم»ها، به تغییر «رسم»ها نمیانجامد و اصلاحطلبان با کارنامهای که از خود به جا گذاشتهاند نمیتوانند به صرف ایجاد جنجال رسانهای حول یک مفهوم آن را از آن خود کرده و خود را با آن معرفی کنند.
همچنان که پیشتر هم اشاره شد لازمه این امر تجلی این مفهوم در رفتار و کردار ایشان است که اگر شخص رئیسجمهور را فاکتور بگیریم، اثر چندانی از وفاق در اطرافیان ایشان به چشم نمیآید. آنچنان که ترکیب حاضران همایش موسوم به «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» این ادعا را به عریانترین وجه ثابت کرد و نشان داد پادشاه وفاق مدنظر آقایان چقدر لخت است! این البته علاوه بر تمام انقلتهایی بود که در پنلهای مختلف به امکان تحقق وفاق ملی وارد و درباره آن تشکیک شد (که شرح آن مجال مستقل و مبسوطی میطلبد).
این نیز بماند که رصد مواضع سیاسیون و جریان رسانهای همسو با دولت چهاردهم در چند ماهی که از عمر آن میگذرد، حکایت از آن دارد که مقصود این حضرات از «وفاق» بیشتر «موافقت» همه جریانها و چهرههای نهادهای کشور با سیاستها و برنامههایی است که دولت مطرح میکند، تا معنایی که در بادی امر از آن به نظر میرسد!
ناگفته نماند انتشار پست یوسف پزشکیان در فضای مجازی تنها چند روز قبل از همایش که در آن به صراحت به وجود اختلافنظرها درباره «معنای وفاق» اذعان و بر ضرورت «وفاق در عمل»، «بیش از تبیین آن در نظر» تصریح و تأکید کرده بود، تردیدها را درباره اتفاق نظر پیرامون این مفهوم در خودِ مجموعه دولت هم برانگیخت و نشان داد وفاقیون برای نهادینه کردن آن در جامعه چه راه درازی در پیش دارند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره منازعات گروههای تروریستی حاکم بر سوریه بر سر تحویل سلاح
اختلاف مسلحانه
گروههای جنوب سوریه شرایط جولانی برای تحویل سلاح را نپذیرفتهاند
گروه بینالملل: همه میدانستند بعد از سقوط بشار اسد، سوریه به روند عادی و آن چیزی که ترکیه و قطر به دنبالش هستند، باز نخواهد گشت. تنوع قومیتی و گستردگی گروههای مسلح در شام بیداد میکند. یکی از این گروهها که داعیه قدیمی و انقلابی دارد و خود را مولود الثوره میداند، جبهه جنوبی است؛ گروههایی که از درعا شکل گرفتند و خود را باعث و بانی شورش علیه حکومت بشار اسد میدانند. به گزارش «وطن امروز»، اکنون احمد الشرع مانده و این گروهها که برخی از آنها با امارات و روسیه ارتباطات تنگاتنگی دارند و زمزمههایی هم به گوش میرسد که اعلام کردهاند سلاح خود را تحویل دولت موقت فعلی سوریه نمیدهند. روزنامه آمریکایی والاستریت ژورنال در گزارشی با عنوان «رقابت کشورهای عربی با ترکیه برای نفوذ در سوریه جدید» به بررسی تلاش عربستان سعودی و امارات، برای گسترش نفوذ خود در سوریه پرداخته است.
«فابریس بالانش» استاد دانشگاه لیون فرانسه در این گزارش گفته است یکی از نگرانیهای اصلی کشورهای عربی، گرایشات حکام جدید سوریه و محبوبیتی است که میتواند پیامدهای مشابهی در دیگر جوامع عربی ایجاد کند. از این رو، این کشورها به دنبال آن هستند جایگاه خود را در آینده سوریه تثبیت کرده و از موج احتمالی احیای اسلامگرایی در منطقه جلوگیری کنند.
عربستان و امارات که پیشتر تلاش کردند از گسترش گرایشات رادیکال سنی در کشورهایی نظیر تونس، مصر و لیبی جلوگیری کنند، اکنون همین نگرانی را در قبال سوریه دارند. این کشورها پس از کودتای نظامی در مصر و برکناری اخوانالمسلمین، میلیاردها دلار برای حمایت از نظام عبدالفتاح السیسی هزینه کردند تا اخوانالمسلمین را به حاشیه برانند.
این گزارش همچنین نشان میدهد عربستان که در عراق پس از سقوط صدام میدان را به ایران واگذار کرد، اکنون در سوریه میکوشد با استفاده از ابزار کمکهای انسانی و اقتصادی، نفوذ ترکیه را کاهش دهد. ترکیه، بویژه پس از آغاز بحران سوریه، با حمایت از گروههای مسلح مخالف و ایجاد مناطق نفوذ در شمال سوریه، جایگاهی محوری در تحولات این کشور یافته است.
بر این اساس، کمکهای عربستان و سایر کشورهای عربی نهتنها با هدف رقابت با ترکیه، بلکه با رویکردی بلندمدت برای جلوگیری از بازگشت یا تقویت عناصر تندرو میان گروههای سیاسی و نظامی سوریه انجام میشود.
انور قرقاش، مشاور سیاسی رئیس امارات ماه گذشته ابراز نگرانی کرد در صورت تسلط عناصر تندرو بر گروههای مخالف در سوریه، منطقه با یک بحران جدید روبهرو خواهد شد.
اگر مبنای تحلیل والاستریتژورنال مبنی بر تلاش کشورهای عربی برای نفوذ در سوریه را به عنوان بخشی از رقابت منطقهای گستردهتر در میان بازیگران کلیدی خاورمیانه در نظر بگیریم، این رقابت نهتنها بر آینده سیاسی سوریه، بلکه بر نظم امنیتی و ژئوپلیتیکی منطقه نیز سایه خواهد انداخت.
عربستان و امارات در کنار تلاش برای کاهش نفوذ ترکیه، به دنبال الگویی هستند که بتواند از بازگشت گرایشهای رادیکال سنی جلوگیری کند اما موفقیت این پروژه به فاکتورهای متعددی نظیر همکاری با سایر بازیگران منطقهای و جهانی و نوع تعامل با گروههای سیاسی داخل سوریه بستگی دارد.
چند روز قبل خالد المحامید، تاجر معروف سوری ساکن امارات گفتوگویی با شبکه تلویزیون دولت سوریه داشت و اعلام کرد جبهه جنوبی تا زمان تشکیل یک دولت منسجم سلاح خود را تحویل نمیدهد.
خالد المحامید، داماد احمد العوده، از برجستهترین فرماندهان لشکر جنوبی و در سابق تیپ هشتم لشکر پنجم جنوب بود که از سال ۲۰۱۷ با روسیه و دولت بشار اسد طی توافق ملی همکاری کرد.
العوده یکی از افراد حاضر در جنگ داخلی سوریه بود و نیروهای او جزو نخستین کسانی بودند چند ماه قبل حتی پیش از هیات تحریرالشام وارد دمشق شدند.
او رابطه بسیار نزدیکی با کشورهای روسیه و امارات دارد و بسیاری بر این باورند او در آینده مانند خلیفه حفتر در جنوب علیه جولانی دست به شورش خواهد زد، به همین علت جولانی سعی کرد با ملاقاتی که ترتیب داد او را متقاعد به خلع سلاح کند اما هنوز جبهه جنوب نپذیرفته است و به نظر میرسد در آینده نیز نخواهد پذیرفت.
از سوی دیگر درعای سنیمذهب و سویدای دروزی را هم نباید از قلم انداخت، زیرا آنجا هم گروههای مسلح حضور دارند و احمد الشرع مجبور شد یک زن دروزی را استاندار سویدا کند.
* اعضای اتاق عملیات جنوب سوریه (SOR) چه کسانی هستند؟
اتاق عملیات جنوب (SOR) ائتلافی متشکل از چندین سازمان است که در جنوب سوریه (سویدا، درعا و قنیطره) تشکیل شده است. نیروهای اصلی که در این چارچوب عمل میکنند، سازمانهای دروزی از استان سویدا و سازمانهای سنی از منطقه درعا هستند. علاوه بر این، چندین گروه محلی در قنیطره و منطقه جنوبی جولان فعالیت میکنند اما اطلاعاتی درباره آنها در دسترس نیست. برجستهترین رهبران این ائتلاف احمد العوده و نسیم ابوآرا هستند.
العوده 44 ساله، اهل استان درعا، دارای مدرک ادبیات انگلیسی است و قبلا در ارتش اسد خدمت کرده است.
پس از شروع جنگ داخلی، او به شورشیان منطقه خود پیوست و فرماندهی سازمان «جوانان سنه» (شباب السنه) را بر عهده گرفت که به عنوان بخشی از ارتش آزاد سوریه فعالیت میکرد. پس از اینکه رژیم در سال 2018 کنترل جنوب سوریه را به دست گرفت، او فرمانده «تیپ هشتم» شد که تحت نظارت روسیه عمل میکرد و نزدیک به نیروهای روس در این کشور به حساب میآمد.
ابوآرا نیز مانند العوده در جریان جنگ داخلی به شورشیان پیوست و یکی از رهبران «جوانان اهل سنت» و سپس یکی از فرماندهان تیپ هشتم بود. ابوآرا همچنین توسط بسیاری به عنوان فردی که با اسد و روسیه همکاری کرده است، شناخته میشود.
* حرکت رجال الکرامه
یک سازمان شورشی مسلح دروزی که در منطقه سویدا فعالیت میکند. شیخ یحیی الحجار در حال حاضر رهبری این سازمان را پس از ترور بالوس در سال 2015 بر عهده دارد. رهبران این سازمان طی سالها بیطرفی را حفظ کردهاند و رسما به ارتش آزاد سوریه یا سازمانهای دیگر نپیوستهاند.
* حرکت شیخ الکرامه
یک سازمان شورشی دروزی که در منطقه سویدا فعالیت میکند. رهبران این سازمان لیث و فهد بالوس (فرزندان شیخ وحید بالوس) هستند که پس از قتل پدرشان در سال 2015 از جنبش رجال الکرامه جدا شدند.
* لوا الجبل (تیپ کوهستانی)
یک سازمان شورشی دروزی مستقر در استان سویداست. این سازمان سال 2014 تاسیس شد و به یکی از برجستهترین سازمانها در منطقه تبدیل شده است. موسس این سازمان، مرهیج حسین الجرمانی، ژوئیه 2024 در سویدا ترور شد.
* تیپ 8
این سازمان از سال 2018 در منطقه درعا و بصری فعالیت میکند. این سازمان تا سال 2018 به عنوان بخشی از ارتش آزاد سوریه فعالیت میکرد و یکی از بزرگترین سازمانها در منطقه درعا بود.
پس از تسلط رژیم اسد بر جنوب سوریه در سال 2018، بسیاری از عوامل این سازمان مشارکت در «توافقنامههای آشتی» را انتخاب کردند که در آن به عنوان بخشی از لشکر 5 ارتش سوریه و تحت نظارت روسیه (تا سال 2022) شروع به فعالیت کردند. فرمانده این سازمان احمد العوده است که به عقیده بسیاری در جنوب سوریه با رژیم اسد همکاری داشته است.
* کمیته مرکزی
یک چارچوب غیرنظامی که پس از کنترل رژیم اسد بر جنوب سوریه در سال 2018 در منطقه درعا شروع به فعالیت کرد. این چارچوب توسط رهبران برجسته محلی، شیوخ قبایل، رهبران سابق سازمانهای شورشی و نمایندگانی از منطقه قنیطره هدایت میشود.
در کنار این سازمانها، بسیاری از گروههای غیروابسته و بدون چارچوب سازمانی مشخص در جنوب سوریه و قنیطره فعالیت میکنند. بسیاری از کسانی که در این گروهها فعالیت میکنند - اعم از سنیها و دروزیها - قبلا به عنوان بخشی از ارتش آزاد سوریه یا در سازمانهایی که در سال 2018 منحل شدند، فعالیت میکردند.
* احمد العوده کیست؟
العوده فعالیت نظامی خود را به عنوان یک معارض نظام سوریه آغاز کرد و در سالهای نبرد علیه نظامی سوریه ۳ برادر خود را از دست داد، با این حال وی چندینبار مواضع خود را در قبال گروههای مسلح تغییر داد و در نهایت به ارتش سوریه پیوست. برجستهترین تغییر موضع وی هنگامی بود که به عنوان فرمانده گروه شباب اهل السنه دوشادوش جبهه النصره و جنبش المثنی، نیروهای ارتش سوریه را مارس ۲۰۱۵ از زادگاهش یعنی شهر بصری الشام اخراج کرد اما در ادامه، وی علیه جبهه النصره و المثنی شورید و آنها را نیز از شهر بصری اخراج کرد.
پس از آنکه ارتش سوریه طی عملیات بزرگ خود برای آزادسازی جنوب سوریه در اواسط سال ۲۰۱۸ مناطق اللجاه و بصرالحریر را تحت کنترل گرفت و به منطقه بصری نزدیک شد، مذاکرات با احمد العوده در شهر بصری و تحت نظر طرف روس آغاز شد و در نهایت پس از ورود نیروهای ارتش سوریه به بصری، توافقنامه صلح با احمد العوده شکل گرفت. به موجب توافق، ارتش سوریه داخل شهرها و مناطق جنوبی شد و مسلحان کنترل حکومت بر مناطق جنوبی سوریه را پذیرفتند.
العوده نیز سلاحهای سنگین خود را تسلیم ارتش کرد و به «سپاه پنجم» که زیر نظر روسها اداره میشد، پیوست و روسها و فرماندهی ارتش سوریه، فرماندهی سپاه پنجم در منطقه جنوبی را به وی واگذار کردند.
حالا همین مراودات باعث شده احمد العوده به عنوان یکی از افراد مرتبط با روسیه و امارات و کسی که هم سابقه طولانی در مبارزه علیه اسد داشته، هم نفوذ گستردهای در میان گروههای مسلح جنوب دارد؛ به عنوان یکی از چهرههای مطرح گروههای مسلح حاکم بر سوریه شناخته شود؛ کسیکه به نظر میرسد در آینده از او بیشتر خواهیم شنید.
ارسال به دوستان
درباره توهین والی باکو به علامه عاملی
عرض والی و عرصه سیّدِ مرزبان
مهرداد احمدی: روحانیت شیعه همواره یکی از ارکان اصلی هویت دینی و اجتماعی ایران بوده است. در استانهای شمال غرب کشور، این جایگاه اهمیت دوچندانی دارد، چراکه پیوند مردم این مناطق با علمای دینی، ریشه در تاریخ، فرهنگ و مبارزات آنان برای حفظ وحدت ملی و مذهبی دارد. آیتالله سیدحسن عاملی، امام جمعه اردبیل، یکی از این شخصیتهای برجسته است که در سالهای گذشته نقشی کلیدی در تقویت انسجام اجتماعی و مقابله با توطئههای خارجی ایفا کرده است. او نهتنها یک عالم دینی و رهبر مذهبی است، بلکه به عنوان شخصیتی انقلابی و آگاه به مسائل سیاسی و اجتماعی، خار چشم دشمنانی همچون الهام علیاف شده است. الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوری آذربایجان، اخیراً با سخنانی گستاخانه خواستار استعفای آیتالله عاملی شده است. این اظهارات، به وضوح نشاندهنده وحشت او از تأثیرگذاری روحانیت شیعه در این مناطق است. علیاف که در کشور خود با سرکوب شدید شیعیان، تلاش میکند هویتی ساختگی و غیرمذهبی ایجاد کند، اکنون از نفوذ معنوی و اجتماعی علمای شیعه ایران به وحشت افتاده است. این وحشت از آنجا ناشی میشود که میداند روحانیت شیعه توانایی خنثیسازی تمام نقشههای تجزیهطلبانه و افراطگرایانه او را دارد. آیتالله عاملی با دانش عمیق دینی و آگاهی سیاسی خود، همواره در برابر جریانات انحرافی و تفرقهافکنانه ایستاده است. او در خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهای عمومی، مردم را نسبت به خطرات پانترکیسم و جریانهای افراطی آگاه کرده و تأکید کرده است که هویت فرهنگی و زبانی این مناطق بخشی جداییناپذیر از هویت ایران اسلامی است. این موضعگیریهای دقیق و انقلابی، نشاندهنده نگاه جامع او به مسائل منطقهای و ملی است.
اما آنچه بیش از همه الهام علیاف را نگران کرده، نقش آیتالله عاملی در تقویت هویت شیعی و مقابله با سیاستهای ضداسلامی رژیم صهیونیستی است. علیاف که در سالهای گذشته به یکی از همپیمانان اصلی اسرائیل تبدیل شده، با ارائه پایگاههای نظامی به این رژیم و همکاری در جنایات آنها در غزه و لبنان، خود را شریک جرم جنایات علیه مسلمانان کرده است. در حالی که آیتالله عاملی با خطبههای روشنگرانه خود، مردم را به حمایت از مظلومان فلسطین و لبنان فرا میخواند، علیاف در طرف مقابل ایستاده و با عادیسازی روابط با اسرائیل، خیانت خود به جهان اسلام را آشکار کرده است. ترس علیاف از روحانیت شیعه ایران، نهتنها به دلیل تأثیر معنوی آنها، بلکه به علت تضاد عمیق سیاستهای او با آموزههای اسلام است. او که در کشور خود شیعیان را بهشدت سرکوب میکند و تلاش دارد با حمایت رژیم صهیونیستی، هویتی جعلی و ضداسلامی برای آذربایجان بسازد، نمیتواند تحمل کند که علمای شیعه ایران همچنان منادی وحدت و مقاومت در برابر ظلم باشند. آیتالله عاملی در طول سالهای امامت جمعه اردبیل، بارها نشان داده سیاستمدار زیرک و آگاهی است که میداند چگونه از ظرفیتهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مردم برای مقابله با تهدیدات خارجی استفاده کند. او با تأکید بر اهمیت زبان و فرهنگ محلی، از یک سو به هویت مردم احترام گذاشته و از سوی دیگر، با تکیه بر ارزشهای مشترک اسلامی و ایرانی، مانع بروز تفرقه شده است. همین توانایی در ایجاد تعادل میان ارزشهای محلی و ملی، او را به یکی از برجستهترین شخصیتهای ایران تبدیل کرده است.
در سوی دیگر، علیاف که نمیتواند نفوذ خود را از طریق ابزارهای منطقی و دموکراتیک گسترش دهد، به سیاستهای بیپرده و گستاخانه روی آورده است. او با حمله به آیتالله عاملی، تلاش میکند میان مردم ایران و علمای شیعه شکاف ایجاد کند اما این تلاشها، به جز رسوا کردن چهره واقعی او، نتیجهای نخواهد داشت. علیاف که دست در دست اسرائیل گذاشته، از نفوذ معنوی روحانیت شیعه بهشدت هراس دارد. او میداند اگر مردم آذربایجان الهام بگیرند از مقاومت و ایستادگی شیعیان ایران، تمام پایههای قدرت او فرو خواهد ریخت. به همین دلیل، با حملات رسانهای و سیاسی، تلاش میکند روحانیت شیعه ایران را هدف قرار دهد. این حملات اما نهتنها تأثیری بر جایگاه علمای شیعه ندارد، بلکه باعث افزایش محبوبیت آنان میشود. آیتالله عاملی همچنان در صف مقدم دفاع از هویت دینی و ملی ایران ایستاده است. او با روشنگریهای خود مردم را نسبت به نقشههای دشمنان آگاه کرده و نشان داده که علمای شیعه، همچنان مهمترین سد در برابر توطئههای خارجی هستند. سخنان سخیف الهام علیاف چیزی جز اعتراف به شکست سیاستهای او و همپیمانانش نیست. روحانیت شیعه همچنان چراغدار وحدت و مقاومت در برابر ظلم باقی خواهد ماند. مواضع آیتالله سیدحسن عاملی درباره مساله زنگزور، بخش مهمی از نقش او در مقابله با توطئههای منطقهای و جهانی را روشن میسازد. زنگزور، منطقهای که جمهوری آذربایجان با حمایت آشکار رژیم صهیونیستی تلاش دارد آن را به کریدوری برای اهداف ژئوپلیتیکی خود تبدیل کند، یکی از حساسترین موضوعات در تحولات قفقاز است. طرحهای مرتبط با زنگزور که هدف اصلی آنها قطع ارتباط ایران با ارمنستان و تضعیف موقعیت استراتژیک کشور در قفقاز جنوبی است، بخشی از نقشه گستردهتر اسرائیل و همپیمانانش برای محدود کردن نفوذ ایران در منطقه محسوب میشود. آیتالله عاملی به عنوان یک رهبر دینی و سیاسی آگاه، بارها نسبت به پیامدهای خطرناک این طرح هشدار داده است. او بهخوبی دریافته که کریدور زنگزور نهتنها به معنای تهدید مستقیم منافع ایران، بلکه به عنوان ابزاری برای گسترش حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز طراحی شده است. در سخنرانیهای مختلف، آیتالله عاملی از این طرح به عنوان «طرح صهیونیستی -امپریالیستی» یاد کرده و تأکید داشته که هدف آن، ایجاد بیثباتی در منطقه و تضعیف محور مقاومت است.
وی در خطبههای نماز جمعه خود، با اشاره به اهمیت ژئوپلیتیکی زنگزور، تصریح کرده است ایران اجازه نخواهد داد ارتباط تاریخی و استراتژیکش با ارمنستان و منطقه قفقاز جنوبی قطع شود. این موضعگیری قاطعانه، پیامی روشن به الهام علیاف و حامیان خارجی او ارسال کرده که ایران هیچگاه در برابر فشارهای سیاسی و نظامی کوتاه نخواهد آمد. آیتالله عاملی همچنین به مردم یادآور شده که طرح زنگزور، در واقع تلاش برای تحقق رؤیای تجزیهطلبانهای است که از سوی رژیم صهیونیستی هدایت میشود و هدف نهایی آن، تضعیف وحدت منطقهای و اسلامی است. الهام علیاف که به وضوح در مسیر اجرای این طرح گام برمیدارد، با وابستگی آشکار خود به اسرائیل، تلاش دارد جمهوری آذربایجان را به یک پایگاه پیشرفته برای رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای ایران تبدیل کند. این سیاست، نهتنها با هویت اسلامی مردم آذربایجان در تضاد است، بلکه نشاندهنده خیانت آشکار او به آرمانهای جهان اسلام است. آیتالله عاملی در واکنش به این سیاست، بارها از مردم جمهوری آذربایجان خواسته است نسبت به نفوذ اسرائیل در کشورشان هوشیار باشند. او تأکید کرده که رژیم صهیونیستی دشمن مشترک همه مسلمانان است و هرگونه همکاری با این رژیم، خیانت به ملتهای اسلامی و مظلومان فلسطین و لبنان است.
طرح زنگزور همچنین به عنوان ابزاری برای تقویت پانترکیسم در منطقه مورد استفاده قرار میگیرد. آیتالله عاملی اما با درایت و شجاعت، این مساله را نیز بهخوبی تحلیل کرده است. او بارها تأکید کرده که پانترکیسم نهتنها هیچ ارتباطی با منافع مردم منطقه ندارد، بلکه ابزاری در دست قدرتهای استعماری برای ایجاد تفرقه و بیثباتی است. آیتالله عاملی با تبیین این موضوع برای مردم، نقش مهمی در آگاهسازی جامعه ایفا کرده و نشان داده که سیاستهای تجزیهطلبانه، چیزی جز خدمت به دشمنان اسلام نیست. یکی دیگر از جنبههای مهم مواضع آیتالله عاملی، تأکید او بر اهمیت حفظ وحدت و همکاری میان ملتهای منطقه است. او معتقد است ایران، آذربایجان و ارمنستان باید با گفتوگو و تعامل، مشکلات خود را حل کنند و اجازه ندهند قدرتهای خارجی در امور داخلی آنها دخالت کنند. این رویکرد برخلاف سیاستهای الهام علیاف است که همواره به دنبال جلب حمایت خارجی برای پیشبرد اهداف خود بوده است. آیتالله عاملی با اشاره به پیامدهای همکاری علیاف با رژیم صهیونیستی، از او خواسته به جای تکیه بر دشمنان جهان اسلام، بهدنبال روابط دوستانه و سازنده با همسایگان خود باشد.
مواضع آیتالله عاملی درباره زنگزور و مسائل مرتبط با آن، به وضوح نشان میدهد او نهتنها یک رهبر دینی، بلکه یک استراتژیست سیاسی است که بهخوبی از پیچیدگیهای منطقهای آگاه است. او با استفاده از جایگاه خود، مردم را نسبت به خطرات طرحهای صهیونیستی و تجزیهطلبانه آگاه کرده و نشان داده که روحانیت شیعه، همچنان یکی از مهمترین عوامل حفظ وحدت و ثبات در منطقه است. الهام علیاف با مشاهده این نقش مؤثر، بهخوبی دریافته که آیتالله عاملی و دیگر علمای شیعه ایران، مانع بزرگی بر سر راه سیاستهای او هستند. همین مساله باعث شده او با گستاخی تمام، به حمله مستقیم به آیتالله عاملی روی بیاورد و تلاش کند با ایجاد شکاف میان مردم و روحانیت، مسیر خود را هموار کند اما این تلاشها، چیزی جز شکست برای او به همراه نخواهد داشت. مردم ایران، بویژه در استانهای شمال غربی، همواره نشان دادهاند که بهخوبی دشمنان را از دوستان تشخیص میدهند و اجازه نخواهند داد توطئههای دشمنان، وحدت و هویت آنها را تهدید کند. آیتالله عاملی با شجاعت و درایت خود، همچنان در صف مقدم مقابله با توطئههای داخلی و خارجی قرار دارد. او با استفاده از جایگاه خود، مردم را نسبت به خطرات طرحهایی چون زنگزور آگاه کرده و نشان داده که تنها راه مقابله با این تهدیدات، حفظ وحدت، هوشیاری و ایستادگی در برابر دشمنان است. مواضع او، نهتنها الهامبخش مردم ایران، بلکه الگویی برای تمام ملتهای منطقه است که نشان میدهد چگونه میتوان با تکیه بر ایمان، آگاهی و مقاومت، در برابر توطئههای دشمنان ایستاد و از هویت و استقلال خود دفاع کرد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با زهرا رحیمی جوانترین مدالآور تاریخ پارالمپیک که با جوایزش یک دستگاه تریلی برای پدرش خرید
به نام پدرم
زهره فلاحزاده: بدون شک نام زهرا رحیمی به عنوان جوانترین مدالآور پارالمپیک در تاریخ ورزش ایران جاودانه خواهد ماند. رحیمی ۱5 ساله که توانست در پارالمپیک پاریس به مدال نقره برسد، حالا با پاداش چند میلیاردی خود برای پدرش هدیهای خریده است. قیمت این تریلی حدود 9 میلیارد است که نزدیک 8 میلیارد آن را رحیمی از پول جوایزش جور کرد. اینکه یک ورزشکار که مدال مهمی در تورنمنت جهانی به دست آورده و پاداشش را تماما تقدیم پدرش کرده، بسیار قابل ستایش و احترام است. شاید زهرا میتوانست با این پاداش آینده خود را بیمه کند و حتی مثل اکثر ورزشکاران برای خود ماشین لوکس و خانهای مجلل خریداری کند اما او ترجیح داد پدرش را خوشحال کند و لبخند بر لب او بیاورد.
خبرنگار «وطن امروز» پس از این اقدام زیبا و پسندیده با زهرا رحیمی گفتوگو کرد. رحیمی در این گفتوگو صحبتهایی کرده که نشان میدهد بیجهت نیست در چنین سن و سالی در بزرگترین رویداد جهانی به مدال رسیده است. پرواضح است رحیمی در خانوادهای محترم پرورش یافته که احترام به بزرگتر مهمترین خصیصه آنهاست.
زهرا رحیمی، دارنده مدال نقره پارالمپیک پاریس ابتدا در رابطه با اینکه چطور شد سر از تکواندو درآورد، صحبت کرد: من از ۶ سالگی تکواندو کار میکردم اما قبل از اینکه در این رشته فعالیت کنم، کاراتهکا بودم. با توجه به اینکه استادم گفت در تکواندو با استعدادتری و بیشتر میتوانی موفق شوی، تصمیم گرفتم تکواندوکار بشوم. من اوایل تکواندو را به شکل یک ورزش برای تفریح میدیدم و قصد نداشتم حرفهای ادامه بدهم اما کمکم وارد اردوهای تیم ملی شدم.
وی در ادامه از مدالهای کسبشدهاش گفت: نخستین اعزام من به مسابقات آسیایی ویتنام بود که مدال طلا گرفتم و به عنوان فنیترین بازیکن آسیا انتخاب شدم. دومین اعزامم همین پارالمپیک پاریس بود که نقره کسب کردم و بعد از آن هم تورنمنت بحرین بود که مدال طلا گرفتم.
ملیپوش پاراتکواندوی ایران در پاسخ به این سوال که خودت فکر میکردی در سن کم بتوانی در مهمترین رویداد جهانی به مدال برسی، تصریح کرد: تلاش و پشتکارم زیاد است و همیشه سعی میکنم صد خودم را در مسابقات بگذارم که هر چه زودتر به هدفم برسم. خدا را شکر تمام تلاشهایی که در این راه سخت کردم با کمک استادانم و پدر و مادرم نتیجه داد.
رحیمی در رابطه با هدیه یک دستگاه تریلی به پدرش هم اظهار داشت: من قبل از شروع مسابقات پارالمپیک، آرزو داشتم مدال کسب کنم و گفته بودم اگر این امر تحقق یابد، برای پدرم ماشین سنگین یا همان تریلی میخرم. پدرم را هم از این نیت باخبر کرده بودم. بعد از مدالی که کسب کردم، با تمام جوایزی که از وزارت ورزش، کمیته المپیک، نهادهای استانی و هیاتها دریافت کرده بودم، برای پدرم این هدیه را خریداری کردم.
وی در رابطه با اینکه پدرش چه واکنشی در برابر این هدیه داشت، گفت: پدرم از اول مخالف این کار بود و گفت این جوایز را برای خودت سرمایهگذاری کن ولی من حرف ایشان را گوش نکردم و ماشین را خریدم. درباره احساس پدرم پس از خریدن ماشین هم میتوانستم خوشحالی را در چشمانش ببینم.
دارنده مدال نقره پارالمپیک پاریس درباره اینکه دلیل خریدن این هدیه چه بود، توضیح داد: برای من بزرگترین هدف این است که پدر و مادرم در آسایش باشند و همیشه خوشحال باشند. پدر و مادرم برای من خیلی زحمت کشیدهاند و در برابر تمام زحماتی که انجام دادهاند این یک کار ناچیزی بود. امیدوارم توانسته باشم با این کار حداقل کمی از زحمات آنها را جبران کنم.
رحیمی در پایان گفت: از بچههای سرزمینم میخواهم قدر پدر و مادرشان را بدانند. پدر و مادر بزرگترین نعمتی هستند که هر فردی دارد و تنها کسانی هستند که پشتمان ایستادهاند و دوستمان دارند. در ضمن روز پدر را هم به تمام پدران سرزمینم تبریک میگویم که همیشه پشت بچههایشان ایستادهاند.
ارسال به دوستان
برگزاری رزمایش پدافند هوایی اقتدار ۱۴۰۳ ارتش رونمایی از سلاح نامرئی تا سامانههای ناشناخته
آسمان مال من است
گروه سیاسی: آسمان ایران در روزهای اخیر شاهد یکی از بزرگترین رزمایشهای پدافند هوایی بود. رزمایش «اقتدار ۱۴۰۳» با هدف ارزیابی و بهبود آمادگی نیروهای پدافند هوایی ایران در برابر تهدیدات هوایی، موشکی و جنگ الکترونیک، از بامداد ۲۲ دی در مناطق غرب و شمال کشور آغاز شد. این رزمایش که با مشارکت نیروی پدافند هوایی و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و تحت هدایت شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور برگزار شد، نشاندهنده عزم ایران برای افزایش آمادگی دفاعی خود در برابر تهدیدات خارجی بود.
* اهداف رزمایش: آمادگی در برابر تهدیدات پیچیده
رزمایش «اقتدار ۱۴۰۳» با هدف شبیهسازی شرایط واقعی نبرد و ارزیابی توانایی نیروها در مقابله با تهدیدات متنوع طراحی شد. این تمرین نه تنها تواناییهای فنی و تاکتیکی نیروهای پدافند هوایی ایران را به نمایش گذاشت، بلکه پیامی قوی به دشمنان بالقوه ایران مبنی بر آمادگی کامل برای دفاع از کشور ارسال کرد.
مناطق غرب و شمال کشور، بویژه مناطق فردو و خنداب، به عنوان مراکز حساس و حیاتی ایران، محل برگزاری این رزمایش بود. فردو به عنوان یکی از مهمترین مراکز هستهای ایران و خنداب به عنوان یکی از پایگاههای اصلی پدافند هوایی، همواره در کانون توجه برنامههای دفاعی ایران قرار داشتهاند. این مناطق به دلیل موقعیت استراتژیک خود، نیاز به حفاظت ویژه در برابر تهدیدات خارجی دارند.
* سامانههای بومی و پیشرفته؛ قلب تپنده پدافند هوایی ایران
در این رزمایش، سامانههای بومی و پیشرفته پدافند هوایی ایران مورد آزمایش قرار گرفتند. رادارهای رعد۲، سوم خرداد، تلاش، دزفول، مطلعالفجر۳ و حافظ، از جمله تجهیزات کلیدی بودند که در این تمرین به کار گرفته شدند. این رادارها به دلیل دقت بالا و توانایی شناسایی اهداف در فواصل دور، نقشی حیاتی در سیستم پدافند هوایی ایران ایفا
میکنند.
رادار رعد۲ به عنوان یکی از رادارهای بومی ایران، توانایی شناسایی اهداف هوایی در فواصل دور را دارد. رادار سوم خرداد نیز برای شناسایی اهداف کوچک و سریع، مانند پهپادها و موشکهای کروز طراحی شده است. رادار تلاش برای رهگیری اهداف در ارتفاع پایین و متوسط استفاده میشود و در شرایط جنگ الکترونیک نیز عملکرد مناسبی دارد. رادار دزفول به عنوان یکی از رادارهای برد بلند ایران، توانایی شناسایی اهداف در فواصل بسیار دور را دارد. رادارهای مطلعالفجر۳ و حافظ نیز برای شناسایی اهداف در شرایط جنگ الکترونیک و محیطهای پیچیده طراحی شدهاند.
* سامانههای موشکی؛ سپر دفاعی ایران
سامانههای موشکی پدافند هوایی ایران در این رزمایش نقش اصلی را در انهدام اهداف هوایی و موشکی ایفا کردند. موشک ۳۵۸ به عنوان یکی از جدیدترین دستاوردهای صنایع دفاعی ایران، توانایی انهدام اهداف هوایی در فواصل دور را دارد. این موشک بهطور ویژه برای مقابله با تهدیدات ناشی از پهپادها و موشکهای کروز طراحی شده است.
سامانه موشکی باور ۳۷۳ یکی از پیشرفتهترین سامانههای پدافند هوایی ایران نیز در این رزمایش مورد استفاده قرار گرفت. این سامانه توانایی رهگیری و انهدام اهداف در بردهای بلند را دارد. سامانههای موشکی صیاد و رعد نیز برای مقابله با تهدیدات هوایی در برد متوسط و کوتاه به کار گرفته شدند.
* جنگ الکترونیک؛ سلاحی نامرئی اما مؤثر
جنگ الکترونیک به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای جنگ مدرن، در این رزمایش مورد توجه قرار گرفت. سامانههای جنگ الکترونیک ایران برای اختلال در سیستمهای ارتباطی و ناوبری دشمن فرضی به کار گرفته شدند. سامانههای اختلال الکترونیک و فریب راداری، با ایجاد اهداف جعلی و اختلال در ارتباطات دشمن، نقش مهمی در این رزمایش ایفا کردند.
* پهپادها؛ چشمهای آسمان ایران
پهپادهای بدون سرنشین نیز در این رزمایش نقش مهمی ایفا کردند. پهپادهای شناسایی برای جمعآوری اطلاعات از میدان نبرد و شناسایی اهداف دشمن استفاده شدند. برخی از پهپادها نیز به عنوان ابزار تهاجمی برای شبیهسازی حملات هوایی دشمن فرضی به کار گرفته شدند.
* پدافند غیرعامل؛ دفاع بدون سلاح
پدافند غیرعامل به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که بدون استفاده از سلاح و با بهرهگیری از روشهای استتار، فریب و پراکندگی، از آسیبپذیری تأسیسات حیاتی کشور در برابر حملات دشمن میکاهد. در این رزمایش، تمرینهای پدافند غیرعامل و جابهجایی سریع سامانهها نیز انجام شد تا توانایی نیروها در حفظ امنیت تأسیسات حیاتی در شرایط تهدید ارزیابی شود.
* سامانههای جدید و ناشناخته؛ رازهای پنهان پدافند ایران
در این رزمایش، سامانههای جدید و ناشناختهای نیز به کار گرفته شدند که جزئیات کامل آنها به دلایل امنیتی منتشر نشده است. بر اساس گزارشهای منتشر شده، این تجهیزات شامل موشکهای ۳۵۸ و رادارهای پیشرفتهای است که برای مقابله با تهدیدات مدرن طراحی شدهاند.
* پیام رزمایش: آمادگی برای دفاع از تمامیت ارضی
رزمایش «اقتدار ۱۴۰۳» در شرایطی برگزار شد که ایران با تنشهای فزاینده با رژیم صهیونیستی و آمریکا مواجه است. مقامات ایرانی اعلام کردهاند این تمرینها برای افزایش آمادگی نیروها در برابر تهدیدات خارجی بویژه در پی حملات اخیر اسرائیل به تأسیسات پدافندی ایران، ضروری است.
برگزاری این رزمایش نشاندهنده عزم ایران برای حفظ امنیت و ثبات خاک و آسمان خود در منطقه پرتنش غرب آسیاست. تهران با نمایش تواناییهای دفاعی خود، به دشمنان بالقوه هشدار داده است هرگونه حمله به خاک ایران با پاسخ سخت و قاطع مواجه خواهد شد. رزمایش پدافند هوایی «اقتدار ۱۴۰۳» نه تنها تواناییهای فنی و تاکتیکی نیروهای پدافند هوایی ایران را به نمایش گذاشت، بلکه نشان داد ایران به طور جدی برای دفاع از تمامیت ارضی خود آماده است.
در شرایطی که منطقه خاورمیانه شاهد تنشهای فزاینده است، چنین رزمایشهایی اهمیت ویژهای در حفظ ثبات و امنیت منطقه دارد. ایران با استفاده از سامانههای بومی و پیشرفته، آمادگی خود را برای مقابله با هرگونه تهدید هوایی و موشکی به جهان نشان داد.
***
مقابله سامانههای موشکی تندر و مجید با پهپادهای مهاجم
در ادامه رزمایش اقتدار پدافند هوایی ۱۴۰۳ ارتش، با تهاجم انبوه هواگردها و ریزپرندههای دشمن فرضی به اماکن فردو و خنداب، سامانههای موشکی تندر، مجید و دوشپرتاب نیروی پدافند هوایی ارتش با اهداف حملهور درگیر شدند.
با تهاجم انبوه انواع پهپادها و ریزپرندههای نیروی نارنجی به مناطق فردو و خنداب و انجام عملیات کشف و شناسایی توسط شبکه دیدهبانی الکترواپتیک و بصری و حساسههای فعال و غیرفعال در اختیار نیروی پدافند هوایی ارتش، سامانههای تندر، مجید و دوشپرتاب با این اهداف درگیر شدند و اهداف متخاصم را سرنگون کردند.
عملکرد هماهنگ سامانههای موشکی تندر و مجید با استفاده از رادار بومی شهید جلیلوند باعث شد اهداف بدون سرنشین توسط این سامانهها کشف و پس از رهگیری و شناسایی مورد اصابت قرار گیرند.
در این بخش از رزمایش سامانههای پدافند هوایی دوشپرتابی نیروی پدافند هوایی با بهرهگیری از موشکهای میثاق۳ مجهز به دوربینهای دید در شب، اهداف بدون سرنشین مهاجم را سرنگون کردند.
استفاده از سامانههای توپخانههای کنترل راداری «اسکایگارد» و سامانه توپخانههای بومی «سراج» برای درگیری و انهدام هواگردهای دشمن فرضی نیز در این بخش از رزمایش با موفقیت اجرا شد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از نقش بانکها در نوسانات نرخ ارز گزارش میدهد
ارز بازی بانکها
ارسال به دوستان
لزوم همگرایی و اتفاق نظر در ۳ ضلع شرکای اجتماعی شورای عالی کار
مأموریت دستمزد
گروه اقتصادی: طبق برآوردهای انجام شده، حدود ۱۵ میلیون بیمهشده اصلی تأمین اجتماعی در کشور داریم که با احتساب خانوادههای آنها، دایره جمعیت کارگران به حدود ۵۰ میلیون نفر یعنی حدود ۶۰ درصد جمعیت کشور میرسد. از این رو، تعیین دستمزد کارگران یکی از مهمترین مؤلفههای اقتصاد کلان کشور محسوب میشود. همچنین با توجه به شرایط اقتصادی کشور، تعیین دستمزد سال ۱۴۰۴ که نخستین سال شروع به کار دولت چهاردهم است، از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نشاندهنده رویکرد این دولت به ۶۰ درصد از جمعیت کشور است.
بر این اساس، طبق ماده ۴۱ قانون کار، ۲ معیار اصلی تعیین دستمزد کارگران، نرخ تورم و سبد معیشت است. محاسبه هزینه ماهانه سبد معیشت از امروز دوشنبه ۲۴ دیماه ۱۴۰۴ در جلسه کمیته دستمزد آغاز و به روال سالهای گذشته پیش از اتمام سال شمسی به شورای عالی کار اعلام میشود و بر اساس آن تصمیم نهایی برای تعیین میزان دستمزد اعلام خواهد شد. انتظار میرود این رقم نسبت به سال گذشته با توجه به حداقل میزان تورم افزایش یابد.
نرخ تورم اعلامی از سوی مرکز آمار ایران برای ۱۲ ماه منتهی به دی ۱۴۰۳ عدد حداقل ۳۳ درصد را نشان میدهد. همچنین تغییر شاخص کل نسبت به ماه مشابه سال قبل (تورم نقطه به نقطه) برای خانوارهای کشور عددی حدود حداقل ۳7 درصد بوده است.
باید توجه داشت که اگرچه سبد معیشت باید یکی از معیارهای اصلی دستمزد باشد اما تاکنون توجه چندانی به این مساله نشده و رقم سبد معیشت به تنهایی عامل تعیینکننده دستمزد نبوده است. یعنی اگرچه در سالهای گذشته سبد معیشت بالای ۱۴ میلیون تومان تعیین شده اما این موضوع نتوانست اهرم اصلی تعیین حداقل دستمزد باشد.
از دیدگاه کارشناسان شورای عالی کار، بیتوجهی به مؤلفه سبد معیشت در تعیین دستمزد، فاصله زیادی بین درآمد و هزینه کارگران ایجاد کرده است. در این زمینه دولتهای قبلی اگر طبق ماده ۴۱ قانون کار عمل میکردند و دستمزد سالانه کارگران را بر اساس سبد معیشت و تورم تعیین میکردند، امروز این فاصله بزرگ بین دخل و خرج کارگران ایجاد نمیشد.
بهترین راهکار برای نزدیک شدن درآمد به هزینه این است که دولت یک برنامه بلندمدت ۵ ساله تعریف و اعلام کند که بهتدریج در این ۵ سال درآمد کارگران به هزینه نزدیک شود.
از دیدگاه نمایندگان کارگران، در حال حاضر حدود ۴۰ درصد هزینه زندگی خانواده کارگری از طریق دستمزدشان پوشش داده میشود و به همین دلیل برخی کارگران مجبور به کار در ۲ شغل یا بیشتر و یا مجبور به اشتغال به شغلهای کاذب میشوند تا بتوانند هزینههای خانواده خود را تأمین کنند. این نیز به نوبه خود مشکلات اجتماعی زیادی را به وجود خواهد آورد که رفع آن هزینههای زیادی را بر اقتصاد تحمیل خواهد کرد.
* ضرورت بهروزرسانی سبد معیشت با واقعیتهای اقتصادی موجود
محمدرضا تاجیک، نماینده کارگران در شورای عالی کار و از مسؤولان کمیته دستمزد ۱۴۰۴، در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: نخستین جلسه کمیته دستمزد ۱۴۰۴ دوشنبه ۲۴ دیماه (امروز) برگزار خواهد شد. وی تأکید کرد که اعداد و ارقام در سبد معیشت باید بهگونهای تعیین شود که برای همه کارگران در سراسر کشور به همان قیمت قابل دسترس باشد. وی ادامه داد: مرکز آمار در سالهای گذشته ارقام غیرقابل دسترسی را برای سبد معیشت اعلام کرده است، بویژه درباره برخی اقلام اساسی مانند گوشت و مواد غذایی که با نرخهای غیرواقعی در یک سایت(به عنوان نمونه بازرگام) که به مدت کوتاهی این کالاها را به قیمتی ارائه کرده و دیگر همان کالا به آن قیمت در جایی فروخته نشده ولی مرکز آمار آن قیمت را در کمیته اعلام کرده و ملاک محاسبه قرار میدهد.
تاجیک در ادامه بیان کرد: سبد معیشت باید بهروزرسانی و اعداد واقعیتری در نظر گرفته شود. وی توضیح داد که سال گذشته مرکز آمار سقف و کف قیمتها را اعلام کرد ولی در شورای عالی کار همواره میانگینی را برای واقعیتر شدن اعداد مدنظر قرار میدهند.
تاجیک ادامه داد: یکی از موضوعات مهم در این زمینه میزان کالری مورد نیاز و اقلام غذایی است. وی تأکید کرد: مصرف گوشت سفید و مغزها باید به صورت شفاف مشخص شود. به عنوان مثال، قیمت پسته و بادام بسیار بالاست و این آیتم به تنهایی میتواند سبد معیشت را حدود یک میلیون تومان تحت تأثیر قرار دهد.
* اهمیت واقعی در نظر گرفتن هزینههای آموزش و تفریح
وی در ادامه تأکید کرد: آموزش و تفریح نیز باید بهطور واقعی در سبد معیشت در نظر گرفته شود. هزینههای آموزش و تفریح برای خانوادهها بسیار بالاست و باید این هزینهها بهطور واقعی در اعداد و ارقام سبد معیشت منعکس شوند.
تاجیک اظهار داشت: هدف نهایی ما این است که حداکثر کمک را به کارگران ارائه دهیم. او تأکید کرد که همواره پشت کارگران ایستاده و میخواهد حرف مردم را بزند. تاجیک در ادامه افزود: اکنون برای قضاوت رویکرد دولت زود است و امیدواریم دولت با اتخاذ رویکردهای مناسب، شرایط بهتری را برای کارگران فراهم کند.
نماینده کارگران همچنین تأکید کرد: باید واقعیتها را در نظر بگیریم و اعداد و ارقام واقعی را اعلام کنیم. بررسی دقیق و شفاف مسائل میتواند تأثیرگذار باشد و به بهبود شرایط کمک کند.
* حاکمیت عدالت، انصاف و ایجاد همگرایی بین ۳ ضلع
نماینده کارگران در شورای عالی کار اظهار داشت: با توجه به واقعیتهای اقتصادی میتوان به صورت دقیق و ذهنی اثر هر کدام از اقلام را بر سبد معیشت محاسبه کرد و تلاش نمایندگان جامعه کارگری نیز این است که در جلسات کمیته دستمزد به صورت کارشناسی و با دقت مسؤولانهتری اقدام کنند.
وی همچنین تأکید کرد: هدف نهایی، ایجاد همگرایی و اتفاق نظر میان نمایندگان سه ضلع است تا خروجی مثبتی برای تمام اقشار جامعه به همراه داشته باشد. رسالت ما حاکمیت عدالت و انصاف در تعیین دستمزدها و بهبود شرایط زندگی کارگران است.
وی در ادامه افزود: در جلسات کارشناسی کمیته دستمزد، باید تمام جوانب بهطور دقیق بررسی شده و نوسانات قیمتها و تاثیرات آنها بر زندگی کارگران تحلیل شود و این موضوع تنها با تلاش و همدلی همه نمایندگان به نتایج مطلوب خواهد رسید.
وی در پایان اظهار داشت: امیدواریم با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و شرایط کارگران، بتوانیم تصمیمات مناسبی اتخاذ کنیم که هم به نفع کارگران و هم به نفع اقتصاد کشور باشد.
* استخراج عدد سبد معیشتی با بهروزرسانی مداوم سبد معیشتی
محسن باقری، عضو هیاتمدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار و یکی دیگر از نمایندگان کارگری در کمیته دستمزد نیز در گفتوگو با «وطن امروز»، به بررسی عدد سبد معیشتی کارگران پرداخت و اظهار داشت: تاکنون جلسات تعیین مزد شورای عالی کار آغاز نشده و مذاکرات رسمی از دوشنبه 24 دی (امروز) شروع میشود. این مسؤول کمیته مزد کارگروه مزد شورای اسلامی کار کشور بیان کرد: کمیته مربوط ماهانه مبلغ سبد معیشتی را بهروزرسانی میکند که این بهروزرسانیها بر اساس اطلاعات دریافتی از مرکز آمار ایران و بانک مرکزی انجام میشود و تلاش میشود مبلغ سبد بهروز و به ماه رصد شود.
باقری در ادامه توضیح داد که عدد سبد معیشتی با توجه به اطلاعات مربوط به تورم و دادههای اقتصادی مهرماه استخراج شده است. وی در ادامه افزود: این عدد میانگین کشوری بوده و از دهک اول تا دهم به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این محاسبات، عدد سبد معیشتی معادل ۲۶ میلیون و ۴۷۶ هزار تومان برآورد شده است.
وی در پایان عنوان کرد: این عدد بر اساس استانداردهای تعیین شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین آخرین آمار و ارقام مرکز آمار ایران که تا پایان مهرماه جمعآوری شده، استخراج شده است.
* مزد منطقهای، تفکیک اصناف و سختی کار، تغییرات احتمالی در تعیین دستمزدها
احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در تازهترین اظهارات خود، به تفاوت شرایط کاری در صنایع مختلف اشاره و تأکید کرده است که تعیین حداقل دستمزد بر اساس حداقل هزینه زندگی و تورم روش مناسبی نیست، بلکه این عدد باید بر اساس میزان سختی کار در صنایع مختلف تعیین شود.
به گزارش «وطن امروز» میدری اظهار داشت: دولت قصد دارد دستمزدها را به تفکیک اصناف و سختی کار تعیین کند اما سوال این است: نقش کارفرمایان در این میان چگونه خواهد بود. این تغییرات میتواند تأثیرات گستردهای بر حقوق کارگران و نحوه تعامل کارفرمایان با آنان داشته باشد.
در گذشته نیز موضوع مزد منطقهای مطرح شده بود که هدف آن تعیین دستمزدها بر اساس شرایط اقتصادی و اجتماعی هر منطقه بود اما به دلیل انتقادات فراوان به این مدل، اجرایی نشد. برخی معتقدند این مدل میتواند به سرکوب مزد در مناطق کمبرخوردار و محروم منجر شود. هرچند دولتها موظف هستند از حقوق کارگران در برابر کارفرمایان حمایت کنند اما در نهایت افزایش حقوقها اغلب بر اساس خواست کارفرمایان انجام میشود. تجربه گذشته نیز نشان داده در مذاکرات دستمزد، جامعه کارفرمایی و حتی دولت دست بالا را داشتهاند.
تجربه نشان داده در مذاکرات دستمزد که با حضور ۳ ضلع دارای انتفاع برگزار میشود، کارفرمایان و دولت غالبا تأثیرگذارتر بودهاند. این مساله به چالشهای زیادی برای کارگران منجر شده که نیازمند بررسی دقیقتر و عمیقتر از سوی دولت چهاردهم است.
ارسال به دوستان
ایران میزبانی فرانسه از نشست گروهک تروریست منافقین را بشدت محکوم کرد
دورهمی لبگور
گروه سیاسی: در پی برگزاری نشست اخیر گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در پاریس با حضور برخی مقامات سابق آمریکایی و انگلیسی، وزارت خارجه کشورمان بشدت این اقدام فرانسه را محکوم کرد و آن را نقض تعهدات بینالمللی این کشور در زمینه مبارزه با تروریسم دانست. این نشست که با موضوع «سیاست جدید نسبت به رژیم ایران» برگزار شد، با اظهارات مریم رجوی، رهبر منافقین همراه بود که سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را تنها راه دستیابی به آزادی و صلح در منطقه عنوان کرد. این اظهارات با واکنش تند ایران مواجه شد و تهران این اقدام فرانسه را تلاشی برای تضعیف ثبات و امنیت منطقهای دانست.
گفتنی است مقامات پیر و پاتال و بازنشسته آمریکایی و انگلیسی در ازای دریافت چندده هزار دلار در این مراسمها شرکت و موضوعاتی را مطرح میکنند که از واقعیت دور است. به طور مثال، جان بولتون، مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا به طور علنی از براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت کرده و این موضوع را در سخنرانیها و مصاحبههای مختلف تکرار کرده است. وی همچنین در همایش منافقین در سال ۲۰۱۷ گفت «سیاست اعلامی آمریکا باید سرنگونی نظام جمهوری اسلامی باشد» و پیشبینی کرد این اتفاق قبل از سال ۲۰۱۹ رخ خواهد داد و ایران چهلمین سالگرد انقلاب خود را نخواهد دید و در تهران جشن خواهند گرفت.
* محکومیت ایران و انتقاد از نقض تعهدات بینالمللی توسط فرانسه
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در بیانیهای رسمی، میزبانی فرانسه از این گروهک تروریستی را نقض قطعنامه ۱۳۷۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد عنوان کرد. اسماعیل بقایی تأکید کرد این نشست مصداق روشن حمایت از تروریسم است و فرانسه با این اقدام، تعهدات بینالمللی خود در زمینه مبارزه با تروریسم را زیر پا گذاشته است. وی همچنین به تاریخچه اقدامات تروریستی منافقین اشاره کرد و یادآور شد این گروه در گذشته اقدامات تروریستی متعددی انجام داده که منجر به شهادت هزاران نفر از هموطنان بیگناه و مجروح شدن هزاران نفر دیگر شده است.
ایران این اقدام فرانسه را نقض اصول بنیادین حقوق بینالملل و منشور ملل متحد دانسته و آن را مصداق مشارکت در ترغیب خشونت، نفرتپراکنی و مداخله در امور داخلی ایران قلمداد کرده است. تهران هشدار داده است ادامه چنین سیاستهایی از سوی فرانسه میتواند به تیرگی بیشتر روابط ۲ کشور منجر شود.
* واکنشهای بینالمللی به نشست منافقین
واکنش جامعه بینالمللی به این نشست متفاوت بوده است. برخی کشورها و سازمانهای بینالمللی از اقدام فرانسه در میزبانی این نشست انتقاد کردهاند، در حالی که برخی دیگر آن را به عنوان بخشی از آزادی بیان و تجمعات سیاسی توجیه کردهاند. با این حال، وزارت خارجه کشورمان بر این باور است چنین اقداماتی نه تنها به صلح و ثبات در منطقه کمک نمیکند، بلکه باعث تشدید تنشها و افزایش خشونت میشود.
* تأثیر منفی بر روابط ایران و فرانسه
این اقدام فرانسه تأثیر منفی بر روابط دوجانبه ایران و فرانسه داشته است. ایران هشدار داده است ادامه چنین سیاستهایی از سوی فرانسه میتواند به تیرگی بیشتر روابط ۲ کشور منجر شود. همچنین ایران از سایر کشورها خواسته در قبال چنین اقداماتی موضعی قاطع اتخاذ کرده و از هرگونه حمایت از گروههای تروریستی خودداری کنند.
* ضرورت همکاری بینالمللی در مبارزه با تروریسم
اسماعیل بقایی در ادامه صحبتهای خود بر ضرورت همکاری بینالمللی در مبارزه با تروریسم تأکید کرد و گفت: تنها از طریق همکاری و تعهد همه کشورها میتوان به مقابله مؤثر با تروریسم پرداخت. وی همچنین خاطرنشان کرد: ایران همواره در خط مقدم مبارزه با تروریسم قرار داشته و آماده است با سایر کشورها در این زمینه همکاری کند.
* دادگاه اعضای منافقین در ایران
دادگاه محاکمه اعضای گروهک منافقین در حال برگزاری است که یکی از پروندههای مهم قضایی در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود. این دادگاه به اتهامات سنگین ارکان اصلی و رهبران گروهک منافقین و شخصیت حقوقی این سازمان مجاهدین خلق (منافقین) رسیدگی میکند که طی سالهای گذشته در عملیاتهای تروریستی و خرابکاریهای مختلف در کشور دست داشتهاند. جلسات دادگاه با حضور شکات، وکلای آنها، شاهدان عینی، افراد جداشده از سازمان منافقین و نمایندگان رسانهها به صورت علنی برگزار میشود و البته وکلای تسخیری متهمان هم در هر جلسه با ایجاد چالشهای حقوقی، سعی بر اجرای قانون و برقراری عدالت دارند. این رویداد حقوقی - قضایی ویژه توانسته است توجهات داخلی و بینالمللی را به خود جلب کند.
در کیفرخواست صادره، به طور رسمی اتهامات علیه متهمان شامل «همکاری با دولتهای بیگانه»، «اقدام علیه امنیت ملی»، «ترور و قتلهای عمدی»، «انفجارهای تروریستی» و «تجاوز به حقوق شهروندی» ذکر شده است. گروهک منافقین که ابتدای دهه ۱۳۶۰ به مشی مسلحانه رو آورد، به ترور شخصیتهای برجسته، خرابکاری در زیرساختهای حیاتی کشور و انجام عملیاتهای مخرب در داخل ایران پرداخت. این اقدامات، بویژه در دوره جنگ ایران و عراق، منجر به کشته شدن تعداد زیادی از شهروندان ایرانی و تضعیف شدید امنیت ملی شد.
* تاریخچه اقدامات تروریستی منافقین
گروه مجاهدین خلق (منافقین) که در ایران به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته میشود، در دهه ۱۹۶۰ میلادی به عنوان یک گروه مخالف نظام پادشاهی ایران تأسیس شد. مدتی پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی، این گروه به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی پرداخت و به اقدامات مسلحانه و تروریستی رو آورد. منافقین در طول جنگ ایران و عراق (۱۹۸8-۱۹۸0) با رژیم بعث عراق همکاری نزدیکی داشتند و از حمایت مالی و نظامی شخص صدام و رژیم بعث برخوردار بودند.
این گروهک مسؤولیت چندین حمله تروریستی در ایران را بر عهده گرفته است که از جمله آنها میتوان به بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ اشاره کرد که منجر به شهادت 72 نفر از جمله آیتالله بهشتی، رئیس شورای عالی قضایی و دیوان عالی کشور و چندین مقام بلندپایه دیگر شد. این گروه همچنین در حملات دیگری که منجر به شهید و زخمی شدن صدها نفر از غیرنظامیان شد، نقش داشته است.
* خروج منافقین از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا
سال ۲۰۱۲ دولت ایالات متحده آمریکا منافقین را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کرد. این تصمیم با انتقادات زیادی از سوی ایران و برخی دیگر از کشورها مواجه شد. ایران این اقدام را نشانهای از دوگانگی استانداردهای آمریکا در مبارزه با تروریسم دانست و اعلام کرد این تصمیم میتواند به تشدید فعالیتهای تروریستی در منطقه منجر شود.
* میزبانی فرانسه از منافقین
ایران میزبانی نشست گروه تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در فرانسه را بشدت محکوم کرده و آن را نقض تعهدات بینالمللی فرانسه در زمینه مبارزه با تروریسم دانسته است. این اقدام فرانسه تأثیر منفی بر روابط دوجانبه ایران و فرانسه داشته و تهران هشدار داده ادامه چنین سیاستهایی میتواند به تیرگی بیشتر روابط ۲ کشور منجر شود. ایران از سایر کشورها نیز خواسته است در قبال چنین اقداماتی موضع قاطع اتخاذ کرده و از هرگونه حمایت از گروههای تروریستی خودداری کنند. ضرورت همکاری بینالمللی در مبارزه با تروریسم بیش از پیش احساس میشود و ایران آماده است با سایر کشورها در این زمینه همکاری کند.
در نهایت، دولت فرانسه باید بداند با چنین اقداماتی نمیتواند بر ایران فشار وارد کند، بلکه با این اقدامات نابخردانه، خود را شریک جرم گروهکهای تروریستی همچون منافقین میکند.
ارسال به دوستان
نگاه
احیای مکران به چه قیمت؟
آرزو نوروزجم: جابهجایی پایتخت، آن هم در ساختار سیاسی ایران، اتفاق تازه و عجیب و غریبی نیست، پیش از این هم در میان شاهان سلسلههای گذشته این اتفاق مسبوق به سابقه بوده و هر دودمانی که تازه بر اریکه قدرت ایران تکیه میزد، این امکان وجود داشت که پایتخت سیاسی اقتصادی خود را تغییر دهد. یکبار هگمتانه و پارس به عنوان پایتخت ایران معرفی شد، یکبار هم بغداد و خراسان و قزوین و اصفهان، دست آخر هم قرعه این تغییرات به نام ری افتاد و 200 سالی میشود «طهران» به عنوان پایتخت سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی و علمی ایران به دنیا معرفی شده است. اما بحث داغ این تغییرات فروکش نکرده و از نزدیک به یکصد سال گذشته میان دولتمردان سیاسی ایران حرف و حدیث این تغییر و جابهجایی دست به دست میشود، افزایش جمعیت، کمبود زیرساختهای شهری مناسب و کمبود منابع آبی در تهران، از جمله دلایلی است که از سال 1340، بحث انتقال پایتخت را به یک ایده جدی و قابل بررسی تبدیل کرد. بعد از پیروزی انقلاب مردم ایران در سال 57 و استقرار جمهوری اسلامی مجدد این موضوع عنوان شد که تاکنون هم به نتیجه قطعی و البته رسمی نرسیده و به دلیل محدودیتهای مالی، بیثباتی سیاسی و چالشهای لجستیکی متوقف شده است. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، عمدتا به دلیل نگرانیها از آسیبپذیری تهران در برابر زلزله، این بحث برای مدتی شدت گرفت. در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی، او با صحبت از رشد غیرقابل تحمل جمعیت شهر و مشکلات زیستمحیطی رو به افزایش آن، دوباره به این بحث دامن زد. با روی کار آمدن دولت چهاردهم، مسعود پزشکیان در یکی از سخنرانیهای خود، به کمبود انرژیهای پاک مانند آب و هوای عاری از آلودگی اشاره کرد و گفت برای جبران کمبود آب در تهران میتوان پایتخت را به یکی از شهرهای شمالی یا سواحل مکران انتقال داد.
* تهران ظرفیت ندارد؟
این داغ شدن بحث جابهجایی و انتقال پایتخت در شرایطی به جدیتر شدن نزدیک شد که آلودگیهای چند هفته اخیر تهران با شاخصی غیر قابل باور و بالاتر از میزان آلودگیهای جهانی ضریب این ایده و اجرایی شدن آن را بالاتر برد.
رئیسجمهور با اشاره به بررسی موضوع انتقال پایتخت از سوی دولت گفت: در نقشه جامع بلندمدت آب، باید به طور دقیق و مستند مشخص شود آیا شیرینسازی و انتقال آب راهکار مناسبتری است یا انتقال جمعیت به نزدیک آب یا راهکارهای دیگر؟
جعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور درباره پیشنهاد پایتخت شدن سواحل مکران گفت: «این موضوع به عنوان یک ایده مطرح شده است و زمان اجرایی شدن آن اصلا مشخص نیست».
سخنان او پس از این بود که محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور و نیز فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت رسماً اعلام کرده بودند مکران به عنوان گزینه جابهجایی پایتخت ایران مطرح است. محمدرضا عارف گفته بود: «قطعا در انتقال پایتخت تردید نمیکنیم و یکی از مناطقی که میتواند به صورت جدی مطرح باشد منطقه مکران است. این منطقه جای مناسبی است و محدودیتی هم ندارد». با جدی شدن نام مکران به عنوان گزینه بعدی برای پایتخت ایران و واکنشهای متفاوت درباره این مساله، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در حاشیه نشست با نمایندگان بانوان جزیره کیش و در گفتوگو با خبرنگاران اظهار کرد: «۲ شورا یکی برای احصای مشکلات پایتخت (تهران) و دیگری برای ظرفیتهایی که در اقتصاد دریامحور وجود دارد، تشکیل شده است و این به معنای انتقال پایتخت به مکران نیست». همین اشاره کوچک کافی بود تا برخی اظهارات درباره انتقال پایتخت به منطقه معروف مکران حاشیهها و واکنشهای زیادی را به دنبال داشته باشد، تا جایی که نهتنها در مراجع رسمی و رسانهها بلکه در فضای مجازی هم اظهارات متفاوت و نظرهای موافق و مخالف بسیاری مطرح شد.
* پایتخت پیشنهادی چند هزار ساله
مکران البته هماکنون در حد امکانات یک شهر بسیار کوچک است و برای پایتختشدنش نیاز به زیرسازی و روسازی و توسعه بسیار دارد. اگر قرار شود مناسب پایتخت و محل نهادهای حاکمیتی و دولتی هم باشد که طبعاً برنامهای مدون و جامع و کامل لازم دارد با زمانبندی مشخص و برآورد و تأمین هزینهها و... .
این منطقه تاریخی در حاشیه دریای عمان و منطقه چابهار است که از آن در کتیبههای به جا مانده از دوران هخامنشیان در بیستون و تخت جمشید به عنوان ساتراپی چهاردهم ایران در عهد داریوش یاد شده است.
مکران امروزی اما بر خلاف اعصار گذشته که این منطقه از آیند و روندهای سیاسی و اقتصادی برخوردار بود، با کمبود و عدم تخصیص امکانات لازم و کافی مواجه است، این منطقه حالا به جنوب بلوچستان و خط ساحلی دریای مکران که میان 2 کشور ایران و پاکستان تقسیم شده اطلاق میشود که از غرب با استان کرمان (رودبار زمین) و گیاوان زمین در استان هرمزگان، از شمال با منطقه سرحد بلوچستان در استان سیستان و بلوچستان، از شرق با مکران پاکستان در ایالت بلوچستان پاکستان و از جنوب به دریای مکران منتهی میشود.
مکران دارای ذخایر نفت و گاز است و به دلیل مجاورت با آبهای آزاد بینالمللی و قرار داشتن در خارج از منطقه پرتنش خلیجفارس از اهمیت و جایگاه ژئوپلیتیک ویژهای برخوردار است.
جغرافیایی که امروز در کنار همه محرومیتها با مسائل و مشکلات امنیتی نیز دست و پنجه نرم میکند و وجود گروههای تروریستی یک تهدید برای مرزهای شرقی ایران محسوب میشود که خودش مسالهای قابل تأمل است.
* مکران باستانی در خطر است؟
در کنار مساله مهم امنیت در مرزهای شرقی ایران، در بحث جابهجایی پایتخت به مکران، برخی کارشناسان تاریخی درباره خطراتی که این منطقه تاریخی را تهدید میکند هشدار دادند. مهدی مرتضوی، باستانشناس معتقد است توسعه مکران بدون در نظر گرفتن توسعه سیستان توسعهای ناقص است، برای رسیدن به توسعه پایدار و متوازن نیازمند برنامهریزی جامع و مبتنی بر تاریخ و جغرافیای منطقه هستیم. دولت باید با نگاهی جامع به تاریخ و جغرافیای منطقه مکران، توسعه سیستان و این منطقه را به صورت همزمان و متوازن دنبال کند.
هر چند دولت معتقد است هدف «طرح توسعه سواحل مکران» استفاده از «ظرفیتهای ژئوپلیتیکی» این جغرافیا و و رونق بنادر است اما اوضاع و احوال بلوچهای بومی منطقه چیز دیگری را نشان میدهد که آنها در قدم اول ناچار شدهاند زمینهایشان را به دولتها واگذار کنند و از منطقه بروند.
عنوان کردن مساله انتقال پایتخت به منطقه مکران یا هر گزینه دیگر شاید فقط تعجیل دولت را برای سرپوش گذاشتن بر برخی سوء مدیریتها مخصوصا موضوع آلودگی هوا و کنترل بر توزیع متوازن انرژی نشان میدهد، آن هم در شرایطی که این جابهجایی قطعا هزینههای زیادی چه از جنبه سیاسی و چه از نظر اقتصادی به دنبال دارد.
در سالهای گذشته هم پیشنهاد انتقال پایتخت به دلیل همین هزینههای بالا و دشواریهای اجرا به طرح ساماندهی تهران تغییر یافت و روسای دولتهای وقت ترجیح دادند به جای انتقال پایتخت، تمرکز خود را بر ساماندهی وضعیت تهران معطوف کنند. ولو اینکه تجربه بسیاری از کشورها برای جابهجا کردن پایتختهای سیاسی و اقتصادی خود و منتقل کردن آنها به شهرهای دیگر نشان میدهد نهتنها مشکل آلودگی، ازدیاد جمعیت و کمبود منابع آبی و انرژی حل نشده که برخی مشکلات چند برابر هم شده است.
این سابقه نشان میدهد هر چند بحث انتقال پایتخت به عنوان راهحلی برای کاهش فشارهای اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی مطرح بوده اما موانع اقتصادی و مدیریتی همواره مانعی جدی برای تحقق آن بوده است.
* سوءمدیریت یا کارآمدی؟
موافقان طرح انتقال پایتخت بر این باورند بحرانهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی موجود در تهران، ضرورت انجام اقدامات اساسی را بیش از پیش روشن کرده است اما منتقدان این طرح میگویند با توجه به بحرانهای متعدد پیش روی دولت و ناکارآمدی آن در اجرای طرحهای عمرانی بسیار کوچکتر، اعلام تغییر پایتخت «نابخردانه» است. حالا با توجه به شرایط موجود در بحث تامین انرژی و تحریمهایی که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود، مشخص نیست هدف از طرح این جابهجایی چیست، هر چند برخی حواشی ایجاد شده پیرامون این طرح و ایده نشان میدهد فضایی مشابه آنچه در ماجرای بورس رخ داد، در حال رخ دادن است. بالا رفتن قیمت زمین در منطقه مکران و اصرار برخی دولتمردان برای فر سرمایهگذاری در این منطقه، تصور خوشایندی را برای مردم بویژه منتقدان به این طرح ایجاد نمیکند. بحث انتقال پایتخت از تهران به مکران و سیستان حال در شرایطی به یکی از بحثهای داغ دنیای سیاست ایران تبدیل شده است که در سالهای اخیر با توجه به شرایط اقلیمی، استان سیستان سالهاست از کمآبی رنج میبرد. پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داد: «در حال حاضر حدود ۸۱ درصد مردم روستایی منطقه بلوچستان به صورت سقایی آبرسانی میشوند و هر روز با سهمیه ۱۵ لیتری آب روزگار سپری میکنند و مردم آب را به صورت غیربهداشتی در آبانبارهای منازل خود ذخیره میکنند. مشکلات آب، وضعیت کشاورزی منطقه و تولید را تخریب کرده است». وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که فقر را در کشور پایش میکند، در آخرین گزارش خود اعلام کرده بررسی وضعیت ۳۱ استان ایران در حوزه محرومیت نشان میدهد نرخ محرومیت در استان سیستانوبلوچستان حدود ۶۲ درصد و بالاترین رقم در ایران است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|