|
سناتورها و رسانههای حزب جمهوریخواه در آمریکا خواستار بررسی پرونده فساد مالی زلنسکی و تجدید نظر در حمایتهای مالی از دولت اوکراین شدند
اختلاف پشت جبهه اوکراین
فارین پالیسی: با توجه به تنگنای بودجهای آمریکا در شرایط رقابت با چین و دیگر قدرتهای نوظهور جهان
واشنگتن نمیتواند برای همیشه ضامن امنیت اروپا باشد
گروه بینالملل: پس از سقوط دولت ایتالیا و موج نگرانی از شکاف در جبهه متحد اروپا علیه روسیه، اکنون زمزمههایی درباره کنارهگیری آمریکا از جنگ اوکراین شنیده میشود. نشریه آمریکایی فارینپالیسی، تداوم حضور پرقدرت آمریکا در ناتو را عامل کاهش قدرت بازدارندگی کشورهای اروپایی دانست و نوشت: با وجود افزایش بودجه دفاعی کشورهای اروپایی در سال ۲۰۲۲، حفظ تسلط بر امنیت اروپا کالای لوکسی شده است که آمریکا دیگر به آن نیازی ندارد. نشریه فارینپالیسی در گزارشی به نقل از «ویلیام برنز» دیپلمات پیشین این کشور نوشت: برای دهههای متمادی تصور این بود که ناتو برای واشنگتن بسیار ارزشمند است.
نشریه آمریکایی، اظهارات برخی تحلیلگران سیاست خارجی مثل «کاترین مکاینس» که معتقدند ناتو برای آمریکاییها نه تنها خوشبختی و آزادی به ارمغان آورده، بلکه برای اروپاییها نیز امنیت ایجاد کرده است را مورد انتقاد قرار داد و نوشت: ناتو یک اتحاد نظامی قدیمی است و ظرفیت یا اختیاری برای مبارزه با پدیدههایی مثل کمک به جلوگیری از شیوع کرونا و مبارزه با دزدی دریایی، مهاجرت غیرقانونی و انتشار ضداطلاعات را ندارد. فارینپالیسی با طرح این پرسش که چرا با وجود از بین رفتن اتحاد جماهیر شوروی، هنوز آمریکا عضو این پیمان است، نوشت: آمریکا در ناتو ماند تا بر وضعیت امنیتی اروپا مسلط باشد. فارینپالیسی به افزایش بودجه دفاعی کشورهای مختلف اروپایی از جمله آلمان و لهستان بعد از شروع جنگ اوکراین اشاره و تصریح کرد: جنگ اوکراین نقش شوکدرمانی را برای اروپا داشت و دیگر برای مقابله با تهدیدات، خود را پشت سپر دفاعی آمریکا پنهان نمیکند. این رسانه آمریکایی، اطمینان اروپاییها به حمایت نظامی آمریکا را عامل کاهش توان بازدارندگی بومی آنها دانست و نوشت: اروپاییها با اطمینان از حمایت واشنگتن، پولهایشان را برای دیگر اولویتها خرج میکنند، زیرا تصورشان این است که حوزه دفاعی را به آمریکا سپردهاند. فارینپالیسی با اشاره به تنگنای بودجهای آمریکا در شرایط رقابت با چین و دیگر قدرتهای نوظهور جهان نوشت: واشنگتن نمیتواند برای همیشه ضامن امنیت اروپا باشد. حفظ تسلط آمریکا بر امنیت اروپا کالای لوکسی است که آمریکا دیگر در سال ۲۰۲۲ به آن نیاز ندارد. این رسانه غربی نوشت: اروپا اکنون به اندازه کافی قوی و ثروتمند است تا بتواند از خود دفاع کند اما تنها زمانی این کار را خواهد کرد که آمریکا این کار را برایشان انجام ندهد.
از سوی دیگر در روزهای اخیر برخی نمایندگان جمهوریخواه کنگره آمریکا با انتقاد از نحوه کمک به اوکراین، خواستار محدود شدن کمکها و بررسی ابعاد فساد اقتصادی دولت اوکراین شدهاند. در همین رابطه خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از یک نماینده جمهوریخواه آمریکا که متولد اوکراین است، نوشت: «تاریخچه فساد افسارگسیخته و حکومت متزلزل اوکراین اخیرا با ورود میلیاردها دلار کمک به کییف، دوباره مورد توجه قرار گرفته است. ولودیمیر زلنسکی درگیر بازی سیاست شده است. کییف باید یک دادستان ضدفساد منصوب کند». خبرگزاری اسپوتنیک در گزارشی با اشاره به مطالب اخیر آسوشیتدپرس درباره فساد در اوکراین نوشته است: «چارلز اورتل، روزنامهنگار تحقیقی و تحلیلگر روزنامه والاستریت ژورنال میگوید ویکتوریا اسپارتز، نماینده جمهوریخواه مجلس آمریکا (که در اوکراین متولد شده) در ابتدا یکی از حامیان صریح ارسال کمکهای تسلیحاتی و مالی به اوکراین بود. این مساله که او اکنون تغییر موضع داده و از رهبری اوکراین و حامیان فاسدش انتقاد میکند، باید جدی گرفته شود». اسپارتز در ماههای اخیر خواستار نظارت بیشتر بر کمکهای ارسالی آمریکا به کییف شده و «آندری یرماک» رئیس ستاد ارتش اوکراین را به دلیل فساد آشکار به باد انتقاد گرفته است. هشتم ژوئیه این نماینده آمریکایی از جو بایدن، رئیسجمهوری کشورش خواست گزارشی از اتهامات فساد علیه آندری یرماک به کنگره آمریکا ارائه دهد و کمی بعد، بایدن و ولودیمیر زلنسکی (رئیسجمهوری اوکراین) را به دلیل رویکرد غیرمسؤولانه در قبال بحران اوکراین مورد انتقاد قرار داد.
* اسناد پاندورا و حسابهای فراساحلی زلنسکی
این نخستین بار نیست که قانونگذاران جمهوریخواه آمریکا کییف را به «باندبازی» و «توطئه مالی» متهم میکنند.
ماه مارس «مارجوری تیلور گرین» عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا از ایالت جورجیا، زلنسکی را «فاسد» خوانده و برای شهروندان اوکراین ابراز تاسف کرد. در همان ماه «مدیسون کاتورن» دیگر نماینده جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا ولودیمیر زلنسکی را یک «قاتل و جانی» خواند و دولت اوکراین را «بسیار شرور» توصیف کرد. با توجه به اسناد مالی پاندورا که اکتبر ۲۰۲۱ افشا شد، انتقادات و نگرانیهای جمهوریخواهان آمریکا چندان هم بیراه نیست. سوم اکتبر، شبکهای با بیش از ۶۰۰ خبرنگار در ۱۱۷ کشور دنیا با نام «کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی»، 11.5 میلیون سند با نام اسناد پاندورا را منتشر کرد؛ اسنادی با حجم 2.9 ترابایت که حاوی اطلاعات حسابهای مالی فراساحلی ۳۵ رهبر فعلی و سابق جهان و بیش از ۳۳۰ تن از سیاستمداران و مقامات عالیرتبه بود. زلنسکی با این وعده به قدرت رسید که اوکراین را پاکسازی کند اما اسناد پاندورا از بهرهمندی او و نزدیکانش از یک شبکه شرکتهای فراساحلی، داراییهایی گرانقیمت در لندن و تلاش برای پنهان کردن داراییهایش خبر داد.
***
ترامپ: بایدن همه جا زانو میزند و ملت گدایی شدهایم
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا کمکهای دولت این کشور به اوکراین را به باد انتقاد گرفت. به نوشته وبگاه شبکه «راشا تودی»، ترامپ گفت آمریکا بیشتر از آن دچار گرفتاری است که بخواهد برای اوکراینیها در جنگ با روسیه کمکهای مالی و تسلیحاتی بفرستد. رئیسجمهور سابق آمریکا حین سخنرانی در فلوریدا یادآور شد از کشورهای عضو ناتو و اتحادیه اروپایی درخواست کرده بود بودجه نظامی خود را به ۲ درصد تولید ناخالص ملیشان برسانند. ترامپ گفت در آن زمان اروپا از آمریکا سوءاستفاده و بهرهکشی میکرد و حالا اوکراین نیز همین کار را با کشورش میکند. او در ادامه گفت: «تا این لحظه بیش از ۶۰ میلیارد دلار به اوکراین دادهایم. خب! کشورهای اروپایی مشخصا بیشتر از ما تحت تأثیر این جنگ قرار دارند اما بخش ناچیزی از این مبالغ را پرداخت کردهاند». ترامپ گفت: «قدرت آتش روسیه 35 برابر اوکراین است و آنها (روسها) به دنبال این هستند که به محض اینکه سلاحها را وارد میکنیم، آنها را دود کنند و از بین ببرند. اتفاقات بدی در حال رخ دادن است». ترامپ در این سخنرانی افزود: «فقط ۲ سال از ریاست جمهوری بایدن میگذرد و آمریکا از قویترین حالت خود به ضعیفترین رسیده است، بویژه از نظر احترام و به رسمیت شناختن ما در سرتاسر جهان. دیگر هیچ کس به ما احترام نمیگذارد». رئیسجمهور سابق آمریکا در ادامه گفت: «۲ سال پیش، ما از نظر انرژی مستقل بودیم و حالا ملتی گدا شدهایم. بایدن به تمام دنیا از ونزوئلا تا عربستان سعودی میرود و زانو میزند و درخواست انرژی میکند. به کشورهای مختلف سراسر جهان میرود و تقاضای کمک میکند».
ارسال به دوستان
دوستی معمولی تا شراکت راهبردی
سیدمحسن حسینی: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه تاکنون 5 بار به ایران سفر کرده است تا روابط دیپلماتیک ۲ کشور همسایه همواره باثبات باشد و ارتقا یابد. اما سفر روز سهشنبه گذشته این چهره قدرتمند بینالمللی به تهران نسبت به دفعات قبل در همه ابعاد بسیار متفاوت بود و طبق اسناد، توافقنامهها و تفاهمنامههایی که امضا شد به نظر میرسد جهش عظیمی در انتظار روابط میان ۲ طرف در آینده نزدیک باشد.
شرایط حاکم بر نظام بینالملل بویژه بعد از شروع عملیات نظامی روسیه در اوکراین که نظام بینالملل را در آستانه یک گذار کامل قرار داده است، جنگ اقتصادی، تجاری، سیاسی و دیپلماتیک روسیه با غرب و وضع تحریمهای شدید از سوی آمریکا و اروپا علیه مسکو از دلایلی است که روابط تهران- مسکو را به لحاظ ماهیتی دستخوش تغییر نگرش کرده است.
اما از سوی دیگر، رویکرد «نگاه به همسایه» به جای اتکا و مذاکره با غرب که در دولت رئیسی به راهبرد اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است نیز از ستونها و دلایل اصلی جهش در روابط ایران و روسیه است. میتوان اینگونه تحلیل کرد که حتی در صورت عدم وقوع جنگ اوکراین نیز روابط روسیه و ایران در شرایط فعلی به همین منوال پیش میرفت و اراده دولتهای ۲ طرف بر این مساله صحه میگذارد. در همین راستا بود که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر پوتین با معظمله خطاب به وی گفتند: «جنابعالی و رئیسجمهور ما هر دو اهل اقدام و پیگیری هستید، بنابراین همکاریهای ۲ کشور در این دوره باید به اوج برسد».
هیات روس به ریاست پوتین با دست کاملا پر به تهران آمده بود. «یوری اوشاکف» دستیار پوتین یک روز قبل از سفر به تهران تاکید کرد مسکو قصد دارد روابط خود با ایران را به سطح شراکت راهبردی ارتقا دهد. این مساله نشاندهنده عمق اراده و نیت مقامات روس درباره ارتقای سطح روابط با تهران و همچنین نشاندهنده اهمیت جایگاه ایران در مناسبات منطقه و بینالملل است.
ولادیمیر پوتین نیز در خلال ملاقاتهای خود با مقامات عالی ایران در تهران تلاش کرد اراده روسها درباره تعمیق روابط با تهران را نشان دهد. وی در پایان نشست سهجانبه با رؤسایجمهوری ایران و ترکیه در جمع خبرنگاران روس گفت: «ما توانستیم مبادلات تجاری با ایران را 40 درصد افزایش دهیم و این بدان معناست که میتوانیم همکاریها را بیشتر از این نیز گسترش دهیم».
خبرگزاری دولتی روسیه نیز درباره ارتقای سطح روابط ۲ کشور نوشت: روسیه و ایران اکنون به سمت یک معاهده همکاری راهبردی جامع حرکت میکنند که میتواند ۲۰ یا ۲۵ سال ادامه یابد و احتمال دارد همین امسال امضا شود.
مقامات روس همچنین با این استدلال که ایران را یک تمدن بزرگ و یکی از قویترین ملتها در جهان میدانند، گفتند قصد دارند در راستای تعمیق روابط ۲ کشور روند عضویت ایران در سازمانهای مهم «شانگهای» و «بریکس» را تسریع بخشند تا مسیری تمامعیار به سمت همکاریهای راهبردی بین ۲ کشور چه در سطح دوجانبه و چه در عرصه جهانی شکل بگیرد.
در نهایت باید گفت تحولات حاکم بر نظام بینالملل، قرار گرفتن ایران و روسیه در یک جبهه علیه غرب، تحریمهای مشترک اردوگاه غرب علیه هر ۲ کشور و دیدگاه ۲ طرف در زمینه لزوم بازتعریف و تغییر هنجارها و سیستم بینالمللی و وابستگی متقابل، این الزام استراتژیک را به وجود آورده است که تهران و مسکو در کوتاهترین زمان ممکن عمق شراکت همهجانبه خود را تقویت کنند.
علاوه بر این روسیه که طی ماههای اخیر تحریمهای سنگین اقتصادی و تجاری از سوی غرب را تجربه کرده است، این فرصت را دارد تا از تجارب ایران در مقاومت علیه تحریمها و فشارهای غرب استفاده کند و با کمک یکدیگر نظام سلطه غرب را به چالش بکشند.
ارسال به دوستان
چرا اصلاحطلبان در مسائل بینالمللی مواضع ضدملی اتخاذ میکنند؟
فرمول بازندگی اصلاحات
ادراک غربگرایانه جریان اصلاحات از مناسبات بینالمللی در کنار تلاش برای همزبانی با جریانات برانداز باعث مواضع ضدملی این جریان شده است
گروه سیاسی: فهم غربگرایانه و استعماری اصلاحطلبان از مناسبات بینالمللی یکی از ثابتترین خطوط فکری و عملی این جریان در 25 سال گذشته بوده است؛ مسالهای که حتی پس از شکست ننگین سیاست خارجی روحانی و خساراتی که به کشور تحمیل کرد هم با هیچگونه تجدیدنظری همراه نشد. اصلاحطلبان بر همین مبنا تلاش میکنند بار دیگر با اتخاذ مواضع ضدملی، اقبال خود را برای بازگشت به سپهر سیاسی ایران بازیابند و بازترمیم بدنه خود را پی بگیرند.
به گزارش «وطنامروز»، اصلاحطلبان در بلاموضوعترین دوره زیست سیاسی خود به سر میبرند؛ جریانی که از نیمه دهه70 همواره به عنوان یک گروه پرسر و صدا که توانایی ایجاد موج اجتماعی داشت شناخته میشد و سعی میکرد با مواضعی خارج از چارچوب خود را جریانی «بر قدرت» تعریف کند و در عین حال از هر طریقی برای پیروزی در انتخاباتها اقبال خود را میآزمود تا نشان دهد در نهایت تمام اهدافش به «در قدرت» بودن ختم میشود. رفتار دوگانهای که در نهایت به اصلاحطلبان کمک میکرد حتی در برهههایی که بیشترین سهم را در قدرت داشتند و به تبع آن باید در موضع پاسخگویی به مردم قرار میگرفتند، از خود وجهی اپوزیسیونی را نشان دهند. فراز و نشیبهای این رویه از پیروزی در انتخاباتهایی همچون سالهای 76 و 92 تا شکست در انتخاباتهایی همچون 84، 88 و 1400 باعث شد اصلاحطلبان هر بار موضوعیت سیاسی خود را در پوششی جدید تعریف کنند؛ چه آن زمان که پیروزی خاتمی و روحانی را با خلق تعابیری سنگین و رادیکال نشاندهنده آغاز مسیری جدید میدانستند و خواهان حذف طیف شکستخورده از صحنه سیاسی و اجتماعی کشور میشدند، تا برهههایی که بعد از شکست در انتخابات تمام تلاش خود را معطوف به مشروعیتزدایی از دولت منتخب و حتی زیرسوال بردن انتخابات میکردند. شکست در انتخابات 88 و اردوکشی خیابانی پس از آن باعث شد تا «اصلاحات» دیگر فراتر از یک رفرمیست، به عنوان بخشی از جریانات برانداز خود را نشان دهد. هزینه سیاسی و اجتماعی گزافی که اصلاحطلبان در فتنه 88 به کشور تحمیل کردند موجب شد در دهه90 برای بازگشت به پشت میز ریاست و در دست گرفتن قدرت رو به ائتلافسازی، ترمیم وجهه سیاسی و در نهایت تغییر شعارهای سیاسیشان بیاورند و در این مسیر اهتمام خود را بر برجسته کردن شعارهای معیشتی در پوشش تغییر ریل سیاست خارجی معطوف کنند. انتخاب حسن روحانی در یازدهمین و دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و پیگیری مسیری جدید در عرصه سیاست خارجی -که با همراهی حداکثری و اختیارات گستردهای که نظام به روحانی اعطا کرده بود، همراه شد- این خیال را در جریانات غربگرا و اصلاحطلب به وجود آورد که آنها پیروز ابدی میدان رقابتهای سیاسی هستند. با این حال نتایج فضاحتبار سیاستهای فریبکارانه روحانی در طول 8 سال باعث شد فضای اجتماعی جامعه ایران نیز دچار تغییرات گستردهای شود. انباشت نارضایتی عمومی که به یک سرخوردگی سیاسی منتهی شد، عملا مهندسی رقابت سیاسی را در جامعه ایران تغییر داد. یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نشان از واقعیتی جدید داشت. 60 هزار رأی سرلیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و رأی 2 میلیونی کاندیدای اصلاحطلب انتخابات ریاستجمهوری گویای این بود که اصلاحات در جایگاهی ماقبل رقابت سیاسی قرار دارد. اصلاحطلبان خود را بلاموضوعترین نیروی سیاسی کشور یافتند که هیچ بخشی از جامعه ایران را در سپهر سیاسی نمایندگی نمیکردند. در این میان آنها هر چه بیشتر تقلا میکردند، با بیاهمیتی بیشتری از سوی حامیان سابق خود مواجه میشدند. تجربه ننگین ریاستجمهوری روحانی و خسارات جبرانناپذیری که به ایران و ایرانیان وارد کرده بود، عملا همراهی با اصلاحات را به یک رسوایی اجتماعی برای مردم تبدیل کرده بود. در چنین فضایی آنها هر قدر تلاش کردند تا همانند 2 انتخابات ریاستجمهوری در سالهای 84 و 88 اصل انتخابات برگزار شده و دولت منتخب را تضعیف کنند، ناکام ماندند، چرا که برخلاف دهه80 دیگر بدنه اجتماعی قابل توجهی از طبقه متوسط نداشتند تا آنها را تبدیل به یک اقلیت قدرتمند و جریان پویای سیاسی کنند. بیاعتمادی عمومی و به موازات آن فقدان هر ایده سازندهای باعث شد اصلاحطلبان خود را به عنوان یک جریان حداقلی، حاشیهای و بلاموضوع بیابند.
مشاهده رفتار و گفتار اصلاحطلبان در ماههای اخیر نشان از این دارد که این جریان تلاش دارد با چرخش به سمت رادیکالیسم سیاسی و قرابت زبانی با جریانات برانداز، سیمای خود را در عرصه عمومی ترمیم کرده و برای خود وزانت سیاسی بخرد. مواضع تند و ساختارشکنانه و تقلا برای گرفتن تاییدیه از سمت براندازان خارجنشین باعث شده اصلاحطلبان این روزها برای ایجاد نزاع میان خود و نظام اقدام به تکرار هر موضعی کنند که حتی وجه ضدملی داشته باشد. سلسله اظهارات توهینآمیز و هتاکانه فائزه هاشمی در ماههای اخیر و همسویی حداکثری چهرههای شناختهشدهای همچون مصطفی تاجزاده از یک سو و بازآفرینی تشکیلات و تریبونهای رسانهای جدید اصلاحطلبان از سوی دیگر نشان از نقشه راه این جریان برای خروج از انزوا از طریق رادیکالیسم سیاسی دارد. در این میان چسبندگی حداکثری کنش اصلاحطلبان با الگوی مطلوب آمریکا و فهم غربگرای این جریان از مناسبات بینالمللی باعث شده بار دیگر سرمایهگذاری خود را بر عرصه سیاست خارجی معطوف کند. در چنین فضایی عمده تقلای اصلاحطلبان برای ترمیم مسیر آزموده شدهای است که روحانی و ظریف در حدفاصل سالهای 92 تا 1400 پی گرفته و به نتایج ویرانگری رسیده بودند.
دیدار هفته گذشته رهبر حکیم انقلاب و رئیسجمهور روسیه و موضع ایشان درباره توطئه ناتو با خشم اصلاحطلبانی مواجه شد که همواره مناسبات بینالمللی را با روایت آمریکا فهم کرده و شناختهاند. مضاف بر این تلاش برای خلق ادبیات رادیکال باعث شده چهرههای شناختهشده اصلاحطلب در روزهای اخیر و به موازات موضع مقام معظم رهبری درباره گرفته شدن ابتکار عمل از ناتو با جنگ اوکراین، تقابل با موضع ایشان را سرخط گفتار سیاسی خویش قرار دهند. در این میان از فعالان احزاب اصلاحطلب تا دبیر نهضت آزادی، همگی همسو و همراه با رسانههای ضدانقلاب موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران علیه ناتو و آمریکا را ناقض شعار «نه شرقی، نه غربی» توصیف کردند. این رویه نفاقآلود در حالی است که نه شعار محل بحث تضادی با رویکرد مدبرانه و آیندهنگر درباره توطئههای آمریکا دارد و نه جریانی که منادی آن شده است نسبتی با مفهوم استقلال ملی دارد. کما اینکه پیشینه روشن اصلاحطلبان بخوبی گواه این است که نظام فکری این جریان «استقلال» را نافی «توسعه و پیشرفت» ایران میداند. بر همین مبنا بازخوانی بخش کوتاهی از مواضع اصلاحطلبان درباره اقدامات آمریکا و جهانبینی غربگرایانه این جریان از معادلات بینالمللی تا حد زیادی میتواند پاسخی به پرسشهای متعدد درباره نسبت این جریان با استقلال و منافع ملی باشد.
* از بهار بغداد تا پیشنهاد خلع سلاح ایران
دوره 8 ساله ریاستجمهوری محمد خاتمی را باید کلکسیونی از وادادگی عملی در برابر آمریکا و توجیه نظری خوی استکباری و امپریالیستی این کشور دانست؛ مسالهای که رد آن به طور همزمان هم در مواضع رسمی اصلاحطلبان و هم فعالیتهای تبلیغاتی و رسانهای جریانات اصلاحطلب پی گرفته شد. در یکی از ننگآورترین موارد پس از حمله وحشیانه آمریکا به کشور عراق که با ادعای سرنگون کردن صدام انجام شد و پس از گذشت نزدیک به 20 سال، تا همین امروز نیز آثار و خسارتهای آن بر سرنوشت ملت عراق هویداست، دفتر تحکیم وحدت از جمله تشکیلات اصلاحطلبان در دهه 70 و اوایل دهه 80، با صدور بیانیهای تحت عنوان «بهار بغداد» از حمله نظامی ایالات متحده به عراق و اشغالگری آمریکاییها حمایت کرد. اصلاحطلبان در بخشی از بیانیه خود که وادادگی و نگاه ارباب-رعیتی نسبت به آمریکا از آن میبارید، با زیر سوال بردن استقلال مردم یک کشور، در توجیه جنگافروزی آمریکا نوشتند: «باید گفت هر گاه ابتداییترین آزادیهای مردمان یک سرزمین نادیده گرفته شود، نقض حقوق بشر و سلب آزادیهای اجتماعی افراد و خفه کردن صدای ملت در آن ملک جاری و ساری باشد و امید و توان رفع این ظلم و دفاع از مظلومان در درون آن سرزمین به مقتضای سرکوب و ارعاب و خفقان حاکم، وجود نداشته باشد، آنگاه نه فقط آمریکا که هر کشوری و هر فردی حق دارد به کمک آن ملت مظلوم و در بند آید و آنگاه صحبت از استقلال و تمامیت ارضی آن ملک بیمعنا خواهد بود و دیگر وجود حصارها و مرزهای صوری، منافی حق دفاع از مظلوم نیست، هر چند که نیت چنین کمکی از سوی کشوری بیگانه نیتی منفعتطلبانه و نه دلسوزانه باشد، لذا تحلیل و تفسیر مطرح شده از مفهوم استقلال بدین معنا که با مطرح کردن خط قرمزگونه آن، هر حاکمی بتواند هر کاری در آن محدوده انجام دهد، اعتباری نخواهد داشت». در قسمتی دیگر از بیانیه خفتبار بهار بغداد آمده بود: «حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام هم برای مردم عراق و هم برای کشورهای منطقه دقیقا همان شرایط مطلوبتر (نسبت به وضعیت قبل) و به عبارت دقیقتر یک فرصت است که حال در مدیریت سیاسی کشورهای منطقه درایت و تدبر نیاز است تا بتوانند از این فرصت در جهت منافع ملی کشورشان استفاده کنند».
سال 76 با ریاستجمهوری محمد خاتمی، جریان غربگرای کشور فرصت پیدا کرد رؤیای خود را که کوتاه آمدن در برابر آمریکا بود، عملی کند. خاتمی به عنوان رئیس دولت اصلاحات از همان ابتدای کار نشان داد به دنبال تسلیم در برابر آمریکاییهاست. خاتمی با طرح مفاهیمی مثل صلحگرایی، تنشزدایی، اعتمادسازی، گفتوگو، چندجانبهگرایی گفتمانی و تلاش برای برقراری دموکراسی جهانی به دنبال سازش با آمریکا بود. به عنوان مثال وی در نشست خبری در حاشیه اجلاس هزاره سران کشورهای عضو سازمان ملل، درباره سیاست تنشزدایی دولت خود گفت: «سیاست تنشزدایی جمهوری اسلامی ایران شامل همه کشورها میشود و ما به هیچ وجه از دشمنی و تشدید دشمنیها استقبال نمیکنیم و در حال حاضر روابط بین ملت ایران و آمریکا مثبت است». این اظهارات خاتمی در حالی بود که پیش از آن حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی اعلام کرده بودند: «مساله ما با آمریکا، مساله تنشزدایی نیست. سیاست استکباری آمریکا متکی بر ایجاد مزاحمت برای جمهوری اسلامی ایران و مخالفت با پیشرفت اقتصادی کشور ما است».
خاتمی در مسیر سیاست تنشزدایی که در پیش گرفته بود، حاضر شد شهریور 77 در حاشیه پنجاهوسومین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، فتوای امام خمینی(ره) درباره اعدام سلمان رشدی را مسالهای فقهی و در نتیجه کاملا پایان یافته اعلام کند. رئیس دولت اصلاحات در گفتوگویی با شبکه سیبیاس آمریکا، با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران اصل تشنجزدایی را پیشه کرده، درباره ایجاد رابطه با آمریکا گفت: «من مراتب احترام خود را به ملت و مردم آمریکا اعلام میکنم و امیدوارم با مردم آمریکا در آیندهای نزدیک، سخن بگویم ولی از بدیهایی که سیاستمداران آمریکا در 50 سال گذشته در حق ما روا داشتند متأسفم». وی چندی بعد در راستای جلب توجه آمریکاییها در مصاحبهای با تمجید از مبارزات آبراهام لینکلن اظهار داشت: «پیوریتنها خواستار یک نظامی بودند که در آن پرستش خدا با حرمت انسان و آزادی انسان توأم باشد و این تمدن را در نیوانگلند یعنی در 6 ایالت انگلستان جدید بنیاد نهادند. اندک اندک این تمدن بسط پیدا کرد و سراسر آمریکا را فراگرفت حتی با بعضی گرایشهای غلط که در آمریکا هم بود (از جمله در بعضی ایالتهای آمریکا منجر به یک نظام سخت بردهداری شد) همین تمدن آمریکایی درگیر شد و آن رسم بردهداری را الغا کرد. شهیدهای زیادی هم دادند که شهید نامدارش آبراهام لینکلن، رئیسجمهور مقتدر، خوب و شرافتمند آمریکاست». اما هیچ کدام از این اقدامات غربگرایانه باعث نشد آمریکا به دشمنی خود با ایران پایان دهد. بلکه جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 در سخنرانی سالانه خود در سال 2002 صراحتا ایران را کشوری جزو محور شرارتی که ترسیم کرده بود، دانست. اما محور شرارت خواندن ایران از سوی رئیسجمهور آمریکا نیز باعث نشد خاتمی به وادادگی خود در برابر غرب پایان دهد. نامه محرمانه او به رئیسجمهور آمریکا که نشان از عمق خفت اصلاحطلبان داشت، مثال بارز این موضوع است. سال 2006 (5 مهر 85) شبکه رادیو بیبیسی از ارسال نامهای در سال 2003 توسط دولت محمد خاتمی خطاب به مقامات کاخ سفید خبر داد. آنگونه که این شبکه رادیویی اعلام کرد دولت وقت ایران در نامه برای حل همه اختلافات فیمابین اعلام آمادگی کرده بود. خلع سلاح حزبالله لبنان، شفافسازی تمام فعالیتهای هستهای و دست برداشتن از حمایت گروههای فلسطینی از جمله مواردی بود که در نامه مذکور دولت ایران به جورج بوش پیشنهاد داده بود. در مقابل این پیشنهادها، خاتمی از آمریکا خواسته بود از رفتار خصمانه خود نسبت به جمهوری اسلامی دست بکشد و در بیانیهای اعلام کند ایران جزو محور شرارت نیست اما مقامات آمریکایی نه توجهی به نامه خاتمی کرده و نه ایران را از محور شرارت خارج کردند.
صادق خرازی در جلسه بررسی سیاست خارجی دولت هشتم در ارتباط با نامه خاتمی به دولت آمریکا گفته بود: «سال ۲۰۰۳ دیوار بیاعتمادی بلندی میان ایران و آمریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود آمریکا به ما حمله کند؛ به همین خاطر به پیشنهاد من، دولت هشتم نامهای به آمریکا نوشت و همراهیاش با برخی سیاستهای خاورمیانهای آمریکا مثل سازش در فلسطین و لزوم تبدیل حزبالله لبنان به یک حزب سیاسی و شفافسازی فعالیتهای هستهای ایران را اعلام کرد اما دیوار بیاعتمادی میان ایران و آمریکا به قدری بلند بود که آمریکاییها حتی نامه را بررسی نکردند». محمدحسین عادلی، سفیر وقت ایران در لندن نیز به بیبیسی گفته بود: «آن نامه برای آمریکاییها فرستاده شد تا نشان دهد ما آماده گفتوگو و حل معضلات هستیم. این اقدام در راستای سیاستهای محمد خاتمی بود که میخواست همه راههای مسالمتآمیز را بیازماید».
* همواره حق با آمریکاست!
آنچنان که اشاره شد، فهم غربگرایانه از مناسبات بینالمللی و نگریستن به واقعیتهای نظام جهانی از دریچه و زاویه نگاه آمریکا باعث شده اصلاحطلبان حتی در مواقعی که واشنگتن صراحتا و علنی دشمنی خود را با منافع و مردم ایران نمایان کرده است، باز هم یا موضعی همسو با آمریکا اتخاذ کردهاند یا رضایت خود را از نظم آمریکایی جهان ابراز کردهاند. این ادبیات در بلندمدت باعث حساسیت نسبت به تمام متغیرهایی شد که به حساسیت و نارضایتی آمریکاییها منتهی میشده است. از همین رو عجیب نیست که پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 88 و شکست اصلاحطلبان در صندوقهای رأی، همراهی با آمریکا تبدیل به یکی از موضوعات جداییناپذیر با تجمعات خیابانی این جریان شد. از شعار ننگین «اوباما اوباما یا با اونا یا با ما» تا جایگزین کردن «مرگ بر چین» و «مرگ بر روسیه» با شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، فراخوان تجمع مقابل سفارت روسیه در روز 13 آبان که روز استکبارستیزی مردم ایران است و در نهایت شعار «نه غزه، نه لبنان» در روز قدس سال 88، همگی گویای این واقعیت بود که همدلی و همراهی با آمریکا و درک منافع ملی ایرانیان از زاویه دید دولت آمریکا تبدیل به وجهی از هویت اصلاحطلبان شده است.
انتخاب حسن روحانی در انتخابات سال 92 و تشکیل دولت یازدهم بار دیگر این فرصت را به اصلاحطلبان داد تا عیار خود را برای حل مشکلات جاری کشور نشان دهند. در این فضا بار دیگر این جریان به بهانههای مختلف این واقعیت را عیان کرد که حتی منافع ایران را در چارچوب ذهنیت و حساسیتهای آمریکا فهم میکند. امضای برجام و اجرای ناقص آن از سمت طرف غربی زمان مناسبی بود تا غربگرایان پی به ذات سیاست آمریکا در قبال ایران ببرند اما همین مساله هم در نهایت تبدیل به بهانهای برای حمله به قوای نظامی ایران شد تا جایی که حسن روحانی در یکی از مناظرات انتخاباتی سال 96 به نیروهای نظامی حمله کرده و نوشتن شعار روی موشک را عامل ناکام ماندن برجام خواند.
گذر زمان و خروج دولت آمریکا از برجام نیز مانع آن نشد که اصلاحطلبان در نگاه خود به مناسبات جهانی تجدیدنظر کنند. در این فضا روایت اصلاحطلبان درباره چرایی خروج آمریکا از برجام باز هم به سیاست ایران خرده میگرفت و عدم همراهی با زیادهخواهیهای آمریکا را عامل اقدام ترامپ میدانست؛ روایتی که کماکان و با گذشت بیش از 4 سال از خروج واشنگتن از تعهدات برجامی هنوز تکرار میشود. خرداد سال ۹۷ تنها یک ماه پس از خروج دولت آمریکا از توافق هستهای بود که خبر انتشار نامه ۱۰۰ فعال اصلاحطلب با موضوع پذیرش «مذاکره بدون پیششرط» با ترامپ خبرساز شد؛ نامهای که در میان اسامی امضاکنندگان آن نامهای آشنایی از برخی فعالان خارجنشین فتنه ۸۸ نیز به چشم میآمد اما نامی که بیش از همه جلب توجه میکرد نام «غلامحسین کرباسچی» دبیرکل وقت حزب کارگزاران سازندگی بود؛ حزبی که ارگان رسمیاش این روزها تمام تلاش خود را میکند تا با نشاندن بایدن در جایگاه یک منجی خارجی، مجددا دوگانههای انتخاباتی پیرامون حامیان و مخالفان تعامل با آمریکا ایجاد کند اما دبیرکل آن تنها یک ماه پس از خروج غیرقانونی ترامپ از برجام، مذاکره بدون پیششرط با او را به عنوان نسخه نجاتبخش تضمین میکرد. تلاش برای راضی کردن نظام به مذاکره و پذیرش شروط ترامپ به اینجا نیز محدود نشد و بعدها سعید حجاریان از دیگر چهرههای اصلاحطلب در گفتوگویی با روزنامه شرق گفت: «من معتقدم ترامپ به دلیل ویژگیهای شخصی و شکستهایی که در سیاست خارجیاش خورده است، نیازمند یک برد ولو کوچک است تا از پیچ انتخابات ۲۰۲۰ بگذرد، لذا مسؤولان ما میتوانند از این فرصت استفاده کرده و با ترتیبات دیپلماتیک از آخرین فرصتها استفاده کنند تا مشکل تحریمها را ولو به صورت ناقص و موقت حل کنند»! مصطفی تاجزاده نیز پس از خروج ترامپ از برجام در توئیتی نوشت: «اگر جای روحانی بودم اعلام میکردم به رغم بیاعتمادی به ترامپ که به تعهدات کشورش پایبند نبوده، حاضرم برای نیل به صلح پایدار درباره همه مسائل بویژه لزوم تغییر رفتار بیثباتساز آمریکا در خاورمیانه و مداخلات گذشتهاش در ایران در حاشیه اجلاس سران سازمان ملل با او صریح و شفاف گفتوگو کنم».
این اظهارات هر چند مشتی نمونه خروار مصادیقی است که نشان از عدم فهم استقلال و منافع ملی در جبهه اصلاحات دارد اما در عجیبترین موضع، فائزه هاشمی پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری واقعیت درونی جبهه اصلاحات را هویدا کرد و در گفتوگو با یکی از سایتهای اصلاحطلب از عدم انتخاب مجدد ترامپ ابراز ناراحتی کرده و در اظهاراتی حضور ترامپ در آمریکا را به نفع مردم ایران دانسته و گفته بود: «برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رأی نمیدادم. به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق میافتاد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد. دموکراتها کمی شل و ول هستند؛ یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود، امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد».
مختصات کلی فهم و رویکرد اصلاحطلبان در مناسبات بینالمللی نشان از فقدان باور به استقلال ملی و تمایل حداکثری در هضم شدن ایران در نظام منافع آمریکا دارد. با چنین نگاهی اظهارات این روزهای اصلاحطلبان در تکرار روایت غرب از بحران اوکراین و حمله به موضع اصولی ایران را تنها بر مبنای استراتژیهای سیاسی میتوان فهم کرد. جریانی که حتی در خروج آمریکا از توافقاتش نیز ایران را مقصر میداند، حالا در موضعی مزورانه خود را نماد اعتقاد به شعار «نه شرقی، نه غربی» تعریف میکند. یقینا یافتن موضعیت سیاسی و احیای پایگاههای از دست رفته اجتماعی بیش از همه در نسبت با قضاوت مردم درباره نتایج حکمرانی این جریان است؛ قضاوتی که بعید است به این زودیها تغییری در آن حاصل شود.
ارسال به دوستان
32 نفر دیگر از هموطنان طی یک شبانهروز جان باختند
کرونا آرام آرام جان میگیرد
ابتلای 8 برابری واکسننزدهها به سویههای جدید اُمیکرون
افزایش تعداد مبتلایان روزانه کرونا، بار دیگر ضرورت رعایت پروتکلهای بهداشتی بویژه استفاده از ماسک در اماکن عمومی و نیز تکمیل روند واکسیناسیون را به عموم مردم گوشزد میکند تا بار دیگر شاهد بروز شرایط غیرقابل کنترل نباشیم.
به گزارش «وطنامروز» به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، در شبانهروز منتهی به ۲ مردادماه ۱۴۰۱ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۸۸۳۱ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۱۲۱۰ نفر از آنها در مراکز درمانی بستری شدند. به این ترتیب مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۷ میلیون و ۳۲۸ هزار و ۱۵۳ نفر رسید.
همچنین در طول این 24 ساعت، متاسفانه ۳۴ بیمار «کووید-19» نیز جانشان را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری در کشور به ۱۴۱ هزار و ۳۹۰ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۷ میلیون و ۷۳ هزار و ۱۴۲ نفر از بیماران کرونایی هم بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
این در حالی است که ۹۰۷ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت نظر قرار دارند.
همچنین تاکنون ۵۳ میلیون و ۱۸ هزار و ۸۳۴ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است.
در حال حاضر ۵۷ شهرستان در وضعیت قرمز، 86 شهرستان در وضعیت نارنجی، 199 شهرستان در وضعیت زرد و 106 شهرستان در وضعیت آبی بیماری کرونا قرار دارند.
درباره آخرین آمار رسمی واکسیناسیون نیز اعلام شده است تاکنون ۶۴ میلیون و ۷۴۵ هزار و ۴۹۷ نفر دوز اول، ۵۸ میلیون و ۱۱۰ هزار و ۳۱ نفر دوز دوم و ۲۹ میلیون و ۷۷۳ هزار و ۴۸۹ نفر دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۵۲ میلیون و ۶۲۹ هزار و ۱۷ دوز رسیده است. همچنین در شبانهروز یادشده، ۸۶۹ هزار و ۷۵ دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
* ابتلای 8 برابری واکسن نزدهها به سویههای جدید کرونا
عضو کمیته «کووید-۱۹» و رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به قابلیت انتقال بسیار بالای زیرشاخههای جدید اُمیکرون گفت: احتمال ابتلا به زیرسویههای جدید در افرادی که واکسن زدهاند ۳ برابر و در آنهایی که واکسن نزدهاند تا ۸ برابر است.
علیرضا ناجی درباره واکسنهای موجود در ایران افزود: واکسنهای موجود در ایران بر پایه وکتور مثل آسترازنکا، بر پایه پروتئین مثل پاستوکووک، اسپایکوژن و رازی و واکسنهای غیرفعال مثل سینوفارم، فخرا و برکت است.
ناجی با اشاره به اینکه اگر فردی 3 دوز واکسن سینوفارم تزریق کرده باشد باز هم میتواند از این واکسن استفاده کند، اظهار داشت: ترجیح اما بر این است که این افراد برای دوز چهارم از واکسنی برای برانگیختن ایمنی بیشتر استفاده کنند. اگر واکسن آسترازنکا را به خاطر اتمام تاریخ مصرف آن کنار بگذاریم 2 واکسن اسپایکوژن و پاستوکووک میتوانند جزو اولویتهای تزریق باشد.
* کرونا تمام نشده و ممکن است هیچ وقت هم تمام نشود
رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تاکید کرد: اوج گرفتن پیک جدید بستگی به عملکرد ما دارد. در حال حاضر حتما باید ماسک بزنیم، فاصله جانبی را رعایت کنیم و همینطور واکسن دوز بوستر بزنیم. درست است که واکسنهای موجود برای سویههای جدید ساخته نشدهاند اما همین واکسنها بهرغم کاهش کفایت، تا ۷۰ درصد انسان را در برابر بیماری شدید، بستری، آیسییو و مرگ حفاظت میکنند. سویه BA5 کرونا بسیار مسری و ایمنگریز است.
وی در پاسخ به اینکه آیا با ایمنی جمعی، کشندگی این ویروس کاهش یافته و آیا کرونا بالاخره تمام خواهد شد؟ گفت: کرونا تمام نشده و ممکن است هیچ وقت تمام نشود. ویروس کرونا مدام خود را تغییر میدهد و به علت این تغییرات باید بر واکسن زدن اصرار داشته باشیم. عدم بهروزرسانی واکسنهای کرونا یکی از اشتباهات جامعه جهانی در برابر این ویروس است که اقداماتی برای آن در حال انجام است.
***
۹ میلیون ایرانی باید دوز یادآور بزنند
میزان بستریهای کرونا هر روز بیشتر میشود و طبق اظهارات وزیر بهداشت، اغلب بستریشدگان و فوتیهای ناشی از کرونا در موج هفتم این بیماری افرادی هستند که واکسیناسیون آنها تکمیل نشده است یا اصلا واکسن نزدهاند. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به اهمیت تزریق دوز یادآور واکسن کرونا گفت: حدود ۹ میلیون نفر در کشور باید دوز یادآور بزنند. عباس شیراوژن با اشاره به افزایش آمار کرونا در کشور گفت: در روزهای اخیر بیش از ۶۰ درصد بر تعداد بستریهای کرونا افزوده شده است. وی در ادامه افزود: ظاهرا وارد موج هفتم این بیماری شدهایم و مهمترین کار در این شرایط استفاده از ماسک و رعایت شیوهنامههای بهداشتی است. شیراوژن با اشاره به اهمیت تزریق دوز یادآور گفت: اگر بیش از ۶ ماه از تزریق قبلی گذشته باشد، حتما باید یک نوبت یادآور تزریق شود، چراکه بعد از ۶ ماه سطح ایمنی بدن کاهش یافته و احتمال بیماری را افزایش میدهد. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در ادامه یادآور شد که حدود ۹ میلیون نفر در کشور باید دوز یادآور واکسن کرونا را تزریق کنند. وی همچنین درباره تمهیدات اتخاذشده برای پیادهروی اربعین گفت: هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده اما تزریق دوز یادآور از ملاکهای سفر است، ضمن اینکه در زمان بازگشت زائران از عراق نیز از آنها تست گرفته میشود. شیراوژن افزود: زائران اربعین باید دوز یادآور واکسن کرونا را تزریق کنند تا سطح ایمنی بدنشان به هنگام سفر تقویت شده باشد. همچنین رئیس اداره بیماریهای قابل پیشگیری با واکسن وزارت بهداشت گفت: زیرسویه جدید اُمیکرون حتی در تماسهای کوتاه نیز میتواند باعث انتقال بیماری شود. سیدمحسن زهرایی افزود: کرونا هر روز چهره تازهای از خود نشان میدهد که باعث غافلگیری مردم، پزشکان و محققان شده است. وی ادامه داد: ۲ سال پیش که کرونا در کشورمان شیوع یافت، فکر میکردیم شاید در تابستان شدت بیماری کم شود اما هر چه گذشت، شاهد پاتکهای بیشتری از این ویروس بودیم. حتی در داخل همین زیرگونهها، ممکن است سویه جدیدی ایجاد شود. زهرایی با اشاره به واکسنگریزی سویه جدید اُمیکرون گفت: متأسفانه با سویه جدیدی مواجه هستیم که ثابت شده قابلیت انتشار آن خیلی زیاد است. وی با توجه به مسری بودن سویه جدید افزود: زیرسویه جدید اُمیکرون، در تماسهای کوتاهمدت هم میتواند سبب انتقال بیماری شود.
***
وزرای دولت و مسؤولان قرارگاههای مردمی برای برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم بزرگ پیادهروی اربعین برنامهریزی کردهاند
آمادگی برای اربعین با کار جهادی و انقلابی
دوستداران و محبان حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و همه عاشقان حسینی که رویداد بزرگ پیادهروی اربعین را از جمله بهترین و شیرینترین خاطرات عمر خود میدانند، برای حضور در این اجتماع بزرگ مسلمانان جهان با رعایت پروتکلهای بهداشتی لحظهشماری میکنند. به گزارش «وطنامروز»، ۲ سال قبل بود که به خاطر شیوع مرگبار کرونا ویروس در ایران و جهان، محدودیتهایی برای انجام پیادهروی اربعین و حضور عاشقان حسینی در این رویداد مهم و بزرگ ایجاد شد. اکنون هر چند با بهبود شرایط، بار دیگر امکان پیادهروی اربعین برای عاشقان حسینی فراهم شده است اما به واسطه خیز دوباره کرونا و افزایش آمار فوت و ابتلا و نیز به خاطر گرمای هوا و احتمال بروز بیماری، توجه بیش از پیش زائران حسینی به رعایت پروتکلهای بهداشتی ضروری است.
از سوی دیگر، دولت سیزدهم برنامهریزی مناسبی برای برگزاری راهپیمایی اربعین دارد و همه دستگاههای دولتی و نهادهای دستاندرکار با یک مدیریت واحد، آماده میزبانی از زائران حسینی در این گردهمایی بزرگ و تاریخی جهان اسلام هستند. معاون اول رئیسجمهور درباره برنامهریزی و آمادگی دولت برای برگزاری آیین معنوی و باشکوه پیاده روی اربعین گفت: با وجود شرایط ویژه آب و هوایی امسال و با در نظر گرفتن شدت گرما، اهتمام ویژه دولت این است که مردم بتوانند در امنیت کامل و با حداقل مشکلات در مراسم راهپیمایی اربعین شرکت کنند.
* کنترل آسیبهای ناشی از گرمای هوا
محمد مخبر در جلسه هماهنگی اعضای ستاد مرکزی اربعین با قرارگاههای مردمی بسیج و خاتمالانبیا(ص) با یادآوری همزمانی ایام اربعین امسال با گرمای شدید هوا، از دستگاههای ذیربط و همچنین ستاد مرکزی اربعین خواست حملونقل و اسکان زائران به نحوی برنامهریزی شود که آسیبهای ناشی از گرمای هوا به حداقل ممکن کاهش یابد.
مخبر همچنین از وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواست در پایانههای مرزی و در مسیر حرکت زائران، بیمارستانهای سیار و امکانات و تجهیزات پزشکی را به میزان مناسب مستقر کنند.
معاون اول رئیسجمهور همچنین از دستگاههای اجرایی و نهادهای ذیربط خواست همکاری و هماهنگیهای لازم را با فراجا انجام دهند تا روند ورود و خروج و تردد زائران در مرزها با حداکثر سرعت میسر شود.
* برنامهریزی با حضور همه دستاندرکاران
در این جلسه که با حضور وزرای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و راهوشهرسازی، فرمانده فراجا، مسؤولان دستگاههای مختلف و رؤسای قرارگاههای مردمی برگزار شد، مشکلات و کمبودهای احتمالی در مراسم اربعین مورد بررسی قرار گرفت و درباره ارائه خدمات حداکثری به زائران، تسهیل انجام سفر در داخل و خارج از مرز، تکمیل زیرساختهای مورد نیاز در پایانههای مرزی، توسعه ناوگان حملونقل، استقرار بیمارستان سیار و توسعه خدمات بهداشتی و درمانی، توسعه امکانات ارتباطی و مخابراتی و تدوین شیوهنامههایی برای انجام زیارت با توجه به شرایط آب و هوایی و... تصمیمات لازم اتخاذ شد.
سردار اشتری، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز در این جلسه بر لزوم تقویت زیرساختها در مرزهای ایران و عراق جهت خدمترسانی هر چه بیشتر به زوار اربعین تأکید کرد و افزود: باید تلاش کنیم در همین مدت محدود باقیمانده تا ایام اربعین، با کار جهادی و انقلابی، شرایط مناسبی را برای زائران اربعین فراهم کنیم.
ارسال به دوستان
قالیباف: دولت نسبت به رفع ایراد قانونی مستمری بازنشستگان تأمین اجتماعی اقدام کند
احقاق حقوق بازنشستگان
محمد نجارصادقی: موضوع افزایش مستمری بازنشستگان کشور در سال 1401، تاکنون که در روزهای ابتدایی پنجمین ماه سال قرار داریم به جمعبندی نهایی نرسیده است. روش ابداعی افزایش پلکانی مستمری کارگران بازنشسته تامین اجتماعی در گروههای مختلف توسط دولت سیزدهم باعث واکنش منفی از سوی خانواده بازنشستگی تامین اجتماعی کشور شده است. بیشترین مخالفان این روش متوسطبگیران مستمری یا به عبارت سادهتر بازنشستگانی بودند که مجموع مستمری ماهانه آنها بیش از 10 میلیون تومان بود که از افزایش 10درصدی حقوق خود ناراضی بودند. آنها معتقد بودند که باید مستمریشان به عنوان متوسطبگیر 37,۵ درصد افزایش پیدا کند.
به گزارش «وطنامروز»، دولت برای نخستینبار با مداخله در ضرایب افزایش اعلام شده توسط سازمان تامین اجتماعی، افزایش مستمری بازنشستگان را با ۳ روش اجرایی کرد:
1- دسته اول، مستمری بازنشستگان حداقلبگیر، از افزایش 57.4 درصدی متأثر خواهد شد و تا رقم حداقل ۵ میلیون و 580 هزار تومان ترمیم خواهد شد.
2- دسته دوم، مستمریبگیرانی که مستمری ماهانه آنان بیش از حداقل دستمزد است و پس از اعمال افزایش 10درصدی سال جاری، مستمری آنان کمتر از رقم 10 میلیون تومان خواهد بود، مبلغ ثابت 650 هزار تومان بهعنوان کمک معیشتی، به مستمری آنان (تا سقف مجموع مستمری 10میلیون تومان) افزوده میشود.
3- دسته سوم نیز افرادی هستند که مبلغ مستمری ماهانه آنان بیش از 10 میلیون تومان است که مستمری آنان 10درصد افزایش خواهد یافت.
این موضوع با مخالفت جامعه بازنشستگی کشور روبهرو شد. استدلال دولت در این رابطه آن بود که چون در قانون بودجه مستمری بازنشستگان لشکری و کشوری 10 درصد افزایش یافته به همین ترتیب مستمری متوسطبگیران بازنشسته تامین اجتماعی نیز 10 درصد افزایش یابد. این در حالی است که صندوق تامین اجتماعی، یک صندوق خود تامین و بر مبنای واریزی افراد حاضر در آن یعنی کارگران است و به همین نسبت کارگران انتظار دارند بر مبنای میزان حق بیمهای که پرداخت میکنند در پایان ۳ دهه فعالیت کاری مستمری دریافت کنند.
در نهایت مصوبه دولت مورد مخالفت هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی هم با تایید این موضوع طی نامهای به رئیسی رئیسجمهور، مصوبه افزایش حقوق بازنشستگان را ابطال کرد. این یعنی دولت از 30 تیرماه فرصت دارد ظرف یک هفته مصوبه جدید در این رابطه صادر کند، در غیر این صورت مصوبه قبلی از اعتبار خارج است و محاسبه مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی در مردادماه به اما و اگر میافتد.
رئیس مجلس شورای اسلامی در تازهترین اظهارنظر خود در این رابطه روز گذشته در صحن علنی مجلس گفت: تعیینتکلیف وضعیت همسانسازی حقوق بازنشستگان تامیناجتماعی با پیگیریهای ویژه مجلس پس از سالها به نتیجه رسید؛ همچنین ضروری است دولت هر چه سریعتر نسبت به رفع ایراد قانونی حداقل مستمری بازنشستگی، از کارافتادگی و بازماندگان در سال ۱۴۰۱ و اتخاذ تصمیم لازم برای رفع دغدغههای بازنشستگان محترم مبادرت ورزد. قالیباف افزود: فرا رسیدن روز خانواده و تکریم بازنشستگان را گرامی میدارم. مجلس یازدهم از زمان آغاز به کار، رسیدگی به مطالبات بازنشستگان را در چارچوب وظایف و اختیارات خود در دستور کار قرار داده است. از مهمترین اقدامات مجلس در راستای پاسخ به مطالبات بحق بخشی از بازنشستگان عزیز و ارجمند، تعیینتکلیف وضعیت همسانسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی بود که با پیگیریهای ویژه مجلس پس از سالها به نتیجه رسید؛ همچنین در بودجه 1401 نیز قریب به 100 هزار میلیارد تومان برای استمرار همسانسازی و متناسبسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی، کشوری و لشکری در نظر گرفته شد. وی ادامه داد: با توجه به اهتمام ویژه دولت در پیگیری مطالبات بازنشستگان و با توجه به نظر هیات تطبیق مجلس درباره تعیین حداقل مستمری بازنشستگی، ازکارافتادگی و بازماندگان در سال ۱۴۰۱ با قانون، ضروری است دولت محترم هر چه سریعتر نسبت به رفع ایراد قانونی و اتخاذ تصمیم لازم برای رفع دغدغههای بازنشستگان محترم مبادرت ورزد.
* دست رد دولت به سینه تأمین اجتماعی
مرتضی لطفی، عضو هیاتمدیره سازمان تامین اجتماعی در این باره گفت: «برابر قانون، مسؤولیت تعیین دستمزد کارگران با شورای عالی کار است. هر سال برای تعیین دستمزد بازنشستگان، مدیرعامل تأمین اجتماعی پیشنهاد خود را مطابق مصوبه شورای عالی کار به هیاتمدیره ارسال و هیات مدیره نیز آن را مصوب میکند. طبق قانون این مصوبه باید به تایید هیات دولت برسد. امسال نیز هیاتمدیره سازمان افزایش حقوق بازنشستگان را طبق مصوبه شورای عالی کار تصویب کرد اما دولت با آن مخالفت کرد. این موضوع را پیگیری میکنیم، چون معتقدیم بر اساس نظام پرداخت بیمه که سایر سطوح در دوره اشتغال خود چند برابر بخشهای دیگر بیمهپردازی میکنند، باید اختلافی هم به لحاظ دریافت نسبت به حداقل پرداختها وجود داشته باشد. امیدواریم دولت در تصمیم خود تجدیدنظر کند و دستمزد بازنشستگان را مطابق با نرخ تورم و مصوبه شورای عالی کار مصوب کند».
وی در پاسخ به این سوال که احتمال دارد بدعت امسال دولت برای سالهای دیگر هم رویه شود و استقلال تأمین اجتماعی زیر سوال برود؟ گفت: «اینکه بگوییم رویکرد دولت ممکن است در سالهای بعد تبدیل به سنت و رویه شود بستگی به تصمیم دولت دارد. هنوز دولت نظر قطعی در این مورد نداده و بازنشستگان برای افزایش حقوق مطابق با مصوبه شورای عالی کار مطالبهگری میکنند. هیاتمدیره سازمان تنها در چارچوب وظایف مصرح در اساسنامه و قوانین بالادستی وظیفه و اختیارات دارد و برخی تصمیمات هیاتمدیره در مباحثی که بار مالی دارد، باید به تصویب هیات امنا برسد. مشخصا در حوزه دستمزد، قانون صراحت دارد که دولت باید تصمیم نهایی را بگیرد. کارگران بر لزوم احیای شورای عالی تأمین اجتماعی تاکید دارند. چرا این شورا حذف شد و وجود این شورا تا چه حد میتوانست تصمیمات دولت درباره سازمان تامین اجتماعی را تعدیل کند؟»
* فرصت یکهفتهای دولت
حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در رابطه با نامه اخیر قالیباف به «وطنامروز» گفت: صدای مظلومیت کارگران را مجلسنشینان شنیدند؛ هیات تطبیق نظر کارشناسی خود را به هیاترئیسه مجلس داد و هیاترئیسه هم بر این نظر صحه گذاشت و در نهایت با امضای رئیس مجلس، عملا مصوبه دولت که افزایش مستمری بازنشستگان غیرحداقلبگیر را فقط 10 درصد در نظر گرفته بود، ابطال شد. صادقی تصریح کرد: دولت ۲ راه دارد؛ یا ظرف یک هفته مصوبه هیاتمدیره سازمان را که همان اجرای ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی است، به طور کامل تصویب و برای اجرا به تامین اجتماعی برگرداند، در این صورت عملا کار پایان یافته و دغدغهای نخواهیم داشت؛ راه دوم این است که آن مصوبه را رد کرده و به سازمان برگرداند تا سازمان تصمیم مجدد بگیرد. خواسته جمعی بازنشستگان، راه حل اول است و قانون نیز همین را میگوید. به گفته رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری، آنچه اتفاق افتاده خوشیمن است و بدون تردید، حاصل تلاش و ایثار همه کسانی است که در این راه حرکت کردند. صادقی با تاکید بر اینکه «مهم این بود که باب جدیدی برای قانونگذاری فراتر از قانون باز نشود»، ادامه میدهد: این نامه را به فال نیک میگیریم و خدا را شاکریم که زحمات طاقتفرسای همهجانبه اقشار مختلف بازنشستگان و نمایندگان آنها به نتیجه رسید؛ انشاءالله که این فرآیند منتج به دستیابی بازنشستگان به حقوق مزدی قانونیشان شود. بازنشستگان در این چند ماه نگرانیهای بسیاری متحمل شدند؛ حالا میتوانند نفسی از سر آسودگی بکشند و به آینده امیدوار باشند. صادقی در پایان افزود: در عین حال، ابطال مصوبه حق مسکن کارگران که به احیای مصوبه شورای عالی کار منجر میشود، بر حلاوت دستور رئیس مجلس در رابطه با مستمری بازنشستگان افزود که آن هم در جای خود قابل تقدیر است. این نامه، همه مصوبات خلاف قانون در ارتباط با حقوق کارگران و بازنشستگان را باطل کرد و مسیر حرکت برخلاف قانون را به تمام مسدود کرد.
ارسال به دوستان
تورم اجارهبها برای سومین ماه پیاپی عدد بالای 30 درصد را به ثبت رساند
تورم اجارهبها آرام نمیگیرد؟
بر اساس گزارش مرکز آمار، تورم نقطه به نقطه اجارهبها در تیرماه به 31.6 درصد رسید
گروه اقتصادی: چند وقت است بازار اجاره مسکن وارد فاز انفجاری شده و بسیاری از مستاجران نسبت به افزایش چشمگیر رهن و اجاره واحدهای مسکونی خود شکایت دارند. در تازهترین آماری که مرکز آمار در گزارش شاخص قیمت مصرفکننده منتشر کرده است، میزان تورم اجارهبها در تیرماه برای خانوارهای شهری عدد 31.6 درصد را به ثبت رساند، این در شرایطی است که برای سومین ماه پیاپی است که رقم تورم نقطه به نقطه اجاره در کانال 30درصد باقی مانده است.
به گزارش «وطنامروز»، اواخر خردادماه دولت برای کنترل افسارگسیخته تورم مسکن دست به صدور فرمانهایی زد؛ در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران ۳ قوه، موضوعات مدیریت نقدینگی و کاهش تورم مطرح شد و مورد بررسی اعضا قرار گرفت. بر این اساس سران ۳ قوه تاکید کردند سیاستها و اقدامات لازم برای مدیریت حوزه مسکن سریعتر اجرایی شود و همزمان طرح دوفوریتی مطرح در مجلس شورای اسلامی نیز در اولویت تصویب قرار گیرد. در همین زمینه مصوبه دولت در زمینه تعیین حداکثر افزایش اجارهبها در هر سال تا سقف 25درصد در تهران و 20 درصد در شهرهای سراسر کشور مورد تایید شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا قرار گرفت و مقررات لازم برای ضمانت اجرایی این مصوبه به تصویب سران قوا و دیگر اعضا رسید.
اما با گذشت حدود یک ماه از اعلام این دستورات به نظر میرسد به دلیل عدم نظارت کافی و عدم توانایی فنی برای تنظیمگری بازار اجارهبها، سقف افزایش 25 درصد برای اجارهبها محقق نشده است. بر اساس گزارش مرکز آمار، تورم اجاره در تیرماه برای خانوارهای شهری 31.6 درصد بوده است که این عدد به صورت میانگین و برای تمام شهرهای کشور است و به مراتب برای شهر تهران بیشتر به نظر میرسد.
* افزایش تورم در بخش مسکن، مهمترین علت افزایش نرخ اجارهبها
اما سوالی که باید پیش از قضاوت و ارائه راهکار درباره افزایش اجارهبها به آن پاسخ داده شود، این است: ریشه افزایش نرخ اجاره چیست؟ مهمترین علت افزایش اجارهبها، افزایش قیمت بخش مسکن است که باعث شده مالکان واحدهای مسکونی بر اساس رفتار طبیعی اقتصادی و بر اساس کشش بازار اجاره، از مستاجران اجاره دریافت کنند. بنابراین در شرایطی که بازیگران بازار اجاره را عمدتا مالکان خصوصی تشکیل میدهند، باید راهکار متناسب با این جنس برای پاسخ به مساله طراحی کرد.
* سامانه ملی املاک و اصلاح نظام مالیاتی مسکن، راهکارهای اصلی حل مشکل اجارهبها
راهحل ریشهای برای حل مشکل بازار مسکن، ابتدا تکمیل و امکان بهرهبرداری از سامانه ملی املاک و اسکان و سپس استفاده از تمام ابزارهای مالیاتی است. سامانه املاک به عنوان اساسیترین ابزار دادهکاوی و اتخاذ سیاستهای مناسب برای هر منطقه سکونتگاهی است. از طرفی اجرای کامل ابزارهای متنوع مالیاتی مانند مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر زمینهای بایر و مالیات بر درآمد اجاره، وابسته به این سامانه است.
اجرای بینقص مالیات بر خانههای خالی و مالیات بر عایدی سرمایه باعث میشود هم دغدغههای طرفداران رویکرد نرخگذاری دستوری در بازار برطرف شود و هم اجرای درست مالیاتهای درآمدی همچون سالانه املاک و درآمد اجاره باعث میشود طرفداران عدم مداخله دستوری دولت در طراحی نظام انگیزشی برای کنترل بازار اجاره موفق عمل کنند.
* بازار مسکن نیازمند افزایش عرضه
همچنین علاوه بر اینکه لازم است سیاستهای کنترل نرخ ارز در خارج از بازار مسکن طراحی و پیاده شود، نیاز است در داخل بازار مسکن علاوه بر افزایش عرضه، با استفاده از ابزارهای مالیاتی کنترلکننده تقاضای سرمایهای و سوداگری، بازار مسکن را مدیریت کرد تا قدرت تهیه مسکن خانوارها کاهش نیابد.
ارسال به دوستان
منابع غربی: دولت بایدن مهلت نهایی برای احیای توافق هستهای را 2 ماه آینده تعیین کرده است
همسرنوشتی بایدن و برجام
علیرضا حجتی: تماس تلفنی شنبهشب رئیسجمهور فرانسه با همتای ایرانی خود از تازهترین تلاشهای بیرمق اعضای برجام برای باقی نگه داشتن اندک امیدها برای حفظ این توافق حکایت میکند. تحرکاتی از این دست پس از رکود مذاکراتیای که آمریکا از اسفند سال گذشته بر فضای گفتوگوها حاکم کرده چندان کارساز به نظر نمیآید؛ چه اینکه تماس اخیر امانوئل مکرون هم پس از اجلاس تهران و سفر مهم ولادیمیر پوتین به ایران، حاکی از نگرانی غرب از استحکام شراکت راهبردی تهران- مسکو و همچنین نیاز تروئیکای اروپا به احیای برجام و انرژی ایران است.
به گزارش «وطنامروز»، تهران به وضوح برای واشنگتن و شرکای غربیاش روشن کرده است دست بسته نیست که به هر توافقی تن در دهد و جایگزینهای معتبری برای عدم احیای برجام دارد. این مهم البته موضوعی است که تاکنون اکثر محافل اندیشهای و رسانهای آمریکا به آن و همچنین این نکته که برعکس ایران، در کاخ سفید هیچ «پلن بی»ای در ازای برجام باقی نمانده اذعان کردهاند.
اندیشکده آمریکایی «ریسپانسیبل استیتکرافت» اخیرا در تحلیلی نوشت که خواه توافق هستهای حاصل شود و خواه حاصل نشود، واشنگتن باید در سیاست استاندارد خود مبنی بر منزوی کردن ایران تجدیدنظر کند. احساس طرد شدن ممکن است منافع نوظهور در ایران برای تنشزدایی منطقهای و همکاری اقتصادی را از بین ببرد و در نهایت تهران را بیشتر به سمت انواع سیاستهایی سوق دهد که سایر بازیگران منطقه با آن مخالفت میکنند. راهبرد واشنگتن، ایران را وادار میکند به مقاومت در مقابل فشارهای خارجی ادامه داده، ظرفیتهای اقتصادی و نظامی خود را افزایش دهد و انرژی خود را بر ایجاد روابط با آن دسته از کشورهایی که هیچ منافعی در مشارکت در کارزار فشار علیه جمهوری اسلامی ندارند، متمرکز کند. این گزارش ادامه داد که فرصتهای بیشماری در معکوس کردن راهبرد بیهوده طرد کردن ایران وجود دارد. به همین دلیل بسیاری از کشورهای منطقه با توجه به این مساله تلاش کردهاند از نظر دیپلماتیک با ایران تعامل کنند.
دقیقا از این نظرگاه است که سیدابراهیم رئیسی در گفتوگوی 120 دقیقهای با ساکن کاخ الیزه با اشاره به رشد چشمگیر همکاریهای سیاسی و اقتصادی ایران با کشورهای مختلف جهان، تحریمهای آمریکا ضد ایران را به ضرر اقتصاد جهانی بویژه اروپا دانسته است. رئیسجمهور ایران همچنین بار دیگر بر شروط ایران برای معنادار کردن توافق تصریح کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران حصول توافق را در گرو حلوفصل کامل مسائل پادمانی و ارائه تضمینهای لازم از جمله در قبال استمرار پایبندی معتبر طرفها به توافق و تأمین منافع اقتصادی ملت ایران میداند.
البته کاخ الیزه بامداد یکشنبه در بیانیهای درباره تماس تلفنی «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه با «سیدابراهیم رئیسی» همتای ایرانی خود فقط به این نکته اکتفا کرد که احیای توافق هستهای با ایران هنوز هم ممکن است اما تهران باید به تعهداتش بازگردد.
در همین حال پایگاه دیلی بیست در گزارش خود درباره سیاست خارجی دولت آمریکا، با اشاره به اینکه دولت بایدن تلاش کرده برای مذاکرات احیای برجام مهلت نهایی مشخص نکند، گفته است: این مهلت محدود است و احتمالا طی یک یا ۲ ماه آینده تمام میشود.
اخیرا مقامات اطلاعاتی آمریکا و انگلیس گفتهاند برای برنامه هستهای ایران راهی جز بازگشت به برجام سراغ ندارند.
ریچارد مور، رئیس سرویس جاسوسی خارجی انگلیس گفته: «من همچنان معتقدم بهرغم محدودیتهای توافق هستهای-برجام- توافق همچنان بهترین روشی است که برای محدود کردن برنامه هستهای ایران هنوز در دسترس است».
رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) هم پنجشنبه طی سخنرانی در مجمع امنیتی اَسپِن، درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران مدعی شد که زمان گریز هستهای این کشور (برای تولید مواد شکافتپذیر کافی جهت ساخت بمب اتم) نه تنها یک سال نیست، بلکه فقط چند هفته تخمین زده میشود. ویلیام برنز اما اذعان کرد بر اساس بهترین قضاوت اطلاعاتی آمریکا، ایران تلاشی برای تسلیحاتی و نظامیسازی برنامه هستهای خود انجام نداده اما «روند نگرانکننده است».
دولت بایدن با وجود نیاز مبرم به احیای برجام اما چرا در حال اتلاف وقت است؟ واشنگتن چرا در بازگشت به توافق هستهای ایران ناتوان مانده است؟ جدای از اینکه دولت بایدن، دولت ضعیفی است که روی آوار بیسابقهترین شکافهای اجتماعی و سیاسی دولت خود را بنا کرده و در میانه تکانههایی که بر نظم جهانی حادث شده رئیسجمهور آمریکا از نظر جسمانی به اندازهای نزار است که به اتمام رساندن ریاستجمهوریاش در دوره نخست را هم با ابهامات فراوانی روبهرو کرده اما با این وجود دلیل عدم احیای برجام را باید تا حد زیادی به دلیل ازکارافتادگی ماهیت آن دانست. روزنامه لسآنجلستایمز اخیرا گزارشی درباره ماهیت برجام 2015 منتشر کرد که محتوای آنچه در تحلیل این نشریه آمریکایی آمده از نگاه کارشناسان یکی از دلایل بیمیلی دولت «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا برای بازگشت به برجام قلمداد میشود. بر اساس این گزارش، برجام در دولت باراک اوباما بر منطق نفوذ به ساختار تصمیمگیری ایران استوار شده و به همین سبب، سبک خاصی از رفع تحریمها را میطلبد که در نهایت نباید به انتفاع اقتصادی ایران منجر شود. زمانی که باراک اوباما سال ۲۰۱۵ به برجام دست یافت در برابر منتقدانش همواره این نکته را روشن میکرد که برجام بر «منطق نفوذ» به ساختار تصمیمگیریهای سیاسی ایران استوار شده و نهتنها «منطق انتفاع» اقتصادی برای ایران را دنبال نمیکند، بلکه ساز و کارهایی برای جلوگیری از آنها دارد. ساکنان وقت کاخ سفید با در دستور کار قرار دادن سیاستهای دیگری مانند حفظ سایه هراسهای تحریمی بر سر بانکهای بینالمللی، بالا نگاه داشتن ریسک سیاسی و اقتصادی تعامل با ایران از طریق لفاظیهای رسمی، گره زدن انتفاع برجام به انجام اقدامات فرابرجامی از سوی ایران، وضع قانون برای جلوگیری از سفر تجار به ایران و غیره سعی داشتند مانع انتفاع اقتصادی ایران از توافق شوند. به بیان دیگر، دولت اوباما برای آنکه اطمینان حاصل کند میتواند از قِبَل برجام راهبرد خود در قبال ایران را تکمیل کند به سبک خاصی از رفع تحریمها روی آورده بود. تحریمها اگرچه روی کاغذ رفع شده بودند اما آمریکا سایر ابزارهای حقوقی و سیاسی خود را اهرم قرار داده بود تا اطمینان حاصل کند برای ایران نفع اقتصادی راهبردی و ماندگاری حاصل نمیشود.
روزنامه لسآنجلس تایمز در بخش دیگری از این تحلیل نوشته است: «اما جایی در ادامه مسیر، توافق هستهای خودش به مانع تبدیل شد و یک اختلاف دیگر به مجموعه اختلافات میان ۲ کشور اضافه کرد. [این توافق] به جای جلوگیری از ایران هستهای به مانعی راهبند تبدیل شده که هر گفتوگویی درباره ایران باید حول آن سازماندهی شود یا از میان آن عبور کند». روزنامه آمریکایی به دولت جو بایدن پیشنهاد کرد در شرایط کنونی به این واقعیت سخت و ناخوشایند اعتراف کند که ایران هم برنده شده است. با آنکه مقامهای آمریکایی دوست ندارند این را با صدای بلند بیان کنند اما ایران در مقطعی طی ۴ سال گذشته سرانجام به یک کشور دارای توان هستهای تبدیل شد».
اصرار دولت بایدن برای اطمینان یافتن از مذاکرات منطقهای و موشکی به وسیله گنجاندن بندی در توافق احیای برجام در مذاکرات وین دقیقا به همین مواردی برمیگردد که لسآنجلس تایمز در گزارش خود آورده است، چرا که بازگشت به برجام 2015 برای بایدن افزون بر آنکه خلاف وعده انتخاباتی وی مبنی بر بازگشت به توافق به عنوان سکویی برای توافق گستردهتر و طولانیتر محسوب شده و حتی حمایت دموکراتها را هم به دنبال نخواهد داشت، بلکه برخلاف «روح برجام آمریکایی» است و نقض غرض است.
ارسال به دوستان
روایت وزیر اطلاعات از جنگ چندبعدی دشمن
ناتوها علیه ایران
قدرت بزرگ و تعیینکننده منطقه هستیم
گروه سیاسی: وزیر اطلاعات تاکید کرد: مبارزه با فساد، رانت، قاچاق و ویژهخواری از اولویتهای اصلی رسیدن به موفقیت در مسیر ارائه خدمات صادقانه به مردم محسوب میشود.
حجتالاسلاموالمسلمین سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات در جریان سفر به استان گیلان، در جلسه شورای تأمین استان در رشت گفت: هدایت نقدینگی به سوی تولید یکی از مهمترین سیاستهای دولت است. وزیر اطلاعات با گرامیداشت اعیاد ماه ذیالحجه و اشاره به حضور فعال و جهادی ریاستجمهوری و تلاش شبانهروزی مجموعه دولت گفت: برای حل مشکلات و مطالبات بحق مردم باید انقلابی و جهادی وارد عمل شد و تلاش کرد. وی مبارزه با هرگونه فساد و زیادهخواهی را نیز از تأکیدات رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور عنوان کرد و افزود: مبارزه با فساد، رانت، قاچاق و ویژهخواری از اولویتهای اصلی رسیدن به موفقیت در مسیر ارائه خدمات صادقانه به مردم محسوب میشود. خطیب هدایت نقدینگی به سوی تولید، اشتغال و سرمایهگذاری را از تأکیدات مقام معظم رهبری دانست و گفت: دولت خود را موظف میداند برای جهتدهی سرمایهگذاریها به سمت تولید و اشتغال شرایط لازم را فراهم کند. وزیر اطلاعات در ادامه به کارزار دشمن در برپایی جنگهای تمامعیار علیه ایران اسلامی با بهرهمندی از ناتوهای نظامی، فرهنگی، سیاسی، تروریستی و خرابکاری، در کنار ناتوی فضای مجازی اشاره کرد و گفت: امروز ایران به عنوان قدرت بزرگ و تعیینکننده در منطقه با کمک تمام ظرفیتها در نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی و کمکهای فرهنگی و رسانهای، بویژه رسانه ملی میتواند با تمام قوا در میدان مبارزه حاضر و پیروز باشد. در این سفر حجتالاسلاموالمسلمین خطیب، با نماینده ولیفقیه در استان گیلان نیز دیدار و گفتوگو کرد. وزیر اطلاعات در این دیدار، تلاش برای برقراری ارتباط با مردم و افزایش رضایتمندی آنان را بسیار مهم و ضروری خواند و افزود: ایجاد ارتباط سنجیده و متکی بر مردم ضمن امیدآفرینی در جامعه، احساس مسؤولیت را نیز در بین مردم افزایش میدهد. خطیب، ثمربخش بودن سیاستهای تحولی دولت و نظام را نیازمند کمک و همراهی جامعه روحانیت، ائمه جمعه و جماعات و علما برشمرد و افزود: دولت مردمی و انقلابی با این همراهی و کمک میتواند با سوءاستفادهها و زیادهخواهیها مبارزه کرده و در راه موفقیت و رفاه جامعه و مردم گام بردارد. وزیر اطلاعات همچنین در بدو ورود به استان گیلان با حضور در گلزار شهدای رشت و قرائت فاتحه، به مقام شامخ شهدای آرمیده در این گلزار ادای احترام کرد. حجتالاسلاموالمسلمین خطیب همچنین با حضور در ستاد خبری اداره کل اطلاعات گیلان ضمن پاسخگویی به تماسهای مردمی، دستورات لازم را برای رسیدگی صادر کرد.
ارسال به دوستان
گفتوگو با خانم فاطمه شریفزاده مادر دهه هشتادی و صاحب 4 فرزند
مادرانههای دهه هشتادی
سوم مردادماه به نام روز خانواده نامگذاری شده است؛ کوچکترین واحد اجتماعی که در تعالیم دینی بسیار مورد تاکید و اهمیت واقع شده است. اما آمارها در سالهای اخیر نشان از آن دارد که سن ازدواج از طرفی افزایش یافته و از طرف دیگر نرخ ازدواج وضعیت نزولی را تجربه میکند. در این بین اما کسانی هستند که با اعتماد به وعده خدا و با دست خالی و در سن و سال کم نسبت به این امر مقدس و مبارک اقدام کرده و از مشکلات و سرزنش دیگران نمیترسند. مصاحبه پیش رو، گفتوگوی «وطنامروز» با سرکار خانم فاطمه شریفزاده، مادر دهه هشتادی و صاحب 4 فرزند است که زندگی مشترک با همسرش را در سنین کم و با حداقل امکانات و توکل و اعتماد به فضل خدا آغاز کرد.
* * *
* ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید در چه سنی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
من فاطمه شریفزاده هستم، متولد فروردینماه سال 1380.
۱۴ ساله بودم که ازدواج کردم و به فضل الهی در ۱۵ سالگی مادر شدم و اکنون دارای ۴ فرزند هستم.
۳ دختر ۶ ساله، 2.5 ساله و ۸ ماهه و یک پسر ۴ ساله دارم.
* زمانی که دوستان و اطرافیان از ازدواج شما در این سن مطلع شدند، آیا مورد سرزنش آنها قرار نگرفتید؟
بله! متاسفانه درباره من لفظ «کودک همسر» را به کار میبردند بدون اطلاع از معنا و مفهوم این عبارت.
کلمه کودک به فردی اطلاق میشود که از لحاظ فکری و جسمی و عقلی به بلوغ لازم نرسیده باشد و این بلوغ در هر فرد متفاوت است، مثلا ممکن است یک دختر در ۱۴ سالگی از لحاظ عقلی به بلوغ برسد ولی دختر دیگری در 24 سالگی هم به این بلوغ نرسد. این مساله در همه افراد یکسان نیست. 13 ساله بودم که همسرم به همراه خانوادهشان به خواستگاریام آمدند.
غیر از تعداد انگشتشماری از خانواده و اطرافیان، تقریبا همه فامیل و دوست و آشنا و غریبه مخالف بودند. مهمترین دلیلشان برای مخالفت این بود که متاسفانه ازدواج و فرزندآوری را مانع تحصیل و پیشرفت دختر میدانستند.
با توجه به اینکه من جزو دانشآموزان ممتاز بودم، حتی معلمهایم هم مخالف این مساله بودند و از همان اول خواستگاری تا چند سال بعد از ازدواج، سرزنش فامیل و اطرافیان نسبت به من، خانوادهام و همسرم ادامه داشت.
* تجربه شما از ازدواج در سن پایین چگونه است؟ این ازدواج را چطور توصیف میکنید؟
ازدواج در این سن محاسن بیشماری دارد. یکی از محاسن ازدواج در این سن این است که وقتی زوجین زندگی مشترکشان را در سنین پایین شروع کنند، به دلیل انعطافپذیریای که در آنها وجود دارد، با هم سازش و سازگاری بیشتر و بهتری دارند.
میزان دلبستگی و روابط عاطفی بین زوجین در این سنین بیشتر است.
شروع کردن زندگی مشترک در سنین پایینتر به دلیل قانع بودن و دورتر بودن از تجملات و چشم و همچشمی، شیرینتر است.
از معایبی هم که متاسفانه دارد، میتوانم به آماده نبودن جامعه برای پذیرش زوجهای جوان در این سن اشاره کنم. اینکه معمولا اشخاص و اطرافیان، یک دختر را که در سن پایین ازدواج کرده نمیپذیرند و رفتارهای غیرمتعارف دارند، اذیتکننده است. این موضوع جای کار و فرهنگسازی دارد.
از دیگر مشکلات این است که متاسفانه بستر تحصیل و درس خواندن با آرامش برای دختران متاهل مهیا نیست و بانوان متاهل برای ادامه تحصیل باید راه پرفراز و نشیبی بروند و به همین دلیل هم است که بیشتر خانمها بعد از تاهل قید درس خواندن را میزنند.
* به نظر شما که تجربه ازدواج در این سن و سال را دارید، آیا میشود این نسخه را به طور عمومی برای همه پیچید؟
ببینید! همینطور که نمیتوانیم درباره ازدواج بالای 20 سالگی تضمین خوشبختی بدهیم و یک قاعده کلی در نظر بگیریم، درباره ازدواج در سنین پایینتر از 20 سالگی هم نمیشود حکم کلی داد. برای اینکه میزان بلوغ جسمی، بلوغ فکری، سطح و مقدار مهارت، طرز تربیت و رسوم خانوادگی در هر فرد متفاوت است. هر فردی در یک سن خاص به آمادگی فکری برای ازدواج میرسد و برای همه افراد یک نسخه واحد نمیشود پیچید.
* با توجه به اینکه در شروع زندگی مشترک سن کمی داشتید، آیا موفق شدید نقش همسری و مادری خود را بخوبی ایفا کنید و در این مسیر دچار مشکل نشدید؟
درباره موفقیتم در این باره خودم نمیتوانم نظر بدهم اما قطعا کاستیهایی در همه روابط، چه رابطه مادر - فرزندی و چه رابطه همسری در همه زندگیها وجود دارد ولی من سعی کردم برای موفق شدن در این روابط و بهبود نقشهایم مطالعه خودم را بالا ببرم.
در کارگاهها و کلاسهای متعددی شرکت کردم. از تجربیات ارزشمند دیگران بهره گرفتم؛ چه در حوزه تربیت فرزند و چه روابط عاطفی با همسر. کتابها و مقالات گوناگون مطالعه کردم. بهنظر من، فارغ از سن و سال، هر مادر و هر همسری برای درست ایفا کردن وظایفش نیاز به یادگرفتن مهارت دارد تا بتواند نقش خود را به نحو احسن ایفا کند.
* کمی از وضعیت اقتصادی و مالیتان در شروع زندگی بفرمایید؛ آیا همه امکانات مهیا و آماده بود یا چالشهایی داشتید؟
من و همسرم هر دو معتقد به ازدواج آسان و به حداقلها قانع بودیم. من و همسرم با کمترین امکانات و به دور از هرگونه تجمل، زندگی مشترکمان را شروع کردیم. امکانات زندگی ما بدین شرح بود: ۲ تخته فرش 6 متری، یک یخچال، اجاق گاز، ماشین لباسشویی و مقداری خردهریز. ما در ۲ اتاق در منزل پدرم زندگی میکردیم. ماشین عروس هم ماشین برادر همسرم بود و حتی در یک تالار بسیار ساده شهر مراسم گرفتیم. مثل بیشتر زندگیهای الان ما هم با مشکلات متعدد مالی به خانه بخت رفتیم؛ با قسط و قرضهای فراوان!
من و همسرم خرج و مخارج زندگیمان را برده بودیم زیر ذرهبین. یعنی برای کوچکترین خریدمان هم باید تحقیق میکردیم تا فروشگاههایی با قیمت مناسب را پیدا کنیم و به اصطلاح هزار تومان هزار تومان مدیریت میکردیم تا سر برج کم نیاوریم.
الحمدلله دورانی که در مضیقه شدید مالی بهسر میبردیم، عمرش خیلی دراز نبود و خدا هر فرشته کوچکی را که به ما هدیه میداد، یک کولهپشتی هم رزق و برکت با او میفرستاد.
باید به خدا اعتماد کنیم و به حداقلها قانع باشیم. من و همسرم معتقد به این هستیم که در زندگیمان هر چیزی که داریم و حتی آرامشی که داریم، از برکت این 4 فرشته کوچکمان است.
به فرموده حضرت آقا، فرزندآوری مجاهدت زنانه است و مادر بودن در عین اینکه خیلی سخت است اما خیلی هم شیرین است. مادر شدن در این سن واقعا لذتبخش است، به این دلیل که فاصله سنی خودم با بچههایم کم است و بیشتر با هم دوست و رفیقیم تا مادر و فرزند و این از لحاظ تربیتی خیلی مهم است.
خدا را شاکرم که به من این موهبت را عطا کرده و چنین هدیههای ارزشمندی به من داده است.
* در انتها توصیهتان برای جوانان اعم از دختر و پسر درباره ازدواج زودهنگام چیست؟
توصیه من به دختر خانمها و آقا پسرهای نوجوان و جوان درباره ازدواج این است که با توجه به توصیههای مقام معظم رهبری درباره ازدواج و با توجه به بالا رفتن نامتعارف سن ازدواج، آمادگی ازدواج را در خودشان به وجود بیاورند و سطح توقعاتشان را پایین نگه دارند. آنها باید از سنین کم به فکر ایجاد مقدمات و ملزومات ازدواج باشند، به این شکل که برای مثال آقاپسرها اگر از سن کم مهارتآموزی در کنار تحصیل داشته باشند، قطعا زودتر شاغل خواهند شد. همین مساله کار جوانان اگر حل شود، سن ازدواج پایین خواهد آمد. دخترخانمها هم در کنار تحصیلات عالیه، مهارتهای مدیریت خانه و زندگی را یاد بگیرند و ازدواج و فرزندآوری را مانع تحصیل ندانند. سعی کنند از خرج و برجها و تجملات ازدواج و مراسم پرخرج و جهیزیههای سنگین و خرجهای کمرشکن برای زوجین و خانوادههایشان کم کنند و زندگی را سادهتر شروع کنند و به ازدواج آسان رضایت بدهند تا شاهد سرازیر شدن برکات الهی به زندگیشان باشند.
ارسال به دوستان
گفتوگو با خانم فاطمه شریفزاده مادر دهه هشتادی و صاحب 4 فرزند
مادرانههای دهه هشتادی
سوم مردادماه به نام روز خانواده نامگذاری شده است؛ کوچکترین واحد اجتماعی که در تعالیم دینی بسیار مورد تاکید و اهمیت واقع شده است. اما آمارها در سالهای اخیر نشان از آن دارد که سن ازدواج از طرفی افزایش یافته و از طرف دیگر نرخ ازدواج وضعیت نزولی را تجربه میکند. در این بین اما کسانی هستند که با اعتماد به وعده خدا و با دست خالی و در سن و سال کم نسبت به این امر مقدس و مبارک اقدام کرده و از مشکلات و سرزنش دیگران نمیترسند. مصاحبه پیش رو، گفتوگوی «وطنامروز» با سرکار خانم فاطمه شریفزاده، مادر دهه هشتادی و صاحب 4 فرزند است که زندگی مشترک با همسرش را در سنین کم و با حداقل امکانات و توکل و اعتماد به فضل خدا آغاز کرد.
* * *
* ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید در چه سنی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
من فاطمه شریفزاده هستم، متولد فروردینماه سال 1380.
۱۴ ساله بودم که ازدواج کردم و به فضل الهی در ۱۵ سالگی مادر شدم و اکنون دارای ۴ فرزند هستم.
۳ دختر ۶ ساله، 2.5 ساله و ۸ ماهه و یک پسر ۴ ساله دارم.
* زمانی که دوستان و اطرافیان از ازدواج شما در این سن مطلع شدند، آیا مورد سرزنش آنها قرار نگرفتید؟
بله! متاسفانه درباره من لفظ «کودک همسر» را به کار میبردند بدون اطلاع از معنا و مفهوم این عبارت.
کلمه کودک به فردی اطلاق میشود که از لحاظ فکری و جسمی و عقلی به بلوغ لازم نرسیده باشد و این بلوغ در هر فرد متفاوت است، مثلا ممکن است یک دختر در ۱۴ سالگی از لحاظ عقلی به بلوغ برسد ولی دختر دیگری در 24 سالگی هم به این بلوغ نرسد. این مساله در همه افراد یکسان نیست. 13 ساله بودم که همسرم به همراه خانوادهشان به خواستگاریام آمدند.
غیر از تعداد انگشتشماری از خانواده و اطرافیان، تقریبا همه فامیل و دوست و آشنا و غریبه مخالف بودند. مهمترین دلیلشان برای مخالفت این بود که متاسفانه ازدواج و فرزندآوری را مانع تحصیل و پیشرفت دختر میدانستند.
با توجه به اینکه من جزو دانشآموزان ممتاز بودم، حتی معلمهایم هم مخالف این مساله بودند و از همان اول خواستگاری تا چند سال بعد از ازدواج، سرزنش فامیل و اطرافیان نسبت به من، خانوادهام و همسرم ادامه داشت.
* تجربه شما از ازدواج در سن پایین چگونه است؟ این ازدواج را چطور توصیف میکنید؟
ازدواج در این سن محاسن بیشماری دارد. یکی از محاسن ازدواج در این سن این است که وقتی زوجین زندگی مشترکشان را در سنین پایین شروع کنند، به دلیل انعطافپذیریای که در آنها وجود دارد، با هم سازش و سازگاری بیشتر و بهتری دارند.
میزان دلبستگی و روابط عاطفی بین زوجین در این سنین بیشتر است.
شروع کردن زندگی مشترک در سنین پایینتر به دلیل قانع بودن و دورتر بودن از تجملات و چشم و همچشمی، شیرینتر است.
از معایبی هم که متاسفانه دارد، میتوانم به آماده نبودن جامعه برای پذیرش زوجهای جوان در این سن اشاره کنم. اینکه معمولا اشخاص و اطرافیان، یک دختر را که در سن پایین ازدواج کرده نمیپذیرند و رفتارهای غیرمتعارف دارند، اذیتکننده است. این موضوع جای کار و فرهنگسازی دارد.
از دیگر مشکلات این است که متاسفانه بستر تحصیل و درس خواندن با آرامش برای دختران متاهل مهیا نیست و بانوان متاهل برای ادامه تحصیل باید راه پرفراز و نشیبی بروند و به همین دلیل هم است که بیشتر خانمها بعد از تاهل قید درس خواندن را میزنند.
* به نظر شما که تجربه ازدواج در این سن و سال را دارید، آیا میشود این نسخه را به طور عمومی برای همه پیچید؟
ببینید! همینطور که نمیتوانیم درباره ازدواج بالای 20 سالگی تضمین خوشبختی بدهیم و یک قاعده کلی در نظر بگیریم، درباره ازدواج در سنین پایینتر از 20 سالگی هم نمیشود حکم کلی داد. برای اینکه میزان بلوغ جسمی، بلوغ فکری، سطح و مقدار مهارت، طرز تربیت و رسوم خانوادگی در هر فرد متفاوت است. هر فردی در یک سن خاص به آمادگی فکری برای ازدواج میرسد و برای همه افراد یک نسخه واحد نمیشود پیچید.
* با توجه به اینکه در شروع زندگی مشترک سن کمی داشتید، آیا موفق شدید نقش همسری و مادری خود را بخوبی ایفا کنید و در این مسیر دچار مشکل نشدید؟
درباره موفقیتم در این باره خودم نمیتوانم نظر بدهم اما قطعا کاستیهایی در همه روابط، چه رابطه مادر - فرزندی و چه رابطه همسری در همه زندگیها وجود دارد ولی من سعی کردم برای موفق شدن در این روابط و بهبود نقشهایم مطالعه خودم را بالا ببرم.
در کارگاهها و کلاسهای متعددی شرکت کردم. از تجربیات ارزشمند دیگران بهره گرفتم؛ چه در حوزه تربیت فرزند و چه روابط عاطفی با همسر. کتابها و مقالات گوناگون مطالعه کردم. بهنظر من، فارغ از سن و سال، هر مادر و هر همسری برای درست ایفا کردن وظایفش نیاز به یادگرفتن مهارت دارد تا بتواند نقش خود را به نحو احسن ایفا کند.
* کمی از وضعیت اقتصادی و مالیتان در شروع زندگی بفرمایید؛ آیا همه امکانات مهیا و آماده بود یا چالشهایی داشتید؟
من و همسرم هر دو معتقد به ازدواج آسان و به حداقلها قانع بودیم. من و همسرم با کمترین امکانات و به دور از هرگونه تجمل، زندگی مشترکمان را شروع کردیم. امکانات زندگی ما بدین شرح بود: ۲ تخته فرش 6 متری، یک یخچال، اجاق گاز، ماشین لباسشویی و مقداری خردهریز. ما در ۲ اتاق در منزل پدرم زندگی میکردیم. ماشین عروس هم ماشین برادر همسرم بود و حتی در یک تالار بسیار ساده شهر مراسم گرفتیم. مثل بیشتر زندگیهای الان ما هم با مشکلات متعدد مالی به خانه بخت رفتیم؛ با قسط و قرضهای فراوان!
من و همسرم خرج و مخارج زندگیمان را برده بودیم زیر ذرهبین. یعنی برای کوچکترین خریدمان هم باید تحقیق میکردیم تا فروشگاههایی با قیمت مناسب را پیدا کنیم و به اصطلاح هزار تومان هزار تومان مدیریت میکردیم تا سر برج کم نیاوریم.
الحمدلله دورانی که در مضیقه شدید مالی بهسر میبردیم، عمرش خیلی دراز نبود و خدا هر فرشته کوچکی را که به ما هدیه میداد، یک کولهپشتی هم رزق و برکت با او میفرستاد.
باید به خدا اعتماد کنیم و به حداقلها قانع باشیم. من و همسرم معتقد به این هستیم که در زندگیمان هر چیزی که داریم و حتی آرامشی که داریم، از برکت این 4 فرشته کوچکمان است.
به فرموده حضرت آقا، فرزندآوری مجاهدت زنانه است و مادر بودن در عین اینکه خیلی سخت است اما خیلی هم شیرین است. مادر شدن در این سن واقعا لذتبخش است، به این دلیل که فاصله سنی خودم با بچههایم کم است و بیشتر با هم دوست و رفیقیم تا مادر و فرزند و این از لحاظ تربیتی خیلی مهم است.
خدا را شاکرم که به من این موهبت را عطا کرده و چنین هدیههای ارزشمندی به من داده است.
* در انتها توصیهتان برای جوانان اعم از دختر و پسر درباره ازدواج زودهنگام چیست؟
توصیه من به دختر خانمها و آقا پسرهای نوجوان و جوان درباره ازدواج این است که با توجه به توصیههای مقام معظم رهبری درباره ازدواج و با توجه به بالا رفتن نامتعارف سن ازدواج، آمادگی ازدواج را در خودشان به وجود بیاورند و سطح توقعاتشان را پایین نگه دارند. آنها باید از سنین کم به فکر ایجاد مقدمات و ملزومات ازدواج باشند، به این شکل که برای مثال آقاپسرها اگر از سن کم مهارتآموزی در کنار تحصیل داشته باشند، قطعا زودتر شاغل خواهند شد. همین مساله کار جوانان اگر حل شود، سن ازدواج پایین خواهد آمد. دخترخانمها هم در کنار تحصیلات عالیه، مهارتهای مدیریت خانه و زندگی را یاد بگیرند و ازدواج و فرزندآوری را مانع تحصیل ندانند. سعی کنند از خرج و برجها و تجملات ازدواج و مراسم پرخرج و جهیزیههای سنگین و خرجهای کمرشکن برای زوجین و خانوادههایشان کم کنند و زندگی را سادهتر شروع کنند و به ازدواج آسان رضایت بدهند تا شاهد سرازیر شدن برکات الهی به زندگیشان باشند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|