|
شمار جانباختگان زلزله ترکیه به مرز ۳۰ هزار نفر رسید
آوار فاجعه
سازمان ملل پیشبینی میکند تعداد قربانیان به 55 هزار نفر برسد
گروه بینالملل: شمار جانباختگان زلزله دوشنبه پیش در ترکیه تاکنون 29 هزار و 605 نفر اعلام شده است و سازمان ملل پیشبینی میکند این تعداد به 55 هزار نفر برسد. شمار قربانیان زلزله روز دوشنبه (۱۷ بهمن) در ترکیه و سوریه از ۳۰ هزار کشته و ۸۷ هزار زخمی فراتر رفته است. این در حالی است که سازمان ملل متحد در جدیدترین ارزیابی خود از فاجعه زلزله 7.8 ریشتری ترکیه، تعداد جانباختگان در ۲ کشور ترکیه و سوریه را ۵۵ هزار نفر تخمین زده است. معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه و امداد اضطراری پیشبینی کرد تلفات زمینلرزه ترکیه و سوریه به ۵۵ هزار نفر خواهد رسید. به نوشته الجزیره، «فواد اکتای» معاون ریاستجمهوری ترکیه بامداد یکشنبه ۱۲ فوریه با حضور مقابل دوربین رسانهها در مقر سازمان مدیریت حوادث غیرمترقبه ترکیه در آنکارا گفت تلفات زلزلهای که هفته پیش در استان «قهرمانمرعش» روی داد و به ۹ استان دیگر هم آسیب رساند، به ۲۴ هزار و ۶۱۷ کشته و بیش از ۸۰ هزار مصدوم افزایش یافته است. وبگاه شبکه المیادین نیز به نقل از مقامات مسؤول رسمی و پزشکی سوریه، شمار قربانیان این زلزله در سراسر سوریه را ۴ هزار و ۴۸۷ کشته و بیش از 7 هزار زخمی اعلام کرد اما الجزیره، صبح دیروز شمار قربانیان زلزله در سوریه را ۴ هزار و ۵۴۸ کشته و بیش از ۷ هزار زخمی اعلام کرد. پیشتر اعلام شد نیروهای امنیتی ترکیه ۸ پیمانکار برجهایی را که به دلیل ساخت و ساز غیراصولی در جریان زلزله روز دوشنبه به کلی ویران شدهاند، بازداشت کردهاند. از سویی «مارتین گریفیتس» معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه و امداد اضطراری روز شنبه وارد شهر جنوبی قهرمانمرعش ترکیه، کانون نخستین زمینلرزه 7.8 ریشتری بامداد دوشنبه هفته گذشته شد که زندگی میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار داده است. بنا بر گزارش وبگاه «عاروتص شوع»، گریفیتس پیشبینی کرد شمار تلفات زمینلرزه شدید ترکیه و سوریه «۲ برابر یا بیشتر» از سطح کنونی ۲۸ هزار قربانی خواهد شد. وی در مصاحبه با شبکه اسکاینیوز در این باره گفت: «فکر میکنم برآورد دقیق آن دشوار است، زیرا باید زیر آوار برویم اما اطمینان دارم تلفات ۲ برابر یا بیشتر خواهد شد. واقعا شروع به شمارش کشتهها نکردهایم». معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه و امداد اضطراری پیشبینی کرده است تلفات زمینلرزه ترکیه و سوریه به 55 هزار نفر خواهد رسید. سازمان جهانی بهداشت (WHO) گزارش داده است ۲۶ میلیون نفر متحمل آسیبهای ناشی از زمینلرزه شدهاند و سازمان مقابله با بلایای طبیعی ترکیه نیز گفته است بیش از ۳۲ هزار سازمان ترکیه در تلاشها برای جستوجوی بازماندگان این حادثه مشارکت دارند و حدود 8 هزار و ۲۹۴ امدادگر بینالمللی نیز در این عملیات مشارکت دارند. سوریه نیز همچنان درگیر آواربرداری زلزله است. به گزارش ایسنا به نقل از الجزیره، تا صبح دیروز شمار تلفات زمینلرزه در سوریه به بیش از ۴۵۰۰ تن رسیده بود. طبق اعلام دولت سوریه تاکنون 4 هزار و 500 نفر در زلزله این کشور جان خود را از دست دادهاند. در همین حال تقریبا یک هفته پس از وقوع زلزله مرگبار که جنوب شرق ترکیه را ویران کرد، امدادگران در این کشور موفق شدند یک کودک ۷ ماهه و یک دختر نوجوان را از زیر آوار بیرون بکشند. به گزارش الجزیره، رسانههای دولتی ترکیه گزارش دادند این کودک بیش از ۱۴۰ ساعت پس از زمان زلزله در شهر حاتای نجات یافته است. در همین حال یک دختر ۱۳ ساله نیز از زیر آوار ساختمانی در شهر غازیعینتاب بیرون کشیده شده است. در قهرمانمرعش که کانون زمین لرزه 7.8 ریشتری بود نیز یک زن ۷۰ ساله از زیر آوار نجات یافت. از سویی «کورین فلچر» رئیس برنامه جهانی غذا در منطقه خاورمیانه گفت: نگرانی زیادی نسبت به مناطق شمال غرب سوریه وجود دارد که ۹۰ درصد جمعیت آن وابسته به کمکهای بشردوستانه هستند. ما به آن مناطق کمک کردهایم اما باید منابع مواد غذاییمان را تجدید کنیم. فلچر میگوید ایجاد گذرگاههای مرزی بیشتر از سمت ترکیه ضروری است. در حال حاضر تنها یک گذرگاه وجود دارد. این گذرگاه بعد از زلزله دوشنبه هفته گذشته بسته شد اما روز پنجشنبه بار دیگر باز شد. ارسال به دوستان
رئیسجمهور در پاسخ به دعوت همتای چینی امروز برای سفری 3روزه راهی پکن میشود
ملاقات راهبردی
گروه سیاسی: رئیسجمهور در پاسخ به دعوت رسمی «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین امروز در رأس هیأتی بلندپایه برای دیدار رسمی 3 روزه عازم پکن خواهد شد.
به گزارش «وطنامروز» تغییر ریل سیاست خارجی کشور و تعامل حداکثری با کشورهای منطقه و قدرتهای شرقی از مهمترین وعدههای حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 بود.
رئیسی با تاکید بر لزوم حرکت به سمت چندجانبهگرایی، نگاه ویژهای به ارتباط با قدرتهای شرقی همچون چین و روسیه داشت. در این میان نخستین گام دیپلماتیک دولت سیزدهم نیز با پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای که ائتلافی شرقی است شروع شد. این سازمان که از نظر فعالان اقتصادی به عنوان قدرت اقتصادی جهانی و منطقهای شناخته میشود، میتواند فرصتهای خوبی را برای توسعه مبادلات تجاری و افزایش صادرات برای ایران فراهم کند، زیرا علاوه بر دستاوردهای سیاسی و امنیتی، مزایای اقتصادی گستردهای را پیش روی تجار ایرانی قرار میدهد و مسیر مبادلات تجاری را با کشورهای عضو تسهیل میکند. با این حال تهران در حاشیه عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای نیمنگاهی نیز بر گرفتن عضویت دائم در بریکس، دیگر پیمان مهم برای تقویت چندجانبهگرایی داشت. حضور رئیسی در اجلاس بریکس پلاس و طرح زمزمههایی برای افزوده شدن ایران و آرژانتین به 5 عضو فعلی این اجلاس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) نشان از افزایش احتمالی نقش ایران در نظم جدید جهانی داشت.
با این حال رابطه تهران و پکن، فراتر از سازمانها و پیمانهای ائتلافی، همواره رابطهای استراتژیک بوده است، تا جایی که مقامات آمریکایی بارها تداوم این رابطه را باعث تضعیف بیش از پیش تحریمها علیه ایران خواندند. انعقاد قرارداد همکاری 25 ساله میان ایران و چین نشانهای دیگر از یک برنامه جامع همکاری میان 2 کشور بود؛ همکاریهایی که در حوزه انرژی، ترانزیت و امنیت میتواند نقش تعیینکنندهای در مناسبات منطقهای و جهانی داشته باشد. نهایتا شهریور امسال در حاشیه بیستودومین اجلاس سران شانگهای در سمرقند، سیدابراهیم رئیسی و «شی جین پینگ» روسایجمهور ایران و چین نخستین دیدار حضوری خود را انجام دادند.
رئیسجمهور کشورمان در آن دیدار برنامه همکاریهای جامع راهبردی ایران و چین را نشانه و نماد اراده 2 کشور برای توسعه همهجانبه روابط دانست و اظهار داشت: ظرفیتهای گسترده موجود در زمینههای نفت و انرژی، ترانزیت، کشاورزی، تجارت و سرمایهگذاری بستر بسیار مناسبی برای تعمیق و توسعه روابط اقتصادی بین 2 کشور است. «شی جین پینگ» هم در این دیدار تاکید کرد: روابط ایران و چین روابطی راهبردی است و فارغ از هر تحول بینالمللی توسعه خواهد یافت. در جریان این دیدار، رئیسجمهور چین از همتای ایرانی خود برای سفر به پکن دعوت کرد. در این میان«هو چون هوا» معاون رئیسجمهور چین نیز آذر به تهران سفر کرد. وی در این سفر بر اراده چین برای توسعه روابط با ایران قوی، به عنوان راهبرد دائم این کشور و تغییرناپذیری این اراده تاکید کرد و گفت: عزم چین برای تقویت و تعمیق روابط با جمهوری اسلامی ایران فارغ از تحولات منطقهای و بینالمللی تداوم خواهد داشت. سفر «هو چون هوا» در حالی بهعنوان سفری برای پیگیری قرارداد همکاری 2 کشور تفسیر شد که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان نیز اوایل آذرماه سال جاری در پاسخ به سؤالی درباره مناسبات ایران و چین گفت: از سال گذشته در سفری که به چین داشتم، وارد فاز اجرایی برنامه جامع همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین شدیم که همه ابعاد تجاری، اقتصادی، فرهنگی، گردشگری و صنعتی و دفاعی و سایر حوزهها را در برمیگیرد. این برنامه در مسیر درستی قرار دارد و همکاریهای ۲ کشور رشد قابل توجه و چشمگیری را نشان میدهد. در راستای منافع ۲ ملت در اجرای این توافق و افزایش حجم تبادل تجاری تا این لحظه انتظاراتی را که از این توافق داشتیم برآوردهشده میدانیم و برای تداوم آن طرفین تلاش میکنند. بزودی دیدار سطح بالایی در یکی از پایتختهای ۲ کشور انجام میشود. برنامه سفر آقای رئیسی که از سوی رئیسجمهور چین به پکن دعوت شده در دستور کار وزارت امور خارجه و نهاد ریاست جمهوری قرار دارد.
* رئیسی نخستین میهمان پکن در سال جدید چینی
حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی امروز در پاسخ به دعوت رسمی «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین در رأس هیأتی بلندپایه برای دیدار رسمی 3 روزه عازم پکن پایتخت چین میشود. رئیسجمهور در این سفر پس از استقبال رسمی از سوی همتای چینی، ابتدا دیداری خصوصی با شی جین پینگ خواهد داشت و سپس مذاکرات هیأتهای عالیرتبه ۲ کشور و نیز مراسم امضای اسناد همکاری، در حضور روسایجمهور برگزار خواهد شد. رئیسی در این سفر همچنین در نشست مشترک تجار و فعالان اقتصادی ۲ کشور شرکت خواهد کرد و دیداری نیز با ایرانیان مقیم چین خواهد داشت. نشست و گفتوگو با اندیشمندان و فرهیختگان برتر چینی از دیگر برنامههای رئیسجمهور در پکن خواهد بود. امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، خاندوزی وزیر اقتصاد، بذرپاش وزیر راه، اوجی وزیر نفت، ساداتینژاد وزیر کشاورزی، فاطمیامین وزیر صمت، فرزین رئیسکل بانک مرکزی و علی باقری مذاکرهکننده ارشد کشورمان رئیسی را در این سفر همراهی میکنند. شایان ذکر است رئیسی نخستین میهمان ارشد رئیسجمهور چین در سال نو چینی است.
* تقویت روابط و تضعیف تحریم
دیدار روسای جمهور ایران و چین در حالی انجام میشود که ۲ کشور گامهای بلندی را برای اجرای برنامه جامع مشترک 25 ساله ایران و چین برداشتهاند و سطح مناسبات سیاسی و اقتصادی ۲ کشور در عالیترین سطوح قرار دارد. چین بزرگترین شریک تجاری جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. بر اساس آمار 10 ماهه گمرک ایران، این کشور با ۱۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار مقصد اصلی صادرات ایران بوده است. در مقابل کشورمان نیز در این مدت ۱۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار واردات از چین داشته است.
با این حال افزایش واردات نفت ایران از سوی چین باعث شده بسیاری روابط تهران و پکن را رابطهای تحریمشکن توصیف کنند. اوایل ماه جاری بود که نماینده دولت آمریکا در مذاکرات احیای برجام مدعی افزایش فشار واشنگتن بر پکن برای توقف واردات نفت از ایران شد. رابرت مالی در گفتوگو با خبرگزاری بلومبرگ گفت ایالاتمتحده در تلاش برای تشدید نظارت بر تحریمهای هستهای علیه ایران، فشار بر چین را در راستای توقف واردات نفت ایران افزایش خواهد داد. مالی در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفت: «چین مقصد اصلی صادرات غیرقانونی ایران است» و مذاکرات برای منصرف کردن پکن از این خریدها «در حال شدت گرفتن است».
در چنین فضایی گسترش روابط تهران - پکن و انعقاد قراردادهای همکاری بیشتر بین ایران و چین میتواند به کاهش تاثیرگذاری سلاح تحریمی آمریکا منتهی شود؛ مسألهای که توجهات را بیش از پیش به سفر 3روزه رئیسی به پکن جلب خواهد کرد.
ارسال به دوستان
ارتش اسرائیل با تأیید مرگ مشکوک 2 افسر این رژیم به سیاق گذشته اعلام کرد آنها در تصادف خودرو کشته شدهاند!
صید شکارچی
* برخی منابع صهیونیستی مدعی شدند مرگ یکی از این افسران احتمالا در واکنش به خرابکاری اخیر در تأسیسات اصفهان بوده است
گروه بینالملل: بعد از شوک شدن صهیونیستها از ۲ عملیات استشهادی در قدس اشغالی که توسط شهیدان «خیری علقم» و «محمد علیوات» نوجوان 13 ساله فلسطینی انجام شد، اکنون ارتش رژیم اسرائیل با تایید مرگ 2 افسر خود، مدعی شده است این دو بر اثر سانحه رانندگی کشته شدهاند. سخنگوی ارتش رژیم اسرائیل روز یکشنبه بعد از انتشار اخباری مبنی بر کشته شدن یکی از افسران خود که گفته میشود در حوزه پهپاد فعالیت داشته است، تأیید کرد یکی از افسرانش بهنام «میشل پرشت» کشته شده است. «معاریو» درباره مرگ پرشت نوشت او هفتم فوریه (۵ روز پیش) بر اثر حادثه رانندگی در خیابان 4103 نزدیک شهرک صهیونیستنشین «بیت العازری» واقع در «شفالا» کشته شده است. پرشت متولد «بئر شوع» (همان بئر سبع فلسطین) و از افسران برنامهریزی، نظارت و تولید در یک اسکادران تعمیر و نگهداری در پایگاه نیروی هوایی «تلنوف» بوده است. گفته میشود این افسر صهیونیست بر تولید و راهاندازی پهپادها نظارت داشته است. بعد از این حادثه که شائبه عملیات مقاومت در آن وجود دارد، پلیس نظامی و پلیس رژیم اسرائیل تحقیقاتی را درباره این حادثه آغاز کردهاند. منابع صهیونیستی مدعیاند احتمالا مرگ این افسر در واکنش به خرابکاری اخیر در تأسیسات دفاعی و نظامی ایران در اصفهان بوده است. همزمان با انتشار این خبر، رسانههای عبری به نقل از ارتش رژیم اسرائیل گزارش دادند یک افسر دیگر نیز بهنام «اودلیاه تایتز» 43 ساله اخیرا در تصادف کشته شده است که احتمال میرود ترور شده باشد. روزنامه معاریو درباره افسر دوم نوشت او دارای ۴ فرزند بوده و از منطقه «رحوفوت» بوده است. ارتش رژیم صهیونیستی اشارهای به ارتباط این دو فرد کشتهشده به برنامه پهپادی خود نکرده است ولی منابع صهیونیست همچنان در مرگ این ۲ افسر در نیروی هوایی تشکیک میکنند و احتمال ترور این ۲ افسر را رد نمیکنند. از سوی دیگر همزمان با افزایش میزان حملات مسلحانه به صهیونیستها، ارتش رژیم اشغالگر قدس اعلام کرد قصد دارد تعداد نیروهای خود را در کرانه باختری گسترش داده و 2 گردان دیگر در این منطقه مستقر کند. به این ترتیب بیش از 60 درصد کل نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در کرانه باختری مستقر میشوند که نشاندهنده میزان نگرانی صهیونیستها از خطراتی است که موسسات نظامی و امنیتی تلآویو پیشبینی میکنند. استقرار این میزان از نیروهای ارتش رژیم اشغالگر در کرانه باختری همچنین میزان ناتوانی نهادهای نظامی و امنیتی این رژیم در کنترل اوضاع را نشان میدهد. ارزیابی موسسه امنیتی رژیم صهیونیستی حاکی از آن است که عملیات موفقیتآمیز شهید «خیری علقم» در قدس اشغالی که با کشته و زخمی شدن تعداد زیادی صهیونیست همراه بود، دهها جوان فلسطینی را برای انجام عملیاتهای فردی جدید در کرانه باختری ترغیب میکند. بنابراین اسرائیلیها تلاش دارند با تقویت نیروهای خود در کرانه باختری دستکم میزان خسارتی را که ممکن است در نتیجه عملیاتهای استشهادی فلسطینیان به صهیونیستها وارد شود، کاهش دهند. نهاد امنیتی رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده ابعاد و اشکال مختلف مقاومت در سراسر فلسطین اشغالی و به طور خاص کرانه باختری خارج از درک تحلیلهای امنیتی اسرائیل بوده و رادارها و سیستمهای نظارتی و جاسوسی اسرائیل قادر به شناسایی قبلی عاملان عملیاتهای مقاومتی نیستند. همچنین بر اساس این ارزیابیها، مکانهای اجرای عملیاتهای فلسطینیان نیز غیرقابل پیشبینی است و اسرائیلیها ممکن است در هر منطقهای مورد هدف و حمله قرار بگیرند. در این میان کرانه باختری نسبت به سایر مناطق خطر بیشتری برای صهیونیستها دارد و هر جا که ارتش و شهرکنشینان اسرائیلی باشند، در معرض عملیاتهای فلسطینیان قرار دارد. اوضاع کرانه باختری برای صهیونیستها به اندازهای متشنج و خطرناک است که مقامات این رژیم میگویند برای جلوگیری از عملیاتهای جدید فلسطینیان باید بالای سر هر فلسطینی یک سرباز بگذارند. احساس درماندگی و ناتوانی در سطح مقامات سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی و عاجز ماندن آنها از یافتن راهکاری برای ساکت کردن شهرکنشینان اسرائیلی و آرام کردن افکار عمومی موجب شده ارتش رژیم اشغالگر برای دادن احساس امنیت به اسرائیلیها، به افزایش تعداد نیروها و تجهیزات خود در کرانه باختری متوسل شود و گزینهای جز این پیش روی خود نمیبیند. بر اساس این گزارش، بتسلئیل اسموتریچ سال گذشته در واکنش به تشدید عملیاتهای فلسطینیان با انتشار توئیتی اعلام کرد: «حمله پشت حمله میآید و ما شاهد از دست رفتن امنیت اسرائیل هستیم. یهودیان هر روز توسط «شبه نظامیان» فلسطینی مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و ما در اعماق یک انتفاضه هستیم و نتایج فاجعه بار آن را میبینیم، در حالی که لاپید و گانتس ضعیف هستند. زمان آن رسیده با همه توان در برابر فلسطینیان بایستیم زیرا تشدید اوضاع امنیتی در قدس بسیار خطرناک بوده و لاپید و گانتس نباید اجازه دهند حماس اوضاع قدس و کرانه باختری را شعلهور کند». ایتامار بن گویر نیز از دیگر مخالفان کابینه لاپید و بنت بود که هجمه تندی علیه آنها انجام داده و این کابینه را متهم به ناتوانی در برابر فلسطینیان کرده و گفته بود: «انتفاضه اینجاست و ما شاهد تشدید عملیاتهای تیراندازی و آتشسوزیهای مکرر و کشتار جمعی اسرائیلیها در تلآویو و دیگر شهرها هستیم. بنی گانتس و یائیر لاپید خودشان یک فاجعه امنیتی برای اسرائیل هستند». بنیامین نتانیاهو نیز هجمههای مشابهی ضدکابینه نفتالی بنت و یائیر لاپید انجام داده و تاکید کرده بود آنها قدرت مدیریت اوضاع را ندارند و جان اسرائیلیها را به خطر میاندازند. این در حالی است که کارشناسان صهیونیست معتقدند کاری که اکنون اعضای کابینه بنیامین نتانیاهو انجام میدهند نیز در نتیجه، تفاوتی با عملکرد کابینه قبلی ندارد و حتی پیامدهای آن برای اسرائیلیها به مراتب فاجعهبارتر خواهد بود.
از سوی دیگر برخی کارشناسان اعتقاد دارند هلاکت برخی افسران رژیم صهیونیستی توسط ایران انجام میشود. فکت این دسته از تحلیلگران بیانیه وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه ایران است. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «به استحضار ملت شریف ایران میرساند با همکاری تنگاتنگ سربازان گمنام امام زمان(عج) در وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مساعدت حفاظت اطلاعات وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، عوامل اصلی تلاش ناکام برای خرابکاری در یکی از مراکز صنعتی وزارت دفاع در هشتم ماه جاری در اصفهان، شناسایی و بازداشت شدند». وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در این اطلاعیه تاکید کردهاند: «اجمالا تاکنون دخالت مزدوران رژیم موقت صهیونیستی در آن اقدام اثبات شده است. اگرچه عملیات ناکام رژیم غاصب در پی استیصال از ضربات کوبندهای است که در درون سرزمینهای اشغالی دریافت کرده است، با این حال جانبرکفان گمنام در ۲ نهاد اطلاعاتی کشور اعلام مینمایند به رغم ناکامی آن رژیم در اقدام سخیف پیشگفته، با این حال نفس تعدی به حریم مقدس جمهوری اسلامی ایران، مجازات مضاعف داشته و با واکنش عبرتآموز حافظان امنیت ایران مقتدر مواجه خواهد شد».
***
تجمع اعتراضی هزاران نفر علیه نتانیاهو
وبسایت آنلاین روزنامه یدیعوت آحارونوت در خبری اعلام کرد بیش از 13 هزار معترض دیروز در حیفا علیه سیاستهای نتانیاهو دست به تظاهرات زدند. در ششمین هفته پیاپی از اعتراضات گسترده علیه سیاستهای نتانیاهو در تلآویو و شهرهای مختلف فلسطین اشغالی، تظاهرات در تلآویو ساعت 18 (به وقت محلی) از خیابان روچیلد آغاز شد، این در حالی است که حدود 13 هزار تظاهراتکننده نیز در حیفا علیه نتانیاهو شعار دادند. در این تظاهرات «افراهام هرشکو» دارنده جایزه نوبل شیمی طی سخنانی خواستار توقف دیوانگیای شد که در اسرائیل در جریان است و مدعی شد نمیتواند کناری بنشیند و این شرایط را ببیند. همچنین بیش از 6 هزار صهیونیست در میدان اصلی شهر هرتزیلیا تجمع کرده و اعتراض خود به نتانیاهو را اعلام کردند. به نوشته واینت قرار است دوشنبه آینده معترضان دست به اعتصاب بزنند. این اعتصاب با تحصن در ساعت 12 ظهر روز دوشنبه در مقابل کنست آغاز میشود و تا پایان روز ادامه پیدا خواهد کرد.
ارسال به دوستان
پس از چند ماه آشوب و ایجاد ناامنی در ایران و شکست پروژه براندازی، جریان ضدایرانی با معرفی یک گروه ۸ نفره بیآبرویی خود را دوباره فریاد زد
دلقکبازار
* رونمایی از پرویز ثابتی، جلاد شماره یک ساواک در تجمع ضدانقلاب در لسآنجلس
علیعوضخواه: پس از چند ماه اغتشاش، آشوبآفرینی، تولید خشونت و البته پیش بردن پروژه ناامنسازی ایران، جریان ضدایرانی از دستور کار نهایی خود، معرفی رهبران منصوب شده این جریان برای مقابله با مردم ایران رونمایی کرد. جمعه هفتهای که گذشت، دانشگاه جورج تاون شهر واشنگتن آمریکا میزبان 8 نفر از فعالان ضدایرانی وابسته به دشمنان مردم ایران بود که تنها قرابتشان با ایران، تکلم به زبان فارسی، آن هم به صورت دست و پا شکسته است. دیکتاتورزاده پهلوی، عبدالله مهتدی رئیس گروهک تروریستی کومله، مسیح علینژاد، شیرین عبادی، نازنین بنیادی که کمترین قرابتی با ایران ندارد و حتی قادر به تکلم صحیح به زبان فارسی نیست، حامد اسماعیلیون که در چند ماه اخیر ژست رهبری اپوزیسیون ایران را به خود گرفته، گلشیفته فراهانی و علی کریمی که در ماههای گذشته تبدیل به بلندگوی دشمنان مردم ایران شده، از حاضران این نشست ضدایرانی و البته مضحک بودند. این هم از بلاهت و عجز دشمنان مردم ایران است که چنین عتیقههایی را گرد هم آورده و به عنوان رهبران جریان ضدانقلاب معرفی میکند.
* سیرک رسوایی
نشستی که شامگاه جمعه در دانشگاه جورج تاون برگزار شد، با هدف اتحاد گروههای ضدایرانی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران انجام شد اما بیش از آنکه اتحاد جریان ضدایرانی را نشان دهد، به سیرک رسوایی و بیآبرویی این جریان تبدیل شد که در ۳ محور قابل پرداخت است.
تمامیت ارضی ایران، کشک
جریان ضدایرانی که طی ماههای گذشته مردم ایران را به براندازی جمهوری اسلامی فرامیخواند و مدعی ایراندوستی و وطنپرستی بود، حتی در ظاهر و برای فریب مردم نیز روی بدیهیترین مولفه ایراندوستی، یعنی حفظ تمامیت ارضی ایران ایستادگی نکرد. اگر چه در طول اغتشاشات اخیر این جریان بارها ثابت کرد هدف اصلیاش نه براندازی جمهوری اسلامی که نابودی ایران است اما در نشست اخیر خود در دانشگاه جورج تاون بیگانگی خود با مفاهیم میهنپرستی و ایراندوستی را با صدای بلند فریاد زد.
در تایید این گزاره میتوان به حضور عبدالله مهتدی، سرکرده جنایتکار گروه تروریستی کومله در این نشست اشاره کرد. بر کسی پوشیده نیست کومله در طول دهههای گذشته همواره خواستار جدایی کردستان از ایران بوده و برای رسیدن به این هدف دست به ترورها و جنایتهای بیشماری زده است.
به گواهی تاریخ، این گروهک تروریستی از فردای پیروزی انقلاب اسلامی، به همراه دیگر گروههای تجزیهطلب از جمله حزب دموکرات و رزگاری پروژه جدایی کردستان از ایران را کلید زد و با اقدامات جنایتآمیز خود در منطقه غرب کشور، سعی در پیشبرد هدف ضدایرانی خود داشت. در جریان اغتشاشات اخیر نیز گروهک تجزیهطلب کومله با ایجاد آشوب و ناامنی در مناطق غرب و شمال غرب کشور پروژه ضدایرانی خود را دنبال میکرد. علاوه بر این مهتدی سرکرده این گروه نیز در اظهارات متعددی بر لزوم تکه تکه شدن ایران تاکید کرده است.
علاوه بر کومله، حامد اسماعیلیون نیز که در سالهای اخیر با موجسواری روی خون خانوادهاش توانسته اسم و رسمی برای خود دست و پا کند، در ارتباط با تمامیت ارضی ایران نظراتی مشابه تجزیهطلبان کومله دارد؛ چنانکه چند وقت قبل در اظهاراتی اعلام کرده بود نگران تجزیه ایران نیست و از همین رو گروههای مختلف ضدایرانی باید دست همکاری با یکدیگر بدهند. اسماعیلیون در اظهارات شامگاه جمعه خود در نشست مورد اشاره نیز گفت: ما باید نگرانی درباره تجزیه را برطرف کنیم. حضور این افراد تجزیهطلب در کنار دیکتاتورزاده پهلوی و دست اتحاد با او که با حمایت گروههای سلطنتطلب خود را شاهزاده مردم ایران مینامد، در کنار عیان ساختن فریبکاری جریان ضدایرانی، بخوبی پوچ بودن شعارها و ادعاهای آنها را نشان میدهد؛ چنانکه ربع پهلوی در بخشی از اظهارات خود با به رسمیت شناختن گروهکهای تجزیهطلب گفته است: باید اختلافات را کنار گذاشت و در جهت آزادی و حاکمیت مردم برای آیندهای تلاش کرد که در آن تمام شهروندان با هر گرایشی در برابر قانون یکسان خواهند بود.
این هم طنز اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران است که در یک سوی آن سلطنتطلبان مدعی ایرانپرستی ایستادهاند و در سوی دیگر گروهکها و افراد تجزیهطلبی مثل کومله و حامد اسماعیلیون قرار دارند.
* ویرانیطلبها
جدای از ماهیت و شخصیت شرکتکنندگان نشست ضدایرانی «آینده جنبش دموکراسی ایران» که هر کدام نقض غرض دیگری است، محتوای طرح شده در مباحث این نشست، ماهیت خیانتکار و ویرانیطلب جریان ضدایرانی را به نمایش گذاشت. افزایش تحریمهای اقتصادی علیه مردم ایران و درخواست از غرب برای حمله نظامی به ایران از محورهای قابل توجه نشست اخیر جریان ضدایرانی بود که جملگی شرکتکنندگان بر آنها تاکید داشتند. در همین رابطه نازنین بنیادی که مشخص نیست از زیر کدام بته به عمل آمده و یک شبه تبدیل به رهبر جریان ضدایرانی شده، دولتهای اروپایی و آمریکا را به هماهنگی و اتحاد علیه کشورمان دعوت کرد و خواهان فشار حداکثری غرب برای تحریم اقتصادی مردم ایران شد. جریان ضدایرانی پیش از این نیز با تلاش برای گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی از سوی اروپا که در حقیقت گامی رو به جلو برای آمادهسازی حمله نظامی به ایران به حساب میآید، ماهیت خیانتکارانه خود را نمایش داده بود.
به عبارتی بهتر، جریان ضدایرانی که خود را فرشته نجات مردم ایران معرفی میکند، در حقیقت به عنوان تریبون فارسی ناتو مشغول به فعالیت علیه ایران هستند. صراحتا باید گفت ائتلافی که از گروههای ضدایرانی تشکیل شده و هفته گذشته نیز از رهبران آن رونمایی شد، برخلاف شعارهایش، به نابودی ایران میاندیشد و رویایش این است که کشوری به اسم ایران را به عنوان زمینی سوخته میخواهد، البته اگر در فردای براندازی جمهوری اسلامی با دادن سهم کومله و دیگر تجزیهطلبان، ایرانی باقی مانده باشد.
* همنوایی ضدانقلاب خارجنشین با مفلوکهای داخلی
یکی از نکات قابل توجه نشست اخیر رهبران گروههای ضدایرانی در دانشگاه جورج تاون آمریکا، حمایت آنها از موسوی و بیانیه اخیر او است. رضا پهلوی در پاسخ به سوالی در ارتباط با بیانیه سرکرده فتنهگران سال 88 گفت: هر چقدر بیشتر زمینه ریزش از حکومت فراهم شود، راه فروپاشی جمهوری اسلامی را فراهم کردهایم. حامد اسماعیلیون هم در پاسخ به سوالی درباره بیانیه میرحسین موسوی گفت باید از هر شکافی در درون حکومت جمهوری اسلامی استقبال کرد. حمایت جریان ضدایرانی خارجنشین از مواضع موسوی نشان داد جریان فتنه تا چه میزان در خیانت و حماقت سقوط کرده که مواضعش مورد استقبال پسماند پهلوی و شریک منافقین قرار گرفته است.
* رؤیای شوم
هر ۸ نفری که در نشست شامگاه جمعه حضور داشتند، هدف اصلی خود را سقوط جمهوری اسلامی اعلام کردند و همچون ماههای گذشته از هیچ ایدهای برای فردای براندازی جمهوری اسلامی حرفی به میان نیاوردند. در این رابطه باید گفت در رویای براندازان همه چیز با سقوط جمهوری اسلامی به پایان میرسد و در این مسیر ابایی از بیان این ندارند که حتی با تجزیه ایران پس از سقوط جمهوری اسلامی نیز مشکلی ندارند و اگر حافظ منافع غرب باشد حتی از آن دفاع هم خواهند کرد. سیرک براندازان رویایی جز رویای آمریکایی برای ویرانی و فروپاشی ایران قدرتمند را دنبال نمیکند. آنها در این مسیر از بدنامترین عناصر و گروهکها نیز حمایت میکنند، چرا که صرفا کسب حمایت غرب برای افزایش فشار به ایران موضوعیت دارد. اساساً استقلال ملی برای براندازان مفهومی بلاموضوع است. آنها حامل رویایی هستند که منافع غرب را تامین میکند و در این مسیر نابودی ایران را هم یک هزینه مشروع میدانند. ولو اگر برای رسیدن به هدف خود، دست دوستی و اتحاد با نقض غرضهای خود بدهند.
***
رونمایی از پرویز ثابتی، جلاد شماره یک ساواک در تجمع ضدانقلاب در لسآنجلس
حالا که دیگر جمع عتیقههای ضدایرانی جمع شده و از رضاپهلوی گرفته تا عبدالله مهتدی با نظرات متضاد گرد هم آمدهاند، پرویز ثابتی، رئیس امنیت داخلی و جلاد معروف ساواک نیز بعد از سالها زندگی در انزوا، فرصت را مغتنم شمرده و به میدان آمده است. در همین باره روز شنبه هفته جاری تصویری از پرویز ثابتی، جلاد ساواک و شکنجهگر این سازمان مخوف منتشر شد که نشان از حضور او در تجمع سلطنتطلبان در لسآنجلس آمریکا داشت. احتمالا پرویز ثابتی تصاویر نشست اخیر جریان ضدایرانی در واشنگتن را دیده و از خود پرسیده است که اگر آن 8 دلقک میتوانند خود را در جایگاه رهبران اپوزیسیون ایران ببینند و برای مردم ایران نسخه بپیچند، چرا او نتواند ژست براندازی به خود بگیرد؟
***
منافقین، مهرههای اصلی آمریکا
در حضور دیکتاتورزاده پهلوی، دبیر گروه تجزیهطلب کومله و آلت دستهایی مثل کریمی و بنیادی، نشست جریان ضدایرانی در دانشگاه جورج تاون فقط یک غایب کم داشت تا سیرکی تمام و کمال را برای مردم ایران به نمایش بگذارد و آن غایب مریم رجوی، سرکرده منافقین بود. در وهله اول اینطور به نظر میرسد که سازمان منافقین به دلیل اختلافاتی که با دیکتاتورزاده پهلوی و سلطنتطلبانی مثل کریمی دارد، در نشست اخیر حاضر نشده است اما به نظر میرسد کارفرمای افراد حاضر در دانشگاه جورج تاون ترجیح داده است تا با عدم شرکت دادن منافقین در نشست مذکور، از میزان تنفر مردم ایران نسبت به جریان ضدایرانی کم کند. هر چند حامد اسماعیلیون که در ماههای گذشته نشان داده دنبالهرو منافقین است، اظهاراتی را که مریم رجوی میتوانست در نشست جورج تاون داشته باشد را موبهمو بر زبان آورد. به عنوان مثال او در بخشی از اظهارات خود از لزوم تشکیل کمیته حقیقتیاب پس از براندازی برای بررسی جنایتی که جمهوری اسلامی در حق منافقین تروریست روا داشته، صحبت کرد.
اگر چه آمریکاییها با گردآوری ۸ نفر از رهبران گروههای ضدانقلاب در دانشگاه جورج تاون در ظاهر از رهبران جریان ضدایرانی رونمایی کردند اما به نظر میرسد مقامات این کشور گروه دیگری را برای رهبری اپوزیسیون ایران در نظر گرفتهاند. چهارشنبه هفته گذشته بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای کنگره آمریکا با تصویب قطعنامهای ضدایرانی ضمن طرح اتهامات تکراری درباره اغتشاشات اخیر در ایران به حمایت از گروهک تروریستی منافقین پرداختند. اعضای کنگره در قطعنامه مذکور، جمهوری اسلامی ایران را به «نقض حقوق بشر» متهم و در ادامه از طرح مریم رجوی برای آینده ایران حمایت کردند! مریم رجوی، سرکرده منافقین که از طریق ویدئوکنفرانس با اعضای موافق این قطعنامه در ارتباط بود، گفت: امروز بعد از 40 سال سرکوب و مقاومت، ملت ایران یک بار دیگر آماده است تا فرم دیگری از دیکتاتوری را سرنگون کند. آنها میخواهند با یک جمهوری دموکراتیک کثرتگرا بر اساس جدایی دین و دولت به یک قرن دیکتاتوری و کشتار پایان دهند. اعضای کنگره آمریکا نیز در حمایت از منافقین خواستار تاسیس «جمهوری دموکراتیک» مورد نظر سازمان منافقین در ایران شدند.
حمایت آمریکاییها از منافقین اما واکنش وزیر امور خارجه کشورمان را در پی داشت. حسین امیرعبداللهیان در واکنش به قطعنامه ضدایرانی کنگره آمریکا نوشت: قطعنامه بیارزش کنگره آمریکا در حمایت از گروهک تروریستی منافقین، بار دیگر اثبات کرد آنها به دنبال استفاده ابزاری از تروریسم و سناریوی داعش برای ویرانی ایران هستند؛ همان روشی که در بهکارگیری ابزاری داعش طی سالهای اخیر به ویرانی سوریه و عراق انجامید. پیش از امیرعبداللهیان، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز جمعه ۲۱ بهمنماه با اشاره به حمایت تعدادی از اعضای کنگره آمریکا از گروهک تروریستی منافقین نوشت: حمایت ۱۶۵ تن از اعضای کنگره آمریکا از منافقین، یک بار دیگر پیوند عمیق نظام آمریکا با تروریسم را به جهانیان نشان داد، البته عجیب نیست! رژیمی که به تاسیس و استفاده ابزاری از داعش مبادرت کرد، در تداوم حمایت و استفاده ابزاری و سیاسی از قاتلان ۱۷ هزار شهروند ایرانی احساس شرم نمیکند!
ارسال به دوستان
مرکز فرماندهی آمریکای شمالی یکشنبه از کشف یک شیء پرنده در آسمان کانادا خبر داد
بالنبازی!
گروه بینالملل: در ادامه جنگ بالنها بین چین و برخی کشورهای آمریکای شمالی و مرکزی، این بار یک بالن در کانادا کشف شد. بعد از اطلاعیه شورای امنیت ملی کاخ سفید درباره سرنگونی یک شیء پرنده در آسمان آلاسکا، رسانههای کانادایی بامداد یکشنبه از کشف یک شیء پرنده در ارتفاع بالا در آسمان این کشور خبر دادند. مرکز فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی (نوراد) با اعلام کشف این شیء ناشناس، گفت: هواپیماهای نظامی در حال عملیات در منطقه و نظارت بر آن هستند. ارتش کانادا نیز اعلام کرد کل حریم هوایی مناطق «یوکان» و «نوناووت» را به دلیل وجود این شیء پرنده ناشناس مسدود و پرواز ممنوع اعلام کرده است. دقایقی بعد، «جاستین ترودو» نخستوزیر کانادا اعلام کرد: جنگندههای کانادایی و آمریکایی این شیء ناشناس را در آسمان شمال غرب این کشور ساقط کردند. ترودو با بیان اینکه شخصا دستور سرنگونی این شیء را صادر کرده، گفت: لاشه آن بزودی تجزیه و تحلیل میشود و درباره آن نیز با «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا صحبت کرده است. خبرگزاری اسپوتنیک نیز با انتشار یک فیلم نوشت: ویدئویی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که اجسام سفید مرموز در آسمان کانادا در مکانی نامعلوم را نشان میدهد. هنوز جزئیات بیشتری از ماهیت این شیء پرنده منتشر نشده است. چند روز قبل هم بایدن به ارتش آمریکا دستور داد بالن حاضر در فضای هوایی آمریکا را منهدم کند. رئیسجمهور آمریکا پیش از دیدار با همتای برزیلی خود «لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا» به ساقط کردن یک شیء پرنده جدید در آسمان آمریکا واکنش نشان داد. جو بایدن درباره سرنگونی شیء پرنده به خبرنگاران گفت: این یک اقدام موفقیتآمیز بود و نیروهای آمریکایی یک هواپیمای بیسرنشین را در نزدیکی ایالت آلاسکا سرنگون کردند. بایدن در پاسخ به پرسشهایی درباره این موضوع فقط به گفتن اینکه «این یک موفقیت بود»، بسنده کرد و جزئیات بیشتری از این موضوع ارائه نکرد. با وجود آنکه جزئیات بیشتری از ساقط کردن این شیء پرنده در آسمان آمریکا اعلام نشده اما ساقط کردن آن کمتر از ۲ هفته پس از جنجال در آمریکا بر سر شناسایی یک بالن جاسوسی چینی و ساقط کردن آن است. ۲ هفته پیش ساقط کردن یک بالن جاسوسی چینی در آمریکا به تنش در روابط پکن و واشنگتن منجر شد و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا سفر خود به چین را لغو کرد. وزیر دفاع آمریکا هم در ارتباط با مناقشه بالن چینی سرنگون شده توسط کشورش گفت: این بالن در مسیری که از فراز پایگاههای موشکهای بالستیک و یک پایگاه بمبافکن رادارگریز «بی۲» آمریکا میگذشت، پرواز کرده است. لوید آستین همچنین اظهار کرد: پنتاگون گامهایی در راستای حفاظت از «داراییهای راهبردی آمریکا» (تسلیحات هستهای آمریکا) در برابر جاسوسیهای این بالن اتخاذ کرده است. آستین در نخستین اظهارنظرهای علنی خود از زمانی که آمریکا خبر از سرنگون کردن بالن جاسوسی چینی در شنبه گذشته بر فراز اقیانوس اطلس داد، به شبکه سیبیاسنیوز گفت: «ما نسبت به محافظت از همه داراییهای راهبردی خود اطمینان حاصل کردیم و محدودیت در زمینه تحرک و ارتباطات اعمال کردیم تا باعث افشای غیرضروری توانمندیهایمان نشویم». وزیر دفاع آمریکا ادامه داد: «نیروی دریایی آمریکا اکنون اکثر بخشهای بالن را جمعآوری کرده و آماده است تا تکههای دوربینها و آنتنهایی را که این بالن حمل میکرده، عرضه کند». ارسال به دوستان
سامانه مولدسازی داراییهای دولت رونمایی شد
مولدسازی در اتاق شیشهای
* امکان رصد اطلاعات، تحلیلها و فرآیندهای واگذاری و مولدسازی داراییهای دولت برای تمام شهروندان ایجاد شد
گروه اقتصادی: بر اساس مصوبه سران قوا، دولت مکلف شد بر اساس سقف تعیینشده در بودجه سنواتی برای ۲ سال و در شرایطی فوقالعاده اقدام به مولدسازی داراییهای راکد کند. بر این اساس هیاتی ۷ نفره متشکل از معاون اول رئیسجمهور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر کشور، وزیر راه و شهرسازی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، یک نماینده از طرف رئیس مجلس و یک نماینده از طرف رئیس قوهقضائیه، وظیفه دارند ضمن شناسایی داراییهای راکد اقدام به مولدسازی آنها کنند. این مصوبه ۲ سال اعتبار دارد و با پایان این دوره موضوع مولدسازی با سازوکار کنونی باید تبدیل به لایحه شده و به تایید نمایندگان مجلس شورای اسلامی برسد. به طور کلی موضوع مولدسازی داراییها از یک دهه گذشته و با کاهش درآمدهای نفتی وارد ادبیات اقتصادی کشورمان شده اما به دلیل موانع بروکراتیک و امتناع دستگاه از واگذاری اموال خود هیچگاه به سرانجام نرسیده است به طوری که تنها 5 درصد اهداف تعیینشده برای این سرفصل درآمدی تحقق یافته است.
به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته سامانه مولدسازی داراییهای دولت در وزارت امور اقتصادی و دارایی رونمایی شد. هماکنون در این سامانه تمام اطلاعات، تحلیلها، فرآیندها و... قابل مشاهده است و بتدریج با افزایش مصوبات، اطلاعات آن در اختیار مردم قرار میگیرد. در پشتیبانی این سایت موارد مربوط به روشهای مولدسازی و شناسایی اموال در اتصال سامانه با سادا تقویت خواهد شد. وزیر اقتصاد در این مراسم گفت: به کمک مولدسازی داراییهای دولت، بهار ۱۴۰۲ بهار جانبخشی به طرحهای نیمهتمام عمرانی است. سیداحسان خاندوزی اظهار داشت: موضوع مولدسازی داراییهای دولت راهبرد جدی دولت و قوای دیگر و گرهگشای بسیاری از بنبستهای پیش روی پروژههای عمرانی است. وی ادامه داد: داراییهای مازاد مجموعههای دولت گرفتاریهای زیادی ایجاد کرده بود و حالا از طریق مصوبه سران قوا، مساله تبدیل اموال زائد به اموال مولد به سرعت دنبال میشود.
وزیر اقتصاد توضیح داد: برخی در مجلس شورای اسلامی درباره تحقق درآمدی از محل مولدسازی سوال کردند که در پاسخ باید بگویم نهتنها این اعداد صوری نیست، بلکه دولت به دنبال آن است عدد نزدیک به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان مندرج در لایحه بودجه ۱۴۰۲ محقق شود.
وی با تاکید بر اینکه مسیر ناامیدکننده سنوات قبل از طریق شفافیت قابل تغییر است، گفت: رونمایی از سایت مولدسازی نیز در همین راستا انجام شد و تمام متخصصان و عموم مردم میتوانند با حداکثر شفافیت شریک دولت در پیاده کردن گام تحولی پیشبرد پروژههای نیمهتمام موجود باشند. خاندوزی تصریح کرد: به جای اینکه ترمز پیشرفت باشیم باید کمک کنیم مساله پروژههای نیمهتمام عمرانی حل و فصل شود. وزیر اقتصاد همچنین اعلام کرد: اوایل سال ۱۴۰۲ گزارش امیدبخشی از عملکرد طرحهای نیمهتمام در استانهای مختلف به واسطه اجرای مولدسازی دارایی دولت به مردم ارائه خواهد شد.
وی با بیان اینکه مولدسازی داراییهای دولت در سنوات گذشته نیز در قوانین بودجه وجود داشت، افزود: عملکرد بودجه سالهای گذشته نشان میدهد دولتها در مولدسازی موفق نبودند و پرسش این است که توقع این است دولت سیزدهم نیز مسیرهای قبل را ادامه دهد؟
وی اضافه کرد: بسیاری از مدیران دستگاهها علاقه دارند مایملک خود را اضافه کنند، بدون اینکه به فکر مازادسازی آنها باشند و این یکی از آفات مدیریت دولتی - کارمندی است و باید بر آن غلبه کرد و این با مولدسازی داراییهای دولت که به تایید ۳ قوه رسید، امکانپذیر است. وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: درباره اموال مازاد نهادهای انقلابی یا اموال سایر قوا، در صورتی که رئیس عالی قوه یا سایر نهادها موافقت کنند، اموال مازاد آنها نیز مولدسازی میشود.
* 7 هزار هزار میلیارد تومان کل اموال مازاد دولت
خاندوزی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا برآوردی از میزان کل اموال دولت و اموال مازاد دولت دارید؟ گفت: برآورد جدیدی که بهروز شده باشد درباره داراییهای دولت نداریم، طبق آخرین برآوردها که مربوط به 5 سال قبل است، ارزش این اموال «7 هزار هزار میلیارد تومان» است، البته این رقم الان دقیق نیست. وی با تاکید بر اینکه درباره مولدسازی داراییها بر مولدسازی اموال بانکها و شرکتهای دولتی هم تصریح شده است، افزود: برخی مدیران چسبندگی به اموال زیرمجموعه دستگاههای خود دارند و هیات مولدسازی میخواهد بر این چسبندگی غلبه کند.
* برخورد با دستگاههایی که در زمینه مولدسازی همکاری نکنند
در ادامه این مراسم حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصیسازی درباره برخورد با دستگاههایی که در زمینه مولدسازی همکاری نمیکنند، گفت: این طرح شامل همه اراضی و دارایی غیرمنقول دولت میشود و فضای اداری بخشی از آن است. وی افزود: در مولدسازی اصل بر تعامل مجری و دستگاههاست و چنانچه مدیریت مقاومت کند، این موضوع برای رسیدگی به هیات نظارت ارجاع داده میشود. رئیس سازمان خصوصی توضیح داد: در سامانه مولدسازی تمام رکوردهای طرح ارائه میشود و فهرست اموال به عنوان اموال مازاد که به تصویب رسیده است، بارگذاری میشود و تنها ملاحظه این است که آدرس نهایی اعلام نخواهد شد تا در مسیر مولدسازی اختلالی به وجود نیاید. وی در پاسخ به این سوال که مولدسازی منجر به افزایش قیمت ملک میشود، گفت: بر اساس علم اقتصاد هر جا که عرضه بیشتر شود، قیمت کاهش مییابد، بنابراین عرضه املاک و دارایی منجر به افزایش قیمت نخواهد شد. قربانزاده بیان کرد: از طرفی دولت وقتی تلاش میکند در قالب طرحها و لوایح مختلف مردم را از سفتهبازی روی املاک و مستغلات برحذر دارد، حال چگونه اجازه میدهد خودش از محل املاک و داراییها درآمد سفتهبازی داشته باشد.
بر اساس این گزارش رقم طرحشده برای مولدسازی داراییهای دولت در بودجه سال آینده 108 هزار میلیارد تومان است؛ رقمی معادل سهچهارم کل یارانه نقدی و کل یارانه در نظر گرفته شده برای آرد و نان کشور. در صورتی که به هر دلیلی این رقم محقق نشود، میتواند آسیبهای بسیاری را از سمت استقراض از بانک مرکزی متحمل معیشت مردم کند. آنچه واضح است روشهای پیشین واگذاری و مولدسازی داراییهای دولت به نتیجه نرسیده و نمیتوان همان مسیرهای پیشین را ادامه داد.
ارسال به دوستان
بذرپاش بسته ۱۹بندی نوسازی بافتهای فرسوده را به استانداران ابلاغ کرد
نهضت بازسازی بافتهای فرسوده
وزیر راه و شهرسازی بسته تشویقی کالبدی برای نوسازی بافتهای فرسوده مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری با حمایتهای لازم از ساکنان، سازندگان و انبوهسازان را در ۱۹ بند به استانداران ابلاغ کرد و این مصوبات را فرصتی برای ساخت 4 میلیون واحد مسکونی پایدار در کشور دانست.
مهرداد بذرپاش، دیروز بسته تشویقی شهرسازانه ۱۹ بندی را درباره سیاستهای تشویقی کالبدی متضمن نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، با هدف افزایش کیفیت زندگی شهروندان ساکن در این بافتها، همچنین پیشبرد اهداف قانون جهش تولید مسکن ابلاغ کرد. مصوبات ابلاغی دارای ویژگیهای انعطافپذیری مصوبه نسبت به شرایط ویژه هر شهر، رویکرد نوسازی محلهای، فرصت ویژه برای سازندگان و مالکان، توانمندسازی اقتصادی ساکنان بافت فرسوده از طریق انعطافپذیری در ضوابط استقرار کاربریها و با رویکرد درهمتنیدگی مسکن و اشتغال و ایجاد ارزش افزوده روی داراییهای ساکنان و افزایش کیفیت فضای سکونت است.
همچنین گرهگشایی در صدور پروانه برای پلاکهای مسکونی زیر حد نصاب تفکیک و ساخت این واحدها، افزایش نفوذپذیری (قابلیت دسترسی) محله و مشارکت شهرداریها از ویژگیهای دیگر این مصوبات ابلاغی است. جزئیات ۱۹بندی بسته تشویقی کالبدی برای نوسازی بافتهای فرسوده در 4 گروه انواع مشوقهای پیشبینیشده در مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری شامل بازآفرینی یکپارچه در مقیاس بلوک شهری، نوسازی در مقیاس محورهای اصلی محلهای، نوسازی در عمق بافت فرسوده شهری و ضوابط تشویقی نوسازی قطعات غیرقابل تجمیع است.
جزئیات ضوابط تشویقی انواع مشوقهای پیشبینیشده در مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری هر یک از گروهها در زیر آمده است:
ضوابط تشویقی گروه اول (بازآفرینی یکپارچه در مقیاس بلوک شهری)
- اعطای حداکثر ۲ طبقه تشویقی نسبت به تراکم مجاز طرح مصوب
- امکان تخصیص سطح اشغال مجاز طبقه همکف به کاربریهای انتفاعی
- امکان تخصیص ۲۰ درصد از فضای باز غیرمسقف مجموعه به منظور تامین بخشی از پارکینگهای مورد نیاز
- امکان استفاده از مساحت معابر بنبستی که بر اثر تجمیع، کارکرد خود را از دست دادهاند در مساحت ملاک عمل تراکم
- امکان تسهیل در ضوابط معماری از جمله نحوه تودهگذاری و نما
ضوابط تشویقی گروه دوم (نوسازی در مقیاس محورهای اصلی محلهای)
- اعطای حداکثر یک طبقه تشویقی نسبت به تراکم مجاز طرح مصوب
- امکان تخصیص سطح اشغال مجاز طبقه همکف به کاربریهای انتفاعی مشروط به تامین ورودی مستقل
- عدم احتساب سطح بالکن و تراس در محاسبه تراکم ساختمانی
- کاهش ضریب تامین پارکینگ مورد نیاز به 0.75 مشروط به وجود پارک حاشیهای در معبر
- امکان استفاده از مساحت معابر بنبستی که بر اثر تجمیع، کارکرد خود را از دست دادهاند در مساحت ملاک عمل تراکم
ضوابط تشویقی گروه سوم (نوسازی در عمق بافت فرسوده شهری)
- اعطای حداکثر یک طبقه تشویقی نسبت به تراکم مجاز طرح مصوب
- کاهش ضریب تامین پارکینگ مورد نیاز به 0.75 برای هر واحد
- امکان احداث حداکثر یک در اضافه در راستای تامین حداکثری پارکینگ
- عدم احتساب مساحت بالکن و تراس در محاسبه تراکم ساختمانی
ضوابط تشویقی گروه چهارم (نوسازی قطعات غیرقابل تجمیع)
- امکان پیشروی طولی تا ۲ متر پس از اصلاحی مشروط به رعایت همجواری و حقوق همسایگی
- کاهش ضریب برای هر واحد تامین پارکینگ مورد نیاز به 0.75
- امکان احداث حداکثر یک در اضافه مشروط به تامین ضریب تامین یک پارکینگ برای هر واحد
- امکان احداث واحدهای مسکونی با زیربنای کمتر از حدنصاب تعیینشده در طرح مصوب
- عدم احتساب مساحت بالکن و تراس در محاسبه تراکم ساختمانی
بنا بر این گزارش، در بسته تشویقی ابلاغی کالبدی برای نوسازی بافتهای فرسوده مواردی که لازم است در کمیسیون ماده ۵ مطرح و اتخاذ تصمیم شود به شرح زیر است:
- طرحهای تجمیعی مشتمل بر یک بلوک شهری یا بیشتر که متقاضی بهرهگیری از امتیازات ویژه بازآفرینی یکپارچه در مقیاس بلاک شهری هستند.
- گزارش شهرداری درباره محلات یا نواحی فاقد امکان ارائه مشوقهای موضوع بندهای یک و ۳ مقدمه مصوبه ابلاغی
- نقشه موقعیت پارکینگهای محلهای پیشبینیشده موضوع بند ۵ مصوبه ابلاغی
- بررسی و تصویب مشوقهای تکمیلی و خاص هر شهر با در نظر گرفتن شرایط و نیازهای ویژه آن در چارچوب بند ۳ مصوبه ابلاغی
همچنین در بسته تشویقی ابلاغی کالبدی برای نوسازی بافتهای فرسوده تکالیف شهرداریها شامل موارد زیر است:
- تسریع دربررسی درخواستهای متقاضیان و صدور پروانه ساختمان طبق مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری وعندالزوم انعکاس درخواستها (موضوع بند یک بخش الف این بخشنامه) به دبیرخانه کمیسیون ماده ۵
- ارائه پیشنهادات مربوط به مشوقهای کالبدی خاص شهر، با توجه به ساختار طرح جامع و شرایط ویژه شهر مربوطه موضوع بند ۳ مقدمه مصوبه ابلاغی
- احصای محلات یا نواحی فاقد امکان ارائه مشوقها و گزارش آن به کمیسیون ماده ۵ موضوع بندهای یک و ۳ مقدمه مصوبه ابلاغی (موضوع بند یک مصوبه شورای عالی)
- پیگیری تامین پارکینگهای محلهای پیشنهادی برای جبران کسری پارکینگ واحدهای مسکونی مشمول این ضوابط پس از تصویب نقشه موقعیت آن در کمیسیون ماده ۵ موضوع بند ۵ مصوبه ابلاغی
- ارائه گزارشهای دورهای ۳ ماهه از میزان پروانههای صادره در بافت فرسوده موضوع بند ۸ مصوبه ابلاغی مشتمل بر گزارش پیشرفت فیزیکی ۵ مرحلهای، پایان کار صادره براساس تعداد واحد مسکونی، میزان پارکینگ تجمیعی احداث شده و میزان تامین سرانههای خدماتی در زمین و طبقات
- گزارش عملکرد بند یک بخش ج مصوبه ابلاغی
بنا بر این گزارش وزیر راه و شهرسازی در ابلاغ بسته تشویقی کالبدی برای نوسازی بافتهای فرسوده به استانداران که به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری رسیده است، تکالیف ادارات کل راه و شهرسازی (دبیرخانه کمیسیون ماده۵) را شامل موارد زیر ذکر کرده است:
- تسریع در بررسی و طرح درخواستهای مرتبط با موضوع مصوبه شورای عالی در کمیسیون ماده۵
- اطلاعرسانی گسترده مفاد مصوبه ابلاغی در محلات هدف بازآفرینی شهری در قالبهای مختلف با حمایت شرکت بازآفرینی شهری ایران
- شناسایی و توجیه سرمایهگذاران محلی، سازندگان ومالکان اراضی واملاک واقع در بافتهای فرسوده برای بهرهگیری از مزایای مشوقهای مربوطه (به نمایندگی از شرکت بازآفرینی شهری ایران)
- ارائه گزارشهای دورهای سه ماهه از میزان و محتوای مصوبات کمیسیونهای ماده ۵ مرتبط با موضوع مصوبه ابلاغی.
ارسال به دوستان
والفجر هر سال این موقعها میآید
سمیرا جلیلی: بوی رود و صداها و مداحیها و چهرههایی که هر کدام در حال خودشان بودند، مرا به هر سویی میکشاند.
برای ما که نسل جنگ ندیده هستیم، این صحنهسازیها و این حس و حال کاری میکند که چنگ رودکی با سلطان مسعود غزنوی کرد. مثلا من همیشه دلم خواسته ابراهیم حاتمیکیا را از نزدیک ببینم و از او بابت اینکه حاج کاظمها و یوسفها و برج مینو و کرخه را در ذهنمان ساخت، تشکر کنم. حالا من هم میتوانم بیایم اینجا و بدون دیدن حتی لحظهای از جنگ، ادعا کنم جنگ را میفهمم.
- عه! بچهها اروند، بدو بریم سوار اون کشتیه بشیم.
سرم را بالا میآورم و رد نگاه نوجوانها را دنبال میکنم.
میرسد به رود، میرسم به رود، خدای من! چقدر باشکوه، چقدر عمیق، چقدر محزون....
آرام و گنگ میروم روی اسکله و ولوله مردم را برای سوار شدن به کشتی میبینم؛ برمیگردم به ساحل، با خودم میگویم: ساحل بهانه است، رفتن رسیدن است.
سمت راست اسکله، توی خلیج، میلههایی شبیه ستاره میبینم. میروم نزدیک، پایم در گل میرود اما دیگر راه برگشتی نیست، خندهام گرفته بین رفتن و ماندن، در گل گیر کردهام.
- خانم! شما اونجا چه میکنی؟!
برگشتم به سمت صدا، دیدم آقایی سبزهرو نسبتا عصبانی و با لباس خادمی پشت سرم ایستاده.
- [باخنده] این میلههای ستارهای منو کشوند تو گلا.
همزمان که چوبی به سمتم دراز کرد تا بگیرم و از مهلکه بیرون بیایم، در حالی که سعی میکرد خندهاش را کنترل کند، گفت: به اینا میگن موانع خورشیدی.
وقتی تعجبم را دید، گفت: اینا رو بعثیا تو آب میذاشتن که غواصا بهش بخورن و خیلیا اینطوری شهید شدن، شکل واقعی اینا کمی فرق داره. از کجا اومدی عامو؟!
- تهران! اومدم اروندو ببینم.
- میدونی اینجا چه خبر بوده؟ جریان عملیاتو میدونی؟
- یه چیزایی خوندم. اومدم که ببینم. دیدن یه چیز دیگهس، آدمو آروم میکنه!
- شایدم آدمو به اوج آشفتگی برسونهها. اینجا این موجارو میبینی، دلتو زیرورو میکنه عامو. یه بندی به دلت میزنه که دیگه رهات نکنه و اسیر بشی.
- اینجا عملیات والفجر ۸ بوده؛ درسته؟!
- اینجا یکی از جاهاییه که بچههای غواص، شب عملیات زدن به آب؛ رفتن اونور.
- تو زمستون بوده؟
- بله! رفتن فاو رو؛ اونور رود گرفتن، کارایی کردن که دنیا انگشت به دهن موند، کوکای منم تو همین عملیات شهید شد.
لبخند میزنم و تشکر میکنم و دوباره به رود خیره میشوم و به رد پای خودم روی گلها و کنار خورشیدیها.
چه اسمی؛ سازهای که جان بگیرد که خورشید نیست. توی ذهنم دنبال اسمی برای این شیء میگردم، میدانم واقعی نیست اما توی دلم ازش بدم میآید که برادران زیادی را شهید کرده، اسمش را میگذارم «تیر صدشعبه».
حالا من هم تجربه دارم، حالا پایم در گل مانده و بیکران رود را دیدهام. حالا میتوانم برگردم و با غرور و افتخار از دیدههایم بگویم که خیلیها بیایند و ببینند؛ مثل من.
آدم نشستن و شنیدن از تعداد تلفات و اسرا و شهدا و غنیمتها و خلاصه! شرح عملیات نیستم.
همین که بدانم روزی آنها که جمجمههایشان را به خدا سپرده بودند، آنها که «و منهم من ینتظر» بودند، همانها که در دل سرد زمستان آن روزها، از اروند گذشتهاند، آن هم نه برای فرار از فرعون که برای روبهرو شدن با او، مانند عصای موسی دل به یقین خویش سپرده و رفتهاند، برایم کافی است.
و الا میدانم آن زمزمه شبهای دعا و عملیات، آن کمیلها و خلوتها در دل ستارهباران شفق، حتما توان میشود و میدود توی بازوها و دستهای اسلحه گرفته یا آن لباسهای غواصی که بچهها را مثل ماهیها کرده؛ ما ندیدهایم اما روزی در بهمن سال ۶۴ از ساحل همین رفتنها، به رسیدن آن طرف رود منجر شد.
اما ایمانم به کارشان میگوید آنها رفتند، چون راه کربلا از میان هیمنه ترسناک اروند میگذشت. باید میرفتند تا وعده صادق والفجر و والعصر باشند.
من دارم این فکرها را هی در ذهنم مرور میکنم و به آن طرف رود خیرهام.
نمیدانم از وقتی پای بچههای والفجر به آن طرف رسیده، آنجا اینقدر زیبا شده یا خاک کربلا را توتیای چشمان فاو کردهاند که آدم نمیتواند چشم از آن بردارد.
این طرف رود هم چندتایی شهید ماندهاند پیش رود تا خاطره زنده کنند.
تو گویی جنگ تمام شده و سایه مرگ در همه جا سایه گسترانیده اما بر گنبد شهیدان گمنام ساحل اروند، پرچم سرخی در اهتزاز است که یعنی هنوز والفجر، هر سال این موقعها میآید. بیکم و کاست. بی ذرهای تردید که غایت خلقت جهان پرورش همین انسانهایی است که بیهیچ ترس و تردید و تعلق، در شداید اروند ۶۴ رفتهاند و حسینی شدهاند.
دلم میخواهد تا ابد در اینجا بمانم و روایت رزمندهها در شب عملیات را بشنوم که چگونه موانع را شکافتند و رفتند.
شنیدهام ۲۱ هزار شهید بر خاک و در آب افتادهاند تا امروز در ساحل امن اروند شاهد خاطرهگویی و روایت بازماندههای آن روزها باشیم.
۲۱ هزار جان که نمیدانم چند تایشان اکنون در اروند هستند، آنانی که آرام خفتهاند، در حالی که هنوز در اندیشه والفجر هستند.
از جاذبه رود فاصله میگیرم و سعی میکنم چیزهای بیشتری را ببینم، نمایشگاهها و عکس شهدا، قایقها و لبخندها و اشکها، آدمها و آهنگها که پای ثابت درک من از حماسهها شدهاند.
میدانم باید رفت اما اینکه دوست دارم بمانم یعنی زمان ما را با خود برده و الا والفجر و رزمندهها همین جا هستند و از کنار رود به ما لبخند میزنند و خوشامد میگویند.
ای اروند! با تو خداحافظی نمیکنم و در انتظار دیدار دوبارهات میمانم.
ارسال به دوستان
بررسی ظرفیتهای ترانزیتی کشور
فرصت توسعه ایران با احیای کریدور شمال- جنوب
حسین شاهپری*: فروپاشی اتحاد شوروی تاثیراتی غیرقابل پیشبینیای بر اوضاع سیاسی- اقتصادی جهان گذاشت. در این زمینه میتوان به آزاد شدن ظرفیت قدرتنمایی کشورهای منطقه مانند ایران اشاره کرد.
از سویی جمهوریهای آسیای مرکزی پس از استقلال با انزوای خاص ژئوپلیتیک ناشی از عدم دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی روبهرو شدند که دولت آنها را به کشورهای شمال و جنوب خود وابسته کرد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن در موقعیت منحصربهفرد ژئوپلیتیک، در دسترسی به آبهای آزاد از طریق سواحل خلیجفارس و دریای مکران همواره در زمره امنترین، کوتاهترین و اقتصادیترین مسیرهای دسترسی کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی به آبهای آزاد بینالمللی بوده است. تحقق چنین دسترسیای برای آسیای مرکزی، ایران را با چالشها و فرصتهایی روبهرو میکند.
همکاریهای دوجانبه و چندجانبه ایران و آسیای مرکزی در تاسیسات بنادر تجاری سواحل خلیجفارس، دریای مکران و دریای خزر، رشد و رونق نسبی اقتصادی برای مناطق شمال و جنوب کشور و شکلگیری یک نظم پیوندی میان ایران و آسیای مرکزی را به عنوان فرصتهای دسترسی این کشورها به سواحل جنوب ایران در پی دارد.
ضعف در چندجانبهگرایی، نبود زیرساختهای کافی و عدم توانایی در تامین اعتبارات مالی لازم در ایران و آسیای مرکزی و از همه مهمتر حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای رقیب و متخاصم منافع ایران در آسیای مرکزی از چالشهای اصلی فراهم آوردن دسترسی این منطقه محصور در خشکی به آبهای آزاد جنوب است.
در ژئوپلیتیک دریاها، دسترسی به آبهای بینالمللی از مولفههای اساسی قدرت کشورها محسوب میشود. قزاقستان به عنوان بزرگترین اقتصاد آسیای مرکزی با ۱۶۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی بیش از دیگر جمهوریهای این منطقه تمایل خود را برای بهرهمندی از مسیرهای دارای دسترسی به بنادر دریاهای آزاد نشان داده است. در این باره آسقاط اورازبای، سفیر قزاقستان در ایران در دیدار با مدیرکل بنادر و دریانوردی استان سیستانوبلوچستان از تمایل این کشور برای سرمایهگذاری در مسیر چابهار گفته است.
ازبکستان نیز با اینکه در گذشته تمایلی در زمینه دسترسی خود به بنادر جنوب ایران از خود بروز نداده بود اما با مرگ اسلام کریماف و روی کار آمدن شوکت میرضیایف بشدت به دسترسی به بنادر جنوب ایران بویژه منطقه آزاد چابهار علاقهمند شده است.
نقشآفرینی ازبکستان در راهرو بینالمللی ترانزیتی ازبکستان- ترکمنستان- ایران- عمان مهمترین اقدام این کشور در این حوزه محسوب میشود. در بازدید معاون نخستوزیر ازبکستان از چابهار اعلام شده بود ۲ طرف یک الگوی همکاریهای لجستیکی را به تصویب رساندهاند.
2 جمهوری تاجیکستان و قرقیزستان اما به جهت اقتصادهای کوچک و وابستگی شدید تولید ناخالص داخلی آنها به کمکهای خارجی و حوالههای ارسالی کارگران شاغل در روسیه، چشمانداز کمتری در زمینه بهرهمندی از بنادر جنوب ایران از خود بروز دادهاند. با این حال سراجالدین مهرالدین، وزیر خارجه تاجیکستان در سفر به ایران مساله بهرهمندی این کشور از بنادر جنوب ایران را مورد تاکید ۲ طرف میداند.
در دیدار نارندرا مودی، نخستوزیر هند با امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان نیز همکاریها در چارچوب طرح راهرو بینالمللی شمال- جنوب و استفاده از بندر چابهار مورد تاکید قرار گرفته است.
فعالسازی کریدور بینالمللی شمال- جنوب در همکاری با شرکای منطقهای میتواند فرصتهای زیر را به همراه داشته باشد:
1- کسب درآمدهای ارزی برای ایران و محرومیتزدایی از سواحل جنوب کشور از طریق جذب مشارکت جمهوریهای آسیای مرکزی در گسترش و بهرهبرداری از تاسیسات بندری
2- احیای موقعیت اقتصادی ایران در منطقه آسیای مرکزی از طریق ظرفیت ژئوپلیتیک کشور در راهروهای شمال- جنوب، شرق- غرب و دسترسی آسیای مرکزی به جنوب غرب آسیا، جنوب و شرق آسیا.
مهمترین بخش از مسیرهای چهارگانه حملونقل که ارتباط مستقیم با این موضوع دارد حملونقل دریایی و تاسیسات بندری است. بنادر حلقههای استراتژیک هستند که به منظور تسهیل جریان کالا در عرصه بینالمللی، به عنوان بخش مهمی از یک شبکه گسترده لجستیک، تجارت و تبادل اطلاعات بین نقاط یا مناطق جغرافیایی دور و نزدیک را فراهم میکنند.
از دیدگاه مدیریتی، بنادر با توجه به زمینههای مختلفی نظیر برنامهریزی استراتژیک، بازاریابی، توسعه لجستیک و مدیریت کسبوکار از اهمیت زیادی برخوردار هستند و به همین دلیل کنفرانس ملل متحد در تجارت و توسعه، بنادر را به ۴ نسل دستهبندی کرده است.
در بنادر نسل اول، فعالیتها فقط در محدوده بندر متمرکزند. در بنادر نسل دوم بندر و دولت و شرکتهای خصوصی با هم در تعامل هستند. در بنادر نسل سوم به دلیل حملونقل چندوجهی و نیازهای رو به رشد تجارت، به فعالیتهای بازاریابی و ارزش افزوده کالا پرداخته میشود که نقش مهمی در زنجیره حملونقل یکپارچه که بر پایه تولید و توزیع بنا شده است، ایفا میکنند. در بنادر نسل چهارم یا بنادر شبکه، ضمن اتصال مناطق مختلف بندر با همدیگر، بندر با سایر بنادر دنیا نیز در تعامل و همکاری در سطوح بینالمللی است و استفاده از سیستم تبادل الکترونیک دادهها برای مدیریت و حملونقل را در فرآیندهای بندر نهادینه کرده است.
بر اساس طرح جامع بنادر بازرگانی ایران، بنادر امام خمینی و شهید رجایی در جنوب و بندر امیرآباد در شمال به عنوان بنادر اصلی کشور باید تا سال 1394 به بنادر نسل سوم تبدیل میشدند اما با نگاهی اجمالی به ویژگی نسلهای بنادر، این ۲ بندر بزرگ کشور از برخی ویژگیهای قابل توجه بنادر نسل سوم برخوردار نیستند. بندر بوشهر نیز به عنوان سومین بندر بزرگ ایران و دومین بندر کانتینری کشور، در زمره بنادری است که عمدتا دارای ویژگیهای بنادر نسل دوم هستند و برای رسیدن به سطح بنادر نسل سوم نیازمند ایجاد تغییرات اساسی در زیرساختها و الگوهای مدیریتی خود است. فقدان سیاستگذاری هماهنگ و نبود سیاست مدون در حوزه توسعه صنایع دریایی، ۲ عامل اصلی است که باعث شکلگیری گلوگاههای چند لایه در مسیر توسعه صنعت دریایی در ایران شده است.
ایران هماکنون از طریق خطوط راهآهن و جادهای متعدد خود از جمله خطآهن ترانزیت بندرعباس- سرخس با طول 2540 کیلومتر با ظرفیت حمل ۳ میلیون تن کالا در سال، مسیر خطآهن ترانزیت به بندر امام- سرخس با طول ۱۹۸۰ کیلومتر و حمل ۲ میلیون تن بار در سال، مسیر راهآهن بندرعباس و بنادر شمالی خزر، ترکمن و امیرآباد با طول ۱۹۴۷ کیلومتر و ظرفیت حمل بار یک میلیون تن در سال و مسیر خطآهن بندر امام به بنادر شمالی با طول ۱۳۸۸ کیلومتر و ظرفیت حمل بار یک میلیون تن در سال و مسیر راهآهن رازی- سرخس بین تبریز و سرخس به طول ۲۰۱۳ کیلومتر و مسیر راهآهن جلفا- سرخس با طول ۱۹۳۷ کیلومتر و ظرفیت حمل ۲ میلیون تن بار در سال به همراه شبکه عظیم خطوط جادهای که جمهوریهای آسیای مرکزی را از طریق ترکمنستان به این شبکه و در نهایت به خلیجفارس و دریای عمان متصل میکند، زیرساخت آمادهای برای ترانزیت کشور دارد.
همه این مسیرها به لحاظ مسافت و باصرفه بودن در زمره بهترین مسیرهای پیشنهادی قرار دارند اما با فعالسازی و بهرهبرداری راهآهن مشهد- چابهار و دسترسی آسیای مرکزی به دریای مکران این مسیر از 2540 کیلومتر به 1800 کیلومتر کاهش خواهد یافت. این طرح در جهت تبدیل ایران به پل ارتباطی بین جمهوریهای آسیای مرکزی و آبهای گرم جنوب ایران از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
پیشنهادات
1- پیگیری یک دیپلماسی فعال و سیاست کاهش اختلافات با کشورهای ساحلی خلیجفارس در جهت معرفی ظرفیت منحصربهفرد ایران در ارتباط با آسیای مرکزی به خلیج فارس
2- ایجاد مجموعه تجاری - صنعتی فعال توسط ایران در آسیای مرکزی به منظور رقابت با شرکتهای خارجی در این منطقه
3- توسعه همکاری با کشورهای شرق آسیا در راستای ارتباط آسیای مرکزی به سواحل جنوبی این کشور همچون قرارداد میان ایران و هند برای توسعه بندر چابهار
4- توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین مناطق آزاد تجاری در خلیجفارس و سواحل دریای خزر
5- افزایش فعالیتهای فرهنگی در آسیای مرکزی بر اساس جهتگیری عاقلانه مبتنی بر ظرفیتهای تاریخی، تمدنی و زبانی ایران
6- تسریع در ساخت و بهرهبرداری راهآهن مشهد- چابهار
7- فراهم کردن زمینه حضور دولتهای آسیای مرکزی جهت بهرهبرداری از بنادر جنوب ایران مانند ایجاد مشوقهای لازم جهت سرمایهگذاری در این حوزه، کاهش تعرفههای گمرکی و انعقاد پیمانهای پولی دوجانبه
8- افزایش تلاشها جهت تعیینتکلیف نهایی رژیم حقوقی دریای خزر
9- گسترش روابط با چین و هند جهت همکاری در ایجاد دسترسی آسیای مرکزی به خلیجفارس و دریای عمان
10- توسعه روابط ترانزیتی با روسیه از طریق راهآهن سراسری آسیای مرکزی.
* کارشناس اقتصاد سیاسی
ارسال به دوستان
عملیاتهای بزرگ ضدصهیونیستی/۳
هیچ جا امن نیست!
مهدی بختیاری*: در میان عملیاتهای استشهادی که زنان و مردان فلسطینی برای رهایی سرزمینشان انجام دادند، برخی عملیاتها برای همیشه در حافظه تاریخی ساکنان سرزمینهای اشغالی باقی خواهد ماند، بویژه اگر عملیات در یکی از مهمترین اعیاد آنها رخ داده باشد.
* روز خونین عید پسح
پسح (به عبری: פסח) در میان یهودیان روز مقدسی است که آن را به یاد آزادی قوم یهود از قید بردهداری فرعونهای مصر جشن میگیرند و یکی از ۳ عید بزرگشان محسوب میشود.
اما عید سال 2002 برای ساکنان سرزمینهای اشغالی، طور دیگری بود.
تعداد زیادی از صهیونیستها در حالی آن سال را در «هتل پارک» خیابان کینگ دیوید شهرک «نتانیا» جشن گرفتند که چند هزار نفر از سربازان ارتش اسرائیل مامور حفاظت از مرکز فلسطین اشغالی بودند و کسی فکرش را هم نمیکرد یک جوان 25 ساله فلسطینی بتواند وارد آنجا شود.
«عبدالباسط محمد قاسم عوده» اهل طولکرم عصر آن روز با چند بمب دستساز وارد هتل شد تا یکی از بزرگترین عملیاتهای استشهادی تا آن روز را در میان جمع کثیری از اشغالگران رقم بزند.
این اتفاق دقیقا ساعت 19:25 رخ داد که طی آن 30 صهیونیست هلاک و بیش از 145 نفر زخمی شدند که حال 40 نفر آنها وخیم و 13 نفر نیز بسیار وخیم گزارش شد.
به گفته برخی منابع در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، عبدالباسط عوده از مدتها قبل تحت تعقیب نیروهای این رژیم بود و نام وی چند ماه پیش از اجرای این عملیات در لیست افرادی که روزنامه «یدیعوت آحارانوت» منتشر کرده بود، ذکر شده بود و به همین دلیل او از یک سال و نیم قبل از اجرای عملیات ناپدید شده بود و کسی از محل اختفایش خبر نداشت.
عبدالباسط توانست طبق برنامه، از تمام استحکامات و موانع امنیتیای که صهیونیستها در سراسر مناطق اشغالی، چهارراهها و مرزها قرار داده بودند، عبور کرده و خود را به عمق شهرک نتانیا و هتل پارک که آن روز مملو از صهیونیست بود، برساند.
شاهدان عینی میگفتند جوانی را دیده بودند که در محوطه هتل در حال پرسه زدن بود.
این عملیات که ستونهای شهر امخالد (شهرک صهیونیستی نتانیا) را به لرزه درآورد، از لحاظ تعداد کشتهها و زخمیها رکورد ۲ عملیات قبل از خود یعنی عملیات شهادتطلبانه شهید «عزالدین المصری» در رستوران «سبارو» و نیز عملیات استشهادی «سعید حوتری» به نام «دلفیناریوم» که هر دو توسط گردانهای عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) انجام شده بود را شکست و وزارت جنگ اسرائیل هم با تایید این مطلب، این عملیات را «هولناک» توصیف کرد به طوری که پلیس رژیم صهیونیستی در همان موقع در سراسر فلسطین اشغالی به منظور جلوگیری از انجام عملیات شهادتطلبانه آمادهباش کامل اعلام کرد.
شاید بعد از ۷ سال که صهیونیستها، بدون کابوس «یحیی عیاش» (مغز متفکر و بنیانگذار عملیاتهای شهادتطلبانه گردانهای عزالدین قسام) میخوابیدند، این یکی از هولناکترین ضربات بر پیکر جامعه وحشتزده صهیونیست بود که یک بار دیگر آنها را به اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی برد؛ روزگاری که یحیی و یارانش جایجای سرزمینهای اشغالی را به کشتارگاه صهیونیستها تبدیل میکردند.
زمانبندی حماس برای این عملیات به گونهای رقم خورد که بزرگترین عملیات شهادتطلبانه تاریخ فلسطین، مصادف شود با بزرگترین عملیات شهادتطلبانه تاریخ اسلام در دهمین روز محرم یعنی «عاشورا».
به هر حال شاید یهودیان اشغالگر قدس، روزی سالگرد عبور اجدادشان از رود نیل و آزادی از بند فرعون را فراموش کنند ولی بعید است هیچگاه سالگرد بزرگترین عملیات شهادتطلبانهای که عبدالباسط عوده برایشان رقم زد را به این سادگیها از یاد ببرند.
* حق گرفتنی است
در میان زنان شهادتطلب فلسطینی که در نقاط مختلف سرزمینهای اشغالی دست به عملیات استشهادی زدند، «هنادی جرادات» را باید موفقترین آنها در به هلاکت رساندن اشغالگران دانست.
«هنادی تیسیر جرادات» متولد منطقه «الحی» شهر جنین وکیلی 27 ساله بود. اندکی قبل از عملیات وی و در پی هجوم ارتش رژیم اشغالگر قدس به منزلشان، برادرش فادی به همراه پسرعمویش صالح به شهادت رسیدند و شاید از آن پس بود که هنادی تصمیم گرفت انتقام خون برادر و دیگر شهدای فلسطین را یکجا بگیرد.
او ششمین زنی بود که تصمیم داشت با انجام عملیات استشهادی در یکی از مناطق پرتردد اشغالگران، جان خود را فدای آرمان قدس کند.
روز عملیات، در حالی که به خانواده خود گفته بود برای خرید به همراه یکی از دوستانش به بیرون میرود، راه روستای «برطعه» را در پیش گرفت؛ جایی که آخرین ایست بازرسی اشغالگران در آنجا قرار داشت.
۳ روز قبل، هنادی به کمک پسرعموی خود (سامی) در یکی از منازل متعلق به جنبش جهاد اسلامی که آن را در اختیار شهادتطلبان قرار داده بود، ضمن قرائت وصیتنامه تصویری خود در مقابل دوربین فیلمبرداری، نحوه کار با کمربند انفجاری را هم یاد و تصمیم خود را برای انجام عملیات گرفته بود.
او در این تصاویر کوتاه که پس از شهادتش از رسانههای مختلف جهان پخش شد، میگوید: «به حول و قوه الهی تصمیم گرفتم ششمین زن شهادتطلبی باشم که پیکرش به ترکشهایی تبدیل شود که قلب صهیونیستها و شهرکنشینها را که تلاش کردند بذر مرگ را در سرزمین ما بکارند، هدف قرار دهد...».
هنادی در میان 6 خواهر دیگر خود بزرگترین دختر و تنها فرزندی بود که توانست به دانشگاه برود و بعد از 5 سال مدرک وکالت خود را بگیرد.
با گذشتن از روستای «برطعه» و عبور از آخرین مقر ایست بازرسی صهیونیستها، تا حیفا مانع دیگری در مقابل این وکیل جوان که حالا بمبی قابل کنترل را به همراه داشت، نبود اما هنادی مجبور شد برای رسیدن به حیفا 50 کیلومتر را به سمت شمال برود.
برای این کار، او یک تاکسی با شماره پلاک اسرائیلی کرایه کرد و با عبور از روستای برطعه پوشش فلسطینی خود را نیز تغییر داد.
4 اکتبر 2003 رستوان بزرگ شهر حیفا در ساحل این شهر بندری مملو از صهیونیستهایی بود که برای گذراندن پایان هفته خود به این شهر آمده بودند.
هنادی وارد رستوران «ماکسیم» میشود، سفارش غذا داده و حتی پول آن را هم حساب میکند. پلیس و سایر نیروهای رژیم صهیونیستی وقتی دریافتند هنادی پس از صرف آخرین غذای زندگی با آرامش صورت حساب را پرداخته و سپس دست به عملیات زده است، شوکه شدند. آنها ابتدا این موضوع را باور نکردند اما گواه این امر را در صندوق رستوران یافتند چرا که هنادی پیش از انجام عملیات، 90 شکل پول غذایش را پرداخته بود.
دقایقی از این حضور نگذشته بود که یکی از بزرگترین عملیاتهای شهادتطلبانه از تاریخ شروع انتفاضه «الاقصی» تا آن روز توسط یکی از زنان شهادتطلب جنبش جهاد اسلامی رخ داد.
ناگهان انفجاری مهیب در محل این رستوان موجب شد 19 نفر از صهیونیستهای حاضر در سالن کشته و دهها نفر نیز مجروح شوند.
اندکی بعد از عملیات، خانواده هنادی از طریق شبکه «المنار» از انجام عملیات باخبر شدند و دقایقی بعد هویت مجری عملیات شهادتطلبانه نیز اعلام شد.
پدر هنادی که از بیماری کبد رنج میبرد با حضور اقشار مختلف مردم در منزلشان که برای عرض تسلیت آمده بودند، گفت: «من از تسلیتگویان استقبال نمیکنم، بلکه از کسانی استقبال میکنم که شهادت دخترم را تبریک میگویند. آنچه هنادی انجام داد مایه افتخار من است».
*کارشناس فلسطین
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|