|
گفتوگوی «وطن امروز» با سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل بینالملل
فلسطینیها هیچ امیدی به سران عربی ندارند
گروه سیاسی: پس از گذشت بیش از یک ماه از حملات رژیم صهیونیستی به مردم غزه، در نهایت اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی مشترکا با اتحادیه عرب، در ریاض پایتخت عربستان سعودی برگزار شد. جهان اسلام با توجه به گسترده بودن حجم جنایات اسرائیل و سکوت سازمانهای بینالمللی در قبال اعمال رژیم صهیونیستی، انتظار داشت در این اجلاس گام مثبتی جهت پایان دادن به حملات رژیم اسرائیل برداشته شود و کشورهای حاضر در این کنفرانس نیز متفقا علیه رژیم صهیونیستی مواضع محکم و کارگشایی اتخاذ کنند. اما بیانیه پایانی و صحبتهای منفعلانه عمده سران کشورهای اسلامی باعث شد بر ناامیدی امت اسلامی از حکام ضعیف و دستنشانده خود، بیش از پیش افزوده شود. در بین کشورهای حاضر در این نشست هم جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم فلسطین با مواضع محکم خود علیه رژیم صهیونیستی و همچنین ایالاتمتحده آمریکا به عنوان متحد این رژیم، پرچمداری کرد و با ارائه راهکارهای دهگانه، در این نبرد به صورت واقعی و میدانی، فریادرس مردم مظلوم فلسطین بود. پیرامون مواضع منفعلانه سران کشورهای عربی و نقش فعالانه جمهوری اسلامی ایران در پرچمداری آرمان فلسطین با سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو نشستیم.
***
* نتیجه اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی را چطور ارزیابی میکنید؟ پیام انفعال برخی کشورهای عربی و صرف محکوم کردن جنایات اسرائیل، چه تاثیری در تشدید حملات رژیم صهیونیستی خواهد داشت؟
فلسفه تشکیل و تاسیس سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب حمایت از مردم فلسطین و حل قضیه قدس اشغالی است اما امروز تبدیل به ضد این مساله شده است. بعضی کارشناسان معتقدند این دو سازمان برای انحراف مساله فلسطین و مبارزات مردم این کشور از مبارزات قهرآمیز، مسلحانه و آزادیبخش، موظف شدند مساله فلسطین را راکد کرده و با صرف موضعگیریهای منفعلانه و بیان شعارهای ضعیف سیاسی فقط به محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی اکتفا کنند که در نهایت چنین رویکردی منجر به تضعیف جبهه مقاومت فلسطین هم خواهد شد. این دو سازمان از بدو تاسیس و آغاز بحران فلسطین تاکنون که رژیم صهیونیستی شدیدترین جنایتها را علیه مردم فلسطین اعمال میکند، همین رویه را پیگیری کردهاند. در این بین برخی کشورهای عربی مثل سوریه، مصر و عراق با طرح مسائلی، گاهی دفاع و دعوتی به مسلح کردن مردم فلسطین و حمایت از جنبش آزادیبخش مردم فلسطین میکردند اما به دلیل وابستگی اکثر کشورهای عربی و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در حاکمیت بسیاری از کشورهای عربی بویژه کشورهای حوزه جنوب خلیجفارس که نفت در اختیارشان است، هیچگاه از سوی اینها موضع محکم و درستی در جهت منافع مردم فلسطین اتخاذ نشد. اینها به سطحی رسیدند که جرأت ندارند جملهای علیه جنایات رژیم صهیونیستی بگویند. ملک فیصل سال ۱۹۷۳ دعوت به قطع صادرات نفت به این رژیم کرد. بلافاصله بعد از همین مساله در کاخ خودش توسط برادرزادهاش ترور شد! این وضع اینهاست. در طول تاریخ مبارزات مردم مظلوم فلسطین هیچوقت ما ندیدیم تشکل پرطمطراق اتحادیه عرب یا سازمان همکاری اسلامی که ۵۷ عضو دارد، یک موضعگیری عملی برای حمایت از فلسطین داشته باشند. موضعی که به صدور بیانیه، قطعنامه و محکوم میکنیم، منتهی شود، بیفایده است. تنها چند کشور نظیر جمهوری اسلامی ایران بودند که در سازمان کنفرانس اسلامی موضع محکم و عملی گرفتند و در آن هم رژیم صهیونیستی و هم ایالات متحده آمریکا را توأمان مورد هدف قرار دادند و راهکارهایی نیز برای حمایت از مردم فلسطین پیشنهاد شد.من دقت کردم، در سخنرانی تقریبا 95 درصد کسانی که در این اجلاس مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب صحبت کردند، همین ادبیات خشک، مزورانه و اکتفا به کلیگوییها حاکم بود. حتی بعضیها جرأت نکردند اسم رژیم صهیونیستی را برده و جنایات آن را محکوم کنند. دعوت به توقف جنگ، آتشبس و دعوت به بازگشایی معابر برای کمکهای انساندوستانه نهایت چیزی بود که سران این کشورها در برابر سیل جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه اتخاذ کردند. انگار نه انگار اسرائیل در غزه جنایت میکند و جلوی چشم جهان، مردم و غیرنظامیان را قتلعام کرده و به هیچ چیز و هیچکس هم رحم نمیکند.
* بین اعضای حاضر، جمهوری اسلامی مواضع محکم و عینیتری اتخاذ کرد. نظر شما در این رابطه چیست و نسبت به راهحلهای دهگانهای که ایران ارائه داد چه تحلیلی دارید؟
به نظر من مواد دهگانه پیشنهادی ایران که برخی جزئی و ناظر به میدان است، مسائلی عملی است. در لایه موضعگیریهای سیاسی، برخی بندهای پیشنهادی از سوی برخی از سایر سران کشورها نیز مورد توجه قرار گرفت. جملگی بحث تاکید بر آتشبس را مورد توجه قرار دادند. برخی درباره نقش آمریکا هیچ بحث و نکتهای را مطرح نکردند اما برخی مثل ترکیه، عراق، ایران و سوریه به این مساله اشاره کرده و آمریکا را هم به واسطه همدستی با رژیم صهیونیستی در کشتار و نسلکشی مردم فلسطین، متهم کردند اما آنجا که بحث درباره مسلح کردن و حمایتهای عملی شد، تنها جمهوری اسلامی ایران بود که نکات مهمی را مطرح کرد که در بیانیه پایانی هم اصلا به آن اشاره نشد. علاوه بر این جمهوری اسلامی ایران به چند بند دیگر نظیر بحث 2 دولتی اعتراض کرد و ما در این مساله تحفظ داشتیم. اساسا حضور آقای رئیسی برای اتمام حجت بود؛ برای این بود که ماسک را از روی چهره کریه کشورهای خائن و سرسپرده به آمریکا بردارد.
* در بین ایدههای پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران، تحریم جمعی اسرائیل از سوی کشورهای اسلامی نیز مطرح شد؛ مسالهای که پیش از این رهبر انقلاب نیز آن را مطرح کرده بودند اما با این وجود همچنان برخی کشورهای اسلامی و عربی ارتباط و تعامل اقتصادی خود با رژیم را قطع نکردهاند؛ این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
باید گفت سران این کشورها اگر توان اتخاذ تصمیم محکمی علیه رژیم را ندارند، حداقل خیانت نکنند؛ حداقل ترمز مقاومت را نکشند. ۳۵ درصد نفت جهان از این منطقه میگذرد که کشورهای عربی تولید میکنند. رهبر انقلاب فرمودند حداقل نفت صادراتی به رژیم را قطع کنید. رهبر انقلاب به دلیل شرایط اقتصادی اسفباری که رژیم پس از توفان الاقصی دچارش شده، روی این مساله دست گذاشتند. اگر صادرات نفت و مواد غذایی که برخی از این کشورهای عربی و اسلامی به رژیم صهیونیستی دارند، متوقف شود، شرایط بسیار متفاوت خواهد شد. آیا کشورهای عربی و اسلامی جرأت میکنند صادرات خودشان را قطع کنند؟ تا الان که پاسخ نه بوده است. اکنون در عین حال که در غزه نسلکشی رخ میدهد، برخی کشورها با رژیم ارتباط اقتصادی دارند. مصر، اردن، آذربایجان، ترکیه و حتی عربستان سعودی تعامل دارند. خود مردم فلسطین هم فهمیدهاند نباید به کشورهای عربی چشم امید داشت. مردم و مجاهدان مقاومت فلسطین، بدون اعتنا به رفتاری که حکام برخی کشورهای عربی و اسلامی در قضیه مذکور از خود بروز دادند، به کار خودشان ادامه میدهند. جمهوری اسلامی ایران و حزبالله، انصارالله و سایر گروههای مقاومت در عراق و سوریه نیز تنها یاوران این مردم در مقابله با رژیم صهیونیستی هستند.
* در اجلاس مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب، موضع محکمی از سوی ایران علیه ایالات متحده آمریکا اتخاذ شد. نقش مستقیم ایالات متحده در جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه چطور قابل تحلیل است؟ ضمن اینکه کوچکترین اشارهای نسبت به این مساله از سوی سران کشورهای عرب در اجلاس مذکور نشد.
همان طور که گفتم بسیاری از سران کشورهای حاضر در این اجلاس، آمریکا و حمایتش از رژیم صهیونیستی را محکوم نکردند. به همین عملیات اخیر نیروهای رژیم صهیونیستی که وارد بزرگترین و قدیمیترین بیمارستان غزه یعنی شفا شدند، نگاه کنید. برای انجام چنین جنایتی چه کسی چراع سبز داده است؟ پنتاگون قبلا به طور رسمی اعلام کرده بود آثار حضور برخی فرماندهان حماس در این بیمارستان برای ما ثابت شده است. با همین بهانه که کذب بودن آن مشخص شد، اینها وارد بیمارستان شدند و مردم را قتل عام کردند. در شورای امنیت سازمان ملل چندینبار کشورهای مختلف نظیر چین، روسیه و حتی کشورهای عربی علیه رژیم صهیونیستی پیشنهاد قطعنامه برای توقف جنگ یا آتشبس دادند. آمریکا همه را وتو کرد. در مجمع عمومی سازمان ملل 120 کشور رای به توقف آتشبس دادند آمریکا کارشکنی کرد و جلوی این کار را گرفت، آن هم با این استدلال که اگر آتشبس شود، حماس تقویت میشود و در نهایت به نفع حماس خواهد بود. سوای این، آمریکا تاکنون رسما اعلام نکرده من به صورت رسمی وارد جنگ غزه شدهام. آنها به این مساله واقفند که طرح چنین موضوعی، عواقب سختی برایشان خواهد داشت، هر چند به صورت عملی ما شاهد حضور و نقشآفرینی مستقیم آمریکا به نفع رژیم صهیونیستی هستیم. ژنرالهای آمریکایی و نیروهای دلتافورس در غزه مستقرند. حتی طی این روزها کشته هم دادهاند. وقتی هم دیدند جنگ غزه مطابق میلشان پیش نرفت، اعلام کردند ما چند مستشار به مناطق اشغالی فرستاده بودیم و الان آنها پس از مدتی به آمریکا باز گشتهاند. این هم به آن دلیل است که همکاری مقامات آمریکا با رژیم صهیونیستی مورد شماتت داخلی توسط مردم قرار گرفت. راهپیماییهای میلیونی که سراسر آمریکا و اروپا را فراگرفته بود، یقینا در آینده برایشان دردسرساز میشد. حتی بعدها در انتخابات ریاست جمهوری و کنگره برایشان دردسرساز میشد و ریزش شدیدی در آرایشان ایجاد میکرد.
* وضعیت میدانی فعلی رژیم در جنگ علیه مردم فلسطین چگونه است؟
تاکنون اینها هیچ دستاورد نظامی که بخواهد معادله را عوض کند، به دست نیاوردهاند. تنها کار اینها قتل عام مردم و کشتار کودکان و زنان بوده است. نتوانستند جلوی پرتاب موشکها و پهپادها را بگیرند؛ حتی نتوانستند یک فرمانده ولو میدانی حماس و جهاد را دستگیر یا اسیر کنند. شما میبینید که دائما تانکهای رژیم منهدم، تلفاتشان دوچندان و بر تعداد سربازان فراریشان افزوده میشود. در داخل رژیم هم بحران روزبهروز در حال گسترده شدن است. در بیرون از رژیم و بین حاکمیت رژیم با کاخ سفید هم تعاملات دچار چالش شده است. هیچگونه از معادلات میدانی به نفع رژیم نیست. آدمکشی، قطع آب و برق و سوخت و دارو، ویرانی خانههای مردم و کشتار در بیمارستانها کاری است که اینها در طول این مدت به آن دست زدهاند.
* روز شنبه سیدحسن نصرالله هم مواردی را ناظر بر میدان مطرح کرد. الان با گذشت چند روز از سخنرانی دبیرکل حزبالله لبنان، حجم حملات و آتشی که از سمت لبنان به مواضع صهیونیستها انجام میشود، شدت گرفته است. تحلیلتان در این مورد چیست و اساسا نوع ورود حزبالله را چطور ارزیابی میکنید؟
سیدحسن نصرالله در سخنرانی اخیر شاخص تعریف کرد. شاخص و خط قرمز اول این بود که نباید غزه سقوط کرده و حماس خلع سلاح شود. خط قرمز دوم هم آنجا بود که سیدحسن نصرالله گفت عکسالعمل ما و گسترش جبهه درگیری در شمال سرزمینهای اشغالی، به برخورد خود رژیم در مرز لبنان بستگی خواهد داشت. شاخص ما و ملاک توسعه جنگ با رژیم، میدان است و ما چشممان به میدان است. همچنین باید حواسمان به غزه باشد که سقوط نکند و حماس خلع سلاح نشود، که تاکنون نه کسی تسلیم، نه کسی خلع سلاح و نه کسی اسیر شده است. یک مساله دیگر هم این است که رژیم صهیونیستی به دنبال این است که حزبالله را بیش از قبل درگیر جنگ کند تا از این طریق پای آمریکا نیز به میدان نبرد باز شود اما نه حزبالله حاضر است این امتیاز را به آنها بدهد و نه آمریکا دوست دارد جنگ توسعه یابد، چرا که تمام منافع، پایگاهها و پرسنل آمریکا در منطقه زیر هدف موشکهای نقطهزن مقاومت است. از همین رو فرصت نتانیاهو رو به اتمام است. «الی کوهن» وزیر خارجه رژیم چندی پیش گفت ما 2 هفته دیگر بیشتر وقت نداریم. باید در این دو هفته هر کاری میخواهیم انجام دهیم.
* عبدالملک حوثی هم روز سهشنبه صحبتهایی داشت و خط و نشان محکمی علیه اسرائیل و آمریکا کشید. اتخاذ مواضع اینچنینی و اساسا ایجاد حس ناامنی برای صهیونیستها تا چه حد مهم است و چه تاثیری ممکن است در روند جنگ و حمایت از مجاهدان فلسطینی داشته باشد؟
الان رژیم از بابت یمنیها نگران است، چرا که اعضای مقاومت با ایجاد حس ناامنی و ترس برای رژیم، آنها را بیش از پیش در تنگنا قرار خواهند داد. این حس ناامنی اکنون در جبهه کرانه باختری هم فعال شده است. مردم این منطقه تاکنون حدود ۱۶۰ شهید دادهاند که عدد کمی نیست اما چون حجم تلفات در غزه زیاد است، روی بقیه مناطق نیز اثر گذاشته است. اگرنه در کرانه باختری هم شدت درگیری بالاست. تظاهرات مردم انبوهتر، درگیریها شدیدتر و در نهایت تلفات رژیم بیشتر شده است. صهیونیستها از این بابت نگرانند. از این رو رژیم نمیتواند در چند جبهه، با این بحران اقتصادی و ریزش دیوار امنیتیاش مقابله کند. رژیم در غزه با حماس درگیر است، در شمال با لبنان و حالا انصارالله هم به آنها اضافه شده است. انصارالله گفته ما به شلیک موشک بسنده نخواهیم کرد. هر کشتی و شناوری که با پرچم رژیم قصد عبور از تنگه بابالمندب و دریای سرخ را داشته باشد، مورد هدف قرار خواهیم داد. این موضعگیری از مردم کشوری است که تمام زیرساختهایش طی 9 سال زیر بمباران و تجاوز رژیم سعودی از دست رفته است. احساس تکلیف نسبت به مردم فلسطین و حمایت از ساکنان اصلی قبله اول مسلمین باعث چنین تصمیمی شد. مضاف بر اینکه صهیونیستها در کنار آمریکاییها در جنگ عربستان علیه یمن شرکت داشتند. پس اکنون بهترین فرصت است تا رژیم را از ناحیهای که ممکن است، مورد تهدید قرار داد و یمنیها نیز بهترین و کاملترین نقشی را که دارند، ایفا میکنند.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره بینالمللی علامه طباطبایی:
تشکیل پایگاه فکری تهاجمی را از علامه یاد بگیریم
گروه سیاسی: متن بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگره بینالمللی علامه طباطبایی که چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ برگزار شده بود، صبح دیروز در محل برگزاری این همایش در قم منتشر شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای در این دیدار مرحوم علامه را پدیدهای کمنظیر در حوزههای علمیه در قرنهای اخیر خواندند و گفتند: یکی از کارهای مهم آیتالله سیدمحمدحسین طباطبایی در بحبوحه تهاجم اندیشههای وارداتی و بیگانه، جهاد فکری و تشکیل یک پایگاه فکری مستحکم و با آرایش تهاجمی بود، کاری که امروز به آن نیاز داریم. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ویژگیهای برجسته و ممتاز مرحوم علامه طباطبایی همچون «علم»، «پارسایی و پرهیزکاری»، «مَلَکات اخلاقی»، «ذوق هنری و شعر و ادبیات» و «صفا و رفاقت و وفاداری»، افزودند: در بُعد علمی ایشان جنبههای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها تنوع علمی کمنظیر آن مرحوم است. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تسلط علامه طباطبایی در علومی همچون «فقه»، «اصول»، «هیئت و ریاضیات»، «تفسیر»، «علوم قرآنی»، «شعر و ادبیات» و «اَنساب»، خاطرنشان کردند: در کنار این تنوع علمی عجیب، عمق علمی و فکری ایشان در علوم مختلف نیز بسیار قابل توجه است به گونهای که یک اصولی صاحب مبنا و یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز بود.
انتشار اکثر آثار علمی علامه طباطبایی در دوران حیات و شاگردپروری ایشان، از دیگر جنبههای علمی مرحوم علامه طباطبایی بود که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند و افزودند: تربیت شاگردان عالم و اندیشمند و تاثیرگذار همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و مرحوم مصباح یزدی در هیچ عالم دیگری تا به این حد دیده نشده است و اکثر شاگردان مرحوم علامه نیز جزو نقشآفرینان انقلاب اسلامی بودند.
حضرت آیتالله خامنهای ۲ ویژگی برجسته علامه طباطبایی را مورد اشاره قرار دادند و افزودند: یکی از این ویژگیها، جهاد علمی کمنظیر و تشکیل یک پایگاه فکری مستحکم با رویکرد تهاجمی در بحبوحه تهاجم اندیشههای وارداتی و بیگانه و شبههافکنیها بود که ۲ اثر «اصول فلسفه و روش رئالیسم» و «تفسیر المیزان» نمونههایی از این جهاد علمی هستند.
ایشان تفسیر المیزان را دریایی از معارف اجتماعی و سیاسی روز در کنار مبانی فکری و حِکَمی و جنبههای خاص تفسیری برشمردند و گفتند: امروز نیز ما نیازمند پایگاه فکری تهاجمی هستیم که پاسخگوی نیازهای روز و شبهات باشد و این کار را باید از مرحوم علامه طباطبایی یاد بگیریم.
رهبر انقلاب اسلامی عمل به معارف اخلاقی و سلوکی و بسنده نکردن به ارائه صرف مطالب اخلاقی را دومین ویژگی برجسته علامه دانستند و خاطرنشان کردند: مرحوم علامه طباطبایی با آن همه وجوه علمی، هیچ هویتی برای خود قائل نبود و در برخوردهای رفاقتی و عمومی، یک انسان نرمخو، صاحب حلم و متواضع و گرم و گیرا و دلچسب و خوش بیان بود. حضرت آیتالله خامنهای تاکید کردند: علامه طباطبایی آنقدر که اکنون شناخته شده است، در زمان حیات شناختهشده نبود و به برکت اخلاص ایشان، روزبهروز شخصیت و آثار علامه در سطح کشور و دنیا بیشتر شناخته خواهد شد.
ارسال به دوستان
تیم ملی تکواندو در کرهجنوبی قهرمان جامجهانی شد
قدرتنمایی در مهد تکواندو
تیم ملی تکواندوی کشورمان در مبارزه پایانی مسابقات جامجهانی برابر استرالیا پیروز شد و روی سکوی قهرمانی ایستاد. در جریان رقابتهای جامجهانی به میزبانی کرهجنوبی در سالن «کنیتکس» شهر گویانگ با حضور 96 تکواندوکار، تیم ملی آقایان ایران برابر استرالیا در فینال مسابقات با ترکیب میرهاشم حسینی، امیرمحمد بخشی و ابوالفضل عباسی در 2 راند به برتری دست یافت و به عنوان قهرمانی رسید. تیم ملی کشورمان در نخستین مبارزه کرهجنوبی را ۲ بر یک در راند شماری از پیش رو برداشت و سپس با برتری ۲ بر صفر در پیکار با برزیل به دیدار نهایی صعود کرد. در بخش آقایان این مسابقات 8 تیم استرالیا، ساحل عاج، مراکش، کرهجنوبی، برزیل، ایران، چین و مکزیک حضور داشتند. هدایت تیم ملی در این رویداد در گروه آقایان بر عهده مجید افلاکی به عنوان سرمربی است. جام جهانی تکواندو که به صورت تیمی و با شیوه جدید در کرهجنوبی در حال برگزاری است، امروز با برگزاری مسابقات بخش ترکیبی با حضور یلدا ولینژاد، ملیکا میرحسینی، میرهاشم حسینی و ابوالفضل عباسی به پایان میرسد.
* مصدومیت بدموقع برای ملیپوش تکواندو
در شرایطی که فینال مسابقات گرندپری در سال ۲۰۲۳ از اواسط ماه آینده در منچستر برگزار خواهد شد، ملیپوش تکواندوی کشورمان دچار مصدومیت بدموقع شده است. پنجمین دوره رقابتهای جام ریاست فدراسیون جهانی تکواندو در قاره آسیا در روزهای گذشته در شهر امان کشور اردن برگزار شد و در این رقابتها ملیپوشان کشورمان به میدان رفتند. شنیده میشود در جریان این مسابقات و در مبارزات وزن 58- کیلوگرم، مهدی حاجیموسایی، ملیپوش شایسته کشورمان که در مسیر کسب سهمیه المپیک 2024 پاریس از طریق رنکینگ المپیک قرار دارد، بشدت از ناحیه زانو دچار مصدومیت شده است؛ اتفاقی که باعث شد او در مبارزه دوم مقابل تکواندوکاری از ترکیه شرایط مناسبی برای مبارزه نداشته باشد و در نهایت با شکست میدان را ترک کند. گفته میشود شدت مصدومیت حاجیموسایی به حدی است که کادر پزشکی تیم ملی برای بهبود شرایط او از روش درمانی PRP و تزریق پلاکت خون استفاده کرده است تا ملیپوش کشورمان شانس حضور در فینال مسابقات گرندپری را که حکم آخرین میدان برای کسب سهمیه المپیک 2024 پاریس از طریق رنکینگ است، داشته باشد. حاجیموسایی در آخرین رنکینگ فدراسیون جهانی تکواندو در ماه نوامبر با کسب 271.01 امتیاز در جایگاه یازدهم وزن 58- کیلوگرم قرار دارد. در حال حاضر در میان 5 نفر برتر رنکینگ این وزن که موفق به کسب سهمیه خواهند شد، 2 ملیپوش از کشور کرهجنوبی حضور دارند که با حفظ یک نفر از آنها، عمر سلیم از مجارستان با امتیاز 329.88 به رتبه پنجم صعود خواهد کرد. فاصله 58.87 امتیازی حاجیموسایی با تکواندوکار مجارستانی باعث شده است تا نماینده کشورمان برای کسب سهمیه المپیک، نیازمند کسب مدال در فینال گرندپری منچستر باشد؛ موضوعی که با توجه به مصدومیت او بسیار سخت است و باید دید آیا در نهایت حاجیموسایی در این رویداد حاضر میشود یا مصدومیت مانع این اتفاق خواهد شد.
ارسال به دوستان
این را رسانهها به شما نمیگویند!
جنبش نسل جدید دختران آمریکایی
سیدهراضیه حسینی: سال ۱۹۹۶ یعنی ۲7 سال پیش کتابی در آمریکا نوشته شد به نام «بازگشت به عفاف؛ کشف فضیلت گمشده». نویسنده کتاب زنی ۲۱ ساله و فلسفه خوانده بود به اسم «وندی شلیت». او در کتابش به یک حقیقت تکاندهنده درباره سلب آزادی از زنان برای «انتخاب سبک زندگیشان» اشاره میکند و مینویسد اگر قبلترها یک زن از صحبت درباره روابط جنسی متعددش خجالت میکشید، امروز از اینکه بخواهد درباره رؤیاهایش برای داشتن یک رابطه متعهدانه و عاشقانه صحبت کند، خجالت میکشد. این انتخاب و تمایل او، قربانی اجباری شده است که از سمت جامعه برای داشتن روابط جنسی متعدد به او تحمیل شده است.
وقتی این کتاب منتشر شد بحث و جدل زیادی بر سر آن در جامعه آمریکا به وجود آمد. شلیت نخستین کسی بود که به صورت سیستماتیک از آسیبهای رابطه جنسی آزاد برای زنان، خانواده و جامعه گفت. این کتاب و واکنشهای گستردهای که نسبت به آن اتفاق افتاد، شروعی شد برای اینکه او فرهنگ غالب جامعه آمریکا درباره روابط جنسی آزاد را بیشتر و دقیقتر بررسی کند.
برای این کار، «وندی شلیت» 7 سال مشغول تحقیق شد؛ با دختران و زنان ۱۲ تا ۲۵ ساله بیش از صد مصاحبه عمیق انجام داد. علاوه بر اینها با جوانانی که از طریق وبسایتش با او در ارتباط بودند، 3هزار ایمیل رد و بدل کرد و سؤالات متعددی پرسید. در هواپیما یا در فروشگاه با آدمهای مختلف همکلام شد که تعدادی از آنان والدین دختران جوان بودند. بعد محدوده مصاحبهها و صحبتهایش را به متخصصان گسترش داد و با مشاوران، روانپزشکان و جامعهشناسانی از سراسر آمریکا صحبت کرد. شلیت البته محدود به مصاحبه و گفتوگو نشد؛ سفرهایی را شروع کرد تا در محیطهای مختلفی حاضر شود که به شناخت بیشتر فرهنگ جنسی غالب بر آمریکا کمک میکند و با دیدگاههای متفاوت آشنا شود. در کنگرههایی که درباره خویشتنداری در لسآنجلس و واشنگتن برگزار شد، شرکت کرد و آنطور که در مقدمه یکی از کتابهایش نوشته، با عمیقتر شدن در موضوع، شجاعت بیشتری پیدا میکند و به طور ناشناس وارد یک پارتی مخفیانه میشود.
وندی شلیت حاصل این تحقیق ۷ساله را در کتابی با این عنوان به رشته تحریر درآورد: «زنان جوان، عزت نفس خود را بازمییابند و درمییابند خوب بودن، بد نیست». سفرهای مختلف و مصاحبههای مکرر شلیت، دختران امروز آمریکا را به تصویر کشید که با مخالفتهایشان میخواهند چیزی نباشند که والدینشان بودهاند. میخواهند سبک زندگی و نوع پوشش خود را تغییر دهند، در تلاشند با خویشتنداری، زندگی عاقلانه و عفیفانهای را در پیش بگیرند.
او در کتابش مینویسد: نسل جدیدی در آمریکا دارد شکل میگیرد که خواستههای متفاوتی با نسل خود دارد؛ جوانانی که از بیقید و بندی به ستوه آمده و انگار گمشدهای دارند که باید به دنبالش بگردند.
اما شلیت در جامعهای که رسانهها، سیاستگذاران و جنبشهای سرسخت فمینیستی سرسختانه مدافع فرهنگ غالب در دفاع از روابط جنسی آزاد بوده و هستند، کار بسیار مشکلی در پیش داشت. او در کتابش برخوردهای متعصبانه در جامعه مدعی آزادی را مورد انتقاد جدی قرار میدهد و مینویسد: «اگرچه ما در دوره به اصطلاح آزادی زندگی میکنیم اما محاکمه و تعقیب افراطی کسانی که رابطه جنسی آزاد را زیر سؤال میبرند، بیانگر مطلب دیگری است و آن اینکه برخلاف تصور ما، دامنه آزادیهای ما خیلی وسیع نیست».
اما وندی سرسختتر از آن بود که ناامید شود حتی آن موقعی که او را به مرگ تهدید کردند، چرا که مشغول خواندن نامههای بسیار جالب زنان جوانی بود که دقیقا به این علت که این روزها در جامعه آمریکا عفیف بودن یک گناه نابخشودنی محسوب میشود، تصور میکردند واقعا مشکل بزرگی دارند اما حالا آن را حق خود میدانند و برایش
میجنگند.
شلیت میگوید حدود ۷۰ درصد نویسندگان ایمیلها و نامهها، احساس میکردند باید تمایل به تشکیل خانواده و بچهدار شدن را پنهان کنند! برای او بسیار تعجببرانگیز بود که حدود نیمی از نامهها حاکی از این بود که والدین دخترها فکر میکردند دخترشان به علت نداشتن روابط جنسی آزاد مشکلی دارند! به همین خاطر امروز، بسیاری از زنان جوان به این دلیل که از آنها توقع میرود روابط جنسی موقت برقرار کنند، تحت فشارند.
«وندی شلیت» انگیزه اصلی خود برای نگاشتن این کتاب را اینطور شرح میدهد: «ما از نظر فرهنگی در لحظه حساسی قرار گرفتهایم. 2 حرکت به طور همزمان در جامعه جریان دارد. همانطور که روشن است، بیماریهای مقاربتی، موسیقیهای زننده و خشن، عروسکهای بیش از اندازه تحریککننده و چیزهای مشابه روزبهروز بیشتر میشوند اما بهرغم وجود این چیزها - و شاید هم به علت وجود این چیزها - یک شورش آغاز شده است. یکی از دلایلی که من را به نگارش این کتاب ترغیب کرد، صحبتهایی بود که با این زنان جوان شورشگر [علیه رابطه جنسی آزاد] داشتم. اگر بتوانم فقط یک نفر را که قصد داشته «دختر عفیف» را به سخره بگیرد و تحقیر کند، قانع کنم که در رفتار خود تجدیدنظر کند، احساس میکنم همه زحماتی که کشیدهام ارزشمند بوده است».
ارسال به دوستان
وزارت صمت مرحله بعدی عرضه خودرو را منوط به انجام تکالیف قبلی خودروسازان کرد
مرحله سوم سامانه یکپارچه 1403
گروه اقتصادی: اینطور که پیداست خودروسازان به اندازه تولید سال جاری خود، در سامانه یکپارچه خودرو عرضه کردهاند و مرحله سوم ثبتنام در این سامانه به سال آینده موکول شده است. البته درباره ادامه فعالیت این سامانه تردید وجود دارد، چرا که تیم جدید وزارت صمت به دنبال آن است که اساسا خودرو توسط خودروسازان و تحت تنظیم خود آنان عرضه شود.
به گزارش «وطن امروز»، افزایش تولید خودرو همزمان با ابداع سامانه یکپارچه خودرو در سال 1402 باعث کاهشی شدن تورم در بازار خودرو شد؛ اتفاقی که در 10 سال اخیر بیسابقه بود و میتوان آن را به عنوان نشانهای از تثبیت بازار دانست. بنا بر اطلاعات ارائه شده از سوی مرکز آمار، شاخص قیمت خودرو در 5 ماه ابتدایی سال ۱۴۰۲ به صورت متوالی نزولی بوده و حدود ۱۶ درصد کاهش یافته است. شاخص قیمت خرید خودرو که ابتدای امسال ۲۲۹ درصد بود، با روند نزولی به 193.2 درصد در شهریورماه رسید. شاخص قیمت خرید خودرو در فروردین ۲۲۹ درصد، اردیبهشت 222.3 درصد، خرداد 240.5 درصد، تیر 198.2 درصد، مرداد 194.9 درصد و شهریور 193.2 درصد ثبت شده که نشاندهنده سیر نزولی است. همچنین این شاخص در شهریور امسال نسبت به ماه قبل از آن (مرداد) کاهش 1.7 درصدی را نشان میدهد. سیاستهای وزارت صمت با افزایش تولید خودرو در کشور، در کنار شفافسازی عرضه و شکلگیری سامانه یکپارچه نوبتدهی، باعث شد بازار خودروی کشور از شرایط بیثبات گذشته خارج شود و به آرامش نسبی دست یابد. میزان تولید خودرو بعد از ۴ سال متوالی، سال گذشته از مرز یک میلیون دستگاه فراتر رفت و روند افزایشی تولید خودرو همچنان در سال جاری نیز تداوم خواهد داشت.
* سال 1403 عرضه نخواهیم داشت
در همین باره معاون حملونقل وزیر صمت با بیان اینکه عرضه بعدی ایرانخودرو و سایپا در سامانه یکپارچه منوط به کوتاه شدن صف نوبتدهی تحویل خودرو و تحویل به متقاضیان ثبتنامکننده است، گفت: هر 2 خودروساز، محصولاتشان را تا پایان 1403 در سامانه یکپارچه برای فروش نوبتدهی کردهاند. منوچهر منطقی درباره نحوه عرضه خودرو در سامانه یکپارچه و زمان بازگشایی نوبت بعد سامانه یکپارچه خودرو، اظهار داشت: درباره عرضه خودرو، در مرحله اول و دوم خودروسازان ظرفیتشان را اعلام کردند و بر اساس این ظرفیت عرضه خودرو در سامانه یکپارچه انجام شد، متقاضیان در نوبت تحویل خودرو قرار گرفتند و در حال حاضر عرضه خودرو توسط خودروسازان در سامانه یکپارچه بر اساس افزایش ظرفیت صورت میگیرد. معاون وزیر صمت در پاسخ به این سوال که مرحله بعدی عرضه یکپارچه خودرو چه زمانی است؟ گفت: با توجه به ظرفیتهای موجود خودروسازان، اگر الان عرضه خودرو برای مرحله بعد صورت گیرد، تعداد بیشتری در نوبت تحویل قرار میگیرند و به عبارتی صف طولانیتری تشکیل میشود و ممکن است نوبتهای تحویل به زمان دورتری موکول شود. منطقی در ادامه بیان داشت: بنابراین بعد از اینکه صف نوبتدهی تحویل خودرو به مشتریان کوتاه شد، در صورتی که خودروسازان امکان تولید و عرضه بیشتر را داشته باشند آن وقت میتوان درباره عرضه خودرو در نوبتهای بعدی تصمیمگیری کرد. وی با تاکید بر اینکه باید روحیات مشتریان را در نظر گرفت، گفت: قطعا قرار گرفتن در یک نوبت یک یا 2 ساله برای خرید خودرو مطلوب مشتریان نیست، بنابراین سیاست ما هم پاسخگویی به صف ایجادشده برای خرید خودرو است. منطقی گفت: نکته مهم این است که اگر عرضه خودرو به اندازه کافی انجام شود آن وقت دیگری نیازی به این صفها و نوبتدهیها هم نیست.
* تعهد خودروسازان در سال 1402 چقدر است؟
بر اساس بررسیهای انجامشده خودروسازان داخلی در ۲ مرحله قبل سامانه یکپارچه خودرو، یک میلیون و 92 هزار دستگاه را باید در سال 1402 عرضه کنند، البته با توجه انصرافهای رخ داده میزان تعهدات آنها به مراتب پایینتر خواهد بود.
* روشهای جدید عرضه خودرو
از ابتدای سال جاری تاکنون قریب به 763 هزار دستگاه خودرو توسط خودروسازان تولید شده است و اگر این دست فرمان تا پایان سال وجود داشته باشد، میزان تولید به یک میلیون و 308 هزار دستگاه خواهد رسید. این یعنی حداقل 200 هزار دستگاه خودرو تولید خواهد شد که به احتمال زیاد در سامانه یکپارچه عرضه نخواهد شد و خود خودروسازان به صورت مستقیم اقدام به فروش آنها خواهند کرد. مسلما این پیام به بازار خودرو که دیگر خبری از عرضههای بزرگ نخواهد بود باعث ایجاد نوسان در بازار خودرو خواهد شد و این دستاورد که به سختی به دست آمده را از بین میبرد. وزارت صنعت، معدن و تجارت باید توضیح دهد چرا خودروسازان در سال جاری به نقطه سیاستگذاری شده برای میزان تولید خودرو یعنی یک میلیون و 600 هزار دستگاه نرسیدهاند. مسلما اگر روند تولید خودرو در سال جاری مانند نسبت تولید خودرو در سال 1401 به 1400 افزایش یافته بود، امروز درباره مرحله چهارم سامانه یکپارچه خودرو در زمستان سال جاری سخن گفته میشد. کما اینکه قرار بود سومین مرحله سامانه یکپارچه در تابستان سال جاری برگزار شود.
* وزارت صمت برنامه خود را برای ساماندهی خودرو اعلام کند
خردادماه امسال وقتی عباس علیآبادی تریبون مجلس شورای اسلامی را برای گرفتن رای اعتماد روشن کرد از همان ابتدا صنعت خودرو را نشانه گرفت و خبر از طرحی جامع برای بهبود وضعیت خودرو داد و خطاب به نمایندگان مجلس گفت: «به شما اطمینان میدهم این مشکل را میشود بهزودی حل کرد، چرا که راههای هوشمندانهای برای حل آن وجود دارد؛ هم استفاده از واردات هوشمند و بهموقع برای تنظیم بازار و هم استفاده از همکاریهای تخصصی با بنگاههای بزرگ به شکلی که به تولید مشترک برسیم و بتوانیم محصولاتمان را صادر کنیم».
در زمان حاضر 5 ماه از وعده علیآبادی، وزیر صمت درباره بهبود اوضاع صنعت خودرو میگذرد و حتی یک برنامه کوتاهمدت هم برای ساماندهی بازار خودرو در پیش گرفته نشده و حتی برنامه وزیر قبل هم به بایگانی فرستاده شده است.
ارسال به دوستان
نشسته هم میتوان خوابید
اصوات خیلی تاثیرگذار
در هفتهای که گذشت و درست در زمانی که بیش از یک ماه از آغاز جنگ غزه گذشته است، شاهد برگزاری نشست اضطراری و فوری سازمان همکاری اسلامی بودیم. در این نشست که برخی حکام کشورهای عضو کاملا سر جای خود نشسته بودند، در همان حالت نشسته، چرتی هم زدند. در میان اعضای این سازمان، سرانی از کشورها که ادعای انساندوستیشان به خر آسیب فیزیکی وارد میکند، یکی به میخ و یکی به نعلزنان با جنایات اسرائیل برخورد کردند. در پایان این نشست ضربتی، بیانیهای نیز صادر شد که اسرائیل و کشورهای هوادار این رژیم را وادار کرد با خود بگویند: خیلی تاثیرگذار بود!
در اینجا گزارشی از این نشست و بیانیه پایانی آن را مورد توجه قرار میدهیم.
- عربستان به عنوان میزبان کشورهای سازمان همکاری اسلامی، نه سیخ را سوزاند و نه کباب را. این کشور قدمهایی را در جهت عادیسازی روابط با اسرائیل برداشته بود، اما این موضوع تأثیری در اعلام انزجار این کشور از رژیم صهیونیستی نداشت.
- جنایات اسرائیل از سوی اعضای این سازمان محکوم شد. برخی حکام معتقد بودند: مگر ما چه چیزمان از سازمان ملل کمتر است که نتوانیم اقدامی را محکوم کنیم. اصلاً ما شدیداً محکوم میکنیم. هرچند برخی از سران این کشورها همین را نیز با اکراه محکوم کردند. شاید بر این باورند که اگر قضیه خیلی بحرانی بود، سازمان ملل به محکومکردن بسنده نمیکرد و برای مردم غزه ابراز نگرانی میکرد که در آن صورت آنها هم میگفتند: آخ.
- یکی از موارد مورد تاکید در این بیانیه، تسریع در ارسال کمک به مردم غزه عنوان شده است. از آنجا که دو صد گفته چون نیم کردار نیست، پس در جهت تسریع کمکرسانی به مردم غزه، بستههای کمکی انساندوستانه ایران، از طرف دولت مصر رد شده و اجازه ورود به غزه را پیدا نکردند. البته نقش اجازهندادن مقامات رژیم صهیونیستی در این مقوله نیز قابل بررسی است.
- از نکات بیان شده در بیانیه پایانی نشست، تاکید بر رفتار شنیع و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در حمله به بیمارستانها و کشتن زنان و کودکان و افراد غیر نظامی است. بر همگان واضح و مبرهن است که شاید اشتباهی در این قسمت رخ داده باشد! چرا که دولتی که از اول تاسیس آن تاکنون، رئیس و ۲ نخستوزیر آن جایزه نوبل گرفتهاند، مگر میتواند جنایتکار و کودککش باشد. بالاخره پای نوبل در میان است و بعید است در زمینه صلح تا به حال کسی روی دست اسرائیل بلند شده باشد.
- از آنجا که شرایط سخت، تصمیم شجاعانه میخواهد، پس در این نشست مقرر شد فوراً تحقیقاتی درباره جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت توسط رژیم صهیونیستی در سراسر اراضی اشغالی از جمله بیتالمقدس شرقی آغاز شود. این تصمیم در راستای درخواست حماس از این نشست بود که از کشورهای اسلامی خواسته بود تصمیمی تاریخی و سرنوشتساز بگیرند.
- در بیانیه پایانی مقرر شد از ارسال سلاح و مهمات به اسرائیل جلوگیری شود. البته اشارهای به تبادلات مالی و تجاری برخی کشورها از جمله فروش کالا و نفت به این رژیم نشده و همچنان که گودرز با شقایق ارتباطی ندارد، تبادلات مالی این کشورها با اسرائیل نیز ربطی به قویشدن این رژیم ندارد. پس میتوانند بدون نگرانی فعالیتهای خود را ادامه دهند.
- در پایان این نشست که پی مصلحت مجلسی آراستند و نشستند و گفتند و برخاستند، اقدامات اسرائیل دوباره محکوم شد و بسیاری از حکام تاکید کردند جنگ خیلی بد است. اصلا خود جیز و اوف است. پس تا میتوانید از آن دوری کنید و ما را وارد شرایط سخت تصمیمگیری نکنید. اصلاً لعنت به جنگ...
- پس از پایان این نشست، مقرر شد نیروهای نظامی همه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی متحد شده و در یک اقدام هماهنگ علاوه بر اینکه اسرائیل را از منطقه بیرون میرانند، جنایتکاران این رژیم را نیز به سزای اعمالشان رسانده و از روی زمین محو نمایند.
- خوشحال شدید؟ باید عرض کنم که بندی که در بالا آمده است از اصل اشتباه بوده و حاصل خیال نویسنده است. اگرنه حتی مرحله فکرکردن به این اقدام برای برخی از اعضای کنفرانس قفل بوده و در این زمینه با خود میگویند: ما را چه به این غلطا...
ارسال به دوستان
دستِ پُرِ فلسطینیها
مهدی بختیاری: سپتامبر سال 2000 با ورود آریل شارون و نیروهای نظامی اسرائیل به صحن مسجد الاقصی، آتش انتفاضه دوم شعلهور شد اما این انتفاضه با انتفاضه اول که در دهه 80 و 90 انجام گرفت یک تفاوت بسیار بزرگ داشت؛ این بار فلسطینیها نه با سنگ بلکه با راکت به جنگ اشغالگران رفتند.
کمی بعد، با روی کار آمدن شارون به عنوان نخستوزیر، ایده جدیدی برای تامین امنیت صهیونیستها در اراضی اشغالی طراحی شد.
سالها بود مبارزان فلسطینی با انجام عملیاتهای استشهادی متعدد، علاوه بر وارد کردن تلفات زیاد به اشغالگران، امنیت اسرائیل را هم به چالش جدی کشیده بودند و شارون برای رفع این مشکل و قطع دسترسی عوامل عملیاتها به مناطق صهیونیستنشین، ایده ساخت دیوار حائل در مناطق مرزی را اجرا کرد که هزینههای زیادی داشت.
احداث دیوار حائل بویژه دور مناطقی نظیر کرانه باختری و غزه، اگر چه دسترسی مبارزان به اراضی اشغالی را سختتر کرد اما انگیزه مهمی برای رفتن به سمت جنگافزار جدید نظیر موشک و راکت نیز شد.
22 سال قبل در 26 اکتبر 2001 نخستین راکت مقاومت فلسطینی با نام «قسام» و با برد 3 کیلومتر به سمت شهرکهای نزدیک نوار غزه شلیک شد و این سرآغاز یک راه بزرگ و البته سخت برای مبارزان فلسطینی بود و این سوال بزرگ را همان روز به وجود آورد: چه کسی این موشکها را به فلسطینیها داده است؟
نوار غزه با مساحت 360 کیلومتر مربع بین دریای مدیترانه، سرزمینهای اشغالی و بخش کوچکی در جنوب مصر محصور شده و دسترسی به این منطقه برای حامیان جبهه مقاومت فلسطینی بسیار سخت است، لذا ارسال تجهیزات و سلاح - بویژه موشک - با موانع زیادی روبهرو است.
ما هیچ دیوار و مرزی هنوز ساخته نشده که بتواند جلوی انتقال فکر و ایده را بگیرد! مبارزان فلسطینی به جای تحویل موشک و راکت، شیوه طراحی، ساخت و بهکارگیری آنها را دریافت کردند و ایران در این میان جایگاه ویژهای دارد.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین حامی جبهه مقاومت در پشتیبانی از گروههای مبارز اسلامی، در طول سالهای گذشته هر آنچه خود به دست آورده را در اختیار متحدانش قرار داده که نمونههای آن را در حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و البته مبارزان فلسطینی دیدهایم. با قوام گرفتن حوزه موشکی در داخل که به همت سردار شهید حاجحسن طهرانیمقدم صورت گرفت، این توانایی و فناوری به خارج از مرزها بویژه نوار غزه نیز منتقل شد و فلسطینیها با بهرهگیری از این توانمندی، شروع به ساخت راکتهای ابتدایی با قدرت تخریب کم در کارگاههای ساده و با استفاده از تجهیزات معمولی کردند.
این راکتها از برد 3 کیلومتر آغاز شد و اکنون فلسطینیها به موشک با برد 250 کیلومتر (موشک عیاش) مجهز هستند که امکان هدف قرار دادن نقاط دوردست در شمال و جنوب سرزمینهای اشغالی را به فلسطینیها میدهد.
حالا 12 سال از شهادت پدر موشکی ایران و کسی که سیدحسن نصرالله گفت زنان و دختران لبنانی هم امنیتشان را مدیون موشکهای شهید طهرانیمقدم هستند، میگذرد؛ مردی با آرزوهای دوربرد که ثمره تلاشش به داخل مرزهای ایران محدود نماند. اگرچه در میان فلسطینیها شخصیتهای بزرگی نظیر عدنان الغول و بها ابوعطا در راهاندازی و تقویت توان موشکی فلسطین نقش بسزایی داشتند اما حمایت ایران و توانمندیهای به یادگار مانده از شهید طهرانیمقدم و البته نقشآفرینی بیبدیل سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که دست فلسطینیها را پر کرد این حوزه را قوام بخشید و گروههای فلسطینی را به مرحلهای رساند که تنها در روز اول نبرد توفان الاقصی یعنی روز 7 اکتبر (۱۵ مهر)، بیش از 5 هزار راکت به سمت اراضی اشغالی و شهرکهای صهیونیستنشین پرتاب کردند. امروز برد موشکهای فلسطینی از شهرک سدیروت (3 کیلومتری غزه) به حیفا در شمال و ایلات در جنوب هم رسیده است و این موشکهای معمولی و ارزانقیمت و دستساز نشان دادند توان عبور از گنبد آهنین به عنوان مهمترین سامانه پدافند هوایی اسرائیل برای مقابله با این تهدیدات را هم دارند. با گذشت 40 روز از عملیات توفان الاقصی، هنوز شلیک راکتهای حماس قطع نشده و فرماندهان مقاومت اسلامی اعلام کردهاند انبارهایشان برای چند ماه آینده هم مملو از این تجهیزات است؛ تجهیزاتی که هنوز کسی نمیداند دقیقا چطور و از کجا میآیند!
ارسال به دوستان
نوزادان نارس در بیمارستان شفای غزه در حال تلف شدن هستند
نوزادکشی
* ارتش رژیم صهیونیستی با یورش به بیمارستان شفا جنایت جدیدی را رقم زد/ * بیش از 30 نفر در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند
گروه بینالملل: حمله وحشیانه نظامیان رژیم صهیونیستی به بیمارستان شفا اگرچه ماهیت متوحش صهیونیستها را بیشتر در برابر دیدگان جهانیان به نمایش گذاشت اما تهاجم روز گذشته از جنبههای زیادی برای تلآویو یک شکست آشکار بود و عمق درماندگی این رژیم را عیان کرد.
از روز نخست حمله به غزه و آغاز جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در نوار غزه، تنها دستاویز صهیونیستها برای توجیه جنایات حیرتانگیز و بیسابقه علیه کودکان و غیرنظامیان در غزه و فریب افکار عمومی در دنیا این بود که حماس از بیمارستانها و اماکن امن به عنوان سپر انسانی استفاده میکند و اسرای صهیونیست را هم احتمالا در چنین اماکنی نگهداری میکند.
اما روز گذشته با اعلام صهیونیستها مبنی بر اینکه هیچ اسیری در بیمارستان شفا پیدا نشده است، تنها دستاویز اسرائیل برای عادی جلوه دادن جنایاتش و استفاده از تاکتیک «جنگ کثیف» (راهبرد قدیمی اسرائیل در جنگهای این رژیم که برای کشتار خود به دروغپردازی و مظلومنمایی رو میآورد اما در واقع هدف نهایی آن کشتار و ترساندن مردم و غیرنظامیان و سست کردن اراده طرف مقابل است) هم فرو ریخت.
به علاوه اینکه، حمله دیروز به بیمارستان شفا یک ناکامی بزرگ دیگر روی دست دستگاههای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در مواجهه با مقاومت فلسطینی گذاشت.
در همین رابطه شبکه 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی اعلام کرد: یک شکست اطلاعاتی بزرگ دیگر، بر خلاف آنچه پیشبینی میشد، بیمارستان شفا خالی از هرگونه سلاح و تجهیزات نظامی بود. منابع عبری زبان اعلام کردند هیچ ردی از اسرای اسرائیلی در بیمارستان شفا پیدا نشد، با وجود اینکه اطلاعات به دست آمده این را نشان میداد.
روز گذشته یکی از عجیب و دردناکترین حوادث تاریخ بشر رخ داد و نیروهای رژیم صهیونیستی در اقدامی جنایتکارانه به بیمارستان «شفا» بزرگترین مرکز درمانی نوار غزه حمله و بیش از 30 نفر را در این بیمارستان شهید کردند که این موضوع باعث موضعگیری سازمان ملل و حتی بسیاری از دولتهای حامی اسرائیل هم شد. تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه برای چهلویکمین روز ادامه داشت و ارتش رژیم صهیونیستی بامداد روز چهارشنبه به داخل مجتمع پزشکی شفا واقع در ضلع غربی مرکز غزه یورش برد و آن را تبدیل به پادگان نظامی کرد. همچنین یک وقفه 4 ساعته در بخشهایی از شمال غزه اعلام شد. شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی در وبگاه خود گزارش داد که بازرسیهای انجام شده توسط ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی در سراسر بیمارستان شفا تا ساعتها ادامه خواهد داشت. این کانال توضیح داد که ادعاهای دیروز آمریکا مبنی بر در اختیار داشتن اطلاعاتی مبنی بر استفاده حماس از بیمارستانها برای اهداف نظامی، زمینه را برای هجوم به بیمارستان شفا فراهم کرد. رویترز به نقل از یکی از پزشکان بیمارستان شفا در غزه گفت: تیراندازی در بیرون بیمارستان پس از حمله نیروهای اشغالگر به مجتمع، کارکنان را مجبور به دور شدن از پنجرهها کرد و باعث شد آنها پناه بگیرند. این پزشک اتهامات صهیونیستها مبنی بر استفاده حماس از بیمارستان به عنوان مرکز فرماندهی را رد کرد. این در حالی است که ناظر اورژانس بیمارستان شفا در غزه پس از یورش نیروهای اشغالگر به آن گفت: وضعیت غمانگیز است و هر روز جانهای بیشتری را از دست میدهیم. اشغالگران تعداد زیادی از خانوادههایی که قصد خروج از بیمارستان را دارند تیرباران میکنند؛ تاکنون بیش از ۳۰ نفر شهید شدهاند. وی افزود: اشغالگران بسیاری از آوارگان را در حالی که چشمان آنها را بسته و لباسهایشان را پاره کرده بودند، بازداشت و به مقصد نامعلومی بردند. اشغالگران بیشتر درهای بیمارستان را منفجر کردند و ترکشها بین حاضران پخش شد. این مقام پزشکی افزود: ما هیچ یک از ادعاهای اشغالگران مبنی بر آوردن شیرخشک یا آنکوباتور را ندیدیم. به دلیل تجزیه اجساد نمیتوانستیم اجساد را حرکت دهیم. اشغالگران وحشت و ویرانی آوردند نه آنکوباتور. وی تاکید کرد: ما صدای درگیری را نمیشنویم، فقط صدای تیراندازی از سوی ارتش اشغالگر را میشنویم. هیچ فرد مسلحی در مجتمع وجود ندارد. آب قطع است و قطرهای آب در مجموعه نیست. اشغالگران تعدادی از حاضران را قبل از دستگیری مورد ضرب و جرح قرار دادند. وضعیت هر ساعت بدتر میشود. کمبود مواد اولیه قبل از بمباران داروخانهها شدید بود. همچنین منابعی در داخل بیمارستان شفا به الجزیره گفتند نیروهای اشغالگر در حال بازرسی از داخل بیمارستان و بازجویی از جوانان در آنجا هستند. تانکهای نظامی اشغالگران نیز در داخل محوطه بیمارستان قرار دارند. ارتش اشغالگر از طریق بلندگوها از مردان جوان خواسته خود را تسلیم کنند. اشغالگران تعدادی از آوارگان و خانوادههای شهدا و مجروحان را دستگیر کردند. این منابع افزودند: در میان آتشسوزی شدید در داخل و اطراف بیمارستان، سربازان اشغالگر داخل ساختمانها هستند. این منابع همچنین گفتند ارتش اشغالگر یک انبار دارو و تجهیزات پزشکی را در داخل مجتمع شفا منفجر کرد. در این باره خبرنگار آرتی گزارش داد نیروهای اشغالگر دامنه یورش خود به مجتمع بیمارستان پزشکی شفا در نوار غزه را گسترش دادند که شامل ساختمان تخصصی جراحی و ساختمان پزشکی داخلی و کلیه شد. نیروهای صهیونیست این مجتمع را تبدیل به یک پادگان نظامی کردند. خبرنگار آرتی اظهار داشت: ارتش اسرائیل تلفن پزشکان و آوارگان بیمارستان شفا را مصادره کرد. وی به نقل از خبرنگاری از حومه مجتمع شفا گزارش داد صدها جسد در اطراف بیمارستان انباشته شده و سگهای ولگرد در حال له کردن آنها هستند. پیشتر سخنگوی وزارت بهداشت در غزه اعلام کرده بود نظامیان صهیونیست با ورود به بیمارستان شفا در غزه زیرزمین این بیمارستان را بازرسی کردند. ارتباط بیمارستان شفا در غزه با جهان خارج قطع شده است و نیروهای اشغالگر در آن مستقر هستند.
ارتش صهیونیستی گفت سربازانش وارد ساختمانهای جراحی و اورژانس بیمارستان شفا شدهاند. آنها از همه افراد حاضر در مجتمع پزشکی شفا خواستند برای تخلیه آنجا آماده شوند. از پزشکان، بیماران و خانوادههایشان خواسته شده تا ساختمانهای مجتمع را ترک کنند زیرا میخواهند به عملیات تفتیش بپردازند. نظامیان صهیونیست همچنین دوربینهای تشخیص چهره و گیتهای الکترونیکی در این مجتمع نصب کردند.
همچنین محمد زقوت، مدیرکل بیمارستانهای غزه به الجزیره گفت: ارتش اشغالگر ۱۰ ساعت از بیماران، همراهان و کادر پزشکی بازجویی کرد. وضعیت در بیمارستان شفا بدون تغییر باقی مانده است. حیاط بیمارستان شفا اکنون خالی از تانک است. ما خواستار انتقال فوری سوخت به تمام بیمارستانها و خواستار هماهنگی برای خروج ایمن کودکان و بیماران از بیمارستان شفا هستیم. اشغالگران اجازه ندادند انکوباتور را به بیمارستان جراحی بیاوریم. کودکان و بیماران کلیوی بیمارستان شفا در خطر جدی هستند. نوزادان نارس نیاز به مراقبت، راهحل و دارو داشته و در معرض خطر زیادی قرار دارند. کارکنان و بیماران مجتمع شفا نمیتوانند از یک منطقه به منطقه دیگر بروند. ما خواستار انتقال بیماران برای درمان به مصر هستیم. ۲ هفته است هیچ کمکی از گذرگاه رفح وارد غزه نشده است. به یک بیمارستان صحرایی نیاز فوری داریم. وی صبح نیز گفته بود: ارتش اشغالگر طی عملیات یورش وارد بخش اورژانس مجتمع پزشکی شفا شد و به بیماران حمله کرد. اشغالگران به هر کسی که از گذرگاه امنی که برای خروج از بیمارستان تعبیه شده، خارج شود، تیراندازی میکنند. آنها به ۲ ساختمان جراحی و اورژانس حمله کردند. مدیر بیمارستانهای غزه افزود: ارتش اشغالگر تصور میکرد ورود سربازانش به مجتمع به منزله پیروزی برای آنها خواهد بود اما هیچ دلیلی بر مقاومت نیافتند. سازمانهای بینالمللی از مسؤولیت خود در قبال بیماران و زخمیها در این بیمارستان شانه خالی کردند. وی ادامه داد: به نماینده صلیب سرخ اطلاع دادیم ارتش اشغالگر به مجتمع پزشکی شفا یورش برده است.
* رادیو ارتش اشغالگر: هیچ اثری از اسرا در بیمارستان شفا وجود ندارد
خبرنگار امور نظامی رادیو «ارتش» رژیم اشغالگر ادعاهای اشغالگران و روایت گمراهکننده آنها درباره احتمال نگهداری اسرای صهیونیست در بیمارستان شفا را تکذیب کرد. دورون کادوش تاکید کرد هیچ نشانهای از حضور اسرای اسرائیلی در داخل بیمارستان شفا در غزه پس از یورش نیروهای اشغالگر به این بیمارستان وجود ندارد. اظهارات وی پس از اصرار اشغالگران بر انتشار یک روایت گمراهکننده که هدف قرار دادن مجتمع پزشکی شفا را توجیه میکرد، بیان میشود. این روایت مدعی بود بیمارستان شفا یک «ساختمان نظامی مقاومت» است که اسرای صهیونیست را در آنجا نگه میدارند. پیشتر ارتش اشغالگر در بیانیهای مدعی شد یگانهای آن بر اساس «دادههای اطلاعاتی و ضرورت عملیاتی»، «یک عملیات دقیق و مشخص علیه حماس در مناطق خاصی از بیمارستان شفا» انجام میدهند.
سخنگوی ارتش اشغالگر گفت: اسرائیل کارهای زیادی برای انجام حمله به نوار غزه دارد و زمان میبرد. دنیل هاگاری روز سهشنبه در یک نشست خبری افزود: اولویت ما حذف مقامات ارشد حماس است. برای من مهم است که افکار عمومی (اسرائیل) بدانند هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم و زمان میبرد. وی در توجیه جنایات صهیونیستها در حق غیرنظامیان و بیمارستانها و ادعای حضور حماس در بیمارستانها افزود: عملیات تخلیه بیمارستان القدس به پایان رسید، ما مجبور هستیم به صورت متمرکز در بیمارستانها کار کنیم، از فعالان حماس حاضر در بیمارستانها میخواهیم تسلیم شوند تا بیماران را در معرض خطر قرار ندهند. هاگاری افزود: برای از بین بردن حماس، باید در سراسر نوار غزه از هوا، دریا و زمین عملیات کنیم. یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز شامگاه سهشنبه گفت: حماس باید شکست بخورد، در غیر این صورت اسرائیل در این مکان نخواهد بود.
در همین باره یک دیدهبان حقوق بشر نسبت به اهداف اشغالگران در مجتمع پزشکی شفا هشدار داد. یک دیدهبان حقوق بشر با انتقاد شدید از یورش نیروهای اشغالگر به مجتمع شفا گفت: اسرائیل ساختمانهای این مجتمع را به مرکز بازداشت و شکنجه تبدیل کرد. دیدهبان حقوق بشر اروپا مدیترانه، تردید و ترس خود را درباره ماندن نیروهای اشغالگر از شب برای ساعات زیادی در مجتمع ابراز و تأکید کرد طولانی بودن حضور آنها ترس از آماده شدن برای یک صحنهسازی را افزایش میدهد. دیدهبان مذکور بیان کرد ادعاهای اسرائیل درباره استفاده از مجتمع شفا برای مقاصد نظامی به این همه زمان برای تفتیش و یورش نیاز ندارد.
* سازمان جهانی بهداشت: ارتباط ما با کارکنان بهداشتی در بیمارستان شفا قطع شده است
مدیر سازمان جهانی بهداشت گفت: گزارشهای مربوط به تهاجم نظامی به بیمارستان شفا در غزه باعث نگرانی است. تدروس آدهانوم گبریسوس اشاره کرد سازمان بار دیگر ارتباط خود را با کارکنان بهداشتی بیمارستان شفا از دست داد. هشام مهنا، سخنگوی صلیب سرخ غزه نیز با بیان اینکه آنها آماده ایفای نقش خود به عنوان یک میانجی بیطرف هستند، گفت: «اما ما فاقد تدابیر امنیتی هستیم که ما را قادر به انجام این کار کند. هشام مهنا با بیان اینکه برای جلوگیری از وقوع فاجعه در مجتمع شفا با همه طرفها ارتباط برقرار کردهاند، خاطرنشان کرد: صلیب سرخ به دلیل خطر شدید و هدف قرار دادن جادههای اصلی قادر به رساندن کمکها به مناطق شمال غزه نیست.
همچنین «باسم نعیم» از رهبران جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) بامداد دیروز گفت: «ما اظهارات پنتاگون و کاخ سفید درباره استفاده حماس از بیمارستانها برای مخفی کردن اسرای دشمن یا مراکز فرماندهی و کنترل را بشدت محکوم و رد میکنیم». نعیم در مصاحبه با شبکه الجزیره توضیح داد: «بیانیههای آمریکا چراغ سبزی برای هدف قرار دادن بیمارستانها با هدف تخریب بخش بهداشت و فشار بر مردم ما برای آواره کردن آنها از سرزمینشان است». وی در اینباره اضافه کرد: «ما مجددا درخواست خود را از سازمان ملل برای تشکیل کمیته بینالمللی جهت بررسی همه بیمارستانها برای اثبات نادرستی ادعای صهیونیستها و واشنگتن تکرار میکنیم». این مقام حماس با بیان اینکه دولت آمریکا چندین دروغ گفته که همگی آشکار شدهاند، اظهار داشت: «احتمال وجود تونلها در زیر بیمارستانها، بمباران آنها را توجیه نمیکند». نعیم همچنین افزود: «بیمارستانهای غزه محل اسکان ۷۰ هزار آواره هستند، بنابراین انجام عملیات نظامی در داخل آنها معقول نیست. اشغالگران اسرائیلی چندین بیمارستان را هدف قرار دادند، نه فقط مجتمع شفا». دفتر رسانهای دولت در غزه هم تصریح کرد: حمله اشغالگران به مجتمع شفا جنایت جنگی است؛ در جریان محاصره این بیمارستان، اشغالگران ۵ ساختمان را بمباران کردند و همه مردم را به گلوله بستند. این منبع حکومتی در غزه با تاکید بر اینکه یورش نظامی به مراکز درمانی، جنایت اخلاقی و جنایت علیه بشریت است، اعلام کرد: جنگ بیمارستانها توسط صهیونیستها و قتلعام در مجتمعهای پزشکی نوار غزه، تاکنون ۷۰۰ شهید و صدها زخمی برجا گذاشته است. همچنین «عزت الرشق» عضو دفتر سیاسی جنبش حماس روز گذشته تصریح کرد: در نتیجه محاصره رژیم صهیونیستی، ۱۷۹ نفر از شهدای بیمارستان شفا در یک گور جمعی در صحن این بیمارستان دفن شدند. وی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی اجازه نمیدهد ۲۰۰ خانواده حاضر در بیمارستان شفا خارج شوند و به منازل خود بازگردند، تأکید کرد: این اقدام لکه ننگی بر پیشانی همه کسانی است که برای توقف کشتار قرن در نوار غزه، دست به هیچ اقدامی نمیزنند.
یک خبرنگار فلسطینی در اطراف مجتمع بیمارستانی شفا نیز گزارش داد: ارتش اسرائیل بیمارستان شفا را به پادگان نظامی تبدیل کرده است. این خبرنگار افزود تانکهای اسرائیلی پیش از ورود نظامیان، این مجتمع را از همه طرف محاصره کردند. به گفته این خبرنگار فلسطینی، صهیونیستها هر آنچه را در اطراف بیمارستان میبینند، هدف قرار میدهند.
***
شفا نماد مقاومت و شهادت مردم غزه
مجتمع پزشکی شفا سال 1946 یعنی 2 سال قبل از آغاز اشغالگری صهیونیستها در فلسطین، در یک چهارراه معروف در ضلع غربی مرکز غزه برای ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی تاسیس شد. از زمان استعمارگری انگلیس تا مدیریت مصر بر نوار غزه و آغاز اشغالگری صهیونیستها، این مجتمع پزشکی به موفقیتهای چشمگیری دست یافت و چندین بیمارستان تخصصی در آن تاسیس شد. این مجتمع شامل بیمارستان تخصصی جراحی، بیمارستان زنان و زایمان و بیمارستان بیماریهای داخلی و نیز بخشهای تخصصی همچون رادیولوژی، بانک خون و... میشود.
کارکنان مجتمع پزشکی شفا شامل 500 پزشک و 700 پرستار و دهها داروسازند و یک بیمارستان 700 تختخوابی محسوب میشود. به گفته مسؤولان بهداشتی غزه، همزمان با آغاز تجاوزات رژیم اشغالگر به نوار غزه، مجتمع شفا همه بیماران و مجروحانی را که شرایط وخیم دارند، پذیرش کرده و علاوه بر آن تبدیل به مرکزی برای اسکان بیش از 7 هزار آواره شده است که اغلب در محوطه بیمارستان چادر زدهاند.
اما این تنها دلیل هدف قرار دادن مجتمع شفا نیست. همانطور که گفتیم شفا یک مجتمع پزشکی پیشرفته و فوق تخصصی به شمار میرود که 45 هزار متر مربع مساحت دارد. علاوه بر بیمارستانهای تخصصی که گفتیم در این مجتمع تاسیس شده، مجتمع شفا شامل کلینیکهای تخصصی در زمینههای گوش، حلق و بینی، ارتوپدی، اورولوژی، روماتولوژی، سرطان و بسیاری از تخصصهای دیگر است.
از آن گذشته از سال 2007 مجتمع پزشکی شفا میزبان بسیاری از کنفرانسهای بزرگ پزشکی بوده که جنایات رژیم اشغالگر را فاش کرده است. این مجتمع موفق به ایجاد ائتلافهای قوی با سازمانهای بینالمللی نیز شده و در واقع از مهمترین سنگرهای مبارزه با رژیم اشغالگر به شمار میرود.
آگوست و سپتامبر گذشته این مجتمع میزبان هیاتهایی از نهادها و سازمانهای بینالمللی بود و به دلیل موفقیتش در همگام شدن با پیشرفتهای پزشکی و راهحلهای نوآورانه بهرغم محاصره، مورد تحسین قرار گرفت. شفا 18 سپتامبر میزبان هیاتی از سازمان پزشکان بدون مرز به ریاست «توماس گولیمتی» در چارچوب توسعه و ارائه خدمات جدید در زمینه عملهای پیچیده مربوط به ترمیم بافتها و صورت و فک بود.
از دیگر مواردی که محوریت مجتمع پزشکی شفا را در زندگی ساکنان غزه نشان میدهد انجام 6 هزار و 700 زایمان در 6 ماه نخست امسال و انجام 2 هزار و 312 سزارین در همین مدت است.
ارسال به دوستان
هدف دستنیافتنی ارتش اشغالگر
دکتر سعدالله زارعی: آنچه ما امروز در صحنه حمایت از فلسطین و مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی مشاهده میکنیم، تقریبا در طول چند دهه گذشته، بیسابقه است. مساله فلسطین هیچ زمانی به اندازه امروز در کانون توجه ملتها و دولتها نبوده است.
اما درباره عملکرد دولتهای عربی در قبال جنگ اخیر غزه، باید به این نکته توجه کنیم که اساسا پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ که به جنگ 6 روزه معروف شد، دولتهای عربی پرونده جنگ با اسرائیل را بستند و فقط مصریها، آن هم نه با هدف تداوم خصومت با رژیم صهیونیستی که برای دستیابی به صلح با اسرائیل جنگ را ادامه دادند. از آنجا که مصر در رویارویی با رژیم صهیونیستی چندین شکست متحمل شده بود، به دنبال یک پیروزی و دستاورد نظامی بود تا بتواند به صلح پایدار با رژیم صهیونیستی دست پیدا کند. به همین خاطر جنگ سال 1973 از سوی مصر علیه اسرائیل طراحی و اجرا شد و سال 1975 نیز انور سادات به عنوان رئیسجمهور مصر راهی تلآویو شد و در کنست (پارلمان اسرائیل) سخنرانی کرد و در نهایت سال 1978 پیمان کمپ دیوید بین مصر، اسرائیل و آمریکا بسته شد. اساسا پس از پیمان کمپ دیوید، دولتهای عربی پرونده جنگ با اسرائیل را برای همیشه بستند. به همین خاطر نیز در جنگی که رژیم صهیونیستی سال 1982 علیه لبنان به راه انداخت و تا اشغال بیروت هم پیش رفت که این اشغال به مدت 18 سال به طول انجامید، هیچ کدام از کشورهای عربی به لبنان کمک نظامی نکردند. در جنگ 33 روزه بین اسرائیل و حزبالله لبنان نیز که سال 2006 رخ داد، خبری از ورود نظامی دولتهای عربی برای کمک به لبنان نبود.
حتی براساس خبرهایی که صهیونیستها آن زمان منتشر کردند، سعودیها هزینه جنگ 33 روزه را از قبل به اسرائیل پرداخت کرده بودند.
در چنین شرایطی، روند ماجرا به امروز رسیده است و اکنون شاهد یکپارچگی زبانی کشورهای عربی در حمایت از فلسطین و به ضرر اسرائیل هستیم. حتی این مقدار کم را هم از جبههای که اساسا جنگ علیه اسرائیل را از سال 1967 به این سو ترک کرده بود، باید به فال نیک گرفت و پذیرفت. البته باید امیدوار باشیم روندی که به نفع فلسطین شکل گرفته، تشدید شود.
فرسایشی شدن جنگ غزه، قطعی است. دلیل آن هم این است که رژیم صهیونیستی در جریان عملیات توفان الاقصی از مقاومت فلسطین یک ضربه اساسی خورده است. در صورتی که آتشبس هم شکل بگیرد به صورت وقفه موقت خواهد بود.
صهیونیستها برای دستیابی به التیام، جنگ اخیر علیه غزه را راه انداختند. از نظر صهیونیستهای ساکن در سرزمینهای اشغالی، جبران ضربه وارد شده به رژیم در جریان عملیات توفان الاقصی فقط با از بین بردن عناصر اجراکننده آن ممکن است. بنابراین صهیونیستها اگر چه خیلی هم به غلبه بر گروههای مقاومت فلسطینی از جمله حماس و جهاد اسلامی امیدی ندارند اما در عین حال گویا فضای ذهنیشان، آنها را به سمت تداوم درگیری با مردم فلسطین سوق میدهد. دولت نتانیاهو تا زمانی که فشار افکار عمومی صهیونیستها از روی دوشش برداشته شود، به این جنگ ادامه خواهد داد.
در طرف دیگر ماجرا هم مقاومت فلسطین قرار دارد. مقاومت به دنبال این است که با هزینه کمتری به عنوان پیروز از میدان خارج شود. به همین خاطر جنگ را به گونهای مدیریت میکند که به زندگی مردم غزه هم آسیب کمتری وارد شود. این سیاست پیروزی گام به گام و مرحلهای و در طول زمان نیز به خودی خود جنگ را فرسایشی و طولانی میکند؛ به نظر میرسد جنگ اسرائیل علیه غزه چند ماه دیگر هم استمرار داشته باشد.
نتانیاهو و همچنین گالانت وزیر جنگ اسرائیل و برخی دیگر از مقامات صهیونیست با ناشیگری تمام، هدفگذاری اسرائیل در این جنگ را از بین بردن مقاومت فلسطین قرار دادهاند؛ هدفی که از توان ارتش رژیم صهیونیستی خارج است. اساسا مقاومت در متن مردم غزه قرار دارد و نمیتوان آن را ریشهکن کرد. نوار غزه بیش از 2 میلیون نفر جمعیت دارد و دهها هزار عضو حماس، در متن و البته بطن و درون این مردم قرار دارند.
صهیونیستها با انهدام تمام آثار حیات از قبیل بیمارستانها، منابع آب، منابع برق، نانواییها و هر چیزی که برای حیات انسان ضروری است، قصد دارند جمعیت یک میلیون و 300 هزار نفری فلسطینیانی که در قسمت شمال نوار غزه هستند را متقاعد به خروج از آن منطقه کنند. با اجرایی شدن این تصمیم، این امکان برای رژیم صهیونیستی فراهم میشود که یک غربالگری جمعیتی در غزه انجام دهد، بلکه بتواند مقاومت را از دل این جمعیت جدا کند تا غزه دیگر ماهیتی مبنی بر مقاومت در برابر اشغالگری نداشته باشد.
اما واقعیت ماجرا این است که تصمیم فلسطینیها به مقاومت در برابر صهیونیستها، نه یک تصمیم سازمانی که تصمیم مردمی و عمومی مردم فلسطین است. مردم غزه تصمیم گرفتهاند در برابر طرحهای صهیونیستی مقاومت کنند و این مقاومت را با منافع ملی و توانایی خودشان در انطباق کامل میبینند.
در همین راستا بود که ایلان ماسک نیز خطاب به صهیونیستها گفت اگر حماس را هم از بین ببرید، قادر به ریشهکن کردن تفکر مقاومت نیستید، زیرا مردم فلسطین گروههای جدیدی تشکیل خواهند داد و آن گروههای جدید هم مسیر حماس را خواهند رفت.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نگاه روز
ابطال گزارههای انتزاعی درباره فلسطین
حنیف غفاری: برگزاری نشست اخیر سران کشورهای اسلامی در پایتخت عربستان، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بینالملل قرار گرفت و برخی استراتژیستها نیز در صدد آیندهپژوهی تحولات منطقه با استناد به رویکرد کلان کشورهای اسلامی در قبال مساله فلسطین برآمدهاند. فارغ از ارائه پیشنهادات دهگانه و عملیاتی جمهوری اسلامی ایران برای حل و فصل معادله جاری در فلسطین (بر اساس شکلگیری حکومت واحد فلسطینی و نفی مطلق اشغالگری صهیونیستها)، که نقطه روشن و امیدبخش این نشست محسوب میشود، رویکرد منفعلانه و سازشکارانه برخی بازیگران منطقهای در قبال مناقشه جاری کاملا ملموس است. در این باره ۳ نکته اساسی وجود دارد که باید آنها را در همپوشانی با یکدیگر مورد توجه قرار داد.
۱- از مهمترین ثمرات عملیات توفان الاقصی در سطح گفتمانی، ابطال گزارههای انتزاعی در قبال حل مناقشه 75 ساله فلسطین و رژیم اشغالگر قدس است. یکی از این گزارههای انتزاعی که معلول عدم درک مناسبات زیربنایی و گفتمانی جاری در منطقه و جهان اسلام است، طرح ۲ دولتی و متعلقات و بسترهای آن از جمله پیمان به اصطلاح صلح آبراهام است. واقعیت امر این است که طرح ۲ دولتی صرفا در بستری معنا پیدا میکند که شاهد یک منازعه مجهول تاریخی و سرزمینی در فلسطین باشیم اما ماهیت منازعه جاری در فلسطین بر اساس ابهام و دوگانگی شکل نگرفته است! صورت مساله در فلسطین هم به لحاظ تاریخی و هم سرزمینی کاملا مشخص است و تردیدی در تعلق مطلق این سرزمین به فلسطینیان وجود ندارد. در چنین شرایطی برخی سران کشورهای اسلامی تصور میکنند میتوان بر اساس یک فرمول ریاضی که نشأت گرفته از ضرب و تقسیم اراضی و اختصاص بخش محدودی از آنها به عنوان حقالسکوت فلسطینیان در قبال پذیرش سلطهگری صهیونیستهاست، مناقشه جاری در منطقه را حل و فصل کرد. پیمان صلح اسلو در سال 1991 میلادی با همین استدلال و فرامتن منعقد شد و پیمان صلح آبراهام نیز تابعی از همین توهم ذهنی - محاسباتی برخی سران کشورهای اسلامی است.
۲- ماهیت، فرامتن و متن بیانیه منتشرشده پایانی در نشست سران کشورهای اسلامی، تناسبی با یکی از مهمترین کارویژههای آن یعنی صیانت از قلمرو جهان اسلام و حمایت از آزادی قدس شریف ندارد. به نظر میرسد برخی اعضای ارشد سازمان همکاری اسلامی به جای توجه به فلسفه وجودی این مجموعه، درصدد تطبیق خود با القائات کاخ سفید و اتحادیه اروپایی برآمدهاند. در نقد این رویکرد، همین بس که اگر چنین چارچوب و فرامتنی قابل انطباق با واقعیات و مطالبات جاری در فلسطین و منطقه بود، باید پس از انعقاد پیمانهای کمپ دیوید، اسلو، مادرید و لااقل انعقاد پیمان آبراهام، قابلیت خود را عیان میساخت. فلسطینیان راهکارهای انتزاعی طیف سازشکار در تشکیلات خودگردان و اتحادیه عرب را در طول دهههای اخیر پس زدهاند و این روند اکنون شدت بیشتری هم گرفته است.
۳- حل مساله فلسطین نه در گرو واسطهگری اعراب میان تلآویو و غزه و نه منبعث از تصویب قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد است. این مهم، تنها در گرو زدودن انتزاعیات و روی آوردن به واقعیات تاریخی و مردمی در فلسطین امکانپذیر خواهد بود. نشست سازمان همکاری اسلامی جای ابتکار عمل برای عبور از نقطه اولیه بحران، یعنی اشغال فلسطین توسط صهیونیستهاست، نه رایزنی درباره چگونگی پذیرش کلیت اشغالگری یا حتی بخشی از آن!
راهکارهای مدون و عملیاتی ارائهشده از سوی حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان در نشست ریاض، به وضوح نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران قویا در صدد بازگرداندن اذهان بازیگران منطقه به سوی همین نقطه کانونی و اساسی است: فلسطین قبل از 1948.
مقاومت ترکیبی و همهجانبهای که امروز در غزه انجام میشود، قطعا معطوف به بازگشت به همین نقطه مقدس است. بهتر است سران کشورهای اسلامی به جای پس زدن واقعیات جاری در منطقه و از آن مهمتر، امتناع خواسته یا ناخواسته از پذیرش خواسته عمومی جهانیان - که امروز از شرق تا غرب کره خاکی عیان شده است - به فکر تغییر فرامتنها و تصورات کلان خود از صورت مساله جاری در فلسطین و تغییر استراتژیهای خود در این باره باشند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|