|
گفتوگوی «وطن امروز» با ایوب آقاخانی، کارگردان نمایش «نوزده، نود و نه» که در تئاتر شهر در حال اجراست
هراسهای یک پاندمی
محمد محمدی: ایوب آقاخانی کارگردان 48 سالهای که از سالهای نوجوانی فعالیت حرفهای خود را با بازی در مجموعههای تلویزیونی آغاز کرد، همچنین نمایشنامهنویس، کارگردان، بازیگر و مدرس دانشگاه است، این روزها نمایش «1999» را همزمان با ایام سالگرد شیوع کرونا در کشور در مجموعه تئاترشهر روی صحنه دارد؛ نمایشی با بازی سپند امیرسلیمانی، الهه شهپرست، ویدا جوان، میثم میرزایی و ابوالفضل جمشیدی که با اقبال مخاطبان روبهرو شده است. نمایش «1999» روایتی از ترسها و هراسها در سال 99 در یک زوج جوان است که در نخستین سالگرد ازدواجشان بدون حضور خانوادههایشان قرار است جشنی برگزار کنند. این نمایش محصول گروه تئاتر پوشه به سرپرستی ایوب آقاخانی است که از سال 74 با رویکرد کاملا دانشگاهی فعالیت خود را آغاز کرد و امروز با گذشت ۳ دهه به عنوان معدود گروههای تئاتری است که همچنان به حیات خود ادامه میدهد. سهگانه پاریسی، تکههای سنگین سرب، شمعدانیها، رویاهای رامنشده، مرثیهای برای یک سبکوزن از جمله آثاری است که ایوب آقاخانی در مقام کارگردان طی سالهای اخیر روی صحنه برده است؛ نمایشهایی که همواره جزو آثار پرمخاطب تئاتری قلمداد شده است. اکنون نیز نمایش 1999 با گذشت 8 اجرا بیش از 1000 مخاطب را میزبانی کرده و میتوان پیشبینی کرد این اثر با توجه به موضوع و سوژه جزو آثار پرمخاطب سال تئاتر به شمار آید، از همین رو با این کارگردان تبریزی پیرامون آخرین اثر نمایشیاش به گفتوگو نشستیم.
* آقای آقاخانی! لطفا درباره فرآیند ایده تا اجرای نمایش «1999» بفرمایید و اینکه از کجا و چگونه به آن رسیدید.
مشخصا «1999» محصول تفکر تلخی است که ناخواسته از اسفند 98 به سراغ ما آمد و مشخصا من در طول چند ماه خانهنشینی و فراگیری پاندمی کرونا در کشور درگیر این بودم که نمایشی درخور در باب این قضیه اما با نگاهی هنرمندانه و نه کاملا انقباضی درباره این موضوع تولید کنم و همین کار را خیلی سخت میکرد. در همان ایام نمایش «عشق روزهای کرونا» با سرعت بسیار چشمگیر و ستودنی توسط آقای رحمانیان نوشته شد و روی صحنه رفت و چون بسیار کار رمانتیکی بود من بار دیگر احساس کردم خوشبختانه یا بدبختانه این خلأ پر نشده است. یعنی درباره کرونا آنگونه که باید به آن پرداخته نشد و چون کار آقای رحمانیان بیشتر یک فانتزی رمانتیک بود هیچ گوشهای از آن سهمی از ترس و خوفی که جامعه را در ماههای اول این شیوع گرفته بود وجود نداشت، بنابراین به فکر کردن ادامه دادم و اینکه چه باید کرد تا کرونا از تظاهرت هیجانی و احساساتی رادیو و تلویزیون و یکی دو مورد در تئاتر فراتر برود و پدیده مهمتری را تولید کند و مدام احساس میکردم در تمام این پرداختها عنصر مهم و موثر و چیره این شیوع یعنی ترس و هراس وجود ندارد. ما با ۲ عنصر در ماههای اول مشخصا سال 99 مواجه بودیم؛ یکی ترس که بسیار فراگیر بود و دیگری تناقض میان عملکرد افراد جامعه که عملا گاهی به آن وجوه کمیک میداد. من با افرادی مواجه میشدم که خیلی اعتقادی به ماسک و مواد شوینده و ضدعفونیکننده مانند الکل نداشتند و ما را هم که درگیر این ترس وسواس بودیم مسخره میکردند. این ۲ عنصر تناقض کمیک و هراس فراگیر دقیقا ۲ عنصری بود که بشدت احساس میکردم مهم است وجود داشته باشد و در این نگاه و نگره برای تولید اثری در باب این قضیه به عنوان سند ماندگار اجتماعی که متاسفانه و شاید خوشبختانه تا زمانی که من ایده «1999» را طراحی میکردم هیچکس به آن نپرداخت. جالبتر اینکه با گذر این سالها و پس از 4 سال که از شیوع کرونا میگذرد، همچنان این قضیه مسکوت و مغفول مانده است، به این معنا که در تلویزیون اتفاقاتی که در خانوادهها میافتاد، تلاشها و تقلاهایی که انجام میشد و بیشتر عنصر ایثار مدنظر بود و ترس هیچ سهمی در این فضا نداشت، در حالی که واقعیترین سهم این شیوع در زندگی ما ترس بود و دیگر اینکه این سوءرفتار و برخورد کمیک درباره این مقوله جدی باز مغفول بود. سال 99 حدود ۶ ماه طول کشید تا بالاخره به طرح سنجیده این نمایشنامه برسم و بسیار هم هیجانزده بودم. من به طرحی فکر کرده بودم که سمت و سوی کمیک داشت، تعریف علمی گروتسک داشت، هراس داشت و در عین حال فانتزی کمیک داشت و دقیقا ترکیبی از کارهای دیگر نبود. نگارش «1999» تا پایان سال 99 طول کشید و رفتهرفته ابعادی بر من مکشوف شد که اگر با عجله مینوشتم در نوشته من اصلا رخ نمیداد و خوشبختانه سال 1400 به نمایشنامه کامل رسیدم و به نشر سوره مهر برای چاپ واگذار کردم و سال 1401 بالاخره پس از یک سال انتظار به چاپ رسید. در ادامه من برنامهریزی کردم برای اجرا و همچنان نمونه مشابه نداشت، در عین حال علاقهمند جدی تجربه گروتسک در تئاتر بودم که در کارنامهام کمی جایش خالی بود. طرحی داشتم که اجرا نشده بود و سعی داشتم با این قضیه این خلأ را پر کنم و در عین حال هم به جز این تجربه جذاب برای من کارگردان، میل به ساخت یک سند اجتماعی آن دوران پیچیده که به راحتی داریم فراموش میکنیم برای من دغدغه بود و سال گذشته به خاطر شرایط اجتماعی و آسیبی که تئاتر خورد، اتفاق نیفتاد و من سعی کردم در سالگر شیوع در اواخر بهمن و اسفند آن را روی صحنه ببرم و میشد به اصطلاح باکس پایانی سال مجموعه تئاترشهر و الان خیلی خوشحالم که در چهارمین سالگرد شیوع بیماری منحوس کرونا توانستم این کار شبهترسناک دارای فانتزیهای کمیک و در یک کلام این تئاتر گروتسک را با یک خط داستانی به ظاهر واقعگرا روی صحنه ببرم و در واقع تکریم تلاشها و دغدغههای کادر درمان و مردم باشد، در عین حال که به سلیقه و سویه کارگردان و نویسندهاش بشدت احترام میگذارد. گروه تئاتر پوشه از به روی صحنه آوردن نمایشی که روزهای نخستش بسیار موفق جلوه کرده، به خودش میبالد. بیشتر از مساله کرونا به فرم هنری ارائهاش فکر کردم. اثر من به ظاهر یک کار پلیسی - معمایی و دلهرهآور است و در عین حال فانتری کمیک آن، مانع این است که بیشتر از فرم درگیر محتوا شود و این واکسیناسیون جدی در مورد سوژه ضرورت داشت. من فکر میکنم موفق شدیم ضمانتهایی در توفیق این ماجرا ایجاد کنیم. تنفسی که در ارتباط با تماشاگر داشتیم عرض من را تایید میکند، ضمن اینکه ما در تئاتر خودمان و در تئاتر کشور، تئاتر گروتسک کم داشتیم و این فارغ از سوژه و معنا میتواند از نظر فرم تامینکننده کمبودی باشد که از نظر ویترینی داشتیم.
* درباره شیوع کرونا آثار هنری بسیاری چه در حوزه تئاتر، چه سریال تولید شده است اما آنچنان که باید و شاید به درستی به آن پرداخته نشده، در حالی که در «1999» المانهایی نظیر ترس، عشق فداکاری توأمان حضور دارد. آیا پیش از نوشتن احساس نمیکردید کار شما هم دچار آسیبهایی شود که سایر آثار هنری در این موضوع مبتلا شدند؟
واقعیت این است که بله! خطری جدی تهدیدش میکرد برای اینکه ما درگیر هیجانات، عواطف و احساسات و شرایط پرداختن به این سوژه و مضمون بشویم کاملا حس میشد ولی من کاملا خوشبین بودم که با این رویکرد هنری و صاحب ایده و به زعم خودمان خلاقانه این خطرات را دور بزنیم و اثر را در برابر خطرات آسیبزننده و تاریخ مصرفدار واکسینه کردیم، به عبارتی خیلی دوست داشتم مخاطب بعد از تماشای کار نتواند بگوید کرونا که گذشته و چه و چه.
* در این نمایش هم چهرههای شناختهشده حوزه سینما و تلویزیون را دارید، هم چهرههای سرشناس تئاتر. درباره گروه بازیگران و انتخاب عوامل برای این پروژه بفرمایید.
من همواره در کارهای تئاتر پوشه سعی میکنم از بازیگران کارآمد و توانمند استفاده کنم و خیلی درگیر شهرتشان نیستم ولی صادقانه برایم مهم است که توانایی را به اندازه روش و عملکرد و شیوهمندی تئاتر پوشه داشته باشند، چون من اعتقادی به تمرینات عجیب و غریب و طولانی و ساختن بازیگر از چوب و اصطلاحاتی که از زبان برخی همکارانم میشنوم ندارم، بنابراین ترجیحم این است افرادی که کارشان را بلدند به من بپیوندند تا سرعت تولید را بالا ببرند و در این شرایط اقتصادی به امر باطلی نپردازم. اینکه 9 ماه را صرف کار بکنیم که خروجی آن یک ماه اجرا باشد، ضمن اینکه این کار برای من محترم است، عقلانی نیست و اگر از کارهای اولم دقت کنید این روش را داشتم. فارغ از کارهای دوران دانشجویی در نخستین کارهایم از بازیگران مختلف از نسلهای مختلف استفاده کردم، از بازیگرانی چون زندهیاد داوود رشیدی و زندهیاد هما روستا گرفته تا نسل کمی جوانتر از آنها مانند مجید مظفری، بهرام ابراهیمی و حبیب دهقاننسب تا همنسلان خودم چون نسیم ادبی، افسانه ماهیان، حمید آذرنگ و پیام دهکردی و افراد مختلف، به هر حال افتخار داشتم با آنها همکاری کنم. در 1999 تمام تلاشم را کردم ترکیب توانمندی از بازیگرانی را که به سرعت به نتیجه برسیم دور هم جمع کنم اما مشخصا درباره انتخاب سپند امیرسلیمانی بیشترین دلیلم جز تکیه بر مهارت جدی ایشان در بازیگری که بسیار خوب و صاحب قریحه است و من آن را تایید میکنم، تجربه کرونا برایم مهم بود. به هر حال امیرسلیمانی بازیگری است که به لطف خدا از آستانه قربانی شدن در برابر کرونا برگشت و خداوند ایشان را دوباره به جامعه هنری بخشید و تمایل داشتم در راس ماجرا کسی را داشته باشم که این تجربه را با تمام سلولها و پوست و گوشتش تجربه کرده باشد و اینگونه به ما پیوست و مابقی دوستان شامل ویدا جوان، الهه شهپرست، میثم میرزایی و ابوالفضل جمشیدی بازیگران توانمند و باسابقه هستند که دوست داشتم با آنها کار کنم و این سعادت نصیب من شد در یک ترکیب معقول و مهندسی با هم به استقبال نَفَس تماشاگر برویم.
ارسال به دوستان
در حالی که جبهه اصلاحات از عدم ارائه لیست انتخاباتی در تهران گفته بود، لیست «صدای ملت» با سرلیستی علی مطهری در حال نهایی شدن است
حضور با چراغ چشمکزن
گروه سیاسی: آنچه این روزها در رفتار سیاسی اصلاحطلبان جلوه میکند نه به حضور علنی در انتخابات شبیه است و نه میتوان آن را حضوری چراغ خاموش به حساب آورد. آنچنان که بالا گرفتن اختلافات در اعلام رسمی موضع اصلاحات نشان از آن دارد که این جریان سیاسی از طرفی برای حضور در انتخابات برنامه دارد (آنچنان که نامه110 فعال سیاسی اصلاحطلب گویای این انگیزه است) و از سوی دیگر از تجربه سومین شکست سنگین پس از انتخابات سال 98 و 1400 هراس دارد. در این فضا طبیعی است آنها در جستوجوی مسیری باشند که از سویی اقبال خود را به آزمون بگذارند و از سویی در صورت شکست مجرای فرار داشته باشند. شواهد و اخبار این روزها نیز این فرضیه را تصدیق میکند.
در جدیدترین مورد روز گذشته سعید نورمحمدی، عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در گفتوگویی با اشاره به دلیل صدور بیانیه ۱۱۰ امضایی با عنوان «روزنهگشایی کنیم» گفت: دغدغههای جمع امضاکنندگان موجب شد این بیانیه صادر شود. با توجه به تجربه انتخاباتی ما در 3-2 دهه اخیر، در هر انتخاباتی که بدنه اصلاحطلبی در آن شرکت نکرد، شرایط نامطلوبی به کشور تحمیل شد. وی با بیان اینکه در انتخاباتی که مشارکت پایین بوده تبعات سنگینی دامنگیر کشور شده است، گفت: دلیلی که نامه موسوم به ۱۱۰ امضایی نوشته شد دغدغه مشترک کسانی بود که باور داشتند با بیتفاوتی، تحریم و سکوت در برابر انتخابات چیزی عاید کشور و مردم نخواهد شد.
نورمحمدی به وجود 2 دیدگاه در میان جریان اصلاحات اشاره کرد و گفت: بعد از صدور این بیانیه تغییری در نظر کسانی که مخالف شرکت در انتخابات بودند ایجاد نشد و در مرزبندیهای موجود در جبهه اصلاحات هیچ تغییری رخ نداد. اعضای هیأت رئیسه جبهه اصلاحات هم کنفرانسی مطبوعاتی داشتند و در آنجا گفتند از هر روزنهای که ایجاد شود استقبال میکنند. تصور برخی دوستان هم این است که در شرایط فعلی امکان ایجاد روزنه نیست و تفاوت دیدگاه ما با آنها همین است. وی به جمعبندی برخی اصلاحطلبان برای ارائه لیستی در تهران اشاره و تصریح کرد: «علی مطهری» در حال تهیه یک لیست ۳۰ نفره در شهر تهران با عنوان «صدای ملت» است و از احزاب، گروهها و شخصیتهای مختلفی مشورت گرفته و در حال مشورت گرفتن است. ما هم در حزب ندای ایرانیان از آن لیست حمایت خواهیم کرد ولی لیست توسط آقای مطهری و به سرلیستی وی نهایی میشود. بنای ما این است که در تهران لیستی ندهیم و تنها از همین لیست حمایت میکنیم. نورمحمدی گفت: «اعتماد ملی»، «کارگزاران» و «اعتدال و توسعه» هم از احزابی هستند که از لیست «صدای ملت» حمایت خواهند کرد.
مازیار بالایی، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی هم با اشاره به برنامهریزی 4 حزب اعتماد ملی، کارگزاران، اعتدال و توسعه و ندای ایرانیان با محوریت علی مطهری برای انتخابات پیش رو گفت: این 4 حزب جلساتی را با آقای مطهری برای انتخابات پیش رو برگزار کردهاند. وی افزود: این 4 حزب اسامی افراد تایید صلاحیتشده خود را معرفی کردهاند و در حال برنامهریزی انتخابات پیش رو در تهران و شهرستانها هستند. عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: تاکنون 45 نفر توسط این احزاب و آقای مطهری برای لیست تهران با گرایشهای اصلاحطلبی، اعتدالی و اصولگرای میانهرو شناسایی شدهاند و آقای مطهری شخصا با این افراد مصاحبه انجام میدهد. بالایی در پایان گفت: طی یکی دو روز آینده این فهرست با سرلیستی آقای مطهری منتشر خواهد شد و فهرست 30 نفره تهران از گرایشهای مختلف تشکیل میشود.
این مواضع را البته چندان نمیتوان با مشی رسمی جبهه اصلاحات و چهرههای پرنفوذ این جریان در تضاد دید. آنچنان که سعید حجاریان به عنوان سمبل چهرههای طرفدار ایده تحریم در بین اصلاحطلبان نیز در آخرین موضع خود عدم انتشار لیست با برچسب اصلاحات در پایتخت را خط قرمز دانسته و گفته بود: «الگوی مطلوب از نظر من این است که اگر حزبی میتواند نفر تایید صلاحیتشدهاش را کاملا تضمین کند، به اسم و هویت حزبیاش کار کند اما نام جبهه اصلاحات را خرج نکند. بر سر این موضوع نباید دعوای هویتی کرد چون بحث استانها کمی متفاوت است اما در تهران لیست دادن صحیح نبود و جبهه اصلاحات هم کار درستی انجام داد و اطلاعیهای در این رابطه صادر کرد».
به همین خاطر به نظر میرسد اصلاحطلبان ضمن به میدان آوردن تمام ظرفیتهای خود در شهرستانها به دنبال آن هستند که کنش انتخاباتی خود در تهران را در پوشش یک لیست دیگر پیگیری کنند.
* شورش میانهروها علیه پارلمان اصلاحات؟
بالا گرفتن اختلاف نظر در میان اصلاحطلبان به این ترتیب است که احزاب «اعتماد ملی»، «کارگزاران»، «ندای ایرانیان» و «اعتدال و توسعه» که ایده اصلیشان در بیانیه آخر جبهه اصلاحات مورد هجمه قرار گرفت به دنبال برجسته کردن خط کشی خود با احزاب رادیکال همچون «اتحاد ملت ایران» هستند. روزنامه سازندگی، ارگان مکتوب حزب کارگزاران سازندگی در مطلبی به قلم محمد قوچانی با عنوان «ظهور جنبش کنشگران مرزی» نوشت: «طرز تفکر تمامیتخواهانه از حزب توده به چریکهای فدایی خلق و از آنان به مجاهدین خلق و از ایشان به برخی احزاب اصلاحطلب رسیده است که همه مصلحان باید از یک مرکزیت پیروی کنند و به نام مخدوش نکردن وحدت هر حرکتی که خلاف دستورالعمل آن پولیت بر روی پنهان عمل کند، سکتاریستی، تفرقه و حتی خائنانه است». در بخش دیگری از این یادداشت به موضع رادیکال حجاریان نیز اشاره شده و آمده است: «چهرههایی چون سعید حجاریان به علت هوش و رنج و مهارت و مرارتی که مصروف اصلاحات کردهاند مورد احترام شاگردانشان در نسلهای جدید اصلاحات هستند اما عرصه سیاست عرصه اجتهاد و تحقیق است نه انفعال و تقلید. نافرمانی مدنی در جامعهای ممکن است که نهادهای مدنی و اخلاق مدنی داشته باشد تا مرزبندی نافرمانی مدنی با انقلاب، شورش و خشونت ممکن باشد. نافرمانی مدنی کنشی مصلحانه است که فقط از افراد ازجانگذشته و دارای اصول چون گاندی و ماندلا برمیآید که از منافع فردی دست شسته باشند و چیزی برای از دست دادن نداشته باشند و نه تنها در برابر حکومت که در برابر اپوزیسیون خشونتطلب تقوای پرهیز داشته باشند و با خشونت برخورد نکنند تا اصلاحات با روشهای مسالمتآمیز به پیروزی برسد. چنین عناصر آموزش دیده و از جان گذشتهای در جریان اصلاحات وجود ندارد».
در این شرایط به نظر میرسد اختلافنظر احزاب عملگرایی چون کارگزاران سازندگی با احزاب رادیکالی چون اتحاد ملت ایران در انتخابات پیش رو افزایش محسوسی پیدا کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ صرفهجویی۳۰ هزار میلیارد تومانی از زمان شروع فاز اول طرح تخصیص آرد به نانواییها
تنور داغ هوشمندسازی
گروه اقتصادی: پس از آنکه دولت ارز ترجیحی را از اقتصاد کشور حذف کرد، کالاهای یارانهای به ۳ قلم شامل سوخت، نان و دارو محدود شد، لذا دولت باید برای یارانه نان و جلوگیری از ورود دلالان و سودجویان به بازار آرد چارهاندیشی کند. طبیعتا آزادسازی امکانپذیر نبود، چرا که فاصله قیمتی آرد یارانهای نانواییها با آرد صنف و صنعت به ۱۶ برابر افزایش مییافت. از طرفی قیمت خوراک دام و طیور در بازارهای جهانی بشدت افزایش یافت و این مساله میتوانست انگیزهها برای منحرف کردن گندم یارانهای مصارف نانوایی به سمت کارخانههای خوراک دام و طیور را شدت ببخشد. یارانه آرد و نان بیشترین میزان یارانه پرداختی توسط دولت را به خود اختصاص داده و نوع کالا و ارتباط آن با وضعیت معیشت ضعیفترین اقشار جامعه هم حساسیت آن را صدچندان کرده است، بنابراین هرگونه سیاستگذاری در این باره به طراحی دقیق نیاز داشت.
از همین رو دولت از ابتدای سال ۱۴۰۱ برای در امان نگه داشتن آرد یارانهای در مقابل سودجویی دلالان، تدبیر دیگری اندیشید و تصمیم گرفت برای نخستین بار رویکرد «هوشمندسازی یارانه» را پیش بگیرد. به این ترتیب طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان متولد و از اردیبهشتماه ۱۴۰۱ با اجرای آزمایشی در استان زنجان آغاز شد. با اجرای طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان، در فاز اول کارتخوانهای هوشمند در نانواییهای سراسر کشور نصب شد و در فاز دوم، تخصیص سهمیه آرد یارانهای به نانوایان، مبتنی بر عملکرد دوره قبل آنها به علاوه درصدی بیشتر انجام شد.
در این طرح، با تداوم عرضه آرد یارانهای بدون افزایش قیمت به نانوایان، هیچ تنش و هزینهای به مصرفکننده تحمیل نشد. دولت نیز فقط برای سال ۱۴۰۱ به دلیل شرایط تورمی سفره مردم، همان چند درصد افزایش قیمت مرسوم هر ساله را نیز در قیمت نان اعمال نکرد اما برای جبران هزینه نانوایان، اقدام به پرداخت کمکهزینه ۱۵درصدی به نانوایان کرد که این کمکهزینه در شروع فاز دوم (از ۱۷ بهمن ۱۴۰۱) به ۳۰ درصد افزایش یافت و قرار است بزودی مجددا با افزایش همراه شود.
* موفقیت در اجرای فاز اول
فاز نخست طرح مدیریت هوشمندانه یارانه آرد و نان از اردیبهشت سال ۱۴۰۱ با اجرای آزمایشی در استان زنجان آغاز شد؛ طی مدت حدود ۴ ماه در بیش از ۷۸ هزار نانوایی در اقصی نقاط کشور (حدود۲۰ هزار نانوایی روستایی) یعنی بیش از ۹۹ درصد نانواییهای کشور، کارتخوان هوشمند نصب و فعالسازی شد و با استفاده از روشهای ایجابی و پرداخت کمکهزینه، و بدون هیچگونه اقدام تعزیری و سلبی، نانوایان به استفاده از این کارتخوانها ترغیب شدند. در این فاز، نانواییهایی که بر پایه کارتخوان هوشمند فروش خود را انجام میدادند، معادل ۱۵درصد از فروش روزانهشان به عنوان کمکهزینه (جهت جبران افزایش هزینههای اجاره و دستمزد) از سوی دولت در پایان هر روز به حسابشان واریز میشد. درواقع هدف از فاز یک طرح، مشاهدهپذیر کردن دادههای تبدیل آرد به نان بود.
اکنون ۷۸ هزار نانوایی در اقصینقاط کشور، ۱۰۰ هزار دستگاه کارتخوان هوشمند نصب شده، چرا که برخی نانواییها بیش از یک دستگاه کارتخوان نصب کردهاند. در پایان فاز اول، تحلیل دادههای حاصل از تراکنشهای ثبتشده روی کارتخوانهای هوشمند نشان داد بخشی از آرد یارانهای که تحویل نانوایان میشود، به نان تبدیل نشده و از چرخه تولید نان خارج میشود که این به معنای هدررفت یارانه و سرازیر شدن آن به جیب دلالان بود؛ در واقع همان چالشی که طرح برای حل آن متولد شد و در فاز اول با ایجاد زیرساخت دادهای، این امکان فراهم شد که ابعاد و اندازه پس از اجرای موفق فاز اول و استقرار کارتخوانهای هوشمند در بیش از ۹۹ درصد نانواییهای کشور، از حوالی شهریور ۱۴۰۱ زمزمههای اجرای فاز دوم طرح به گوش میرسید. اجرای فاز دوم بهصورت آزمایشی از آذرماه در استان قزوین و از ۱۷ بهمنماه به تدریج در سراسر کشور آغاز شد. در فاز دوم، کمکهزینه نانوایان از ۱۵ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافت و سهمیه آرد نانوایان که تا پیش از آن میزانی ثابت بود، شناور شد. یعنی هر نانوایی، هر میزان پخت و عرضه نان به مردم داشته باشد (مبتنی بر عملکرد ثبتشده روی کارتخوانهای هوشمند)، به همان میزان به علاوه چنددرصد بیشتر میتواند برای دوره بعدی آرد یارانهای دریافت کند. یعنی عملکرد خود نانواست که تعیین میکند این نانوایی در دوره بعدی، به چه میزان آرد یارانهای دسترسی یابد و هر دوره نیز میتواند درصدی بیشتر از عملکرد ثبتشده روی کارتخوان، آرد تحویل بگیرد.
* گامهای مثبت در اجرای فاز دوم
پیش از اجرای فاز دوم طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان، سهمیه آرد تخصیصیافته به هر نانوایی ثابت اما از یک نانوایی به نانوایی دیگر متغیر بود. اینگونه نبود که همه نانواییها میزان یکسانی آرد یارانهای دریافت کنند. کمیت و کیفیت عملکرد نانوا هم هیچ تاثیری بر کاهش یا افزایش سهمیه آرد نداشت. این تفاوت در سهمیه آرد، موجب شده بود اولا تفاوتی بین نانوایانی که متعهدانه در حال تولید نان باکیفیت برای مردم هستند با اندک نانوایانی که بهدنبال کسب سود از راهی جز پخت نان هستند یا نان بیکیفیت پخته و به دست مردم میدهند، وجود نداشته باشد. دوم اینکه موجب شده بود برخی نانواییها که تمایل داشتند ساعات بیشتری از روز اقدام به پخت نان کنند یا به دلیل کیفیت بالای نان مشتریان بیشتری داشتند، به دلیل محدودیت سهمیه نتوانند ساعات پخت را افزایش دهند. هیچ امکانی هم برای افزایش سهمیه آنها وجود نداشت.
اما در اجرای فاز دوم طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان، قیمت آرد مشابه گذشته بوده و تغییر نکرد و محدودیت سهمیه آرد نانوایان برای فروش نان به مردم برداشته شد. یعنی باز هم سهمیه نانواییها با هم متفاوت اما مبنا و علت این تفاوت، میزان عملکرد نانوایی قرار گرفت. یعنی هر نانوایی به میزان پخت و فروش نان در دوره قبل، به علاوه «تا ۱۰درصد بیشتر»، برای دوره جدید آرد یارانهای دریافت میکند. بنابراین نانوایان میتوانند تولید نان را افزایش دهند. در مقابل، اگر یک نانوایی همه آردی را که در دوره قبل دریافت کرده تبدیل به نان نکند و به مردم نفروشد، در دوره بعد، به همان میزان آرد کمتری دریافت میکند.
* اجرای یک طرح هوشمندانه
محمد جلال، مشاور وزیر اقتصاد و مجری طرح هوشمندسازی یارانه آرد با اشاره به اینکه وزارت اقتصاد با نگاهی هوشمندانه الگوی کمنظیر یا حتی بینظیری از هوشمندسازی یارانهها را رقم زد، معتقد است در طراحی این طرح نه سراغ الگوی قیمتی مانند ارز ترجیحی رفته و نه از الگوی مقداری مانند سهمیهبندی بنزین استفاده شده است. در واقع برای هوشمندسازی یارانه آرد، نه آزادسازی و ایجاد شوک قیمتی در دستور کار قرار گرفته و نه هیچ محدودیتی در مصرف نان وضع شده است.
به گفته وی اطلاعات درباره گندم و آرد با دقت قابل قبولی وجود داشت اما دادهها در بخش تبدیل آرد به نان، دچار خلأ بود و زمانی که در زنجیره دادهها خلأ اطلاعاتی وجود داشته باشد، سیاستگذاری هم دچار نقصان و خطا میشود. در واقع رفتارهای عادلانه و منصفانه کمرنگ و نسخههای سیاستی، پرهزینه میشود، بنابراین برای پیادهسازی سیاستهای اقتصادی، هزینههای اجتماعی سنگینی به کشور تحمیل میشود. از این رو طرح هوشمندسازی یارانه نان بر پایه بهرهبرداری از دادههای درست طراحی و سعی شد تراکنشهای حوزه نان به صورت دقیق، فراگیر، پایدار و قابل اتکا پایش
شود.
کارشناسان معتقدند هوشمندسازی یارانه آرد ۲ دستاورد مهم به همراه داشته است؛ نخست ایجاد زیرساخت ثبت تراکنشهای خرید نان بود و دوم، امکان پرداخت کمکهزینه به نانوایان. به بیان دیگر زمانی که دولت با هدف کاهش اثرات تورمی حذف ارز ترجیحی تصمیم گرفت قیمت نان متناسب با نرخ تورم و افزایش دستمزد زیاد نشود، مقرر شد یک پرداخت جبرانی برای نانوایان در نظر گرفته شود. بر این اساس، در پایان هر روز، به میزان ۱۵ درصد عملکرد ثبتشده در کارتخوانهای هوشمند، به حساب نانوایان واریز میشد. این کمکهزینه در مرحله دوم هوشمندسازی یارانه آرد به ۳۰ درصد عملکرد نانوایان افزایش یافته است.
* جلوگیری از خروج آرد از شبکه
بر اساس آمارهایی که از سوی وزارت اقتصاد اعلام شده است اکنون به دنبال اجرای طرح یارانه آرد، میتوان از مقدار آرد یارانهای توزیعشده، تعداد نان تهیهشده و میزان خروج آرد از شبکه تولید نان اطلاع یافت.
به گفته وزیر امور اقتصادی و دارایی، مصرف آرد یارانهای در کشور در سال 98 حدود 8.1 میلیون تن بود که این رقم در سال 99 به 8.3 میلیون تن و سال 1400 به 8.5 میلیون تن رسید که اگر همین مسیر با رشد 2.5 تا 3 درصدی ادامه مییافت، باید سال 1401 به 8.8 میلیون تن و امسال به 9 میلیون تن میرسید اما با هوشمندسازی پیشبینی میشود تا آخر سال 1.5 میلیون تن در مصرف آرد و نان صرفهجویی شود.
خاندوزی با اشاره به پیامدهای مثبت اجرای این طرح گفته است: قیمت معاملات غیررسمی آرد و نان ۲ برابر افزایش و قیمت جوازهای صنفی نانوایی 50 درصد کاهش یافته است که این نشان میدهد هدفگذاریها به درستی انجام شده است. از سوی دیگر 27 هزار میلیارد تومان در سال گذشته هزینه تأمین آرد و نان - معادل 1.5 میلیون تن آرد - کاهش یافته است.
* کاهش چشمگیر درخواست مجوز نانوایی
همانطور که گفته شد فاز دوم طرح مدیریت هوشمند یارانه آرد و نان از ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ آغاز شده است. پیش از شناور شدن سهمیه آرد نانواییها، وجود سهمیه ثابت آرد یارانهای روی مجوزهای نانواییها موجب شده بود قیمت مجوزهای نانوایی متناسب با میزان سهمیه آرد تا چند میلیارد تومان معامله شود به طوری که طبق بررسیها مجوز نانوایی در هر شهری از کشور معادل قیمت یک آپارتمان ۱۰۰ متری در همان شهر خرید و فروش میشد.
اما مدتی پس از آغاز شناور شدن سهمیه آرد، عملا رانت موجود روی مجوزهای نانوایی موضوعیت خود را از دست داد و موجب شد قیمت این مجوزها از اواخر اسفند ۱۴۰۱ به بعد روند کاهشی داشته باشد. بررسیهای میدانی نشان میدهد قیمت مجوزها در شهرهای مختلف کشور بین ۵۰ تا ۷۰ درصد کاهش یافته است. افزایش قیمت آرد در بازار دلالی نشانه دیگری است که مدتی پس از آغاز فاز دوم طرح بروز پیدا کرد.
افزایش حجم خرید آرد با قیمت تمامشده از سامانه خرید آرد (سامانه سیما) به منظور مصارف صنف و صنعت از دیگر نشانههای اثرگذاری طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان است، چرا که با شناورسازی سهمیه آرد نانوایان و کاهش انحراف آرد یارانهای به سمت صنف و صنعت، صنوف و صنایع مصرفکننده آرد برای تامین نیاز خود به ناچار، رجوع بیشتری به خرید از سامانه سیما دارند. افزایش ساعت کار نانوایان اتفاق مهم دیگری است که با اجرای فاز دوم طرح رقم خورده است. بررسیهای میدانی نشان میدهد با افزایش دسترسی نانوایان متعهد به آرد یارانهای، ساعات پخت در این گروه از نانواییها افزایش یافته است.
ارسال به دوستان
برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ در میان اعتراض مخالفان صنایع تسلیحاتی و مدافعان محیط زیست
ذبح امنیت در مونیخ
گروه بینالملل: جنگسالاران جهانی دوباره در مونیخ گرد هم آمدهاند تا به شکلی هجوآمیز درباره موضوعات و چالشهای امنیتی صحبت کنند؛ نمایشی که البته هر ساله با اعتراض گسترده مردم معترض به این بزرگترین صنعتگران سلاح روبهرو میشود. شصتمین کنفرانس امنیتی مونیخ برای دومین سال پیاپی در غیاب روسیه و ایران روز جمعه آغاز به کار کرد و تا بعدازظهر یکشنبه ۱٨ فوریه (امروز) ادامه دارد. سران غرب که اوکراین را قربانی اهداف خود کرده و با حمایت از بیسابقهترین جنایات بشری در غزه توسط جنایتکاران جنگی صهیونیست، یک بدنامی تاریخی را برای خود رقم زدند، کنفرانس مونیخ را به محلی برای دشمنی با ایران تبدیل کردند. در این میان دعوت از رئیس رژیم کودککش صهیونیست به مونیخ، بیش از هر چیزی ماهیت پوچ و غیرواقعبینانه ترتیبدهندگان این به اصطلاح کنفرانس امنیتی را نشان میدهد. پنلی که با حضور آنتونی بلینکن و آنالنا بربوک وزرای خارجه آمریکا و آلمان برگزار شد، یکی از نمایشهای مضحکی بود که اعتبار کنفرانس امنیتی مونیخ را بیش از گذشته مخدوش کرد؛ جایی که یکی از عناصر بدنام ضد ایرانی در میانه این نشست از وزیر خارجه دولت بایدن سوالهایی ضد ایرانی پرسید و بلینکن این فضا را مغتنم شمرد تا درباره رژیم صهیونیستی دست به مظلومنمایی بزند. کنفرانس امنیتی مونیخ برای دومین سال پیاپی از دعوت جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه خودداری کرد. به گزارش رسانههای محلی مونیخ، در 3 روز برگزاری این کنفرانس، ۱٩ برنامه اعتراضی از سوی گروههای مختلف در مونیخ برگزار میشود. مخالفان صنایع تسلیحاتی و گروههای مدافع محیطزیست در شمار این گروهها هستند. به گزارش رادیو فرانسه، شصتمین کنفرانس امنیتی مونیخ که توسط گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد افتتاح شد، به جنگ اوکراین، تهدیدهای روسیه علیه ناتو و سرنوشت غزه میپردازد. روز جمعه ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین و رئیسجمهور اسرائیل در برلین با اولاف شولتس صدراعظم آلمان دیدار کردند. شولتس و زلنسکی یک پیمان امنیتی متقابل امضا کردند که آلمان را به تجهیز نظامی بیشتر اوکراین پایبند میکند. این اتفاقات در شرایطی است که ایالاتمتحده به پایان راه کمکهای خود به اوکراین رسیده است. امسال تدابیر بسیار شدیدتری برای حفظ امنیت ۵٠ رئیس کشور و ۱٠٠ وزیر و صدها نماینده نهادهای غیردولتی اتخاذ شده است و ۵ هزار پلیس آلمانی مسؤولیت این کار را بر عهده گرفتهاند. برگزاری هر ساله کنفرانس امنیتی مونیخ در قلب این کلانشهر معترضان بیشماری دارد، زیرا به خاطر حفظ امنیت سیاستمداران میهمان، زندگی روزمره آنها به شکلی خارج از تحمل مختل میشود. ارسال به دوستان
تأکید دادستان کل کشور بر برخورد قاطع با مراکز غیرمجاز سقط جنین
قاتلان جنین زیر ذرهبین
* یک بار انجام سونوگرافی و آزمایش برای غربالگری جنین کافی است
گروه اجتماعی: با آنکه آمار سقط جنین در کشور به دلیل اینکه چنین اقدامی بعضا به صورت زیرزمینی و غیرقانونی انجام میشود خیلی دقیق نیست ولی برآوردها نشان میدهد سالانه بین ۲۵۰ تا ۶۵۰ هزار سقط جنین در کشور اتفاق میافتد؛ آمار نگرانکننده اینکه به گفته کارشناسان بهداشت، ۸۵ درصد سقط جنینها در خود خانواده و توسط پدر و مادر و با آموزشهای فضای مجازی یا مصرف داروهای قاچاق انجام میشود و این در حالی است که براساس این آمار اگر حتی ۱۰ درصد در پیشگیری از سقط جنین موفق شویم ۲۵ تا ۶۵ هزار نفر سالانه به جمعیت کشور اضافه میشود. این در حالی است که هر چه میزان تولد در کشور کاهش مییابد در مقابل آمار سقط جنین به دلیل دسترسی آسان مادران باردار به ابزار و قرصهای سقط جنین افزایش مییابد؛ پدیده شومی که برای عدهای که سقط جنین انجام میدهند درآمد زیادی را رقم میزند. در چنین شرایطی دادستان کل کشور با صدور بخشنامهای خطاب به دادستانهای مراکز استانها بر نظارت جدی در زمینه اجرای دقیق قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تاکید کرده و برخورد قاطع با مراکز غیرمجاز سقط جنین و شبکههای مجرمانه در این حوزه را خواستار شده است. این بخشنامه با توجه به نقش موثر جمعیت در رشد و پیشرفت کشور و با عنایت به سیاستهای کلی جمعیت (ابلاغی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ رهبر معظم انقلاب) و به منظور تحقق کامل اهداف «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و مبتنی بر تکالیف قانونی مقید در مواد ۵۶ تا ۶۱ قانون مذکور و مطابق ماده ۲۲ «قانون آیین دادرسی کیفری» و تکالیف نهاد دادسرا در امر صیانت از حقوق عامه و حفظ منافع و مصالح ملی و با هدف وحدت رویه قضات دادسرا در کشف و برخورد قانونی با افراد و شبکههایی که مبادرت به سقط غیرقانونی جنین کردهاند صادر شده است.
حجتالاسلاموالمسلمین محمد موحدیآزاد تاکید کرده است: به منظور رسیدگی دقیق و تمرکز بررسی پروندههای مرتبط با جرائم سقط جنین، نسبت به تعیین قاضی مجرب و شعب اختصاصی برای رسیدگی به جرائم مزبور در دادسرای مرکز استان و شهرستانهایی که بیشترین فراوانی وقوع جرم گزارش شده است، اقدام شود.
همچنین در صورتی که فعالیتهای غیرمجاز در اماکن و مراکز سقط جنین غیرقانونی، برابر گزارش ضابطان قضایی یا بازرسان وزارت بهداشت احراز شود، در چارچوب قانون ترتیبی اتخاذ شود که از ادامه فعالیت غیرمجاز مراکز یادشده جلوگیری شود. علاوه بر این، در راستای اجرای ماده ۵۹ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت علاوه بر رسیدگی به جرائم کشفشده، موارد مربوط به این جرم در فضای مجازی برای اقدام مقتضی به معاونت امور فضای مجازی دادستانی کل کشور گزارش شود.
این بخشنامه تصریح میکند: در مواردی که مباشر، شریک یا معاون جرم، از صاحبان حرف و مشاغل پزشکی است و وسایل سقط جنین را فراهم کند، با عنایت به اهمیت و حساسیت موضوع، در کیفرخواست تنظیمی، علاوه بر درخواست مجازات قانونی، مطابق تبصره ۴ ماده ۵۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، ابطال پروانه فعالیت از دادگاه رسیدگیکننده درخواست و نماینده دادستان در جلسات دادرسی بر این مطالبه تاکید کند.
همچنین تاکید شده است: با استفاده از ظرفیت قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نسبت به تبیین موضوع و اقدامات رسانهای و تبلیغاتی، برای ارتقای آگاهی عمومی از تبعات حقوقی و قضایی ناشی از اقدام به سقط جنین غیرمجاز به منظور پیشگیری از جرائم مزبور با صدا و سیمای استان در چارچوب قانون همکاری شود. هرگونه خرید، فروش و پخش غیرمجاز داروهای رایج در سقط جنین، خارج از سامانه ردیابی و رهگیری فرآوردههای دارویی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یا نگهداری و حمل آن بدون نسخه پزشک جرم محسوب میشود و مستلزم مجازات قانونی است، بنابراین ضرورت دارد ضمن اتخاذ تدابیر پیشگیرانه با همکاری و هماهنگی دانشگاه علوم پزشکی استان و استفاده از ظرفیت ضابطان قضایی، با جرائم یادشده برخورد قاطع قضایی شود و درباره گزارشهای موثق ضابطان قضایی یا مراجع ذیصلاح رسمی مبنی بر شناسایی مراکز غیرمجاز سقط جنین، در صورت اقتضا به صورت میدانی و با حضور نمایندگان دستگاههای ذیربط، بازدید و تدابیر قانونی و بازدارنده با فوریت اتخاذ شود.
در این بخشنامه همچنین آمده است: گزارشهای سازمان بازرسی کل کشور، ستاد ملی جمعیت و سایر مراجع مرتبط مبنی بر اهمال، سهلانگاری و استنکاف دستگاههای ذیربط در انجام وظایف درج شده در «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» مطابق ماده ۷۱ قانون مذکور و بند (الف) ماده ۳ «دستورالعمل نحوه مقابله با ترک وظایف قانونی مدیران و کارمندان و پیشگیری از آن» و مدنظر قرار دادن ضمانت اجراهای قانونی نسبت به تعقیب ترک فعلهای ارتکابی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
* ضرورت آموزش و مشاوره خانوادهها برای پیشگیری از سقط جنین
رئیس انجمن متخصصان زنان و زایمان ایران درباره علل افزایش سقط جنین و آمار چنین پدیدهای گفت: متاسفانه آمار سقط جنین در کشور بالاست ولی از آنجا که بخش عمده آن به صورت رسمی ثبت نمیشود، آمار دقیقی وجود ندارد؛ سقطهایی که والدین با رضایت انجام میدهند به طوری که آنها یا تمایلی به فرزندآوری ندارند یا اینکه میخواهند فرزندآوری را به تعویق بیندازند، البته بخش عمدهای نیز مسائلی چون وضعیت نامناسب اقتصادی، اجتماعی و... را علت اقدام به سقط جنین مطرح میکنند.
دکتر سودابه کاظمی در گفتوگو با «وطن امروز»، بر توجه به رشد جمعیت کشور و جلوگیری از سقط جنین تاکید کرد و افزود: به نظر میرسد در این زمینه باید اقدامات فرهنگی بیشتری انجام شود تا خانوادهها به راحتی دست به سقط جنین نزنند. از طرفی وزارت بهداشت با گروههای پزشکی و عوامل مامایی که به طور غیرقانونی اقدام به سقط جنین میکنند، برخورد جدی میکند، بنابراین این موضوع تا حدی بر کاهش سقط جنین غیرقانونی در کشور موثر بوده است.
رئیس انجمن متخصصان زنان و زایمان ایران در ادامه افزود: علاوه بر الزام پزشکان به رعایت قانون و مقررات درباره انجام سقط جنین، اقداماتی نظیر اصلاح باورها و توجه به مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای ایجاد رضایتمندی عمومی نسبت به افزایش میزان فرزندآوری، همچنین جلوگیری از سقط جنین میتواند کمک شایانی به رفع این مساله کند. به طور مثال اجرای پویش «نفس برای نجات از سقط جنین» که به آموزش و مشاوره برای پیشگیری از سقط میپردازد، در کاهش سقط جنین موفق بوده است.
وی در پاسخ به اینکه برخی مجموعههای سونوگرافی و تشخیص و تصویربرداری از جنین برای اینکه درآمد بیشتری از طریق انجام تصویربرداری مجدد، در قالب غربالگری کسب کنند، والدین را نگران میکنند که برای سلامت جنین باید ۲ یا چند بار سونوگرافی انجام شود، گفت: البته الزام و اجباری به سونوگرافی نیست، مگر اینکه پزشک متخصص حتما بر این موضوع تاکید کند. بنده قبول دارم که این اتفاقات بعضا رخ میدهد و برخی پزشکان با جوابهای دوپهلو خانواده را نگران و در مسیر هزینه بیشتری قرار میدهند که باید جلوی آن گرفته شود تا غربالگری به شکل درست انجام شود.
کاظمی ادامه داد: هر چند خانوادهها ملزم به غربالگری نیستند و در این زمینه تصمیم با خود آنهاست اما آنگونه که مشخص است یک بار انجام سونوگرافی و آزمایش در ۳ ماهه اول بارداری همه چیز را مشخص میکند که آیا جنین سالم است یا خیر، این در حالی است که بیش از 90 درصد سلامت یا عدم سلامت جنین در سونوگرافی اولیه مشخص میشود، به همین دلیل غربالگری جنین دیگر چون گذشته توسط خانههای بهداشت انجام نمیشود.
ارسال به دوستان
حسینیه معلی؛ از برنامهای تلویزیونی تا خاکریزی برای نبرد
علیرضا پورجعفری*: یک هفتهای میشود که از پخش برنامه حسینیه معلی در رسانه ملی به مناسبت ایام و اعیاد ماه شعبانالمعظم میگذرد. به تبع همه برنامههایی که در ژانر دینی ساخته میشوند، این برنامه نیز حواشیای را با خود به دنبال داشته که در این یادداشت قصد دارم به آن در 2 ساحت اصلی بپردازم.
اول - ساحت برنامهسازی تلویزیونی
برنامه حسینیه معلی را میتوان به چند دلیل یکی از تجربههای موفق چند سال اخیر تلویزیون در حوزه برنامهسازی دانست. نخستین نکته آنکه ساختار برنامهسازی تلویزیونی در این برنامه رعایت شده است. این برنامه از شخصیتهای مختلفی در قالب کارشناس بهره میبرد که در اجرای برنامه به کمک مجری میآیند؛ برخلاف برنامههایی مثل دورهمی و خندوانه و بقیه که در آنها مجری، محور کل برنامه بود. رعایت این نکته در ساخت تلویزیونی حسینیه معلی نشان میدهد سازندگان و دستاندرکاران این برنامه دوران عبور مونولوگ به دیالوگ را بخوبی درک کردهاند. یکی دیگر از نکاتی که درباره این برنامه میتوان از آن گفت، توجه ویژه به مخاطب عام است. هر چند عدهای بر این باورند که حسینیه معلی صرفاً برای مخاطب مذهبی تلویزیون ساخته شده اما رویه برنامه و آیتمهای آن نشان میدهد اتفاقاً خیر! ما در این برنامه با تنوع و تلفیقی از آداب و رسوم سنتی ایرانی و مذهبی مواجه هستیم (مانند اجرای اقوام خوزستانی در قسمت اول برنامه)؛ این یعنی حسینیه معلی نمیتواند صرفاً مخاطب مذهبی داشته باشد یا صرفاً برای مخاطب مذهبی ساخته شده باشد اما اینکه مخاطب مذهبی آن را بیشتر دنبال میکند، بحث دیگری است که ریشههای مختلفی دارد. نکته بعدی که در حوزه ساخت برنامه تلویزیونی باید به آن توجه داشت، زمینه یا بستر ساخت برنامه است. حسینیه معلی یک برنامه ترکیبی تلویزیونی مناسبتی است، اساسا یکی از استانداردهای ساخت برنامه تلویزیونی نیز همین است؛ اینکه مدیر و برنامهساز رسانهای مانند صداوسیما، نسبت به مناسبتهای ملی و مذهبی بیتفاوت نباشد.
دوم - استفاده از مداحان در برنامه تلویزیونی
در طول پخش برنامه حسینیه معلی انتقاداتی هم از سوی افراد و طیفهای مختلف فکری و مذهبی وجود داشت؛ مثلا اینکه چرا در این برنامه از مداحان استفاده شده است؟ یا اینکه چرا مداحان حاضر در این برنامه تا این حد شادی میکنند و مباحثی از این دست. طیفشناسی منتقدان حسینیه معلی نشان میدهد عمده این افراد یک طیف مذهبی خاص هستند.
طیفی که کارکرد مداح و سخنران را صرفا در رفت و آمد در هیات آن هم با شرایط و ضوابط خاص میدانند و بقیه کارکردهایی که یک مداح و سخنران به عنوان یک گروه مرجع میتواند در جامعه داشته باشد را اساسا کارکرد نمیدانند و مذمت میکنند. طیفی که اهل سنت را العیاذبالله دارای نطفه ناپاک میدانند. طیفی که درست بر خلاف مشی امام و رهبری، مخالف وحدت میان شیعیان و برادران اهل سنت است.
از طرف دیگر به نظر میرسد علاوه بر موارد گفته شده، حضور افرادی مثل میثم مطیعی و سیدرضا نریمانی در این برنامه نیز یکی دیگر از دلایل انتقادات تند این افراد است. مداحانی که در سالهای اخیر به واسطه موضعگیریهای انقلابی خود و هیات متبوعشان، از طرف طیفی که بالاتر از آن سخن رفت به عنوان مداح حکومتی نام گرفتند. دقیقا به همین دلیل هم است که اگر دست بزنند بد است، اگر قهوه عربی بخورند بد است، اگر لباس محلی اقوام ایرانی را بپوشند بد است، اگر از وحدت میان شیعه و سنی حرف بزنند که دیگر خیلی بد است، اگر با نجمالدین شریعتی شوخی کنند بد است و کلا از منظر این طیف، این مداحان هر کاری انجام دهند بد است، چرا؟ چون به زعم گروهی که بالاتر عرض شد، اینها مداحان حکومتی هستند!
از طرفی عدهای هم بر این باورند که اصلا چرا باید مداح را بیاوریم و در تلویزیون به جای سلبریتی جا بزنیم؟ سوال از این دوستان این است که اولا مگر در حال حاضر سلبریتیها در تلویزیون نیستند و برنامه ندارند؟ در ثانی، ایراد استفاده کردن از مداحان در رسانه آن هم در قامت یک کار کارشناسی و نه یک شوی تلویزیونی صرف کجاست؟ چرا اصرار داریم که مداحان و سخنرانها را یک تافته جدا بافته از جامعه بدانیم و جا بنزیم؟ خروجی این نگاه و این عملکرد در دراز مدت چه خواهد بود و تا الان چه بوده؟
به نظر میرسد خط تخریب برنامه تلویزیونی حسینیه معلی با قرائن و شواهدی که گفته شد، مسالهای جدا از نگرانی برای ساحت دین و دینداری و افراد منتسب به دینداری را دنبال میکند. این خط همان خط تخریب مداحی مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) است که چند سالی میشود راه افتاده. مداحی که نسبت به مسائل روز انقلاب اسلامی، امت اسلامی و مسائل داخلی بیتفاوت نیست؛ حرف دارد، مطالبه دارد و در یک کلام در این جغرافیای وسیع خودش را پیدا کرده است. اما از منظر طیفی که مشغول تخریباند، هیاتیها، مداحها و سخنرانها نباید حکومتی باشند، نباید تغییرات اجتماعی برایشان مهم باشد، نباید مسؤولیت اجتماعی داشته باشند؛ هیاتیها، سخنرانها و مداحان باید فقط کارکردشان هیات آن هم به معنای عزاداری در تمام سال و شادی در ایام فرحهالزهرا باشد و لا غیر؛ از منظر این افراد، اگر کسی اینطور باشد خوب است اگرنه، اگر مداح باشد حکومتی است، اگر سخنران باشد، عالم فاسد!
ارسال به دوستان
سامانه ضدبالستیک «آرمان» و پدافند هوایی «آذرخش» توان دفاعی برای حراست از آسمان کشور را بیشتر میکند
آرمان آسمانی ایران
گروه سیاسی: توسعه توانمندیهای موشکی و پهپادی ایران در سالهای اخیر باعث ارتقای امنیت کشور، همچنین ایجاد ظرفیتهای اقتصادی برای کشور شده است. در این میان، توسعه قدرت راداری و پدافندی ایران نیز به صورت ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش «وطن امروز»، در سالهای گذشته سامانههایی مانند رعد، باور 373، سوم خرداد، ذوالفقار، طبس، 9 دی، 15 خرداد، دماوند، فتح 360، مرصاد، s200 و کمین رونمایی و بکارگیری شدند. برخی از این سامانههای دفاعی هم در حراست از آسمان ایران و هم در قالب فعالیتهای جبهه مقاومت در منطقه توانستند قدرت ایران در این حوزه را تثبیت کنند. برای مثال خردادماه 1398 پهپاد آمریکایی فوقپیشرفته و گرانقیمت گلوبال هاوک توسط سامانه بومی سوم خرداد ساقط شد. این سامانه قدرتمند در سوریه نیز موفقیتهای مهمی را ثبت کرده است. بر همین اساس توانمندیهای ایران در حوزه سامانههای موشکی و پدافند هوایی در مسیر توسعه قرار گرفت.
در همین راستا روز گذشته نیز 2 دستاور مهم ایران در حوزه سامانههای موشکی و پدافند هوایی رونمایی شد. سامانههای موشکی ضدبالستیک «آرمان» و سامانه پدافند هوایی ارتفاع پست «آذرخش» که به همت متخصصان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ساخته شده است، صبح دیروز (۲۸ بهمنماه) رونمایی شد.
با ورود سامانههای جدید به شبکه پدافندی کشور، توانمندی دفاع هوایی جمهوری اسلامی ایران به صورت قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت. سامانه پدافند هوایی آرمان در ۲ نسخه با رادارهای متفاوت ارائه شده که یک مدل از این سامانه دارای رادار پسیو و مدل دیگر با رادار اکتیو ارائه شده است. موشکهای بهکاررفته در سامانه پدافند هوایی آرمان از نوع صیاد-۳ است که قابلیت مقابله همزمان با ۶ هدف را در فاصلههای ۱۲۰ تا ۱۸۰ کیلومتری دارد، همچنین سامانه آذرخش یک سامانه برد و ارتفاع پست است که همزمان از رادار و سامانه الکترو اپتیکی برای کشف و رهگیری هدف استفاده میکند، علاوه بر این موشکهای سامانه آذرخش از سیکرهای حرارتی هم بهره میبرند.
امیر سرتیپ محمدرضا آشتیانی، وزیر دفاع در مراسم رونمایی از این 2 دستاورد اظهار داشت: وزارت دفاع در راستای توان پدافندی کشور و استمرار رونماییها که وعده داده بودیم تمام توان خود را معطوف به تامین نیازمندیهای حوزههای دفاعی، پشتیبانی تجهیزاتی و تسلیحاتی نیروهای مسلح کرده است و ما امروز شاهد رونمایی از ۲ دستاورد بزرگ صنعت دفاعی هستیم.
به گزارش ایرنا، وی افزود: سامانه شهید آرمان که امروز (دیروز) با یاد و خاطره شهید والامقام شهید آرمان علیوردی رونمایی شد، یک سامانه راهکنشی به معنای تام و دارای برد متوسط و ارتفاع بلند است که میتواند اهداف را در ۱۸۰ کیلومتری شناسایی و در ۱۲۰ کیلومتری با آن درگیر شده و منهدم کند. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تاکید کرد: این سامانه بسیار چابک است و در کمتر از ۳ دقیقه آماده عملیات میشود و پوشش قابل اطمینانی برای دفاع از فضای کشور فراهم میکند. سرتیپ آشتیانی یادآور شد: یکی دیگر از دستاوردها برای محافظت از مراکز حساس حیاتی و مهم کشور در برابر تهدیدات پهپادی و ریزپرندهها، سامانه آذرخش است که برد کوتاه دارد و دارای قابلیت نصب روی انواع خودروها و اجرای عملیات در شب و روز و با بهرهگیری از سامانه راداری پیشرفته سهبعدی و سرچ اپتیکی و سیکرهای پیشرفته بسیار چابک است و مانند سامانه شهید مجید میتواند اهداف را در کمترین زمان ممکن منهدم کند.
* ویژگیهای آرمان و آذرخش
سامانه صیاد تاکتیکی (آرمان) برای نخستین بار در رژه روز ارتش در فروردین سال 1401 مشاهده شد. ساختار کلی آن شامل سه پرتابگر موشک از خانواده صیاد 2 و 3 بود که نشان میداد با قرار دادن رادار و پرتابگرهای موشک روی یک خودرو، در جهت فشرده و چابکسازی حداکثری سامانه گام برداشته شده است. این ساختاری است که در سامانهای مانند سوم خرداد هم دیده میشود.
رادار بهکار گرفتهشده در صیاد تاکتیکی از خانواده رادارهای نجم-804 به نظر میرسد که از نوع ارائه فازی فعال است. چند ماه بعد از رژه روز ارتش و در نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع در شهریور 1401 تصاویری از سامانه صیاد تاکتیکی و دو موشک کنار آن منتشر شد.
در این نمایشگاه، سامانه در حالت آماده به کار قرار داشت که مشخص کرد موشکهای آن از نوع عمودپرتاب هستند، این نشاندهنده یک تمایز بزرگ بین صیاد تاکتیکی و سامانههای میانبرد قبلی مانند «جوشن» و «15 خرداد» و انواع «مرصاد» بود.
تا پیش از این، در ایران سامانه «باور373» در برد بلند و «زوبین» و «دزفول» در برد کوتاه دارای قابلیت پرتاب عمودی موشکهای پدافندی بودند که حالا صیاد تاکتیکی هم به آنها اضافه شده است.
به واسطه قابلیت پرتاب عمودی، سرعت واکنش سامانه در مواجهه با تهدیدات بهعلت زاویه سمتی حمله دشمن افت نمیکند، همچنین سامانه میتواند همزمان موشکهایی را به چند سمت بدون نیاز به تغییری در سمت پرتابگر شلیک کند.
حضور سامانه صیاد تاکتیکی در نمایشگاه آرمیا2023 مسکو اطلاعات جدیدی راجع به این سامانه در اختیار قرار داد. صیاد تاکتیکی به طور کلی سامانهای عملکننده در برد متوسط و ارتفاع بالاست که در کمترین تعداد اجزا شامل یک خودروی حامل رادار و ۳ پرتابگر عمودی موشک (تلار TELAR: Transporter Erector Launcher And Radar) است.
موشکهای این سامانه میتوانند از 75 تا 120 کیلومتر را پوشش دهند که بهگفته مسؤولان، این برد درگیری تا 150 کیلومتر هم قابل ارتقاست. تلار مورد اشاره بهروی یک خودروی کِشنده با قابلیت خارج از جاده (آفرود Off-Road) بالا مستقر شده است که امکان جابهجایی سامانه را در محیطهای عملیاتی بهتر فراهم کند. کنار این جزء اصلی سامانه، پرتابگرهای متحرک بدون رادار اما حامل 6 موشک عمودپرتاب قابل اتصال به سامانه هستند. معاون تحقیقات صنعتی وزارت دفاع در گفتوگو با تسنیم اشارهای هم به یک قابلیت خاص سامانه صیاد تاکتیکی داشت. وی ضمن تصریح برد کشف هدف 180کیلومتری و قابلیت درگیری 24 هدف امکان درگیری این سامانه را 6 تا 12 هدف بسته به نوع برنامهریزی آن اعلام کرد، در نتیجه در صورت محقق شدن قابلیت درگیری با 12 هدف که طبعا نیازمند اتصال دستکم 2 پرتابگر 6 تایی به تلار سامانه است میتوان گفت توانایی این سامانه ۲ برابر سامانه 15 خرداد و بالاتر از تمام سامانههای برد متوسط دیگر مانند سوم خرداد در حوزه حجم درگیری همزمان خواهد بود.
دیگر نکته ویژه مصاحبه مذکور این بود که اعلام شد: «تفاوت صیاد تاکتیکی در مقایسه با سامانههای سوم خرداد و 15 خرداد این است که از یک سامانه خودحفاظتی بهره میگیرد، یعنی در یکی از سیلوهای خود دارای یک سامانه کوتاهبرد است که از صیاد تاکتیکی در مقابل تهدیدات ارتفاع پست محافظت میکند».
***
ناوگروه ۸۶ جایگاه ما را به عنوان قدرت بزرگ در جهان تثبیت کرد
فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش، جایگاه ایران را به عنوان یک قدرت بزرگ در جهان اسلام و منطقه به تثبیت رساند.
امیر دریادار شهرام ایرانی روز گذشته در همایش ملی تبیین ابعاد و دستاوردهای ناوگروه ۸۶ نداجا عنوان کرد: آنچه در ناوگروه ۸۶ صورت گرفت، سبب اقتدار در تمام حوزهها شد و این موضوع به تمام جهانیان ارائه شد، روزی که دشمن تلاش میکرد به کشور ضربه بزند، اقدام ناوگروه ۸۶ به شدت به تلاشهای آنها ضربه زد. فرمانده نیروی دریایی ارتش با تاکید بر اینکه نقطه عطف جمهوری اسلامی ایران اجرایی کردن اقدام ناوگروه ۸۶ بود، بیان کرد: در همان مقطعی که این ناوگروه در سواحل آمریکا و جهان پرچم ما را به اهتزاز در آورده بود، جایگاه ایران را به عنوان یک قدرت بزرگ در جهان اسلام و منطقه به تثبیت رساند. وی ادامه داد: پیششرط توسعه دریامحور نگاه سیاستگذاران و برنامهریزان به مقوله دریاست، استفاده پایدار از منابع اقیانوسی و دریایی سبب بهبود وضعیت معیشت و ایجاد اشتغال و در نهایت رشد اقتصادی خواهد شد. فرمانده نیروی دریایی ارتش با تاکید بر اینکه اقتصاد دریامحور و توسعه آن برای کشور ما بسیار پراهمیت است، اظهار کرد: به معنای جامع کلمه، نگاه امروز ما به اقتصاد باید اقتصاد اقیانوسی باشد و باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم و این امر مهم را باید هدفگذاری کنیم. امیر ایرانی خاطرنشان کرد: اکثر کشورها نگاهشان به اقتصاد اقیانوسی است، چرا که این امر سبب شکوفایی خواهد شد و کشورهای در حال توسعه میتوانند از این امر در جهت شتابدهندگی کشور استفاده کنند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این همایش با بیان اینکه اقدام ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش موجب غرورآفرینی ملی شد، گفت: به زودی کار ساخت فیلم سینمایی و یک سمفونی ویژه با موضوع ماموریت این ناوگروه آغاز میشود. محمدمهدی اسماعیلی افزود: در حوزه موسیقی قرار است یک سمفونی ویژه درباره این حماسه تولید و در سالگرد این حرکت ملی ارائه شود.
ارسال به دوستان
آرمان؛ سرباز جدید پدافند هوایی
شلیک درکمتر از ۳ دقیقه!
محمدمهدی یزدی: «آرمان»؛ نامی است که از این پس در سامانه شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور برای مقابله با موشکهای بالستیک و پرندههای مختلف دشمن شنیده میشود. صبح شنبه 28 بهمن وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح 2 سامانه موشکی و پدافند هوایی را رونمایی کرد که مهمترین ویژگی آنها تاکتیکی بودن و سرعت عمل است.
متخصصان وزارت دفاع در سازمانهای صنایع هوافضا و صنایع دفاع، سامانه تاکتیکی پدافند هوایی برد بلند «آرمان» و سامانه پدافند هوایی برد کوتاه «آذرخش» را برای سازمانهای رزم سپاه و ارتش طراحی و تولید کردند.
۱- سامانه پدافند هوایی برد بلند آرمان یا همان صیاد تاکتیکی، به یاد شهید مظلوم «آرمان علیوردی» که در فتنه سال 1401 به طرز فجیعی به شهادت رسید به این نام مزین شده است.
طبق اطلاعات ارائه شده، سامانه پدافندی آرمان در 2 نسخه با رادارهای متفاوت ارائه شده که یک مدل از این سامانه دارای رادار پسیو به سفارش نیروی پدافند هوایی ارتش و مدل دیگر با رادار اکتیو به سفارش نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و تولید شده است.
موشکهای به کار رفته در سامانه پدافند هوایی آرمان از نوع صیاد3-F با قابلیت درگیری همزمان با ۶ هدف، اهداف را در ۱۸۰ کیلومتری شناسایی و در ۱۲۰ کیلومتری با آن درگیر شده و منهدم میکند. یکی از مهمترین مزیتها برای سامانهها، چابک بودن و سرعت جابهجایی و عملیاتی شدن برای مقابله با تهدیدات و اهداف است، در این راستا سامانه راهکنشی «آرمان» بسیار چابک است و در کمتر از ۳ دقیقه آماده عملیات میشود. به همین دلیل است که گفته میشود این سامانه متناسب با جنگهای نوین و امروزی طراحی شده و دارای قابلیت خودحفاظتی بوده و برای آماده شدن جهت انجام عملیات، خودگردان است. به همین منظور این سامانه در یکی از سیلوهای خود دارای یک سامانه موشکی کوتاهبرد است که از این سامانه در مقابل تهدیدات ارتفاع پست محافظت میکند.
یکی دیگر از ویژگیهای سامانه تاکتیکی پدافند هوایی برد بلند آرمان، قابلیت درگیری تا ماکزیمم سقف پروازی پرندههای آیرودینامیک است، یعنی هیچ جنگنده و هواپیمای بمبافکنی وجود ندارد که بتواند از آتش آرمان در امان بماند؛ همانطور که با پوشش 360 درجه اجازه نزدیک شدن موشکهای کروز دشمن را نمیدهد و کمتر از 20 ثانیه عکسالعمل نشان میدهد.
با توجه به این ویژگیها، آرمان یکی از سامانههای بهروز دنیاست و نیروهای پدافند هوایی کشورمان با بهرهگیری از آن میتوانند دفاع محکمتری از آسمان کشورمان داشته باشند.
اما همانطور که در بالا گفته شد، آرمان نسخه تاکتیکی سامانه موشکی صیاد است که برای نخستینبار در رژه یگانهای ارتش در 29 فروردین 1401 به نمایش درآمد.
در آن مراسم این سامانه شامل ۳ پرتابگر موشک از خانواده صیاد 2 و 3 بود که نشان میداد با قرار دادن رادار و پرتابگرهای موشک روی یک خودرو، در جهت فشرده و چابکسازی حداکثری سامانه گام برداشته شده است. چندی بعد از مراسم رژه ارتش، سامانه صیاد تاکتیکی و ۲ موشک در کنار آن در نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع در شهریور 1401 به نمایش گذاشته شد که مشخص شد موشکهای این سامانه عمودپرتاب هستند. پیش از این، سامانه برد بلند باور 373، زوبین و دزفول در برد کوتاه دارای قابلیت پرتاب عمودی موشکهای پدافندی بودند.
قابلیت پرتاب عمودی موجب میشود سرعت واکنش سامانه در مواجهه با تهدیدات به علت زاویه سمتی حمله دشمن افت نکند و سامانه میتواند همزمان موشکهایی را به چند سمت بدون نیاز به تغییری در سمت پرتابگر شلیک کند که مزیت بسیار خوبی برای یک سامانه پدافندی است.
چندی بعد در نمایشگاه دستاوردهای نظامی روسیه به نام «آرمیا 2023 مسکو» وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشورمان ماکتی از سامانه تاکتیکی صیاد را ارائه کرد و نشان داد در کنار اجزای اصلی سامانه، پرتابگرهای متحرک بدون رادار اما حامل 6 موشک عمودپرتاب قابل اتصال به سامانه طراحی و تولید شدهاند. معاون تحقیقات صنعتی وزارت دفاع در گذشته طی گفتوگویی ضمن تصریح برد کشف هدف 180 کیلومتری و قابلیت رهگیری 24 هدف، امکان درگیری این سامانه را 6 تا 12 هدف بسته به نوع برنامهریزی آن اعلام کرد که در این صورت طبعاً نیازمند اتصال دستکم 2 پرتابگر 6 تایی به سامانه است و میتوان گفت توانایی این سامانه ۲ برابر سامانه 15 خرداد و بالاتر از تمام سامانههای دیگر مانند سوم خرداد در حوزه حجم درگیری همزمان خواهد بود.
۲- سامانه دیگری که دیروز توسط متخصصان وزارت دفاع از آن رونمایی شد، سامانه «آذرخش» بود که یک سامانه پدافند هوایی برد کوتاه است.
این سامانه همزمان از رادار و سامانه الکترواپتیک برای کشف و رهگیری هدف استفاده میکند و یکی دیگر از ستاوردهای بسیار خوب صنایع دفاعی کشورمان برای محافظت از مراکز حساس حیاتی و مهم کشور در برابر تهدیدات پهپادی و ریزپرندههاست.
سامانه پدافندی آذرخش جزو سامانههای برد کوتاه به شمار میرود و قابلیت نصب روی انواع خودروها را دارد.
اجرای عملیات در شب و روز با بهرهگیری از سامانه راداری پیشرفته 3 بعدی و سرچ اپتیکی و سیکرهای پیشرفته بسیار چابک از دیگر ویژگیهای این سامانه است و مانند سامانه شهید مجید، میتواند اهداف را در کمترین زمان ممکن منهدم کند.
آذرخش دارای 50 کیلومتر برد عملیاتی در کشف رادار و 25 کیلومتر برد عملیاتی ردیاب اپتیکی است.
هر سامانه آذرخش با 4 فروند موشک قابل نصب روی خودروهای مختلف است و این موضوع سبب میشود در شرایط و موقعیتهای مختلف جغرافیایی امکان بهرهگیری از این سامانه در حفاظت از یگانهای رزمی و مناطق حساس موثر باشد.
در گذشته از نسخه هوا به سطح موشک آذرخش با قابلیت نصب روی بالگردهای کبری رونمایی و اعلام شده بود این موشک با وزن 70 کیلوگرم و قطر 127 میلیمتر دارای برد 10 کیلومتری است.
در مجموع باید تاکید کرد سامانهها و دستاوردهای جدید نیروهای مسلح کشورمان به سمت چابکسازی و سرعت عمل بالا میروند و آرمان و آذرخش را میتوان ۲ نمونه از آخرین این دستاوردها دانست که با ورودشان به شبکه پدافندی کشور، توانمندی دفاع هوایی جمهوری اسلامی ایران را به صورت قابل ملاحظهای افزایش خواهند داد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از آخرین نظرسنجیهای صورتگرفته درباره انتخابات و آنالیز جستوجوهای کاربران اینترنت درباره این موضوع گزارش میدهد
حساس شو عزیز!
نظرسنجی صداوسیما که اوایل بهمن انجام شده است میگوید 52 درصد شرکتکنندگان از زمان برگزاری انتخابات اطلاع نداشتند
عباد محمدی: 11 روز تا برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری باقی مانده است. نظرسنجیهای مختلفی پیرامون میزان مشارکت انجام شده است که دادهها و نتایج نزدیک و مشابهی را نشان میدهند. یکی از گزارههای قابل توجه در انتخابات «اطلاع از زمان انتخابات» است، این گزاره گویای میزان درگیر شدن مردم با موضوع انتخابات است. آخرین نظرسنجیهایی که دهه اول بهمنماه انجام شده است، نشان میدهد تقریبا نیمی از مردم هنوز با موضوع انتخابات درگیر نشدهاند و انتخابات برای آنها مساله نیست. اگرچه تبلیغات محیطی هنوز آغاز نشده و این تبلیغات میتواند تاثیر جهشی در نگاه به فرآیند انتخابات در افکار عمومی ایجاد کند اما به نظر میرسد بخش عمده این عدم اطلاع به نوع عملکرد رسانهها و انفعال دستگاههای برگزارکننده بازمیگردد.
بررسی روند جستوجوی کاربران اینترنت در موتور جستوجوگر گوگل، یکی از ابزارهای پیش روی ما برای سنجش میزان مواجهه مردم با مساله انتخابات است. هر چند این ابزار به تنهایی نمیتواند گویای میزان مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات باشد اما تصویر مناسبی از نوع درگیری، سوالات کلیدی، میزان درگیری استانها و... را به ما ارائه میکند. البته این ابزار، آمار کمی از میزان جستوجو را به ما نشان نمیدهد ولی ما براساس نمودار مقایسهای آن و تفکیک استانی میتوانیم روند جستوجوی کاربران فضای مجازی پیرامون واژه انتخابات در سطح ملی و استانی را بررسی کرده و آن را تحلیل کنیم.
شاید در وهله نخست و با بررسی نمودار 30 روز گذشته اینطور القا شود که به طور کلی مردم بیش از دوره مشابه گذشته درباره انتخابات جستوجو کردهاند اما باید گفت این گزاره در واقع ناشی از آرامش خبری موجود در کشور است. یعنی در زمان انتخابات مجلس یازدهم که سال 98 برگزار شد، جامعه با اخبار متعددی چون انتخابات آمریکا، حوادث آبان 98، قطع اینترنت، ترور شهید سلیمانی، حادثه هواپیمای اوکراینی، ورود کرونا به ایران و... مواجه بود که بشدت بر به حاشیه رفتن انتخابات تاثیرگذار بود اما در شرایط امروز تقریبا هیچ موضوع مهمی در سطح جامعه وجود ندارد. اینکه در حال حاضر ما در یک فضای غیرمتلاطم خبری به سر میبریم، خود فرصت بسیار مناسبی است که انتخابات برای مردم مساله شود؛ موضوع مهمی که تاکنون نسبت به آن غفلت شده است.
بررسی نمودار جستوجوی کاربران پیرامون موضوع انتخابات همچنین نشان میدهد روند توجه به صورت کاملا ثابت و خطی در حال حرکت است، یعنی مردم هیچ گزاره قابل توجهی که نگاه آنها را به موضوع انتخابات جلب کند، دریافت نکردهاند؛ این در حالی است که در ادوار گذشته، حداقل ۲ قله موجب جلب توجه کاربران به موضوع انتخابات شده است.
نکته مهم در بررسی روند قلهها این است که زمانی که یک قله جستوجو شکل میگیرد (یعنی رویدادی که موجب میشود مردم بیش از حالت عادی سراغ جستوجوی یک واژه بروند) در روزهای بعد از آن قله، میزان جستوجوها به طور کلی افزایش پیدا کرده و روند به قبل از قله بازنمیگردد، لذا ایجاد قلههای رسانهای در توجه افکار عمومی به انتخابات تاثیر مثبتی دارد. حال این قلهها میتواند حاصل اعلام نتایج تایید صلاحیت شدهها باشد، یا ناشی از یک حاشیه به وجود آمده باشد یا پیامد اعلام یک خبر مهم باشد و یا هر موضوع مترتب دیگر که موجب میشود در ذهن عموم جامعه سوال بیشتری پیرامون انتخابات شکل گیرد.
این مساله را نظرسنجیهای انجام شده در دهه اول بهمنماه نیز تایید میکند. مرکز افکارسنجی ایسپا اعلام کرده است تنها 36 درصد مردم از زمان برگزاری انتخابات در اسفندماه آگاه بودهاند یا نظرسنجی صداوسیما اعلام کرده است 52 درصد مردم نسبت به زمان برگزاری انتخابات آگاه نیستند.
همچنین عمده کسانی که اعلام کردهاند در انتخابات شرکت میکنند به دلیل مسائل ایدئولوژیک بوده است، یعنی هنوز عامه مردم با مساله درگیر نشدهاند. برای نمونه در پاسخ به سوال «چرا میآییم؟» دلایل خود را اینطور ذکر کردهاند: 29 درصد امنیت، 24 درصد برای حل مسائل و مشکلات، 29 درصد شرعی و 13 درصد حفظ ارزشها و 5 درصد سایر دلایل که این نشان میدهد بیشتر کسانی که تاکنون با موضوع انتخابات درگیر شدهاند، نگاهی اعتقادی داشتهاند.
گفته شد در روند جستوجوی واژه انتخابات، قلهای دیده نمیشود. شاید نخستین انتقاد باید متوجه رفتار رسانههای جمعی فعال بر بستر وب باشد که هنوز موفق نبودهاند روند انتخابات را از حالت ثابت و خطی آن خارج کرده و کنش کاربران با فضای اینترنت را به سمت مساله انتخابات سوق دهند اما نمیتوان از سهم دستگاهها در عدم تبدیل موضوع انتخابات به مساله جامعه بسادگی عبور کرد. جستوجوی کاربران نشان میدهد عبارتهایی چون «دعوت به انتخابات»، «سخنان رهبری درباره انتخابات 1402»، «پروفایل انتخابات»، «کاربر رایانه انتخابات»، «دستگاه احراز هویت انتخابات»، «انشا درباره انتخابات»، «تاریخ انتخابات شورای شهر 1402»، «اولین انتخابات سراسری در ایران چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد» و «پیشبینی مشارکت 1402» عبارات نخست جستوجو شده توسط کاربران پیرامون انتخابات بوده است. این عبارات نشان میدهد موضوع انتخابات هنوز برای عموم مردم ایران سوال نشده است و کاربران عمومی اینترنت هنوز به مساله انتخابات ورود نکرده و درگیر آن نشدهاند. باید تاکید کرد مشخص است نوع سوالات نشان میدهد عمده افراد جستوجوکننده در فضای وب، سوال عمومی پیرامون انتخابات ندارند.
از جمله نکات مهمی که در این بین باید بدان توجه کرد، ایجاد انسجام ذهنی برای مخاطبان رسانه است. در حال حاضر به واسطه تلاش عمده نامزدها برای کنش در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، یک فضای گسترده و بینظم مقابل کاربران شکل گرفته است. هر روز گروههای مختلفی در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی پیرامون یک نامزد انتخاباتی شکل میگیرد و با توجه به تایید صلاحیت 15 هزار نفر برای رسیدن به کرسی مجلس، سهلترین مسیر یعنی ایجاد کانال و گروه در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی موجی از بینظمی ذهنی و عدم تصمیمگیری صحیح در مخاطب ایجاد میکند و تداوم این روند با تولید پیام بسیار در فواصل زمانی کم موجب هجوم انبوهی از دادههای بیاستفاده به سمت مخاطبان میشود که این نیز فرصت بسیار خوبی برای مسالهسازی توسط رسانههای رسمی است.
هر چند میزان کمی و تعداد کاربر جستوجوکننده پیرامون انتخابات در هر استان مشخص نیست و نمیتوان استانها را برحسب جمعیت و میزان جستوجو دستهبندی کرد اما نمودار جستوجو به ما تصویری از روند صعودی یا ثابت یا نزولی مواجهه با انتخابات را نشان میدهد. بر این اساس روند توجه مردم هر استان به انتخابات به این صورت است:
به نظر میرسد اکنون زمان آن است که دستگاههای مسؤول و رسانهها بیش از پیش نسبت به مساله انتخابات و ترغیب به مشارکت حساس شوند. این همچنین وظیفه دستگاهها را یادآوری میکند که با در اختیار داشتن میدان و شرایط مهیای جامعه باید در زمان باقیمانده به سمت مسالهسازی پیش روند. همچنین صداوسیما با توجه به زمانی که در اختیار نامزدهای انتخابات قرار داده است باید یک شرایط کنش و تشکیل قله را ایجاد کند. انتخابات مجلس یازدهم 2 اسفند 1398 برگزار شد و انتخابات دوره دوازدهم قرار است 11 اسفند 1402 برگزار شود. مقایسه کنش کاربران در بازه 30 روزه و در زمان ۲ هفته مانده به انتخابات مجلس یازدهم و دوازدهم نشان میدهد جستوجوی کاربران در سال 1398 بشدت تحت تاثیر انتخابات آمریکا و حضور ترامپ بوده است. این مساله یعنی حضور «دیگری» و یک مداخلهگر بیرونی موجب شده بود مردم بیشتر به موضوع انتخابات حساس باشند و سعی کنند کنش بیشتری انجام دهند. این مساله یکی از موضوعات اساسی است که به نظر میرسد سال 98 با توجه به اهمیت مساله برای کاربران، نتوانستیم از آن بهره کافی ببریم و با «ایجاد زنجیره همارزی» و برجستهسازی خصومت و غیریت، یک پیوند در بین جامعه ایرانی برای میل به هدف مشارکت ایجاد کنیم. بررسی روند جستوجو پیرامون واژه انتخابات در سال 1402 نشان میدهد مردم دارای مساله نبودهاند و این وظیفه برگزارکنندگان و همینطور رسانههاست که با بهره از این ظرفیت توجه مردم را به موضوع انتخابات جلب کنند.
در شرایط فعلی تدبیر و ایدهای از سوی دستگاههای برگزارکننده برای اهمیتبخشی به موضوع انتخابات مشاهده نمیکنیم؛ در حالی که انتشار اخبار امیدبخش میتواند در جلب توجه مردم به مقوله انتخابات مهم باشد. در شرایط فعلی، هنوز حساسیت عمومی لازم به موضوع انتخابات ایجاد نشده است. به نظر میرسد مسؤولان مربوط باید نسبت به ایجاد حساسیت مطلوب به موضوع انتخابات، اقداماتی را انجام دهند و مساله مشارکت عمومی را به عنوان اولویت نخست در نظر گیرند.
میزان جستوجو پیرامون انتخابات در 90 روز گذشته / مقایسه استان به ترتیب میزان جستوجو در 90 روز گذشته و دوره مشابه
1 آذربایجان شرقی، روندی صعودی؛ جایگاه آذربایجان شرقی نسبت به دوره مشابه، ثابت
2 اصفهان، روند صعودی؛ جایگاه اصفهان نسبت به دوره مشابه، نزولی
3 آذربایجان غربی، روند صعودی؛ جایگاه آذربایجان غربی نسبت به دوره مشابه، صعودی
4 البرز، روند صعودی؛ جایگاه البرز نسبت به دوره مشابه، نزولی
5 تهران، روند صعودی؛ جایگاه تهران نسبت به دوره مشابه، ثابت
6 خراسان رضوی، روند صعودی؛ جایگاه خراسان رضوی نسبت به دوره مشابه، صعودی
7 فارس، روند صعودی؛ جایگاه فارس نسبت به دوره مشابه، صعودی
8 کرمان، روند صعودی؛ جایگاه کرمان نسبت به دوره مشابه، نزولی
9 مازندران، روند صعودی؛ جایگاه مازندران نسبت به دوره مشابه، صعودی
10 همدان، روند صعودی؛ جایگاه همدان نسبت به دوره مشابه، نزولی
11 لرستان، روند صعودی؛ جایگاه لرستان نسبت به دوره مشابه، ثابت
12 قم، روند ثابت؛ جایگاه قم نسبت به دوره مشابه، صعودی
13 گلستان، روند ثابت؛ جایگاه گلستان نسبت به دوره مشابه، نزولی
14 قزوین، روند ثابت؛ جایگاه قزوین نسبت به دوره مشابه، نزولی
15 چهارمحالوبختیاری، روند ثابت؛ جایگاه چهارمحالوبختیاری نسبت به دوره مشابه، نزولی
16 هرمزگان، روند ثابت؛ جایگاه هرمزگان نسبت به دوره مشابه، نزولی
17 اردبیل، روند ثابت؛ جایگاه اردبیل نسبت به دوره مشابه، صعودی
18 کهگیلویهوبویراحمد، روند ثابت جایگاه؛ کهگیلویهوبویراحمد نسبت به دوره مشابه، ثابت
19 گیلان، روند ثابت؛ جایگاه گیلان نسبت به دوره مشابه، صعودی
20 سیستانوبلوچستان، روند ثابت؛ جایگاه سیستانوبلوچستان نسبت به دوره مشابه، نزولی
21 بوشهر، به صورت ثابت جایگاه؛ بوشهر نسبت به دوره مشابه، نزولی
22 خوزستان، روند ثابت جایگاه؛ خوزستان نسبت به دوره مشابه، نزولی
23 یزد، روند ثابت؛ جایگاه یزد نسبت به دوره مشابه، صعودی
24 سمنان، روند نزولی؛ جایگاه سمنان نسبت به دوره مشابه، صعودی
25 ایلام، روند نزولی؛ جایگاه ایلام نسبت به دوره مشابه، ثابت
26 کردستان، روند نزولی جایگاه کردستان نسبت به دوره مشابه، صعودی
27 زنجان، روند نزولی؛ جایگاه زنجان نسبت به دوره مشابه، نزولی
28 مرکزی، روند نزولی؛ جایگاه مرکزی نسبت به دوره مشابه، ثابت
29 کرمانشاه، روند نزولی؛ جایگاه کرمانشاه نسبت به دوره مشابه، نزولی
30 خراسان جنوبی، روند نزولی؛ جایگاه خراسان جنوبی نسبت به دوره مشابه، صعودی
31 خراسان شمالی، روند نزولی؛ جایگاه خراسان شمالی نسبت به دوره مشابه، صعودی
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|