|
چگونه اوسمار موفق شد از یک شکست تحقیرآمیز یک برد تاریخی بسازد؟
آناتومی یک صعود
بازیهای هفته بیستوهشتم لیگ برتر فوتبال شامگاه جمعه همزمان برگزار شد که در یکی از جذابترین بازیهای لیگ پرسپولیس موفق شد از سد استقلال خوزستان بگذرد و به صدر جدول برسد.
بازی به شکلی باورنکردنی با ۳ گل به سود استقلال خوزستان در نیمه اول پایان یافته بود. سکوها تا حدودی از دست لیدرها خارج شده و در بخشهایی شعار «حیا کن رها کن» معروف زمزمه میشد. حتی علیرضا بیرانوند که در دقایق پایانی نیمه اول به سمت آنها رفته بود و با حرکات دستانش آنها را به آرامش فراخوانده بود، دیگر جرأت نگاه کردن به سکوها را هم نداشت. گامهای لرزان بازیکنان به سمت رختکن که باید از تونل چسبیده به سکوهای هواداری، عبور میکردند و چشم در چشم هواداران میشدند، قطعا در آن لحظات سختترین کار ممکن بود. چند پله پایینتر از آن تونل و مسیر منتهی به رختکن وضع متفاوت شد؛ اعتراض بازیکنان پرسپولیس به یکدیگر و وظایفی که هر کدام مدعی بودند آن یکی انجام نداده تا این وضع با دریافت ۳ گل شکل گیرد، با فریاد نفرات بزرگتر و فنی تیم در نهایت برای لحظات بعدی تبدیل به سکوت شد و تا رختکن ادامه یافت. در رختکن و در لحظاتی که اوسمار و تیمش درگیر بحثهای فنی برای ادامه بازی و 45 دقیقه دوم بودند، بار دیگر زمزمه در بین بازیکنان شکل گرفت اما ناگهان با فریاد اوسمار همه به خود آمدند. صحبتهای با تن بالا که توسط مترجم به گوش بازیکنان رسید: تو، تو و تو سریع رختکن را ترک کنید و به زمین برگردید! خطاب سرمربی برزیلی به علی نعمتی، وحید امیری و محمد خدابندهلو بود. همین مساله باعث شد لحظاتی بعد از سوت پایان نیمه اول و در شرایطی که هواداران پرسپولیس در شوک قرار داشتند و این نتیجه را باور نداشتند، ناگهان بار دیگر با هجوم بازیکنان نیمکتنشین به چمن مواجه شوند. درست مثل همان لحظاتی که در ابتدای بازی با ورود آنها شور و هیجان و شعار سر داده بودند و هرگز چنین سرنوشتی را تصور نمیکردند. این بار محمد خدابندهلو، وحید امیری و علی نعمتی در کنار چند بازیکن جوان دیگر که با توجه به جو رختکن ترجیح دادند وارد زمین شده و با توپ سرگرم شوند و گرم کنند، وارد زمین شدند. وحید امیری با همان استایل خاص خودش، پیش از ورود دوباره به چمن، روی خط طولی میانه زمین زانو زد و با خواندن دعا ناگهان با استارتی بلند گرم کردن خود را در میانه زمین استارت زد. افشین پیروانی ثانیههایی زودتر از اعضای تیم وارد زمین شد و برگه تعویض ۳ بازیکن پرسپولیس را در اختیار ناظر و داور چهارم قرار داد تا آنها با سیمایی متفاوت نیمه دوم را دنبال کنند؛ ۳ تعویضی که البته به گواه کارشناسان و با توجه به تغییر روند تیم، گرهگشای بزرگی برای پرسپولیس و اوسمار در مسیر کامبک رویایی شد. علی نعمتی با بازی عقبتر نسبت به ۳ مدافع دیگر تیم، این اجازه را به عبدالکریم، دانیال اسماعیلیفر و البته محمدحسین کنعانیزادگان داد تا بیشتر در فاز تهاجمی حاضر شوند و با توجه به سرعت مناسب خود نگرانی بابت ضدحملات حریف را نیز از بین برد. همین مساله شاید عامل بزرگی بود که دانیال اسماعیلیفر یک گل بزند و کنعانیزادگان نیز با پیشروی جالب توجه تا پشت محوطه جریمه حریف، یک پاس گل طلایی به نام خود ثبت کند و عبدالکریم نیز بیشتر دقایق را در یکسوم حریف کار را دنبال کند. خدابندهلو نیز نبض میانه میدان را از آن خود کرد تا پرسپولیس نسبت به نیمه اول تغییر بزرگی را تجربه کند و به شکلی عجیب کار را در اختیار حریف نبیند. هافبک دفاعی جوان پرسپولیس با دوندگی بالا و پاسهای طولی و عرضی خود و توپگیریهایش روند متفاوتی را برای تیم شکل داد تا او نیز تعویضی موفق سرمربی برزیلی سرخها لقب گیرد و در نهایت وحید امیری که بعد از هجمهای که متوجه خود میدید، این بار با قدرت تکنیکی و پاسوری خود شرایط را به کام سرخها در فاز تهاجمی کرد. امیری که البته بدشانس بود که موقعیتهای طلایی بازی برایش تبدیل به گل نشد، با گرفتن یک پنالتی کار را برای آبیهای خوزستانی تمام کرد و نشان داد اعتماد اوسمار به او در این نیمه بیدلیل نبوده است.
پرسپولیس از دل یک شکست ناامیدکننده و شاید تاریخی، به یکی از بردهای دراماتیک و باورنکردنی خود رسید. شاید برای خوشبینترین هوادار این تیم هم شکست ۳ گله با کمترین ارفاق و بالاترین خوشبینی دستیابی به حداقل امتیاز بود. خصوصا اینکه آنها تا دقیقه 75 نیز با همین نتیجه کار را دنبال میکردند اما برای تیمی که بیشتر اعضای آن طی فصول اخیر بیشترین آمار قهرمانی را در لیگ از آن خود کردهاند، هر اتفاقی شدنی بود و شاید باید بیشترین سهم از این برد را به سکوهای پرسپولیس داد؛ آنهایی که تا ثانیه پایانی به تیم خود باور داشتند و بر خلاف تصور در دقایق پایانی نیز هیچ سکویی خالی نشد و با تصور باخت تصمیم به ترک استادیوم نگرفتند. پرسپولیس اکنون صدر جدول را از آن خود کرده و همه چیز را در فاصله ۲ هفته مانده به پایان لیگ بیستوسوم در دست گرفته است. 180 دقیقه تا پایان مسیر و جدال مقابل شمس آذر و مس رفسنجان؛ لیگ چگونه به پایان خواهد رسید؟
ارسال به دوستان
نگاهی به هفدهمین فیلم «گای ریچی» به نام وزارت جنگ ناجوانمردانه
واقعی اما تخیلی!
بهراد رشوند: ساخته جدید «گای ریچی» فارغ از اشاره ابتدایی فیلم مبنی بر روایت اثر بر اساس یک داستان واقعی، قصهای است که جدا از صحت و سقم این استناد مطروحه، آمیخته است به امضای کاری کارگردانی ریچی با قلمی آغشته به جوهری تارانتینویی، اتمسفر اختصاصی فیلمسازی و ادویهجات قصهپردازی انحصاری.
فیلم از آنجایی آغاز میشود که ماموران نازی با توقف یک قایق ماهیگیری مشکوک، ما را با شخصیتهای اصلی داستان مواجه میکنند. از همان پلانها و دیالوگهای آغازین، تکلیف بیننده با اثر مشخص میشود. آنجا که مامور با چهرهای برافروخته و جدی به پرسشهایی پیرامون چرایی حضور این کشتی در آن منطقه میپردازد و هنگامی که خطاب به گاس مارچ فیلیپس (با بازی هنری کویل) این سوال را مطرح میکند که آیا فقط او و همراهش لسن (با بازی آلن ریچسون) در این کشتی حضور دارند؛ او در جواب این سوال میگوید: Just the two of us (فقط ما 2 نفر)، که این لحن پاسخگویی نگاهی زیرکانه دارد به ریتم آهنگی به همین نام از بیل ویثرز. اینگونه دیالوگنویسی، مقابله جدیت یک پرسش با پاسخی فکاهه، ناگهان شلیک گلوله به ماموران نازی و موسیقی متن مُمد تصویرپردازی، خلاصهای است از آنچه در این ۲ ساعت سینمایی شاهدش هستیم. «وزارت جنگ ناجوانمردانه»، انتقامی است اگزجره و تظلمخواه در کالبد پرده سینما؛ انتقام از هیتلر و به کل قدرتی ظالم در برههای از تاریخ. در این شیوه قصهگویی، نویسنده با اغماض از اتفاقات تاریخی و تحریف آن، سعی بر التیام خاطر و تخلیه حرص و خشم خویشتن از آنچه در حقیقت رخ داده دارد تا بیتوجه به منطق و فاکتورهای سینمای رئال، نوعی ژانر تلفیقی از تخیل و حقیقتی ساختگی در پسزمینه ذهن خود را خلق کند. همانطور که این الگوریتم به چشم مخاطب آشنا به نظر میآید، از همان دقایق نخست این نمای ساختمانی فیلم بر پایه طرحی از «پستفطرتهای لعنتی» ساخته کوئنتین تارانتینو، رو به دیدگان بیننده بنا میشود که فیلمساز در ادامه به وضوح و کرات، بر این مهم صحه میگذارد. تمام ماجرا از این قرار است که سرگرد گاس مارچ فلیپس به همراه افرادش و ۲ فرد نفوذی، گماشته میشوند تا در ماموریتی غیررسمی و محرمانه به فرمان نخستوزیر وقت بریتانیا (وینستون چرچیل)، کشتیهای نازی را که حال به تسلطی حداکثری در اروپا رسیدهاند و درصدد اشغال بریتانیا نیز هستند منفجر کنند. این ترکیب درست همان لازمهای است که فیلمساز برای آفرینش این قبیل ژانر به آن احتیاج دارد؛ همان گروه بیرحم و روانی سینماییای که پیشتر تارانتینو به معرفی آن پرداخته است. فیلم متشکل از ۴ بخش است. در بخش نخست، صحنههای اکشن با چاشنی کمدی منحصر به گای ریچی به اوج خود میرسد؛ صحنههایی غلوشده و یکسویه که دم از برتری مطلق تیم مارچ فلیپس و ناکامی پیوسته نیروهای نازی میدهد و هرچند غیرعقلانی و به دور از باور تلقی میشود اما به قول سرگرد فلیپس، یادتون نره که از کشتنشون لذت ببرید. در بخش دوم با توجه به کمرنگ شدن اکشن فیلم، همچنان ضرب آهنگ تند و کاتهای سریع در تدوین برقرار است تا با پرداخت بیشتر به دیالوگنویسی و شخصیتپردازی، مقدمات اولیه برای بخش سوم فراهم شود. در نیمه اول بخش سوم، همه چیز برای رویارویی مجدد با همان اکشن بخش نخست پایهریزی شده اما یک شوک ناگهانی در میانه این بخش مسبب اکشنتر شدن نیمه دوم بخش سوم میشود که تا انتهای بخش 4 همچنان با تماشاچی همراه است. سکانسهای فیلم آکنده از رنگ و بوی کمیکی، فرم کارتونی و تخلیات فانتزی کارگردان بوده که به نوبه خود یادآور «قاپزنی» اثر تحسینشده ریچی است. بازی بازیگران باورپذیر و درخور خلقیات کاراکتر اجرا شده اما ایفای نقش «هاینریک لور» با بازی «تیل شوایگر» تا حدی تصنعی و غیرواقعی درآمده که این ریشه در ضعف نوع شخصیتپردازی آن نیز دارد و همچنین جلوههای ویژه که میتوانست به انضمام موسیقی خوب بر افزایش شدت هیجان فیلم اثرگذار باشد، متوسط و گاه در حد ناشیانهای قرار دارد. همانطور که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد، ریچی به دفعات متعدد اشاره مستقیم و عامدانه به «پستفطرتهای لعنتی» تارانتینو داشته است. به عنوان مثال سلاح مخصوص هر شخصیت در «پستفطرتهای لعنتی» مثل چوب بیسبال برای دانی، در «وزارت جنگ ناجوانمردانه»، تیر و کمان است برای آندرس لسن یا استفاده از تیل شوایگر در تیم بازیگری که ایضا نقش گروهبانی نازی را در «پستفطرتهای لعنتی» ایفا میکند. اما مضاف بر اینکه این اثر از تارانتینو الهام گرفته هفدهمین فیلم گای ریچی است، لیک ریچی تنها به همین کار قانع نشده و با کاشتن جزئیات خرد و کلان دیگری به قدردانی از دیگر آثار تارانتینو پرداخته است؛ جزئیاتی که شاید از توجه مخاطب دور مانده و در نگاه اول میان خیل رخدادهای شلوغ فیلم پنهان شده باشد. به ابتدای فیلم رجوع کنید، آن فلاشبکی که بسان «سگهای انباری» نخستین ساخته تارانتینو شخصیتها و هدف واحد داستان را به نمایش میگذارد، حتی آن لحظه که سرگرد فلیپس از اعضای تیمش میگوید، بهشدت یادآور معرفی کاراکترهای «بیل را بکش» دیگر فیلم تارانتینو است. در صحنهای از سکانسهای پایانی فیلم، لسن را میبینیم که چوب تیرش شکسته و ناگهان چشمش به تبری نصبشده روی دیوار میافتد که مشخصا ادای دینی است به آن سکانس از «داستان عامهپسند» زمانی که شخصیت بوش برای نجات مارسلوس والاس، نگاهش به شمشیری روی دیوار معطوف میشود. آن صحنه که سرگرد فلیپس بیرحمانه در حال کشتار اعضای نازی است، ناگهان در مقابل سرباز جوانی قرار میگیرد و برخلاف دیگران به او تیری شلیک نکرده و به وی توصیه میکند از آنجا برود که خود این صحنه نیز اشارهای است به سکانسی دیگر از «بیل را بکش»، جایی که شخصیت اصلی قصه در مواجهه با آن جوان عضو یاکوزا از کشتن او صرفنظر و او را رها میکند. نوشتههای بزرگ پیش از آغاز سکانس و حتی انتخاب موسیقی در موقعیتهای گوناگون داستان هم الهامگرفته از سینمای تارانتینو است. در مجموع «وزارت جنگ ناجوانمردانه» نه اثری است بینقص و ماندگار و نه آنقدر بیکیفیت و تکدرزا. ولو با آنکه محتوایش گاه بیش از حد نصاب از فرم تبعیت کرده و غیرمنطقی بودن بسیاری از جزئیاتش در راستای اصل روایتش ایراداتی را بر آن وارد میکند اما هرگز از میزان سرگرمی خود نمیکاهد و با پیروی از خط فکری فیلمساز، صحنههای مبارزه چشمنواز، شوخیهای بامزه به دور از هجو، سکانسهای دیدنی و پرجریان، بازیهای خوب و روان و قصهای مهیج و خوش بیان، بیننده را تا پایان کار به تماشایش میکشاند و گرچه سبکی متفاوت و فراموشنشدنی پدید نمیآورد اما دست به انجام کاری میزند تا هر وقت صحبت از پستفطرتهای لعنتی و تارانتینو شد، از اقتباس انگلیسی آن و گای ریچی نیز یاد شود.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
از سوگ تا حماسه
علی عسگری: آنچه در چند روز گذشته در قالب مراسمهای تشییع برای رئیسجمهور شهید کشورمان و همراهان ایشان دیدیم تعجب بسیاری از اهالی علم و جامعهشناسان را برانگیخت. این حجم از ابراز تأثر و مشارکت فعال انسان ایرانی پرسش ژرفی را پیش پای تحلیلگران برای توضیح جامعه ایرانی قرار داده است. به نحو معمول تشییع یک سیاستمدار در سراسر دنیا همراه است با یکسری مراسمهای رسمی، رژه چند سرباز و بعد تمام. در این مراسمها مردم کمتر با آن درگیر و از آن متأثر میشوند. با وجود این اما این تشییع در کشور ما با ماهیت کاملا متفاوتی برگزار شد. مردم کشورمان به نحو موثر و فعال، در این غم مشارکت جسته و به نوعی «مای ایرانی» در تجدیدی با ریشهها و بنیادهای خود قرار گرفت. برای فهم ریشهها و علل این حادثه میتوان به دو مورد رجوع داشت. نخستین مورد ویژگیهای فردی خود آن شخص است، کما اینکه در دیگر نقاط دنیا نیز تشییع جنازه برخی شخصیتهای سیاسی پرشور و به نحو متفاوتی برگزار میشود. در ایران نیز طبیعتا شخصیت مردمی، دلسوز و پرتلاش رئیسجمهور در برانگیختن احساسات مردمی دارای نقش جدی بود. پرسش اما آنجاست که اگر ما از این مولفه چشمپوشی کنیم آیا میتوان علت دیگری را نیز در درون خود انسان ایرانی بکاویم؟ به عبارت دیگر آیا جامعه ایران دارای ویژگیهایی نیست که به واسطه آن سوگ به سرعت تبدیل به حماسه شده و چنین حوادثی که فینفسه اقتضای تنش و ازهمگسیختگی دارند منجر به ایجاد همبستگی میشوند؟ ما نظیر این حادثه را در تشییعهای دیگری همچون حضرت امام خمینی(ره) و شهید سلیمانی نیز دیدهایم لذا پرسش اصلی این نگاشته این است: در جهان اجتماعی انسان ایرانی چه میگذرد که سوگ به سرعت تبدیل به حماسه میشود؟
در پاسخ باید ابتدا مقداری جهان اجتماعی انسان ایرانی را مورد واکاوی قرار دهیم. هسته سخت جهان اجتماعی یک جامعه را باورهای آن جامعه شکل میدهد. باورها عبارت است از رابطه وجودیای که یک جامعه با مبدأیی ورای خود برقرار میسازد. انسان ایرانی در باطن خود، پیوندی ناگسستنی با عالم قدس داشته و این مقوله، به زندگی او معنا و معنویت میبخشد. به واسطه همین ارتباط وجودی وی با عالم قدس در جهان معنایی انسان ایرانی همه چیز رنگ و بوی معنوی به خود میگیرد. سیاست در چنین جهانی عرصه نزاع قدرت نیست، بلکه عین دیانت خواهد بود. هنگامی که طرح انسان ایرانی از سیاست همچون دیگر ابعاد وجودی وی در پیوند با معنا و معنویت قرار میگیرد، شخص سیاستمدار نیز این امکان را مییابد تا با اعماق فرودست باطن این جامعه ارتباط برقرار کند. به عبارت سادهتر، این پرسش جدی است: چرا وفات یک سیاستمدار چنین احساسات انسان ایرانی را به غلیان درمیآورد؟ چنین برانگیختگی ممکن نخواهد بود مگر آنکه سیاست در پیوندی با وجود یک جامعه قرار گرفته و برخاسته از هسته سخت جهان اجتماعی آن باشد. به همین واسطه ما شاهد این هستیم که تشییع آیتالله شهید رئیسی در کشور ما چنین گرم و پراحساس برگزار میشود. سیاست در ذیل جهان اجتماعی انسان ایرانی دارای روح است، سرشار از احساس است، برخلاف سیاست در ذیل جهان اجتماعی مدرن که خشن و بیروح است لذا مردم در چنین اتمسفری ارتباطی وجودی را با یک سیاستمدار برقرار نمیکنند. به همین دلیل وفات یک سیاستمدار تبدیل به صحنه اجرای یکسری پروتکلهای بیروح توسط کسانی میشود که برای این مضمون حقوقی را دریافت میکنند.
در پایان باید متذکر شد این رخدادها فضایی را برای ما باز میکند تا بار دیگر معنای سیاست و جامعه ایران را مورد واکاوی قرار دهیم. سیاست و جامعه در پرتو این بارقهها که هر از چندی در کشور ما زده میشود از نو باید در معرض بازتعریف قرار گیرند.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار خانوادههای شهدای خدمت با اشاره به قیام مردم در تشییع این شهدا:
ملت زنده است
این حادثه در مقابل دیدگان جهانیان و در عمل ثابت کرد ملت ایران به رئیسجمهور و کسانی که مظهر شعارهای انقلاب بودند چه دلبستگی و وفاداریای دارند
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار خانوادههای شهدای خدمت، کار برای مردم و خدمت به مردم و مردمی بودن را بارزترین ویژگی این شهدا برشمردند و گفتند: مرحوم شهید آقای رئیسی شب و روز نمیشناخت و به معنای واقعی کلمه خستگیناپذیر بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با تسلیت به خانوادههای این شهدا، مرحوم شهید آقای امیرعبداللهیان را نیز خستگیناپذیر خواندند و افزودند: شرح خدمات و تلاشهای آقای رئیسی و آقای امیرعبداللهیان در جبهه داخلی و جبهه خارجی یک داستان طولانی و مفصل است.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از نکات برجسته درباره مرحوم شهید آلهاشم را تغییر معنای نماز جمعه خواندند و خاطرنشان کردند: مرحوم آلهاشم از زمانی که به امامت جمعه تبریز منصوب شد، این نماز را از یک عمل عبادی صِرف به یک عمل جامع عبادی، معنوی، خدماتی و مردمی تبدیل کرد. ایشان کار و تلاش برای مردم را از ویژگیهای ممتاز شهید موسوی و شهید رحمتی و شهدای کادر پرواز دانستند و تاکید کردند: همین روحیات و ویژگیها باعث شد خداوند آنها را مایه سرافرازی ملت ایران قرار دهد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حرکت و قیام مردم در تشییع این شهدا در تبریز، قم، تهران، شهرری، بیرجند، مشهد، مراغه، زنجان و نجفآباد گفتند: این تشییع باشکوه نشان داد ملت ایران زنده است. حضرت آیتالله خامنهای به تبلیغات و ادعای دشمنان مبنی بر جدایی مردم از جمهوری اسلامی اشاره کردند و افزودند: این حادثه، در مقابل دیدگان جهانیان و در عمل ثابت کرد ملت ایران به رئیسجمهور و کسانی که مظهر شعارهای انقلاب بودند چه دلبستگی و وفاداریای دارند.
ایشان مرحوم آقای رئیسی را مظهر شعارهای انقلاب خواندند و تاکید کردند: آقای رئیسی از همان ابتدا که وارد تبلیغات انتخابات شد، بر روی شعارهای انقلاب و سخنان امام تکیه کرد و همه دنیا ایشان را به عنوان رئیسجمهور انقلاب میشناخت.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وقتی مردم اینگونه با عظمت از این مرد حمایت و تجلیل میکنند، معنایش حمایت از شعارهای انقلاب است.
همچنین مراسم بزرگداشت شهدای خدمت، حجتالاسلام والمسلمین رئیسی، آقای دکتر امیرعبداللهیان، حجتالاسلام والمسلمین آلهاشم امام جمعه تبریز، آقای دکتر مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سیدمهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت ریاستجمهوری و کادر پروازی؛ امیر سرتیپ دوم خلبان سیدطاهر مصطفوی، امیر سرتیپ دوم خلبان محسن دریانوش و سرهنگ دوم فنی بهروز قدیمی صبح دیروز در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، در این مراسم که هزاران نفر از اقشار مختلف مردم، خانوادههای شهدا، سران قوا، مسؤولان کشوری و لشکری، میهمانان خارجی بویژه رئیسجمهور عراق و شمار دیگری از مقامات این کشور و همچنین سفیران کشورهای مختلف حضور داشتند، قاریان بینالمللی به تلاوت آیاتی از قرآن و مداحان اهلبیت علیهمالسلام به مداحی و ذکر مصیبت پرداختند.
در این مراسم حجتالاسلام رفیعی در سخنانی خدمت به مردم، اخلاص و توسل را 3 ویژگی شهدای خدمت بویژه حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی برشمرد و گفت: بر اساس وعده الهی کسانی که عمل صالح و خدمت به مردم را خالصانه و صادقانه انجام دهند، خداوند محبت آنها را در دل مردم قرار میدهد و این موضوع را در تشییع باشکوه این شهدا دیدیم.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با سیدمهدی ناظمیقرهباغ درباره جامعهشناختی تشییع تاریخی شهید رئیسی
بدرقه رئیسی صحنه ظهور امر ملی بود
جامعه ایران در برخی بزنگاههای تاریخی، هویتی از خود به منصه ظهور میرساند که شاید تا قبل از این بزنگاهها و در شرایط عادی در اعماق وجود تکتک افراد جامعه نهفته بوده و منتظر تلنگر یا حادثهای بودند که به آن تجلی بخشند. شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی و بدرقه و تشییع میلیونی ایشان یکی از همین بزنگاههاست که نمونه آن را در تشییع حاجقاسم سلیمانی و شهدای غواص و پدیدههایی از این دست نیز شاهد بودیم اما چرا این جمعیت هفته گذشته به میدان آمد و چرا این سطح از عواطف را به خرج داد؟ این حس مشترک ملی و این غلیان عواطف چه واقعیتهایی را درباره جامعه ایران به ما نشان میدهد؟ در گفتوگو با سیدمهدی ناظمیقرهباغ، پژوهشگر فلسفه به بررسی این موضوع پرداختیم.
***
* ابتدا بفرمایید تحلیل شما از حماسهای که مردم خلق کردند، چیست؟ چرا این جمعیت آمد و چرا اینقدر عواطف به خرج داد؟
مساله اصلی غافلگیری همه ما است که این غافلگیری تقریبا مشابه غافلگیری زمان شهادت حاجقاسم است. حاجقاسم یک شخصیت و یک نماد خاص برای مقاومت منطقه بود. آقای رئیسی شخصیت نمادین ما در مقاومت نیست ولی او یک شخصیت ملی و مربوط به یک کشور خاص به نام ایران است. چیزی که برای ما غافلگیرکننده بود این است که به نظر میرسید ما هنوز از نظر مسائل و مشکلات کشور به نقطه مطلوبی نرسیده بودیم و خیلیها از وضعیت انتقاد میکردند و حتی خیلی از کسانی که در تشییع بودند، تا چند روز قبل از وضعیت کشور گلایه میکردند، البته مسائل و مشکلات کشور غیرقابل انکار است اما مساله اینجاست که مردم چیزی را در ناخودآگاه خود ذخیره کرده بودند که از چشمها پنهان مانده بود. مردم به طور ناخودآگاه میدیدند و میفهمیدند دولت صادقانه خدمت میکند و این فرم خدمت صمیمانه، صادقانه و مردمی در گوشه ذهن آنها شکل گرفته بود، بهرغم اینکه گلایه داشتند که اقدامات آنچنان که باید و شاید هنوز به نتیجه نرسیده است. این مساله نشانگر این بود مردم در کشور ما یک فرمی از سیاست را مطالبه میکنند که این فرم از سیاست کاملا خود را در یک شخصیتی به نام آقای رئیسی و برخی اعضای دولت ایشان نشان میدهد. این سیاست برای مردم به نوعی مقدس و آیینی و اعتقادی بود. اینطور نیست که مردم صرفا فکر کنند این نوع سیاست مفیدتر و کارآمدتر است، نه! بلکه منظور این بود که این نوع از سیاست، سیاست مقدس و سیاست جریانسازی است و سیاستی است که متناسب با فرهنگ و اعتقادات ماست. مردم با حضور خود و این حادثهای که رقم زدند، به این نوع از سیاست «بله» گفتند و ثابت کردند این نوع سیاست را بر هر نوع اصل دیگر ترجیح میدهند.
* اینکه از مردم سخن گفته میشود، این سوال مطرح میشود که مردم چیست و آیا جمعیت تشییعکنندگان نمایندگی مردم را دارند؟
آیا منظور از مردم جمع جبری آحاد یک جامعه است که شناسنامه یک کشوری را دارند؟ این به نظرمن نمیتواند معنای درستی از توضیح معنای مردم باشد. مردم بیشتر یک مفهوم است، همانطور که ملت یک مفهوم است. ما نمیتوانیم بر اساس افرادی که با ما همسو هستند یا همسو نیستند، درباره ملت حکم کنیم. همین مساله درباره مردم هم وجود دارد. منتها مردم یک شکل نرمتر، فرهنگیتر و تاریخیتری و ملت یک شکل مدرنتر، امروزیتر و سیاسیتر دارد.
وقتی میگوییم مردم، منظور ما همه آحادی که شناسنامه ایرانی دارند نیست و این تعریف درستی برای مردم نیست. مردم کسانیاند که صاحب این فرهنگ و تاریخ هستند و بر اساس تعلق به تاریخ و فرهنگ خود انتخاب سیاسی خود را دارند. به همین خاطر اینها در رابطه با مسائل سیاسی همیشه بیشترین عرق و انگیزه اقدام را دارند و بیشتر از بقیه در مسائل سیاسی فعال هستند و اقدامات متناسب با نظرات خودشان را انجام میدهند.
به همین خاطر وقتی صحبت از مردم میکنیم راجع به یک مساله تاریخی - فرهنگی حرف میزنیم و کسانی را که به هویت این سرزمین و هویت ایران معتقدند منظور داریم. آنها چون معتقدند، سعی میکنند در سطح عمومی بیشتر فعال باشند و بر این اساس در مسائل سیاسی هم بیتفاوت نیستند و فعالند. ممکن است افرادی را پیدا کنیم که به ادبیات و هنر علاقه داشته باشند اما در ظاهر هیچ نوع رویکرد سیاسی ندارند و موجوداتی خنثی نسبت به سیاست به نظر برسند. ممکن است این افراد علقههای غیرسیاسی مانند هنر و ادبیات داشته باشند اما این علایق منجر به این نشده که آنها نسبت به سرزمین خودشان عرق داشته باشند. باز اینها هم جزو مردم نیستند اما ساکنان این سرزمین هستند و حقوقشان کاملا محترم است و باید به آن حقوق احترام گذاشت و در چارچوب قوانین کشور با آنها تعامل داشت. اما مردم یک سرزمین کسانی هستند که به آن سرزمین عرق دارند و برای اعتقاد خود عمل و کاری انجام میدهند. وقتی از مردم سخن میگوییم، برخی چرتکه میاندازند و سنجش میکنند که چند نفر در خیابان حضور مییابند، ضمن اینکه چنین امری شدنی نیست و نمیتوان این حضور را اندازهگیری کرد اما به فرض که شدنی باشد و ما شمردیم که چه تعداد آدم حضور یافتهاند؛ خب که چه؟! انگار بقیه که نیامدند، پشت درهای بستهای منتظرند که یک رفتار دیگری انجام دهند و کسی مانع آنها شده است. اینها مغلطههای بچگانهای است که صورت میگیرد. مردم جمع جبری افراد ساکن در یک سرزمین و جمع جبری افراد دارای شناسنامه یک کشور نیستند. مردم افرادی هستند که به هویت تاریخی و فرهنگی آن کشور علقه دارند و به خاطر آن علقه در مسائل سیاسی هم فعالیتی دارند و توجهی به مسائل سیاسی دارند. اینهایی که به میدان میآیند مردمند. منظور من این نیست که همه مردم آمده باشند، قطعا برخی به هر دلیلی به تشییع نیامدند اما عمده مردم آمدند. ما بیش از این در کشورمان نیروهای فعال فرهنگی نداریم، شاید کمی بیشتر از این تعدادی که به تشییعها میآیند، علقههای سرزمینی و فرهنگی و اجتماعی جدی دارند. به هرحال عمده مردم آمدند.
آنها که مردم نیستند به راحتی مهندسی شده و اسیر جنگهای روانی - رسانهای میشوند و مورد سوءاستفاده ارباب قدرت قرار میگیرند.
* شما در واقع مردم را ذیل یک هویتی دارای معنا میدانید که اگر آن هویت وجود نداشته باشد، در اصل واژه مردم را نمیتوان به آن اطلاق کرد.
به کسی که تمام هم و غم او گذران روزمره و سود شخصی است، نمیتوان مردم گفت. آنها نه تنها مردم ایران، بلکه مردم هیچ سرزمینی محسوب نمیشوند. خیلی از افراد هستند که هیچ علقه هویتی مشخصی ندارند و به شکل کاملا تودهای و در شرایط خاصی زندگی میکنند. برخی تبدیل به خردهفرهنگ میشوند، بعضی در حاشیه قرار میگیرند و شکلهای مختلف دارند. برخی در متن زندگی شهری قرار دارند اما به چیزی علقه ندارند. صرفا به فکر روزمره و سود شخصیاند. اینها قطعا مردم هیچ جایی نیستند.
* چه صورتبندیای از انسان ایرانی میتوان ارائه داد که این لحظات - تشییع آیتالله رئیسی - را فهم کرد؟
ساختار سیاسی ما هنوز شکل نگرفته و هنوز موفق نشدهایم به یک هویت روشن سیاسی برسیم اما آنقدر که میتوان گفت این است که ما سیاست خود را ذیل ۲ رویکرد تراژیک و حماسی میبینیم. ما سیاستی داریم که حماسه داشته باشد و بتواند مسالهای را در واقعیت خلق کند. هم کارویژه حاجقاسم و هم شهید رئیسی این بود که واقعیتی را خلق میکردند. درباره شهید رئیسی تقدیر این نبود که بیشتر بماند و آثار کارهای ایشان ملموس شود و الا در سالهای آینده این تاثیر بیشتر مشخص میشود. مثلا ورود کشور به بریکس و رفع موانع تجاری با برخی قدرتهای بزرگ، چیزی نیست که آثارش یکشبه مشخص شود، به تدریج این آثار نمایان میشود.
سیاست از نظر مردم باید جنبه تراژیک هم داشته باشد. تعبیری که شهید سلیمانی گفتند که «ما ملت امام حسینیم»، پرده از این واقعیت برمیدارد. ارامنه و اهل سنت ما تحت تاثیر فرهنگ امام حسین(ع) در ایران هستند. ما به طور سمبلیک در سوگ سیاوش آن وجه تراژیک را پیگیری میکنیم. در این معنا باید رجل سیاسی که در راس قرار دارد پایانی داشته باشد که این پایان چنان قلهای را طی کند که ارزش مرثیهسرایی برای او به وجود بیاید و ما بتوانیم برای او گریه کنیم. به هیچ عنوان این در اعتقادات ما پذیرفته نیست مردی که میخواهد الگو و سمبل سیاست باشد، صرفا در دفتر خود بمیرد. باید حداقل سالها مجاهدت کرده باشد و این به چشم آمده باشد. چه مثل شهید حاجقاسم که توسط دشمن به شهادت برسد چه مثل شهید رئیسی که حین ماموریت و با یک اتفاق به شهادت برسد لذا اگر ظاهرا مرگ طبیعی باشد اما به شکلی باشد که ما بتوانیم بفهمیم تمام عمر فرد به مجاهدت گذشته است، واجد این خصوصیت تراژیک میشود. باید آن فرد و آن رجل یا آن انسان الگو بتواند ما را بگریاند، بنابراین سیاست باید این ۲ بال را داشته باشد. چیزی که مهم است اینکه باید بتواند درون فرهنگ ایرانی زیست کند.
ممکن است سیاستمداری نبوغ داشته باشد و حتی پرکار باشد اما این کافی نیست و مردم باید بفهمند که سیاستمداران عاشق مردم هستند. چون ما روایات درباره حضرت علی(ع) و دیگر ائمه در کمک به ایتام را شنیدهایم، اینها در تبار تاریخی ما قرار دارد. ما باید اینها را در سیاستمداران خود ببینیم. مردم این را در آقای رئیسی دیدند و احساس کردند همان فردی است که دنبال او میگشتند. هر چند عمر ایشان کفاف نداد توفیقات ایشان معلوم شود. به هر حال مردم حضور یافتند، چرا که منطق برای تحلیل دارند اما نامردمان منطق تحلیل ندارند و توسط کانونهای قدرت مهندسی میشوند. اگر بخواهیم ویژگی برشماریم شما میبینید شهید رئیسی این ۲ ویژگی اصلی را در نسبت با فرهنگ انسان ایرانی دارد. اگر کسی این ۲ ویژگی را داشته باشد قطعا نمیتواند یک سیاستمدار کلاسیک از نوع لیبرالیستی باشد. چنین فردی نسبتی با این نمیتواند داشته باشد. باید به درون مردم بیاید و مشکلات را از نزدیک ببیند. یکی از مشکلات کشور این است که مصوبات و قوانین خوبی تصویب میشود اما به منصه ظهور نمیرسد و در مسیر اجرا محو میشود، لذا چنین حضوری در دل مردم چنین کارکردی به همراه خواهد داشت.
سیاستمدار باید اینها را از نزدیک پیگیری کند. به همین خاطر خیلی مهم است که دقت کنیم این الگو یا این نوع سیاستورزی رجال سیاسی، هیچ نسبتی با الگوی کلاسیک لیبرالیستی ندارد. مدل سیاستمداری که بیاخلاقی کند و جنگ روانی ایجاد کند و... را ۸ سال تجربه کردیم. اما این مدل، مدلی از سیاستورزی نیست که مردم ایران بپسندند و بپذیرند. مردم ایران نوع دیگر سیاستورزی را میپذیرند و این را از زمان حاجقاسم تا حالا تثبیت کردهاند. چون این سیاستورزی میتواند نسبت خود را با مردم ایران نشان دهد. این درس عبرتی بزرگ برای ما است که بتوانیم ساختار اقتصاد و سیاست خود را روی این اصل ببندیم و این را مورد مذاکره قرار ندهیم یا زیر سوال نبریم. از اینجا به بعد است که ما باید تکثر و تنوع و دموکراسی و اختلافنظر را مدنظر قرار دهیم. اینها برای از اینجا به بعد است. اینجا مبنای سیاسی ماست و ما باید بر یک مبنای سیاسی مردممحور بر پایه فرهنگ ایرانی - اسلامی توقف و سعی کنیم چارچوب سیاسی خود را بر همان اساس تاسیس کنیم.
* به نظر میرسد این حس مشترک جمعی در برخی بزنگاهها منحصر به جامعه ایران باشد و در کمتر جای دنیا میتوان نظیر آن را دید، آیا این امر را باید در حس تعلق به امر الهی و امر قدسی جستوجو کرد؟
این امر به تمامه خاص جامعه ما نیست و جوامع دیگری هستند که علقههایی با این حال و هوا دارند. مساله این است که در انقلاب اسلامی ایران این واقعیت محقق شد. جامعه هند هم شخصی مانند گاندی داشت یا آفریقای جنوبی شخصی مثل نلسون ماندلا که خب! البته او رویکرد دینی نداشته ولی ما به هر حال در مردممحوری و اخلاقی بودن، الگوهای سیاسی دیگری در جهان داریم که به این الگو نزدیک هستند.
در انقلاب اسلامی بود که این الگو از یک فرد یعنی امام خمینی(ره) فراتر رفت و شهید رجایی، شهید باهنر، شهید مطهری و شهید بهشتی و... هم اینطور بودند. ما از سال 68 از این الگو دچار انحراف شدیم و الان باید دوباره به این الگو برگردیم. این نشان میدهد اتفاقی که برای ایران در انقلاب 57 رخ داد واقعی بوده و خواست مردم این است که چنین الگویی در کشور حاکم باشد.
مساله این است که سیاستمدار باید مشی مردمی و معنوی و اخلاقی داشته باشد و صرفا میتوان به چنین سیاستمداری اعتماد کرد، لذا خروجی این سیاست خود به خود آنچه باید بشود میشود. با چنین سیاستورزیای مشکلات حل و فصل میشود، همانطور که جنگ را توانستیم به شکل معجزهآسایی مدیریت کنیم. با وجود اینکه روی کاغد چیزی به نفع ما نبود و همه امتیازات به نفع طرف متخاصم بود، اما جنگ مدیریت شد چون سیاستی که از جنگ حمایت میکرد سیاست دینی و برآمده از فرهنگ دینی ما بود. بنابراین این اتفاق به راحتی قابل سرایت است چون اتفاقی که در ایران میافتد، سرزمینهایی را از خود متاثر میکند. در واقع ایران امروز بخشی از ایران بزرگ فرهنگی است که کشورهای زیادی تحت تاثیر آن قرار خواهند گرفت. ما اگر این الگو را محقق و اجرایی کنیم کشورهای اطراف ما هم تحت تاثیر این الگو خواهند بود و آنها هم به این مسیر خواهند پیوست.
* در حوزه اقتصاد شاید اتفاق منحصربهفردی در زندگی مردم نیفتاده باشد، لذا این حضور را نمیتوان به خدمات شهید نسبت داد، آیا این حضور به کاراکتر خاص آقای رئیسی مربوط است؟ این ویژگیها چیست؟
من مخالفم که بگوییم این حضور ربطی به خدمات شهید رئیسی ندارد. اصلا غیرممکن است شما یک کاراکتر سیاسی داشته باشید و خدمات او بیارتباط با این کاراکتر باشد. بالاخره هر دولتی ضعفهایی دارد و مسالهای غیرقابل انکار است اما به این معنا نیست که بگوییم دولت از لحاظ خدمات توفیقی نداشته است. به نظر من این دولت در همین 3 سال به وضوح از 8 سال دولت قبل موفقتر بود. ما توان رسانهای کردن این مسائل را نداشتیم. از ابتدای کار دولت یعنی مدیریت کرونا این مساله آغاز شد و رسیدگیها استان به استان ادامه پیدا کرد. یکی از معضلات ما این است که متوقف در تهران هستیم و از شهرهای دیگر بیخبریم. سیاستهای حمایتی در حوزه خانواده و کمک بسیار زیادی از سوی دولت انجام شد که یکی دیگر از مسائل مورد تاکید است. هرچند هنوز ناکافی است اما هیچ دولتی این کمک را در حوزه خانواده انجام نداد. در حوزه مسکن اقداماتی شروع شد که هنوز این اقدامات به موفقیت نرسیده است و امیدواریم در دولت بعد به موفقیت برسد. در حوزه اقتصاد، مقرراتی در دولت وضع شد که بسیار راهگشا بود. در این 40 ساله ما دچار مشکل بودیم و 20 سال بود این مقررات بر زمین مانده بود، لذا مقرراتی برای شفافسازی اقتصاد و کسبوکار تدوین و بخش قابل توجهی اجرایی شد.
در همه حوزهها به رغم انتقادات، کارهای خوبی انجام شد. البته خود من از منتقدان دولت بودم و هر دولت دیگری هم سرکار بیاید از منتقدان خواهم بود، چراکه باید دولت را نقد کرد تا بتواند کج کارکردیهای خود را اصلاح کند و در مسیر درست قرار بگیرد. ولی به این معنا نیست که بگوییم چون قیمت ارز کنترل نشد، پس دولت شکست خورده است. این برساخت رسانهای است که اقلیت مرفه جامعه که دسترسی خوبی به رسانه دارند و در ساخت برساخت ذهنی موفقند، ساختهاند؛ آنها هم شاید متضرر شدند و فعالان اقتصاد در بخش خصوصی هنوز به جایی که باید نرسیدهاند اما این به این معنی نیست که عملکرد کلی دولت ضعیت بوده است. مشکل تحریم در دنیای امروز مشکل کوچکی نیست. حل آن زمان میبرد و باید کار زیادی انجام شود تا بر آن غلبه کرد.
حل نشدن برخی مشکلات که عمدتا هم مربوط به طیف مرفه جامعه است که دارای سرمایههای خرد هستند و در زمینههای مسائل اقتصادی فعالیت میکنند به این معنا نیست که دولت در مجموع ناموفق بوده است.
* به نظر میرسد سبک و سلوک آیتالله شهید رئیسی فضای سیاسی را دستخوش تغییراتی کرده است، پس از ایشان امر سیاسی چه تغییری خواهد داشت؟
ما کشوری نیستیم که بشود در آن مسائل را پیشبینی کرد و حتی جهان امروز هم پیشبینیپذیر نیست و پیشبینیها خیلی دشوار شده است. مسلما ما یک سرمایه اجتماعی خوبی به دست آوردهایم اما سابقه خوبی در بهره بردن از سرمایه اجتماعی هم نداریم و آن را خیلی راحت از دست میدهیم. به رغم این مسائل، مهم این است که یک سرمایه اجتماعی شکل گرفته و نظام باید آن را قدر بداند و بلافاصله باید برای محقق کردن و ساماندهی این سرمایه و بالفعل کردن آن اقداماتی انجام دهد که این سرمایه اجتماعی از بین نرود و دچار یأس و ناامیدی نشود. مهمترین اقدامی که نظام باید انجام دهد این است که باید رویه کلی و روح فعالیتهای سیاسی آقای رئیسی به ساختار سیاسی کشور تبدیل شود. توجه به مردم باید نهادینه شود. کدام رئیسجمهور دستیار ویژه مردمیسازی داشت؟ این نشان میدهد این مساله در بطن اندیشه ایشان بوده و این باید به ساختار تبدیل شود. خیلی از اقدامات در حال جوانه زدن بود، نباید الان با یک تندباد از بین برود. باید از این دستاورد صیانت کنیم. اگر خود را مشغول باندبازیهای سیاسی و هیاهوهای سیاسی کردیم، ثمرات قبلی را از بین خواهیم برد. هر دولتی که روی کار میآید موظف به پاسداشت این جوانهها و ارتقای آنهاست. ما باید مردمیسازی اقتصاد و مردمیسازی مسائل اجتماعی را سرلوحه کار خود قرار دهیم. توجه به تولید، ایجاد اشتغال مولد، جلوگیری از خامفروشی و هدر دادن منابع و... را باید مورد توجه قرار دهیم و اینها باید تبدیل به اصول اساسی سیاست ما شود. هر رئیسجمهوری باید بداند که باید بر اساس این اصول کار کند و نمیتواند کشور را به دوره 10 سال قبل ببرد و منتظر صدقه از سوی غرب باشد. این اتفاق تعیینکنندهای برای آینده ما است. ما باید بلافاصله این ساختار را تحکیم بخشیم. مسؤولیت اصلی هم با نخبگان سیاسی همجناح با آقای رئیسی است و از جناح مقابل نمیتوان انتظار همدلی در این مسائل داشت.
باید فضای سیاسی موجود آنقدر شفاف و اخلاقی و روشن شود که در این فضا مردم بتوانند تالی تلو آقای رئیسی را به روشنی انتخاب کنند. از همین الان زمینههای رقابت بر سر قدرت را داریم میبینیم. رسیدن به اجماع مشخص، لازمه کار نیروهای انقلابی است و اگر بتوانند به اجماع برسند یعنی درس اخلاق سیاسی آقای رئیسی را آموختهاند و موفق شدهاند با تدبیر و اندیشه به اجماع برسند و شخصی را انتخاب کنند که متعهد به ادامه این مسیر باشد. اگر به اجماع نرسند ممکن است این مسیر کاملا مسدود شود و از بین برود. نباید اخلاق سیاسی آقای رئیسی مانند اجتناب از توهین و اهانت و طعنه و کنایه و... دوباره از بین برود و به شرایط قبل بازگردیم.
* سخن از فروپاشی اجتماعی با این بزنگاههای تاریخی چطور قابل فهم است؟ آیا آن را نقض میکند یا نشاندهنده شکاف و دوقطبی بودن جامعه ما است؟
متاسفانه به دلیل اشتباهاتی که کردهایم و بیعنایتی به حرف اندیشمندان و دلسوزان جامعه طی سالهای گذشته، ما با یک دوقطبی اجتماعی مواجه هستیم. همانطور که مساله تشییع و حضور مردم یک مساله عینی و مشخص است، دوقطبی اجتماعی هم عینی و مشخص است. اگر با آدمهای کوچه و بازار صحبت کنید، این دوقطبی عیان است. البته این وضعیت هنوز به مرحلهای نرسیده که جامعه در بحران قرار گیرد ولی اگر همچنان به مسائل اجتماعی - فرهنگی بیتفاوت باشیم، ممکن است در آینده این اتفاق هم بیفتد. لازمه اصلی این است که ما بتوانیم با نگاه موسع و باز مساله را بررسی کنیم و از نگاه مضیق و محفلی اجتناب کنیم. این مهمترین مسالهای است که کمک میکند ما از دوقطبی اجتماعی و حتی دوقطبی سیاسی افراطی خود را نجات دهیم. ما باید بپذیریم که این دوقطبی حالت افراط و رادیکال پیدا نکند و شکل تعاملی داشته باشد و تشدید نشود تا بتوانیم امر ملی و وظایف ملی خود را پیش ببریم. اتفاقا این از سوگواریای که همه یا در آن شرکت کردند یا اگر شرکت نکردند احترام گذاشتند، مشهود است. البته مواجببگیران مجازی هستند که برخورد دیگری میکنند و ما با آنها کاری نداریم اما از خود مردم هیچکس اهانت نکرد و همه مردم یا همراه بودند یا اگر نمیخواستند به هر دلیل همراهی کنند، بیاحترامی نکردند و با بقیه معیت داشتند. ما باید سعی کنیم این امر ملی را تقویت کنیم و بفهمیم در چه جامعهای زندگی میکنیم. اقتضائات جامعه را بفهمیم و بر اساس آن عمل کنیم.
ارسال به دوستان
نگاه
تشییع تاریخی
مهدی گرگانی: ایران از زمان اعلام خبر دردناک شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی، آیتالله سیدمحمدعلی آلهاشم، دکتر حسین امیرعبداللهیان و دیگر همراهانشان حال و هوای عجیب و تاریخیای به خود گرفته است. درست از لحظه تایید سقوط بالگرد حامل شهید رئیسی و حتی از زمانی که اخبار مربوط به مفقود شدن بالگرد به صورت جدی مطرح شد، مردمِ نگران و دلواپس، لحظه به لحظه پیگیر اخبار بودند و پس از مشخص شدن عروج این شهیدان در همه نقاط کشور برای وداع با رئیسجمهورشان سنگ تمام گذاشتند.
البته از این مردم قدردان که همیشه پای نظام و مسؤولان جمهوری اسلامی ایستادهاند، انتظار میرفت مراسم تشییع پیکر آیتالله رئیسی باشکوه باشد اما چیزی که به نمایش درآمد چیزی فراتر از آن بود که بتوان صرفا با این کلمه آن را توصیف کرد.
1- شخصیت ویژه آیتالله شهید رئیسی از همان دوران انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ برای مردم آشکار شد؛ جایی که او در برابر طعنهها و کنایههای ناصواب و غیراخلاقی رقیب اصلیاش ـ رئیسجمهور وقت ـ هیچ بداخلاقی متقابلی نسبت به وی روا نداشت. در انتخابات سال ۱۴۰۰ هم برخی رقبا سوءگفتار را برای تخریب ایشان در پیش گرفتند ولی حتی پس از به دست گرفتن قدرت هیچگاه در صدد انتقام یا تلافی برنیامد و همواره تلاش کرد از خط تقوا و نجابت خارج نشود. خدمتگزاری به مردم، اخلاص و شجاعت در پیگیری امور از ایشان یک رئیسجمهور تراز در جمهوری اسلامی ایران ساخت و وی را به الگویی برای روسای جمهوری بعدی و شاخصهای برای مردم در انتخاباتهای آینده تبدیل
کرد.
2- انتخاب القاب «سیدالشهدای خدمت» و «شهید جمهور» برای آیتالله رئیسی واقعا برازنده چنین شخصیت بیبدیلی بود. آیتالله رئیسی از زمان تحویل گرفتن پست ریاستجمهوری لحظهای وقت تلف نکرد و بدون توجه به اینکه چه چیزی به ارث برده و چه چیزی تحویل گرفته به دنبال حلوفصل مشکلات تلنبارشده رفت. او با شعار تمرکززدایی و توجه ویژه به محرومان روی کار آمد و از همین رو بود که مدام در حال سفر به شهرها و روستاهای دورافتاده بود؛ مسالهای که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای نیز در دیدار خانواده ایشان با ذکر خاطره بازگشت آیتالله رئیسی از سفر روسیه و عزیمت شبانه به کرج برای حضور در برنامههای سفر استانی به آن اشاره کردند.
آیتالله رئیسی همانند اسلاف خود میتوانست بیشتر وقت خود را در پایتخت بگذراند، وزرا و معاونان خود را برای برنامههای دورافتاده که با احتمال خطر همراه است، اعزام کند و وقت خود را به بازیهای سیاسی روزمره در تهران بگذراند اما بنا به اذعان اطرافیان، منش شهید رئیسی مانند سایر سیاستمداران نبود و همین مساله باعث افزایش تصاعدی محبوبیت وی طی سالهای گذشته شد.
حضور میلیونی و تاریخی ملت ایران برای بدرقه شهید رئیسی در واقع پاسخی بود به ۳۳ ماه خدمت صادقانه و بیوقفه رئیسجمهور؛ خدماتی که مردم با گوشت و پوست خود آن را لمس کرده بودند و باید دینشان را به او ادا میکردند.
3- برخلاف تلاش رسانههای معاند و ضدانقلاب، حضور گسترده مردم در مراسم تشییع آیتالله رئیسی تعجب جهانیان را هم به دنبال داشت. ریچارد مدهرست، روزنامهنگار مشهور بریتانیایی که در تهران حضور داشت درباره حضور مردم میگوید: «من در مراسم تشییع رئیسجمهور ایران در تهران هستم. میلیونها نفر در خیابانها هستند ... آنچه رسانههای غرب درباره رئیسی در ایران به شما گفتند دروغ است. درگذشت او ضایعهای برای همه جهان است».
چی بووز خبرنگار و تاریخنویس ایرلندی هم با اشاره به سانسور مراسم از سوی برخی رسانههای غرب مثل سیانان و بیبیسی نوشت: «اگر چنین جمعیتی در اعتراض به دولت ایران به خیابان آمده بودند بارها و بارها آن را پخش میکردند اما این جمعیت عزادار رئیسجمهور و وزیر خارجهشان هستند که شما آن را نمیخواهید ببینید!»
حضور مردم در خیابانها قطعا پیام مستحکمی از داخل ایران به جهانیان مخابره خواهد کرد و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در عرصه بینالمللی ارتقا خواهد داد. این از خدمات رئیس جمهوری است که حتی پس از شهادت اثرات آن ادامه دارد؛ چیزی که در نگاه میهمانان خارجی که برای عرض تسلیت به پایتخت آمده بودند پنهان نماند و آن را با مقامات عالی ایران در میان گذاشتند و همگی از چنین حضوری شگفتزده شده بودند.
4- حضور فعالانه رئیسجمهور در رویدادهای منطقهای و بینالمللی و خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم که شهید امیرعبداللهیان آن را نمایندگی میکرد، از آیتالله رئیسی در عرصه خارجی نیز یک شخصیت محبوب و برجسته ساخته بود؛ چیزی که پس از شهادت آن را به وضوح مشاهده کردیم. اعلام عزای عمومی در بسیاری از کشورها از جمله هند، سوریه، ترکیه، عراق، لبنان و... و حضور بسیاری از سران کشورهای خارجی و هیاتهای عالی رتبه برای شرکت در مراسم تشییع نشان داد شهید رئیسی چقدر در عرصه منطقهای و بینالمللی تاثیرگذار و منسجم عمل کرد تا جایی که حتی سران و مقامات کشورهایی که با آنها روابط رسمی نداریم، پس از دههها برای عرض ارادت خود به آیتالله رئیسی به تهران سفر کردند و خدمت رهبر معظم انقلاب نیز رسیدند.
برخی خدمات آیتالله رئیسی و شهید امیرعبداللهیان در عرصه روابط خارجی اکنون پس از شهادت آنها در حال آشکار شدن است. قیس سعید، رئیسجمهوری تونس در دیدار با رهبر انقلاب گفت در دیدار با آیتالله رئیسی در الجزایر به ابتکار ایشان توافق کردیم من به تهران سفر کنم اما هرگز فکر نمیکردم برای عرض تسلیت شهادت ایشان به ایران سفر کنم.
حضور سامح شکری، وزیر خارجه مصر در ایران برای شرکت درمراسم وداع با شهیدان خدمت نیز نشان میدهد دیپلماسی منطقهای شهید رئیسی تا کجاها پیش رفته است که وزیر خارجه مصر که روابط رسمی با کشورمان ندارد هم به تهران سفر میکند و چنین سفرهایی در آینده نزدیک میتواند مبدایی برای توسعه و تقویت روابط فی مابین شود.
ارسال به دوستان
آخرین اخبار درباره چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری
همه آمادهاند
* 10 خرداد؛ آغاز ثبتنام
گروه سیاسی: هر چند قرار بود یک سال دیگر شاهد برگزاری چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری در ایران باشیم اما به دلیل حادثه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور و شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی و بر اساس اصل ۱۳۱ قانون اساسی، کمتر از 50 روز دیگر شاهد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران خواهیم بود. اکنون زمانبندی انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری مطابق اصل 131 قانون اساسی مشخص شده است؛ تصمیمی که در شورایی متشکل از روسای قوههای قضائیه و مقننه و همچنین کفیل ریاست جمهوری اتخاذ و اعلام شده است. بر اساس زمانبندی اعلام شده، 10 خرداد 1403 دستور شروع انتخابات توسط وزیر کشور به فرمانداران ابلاغ میشود و در همان روز هیاتهای اجرایی مرکزی و شهرستانی تشکیل میشود. پس از آن ثبتنام داوطلبان نیز آغاز میشود و تا 5 روز از زمان انتشار دستور شروع انتخابات، کسانی که تمایل و صلاحیت داوطلب شدن در چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری را در خود میبینند، میتوانند جهت ثبتنام به وزارت کشور مراجعه کنند. بر این اساس ما از 10 خردادماه تا پایان روز کاری 14 خردادماه منتظر افرادی خواهیم بود که خود را واجد توانمندی ریاستجمهوری میدانند. هرچند از یکی دو روز گذشته تکاپوهای انتخاباتی توسط برخی حامیان آغاز شده و حتی از برخی چهرهها، ویدئوهایی در رابطه با موضوع انتخابات منتشر شده است اما تا زمان ثبتنام داوطلبان و تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان و اعلام وزارت کشور، حضور چهرهها برای شرکت در انتخابات صرفا گمانهزنی رسانهای محسوب میشود. رسیدگی به صلاحیت داوطلبان توسط شورای نگهبان نیز از 15 خردادماه آغاز میشود که به مدت یک هفته ادامه خواهد داشت و نهایتا اسامی نامزدها توسط وزارت کشور 22 خرداد اعلام میشود.
هرچند برای دستهبندی سیاسی جریانهای حاضر در انتخابات پیش رو اکنون زود است اما در این رابطه باید گفت انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در حالی با مشارکت بالای 40 درصدی برگزار شد که بخش رادیکال و صاحب نفوذ جریان اصلاحطلب انتخابات را تحریم کرده بود. همچنین فضاسازیای توسط برخی جریانها برای فشار به شورای نگهبان صورت گرفت. حسن روحانی 2 هفته پیش متنی را منتشر کرد که اتهامات بسیاری را به شورای نگهبان نسبت داده بود. حالا یکی از پایگاههای رسانهای اصلاحطلبان در گزارشی نوشته است جبهه اصلاحات ایران که در انتخابات مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بود «کاندیدایی نداریم» برای انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری کاندیدا معرفی خواهد کرد و از استراتژی «کاندیدایی نداریم» عبور کرده است. از سوی دیگر گمانهزنیهایی درباره کاندیداهای منتسب به جریان اصلاحطلب برای ورود به انتخابات 1403 منتشر شده است. نهایتا اما اسامی نامزدها 22 خردادماه مشخص میشود.
پس از آنکه اسامی نامزدهای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری از سوی وزارت کشور اعلام شد، نامزدها از 23 خرداد فرصت دارند به مدت 15 روز برای کسب نظر آحاد مردم تلاش کرده و برنامههای خود را ارائه دهند. نامزدها در این مدت 15 روزه که 6 تیرماه پایان مییابد فرصت دارند در قالبهای مختلف تبلیغی و با استفاده از ظرفیتهای رسانهای، اعتماد جامعه را جلب کنند. هرچند فضای مجازی چندان از این قاعده پیروی نمیکند و از روز گذشته نیز ویدئوهای تبلیغاتی و همچنین ویدئوهای تخریبی درباره برخی کاندیداهای احتمالی در شبکههای مجازی و کانالهای اطلاعرسانی منتشر شده است. برخی صفحات نیز با برگزاری نظرسنجیهای مجازی میزان مقبولیت کاندیداهای احتمالی را در شبکههای اجتماعی سنجیدهاند! در روزهای اخیر اسامی مختلفی در رابطه با گزینههای احتمالی انتخابات 1403 مطرح شده است، برخی رسانهها لیستهایی با بیش از 35 نام منتشر کردهاند که به نظر میرسد هیچ مبنایی ندارد و همه افرادی که یک مسؤولیت اجرایی داشتهاند را یکجا جمع کردهاند! اما باید در نهایت دید کدام یک از این اسامی نخست در انتخابات حاضر میشوند و سپس صلاحیت چه کسی به عنوان نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری تایید میشود.
نهایتا 7 تیر ممنوعیت تبلیغات انتخاباتی نامزدها اعلام شده و فرآیند اخذ رای 8 تیرماه برگزار میشود و در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شود، مرحله دوم 15 تیرماه برگزار میشود.
* پیشنهاد وزارت کشور برای ثبتنام الکترونیک نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری
محسن اسلامی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور با اشاره به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ۸ تیر ۱۴۰۳، گفت: قانون انتخابات ریاستجمهوری با قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی متفاوت است. در قانون جدید انتخابات مجلس، موضوع پیشثبتنامها مطرح شده بود که افراد میتوانستند با صحتسنجی مدارکی که در راستای قانون است، وارد انتخابات شوند اما در قانون انتخابات ریاستجمهوری، پیشثبتنام نداریم.
سخنگوی ستاد انتخابات کشور در ادامه اضافه کرد: با توجه به تجربیاتی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی به دست آوردیم، درباره ثبتنام الکترونیک به شورای نگهبان پیشنهاداتی دادیم که ثبتنام را به صورت الکترونیک انجام دهیم و آن دسته از افرادی که شرایط لازم را دارند، برای ثبتنام قطعی به ستاد انتخابات کشور مراجعه کنند. وی یادآور شد: هنوز منتظر هستیم و شورای نگهبان پاسخ نهایی را نداده است، به محض اینکه نهایی اعلام شود، اطلاعرسانی خواهد شد. فعلا با فرض همین قانون، ثبتنام به صورت سنتی و حضوری خواهد بود.
دبیر ستاد انتخابات کشور تأکید کرد: به افرادی که قصد نامزدی در انتخابات را دارند توصیه میکنیم به اطلاعیههایی که از سوی ستاد انتخابات کشور منتشر میشود توجه داشته باشند؛ ما تلاش میکنیم به صورت دقیق اطلاعرسانی کنیم. داوطلبان با توجه به این اطلاعیهها برنامهریزی کنند.
اسلامی ادامه داد: با توجه به آزمایش موفقی که از رأیگیری الکترونیک در انتخابات مجلس شورای اسلامی، بهخصوص مرحله دوم داشتیم، این پیشنهاد را هم به شورای نگهبان دادیم که رأیگیری را در برخی کلانشهرها مثل تهران، شیراز، تبریز، اصفهان و مشهد به صورت الکترونیک داشته باشیم اما منتظر پاسخ شورای نگهبان در این زمینه هستیم.
گفتنی است جلسه شورای نگهبان برای بررسی پیشنهادات وزارت کشور امروز برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
شوراهای عالی مسکن استانها موظف به تعیین سقف اجارهبها در مناطق مختلف کشور شدند
برنامه مهار اجارهبها
گروه اقتصادی: هفدهمین جلسه شورای عالی مسکن روز گذشته به ریاست محمد مخبر برگزار شد. به گزارش «وطن امروز»، تازهترین آماری که توسط مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی ارائه شد، حاکی است در این بخش بیش از ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد نهضت ملی مسکن وارد فاز عملیاتی و اجرایی شده است. بر اساس این گزارش، جزئیات احداث واحدهای نهضت ملی مسکن در قالبهای مختلف به این شرح است: واگذاری زمین در بخش اجاره ۹۹ ساله، واگذاری زمین طرح جوانی جمعیت و مشمولان قوانین حمایتی معادل ۴۰۷ هزار و ۵۳۶ قطعه است. همچنین در بخش اراضی اجاره ۹۹ ساله در روستاها به میزان ۷۹ هزار و ۱۰۴ قطعه واگذار شده است. در بخش واحدهای حمایتی تعریف شده موثر به صورت انبوهسازی در اراضی با اجاره ۹۹ ساله معادل ۶۸۰ هزار و ۳۳۸ واحد، انبوهسازی در شهرهای جدید فاز ۳ معادل ۴۰ هزار واحد و واحدهای ملکی و سازمانی نهضت ملی مسکن نیروهای مسلح به تعداد ۲۵۴ هزار و ۱۴۶ واحد در حال ساخت است. همچنین بر اساس این گزارش، میزان نوسازی بافتهای فرسوده شهری هماکنون به رقم ۲۷۷ هزار و ۶۰۵ واحد رسیده است. قرارداد خودمالکان شهری نیز معادل ۲۰۳ هزار و ۲۷۶ واحد و مسکن روستایی به تعداد ۵۲۹ هزار و ۷۴۲ واحد است و واحدهای مسکونی مهر تکمیل شده نیز به رقم ۱۳۱ هزار و ۲۹۱ واحد رسیده است.
* افتتاح 60 هزار واحد در هفته جاری
وزیر راه و شهرسازی گفت: این هفته حدود ۶۰ هزار واحد طرح نهضت ملی مسکن در ۳ استان تهران، یزد و سیستان و بلوچستان به بهرهبرداری میرسد و تقدیم مردم عزیز این ۳ استان میشود که نشان میدهد راه و مسیر شهید رئیسی ادامه دارد و متوقف نمیشود. مهرداد بذرپاش بیان کرد: در سال ۱۴۰۲ رکورد صدور پروانه ساختمان در بافت فرسوده با صدور ۹۲ هزار پروانه در کشور شکسته شد و مجموعا از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون بیش از ۲۷۷ هزار پروانه در بافت فرسوده صادر شده است.
* ضربالاجل 48 ساعته برای تعیین سقف افزایش اجاره مسکن
وزیر راه و شهرسازی از ضربالاجل 48 ساعته به استانها برای تعیین سقف افزایش اجارهبهای مسکن خبر داد.
وی با اشاره به قانون ساماندهی بازار زمین، مسکن و اجارهبها که از مجلس شورای اسلامی به دولت ابلاغ شد و در دستور کار قرار گرفت، گفت: به شورای عالی مسکن استانها اختیار داده شد ظرف مدت 48 ساعت سقف اجارهبها در هر استان را مطابق قانون تعیین و به دبیرخانه ارسال کنند تا ظرف یک هفته پاسخ به آنها داده شود و شرایط مداخله قانونی و منظم در بازار اجاره توسط دولت دنبال شود.
* کاهش تورم نقطه به نقطه اردیبهشت در بخش مسکن
بذرپاش یادآور شد: طبق اعلام رئیس کل بانک مرکزی، تورم نقطه به نقطه اردیبهشت در بخش مسکن کاهشی است و امیدوارم این روند کاهشی ادامه یابد.
* سرمایه بانک مسکن ۱۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش مییابد
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به تامین مالی طرح نهضت ملی مسکن خاطرنشان کرد: بحث تامین مالی یکی از گلوگاههای مسکن است و مشکلاتی در این زمینه وجود داشت که ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برای افزایش سرمایه بانک مسکن در قانون بودجه ۱۴۰۳ دیده و مقرر شد از طریق انتشار اوراق تامین و به پروژههای نهضت ملی مسکن تزریق شود.
* قانونی برای حمایت از مستاجرها
16 اردیبهشت اعلام شد طرح ساماندهی بازار زمین، مسکن و اجارهبها که توسط مجلس و به پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی تدوین و اصلاح شده بود، توسط شورای نگهبان تایید شد که با ابلاغ این طرح بخشی از مشکلاتی که هماکنون در بازار اجاره، زمین و مسکن وجود دارد، رفع خواهد شد. تقویت بازار اجاره از طریق ارائه مشوق به موجران، استفاده از ظرفیت شهرداریها برای شناسایی خانههای خالی و هزینه این بخش از مالیات برای احیای بافتهای فرسوده شهری و ساخت خانههای ارزانقیمت برای اشخاص بیبضاعت، الزام تمام دستگاههای اجرایی برای ارائه رایگان اطلاعات مورد نیاز در سامانه ملی املاک و اسکان و پیشبینی ضمانتهای اجرایی برای عدم درج اطلاعات در سامانه و خوداظهاری در سامانه ملی املاک و اسکان، برخی ویژگیهای این طرح به شمار میرود. همچنین تقویت سامانه ملی املاک و اسکان جهت شناسایی خانههای خالی، تکمیل سامانه ملی املاک و اسکان و درج معاملات در سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات کشور و ضمانت اجرایی برای ثبت قراردادها و ارائه راهکارهایی برای الزامآور شدن این راهکارها از دیگر مواردی است که در این طرح به آنها توجه جدی شده است. بر اساس بندهایی از این طرح، تمام قراردادها اعم از اجاره و خرید و فروش باید در سامانه ثبت شود و با اخذ کد رهگیری امکان ارزیابی آنچه در بازار مسکن میگذرد، وجود دارد. بر اساس این طرح، همچنین رتبهبندی مشاوران املاک بر اساس میزان رضایتمندی مشتریان انجام خواهد شد.
* تعیین سقف اجارهبها در شرایط کنونی بازار مسکن اقدام مناسبی است
حمید یاری، کارشناس اقتصاد مسکن درباره تصویب تعیین سقف اجاره مسکن اظهار کرد: تعیین سقف اجارهبها میتواند کمک خوبی باشد، بویژه در این شرایط که بازار اجاره مسکن به وضعیت بحرانی رسیده و بسیاری از مستأجران در مضیقه هستند. وی افزود: در شرایط عادی هیچ اقتصاددانی از تعیین دستوری قیمت اجاره مسکن حمایت نمیکند اما در این شرایط، این قانون میتواند به مستأجران کمک کند، به شرط اینکه سایر دستگاههای ذیربط بویژه دستگاه قضایی و شوراهای حل اختلاف نیز با دولت همکاری کرده و در صدور احکام تخلیه، با تأمل بیشتری اقدام کنند. وی تأکید کرد: اگرچه مداخله دولت به طور کلی در بازار اجاره مسکن اقدام بدی نیست و در بسیاری از کشورها نیز در شرایط غیرعادی اجرا میشود اما باید این را در نظر داشت که این اقدامات برای کوتاهمدت نتیجه میدهد و در بلندمدت باید اقداماتی چون اجارهداری حرفهای با مشوقهای مالیاتی ترویج شود. کارشناس اقتصاد مسکن یادآور شد: یکی دیگر از راهکارهای کنترل اجارهبها، راهاندازی صندوقهای املاک و مستغلات در بازار سرمایه (ریتها) است. یاری گفت: در حال حاضر بسیاری از موجران و مستأجران نمیدانند قرار است سال بعد با چه نوع قراردادهایی مواجه شوند و اگر نرخ ثابتی در این باره وجود داشته باشد، راحتتر میتوانند درباره قراردادهای سالهای بعد تصمیمگیری یا پیشبینی قیمت کنند.
* سقفگذاری اجاره و تدوین تضمین اجرایی
ماده 7 قانون مدیریت بازار مسکن، مادهای حمایتی از مستاجران است. بر این اساس در استانهایی که نرخ تورم عمومی سالانه منتهی به اسفند بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، بیشتر از 30 درصد باشد، شورای عالی مسکن با پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی مکلف است نسبت به تعیین سقف حداکثر افزایش درصد اجارهبها و قرضالحسنه مربوط به آن در شهرهای بالای 100 هزار نفر جمعیت و شهرهای جدید آن استان، در هر یک از شهرهای مربوط به میزان 50 تا 100 درصد تورم عمومی سالانه اقدام کند. در صورت عدم رعایت نرخ افزایش اجارهبهای سالانه اعلامی توسط موجر و شکایت مستاجر تا پس از 5 سال بعد از انعقاد قرارداد و احراز تخلف توسط مرجع صالح، موجر علاوه بر پرداخت مبالغ اضافه دریافتشده به عنوان جریمه به مستاجر، به پرداخت جریمهای معادل 3 برابر مبلغ غیرمجاز اجارهبهای یک ماهه محکوم میشود. مشاوران املاک هم موظفند این موارد را رعایت کنند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از نشست وزرای خارجه کشورهای عضو شانگهای
پیشنهاد ایجاد هاب انرژی
گروه اقتصادی: روند تبدیل عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای از عضو ناظر به عضو اصلی، شهریور سال ۱۴۰۰، با نخستین حضور آیتالله شهید رئیسی به عنوان رئیسجمهوری اسلامی ایران در بیستویکمین نشست سران این سازمان در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان رقم خورد.
پس از موافقت اعضای این پیمان با عضویت رسمی جمهوری اسلامی ایران در شانگهای و با انجام فرآیند فنی و انجام تعهدات رویهای در روند تبدیل عضویت کشورمان، «قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای» اوایل بهمن ۱۴۰۱ در مجلس شورای اسلامی تصویب و ۱۵ بهمن به تأیید شورای نگهبان رسید.
رئیسجمهور شهید در نخستین سخنرانی خود به عنوان یکی از اعضای اصلی شانگهای اظهار کرد: با اتکا به تجربه دهههای گذشته، اینک کاملا مشهود است که در کنار نظامیگری، آنچه بسترساز نظام سلطه غربی شده، سلطه دلار بوده است، لذا هرگونه تلاش برای شکلدهی به یک نظام عادلانه بینالمللی، نیازمند حذف این ابزار سلطه در مناسبات درون منطقهای است.
* عضویت ایران در شانگهای چالشی برای نظم جهانی مدنظر آمریکاییهاست
عضویت جمهوری اسلامی ایران در شانگهای نهتنها در زمینه گسترش روابط با کشورهای عضو در زمینههای اقتصادی و سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است بلکه این عضویت میتواند در فراخوان برای به چالش کشیدن نظم جهانی به رهبری ایالات متحده آمریکا تأثیر داشته و زمینهساز شکلگیری نظم نوین جهانی شود.
سازمان همکاری شانگهای یکی از مهمترین نهادهای بینالمللی است که قصد جایگزین کردن نظم آمریکایی را با نظمی آسیایی دارد؛ نظمی که اگر چه شاید تمام شاکله ساختار بینالمللی را تهدید نمیکند اما دستکم، مروج و مدافع این باور است که غرب دیگر اعتبار کافی برای به دست گرفتن پرچم کدخدایی دنیا را ندارد.
* تحول اقتصادی مهم در توافق اوراسیا
دومین مجمع کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا در حالی سوم خرداد ۱۴۰۲ در مسکو آغاز به کار کرد که جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای تجارت آزاد با کشورهای عضو این اتحادیه اعلام کرده بود.
جمهوری اسلامی ایران سال ۲۰۱۸ موافقتنامه موقت ایجاد منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU) را امضا کرد و پس از 4 سال در زمینه تجارت خارجی با این اتحادیه، تجربیات موفقی را به دست آورد.
سرانجام در دولت سیزدهم، این اتحادیه و جمهوری اسلامی ایران به امضای توافقنامه نهایی و جامع ایجاد منطقه آزاد تجاری نزدیک شدند، موضوعی که به تحقق تحول اقتصادی مهم در این کشورها منجر خواهد شد.
در خردادماه ۱۴۰۲ شورایعالی اقتصادی اوراسیا به ریاست ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در مسکو برگزار شد و سران کشورهای عضو این اتحادیه بر اهمیت همکاری ترانزیتی و گسترش همکاریهای تجاری با جمهوری اسلامی ایران تأکید کردند که این امر حاکی از میزان اثرگذاری ایران در مبادلات اقتصادی آسیایی است.
در واقع اتحادیه اقتصادی اوراسیا یکی از مهمترین گروههای اقتصادی در همسایگی ایران است که دارای نقاط مشترک فرهنگی، سیاسی و ژئوپلیتیک با ایران بوده و از اهمیت ویژهای برای کشور برخوردار است.
توافق با اتحادیه اقتصادی اوراسیا یکی از مهمترین تجربههای جدی ایران در توافق با یک اتحادیه اقتصادی منطقهای به شمار میرود که میتوان از آن به عنوان یکی از کاملترین و مفصلترین موافقتنامههای تجاری ایران نام برد.
حال در شرایط روزهای اخیر که کشور در غم از دست دادن رئیسجمهور شهید و وزیر امور خارجه و هیات همراه است، نشست شورای وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای برگزار شد و مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه به جای شهید حسین امیرعبداللهیان در این نشست شرکت کرد.
سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور شهید کشورمان طی سخنانی در آخرین نشست این اجلاس اظهار کرده بود: جمهوری اسلامی ایران بر این باور است سازمان همکاری شانگهای به عنوان سازمانی در حال رشد با شاخصهها و ظرفیتهای قابل توجه، از جایگاه ممتازی در ارتقای روند توسعه همکاریهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی برخوردار است و قطعاً مزایای عضویت رسمی جمهوری اسلامی ایران در این سازمان در تاریخ ماندگار خواهد شد.
شورای وزیران خارجه یکی از مهمترین نهادهای سازمان همکاری شانگهای است که به صورت سالانه و معمولاً یک ماه قبل از نشست شورای سران برگزار میشود.
در همین راستا نشست شورای وزیران خارجه عضو سازمان همکاری شانگهای اول خردادماه در آستانه، پایتخت قزاقستان برگزار شد و قرار بود حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه شهید کشورمان نیز در نخستین حضور ایران در این سطح به عنوان عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای، شرکت و مواضع و نظرات کشورمان را از جایگاه یک عضو مهم و تأثیرگذار سازمان همکاری شانگهای بیان کند.
مراد نرتلو معاون نخستوزیر و وزیر خارجه قزاقستان، دامو راوی معاون اقتصادی وزیر خارجه هند، مهدی صفری معاون اقتصادی وزارت امور خارجه ایران، وانگ یی وزیر خارجه جمهوری خلق چین، جینبک کولیبایف وزیر خارجه قرقیزستان، سرگئی لاوروف وزیر خارجه فدراسیون روسیه، سراجالدین مهرالدین وزیر خارجه جمهوری تاجیکستان، بختیار سعیدوف وزیر خارجه ازبکستان، سرگئی آلینیک وزیر خارجه بلاروس، ژانگ مینگ دبیرکل سازمان همکاری شانگهای و روسلان میرزایف مدیر کمیته اجرایی ساختار منطقهای ضدتروریسم سازمان همکاری شانگهای از جمله شرکتکنندگان در نشست آستانه بودند.
این نشست در حالی برگزار شد که تا پیش از حادثه سقوط بالگرد رئیسجمهور اعلام شده بود هشتمین نشست گروه کاری ارتقای سرمایهگذاری سازمان همکاری شانگهای همزمان با نخستین سال عضویت ایران، به میزبانی کشورمان و در سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران برگزار میشود.
اهمیت این نشست این بود که این نخستین رویداد رسمی در تقویم کاری سازمان شانگهای بود که در ایران برگزار میشد.
در ابتدای این نشست وزیر خارجه قزاقستان به عنوان رئیس دورهای سازمان خواستار یک دقیقه سکوت برای احترام به مقامات شهید ایران شد.
معاون اقتصادی وزارت امور خارجه ایران در سخنرانی خود در این نشست با اشاره به حادثه شهادت رئیسجمهور و وزیر امور خارجه کشورمان، از پیامهای همدردی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای تشکر کرد.
مهدی صفری همچنین ضمن محکوم کردن اتفاقات ناگوار تروریستی رخ داده در قلمرو کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از جمله حوادث تروریستی ماههای اخیر در ایران، روسیه و پاکستان اظهار داشت، جمهوری اسلامی ایران ضمن تأکید بر تعهد خود به مبارزه همهجانبه با تروریسم، هرگونه توسل به اقدامات تروریستی یا از طریق گروههای تروریستی بویژه توسط بازیگران فرامنطقهای در قلمرو سازمان همکاری شانگهای را محکوم میکند.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قربانیان تروریسم، در طول دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی از مقامات عالیرتبه خود از جمله رئیسجمهور، نخستوزیر، رئیس شورای عالی قضایی، تعدادی از وزرا و نمایندگان مجلس و دانشمندان هستهای به همراه ۱۷ هزار شهروند را از دست داده است. همچنین، تعداد زیادی از مستشاران نظامی جلودار مبارزه با تروریسم و در رأس آنها شهید سپهبد قاسم سلیمانی، در حملات تروریستی دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه و عراق به شهادت رسیدهاند.
صفری نسلکشی، جنایات جنگی و کشتار وسیع زنان و کودکان بیگناه غزه توسط رژیم صهیونیستی را بشدت محکوم کرد و بر ضرورت اقدامات موثر کشورها، بویژه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای جهت توقف فوری نسلکشی، جنایات جنگی رژیم صهیونیستی و لزوم ارسال فوری، کافی و بدون مانع کمکهای بشردوستانه به سراسر غزه تاکید کرد.
وی افزود: تحقق صلح و امنیت پایدار و عادلانه در منطقه تنها از طریق پایان اشغال سرزمین فلسطین، سوریه و لبنان، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین مادری خود و تضمین حق تعیین سرنوشت میسر است.
صفری همچنین واکنش سرکوبگرانه حاکمان آمریکا علیه خیزش مسالمتآمیز دانشجویان این کشور در حمایت از مظلومیت مردم فلسطین را اوج رسوایی اخلاقی کشورهای غربی در منظر افکار عمومی جهان توصیف کرد و وتوی قطعنامههای متعدد شورای امنیت درباره ضرورت پایان دادن به حملات مرگبار رژیم صهیونیستی و نیز ارسال انواع تسلیحات نظامی برای ادامه کشتار مردم غزه را نمونههای دیگری از سیاستهای ریاکارانه غرب در موضوع حقوق بشر دانست.
صفری با تشکر از مواضع اصولی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در محکومیت حمله به مکان دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در سوریه، اقدام نظامی ایران را اقدامی مشروع و محدود دانست.
معاون وزارت امور خارجه کشورمان در ادامه وضعیت افغانستان را نیازمند توجه بیشتر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای توصیف کرد.
نماینده ایران در نشست وزرای خارجه سازمان همکاری شانگهای اقدامات قهرآمیز یکجانبه که از سوی برخی دولتهای غربی و کنشگران بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرد را مانع توسعه و رفاه کشورهای هدف دانست و بویژه تحریمهای غیرقانونی و نامشروع یکجانبه فراسرزمینی و زورمدارانه آمریکا را مغایر حقوق بینالملل و مخالف چندجانبهگرایی و اهداف عالیه ملل متحد اعلام کرد.
وی افزود: با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، ظرفیتهای ایران در حوزههای تأمین انرژی، حملونقل، علم و فناوری، بهداشت و سلامت و نیز گردشگری در خدمت اعضای سازمان قرار گرفت. از این رو تاکنون پیشنهاد ایجاد هاب انرژی و نیز پیشنهاد تشکیل آژانس ایمنی هوانوردی جهت بررسی به اعضای محترم ارائه شده و امیدواریم با همفکری و همافزایی بتوانیم دستاوردهای قابل توجهی را برای سازمان محقق کنیم. در بعد ارتباطات منطقهای، شبکه حملونقل و ترانزیت جمهوری اسلامی ایران، ظرفیتهای بندری در دریای خزر، خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند و همچنین مسیرهای ترانزیتی از قبیل کریدور حملونقلی شمال - جنوب و مسیر ترانزیتی چابهار - آسیای میانه، دسترسی اعضا به بازارهای منطقهای و جهانی را تسهیل میکند.
صفری تصریح کرد: معتقدیم همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و اعضای سازمان در حوزههای گوناگون اقتصادی و تجاری متضمن منافع همه کشورهای عضو خواهد بود.
در این نشست وزرای خارجه تمام کشورها در ابتدای سخنان خود مراتب تسلیت و همدردی خود را اعلام کردند و تلاشهای رئیسجمهور و وزیر امور خارجه کشورمان برای خدمت به مردم ایران و تقویت همکاری و امنیت در منطقه را مورد تاکید قرار دادند.
شایان ذکر است سرمایهگذاری همواره در کنار بحثهای مربوط به اتصالات منطقهای، انرژی، تجارت، اقتصاد سبز و اقتصاد دیجیتال به عنوان ابزاری برای رشد اقتصادی و تسریع همکاریها مطرح میشود. همانطور که از نام سازمان همکاری شانگهای مشخص است، تسهیل و تشویق همکاری اقتصادی در محوریت این اجلاس قرار دارد که نشانگر اهتمام دولت ایران به مشارکت فعال در مکانیزمهای همکاری سازمان بویژه همکاریهای اقتصادی است.
علاوه بر آن موضوع سرمایهگذاری یکی از محورهای اصلی رایزنی کشورهای عضو در بالاترین سطوح بوده است و مقامات کشورهای عضو همواره بر اهمیت استمرار رایزنیها و تلاشهای مشترک برای بهبود فضای سرمایهگذاریهای متقابل در حوزه شانگهای تاکید دارند.
مبنا بر این است که ۳ موضوع کلان در دستور کار برگزاری اینگونه اجلاسها بررسی شود.
الف- بحث و بررسی پیرامون سند راهبردی توسعه اقتصادی سازمان همکاری شانگهای تا سال ۲۰۳۰
ب- بررسی آخرین وضعیت اجرای برنامه همکاری چندجانبه تجاری و اقتصادی سازمان
پ- تبادل نظر درباره سند مجمع سرمایهگذاران کشورهای عضو
شانگهای راهکار خنثیسازی تحریمهاست
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره چالشها، بایدها و نبایدهای عملکرد ایران در سازمان همکاری شانگهای اظهار کرد: ایران امروز به عنوان نهمین کشور عضو سازمان همکاریهای شانگهای شناخته میشود.
وی با تاکید بر لزوم همکاری نزدیک ایران با کشورهای عضو پیمانهای منطقهای چون شانگهای و شرکت در سایر پیمانهای چندجانبه نظیر بریکس افزود: هر چقدر با عضویت در پیمانهای منطقهای زمینه همکاری با کشورهای کوچک و معدود را فراهم آوریم، میتوانیم خود را برای ملحق شدن به پیمانهای بزرگ جهانی تجهیز و مهیا کنیم.
این اقتصاددان با اشاره به اولویت برنامههای ایران با توجه به عضویت در سازمان همکاری شانگهای گفت: اکنون که در شرایط سخت تحریم هستیم باید اولویت خود را بر خنثی کردن تحریمها بویژه در حوزه نفت متمرکز کنیم. ما باید با توجه به توان و امتیازات حاصله از عضویت در این پیمان منطقهای، موانع موجود بر فروش نفت و بازگرداندن ارز به کشور را از سر راه برداریم و در مرحله بعد برای تأمین نیازهای صنعتی مثل مواد اولیه و قطعات اقدام کنیم.
بغزیان ادامه داد: معتقدم کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای که کمتر تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی هستند، میتوانند ما را در فروش نفت و مبادلات تجاری حمایت و کمک کرده و حتی زمینه همکاری تجاری با کشورهای خارج از پیمان را نیز برای ایران مهیا سازند.
وی افزود: همانطور که گفتم اولویت ما فعلا فروش نفت است و این کشورها میتوانند در معاملات نفتی با ایران به جای دلار از ارز و پول ملی خود نیز استفاده کنند و در این میان امکان ارائه خدمات تکنولوژیک در حوزه نفت و سایر حوزهها هم برای ما مهیاست.
* عدم نیاز به تکیه بر دلار در معاملات تجاری شانگهای
وی در ادامه تاکید کرد: یکی از مزایای حضور در سازمان همکاری شانگهای، عدم نیاز و تکیه بر دلار در معاملات تجاری با کشورهای همپیمان است، چرا که میتوانیم کالاهای صنعتی و محصولاتی را که در تولیدشان هنوز به خودکفایی نرسیدهایم بهبود بخشیم و در بازار جهانی بویژه در حوزه شانگهای که بیش از یکچهارم مردم دنیا را شامل میشود، به فروش برسانیم.
وی توضیح داد: با توسعه همکاریهای تجاری در سطح منطقهای و بینالمللی، میتوانیم اقتصاد کشور را تنوع ببخشیم و به افزایش رقابتپذیری صنایع داخلی کمک کنیم.
بغزیان با اشاره به دورههای پرفراز و نشیب اقتصاد ایران، ابراز امیدواری کرد با استفاده از فرصتهایی که عضویت در سازمان همکاری شانگهای به ایران میدهد، بتوانیم به رشد پایدار و توسعه اقتصادی کشور دست یابیم و به جای حضور در سطح پایینتر بازار جهانی، در سطح بالاتری در آن حضور داشته باشیم.
* زبان دیپلماسی کارآمد
زبان دیپلماسی در دولت سیزدهم در حالی زمینهساز پیشبرد سیاست همسایگی شد که در عین حال، دولت این فرصت را خلق کرد تا به ائتلافهای بینالمللی در زمینههای مختلف از اقتصادی و فرهنگی بپیوندد.
این در حالی بود که منتقدان دولت سیزدهم از ابتدای آغاز به کار دولت، همواره به این بهانه که دولت زبان دیپلماسی را نمیداند، مردان سیاست خارجی را نسبت به نقشآفرینی در عرصه جهانی ناتوان معرفی میکردند اما عضویت ایران در سازمانهای اقتصادی بریکس و شانگهای، دستاورد مهمی بود که به کانون توجه جهانیان مبدل شد.
بدون شک نقش ایران در بازار جهانی انرژی موضوع مورد توجه اکثر کشورهای دنیاست، در چنین شرایطی به نظر میرسد همکاری ایران با گروه بریکس و شانگهای علاوه بر سیاستهای کلان مدیریتی در ایران در قالب نگاه به شرق و مبادله با سایر کشورهای اقتصادی در دور زدن تحریمها علیه ایران، اثر مثبت خواهد داشت.
ارسال به دوستان
دیوان بینالمللی دادگستری دستور داد اسرائیل حمله نظامی به جنوب غزه را متوقف کند
ورود صهیونیستها به رفح ممنوع
* نیویورک تایمز: اقدامات حقوقی و دیپلماتیک اخیر علیه اسرائیل نشاندهنده انزوای آن در جامعه بینالملل است/ * بعد از عدم موفقیت اسرائیل در نوار غزه کابینه جنگ این رژیم در حال فروپاشی است
گروه بینالملل: رژیم صهیونیستی شکست بدی در عرصه دیپلماتیک خورد و دادگاه بینالمللی کیفری رای به توقف حمله نظامی اسرائیل به رفح داد که بعد از کیفرخواست این دادگاه برای جلب نتانیاهو و گالانت، شکست بزرگ دیگری برای تلآویو است.
قضات دادگاه عالی سازمان ملل روز جمعه به اسرائیل دستور دادند حمله نظامی خود به شهر رفح در جنوب غزه را متوقف کند. قاضی «نواف سلام»، رئیس دیوان بینالمللی دادگستری گفت آفریقای جنوبی از دادگاه درباره اتخاذ تدابیر اضافی با توجه به عملیاتهای نظامی در رفح درخواست کرده است. وی با اشاره به وخامت اوضاع معیشتی ساکنان نوار غزه گفت: اوضاع در رفح پس از چند هفته بمباران، فاجعهبار است و از زمان آغاز حمله زمینی حدود ۸۰۰ هزار نفر آواره شدهاند. قاضی سلام گفت: تدابیر موقتی که دادگاه در ماه مارس اتخاذ کرد با توجه به تحولات اخیر پاسخگو نیست و اسرائیل باید از هر گونه عملیاتهایی که خطری برای فلسطینیان محسوب میشود، خودداری کند. وی تصریح کرد: دادگاه درباره تدابیری که اسرائیل در رفح اتخاذ کرده، قانع نشده است. مسؤولان بینالمللی درباره خطرات علیه غیرنظامیان در رفح هشدار دادهاند وضعیت کنونی نیز خطراتی دارد و خسارتهای جبرانناپذیر برای حقوق مردم در غزه خواهد داشت. وی افزود: طبق معاهده منع نسلکشی، هرگونه عملیاتی در رفح ممکن است به تخریب جزئی یا کلی این شهر منجر شود و اسرائیل باید فورا حملات نظامی به رفح را متوقف کند. از دیدگاه ما هرگونه عملیات نظامی در رفح، موجب ویرانی کلی در منطقه خواهد شد. رئیس دیوان لاهه همچنین گفت: دادگاه خواستار آزادی سریع و بدون شرط اسرا است و اسرائیل باید عملیاتهای نظامی یا هرگونه عملیات دیگر در رفح را متوقف و گذرگاه رفح را بازگشایی کند، اسرائیل همچنین باید ورود هرگونه کمیته حقیقتیاب به نوار غزه برای تحقیق درباره اتهام نسلکشی را تضمین کند. در همین ارتباط اخیرا دادستان ارشد دیوان بینالمللی دادگستری درخواستی برای صدور حکم بازداشت «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و چند مقام ارشد این رژیم ارائه کرد.کریم خان در بیانیهای که پس از از 8 ماه جنگ در غزه صادر شده است، گفت: دلایل منطقی نشان میدهد نتانیاهو و دیگر مقامهای ارشد اسرائیل به جنایت علیه بشریت متهم هستند.
روزنامه نیویورکتایمز در پی اعلام این تصمیم دیوان لاهه با یادآوری هشداری که «ایهود باراک»، نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی سال ۲۰۱۱ همزمان با انقلابها در غرب آسیا نسبت به مواجهه این رژیم با توبیخ و «سونامی سیاسی دیپلماتیک» در صورت حل نشدن موضوع جنگ با فلسطینیها داده بود، مینویسد: «به زعم تحلیلگران اسرائیلی سیاست خارجی، این سونامی هرگز تا این میزان نزدیک نبوده است». این در حالی است که چند روز قبل از حکم اخیر دیوان بینالمللی دادگستری، دادستانهای دیوان بینالمللی کیفری نیز درخواست دستگیر کردن نتانیاهو و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی را صادر کردند؛ درخواستی که با حمایت برخی از دیرینهترین متحدان اسرائیل از جمله فرانسه مواجه شد. ۳ کشور اروپایی اسپانیا، ایرلند و نروژ هم در یک اقدام هماهنگ اعلام کردهاند «کشور فلسطین» را به رسمیت میشناسند. در هفتههای قبل از این تحولات، پردیسهای دانشگاههای سراسر آمریکا و دیگر کشورها بویژه متحدان واشنگتن موج گسترده اعتراضات حامیان فلسطین در محکومیت جنگ علیه غزه را تجربه کردند. علاوه بر این ترکیه تصمیم به معلق ساختن روابط تجاری با رژیم صهیونیستی گرفت و چند کشور شامل بلیز، بولیوی و کلمبیا هم تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک با این رژیم گرفتند.
«آلون پینکس» سرکنسول سابق رژیم صهیونیستی در نیویورک گفت: «ما هنوز به سطح انزوای کره شمالی، بلاروس یا میانمار نرسیدهایم اما این یک احساس فشار چشمگیر را به وجود آورده است». نیویورک تایمز حکم اخیر دیوان بینالمللی دادگستری علیه رژیم صهیونیستی را الزامآور نمیداند و مینویسد تنها شورای امنیت سازمان ملل میتواند یک قطعنامه الزامآور برای مجازات این رژیم صادر کند که آمریکا، بزرگترین متحد رژیم صهیونیستی با توجه به داشتن عضویت دائم، آن را وتو خواهد کرد. «ایتامار رابینوویچ»، سفیر سابق اسرائیل در آمریکا با اشاره به اینکه آمریکا هرچه بیشتر قدرتش را برای جلوگیری از اقدامات متحدان خود و نهادهای بینالمللی در هدف گرفتن اسرائیل از دست میدهد، میگوید: «در مجموع اقدامات اخیر علیه اسرائیل نه فقط نشاندهنده تضعیف بینالمللی اسرائیل، بلکه همچنین تحلیل رفتن نفوذ آمریکاست». رابینوویچ خاطرنشان کرد: «قواعد سیاست بینالملل در حال تغییرند. مابقی کشورهای دنیا به سمت غلبه بر آمریکا پیش میروند. آنها به ما میگویند شاید نتوانیم در سازمانملل شما را شکست دهیم اما حالا ۲ دادگاه بینالمللی داریم و سراغ آنها خواهیم رفت و شما هیچ کنترلی بر آنها ندارید». به نوشته این روزنامه آمریکایی، با توجه به این پیشزمینه، آمریکا و دیگر متحدان سفت و سخت اسرائیل همچون آلمان حالا رو به انتقاد از کابینه رژیم صهیونیستی آوردهاند.
«جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا در دومین هفته جنگ اخیر علیه غزه برای اعلام حمایت از اسرائیل به اراضی اشغالی سفر کرد اما در ماههای اخیر او به ابراز نگرانی فزاینده درباره حملات این رژیم به غزه پرداخته، استراتژی آن را «اشتباه» خوانده و برخی اقدامات این رژیم را «شنیع» دانسته است. بایدن همچنین جلوی ارسال یک محموله تسلیحات به رژیم صهیونیستی را گرفت و با برنامههای این رژیم برای حمله به شهر رفح واقع در جنوبیترین قسمت نوار غزه مخالفت کرد.
صحبتهای «اولاف شولتس»، صدراعظم آلمان هم حکایت از تغییر موضع تدریجی او دارد. او در جریان سفری که ماه مارس به تلآویو داشت خطاب به کابینه اسرائیل گفت: «آیا هدف هر چقدر هم مهم باشد چنین هزینههای بالای وحشتناکی را توجیه میکند؟» نیویورک تایمز با اشاره به تصویب کمک نظامی جدید ۱۵ میلیارد دلاری در کنگره آمریکا برای رژیم صهیونیستی در ماه آوریل تصریح میکند که با وجود انتقادهای برخی رهبران واشنگتن از این رژیم همچنان عمل کردن در راستای منافع صهیونیستها در دستور کار واشنگتن است، در حالی که توانایی رژیم صهیونیستی در ادامه دادن به جنگ در گرو حفظ کمکهای نظامی و مالی واشنگتن به این رژیم است. این روزنامه آمریکایی در ادامه تصریح میکند در کنار عملکرد رژیم صهیونیستی در جنگ غزه، اظهارنظرهای وزرای افراطی کابینه این رژیم در حمایت از در کنترل گرفتن دائمی غزه یا حتی انداختن یک بمب اتم روی این باریکه به همراه مانع ایجاد کردن صهیونیستها برای کاروانهای امدادی و غارت محمولههای آنها ضربات بیشتری به جایگاه آن وارد ساخته است. «یائیر لاپید»، رهبر مخالفان نتانیاهو ادعا کرد: «اگر یک دولت حرفهای و عاقل داشتیم که جلوی برخی اظهارنظرهای دیوانهوار وزیران را میگرفت، امور سیاسی را به صورت موثر و آرام اجرا میکرد و نمیگذاشت مجرمان کامیونهای کمکها را آتش بزنند، میشد جلوی حکم دیوان لاهه را گرفت». نیویورک تایمز در ادامه این مطلب بیان کرده به دنبال گسترش ابعاد انزوای رژیم صهیونیستی، در عرصه فرهنگی و دانشگاهی هم این رژیم هدف انزوای فزاینده واقع شده و جنبشهای چند دههای حامیان تحریم این رژیم در عرصه هنری و دانشگاهی بیش از پیش تقویت شدهاند.
***
فارن افرز: آمریکا به جنگ دادگاه کیفری نرود
سایت فارن افرز در گزارشی با این تیتر که « به جنگ دادگاه کیفری نروید»، درباره حمایتهای آمریکا از اسرائیل نوشت: تحریم دادگاه و مقامات آن پیامی روشن خواهد داشت: تعهد ایالات متحده به عدالت بینالمللی اصولی نیست، بلکه صرفا سیاسی است. آمریکا چگونه روسیه را برای این موضوع تحت فشار قرار میدهد اما به اسرائیل که میرسد دادگاه را زیر سوال میبرد. انتقامجویی علیه دیوان کیفری بینالمللی همچنین ظرفیت ایالات متحده را برای دفاع از عدالت بینالمللی در موقعیتهای دیگر در آینده فلج میکند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|