|
«وطن امروز» محدودیت سوئیفت و جایگزینی آن با پیمان پولی ایران و روسیه را بررسی کرد
پیمان دوسر برد
گروه اقتصادی: طی چند روز گذشته اخباری در زمینه افتتاح زیرسامانههای ارتباط ارزهای محلی پس از دیدار رئیس کل بانک مرکزی ایران و روسیه و توافق برای استفاده از ریال برونمرزی که با نام «آفشور» شناخته میشود - رویکردی که با توافق ۲ کشور کاربرد دوجانبه تأمین (معاوضه) نقدینگی به پولهای ملی ۲ کشور را در مبادلات تجاری و مسافری ممکن میکند- در رسانهها بازنشر شد.
رئیس کل بانک مرکزی درباره اجرایی شدن این توافق اعلام کرد: پس از امضای نهایی این توافق تمام اقدامات مشترکی که در گذشته مورد بررسی و توافق اولیه واقع شده بود، نهایی شد و به این ترتیب استفاده از ارزهای محلی ایران و روسیه (ریال و روبل) وارد مرحله عملیاتی شد.
در توضیح زمینه این توافق مشترک باید توجه داشت با افزایش تحریمهای اروپا و آمریکا بر ضد روسیه و ایران، طی سالهای اخیر تهران و مسکو همکاری دوجانبهای را در زمینه سیستم پرداخت جایگزین سوئیفت آغاز کرده بودند.
اواخر پاییز ۱۴۰۱ رئیسجمهور وقت ایران برای رایزنی پیرامون مسائل پولی و بانکی میان روسیه و ایران وارد مسکو شد و ۲ طرف با رفع موانع تجاری موافقت کردند تا تجارت میان کشورها به ۱۰ میلیارد دلار در سال افزایش یابد. همچنین در این سفر پیرامون اقداماتی با هدف به چالش کشیدن سلطه دلار و تجارت میان روسیه و ایران با ارزهای ملی نیز توافق شد.
یک ماه بعد، تحریمهای گسترده غرب علیه مسکو در واکنش به جنگ روسیه و اوکراین اعمال شد. این در حالی بود که مذاکرات برای احیای توافق هستهای ایران و بازگشت آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نیز در دولت سیزدهم به نتیجه روشنی نرسید، بنابراین همکاریهای ایران و روسیه در بخشهای مختلف از جمله پولی و بانکی وارد مرحله جدیدی شد تا جایی که علی صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی آن دوره، پس از مذاکرات مفصل با الکساندر نواک، رئیس کل بانک مرکزی روسیه، 18 تیر در مسکو موضوع استفاده از ارزهای ملی را یکی از موضوعات مورد بحث دانست و اظهار کرد: تمرکز مهم ما مشاوره با مقامات ارشد اقتصادی روسیه است و بزودی شاهد اجرای توافقات به دست آمده خواهیم بود.
***
سیستم انتقال اطلاعات مالی بین بانکها
شبکه سوئیفت (Swift) یک شبکه استاندارد بینالمللی برای انتقال اطلاعات مالی بین بانکها و سایر مؤسسات مالی است که برای انجام تراکنشهای بینالمللی از جمله انتقال پول و پرداختهای مالی استفاده میشود؛ راهکاری که در اقدام مشترک بین ایران و کشورهای اروپایی بنا بود سازوکاری ایجاد کند که ایران بتواند در معاملات بینالمللی بویژه بین ایران و اروپا، مشکلات تحریمی را حل یا دستکم از آن بکاهد تا هزینه انتقال ارز برای مبادلات بینالمللی منطقی شود.
با خروج آمریکا از اقدام مشترک (برجام)، ایران شاهد این بود که با وجود پایبندی به این تعهد، طرف اروپایی هیچ اقدام عملی برای استفاده ایران از سوئیفت انجام نداد، بنابراین از طریق این روند، ریالی در معاملات جهانی با ایران جابهجا نشد.
از این رو روسیه و ایران به دنبال راهکاری برای حل مشکل بانکداری سوئیفت (جامعه جهانی ارتباطات مالی بینبانکی) بودند، زیرا دسترسی هر ۲ کشور به سیستم سوئیفت بشدت محدود شد.
سرویس پیامرسانی مالی سوئیفت هم در ادامه پس از خروج ترامپ از برجام اعلام کرد دسترسی برخی بانکهای ایرانی به سوئیفت را به نفع ثبات و یکپارچگی تعلیق و قطع میکند و این تعلیق به دنبال شکست واشنگتن در احیای برجام، در دولت جو بایدن نیز ادامه یافت. از سوی دیگر روسها نیز در این بازه زمانی جنگ با اوکراین را آغاز کرده و در وضعیت مشابهی قرار گرفته بودند.
با تشدید مناقشه بین روسیه و اوکراین، ائتلاف بزرگی از کشورها از جمله اعضای اتحادیه اروپایی، آمریکا، کانادا و انگلیس با قطع دسترسی چندین بانک روسی به سیستم سوئیفت به قصد انزوای اقتصادی روسیه و فلج کردن مالی آن موافقت کردند. بر این اساس روسیه تصمیم به توسعه یک سیستم مبادلات بینبانکی ملی به نام سیستم پیامرسانی مالی بانک روسیه (SPFS) گرفت که برای نخستین بار در سال ۲۰۱۴ برای جایگزینی سوئیفت پیادهسازی شده بود.
در این مدت مسکو تلاش کرد SPFS را به بریکس (اتحادی شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی)، اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU)، سازمان همکاری شانگهای و دیگر شرکای مهم روسیه گسترش دهد که در این تلاش مسکو، ایران را شریکی مناسب یافت و 2 کشور همکاری با یکدیگر را برای توسعه یک سیستم پرداخت جایگزین برای سوئیفت
آغاز کردند. یکی از پیششرطهای ایجاد سامانه شبهسوئیفت میان ایران و روسیه، توسعه سامانههای پیامرسان بینبانکی بومی بود و این موضوع بخش مهمی از مذاکرات کارشناسی و فنی 2 کشور را تشکیل داد. در همین راستا مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزیر امور خارجه نیز اعلام کرد 2 کشوری که میخواهند مبادلات خود را دلارزدایی کنند، باید سیستم ویژه مشابه سوئیفت داشته باشند.
***
روابط مالی ایران و روسیه در مسیر توسعه
روابط بانکی و مالی ایران و روسیه در سالهای اخیر تحت تأثیر عوامل متعدد توسعه چشمگیری داشته که در تاریخ روابط ۲ کشور بیسابقه است. نخستین عامل، توافقنامه تجارت ترجیحی (PTA) بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) است که ۲۷ اکتبر ۲۰۱۹ اجرا شد و تعرفههای کمتری را برای ۸۶۲ نوع کالا ارائه کرد که ۵۰۲ قلم آن صادرات ایران به EAEU است. این توافقنامه حجم تجارت ایران و کشورهای عضو اتحادیه از جمله ارمنستان، روسیه، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان را به میزان قابل توجهی افزایش داد.
در بازه زمانی اکتبر ۲۰۱۹ تا اکتبر ۲۰۲۰، حجم تجارت بیش از ۸۴ درصد افزایش یافت و با توجه به اینکه حدود ۸۰ درصد تجارت ایران با اتحادیه مربوط با روسیه بود، آشکار بود که این روند جدید نیازمند سازوکارهای مالی و بانکی جدید بین 2 کشور است.
از سوی دیگر PTA به گونهای طراحی شده بود که به مدت 3 سال قابل اجرا باشد و قرار بود ۵ اکتبر ۲۰۲۲ منقضی شود. به همین دلیل بر اساس تصمیم شورای عالی اقتصادی اوراسیا شماره ۱۶ مورخ ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰، طرفین مذاکرات فنی و کارشناسی را برای ارتقای PTA به توافقنامه تجارت آزاد (FTA) آغاز کردند. پس از 2 سال، مذاکرات فنی و کارشناسی برای ارتقای این قرارداد به تجارت آزاد بین ایران و اوراسیا در سال ۲۰۲۲ به پایان رسید و قرار شد در پایان سال ۲۰۲۳ اجرا شود. در نتیجه این توافق، تعداد کالاهای مشمول کاهش تعرفه گمرکی از ۸۵۰ به حداقل ۸۰۰۰ افزایش مییابد، هرچند چشمانداز روشن اجرای قرارداد تجارت آزاد، بدون گسترش و تسهیل همکاریهای مالی و بانکی ایران و روسیه امکانپذیر نیست.
***
انگیزههای مسکو برای همکاری مالی با ایران
گسترش همکاریهای بانکی و مالی ۲ کشور از سوی تهران یکطرفه نیست و مسکو نیز در این زمینه انگیزهها و علایق مهمی دارد، زیرا جنگ اوکراین سرآغازی بر تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه شد.
به گفته بنیاد آمریکایی جیمزتاون، «روسیه سیستم میر را سال ۲۰۱۴ در کنار ایجاد یک سیستم مالی مستقل از سوئیفت، به عنوان راهی برای غلبه بر هرگونه مسدود شدن احتمالی پرداختهای الکترونیکی از سیستمهای طراحی شده توسط کشورهای غربی، مانند ویزا یا مسترکارت طراحی و ایجاد کرد».
***
افتتاح بیسابقه شعب بانکهای روسی در ایران
بانک VTB، دومین بانک بزرگ روسیه، ۲۷ اردیبهشت 1402 دفتر خود را در تهران افتتاح کرد. محسن کریم، معاون بینالملل بانک مرکزی در این باره اظهار کرد: بانک VTB به دنبال افزایش تعاملات بانکی با بانک مرکزی ایران بوده است. بانکهای ایرانی و ما از بانک مرکزی روسیه خواسته بودیم بانک VTB را به عنوان «بانک عامل» بین ۲ کشور منصوب کند. همچنین قرار است در آینده نزدیک ۲ بانک ایرانی در روسیه شعبه افتتاح کنند که هنوز نام این ۲ بانک اعلام نشده اما در صورت تحقق این امر، ایران علاوه بر میر بیزینس بانک، ۲ شعبه بانک دیگر در روسیه خواهد داشت که به سرعت و سادگی مبادلات بانکی و تجاری بین ۲ کشور کمک میکند.
***
چالشهای همکاری مالی بر اساس روبل و ریال از دیدگاه کارشناسان
با وجود تحولات رخ داده، همکاریهای مالی و بانکی ایران و روسیه همچنان از چالشها و محدودیتهایی رنج میبرد که نخستین چالش، تعهد صادرکنندگان ایرانی به «لغو تعهد صادراتی» است که توسط دولت ایران و بانک مرکزی اتخاذ شد. این تصمیم پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در ماه مه ۲۰۱۸ / اردیبهشت ۹۷در زمان پیگیری سیاست «فشار حداکثری» و تحریمهای جامع واشنگتن علیه ایران گرفته شد. در «لغو تعهد صادراتی» صادرکنندگان ایرانی متعهد میشوند ارز حاصل از صادرات را به سیستم اقتصادی و بانکی ایران بازگردانند.
تجار ایرانی میتوانند ارز حاصل از صادرات به روسیه را به بانک میر بیزنس بفروشند. یعنی روبل را به میر بیزنس میفروشند و معادل ریالی آن را از بانک ملی (بانک ملی) ایران دریافت میکنند اما با توجه به تفاوت قیمتی بین نرخ روبل تعیین شده توسط بانک میر بیزنس و نرخ شناور آزاد در بازار ارز ایران، این روند باعث ضرر تجار و صادرکنندگان ایرانی و کاهش انگیزه آنها برای تجارت با روسیه میشود. این مشکل در رابطه با انتقال وجه نیز وجود دارد و به همین دلیل بسیاری از افراد ترجیح میدهند از طریق صرافی وجه را انتقال دهند. برای حل این مشکل، نرخ خرید روبل در بانک میر بیزنس باید تا حد امکان به نرخ رایج در بازار ارز ایران نزدیک شود. ایجاد شعب جدید توسط بانک میر بیزنس بویژه در سن پترزبورگ نیز میتواند به توسعه مبادلات تجاری و بانکی ایران و روسیه کمک کند. چالش دوم نبود ثبات نرخ برابری روبل و ریال در برابر دلار آمریکا است. تجار ایرانی و روس در مذاکرات و توافقات خود از دلار آمریکا به عنوان پایه پولی استفاده میکنند و پس از انجام تعهدات، آن را به روبل و ریال تبدیل میکنند بنابراین نوسانات نرخ برابری روبل و ریال در برابر دلار باعث ایجاد مشکلات جدی بین 2 طرف میشود و ممکن است آسیب جدی به یکی از 2 طرف قرارداد وارد کند. اگر چه حفظ ثبات نرخ ارز برای ایران و روسیه به عنوان 2 کشور تحت تحریم بسیار دشوار است اما ثبات نسبی در این زمینه میتواند به جلوگیری از زیان ناشی از نوسانات نرخ روبل و ریال در برابر دلار کمک کند.
ایران تاکنون با کشورهای روسیه، عراق و ترکیه در مسیر انعقاد و اجرای پیمان دوجانبه پولی با هدف حذف دلار از مبادلات تجاری و استفاده از ارزهای ملی گام برداشته و همچنین مذاکراتی نیز با دولت پاکستان و افغانستان نیز داشته است. از آنجا که پیمان پولی به معنای پذیرش پول ملی 2 کشور در تسویه تجاری فیمابین یا تعریف یک واحد پولی مشترک و استفاده از آن در تبادلات تجاری است، با توجه به معضلات موجود در کشور و وجود شرایط سخت تحریمی علیه ایران، امکان تعریف واحد پولی مشترک که مورد قبول شرکای تجاری نیز باشد تاکنون فراهم نشده اما مراتب از سوی کشورهایی که شریک تجاری ایران هستند با همکاری بانک مرکزی در دست بررسی است.
***
دستاوردهای توافق پولی ایران و روسیه برای تمام منطقه
بانکهای مرکزی ایران و روسیه با توافق برای استفاده از ریال برونمرزی با نام آفشور همکاری جدیدی را آغاز کردند. با توافق 2 کشور کاربرد دوجانبه تأمین (معاوضه) نقدینگی به پولهای ملی 2 کشور در مبادلات تجاری و مسافری ممکن شده است.
2 کشور طبق همکاری پیمان پولی تهران و مسکو تصمیم به حذف تدریجی دلار آمریکا از مبادلات بانکی و تجاری گرفتهاند؛ بر مبنای آن روبل و ریال، جایگزین دلار میشود. این همکاری روابط تهران و مسکو را در سطح دوجانبه یا در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا تقویت میکند.
در توسعه همکاریهای مالی و بانکی ایران و روسیه ادغام سیستم پرداخت میر روسیه و سیستم بانکی شتاب ایران توافق شده است. سیستم میر راهی برای غلبه بر هرگونه مسدود شدن احتمالی پرداختهای الکترونیکی از سیستمهای طراحی شده توسط کشورهای غربی، مانند ویزا یا مستر کارت است. ایران نیز سال ۱۳۸۱ سیستم بانکی شتاب را با این هدف تأسیس کرد.
در تازهترین رایزنی مقامات ایران و روسیه برای توسعه همکاریهای بانکی، استفاده از روبل، یوآن، درهم و ریال در مبادلات بانکی رقم خورد.
اگر مبادلات بین روسیه، ایران، چین و دیگر کشورها با روبل، یوآن، درهم و ریال توسعه یابد، مانع بزرگی در مسیر تجارت 2 کشور برداشته خواهد شد. همچنین منجر به تقویت ارتباط کشورهای منطقه میشود و سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی میتوانند اشتراکات بیشتری با هم داشته باشند.
به گفته رئیسکل بانک مرکزی، تمام مقررات مرتبط با پولشویی مطابق قوانین بینالمللی در ایران رعایت میشود و ایجاد نهادی مشابه «FATF» در میان کشورهای عضو بریکس فرصت خوبی برای توسعه همکاریهای بانکی میان کشورهای عضو است.
دستیابی به راهکارهای انتقال پول و تسویه پولی از مهمترین محورهای مورد بحث میان کشورهای عضو بریکس است، زیرا اتحادیه پایاپای آسیایی (ACU) فرصتی برای حذف دلار از معاملات میان کشورهای عضو است که کشورهایی مثل هند و پاکستان هم عضو این اتحادیه هستند. پذیرش تقاضای عضویت بلاروس و حضور روسیه ظرفیت بسیار خوبی را برای توسعه همکاری میان ایران و روسیه فراهم میکند.
برای این پروژه، بانک میر بیزنس روسیه نقش محوری در تسهیل مبادلات دارد که تنها سهامدار آن، بانک ملی ایران است. اگر چه این بانک نوامبر ۲۰۱۸ در فهرست تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا قرار گرفت اما به عنوان شعبه بانک ملی ایران اکنون خارج از سیستم سوئیفت فعالیت میکند.
گام مهم دیگر ایران و روسیه در توسعه همکاریهای مالی و بانکی، توافق برای همگامسازی «پیامرسانهای بانکی» است. در همین راستا، پیامرسانهای بانکی ایران (سپام) و روسیه (SPSF / معادل روسی سوئیفت) فوریه ۲۰۲۳ به یکدیگر متصل شدند و Sberbank و VTB بانک روسیه به آن پیوستند که با اتصال سامانه پیامرسان ملی بانکهای ایران و روسیه، ۷۰۰ بانک روسی میتوانند با بانکهای ایرانی پیامهای مالی مبادله کنند.
همچنین سامانه سپام ارزی به عنوان جایگزین سوئیفت در مراودات به بکار گرفته شده است. همین راهکار درباره بسیاری از کشورهای در حال توسعه که با ایران پیمان دوجانبه پولی دارند و شریک تجاری اصلی کشور هستند نیز در دستور کار قرار گرفت.
***
دیپلماسی فعال بانک مرکزی و انعقاد پیمان پولی با روسیه
محمود بهمنی، رئیسکل اسبق بانک مرکزی درباره پیمان پولی ایران و روسیه که اخیراً در سفر محمدرضا فرزین، رئیسکل بانک مرکزی به روسیه به امضای رؤسای کل 2 کشور رسید، گفت: فعالسازی دیپلماسی اقتصادی رویکرد بسیار خوبی است که در دستور کار مدیریت کنونی بانک مرکزی است. این موضوع بدین جهت حائز اهمیت است که انعقاد پیمانهای پولی، ارزی و بانکی دوجانبه یا چندجانبه از جهات بسیار مختلفی اعم از زمان تحریم یا غیرتحریم به نفع کشور است.
وی با بیان اینکه انعقاد پیمان پولی و توافق بر سر این موضوع به معنای افزایش مبادلات و تبادلات تجاری بین 2 کشور است، تصریح کرد: این پیمان بدین جهت حائز اهمیت است که با وجود تحریمها، ایران همچنان میتواند کالاهای مورد نیاز کشور هدف را صادر کند و کالاهای مورد نیاز خود را به قیمت مناسب و متعادل بدون نگرانی از وجود تحریمها وارد کند.
بهمنی گفت: این پیمان پولی مهم است، چرا که مراودات تجاری و اقتصادی بین ایران و روسیه را تسهیل میکند و به تبع آن در آیندهای نهچندان دور به تسهیل فضای کسبوکار، جهش تولید و رونق اقتصادی میانجامد.
رئیس کل اسبق بانک مرکزی ضمن اظهار امیدواری نسبت به این موضوع، تأکید کرد: امضای توافقنامه پولی بین ایران و روسیه نخستین گام برای برداشتن گامهای بلند همکاری و امضای چنین توافقاتی با سایر کشورهای دوست و همسایه از جمله چین به عنوان یک اقتصاد بزرگ است. وی افزود: باید روی این موضوع و تداوم انعقاد پیمانهای پولی تمرکزی جدی داشت، لذا انتظار میرود بانک مرکزی این رویه را با جدیت بیشتری با سایر کشورها در دستور کار قرار دهد، چرا که این پیمانها از جهات بیشماری منافع اقتصادی و تجاری ایران را تأمین میکند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره عبور ناو «شهید مهدوی» از خط استوا و ورود آن به نیمکره جنوبی
تقویت دفاع دریامحور
گروه سیاسی: ناو شهید مهدوی، پنجمین ناوگروه سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی از نیروی دریایی سپاه در قالب ماموریتی چندروزه، از مدار صفر درجه و خط استوا عبور کرد و وارد نیمکره جنوبی شد. ماموریت نام شهید مهدوی 39 روز طول کشید و اواخر اردیبهشت سال جاری به بندر عباس بازگشت. برای نخستینبار است که یک ناو ایرانی چنین ماموریتی را انجام میدهد و از خط استوا میگذرد، بویژه آنکه پیشتر در تقسیمبندی وظایف نیروی دریایی ارتش و سپاه، عنوان میشد حیطه حضور سپاه از تنگه هرمز تا خلیجفارس را شامل میشود و ارتش به پهنه اقیانوسها ورود میکند اما اکنون شاهدیم یکی از ناوهای نیروی دریایی سپاه، صدها کیلومتر را طی کرده و به عمق آبهای بینالمللی ورود میکند.
* توجه به لایه دفاعی دریایی
تاکنون محوریت دفاعی ایران به صورت زمینمحور بود و ایران دفاعی دریامحور نداشته است. کشورهایی مانند آمریکا نیروی نظامیشان دریامحور است. پایه نیروی نظامی انگلیس نیز دریامحور است اما در کشور ما تا چند دهه پیش چندان به این لایه دفاعی نگاه نمیشد. فرماندهان ما نیز اغلب نگاه زمینمحور داشتند و به سمت دریامحور بودن حرکت نمیکردند اما این نگاه چند سال است در حال تغییر است. در همین راستا حالا گامهایی برداشته شده است تا محوریت دفاعی از زمین به دریا انتقال یابد، چرا که اهمیت بعد اقتصادی دریا بیش از پیش درک شده است.
اهمیت حضور در دریا از آن دست موضوعاتی است که همه ما اغلب درباره آن شنیدهایم. تاکید قرآن کریم نیز بر این موضوع در جهت اهمیت دریا و قدرت آن است. با آنکه کشور ما دارای سواحلی گسترده است اما مساله توسعه دریایی ما مغفول مانده است. درک اهمیت دریا اگرچه مسالهای بدیهی است اما در کشور ما تا همین چند دهه پیش چندان مهم تلقی نمیشد. مهمترین رهاورد دریا برای یک کشور نیز توسعه اقتصادی است، چرا که اگر شما به دریا دسترسی داشته باشید، به نوعی به همه کشورهای دیگر نیز دسترسی دارید. طول سواحل ایران در خلیجفارس، با احتساب جزایر حدود ۱۸۰۰ کیلومتر است. برخی کشورها از این ظرفیت برخوردار نیستند؛ برای نمونه همسایه ایران، کشور افغانستان دسترسی به دریا ندارد و این موضوع برای این کشور چالشآفرین است. حتی روسیه نیز با آنکه به دریا دسترسی دارد اما دسترسی به دریای گرم ندارد. ماجرای ارتباط با دریا اما صرفا به سواحل خلاصه نمیشود، چرا که دریا زمانی مهم است که بتوان بهرهبرداری اقتصادی از آن کرد. حضور دریایی رویای شاهان ایرانی بوده است. تنها در دوره باستان ما دسترسی محدودی به دریا داشتیم و بعد از آن نوعی فاصله با دریا آغاز میشود و تا پیش از انقلاب اسلامی این شرایط ادامه مییابد.
موقعیت ایران در سطح جهان به گونهای است که بخشی از مثلث طلایی تجارت محسوب میشود. بخشی از مثلث طلایی تجارت، خلیجفارس و تنگه هرمز است، بخش دیگر آن تنگه مالاکاست که حجم زیادی از کشتیهای تجاری از آن عبور میکنند و بخش سوم مثلث معطوف به دریای سرخ و عبور کشتیها از بابالمندب میشود. خلیجفارس به عنوان هارتلند دنیا، عبور نزدیک به 40 درصد اقتصاد دنیا را باید تضمین کند. از سوی دیگر منابع انرژیای که در خلیجفارس قرار دارد بر اهمیت این نقطه افزوده است. همچنین شاهد بودیم رهبر معظم انقلاب سیاستهای کلی توسعه دریامحور را سال 1402 ابلاغ کردند. در بخشی از متن سیاستهای کلی توسعه دریامحور آمده است: «دریاها بویژه دریاهای آزاد و اقیانوسها از مواهب الهی و ذخایر و منابع سرشاری برای زمینهسازی رشد علم و فناوری، افزایش کار و ثروت، تأمین نیازهای حیاتی و تولید اقتدار و بستر مناسبی برای تمدنسازی هستند». پس از ابلاغ فرمان 9 مادهای رهبر انقلاب که در آن سیاستهای کلی توسعه دریامحور را مطرح کردند، حرکت به سمت توسعه دریایی آغاز شده است، هرچند هنوز شتابان نیست. البته نمیتوان نادیده گرفت که پیشرفت در دریا امری است که تکلفهای بسیاری دارد. با آنکه رژیم بعث عراق در دوران دفاعمقدس بخش کمی ساحل در اختیار داشت، بسیار به دنبال آن بود بتواند بر خلیجفارس تسلط یابد تا بتواند به قدرت بلامنازع خلیجفارس تبدیل شود. حتی در همان سالهای دهه 60 شمسی، آمریکا در مسیر تسلط بر خلیجفارس حرکت کرد.
«آلفرد ماهان» که در کتاب خود چگونگی پیروزی انگلستان بر رقیبان خود را تشریح میکند، معتقد است «تسخیر و دفاع از مستعمرات یک امپراتوری به توان کنترل دریا بستگی دارد». امروز کشورهایی بر دریا تسلط یافتهاند که به عنوان ابرقدرت شناخته میشوند، ادامه حرکت آنها در دریاها هم مبتنی بر همین قدرت است. اگر چه شعارهایی درباره مبارزه با دزدی دریایی، تامین امنیت دریا و کنترل مهاجرت داده میشود (عنوایی زیبا که مردم بدان علاقهمند باشند) اما پشت پرده عمده این حضور نظامی، مساله اقتصاد است. بخش مهم دیگر موضوع نیز کنترل انرژی است تا همانگونه که میخواهند این انرژی توزیع شود. لذا اگر در حوزه اقتصاد شما دریامحور نبوده و دارای ناوگان قوی نباشید، همچنین اگر دیپلماسی قوی دریایی نداشته و امنیت دریایی نداشته باشید، نمیتوانید به سمت دریامحوری حرکت کنید. برای نمونه یک کانتینر برای آنکه از چین به ایران برسد 14 روز زمان لازم دارد و هر کانتینر 4500 دلار کرایه میخورد. از سوی دیگر هر شناور میتواند چند هزار کانتینر حمل کند. برای نمونه کشتی کانتینربر «اماسسیآریز» (MSC Aries) که توسط سپاه توقیف شد، از همین دست شناورها بود.
* تسلط نظامی بر دریاها
تسلط نظامی بر دریا هم میتواند قدرتآفرین باشد و هم امنیت اقتصادی یک کشور را تضمین کند. باید در نظر داشته باشیم که یمن چطور توانسته است دنیا را از طریق دریا تحت تاثیر قرار دهد و شرایط را بر کشورهای متخاصم و سلطهگر سخت کند. حتی در عملیات «وعده صادق» ایران علیه پایگاههای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی نیز بخشی از فعالیت پدافندی آمریکا و کشورهای اروپایی در حمایت از رژیم صهیونیستی از طریق دریای سرخ و دریای مدیترانه انجام شد. حتی آمریکا در فاصله 2000 مایلی ایران یعنی جزیره دیهگو گارسیا در مجمع الجزایر چاگوس مستقر میشود تا بتواند بر ایران اعمال فشار کند. سرنوشت این جزیره نیز جالب است؛ سال ۱۹۷۳ بریتانیا همه مردم این جزیره را بیرون کرد تا آمریکا بتواند در آن پایگاه نظامی بسازد.
میدانیم که در حال حاضر بخشی از حرکت تامین امنیت در دوردستها توسط نیروهای دریایی سپاه و ارتش آغاز شده است، حرکتی که در مسیر تکامل اقتصاد دریامحور در حال انجام است. تحلیل رفتار نظامی جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد در این مسیر، نقاطی طراحی شده است که ایران باید بدان دست یابد. ساخت ناو شهید مهدوی نیز که اسفند ۱۴۰۱ به نیروی دریایی ملحق شد، در این نقشه راه قابل تحلیل است. آن زمان کمتر کسی از اهداف ساخت این ناو مطلع بود، چرا که سپاه اعلام کرده بود در خلیجفارس حضور دارد و این حضور مقابله با روشهای لجستیکی مرسوم و معمول نیست.
باخبریم که این روزها آمریکا به همراه متحدانش در کشورهای خلیجفارس بیش از 40 و کمتر از 50 شناور مستقر کرده است. این روند هرچند رو به کاهش است اما حضوری نسبتا پررنگ محسوب میشود. در همین زمان هم شاهد تحریمهای نفتی هستیم و آمریکا قصد دارد شیوه کنترل انرژی را در دست داشته باشد، لذا ایران باید به سمت تغییر موازنه حرکت میکرد. رونمایی از ناوهای مختلف و اخباری که این روزها از ساخت ناوهای جدید در رسانهها منتشر میشود، گویای تغییر راهبرد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.
اما ناو شهید مهدوی کدام بخش از پازل تغییرات راهبردی ایران را قرار است تکمیل کند؟
1- تأمین امنیت خطوط کشتیرانی
حرکت نیروی دریایی سپاه نشاندهنده اهمیت حضور در دریاها به منظور تامین امنیت خطوط کشتیرانی است. سال 1384 نخستین کشتی ایرانی مورد دزدی دریایی قرار گرفت و دزدان دریایی بر کشتی ما مسلط شدند. این اقدام در حالی انجام شد که ما حضور مستقیمی در دریا نداشتیم. این اقدام نشان داد نیاز است حداقل به منظور تامین امنیت در دریاها حضور داشته باشیم. حال بخشی از حرکت ناو شهید مهدوی در تامین امنیت دریایی در همین مسیر تعریف میشود. البته این حرکت پیش از این توسط نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز شده بود و به نظر میرسد سپاه در حال تقویت و تکمیل مسیر تامین امنیت است.
2- گسترش انقلاب اسلامی به دیگر کشورها
سال 1389 شاهد ایجاد موج بیداری اسلامی در منطقه بودیم؛ بیداری اسلامی نشان داد محوریت انقلاب اسلامی از خلیجفارس فراتر رفته و گسترش یافته است، لذا ما باید به کشورهای دیگر نیز دسترسی سریع و امن داشته باشیم. انقلاب اسلامی موجودی پویاست که امروز حتی به بخشهایی از آمریکای جنوبی رسیده است. همچنین ایران متحدانی دارد که در شرایط بحران نیاز است تجهیزات و امکانات خود را به دست آنها برساند. این مهم از طریق دریا به صورت جدیتری قابل تحقق است. برای نمونه سال 1394 جنگ یمن آغاز شد، لذا برای تثبیت موقعیت، لازم بود ایران رابطه خود را از طریق دریا تنظیم کند.
3- اگر ما نباشیم دیگران هستند!
تا پیش از سال 1386 آمایش دریایی خلیجفارس، دریای عمان و دریای شمال به صورت مشترک توسط ارتش و سپاه صورت میگرفت. سال 1386 این الگو تغییر کرد و از آن پس آمایش خلیجفارس توسط سپاه و آمایش دریای عمان و دریای شمال توسط ارتش انجام شد. سال 1387 در دیدار فرماندهان بلندپایه نیروی دریایی ارتش با رهبر معظم انقلاب، ایشان از یک خط راهبردی جدید سخن گفتند؛ راهبردی که بخشی از آن موجب توسعه سواحل مکران شد. اما مهمتر آنکه رهبر انقلاب به نوعی یک فرمان مستقیم به نیروی دریایی دادند که حضور همهجانبه در همه نقاط داشته باشد. نیروی دریایی ارتش از همان زمان دست به کار شد و ناوگروهای آن از سال 1388 برای تامین امنیت به زیر مدار 22 درجه فرستاده شدند و عمدتا در خلیج عدن یعنی نقطهای که سال 1384 دزدی کشتی ایرانی رخ داده بود، مستقر شدند. سال 1390 در دیدار پرسنل و فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران با رهبر انقلاب در بندرعباس، ایشان مجددا راهبرد حضور همهجانبه در همه نقاط را خطاب به سپاه تاکید کردند. این فرمانی بود که نیروی دریایی سپاه و ارتش را به آبهای دوردست فرستاد تا اجرای ماموریت کنند.
لذا اگر ما نباشیم حتما کشورهایی حضور خواهند یافت که به دنبال ایجاد تکقطبی قدرت هستند. برای شکستن این تکقطبی اهمیت حضور ما در دریا مسجل شد و دانستیم باید حضور مستحکمی در دریا داشته باشیم.
4- اقتدار در خلیجفارس پشتوانه حضور جهانی
خلیج فارس مرزهای ساحلی 8 کشور را تشکیل میدهد که بیشترین سهم ساحلی برای ایران است. امروز قدرت بلامنازع در خلیجفارس در دست ایران قرار دارد، اقتداری که حتی فرمانده ناو سنت آمریکا نیز بدان اعتراف کرده و گفته است قدرت در خلیجفارس در دستان ایران است و ایران قدرت کامل را دارد. خلیجفارس یعنی نقطهای که اکثر کشورهای جهان باید از آن عبور کنند، لذا اقتداری که در حال حاضر نیروی دریایی سپاه کسب کرده، پشتوانهای شده است که اگر ما در نقاط دیگر جهان حضور یافتیم کسی نتواند ما را تهدید کند، چرا که میدانند ناوگان این کشورها بالاخره در خلیجفارس حاضر میشوند، از این رو اقتدار در خلیجفارس پشتوانهای شد که دیگر کشورها نتوانند ایران را تهدید کنند. اکنون این اقتدار پشتوانه حرکت به سمت مسائل دیگر شده است.
* اجرای دفاع نامتقارن از دوردست
چرا سپاه ناو شهید مهدوی را در این فرم ساخت؟ این شاید مهمترین سوالی باشد که باید به آن پرداخت. تا این لحظه به دلایل ساخت ناو شهید مهدوی و اینکه چرا باید به سمت دریاهای دوردست حرکت کرد، پرداختیم. در ادامه باید به این مساله بپردازیم که آیا سپاه نمیتوانسته همانند ناوهای کلاسیک فوقسنگین در جهان به طراحی ناو بپردازد؟
در سالهای اخیر ما شاهد ایجاد نوعی نظم دریایی توسط سپاه در خلیجفارس هستیم که شبیه شیوههای مرسوم سپاه نیست. رزم نزدیک و نامتقارن سپاه در خلیجفارس، انبوهی از قایقهای تندرو پیشرفته را در برابر دشمن قرار میدهد اما بررسی مشخصات و امکانات بهکاررفته در ناو شهید مهدوی و اقیانوسپیماهای کلاس شهید سلیمانی نشان میدهد «نظم نیروی دریایی سپاه» تغییر نکرده است بلکه جغرافیای آن تغییر کرده است، از این رو سپاه به دنبال طراحی و ساخت ناوهایی است که بتواند با تغییر جغرافیا، ابزار و منابع و الزامات انتقال رزم «نزدیک نامتقارن را به دوردست» فراهم کند. از این رو ناو شهید مهدوی را میتوانیم نخستین ناوی بدانیم که بستر انتقال رزم نزدیک به دوربرد را فراهم کرده است. لذا مشهود است که سپاه به دنبال آن نیست که بخواهد به سمت جنگ کلاسیک پیش رود. حرکت بدین سمت نیز آغاز شده و ناو شهید رودکی و ناو شهید مهدوی از همین جهت ساخته شده است.
اما در حرکت بدین مسیر، سپاه باید به چه مسائلی توجه میکرد؟ یعنی ناو شهید سلیمانی باید دارای چه ویژگیهایی باشد که بتواند «رزم نزدیک در دوردست» را فراهم کند. در حال حاضر ۲ بحث درباره ناوهای نظامی وجود دارد. نخست آنکه بتوانند در دریا بمانند که به آن «دریامانی» میگویند و سپس بحث «دریاپیمایی» یا «دریانوردی» است. نخستین لازمه دریامانی این است که شناورهای بزرگ با تناژ 3 هزار تن در اختیار داشته باشید تا بتوانند در دریا بمانند و برای دریاپیمایی، شناورهای کلاس شهید سلیمانی را در اختیار داشته باشید.
طی روزهای گذشته رسانهها تصاویری هوایی منتشر کردند که نشان میدهد ایران در حال ساخت ناو نظامی جدید است. موسسه دریانوردی آمریکا (USNI) با انتشار یک تصویر ماهوارهای ادعا کرد ایران در حال ساخت یک ناو پهپادبر است، لذا این را نیز میدانیم که ایران به سمت ساخت پایگاه شناوری - پهپادی حرکت کرده است. اما ناو شهید مهدوی دارای چه مشخصاتی است که به ماموریت مدار صفر درجه فرستاده شده است؟
نخستین مرحله ارتباط با دریا این است که کشتی یا ناو بتواند با تهدید اقلیمی مقابله کند. در واقع شناور باید با عاملهایی در دریا و اثری که دریا بر آن کشتی میگذارد، مقابله کند. لذا شناور باید یکسری ویژگیهای طراحی مهندسی داشته باشد تا در دریا بماند و مشکل ایمنی برای آن به وجود نیاید لذا مرحله نخست این است که ایمنی لازم را برای ماندن در دریا داشته باشد. موضوع دوم مبارزه با عامل بیرونی است. اینکه ناو باید بتواند با دشمن و تهدید مبارزه کند. در این مسیر نیز ۲ تهدید مقابل ناو است. یکی تهدید شناور نظامی توسط تیمهای تروریستی و امنیتی است. اگر پشتوانه این حمله گروههای دارای هویت باشند که حمله تروریستی قلمداد میشود و اگر بدون پشتوانه باشند، دزدی دریایی محسوب میشود. مساله دوم تهدیدات نظامیای است که ممکن است علیه کشتی نظامی به وجود آید. اغلب در زمان صلح یا زمان درگیری یا زمان بحران این تهدید را شاهد نیستیم. آنجا که باید نسبت به این تهدید آمادگی داشته باشیم، زمان جنگ است. یعنی در زمان جنگ این تهدیدها را شاهد هستیم. در تهدید اقلیمی سازه باید قابلیت ایستادگی داشته باشد. در برابر تهدیدات تروریستی - امنیتی باید شناور تجهیزات دفاع نزدیک داشته باشد. مولفههای رزمناو شهید مهدوی، شناورهای سبک، سامانه جنگ الکترونیک، سامانههای ارتباطی، تیم واکنش سریع، سامانههای پهپادی و مقابله با ریزپرندهها، سامانههای بالگردی و سامانههای دفاع زیر آبی است. در واقع ما با یک نیروی دریایی کامل در مقیاس کوچک مواجه هستیم. به همین دلیل میتوانیم نام آن را پایگاه متحرک دریایی شهید مهدوی بگذاریم.
* چرا ناو شهید مهدوی به مدار صفر درجه رفت؟
برای اینکه یک ناو بتواند در تمام دنیا حاضر شود، بایستههایی وجود دارد. یکی از این بایستهها توانایی ناو برای عبور از چند نقطه است. مدار صفر درجه و خط استوا دارای ویژگیهای ابعادی است که وقتی ناو شهید مهدوی از آن عبور کرد، به مثابه یک گواهینامه افتخار است. لذا نخست عبور از این خط یک نوع نمایش برای ناوی است که از این پس هم میتواند در تمام کره زمین دریانوردی صلحآمیز داشته باشد. مسافتی که ناو شهید مهدوی طی کرده به این گونه بوده است که بیش از 2500 مایل از چابهار تا مدار صفر درجه رفته و همین میزان را برگشته است. زمانی که یک ناو میتواند بیش از 5 هزار مایل حرکت کند حتما میتواند مسافتهای 12 و 18 هزار مایلی را هم برود.
پس نخست حضور در مدار صفر درجه پیامی است به کشورهایی که نیروی دریایی سپاه را تحریم کردند تا به آنها گفته شود سپاه در شرایط تحریم نیز میتواند به پیشرفت دست یابد. سپس دریانوردی ناو شهید مهدوی حامل پیام دوستی برای 32 کشوری بود که در شمال اقیانوس هند واقع شدهاند.
* حضور ما و پیام خاص به آمریکا
اما به جز ۲ پیام عبور از تحریم و پیام صلح به کشورهای دوست، حضور ناو شهید مهدوی پیامی هم به آمریکا داشت. سپاه ۲ سال است حرکت به این سمت را آغاز کرده و اکنون با ناو شهید مهدوی، در مرحله نخست نزدیک به 900 مایل حرکت کرده تا به انتهای کشور هند رسیده است، بعد به سریلانکا و سپس به مجمع الجزایر مالدیو رفت و بعد نزدیک مدار استوا شد. ناو شهید مهدوی تا جایی پیش میرود که برد موشکهای آن به جزیره دیهگو گارسیا میرسد. یعنی ناو شهید مهدوی تا جایی پیش میرود که 600 مایل تا این جزیره فاصله دارد. یعنی برد عملیاتی ناو شهید مهدوی به جزیره دیهگو گارسیا میرسد. بعد از ترور شهید فخریزاده بود که هواپیمایهای B52 آمریکا از بیم انتقام ایران به پرواز درآمدند و نوعی نمایش را در منطقه داشتند. انطباق برد موشک بالستیک ناو شهید مهدوی تا این جزیره نوعی پیام آشکار بود که کشورهای استکباری بدانند سرعت پیشرفت ما گسترش داشته است، همچنین آمریکا بداند که ما دشمن خود را فراموش نمیکنیم. در همین حال این ناو به کشور استرالیا و قاره اقیانوسیه نیز نزدیک شده که پیامی نیز برای این کشور به همراه داشته است. در نهایت اینکه میدانیم ناو شهید مهدوی طرح کوتاهمدت سپاه است؛ تنها چند سال پس از آنکه فرمان تشکیل نیروی دریایی متحرک صادر میشود ناو شهید مهدوی ساخته و عملیاتی میشود. لذا دستوری که صادر شد در کوتاهمدت به ناو شهید مهدوی ختم شد و ما میدانیم این شروع یک راهبرد است که به طرحهای بلندمدت ختم خواهد شد.
ارسال به دوستان
نامه مهم رئیسجمهور منتخب به سیدحسن نصرالله و تأکید وی بر مقابله همهجانبه با رژیم صهیونیستی
حمایت قاطع از مقاومت
* پزشکیان: حمایت از مقاومت ریشه در سیاستهای اصولی ایران دارد/ * نصرالله: ایران را پشتوانه قدرتمند و همیشگی مظلومان میدانیم
گروه سیاسی: رئیسجمهور منتخب ایران در نامهای به دبیرکل حزبالله لبنان با قدردانی از نامه تبریک وی اعلام کرد سیاست ایران درباره مقاومت و حمایت از این جریان در منطقه ادامه خواهد یافت. سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان یک روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری در ایران نامهای به مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب نوشت و انتخاب وی را به عنوان رئیسجمهور تبریک گفت.
در پیام سیدحسن نصرالله آمده است: این انتخاب پربرکت توسط ملت عزیز و شریف ایران را به شما تبریک میگویم و از خداوند متعال میخواهم شما را حفظ و در راه تحقق خواستهها و آرمانهای این ملت فداکار و وفادار یاری کند. دبیرکل حزبالله افزود: ما در حزبالله و همه جنبشهای مقاومت در منطقه به عنوان بخشی از ملتهایی که سالهای طولانی در تقابل نامحدود با نیروهای اشغالگر صهیونیستی و پروژه سلطهجویانه آمریکا بودهایم، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران بهرهبری امام خمینی(ره) و ادامه این انقلاب بهرهبری امام خامنهای و دولتهای متوالی در جمهوری اسلامی ایران، همواره ایران را پشتوانهای قدرتمند، پایدار و همیشگی برای مقاومت و مظلومان میدانیم. سیدحسن نصرالله تأکید کرد: ما کنار شما هستیم و بهخواست خداوند این راه را تا زمان رسیدن به پیروزی نهایی که محور آن ایران مقتدر، عزیز و قدرتمند است، ادامه خواهیم داد. از خداوند متعال برای شما قدرت، سلامتی و عافیت خواستارم و امیدوارم با دستان شما آنچه موجب شادی مؤمنان و مستضعفان میشود، محقق شود.
در همین راستا روز گذشته هم مسعود پزشکیان، رئیس جمهور منتخب ایران در نامهای، به نامه محبتآمیز سیدحسن نصرالله پاسخ داد. مسعود پزشکیان در پیامی با تقدیر از سیدحسن نصرالله تاکید کرد: حمایت از مقاومت با قدرت تداوم خواهد داشت.
متن پیام مسعود پزشکیان به شرح زیر است:
«جناب آقای سیدحسن نصرالله، دبیرکل محترم حزبالله لبنان
با سلام و تشکر فراوان، پیام ارزشمند و محبتآمیز جنابعالی در پی انتخاب اینجانب به عنوان رئیسجمهوری اسلامی ایران را دریافت کردم. جمهوری اسلامی ایران همواره پشتیبان مقاومت مردم منطقه در مقابل رژیم نامشروع صهیونیستی بوده است. حمایت از مقاومت ریشه در سیاستهای اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران، آرمانهای امام راحل(ره) و رهنمودهای مقام معظم رهبری دامظلهالعالی داشته و با قدرت تداوم خواهد داشت.
اطمینان دارم جنبشهای مقاومت در منطقه اجازه نخواهند داد این رژیم به سیاستهای جنگافروزانه و جنایتکارانه خود علیه مردم مظلوم فلسطین و دیگر ملتهای منطقه ادامه دهد. از دعاهای خالصانه جنابعالی برای اینجانب سپاسگزارم و از خداوند متعال برای جنابعالی مزید عزت و سرافرازی، برای مردم لبنان سعادت و پیشرفت و برای مجاهدان قهرمان مقاومت نصرت الهی مسألت میکنم».
رفت و برگشت نامه پزشکیان و سیدحسن نصرالله چند نکته مهم و درخور برای منطقه و ایران دارد.
1- رئیسجمهور منتخب به این ادراک دقیق رسیده است که مقاومت در منطقه باید همچنان با قدرت تقویت شود تا در مقابل دشمنیهای رژیم صهیونیستی و نقشههای پی در پی آمریکا در غرب آسیا ایستادگی کند. حوادثی مانند جنگ داخلی سوریه و حمایت غرب از داعش و تروریستها در شام و عراق نشان میدهد مقاومت باید کاملا مورد حمایت قرار گیرد و این ذهنیت برای دکتر پزشکیان کاملا ملموس شده است که باید رابطه ویژهای با مقاومت بویژه در لبنان داشت.
2- نامه سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان به عنوان فرمانده فعلی و میدانی محور مقاومت در منطقه نشان میدهد سیاست مقاومت در برابر ایران ارتباطی با تغییر دولتها ندارد و هر دولتی در تهران بر سرکار بیاید، مقاومت لبنان خود را ملزم به همکاری و همیاری با ایران میداند. دبیرکل حزبالله لبنان از ۳ دهه قبل نشان داده یک سیاست ویژه فراجناحی دارد و با تمام دولتهای مستقر در ایران تعامل داشته و حتی ۲ رئیسجمهور ایران سفری در مقاطع مختلف به لبنان داشتند و مورد استقبال گرم مقاومت و مردم لبنان قرار گرفتند.
3- دولت پزشکیان و تیم سیاست خارجی دولت کاملا باید رفتار واقعگرایانه مبتنی بر دوستی و تعامل با گروههای مقاومت بویژه در لبنان، فلسطین و عراق داشته باشد تا بتواند سیاستهای منطقهای و دیپلماسی متناسب با توازن منطقهای را به پیش ببرد، بنابراین ویژهترین رابطه در غرب آسیا را باید به محور مقاومت اختصاص دهد.
4- این نامه بعد از عملیات توفان الاقصی و ادامه جنگ سخت در غزه نشان میدهد دولت پزشکیان راه خود را انتخاب کرده است و شخص رئیسجمهور منتخب قصد دارد رابطه صمیمی همراه با حمایت همهجانبه از محور مقاومت داشته باشد.
5- رفتوآمد نامه سیدحسن نصرالله و مسعود پزشکیان این موضوع را کاملا برای آمریکاییها و اسرائیلیها روشن میکند که ارتباطات و سیاستهای منطقهای ایران بویژه در حوزه محور مقاومت با تغییر دولتها تغییر نخواهد کرد و همانطور که دولت شهید رئیسی با سکانداری شهید امیرعبداللهیان رابطه خوبی با حزبالله لبنان و گروههای مقاومت داشت، دولت رئیس جمهور منتخب هم این رابطه را ادامه خواهد داد و حتی ممکن است در آینده نزدیک رئیسجمهور برگزیده با سفر به لبنان دیداری مخصوص با سیدحسن نصرالله داشته باشد.
ارسال به دوستان
دموکراتها ضربالاجل 4 روزهای را برای انصراف بایدن از رقابتهای انتخاباتی تعیین کردند
وقت کنارهگیری؟
* کاملا هریس جدیترین گزینه جایگزینی بایدن در مبارزات انتخاباتی است
گروه بینالملل: وبگاه آکسیوس به نقل از دموکراتهای ارشد کنگره گزارش کرد دموکراتها امیدوار هستند بایدن را راضی کنند تا جمعه از ادامه رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا کنار بکشد. وبگاه «آکسیوس» به نقل از منابع آگاه گزارش کرد شمار زیادی از دموکراتهای ارشد کنگره آمریکا از جو بایدن رئیسجمهور آمریکا درخواست کردهاند تا جمعه هفته جاری، از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا کنارهگیری کند. طبق این گزارش، نمایندگان دموکرات کنگره امیدوارند کل اعضای این حزب بتوانند به بایدن «التماس» کنند تا کنارهگیری کند. طبق گزارش آکسیوس، حامیان مالی بزرگ حزب دموکرات و نهادهای کلیدی این حزب، درباره توانایی بایدن برای شکست ترامپ در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری 2024 آمریکا ابراز نگرانی شدید کردهاند. یکی از نمایندگان حزب دموکرات به آکسیوس گفته تمام شرکتکنندگان در جلسه ماهانهای که در ایالت وی برگزار میشود و نامی از آن برده نشده، به جای آنکه راجع به موضوعات جامعه بحث کنند، درباره سن زیاد بایدن صحبت میکنند. طبق این گزارش، دهها نفر از اعضای دموکرات کنگره به آکسیوس گفتهاند تعداد درخواستها برای کنارهگیری بایدن از دور رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا رو به افزایش است و روز به روز هم به این تعداد افزوده میشود. یکی از نمایندگان ارشد حزب دموکرات گفته هر روزی که با حضور بایدن میگذرد، «فاجعهبار است». جمعه دو هفته پیش، در پی مناظره فاجعهبار بایدن در مقابل ترامپ، موج درخواستها برای کنارهگیری بایدن از ادامه رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۵نوامبر 2024 تشدید شد. با اینحال بایدن بر این باور است تنها کسی است که میتواند مجددا ترامپ را شکست دهد اما از آن روز به بعد او بشدت تحت نظر رسانهها قرار گرفته و گافهای متعددش موجب شده درخواستها برای کنارهگیریاش افزایش یابد. طبق نتایج نظرسنجی رویترز/ ایپسوس، یک دموکرات از هر سه دموکرات آمریکایی خواستار کنارهگیری بایدن از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شده است. حامیان مالی مهم حزب دموکرات نیز تأکید کردهاند بایدن 82 ساله باید کنارهگیری کند و یک دموکرات دیگر جایگزین او شود. به گفته منابع آگاه، دهها تن از اعضای رده بالای دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا به حکیم جفریز، رهبر اقلیت مجلس نمایندگان گفتهاند جو بایدن باید از کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴ کنارهگیری کند. جفریز این تماسها را برای سنجش درجهبندی اعضا پس از عملکرد تاسفبار بایدن در مناظره ماه گذشته انجام داد. این تماسها که قبل از بازگشت قانونگذاران به واشنگتن در این هفته انجام شد، مملو از نگرانیهای عمیق درباره آسیب احتمالی به شانس دموکراتهاست و اینکه چگونه مناظره بعدی شانس این حزب برای به دست آوردن اکثریت مجلس نمایندگان را به خطر میاندازد. به نقل از شبکه خبری سیانان، به گفته یکی از منابع، تعداد قانونگذارانی که به صراحت گفتند بایدن نباید نامزد دموکراتها باشد، بیشتر از تعداد کسانی بود که در این تماس از ماندن او صحبت کردند. به گفته 3 منبع مطلع، در میان کسانی که با بایدن به عنوان نامزد مخالفت کردند، نام «مارک تاکانو»، «مادام اسمیت»، «جیم هیمز»، «جو مورل»، «جری نادلر» و «سوزان وایلد» به چشم میخورد. 5 قانونگذار هم علنا خواستار کنارهگیری بایدن از رقابتهای ریاستجمهوری شدهاند که شامل «لوید داگت»، «ست مولتون»، «رائول گریجالوا»، «انجی کریگ» و «مایک کویگلی» هستند. در این میان، «ماکسین واترز» و «بابی اسکات» از ماندن بایدن حمایت کردند. یکی از منابع گفت، یکی از نگرانیهایی که در این تماسهای تقریبا دو ساعته ابراز شد، این بود که اگر بایدن نامزد شود، دموکراتها شانس خود را برای اکثریت مجلس نمایندگان از دست خواهند داد. همچنین یکی از منابع گفت که به طور کلی پذیرفته شد کاندیدای دموکراتها باید کاملا هریس، معاون رئیسجمهور باشد. دستیاران گفتند که انتظار نمیرود هیچ تصمیمی درباره درخواستها برای جلسه کاخ سفید یا ارسال نامه به بایدن قبل از نشست کامل گروه دموکرات در روز سهشنبه گرفته شود اما جفریز به صراحت گفته است که به اعضا اجازه میدهد نظر خود را بیان و خودشان قضاوت کنند. یکی از دموکراتهای ارشد مجلس نمایندگان آمریکا گفت آنها با دهها نفر از همکاران خود تماسها و گفتوگوهای گروهی داشتهاند اتفاق نظر بر این است که بایدن باید کنارهگیری کند. بسیاری از دموکراتها پس از ضعف عملکرد بایدن در مناظره اول با ترامپ درباره توانمندی بایدن به عنوان یک کاندیدا شک دارند.
* کاملا هریس، تنها گزینه جایگزینی بایدن
در این میان والاستریت ژورنال نوشت: اعضای برجسته حزب دموکرات، کاملا هریس، معاون جو بایدن را تنها کاندیدایی میدانند که میتواند جای رئیسش را در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ این کشور بگیرد. اعضای برجسته این حزب به این اتفاق نظر رسیدهاند که هریس تنها جایگزین برای بایدن است، البته یکسری اختلاف نظرها وجود دارد، چون هریس در نظرسنجیها از دونالد ترامپ، کاندیدای جمهوری خواهان کمی عقبتر است. از طرفی، اعضای برجسته حزب دموکرات به دلیل سیاستهایی که به آن پایبند هستند، از انکار نامزدی یک نماینده زن اقلیت بسیار ترس خواهند داشت. اکنون دموکراتها باید در جریان کنوانسیون ملی حزب رویهای رسمی را برای جایگزینی بایدن با هریس بیابند. برخی هم از میشل اوباما برای جایگزینی بایدن نام بردهاند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از بایدها و نبایدهای دولت چهاردهم در قبال ناترازی انرژی گزارش میدهد
چراغها روشن میمانند؟
گروه اقتصادی: در سالهای اخیر، ناترازی بزرگترین چالش صنایع کشور بوده است، به طوری که دولت سیزدهم برای اینکه بتواند چراغ خانهها را روشن نگه دارد، برق صنایع را سهمیهبندی میکرد، آن هم در شرایطی که موضوع تولید و صادرات صنایع برای تأمین نیاز ارزی کشور حیاتی بود. حتی در زمستان هم برای جلوگیری از مصرف مازوت توسط نیروگاهها، گاز مصرفی را سهمیهبندی کرد، زیرا سلامت مردم را در اولویت میدانست.
با وجود اینکه در دولت شهید رئیسی سیاست اصلاح مدیریت مصرف برق در دستور کار قرار گرفت و صنعت برق با تغییر ساعات کاری ادارات و اعمال محدودیت بر صنایع تا حدودی ناترازی را برطرف کرده است اما از آنجا که وضعیت تولید در سالهای اخیر بهبود پیدا کرده، میزان تقاضا برای مصرف برق نیز افزایش یافته است.
بر اساس سیاست مدیریت مصرف، در یک سال اخیر از مجموع مشترکان تهرانی دارای تعرفه خانگی یک میلیون و ۲۰۰ هزار مشترک از ابتدای خردادماه مشمول پاداش کاهش مصرف شدند. همچنین برای ۵۸۰ هزار قبض با احتساب پاداش تخصیصی، رقم صفر ریال صادر شده است.
بالغ بر ١٥ درصد مصرف برق پایتخت متعلق به بخش اداری است. ۱۲۰ مگاوات در حوزه مصرف برق ادارات از طریق اجرای برنامههای مدیریت بار صرفهجویی شد. انتظار میرود با مدیریت مصرف برق بخش اداری شاهد دستیابی به عدد ۱۸۰ مگاوات صرفهجویی در این حوزه به صورت تدریجی تا مردادماه باشیم. حالا باید دید دولت چهاردهم چه سیاستی را برای رفع ناترازی برق بهکار میگیرد که در آن نه تنها زندگی مردم تحت تأثیر قرار نگیرد، بلکه پاداش خوشمصرفی نیز دریافت کنند.
* ساخت ۹۱۴۷ مگاوات نیروگاههای حرارتی
دولت سیزدهم در ابتدای فعالیت خود با ناترازی ۱۵ هزار مگاواتی روبهرو بود. این در حالی است که طی ۳ سال ظرفیت تولید برق کشور به ۹۳ هزار مگاوات رسیده است. از این میزان ۸۲ درصد هم نیروگاههای حرارتی (گازی، بخاری و سیکل ترکیبی) است. نیروگاههای حرارتی شامل ۲ بخش خصوصی با سهم ۶۸ درصدی و دولتی با سهم ۳۱ درصدی است که در بخشهای بخاری، گازی و سیکل ترکیبی نسبت به تولید برق اقدام میکنند.
نیروگاههای بخار بخش دولتی شامل ۱۴ نیروگاه با ظرفیت ۱۱ هزار و ۲۴۱ مگاوات برق تولید میکنند و بخش خصوصی هم با داشتن ۱۱ نیروگاه بخار ۴ هزار و ۵۸۸ مگاوات ظرفیت تولید برق دارد که مجموع ظرفیت نیروگاههای بخش بخار را به ۱۵ هزار و ۸۲۹ مگاوات میرساند.
از ابتدای دولت سیزدهم ۹۱۴۷ مگاوات نیروگاه حرارتی در مدار قرار گرفت. این اقدام از طریق سنکرون ۴۷ واحد جدید نیروگاهی به ظرفیت ۶ هزار و ۷۶۷ مگاوات، رفع محدودیت نیروگاههای بخاری و افزایش توان عملی نیروگاههای گازی موجود به ظرفیت ۲ هزار مگاوات و ۳۸۰ مگاوات محقق شده است.
* شرط جلوگیری از خاموشی
در حال حاضر نیاز مصرف برق در روز مشابه سال گذشته ۷۱۴۸۶ مگاوات است. مشخصا این میزان دیروز با ۷۶ هزار و ۷۶۷ مگاوات نسبت به روز مشابه سال گذشته افزایش ۵۲۰۰ مگاواتی را ثبت کرد. مصرف برق تابستان سال جاری باید ۱۵ درصد کاهش یابد تا خاموشی گسترده اتفاق نیفتد. وزارت نیروی دولت سیزدهم پویش «با انرژی» را برای تحقق این هدف راهاندازی کرده و میلیونها جوایز ارزنده نیز برای آن تخصیص داده است.
برای تامین برق مصرفی شهر تهران در ساعات اوج بار نیاز به ۳۰۰ تا ۳۵۰ مگاوات انرژی مازاد است. تامین این میزان انرژی برای ساعاتی محدود از طریق احداث نیروگاه فاقد توجیه فنی و اقتصادی است.
برنامههای مدیریت مصرف در بخش صنایع و اداری و مشوقهای بخش خانگی موجب شد دولت سیزدهم در زمان فعالیت خود گرفتار خاموشی نشود اما نمیتوان منکر آسیب در بخش صنعت و تغییر در برنامه زندگی کارکنان اداری شد.
* ضرورت افزایش راندمان نیروگاههای کشور
اگر سیاست «با انرژی» برای تامین برق بدون خاموشی پاسخگو باشد، دولت چهاردهم کار سنگینی برای حل چالش ناترازی صنعت برق نخواهد داشت اما با توجه به افزایش مصرف باید برنامه جامعی برای افزایش تولید و توان نیروگاهها، توسعه بهرهوری و راندمان، خارج کردن نیروگاههای فرسوده و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر داشته باشد. در حال حاضر راندمان نیروگاههای کشور 39.26 درصد است. با توجه به اینکه ظرفیت ایجاد بهرهوری در فعالیت نیروگاهها وجود دارد، دولت چهاردهم باید به دنبال از رده خارج کردن نیروگاههای قدیمی و سرمایهگذاری برای ساخت نیروگاههای جدید باشد. تمام ادارات شهر تهران مجهز به کنتورهای هوشمند و مصرف برق آنان به صورت لحظهای در حال رصد و پایش است. این موضوع رصد مصرف برق را برای دولت راحتتر کرده است اما تنها با جریمه و قطعی برق نمیتوان ناترازی برق را جبران کرد. به طور قطع دولت چهاردهم باید به دنبال جذب سرمایهگذاری جدید در صنعت برق باشد. در حال حاضر بسیاری از سرمایهگذاران بخش خصوصی نرخ تعرفههای برق را برای سرمایهگذاری توجیهپذیر نمیدانند.
از طرف دیگر کشش افزایش تعرفه برق بیشتر از نرخهای کنونی وجود ندارد، بنابراین دولت چهاردهم نباید برای جبران ناترازی و جذب سرمایه دست به افزایش نرخ برق بزند.
***
سلامتی مردم خرج ناترازی گاز نشود
یکی دیگر از چالشهای اقتصاد کشور در سالهای گذشته موضوع تأمین سوخت در زمستان بوده است. در دولت روحانی با افزایش مصرف گاز، نیروگاهها مازوت مصرف میکردند. تبعات این مساله آلودگی زیستمحیطی و آسیب به سلامت جامعه بود اما در دولت سیزدهم، اورهال کردن نیروگاهها در اولویت قرار گرفت تا میزان آلودگی ناشی از تجهیزات مستهلک کاهش یابد.
در روزهای سرد زمستان به بیش از یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون مترمکعب گاز برای پوشش مصرف خانگی، تجاری، اداری، صنایع، نیروگاهها، پتروشیمیها و کشاورزی نیاز است، در حالی که در بیشترین میزان تولید، امکان تأمین ۸۵۰ میلیون مترمکعب گاز برای مصارف داخلی وجود دارد. از این رو با ۳۰۰ میلیون مترمکعب ناترازی روزانه گاز در زمستان مواجهیم. یکی از اقداماتی که دولت چهاردهم میتواند برای جبران این میزان ناترازی انجام دهد، آن است که فرآوردههای نفتی را به جای قطع گاز به پتروشیمیها و صنایع تخصیص دهد اما این مساله تبعات زیادی برای جامعه دارد، بنابراین دولت چهاردهم باید سرمایهگذاری به منظور افزایش تولید و همچنین بهینهسازی مصرف گاز را در دستور کار قرار دهد.
بنابراین اگر در زمستان ۱۴۰۳ سرمایی فراگیرتر و شدیدتر نسبت به زمستان ۱۴۰۲ بر کشور حاکم شود، با تشدید تقاضای مصرف گاز در بخش خانگی، امکان افزایش ناترازی تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز نیز وجود دارد که این به معنای افزایش محدودیت در تأمین گاز بخش مولد کشور است.
* افزایش تأمین گاز از میدان پارس جنوبی
بیشترین میزان تأمین گاز از میدان پارس جنوبی است. سهم این میدان مشترک در تأمین نیاز گازی کشور به ۷۰درصد میرسد. زمستان سال گذشته برنامهریزیها برای تولید روزانه ۷۳۰ میلیون مترمکعب گاز از میدان مشترک پارس جنوبی انجام شد. به دلیل عدم تحقق کامل برنامهها، بیشترین میزان تولید روزانه گاز از این میدان به ۷۰۷ میلیون مترمکعب رسیده است. بنابراین ظرفیت فعلی تولید این میدان در حدود ۷۱۰ میلیون مترمکعب در روز است.
اگر میزان تولید گاز از فاز ۱۱ افزایش یابد، با بهرهبرداری از چند حلقه چاه فاز ۱۱، تعدادی از چاههای سکوی ۱۳A و خط لوله جدید فاز ۱۶، امکان افزایش روزانه ۲۰ تا ۳۰ میلیون مترمکعبی تولید گاز تا زمستان از پارس جنوبی وجود دارد. همچنین حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز نیز از دیگر میادین کشور از جمله میادین نفت مرکزی تولید میشود. در مجموع با احتساب تولیدات پارس جنوبی، حدود یک میلیارد مترمکعب گاز ترش تولیدی روزانه کشور، پس از شیرینسازی به حدود ۸۵۰ میلیون مترمکعب گاز شیرین قابل استفاده تبدیل و به شبکه سراسری تزریق میشود. علاوه بر این، امکان تأمین روزانه ۳۰ میلیون مترمکعب گاز از مخازن ذخیرهسازی شده وجود دارد.
* سوآپ گاز ایران و روسیه اجرایی شود
اگر قرارداد سوآپ سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعبی گاز ترکمنستان به عراق تا پیش از زمستان اجرایی شود و شاهد تبدیل توافق ایران و روسیه برای انتقال گاز روسیه به ایران (واردات یا سوآپ) تا پیش از زمستان به قرارداد باشیم، امکان جبران بخشی از ناترازی گاز با استفاده از این 2 قرارداد وجود دارد.
علاوه بر تمام این راهکارها، اجرای طرحهای بهینهسازی مصرف گاز از جمله جایگزینی بخاریهای پرمصرف و بهینهسازی موتورخانهها که شروع آن در دولت سیزدهم کلید خورد، به طور قطع در صورتی که در دولت چهاردهم ادامه یابد، میتواند جبرانکننده بخشی از ناترازی زمستانه گاز با بهینهسازی مصرف در بخش خانگی باشد.
* جذب سرمایهگذار و توسعه تکنولوژی
یکی از موضوعاتی که در برنامه هفتم پیشرفت مورد توجه قرار گرفته، بحث تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه است؛ موضوعی که با توجه به ظرفیتهای ایران دور از ذهن نیست اما تحقق این موضوع نیازمند 2 رکن مهم جذب سرمایهگذار و توسعه تکنولوژی در کشور برای افزایش تولید و صادرات است.
* هدف تبدیل شدن ایران به هاب انرژی فراموش نشود
تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه موضوعی غیر قابل دسترس نیست و تأکید برنامه هفتم توسعه روی این مساله نیز حکایت از امکان تحقق این مهم دارد اما باید توجه داشت که عملیاتی شدن این موضوع نیازمند توجه کشور به 2 مؤلفه مهم است.
اگر به دنبال ایجاد ظرفیتسازی در کشور هستیم، باید تولید در بخشهای مختلف صنعت همچون، نفت، گاز، فرآوردههای نفتی و پتروشیمی افزایش یابد و ایران حرفی برای گفتن داشته باشد. علاوه بر این باید برای تولید انجام شده، بازار صادراتی ایجاد کنیم و با بازاریابیای که میشود در منطقه و فرامنطقه اثرگذاری داشته باشیم.
بیشک تأثیر بازار در فرامنطقه میتواند در تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه اثرگذار باشد. برای این موضوع لازم است ارزیابیای از سوی اوپک و GECF شود، زیرا هرچه جایگاه ایران افزایش پیدا کند مانند عربستان که در تولید و صادرات اول است، میتوان نقش بیشتری را در منطقه ایفا کرد.
به طور کلی باید گفت ایران برای اینکه بتواند هاب انرژی منطقه شود، باید به دنبال افزایش تولید و صادرات باشد و برای اینکه صادرات را افزایش دهیم و در بازار نقش بیشتری ایفا کنیم، نباید دردسر صادرات را داشته باشیم؛ موضوعی که امروز با آن مواجه هستیم.
هرچند در این مدت توانستیم با دور زدن تحریم شرایط مناسبی را ایجاد کنیم اما کشوری که بخواهد هاب انرژی منطقه شود، نباید شرایط تخفیفی برای صادرات داشته باشد؛ در شرایط فعلی باید همت را روی تولید بیشتر بگذاریم.
* تولید هر بشکه نفت به سرمایهگذاری ۲۰ هزاردلاری نیاز دارد
به ازای هر بشکه نفت که اضافه شود باید حدود ۲۰ هزار دلار سرمایهگذاری شود. اگر قرار باشد یک میلیون بشکه به ظرفیت تولید اضافه شود، باید ۲۰ میلیارد سرمایهگذاری شود که این سرمایه نیز اکنون وجود ندارد، لذا باید به این مشکلات توجه شود. قطعا در شرایط حال نیازمند سرمایهگذاری خارجی و تکنولوژیهای جدید هستیم. در بخش نفت، میدانهای در حال توسعه مانند اهواز، مارون و آقاجاری در سرازیری قرار دارند که باید با تکنولوژیهای مدرن به سمت افزایش ضریب بازیافت آنها پیش برویم. برخی از تکنولوژیها ساده است و براحتی میتوانیم به آنها دسترسی داشته باشیم اما در برخی تکنولوژیها نیازمند کشورهای دیگر هستیم، بنابراین حرکت برای رسیدن به برنامه هفتم توسعه باید در راستای افزایش سرمایهگذاری و تکنولوژی باشد.
* انتقال گاز روسیه از مسیر ایران پیگیری شود
ایران یکی از بزرگترین ذخایر گازی جهان را دارد، همچنین از لحاظ جغرافیایی در منطقهای قرار گرفته که به چندین کشور مختلف راه دارد؛ به همین جهت همواره بر سر این موضوع بحث بوده که ایران بتواند گاز را از کشورهایی نظیر ترکمنستان که گاز دارند دریافت کند و به ترکیه، هند و... بدهد که به دلیل تحریمها امکانپذیر نبوده است.
اخیرا نیز تفاهمنامهای با روسیه به امضا رسید که ایران را چند قدم به هاب انرژی منطقه نزدیک کرد، زیرا روسیه در پی جنگ با اوکراین و تحریم اروپا با مازاد ۱۰۰ میلیارد مترمکعبی گاز روبهرو است. از این رو این کشور برای فروش گاز خود به جنوب آسیا باید از مسیر ایران عبور کند.
اگر توافق راهبردی با روسها در این حوزه شکل بگیرد، ایران میتواند نقش زیادی را در منطقه ایفا کند، لذا با توجه به پتانسیلها و ظرفیتهای موجود برای تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه لازم است تدابیر لازم در نظر گرفته شود.
در این راستا دولت چهاردهم نیازمند فکر و مدیریتی است که به این موضوعات واقف باشد. انتظار میرود رئیسجمهور منتخب با انتخاب یک وزیر آشنا به صنعت و اهل تفکر، جذب تکنولوژی و سرمایه خارجی و به طور کلی توسعه صنعت نفت را رقم بزند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» درباره خدمات دولت شهید رئیسی در حوزه بهداشت و درمان گزارش میدهد
درمان رایگان یادگار ماندگار
گروه اجتماعی: ارائه خدمات ارزنده دولت شهید رئیسی در بخش سلامت به مردم طی 3 سال اخیر بر کسی پوشیده نیست؛ از ساخت و راهاندازی طرحها و پروژههای متعدد بهداشتی - درمانی گرفته تا رایگان کردن درمان کودکان زیر 7 سال و جمعیت 5 دهک پایین درآمدی جامعه، نمونهای از اقدامات کم نظیر و قابل توجه دولت سیزدهم در حوزه سلامت مردم بویژه قشر کمدرآمد جامعه بوده که به یادگار مانده است. طبق گزارشهای موجود، ۱۷ هزار تخت بیمارستانی در دولت شهید رئیسی به مراکز درمانی و بیمارستانی کشور اضافه شده است، از طرفی در این دولت بسیاری از طرحها، پروژهها و مصوبههای بهداشتی و درمانی رها شده نیز اجرایی شد. عملیاتی شدن طرح «دارویار» در راستای کوتاه شدن دست محتکران و مفسدان بازار دارو و ارز در کنار اجرای طرح «سلامت خانواده و نظام ارجاع» با هدف ارتقای شاخصهای بهداشتی و کاهش هزینههای درمانی نیز از دیگر دستاوردهای دولت سیزدهم در حوزه سلامت به شمار میرود که آثار مثبت آن هم اکنون و آینده نیز نمایان میشود. حال که زیرساختهای درمان ارزان و بعضا رایگان در جامعه به برکت زحمات و اقدامات دولت سیزدهم مهیا شده است، دغدغه خیلیها این است که مدیریتها در دولت جدید در بخش سلامت چگونه میشود. شاید مهمترین اولویت رئیسجمهور منتخب، در شروع به کار دولت چهاردهم، انتخاب فرد متخصص برای سکانداری وزارت بهداشت باشد زیرا حوزه سلامت را میتوان یکی از پرچالشترین حوزههای دولتها دانست. مسعود پزشکیان مدعی است در حوزه بهداشت و درمان باید رابطه مالی میان بیمار و پزشک قطع شود. تأمین معیشت پزشکان و کادر سلامت باید اولویت داشته باشد و باید فکری به حال مهاجرت جامعه پزشکی کرد. وی در شعارهای انتخاباتی اظهار داشت خدمات بهداشت و درمان با کیفیت برای شهروندان ایرانی جزو برنامههایش است و معتقد است هیچ شهروندی در بحث بهداشت و درمان و دریافت خدمات بهداشتی - درمانی نباید مورد تبعیض قرار بگیرد. حالا و در شرایطی که وی قرار است بر صندلی ریاست قوه مجریه بنشیند، انتظار میرود ضمن در اولویت قرار دادن حوزه سلامت که زیرساختهای آن در دولت سیزدهم بهخوبی ایجاد شده است، در این زمینه وسواس بیشتری به خرج دهد.
* ارتقای کیفیت خدمات به بیماران
مطابق گزارشهای موجود اقدامهای گستردهای برای توسعه زیرساختهای بهداشتی و درمانی طی کمتر از 3 سال فعالیت دولت سیزدهم در کشور انجام شده که بخش زیادی از این اقدامها بخوبی معرفی نشده است. علاوه بر این دولت بر ارتقای کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران، البته با هزینه صفر و نزدیک به صفر تاکید ویژه داشت. برای مثال درمان رایگان کودکان زیر 7 سال یکی از خدمات بزرگ دولت سیزدهم بوده است. به گفته معاون وزیر بهداشت، کودکان، آینده کشور هستند و دولت سیزدهم برای رایگان کردن درمان کودکان زیر 7 سال، زیر بار تامین هزینههای سنگین اجرای این طرح رفت. پذیرش و درمان رایگان کودکان زیر 7 سال که از اردیبهشت ۱۴۰۳ در تمام بیمارستانهای دولتی با هدف توسعه خدمات بهداشتی و درمانی در جامعه آغاز شده و در حال اجراست، طرحی ماندگار است که کارشناسان از آن به عنوان یادگاری ارزشمند دولت سیزدهم و سرمایهگذاری برای نسل آینده یاد میکنند. همچنین حسین فرشیدی افزودهشدن ۲ واکسن ویروتاویروس و پنوموکوک به سبد واکسیناسیون کشور را از دیگر اقدامهای مهم دولت سیزدهم دانست و اظهار کرد: این طرح ۱۲ سال پیش توسط کمیته ملی واکسیناسیون تصویب شده بود ولی به دست دولت سیزدهم اجرایی شد. معاون بهداشت وزیر بهداشت گفت: ۳۰۰ دستگاه بزرگ تشخیصی و درمانی از جمله سیتی اسکن، امآرآی و پتاسکن با هزینه سنگین توسط دولت خریداری و در مراکز درمانی کشور به کار گرفته شد. وی ادامه داد: امروز هیچ شهرستانی در کشور وجود ندارد که حداقل یک دستگاه سیتی اسکن نداشته باشد. فرشیدی بیان کرد: تا پیش از دولت سیزدهم، به ازای هر 4 تا 5 هزار نفر یک مراقب سلامت در کشور وجود داشت که این رقم در دولت مردمی به یک مراقب سلامت به ازای هزار و ۵۰۰ نفر هدفگذاری و تامین اعتبار شد. علاوه بر این در دوران ریاستجمهوری شهید رئیسی، حدود ۱۷ هزار تخت بیمارستانی جدید فقط در بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی و ۴۰ مرکز درمانی تخصصی و فوقتخصصی به بهرهبرداری رسید که بسیار کمنظیر است.
* پوشش بیمهای گسترده در دولت سیزدهم
دولت سیزدهم اقدام به اجرای طرحهای بیمهای برای مردم نیازمند کرد تا مردم دغدغهای برای درمان خود نداشته باشند، چرا که داشتن بیمه برای خانوادهها به اندازه اشتغال و مسکن اهمیت دارد. برخی خانوادهها به دلیل نداشتن شغل از داشتن بیمه نیز محروم بودند، به همین دلیل برای هر درمانی باید هزینه آزاد درمان را پرداخت میکردند. پوشش بیمهای سراسری اقشار کمدرآمد جامعه، همچنین اجرای طرحهای بیمهای برای بیماران سخت علاج، مادران نابارور و بیماران خاص که از سوی دولت سیزدهم در دست اجراست نیز از اقدامات ماندگار دولت شهید رئیسی به شمار میرود. دولت سیزدهم با گسترش چتر خدمات حوزه سلامت در قالب تعهدات ۲ نهاد بیمهگر سلامت و تامین اجتماعی برای بیماران خاص و صعبالعلاج گام موثری در راستای کاهش هزینههای درمان از جیب بیمار و عمقبخشی به خدمات این حوزه برداشته است. به گفته کارشناسان، با راهاندازی صندوق حمایت از بیماران خاص و سختعلاج در حال حاضر حدود ۱۳ هزار و ۷۰۰ بیمار زیر پوشش بیمه تامین اجتماعی و ۱۵ هزار بیمار زیر پوشش بیمه سلامت نشاندار شدهاند و بر این اساس تامین دارو و درمان برای این افراد تا بالای ۹۰ درصد تخفیف لحاظ میشود. در همین ارتباط رئیس اداره بیماریهای خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میگوید تعداد بستههای خدمتی بیماران خاص و صعبالعلاج در کشور در دولت سیزدهم افزایش یافته و بستههای خدمتی در این دولت به ۶۰ مورد رسیده است. معصومه هداوندخانی افزود: پس از تصویب و راهاندازی صندوق بیماریهای خاص و صعبالعلاج در شهریور ۱۴۰۱ در دولت سیزدهم، با تخصیص بودجه مناسب از سوی هیات دولت، حمایت و پوشش بیماران خاص به لحاظ تعداد و تنوع بیماری در کشور افزایش یافته است.
بنا به این گزارش، در شرایطی که دولت سیزدهم اقدامات شایسته و کمنظیری را در بخش سلامت در کارنامه مدیریتی خود بر جا گذاشته، انتظار است دولت جدید نیز در حوزه سلامت رضایت مردم و جامعه پزشکی و پرستاری و کارکنان این بخش را با برنامهریزی درست و اصولی و بهکارگیری مدیران توانمند جلب کند. به همین منظور جمعی از متخصصان و استادان رشتههای پزشکی توصیههایی به مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب برای انتصاب وزیر بهداشت کردند. این در حالی است که دکتر پزشکیان خود بارها عنوان کرده قوانین و برنامههای بر زمین مانده در همه حوزهها، آنقدر زیاد است که کارگزاران دولت چهاردهم باید قبل از هر گونه اقدامی، اهتمام ویژهای برای اجرایی کردن این اسناد بالادستی داشته باشند. از جمله اسناد بالادستی در حوزه سلامت و آموزش پزشکی میتوان به بیانیه گام دوم انقلاب، سیاستهای کلان سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری، برنامه هفتم توسعه و... اشاره کرد. حال باید دید دولت آینده با حوزه بهداشت و درمان چه خواهد کرد.
ارسال به دوستان
حاشیهسازی معصومه ابتکار این بار علیه خانواده رئیسجمهور منتخب
از بانوی اول تا دختر اول!
وزیر سابق ارتباطات به اظهارات معصومه ابتکار که گفته بود بهتر است زهرا پزشکیان مسؤولیت دختر اول را بپذیرد، واکنش نشان داد. محمدجواد آذریجهرمی نوشت: مردم پزشکیان را انتخاب کردند تا بساط «اول» شناختنها را برچینند. آذریجهرمی که عضو ستاد انتخاباتی پزشکیان بود، در پاسخ به توئیت معصومه ابتکار در صحفه ایکس خود نوشت: مردم پزشکیان را انتخاب کردند تا بساط «اول»شناختنها را برچینند. همه دختران ایران «دختر اول» خواهند بود. برتری نزد خدا به تقوای بیشتر است. معصومه ابتکار در توئیتی نوشته بود: «خوب است زهرا پزشکیان عنوان و مسؤولیت «دختر اول» را بپذیرند!» توئیت ابتکار واکنشهای بسیاری را در فضای مجازی در پی داشت، تا آنجا که باعث شد آذریجهرمی نیز نسبت به توئیت او، واکنش معناداری نشان دهد. ارسال به دوستان
عملیات توفان الاقصی، دستگاه فریب رژیم صهیونیستی را هم ناکار کرد
شکستن سد سانسور اسرائیل
رژیم صهیونیستی طی 9 ماهی که از جنگ غزه سپری شده، بزرگترین قدرت نرم خود را از دست داده و آن قدرت فریبکاری است. این رژیم جعلی که خود را به گزافه، «تنها دموکراسی خاورمیانه» میخواند و درباره آزادی بیان و مطبوعات مانور میدهد، به شکلی کاملا متناقض، یکی از بستهترین ساختارهای سانسور دولتی در جهان را آن هم بر اساس قوانین مصوب کنست اعمال میکند. این سانسور دولتی علاوه بر پایش هدفمند شبکههای اجتماعی غربنهاد و همین طور عملیاتهای روانی در رسانههای جریان اصلی به نفع اسرائیل، در هماهنگی رژیم تلآویو با لابیهای صهیونیستی آمریکایی و اروپایی است. با این حال پس از عملیات توفان الاقصی توسط حماس و آنچه در فلسطین اشغالی بویژه نوار غزه گذشته، این سد سانسور و فریب به طور جدی ترک برداشته است. جهانی شدن پیام مظلومیت فلسطین و حقانیت مقاومت، افکار عمومی را بیدار ساخته و به تکاپو واداشته و سامانه سانسور اسرائیل نمیتواند این موج عظیم خودجوش را رصد کند. همچنین شبکه رسانههای مقاومت نیز نقش بسزایی در شکستن سد سانسور رژیم صهیونیستی ایفا کردهاند. سالهاست که کنست قانونی را تحت عنوان «سانسور نظامی» به تصویب رسانده که بر مبنای آن رسانههای عبری اجازه انتشار برخی موضوعات در رابطه با اوضاع ارتش کودککش و شرایط خاص امنیتی را ندارند؛ قانونی که به یک حکومت نظامی دائمی در سطح رسانهای شباهت دارد. در جولای 2018 سازمان سانسور نظامی اسرائیل اعتراف کرد دستکم از هر 5 مطلبی که روزانه در رسانههای این رژیم منتشر میشود یک مطلب تحت سانسور و ویرایش مجدد قرار میگیرد. رسانههای عبری حق ندارند سخنرانیهای رهبران مقاومت فلسطین از جمله اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله را به صورت نقل قول مستقیم منتشر کنند. جالب اینکه قوانین سختگیرانه سانسور اسرائیلی که موضوعات غیرنظامی و عمومیتر را با شعار «جلوگیری از نشر هرگونه اطلاعاتی که به هر نحوی به این رژیم آسیب بزند» شامل میشود، به سال 1945 یعنی پیش از تشکیل غده سرطانی در فلسطین رجعت میکند و ریشه در قوانین اضطراری صادرشده توسط استعمار انگلیس در فلسطین تحت قیمومت دارد. همین چند هفته پیش یک کمیته تحقیقاتی رژیم بعد از 42 سال، نتایج تحقیق درباره انفجار مقر فرماندهی نظامی ارتش اشغالگر در شهر صور در جنوب لبنان - تحت اشغال - را اعلام کرد که خواهناخواه باعث رسوایی هیمنه نظامی و امنیتی اسرائیل شد.
گزارش این کمیته، دروغ قدیمی نهاد سیاسی و نظامی در این باره را که علت انفجار بزرگ مقر مزبور ناشی از نشت گاز بوده رسوا کرد و عملا گفتههای مقاومت لبنان در این باره را تایید کرد.
42 سال قبل مقاومت از عملیات قهرمانانه 11 نوامبر 1982 توسط شهید احمد قصیر خبر داده بود که با خودروی بمبگذاریشده خود، ساختمان نظامی رژیم اشغالگر در شهر صور را منفجر کرد. جالب اینکه رژیم هنوز به آمار حداقلی 141 کشته و 10 مفقود در آن انفجار اکتفا میکند. نمود دیگر سانسور نظامی را طی ماههای اخیر در فریبکاری و پنهانکاری ارتش کودککش شاهد بودهایم. به برای مثال آنها هرگز آمار دقیقی از تلفات خود در عملیات توفان الاقصی، جنگ غزه، نبرد با حزبالله لبنان در جبهههای شمالی و حملات راه دور ایران، انصارالله یمن و مقاومت عراق ارائه ندادهاند. این هفته هاآرتص نتایج تحقیقاتی را بر اساس شهادت سربازان و افسران ارشد ارتش منتشر کرد که رسوایی دیگری برای دستگاه نظامی به بار میآورد. این روزنامه عبری زبان، یکشنبه گذشته فاش کرد در جریان عملیات بیسابقه حماس در هفتم اکتبر سال گذشته، ارتش صهیونیستی فرمان اجرای دستورالعمل هانیبال را صادر کرد که یک سیاست نظامی کثیف و بحثبرانگیز با هدف جلوگیری از دستگیری سربازان رژیم توسط نیروهای متخاصم به هر قیمت ممکن است. با آنکه این گزارش از تعداد تلفات سربازان و غیرنظامیان صهیونیست بر اساس اجرای دستورالعمل هانیبال اظهار بیاطلاعی میکند اما دستکم فاش میسازد که بسیاری از اسرائیلیها گروگان گرفتهشده در معرض تیراندازی نظامیان رژیم قرار گرفتهاند. این مهر تاییدی بر گزارشهای منابع فلسطینی و عربی درباره خودزنی رژیم در روز عملیات حماس است. نکته اینجاست که گادی آیزنکوت، فرمانده ستاد ارتش عبری دستورالعمل هانیبال را سال ۲۰۱۶ لغو کرده بود و حال افکار عمومی صهیونیستها به دنبال مقامی سیاسی یا نظامی میگردند که در روز هفتم اکتبر دستور اجرایی شدن مجدد هانیبال را صادر کرده است؛ فرمانی که بویژه انبوهی از کشتههای غیر نظامی را روی دست اسرائیلیها گذاشت، حال آنکه تلآویو همچنان تلاش میکند این تلفات را به گردن حماس بیندازد.
ارسال به دوستان
ائتلاف چپگرایان در انتخابات پارلمانی فرانسه بیشترین کرسی را کسب کرد
پارتیزانها در پاریس
گروه بینالملل: نتایج دور دوم انتخابات پارلمانی فرانسه حکایت از پیروزی چپگرایان در این کشور دارد که سد محکمی مقابل راستگرایان افراطی (ملیگرا) به رهبری لوپن بودند. در این بین یکی از خواستههای مهم چپگرایان در فرانسه به رسمیت شناختن هر چه سریعتر کشور مستقل فلسطین توسط دولت فرانسه است.
در پی برگزاری انتخابات زودهنگام در فرانسه، رایدهندگان فرانسوی شکست بزرگی را به حزب ملیگرای «اجتماع ملی» متعلق به مارین لوپن تحمیل کردند. این در حالی است که پیشتر نظرسنجیها حاکی بود این حزب پیروز دور دوم رایگیری خواهد شد اما برخلاف پیشبینیها در رتبه سوم قرار گرفت. این نتایج همچنین ضربهای به رئیسجمهور میانهرو فرانسه بود. امانوئل مکرون پس از انتخابات پارلمان اروپا در ماه گذشته که یک پیروزی را برای حزب راستگرای اجتماع ملی رقم زد و خودش مورد انتقاد قرار گرفت، به منظور روشن کردن فضای سیاسی خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شد اما در نهایت به پارلمانی بسیار پراکنده و چنددسته رسید؛ مسالهای که نقش فرانسه در اتحادیه اروپایی و دیگر نقاط جهان را تضعیف و اجرای دستور کارهای داخلی را سختتر میکند. به گزارش خبرگزاری رویترز، این انتخابات باعث میشود پارلمان به 3 گروه بزرگ تقسیم شود؛ چپ، میانهرو و راستافراطی. آنها پلتفرمهای بسیار متفاوتی دارند و هیچ سابقهای از همکاری با یکدیگر ندارد. در این انتخابات ائتلاف چپها با ۱۹۸ کرسی اول، میانهروهای مکرون با ۱۶۹ کرسی دوم و راست افراطی و متحدانش با ۱۴۳ کرسی سوم شدند.
کاخ الیزه در بیانیهای کوتاه اعلام کرد مکرون منتظر نتایج کامل همه ۵۷۷ حوزه انتخابیه «پیش از اتخاذ تصمیمات لازم» است. در این بیانیه آمده است: «رئیسجمهور در نقش خود به عنوان ضامن نهادهای ما، تضمین میکند به انتخاب مستقل مردم فرانسه احترام گذاشته میشود». از سویی اتحاد چپگرای جبهه مردمی جدید (NFP) که میخواهد قیمت کالاهای ضروری مانند سوخت و غذا را کم کند، حداقل دستمزد را به ۱۶۰۰ یورو (۱۷۳۲ دلار) در ماه افزایش دهد، دستمزد کارکنان بخش دولتی را افزایش دهد و مالیات بر ثروت را وضع کند، بلافاصله اعلام کرد میخواهد حکومت کند.
ژان لوک ملانشون، رهبر حزب «فرانسه تسلیمناپذیر» گفت: «به اراده مردم باید بشدت احترام گذاشته شود. رئیسجمهور باید از جبهه مردمی جدید برای تشکیل دولت دعوت کند». این در حالی است که اتحاد نامتعارف چپها که چپ تندرو، سبزها و سوسیالیستها را با عجله گرد هم آورد، از داشتن اکثریت مطلق ۲۸۹ کرسی در مجلس با ۵۷۷ کرسی دور است. از سویی پس از اعلام پیشبینیهایی مبنی بر پیروزی چپها، ارزش یورو روز یکشنبه کاهش یافت. با وجود نتایج انتخابات، قانون اساسی فرانسه مکرون را موظف نمیکند از گروههای چپ بخواهد دولت تشکیل دهند، اگرچه این اقدامی معمول است، زیرا ائتلاف چپها بزرگترین گروه در پارلمان شده است. از سویی در میان اطرافیان مکرون هیچ نشانهای از حرکت بعدی او دیده نمیشود. یکی از نزدیکان او به رویترز گفت: «سوالی که امشب و در روزهای آینده باید از خود بپرسیم این است: کدام ائتلاف قادر است به ۲۸۹ کرسی برای تشکیل دولت دست یابد؟»
با توجه به نتایج باید گفت رایدهندگان فرانسوی در جریان رایگیری یکشنبه، مکرون و ائتلاف حاکم او را به خاطر بحران هزینههای زندگی و شکست خدمات عمومی و همچنین به خاطر مهاجرت و امنیت مجازات کردند. لوپن و حزبش هم از این نارضایتیها بهره بردند و جذابیت خود را فراتر از سنگرهای سنتی خود در امتداد سواحل مدیترانه و کمربند شمالی این کشور گسترش دادند اما این برای کسب قدرت کافی نبود. در همین حال پس از آنکه پیشتازی چپها مشخص شد، حامیان آنها در میدان جمهوری در پاریس تجمع کردند که در ابتدا اوضاع آرام بود اما با پیوستن رادیکالها، زد و خورد با افسران پلیس شکل گرفت. عصر یکشنبه بیش از 1000 نفر از حامیان نیروهای چپ در فرانسه در میدان جمهوری تجمع کردند و منتظر نتایج دور دوم انتخابات پارلمانی فرانسه بودند.
تظاهرات مسالمتآمیز بود اما بعدا رادیکالها هم از راه رسیدند و معترضانی با نقاب سیاه به پرتاب مواد محترقه و انداختن بطری آب به سوی پلیس رو آوردند که باعث شد ماموران از گاز اشکآور استفاده کنند. معترضان همچنین دوچرخههای کرایهای را در نزدیکی میدان جمهوری به آتش کشیدند. همزمان روزنامه فیگارو گزارش داد پلیس ۲۵ معترض را در جریان اعتراضات پس از نتایج انتخابات در شهر «رن» فرانسه بازداشت کرد. در این میان نخست وزیر فرانسه هم استعفا کرد که با مخالفت مکرون روبهرو شد. دفتر رئیسجمهور فرانسه در بیانیهای اعلام کرد: «رئیسجمهور از گابریل اتل خواسته است فعلا نخستوزیر بماند تا ثبات کشور تضمین شود».
گابریل اتل پیشتر اعلام کرده بود استعفای خود را به عنوان نخستوزیر ارائه خواهد کرد که این تبعیت از سنت سیاسی فرانسه میشود، هرچند او افزود آماده است مدت بیشتری به عنوان سرپرست در این سمت بماند اما این به رئیسجمهور بستگی دارد که تصمیم بگیرد. استعفای گابریل اتل در شرایطی انجام میشود که ائتلاف میانهرو امانوئل مکرون از کسب اکثریت ۲۸۹ کرسی در پارلمان بازماند. طبق نتایج، چپها اول، میانهروها دوم و راستها در انتخابات سوم شدند. او که تنها 6 ماه پیش توسط مکرون منصوب شده، گفت در صورت درخواست رئیسجمهور فرانسه، تا زمانی که دولت جدید تشکیل شود، در سمت خود باقی خواهد ماند. حال با توجه به نتایج انتخابات پارلمانی یکشنبه مشخص نیست تشکیل دولت چقدر ممکن است طول بکشد. برای اداره مؤثر دولت فرانسه، مکرون باید ائتلافهایی را تشکیل دهد، اگرچه او گفته است با ژان لوک ملانشون، رهبر چپگرایان که حزبش اول شد، مذاکره نخواهد کرد.
در این میان فرانسوا اولاند، رئیسجمهور اسبق فرانسه که به پارلمان این کشور راه یافته است، در نطقی اعلام کرد دوران مکرونیسم به سر رسیده است. اولاند در جریان مبارزات انتخاباتی خود در زادگاهش در شهر کورز واقع در مرکز فرانسه به خبرنگاران گفت: «به هیچوجه تسویه حساب شخصی [با مکرون] ندارم. هر چه بوده حالا گذشته است». این سیاستمدار سوسیالیست سال ۲۰۱۷ میلادی به دلیل محبوبیت پایین در نظرسنجیها تصمیم گرفت برای دوره دوم ریاستجمهوری در انتخابات شرکت نکند تا امانوئل مکرون، وزیر اقتصاد او که به عنوان یک میانهرو طرفدار کسبوکار شناخته میشد، به طور غیرمنتظرهای در انتخابات پیروز شود و سلطه احزاب سنتی چپ و راست در سیاست فرانسه را در هم شکند. از سویی نتیجه انتخابات مجلس ملی فرانسه یک پیام واضح داشت: «نه» به ایدههای راست افراطی. هرچند با وجود درخشش غیرمنتظره ائتلاف چپها، همچنان ابهامات زیادی درباره آینده سیاسی این کشور و در راس آن چگونگی توافق بر سر نخستوزیر بعد این کشور وجود دارد. بلوک چپ به عنوان نیروی سیاسی پیشرو در مجلس جدید، اکنون نیاز به توافق بر سر معرفی یک نفر برای نخستوزیری دارد. مانون اوبری، نماینده فرانسه در پارلمان اروپا معتقد است نخستوزیر بعد احتمالا از حزب «فرانسه تسلیمناپذیر» خواهد بود، چرا که بیشترین کرسی (۷۶ نماینده) را در اتحاد «جبهه جدید مردمی» به دست آورد. حال آنکه حزب سوسیالیست ۶۵ نماینده، حزب سبزها ۳۴ نماینده و حزب کمونیست ۹ نماینده دارند [آمار تفکیکی مربوط به قبل از نتایج قطعی است].
از ژان لوک ملانشون به عنوان یک نخستوزیر بالقوه در طول مبارزات انتخاباتی نام برده میشد. اگرچه او آن را رد نکرده است اما خودش معتقد است احزاب این ائتلاف باید تصمیم بگیرند. با این حال، در جبهه جدید مردمی، چهرههایی مانند فرانسوا روفن با این ایده مخالفت کردهاند و مواضع شخصی او بویژه درباره جنگ اسرائیل و حماس این احتمال را کمرنگ میکند. مضاف بر اینکه رای اعتماد به او از سوی بسیاری از نمایندگان حزب حاکم محل تردید است. غیر از ملانشون و روفن، گزینههای دیگری همچون بوریس والو و لوران برجه هم برای نخستوزیری مطرح هستند. اولیویه فور و حتی مارین تاندولیه رهبر سبزها نیز میتوانند برای امانوئل مکرون گزینههای مناسبی باشند. از سوی دیگر مکرون که زمانی در جامه وزیر فرانسوا اولاند خدمت کرده، حالا رئیسجمهور پیشین و سوسیالیست فرانسه را هم به عنوان یک گزینه در فهرست بلند خود دارد. فرانسوا بیرو میانهرو یا حتی ادوارد فیلیپ، نخستوزیر اول مکرون هم از گزینههای دیگر پست نخستوزیری هستند. این در حالی است که مکرون میتواند از گابریل اتل بخواهد همچنان در این سمت ایفای نقش کند و به شکلی متفاوت و به صورت روزمره سیاست داخلی و بودجهای کشور را پیش ببرد.
* رهبر حزب پیروز فرانسه: باید کشور فلسطین را به رسمیت بشناسیم
ژان لوک ملانشون، رهبر حزب چپگرای «فرانسه تسلیمناپذیر» و از اعضای ائتلاف جبهه مردمی جدید که در انتخابات پارلمانی فرانسه پیروز شده است، بر به رسمیت شناختن کشور فلسطین تاکید کرد. ملانشون پس از پیروزی ائتلاف جبهه مردمی جدید در دور دوم انتخابات پارلمانی فرانسه که به کوتاه شدن دست حزب راستافراطی «رالی/ اجتماع ملی» از قدرت در این کشور منجر شد، گفت ائتلاف آنها به بزرگترین بلوک پارلمانی فرانسه بدل شده و متعاقبا قادر به انتصاب نخستوزیر بعدی خواهد بود. وی اضافه کرد نخستوزیر بعدی فرانسه از ائتلاف جبهه مردمی جدید انتخاب خواهد شد و این ائتلاف قانونا قادر به تصمیمگیری درباره بسیاری از موضوعات است. سیاستمدار کهنهکار فرانسوی تاکید کرد: در عرصه بینالمللی، باید با به رسمیت شناختن «کشور فلسطین» موافقت کنیم.
ارسال به دوستان
انتخاب چهاردهم و روایت درست از ایران
مردم منتظر پاسخ اعتماد خویش هستند
سعید توتونکار: اگر تلاش مخالفان سیاسی داخلی و خارجی شهید رئیسی را برای بدنام کردنش پیش و پس از شهادت کنار بگذاریم، تصویری که از ایشان برای ما به یادگار مانده، کسی است که همواره تلاش میکرد گنجایش و تحمل خود را نسبت به پیشامدهای بزرگ و پدیدههای بیشمار بالا ببرد. مستلزم چنین امری سعه صدر عظیم است و شرح صدر جز با ایمان قوی و روح کامل امکانپذیر نیست.
الگو بودن آقای رئیسی که ولی فقیه به طور ویژه و پیگیر، سعی در اثبات و تثبیت آن دارند، به واسطه رویکرد وحدتگرا و جامعنگر ایشان است. جناب آقای رئیسی میدانست کشور را در شرایطی به دست گرفته که ما به نحوی دچار ضعف و سستی ملی هستیم. انگار در اتمسفر واگرایی، همه عناصر سازنده «ما» دچار تنش و خستگی و حتی فرسودگی و آشفتگی بودند.
در آن روزها عقبماندگیهای میدان اجرا از یک سو و بحرانزدگی معنایی از سوی دیگر، ایران ما و همه فرزندان و ساکنان و وابستگان و دلبستگانش را میرنجاند. دردی آزاردهنده و مزمن حوصله جامعه را سر برده بود و خلق جمعی ما را تنگ کرده بود. تجربه همگی ما بالا رفتن سطح عصبانیت، اضطراب، افسردگی و حتی ناامیدی بود. انگار چیزی مانع شده بود تا ادامه راه را نبینیم. برخی در همین فضا گمان کردند راه تمام شده و برخی چنین نشان دادند راه به بنبست رسیده. آنها با ترساندن مردم شجاعت و حماسه را از مردم میگرفتند تا باور کنند سهم انسان ایرانی از تولید افزونههای تکمیلکننده و ارتقادهنده دنیای جدید تمام شد و باید دوباره به سمت مصرف بیرویه و محض دادههای غربی رو آورد. بیشک جمهوری اسلامی ایران نه شرقی است و نه غربی. راهی دیگر است. تجربهای که ایرانیان بر اساس انباشت باورها و بلوغ ایدهها و بستر امکانها به آن رسیدهاند. طرحی نو که سعی میکند از دانش و تجربه و مهارت انسان در طول چند هزار سال گذشته بهره ببرد و با واقعیات تاریخی و تجربه زیسته ملی خویش بیامیزد و فرمول منحصربهفرد و بهروزرسانیشدهای از مردمسالاری را برای فهم و حل مسائل بشری ارائه دهد. جمهوری اسلامی ایران، بشدت ایرانی، بشدت انسانی و بشدت واقعی است، از این رو نباید انتظار داشت ذهن منحصر در فهم غربی از تعاملات بشری بتواند به درستی آن را دریابد. این به معنای قطع امکانهای همزیستی با دیگر ملتها و همکاری با سایر دولتها نیست، بلکه رویکرد نظام انقلابی ایران مبتنی بر حفظ و تأمین و تقویت عزت، حکمت و مصلحت در تصمیمگیریهای خرد و کلان سیاسی و تشخیص و تأمین نیازهای مردم است تا عقبماندگیهای مادی و معنایی از جایگاه شایسته ایران در جهان را جبران کند. تبلور روح ایرانیگری در طراحی نظام جمهوری اسلامی ایران، باید بتواند ثابت کند زندگی در اینجا ریشه دارد و عاریه نیست. ما زندگی را نمیخریم؛ خلق میکنیم. برای کسی که افسرده و دلمرده و ناامید و ناباور است، این امر در شمار ناممکنهاست اما برای آنکه جز ایران انتخابی ندارد و به جز سبز شدن و بارور شدن در این خاک نمیاندیشد، امکانهای بسیاری پیش رو است. این محصول ایرانپرستی دگم و کور نیست، حاصل تحلیل واقعیات تاریخی و تجربیات عینی و محاسبات علمی ما است. الگو بودن شهید رئیسی در وهله اول در باور جدی به ایران بود. جامعیت او نیز محصول نگاه جامع به ماهیت ایران و هویت ایرانی است. شهید رئیسی یک انتخاب سخت داشت. او دانست که باید در نقطه شکافهای اجتماعی و گسلهای معرفتی و زخمهای عملکردی بایستد و سعی کند آنها را ترمیم کند و خود مانند نخ بخیه در پایان هضم یا حذف شود. نوع برخورد افراد و گروههای مختلف با ایشان در موارد مختلف بخوبی گویای این مطلب است. جامعیت، کار آسانی نیست. فاقد شیء نمیتواند معطی آن باشد لذا جناب رئیسی به سرعت و شدت مشغول خودسازی فردی و اجتماعی بود. جهادی عظیم که بخوبی فهم نشد اما خاطره تشییع پیکر مطهر ایشان نشان داد هوش معنوی ملت ایران در ناخودآگاه خویش به آن واقف است. هر چند فرصت بروز و ظهور این التفات را پیش از آن نداشته. شهید رئیسی عزیز سوختن و تمام شدن پای کار ایران را انتخاب کرده بود و در این مسیر با رخدادهای دشواری مواجه شد. زمان نیاز داشت تا باور و پذیرفته شود که او برای چه آمده است. معتقدم بسیاری نتوانستند -و برخی نخواستند بدانند - شهید جمهور برای فربه کردن خودخواهیها و ترویج استبدادها نیامده و این کار را از خود آغاز کرده است. شاهد بودیم که گروهها و جناحها و افرادی ناباورانه او را انکار و استهزا میکردند. استخفاف و کارشکنی انگار خوراک روزمره عدهای و زندگی معمولی عدهای دیگر بود؛ حیاتی میکروبی و بیماریزا و فاسد که به آن افتخار میکردند و میکنند.
خادم جمهور میدانست اگر پا در این زمین باتلاقی برجای مانده از گذشته بگذارد، قطعا دچار مشکل خواهد شد اما عملیات نجات انتخاب دیگری پیش پای او نمیگذاشت. منطق رفتار و گفتار و روند تصمیمات او را باید در این فضا ارزیابی کرد و سنجید. دوران او زودهنگام گذشت. انگار دمیدنهای پیدا و پنهان بر شمع وجودش بسیار پیش از آنکه گمان میرفت، او را در پیشگاه ایران و ملت بزرگ آن، خاکستر کرد و بر باد داد. دولت جانشین او چگونه میتواند روح جامعگرا و وحدتخواه او را محترم و مغتنم شمارد؟!
رئیس جمهور پزشکیان در تبلیغات روزهای فشرده و پر فراز و نشیب انتخابات، نوید رویکردی جامعنگر را به مردم داد؛ نگاهی که مسألهاش منافع و ترجیحات فردی و حزبی و بخشی و جناحی و قومی و قبیلهای نیست، مسالهاش اعتلا و ارتقای ایران در جهان است. این میتواند نقطه آغاز مبارکی باشد اگر در موقعیت عمل به وعدهها توفیق حاصل شود.
در صداقت و اخلاص ایشان و درستی و پاکدستی ایشان تردیدی نداریم اما باور داریم این کار بزرگ تنها زمانی میتواند به ثمر برسد و زمینه انجام پیدا کند که نگاه رئیسجمهور و اقدام او جامع همه امکانها و فرصتها و ظرفیتهای مثبت باشد.
قطعا ایشان نمیتواند با به کار بستن عناصری که در پیگیری مسیر شناختهشده و متمایز نظام اسلامی و ملت ایران تردید و تزلزل دارند به اهداف تعیینشده و وعدههای دادهشده و عهدهای بستهشده وفادار بماند.
اگر کارگزاران و همکاران ایشان بخواهند اندیشههای آزموده شده دهه 90 را بازیابی و پیاده کنند، تصویر پایان دولت ایشان در نزد مردم نیز شبیه خاطره پایان دولت آنان خواهد بود.
بهره گرفتن از تاریخ و عبرت گرفتن از تجربهها میتواند به ایشان یاری برساند. تلاش برخی در گذشته فرارهای بزرگ را رقم زد؛ چیزی که ما در دولت آقای شهید رئیسی شاهد آن نبودیم. همگان دیدند که حرکت ملت به سوی امتداد او بود نه گریختن از او. تصمیم مردم متوجه خالصسازی راه ایشان و تمایزبخشی به نگاه ایشان نسبت به اختلاطها و اختلافها بود. پیام مردم کاملا روشن و شفاف بود. مردم بار دیگر به کسی رای دادند که وعده جامعیت داد، نه قبیلهگرایی و انحصار جناحی. مردم پاسخ مثبت خود و اعلام اعتماد خود را به مردی دادند که گفت میتواند پدرانه به ایران نگاه کند و مادرانه دلسوز مردم باشد. مردم بار دیگر حق انتخاب خود را با وعدههای به ظاهر اندک اما در واقع بزرگ و جامع آقای دکتر پزشکیان آزمودند. آنها منتظر خواهند بود تا ببینند آیا نتیجه دموکراسیشان درست کار میکند یا باید در پایان دوره شاهد افزایش آرای سیاه باشیم؟!
با اینکه بسته فعالیتهای دولت شهید رئیسی نیمهکاره ماند و او فرصت نیافت گزارش جامعی از تلاشهای خود ارائه دهد، مردم قدر زحمات او را شناختند و با حضور خود این انتقال دوران را با موفقیت رقم زدند. نه فرار بزرگی رخ داد و نه انکار چشمگیری و نه خشکیدگی و مردگی بدنه رایی. آمارها ثابت میکند مردم قدر شهید جمهور را دانستند. ایرانیان پس از انتخاب 15 تیر ۱۴۰۳ منتظر پاسخ اعتماد خویش هستند. مردم از جایگاه خود استعفا نکردند و از موقعیت خویش دور نشدند. ملت از قدرت انتخاب و اعمال سلیقه خود منصرف نشد و مالکیت حکومت را به فرد و حزب و جناح خاص واگذار نکرد. ایران فرصت خدمت به خود را با اعتمادی که به وعدههای آقای پزشکیان پیدا کرد به ایشان داد و پذیرفت تا او خود را در این راه بیازماید. آقای پزشکیان گفت سالهای طولانی وفادارانه و مخلصانه و دلسوزانه و همهجانبه مراقب فرزندان خود بود. ایشان وعده داد همین نگاه زیبا را در کل کشور ترویج و توسعه دهد. انتظار ما این است که نگاه مثبت مراقب و همگرای جامع ایشان خنثیکننده رویکردهای منفی مبارزهطلبانه و تفرقهافکن و واگرا و خودخواهانه عدهای از هم طیفهای ایشان باشد. مردم آقای پزشکیان را هیچ گاه فراموش نخواهند کرد اگر نگاه جامعالاطرف و مانعالاغیار پدرانه، مهربانانه، جانانه و مادرانه را در خود و دولتشان زنده نگه دارد و پرورش دهد و اجتماعی کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|