|
عراقچی در پاکستان: دقیق و حسابشده به تجاوز رژیم صهیونیستی پاسخ خواهیم داد
وفاق در پاسخ سخت
گروه سیاسی: سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان دیروز در نشست خبری با همتای پاکستانی خود گفت: «حسابشده و دقیق به تجاوز رژیم صهیونیستی پاسخ خواهیم داد». برخی رسانهها اعلام این موضوع از سوی بالاترین مقام دستگاه سیاست خارجی کشورمان را اعلام رسمی حمله قریبالوقوع ایران به رژیم صهیونیستی دانستند؛ هرچند پیشتر نیز اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه گفته بود: «واکنش ما در برابر تجاوز اسرائیل قطعی و قاطع خواهد بود. از تمام امکانات برای پاسخ به حمله اسرائیل استفاده خواهیم کرد».
به گزارش «وطن امروز» به نظر میرسد حالا دیگر پرسشها پیرامون پاسخ سخت ایران به شرارت اخیر رژیم صهیونیستی از مرحله انجام یا عدم انجام گذشته و با قطعیت یافتن حمله ایران به سرزمینهای اشغالی، صرفا ابهاماتی درباره زمان، همچنین شدت این حمله وجود دارد.
در همین راستا دیروز وزیر امور خارجه کشورمان در کنفرانس خبری مشترک با همتای پاکستانی خود در اسلامآباد با محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان گفت: همه ما میدانیم رژیم صهیونیستی مرتکب جنایات بیشمار و نسلکشی در نوار غزه شده و همچنان به گسترش خشونت در لبنان و سایر نقاط منطقه ادامه میدهد. این جنایات اکنون به لبنان کشیده شده است.
عراقچی ادامه داد: رژیم اسرائیل با حمله به برخی نقاط در مراکز نظامی ایران در ۲۶ اکتبر (5 آبان) بیش از پیش ماهیت جنگطلبانه و تجاوزگرانه خود را نشان داد. برخلاف رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران به دنبال تشدید تنش نیست اما حق اساسی خود را برای دفاع مشروع، طبق ماده ۵۰ منشور ملل متحد محفوظ میداریم. ما بهطور قطع در زمان مناسب، به شکل مناسب، حسابشده و دقیق به این تجاوز رژیم صهیونیستی پاسخ خواهیم داد.
عراقچی با بیان اینکه «کشورهای اسلامی برای رسیدگی به این بحران و متوقف کردن جرائم رژیم صهیونیستی تلاش میکنند»، تصریح کرد: در نشست آتی سازمان همکاری اسلامی برای یافتن راهحلی به منظور پایان دادن به این جنایات و کاهش درد و رنج مردم غزه و لبنان، بویژه با نزدیک شدن به فصل زمستان که بهطور قطع بر سختی و رنج مردم آواره و بیخانمان و پناهندگان در نوار غزه و لبنان میافزاید، تلاش خواهیم کرد.
دیپلمات ارشد ایران همچنین گفت: پاکستان در این روند مشارکت فعال و قابل توجهی داشته است. من با محمد اسحاقدار، برادر و همتای پاکستانی خود درباره آخرین وضعیت و تحولات منطقه، چگونگی مقابله با تهدیدات رژیم صهیونیستی و راههای کاهش تنشها رایزنی کردم. به علاوه، موضوعات دوجانبه و توسعه روابط میان ۲ کشور مورد بحث و رایزنی قرار گرفت.
محمد اسحاقدار، وزیر خارجه پاکستان هم در این نشست خبری با بیان اینکه حمله اسرائیل نقض حاکمیت ملی ایران بود، گفت: من و برادر عزیزم، وزیر امور خارجه ایران، هر 2 تجاوزات نظامی لجامگسیخته اسرائیل در منطقه و نسلکشی آن علیه غیرنظامیان بیگناه و اقدامات غیرقانونی آن در مناطق اشغالی را محکوم کردیم که نقض قوانین حقوق بشر بینالمللی و منشور ملل متحد بوده و دلیل اصلی تمام تنشها در منطقه غرب آسیاست. اما روز گذشته سیدعباس عراقچی تنها مسؤول ایرانیای نبود که درباره پاسخ سخت ایران به شرارت اخیر رژیم صهیونیستی در تجاوز به حریم کشورمان اظهار نظر کرد. دیروز در تهران حین برگزاری مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت آیتالله سیدحسن نصرالله، سردار عباس نیلفروشان و جمعی از مسؤولان و فرماندهان جبهه مقاومت نیز تعدادی از چهرهها و مسؤولان سیاسی و نظامی کشورمان سخنانی پیرامون این موضوع بیان کردند.
***
سردار مسجدی: پاسخ دندانشکن در راه است
سردار «ایرج مسجدی» معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه در حاشیه مراسم چهلم شهدای مقاومت که در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد، با اشاره به حضور مردم در این مراسم گفت: این حضور این پیام را میدهد که راه و مکتب شهدا با قدرت ادامه دارد و ایران بارها اعلام کرده رژیم صهیونی اگر ایران را تهدید کند، ما با قدرت پاسخ خواهیم داد و آنها باید در انتظار چنین موضوعی باشند. وی تاکید کرد: نمیشود آنها ما را تهدید کنند و علیه ما اقدام انجام دهند و از ما انتظار خویشتنداری داشته باشند. سردار مسجدی همچنین گفت: جمهوری اسلامی ایران با قدرت از جبهه مقاومت اسلامی از جمله حزبالله و حماس حمایت میکند و پاسخ قاطع و دندان شکنی به دشمن صهیونیست خواهد داد.
***
سردار فدوی: مردم منتظر پاسخ ایران باشند
سردار «علی فدوی» جانشین فرمانده کل سپاه که در مراسم چهلم شهیدان سیدحسن نصرالله و سرلشکر عباس نیلفروشان و جمعی از شهدای مقاومت حضور یافته بود، با بیان اینکه آیتالله نصرالله نقش بیبدیلی در محور مقاومت ایفا کرد، گفت: شهید نصرالله به عنوان یک طلبه سیر رشد و تعالی را طی کرد و نقش ویژهای در رشد و تربیت رزمندگان مقاومت داشت.
جانشین فرمانده کل سپاه همچنین با اشاره به اینکه «جنایتکاران صهیونیست ابایی از جنایتهای خود در فلسطین ندارند و متاسفانه بیش از ۲۰ هزار کودک را به شهادت رساندهاند» خاطرنشان کرد: مردم منتظر پاسخ به جنایت صهیونیستها باشند.
***
صدیقی: عملیات «وعده صادق ۳» یقینا انجام میشود
حجتالاسلاموالمسلمین «کاظم صدیقی» نیز در حاشیه مراسم چهلم شهید «سیدحسن نصرالله»، سرلشکر «عباس نیلفروشان» و دیگر شهدای مقاومت در مدرسه عالی شهید مطهری در ارتباط با پاسخ ایران به تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی گفت: رهبر معظم انقلاب فرمودند باید قدرت ملی، نظامی و اراده جوانانمان را به صهیونیستها بفهمانیم. وی با بیان اینکه «رهبر انقلاب حسابشده صحبت میکنند»، گفت: مطمئنا و یقینا عملیات «وعده صادق ۳» انجام میشود و برای رژیم صهیونیستی پشیمانی از انجام جنایتهایش به همراه خواهد داشت. وی همچنین بیان کرد: شهادت رهبران و فرماندهان مقاومت یقینا باعث قدرت و اقتدار جریان مقاومت میشود و دلیل آن این است که بعد از این شهادتها، دفاع جریان مقاومت خیلی قدرتمندانهتر و ضربهها به رژیم صهیونیستی محکمتر شده است.
***
مخبر: اسرائیل ضربه کوبندهای دریافت خواهد کرد
محمد مخبر، دستیار و مشاور رهبر انقلاب نیز در حاشیه مراسم چهلم شهید «سیدحسن نصرالله»، سردار «عباس نیلفروشان» و دیگر شهدای مقاومت در مدرسه عالی شهید مطهری در جمع خبرنگاران با اشاره به خصوصیات اخلاقی و فرماندهی سیدالشهدای مقاومت آیتالله سیدحسن نصرالله دبیرکل سابق حزبالله لبنان گفت: زندگی آیتالله نصرالله سراسر جسارت، شجاعت و استقامت بود و شهادت رهبران مقاومت ضایعه بزرگی است اما در روند پیشرفتهای جبهه مقاومت خللی وارد نمیکند. وی همچنین درباره واکنش ایران به شرارت اخیر رژیم صهیونیستی در حمله به اهدافی در کشورمان افزود: انشاءالله رژیم اشغالگر قدس ضربه کوبندهای دریافت خواهد کرد. مخبر ادامه داد: اکنون همه مسؤولان کشور بدون هیچگونه انحرافی یک حرف را میزنند که آن هم وفاق است.
ارسال به دوستان
2 ماهواره ایرانی با ماهوارهبر سایوز روسیه به مدار 500 کیلومتری زمین ارسال شد
جهان زیر پای هدهد و کوثر
گروه سیاسی: صبح دیروز خبر پرتاب ماهوارههای «هدهد» و «کوثر» با مأموریتها و کاربردهای مختلف به مدار 500 کیلومتری زمین یکی از اخبار جالب توجه پیرامون توسعه فناوری ماهوارههای فضایی کشورمان بود که بازتاب بسیاری نیز در رسانههای سراسر جهان داشت. این 2 ماهواره توسط شرکتهای بخش خصوصی ساخته شدهاند و ماهوارهبر «سایوز» از پایگاه پرتاب «وستوچنی» روسیه آنها را به فضا پرتاب کرده است.
ساعاتی بعد نیز طبق گفته دکتر حسین شهرابی، رئیس شرکت دانشبنیان امیدفضا، جدایش ماهوارههای «هدهد» و «کوثر» بر مبنای شواهد تلهمتریک دریافتشده و از ماهوارهبر و سایر شواهد دریافتشده به طور کامل تأیید شد. وی در همین باره خاطرنشان کرد: ۷ صبح بامداد 15 مهر (دیروز) این جدایشها انجام شده و ماهوارهها در مدار تزریق شدند.
همچنین حسن سالاریه، رئیس سازمان فضایی کشور نیز در مراسم پرتاب ماهواره هدهد و ماهواره کوثر از آمادگی سازمان فضایی برای خرید محصولات و خدمات بخش خصوصی کشور خبر داد و اعلام کرد این سازمان مایل است کار در حوزه ساخت ماهوارهها را به دست بخش خصوصی بسپارد. سالاریه گفت: سازمان فضایی در همان روزهای نخست این برنامه را داشت که سکان بخش فضایی را به دست بخش خصوصی بدهد و در یک فضای رقابتی با در نظر گرفتن معیارهای بازار و نگاه تجاری به صنعت فضایی ورود کند.
ماهوارههای هدهد و کوثر ساختهشده توسط شرکت امیدفضا هستند. ماهواره هدهد با استاندارد مکعبی و با مأموریت ایجاد بستر اختصاصی ارائه خدمات «اینترنت اشیا باند باریک» ساخته شده و در بخشهای کشاورزی، حملونقل، تدارکات و محیطزیست کاربرد دارد.
* چرا هدهد و کوثر با پرتابگر روسی به فضا رفتند؟
سایوز تنها یک سامانه پرتاب نیست، بلکه بخشی از تاریخ و توسعه فناوری فضایی در جهان محسوب میشود و توانسته پرتابهای موفقی را تاکنون پشت سر بگذارد. این 2 ماهواره با یکی از قابلاعتمادترین و پراستفادهترین سامانههای پرتاب فضایی دنیا به فضا پرتاب شدند. سایوز به عنوان گزینهای اقتصادی برای پرتاب ماهوارههای کوچک و متوسط انتخاب میشود و در بازارهای جهانی پرتاب، جایگاه ویژهای دارد. این ماهوارهبر با بهرهوری، قابلیت اطمینان و هزینههای پایین، توانسته است نقش پررنگی در تاریخ مأموریتهای فضایی و تجاری ایفا کند و همچنان به عنوان یک سامانه پرتاب کارآمد در عرصه جهانی شناخته میشود. این ماهوارهبر تاکنون تنها تعداد محدودی از شکستهای فنی را تجربه کرده و میزان موفقیت آن بیش از ۹۵ درصد بوده است. این آمار باعث شده سایوز همچنان یکی از قابلاعتمادترین سامانههای پرتاب سرنشیندار و محمولهای در جهان محسوب شود. این ماهوارهبر روسی پیشتر ماهواره خیام را به مدار رسانده بود.
* بازتاب پرتاب ماهوارههای هدهد و کوثر در رسانهها
پرتاب موفقیتآمیز هدهد و کوثر بازتابهای بسیاری در رسانههای جهان داشت. الجزیره در این باره نوشت: ماهوارههای کوثر و هدهد، ساخت ایران توسط فضاپیمای روسی سایوز-2.1 با موفقیت در مدار قرار گرفتند. این ماهوارههای ایرانی نخستین ماهوارههایی هستند که به نمایندگی از بخش خصوصی این کشور پرتاب میشوند. کوثر ساخت شرکت امیدفضا است که طراحی این ماهواره را در سال ۲۰۱۹ آغاز کرد. کوثر 3 سال عمر دارد و هدهد باید 4 سال کار کند. رویترز هم نوشت: آژانس فضایی روسیه اعلام کرد بامداد سهشنبه یک موشک سایوز را پرتاب کرده که حامل 2 ماهواره طراحیشده برای نظارت بر هوای فضایی اطراف زمین و ۵۳ ماهواره کوچک از جمله 2 ماهواره ایرانی بوده است. در میان ۵۳ ماهواره، 2 ماهواره ایرانی کوثر برای تصویربرداری با وضوح بالا و هدهد که یک ماهواره کوچک ارتباطی است، وجود دارند. ایپی نیوز نیز به این موضوع پرداخت و نوشت: یک موشک روسی روز سهشنبه با موفقیت پرتاب شد و 2 ماهواره ایرانی را به مدار برد. این پرتاب نشاندهنده همکاری رو به رشد بین مسکو و تهران است. 2 ماهواره ایرانی به نامهای کوثر و هدهد نخستین ماهوارههایی هستند که به نمایندگی از بخش خصوصی این کشور پرتاب شدند.
ارسال به دوستان
انتخابات نفسگیر ریاستجمهوری 2024 آمریکا دیروز با حضور گارد ملی این کشور آغاز شد
شورش پیش از شمارش؟
گروه بینالملل: شصتمین انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده که هر دو طرف رقیب به نوعی آن را سرنوشتسازترین انتخابات آمریکایی برشمردهاند، بامداد دیروز به وقت تهران آغاز شد. در حالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین و نامزد جمهوریخواه همانند دوره قبل صریحا مدعی شده این مهمترین انتخابات تاریخ آمریکاست، کاملا هریس، رقیب دموکرات او و مافوقش جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده نیز متقابلا با اعلام اینکه انتخاب مجدد ترامپ برای این کشور یک فاجعه غیرقابل جبران خواهد بود، بر اهمیت حیاتی این دوره صحه گذاشتهاند.
از طرفی، رقابت شانه به شانه ۲ طرف در نظرسنجیها و سپس صندوقها بویژه در 7 ایالت کلیدی چرخشی - که در سالهای اخیر سابقه رای دادن به هر دو طرف دموکرات و جمهوریخواه را داشتهاند - نشانه حساسیت هر چه بیشتر این دوره است، بویژه که آمریکاییها با حضور بیش از 80 میلیون نفری در رایگیریهای زودهنگام حضوری یا پستی، رکوردی عجیب برپا ساختند تا بر این حساسیت صحه بگذارند. این در حالی است که کل آرای ۲ نامزد رقیب در انتخابات ۴ سال پیش که از مشارکت 66.6 درصدی برخوردار شد، حدود 156 میلیون رای بود. به عبارت دیگر بیش از 51 درصد شرکتکنندگان انتخابات ریاستجمهوری 2020 امسال قبل از گشایش رسمی صندوقها، رای خود را در باجههای رایگیری موقت یا به صندوقهای پست انداختند. در این انتخابات علاوه بر انتخاب رئیسجمهور ۴ سال آتی و معاون او در کاخ سفید، همه 435 کرسی خانه نمایندگان یعنی مجلس پاییندستی صدونوزدهمین کنگره قانونگذاری ایالات متحده و 34 کرسی از 100 کرسی سنا (مجلس بالادستی کنگره) نیز به رای گذاشته شد. همچنین رایگیری برای انتخاب 13 فرماندار ایالتی و منطقهای و چندین پارلمان و شورای ایالتی و محلی نیز در همین روز انجام شد. برگههای رای اختصاصا برای هر حوزه رایگیری و متناسب با انتخابات مختلفی که در تاریخ مزبور در آن شهر و ایالت برگزار میشود، چاپ میشود. مثلا دیروز مردم شهرهای ایالت واشنگتن در شمال غربی آمریکا، در انتخابات سراسری ریاستجمهوری، خانه نمایندگان و سنا و به علاوه انتخابات فرمانداری ایالت و شوراهای محلی شرکت کردند. همه گزینههای این انتخابات در هر شهر یا حوزه رایگیری، روی یک برگه رای درج شده بود و طراحی و چاپ منحصر به فرد خود را داشت. در این میان دلیل آنکه دونالد ترامپ و کاملا هریس همانند تقریبا تمام ادوار پیشین انتخابات ریاستجمهوری، رقبای اصلی محسوب میشوند این است که احزاب متبوع این ۲ یعنی جمهوریخواه و دموکرات، طی ۲ قرن تقریبا تمام ساختار سیاسی شهرها و ایالات را به انحصار خود درآوردهاند و احزاب کوچک و مستقل را حذف کرده یا کاملا به حاشیه راندهاند. البته این به این معنی نیست که ترامپ و هریس، تنها نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری 2024 ایالات متحده بودند.
5 نامزد دیگر حزبی یا مستقل نیز حضور داشتند اما هیچیک از آنها توانایی رقابت در همه صندوقهای همه ایالات را در مقابل 2 نامزد مشهور نداشتند. چیس الیور (حزب لیبرال)، جیل استین (حزب سبز)، کلودیا دلاکروز (حزب سوسیالیسم و لیبریشن)، رندال تری (حزب قانون اساسی) و کورنل وست (نامزد مستقل)، 5 نامزد تقریبا نامرئی دموکراسی تسخیرشده آمریکایی بودند که ساختاری کاملا سرمایهداریمحور و اصطلاحا «همه یا هیچ» دارد.
علاوه بر اینها رابرت کندی، برادرزاده رئیسجمهور مقتول آمریکا نیز تا چندی در این انتخابات به عنوان نامزد مستقل منتقد دولت فعالیت کرد. او که به طور سنتی عضو حزب دموکرات بود، در نهایت از بغض بایدن و هریس، به کارزار جمهوریخواهان پیوست و در نهایت به نفع ترامپ کنار کشید. نام هیچیک از 5 نامزد غیراصلی انتخابات در بیشتر از چند حوزه یا ایالت روی برگههای رای درج نشده بود و به همین دلیل آنها عملا امکان رقابت با ترامپ یا هریس را نداشتند. برخلاف آنچه در خارج از آمریکا تصور میشود، انتخاب رئیسجمهور به صورت مستقیم انجام نمیشود و رایی که مردم آمریکا به صندوقها میریزند تازه مرحله اول انتخابات است. به عبارت دیگر مردم گزینه مورد نظر خود برای ریاستجمهوری را روی برگه رای علامت میزنند، در حالی که قانون اساسی آمریکا اعتباری برای رای آنها قائل نیست، بلکه مردم فقط با این کار نامزد خود را به گزینشگران ایالتی معرفی میکنند تا آنها در مرحله نهایی از روند طولانی انتخابات ریاستجمهوری وارد عمل شوند.
هر ایالت آمریکا بسته به جمعیت، اهمیت و تاریخچه خود تعداد مشخصی گزینشگر دارد که بر اساس قانون اساسی آمریکا تصمیم میگیرند تمامشان به نامزد کدام حزب رای بدهند. با این تصمیم یک نامزد در هر ایالت، تمام آرا را برده یا میبازد!
مجموع رای همه گزینشگران ایالتی در قالب 538 عضو مجمع گزینندگان (الکترال کالج)، رئیسجمهور آینده را مشخص میکند.
هر چند در موارد بسیار نادر اما این امکان وجود دارد که رایدهندگان در برگه اخذ رای به نامزدی رای بدهند ولی گزینشگران منتخب آنها شخص دیگری را رئیسجمهور کنند که در این صورت به آنها گزیننده پیمانشکن یا بیوفا میگویند. با این حال از آنجا که این گزینشگران از طریق مکانیزم کنگره (پارلمان) ایالتی برگزیده میشوند، به طور معمول اغلب آنان به حزبی مرتبط هستند که اکثریت کرسیهای کنگره محلی را در اختیار داشته باشد که این به معنای ثبات چند دههای در گرایش حزبی ترکیب گزینندگان هر ایالت است. از طرف دیگر در دهههای اخیر مرسوم نبوده این گزینندگان در مقابل رای اکثریت مردم در هر ایالت بایستند. با این حال این پدیده که نامزدی در مجموع کل آرای ایالات متحده، با رای مستقیم مردمی کمتر اما به واسطه آرای بیشتر مجمع گزینندگان انتخاب شود، تاکنون 5 بار در سالهای ۱۸۲۴، ۱۸۷۶، ۱۸۸۸، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶ میلادی تکرار شده است، از جمله در دورهای که ترامپ به ریاستجمهوری رسید.
او سال ۲۰۱۶ با آنکه حدود ۳ میلیون رای مردمی کمتر از رقیب دموکراتش هیلاری کلینتون داشت اما با کسب بیشینه آرای گزینندگان پیروز شد.
* چه کسی زودتر اعلام پیروزی میکند؟
اولین صندوق انتخابات ریاستجمهوری 2024 آمریکا به طور نمادین ساعت 8:30 صبح سهشنبه به وقت تهران یعنی در نخستین دقیقه بامداد سهشنبه به وقت ساحل شرقی آمریکا (EST) گشوده شد.(عکس2)
بنا به رسمی که از سال 1960 وجود دارد، این صندوق که یک جعبه کوچک چوبی است، در دهکده کوچک دیکسویل ناچ در ایالت نیوهمشایر در شمال شرق آمریکا در ساحل اقیانوس اطلس شمالی بلافاصله پس از نیمهشب سهشنبه گشوده شد و مجموعا ۶ نفر رای خود را ریختند. 4 جمهوریخواه و 2 رأیدهنده بیطرف که نامشان را روی برگه ننوشتند. جالب اینکه نتیجه آرای رسمی این صندوق که بلافاصله در ساعت 00:07 دقیقه بامداد سهشنبه به وقت شرق آمریکا اعلام شد، 3-3 برای هر دو طرف بود. اینکه در این دهکده کوچک با تعداد جمهوریخواهان بیشتر، رای هریس با ترامپ برابر شده یکی از تناقضهای رایج در سراسر ایالات متحده را عیان میکند اما عجیبتر اینکه در سالهای 2016 و 2020 آنها تقریبا به طور مطلق به کلینتون و بایدن رای داده بودند. رایگیری در شهرهای بزرگتر شرق آمریکا از 5 صبح سهشنبه به وقت محلی آغاز شد و ساعت 19 به وقت محلی (2.5 صبح چهارشنبه به وقت تهران) نیز صندوقها بسته شدند.
رقابت شانهبهشانه در بسیاری از ایالتها میتواند به این معنا باشد که انتظار برای اعلام رسمی برنده بیشتر طول میکشد.
پیروزی نزدیک هر طرف در هر ایالت میتواند به معنای بازشماری آرا باشد. به عنوان مثال، در ایالت نوسانی و کلیدی پنسیلوانیا، اگر بین آرای برنده و بازنده نیم درصد اختلاف وجود داشته باشد، بازشماری لازم است. سال 2020 این حاشیه کمی بیش از 1.1 درصد بود. اگرچه به طور معمول، نتایج کلی معمولا تا ظهر روز بعد از انتخابات مشخص میشود، با این حال انتظار میرود در نخستین ساعات بامداد چهارشنبه، هر یک از طرفین اعلام پیشتازی یا حتی پیروزی کند. البته در این دوره بعید نیست اعلام نتایج نهایی تا روز جمعه به طول انجامد.
* بختک شورش
بختک شورش ۶ ژانویه 2021 همچنان بر سر انتخابات ۵ نوامبر 2024 آمریکاست. دیروز همزمان با برگزاری مرحله اصلی انتخابات ریاستجمهوری در واشنگتن، پایتخت آمریکا و بسیاری از شهرهای بزرگ در ایالات مختلف، وضعیت امنیتی اضطراری برای مقابله با ناآرامیهای احتمالی، بویژه آنچه «شورش ترامپیستها» خوانده میشود، برقرار بود. علاوه بر غیرقابل پیشبینی بودن رفتار دونالد ترامپ و حامیان او که خود را قربانی تقلب دوره قبل انتخابات میدانند، شانهبهشانه بودن این انتخابات نفسگیر بر التهاب و حساسیت آن افزوده است. آخرین نظرسنجی معتبر که درست روز قبل از آغاز انتخابات سهشنبه انجام شد، نشان داد 2 طرف در 7 ایالت کلیدی چرخشی که آرای نهایی آنها قابل پیشبینی نیست، آرایی کاملا نزدیک به هم دارند. بر اساس نظرسنجی مشترک نیویورکتایمز و کالج سیهنا، آنها در 7 ایالت رقابتی و نوسانی، در رقابت تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند. بر این اساس کاملا هریس با اختلاف بسیار اندکی در ایالتهای نوادا، کارولینای شمالی و ویسکانسین پیشتاز بود و دونالد ترامپ نیز تنها در ایالت آریزونا جلوتر. در ایالتهای میشیگان، جورجیا و پنسیلوانیا رقابت همچنان بین 2 نامزد برابر بود. از آنجا که این نظرسنجی توسط بزرگترین گروه رسانهای حامی دموکراتها انجام شده بود، تنگاتنگ بودن رقابت بیشتر آشکار شد. دیروز گارد ملی ایالات متحده در واشنگتن پایتخت و 19 ایالت فعال شد یا به حالت آمادهباش درآمد تا به برقراری امنیت و حفظ صلح پس از انتخابات کمک کند.(عکس۱)
اداره پلیس آریزونا برای مقابله با خشونتهای احتمالی طرفداران ترامپ، افسران خود را در بالاترین سطح آمادگی قرار داده است و حصارهای فلزی امنیتی دور یک مرکز رایگیری در جنوب فونیکس کشیده شده است، جایی که جرقه اعتراضات پس از انتخابات 2020 و تهدید مقامات انتخاباتی، از آنجا زده شد. در نوادا نیز حصارهای امنیتی دور یک مرکز رایگیری کشیده شده است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» تأثیر نتیجه انتخابات آمریکا بر اقتصاد جهان را بررسی کرد
ریسکها افزایش مییابد؟
گروه اقتصادی: رقابت بین کاملا هریس، معاون رئیسجمهور آمریکا و دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق، حسابی جلب توجه کرده است. بر اساس آخرین نظرسنجیها (در زمان تهیه گزارش) هر یک از کاندیداها با ۴۷ درصد از حمایت رأیدهندگان احتمالی، شانهبهشانه پیش میرفتند. در این میان تحلیلگران بازارهای مالی معتقدند در صورت پیروزی هریس، مبنا بر ادامه سیاستهای اقتصادی دولت بایدن است؛ بخش انرژیهای تجدیدپذیر و بازارهای پایدار احتمالا تقویت میشود، در حالی که صنایع نفت و گاز ممکن است فشار بیشتری را تجربه کنند. بازگشت ترامپ به قدرت اما میتواند با حمایت از بخشهای سنتی انرژی (سوختهای فسیلی) و سیاستهای حمایتی از تولید همراه شود که برای سهام بخشهای انرژی و سنتی بازار مثبت است. در عین حال، بازارهای جهانی و انرژی سبز شاید با احتیاط بیشتری روبهرو شوند. این شرایط نشان میدهد پیروزی هر یک از این 2 کاندیدا برای سرمایهگذاران و بازارهای مالی اهمیتی دوچندان دارد.
در چند وقت اخیر در آمریکا پول از بازارهای مالی به سمت سرمایهگذاری متمایل شده بود. بازدهی اوراق قرضه بالا رفته و شاخص دلار هم رو به صعود است. در بازار فارکس، شاخص دلار در 2 سال اخیر تغییرات زیادی نداشته است. کریپتو هم فعلا در سطوح بالا معامله میشود اما احتمال دارد تحت تاثیر رویدادهای سیاسی و انتخابات قرار بگیرد.
در این بین شانس ترامپ برای انتخاب مجدد توجه سرمایهگذارها را جلب کرده است. گزارش دویچه بانک نشان میدهد اگر ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ برنده شود، اینبار شوک بزرگی به بازارها وارد نمیشود. البته برخلاف سال ۲۰۱۶ که فقط ۲۸ درصد موافق ترامپ بودند، در این دوره معادلات تغییر کرده است. تجربه انتخاباتهای قبلی هم نشان داده وقتی رقابتها چالشی میشود، بازار سهام آسیب میبیند.
کریستوف بارو، اقتصاددان مشهور فرانسوی و مدیر برنامه راهبردی شرکت Market Securities در صفحه ایکس خود اعلام کرده است پس از انتخابات نوامبر انتظار رشد سریعتری برای اقتصاد آمریکا وجود دارد. این نتیجه، بر اساس بررسی نظرسنجیها، شرطبندیها و وضعیت فعلی بازارهای مالی پیشبینی شده است. این در حالی است که بلومبرگ با اشاره به پیشبینیهای دقیق قبلی بارو، لقب «دقیقترین اقتصاددان جهان» را به او داده است.
از سویی اتفاقات عجیبی در بازار اوراق قرضه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در حال رخ دادن است. با وجود کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، بازده اوراق خزانهداری ۱۰ ساله همچنان افزایشی است. دلار هم تقویت شده. ولی سرمایهها به جای اوراق خزانه، بیشتر به سمت سهام شرکتهای فناوری حرکت میکنند.
البته ارزش بیتکوین به خاطر اینکه شانس پیروزی دونالد ترامپ، حامی ارزهای دیجیتال، در شرطبندیهای انتخاباتی آمریکا کم شده، به زیر ۶8,۰۰۰ دلار سقوط کرد. این ارز دیجیتال بعد از اینکه در ایالات متحده ۴ درصد افت کرد، به پایینترین سطح خود در یک ماه گذشته رسید و روند صعودیش به طور ناگهانی متوقف شد.
* بازگشت احتمالی ترامپ تأثیری بر اقتصاد ایران ندارد
مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با «وطن امروز» درباره تبعات بازگشت احتمالی ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا و اثر آن بر اقتصاد ایران اظهار داشت: پیمانهای شانگهای، بریکس و اوراسیا ظرفیتهای جدیدی هستند که سال ۹۷ نداشتیم. پس از تحریمهای شدید و محدودیتهایی که با آمدن ترامپ در سال ۹۷ بر اقتصاد ایران تحمیل شد، ما توانستیم با ایجاد چندین روزنه جدید در بازارهای جهانی، اثرات منفی این تحریمها را کاهش دهیم. این روزنهها به گونهای طراحی شدهاند که تحت نظارت و کنترل آمریکا نیستند. اطلاعات این فعالیتها در دست آمریکا قرار دارد اما توانایی کنترل آنها را ندارد.
وی ادامه داد: برای مثال، ما یک شرکت نفتی در سوریه راهاندازی کردهایم که نفت را در آنجا پالایش میکند و سپس صادرات آن به کشورهای مختلف را خودمان مدیریت میکنیم. این روش به ما این امکان را میدهد که از تحریمها دور بمانیم و فروش نفتمان تحت تأثیر تحریمها قرار نگیرد. همچنین ما اقدام به تأسیس شرکتهایی در کشورهایی مانند چین، مالزی و اندونزی کردهایم که این فعالیتها بتدریج فعال شده و به ما کمک میکند تأثیرات شوکهای اقتصادی جدید را به حداقل برسانیم.
این کارشناس اقتصاد توضیح داد: این روزنههای جدید باعث شده اثرات تحریمها به اندازه قبل احساس نشود. با کاهش نظارت و کنترل آمریکا بر برخی از این مسیرها، ما میتوانیم فعالیتهای اقتصادیمان را بدون نگرانی از نظارتهای شدید ادامه دهیم. به علاوه، اگر شرایط سیاسی تغییر کرده و افرادی مانند ترامپ دوباره به قدرت برسند، ما به واسطه تغییرات تدریجی که از سال ۹۷ به بعد در اقتصاد ایران ایجاد شده، آمادگی بیشتری برای مقابله با شوکهای اقتصادی خواهیم داشت.
وی افزود: از جمله زمینههای مساعدی که به ما در ممانعت از تأثیر تحریمها کمک کرده، تقویت روابط اقتصادی با کشورهای آسیای مرکزی است. همکاریهای ما با کشورهایی مانند ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، چین و روسیه به قدری قوی شده که بسیاری از این روابط دیگر تحت نظارت آمریکا نیست. این کشورها به دلیل عدم وابستگی شدید به اقتصاد آمریکا، میتوانند با ما تعاملات اقتصادی بیشتری داشته باشند.
مرتضی عزتی در پایان گفت: با توجه به تمام این تحولات و روابط اقتصادی جدید، به نظر میرسد اگر شوکهای اقتصادی مشابه سالهای ۹۷ و ۹۸ دوباره وارد شود، تأثیرات آن بر اقتصاد ایران به مراتب کمتر خواهد بود. این به خاطر استراتژیهای جدیدی است که ما در پیش گرفتهایم و همچنین به دلیل توانایی ما در ایجاد روابط اقتصادی پایدار با کشورهایی است که تحت تأثیر نظارتهای آمریکا قرار ندارند.
* رشد قیمت طلا تحت تأثیر تقاضای کشورهای آسیایی
شهیر محمدنیا، کارشناس بازارهای مالی نیز در گفتوگو با «وطن امروز» درباره نوسانات قیمت طلا گفت: در کشورهایی مانند هند و چین که جمعیت زیادی دارند، برای مراسمها و هدایا از طلا استفاده میکنند. این مساله روی تقاضای جهانی تأثیر میگذرد. از طرف دیگر در کشورهایی مانند هند وقتی بارندگی کم باشد و رونق کشاورزی کم شود، بسیاری از کشاورزان طلاهای ذخیره شده خود را روانه بازار میکنند که این مساله منجر به افت قیمت طلا میشود. در مقابل وقتی اقتصاد کشاورزی هند خوب باشد، مردم هند تقاضای بیشتری برای طلا میکنند، زیرا درآمد آنها بالا رفته و در نتیجه بیشتر طلا میخرند که همین مساله موجب افزایش قیمت طلا میشود.
وی تصریح کرد: در شرایط کنونی قیمت دلار تحت تأثیر سیاستهای کنترلی دولت است، به همین دلیل برخی معتقدند قیمت واقعی دلار در ایران بیشتر از نرخ کنونی است. حال از آنجا که قیمت طلا در ایران متأثر از قیمت اونس طلا و دلار است، افراد با خرید طلا معتقدند به دلیل نرخ کمتر دلار نسبت به نرخ واقعی، قیمت طلای ایران تحت تأثیر افت قیمت جهانی قرار میگیرند. البته به طور کلی باید پذیرفت بازار طلا دارای ریسکهای خاص خود است، به همین دلیل نمیتوان با قاطعیت گفت قیمت طلا در ادامه سال حتما بالا میرود.
در این بین بسیاری از کارشناسان بینالمللی معتقدند در یک مقطع پیش افتادن ترامپ در نظرسنجیها باعث شد تقاضا برای طلا در بازار جهانی افزایش یابد، چرا که ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، با بسیاری از کشورها دچار چالش خواهد شد. حتی در دوره قبل با اروپا بر سر تأمین اعتبار ناتو دچار اختلاف شد و اعلام کرده بود آمریکا چرا باید هزینه امنیت اروپا را بدهد. به همین دلیل پیشبینیها حکایت از آن دارد در صورتی که ترامپ بار دیگر رئیسجمهور آمریکا شود، اختلافات سیاسی در جهان افزایش مییابد و این مساله بازارهای جهانی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
بنابراین بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ ترجیح میدهند به دور از نوسانات بازار جهانی، سرمایه خود را در بازاری امن یعنی طلا قرار دهند. از طرف دیگر بسیاری از کشورهای آسیایی به دنبال سیاست دلارزدایی با ایجاد یک اتحاد منطقهای هستند. حتی بسیاری از کشورها توافقاتی مبنی بر استفاده از ارزهای محلی اتخاذ کردهاند. این مساله به کاهش گردش دلار در بازار جهانی ختم میشود. در این موقعیت هر چقدر دلار کمتر مورد استفاده قرار بگیرد، ارزش آن در برابر ارزهای دیگر کاهش مییابد. به همین دلیل بسیاری از بانکهای مرکزی کشورها که سرمایههای خود را به شکل اوراق قرضه در بانکهای آمریکا قرار دادهاند، به تغییر استراتژی دست زدهاند و منابع اعتباری خود را تبدیل به طلا میکنند.
البته بسیاری از سرمایهگذاران بزرگی که در انتظار ریاستجمهوری ترامپ در آمریکا هستند، در صورتی که او شکست بخورد استراتژی سرمایهگذاری خود را تغییر خواهند داد، چرا که او وعده داده ذخیره بیتکوین فدرال رزرو آمریکا را بالا ببرد. همین مساله باعث شد طرفداران او به سمت خرید بیتکوین بروند و در صورت شکست او احتمالا طلا را جایگزین رمزارز میکنند. حالا باید دید در چند ماه پیش رو چه تغییراتی در بازار جهانی طلا رخ خواهد داد.
* تقابل اقتصادی دولت بعدی آمریکا با چین
بازارهای آسیایی نیز تحت تأثیر انتخابات آمریکا قرار گرفته است. معاون وزیر دارایی چین اعلام کرده بعد از نشست کنگره ملی خلق چین که از ۴ تا ۸ نوامبر (۱۳ تا ۱۷ آبان) برگزار میشود، جزئیات طرحهای تحریک مالی جدید منتشر خواهد شد. هدف این جلسه تقویت سیاستهای مالی ضدچرخهای و رسیدن به رشد اقتصادی حدود ۵ درصد است، چرا که پیشبینی میشود با حضور ترامپ اقتصاد چین بیشتر زیر فشار سیاستهای تعرفهای آمریکا قرار بگیرد.
در واقع تمرکز این بسته بر پروژههای مسکن و زیرساختی، بویژه برای فلزاتی مثل مس و فولاد، میتواند قیمت کامودیتیها را تحت تأثیر مثبت قرار بدهد. اگر این اتفاق بیفتد، مصرف کالاهای چینی در داخل بیشتر و عملا فشار دولت بعدی آمریکا علیه اقتصاد چین کمتر میشود.
اقتصاد چین با بستههای حمایتی گستردهای که در نظر گرفته، کمکم دارد از رکود فاصله میگیرد. ولی انتخابات آمریکا حسابی وضعیت را مبهم کرده است. گزارش PMI نشان میدهد فعالیت کارخانهها دوباره جان گرفته ولی بیشتر تحلیلگران همچنان بابت اثرات احتمالی انتخابات و بازگشت سیاستهای ترامپ نگرانند. البته هدفگذاری رشد ۵ درصدی چین فعلا سر جایش قرار دارد و مسؤولان اقتصادی حسابی مشغول تقویت تقاضای داخلی هستند تا در برابر هرگونه فشار تجاری از سمت آمریکا آماده باشند.
اقتصاددانهای گلدمن ساکس میگویند اگر تعرفههای آمریکا بیشتر شود، ممکن است رشد اقتصادی چین را کند کند اما در عین حال ممکن است تمرکز چین را به سمت مصرف داخلی ببرد. چین هم با برنامههایی مثل تعویض لوازم خانگی و حمایت از املاک در تلاش است رشد اقتصادی ۲۰۲۴ را به سمت تقاضای داخلی هدایت کند اما آیا این اقدامات میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشند؟
شیجینپینگ، رئیسجمهور چین اخیرا در صحبتهایش به وضعیت ناپایدار اقتصاد و مشکلات بازار کار اشاره کرد و گفت: چین الان در دورهای از فرصتهای استراتژیک و ریسکهای فزاینده قرار دارد. وی هم به افزایش عوامل غیرمنتظره به عنوان چالش جدید برای دومین اقتصاد بزرگ جهان اشاره کرد. حال پرسش این است: واقعا این وضعیت چه تاثیری میتواند روی آینده اقتصادی چین بگذارد؟
با داغ شدن فضای انتخابات آمریکا و نگرانیهای اقتصادی، سرمایهگذاران به جای ریسک در بازارهای متزلزل، سراغ اوراق قرضه دولتی آسیایی رفتند.
کاهش احتمالی نرخ بهره هم تقاضا را برای این اوراق بالا برده است. حالا این اوراق تبدیل به پناهگاه امن سرمایهگذارها شدهاند، بویژه در برابر تلاطمهای اقتصادی - سیاسیای که انتخابات آمریکا به بار میآورد.
بازار دیگری که میتواند تحت تاثیر سیاست ترامپ قرار بگیرد نفت است. افزایش قیمت جهانی نفت برای صنایع حملونقل، پتروشیمی و تولیدی که از انرژی به عنوان هزینههای کلیدی استفاده میکنند، در دوره ترامپ تحت تاثیر قرار میگیرد. البته ممکن است قیمت محصولات پتروشیمی هم بالا برود اما افزایش هزینههای تولید معمولا از رشد قیمت نفت بیشتر میشود و حاشیه سودشان را کم کند. از طرفی برای شرکتهای نفتی و تولیدکنندگان انرژی، افزایش قیمت نفت فرصت محسوب شده و باعث افزایش درآمدها میشود.
* احتمال افزایش قیمت نفت در دولت بعدی آمریکا وجود دارد
پوند انگلیس با آنکه نرخ بازده اوراق قرضه بریتانیا به بالاترین سطحش رسیده، در فشار فروش شدیدی گیر کرده است. خیلیها میترسند این ماجرا در آمریکا هم تکرار شود. آمریکا همین حالا با کسری بودجه ۷ درصدی دست به گریبان شده و بعد از انتخابات کنگره، ممکن است این کسری بیشتر هم شود، چون شاید هزینههای دولتی بالا برود یا مالیاتها پایین بیاید. با توجه به انتخابات آمریکا احتمال افزایش قیمت نفت وجود دارد، به همین دلیل خیلی از فعالان بازار دست نگه داشتهاند و تا اوضاع روشنتر نشود، وارد معاملات بزرگ نمیشوند.
از سویی هزینههای بالای هوش مصنوعی در شرکتهای بزرگ مثل مایکروسافت و متا باعث شده شاخص نزدک 2.76 درصد افت کند و ارزش سهام والاستریت هم پایین بیاید. سهام متا و مایکروسافت به ترتیب 4.1 درصد و ۶ درصد سقوط کرد اما آمازون و اپل در بخشهای ابری و فروش آیفون عملکرد بهتری داشتند. همچنین شاخصهای تورمی هم کمی بیشتر از انتظارات بالا رفت.
این در حالی است که قیمت نفت به خاطر کاهش تقاضای جهانی و فروکش کردن تنشها در خاورمیانه افت کرد و به نگرانیها درباره کاهش رشد اقتصادی دامن زد. این افت بیشتر به دلیل دادههای ضعیف اقتصادی چین و تردیدها نسبت به رشد جهانی اقتصاد اتفاق افتاده است. در ماه آگوست ۲۰۲۴ هم، قیمت پایین جهانی نفت، درآمد صادرات عربستان را به کمترین حد آن در ۳ سال اخیر رساند. صادرات عربستان نسبت به سال گذشته 15.5 درصد کاهش داشته و به 17.4 میلیارد دلار رسیده است. این افت به کاهش تقاضای جهانی و نگرانیها درباره قیمت پایین نفت ربط دارد. پیشبینی میشود اگر اوپک پلاس تولیدات را از دسامبر افزایش دهد، درآمد نفتی و رشد اقتصادی عربستان در سال آینده بهتر شود و رشد اقتصادی به 4.4 درصد برسد.
از سویی در بازار جهانی، نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا نزول کرده در حالی که چشماندازی برای رشد اقتصادی در این کشور دیده نمیشود. همین مساله موجب شده سرمایهگذاران در اقتصاد مولد با یک عدم قطعیت مواجه شوند. از این رو تحلیلگران میگویند ورود بانکهای مرکزی به بازار و ناآرامیهای ژئوپلیتیکی به حمایت از قیمت طلا کمک کرد. از یک سو سازمان بریکس با حمایت چین، روسیه، ایران و... در راستای دلارزدایی به دنبال توسعه مبادلات مالی بر مبنای یک ارز واحد است. این مساله میتواند بازار طلا را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
ارسال به دوستان
سخنگوی قوه قضائیه: حکم اعدام عوامل تأمین تجهیزات ترور شهید فخریزاده صادر شد
شارمهد قبل از اجرای حکم مَُرد
گروه سیاسی: سخنگوی قوهقضائیه دیروز در نشست خبری درباره عوامل تامینکننده تجهیزات ترور دانشمند شهید دکتر محسن فخریزاده و همینطور عوامل دخیل در حمله تروریستی منطقه تفتان سیستانوبلوچستان و چند پرونده قضایی دیگر توضیحاتی ارائه کرد. وی همچنین خبر جالبی را درباره جمشید شارمهد، سرکرده گروهک تروریست تندر بیان کرد و گفت: «حکم او آماده اجرا بود اما قبل از اجرای حکم، مرد». سخنگوی قوهقضائیه در نشست خبری دیروز (سهشنبه) با اشاره به یومالله 13 آبان گفت: آمریکاییها همچنان دچار اشتباه محاسباتی هستند و به توانمندیهای ملت ایران پی نبردهاند و دشمنیهای خود را ادامه میدهند. ملت ما با دستاوردهای خود سیلی محکمی به جهانخواران تحمیل کرده و راه خود را ادامه میدهد. جهانگیر همچنین اظهار داشت: ضمن محکومیت اقدامات رژیم صهیونیستی در حمله به خاک ایران، به حرکت غرورآفرین پدافند سربلند هوایی کشورمان در دفع حملات به سرزمینمان افتخار میکنیم و به خانواده شهدای این حمله تبریک و تسلیت عرض میکنیم.
* تعدادی از تروریستهای تفتان غیرایرانی بودند
جهانگیر در ادامه به حمله تروریستی در تفتان استان سیستانوبلوچستان پرداخت و گفت: در این جنایت جمعی از نیروهای امنیتی کشور شهید شدند که تبریک و تسلیت عرض میکنیم. دستگاه قضا در تعقیب و مجازات تروربستها و آمران و مباشران و مرتبطان آنها اقدام لازم و قاطع را به عمل خواهد آورد. وی در توضیح اقدامات قضایی انجامشده در پی این حمله بیان داشت: دادستان مرکز استان بلافاصله به اتفاق عوامل نظامی و انتظامی در محل وقوع حادثه حاضر شد و دستورات لازم را صادر کرد. تا الان 10 نفر از عوامل پشتیبان و مرتبطان دستگیر شدهاند و در جریان تعقیب و گریز و درگیری، تاکنون 8 تروریست معدوم شدهاند که تبعه غیرایرانی هم در میان کشتهشدگان است. ۱۴ تروریست هم دستگیر شدهاند که دستگیرشدگان به جنایاتشان در اقدامات تروریستی دیگر اعتراف کردهاند. اقدامات پلیسی و امنیتی لازم برای دستگیری سایر متهمان و مرتبطان توسط عوامل وزارت اطلاعات، فراجا و نیروی قدس سپاه در حال انجام است.
* ابزار ترور شهید فخریزاده چگونه وارد کشور شد؟
جهانگیر در توضیح آخرین وضعیت پرونده شهید فخریزاده اظهار کرد: رژیم صهیونیستی در رابطه با شناسایی و ترور دانشمندان ایرانی تحرکاتی داشته که در استانهای مختلف نیروهای امنیتی به رصد عوامل جاسوسی اقدام کردند و در این رابطه 8 نفر در استان آذربایجان غربی شناسایی و دستگیر شدند که 3 تن از آنها به دلیل جاسوسی برای رژیم صهیونیستی با صدور جلب به دادرسی به دادگاه معرفی شدند. این افراد در پوشش قاچاق مشروبات الکلی اقدام به انتقال تجهیزات ترور شهید فخریزاده کرده بودند که در مرحله بدوی به اعدام محکوم شدند و پرونده الان در مرحله فرجامخواهی قرار دارد. درباره سایر متهمان هم پرونده مفتوح است. جهانگیر همچنین درباره وضعیت پرونده چای دبش اظهار داشت: درباره پرونده تخلفات گروه دبش باید گفت تعهدات ارزی گروه دبش بیش از 3 میلیارد یورو است که برای 2.8 میلیارد یورو رفع تعهدات انجام نشده و به میزان 2.7 میلیارد یورو کالا وارد نشده است. به دلیل عدم ورود کالا به کشور مهلت رفع تعهد 2.2 میلیارد یورو منقضی شد. وی افزود: بیش از 20 هزار میلیارد تومان اموال اعم از منقول و غیرمنقول شناسایی و توقیف شده است. درباره کالاهای موجود، 6 هزار و 695 تن چای به ارزش 772 میلیارد تومان توسط سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی فروش رفته است. در مزایده حضوری در 12 آبان در استان هرمزگان از مجموع 89 دستگاه کانتینر، 52 دستگاه کانتینر به مبلغ 177 میلیارد تومان به فروش رسیده است.
* صدور اعلان قرمز برای مرجان شیخالاسلامی
جهانگیر درباره پرونده تخلف پتروشیمی و استرداد مرجان شیخالاسلامی گفت: شیخالاسلامی اتهامات متعددی داشت از جمله مشارکت در اخلال کلان اقتصادی، تحصیل مال از طریق نامشروع و کلاهبرداری که در یک پرونده به 20 سال و در پرونده دیگر به یک سال حبس محکوم شد. از آنجا که رأی به صورت غیابی صادر شده بود، اعلان قرمز صادر و اقدامات لازم از سوی پلیس اینترپل انجام شده تا به کشور مسترد شود.
* شارمهد قبل از اجرای حکم مُرد
سخنگوی قوهقضائیه درباره رفتارهای خصمانه دولت آلمان درباره جمشید شارمهد گفت: درباره اقدامات دولت آلمان باید بگوییم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران، مستقل است و به هیچ کشور خارجی حق ورود و دخالت در جریانهای قضایی کشورمان را نمیدهیم، لذا این حق قانونی ما است که به جرائم اتباع خودمان رسیدگی کنیم. وی افزود: این فرد جانی یک تروریست بود و دستگاه قضایی ایران با توجه به اقدامات تروریستی انجامشده، او را به عنوان یک ایرانی محاکمه کرد. جهانگیر گفت: البته اگر فرد مورد اشاره ایرانی هم نبود و در ایران مرتکب جرائمی شده بود، طبق قوانین و مقررات این حق را داشتیم که به جرائم او رسیدگی کنیم که این اتفاق هم افتاد. سخنگوی قوهقضائیه اظهار کرد: پرونده این فرد مورد رسیدگی قضایی قرار گرفت و منجر به محکومیت وی شد. جمشید شارمهد محکوم به اعدام شد و حکم او آماده اجرا بود اما قبل از اجرای حکم، مرد.
ارسال به دوستان
گزارشی از اقدامات جهادی که با مشاوره به مادران و حمایت از آنها مانع سقط جنین میشود
همنفس تا نفس
* رئیس بسیج جامعه پزشکی در گفتوگو با «وطن امروز»: منصرفان از سقط جنین تا 2 سال مورد حمایت قرار میگیرند
گروه اجتماعی: توجه به افزایش میزان فرزندآوری برای عبور از بحران سالخوردگی جمعیت کشور با اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، طی 2 سال اخیر نه تنها باعث شده نرخ باروری در ۱۵ استان افزایش یابد، بلکه آمار سقط جنین نیز کاهشی شده است. رشد نرخ باروری و ترغیب و تشویق خانوادهها به داشتن فرزند بیشتر، اکنون تا جایی است که خانوادههای دارای بیش از 2 فرزند تمایل بیشتری به فرزندآوری دارند. از طرفی فرهنگسازی در زمینه زایمان طبیعی، ایجاد مراکز درمان ناباروری، ارائه مشوقها به خانوادههایی که صاحب فرزند میشوند و از همه مهمتر مشاوره برای جلوگیری از سقط جنین نمونه اقدامهایی است که موجب شده نرخ باروری و فرزندآوری در کشور نسبت به سالهای پیش تغییر کند. طبق گزارشهای موجود سالانه صدها هزار جنین توسط خانوادهها سقط میشوند اما اکنون با راهاندازی مراکز مشاورهای، آمارها حکایت از انصراف اکثر خانوادههایی دارد که قصد سقط جنین داشتهاند. طبق اظهارات رئیس بسیج جامعه پزشکی طی 3 سال بیش از ۳۰۰ مرکز نفس برای ارائه مشاوره به مادرانی که قصد سقط جنین دارند در سراسر کشور راهاندازی شده و تاکنون بیش از ۱۰ هزار مادر آموزش و مشاوره گرفتهاند، به طوری که ۸ هزار نفر آنها از سقط منصرف و بیش از ۶ هزار نوزاد متولد شدهاند.
رئیس بسیج جامعه پزشکی در نشست خبری نخستین رویداد ملی نفس یا «نجات فرزندان سقط» که با حضور صابر جباری، رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت برگزار شد، درباره مقوله سقط جنین گفت: سقط جنین به عنوان یک موضوع غیراخلاقی در تمام کشورها شناخته شده است. حسین زارعزاده درباره علت تصمیم سقط در خانوادهها گفت: سقط جنین گاهی به دلیل ناآگاهی اتفاق میافتد. طی این ۳ سال سعی ما بر این بوده است که آگاهسازی و مشاورههای لازم را به والدین ارائه دهیم. زارعزاده درباره مراکز نفس توضیح داد: در این ۳ سال بیش از ۳۰۰ مرکز نفس در سراسر کشور راهاندازی شده است که تاکنون بیش از ۱۰ هزار مادر آموزش و مشاوره گرفته و ۸ هزار مادر از سقط منصرف و بیش از ۶ هزار نوزاد زنده متولد شدهاند. رئیس بسیج جامعه پزشکی از برگزاری نخستین رویداد ملی طرح نفس با شعار «همنفس تا نفس» در ۲۰ و ۲۱ آبان با حضور وزیر بهداشت و خانوادههای منصرفشده از سقط برگزار خواهد شد. وی درباره سازوکار مراکز نفس توضیح داد: مراکز نفس توانستهاند با شناسایی مادرانی که به علل متعدد از جمله دلایل فرهنگی، اقتصادی و... قصد سقط جنین داشتند، به آنها مشاوره داده و از سقط منصرفشان کنند. وی درباره آمار سقطهای ناشی از مشکلات اقتصادی هم گفت: تنها ۲۳ تا ۲۵ درصد از دلایل سقط به موضوعات اقتصادی مربوط میشود. همکاران ما با این افراد همراهی کرده و از آنها حمایت میکنند. وی بارداری در دوران عقد را یکی از علتهای سقط جنین دانست و گفت: یکی از علتهای سقط، بارداری در دوران عقد است که در مراکز نفس حمایتهای مادی و معنوی از این افراد انجام میشود. به عنوان مثال برای آنها سیسمونی و جهیزیه تهیه کردهایم تا از سقط توسط این افراد جلوگیری شود. زارعزاده درباره اهمیت کاهش آمار سقط جنین گفت: اجرای طرح نفس و تلاش برای جلوگیری از سقط عمدی فقط برای افزایش جمعیت نیست، اگر ایران 300 میلیون هم جمعیت داشت ما باز این طرح را اجرا میکردیم. زیرا سقط موضوعی است که از نظر روحی و جسمی به مادران آسیب میرساند، همچنین سقط جنین یک کار غیرانسانی است.
وی در پاسخ به «وطن امروز» درباره اینکه علاوه بر مشاوره چه مشوقهایی به مادرانی که قصد سقط جنین دارند داده میشود تا از این اقدام صرف نظر کنند، افزود: درباره میزان حمایت از خانوادههای منصرف شده از سقط باید گفت مشاوره و حمایتها از خانوادههای منصرفشده از سقط تا ۲ سالگی فرزند ادامه خواهد یافت، از طرفی نیز از ظرفیتهای خیران و خود مجموعه برای حمایتهای مختلف از این افراد استفاده میشود؛ اقدامی که بخوبی جواب داده است. وی در ادامه بیان کرد: یکی از جاهایی که مراکز نفس در آن حضور دارند مراکز درمان ناباروری است. در این مراکز خانوادههایی قرار دارند که بچهدار نمیشوند. وقتی خانوادههایی که قصد سقط جنین دارند به این مراکز مراجعه میکنند و افرادی را میبینند که در حسرت داشتن فرزند هستند، از سقط منصرف میشوند. صحبت و درددل کردن این خانوادهها با یکدیگر نوعی مشاوره است. در ادامه صابر جباری درباره آمار سقط جنین بیان کرد: نزدیک به ۶۰ درصد سقطهای عمد در خانه و ۴۰ درصد در مراکز زیرزمینی، از طریق فروش دارو و... انجام میشود. وی تأکید کرد: اگر پزشکان، داروسازان، ماماها، عطاریها و... ابزارهای سقط جنین را بفروشند یا شرایط آن را مهیا کنند، پروانهشان باطل خواهد شد.
رئیس مرکز جوانی جمعیت بیان کرد: خانوادهها نباید از سقط جنین این تصور را داشته باشند که جنین یک لخته خون است، بلکه باید بدانند یک جنین حتی اگر یک هفتهاش باشد، انسان است و حق دارد. نباید او را یک لخته خون تصور کنند. وی در ادامه بیان کرد: همیشه انگشت اتهام درباره سقط به سمت مادران است، در حالی که در اغلب موارد پدر و مادر با هم تصمیم به سقط میگیرند. درباره سقط باید فرهنگسازی مناسب شود. جباری توضیح داد: بسیاری از خانوادهها به اشتباه فکر میکنند که جنین زیر 4 ماه جان و روح ندارد اما جنین از روزی که در رحم مادر به وجود میآید، جان داشته و حق زندگی دارد.
ارسال به دوستان
نگاه
نصرالله در آیینه روحالله
حسامالدین برومند: در فراز و فرود زندگی و در زمانههایی که انسانها در دوراهیهای سرنوشتساز قرار میگیرند؛ «انتخاب» سخت میشود. اگر به ندای درون و وجدان و اخلاق گوش داده شود، باید قید راحتی و عافیت و خوشی را زد و به میدان «مبارزه» رفت و به «تکلیف» عمل کرد و از محاسبات دنیایی نترسید. «انتخاب» سختتر میشود وقتی در جایگاه ویژهای قرار گرفتهای و گویی یک رسالت تاریخی بر عهده داری و باید بتهای زمانه را درهم بشکنی و طرحی نو دراندازی! آن هم در هنگامهای که فرصت کوتاه است و در این فرصت گذرا باید تاریخسازی کرد و بدون درنگ باید راهی را برگزید که آیندگان به آن چشم دوختهاند و اینجا، نه جای «خطا»ست و فقط باید به «خط» زد و در عین حال دانست «تاریخ» گارانتی ندارد.
تاریخ به خود دید مردی از قم قیام کرد تا نگذارد «نگاه طاغوتی» مستولی شود و اربابان دنیا، تاریخ را از «نگاه توحیدی» خالی کنند. او میتوانست فقط در جایگاه «اجتهاد» بماند ولی به میدان«جهاد» آمد تا اجتهاد و جهاد را به هم پیوند دهد و «فقه مبارزه» را بنیان نهد و این «انتخاب سخت» او بود که تاریخ را به نفع مستضعفان و جبهه توحید ورق زد.
اجتهاد خمینی به کمک جهاد و مجاهدت آمد و معلوم شد اگر جلوی طاغوت بایستی و حتی اگر لازم باشد جان خودت و فرزندت را در این راه بدهی، قطعا مشمول این قاعده نمیشوی که «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَه».
و جای شگفتی است که درست در همان آغاز نهضت که حضرت امام خمینی(ره) بر طاغوت در ایران و بر رژیم نامشروع در منطقه خروشید، یاران او هم در ایران و هم در جایجای منطقه، در حال متولد شدن بودند یا در گهواره به سر میبردند تا این مبارزه تاریخی - تمدنی را زنده نگه دارند. او را منع کرده بودند که علیه «شاه» و «اسرائیل» سخن بگوید ولی «شاه» که شکست و به زبالهدان تاریخ رفت و «اسرائیل» هم امروز منفور همه جهان است. فریاد علیه اسرائیل در ۵ قاره به گوش نمیرسد؟
۳۱ آگوست ۱۹۶۰ وقتی سیدحسن نصرالله در خانوادهای از شیعیان لبنان به دنیا آمد، شاید کسی فکر نمیکرد این نوزاد کسی است که از «خمینی کبیر» حکم خواهد گرفت و از خلف خمینی(ره) بحق عنوان «مجاهد کبیر» و «نصرالله بزرگ» را دریافت خواهد کرد.
هرچه در این تاریخ پرحادثه جلوتر آمدیم، معلوم شد رمز و راز این گفته امام عزیز چه بود که گفت یاران او در گهوارهاند!
«سید» هم در حوزه علمیه نجف و هم در حوزه علمیه قم راه جهد و اجتهاد را در پیش گرفت ولی انتخاب سخت او، این بود که باید به میدان «جهاد» هم بیاید و شاگرد ممتاز مکتب خمینیای باشد که جهد و اجتهاد و جهاد را درهم آمیخته بود تا بتهای زمانه را بشکند.
تنها ۳ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامیِ خمینی بود که روحانیان مبارز شیعی در امتداد بزرگترین انقلاب قرن، «حزبالله» را تاسیس کردند. «حزبالله» همان منطق قوی جهد و اجتهاد و جهاد در برابر رژیم جعلی و نامشروع است تا همه بدانند تکلیف این است که رژیم نحسِ نجس از صحنه روزگار محو شود. منطق «حزبالله» به سازمان رزمی تبدیل شد که سال 2000، ارتش رژیم جعلی را از جنوب لبنان اخراج کرد و در جنگ 33 روزه 2006 با شکست صهیونیستها، پروژه خاورمیانه بزرگ آمریکایی را بر باد داد. آمریکا - طاغوت بزرگ - سناریوی جدیدی به میدان آورد و از «داعش» رونمایی کرد تا به زعم خود کار «مقاومت» را یکسره کند ولی اینجا هم از نقاط درخشان «حزبالله» است که پای کار آمد و «مقاومت» توانست به سیطره «داعش» پایان دهد.
«حزبالله» پس از توفان الاقصی باز هم در سمت درست تاریخ ایستاد و به ۱۰۰۰ بهانه و توجیه و محاسبه دنیایی، صحنه مبارزه را خالی نکرد و برادران ایمانی خود در حماس و غزه را تنها نگذاشت.
سیدالشهدای مقاومت از سال 1992 تا هنگام شهادت (۳۳ سال) بر راهی که انتخاب کرده بود پایبند ماند و در مکتب خمینی و خامنهای درخشید و امروز زندهتر از همیشه است. راه همه مقلدان خمینی(ره) در زمانه معاصر حرکت در مسیری است که آن غده سرطانی را ریشهکن کنند و امروز دنیای منهای رژیم جعلی، یک مطالبه بحق است.
راه «حزبالله»، قبل و بعد از آیتالله سیدحسن نصرالله (سومین دبیرکل حزبالله) بر مبنای مکتب امام بوده و خواهد بود. جالب است در زیارتنامه شهید سیدعباس موسوی، دومین دبیرکل حزبالله لبنان میخوانیم: «السلام علیک و علی من التزمت بنهجه و سرت علی هدیه و اخلصت لولایته و احبک و احببته علی الامام الخمینی العظیم».
شیخ نعیم قاسم هم راه سیدحسن و سیدعباس را در مکتب خمینی و خامنهای خواهد رفت تا پیروزی نهایی با اقامه نماز در قدس شریف محقق شود؛ انشاءالله.
و بالاخره این گفته امام عزیزمان را نصبالعین میکنیم که فرمودند: «با اطمینان قلب حرکت کنید و مطمئن باشید مرکز قدرت که خدای تعالی است نسبت به شما عنایت دارد، قدرتهای دیگر پوشالی هستند، قدرت خداست که باقی است... مطمئن باشید از قدرتها کاری ساخته نیست... شما جنود خدا هستید و پیروزید».
ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز» به مناسبت چهلمین روز شهادت اسطوره تکرارنشدنی مقاومت سیدحسن نصرالله
زنده و پیروز
به مناسبت چهلمین روز شهادت سیدحسن نصرالله
روح سید مقاومت در کالبد رزمندگان مقاومت
ابوالفضل ولایتی: غروب ششم مهر مصادف با 27 سپتامبر را میتوان نقطه عطفی در معادلات سیاسی-امنیتی غرب آسیا قلمداد کرد. روزی که در آن دشمن صهیونیست با توسل به سیاست داغ و درفش و با هدف از میان رفتن کادر رهبری مقاومت، سلسله حملاتی خونین را با اتکا به فرو ریختن دهها تن بمب سنگرشکن در ضاحیه جنوبی بیروت مرتکب شد و سیدحسن نصرالله رهبر بلامنازع حزبالله و جمعی از همقطارانش را به شهادت رساند؛ نقطه عطفی که به زعم رهبران سیاسی رژیم صهیونیستی، پس از اقدام وسیع خرابکارانه ناشی از انفجار پیجرها در میان نیروهای حزبالله و از میان رفتن شبکه مخابراتی این حزب و همچنین ترور جمع وسیعی از نخبگان نظامی حزبالله نظیر شهیدان ابراهیم عقیل، وسام طویل، فؤاد شکر، احمد وهبی و سامی طالب عبدالله، به منزله گام آخر در راستای ریشهکنی مقاومت در لبنان بود تا از این رهگذر، به 4 دهه بقای حزبالله در مرزهای شمال این رژیم جعلی خاتمه دهد.
اکنون جامعه اسلامی در حالی در سوگ چهلمین روز شهادت رهبر شجاع حزبالله نشسته که نه تنها مقاومت لبنان دچار استیصال نشده، بلکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب، شهید سیدحسن نصرالله، اساسی را در لبنان پایهگذاری کرده و به دیگر مراکز مقاومت جهت بخشیده که با فقدان وی نهتنها خللی بر آن وارده نشده، بلکه استحکام بیشتری نیز یافته است.
پیشروی بسیار محدود نظامیان صهیونیست در جنوب لبنان، توأمان با ضربات مهلک وارده انسانی و لجستیکی به ارتش صهیونیستی در کنار تشدید بهرهگیری حزبالله از ادوات موشکی و پهپادی جهت هدفگیری مراکزی در عمق راهبردی سرزمینهای اشغالی و نهایتا انتخاب رهبری پرآوازه جهت سکانداری حزبالله در روزهای اخیر، به وضوح بیانگر ناکامی نتانیاهو و ارتش صهیونیستی در دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده نظیر بازگشت شهرکنشینهای شمال سرزمینهای اشغالی به منازل غصبی، عقبنشینی حزبالله به شمال لیتانی و نهایتا خلع سلاح حزبالله است.
برآورد نزاع حاکم در لبنان گواه آن است که سیاست مشت آهنین نتانیاهو جهت تبدیل جنوب لبنان به سرزمینی سوخته و عبرتآموز در راستای ایجاد شکاف و انشقاق در میان شیعیان لبنان به واسطه حمایت از حزبالله و بهرهبرداری از گسستهای قومی و مذهبی حاکم بر جامعه چندپاره لبنان نه تنها تاکنون راه به جایی نبرده، بلکه زمینه باز شدن جبهههایی جدید علیه دشمن صهیونیست را در منطقه فراهم کرده است. عملیات «وعده صادق 2» جمهوری اسلامی در کنار حملات پراکنده نیروهای مقاومت عراق، یمن، سوریه و حتی عربستان، امروز رهبران تلآویو را بیش از هر زمان در مضیقه و تنگنا قرار داده است.
تشدید ناامنی در سرزمینهای اشغالی که این روزها دامنه آن به کرانه باختری و به میان اعراب دارای تابعیت اسرائیل موسوم به اعراب 1948 کشیده شده است، معضل بقا و زیست مسالمتآمیز را برای سکنه سرزمینهای اشغالی بیش از پیش به چالشی عظیم مبدل کرده و هیات حاکمه رژیم صهیونیستی جهت گریز از مهلکه، نهتنها چارهجویی نکرده، بلکه با اتکا به احزاب راستگرا و ارتدکس قومی - مذهبی و باورمند به اندیشههای موعودگرایانه، پا در مسیری بیبازگشت نهاده تا بدانجا که ایهود اولمرت، نخستوزیر پیشین این رژیم در اظهار نظری، ایران، حزبالله و دیگر ارکان مقاومت را دشمن بقای رژیم صهیونیستی ندانسته و تداوم سیاستهای افراطی نتانیاهو و متحدان او را تهدید کلان و بالقوه جامعه صهیونیست قلمداد کرده است.
جبهه مقاومت اگرچه امروز در سوگ رهبران سترگی همچون آیتالله سیدحسن نصرالله، علامه سیدهاشم صفیالدین، دکتر اسماعیل هنیه و یحیی سنوار نشسته و شاهد سرکوب سفاکانه ساکنان بیدفاع جنوب لبنان و باریکه غزه است، لیکن خونهای ریختهشده نهتنها بیثمر نبوده، بلکه درخت پربار مقاومت را روز به روز مستحکمتر کرده است. از میان رفتن پروژه سازش میان اعراب و اسرائیل و ممانعت از به حاشیه رانده شدن ابدی مساله فلسطین را میتوان بزرگترین دستاورد خون شهیدانی چون سیدالشهدای مقاومت قلمداد کرد. با وجود سکوت مرگبار رهبران عرب در قبال جنایات صهیونیستها در لبنان و فلسطین، سخن از برقراری سازش با دشمن صهیونیست با میانجیگری آمریکا و متحدانش به دلیل خشم موجود در میان افکار عمومی اعراب و مسلمانان برای مدت مدیدی به محاق رفته و عملا پروژه سازش را به حاشیه رانده است.
وحدت رویه و فکر حاکم در میان شیعیان و اهل سنت را میتوان دستاورد بزرگ دیگر شهادت سیدالشهدای مقاومت قلمداد کرد. هیات حاکمه آمریکا، رژیم صهیونیستی و رهبران مرتجع عرب در خلال یک دهه اخیر بویژه پس از جنگ داخلی سوریه، کوشیده بودند حزبالله و جمهوری اسلامی را به پیشبرد سیاستهای فرقهگرایانه در منطقه و سرکوب اهل سنت در عراق، سوریه و یمن متهم کنند. اکنون با پیشگامی حزبالله در دفاع از آرمان فلسطین و شهادت جمع وسیعی از رهبران معنوی این حزب در این مسیر مقدس، نقشه و توطئه رسانههای عبری - عربی جهت انشقاق در صفوف مسلمین نقشه بر آب شده و جمهوری اسلامی و محور مقاومت را در جایگاه بزرگترین حامی آرمان مقدس آزادی قدس شریف قرار داده است.
از میان رفتن مشروعیتبخشی به بقای رژیم صهیونیستی را که همواره و در طول دهههای متمادی با ترسیم چهرهای مظلوم از یهودیان در رسانهها و افکار عمومی جهانی استوار بوده، میتوان دستاورد بزرگ دیگری دانست که حاصل تداوم مقاومت در منطقه و خون شهیدانی چون سید عزیز مقاومت است. حملات بیامان ارتش صهیونیستی به غیرنظامیان لبنانی و فلسطینی که تاکنون به شهادت دهها هزار کودک و زن غیرنظامی منتهی شده، رسوایی بزرگی را برای صهیونیستها نزد افکار عمومی جامعه بینالملل رقم زده است. بیاعتنایی رهبران تلآویو به هشدار نهادهای حقوق بشری تا بدان جا پیش رفته که دشمن صهیونیست در جدیدترین اقدام خویش نهتنها ورود دبیرکل سازمان ملل متحد به سرزمینهای اشغالی را ممنوع کرده، بلکه به سازمان امدادرسانی به آوارگان این سازمان در فلسطین موسوم به آنروا، مهلتی 3 ماهه جهت خروج از باریکه غزه و کرانه باختری داده است، امری که به تعبیر جوزف بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، باریکه غزه را به بزرگترین قبرستان جهان تبدیل خواهد کرد.
دکترین نظامی رژیم اسرائیل از فردای پس از هفتم اکتبر 2023 چرخشی کاملا متفاوت با سیاست نظامی 75 ساله این رژیم داشت. ممانعت از فرسایشی شدن جنگ به دلیل محذوریتهای جغرافیایی، توسل به نبردهای برقآسا، پیشگیری از وقوع جنگ در چند جبهه و جلب نظر مساعد قدرتهای بینالمللی و افکار عمومی به عنوان عوامل کلیدی در اتخاذ سیاست نظامی اسرائیل به دلیل خطای محاسباتی نتانیاهو به کناری نهاده شده و رژیم اسرائیل را بیمحابا وارد نزاعی فراگیر، چندوجهی و بیانتها کرده است. به واقع سیاست هزار خنجر نفتالی بِنِت، نخستوزیر پیشین در دوره پس از هفتم اکتبر به کناری نهاده شده و مقابله با راس محور مقاومت (جمهوری اسلامی ایران) و بازوهای قدرتمند آن نظیر حزبالله در دستور کار هیات حاکمه رژیم صهیونیستی قرار گرفته است؛ امری که به واسطه فقدان تابآوری جامعه اسرائیل، محدودیتهای ژئوپلیتیک، مشکلات تلآویو با همسایگان و نبود راهحلی منسجم در قبال 5 میلیون فلسطینی ساکن در کرانه باختری و نوار غزه و 6 میلیون آواره فلسطینی در کشورهای همسایه، رژیم صهیونیستی را در مسیری بیبازگشت و باتلاقگونه قرار داده است.
تجربه تاریخی ناموفق حضور نظامی صهیونیستها در جنوب لبنان پس از حمله 1982 این رژیم به بیروت و خروج مفتضحانه و یکطرفه ارتش صهیونیستی از جنوب در سال 2000 و ناتوانی این رژیم در حذف هستههای مقاومت در باریکه غزه، بهرغم ویرانی این منطقه، بیانگر یک مساله بنیادین است و آن اینکه فارغ از حذف جمع کثیری از رهبران برجسته مقاومت در خلال دهههای اخیر نظیر شهیدان شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، عبدالعزیز رنتیسی، سیدعباس موسوی، عماد مغنیه و هماکنون سیدحسن نصرالله، اسماعیل هنیه، سیدهاشم صفیالدین و یحیی سنوار و خسران فقدان آنان، مقاومت در برابر اشغالگر متکی به کاریزمای شخصی رهبران نبوده و ایدئولوژی مقابله با دشمن غاصب با گوشت، پوست و استخوان فلسطینیان و لبنانیها عجین شده و با شدت و حدت هرچه تمامتر به مسیر خویش ادامه خواهد داد.
***
پرچم افراشته
رضا رحمتی: 40 روز از شهادت سیدحسن نصرالله میگذرد و حزبالله کماکان در حال نبرد با اسرائیل است. بعد از شهادت سیدحسن نصرالله، نتانیاهو با سرمستی خود را به دوربین رساند و اعلام کرد. حذف نصرالله باعث ترغیب بازگشت آوارگان صهیونیست به خانههای خود در شمال اسرائیل میشود اما آیا اسرائیل بعد از شهادت سید مقاومت به اهداف خود در صحنه نبرد رسیده است؟
1- شهادت نصرالله
حمله به ضاحیه جنوبی بیروت در روز 6 مهر 1403 که منجر به شهادت و زخمی شدن صدها نفر از جمله چند زن و کودک شد، خبری شوکهکننده را به خروجی رسانهها مخابره کرد؛ شهادت سیدحسن نصرالله. این چندمین بار بود که اسرائیل رهبر حزبالله لبنان را مورد سوء قصد قرار میداد. سالهای 2004، 2006 و 2011 نیز نیروهای اسرائیل تلاش کرده بودند سید مقاومت را به شهادت برسانند. شهادت نصرالله اگرچه ضایعه بزرگی برای محور مقاومت بود و جبران این فقدان بسادگی امکانپذیر نخواهد بود اما از نظر استراتژیک و وضعیت سیاسی و نظامی نبرد با اسرائیل، اینک که 40 روز از این اتفاق میگذرد، باید دید آیا آنچه اسرائیل و نتانیاهو در سخنرانی بعد از شهادت نصرالله گفتند، جامه عمل پوشیده است یا خیر؟
2- تاخیر در پاسخ متناسب به اسرائیل، زمینه شهادت نصرالله؟
آیا شهادت نصرالله حاصل تاخیر در پاسخ ایران به اقدامات تجاوزکارانه مکرر اسرائیل بود؟ آیا اگر عملیات «وعده صادق 2» زودتر انجام میشد، شاهد شهادت نصرالله نبودیم؟ آیا همانطور که پزشکیان رئیسجمهور گفت، اگر «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب جنایات بیشتر جریتر خواهد کرد»، مورد پذیرش قرار نمیگرفت و پاسخ بموقع به شهادت هنیه داده میشد و ایران به وعده واهی «آتشبس در غزه» امید نمیبست، اسرائیل با محاسبه دقیق از نیات و اراده ایران و بازگشت عوامل بازدارندگی، به این اقدام دست نمیزد؟ اینها پرسشهایی است که بخش زیادی از آنها بیپاسخ باقی خواهد ماند.
3- وضعیت جبهه مقاومت
نتانیاهو بعد از شهادت آیتالله نصرالله و به زعم خودش با خطاب قرار دادن «مردم ایران» گفته بود: «عروسکهای رژیم ایران یکی پس از دیگری از بین میروند. به سرنوشت محمد ضیف (رهبر نظامی حماس) و حسن نصرالله (رهبر حزبالله) نگاهی بیندازید. هیچ جایی در خاورمیانه نیست که دست اسرائیل به آن نرسد و ما برای حفاظت از شهروندانمان به هر جا خواهیم رفت». منظور او از این جمله که «هیچ جایی در خاورمیانه نیست که دست اسرائیل به آن نرسد»، تهدید مستقیم مقامات ایران بود. اسرائیل تا حدی سطح تولید خشونت را بالا برده بود که برخی رسانههای وابسته به اسرائیل مستقیما مقامات عالی ایران از جمله رهبر انقلاب را تهدید به شهادت میکردند. در روزهای نخست بعد از شهادت آیتالله سیدحسن نصرالله، حتی جبهه مقاومت متاثر از فقدان رهبر مقاومت لبنان قرار گرفته بود. به مرور اما اعتماد به نفس در محور مقاومت ایجاد شد و انتخاب جانشین سیدحسن نصرالله، یعنی شیخ نعیم قاسم، دوباره سیستم سیاسی و سازمان رزم حزبالله را تقویت کرد.
4- توان سیاسی حزبالله
تاثیر حزبالله با درایت رهبر شهیدش که یکی از مهمترین نیروهای تاثیرگذار سیاسی در صحنه سیاسی لبنان به شمار میرفت، بر معادلات سیاسی لبنان و تلاش برای ایجاد یک دولت متمرکز قوی، دستگاه قانونگذاری و ... در صحنه سیاسی لبنان دستاوردهای کمتری نسبت به توان رزم حزبالله نبود. یکی از مسائلی که بعد از شهادت نصرالله اتفاق افتاد، بیم تضعیف جایگاه سیاسی حزبالله بود. بعد از شهادت نصرالله، با فضاسازی رسانههای عربی کشورهای حاشیه خلیجفارس و رسانههای غربی تلاش میشد اینگونه وانمود شود حزبالله به پایان عمر سیاسی خود رسیده است و دیگر جایی در صحنه سیاسی لبنان ندارد. به همین دلیل برخی مقامات لبنانی با ادامه نبرد نظامی حزبالله با اسرائیل به مخالفت پرداختند و دائم صحبت از دور شدن نیروهای رزم حزبالله از رودخانه لیتانی میکردند. این موضوع حتی بعد از شهادت سید هاشم صفیالدین بیشتر نیز دنبال شد. اسرائیل تمام فضای سیاسی را اخبار عواقب فقدان کادر رهبری و رهبران میانی حزبالله پر کرده بود و تلاش میکرد شیرازه سیاسی حزبالله را از هم بپاشاند. با این حال بعد از انتخاب دبیرکل جدید حزبالله، شیخ نعیم قاسم و سخنرانی ایشان، گویی روند سیاسی در لبنان دچار تغییرات اساسی شد. ایجاد یک روح جدید بر کادر رهبری حزبالله و سخنرانی شیخ نعیم قاسم سبب شد برخی رسانههای غربی اذعان کنند «شیخ نعیم قاسم بهترین انتخاب برای جانشینی سیدحسن نصرالله بوده است». بعد از سخنرانیهای شیخ قاسم این فضا به رسانههای عربی نیز تسری یافت. روزنامه رایالیوم در این خصوص نوشت: «شیخ نعیم قاسم به سبک شهید سیدحسن نصرالله، اسرائیلیها را خطاب قرار داد و از روش شهید نصرالله برای ایجاد و تداوم نگرانی در میان اشغالگران استفاده کرد. شیخ نعیم قاسم از صلابت حزبالله با وجود حملات شدید به آن سخن راند و اعلام کرد حزبالله توان خود را احیا کرده است». بنابراین به رغم تصور رژیم اسرائیل مبنی بر اینکه شهادت آیتالله نصرالله سبب خواهد شد تاثیر حزبالله در تحولات سیاسی لبنان از بین برود، اگرچه این اتفاق برای مقاومت لبنان خسارتبار بود اما ظرف یک ماه مقاومت توانست وضعیت سیاسی خود را بازیابی کند و ضمن کسب اعتماد به نفس سیاسی دوباره، توانست توازن سیاسی خود را هم در لبنان و هم در مواجهه با رژیم اسرائیل به دست آورد.
5- توان رزم حزبالله
حزبالله همچنین در روزهای بعد از شهادت نصرالله از نظر نظامی نیز صحنه نبرد را رها نکرده است. به تعبیر «ایز الدویری» کارشناس نظامی «حزبالله توازن تاکتیکی و عملیاتی خود را بازسازی کرده است». 2 یگان «نصر» و «عزیز» وابسته به حزبالله، مأموریت مدیریت دفاع در منطقه جنوب رودخانه لیتانی را با کارایی بر عهده دارند. این کارشناس امور استراتژیک خاطرنشان کرد حزبالله با نمایش پایگاه «عماد ۵» قصد داشته دیدگاهی مشخص درباره استفاده از موشکهای پیشرفته ارائه دهد و این اقدام را «مظهری از بازسازی توازن» دانست. انتشار ویدئوی حزبالله از تاسیسات پرتاب موشک «عماد ۵»، انتشار تصاویر از موقعیتهای زیرزمینی و تاسیسات دیگر حزبالله، به همراه اظهار نگرانیهای رژیم اسرائیل از «پهپادهای حزبالله» از جمله دیگر مواردی است که نشاندهنده بازیابی توان رزم حزبالله است. در هر یک از حملات گسترده حزبالله به رژیم اسرائیل «2 میلیون شهرکنشین صهیونیست وادار به پناه بردن به پناهگاهها میشوند». به این موضوع میتوان توانایی اطلاعاتی حزبالله را نیز افزود. حزبالله توانسته از پهپادهای خود برای نفوذ به اعماق استراتژیک اسرائیل استفاده کند و «بانک اطلاعات» گستردهای را جمعآوری کند. بسیاری از صنایع نظامی اسرائیل را هدف قرار داده و به گفته الدویری پایگاههای اطلاعاتی - نظامی «گلیلوت»، «بلماخیم»، «شراگا»، «سنت جین» (شمال عکا)، «مسگاف» (شمال شرق حیفا)، «رامات دیوید» (جنوب شرق حیفا) و «زوفولون (صنایع نظامی)» (شمال حیفا) را هدف قرار داده است.
6- تشدید آتش انتقام در حزبالله
شهادت آیتالله سیدحسن نصرالله همچنین سبب شد نبرد نظامی 2 طرف (مقاومت و رژیم اسرائیل)، ابعاد ایدئولوژیکتری هم به خود بگیرد. مبارزان جوان اینک با یاد و خاطر اسطوره مقاومت و رهبر شهید خود مبارزه میکنند و این آتش انتقام را فزونی بخشیده است. بنابراین شهادت نصرالله اگرچه خسارت بزرگی برای جبهه مقاومت بود، موضوعی که بسادگی قابل جبران نخواهد بود اما نتوانسته توازن سیاسی و نظامی را به نفع اسرائیل تغییر دهد. برخلاف اظهارات نتانیاهو مبنی بر اینکه حذف نصرالله باعث ترغیب بازگشت آوارگان شمال اسرائیل به خانههایشان میشود، شهادت نصرالله نه تنها نتوانست مناطق شمال را «امن» نگه دارد تا 100 هزار ساکن شمال سرزمینهای اشغالی به خانههای خود بازگردند، بلکه قدرت رزم حزبالله را فزونی هم بخشید و حالا با هر حمله گسترده حزبالله 2 میلیون صهیونیست مجبور به ترک خانههای غصبی و رفتن به سمت پناهگاه میشوند. در عین حال شهادت نصرالله آتش انتقام را در محور مقاومت شعلهورتر کرده است. همانطور که داغ از دست دادن سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی هیچ گاه التیام نمییابد، برای لبنانیها هم داغ شهادت رهبر شان از یاد نخواهد رفت و انگیزه نبردهای بعدی خواهد شد. پرچم حزبالله و تصویر رهبر شهید آن هنوز هم در جنوب لبنان بر افراشته است و کابوس اسرائیلیهاست.
***
حزبالله، نیروی دفاع ملی
حمید ملکزاده: پیشتر درباره عملیات توفان الاقصی نوشته بودم که فلسطین در مقام یک دولت ملی با توفان الاقصی به ظهور پیوسته و تثبیت شد. از این جهت توفان الاقصی لحظه تأسیس دوباره دولت فلسطین است؛ شخصیت حقوقی دولتها تنها بعد از ظهور ارادهای سیاسی که به نام آنها میجنگد تأسیس میشود.
اگر این ادعای مرا به عنوان معیاری برای تشخیص آنچه سیاسی و ملی است، از آنچه غیرسیاسی است بپذیرید، آنگاه تصدیق خواهید کرد در نهایت ملت و امر ملی تنها در نبرد مستقیم، واقعی یا ممکن، با کسانی که این اراده سیاسی را به چالش میکشند به ظهور میرسد. احتمالا در همین راستاست که من فکر میکنم در تعریفی که از سیاست ارائه میکنیم باید مفهوم اداره را در جایی بیرون از آن قرار دهیم. اداره نسبت به سیاست وضعیت تبعی دارد، یعنی در زمره موضوعاتی قرار میگیرد که فرع بر ظهور امر سیاسی هستند. به عنوان آنچه در پی سیاست میآید، به آن مربوط میشود اما تنها به عنوان موضوعی پیوسته با سیاست فهمیده میشود. در این یادداشت تلاش میکنم وضعیت حزبالله لبنان به عنوان نمایندهای از همه نیروهای مقاومت در منطقه غرب آسیا و امر ملی را مورد بررسی قرار دهم.
* ارتش ملی یا سازمان نظامی محلی؟
مفهوم ارتش ملی بنا بر تعریف بر یک سازمان نظامی حرفهای دلالت میکند که وظیفه پاسداری از تمامیت دولت در مقابل تهدید خارجی بر عهده آن قرار دارد؛ تهدیداتی که به طور ویژه در حدود صلاحیتهای ارتشهای ملی است. از آن جنس، تهدیدات نظامی وجودشناختی است که از مبدأیی خارجی اصل و نفس دولت را به چالش میکشد. آنچه در میان همه این تهدیدات مشترک است، به طور مشخصی به نفی صلاحیتهای دولت مربوط میشود. یعنی هر بار یک بازیگر خارجی به نحوی عمل کند که صلاحیتهای قانونی، سیاسی - امنیتی و در یککلام صلاحیتهای حقوقی و سیاسی ناشی از اصل حاکمیت ملی دولت به مخاطره افتاده باشد. وظیفه دفاع در مقابل این اقدامات بر عهده ارتشهای ملی گذاشته میشود. ارتشهای ملی این وظیفه خود را به ۲ شکل انجام میدهند: الف- به نحو فعال و در میدان نبرد، ب- به نحو بالقوه و در زمانه صلح. انجام وظیفه در میدان نبرد معنای مشخصی دارد؛ مبارزه علیه نیروی متخاصمی که اصل حاکمیت دولت را به چالش کشیده؛ در محدوده مرزها یا در جایی دور از مرزهای سرزمینی. ارتشهای ملی همچنین در زمان صلح در زمینه شناسایی تهدیدها، حفظ آمادگی رزمی و افزایش توان مادی نظامی خود وظایفی را که در قبال دولت دارند انجام میدهند. موضوع مهمی که در هر ۲ زمینه باید به آن توجه کرد، آن است که سازمانهای حرفهای نظامی در سطح ملی که در اینجا از آنها صحبت میکنیم، فعالیتهای زمان صلح یا جنگ خودشان را به اعتبار مفهوم ملت و در پیوند با ایده دولت ملی انجام میدهند. در غیاب اراده سیاسی بالفعلی که وجه مشخصه دولت است، هر نیروی نظامی یا انتظامی دیگری صرفا یک گروه مسلح محلی حافظ نظم است.
* حزبالله لبنان و مسأله دفاع ملی
تا اینجا سعی کردم این موضوع را معلوم کنم که ارتش ملی اصولا عنوانی است که برای نیروهای نظامی حافظ دولتها به کار میرود. همینطور این موضوع را معلوم کردم که دولت به شکل بنیادین با اراده سیاسی بالفعل یا بالقوه برای استفاده از سلاح در مقابل بازیگران خارجی به نام خود پیوسته است. اگر مجموعه گروههای مقاومت را در منطقه غرب آسیا به طور عام و نمونه حزبالله لبنان را به طور خاص در نظر بگیریم، میتوانیم ادعا کنیم بر اساس این چارچوبه مفهومی، همه این گروهها را میتوان بهعنوان ارتشهای ملی کشورهای خودشان در نظر گرفت. نیروهایی سازمانیافته، حرفهای و مسلح که به نام مردم خودشان در مقابل انواع تجاوز به محدودههای مادی و معنوی خاصی که محتوا و حدود دولتهای ایشان را معلوم میکند، با نیروهای خارجی میجنگند. این مساله در نمونه حزبالله لبنان بخوبی مشاهده میشود. حزبالله لبنان از ابتدای تأسیس با هدف مقاومت در مقابل ارتش اشغالگر صهیونیستی در مرزهای جنوب این کشور مستقر شد. حزبالله در مقام ارتشی ملی در جایی که نیروهای مسلح لبنان امکان، توان یا اراده وارد شدن به جنگ یا دفاع برای حفاظت از تمامیت سرزمینی خود علیه زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی را ندارند، با شجاعت و ابتکارات خاصی که در زمان صلح و برای مقابله با زیادهخواهیهای دشمن خارجی طراحی شدهاند، در صف مقدم دفاع از لبنان قرار داشته و به نام لبنان با دشمن خارجی جنگیده است. موضوع قابل توجهی که در این زمینه باید آن را متذکر شویم، این است که حزبالله هیچگاه جایی بیرون از تمامیت دولت مرکزی در لبنان قرار نگرفته و مجموعه اقدامات خود را در چارچوب ایده دولت ملی در لبنان دنبال کرده است. این موضوعی است که به طور عام درباره همه گروههای مقاومت صادق است. همه این گروهها به طور عام حاملان اراده سیاسی روشنی هستند که از یک مردم، ملت ساخته و یک مجموعه انسانی را به دولت تبدیل میکند. احترامی را که فرماندهان و رهبران سیاسی نیروهای مقاومت در میان ملتهای خود دارند باید تحت همین عنوان فهمید. اگر آنچه در اینجا آوردهام را از من بپذیرید، آنگاه تلاشی را که دشمنان مقاومت با هدف ایجاد شکاف میان مردم و گروههای مقاومت در منطقه غرب آسیا انجام میدهند، برای شما معنای تازهای پیدا میکند؛ شکافی که هم از طریق گروههای حاکم بر نظام اداری کشورهای حاضر در منطقه غرب آسیا ایجاد میشود و هم به شکل قابل توجهی در تبلیغاتی که در میان شهروندان این کشورها پخش میشود جریان دارد. من اینطور فکر میکنم که مجموعه این تلاشها اصل بنیادین هویت سیاسی دولتهای منطقه را نشانه گرفته، چرا که تنها این گروهها هستند که از امکان و اراده کافی برای دفاع از حق انحصاری دولتهایشان بر خاک، آب و فضای کشوری که در آن حضور دارند برخوردارند.
***
یک بار دیگر به صحنه نگاه کنید!
محمد سلحشور: 40 روز گذشت. گذر 40 روز سخت از یکی از تلخترین روزهای تقویم تاریخ معاصر نه به سرعت بود و نه سهل. فرود بدشگون 80 تن بمب برای به شهادت رساندن اسطوره ابدی مقاومت منطقه یعنی شهید بزرگوار سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، سرانجام بزرگمردی کمنظیر را به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت در راه آزادی قدس رساند. هر چند این عملیات تروریستی داغی ابدی را بر دل تمام آزادیخواهان جهان گذاشت اما سیر تحولات پیش و پس از این ترور بسیاری را به حیرت واداشت. حدود 10روز قبل از عملیات ترور شهید نصرالله، لبنان و بدنه مقاومت اسلامی با عملیات پیجرها و سرعت گرفتن ترور فرماندهان مقاومت روبهرو شده بود. پس از ترور سید مقاومت، اشغالگران در عملیاتی مشابه، جانشین احتمالی وی سیدهاشم صفیالدین را نیز به شهادت رساندند. میزانسن طراحی شده برای این ترورها اما یک ویژگی داشت؛ چنانکه دستور عملیات به فاصله کوتاهی پس از سخنرانی نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک صادر شد. نتانیاهو چند ساعت پیش از این ترور در نطقی معنادار، صهیونیستها را فاتح جنگ خوانده بود. حتی انتشار تصویر وی در حال رهبری عملیات ترور شهید نصرالله در نیویورک با نیت ثبت قابی ماندگار انجام شد؛ قابی که در آن هم سازمان ملل به میدان مدیریت جنگ تشبیه میشد و هم نخستوزیر رژیم صهیونیستی را در قامت ناظم جدید غرب آسیا به تصویر میکشید. این میزانسن هر چند تا مدت کوتاهی توانست تصویر مخدوششده اقتدار اسرائیل را در نگاه جهانی ترمیم کند اما جعلی بودن چنین تصویری نیز مانند ذات صهیونیسم به سرعت عیان شد. کافی است 40 روز گذشته را روی دور تند مرور کنیم. صهیونیستها ابتدا در یک عملیات تروریستی دبیرکل حزبالله یعنی مهمترین گروه مقاومت را به شنیعترین شکل ممکن و با بمباران چند برج مسکونی به شهادت رسانده و بعد در عملیاتی مشابه جانشین احتمالی وی را نیز ترور کردند. آنها حتی در یک نبرد میدانی و بدون اطلاع قبلی یحیی سنوار، رهبر حماس را نیز به شهادت رساندند تا همه چیز آماده بالا بردن پرچم پیروزی با حذف چهرههای شاخص مقاومت باشد. با این حال جبهه شمال برای صهیونیستها به مراتب نفوذناپذیرتر از سالهای 2000 و 2006 میلادی شد. آنها یک ماه است هر صبح خود را با خبر هلاکت بیسابقه کماندوهایشان در مرز جنوب لبنان آغاز میکنند. رزم پهپادی حزبالله، زندگی در پناهگاه را به عادت روزانه صهیونیستها بدل کرده، تا جایی که حمله پهپادی به اجتماع نظامیان صهیونیست یکی از سیاهترین روزهای تاریخ جنگ را برای اسرائیل رقم زد. پهپادهای حزبالله با به سخره گرفتن پدافند اشغالگران تا اتاق خواب نخستوزیر این رژیم پیش رفتند؛ وضعیتی که کمابیش در نوار غزه نیز در حال وقوع است و بعد از چند ماه امنیت نسبی اشغالگران، مقاومت پایدار حماس و جهاد اسلامی بعد از گذشت یک سال از عملیات زمینی صهیونیستها، تلفاتگیری روزانه از اشغالگران را به برنامه تغییرناپذیر خود بدل کرده است.
آنچه این روزها در میدان نبرد مشهود است، سیمای مقتدر حزبالله و حماس در روزهای پس از نصرالله و سنوار را به نمایش میگذارد. اکنون زمان مناسبی است تا نتانیاهو بار دیگر به میزانسن چیده شده در سازمان ملل فکر کند و پی به جهل تاریخی رژیم صهیونیستی درباره فرضیه اتکای مقاومت اسلامی به رهبرانش ببرد. رهبرانی که هرچند از منظر عملیاتی هر کدام از زبدهترین فرماندهان این عصر به شمار میرفتند اما اکسیر مقاومت به عنوان نیرویی درونزا و مومن را چنان در بدنه خویش تکثیر کردهاند که با توانی مضاعف در فقدان فرماندهان خویش ادامه حیات میدهند. حالا میزانسن موجود در جنوب لبنان و ناتوانی اشغالگران برای ورود به این منطقه در زمین و جولان آتش پهپادی و موشکی حزبالله در آسمان، نتانیاهو را به چالش کشیده است. حزبالله در پس سختترین ضرباتی که ممکن بود دریافت کند، حالا چنان میجنگد که گویی هیچ ضربی قدرت در هم شکستنش را ندارد.
40 روز از داغ بزرگ نصرالله گذشت اما نصرت الهی برای رزمندگان مقاومت قطع نشده است. در پس این داغ که به هیچ تعداد روز و ماه و سال التیام نمییابد، یک تصویر باشکوه دیگر مستتر بود؛ تصویر تکثیر مقاومت در بدنه گروهی که ضربات بزرگی دریافت کرده است. میزانسن نهایی منطقه را این الگوی تکثیرشده میچیند و در این میزانسن جایی برای ناظم بودن اشغالگران وجود ندارد. آنها در یک سال گذشته تمام کلیشههای اشغالگران از نفوذناپذیری تا شکست ناپذیری را شکستهاند. این تنها بخش کوچکی از میراث نصرالله است.
***
مکتب عملیات روانی شهید نصرالله
محمد رستمپور: وقتی سخن میگفت، بیش از ضاحیه و تهران، صدایش در تلآویو و واشنگتن شنیده میشد. رقیبش میدانست او دروغ نمیگوید. خودش گفته بود: «ما متعلق به مکتبی هستیم که دروغ را به عنوان عملیات روانی هم قبول ندارد». کمتر پیش میآید دشمنت چنین اعتمادی به حرفهایت داشته باشد. اعتماد، باور میآورد و باور، سد سخت ذهنی غیریت را میشکافد. آیتالله سیدحسن نصرالله صرفاً مرشد و مدیر یک سازمان نبود. فقط یک چهره سیاسی نبود. تنها یک استراتژیست نظامی به حساب نمیآمد. پیش و بیش از همه اینها، یک رهبر و مراد معنوی و معنایی بود. نویسنده نبود اما کلمه را میشناخت. هیچ حساب کاربریای نداشت اما رسانه را بلد بود. تئوری نمیدانست اما در عمل، بهروزترین تئوریهای عملیات روانی و پیچیدهترین درسهای مدیریت رسانه را اجرا میکرد. آنقدر طبیعی و غریزی بر محاسبه و تصویر و ادراک دشمن اثر میگذاشت که حتی دشمنش هم او را «هنرمند جنگ روانی» میدانست. نصرالله خلاف برخی تصورها که عملیات روانی و تبلیغات را حربه اردوگاه شر میخوانند، متکی بر ابزارها و تکنیکهای عملیات روانی بارها رقیب را به زانو درآورد. جنگ جدید در میدان رویارویی نظامی رخ نمیدهد. جنگ جدید حاصل چکاچک ارادهها و تصمیمات است. آنچه برنده و بازنده را تعیین میکند، اتفاقاً تانک و هواپیما و موشک نیست. جنگ جدید به دنبال گرفتن تلفات نیست. هر که بیشتر بکشد، پیروز نیست. آنچه بر میزان مرگومیرها، خرابیها و خسارتها اولویت دارد، اختلالهاست. همه نوع جنگافزار و نقشه و آمادهباش و دستور به کار گرفته میشوند تا رقیب را «تسلیم» کنند و «مقاومت» او را بشکنند. با این حال، نصرالله در یک انتزاع معنایی بیربط با جنگ روانی هم نبود. بررسی 28 سخنرانی او از هفتم اکتبر 2024 تا ساعت شهادتش نشان میدهد او در استفاده از همان تکنیکهای دانشی برآمده از تئوریهای مربوط به اقناع و ادراک هم تبحر داشت. یعنی خلاف آنچه برخی میپندارند، میتوان از پدیدهای به نام «عملیات روانی راستین» نام برد که در سیره پیامبر اسلام(ص) و امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) نیز وجود داشته و به کار آمده و سیدحسن نصرالله، در دوران جدید برترین شکل اجرای آن را عرضه کرد. در مجموعه عملیات روانی جبهه مقاومت، او هم یک بازیگر قهار به شمار میآمد و هم یک کارگردان طراح. به طور کلی جبهه مقاومت در کشورهای مختلف به ۳ دسته ابزار در عملیات روانی متوسل میشود: بیانیههای مکتوب، ویدئوهای عملیاتها و سخنرانیهای رهبران و فرماندهان. پرکاربردترین تکنیک سیدحسن نصرالله توضیح، تبیین، روشنگری و استدلال درباره اقدامات بود. میانگین زمانی سخنرانیهای شهید خطیب، 55 دقیقه بود که عمده این زمان صرف تشریح وضعیت حزبالله و میدان میشد. تکنیک پرکاربرد دوم سید، «شرطیسازی» بود. شرطیسازی حاصل مطالعات یک روانشناس قرن نوزدهمی رفتارگرا به نام «ایوان پتروویچ پاولف» است. شرطیسازی فراتر از یک رابطه علّی و معلولی، بروز رفتارهای عصبی در فرد را توضیح میدهد. پاولف میگوید اگر همزمان با غذا دادن به یک سگ، یک زنگ را به صدا درآورید، بعد از مدتی به محض به صدا درآمدن زنگ، غدد بزاقی حیوان فعال میشود.
حزبالله در ۶ ماه نخست توفان الاقصی، همزمان با سخنرانی دبیرکل، راکتها و موشکهایی به سرزمینهای اشغالی شلیک میکرد و در نتیجه، صدای آژیر در شهرها و شهرکهای اسرائیل بلند میشد. این تکنیک پیش از این در جنگ ۳۳ روزه در یک سطح بالا مورد استفاده قرار گرفت و همزمان با سخنرانی سیدحسن و با اشاره او، ناوچه جنگی ساعر در دریای مدیترانه مورد هدف قرار گرفت. این شرطیسازی تا جایی پیش رفته بود که صهیونیستها پس از هر سخنرانی شهید، منتظر اتفاقی در میدان بودند. تکنیک پرکاربرد سوم سیدحسن، «قرینهسازی» بود. قرینهسازی، کلیشههای ذهنی آشنای مخاطب را استخدام میکند و مبتنی بر آن، رخدادهای جدید را کنار آن کلیشهها مینشاند تا انتقال پیام آسانتر و سریعتر صورت گیرد. برای نمونه، شهید نصرالله بعد از حمله اسرائیل به کمپ آوارگان رفح (مه 2024) این حمله را با وحشیگری نازیها مقایسه کرد تا شدت جنایت صهیونیستها آشکار شود. چهارمین تکنیک پرکاربرد سید در خطابهها و سخنرانیها بویژه در هنگامه جنگها، «القای ترس» بود. آنچه اثرگذاری این تکنیک در بیان شهید را بالا میبرد، ترکیب آن با «ابهامآفرینی» بود. رهبر حزبالله بخوبی از ابهام برای هراسآفرینی و ترساندن استفاده میکرد و کوشش داشت تصویر حزبالله در نظر دشمن را مهیب و پیشبینیناپذیر ترسیم کند و تابآوری شهرکنشینان صهیونیست را که رکن عادیسازی اشغال فلسطین هستند، به شکل جدی کاهش دهد. ترند کلمات و عبارتهای کوتاهی همچون «یواشیواش» در شبکههای اجتماعی نیز نشان میدهد او در بهکارگیری این ترکیب، هوشمندانه و مبتکرانه عمل میکرد.
این ۴ تکنیک محسوس در کنار «بهرهمندی از شوخی و لحن طنزآمیز»، «دقتنمایی»، «جزئینگری و تکیه بر اعداد و دادهها» نشان میدهد شهید خطیب ما، در کنار همه ویژگیهای بارز شخصیتی در حوزههای نظامی و سیاسی، مؤسس یا مدبر یک مکتب عملیات روانی راستین بود که باید منطبق با رویدادها و اتفاقات ۳۳ سال رهبری او بر حزبالله تدوین و تبیین شود.
ارسال به دوستان
دیدگاه
مکتب عملیات روانی شهید نصرالله
محمد رستمپور: وقتی سخن میگفت، بیش از ضاحیه و تهران، صدایش در تلآویو و واشنگتن شنیده میشد. رقیبش میدانست او دروغ نمیگوید. خودش گفته بود: «ما متعلق به مکتبی هستیم که دروغ را به عنوان عملیات روانی هم قبول ندارد». کمتر پیش میآید دشمنت چنین اعتمادی به حرفهایت داشته باشد. اعتماد، باور میآورد و باور، سد سخت ذهنی غیریت را میشکافد. آیتالله سیدحسن نصرالله صرفاً مرشد و مدیر یک سازمان نبود. فقط یک چهره سیاسی نبود. تنها یک استراتژیست نظامی به حساب نمیآمد. پیش و بیش از همه اینها، یک رهبر و مراد معنوی و معنایی بود. نویسنده نبود اما کلمه را میشناخت. هیچ حساب کاربریای نداشت اما رسانه را بلد بود. تئوری نمیدانست اما در عمل، بهروزترین تئوریهای عملیات روانی و پیچیدهترین درسهای مدیریت رسانه را اجرا میکرد. آنقدر طبیعی و غریزی بر محاسبه و تصویر و ادراک دشمن اثر میگذاشت که حتی دشمنش هم او را «هنرمند جنگ روانی» میدانست. نصرالله خلاف برخی تصورها که عملیات روانی و تبلیغات را حربه اردوگاه شر میخوانند، متکی بر ابزارها و تکنیکهای عملیات روانی بارها رقیب را به زانو درآورد. جنگ جدید در میدان رویارویی نظامی رخ نمیدهد. جنگ جدید حاصل چکاچک ارادهها و تصمیمات است. آنچه برنده و بازنده را تعیین میکند، اتفاقاً تانک و هواپیما و موشک نیست. جنگ جدید به دنبال گرفتن تلفات نیست. هر که بیشتر بکشد، پیروز نیست. آنچه بر میزان مرگومیرها، خرابیها و خسارتها اولویت دارد، اختلالهاست. همه نوع جنگافزار و نقشه و آمادهباش و دستور به کار گرفته میشوند تا رقیب را «تسلیم» کنند و «مقاومت» او را بشکنند. با این حال، نصرالله در یک انتزاع معنایی بیربط با جنگ روانی هم نبود. بررسی 28 سخنرانی او از هفتم اکتبر 2024 تا ساعت شهادتش نشان میدهد او در استفاده از همان تکنیکهای دانشی برآمده از تئوریهای مربوط به اقناع و ادراک هم تبحر داشت. یعنی خلاف آنچه برخی میپندارند، میتوان از پدیدهای به نام «عملیات روانی راستین» نام برد که در سیره پیامبر اسلام(ص) و امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) نیز وجود داشته و به کار آمده و سیدحسن نصرالله، در دوران جدید برترین شکل اجرای آن را عرضه کرد. در مجموعه عملیات روانی جبهه مقاومت، او هم یک بازیگر قهار به شمار میآمد و هم یک کارگردان طراح. به طور کلی جبهه مقاومت در کشورهای مختلف به ۳ دسته ابزار در عملیات روانی متوسل میشود: بیانیههای مکتوب، ویدئوهای عملیاتها و سخنرانیهای رهبران و فرماندهان. پرکاربردترین تکنیک سیدحسن نصرالله توضیح، تبیین، روشنگری و استدلال درباره اقدامات بود. میانگین زمانی سخنرانیهای شهید خطیب، 55 دقیقه بود که عمده این زمان صرف تشریح وضعیت حزبالله و میدان میشد. تکنیک پرکاربرد دوم سید، «شرطیسازی» بود. شرطیسازی حاصل مطالعات یک روانشناس قرن نوزدهمی رفتارگرا به نام «ایوان پتروویچ پاولف» است. شرطیسازی فراتر از یک رابطه علّی و معلولی، بروز رفتارهای عصبی در فرد را توضیح میدهد. پاولف میگوید اگر همزمان با غذا دادن به یک سگ، یک زنگ را به صدا درآورید، بعد از مدتی به محض به صدا درآمدن زنگ، غدد بزاقی حیوان فعال میشود.
حزبالله در ۶ ماه نخست توفان الاقصی، همزمان با سخنرانی دبیرکل، راکتها و موشکهایی به سرزمینهای اشغالی شلیک میکرد و در نتیجه، صدای آژیر در شهرها و شهرکهای اسرائیل بلند میشد. این تکنیک پیش از این در جنگ ۳۳ روزه در یک سطح بالا مورد استفاده قرار گرفت و همزمان با سخنرانی سیدحسن و با اشاره او، ناوچه جنگی ساعر در دریای مدیترانه مورد هدف قرار گرفت. این شرطیسازی تا جایی پیش رفته بود که صهیونیستها پس از هر سخنرانی شهید، منتظر اتفاقی در میدان بودند. تکنیک پرکاربرد سوم سیدحسن، «قرینهسازی» بود. قرینهسازی، کلیشههای ذهنی آشنای مخاطب را استخدام میکند و مبتنی بر آن، رخدادهای جدید را کنار آن کلیشهها مینشاند تا انتقال پیام آسانتر و سریعتر صورت گیرد. برای نمونه، شهید نصرالله بعد از حمله اسرائیل به کمپ آوارگان رفح (مه 2024) این حمله را با وحشیگری نازیها مقایسه کرد تا شدت جنایت صهیونیستها آشکار شود. چهارمین تکنیک پرکاربرد سید در خطابهها و سخنرانیها بویژه در هنگامه جنگها، «القای ترس» بود. آنچه اثرگذاری این تکنیک در بیان شهید را بالا میبرد، ترکیب آن با «ابهامآفرینی» بود. رهبر حزبالله بخوبی از ابهام برای هراسآفرینی و ترساندن استفاده میکرد و کوشش داشت تصویر حزبالله در نظر دشمن را مهیب و پیشبینیناپذیر ترسیم کند و تابآوری شهرکنشینان صهیونیست را که رکن عادیسازی اشغال فلسطین هستند، به شکل جدی کاهش دهد. ترند کلمات و عبارتهای کوتاهی همچون «یواشیواش» در شبکههای اجتماعی نیز نشان میدهد او در بهکارگیری این ترکیب، هوشمندانه و مبتکرانه عمل میکرد.
این ۴ تکنیک محسوس در کنار «بهرهمندی از شوخی و لحن طنزآمیز»، «دقتنمایی»، «جزئینگری و تکیه بر اعداد و دادهها» نشان میدهد شهید خطیب ما، در کنار همه ویژگیهای بارز شخصیتی در حوزههای نظامی و سیاسی، مؤسس یا مدبر یک مکتب عملیات روانی راستین بود که باید منطبق با رویدادها و اتفاقات ۳۳ سال رهبری او بر حزبالله تدوین و تبیین شود.
ارسال به دوستان
یادداشت
یک بار دیگر به صحنه نگاه کنید!
محمد سلحشور: 40 روز گذشت. گذر 40 روز سخت از یکی از تلخترین روزهای تقویم تاریخ معاصر نه به سرعت بود و نه سهل. فرود بدشگون 80 تن بمب برای به شهادت رساندن اسطوره ابدی مقاومت منطقه یعنی شهید بزرگوار سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، سرانجام بزرگمردی کمنظیر را به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت در راه آزادی قدس رساند. هر چند این عملیات تروریستی داغی ابدی را بر دل تمام آزادیخواهان جهان گذاشت اما سیر تحولات پیش و پس از این ترور بسیاری را به حیرت واداشت. حدود 10روز قبل از عملیات ترور شهید نصرالله، لبنان و بدنه مقاومت اسلامی با عملیات پیجرها و سرعت گرفتن ترور فرماندهان مقاومت روبهرو شده بود. پس از ترور سید مقاومت، اشغالگران در عملیاتی مشابه، جانشین احتمالی وی سیدهاشم صفیالدین را نیز به شهادت رساندند. میزانسن طراحی شده برای این ترورها اما یک ویژگی داشت؛ چنانکه دستور عملیات به فاصله کوتاهی پس از سخنرانی نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک صادر شد. نتانیاهو چند ساعت پیش از این ترور در نطقی معنادار، صهیونیستها را فاتح جنگ خوانده بود. حتی انتشار تصویر وی در حال رهبری عملیات ترور شهید نصرالله در نیویورک با نیت ثبت قابی ماندگار انجام شد؛ قابی که در آن هم سازمان ملل به میدان مدیریت جنگ تشبیه میشد و هم نخستوزیر رژیم صهیونیستی را در قامت ناظم جدید غرب آسیا به تصویر میکشید. این میزانسن هر چند تا مدت کوتاهی توانست تصویر مخدوششده اقتدار اسرائیل را در نگاه جهانی ترمیم کند اما جعلی بودن چنین تصویری نیز مانند ذات صهیونیسم به سرعت عیان شد. کافی است 40 روز گذشته را روی دور تند مرور کنیم. صهیونیستها ابتدا در یک عملیات تروریستی دبیرکل حزبالله یعنی مهمترین گروه مقاومت را به شنیعترین شکل ممکن و با بمباران چند برج مسکونی به شهادت رسانده و بعد در عملیاتی مشابه جانشین احتمالی وی را نیز ترور کردند. آنها حتی در یک نبرد میدانی و بدون اطلاع قبلی یحیی سنوار، رهبر حماس را نیز به شهادت رساندند تا همه چیز آماده بالا بردن پرچم پیروزی با حذف چهرههای شاخص مقاومت باشد. با این حال جبهه شمال برای صهیونیستها به مراتب نفوذناپذیرتر از سالهای 2000 و 2006 میلادی شد. آنها یک ماه است هر صبح خود را با خبر هلاکت بیسابقه کماندوهایشان در مرز جنوب لبنان آغاز میکنند. رزم پهپادی حزبالله، زندگی در پناهگاه را به عادت روزانه صهیونیستها بدل کرده، تا جایی که حمله پهپادی به اجتماع نظامیان صهیونیست یکی از سیاهترین روزهای تاریخ جنگ را برای اسرائیل رقم زد. پهپادهای حزبالله با به سخره گرفتن پدافند اشغالگران تا اتاق خواب نخستوزیر این رژیم پیش رفتند؛ وضعیتی که کمابیش در نوار غزه نیز در حال وقوع است و بعد از چند ماه امنیت نسبی اشغالگران، مقاومت پایدار حماس و جهاد اسلامی بعد از گذشت یک سال از عملیات زمینی صهیونیستها، تلفاتگیری روزانه از اشغالگران را به برنامه تغییرناپذیر خود بدل کرده است.
آنچه این روزها در میدان نبرد مشهود است، سیمای مقتدر حزبالله و حماس در روزهای پس از نصرالله و سنوار را به نمایش میگذارد. اکنون زمان مناسبی است تا نتانیاهو بار دیگر به میزانسن چیده شده در سازمان ملل فکر کند و پی به جهل تاریخی رژیم صهیونیستی درباره فرضیه اتکای مقاومت اسلامی به رهبرانش ببرد. رهبرانی که هرچند از منظر عملیاتی هر کدام از زبدهترین فرماندهان این عصر به شمار میرفتند اما اکسیر مقاومت به عنوان نیرویی درونزا و مومن را چنان در بدنه خویش تکثیر کردهاند که با توانی مضاعف در فقدان فرماندهان خویش ادامه حیات میدهند. حالا میزانسن موجود در جنوب لبنان و ناتوانی اشغالگران برای ورود به این منطقه در زمین و جولان آتش پهپادی و موشکی حزبالله در آسمان، نتانیاهو را به چالش کشیده است. حزبالله در پس سختترین ضرباتی که ممکن بود دریافت کند، حالا چنان میجنگد که گویی هیچ ضربی قدرت در هم شکستنش را ندارد.
40 روز از داغ بزرگ نصرالله گذشت اما نصرت الهی برای رزمندگان مقاومت قطع نشده است. در پس این داغ که به هیچ تعداد روز و ماه و سال التیام نمییابد، یک تصویر باشکوه دیگر مستتر بود؛ تصویر تکثیر مقاومت در بدنه گروهی که ضربات بزرگی دریافت کرده است. میزانسن نهایی منطقه را این الگوی تکثیرشده میچیند و در این میزانسن جایی برای ناظم بودن اشغالگران وجود ندارد. آنها در یک سال گذشته تمام کلیشههای اشغالگران از نفوذناپذیری تا شکست ناپذیری را شکستهاند. این تنها بخش کوچکی از میراث نصرالله است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|