|
اخبار
تقریظهای رهبر انقلاب
بار جوایز ادبی را به دوش میکشد
دبیر علمی پانزدهمین دوره جایزه جلال در میزگرد بررسی آثار اعتباری این جایزه گفت: به نظر من، تقریظهای رهبر انقلاب دارد بار جوایز ادبی ما را به دوش میکشد.
وجیهه سامانی در گفتوگو با فارس گفت: جوایز ادبی به نوعی باید بتواند کارکرد تقریظهای رهبری را در جامعه داشته باشد ولی هیچ کدام از جوایز ادبی این موج و جریانسازی را ایجاد نکرده است. از طرف دیگر هم آسیبشناسی و یک زنگ خطر است، که بدنه جامعه با آثار ادبی منتخب جامعه ادبی ارتباط نمیگیرد و به آن اقبال نمیکند. وی ادامه داد: البته اینطور نیست که بگوییم جشنوارهها باید با سلیقه جامعه و مخاطب کتابها را انتخاب کنند و دچار عوامزدگی شوند اما باید ذائقه مخاطب را ارتقا بدهیم تا به آثار فاخر ادبی علاقهمند شوند.
***
«باغ کیانوش» ۱۰ میلیاردی شد
فیلم سینمایی «باغ کیانوش» نخستین اثر بلند رضا کشاورزحداد به تهیهکنندگی محمدجواد موحد با گذشت یک ماه از آغاز اکران با جذب حدود ۲۵۰ هزار مخاطب به فروش ۱۰ میلیارد تومانی رسید.
همچنین این فیلم سینمایی مدتی است اکران سیار خود را در مدارس و شهرهای فاقد سینما آغاز کرده و در این بازه زمانی نیز با جذب ۳۳ هزار مخاطب به فروش ۷۰۰ میلیون تومانی رسیده است.
به این ترتیب با استقبال مخاطبان و این میزان فروش، «باغ کیانوش» تاکنون رکورد فروش فیلم نوجوان در سینمای ایران را شکست. به طور همزمان از جدیدترین تیزر آن که ساختش بر عهده سیدعلی نوروزیان است نیز رونمایی شد.
این فیلم با شعار «سینما برای همه بچهها» برای گروههای مختلف مخاطب شامل نابینایان، ناشنوایان و... نیز مناسبسازی شده و در دسترس قرار گرفته است. فیلم سینمایی «باغ کیانوش» نخستین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محسوب میشود و پخش آن بر عهده موسسه بهمن سبز است که اکران آن در سینماها ادامه دارد.
***
رمان ایرانی «از بهشت چه خبر؟» روانه بازار نشر شد
رمان «از بهشت چه خبر؟» نوشته شهره قائممقامی بهتازگی توسط نشر پلات منتشر و روانه بازار نشر شده است. این رمان دربرگیرنده قصهای از زندگی آینده نهچندان دور مردم کره زمین است.
داستان این کتاب از یک شهر کویری در ایران آغاز میشود که تا غرب ادامه مییابد و با ویژگیهای فرهنگی، مشکلات سیاسی و تغییرات اقلیمی در سرزمینهای مختلف گره خورده است. این کتاب با ۱۵۸ صفحه و قیمت ۱۶۰ هزار تومان عرضه شده است.
***
نمایشها ۲ روز تعطیل میشوند
بنا بر اعلام شورای نظارت و ارزشیابی، نمایشهای سراسر کشور از اذان مغرب روز چهارشنبه ۱۴ آذر تا پایان پنجشنبه ۱۵ آذر به صحنه نخواهند رفت.
در این محدوده زمانی، نمایشهای مذهبی و مناسبتی، مطابق قوانین شورای ارزشیابی و نظارت و مقررات سالن اجرا، میتوانند به اجرای خود ادامه دهند. اجرای نمایشها از جمعه ۱۶ آذر از سر گرفته خواهد شد.
***
«ده سالگی» بهترین فیلم جشنواره روسی شد
پویانمایی «ده سالگی» جایزه بهترین فیلم بخش «سینوست»، سومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه پرازمتیک روسیه را دریافت کرد. جشنواره فیلم کوتاه «پرازمتیک» روسیه یک رویداد سینمایی مستقل است که از سوی علاقهمندان فیلم کوتاه برای ترویج فیلمسازی در منطقه یکاترینبورگ روسیه در دانشگاه فدرال اورال برگزار میشود.
***
نمایش «کهنه دکمهها» در گالری شیدایی
دومین نمایشگاه انفرادی نازلی عباسی با عنوان کهنه دکمهها، جمعه ۲۳ آذر در گالری شیدایی افتتاح خواهد شد.
به گزارش ایرنا، عباسی این بار سراغ عکسهای خانوادگی خود رفته است و با ترکیب کردن عکسهای دوران کودکیاش با دکمهها و نخهای قدیمی به نوعی بازآفرینی و از آن خودسازی عکسها پرداخته است. این عکسها در یک اینستالیشن با عنوان «یک، دو، سه لبخند...» در گالری شیدایی تهران به نمایش درخواهند آمد. در بخش دوم نمایشگاه، عباسی به تجربه ایی متفاوت از کلاژ پرداخته است. عکسهایی که قدمت آنها به 100 سال میرسد و در عکاسخانههای تهران به ثبت رسیدهاند توسط او بازآفرینی شده و کارکردشان تغییر یافته است. این عکسها با جملاتی برآمده از ذهنیت هنرمند ترکیب یافتهاند. در استیمنت نمایشگاه چنین آمده است: خاطرات مثل دکمههای لباسهای کهنهاند. لباسها پاره میشوند، پارچهها میپوسند و از بین میروند، اما دکمهها همچنان باقی میمانند. انسانها نیز پیر میشوند و از دنیا میروند، اما خاطراتشان مثل دکمههای کنده شده از لباسهای کهنه بهجا میماند. خاطرات معلق در ذهن، جعبه دکمههای قدیمی مادرم، عکسهای خانوادگی من و کسانی که نمیشناسم، دستمایه شکلگیری این مجموعه شد. دکمههای رنگینی که روزگاری اسباببازی کودکانهای بیش نبودند، اکنون هر کدام از این دکمهها و نخهای قدیمی برایم یادآور کسی است، عزیزانی که امروز پیر شده یا از میان ما رفتهاند و نخهایی که کلاف سردرگم سرنوشت را در ذهنم تداعی میکنند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم تازه اکرانشده «70 سی»؛ اولین تجربه فیلمسازی بهرام افشاری
هیچ هیچ!
بنیا ابراهیمنژاد: «طولانی و خستهکننده» و «آشفته و پریشان» شاید پرملاحظهترین القاب باشد برای نخستین فیلم بهرام افشاری و تازهترین کمدی حال حاضر گیشه؛ اثری که ادعا میکند از همان دقایق ابتدایی سرگرمکننده و بامزه است. مدعی آن میشود مضاف بر حال و هوای طنزش، عینا دغدغهمند بوده و در ادامه به نحوی دچار توهم میشود که گویی بلندگوی اشاعه درد و رنج طبقه فرودست است. جالب اینکه مخاطب در حالی با کلافگی به تماشای فیلم مینشیند که همه چیز در آن کاملا عجولانه پیش میرود. از معرفی شخصیتها با نمایش چندثانیهای و کاتهای سریع برای نمایش سوژه بعدی گرفته تا خلق صحنههای بینمک و سردی که حتی در کسب یک لبخند معمولی از بیننده نیز ناکام است. تصویر پسری که در سن بلوغ و عنفوان نوجوانی تلفنی با «دوستش!» حرف میزند، دور شدن دوربین و نمای کلی از ماشین قراضه که به کارگیری تکنیک تضاد در آن به غایت کلیشهای است. سریال دیدن پیرزنی که مشغول تماشای شبکه «جم» بوده و دیالوگهای سطحی و فاقد محتوایی که به لطف دیگر فیلمسازانِ «دمدستی»ساز، تکراری شده است.
داستان درباره «برات» یک مالباخته بورس و چند خانواده دیگر است که تا انتها معلوم نیست نسبت و ارتباطشان با یکدیگر چیست و تنها میدانیم یک عضو از این مجموعه به نام «یعقوب»، پیرمردی سالخورده و افتاده حال، برنده قرعهکشی یک جایزه ۳۰ میلیارد تومانی میشود و با توجه به وضعیت افراد قصه، فرصت مناسبی است برای رهایی تمام آنها از آن گرفتاری. اما به گفته دکتر، او به دلیل تومور مغزی که با آن دست و پنجه نرم میکند، تا قبل از اهدای جایزه از دنیا خواهد رفت؛ نکتهای که میتوانست خلاقانهترین گره فیلمنامه باشد و سوژهای که با خود بامزهترین اتفاقات را به همراه داشته باشد اما با شلوغبازیهای افراطی بازیگران و پرداختن به موضوعات حاشیهای به یک ابتذال اساسی و فاجعه هنری ختم میشود؛ شوخیهایی که ابتدا سعی دارند با فاصلهگیری از دیگر آثار زرد، خلاق و نوآور باشند اما هرچه پیش میروند، ناخواسته و ناچار و در عین ناتوانی به پوچترین چرندیات جنسی سر خم میکنند. شخصیتهای بیهویتی که جز عده معدودی از آنها، نام و نسبتشان با یکدیگر نامشخص است و به طور کل پرسوناژها در سناریوی نویسنده، حکم اشیا را دارند در میزانسن سازنده. سوال اینجاست بودن یا نبودن کاراکتر بدون اسم خواهر پرویز چه تفاوتی را رقم میزند؟ آیا سرنوشت برادرزن برات تا این حد برای شما بیاهمیت است؟ چرا فکر میکنید درک و شعور بیننده ملعبه آثار توخالی شماست؟
بازی بازیگران غلو شده و اگزجره است. افشاری بازیگری را میداند اما کارگردانی را نه و این درست علت اکتهای اضافی و نادرست او برای شخصیت برات است. تیپسازی صدای هوتن شکیبا دقیق همان صدایی است که عروسک «دیبی» کلاهقرمزی دارد. این حد اغراق و این نگاه فانتزی به یک کمدی اجتماعی و رئال، ناشیانهترین اتود مورد استفاده توسط بازیگر محسوب میشود.
حیف از جناب طهمورث که با آن سابقه درخشان در عرصه تئاتر و سینما باید اسیر یک سیرک ۱۰۰ دقیقهای شود که با ردای یک طنز دغدغهمند، «70 سی» پر ادعا را به یک «هیچ» خالی و بیمحتوا بدل کند. نه «دالی زوم» بیانگر هنر فیلمسازی است، نه چشمک به کمدی «Borat»، نه پارودی از «جدایی» فرهادی و نه حتی ادای دین به «سوتهدلان» حاتمی. حیف از شما با آن نمایش بینظیر «جوجه تیغی». تئاتر با سینما فرق دارد آقای افشاری! این سینما نیست.
ارسال به دوستان
پردیس چارسو در انتظار آثار مستند
24 مستند بلند «سینما حقیقت» معرفی شدند
گروه فرهنگی: 24 مستند نیمهبلند در بخش مسابقه ملی هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» روی پرده میروند. اسامی این آثار به شرح زیر است:
1- «آسانسور» به کارگردانی جواد رزاقیزاده و تهیهکنندگی محمد کارت
2- «بوم ایرانی» به کارگردانی محمد مقدم و تهیهکنندگی فرزاد توحیدی
3- «پلوره (غرش پلنگ)» به کارگردانی و تهیهکنندگی علی احمدیزرینکلایی
4- «تو به کوچ عادت داشتی» به کارگردانی و تهیهکنندگی امیر عسگری
5- «حرفهای» به کارگردانی و تهیهکنندگی مسعود طاهری
6- «خشت و خون» به کارگردانی و تهیهکنندگی عقیل جماعتی
7- «خط القعر» به کارگردانی فرشاد اکتسابی و تهیهکنندگی فرشاد اکتسابی و حمید مهندسی
8- «دره پروانهها» به کارگردانی کاوه بهرامیمقدم و تهیهکنندگی حامد فومنی
9- «رخ» به کارگردانی سام کلانتری و تهیهکنندگی سام کلانتری و آرش صادقی
10- «روزگار احمد» به کارگردانی محسن اردستانی رستمی و تهیهکنندگی ساسان فلاحفر
11- «رویاباف و قاضی» به کارگردانی حسام اسلامی و تهیهکنندگی حسام اسلامی و اتین دوریکو
12- «سفرنامه عراق عجم» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمد طالبی
13- «سنگر هفت تپه» به کارگردانی علی زهیری و تهیهکنندگی محمدرضا کریمیراد
14- «شگرد» به کارگردانی و تهیهکنندگی جعفر صادقی
15- «ضد قهرمان» به کارگردانی و تهیهکنندگی عارف افشار
16- «فاطمی» به کارگردانی امیرحسین سیاح و فرشاد عسگریکیا و تهیهکنندگی امیرحسین سیاح
17- «فصلی که گم شد» به کارگردانی مهدی قنواتی و تهیهکنندگی محمدکاظم بیات
18- «کابین» به کارگردانی و تهیهکنندگی یاسر خیر
19- «کوهستان بیدفاع» به کارگردانی و تهیهکنندگی مصطفی گندمکار
20- «کیمیا» به کارگردانی زهره احمدزاده و تهیهکنندگی محمدحسین حیدری
21- «لمه» به کارگردانی و تهیهکنندگی فرشاد فدائیان
22- «نجیبزادگان» به کارگردانی و تهیهکنندگی سامان مختاری
23- «هنرستان» به کارگردانی و تهیهکنندگی علی ثقفی
24- «یک وجب خاک» به کارگردانی و تهیهکنندگی نیما مهدیان
25- «خیابان سوم سئول» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمودرضا رضایی
هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» ۱۸ تا ۲۵ آذر به دبیری محمد حمیدیمقدم در پردیس چارسو برگزار میشود.
ارسال به دوستان
رئیس مرکز سیمافیلم خبر داد
«موسی» میهمان ویژه فجر 43
گروه فرهنگی: رئیس مرکز سیمافیلم، پرداختن به شخصیتهای تاریخی و وقایعی را که ممکن است حتی در تقویم هم ثبت نشده باشد در قالب مجموعههای نمایشی مهم و اثرگذار دانست و گفت: رویدادها و حوادث تاریخی برای تولید سریال در گونه تاریخی مناسبند و ما نیز مبتنی بر این مهم، گونه تاریخی را در سیمافیلم احیا کردیم.
مهدی نقویان در گفتوگو با فارس درباره مجموعههای نمایشی در حال تولید عنوان کرد: اکنون ۱۴ سریال دوربین روشن داریم که تعدادی از آنها به مرحله پستولید هم رسیدهاند. امروز آثار متعددی در مرحله پستولید داریم که در نوع خود اتفاق جدیدی محسوب میشود. وی افزود: از سال گذشته که چرخه تولید به راه افتاد، ابتدا حدود ۲ سریال به مرحله پستولید میرسید اما اکنون تقریبا ۸ سریال از سیمافیلم وارد مرحله پستولید شده است. نقویان درباره افزایش سریالهای تاریخی در سیمافیلم هم گفت: مجموعههای نمایشی تاریخی با ۲ نگاه تولید میشوند که یک نگاهش مناسبتی است؛ گاهی مناسبتهایی مانند ماههای محرم و صفر فرصت خوبی برای تولید و نمایش اینگونه آثار است. ناظر بر همین نیاز، سعی میکنیم حتما در این ایام آثاری متناسب روی آنتن داشته باشیم. همچنین هفته دفاعمقدس، دهه فجر و بسیاری دیگر از رویدادها و حوادث تاریخی برای تولید سریال در گونه تاریخی مناسبند و ما نیز مبتنی بر این مهم، گونه تاریخی را در سیمافیلم احیا کردهایم.
رئیس مرکز سیمافیلم در پاسخ به پرسشی درباره احتمال آماده شدن نسخه سینمایی مجموعه «موسی کلیمالله» برای نمایش در جشنواره فیلم فجر عنوان کرد: برنامهریزی شده است که یک نسخه سینمایی از سریال در حال ساخت درباره زندگی حضرت موسی(ع) به جشنواره فیلم فجر برسد. نقویان یادآوری کرد: در جریان تولیدات نمایشی و فیلمهای سینمایی، همیشه پیشبینیهایی روی کاغذ وجود دارد و برنامهریزیهایی نیز صورت میگیرد و اگر روال منطقی برقرار و شرایط مناسب باشد، آثار بهموقع به مرحله پستولید و آمادگی برای نمایش عمومی میرسند. درباره فیلم سینمایی حضرت موسی(ع) نیز همینگونه است و سازندگان اثر تلاش میکنند نسخه سینمایی این تولید به جشنواره فیلم فجر برسد. وی تصریح کرد: البته تولید نهایی قصه زندگی حضرت موسی(ع) در قالب سریال خواهد بود و این تصور که ۲ اثر سینمایی و سریال جدا از هم درباره حضرت موسی تولید میشود، درست نیست. نقویان با بیان اینکه ضبط سریال «سلمان فارسی» هم از ۲ هفته گذشته از سرگرفته شده، عنوان کرد: پس از برگزاری مراسم ترحیم همسر داوود میرباقری، کارگردان سریال، وی چند روز است به کار برگشته و ضبط این مجموعه در شهرک سینمایی تلویزیونی ایران از سر گرفته شده است.
ارسال به دوستان
نگاه
تضییع بنزین
محمدحسین فرقدانی: ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان، همواره نقشی کلیدی در بازارهای انرژی بینالمللی ایفا کرده است. با این وجود، کشور پارادوکس عجیبی را تجربه میکند: واردات بنزین! موضوعی که نهتنها مایه تعجب است، بلکه زنگ خطری جدی برای مدیریت منابع انرژی کشور به شمار میآید. بنزین، بهعنوان شریان حیاتی اقتصاد مدرن، نقش تعیینکنندهای در حملونقل، صنعت و حتی زندگی روزمره دارد. در جهانی که مصرف انرژی به یکی از شاخصهای توسعهیافتگی تبدیل شده، هدررفت بنزین در ایران، آن هم در شرایطی که کشور با کسری بودجه و تحریمهای اقتصادی مواجه است، یک بحران تمامعیار محسوب میشود. اینکه کشوری با ذخایر عظیم نفت و گاز، بهجای صرفهجویی و بهرهوری در مصرف بنزین، به واردات آن رو آورده و حتی با پدیده قاچاق سوخت مواجه است، نشاندهنده عمق مشکلات مدیریتی و ساختاری است. چنین مسائلی، اهمیت اصلاح سیاستها و بازنگری در نحوه مصرف و توزیع بنزین را بیش از پیش برجسته میکند.
مصرف بیرویه بنزین در ایران به معضلی جدی تبدیل شده که نهتنها اقتصاد کشور، بلکه محیط زیست، عدالت اجتماعی و حتی سیاستهای کلان دولت را به چالش کشیده است. بر اساس آمارهای آژانس بینالمللی انرژی، میانگین مصرف بنزین خودروها در ایران 9.2 لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است؛ رقمی که بهطور معناداری از میانگین 7.2 لیتری جهانی بالاتر است. در مقایسه با کشورهای پیشرفتهای همچون ژاپن با 5.4 لیتر و فرانسه با 8.5 لیتر، این عدد بهوضوح ضعف شدید مدیریت انرژی در ایران را آشکار میکند. جالبتر اینکه حتی در آمریکا، کشوری که خودروهای آن معمولا به موتورهای حجیم و قدرتمند مجهز هستند، میانگین مصرف بنزین 8.6 لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است. این پرسش مطرح است که چگونه ایران، کشوری با منابع عظیم انرژی و برخوردار از ظرفیتهای بومی فراوان، به جای بهرهگیری از این امتیازات برای بهبود بهرهوری و کاهش مصرف سوخت، با آماری بالاتر از بسیاری از کشورهای صنعتی روبهرو است؟ حتی در مقایسه با کشورهایی که خودروهایی با فناوریهای پیشرفتهتر و موتورهای پرقدرتتر تولید و استفاده میکنند، مصرف بالای بنزین در ایران جای تأمل دارد. آیا این مسأله را میتوان تنها به فرهنگ مصرف یا ضعف فناوری خودروها نسبت داد، یا باید به عوامل عمیقتر مدیریتی و ساختاری نیز توجه کرد.
اختلاف میان ایران و دیگر کشورها در این حوزه، نه به امکانات و منابع، بلکه به نحوه سیاستگذاری و اولویتبندیها بازمیگردد. این مقایسه، صرفا برای تأکید بر فاصله ما از استانداردهای جهانی است؛ فاصلهای که نتیجه مدیریت ناکارآمد، بیتوجهی به تکنولوژیهای روز و فقدان فرهنگسازی در مصرف انرژی است. در حالی که کشورهای پیشرفته با برنامهریزی دقیق و استفاده از فناوریهای نوین به کاهش مصرف سوخت رسیدهاند، ایران همچنان درگیر پیامدهای تصمیمهای کوتاهمدت و غیرکارشناسی است.
در این میان، تفاوت ایران و کشورهای صنعتی دنیا بخوبی نشاندهنده اهمیت مدیریت هوشمندانه منابع و بهرهگیری از تکنولوژیهای روز در کاهش مصرف سوخت است؛ کشورهایی که با وجود وابستگی بیشتر به خودرو، توانستهاند بهرهوری را افزایش دهند. این همان الگویی است که ایران باید از آن بیاموزد اما تحقق این امر نیازمند اصلاحات عمیق و جدی در حوزه سیاستگذاری و فرهنگ است؛ اصلاحاتی که تاکنون بهدلیل منافع کوتاهمدت، به حاشیه رانده شدهاند.
یکی از شگفتانگیزترین تناقضها در مصرف بنزین، مقایسه تهران و پکن است. تهران با جمعیت 14 میلیون نفر، در مقایسه با پکن که جمعیتش 22 میلیون نفر است، ۳ برابر بیشتر بنزین مصرف میکند. این اختلاف تنها به تعداد خودروها مربوط نیست، بلکه به مدیریت شهری و کارآمدی زیرساختهای حملونقل بازمیگردد. تهران با وجود برخورداری از سیستم حملونقل عمومی، به دلیل ضعف در کارآمدی و برنامهریزی شهری نادرست، همچنان با ترافیکهای سنگین و جابهجاییهای زمانبر مواجه است. تراکم بالای ۱۴۸ نفر در هر هکتار در تهران، در مقایسه با پکن که تراکمی معادل ۴۴ نفر در هر هکتار دارد، خود عامل مهمی در ایجاد این معضل است. در تهران، توسعه نامتوازن و نبود هماهنگی میان زیرساختها و نیازهای شهری باعث شده بسیاری از مسیرهای شهری در ساعات اوج ترافیک کاملا قفل شوند. این وضعیت گاهی افراد را ناچار میکند برای جابهجایی از یک نقطه شهر به نقطه دیگر، ساعتها در ترافیک بمانند. چنین شرایطی، حتی با وجود سیستم حملونقل عمومی، استفاده از خودروهای شخصی را برای بسیاری از شهروندان اجتنابناپذیر کرده است. در مقابل، پکن با جمعیت 1.5 برابر تهران و تراکم بسیار پایینتر، توانسته است با بهرهگیری از یک سیستم حملونقل عمومی گسترده و برنامهریزی شهری متوازن، نیازهای جابهجایی شهروندان خود را به شکل بهتری مدیریت کند. این تفاوتها به روشنی نشان میدهد مصرف بالای بنزین در تهران نهتنها به دلیل رفتارهای مصرفی شهروندان، بلکه به علت برنامهریزی شهری ناکارآمد و نبود راهبردهای مناسب در مدیریت حملونقل شهری است. شکاف سیاستگذاری و بحران مصرف بالای بنزین در ایران فقط به ضعف در زیرساختهای شهری و سبک زندگی محدود نمیشود، بلکه سیاستگذاریهای ناتمام و نگاه کوتاهمدت دولتها نیز نقش پررنگی در تشدید این بحران داشته است.
مهرداد لاهوتی، نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به شکاف قابل توجه میان بودجه اختصاصیافته دولت برای واردات بنزین و نیاز واقعی کشور اشاره کرده است. بر اساس اظهارات او، ایران سال گذشته ۹۰ هزار میلیارد تومان برای واردات بنزین هزینه کرد. با وجود اینکه برای امسال، با توجه به رشد مصرف و کسری روزانه تولید، این رقم باید حداقل به ۱۲۰ هزار میلیارد تومان برسد، دولت تنها ۶۵ هزار میلیارد تومان را در بودجه امسال برای این منظور پیشبینی کرده است؛ رقمی که نهتنها پاسخگوی نیازهای فعلی نیست، بلکه بهوضوح نشاندهنده بیبرنامگی و نبود استراتژی مشخص در مدیریت بحران سوخت است.
این اختلاف فاحش میان نیاز واقعی و بودجه تخصیصی، تنها به یک پیام ختم میشود: دولتی که در مواجهه با یکی از بزرگترین چالشهای انرژی خود، یا تصمیم به افزایش قیمت بنزین دارد یا به دنبال کاهش مصرف اجباری است اما بهدلیل نداشتن برنامه بلندمدت و مشخص، در بلاتکلیفی به سر میبرد. ادامه چنین رویکردی نهتنها هزینههای اقتصادی سنگینی بر دوش کشور میگذارد، بلکه اعتماد عمومی به سیاستگذاریهای انرژی را نیز بیش از پیش تحتالشعاع قرار میدهد.
قاچاق سوخت یکی دیگر از عوامل اصلی هدررفت منابع انرژی در ایران است. طبق سخنان علی محمودیان، مدیر اتحادیه سوختهای جایگزین، روزانه ۱۰ میلیون لیتر بنزین و ۸ میلیارد لیتر گازوییل از کشور قاچاق میشود. این رقم، معادل ۶ میلیارد دلار زیان سالانه برای اقتصاد ایران دارد؛ رقمی که میتوانست به جای خروج غیرقانونی از مرزها، صرف بهبود زیرساختها و توسعه اقتصادی شود.
قاچاق سوخت، علاوه بر از بین بردن منابع ارزی کشور، تقاضای کاذب را در بازار داخلی افزایش داده و فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان و واردکنندگان بنزین وارد میکند. سال ۱۳۹۹، ایران صادرکننده ۳ میلیارد دلار بنزین به کشورهای منطقه بود اما اکنون باید میلیاردها دلار برای واردات بنزین هزینه کند. این تغییر وضعیت، نتیجه مستقیم ناکارآمدی در مدیریت داخلی و کنترل مصرف است.
با توجه به سخنان محمودی و برآوردهای رسمی، اگر روند فعلی ادامه یابد، مصرف بنزین در ایران تا سال ۱۴۰۸ به ۲۵۰ میلیون لیتر در روز خواهد رسید. این میزان، نهتنها تأمین آن را برای دولت غیرممکن میکند، بلکه بحران انرژی کشور را وارد مرحلهای خطرناکتر خواهد کرد. این وضعیت بهوضوح نشان میدهد بدون تغییرات اساسی در سیاستگذاریهای کلان و اصلاحات ساختاری، بحران انرژی در ایران نهتنها حل نخواهد شد، بلکه عمیقتر نیز میشود.
برای مقابله با این بحران، ابتدا باید به علل ریشهای افزایش مصرف پرداخته شود. اصلاح الگوی توسعه شهری، کاهش تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ و توسعه حملونقل عمومی، نقش کلیدی در کاهش وابستگی به خودروهای شخصی دارد. همچنین ارتقای کیفیت خودروهای داخلی و تولید خودروهای کممصرف، میتواند بخش قابل توجهی از مصرف بیرویه سوخت را کنترل کند. در کنار این اقدامات، مبارزه جدی با قاچاق سوخت و ایجاد سامانههای هوشمند برای مدیریت عرضه و تقاضا ضروری است. تنها در صورتی که این عوامل بهصورت همزمان و هماهنگ اجرا شوند، میتوان به کاهش پایدار مصرف سوخت و عبور از بحران انرژی امیدوار بود.
هرگونه راهحل قیمتی، بدون تغییر رویکردهای ساختاری و مدیریتی نهتنها ناکارآمد است، بلکه ممکن است نارضایتی اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند. ایران باید از تجربههای گذشته درس بگیرد و با اتخاذ سیاستهای جامع و بلندمدت، بحران مصرف سوخت را به فرصتی برای توسعه پایدار تبدیل کند. این نه فقط یک انتخاب، بلکه یک ضرورت حیاتی برای آینده کشور است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|