|
نمایش قابلقبول استقلال در بازی با مس کرمان
روی نوار برد
عبدالله دارابی: استقلال محکوم به جدی گرفتن جام حذفی است، حتی بیشتر از لیگ برتر، چرا که شانس توفیقش در این جام از لیگ برتر بیشتر است و این تیم از بسیاری جهات محتاج کسب یک قهرمانی در فصل جاری است. آبیپوشان طی ۱۱ بازی خود در لیگ برتر، ۵۸ درصد امتیازات ممکن را از دست دادهاند، حال آنکه تیمهای تراکتور، سپاهان و پرسپولیس از همین تعداد بازی امتیازاتی را از دست دادهاند و فعلا روند امتیازدهی آنها در لیگ برتر نیز کند است. هرچند امید تا لحظه آخر وجود دارد ولی استقلال با توجه به امتیازات از دست داده فعلی، برای کسب قهرمانی در لیگ برتر کاری بسیار سخت دارد که نتایج این ۳ تیم بالانشین نیز در سرنوشت آبیها نقش مهمی دارد.
با این اوصاف و در هوای تهران که گویا فقط برای تماشاگران آلوده تشخیص داده شده بود، استقلال پنجشنبه گذشته پذیرای تیم مس کرمان شد؛ تیمی که روزگاری نماینده ایران در آسیا هم بود ولی اکنون در لیگ دسته یک حضور دارد! نیمه اول این دیدار چنگی به دل نزد؛ شاید شاگردان موسیمانه دچار غرور ناشی از ۲ بازی قبلیشان بودند، یا شاید تیم مس را به چشم رقیبی تمرینی مینگریستند. در این نیمه به جز شوت و ضربه سری از بلانکو، صحنهای که بتوان آن را حملهای جدی قلمداد کرد، دیده نشد! پاسهای اشتباه کاکوتا که قرار بود در این بازی طراح استقلالیها باشد و عملکرد ضعیف ابوالفضل زمانی و میلاد زکیپور در فاز هجومی را میتوان از دلایل آن برشمرد. البته شاگردان علی سامره هم سوای دقایق ابتدایی بازی، به لاک دفاعی فرو رفتند و کمتر در زمین استقلال حضور جدی داشتند.
در نیمه دوم و با آمدن مرد آماده این روزهای آبیپوشان – جلالالدین ماشاریپوف - استقلال راه افتاد؛ نفوذ پا به توپ سیلوا و پاس او به کاکوتا و ارسال زمینی وی برای ماشاریپوف با پاس عالی وی به بلانکو رسید تا مهاجم آرژانتینی پس از ۲۲۰ روز پایش به گلزنی باز شود. استقلال در این صحنه، با یک کار مدرسهای زیبا که محصول همکاری ۴ بازیکن خارجی این تیم بود به تک گل خود دست یافت. دقیقه ۶۹ باز هم ماشاریپوف با پاسی تکنیکی، آمادگی این روزهای خود را به رخ کشید و زکیپور را در موقعیت گل قرار داد اما وی نتوانست اختلاف را به ۲ گل برساند و شوتش را ایمان صادقی، دروازهبان باتجربه کرمانیها مهار کرد. بازی پس از این صحنه با عقبنشینی میزبان ۱۰ نفره و حملات میهمان توام شد ولی تغییری در نتیجه ایجاد نشد تا تک گل بلانکو، امضاکننده صعود شاگردان موسیمانه باشد.
نمایش ابوالفضل زمانی، جوان مستعد آبیپوشان در این دیدار نشان داد چرا وی به رغم بازی خوبش برابر الهلال و گلزنی در برابر مس رفسنجان، از ترکیب اصلی دور شده بود، آفتی که بازیکنان جوان زود اسیرش میشوند؛ اشباع سریع و توقف در مسیر پیشرفت.
نکته ارزشمند در صحبتهای موسیمانه درباره اخراج آرش رضاوند، حاکی از دید حرفهای این سرمربی است. وی به جای استفاده از روش مرسوم بین مربیان ایرانی در این گونه اتفاقات، یعنی تخطئه داور، بر نقش بازیکن در نوع عملکرد تیم و لزوم مسوولیتپذیری رضاوند در قبال رفتارش اشاره کرد و از چگونگی برخورد با این بازیکن پس از بازبینی صحنه و بررسی چرایی اخراجش خبر داد. این نخستین مرتبه است که یک مربی در فوتبال ما، به تاثیر اخراج شدن یک بازیکن در روند تیمش، نگاه ریشهای دارد و به برخورد با وی در صورت مقصر بودنش اهمیت میدهد و به سادهترین کار ممکن (مقصر دانستن داور و تبرئه بازیکن در هر صورت)، متمسک نمیشود. این نشان میدهد موسیمانه این گونه رفتارها و عواقب آن را در چارچوب سود و زیان تیمش میبیند و نسبت به آن بیتفاوت نیست؛ نگاه درستی که باید بین سایر مربیان نیز باب شود و منفعت تیم را در هر حالتی مقدم بدارند که حتی میتواند به کاهش حواشی بین تیمها و داوران نیز بینجامد.
***
دلبری بلانکو در روزهای آخر؛ شاید بماند
گوستاوو بلانکو، مهاجم آرژانتینی استقلال، پس از ۲۲۰ روز، طلسم را شکست و یک بار دیگر نامش را بر زبان هواداران آبی زنده کرد.
شبی که شاید در ابتدا شبی معمولی برای جام حذفی به نظر میرسید، به داستانی پر از هیجان و بازگشت بدل شد.
در آخرین جدال مرحله یکشانزدهم نهایی جام حذفی، استقلال تهران پذیرای مس کرمان بود. بازی با احتیاط ۲ تیم آغاز شد اما نیمه دوم ورق برگشت. دقیقه ۴۹، گوستاوو بلانکو که شاید خودش هم مدتها انتظار این لحظه را میکشید، با یک ضربه قاطع، قفل دروازه حریف را گشود و آبیها را به دور بعد این رقابتها فرستاد. این گل اما چیزی فراتر از صعود برای استقلال بود؛ نویدی برای بازگشت مهاجمی بود که روزهای تلخ بیگلی، سایه سنگینی بر دوران فوتبالش انداخته بود.
* بلانکو؛ میان مرز نجات و جدایی
این گل شاید برای استقلال یک لحظه پیروزی بود اما برای بلانکو، فرصتی برای بقا. مهاجم آرژانتینی که این فصل زیر فشار سنگین انتقادات و شایعات جدایی قرار داشت، در حساسترین لحظه ممکن توانست تواناییهایش را اثبات کند. اگرچه حضور نامهای تازهای همچون مسعود جمعه و جوئل کوجو، خط حمله استقلال را شلوغتر و رقابت را نفسگیرتر کرده اما این گل میتواند به بلانکو فرصتی دوباره بدهد تا جایگاه خود را حفظ کند.
* ۲۲۰ روز انتظار؛ بازگشتی که دیر اما باشکوه بود
آخرین بار که گوستاوو برای استقلال گلزنی کرد، به ۷ ماه پیش بازمیگردد. همان شبی که با یک شلیک زیبا در دقیقه ۹۴، دروازه ذوبآهن را گشود و هواداران استقلال را غرق شادی کرد. اما هیچکس تصور نمیکرد برای دیدن گل بعدی این مهاجم باتجربه باید ۲۲۰ روز صبر کرد. حالا، این انتظار طولانی پایان یافته است.
* بلانکو؛ متخصص گلهای سرنوشتساز
بلانکو شاید مهاجم پرگلی نباشد اما هر بار که نامش در لیست گلزنان ثبت شده، استقلال به پیروزی رسیده است. این هفتمین گل او برای آبیها بود و هر بار که این مهاجم آرژانتینی دروازه حریف را باز کرده، نتیجهای شیرین برای تیمش رقم خورده است. تیمهایی مثل تراکتور، آلومینیوم و استقلال خوزستان طعم تلخ گلهای بلانکو را چشیدهاند و حالا مس کرمان هم به این فهرست اضافه شده است.
* کمیت در سایه کیفیت
گلهای بلانکو شاید از نظر تعداد خیرهکننده نباشد اما هر کدام از آنها ارزشی فراتر از اعداد دارد. او مرد لحظههاست؛ همان کسی که در بازیهای سخت، گره از کار تیمش باز میکند. استقلال بارها با گلهای او از تساوی یا حتی شکست گریخته است.
شاید گل بلانکو برابر مس کرمان فقط یک عدد در کارنامه استقلال باشد اما برای این مهاجم آرژانتینی، معنای بازگشت، بقا و شاید رستگاری دارد. آیا این گل آغاز فصل تازهای در قصه او است؟ باید منتظر ماند و دید.
ارسال به دوستان
پرسپولیس، سروش و گاریدو
قطعه گمشده
مهدی طاهرخانی: حدفاصل ۲ بازی با نساجی و ملوان، پرسپولیس یک زخم کهنه را با دستورات تازه گاریدو پانسمان کرد. گاریدویی که میان گرداب انتقادات و مشاورههای نادرست، به این نتیجه رسید که باید به مرکز میدان ایمان بیاورد. اصرارش بر گرفتن میانه زمین با 3 هافبک و سپس شوتزنی، حکم یک درمان شوکآور را داشت. در این درمان، سروش رفیعی بهترین نسخه خود را عرضه کرد. هافبکی که در انزلی جلوتر از ریگی و خدابندهلو قرار گرفت، نبض میدان را به دست گرفت و پرسپولیس را به ریتمی برگرداند که انگار مدتها بود آن را گم کرده بود. پاسهای کوتاه و بلندش نهتنها خط میانی را زنده کرد، بلکه مسیری برای عبور از ترسهای قدیمی گشود.
نیمه دوم همان جایی بود که پرسپولیس به خودش برگشت. ترس از دریافت گل را کنار گذاشت و جلو کشید. درست است یک ضربه ایستگاهی کار را خراب کرد اما قرمزها به راه خود ایمان داشتند و این ایمان سرانجام یک کامبک کلاسیک را در پی داشت.
گاریدو با تمرینات مکرر شوتزنی، پرسپولیس را از عادتهای مخربش جدا کرد. جایی که پیش از این، توپ به پای سروش یا سایر هافبکها میرسید و همه منتظر لحظهای مناسب برای پاس دادن بودند. حالا اما شوتهای مستقیم، بخشی از این تیم شده بود.
سروش، این بار بازی خوبش را با یک گل زیبا تکمیل کرد اما اراده جمعی پرسپولیس چیزی فراتر از این گل بود. آنها نمیخواستند با یک امتیاز از انزلی برگردند.
پرس از جلو، بدون ترس از ضدحملات، برایشان جواب داد. ارسال استادانه سعید صادقی، همان بازیکنی که این روزها در حاشیهای ناخواسته گرفتار شده، به فرجی رسید و ضربه سر او، امضای نهایی پیروزی قرمزها شد.
اگر کمی شانس با پرسپولیس یار بود، علیپور یا صادقی میتوانستند کار را با گل سوم در 10 دقیقه پایانی تمام کنند اما این برد بیش از هر چیز به حساب تغییرات نیمه دوم گاریدو نوشته شد. او ارونوف را از زندان وینگر چپ آزاد کرد و علیپور را بهجای عیسی آورد؛ تغییری که شاید بزرگترین سوال بیجواب این بازی بود: چرا عیسی در این شرایط، همچنان فیکس است؟!
پرسپولیس نشان داد چرا سالهاست قهرمان میشود. DNA این تیم در روزهای سخت فعال میشود؛ بازیکنانی که وقتی آنها برمیخورد، بهترین نسخه خود را ارائه میدهند.
اما پشت پرده، کسانی بودند که به گوش گاریدو میخواندند سروش یا صادقی کمتر بازی کنند. کسانی که انگار نمیخواستند این مربی اسپانیایی بحران را پشت سر بگذارد. گاریدو به دوستان واقعی نیاز دارد؛ کسانی که او را زمین نزنند و بفهمند سروش در جایگاه اصلیاش و سعید صادقی در اوج، همان قطعات گمشدهای هستند که تیم را نجات میدهند.
حالا گاریدو در آستانه نبردی سخت در اصفهان است. حلقه مفقودهای که باید بیابد، همین تغییرات ظریف و استفاده درست از بازیکنان است. چیزی که شاید دوستان ناصادقش نمیخواهند او آن را ببیند.
ارسال به دوستان
گزارش کامل گاتزتا از طارمی، اینتر و نجات از پرتگاه ناکامی
در جستوجوی مهدی
مهدی طارمی، مهاجم پرآوازه ایرانی، حالا در مرکز جدال میان انتظارات و واقعیات قرار گرفته است. گاتزتا دلو اسپورت، روزنامه معتبر ایتالیایی، در گزارشی تندوتیز به بررسی شرایط او در اینتر پرداخته است. آنچه در ابتدا به عنوان یک انتقال هیجانانگیز از پورتو به ایتالیا شناخته میشد، اکنون در سایه عملکرد کمرنگ و انتقادهای تند قرار گرفته است. طارمی، مهاجمی که در پرتغال بارها خط دفاع رقبا را به لرزه درآورد، اکنون در اینتر زیر سنگینی انتظارات له میشود.
* فشار انتظارات و تاکتیکهای محدودکننده
اینتر، تیمی که در سالهای اخیر با خریدهای حسابشده خود در اروپا درخشیده است، از طارمی بهعنوان یکی از ستارههای کلیدی برای پیشبرد اهدافش یاد میکرد اما تاکتیکهای دفاعی سیمونه اینزاگی، بویژه در لیگ قهرمانان، مهاجمان را در موقعیتی بیثمر قرار داده است. گاتزتا مینویسد: طارمی در دیدار برابر «بایر لورکوزن» و «منچسترسیتی» به مهرهای تنها در خط حمله بدل شد؛ بازیکنی که در میان خطوط عقبنشسته تیم گیر افتاده بود.
اینتر، برخلاف انتظارات، در بسیاری از بازیهای اروپایی به دفاع اولویت داده و این باعث شده مهاجمانش، از جمله طارمی، فرصت درخشش نیابند. حتی در دیدار برابر یانگ بویز و لایپزیش نیز - که اینتر شانس بیشتری برای حمله داشت تاکتیکهای محتاطانه مانع بروز کامل تواناییهای مهاجم ایرانی شد.
* مشکلات زبانی و فرهنگی؛ مانع درخشش
اما تاکتیکها تنها دلیل ناکامی طارمی نیستند. گاتزتا اشاره میکند مهاجم سابق پورتو هنوز با فرهنگ و زبان ایتالیا کاملاً خو نگرفته است. او که بهتازگی یادگیری زبان ایتالیایی را آغاز کرده، باید با فضایی کاملا متفاوت سازگار شود. این تطبیقپذیری زمانبر، بویژه در لیگهایی مانند سری آ که تاکتیکمحور و پیچیده است، به عاملی بازدارنده بدل شده است.
طارمی البته در بازی برابر ستاره سرخ بلگراد، توانست با یک گل و ۲ پاس گل نشان دهد همچنان توانایی ایجاد تفاوت را دارد اما این تکنمایش در برابر یک تیم ضعیف اروپایی کافی نبود تا بر عملکرد کمرنگ او در 16 بازی رسمی این فصل سرپوش بگذارد. آمارها گویای همه چیز است: 717 دقیقه بازی و تنها یک گل.
* نیمفصل دوم؛ نبرد برای بقا
گاتزتا دلو اسپورت هشدار میدهد طارمی تنها 6 ماه زمان دارد تا مسیر خود را تغییر دهد. او باید در این مدت نشان دهد انتقالش به اینتر بیهوده نبوده است. اگر نتواند این کار را انجام دهد، احتمالاً فصل آینده در ترکیب اینتر جایی نخواهد داشت. این در حالی است که هواداران که مدتها چشمانتظار حضور او در نراتزوری بودند، حالا با ناامیدی به عملکرد او نگاه میکنند.
با این حال، فوتبال همیشه عرصه معجزه بوده است. نیمفصل دوم برای طارمی میتواند به نقطه عطف بدل شود، اگر او بتواند بر موانع تاکتیکی و فرهنگی غلبه و اعتماد اینزاگی را جلب کند. اکنون همه نگاهها به اوست؛ آیا میتواند از این شرایط دشوار عبور کند و دوباره بدرخشد، یا به یکی دیگر از نامهای فراموششده در دفتر تاریخ اینتر بدل خواهد شد؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت او در ایتالیا را رقم خواهد زد.
ارسال به دوستان
درخشش وزنهبرداران جوان ایران در قهرمانی جهان
امیدها در منامه زنده شد
مسابقات وزنهبرداری قهرمانی جهان ۲۰۲۴ در منامه بحرین، شاهد درخشش وزنهبرداران جوان ایرانی در دسته ۹۶ کیلوگرم بود. در این رقابتها، علی عالیپور و علیرضا معینی با عملکردی چشمگیر موفق به کسب یک مدال نقره و 2 مدال برنز برای ایران شدند.
* حرکت یکضرب
علیرضا معینی، قهرمان جوانان جهان، در حرکت یکضرب با مهار وزنه ۱۷۶ کیلوگرمی، مدال نقره را از آن خود کرد. همچنین علی عالیپور، قهرمان بزرگسالان آسیا، با بلند کردن وزنه ۱۷۳ کیلوگرمی، در جایگاه پنجم قرار گرفت.
* حرکت دوضرب
معینی در حرکت دوضرب ابتدا در مهار وزنه ۱۹۳ کیلوگرمی ناکام ماند اما در تلاش دوم موفق به مهار آن شد. او در سومین تلاش، وزنه ۲۰۲ کیلوگرمی را بالای سر برد و در این بخش در رتبه دهم ایستاد. مجموع رکورد او ۳۷۸ کیلوگرم بود که جایگاه هفتم را برایش به ارمغان آورد.
عالیپور در حرکت دوضرب با مهار وزنه ۲۰۵ کیلوگرمی کار خود را آغاز کرد. پس از ناکامی در تلاش دوم برای مهار وزنه ۲۱۴ کیلوگرمی، در سومین تلاش موفق به بلند کردن آن شد. این عملکرد، مدال برنز دوضرب را برای او به همراه داشت. در مجموع، با رکورد ۳۸۷ کیلوگرم، عالیپور مدال برنز مجموع را نیز کسب کرد.
* معرفی پدیدههای جدید وزنهبرداری ایران
این نخستین حضور عالیپور و معینی در رقابتهای قهرمانی بزرگسالان جهان بود. عالیپور، ۲۰ ساله، پیش از این حتی تجربه حضور در مسابقات جوانان جهان را نیز نداشت. معینی ۲۲ ساله نیز برای نخستین بار در این سطح از رقابتها شرکت کرد. عملکرد درخشان این 2 وزنهبردار نشاندهنده آیندهای روشن برای وزنهبرداری ایران است.
* رقبای اصلی و رکوردهای ورودی
در این دسته، وون از کرهجنوبی با رکورد ورودی ۳۹۰ کیلوگرم و معینی با ۳۸۸ کیلوگرم حضور داشتند. عالیپور نیز با رکورد ورودی ۳۹۱ کیلوگرم، بالاترین رکورد ورودی را در این دسته به خود اختصاص داده بود.
* نتایج کلی دسته ۹۶ کیلوگرم
در این دسته وزنهبرداران کشورهای مختلف به رقابت پرداختند. با توجه به عملکرد عالیپور و معینی، ایران توانست در جمع مدالآوران این دسته قرار گیرد.
* اهمیت این دستاورد
کسب این مدالها در رقابتهای جهانی، آن هم توسط وزنهبرداران جوان و کمتجربه، نشاندهنده برنامهریزی موفق فدراسیون وزنهبرداری ایران در پشتوانهسازی و معرفی نسل جدیدی از قهرمانان است. این موفقیتها میتواند نویدبخش حضور قدرتمندتر ایران در میادین بینالمللی آینده باشد.
* برنامههای آینده برای این جوانان
با توجه به این دستاورد، فدراسیون وزنهبرداری برنامههای ویژهای برای آمادهسازی عالیپور و معینی جهت حضور در المپیک و دیگر رقابتهای بینالمللی در نظر گرفته است. تمرکز بر تقویت توانمندیهای فنی و جسمانی این ورزشکاران از اولویتهای کادر فنی خواهد بود.
عملکرد درخشان علی عالیپور و علیرضا معینی در مسابقات وزنهبرداری قهرمانی جهان ۲۰۲۴، نشاندهنده پتانسیل بالای وزنهبرداری ایران و نویدبخش آیندهای روشن برای این رشته در کشور است. با ادامه این روند، میتوان به موفقیتهای بیشتر در میادین بینالمللی امیدوار بود.
ارسال به دوستان
کشتی
تیم ملی کشتی آزاد روسیه به ایران میآید
تیم ملی کشتی آزاد روسیه برای برگزاری اردوی مشترک با تیم ملی کشتی آزاد ایران عازم تهران خواهد شد.
به گزارش ایسنا، فدراسیون کشتی با هدف ارتقای فنی کشتیگیران ایران برای حضور قدرتمند در المپیک لسآنجلس، همکاری نزدیکی را با کشتی روسیه در قالب برگزاری مسابقه و اردوی مشترک و همچنین حضور کشتیگیران تراز اول روسیه در لیگ کشتی ایران آغاز کرده است.
بر همین اساس تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی ایران ۲۰ روز پیش در مسکو به مصاف تیمهای کشتی آزاد و فرنگی روسیه رفتند و موفق به کسب پیروزی شدند.
پس از آن نیز چهرههای مطرح و عنواندار روس با امضای قرارداد با تیمهای مختلف در مرحله نهایی لیگ برتر کشتی آزاد ایران حاضر شدند.
اما در ادامه همکاری میان کشتی آزاد ایران و روسیه به عنوان قطبهای کشتی جهان و پس از مذاکراتی که روسای فدراسیونهای کشتی ایران و روسیه داشتند، قرار است تیم ملی کشتی آزاد روسیه برای برگزاری اردوی مشترک عازم ایران شود تا ۲ تیم ایران و روسیه در کمپ تیمهای ملی کشتی در اردوی مشترک حاضر شوند.
قرار بود این سفر ماه آینده انجام شود اما روسها به دلیل در پیش بودن جام یاریگین خواستار تعویق آن شدند و اعلام کردند پس از این مسابقات در نخستین فرصت، حاجی مراد گاتسالوف و شاگردانش عازم ایران خواهند شد.
ارسال به دوستان
نگاه
شام، لقمه گلوگیر جهانخواران
زهرا محسنیفر: غفلت از باریکه احد، نزدیک بود شاهرگ اسلام را بزند. حمزه جگردار، بیجگر شد و حیدر کرار غرق در جراحات مکرر. جبهه حق به مویی بند بود و اردوگاه باطل به انتقام بدر، خرسند. نهیب وحی اما کاریتر از زخم شمشیر بود: «[خودتان را جمع کنید، ای جماعت نالان!] زخم، قاعده رزم است. دیروز زدید و امروز خوردید. بدر و اُحد را ما زیر و زبر میکنیم و روزگارگردان ایام فتح و فاتحه ماییم. بگذار مشرکان در عِده و عُده غلو کنند؛ علو از آن مؤمنان وهنگریز حزنپرهیز است».
جنگ مغلوبه شده بود و جراحت عمیق بود. کلام وحی اما به غایت دقیق بود: «رنج میکشید؟ آنها هم میکشند. درد دارید؟ آنها هم دردمندند. اما شما مؤمنان را چیزی دادهام که مشرکان از آن بیبهرهاند. من امید شمایم؛ آن جماعت اما به امید که هستند؟! از استقامت کراهت دارید؟ شما زخمخوردهها باید دشمن را تعقیب کنید؛ بله، همین شما که جراحت دارید».
تاریخ روی دور تکرار است. حوادث نو به نو میشوند، اما الگوی زوال و فلاح ملتها لایتغیر است. غفلت از تنگهها، تنگناها میآورد. سستی، خوره باور است و ترس، موریانه اراده. رستگار نشد قومی که در سرزمین خود با دشمن رودررو شد. آن که به وقت یاری حق خوابید، با لگد دشمن بیدار شد. تزویر، امان میدهد تا مقاومت را بشکند؛ چون غلبه کند، گردن میشکند. قومی که از اسلحه و امتعه غفلت کند، هجوم یکباره دشمن را به جان میخرد.
برای یکپارچگیاش چه خون جگرها خورد عزیز ما اما سوریه امروز جگر زلیخا شده. بله! شام با آن بزرگی، یک لقمه چپ جهانخواران شده. کفتارهای تکفیری به پشتوانه کفار صهیونیستی هر کدام تکهای از آن را به دندان گرفتهاند. با بمباران اسرائیل و آمریکا نه، سوریه وقتی خلع سلاح شد که اسلحه بر زمین گذاشت. وقتی گرفتار جنگ شد که پرچم صلح و دستان تسلیم را بالا برد. گولانی و جولانی امروز در سوریه جولان میدهند و هیهات که تحریرالشام بخواهد جولان را آزاد کند.
فرمود خاورمیانه (از صنعا تا یافا و از الانبار تا بیروت)، انبار باروت است. فرمود این جنگ وجودی برای ما و آنها داستان مرگ و زندگی است. فرمود عقبنشینی غیرتاکتیکی غضب الهی را به دنبال دارد. فرمود برایتان نقشه کشیدهاند و باید نقش بر آبشان کنید. فرمود به لبخند گرگهای درنده و وعده گاوهای شیرده اعتماد نکنید. گفت و نشنیده گرفتند. عبرت نگرفتند و مایه عبرت شدند. تاریخ نخواندند و به تاریخ پیوستند.
سوریه امروز سرزمین سوخته است اما باید از خاکستر خویش برخیزد.
سجده به زخمها کمرش را شکسته اما باید کمر راست کند. معجزه مردمیسازی مقاومت به پشتوانه الهی، برای ملت مرده، «یُخْرِجُ الْحَیَ مِنَ الْمَیِتِ» و برای سرزمین سوخته، «یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» است. مردم ضاحیه گواهند که اگر شهادت برای اهل دمشق سعادت شد، میهنشان را پس میگیرند و دشمنشان را پس میزنند. مردم صنعا میدانند که با دست خالی و پای برهنه هم میتوان شاخ شاخبازان عالم را شکست. تحریرالشام نه، تقدیمالشام کجا سوریه آزاد میسازد؟! آزادی در پس استقلال میآید و این شبابالمقاومه است که سوریه را آزاد خواهد کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|