|
ارسال به دوستان
اخبار
فریدون شهبازیان درگذشت
فریدون شهبازیان، آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی ایرانی صبح دیروز درگذشت.
فریدون شهبازیان آهنگساز، تنظیمکننده و رهبر ارکستر، روز گذشته 22 دی 1403 به دلیل مشکلات حاد تنفسی دار فانی را وداع گفت. او متولد 21 خرداد 1321 بود که در 82 سالگی چشم از جهان فرو بست.
فریدون شهبازیان یادگیری موسیقی را از 8 سالگی با ساز ویولن نزد عطاءالله خادممیثاق آغاز کرد و در 18 سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری درآمد و در سال 1346 رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو شد. شهبازیان در همین ایام بود که تحصیلات عالی خود در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به پایان رساند.
او در دوره مدیریت هوشنگ ابتهاج (سایه) بر موسیقی رادیو، در زمره ارکان اصلی آن به حساب میآمد و بهرغم سن کم به دلیل خلاقیت و توانایی بالا، توانست خود را به عنوان آهنگسازی خوشقریحه تثبیت کند. این در حالی بود که برخی کارهای او با صدای محمدرضا شجریان و نادر گلچین در همین سالها انتشار عمومی پیدا کرد.
شهبازیان در دهه 60 آهنگسازی برای فیلم را نیز آغاز کرد. در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی او با احمد شاملو و شجریان آلبومی مشترک کار کرد و علاوه بر آن آهنگسازی «کاشفان فروتن شوکران» با صدای شاملو را هم انجام داد که این کار در سالهای بعد از درگذشت شاملو به انتشار «کاشفان فروتن شوکران 2» با آهنگسازی شهبازیان و صدای شاملو انجامید.
برخی کارهای شهبازیان در زمره پرشنوندهترین آثار موسیقی بعد انقلاب به شمار میروند که از جمله آنها میتوان به آهنگسازی او روی موسیقی «بوی گل (شبانگاهان)» با صدای سیدعبدالحسین مختاباد، تنظیم و آهنگسازی روی آلبومی مشترک با عباس خوشدل و علیرضا افتخاری اشاره کرد.
تجربه شهبازیان در موسیقی رادیو در سالهای قبل از انقلاب و در سالهای ابتدایی دهه 70، وی را در جایگاهی نشاند تا بتواند جریانی موثر را در موسیقی پاپ بعد انقلاب کلید بزند، به همین دلیل است که بسیاری او را پدر موسیقی پاپ پس از انقلاب نام نهادهاند. شهبازیان معرف برخی خوانندگان پاپ به جامعه موسیقی بود.
از جمله کارهای دیگر شهبازیان ساخت موسیقی برای فیلم است که برای وی جوایز بسیاری را به ارمغان آورد. «آوار»، «شیرسنگی»، «پاییزان»، «در مسیر تندباد»، «لیلا»، مستند «سرزمین ایران» و مستند «سمفونی گمشده» و سریالهای «معصومیت از دست رفته»، «آوای فاخته» و «کلاه پهلوی» و دهها کار دیگر از جمله آثاری است که در زمینه موسیقی فیلم، شهبازیان ساخت آن را عهدهدار بود.
حضور مستمر در فعالیتهای صنفی حوزه موسیقی با محوریت خانه موسیقی و رهبری ارکستر موسیقی ملی ایران از جمله فعالیتهای مرحوم شهبازیان در سالهای پایانی عمرش بود.
***
تاریخنگاران انقلاب اسلامی در مجلس گرد هم میآیند
سومین همایش بزرگداشت روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی با حضور رؤسای مراکز اسنادی و تاریخپژوهی در کتابخانه مجلس برگزار میشود.
سومین همایش بزرگداشت روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی امروز یکشنبه 23 دیماه با حضور محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد.
در این همایش که از ساعت 9 تا 12 برگزار میشود، رؤسای مراکز اسنادی و تاریخپژوهی مختلف از جمله کتابخانه و مرکز اسناد مجلس، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، اداره کل پژوهش و اسناد نهاد ریاستجمهوری، دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر، مرکز بررسی اسناد تاریخی و موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، همچنین جمعی از پژوهشگران و تاریخنگاران حضور خواهند داشت.
همچنین در این همایش از تازهترین کتابهای منتشرشده در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی رونمایی خواهد شد و تاریخنگاران برگزیده نیز مورد تقدیر قرار خواهند گرفت. این مراسم در تالار شهید مدرس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی واقع در ضلع جنوب شرقی میدان بهارستان برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
سینمای جهان در سال ۲۰۲۴ نیز شیب نزولی فروش در سالهای اخیر را طی کرد
این سینما نمیفروشد
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: در بسیاری از گزارشها و پژوهشهایی که عملکرد صنعت جهانی سینما طی سال ۲۰۲۴ یا هر بازه ۱۲ ماهه دیگری بررسی میشود، به اشتباه هالیوود را معادلی برای کل سینمای جهان در نظر میگیرند. در برخی سالهای گذشته جمعبندی نهایی درباره عملکرد هالیوود نمودارهای رو به رشدی را نشان نمیداد اما رقبای آسیایی این صنعت بزرگ مثل کرهجنوبی، ژاپن، چین و هند وضعیت دیگری داشتند. سال 2024 اما به شکل غریبی هم هالیوود ضعیف ظاهر شد و هم رقبایش. در سالی که نه خبری از ویروس کرونا بود و نه هیچکدام از کشورهایی که تولیدکننده بازار اصلی سینما هستند درگیر جنگ یا مسائلی از این قبیل بودند، این افول محسوس فروش کلی سینما جای بررسی و مداقه بیشتری دارد. در آمریکا بخشی از قضیه را به اعتصابات دوقلو ربط میدهند؛ اعتصاب 2 صنف نویسندگان و بازیگران هالیوود. در چین هم بخشی از قضیه را به محدود شدن صنعت سینمای این کشور به ذایقه خاص خود چینیها و دور شدن از یک زبان جهانی ربط دادهاند. درباره هندوستان این بحث مطرح است که قالبهای غیرواقعگرایانه بالیوود (و سایر شاخههای فیلمسازی این کشور) با سلیقه و پسند نسل جدید همخوان نیست و بهعلاوه، سینمای هندوستان که روزگاری پژواک صدا و تصویر محرومترین لایههای اجتماعی این کشور بود و همین باعث میشد فقیرترین آدمها بلیت سینما بخرند و چراغ سالنها را روشن نگه دارند، امروز از آن لحن و فضا و رویاها و دغدغهها دور شده است. تمام این بحثها در جای خودشان میتوانند محل توجه قرار بگیرند اما در یک نگاه کلانتر و بنیادین به چنین مسالهای که چند سال است جریان دارد و حالا به این نقطه رسیده، میشود به طور کل فهمید که اوضاع و احوال سینمای جهان در قرن ۲۱ چندان خوب نبوده؛ قرنی که سینما در آن چندان خاطرهسازی نکرد و بیشتر از هر چیز یا مقهور تکنولوژیهای جدید بود یا مرعوب تزهای سیاسی و اجتماعی ویرانگر که مخاطب اصلی و واقعی سینما را از خودش دور میکرد. یکی قصد دارد همه مردم دنیا را با مساله دگرباشان جنسی کنار بیاورد تا درونمایه فردگرایی بر جمعگرایی مسلط شود. دیگری که مردم دنیا او را شرقیترین کشور جهان میدانند، طوری نقشه جغرافیا را در دفاتر مدیرانش نصب کرده که کشور خودش در وسط دنیا قرار بگیرد و مطلقاً هیچ ایده و ارادهای برای یافتن زبان مشترک فرهنگی با دیگر ملتها ندارد و دیگری که روزگاری سینمای پابرهنهها را به اوج رسانده بود، به تنظیمات اجتماعی سابقش که قطب طبقهبندی اجتماعی ناعادلانه در جهان بود برگشته است و با هوس باکلاس شدن، از مخاطبان واقعیاش فاصله میگیرد. انگار سینمای جهان در قرن ۲۱ بر اساس دستورالعملهایی که از سمت سیاستگذاران کلان عرصه قدرت تعیین میشد کار کرد، نه بر اساس نیاز روحی، عاطفی و فکری مخاطب. حتی آن سیاستگذاران کلان هم سعی نکردند برای جا انداختن مسائلشان، لحن بیان مسائل را به چیزی که عموم مردم میپسندند نزدیک کنند و فیلمها تبدیل شد به چیزی شبیه ابلاغیههای زورگویانه؛ طوری که مخاطب امروزی حس میکند سینما به جای قصه گفتن، مرتب به او میگوید بپذیر که همجنسبازی و فمینیسم عادی و طبیعی است. بپذیر که چین مرکز دنیاست و ما نیازی به باقی جهان نداریم. بپذیر که هندیهای پولدار، برتر از هندیهای فقیر و خرافاتی و بیکلاس است...
سال ۲۰۲۴ بازار کلی سینمای جهان شاهد یک افول نسبی بود که البته همچنان فاصلهاش را با محدوده بحران کرونا حفظ کرده اما به واقع باید از این شیبهای نزولی کند که در ایام عادی رخ میدهند بیشتر از شوکهای بحرانی ترسید، چرا که شوک بحرانی با از میان رفتن عامل پدید آمدنش میتواند به حالت قبل برگردد اما افول تدریجی، یک روند است که نتایج خود را در بلندمدت نشان میدهد. از میان ۱۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۲۴، رتبه دهم جدول به فیلمی چینی تعلق گرفته به نام «یولو» که ملودرامی عامهپسند درباره تلاش یک زن برای کاهش وزن است. باقی فیلمهای این فهرست همگی آمریکایی است. در چند سال اخیر معمولا تعداد فیلمهای چینی در این فهرست 10 تایی بیشتر از یک مورد بود اما این به آن معنا نیست که وضع سینمای آمریکا هم خیلی خوب است. به طور کل در سال 2024 درآمد جهانی باکسآفیس به حدود 32.3 میلیارد دلار رسید که 3 درصد کاهش را نسبت به 33.9 میلیارد دلار در سال 2023 نشان میدهد. البته بیشترین سهم از این کاهش مربوط به سینمای آمریکا میشود و از همین رو ممکن است در بعضی کشورها این قضیه به معنی افزایش سهم فروش فیلمهای داخلی هم باشد. در ادامه به بررسی وضعیت چند بازار بزرگ سینمایی دنیا پرداختهایم که خود تولیدکننده فیلم هم هستند. گفته میشود سینمای نیجریه (معروف به نالیوود) هم سال 2024 نسبت به سال 2023 افزایش ۶۰ درصدی مخاطبان را تجربه کرده اما از آنجا که هم حجم این بازار نسبت به بازارهای دیگر کوچکتر است و هم عدد فروش فیلمها نه به صورت دقیق، بلکه مبالغهآمیز بیان میشود، از اختصاص دادن یک بخش جدا به آن خودداری شده است.
* آمریکای شمالی
طبق برآوردهای شرکت داده Comscore، درآمد باکسآفیس سال ۲۰۲۴ در ایالاتمتحده و کانادا بالغ بر 8.75 میلیارد دلار بود که حدود 3 درصد کمتر از سال 2023 است. این رقم از بسیاری پیشبینیهای منفی رایج هم بهشدت ناامید کنندهتر است، چرا که میزان کلی فروش در مقایسه با سال 2019 که قبل از ویروس کرونا بود، حدود 23 درصد کاهش یافته است. پرفروشترین فیلمهای آمریکایی که عمدتا پرفروشترین فیلمهای جهان هم بودند، سال 2024 بیشتر در ژانر کودک و نوجوان تعریف میشوند و نکته قابل توجه این است که دیگر اثر چندانی از فیلمهای ابرقهرمانی را نمیتوان در این فهرستها دید.
* چین
به رغم یک فصل پخش پررونق فیلم در سال نوی چینی، سال 2024 باکسآفیس چین با 9 درصد کاهش نسبت به سال 2023، به 3.4 میلیارد دلار (23.9 میلیارد یوان) فروش رسید و تقریباً 34 درصد از این درآمد (معادل 1.1 میلیارد دلار آمریکا و8.1 میلیارد یوان چین) در دوره 8 روزه سال نوی چینی به دست آمده است. موسسه تحقیقاتی مائویان گزارش میدهد فروش بلیت این کشور کمترین میزان از سال 2016 (منهای سالهای همهگیر) را تجربه کرد. البته حاشیه سود سینمای چین از این رقم همچنان نسبت به سال ۲۰۱۶ بالاتر است، چرا که در آن دوره فیلمهای هالیوودی در سالنهای چینی میفروختند و حالا عمده این ارقام به فروش فیلمهای بومی بازمیگردد.
* ژاپن
اخیرا توجه زیادی به فیلمهای انیمه میشود و یکی از صنایع موفق سینمای جهان همچنان مربوط به این حوزه است. از 10 فیلم برتر نیمه اول سال 2024 شش فیلم انیمه بودند اما این نسبت تا آخر ۲۰۲۴ نتوانست برقرار بماند. نهادهای تجاری ژاپن تا پایان هر سال آمار رسمی باکس آفیس را منتشر نمیکنند و به طور کل دسترسی به آمار دقیق فروش انیمهها گاهی دشوار است. اندازه بازار انیمه 2024 هم مثل روندی که در سالهای اخیر دیده میشد، بهشدت رشد کرد و از 26.0 میلیارد دلار در سال 2023 به 28.55 میلیارد دلار در این سال رسید که با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) 9.8 درصد ارزیابی میشود. البته این بازار هنوز نسبت به هالیوود و حتی چین خیلی کوچکتر است.
* فرانسه
CNC ارقام باکسآفیس مالی را گزارش نمیکند اما در عوض تعداد پذیرشها را ارسال میکند و برای 4 ماه اول سال 2024 مشخص است که این رقم به طور قطع کاهش دورقمی را تجربه کرده است. مثلا تعداد بلیتهای فروخته شده در ماه آوریل 36 درصد نسبت به سال 2023 کاهش داشت. مطمئنا میتوان این کاهش را به فقدان عناوین هالیوودی روی پردهها نسبت داد. در واقع فیلمهای فرانسوی 46.4 درصد از بلیتهای فروخته شده را در بازه زمانی ژانویه تا ژوئن به خود اختصاص دادند و آثار هالیوودی از سهم 44.2 درصدی بازار در سال 2023 به 31.9 درصد در سال گذشته میلادی افول
کردند.
* کرهجنوبی
10 فیلم برتر سال 2024 در کره به طور مساوی بین تولیدات محلی و اکرانهای هالیوود تقسیم شده است. یک فیلم ترسناک و پرحاشیه کرهای به نام «Exhuma» با فروش 83.1 میلیون دلاری (115 میلیارد وون) در صدر فهرست قرار دارد و پس از آن فیلم کرهای دیگری به نام «The Roundup: Punishment» با 79.4 میلیون دلار (110 میلیارد وون) جا گرفته است. 4 فیلم بعدی همه از ایالات متحده هستند و رتبههای ۷ تا ۱۰ جدول مجددا کرهای میشوند. اگرچه کرهجنوبی از رکود جهانی اکران در سال 2024 فرار کرد اما این کشور هنوز بیش از 40 درصد نسبت به جایی که قبل از همهگیری بود عقب است.
* هند
یکی از مشکلات ردیابی ارقام باکسآفیس هند تفاوتهای زبانی آن است. ممکن است فیلمی به زبان هندی موفق باشد اما به زبان تلوگو یا تامیل دیده نشود. در کل میشود گفت سینمای هند امسال بخشی از سقوط شدید فروش در سال گذشته را جبران کرده اما هنوز نتوانسته حفرهها را کاملا پر کند.
پس از افت 15 درصدی در نیمه اول سال 2023، باکسآفیس هند در ۳ ماهه اول سال 2024 رشد 3 درصدی را تجربه کرد. طبق گزارش «Ormax Media» باکسآفیس هند سال 2024 را با فروش 940 میلیون بلیت به قیمت 1.44 میلیارد دلار (INR) به پایان رساند که تنها ۷ درصد آن متعلق به فیلمهای آمریکایی بود.
ارسال به دوستان
نگاه
هیچ؛ میراث ترودو
مهدی گرگانی: جاستین ترودو، نخستوزیر و رهبر حزب لیبرال کانادا بالاخره بعد از ۱۰ سال، هفته گذشته اعلام کرد از پست خود کنار خواهد رفت و به این ترتیب راه را برای برگزاری یک انتخابات جدید در این کشور باز کرد. استعفای ترودو پس از یک دوره اختلاف و تنش با متحدان قدیمی و شکاف در ائتلاف سیاسی، افزایش مشکلات اقتصادی، بیاعتمادی و کاهش محبوبیت وی در نظرسنجیها انجام شد. در واقع باید گفت ترودو قبل از اینکه در نشست آتی حزب لیبرال توسط همحزبیهایش برکنار شود، پیشدستانه کنار کشید. ترودو در حالی از قدرت کنار میرود که هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی یک ناکام مطلق و سیاستمداری بیمیراث شناخته میشود. روزنامه گلوب اند میل، جاستین ترودو را نابودکننده اقتصاد کانادا خواند و نوشت: کسب و کارها، اقتصاد و امور پولی و مالی در دوره او بهشدت آسیب دید.
افزایش نرخ تورم، قیمت مسکن، بدهی عمومی و خدمات درمانی نامناسب از دلایل افزایش نارضایتیهای عمومی از دولت لیبرال جاستین ترودو بود که در نظرسنجیهای مختلف انعکاس یافته بود.
ترودو به عنوان یک رهبر بیمیراث، در سیاست خارجی هم هیچ دستاورد خاصی از خود بهجا نگذاشت. او دنبالهرو صرف سیاستهای آمریکا بود اما حتی آمریکاییها نیز برای وی احترامی قائل نبودند. ترودو در یک دهه رهبری کانادا جایگاه سیاسی این کشور را به قدری تنزل داد که دونالد ترامپ برای او از لفظ تحقیرآمیز فرماندار ایالت پنجاهویکم ایالاتمتحده یاد میکند و خواستار الحاق این کشور به آمریکا برای محافظت در برابر تهدیدهای خارجی شده است!
در ارتباط با کشورمان، جاستین ترودو یک ضدایرانی تمامعیار بود اما مانند همه سیاستمداران ضدانقلاب ایران، در حالی به پایان کار رسید که به هیچ یک از اهداف خود علیه جمهوری اسلامی ایران دست نیافت!
او با استفاده از ابزار حقوق بشر و به بهانههای حقوق بشری، اقدامات ضدایرانی گستردهای را در دوره نخستوزیری خود اعمال کرد. کانادا بانی اصلی تصویب هر ساله قطعنامه ضدایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به بهانه نقض حقوق بشر است که تازهترین آن همین آبان گذشته تصویب شد که پیشنهاد آن مثل سالهای قبل از سوی دولت کانادا مطرح شده بود.
کانادا در حالی باز هم علیه ایران قطعنامه تصویب کرد که رژیم صهیونیستی - که یکی از متحدان این کشور محسوب میشود - طی یک سال گذشته، به استناد سازمانهای حقوق بشری، در غزه در حال ارتکاب جنایت علیه بشریت و نسلکشی است اما دولت ترودو تاکنون حتی یک بیانیه ساده هم علیه رژیم اشغالگر صادر نکرده که اگر حتی یک بار این کار را کرده بود، میتوانستیم دغدغههای حقوق بشری این کشور را کمی جدی بگیریم!
ستاد حقوق بشر ایران در واکنش به تصویب این قطعنامه در همین زمینه اعلام کرد این قطعنامه در حالی به تصویب رسید که رژیم جنایتکار صهیونیست با حمایتهای همهجانبه بانیان این قطعنامه ضدایرانی، نمایشگاهی از جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی، نسلزدایی و پاکسازی نژادی و قومی را علیه مردم مظلوم غزه برپا کرده و به کشتار بیامان شهروندان از جمله زنان و کودکان بیگناه ادامه میدهد. قطع روابط دیپلماتیک کانادا با ایران که البته در دولت محافظهکار این کشور به بهانههای واهی در سال ۱۳۹۱ انجام شد، از دیگر اقدامات ضدایرانی دولت اتاوا بود. با این حال جاستین ترودو بهرغم انتقاد از این تصمیم دولت وقت کانادا و وعده بازگشایی مجدد سفارتخانهها در رقابتهای انتخاباتی، به هیچ وجه به وعده خود عمل نکرد و برعکس، تنشها با ایران را تشدید و مشکلات زیادی برای شهروندان ۲ کشور از نظر کنسولی و دیپلماتیک ایجاد کرد.
کانادا همچنین طی سالهای گذشته بارها و بارها علیه افراد و نهادهای مدنی و قانونی ایران با ادعای نقض سیستماتیک حقوق بشر تحریمهای گسترده وضع کرد؛ تحریمهایی که مستقیما با امرار معاش مردم ایران مرتبط بوده است.
از سوی دیگر، کانادا در حالی مدعی حقوق بشر و صحنهگردان بررسی وضع حقوق بشر در ایران در سازمانها و نهادهای بینالمللی است که خود از ناقضان اصلی حقوق بشر است و کارنامه حقوق بشری این کشور فهرستی بلند از موارد نقض حقوق بشر در زمینههای مختلف است.
نقض تاریخی، گسترده و انکارناپذیر حقوق بومیان، نژادپرستی، سیاستهای ضدمهاجرتی، خشونت پلیس و نقض حقوق زندانیان از جمله مهمترین و پرتکرارترین موارد نقض حقوق بشر از سوی این کشور است.
در کنار این موارد، کشف گورهای جمعی مربوط به کودکان بومی کانادا به دست نژادپرستان کانادایی که بین سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۸۹۶ میلادی رخ داده یک بیآبرویی و رسوایی حقوق بشری بزرگ برای کانادا به بار آورد که در تاریخ بیسابقه است.
جاستین ترودو با یک کارنامه سراسر سیاه و غیرقابل دفاع برکنار شد و مثل دیگر سیاستمداران غربی دیگر که آرزوهای زیادی علیه جمهوری اسلامی در سر داشتند به زبالهدان تاریخ پیوست.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
تعطیلیهای مکرر و چالش مدیریت انرژی
مرتضی علیزاده: در سالهای اخیر، تعطیلیهای مکرر در ایران به یکی از موضوعات بحثبرانگیز تبدیل شده است. این تعطیلیها که به دلایل مختلفی از جمله کمبود منابع انرژی و شرایط آب و هوایی اتخاذ میشود، نهتنها تأثیرات منفی بر زندگی روزمره مردم دارند، بلکه به عنوان یک راهحل پایدار برای مدیریت انرژی نیز بهشدت مورد نقد قرار میگیرند.
یکی از دلایل اصلی تعطیلیها، کمبود برق و انرژی در فصلهای گرم سال است. در این زمان، مصرف برق به طور چشمگیری افزایش مییابد و زیرساختهای موجود قادر به تأمین این نیاز نیستند. عموما هم دولتها به جای اتخاذ تدابیر بلندمدت و پایدار برای حل این مشکل، به تعطیلیهای مکرر متوسل میشوند. اما از آغاز بهکار دولت چهاردهم تعطیلی به دلیل کمبود برق به فصل سرد نیز سرایت کرده که این رویکرد نهتنها از مشکلات موجود نمیکاهد، بلکه باعث ایجاد نارضایتی عمومی و کاهش کیفیت زندگی شهروندان نیز میشود.
تعطیلیها بیش از هر چیز بر عدم برنامهریزی مناسب در زمینه مدیریت منابع انرژی دلالت میکند. اگر دولت به جای اتخاذ تصمیمات کوتاهمدت، به فکر توسعه زیرساختها و افزایش ظرفیت تولید برق باشد، میتواند بهطور مؤثرتری با بحرانهای انرژی مقابله کند. سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، مانند انرژی خورشیدی و بادی، میتواند راهحلی پایدار و مؤثر باشد که هم نیازهای فعلی کشور را تأمین میکند و هم در حفظ محیطزیست نیز موثر خواهد بود.
از سوی دیگر، تعطیلیها تأثیرات اقتصادی جدی بر کسبوکارها دارند. بسیاری از کارگاهها و کارخانهها مجبور به توقف فعالیت خود میشوند که این امر میتواند منجر به کاهش تولید، بیکاری و افزایش قیمت کالاها شود. در واقع این تعطیلیها میتواند چرخه اقتصادی کشور را مختل کند و به نارضایتی عمومی دامن بزند. در شرایطی که کشور با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، اتخاذ تصمیماتی که به افزایش بیکاری و کاهش تولید منجر شود، میتواند تبعات جبرانناپذیری را در پی داشته باشد. علاوه بر این، تعطیلیها برای نظام آموزشوپرورش کشور نیز تبعات منفی دارد. مدارس و دانشگاهها در زمان تعطیلیها مجبور به تغییر برنامههای آموزشی خود میشوند که این امر میتواند بر کیفیت آموزش نیز موثر باشد. دانشآموزان و دانشجویان ممکن است در یادگیری خود دچار اختلالاتی شوند که طبعا نظام آموزش و تربیت کشور را در بلندمدت تحت تاثیر قرار میدهد.
نکته دیگری که لازم است مورد توجه قرار گیرد، نارضایتی عمومی ناشی از این تعطیلیهاست. مردم به دلیل عدم ثبات و پیشبینیپذیری در برنامههای روزمره خود دچار سردرگمی و استرس میشوند. این موضوع میتواند به کاهش اعتماد عمومی نسبت به دولت منجر شود و احساس ناامیدی را در جامعه گسترش دهد. در چنین شرایطی، دولت باید تلاش کند با ارائه راهکارهای منطقی و پایدار، مجددا اعتماد مردم را جلب کند.
مجموعه این مقدمات به ما نشان میدهد دولت به جای توسل به تعطیلیهای مکرر، باید به دنبال راهکارهای بلندمدت برای مدیریت انرژی باشد. ایجاد زیرساختهای مناسب، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و استفاده از منابع تجدیدپذیر میتواند به عنوان راهکارهایی مؤثر برای حل بحران انرژی پیگیری شود. علاوه بر این، اطلاعرسانی مطلوب و شفاف به مردم درباره وضعیت انرژی کشور و برنامههای دولت میتواند به کاهش نارضایتیها کمک کند.
به طور کلی، تعطیلیهای مکرر راهحلی پایدار برای مدیریت انرژی نیست و تبعات منفی گستردهای بر زندگی روزمره مردم، اقتصاد و آموزش دارد. دولت باید با اتخاذ تدابیر جامع و منطقی، دنبال راهکارهایی باشد که علاوه بر تأمین نیازهای فوری، به توسعه پایدار کشور نیز کمک کند. در این راستا، تدابیر کلیدی متعددی وجود دارد که نخستین و مهمترین آن، تنوعبخشی به منابع انرژی است. سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژیهای خورشیدی و بادی میتواند وابستگی به سوختهای فسیلی را کاهش دهد تا کشور در حوزه انرژی به سمت آیندهای پایدارتر حرکت کند.
از طرفی، بهینهسازی مصرف انرژی نیز در شرایط فعلی از اهمیت ویژهای برخوردار است که در این باره با آموزش عمومی و تشویق صنایع به استفاده از فناوریهای نوین، میتوانیم مصرف انرژی را به طرز چشمگیری کاهش دهیم. علاوه بر این توسعه زیرساختهای انرژی نیز باید در دستور کار قرار گیرد. در این رابطه نوسازی شبکههای توزیع و انتقال انرژی هم تلفات را کاهش میدهد و هم امکان بهرهبرداری بهتر از منابع تجدیدپذیر را فراهم میکند.
همچنین با توجه به آلودگیهای شدید در کلانشهرها و تعطیلیهای مکرر در این رابطه، تشویق به استفاده از وسایل نقلیه برقی میتواند قدمی بزرگ در راستای کاهش آلودگی هوا و مصرف سوختهای فسیلی باشد که ایجاد ایستگاههای شارژ و ارائه مشوقهای مالی برای خرید خودروهای برقی، میتواند این روند را تسریع کند.
در این باره سیاستگذاریهای حمایتی نیز نقش مهمی در تغییر وضع فعلی دارند. قوانین و مقرراتی که توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را تسهیل کنند، میتوانند تاحدودی انگیزههای لازم را برای سرمایهگذاران فراهم آورند. تحقیق و توسعه در زمینه انرژیهای نو نیز یکی دیگر از راهکارهای برونرفت از این شرایط است. حمایت از پژوهشها و همکاری با دانشگاهها میتواند منجر به کشف فناوریهای جدید و کارآمدتر شود.
مدیریت بار یا همان Demand Management نیز ابزاری موثر برای کاهش مصرف در زمان اوج بار است. با استفاده از سیستمهای هوشمند، میتوان مصرفکنندگان را به استفاده بهینه از انرژی ترغیب کرد. در کنار این موارد میتوانیم نیمنگاهی به همکاریهای بینالمللی داشته باشیم و با تدوین برنامههای استراتژیک و تبادل تجربیات با کشورهای دیگر، به سمت آیندهای پایدارتر حرکت کنیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|