|
چگونه شادی گل منشوری و خارج از شئونات یک بازیکن باعث کاشتن تخم التهاب روی سکوها میشود؟
هیاهوی بیحیایی
مهدی مرسلی: همه چیز میتوانست در نهایت آرامش و وقار برای میزبان پیروز به پایان برسد؛ 5 گل رد و بدل شد، سپاهان، پرسپولیس را برد و جواز حضور در یکچهارم نهایی جام حذفی را کسب کرد اما لکه تاریک این پیروزی، نه در تاکتیکها و نه در نتیجه؛ که در حرکتی دور از شأن از سوی میلاد زکیپور رقم خورد؛ شادی گلی که نه نشانی از شعف ورزشی داشت و نه در قامت یک بازیکن باتجربه میگنجید.
زکیپور، پس از ثبت گل سوم، دست به نمایشی زد که از هر زاویهای ناپذیرفتنی بود. او مقابل هواداران پرسپولیس، پیراهنش را از تن به در کرد و در حالی که همین حرکت یک کارت زرد داشت در اقدامی عجیب، قصد داشت پا را فراتر بگذارد اما در آخرین لحظه منصرف شد. هر چند، آنچه انجام داد، خود به اندازهکافی چالشبرانگیز و خلاف عرف بود؛ حرکتی که اگر از دور میدیدی، گویی بازیکنی فارغ از قواعد پوشش درون زمین گام برمیدارد.
واکنشها تند بود. حتی همتیمی او انزونزی فرانسوی، نتوانست خشم خود را پنهان کند و بر سرش فریاد کشید. انزونزی کارت زرد دوم را حدس زد اما حواس دکتر بیژن و کوبل داوری معلوم نبود به کجا بود.
کارشناسان داوری نیز متفقالقول بر این باورند داور باید کارت زرد دوم را به او نشان میداد. اخراجی که نهتنها تیمش را دچار نقصان میکرد، بلکه میتوانست به اتفاقات بزرگتری در ادامه مسابقه دامن بزند.
* تخم کینه را کاشت تا بعد
از سکوهای پرسپولیس و همچنین همه پلتفرمهای فضای مجازی، خشم زبانه میکشد. زخمی کهنه دوباره سر باز کرد. آیا این مشابه همان جرقهای نبود که چند وقت پیش، در ماجرای تلخ پرسپولیس و تراکتور، شعلههایش به نابینایی چشم چپ یک هوادار انجامید؟ این بار قرار است این آتش به کجا کشیده شود؟ در حالی که بازی برگشت با حضور صرفا بانوان برگزار خواهد شد، چه تضمینی هست تنشی تازه متولد نشود؟ سنگی از جایی پرتاب نشود؟ حادثهای دیگر رخ ندهد؟ اصلا سال بعد چطور؟ او ناخواسته تخم کینه را کاشت.
* واکنش فدراسیون چیست؟
اکنون توپ در زمین فدراسیون فوتبال است. کمیته انضباطی چه خواهد کرد؟ اما مهمتر از آن، باشگاه سپاهان چه تصمیمی میگیرد؟ آیا به روال همیشگی، با سپر گرفتن برابر هر انتقادی، در پی تطهیر رفتار بازیکنش خواهد بود؟ یا برای یکبار هم که شده، بر مدار منطق حرکت خواهد کرد و اشتباه را پذیرفته، دست به اصلاح میزند؟ چه زمانی میخواهیم بستر را برای ورود هواداران خانم مهیا کنیم؟
* واقعا جای خانوادهها روی سکو خالی بود!؟
ورزشگاه نقشجهان به دلیل نداشتن ورودی جداگانه برای بانوان، از معدود ورزشگاههای ایران است که همچنان ورود بانوان در برخی بازیها در آن امکانپذیر نیست. برای حل این مشکل و فراهم کردن فضا، قطعاً بازیکنان نقش ویژهای دارند. اما سؤال این است: آیا با رفتار خارج از عرف میلاد زکیپور میتوان این مشکل را حل کرد؟
چه دلیلی داشت بازیکنی با تجربه او، بعد از زدن گل، آنچنان از خود بیخود شود که تقریباً خودش را عریان کند، آن هم برابر هواداران حریف؟ اتفاقات بازی پرسپولیس - تراکتور که ریشه در کینه هواداران پرسپولیس نسبت به نوع جدا شدن بیرانوند داشت، متأسفانه به حوادث تلخی منجر شد. یک چشم کور شد، نیمی از جمجمه یک هوادار برداشته شد و مسائل دیگری رخ داد که قطعاً هیچکدام ارزش یک مسابقه فوتبال را نداشتند. از دست دادن بینایی یک چشم، حقیقتاً میارزد؟
اما حالا میلاد زکیپور با آن رفتار که قطعاً با محرومیت از سوی کمیته انضباطی مواجه میشود، تخم کینه دیگری را کاشت.
بازی برگشت، به واسطه حکم از پیش صادر شده، همانند بازی رفت در اصفهان تنها با حضور بانوان برگزار میشود اما قطعاً حضور او در آزادی میتواند جو را متشنج کند. ممکن است باز هم سنگی از ناکجا پرتاب شود و شاید یک اتفاق تلخ دیگر رقم بخورد.
* همه شادی گل داشتند اما چرا فقط او؟
بازیکنان ما باید بدانند هر شادی گلی و هر اتفاقی، چه بهایی برای آنها دارد. در این مسابقه 5 گل به ثمر رسید. چرا فقط او؟ مگر 4 بازیکن دیگر که گل زدند، چنین اتفاقی برایشان افتاد؟ او برای چه به سمت هواداران پرسپولیس رفت؟ عریان شدنش چه معنایی داشت؟
خوششانس بود، بسیار خوششانس بود که داور مسابقه حواسش به سمت دیگری بود. قطعاً کارت زرد دوم و اخراج باید نصیب او میشد و چهبسا، همانطور که دقایقی قبل از این اتفاق امید عالیشاه با یک اشتباه تاریخی و اخراج در دقیقه ۸۰ و 10 نفره کردن تیمش، بخت پرسپولیس را برای پیروزی از بین برد، شاید اخراج زکیپور میتوانست سرنوشت بازی را به گونهای دیگری رقم بزند.
در هر صورت اشتباه کرده و فدراسیون فوتبال قطعاً با وی برخورد میکند اما باشگاه فرهنگی-ورزشی سپاهان چه خواهد کرد؟ آنچه تا امروز از آنها دیدهایم، تنها توجیه بوده است. فصل بعد، مسابقه رفت یا برگشت در تهران برگزار خواهد شد. اگر باشگاه سپاهان میخواهد تخم کینه را از بین ببرد، خودش باید اقدام کند.
آنها بازی را بردند و به مرحله بعد جام حذفی صعود کردند. دیگر دلیلی ندارد از رفتار اشتباه بازیکن خاطیشان دفاع کنند. مشکل بزرگ ما، باشگاههایی هستند که به هر قیمتی میخواهند اشتباهات بازیکنان خود را نادیده بگیرند.
سپاهان از یک سو میخواهد از حق هواداران خانمش دفاع کند تا برای تشویق تیم محبوبشان به ورزشگاه نقشجهان بیایند، از سوی دیگر برابر عریان شدن بازیکنش موضع تدافعی میگیرد و میگوید همه لخت شدند مگه چیه!؟
همان بهتر که این بازی با حضور مردها انجام شد، همان بهتر که هیچ خانمی در ورزشگاه نقشجهان نبود که زکیپور به سمتشان برود و نمایش بیحیایی اجرا کند.
جای هیچ دختری مادامی که اینچنین باشگاههای فرهنگی - ورزشی ما به بهای یک برد چشم بر حیا میبندند خالی نیست، اصلا هم خالی نیست. در همان پوزیشن که صندلی مدیریتتان را محکم چسبیدهاید و با سرچ کلمه درآوردن پیراهن بعد از گلزنی، در فکر ماستمالیزاسیون این رفتار شرمآور هستید، تصور کنید ناموس خودتان روی آن سکو نشسته و یک بازیکن مقابلش اینچنین تقریبا عریان میشود، در ابتدا شورت ورزشی را کمی پایین میدهد، سپس منصرف شده و 2 پاچه شورت ورزشی را کامل بالا میدهد و فیگور نمایش همه عضلاتش را میگیرد!
***
توجیه زشت؛ قبلا هم انجام دادهام!
زکیپور، برای دفاع از آنچه دفاعناپذیر است، میگوید پیشتر نیز در اهواز چنین شادیای را انجام داده. اما آیا این توجیه پذیرفتنی است؟ یعنی یکبار دیگر هم بیپروا، بدون درک حساسیتهای ورزشگاههای ما، دست به حرکتی مشابه زده و کسی آن را ندیده؟ آیا حافظه فوتبال ایران از یاد برده که روزگاری، شادی گل یک بازیکن جوان، چگونه نقطه پایان بر دوران فوتبالش گذاشت؟ نمیگوییم زکیپور باید از فوتبال محو شود اما آیا زمان آن نرسیده که بازیکنان درک کنند هر حرکت، هر شادی، هر کنشی در زمین، پیامد و بهایی دارد؟ مگر نه اینکه در این مسابقه 5 گل به ثبت رسید؟ پس چرا از میان تمام گلزنان، فقط او مسیر نادرست را برگزید؟ چرا او به سوی هواداران پرسپولیس رفت؟ و مهمتر از همه، چرا کسی در باشگاه سپاهان، به جای توجیهات تکراری، او را از خطای فاحشش آگاه نمیکند؟ خوششانسی، بزرگترین همراه زکیپور در آن لحظات بود. داور و حتی وارنشینان چشم بر این رفتار بستند و اینچنین ناباورانه کارت زرد دوم از جیب دکتر بیژن حیدری خارج نشد.
***
نمایش شرم
بهراد رشوند: چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، پرسپولیس و سپاهان در نبردی حساس در جام حذفی در ورزشگاه نقشجهان اصفهان به مصاف یکدیگر رفتند؛ رقابت حساس و نفسگیری که دست آخر با نتیجه ۳ بر ۲ به سود زردهای اصفهانی پایان یافت و با خاطرهای تلخ برای سرخپوشان تهرانی همراه شد.
اما آنچه بیش از نتیجه بازی ذهنها را به خود مشغول کرد و به موضوع اصلی حواشی پیرامون آن مبدل شد، مربوط بود به شادی گل منشوری و حرکت ناپسند میلاد زکیپور پس از به ثمر رساندن گل سوم سپاهان. در کشوری که هنوز در تلاش است فوتبال را به جایی برساند که همه افراد جامعه با هر سن و جنسیت بتوانند در محیطهای ورزشی حضور پیدا کنند، زکیپور با حرکت خود نشان داد هنوز هم کسانی هستند که در این مسیر به هیچ چیز جز رفتارهای سخیف و اهانتهای مغرضانه به هواداران فوتبال فکر نمیکنند.
اصفهان، شهری با پیشینه فرهنگی و مذهبی غنی همواره به عنوان یکی از قطبهای تدین و اصالت ایران شناخته میشود. در چنین شهری، انتظار میرود بازیکنان فوتبال به ارزشها و هنجارهای اخلاقی احترام بیشتری بگذارند. اما آن شادی کذایی و نمایش نادرست و عمل نسنجیده گلزن زردها نهتنها با این ارزشها در تضاد است بلکه به وضوح نشان داد فوتبال ایران برای بسیاری از افراد به جایی برای تخلیه عقدههای بچگانه با قبیحترین ژستهای ممکن بدل شده است؛ نه مکانی برای رقابت سالم، احترام به اخلاق و حفظ حرمت یکدیگر. در ورزشگاههای معتبر جهان با وجود اتمسفر پرشور هواداری، جو حاکم به قدری کنترلشده و امن است که خانوادهها مانند رفتن به سینما میتوانند بهراحتی و با آرامش خاطر کنار یکدیگر نشسته و از تماشای بازی تیم محبوبشان لذت ببرند. در بسیاری از نقاط دنیا، استادیوم فوتبال، مکانی است برای نشاط، رقابت سالم و اتحاد هواداران اما در ایران، حرکاتی مانند آنچه زکیپور انجام داد حتی حضور بانوان در ورزشگاهها را به چالشی جدی تبدیل میکند. این اعمال زننده و کنترلنشده نهتنها تصویر فوتبال ایران را مخدوش کرده است بلکه امنیت روانی تماشاگران را نیز به خطر میاندازد.
اما این تمام ماجرا نبود. بازیکن سپاهان تنها با عریان شدن و برکندن جامه خویشتن اقناع نشد و به سرعت با همان شمایل ناشایست، بیشرمانه به سوی هواداران رقیب رفت و جو را از آنچه بود نیز ملتهبتر کرد. با توجه به اینکه بازی برگشت لیگ در ورزشگاه آزادی با حضور بانوان برگزار میشود، این رفتار میتواند تبعات جبرانناپذیری داشته باشد. هواداران پرسپولیس بهشدت از این حرکت خشمگین و تحریک شدهاند و مشابه آنچه در بازی با تراکتور و حواشی مربوط به بیرانوند رخ داد، ممکن است در بازی برگشت ۲ تیم در تهران نیز شاهد رفتارهای تلافیجویانه مانند سنگپراکنی و شعارهای تند باشیم.
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال باید به این رفتار زکیپور واکنشی قاطع نشان دهد. صحبتهای یکی از اعضای این کمیته در همان شب اول پس از پایان بازی نشان میدهد این موضوع در دست بررسی است اما این تنها یک اشتباه اتفاقی نیست که بتوان بهراحتی از کنارش گذشت؛ این یک بحران تماما جدی است که همچنین میتواند از سوی دیگر بازیکنان لیگ کاملا عادی قلمداد شود. بنابراین لازم است کمیته انضباطی به جای جریمههای سطحی و بیاثر، محرومیتهای سنگین و تصمیمات قاطعانهای در این باره اتخاذ کند تا دیگر هیچ بازیکنی حتی خیال انجام چنین رفتارهای پست و ناشایستی را در سر نداشته باشد.
ارسال به دوستان
فهرست فیلمهای اکران نوروز چه چشماندازی را از فروش سینمای ایران در سال 1404 نشان میدهد؟
۸ ضلعی نوروزی
هنوز بهمنماه به پایان نرسیده و تب جشنواره فجر فروکش نکرده است که اعلام شد بر اساس تصمیم شورای صنفی نمایش و موافقت سازمان سینمایی، فیلمهای «بامبولک» ساخته آرش معیریان، «پسر دلفینی ۲» ساخته محمد خیراندیش، «پیشمرگ» از علی غفاری، «رها» ساخته حسام فرهمند، «دایناسور» به کارگردانی مسعود اطیابی، «عینک قرمز» اثر حسین مهکام، «کوکتل مولوتوف» از حسین امیریدوماری و «موسی کلیمالله» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا به عنوان ترکیب نهایی اکران نوروزی مشخص شدند.یکی از این ۸ اثر، هم قرار است سهم انیمیشنها در اکران نوروزی را ادا کند هم سهم سینمای کودک را. یک فیلم نوجوانانه هم در میان این آثار به چشم میخورد، همچنین یک کار اجتماعی، یک کار مرتبط با موضوعات انقلاب و دفاعمقدس و یک کار تاریخی. ۳ اثر باقیمانده کمدیهایی تجاری هستند که در یک اتفاق عجیب، چند نمونه شبیه به هم از آنها را در یک بازه زمانی محدود به رقابت با یکدیگر فرستادهاند. چینش اکران نوروزی نقش تعیینکنندهای در روندهای سینمای ایران دارد، از همین رو غیر از نقد و بررسی تکتک آثاری که در این فصل به نمایش درمیآیند، نوع ترکیب آثار این فصل از اکران هم معمولا محل تحلیلهای جداگانهای قرار گرفته است. در ادامه، ضمن مرور کلی بر اهمیت اکران نوروزی و کیفیت تاثیرگذاریاش در اکران مابقی سال، نگاهی به ترکیب آثار حاضر در اکران عید 1404 شده و در دنباله آن مشخصاتی از هر کدام ذکر شده است.
* اکران نوروز؛ تهدید برای فیلمها یا فرصت؟
تا کمتر از ۲ دهه پیش اکران نوروز فصل مرده نمایش و فروش فیلمها در سینمای ایران بود. در حقیقت حتی اصطلاح اکران نوروز در آن دورهها چندان باب نبود، چون هیچکدام از فیلمسازان روی این بازه زمانی برای توزیع مناسب آثارشان حسابی باز نمیکردند. حتی مثلا وقتی قرار شد بهروز افخمی فیلم «شوکران» را بسازد، اول فکر کرد اگر این اثرش به دلیل محتوای جنجالی و حساسیتبرانگیزی که دارد در جشنواره فجر به نمایش دربیاید، ممکن است پیش از اکران عمومی آن حاشیههایی به وجود بیاید و به همین دلیل در فستیوال شرکت نکرد. پس از آن هم برای اینکه شروع اکران فیلم در فضایی آرام برگزار شود، بازه زمانی تعطیلات نوروزی را برای نمایش آن انتخاب کرد که داوطلب چندانی هم نداشت. حالا اما پررونقترین زمان برای نمایش فیلمها، اکران نوروزی به حساب میآید. این اتفاق پس از اکران سری اول اخراجیها در سال ۱۳۸۵ رخ داد و سریهای دوم و سوم این فیلم و همینطور سری اول «رسواییها» که کارگردان آن هم مسعود دهنمکی بود، در نوروز اکران شدند و به فروش خوبی دست یافتند. اساساً در نوروز فرصت مناسبی برای فروش بالای آثار کمدی فراهم میشود اما از رونقی که در این بازه زمانی به وجود آمده بود، در همان ابتدای کار بعضی آثار دیگر هم توانستند استفاده کنند. به عنوان مثال «جدایی نادر از سیمین» که همزمان با «اخراجیهای ۳» اکران شد، به فروش بالای دست یافت. البته باید توجه داشت که هر فصلی یا موسمی از سال برای نمایش انواع بخصوصی از فیلمها مناسب است؛ مثلا در سینمای آمریکا بعضی فیلمها در مقطع تعطیلات سال نو اکران میشوند، بعضی دیگر همزمان با وقتی که کودکان به مدرسه میروند یا دانشجویان به دانشگاه و بعضی دیگر که عمدتا اکشنهای بفروش هستند، آثار اکران تابستانی را تشکیل میدهند. از آنجا که تعداد تولیدات سینمای ایران حداقل ۲۵ درصد بالاتر از ظرفیت اکران سالانه ما است، از چند سال پیش به اینسو، قرار شد برای آثاری که در فستیوال فجر حضور داشتند یکسری اولویتهایی در اکران لحاظ شود و حالا چند سالی است که بخشی از اکران نوروزی متشکل از فیلمهایی است که در فجر به موفقیتی دست یافتهاند و بخش دیگر آثاری هستند که مستقیما سراغ گیشه آمدهاند و اولویتهایشان تجاری است. سال گذشته چه آثار بفروش اکران نوروزی و چه فیلمهای دیگر همگی از میان تولیداتی که در فجر حضور داشتند انتخاب شدند اما با وجود اینکه در جشنواره فجر امسال تعدادی از فیلمهای کاملا تجاری هم شرکت کرده بودند، سهم بفروشهای اکران نوروزی به رقبای همان آثار رسید که مستقیما سراغ گیشه آمده بودند. بقیه فیلمهایی که به اکران نوروزی رسیدهاند، نامهایی آشنا برای مخاطبان جشنواره فجر هستند که در مناسب بودن بعضی از آنها برای نمایش در ایام عید میتوان تردیدهایی داشت. به عنوان مثال «رها» که یک فیلم تلخ اجتماعی است و بازیگر محبوبی مثل شهاب حسینی را در میان عواملش دارد، اگرچه میتواند هواداران زیادی داشته باشد اما معلوم نیست ایام نوروز زمان مناسبی برای نمایش آن باشد. یکی از اتفاقات خاصی که در اکران نوروز 1404 رخ داده، همزمانی آن با ایام ماه مبارک رمضان است که آن هم از فصلهای کمرونق اکران بهحساب میآید و هنوز ظرفیتش چنانکه چند سال پیش ظرفیت اکران نوروزی فعال شد، به فعلیت نرسیده است. البته این مساله سال گذشته هم دامنگیر سینمای ایران بود اما صدمهای اساسی به فروش فیلمها وارد نکرد. در چنین شرایطی فیلمی مثل «موسی کلیمالله» هم به صف اکران نوروزی پیوسته که نه کمدی است، نه اجتماعی. چنین اتفاقی که یک فیلم تاریخی بزرگ در ایران اکران شود، تقریبا در هر دهه یک یا ۲ بار رخ میدهد و قالبهای از پیش تعیینشدهای برای آن وجود ندارد. در نوروز ۱۴۰۱ «موقعیت مهدی» تا قبل از اینکه فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی از چرخه اکران آن فصل خارج شود و یک کمدی جایش را بگیرد، صدرنشین فروش گیشهها بود اما از آنجا که اولویت سیاستگذاران اجرایی حوزه فرهنگ، تغییر الگوی مصرف مخاطبان سینما و توجه به ژانرهایی غیر از کمدی نبود، به راحتی چنین موقعیتی از دست رفت. امسال هم میشد نمایش کمدیها را لااقل به بعد از ماه رمضان موکول کنند تا طلسم انحصار بازار از دست کمدیها خارج شود که این اتفاق نیفتاد. البته «موسی کلیمالله» همچنان اثری است که میتواند فروش خوبی در گیشه داشته باشد و فیلمی است که برخلاف بسیاری از کمدیهای تجاری، در خاطره مخاطبانش میماند. نگاهی به ترکیب اکران نوروزی امسال نشان میدهد سیاستگذاران جدید حوزه فرهنگ هنوز به طور جدی برای مهندسی اکران دست به کار نشدهاند؛ چه اینکه غالب محصولات تولید شدهای که آماده نمایش هستند، حاصل سیاستگذاری مدیران دوره قبل به حساب میآیند. به نظر میرسد بخش قابل توجهی از سینماگران ایرانی میل به برونرفت از وضعی دارند که در آن هیچ اثری به جز نوع بخصوصی از کمدیها با تعدادی چهره تکراری که از فیلمی به فیلم دیگر میروند، نمیتواند به فروش قابل توجهی دست پیدا کند. میتوان احتمال داد که مدیران جدید فرهنگی تا حدودی با این موج نارضایتی همراه شوند اما نقداً در نوروز 1404، باد همانگونه میوزد که قبلا میوزید و شاخهها هم همانطور میجنبند که قبلا میجنبیدند.
***
بامبولک
آرش معیریان
آرش معیریان، کارگردان و تدوینگر ۵۳ ساله سینمای ایران که تا قبل از «بامبولک» ۱۷ فیلم سینمایی را کارگردانی کرده و در ۲۱ اثر به عنوان تدوینگر حضور داشت، کار کارگردانی را با فیلم «کما» در سال ۱۳۸۲ آغاز کرد که یکی از تولیدات پویا فیلم به تهیهکنندگی عبدالله علیخانی و محمدحسین فرحبخش است. به عبارتی این فیلمساز با وجود فراز و نشیبهای متعددی که به لحاظ موفقیت یا عدم موفقیت آثارش در سینمای ایران داشته، همیشه جزو کارگردانهایی به حساب میآمده که به طور مطلق در فضای تجاری فعالیت میکردند. در این میان دهمین فیلم این فیلمساز به نام «فیتیله و ماهپیشونی» که سال ۱۳۹۰ ساخته شد، اثری متعلق به مخاطبان کودک و نوجوان بود و محمد مسلمی، حمید گلی و علی فروتن معروف به عموهای فیتیلهای به همراه هنرمندان دیگری مثل نیوشا ضیغمی، سیروس گرجستانی و چنگیز جلیلوند در آن بازی کرده بودند. حالا پس از حدود ۱۳ سال، آرش معیریان مجدداً با فیلمی در ژانر کودک و نوجوان به اکران سینمای ایران بازگشته است؛ اثری که پیش از این در سیوششمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان به نمایش درآمد و یک کار موزیکال بود. این فیلم که ابتدا قرار بود با عنوان «بامبالا۲» نمایش داده شود، دنبالهای است بر فیلم کودک بامبالا که سال ۹۹ به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی اکران آنلاین شد. بامبالا داستان خواهر و برادری به نام حنا و امیرعلی بود که از عروسکی به نام بامبالا کمک میگرفتند تا پدر و مادر خود را آشتی دهند. بامبالا عروسکی است که به همه بچهها کمک میکند تا به آرزوهای خود برسند. در قسمتی از فیلم، همه بزرگسالان شهر به دست او تبدیل به مجسمه میشوند تا بچهها با خوشحالی و فارغ از امر و نهی آنها هر کاری که دوست دارند را انجام دهند. حالا «بامبولک» در همان فضا داستانی دیگر را روایت میکند و این بار دختر 7 سالهای به نام نعنا، درخواست داشتن برادر یا خواهری را دارد. امیرحسین رستمی، شهره سلطانی، مهرداد ضیایی، نیلوفر شهیدی، دانیال نوروش، حسین شهبازی و ماهتیسا پسندیده از بازیگران این فیلم هستند.
***
دایناسور
مسعود اطیابی
نام مسعود اطیابی را چند سالی است که هر کس در فضای سینمای ایران پرسهای زده باشد، حتما شنیده است. مرد بفروش ۶ سال اخیر سینمای ایران پس از تولید چند اثر با محتواهای مرتبط با موضوعات مذهبی، مقاومت و سیاسی، ناگهان به سمت سینمای تجاری گردش کرد و از آن روز به بعد بود که نامش بر سر زبانها افتاد. اطیابی در سال ۱۳۹۷ فیلم پرفروش تگزاس را ساخت که در سالهای بعد با دنبالهاش تگزاس ۲ (۱۳۹۸) و نیز دینامیت (۱۴۰۰)، انفرادی (۱۴۰۱)، بخارست (۱۴۰۱)، هتل (۱۴۰۲) و تگزاس۳ (۱۴۰۳) ادامه پیدا کرد. این فیلمها او را به یکی از موفقترین فیلمسازان تجاری ایران تبدیل کرد. هتل با ۲۷۷ میلیارد تومان فروش، پس از فسیل به دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. دیماه امسال بود که اطیابی از آماده شدن فیلم «دایناسور»، آخرین اثر سینمایی خود که فیلمبرداریاش از مرداد امسال آغاز شده بود، خبر داد؛ با اینحال همانطور که انتظار میرفت، خبری از این فیلم در جشنواره فجر چهلوسوم نبود. نگارش فیلمنامه «دایناسور» به عهده امیر برادران بوده که جزو نویسندگان مجموعههای تلویزیونی متعددی مثل «مسافران» و «ساختمان پزشکان» و سریالهای نمایش خانگی مثل «هیولا»، «دراکولا» و «قهوه پدری» است. برادران در سینما هم ۳ فیلمنامه «بیگانه»، «هزارپا» و «هتل» را نگارش کرده است. تهیهکننده کار هم محمد شایسته، برادر کوچکتر ۲ تهیهکننده نامدار سینمای ایران یعنی مرتضی و مصطفی شایسته است که پیش از این در فیلم بسیار پرفروش «هتل» با اطیابی همکاری کرده و قبل از آن هم کمدیهای دیگری مثل «۵۰ کیلو آلبالو» و «قانون مورفی» را ساخته است. پژمان جمشیدی، امیر جعفری، یوسف تیموری، امیر توسلی، سوسن پرور، سها نیاستی، حامد وکیلی، رضا ناجی و نگار فروزنده از جمله بازیگران فیلم کمدی دایناسور هستند.
***
عینک قرمز
حسین مهکام
یکی از نامهای نسبتا آشنای سینمای ایران که حضورش به عنوان کارگردان یک کمدی بفروش گیشهای عجیب به نظر میرسد، حسین مهکام است. مهکام که غیر از چند کارگردانی، نویسنده فیلمنامه تعدادی از آثار قابل توجه سینمای ایران و فارغالتحصیل رشته فلسفه و کلام و همینطور رشته تئاتر است، کار حرفهایاش در سینما را با بازنویسی فیلمنامه «بیست» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی شروع کرد. او پس از آن در فیلمهایی مثل «آدم» و «هیچ» هم با کاهانی همکاری کرد و در آثار دیگری مثل «گهوارهای برای مادر»، «برف» «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشتماه» و «پدر آن دیگری» به عنوان نویسنده حضور داشته است. او از سال ۹۲ با فیلم «آزادی مشروط» تجربه کارگردانی را هم از سر گذراند و پس از آن «آندرانیک» و «بیحسی موضعی» را جلوی دوربین برد. حالا اما «عینک قرمز» فیلم دیگری از این نویسنده و کارگردان است که با فضای غالب کارهای او تفاوتی بنیادین دارد. عموما حرکت فیلمسازان غیرکمدی به سمت تولید کمدیهای بفروش را نشانهای از وضع نابسامان سینمای ایران ارزیابی میکنند که در بسیاری از موارد چنین تحلیلی درست است اما درباره بعضی فیلمسازان دیگر میشود این قضیه را یک امر شخصی تلقی کرد که به میزان موفقیت آن فرد در سینمای جدی برمیگردد. حسین مهکام در هیچیک از کارهایی که به تنهایی نوشته یا کارگردانی کرده، چندان نتوانسته موفق باشد و نام او بیشتر به خاطر قرار گرفتن در کنار نام کارگردانهای مطرح دیگر به میان آمده است. در چنین موقعیتی، طبیعی است که از جایی به بعد یک فیلمساز به سمت کارهای دیگر برود که لااقل از لحاظ مالی بتواند بهرهای برده باشد. تهیهکنندگی این فیلم بر عهده مرتضی شایسته بوده که برادر کوچکترش محمد، کمدی دیگری در اکران نوروزی امسال دارد. غیر از حامد بهداد که ایفاگر نقش اصلی این فیلم است، بازیگران دیگری مثل رضا ناجی، الناز حبیبی و هادی کاظمی هم در «عینک قرمز» بازی کردهاند.
***
کوکتل مولوتوف
حسین امیریدوماری
نام پدرام پورامیری و حسین امیریدوماری تا حدودی برای اهالی سینمای ایران آشناست. از میان آثار به نمایش درآمده در سال گذشته، «یادگار جنوب» که بعد از «جاندار»، دومین فیلم بلند سینمایی از این ۲ فیلمساز است، اثری است که پیش از آن توانست در فجر چهلویکم نامزد ۹ سیمرغ از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شود، هر چند در نهایت برای ۲ رشته «طراحی لباس» و «صداگذاری و صدابرداری» برنده جایزه شد و پژمان جمشیدی هم به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دیپلم افتخار گرفت. این ۲ نفر قبلا در فیلم کوتاه هم همکار بودند و فیلمنامههای «شنای پروانه» و سریال «یاغی» را کنار محمد کارت نوشته بودند. تمام داستانهایی که این ۲ نفر چه در فیلم کوتاه، چه برای کارگردانی خودشان در سینمای بلند و چه برای محمد کارت نوشته بودند، همگی در یک فضای بویژه شهری میگذشت که متعلق به طبقه فرودست بود و فرم رئالیستی داشت اما «یادگار جنوب» تجربه کاملا متفاوتی برای آنها بهحساب میآمد. بعد از یادگار جنوب، این ۲ فیلمساز مسیر کاملا جدیدی را در سینما آغاز کردند که نخستین مرحلهاش جدا شدن از همدیگر و کارگردانی جداگانه ۲ فیلم سینمایی بود. تجربه دوم آنها ورود به فضای کمدیهای بفروش بود که درباره پدرام پورامیری با «صدام» رقم خورد؛ فیلمی که در جشنواره فجر از آن رونمایی شد و درباره حسین امیریدوماری «کوکتل مولوتوف»، فیلمی که آن هم سرکی به فضای تاریخ معاصر کشیده است. امین حیایی، پژمان جمشیدی، احمد مهرانفر، ستاره پسیانی، یکتا ناصر، سیاوش چراغیپور، کمند امیرسلیمانی، سعید امیرسلیمانی و علی مشهدی از بازیگران این فیلم هستند و محمد کمالیپور تهیهکنندگی آن را بر عهده داشته است.
***
رها
حسام فرهمند
رها یک فیلم اجتماعی است درباره مرد ۵۵ سالهای به نام توحید که به عنوان راننده مترو، همراه همسر و ۲ فرزندش زندگی متوسطی دارد اما یک روز اتفاقی جلوی چشمش میافتد که ظاهرا به خود او ربطی ندارد اما با روح و روانش کاری میکند که مسیر زندگیاش را تغییر میدهد. یک دختر جوان جلوی قطار توحید خودکشی میکند و اوضاع روحی او را طوری به هم میزند که از کارش کنارهگیری میکند و زندگی شخصیاش با فقر و افسردگی فراوان توأم میشود. این نخستین فیلم حسام فرهمند است که فیلمنامهاش را خودش به همراه محمدعلی حسینی نوشته و سعید خانی به عنوان سومین همکاریاش با فیلماولیها، تهیهکننده کار شده است. یک نکته جالب درباره این فیلم حضور مرضیه برومند به عنوان مشاور پروژه است.
تصویری که عموما از خانم برومند در ذهن همه وجود دارد، مربوط به سینمای کودک میشود اما این فیلم کاملا اجتماعی است. شهاب حسینی، غزل شاکری، ضحا اسماعیلی و آرمان میرزایی از جمله بازیگران این فیلم هستند. «رها» از آثار محبوب چهلوسومین جشنواره فیلم فجر بود که در میان ۷ اثر منتخب تماشاگران هم قرار گرفت و فیلمنامه آن به لحاظ تکنیکی یکی از کارهای قابل توجه این فستیوال شلوغ بهحساب میآمد اما درونمایه داستانی آن بهشدت تلخ است و ممکن است اکران آن در ایام نوروز با ذائقه مخاطبان همخوان نباشد و ارزشهای فیلم را هدر بدهد.
***
موسی کلیمالله
ابراهیم حاتمیکیا
به نظر میرسد نه پروژه موسی کلیمالله نیاز به معرفی داشته باشد، نه کارگردان آن ابراهیم حاتمیکیا که یکی از شناختهشدهترین فیلمسازان ایرانی و حتی علت علاقهمندی بسیاری از فعالان سینمایی امروز به هنر سینماست. موسی کلیمالله نسخهای سینمایی از فصل اول یک سریال ۵ فصلی درباره زندگی یکی از پیامبران اولوالعزم است که صداوسیما آن را به عنوان یکی از پروژههای بزرگ خود در دستور کار قرار داده است.
در این فیلم برای نخستین بار از تکنولوژیهایی استفاده شد که در نهایت ۵ سال است در سینمای آمریکا به کار گرفته شدهاند و هنوز غیر از ایران و آمریکا هیچ کشوری از آنها استفاده نکرده است. تکنولوژیهایی که دکور مجازی ۳۶۰ درجه درست میکنند و اگر استفاده از آنها در ایران رایج و راحت و فراگیر شود، میتوان به جرات گفت تحول بزرگی در ساخت آثار تاریخی اکشن و حتی سایر انواع روایتهای سینمایی انجام میشود. از این فیلم در جشنواره فجر استقبال بینظیری شد و نخستین اثری بود که فروش تمام بلیتهای آن به پایان رسید.
بازی بسیاری از هنرپیشههای این فیلم هم مثل مریلا زارعی، فرهاد آییش و حتی شکیب شجره که احتمال حضور او در قسمتهای بعدی کمتر است، بسیار به چشم آمد و هواداران زیادی پیدا کرد. به عبارتی به رغم اینکه مردم میدانستند قرار است در آینده نسخه سریالی این فیلم سینمایی را به طور مجانی در منازلشان تماشا کنند، این چیزها مانع اشتیاق آنها برای تماشای این فیلم در جشنواره فجر نشد. همین موارد امیدواریها به فروش مناسب موسی کلیمالله در گیشه را بیشتر میکند. تهیهکننده این فیلم سیدمحمود رضوی است و تولید آن در مرکز سیمافیلم انجام شده است.
***
پسر دلفینی ۲
محمد خیراندیش
پرفروشترین فیلم سینمای ایران تا به حال انیمیشن پسر دلفینی بوده است که از رهگذر اکرانهای خارجی، بویژه در کشور روسیه، توانست به این توفیق دست یابد. ماجرای سری اول پسر دلفینی این بود که پس از انفجار و سقوط یک هواپیما در دریا، دلفینی به نام سفید و مادرش یک نوزاد انسان را نجات داده و بزرگ میکردند. پسر دلفینی که زندگی آرامی در زیر امواج داشت، پس از آنکه متوجه شد انسان است، تصمیم گرفت برای پیدا کردن مادر واقعیاش به خشکی سفر کند. حالا در سری دوم این انیمیشن، این بار پسر دلفینی به چهرهای محبوب و قهرمانانه در نگاه موجودات دریایی و مردم جزیره تبدیل شده است اما در زندگیاش احساس تنهایی میکند، زیرا همه از او انتظار دارند یک قهرمان باشد. حسادت خواجه ماجد که تمام داراییهای خود را به کاپیتان مروارید باخته، باعث میشود آماده نبرد با آنها شود. او به طور اتفاقی با یک نهنگ خشمگین در دریا روبهرو میشود و تمام تلاش خود را میکند تا پسر دلفینی را شکست دهد. دنیایی سحرانگیز زیر دریا برای بسیاری از کودکان و نوجوانان جذاب و تماشایی است که همین موضوع یکی از عوامل موفقیت پسر دلفینی بوده است. علاوه بر آن همراه و همبازی شدن دختر ناشنوا در پسر دلفینی ۲ با قهرمان، یکی از آموزههای بجا و درست این اثر جهت درک معلولیت و احترام گذاشتن به آن است و در سری اول فیلم هم مسائل اخلاقی به درستی رعایت میشدند. پسر دلفینی نخستین انیمیشن ایرانی است که به امید موفقیت در گیشه توانسته به نسخه دوم برسد. این فیلم در جشنواره فجر هم به عنوان فیلم منتخب تماشاگران در بخش انیمیشن معرفی شد و سیمرغ گرفت و غیر از فروش داخلی، روی فروش خارجی آن هم میتوان حساب ویژهای باز کرد. مثل سری اول فیلم، محمد خیراندیش کارگردان کار است و محمدامین همدانی که خود هم قبلا در حوزه انیمیشن کارگردانی کرده، تهیهکنندگی پروژه را بر عهده دارد.
***
پیشمرگ
علی غفاری
علی غفاری که ۵۷ ساله است، در جمع جوانهای امسال جشنواره به عنوان یک کارگردان پیشکسوت به حساب میآمد. او سال ۶۶ برای شهریار بحرانی در فیلم «هراس» بازی کرده بود و سال ۷۴ هم در «لیلی با من است» جلوی دوربین کمال تبریزی، یکی از داوران این دوره فجر رفت؛ هرچند اثری که ساخت در هیچ رشتهای از جانب هیات داوران برنده جایزه نشد و در نهایت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به خانه برد. غفاری به عنوان کارگردان بارها به فجر آمده و از موفقترین حضورهایش میتوان به «استرداد» اشاره کرد که سال ۹۱ برنده جایزه بهترین فیلم شد یا «تکتیرانداز» که سال 1399، 2 سیمرغ بلورین دریافت کرد.
این بار علی غفاری با فیلم «پیشمرگ» به جشنواره آمد؛ کاری درباره شهید سعید قهاری. ماجرا به غرب کشور و جبهه کردستان ارتباط پیدا میکند و از زندگی سعید قهاری که در درگیری با گروهک پژاک شهید شد، یک مقطع فاتحانه به نمایش درآمده است. مهدی نصرتی نقش شهید سعید قهاری را بازی کرده و الناز ملک، ساناز سعیدی و حسام منظور از بازیگران دیگر کار هستند. زینال خیری به عنوان تهیهکننده این فیلم فعالیت دارد و بنیاد فرهنگی روایت فتح و انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس تولیدکنندگان فیلم هستند. پیشمرگ یک اکشن پرهیجان است که در بعضی فرازهایش یادآور بعضی فیلمهای اکشن پرفروش و پرطرفدار دهههای ۶۰ و ۷۰ با بازی جمشید هاشمپور میشود. موفقیت یا عدم موفقیت این فیلم در گیشه میتواند مسیر پیش روی سینمای ایران برای ساخت آثار اکشن را تا حدود زیادی جهت بدهد. البته هنوز مشخص نیست اکران چنین فیلمی در نوروز به نفع آن بوده یا به ضررش.
ارسال به دوستان
مکالمه ترامپ و پوتین کشورهای اروپایی را نگران کرده است؛ قاره سبز قربانی بازی آمریکا و روسیه خواهد شد؟
دلواپسی اروپا
ثمانه اکوان: دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، دوران تازهای برای سیاستورزی در کل جهان بویژه کشورهای اروپایی است. ترامپ در همان دور اول ریاستجمهوریاش، این مساله را به صورت واضح برای اروپاییان روشن کرده بود که آنها دیگر نمیتوانند به قول او، «از آمریکا سواری مجانی» بگیرند. حالا کشورهای اروپایی با آمریکایی سر و کار دارند که جنگ تجاری با آنها به راه میاندازد، در ازای حمایت نظامی و سیاسی از آنها به دنبال کسب منافع بیسابقه است و میگوید خودشان باید هزینه دفاع از خود را پرداخت کنند. این اما تازه آغاز ماجرای روابط تازه کشورهای اروپایی با آمریکای ترامپ است و آنها غیر از حل مشکلات موجود در روابطشان با ایالات متحده، باید به فکر دفاع از دموکراسی خود نیز باشند، زیرا ترامپ و یاران اطرافش که دسترسی بسیار وسیعی به مدیریت شبکههای اجتماعی دارند، دموکراسیهای اروپایی را نیز زیر سوال برده و خواهان قدرت گرفتن احزاب راستگرا در این کشورها هستند. انتقادات و شکایتهای آلمان از ایلان ماسک دقیقا در همین راستا بوده و حالا کشورهای دیگر اروپایی با انتشار محتوای مذاکرات شکل گرفته بین ترامپ و پوتین، نگرانیهای شدیدتری نیز درباره آینده خود دارند. شبکه ۴ تلویزیون بریتانیا اخیرا برنامه ویژهای را پخش کرد که در آن به نگرانیهای اروپا از «دیوانگیهای ترامپ» در دور دوم ریاستجمهوریاش پرداخت. مهمترین مسالهای که در این برنامه مورد بررسی قرار گرفت، صحبتهای اخیر وزیر دفاع ایالات متحده درباره امنیت اروپا و ناتو بود. پیت هگست اخیرا خطاب به اعضای ناتو تاکید کرده است آمریکا تلاش میکند به نقش خود به عنوان ضامن دائم امنیت اروپا پایان دهد. وی هشدار داده است: کشورهای عضو ناتو در اروپا نباید فکر کنند حضور نیروهای آمریکایی در این قاره همیشگی و تا ابد خواهد بود. هگست خواهان پرداخت هزینههای بیشتر از سوی این کشورها برای تأمین امنیتشان و تخصیص 5 درصد تولید ناخالص داخلی کشورهای ناتو به مسائل دفاعی شد؛ مسالهای که به نظر شدیدا غیرقابل اجرا میآید.
اروپاییان معتقدند با وجود گذشت ۳ هفته از ریاستجمهوری ترامپ، آنها هر روز باید با احساس ترس و تردید نسبت به آینده کشورشان از خواب بیدار شوند، زیرا رئیسجمهور آمریکا به سرعت در حال اجرای اقداماتی است که بیش از گذشته دموکراسی، امنیت و حتی موجودیتشان را زیر سوال میبرد. دونالد ترامپ معتقد است مشکل اصلی آمریکا چین است و تمام منابع آمریکا باید صرف رقابت و دشمنی با چین شود. در عین حال میزان وابستگی اروپا برای تأمین امنیت به آمریکا بسیار زیاد است. مشکل اروپا در حال حاضر روسیه است؛ پس خودشان باید هزینه دفاع از خود در برابر روسیه را بپردازند. زمانی که بحث به ماجرای معاملهگری ترامپ میرسد، اروپاییان انتظار دارند بدانند ترامپ در قبال حفظ امنیت آنها، چه چیزی از آنها میخواهد. تا اینجای کار مشخص است آمریکا به دنبال منصفانه شدن میزان معاملات تجاری بین ۲ سوی آتلانتیک است اما این به معنای افزایش میزان تعرفههای گمرکی و مالیاتی برای صنایع اروپایی و گرفتن منابع مالی بیشتر از آنها در ناتو است. برخی از این کشورها اما توان پرداخت چنین مبالغی را ندارند و اینجاست که کارشناسان اروپایی در نگرانی به سر میبرند؛ اگر کشوری توان پرداخت منابع مالی و سرمایهای برای آمریکا را نداشته باشد به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟
* اوکراین، دغدغه اصلی اروپا
نگرانی مهم امنیتی اروپا مساله اوکراین است. ترامپ عنوان کرده اوکراین نمیتواند عضو ناتو شود، مگر اینکه منابع معدنی کمیاب خود را در اختیار آمریکا قرار دهد و باید به سرعت انتخابات ریاستجمهوری در این کشور برگزار شود که به احتمال زیاد به معنای کنار رفتن زلنسکی از قدرت خواهد بود. اوکراین همچنین باید طرح زمین در برابر صلح را پذیرفته و با چشمپوشی از 20 درصد مساحت کشورش که هماکنون در تصرف روسیه است، راهی برای صلح پیدا کند. این مواضع با این حال قبل از صحبت تلفنی ترامپ با پوتین بود. دونالد ترامپ عصر چهارشنبه ۲۴ بهمن به وقت مسکو «حدود یک ساعت و نیم» با ولادیمیر پوتین تلفنی گفتوگو کرد و متعاقبا با ولودیمیر زلنسکی تماس گرفت. با این حال انتشار این خبر در رسانهها مصادف با انتشار تحلیلهایی شد که از این گفتوگوی تلفنی با عنوان «ذوقزدگی روسیه» و «روز سیاه برای اوکراین» یاد کردند. اما در این تماس تلفنی، ترامپ و پوتین بر ضرورت توقف «میلیونها کشته» در جنگ اوکراین تأکید و توافق کردند تیمهای مذاکرهکننده ۲ کشور «بلافاصله» کار خود را آغاز کنند. ترامپ نیز در پستی در شبکههای اجتماعی نوشت: «ما هر دو معتقدیم راهحل مسالمتآمیز امکانپذیر است و مذاکرات باید فوراً شروع شود». ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد عضویت اوکراین در ناتو را «غیرعملی» میداند و از متحدان اروپایی خواست مسؤولیت امنیت اوکراین را بر عهده بگیرند. این موضع با اظهارات پیت هگست، وزیر جدید دفاع آمریکا همسو است که بازگشت اوکراین به مرزهای پیش از ۲۰۱۴ را «غیرواقعبینانه» خوانده بود. همزمان رهبران اروپایی که نگران معامله مستقیم واشنگتن - مسکو هستند، در بیانیهای مشترک خواستار آن شدند در هرگونه توافق بین واشنگتن و مسکو برای پایان جنگ روسیه علیه اوکراین، موضع اروپا و کییف در نظر گرفته شود. رهبران اروپایی در بیانیه خود تاکید کردهاند متحدان اروپایی اوکراین مصممند تا رسیدن به صلحی عادلانه و ماندگار، به حمایت از اوکراین ادامه دهند.موضع ترامپ در مخالفت با عضویت اوکراین در ناتو، پالسی را برای روسیه فرستاده که حالا با خیال راحتتری میتواند پای میز مذاکره برای صلح بنشیند. اروپاییان با مطرح کردن بحث احتمال پیوستن اوکراین به ناتو، به دنبال گرفتن امتیازات ویژه از روسیه بودند اما ترامپ با این مواضع، امکان امتیازگیری را از اوکراین و اروپا سلب کرد. به گفته کارشناس این برنامه تلویزیونی انگلیسی، ترامپ از اوکراین خواسته معادن مواد معدنی کمیاب خود را در اختیار آمریکا قرار دهد اما مشکل اینجاست که اوکراین خودش دسترسی به این معادن ندارد و اکثر آنها در معاملات پیشین در اختیار روسیه قرار گرفته!
اوکراین از سوی دیگر با مشاهده رفتار ترامپ هر روز به اروپاییان خاطرنشان میکند کشورش خط مقدم مقابله با روسیه بوده است و جان زنان و مردان اوکراینی در راه حفظ امنیت اروپا در معرض خطر قرار گرفته و به این ترتیب، این مشکل کاملا اروپایی میشود که اروپا باید هزینههای آن را پرداخت کند. مشکل اروپاییان در حال حاضر این است که بر اساس آنچه تا پیش از این توسط دموکراتها بیان میشد، دنیا به ۲ محور «دموکراسی» و «خودکامگی» تقسیم شده است و حالا ترامپ اهمیتی به دموکراسی و ارزشهای آن یا خودکامگی نمیدهد، بلکه تنها چیزی که به آن اهمیت میدهد، منافع اقتصادی ایالات متحده است. مشکل در شرایط فعلی برای آمریکا جغرافیا و جغرافیای سیاسی است، به همین خاطر به دنبال کسب منفعت اقتصادی و حتی کشورگشایی با گرفتن گرینلند یا کاناداست. آمریکا احساس میکند باید برای مقابله با چین، به رقابت با این کشور از منظر بزرگی جغرافیایی و دسترسی به منابع کمیاب اقتصادی دست بزند و به همین دلیل به قلمروی اروپایی دستدرازی میکند!
وضعیت فعلی اروپا شاید بدترین وضعیت پس از جنگ دوم جهانی باشد؛ از شرق با روسیهای مواجه است که به اوکراین حمله کرد، بخشی از خاک این کشور را تصاحب کرد و حالا با رفتار دولت جدید آمریکا، ممکن است به سایر کشورهای اروپایی نیز با چشم طمع نگاه کند. در غرب نیز، یعنی در آن سوی آتلانتیک، حالا با ترامپی مواجه است که نه تنها برای حفظ امنیت اروپا نباید روی او حساب کرد، بلکه ماجراهایی مانند کانادا و گرینلند باعث شده اروپاییها از ناحیه آمریکا نیز برای تمامیت ارضی خود احساس خطر کنند. دخالتهای ایلان ماسک و ترامپ در کشورهایی مانند آلمان و انگلیس نشان میدهد طمع ترامپ به سرزمین یخی گرینلند محدود نمیشود. به هر حال، مکالمه ترامپ و پوتین، بیشتر از همه اروپا را نگران کرده است. اروپا حالا در منگنه روسیه و آمریکا قرار گرفته است. روسیه با جنگ از آنها خاک گرفته است و حالا آمریکا میخواهد بدون جنگ به سرزمین آنها دستدرازی کند!
آنچه در ذهن ترامپ درباره اروپا میگذرد، شاید چندان پیچیده نباشد. فشار بر اروپا و تشدید تهدیدات امنیتی بر اروپا میتواند موضع آنان را در مقابل شروط و برنامههای ترامپ تضعیف کند. در این میان تنها راه خروج اروپا از این معادله تحقیرآمیز، تقویت مبانی استقلال خود در مقابل آمریکاست. اگرچه اروپاییها در هفتههای اخیر مجددا به این موضوع اشاره کردهاند اما در واقعیت، اروپا هنوز زمینههای لازم برای تحقق استقلال خود در مقابل آمریکا را ندارد. به همین دلیل است که حتی یک مکالمه تلفنی ترامپ و پوتین، بر تن کل قاره اروپا لرزه میاندازد.
ارسال به دوستان
انتشار اسناد جدیدی از پولپاشی آمریکا برای ضربه به ایران
بهخاطر یک مشت دلار
* بنیاد NERD برای انجام 51 عملیات در ایران 4.6 میلیون دلار پرداخت کرده است
اواسط بهمنماه پس از فرمان اجرایی ترامپ برای تعلیق 90 روزه کمکهای خارجی این کشور که بخش قابل توجهی از آن نصیب گروههای اپوزیسیون ایرانی میشود، سایت پروپابلیکا با مستندات دقیق میزان دریافتی برخی از این چهرهها و گروههای اپوزیسیون را افشا کرده بود که در «وطن امروز» گزارشی پیرامون آن منتشر کردیم.
اما اکنون، در جدیدترین اسناد افشاشده، خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه «کریدل» که یک رسانه انگلیسیزبان مستقر در لبنان است، سند جدیدی را درباره جدیدترین طرح آمریکا برای سرنگونی نظام اسلامی منتشر کرده است. بر این اساس، پایگاه «کریدل (The Cradle)» گزارش داده سالهاست که «صندوق دموکراسی منطقهای خاور نزدیک» (NERD) در وزارت خارجه آمریکا صدها میلیون دلار به عملیاتهای پنهانی برای سرنگونی دولت تهران اختصاص داده، هر چند که هرگز به موفقیتی دست نیافته است.
جزئیات مربوط به اینکه این پول به کجا میرود و چه کسانی از آن بهرهمند میشوند، معمولا پنهان نگه داشته میشود. با این حال، سند افشاشده اطلاعات نادری درباره جدیدترین طرح آمریکا برای سرنگونی حکومت تهران ارائه میدهد.
سند مورد بحث یک دعوتنامه محرمانه از وزارت خارجه آمریکا برای دریافت پیشنهاد از پیمانکاران خصوصی و نهادهای مرتبط با دستگاههای اطلاعاتی مانند بنیاد ملی دموکراسی (NED) و آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) است. این سند که آگوست 2023 به صورت محرمانه توزیع شده، از متقاضیان میخواهد پیشنهادهایی برای «حمایت از جامعه مدنی ایران، مدافعان حقوق شهروندی و تمام مردم ایران به منظور بهرهمند شدن از حقوق مدنی خود» ارائه و راههای موثرتری «برای مشارکت دموکراتیک مردم» پیشنهاد دهند.
صندوق دموکراسی منطقهای خاور نزدیک (NERD) همچنین از متقاضیان خواسته «فعالیتهایی» پیشنهاد دهند که به تقویت «تلاشهای جامعه مدنی برای سازمان یافتن حول مسائل مهم برای مردم ایران در دوره انتخابات» منجر شده و «رهبران منتخب و غیرمنتخب را در برابر خواستههای شهروندان پاسخگو نگه دارد».
مطابق این سند، وزارت خارجه آمریکا همچنین مایل بوده آموزشهایی به شهروندان ایرانی درباره آنچه «نقایص روندهای انتخاباتی در ایران» خوانده شده ارائه دهد.
گفته شده پیشنهادها باید «به طور ویژه بر توسعه استراتژیها و فعالیتهایی تمرکز کنند که مشارکت زنان را در جامعه مدنی، حاکمیت قانون و حکمرانی خوب افزایش میدهند».
این سند مملو از لفافهپوشیها و واژههای در ظاهر جذابی است که ایالات متحده سالها از آن به عنوان بهانهای برای نفوذ در ساختار حاکمیتی کشورهای مخالف و ایجاد بیثباتی در آنها استفاده کرده است.
* سوژههای انسانی
سند مورد استناد کریدل نشان میدهد NERD دوره انتخابات 2024 ایران و تبلیغات انتخاباتی آن را به عنوان «فرصتی» برای نفوذ در جامعه مدنی ایران دیده است. این طرح خواستار به کارگیری شبکهای از «کنشگران مدنی» در جهت طیف مختلفی از راهبردهای انتخاباتی؛ از «مشارکت در انتخابات» گرفته تا عدم مشارکت در آن، شده است.
علاوه بر این، پیشنهاد شده بود به مقامهایی از تمام سطوح حکمرانی که زن، جوان و از اقلیتهای قومی باشند، «حمایتهای فنی و آموزش» ارائه شود. با وجود این در این سند اذعان شده در حال حاضر هیچ مقام حکومت ایران واجد دریافت چنین حمایتی نیست.
این شبکه برانداز امیدوار بود بعد از استقرار، اقدام به سازماندهی «همهپرسیهای ساختگی ملی» و دیگر کنشهای سیاسی «غیررسمی» در خارج از ساختارهای رسمی جمهوری اسلامی کند تا اختلافات ادعایی بین اقدامات دولت و خواست عمومی را برجسته کند. همچنین قرار بود به ایرانیها کمک شود «مرامنامهای» درباره «نیازها و اولویتهای برآورده نشدهشان» تهیه کنند. اشارهای به اینکه تحریمهای فلجکننده آمریکا و اتحادیه اروپایی چه اثراتی بر معیشت مردم دارد، نشده است.
در عوض در این سند بیان شده است: «فعالیتها باید غیرحزبی باشند و آماده پذیرش مشارکت از سوی طیف وسیعی از گروهها باشند تا کنشگران مختلف را برای گرد هم آمدن حول منافع مشترک ترغیب کند... تمام فعالیتهای پیشنهادی باید به وضوح تأثیر خود را بر شهروندان و گروههای جامعه مدنی داخل ایران نشان دهند. حمایتها میتواند از داخل کشور یا به صورت مجازی از طریق کانالهای آنلاین ارائه شود اما متقاضی باید نشان دهد دارای ارتباطاتی مستقیم با کنشگران جامعه مدنی در داخل ایران است و میتواند به طور موثر و ایمن وارد تعامل با این افراد شود». کریدل نوشته هنوز مشخص نیست کدام گروهها در نهایت بودجه NERD را برای این تلاشهای براندازانه دریافت کردهاند. رسانههای جریان اصلی معمولا میگویند چنین اطلاعاتی به دلیل «خطراتی که فعالان در داخل ایران با آن مواجه هستند» محرمانه است. با این حال، مخفیکاری واشنگتن ممکن است کمتر به دلایل امنیتی و بیشتر به دلیل پنهانکردن ماهیت مشکوک این عملیاتهای پنهانی مربوط باشد.
تهران مدتها پیش فعالیتهای مداخلهجویانه و خرابکارانه سازمانهای وابسته به دولت آمریکا را در خاک خود ممنوع کرده است. با این حال، واشنگتن کماکان به حمایتهای خود از گروههای تبعیدی در کشورهای غربی ادامه میدهد. کریدل میگوید در حالی که مقامات آمریکایی به صورت علنی اصل این تلاشها را تأیید میکنند اما جزئیات آنها - از جمله هویت گروهها و افراد تحت حمایت - به طور سیستماتیک پنهان شده است.
به عنوان مثال، اسناد علنی که اکنون حذف شده، نشان میدهد NERD تنها بین سالهای 2016 تا 2021 حداقل 4.6 میلیون دلار در 51 اقدام در ایران سرمایهگذاری کرده است. هدف از این سرمایهگذاریها مواردی چون تأمین مالی اتحادیههای کارگری، «تقویت روزنامهنگاری مستقل»، ایجاد یک نشریه حقوقی برای تشویق «وکلا، دانشجویان حقوق و روحانیون» به تحریک برای اصلاحات «دموکراتیک» و چندین ابتکار مربوط به «توانمندسازی زنان ایرانی» در تجارت، سیاست و جامعه عنوان شده است.
پایگاه کریدل از مسیح علینژاد به عنوان یکی از اصلیترین عوامل تحریک در اعتراضات سال 2022 در ایران نام برده است. هر چند که در اسناد جدید مورد استناد این پایگاه نامی از مسیح علینژاد به عنوان دریافتکننده کمکهای مالی دیده نمیشود اما بررسی اطلاعات مندرج در پایگاه «https://www.usaspending.gov» نشان میدهد او از سال 2014 تاکنون بیش از 834 هزار دلار بابت قرارداد با نهادهای دولتی آمریکا دریافت کرده است.
این سند نشان میدهد این مبلغ در سالهای مختلف در ازای تعهدات مربوط به قراردادی بین مسیح علینژاد و «سازمان جهانی رسانههای آمریکا» - که یک نهاد تحت نظر وزارت خارجه آمریکاست - به وی پرداخت شده است.
البته باید گفت این بودجه مبلغ قراردادهای رسمی افرادی مانند او است و براندازان خارج از کشور حتما از محلهای دیگری نیز کمکهای مالی دریافت میکنند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با معاون اجتماعی و فرهنگی پلیس راهور تهران
سبقت مرگ
* 37 درصد فوتیهای تصادفات جوانان بین 25 تا 35 سال هستند
گروه اجتماعی: تعداد جانباختگان حوادث رانندگی در کشور در حالی نسبت به سالهای گذشته رو به افزایش است که بخش عمده متوفیان ناشی از تصادفات را جوانان بویژه موتورسواران به خود اختصاص میدهد. اگر نگاهی به آمار قربانیان حوادث رانندگی در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ بیندازیم، متوجه خواهیم شد تنها در مدت زمان ۳ سال بیش از 50 هزار نفر در سوانح رانندگی جان باختهاند. طبق گزارش پزشکیقانونی، تلفات حوادث رانندگی در ۹ ماه سال جاری، تعداد نفرات جانباخته بر اثر تصادفات ۱۴ هزار و ۹۴۵ نفر اعلام شده که این آمار نزدیکی میکند با آمار تلفات حوادث رانندگی یک سال تمام در سال ۱۳۹۵ که ۱۵ هزار و ۹۳۲ نفر بر اثر تصادفات کشته شدند.
سردار تیمور حسینی، رئیس پلیس راهور فراجا، در آبان سال جاری به مناسبت روز جهانی یادواره قربانیان حوادث رانندگی گفت: سالانه حدود ۲۰ هزار نفر در سوانح رانندگی در ایران جان خود را از دست میدهند و بالغ بر ۳۹۱ هزار نفر دیگر نیز دچار مصدومیتهای شدید میشوند. این آمار نهتنها از نظر انسانی فاجعهبار است، بلکه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی نیز آثار جبرانناپذیری به همراه دارد. بررسیها نشان میدهد عوامل متعددی از جمله تخلفات رانندگی، وضعیت نامناسب جادهها، نقص فنی خودروها و حتی شرایط اجتماعی و اقتصادی میتوانند در بروز این حوادث نقش داشته باشند. هر چند آمار کشتهشدگان جادهای ناشی از تصادفات بسیار بالاتر از جانباختگان مراکز شهری و خیابانهای سطح شهر است اما آنگونه که مشخص است بخش عمدهای از فوتیهای تصادفات شهری را جوانان بویژه رانندگان موتوسیکلت تشکیل میدهند.
در این باره معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهور تهران در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: طبق گزارشهای موجود 37 درصد فوتیهای ناشی از تصادفات در تهران را گروه سنی بین 25 تا 35 سال با 37 درصد تشکیل میدهد.
سرهنگ فیروز کشیر در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه آمارها بیانگر این است که 46 درصد تصادفات فوتی در تهران به راکبان موتوسیکلت و سرنشینان آن بر میگردد، اظهار داشت: از این 46 درصد آمار فوتی بیش از 70 درصد فوت به علت عدم استفاده از کلاه ایمنی و ضربه ناشی به سر بوده است. وی با بیان اینکه برای کاهش تصادفات ناشی از تردد موتورسواران در سطح شهر در 18 دیماه 1402 طرحی به عنوان «طرح 10» با هدف کاهش میزان تصادفات و سوانح و حوادث برای موتورسواران اجرا کردیم، گفت: در این طرح 10 روش و راهکار برای حفظ ایمنی، کنترل و انضباطبخشی موتورسواران به رعایت قوانین و مقررات راهنمایی رانندگی تعریف شده است.
او با بیان اینکه طرح 10 پلیس راهور، 10 روش دارد که برای تردد موتوسیکلتسواران بخشی سلبی و بعضی ایجابی است، افزود: یکی از این موارد اهدای کلاه ایمنی رایگان به موتورسواران همچنین توجه به عدم پوشش پلاک موتوسیکلتها با پارچه یا دستمال، عدم استفاده از تلقهای مشکی رنگ که باعث پوشش اعداد پلاک موتوسیکلتها بود انجام شد. در کنار اقدامات فرهنگی، 8 هزار کلاه ایمنی رایگان نیز به موتوسیکلتسواران پایتخت ارائه شد بهطوری که تا قبل از اجرای این طرح در سال گذشته میزان استفاده از کلاه ایمنی فقط 22 درصد بود اما امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته استفاده از کلاه ایمنی به 58 درصد رسیده است، همچنین طی این مدت کاملا مشخص بوده پوشش پلاکها هم بهشدت کم شده است؛ اقداماتی که نشان میدهد اجرای طرح 10 پلیس راهور با هدف کاهش میزان تصادفات و سوانح و حوادث موتورسواران موفق بوده است.
معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ افزود: علاوه بر این یک طرح دیگر برای ایمنی تردد موتورسواران با شعار «کلاه ایمنی کلاه زندگی» یا «کلاه ایمنی سفیران زندگی» راهاندازی شده است؛ طرحی مختص به اینکه تمام ادارات، ارگانها و دستگاههای دولتی و خصوصی، لشکری و کشوری ملزم شدند موتورسواران آن مجموعه یعنی اگر پرسنل، کارمند، کارگر و... آن سازمان یا ارگان از موتوسیکلت استفاده میکنند، بحث استفاده از کلاه ایمنی و رعایت قوانین و مقررات رانندگی را از خود شروع کنند به طوری که در آن مجموعه یک بنر با این مضمون نوشته شود که «موتورسواران عزیز بدون کلاه ایمنی حق ورود به مجموعه را ندارند» و حراست نیز ترددها را به دقت کنترل کند که موتورسواران بدون کلاه ایمنی حق ورود یا خروج از آن مجموعه را نداشته باشند.
وی تصریح کرد: علاوه بر این موارد، یک میثاقنامه را نیز طراحی کردهایم که این میثاقنامه از سوی پلیس راهور با رؤسا و مدیران اصلی مجموعهای که کارمندان، کارگران و پرسنل آن از موتورسواران استفاده میکنند به عنوان تعهدنامه اخلاقی تنظیم شد. این میثاقنامه به عنوان یک سند تعهد اخلاقی میتواند رفتارهای لازم برای حفظ امنیت و ایمنی رانندگان و سرنشینان موتوسیکلتها را مورد توجه قرار دهد که اثرات آن که همانا استفاده از کلاه ایمنی است، میتواند منجر به کاهش میزان تصادفات برای موتورسواران شود. توجه به 5 تخلف؛ اینکه موتورسواران از چراغ قرمز عبور نکنند، پوشش پلاک نداشته باشند، در محلهای ورود ممنوع، خطوط ویژه و پیادهروها تردد نکنند و... موارد مندرج در میثاقنامه است که با اهدای کلاه ایمنی رایگان به موتورسواران بر آن تاکید شده است.
سرهنگ کشیر به آمار تصادفات در ردههای سنی از ابتدای سال جاری تا آخر آذرماه 1403 در پایتخت اشاره کرد و افزود: آمارهای ناشی از تصادفات فوتی در این مدت نشان میدهد فوت افراد زیر 18 سال یک درصد، بین سنین 25 تا 35 سال 37 درصد، سنین بین 35 تا 45 سال 30 درصد و 45 سال تا 60 سال 23 درصد همچنین 60 سال به بالا 9 درصد است. بر اساس این گزارش، جوانان در رده سنی 25 تا 35 سال متاسفانه بالاترین میزان فوتی ناشی از تصادفات رانندگی را به خود اختصاص دادهاند.
وی افزود: روی سخن ما با همه رانندگان ارجمند بویژه جوانان است که چرا به دلیل کمتوجهی به رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی باید 37 درصد از تصادفات فوتی را به خود اختصاص دهند؛ جوانانی که با انجام حرکات مخاطرهآمیز قوانین و مقررات را زیر پا گذاشته و باعث میشوند کام زندگی خود و خانوادهها را تلخ کنند و باعث داغدار شدن پدر، مادر، همسر یا فرزندانشان شوند.
لذا از تمام رانندگان عزیر خواهش میکنم، رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را سرلوحه کار خود قرار دهند تا ضمن حفظ جان و مال خود و دیگران، جامعهای ایمنتر از لحاظ نحوه ترددها را داشته باشیم. نکته بعدی به تردد موتورسواران بازمیگردد که رانندگان موتور در پی بیتوجهی به قوانین راهنمایی و رانندگی متاسفانه 46 درصد تصادفات فوتی و سرنشینان را تشکیل میدهند.
سرهنگ کشیر به رانندگان موتوسیکلت توصیه و تاکید کرد: موتوسیکلتها وسیلهای بهشدت ناایمن هستند، در زمانهای گذشته معمولا افراد خاصی از این وسیله ناایمن استفاده میکردند ولی اکنون با توجه به غول بزرگ ترافیک در تهران و البته دیگر کلانشهرها استفاده از موتور، بهترین وسیله برای دور زدن ترافیک است، بنابراین تعداد و تردد آنها زیاد و پرخطر شده است. توصیه ما به راکبان موتوسیکلت این است که ضمن رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی حتما از کلاه ایمنی استفاده کنند و در ترددها هیچگاه از خطوط ویژه استفاده نکنند، همچنین در حین قرمز بودن چراغ قرمز توقف کرده و در پشت خطوط ایست در تقاطعها بایستند، علاوه بر این برای حفظ جان خود و دیگران در روزهای برفی و بارانی تردد نکنند.
معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ در ادامه اظهار داشت: تاکید من به عنوان کارشناس انتظامی و تخصصی که در امور ترافیک دارم این است که هنگام رانندگی، افراد مسن مورد احترام قرار گیرند. چون این افراد در زمان عبور از عرض خیابان و معابر با کندی حرکت میکنند، در چنین شرایطی آنها نسبت به جوانان در تردد به مدت زمان بیشتری نیاز دارند با این وجود از همه رانندگان بویژه موتورسواران خواهش میکنم به محض رؤیت افراد مسن، از سرعت خود بکاهند و به حرمت این عزیزان که جای پدران و مادران یا پدربزرگ و مادربزرگهای ما را دارند، بایستند و پس از عبور آنها از عرض خیابان یا در معابر به تردد خود ادامه دهند، چرا که حدود 9 درصد تصادفات فوتی متاسفانه به افراد مسن بالای 60 سال بازمیگردد.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از دور جدید افزایش قیمت خودروهای مونتاژی
دنده اتومات گرانی
گروه اقتصادی: در هفته گذشته با اعلام رسمی افزایش قیمت برخی محصولات شرکتهای خودروساز از جمله کرمانموتور، مدیران خودرو و بهمن، قیمت محصولات این شرکتها در بازار آزاد نیز رو به افزایش نهاده است. با این حال، بازار خودرو همچنان با رکود مواجه است و برخلاف انتظارات، رونقی در معاملات شب عید مشاهده نمیشود.
یکی از مشکلات عمدهای که خریداران خودرو با آن روبهرو هستند، نهافزایش چندباره قیمتها، بلکه تحویل ندادن خودروهای خریداریشده در موعدهای اعلامشده از سوی شرکتهای خودروساز مونتاژکار است.
* وعدههای شرکتهای خودروساز و واقعیت
به نظر میرسد این شرکتها بیشتر بر افزایش قیمت برای جبران هزینههای خود متمرکز شدهاند و از سوی دیگر، وعدههای خود نسبت به مشتریان در زمینه تحویل بهموقع خودروهای ثبتنامی و ارائه خدمات پس از فروش را نادیده میگیرند که باعث شده خریداران با مشکلات متعددی مواجه شوند. در این وضعیت به نظر میرسد روند افزایش قیمتها و عدم رعایت تعهدات این شرکتها از جمله تحویل بهموقع و ارائه خدمات مناسب همچنان ادامه داشته باشد که این اقدامات خود موجب افزایش نگرانیها در بین خریداران و کاهش اعتماد به این شرکتها خواهد شد.
در چنین شرایطی، بهترین راهحل برای خریداران، بررسی دقیق بازار و انتخاب شرکتهایی است که تعهدات خود را به درستی انجام میدهند و ارائه خدمات پس از فروش مناسبی دارند. همچنین نظارت بیشتر نهادهای نظارتی بر عملکرد شرکتهای خودروساز میتواند تا حد زیادی به بهبود وضعیت بازار خودرو کمک کند و اعتماد مشتریان را بازگرداند.
* مونتاژکاران چقدر گران کردند؟
بهمن خودرو: در اطلاعیهای که توسط گروه بهمن در سامانه کدال منتشر شده است، شاهد افزایش قیمت چند محصول این شرکت هستیم. به طور خاص، فیدلیتی پرایم تیپ یک با 15 درصد افزایش، فیدلیتی پرایم تیپ 2 با 16 درصد، فیدلیتی پرستیژ تیپ یک با 14 درصد و فیدلیتی پرستیژ تیپ 2 با 13 درصد با رشد قیمت مواجه شدهاند. همچنین قیمت دیگنیتی پرایم 2 درصد و دیگنیتی پرستیژ نیز 14 درصد افزایش یافته است. لازم به ذکر است به این قیمتها، هزینههای مربوط به مالیات، شمارهگذاری و بیمه نیز اضافه خواهد شد. این موارد به طور مستقیم بر هزینه نهایی خرید خودرو تأثیر خواهند گذاشت و خریداران باید به این هزینهها نیز توجه داشته باشند.
مدیران خودرو: این شرکت نیز در بهمنماه سال جاری بار دیگر اقدام به افزایش قیمت محصولات خود کرد. برخی مدلهای این شرکت تجربه رشد چند 100 میلیون تومانی را داشتهاند. به عنوان مثال، بررسی تغییرات قیمتی این شرکت نشان میدهد تیگو 8 پرومکس IE با افزایش 310 میلیون تومانی از 2 میلیارد و 809 میلیون تومان به 3 میلیارد و 124 میلیون تومان رسیده است.(جداول روبهرو)
* واردات خودرو در سال ۱۴۰۴ به کدام سو خواهد رفت و چه اثری بر بازار خواهد داشت؟
رئیسجمهور ۱۵ بهمنماه بخش اول قانون بودجه سال ۱۴۰۴ را به سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ کرد. بر اساس این قانون، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف است حداقل 2 میلیارد یورو از منابع تعیینشده را برای واردات خودروی سواری نو و کارکرده (حداکثر 5 سال ساخت) اختصاص دهد. متقاضیان واردات باید قانون ساماندهی صنعت خودرو را رعایت کرده و درخواستهای خود را ثبت کنند.
حقوق ورودی خودروهای وارداتی از محل ارز تخصیصی صددرصد تعیین شده است. واردات خودرو از محل ارز حاصل از صادرات، مشمول رفع تعهد ارزی صادرکنندگان میشود. همچنین واردات خودرو توسط ایرانیان ساکن خارج از کشور، بدون انتقال ارز و با نرخ صددرصد حقوق ورودی مجاز است. دولت مکلف است مجوز واردات خودرو را به روش رقابتی واگذار کند. آییننامه اجرایی این بند شامل نحوه ثبت درخواست واردات و سازوکار واگذاری مجوزها، به پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه کشور و با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی به تصویب هیات وزیران برسد. در نهایت با رای مجمع تشخیص مصلحت نظام، تخصیص ارز 2 میلیارد یورویی و تعرفه 100 درصدی واردات خودرو در بودجه ۱۴۰۴ تأیید شد. این تصمیم پس از عدم توافق بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان اتخاذ شد.
* تحلیل بازار شب عید خودرو
سعید موتمنی، کارشناس بازار خودرو، در گفتوگو با «وطن امروز» به بررسی وضعیت و پیشبینی بازار خودرو تا عید و ادامه این روند در سال ۱۴۰۴ پرداخت و گفت: بازار خودرو در یک سال گذشته رونق چندانی نداشته و تعداد مراجعهکنندگان به بازار کاهش یافته است. موتمنی تأکید کرد: برای رسیدن به آرامش در بازار خودرو و بازار ملک، کنترل نرخ تورم ضروری است. او افزود در یک سال گذشته افزایش قابلتوجهی در قیمت خودروها مشاهده نشده است. هرچند در چند ماه گذشته، قیمت خودروهای کارخانهای حدود ۳۰ درصد افزایش یافته است اما بازار خودرو نسبت به نوسانات نرخ دلار، کمترین رشد را داشته است. به عنوان مثال، قیمت کوئیک اتوماتیک از ۴۹۰ میلیون تومان به ۶۲۰ میلیون تومان و قیمت کوئیک دندهای از ۳۹۵ میلیون تومان به ۴۹۰ میلیون تومان رسیده است.
موتمنی بیان کرد: بازار خودرو نسبت به سایر بازارها با نرخ ارز همخوانی ندارد و خودروها مسیر خود را از نوسانات نرخ ارز جدا کردهاند. او اشاره کرد که ۵۰ نوع خودروی وارداتی بازار را اشباع کردهاند و اگر این خودروها وارد نمیشدند، خودروهای داخلی و مونتاژ نیاز مردم را پاسخگو نبودند و مردم باید خودروهای مونتاژی را با قیمتی 2 برابر فعلی خریداری میکردند.
* تأثیر فاصله قیمت بازار و شرکتهای خودروساز
این کارشناس بازار خودرو افزود: به دلیل فاصله قیمتی بازار و شرکتهای خودروساز، مشتریهای کمتری به بازار مراجعه میکنند و مردم ترجیح میدهند خودروهای مورد نیاز خود را به طور مستقیم از شرکتهای خودروساز خریداری کنند. او همچنین به قدرت خرید پایین مردم اشاره و بیان کرد که رکود در تمام بازارها مشهود است و مردم قدرت خرید ندارند. کنترل تورم ضروری است در غیر این صورت، همه آسیب خواهند دید. موتمنی خاطرنشان کرد: نوسانات نرخ ارز، قدرت تصمیمگیری و ریسکپذیری مردم را کاهش داده و به دلیل آثار روانی آن بر بازار، نوعی سردرگمی ایجاد کرده است.
ارسال به دوستان
ناترازی حکمرانی انرژی؛ غیرسیاسیترین چالش کشور با در دسترسترین راهکارها
۱۰ راهکار برای حل ناترازی انرژی
سهشنبه شب بدون اطلاع قبلی و به یکباره خاموشی چند ساعتهای بیش از نیمی از تهران را فراگرفت و زیست شبانه پایتختنشینان را مختل کرد و باعث شد ابهامات این روزهای افکار عمومی درباره خاموشیهای گسترده بهرغم دارا بودن رتبه دوم دنیا در ذخیره گاز و توسعه نیروگاههای کشور در سالهای اخیر، بیش از پیش شود؛ ابهامی که نیاز به شفافسازی از سوی مسؤولان وزارت نفت و نیرو دارد؛ نه فرافکنی!
وزارت نیرو قطعیهای برق را به دلیل کمبود گاز و کاهش سوخترسانی از سوی وزارت نفت بیان میکند و وزارت نفت نیز با تکذیب آن اعلام میکند بیش از اندازه هم گاز در اختیار وزارت نیرو قرار داده است که نشان میدهد بیش از اینکه دچار ناترازی انرژی باشیم دچار ناترازی مدیریت انرژی هستیم. مساله اساسی هم منابع تولید برق و افزایش سرانه مصرف انرژی در کشور است. در اینکه تأمین گرمایش و سرمایش در کشورمان وابستگی شدیدی به گاز و برق دارد، شکی نیست، چنانچه شکی نداریم نحوه حکمرانی انرژی نیازمند بازنگری از طریق برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت است.
گزارش آماری امبر (EMBER) که یک مؤسسه تحقیقاتی انگلیسی در حوزه انرژی است، نشان میدهد امروز میانگین 40درصد برق دنیا از محل انرژیهای پاک تأمین میشود که روند رو به رشدی دارد، همچنین زغالسنگ سهم 36 درصدی در تأمین برق داشته و مابقی نیز از طریق انرژی هستهای و گاز تأمین میشود؛ حال اینکه همین آمارها بر اساس گزارش آماری انردیتا (ENERDATA) که یک موسسه تحقیقاتی فرانسوی فعال در حوزه تجارت انرژی است، درباره ایران کاملا برعکس است. بالای 90 درصد نیروگاههای ایران گازی و مازوتی، حدود 5 درصد برقابی و سهم هر کدام از انرژیهای هستهای و تجدیدپذیرها نظیر انرژی خورشیدی و بادی تنها 2 درصد است.
با نگاهی جزئیتر به وضعیت تولید برق در سایر کشورها میبینیم بیش از 60 درصد سوخت نیروگاههای کشوری مانند چین از طریق زغالسنگ و حدود 66 هزار مگاوات برق کشوری مانند آلمان از طریق نیروگاههای تجدیدپذیر تأمین میشود، در حالی که ایران با وجود بیش از یک میلیارد تن ذخیره زغالسنگ هیچ استفادهای از آن برای تولید برق ندارد و بهرغم دارا بودن روزهای آفتابی با زاویه تابش مناسب، تنها 1500 مگاوات از این محل برق تولید میکند.
قطعیهای مکرر برق، پتروشیمیها و صنایع کشور از جمله سیمان و فولاد را با مشکلات حادی روبهرو کرده که اگر انرژی هستهای، زغالسنگ و انرژیهای تجدیدپذیر جایگزین گاز شود، نهتنها مشکل این صنایع برطرف میشود، بلکه میتوان از ظرفیت گاز، گازوئیل و مازوت برای مصارف دیگر استفاده کرد.
یکی از دلایل خاموشیهای مکرر، کاهش دما در فصل سرد نسبت به زمستان سال گذشته است که باعث افزایش 15 درصدی مصرف از سوی مشترکان شده است، همچنین افزایش دما در تابستان امسال باعث افزایش مصرف، ناترازی بیش از 5 هزار مگاواتی و در نهایت کاهش میزان ذخیرهسازی برق نیروگاهها شد که البته با بهینهسازی مصرف قابل اصلاح است.
همچنین امسال با اقدام سازمان حفاظت محیط زیست، نیروگاههای مازوتسوز چند شهر بزرگ که روزانه نیازمند مصرف 40 میلیون لیتر مازوت بودند، ناچار شدند طی ماههای مرداد، شهریور و مهر روزانه تنها 20 میلیون لیتر مازوت مصرف کنند و برای جبران کسری خود از گازوئیل استفاده کردند که همین موضوع باعث کاهش ذخیره گازوئیل برای زمستان شد.
هدررفت انرژی در نیروگاهها از جمله معضلات و خسارات جبرانناپذیر به کشور محسوب میشود که میزان آن 60 تا 80 میلیارد دلار برآورد شده است؛ چنانچه در حال حاضر بازدهی نیروگاهها بهرغم استخراج روزانه 50 میلیون مترمکعب گاز، تنها به 39 درصد و حتی در بخشهایی به 20 درصد میرسد، در حالی که میانگین جهانی آن بالای 60 درصد است. راهکار این موضوع نیز احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی به جای تلاش برای احداث نیروگاههای برق است که گازی برای تغذیه آنها وجود ندارد. نیروگاههای برق، گازهایی تولید میکنند که تا 600 درجه سانتیگراد حرارت دارند اما با ورود مستقیم به هوا هدر میرود، در حالی که نیروگاه سیکل ترکیبی گازهای خروجی با حرارت بالا را با تبدیل کردن به بخار آب مورد نیاز توربینها، قابل استفاده میکند. در کنار این موضوع، شیرینسازی گازهای مشعل و ورود آن به چرخه انرژی یکی از راهکارهای موجود و قابل توجه است.
تأثیر قراردادهای گازی ایران با کشورهای همسایه از دیگر علل کاهش ذخایر گاز برای زمستان امسال بود. تابستان سال گذشته ترکیه با اعلام تحقق بخشی از سیاستهای این کشور برای عدم وابستگی در حوزه انرژی به خارج، از خرید گاز ایران خودداری کرد اما امسال مجددا به سمت خرید از ایران رو آورد که همین موضوع یعنی اجرای تعهدات ایران برای صادرات روزانه 60 میلیون متر مکعب به ترکیه و عراق در کاهش ذخیره انرژی کشور مزید بر علت شد.
از سوی دیگر ترکمنستان که بر اساس قراردادهای گازی به عنوان سوآپ گازی باید گاز خود را به ایران صادر میکرد، به بهانه عدم پرداخت بهموقع مطالبات، صادرات گاز را قطع کرد که البته از راهکارهای آن نیز انعقاد قرارداد با بخش خصوصی به جای دولت این کشور است.
موضوعی که در این بین بسیار مهم مینماید، از سرگیری احداث خط لوله گاز صلح از روسیه به پاکستان است که بیش از ۲ دهه مطرح بوده اما تا امروز به نتیجه نرسیده است. احتیاج مبرم هند و پاکستان به گاز روسیه شرایط را به سمتی برده است که طرف پاکستانی که تاکنون در این باره منفعل بود، نسبت به اجرای تعهدات خود به تکاپو بیفتد. احداث این خط لوله نیز ایران را تبدیل به هاب بزرگی در منطقه میکند که قطع یقین در حل ناترازی انرژی کمک چشمگیری به کشورمان خواهد کرد.
سرمایهگذاران داخلی و خارجی که حاضرند به جای دریافت اعتبار با دریافت نفت خام معادل اقدامات خود در حوزه انرژی سرمایهگذاری کنند نیز از جمله ظرفیتهایی هستند که دولت با استفاده از آن میتواند ناترازی را تا میزان زیادی برطرف کند. جایگزینی بخاریهای پرمصرف خانگی و گلخانهای با بخاریهای هوشمند هرموتیک از جمله دیگر مواردی است که با ورود سرمایهگذار سهم بسزایی در کاهش مصرف انرژی خواهد داشت. همچنین بهسازی و نوسازی کنتورها و رگلاتورهای گازی کشور که هدررفت انرژی بالایی دارند نیز از جمله موارد محبوب برای سرمایهگذاران است و صرفا نیازمند هموارسازی مسیر ورود آنها از سوی دولت دارد.
در این بین، تنها روشی که نمیتواند راهکار عاقلانه و مدبرانهای برای حل ناترازی انرژی باشد، افزایش قیمت انرژی است که هیچگاه از این محل نمیتوان به بهینهسازی مصرف بویژه در بخش خانگی رسید. قانونگذار برای صرفهجویی، مشوقهایی برای مشترکان خانگی و صنعتی در نظر گرفته که میتوانند میزان گاز صرفهجوییشده خود نسبت به سال گذشته را در بورس انرژی معامله کنند. بر این اساس طبق اعلام مدیرعامل بورس انرژی تاکنون معادل 300 میلیون مترمکعب به ارزش هزار و 600 میلیارد تومان گواهی صرفهجویی انرژی معامله شده و صنایعی که گاز نیاز داشتند از این طریق توانستهاند گاز مورد نیاز خود را تأمین کنند. در پایان، موضوع انرژی هیچ جنبه سیاسی ندارد و تنها یک اراده جدی از سوی دولت برای اصلاح سیاستها با رویکرد استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و همت عالی از طرف مردم برای ادامه روند صرفهجوییها میتواند کشور را از وضعیت فعلی برهاند.
ارسال به دوستان
انتشار اسناد جدیدی از پولپاشی آمریکا برای ضربه به ایران
بهخاطر یک مشت دلار
اواسط بهمنماه پس از فرمان اجرایی ترامپ برای تعلیق 90 روزه کمکهای خارجی این کشور که بخش قابل توجهی از آن نصیب گروههای اپوزیسیون ایرانی میشود، سایت پروپابلیکا با مستندات دقیق میزان دریافتی برخی از این چهرهها و گروههای اپوزیسیون را افشا کرده بود که در «وطن امروز» گزارشی پیرامون آن منتشر کردیم.
اما اکنون، در جدیدترین اسناد افشاشده، خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه «کریدل» که یک رسانه انگلیسیزبان مستقر در لبنان است، سند جدیدی را درباره جدیدترین طرح آمریکا برای سرنگونی نظام اسلامی منتشر کرده است. بر این اساس، پایگاه «کریدل (The Cradle)» گزارش داده سالهاست که «صندوق دموکراسی منطقهای خاور نزدیک» (NERD) در وزارت خارجه آمریکا صدها میلیون دلار به عملیاتهای پنهانی برای سرنگونی دولت تهران اختصاص داده، هر چند که هرگز به موفقیتی دست نیافته است.
جزئیات مربوط به اینکه این پول به کجا میرود و چه کسانی از آن بهرهمند میشوند، معمولا پنهان نگه داشته میشود. با این حال، سند افشاشده اطلاعات نادری درباره جدیدترین طرح آمریکا برای سرنگونی حکومت تهران ارائه میدهد.
سند مورد بحث یک دعوتنامه محرمانه از وزارت خارجه آمریکا برای دریافت پیشنهاد از پیمانکاران خصوصی و نهادهای مرتبط با دستگاههای اطلاعاتی مانند بنیاد ملی دموکراسی (NED) و آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) است. این سند که آگوست 2023 به صورت محرمانه توزیع شده، از متقاضیان میخواهد پیشنهادهایی برای «حمایت از جامعه مدنی ایران، مدافعان حقوق شهروندی و تمام مردم ایران به منظور بهرهمند شدن از حقوق مدنی خود» ارائه و راههای موثرتری «برای مشارکت دموکراتیک مردم» پیشنهاد دهند.
صندوق دموکراسی منطقهای خاور نزدیک (NERD) همچنین از متقاضیان خواسته «فعالیتهایی» پیشنهاد دهند که به تقویت «تلاشهای جامعه مدنی برای سازمان یافتن حول مسائل مهم برای مردم ایران در دوره انتخابات» منجر شده و «رهبران منتخب و غیرمنتخب را در برابر خواستههای شهروندان پاسخگو نگه دارد».
مطابق این سند، وزارت خارجه آمریکا همچنین مایل بوده آموزشهایی به شهروندان ایرانی درباره آنچه «نقایص روندهای انتخاباتی در ایران» خوانده شده ارائه دهد.
گفته شده پیشنهادها باید «به طور ویژه بر توسعه استراتژیها و فعالیتهایی تمرکز کنند که مشارکت زنان را در جامعه مدنی، حاکمیت قانون و حکمرانی خوب افزایش میدهند».
این سند مملو از لفافهپوشیها و واژههای در ظاهر جذابی است که ایالات متحده سالها از آن به عنوان بهانهای برای نفوذ در ساختار حاکمیتی کشورهای مخالف و ایجاد بیثباتی در آنها استفاده کرده است.
* سوژههای انسانی
سند مورد استناد کریدل نشان میدهد NERD دوره انتخابات 2024 ایران و تبلیغات انتخاباتی آن را به عنوان «فرصتی» برای نفوذ در جامعه مدنی ایران دیده است. این طرح خواستار به کارگیری شبکهای از «کنشگران مدنی» در جهت طیف مختلفی از راهبردهای انتخاباتی؛ از «مشارکت در انتخابات» گرفته تا عدم مشارکت در آن، شده است.
علاوه بر این، پیشنهاد شده بود به مقامهایی از تمام سطوح حکمرانی که زن، جوان و از اقلیتهای قومی باشند، «حمایتهای فنی و آموزش» ارائه شود. با وجود این در این سند اذعان شده در حال حاضر هیچ مقام حکومت ایران واجد دریافت چنین حمایتی نیست.
این شبکه برانداز امیدوار بود بعد از استقرار، اقدام به سازماندهی «همهپرسیهای ساختگی ملی» و دیگر کنشهای سیاسی «غیررسمی» در خارج از ساختارهای رسمی جمهوری اسلامی کند تا اختلافات ادعایی بین اقدامات دولت و خواست عمومی را برجسته کند. همچنین قرار بود به ایرانیها کمک شود «مرامنامهای» درباره «نیازها و اولویتهای برآورده نشدهشان» تهیه کنند. اشارهای به اینکه تحریمهای فلجکننده آمریکا و اتحادیه اروپایی چه اثراتی بر معیشت مردم دارد، نشده است.
در عوض در این سند بیان شده است: «فعالیتها باید غیرحزبی باشند و آماده پذیرش مشارکت از سوی طیف وسیعی از گروهها باشند تا کنشگران مختلف را برای گرد هم آمدن حول منافع مشترک ترغیب کند... تمام فعالیتهای پیشنهادی باید به وضوح تأثیر خود را بر شهروندان و گروههای جامعه مدنی داخل ایران نشان دهند. حمایتها میتواند از داخل کشور یا به صورت مجازی از طریق کانالهای آنلاین ارائه شود اما متقاضی باید نشان دهد دارای ارتباطاتی مستقیم با کنشگران جامعه مدنی در داخل ایران است و میتواند به طور موثر و ایمن وارد تعامل با این افراد شود». کریدل نوشته هنوز مشخص نیست کدام گروهها در نهایت بودجه NERD را برای این تلاشهای براندازانه دریافت کردهاند. رسانههای جریان اصلی معمولا میگویند چنین اطلاعاتی به دلیل «خطراتی که فعالان در داخل ایران با آن مواجه هستند» محرمانه است. با این حال، مخفیکاری واشنگتن ممکن است کمتر به دلایل امنیتی و بیشتر به دلیل پنهانکردن ماهیت مشکوک این عملیاتهای پنهانی مربوط باشد.
تهران مدتها پیش فعالیتهای مداخلهجویانه و خرابکارانه سازمانهای وابسته به دولت آمریکا را در خاک خود ممنوع کرده است. با این حال، واشنگتن کماکان به حمایتهای خود از گروههای تبعیدی در کشورهای غربی ادامه میدهد. کریدل میگوید در حالی که مقامات آمریکایی به صورت علنی اصل این تلاشها را تأیید میکنند اما جزئیات آنها - از جمله هویت گروهها و افراد تحت حمایت - به طور سیستماتیک پنهان شده است.
به عنوان مثال، اسناد علنی که اکنون حذف شده، نشان میدهد NERD تنها بین سالهای 2016 تا 2021 حداقل 4.6 میلیون دلار در 51 اقدام در ایران سرمایهگذاری کرده است. هدف از این سرمایهگذاریها مواردی چون تأمین مالی اتحادیههای کارگری، «تقویت روزنامهنگاری مستقل»، ایجاد یک نشریه حقوقی برای تشویق «وکلا، دانشجویان حقوق و روحانیون» به تحریک برای اصلاحات «دموکراتیک» و چندین ابتکار مربوط به «توانمندسازی زنان ایرانی» در تجارت، سیاست و جامعه عنوان شده است.
پایگاه کریدل از مسیح علینژاد به عنوان یکی از اصلیترین عوامل تحریک در اعتراضات سال 2022 در ایران نام برده است. هر چند که در اسناد جدید مورد استناد این پایگاه نامی از مسیح علینژاد به عنوان دریافتکننده کمکهای مالی دیده نمیشود اما بررسی اطلاعات مندرج در پایگاه «https://www.usaspending.gov» نشان میدهد او از سال 2014 تاکنون بیش از 834 هزار دلار بابت قرارداد با نهادهای دولتی آمریکا دریافت کرده است.
این سند نشان میدهد این مبلغ در سالهای مختلف در ازای تعهدات مربوط به قراردادی بین مسیح علینژاد و «سازمان جهانی رسانههای آمریکا» - که یک نهاد تحت نظر وزارت خارجه آمریکاست - به وی پرداخت شده است.
البته باید گفت این بودجه مبلغ قراردادهای رسمی افرادی مانند او است و براندازان خارج از کشور حتما از محلهای دیگری نیز کمکهای مالی دریافت میکنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|