میخری!
من همان هستم که بی چونوچرا شر میخرم
هرچه شر باشد، دقیقا عین شرخر میخرم
غزه چیزی نیست که خاورمیانه یا که دور
هرچه خاور باشد اینجا بنده آخر میخرم
موج مکزیکی زده همسایه، در آورده دم
میبُرم آن را و تا گردید ابتر، میخرم
مال مکزیک مال من، دارم ویار ملک او
من خلیجش را شبیه سیب نوبر میخرم
آن یکی همسایه را هم من بزرگش کردهام
شیره افرای او را جور دیگر میخرم
گر دلم ویلای ساحلدار خواهد، بیدرنگ
جای یک ویلا، برایش چند بندر میخرم
عاشقم بر قلع و قمع هر که باشد دَمپرم
ایدههای جنگ و خون را صدبرابر میخرم
موبلند و چشمآبی هستم اما بیشتر
مو و چشمان سیه را بلکه بهتر میخرم
گفت ایرانی به من: ای تو که دائم میخری
بنجلی چون کشورت را دست آخر میخرم
میپرم سوی تو با پهپاد و کنگر میخورم
بهر ماندن میروم بازار، لنگر میخرم
ارسال نظر
پربیننده