استقلال قاتل النصر؟
رضا ادیب: استقلال در آستانه دیداری حساس قرار دارد؛ مسابقهای که شاید نه فقط سرنوشت خودش، بلکه آینده سرمربی سرشناس و نامدار ایتالیایی را هم تغییر دهد. همه چیز مهیای یک جنگ تمامعیار فوتبالی در آزادی است.
* النصر؛ تیمی که بعد از تهران سقوط کرد!
النصر در نقطهای از فصل که همه چیز برایش خوب پیش میرفت، به تهران آمد، مقابل پرسپولیس بازی کرد و بعد از آن تیمی شد که انکار از رمق افتاده است! تا قبل از سفر قبلیشان به آزادی، تیم پیولی در ۸ بازی اخیر ۷ برد داشت و یک تساوی اما از زمانی که از تهران بازگشتهاند، مثل کسی که طلسم شده باشد، به زمین چسبیدهاند! ۳ بازی، ۲ شکست، فقط یک برد! آنها ابتدا ۳-۲ مغلوب الاتفاق شدند، بعد ۲ بر صفر الوحده را بردند و نهایتاً
2 بر یک به العروبه میانه جدولی باختند. حالا دوباره به آزادی بازگشتهاند، این بار برای بازی با استقلال و شرایط برایشان از همیشه سختتر است.
* رونالدو، غایب، مانه مصدوم؟ دوران افت کرده؟
النصر با ستارههای پرزرقوبرقش آمده بود که آسیا را فتح کند اما حالا یکبهیک، مهرههای کلیدیاش از دور خارج شدهاند.
- کریستیانو رونالدو در ۳ بازی اخیر فقط یک گل زده، آن هم در شرایطی که اصلا به ایران نیامد.
- سادیو مانه در بازی آخر مقابل العروبه به میدان نرفت و وضعیتش برای این مسابقه هم نامشخص است.
- جان دوران که شروع درخشانی در النصر داشت، حالا در افت مطلق است؛ در بازی با الاتفاق اخراج شد و مقابل العروبه هم عملاً کاری نکرد.
پیولی فقط ۴ گلزن در ۳ بازی اخیر داشته: مانه، ایمن یحیی، نواف بوشل و محمد آلفتیل. این یعنی خبری از درخشش همیشگی رونالدو و مانه نبوده و دست سرمربی مطرح ایتالیایی بستهتر از همیشه است.
* پیولی روی لبه تیغ!
آمار نشان میدهد النصر، حتی با وجود افت الهلال، نتوانسته از شرایط استفاده کند و حالا ۴ امتیاز از این رقیب عقب است. در رقابت با الاتحاد صدرنشین هم، با اینکه یک بازی بیشتر دارد، ۹ امتیاز اختلاف دارد و این یعنی رؤیای قهرمانی داخلیشان تقریباً نابود شده است. حالا تنها راه بقای پیولی، موفقیت در آسیا است. مدیران باشگاه دیگر از عملکرد او راضی نیستند و خبرهایی از احتمال برکناریاش شنیده میشود. اگر النصر نتواند از پس استقلال بربیاید، ممکن است آزادی همان جایی باشد که کار استفانو پیولی را در النصر تمام میکند!
* استقلال؛ بعد از داربی به دنبال انتقام
اما از این طرف، استقلال چطور؟ آبیپوشان تهرانی بعد از شکست در داربی، انگیزهای مضاعف دارند که در آزادی از حیثیت خود دفاع کنند. تیم میودراگ بوژوویچ، با وجود تمام مشکلات، نشان داده در روزهای حساس، میتواند یک تیم جنگنده و سرسخت باشد. آزادی، با هواداران استقلال، همیشه یکی از ترسناکترین استادیومهای آسیا بوده و النصر این را بهتر از هر تیمی میداند.
استقلال یک فرصت بزرگ دارد؛ آنها نهتنها میتوانند خودشان را از زیر سایه داربی بیرون بکشند، بلکه میتوانند یک تیم بحرانزده را در چاه عمیقتر بیندازند.
* جنگ سرنوشتساز در آزادی؛ استقلال برمیگردد یا النصر احیا میشود؟
همه چیز برای یک شب پرهیجان مهیا است. از یکسو، استقلال میخواهد حیثیت خود را بازگرداند. از سوی دیگر، النصر برای بقای خود در لیگ نخبگان و حفظ سرمربیاش میجنگد. آیا استقلال، سرنوشت پیولی را تغییر میدهد و او را به درهای خروجی باشگاه نزدیک میکند؟ یا النسـوت آغــاز، نفسهــای حبسشده، استادیومهای غرق در هیجان، چشمانی که روی نمایشگرها قفل شدهاند و البته رؤیای حفظ سهمیه آسیایی! اینجا جایی است که فوتبال ایران، با ۲ تنفس مصنوعی باقیماندهاش - استقلال و تراکتور - میخواهد ثابت کند هنوز زنده است، هنوز نفس میکشد و هنوز هم میتواند از زیر دست عربهای پولدار و ژاپنیهای منظم و کرهایهای سختجان، سهم خودش را از آسیا بگیرد. اما آیا واقعاً این رؤیا دستیافتنی است؟ یا اینکه باز هم باید حسرت گذشتههای طلایی را بخوریم و در آیندهای که مال ما نیست، غرق شویم؟
* ایران؛ یک فوتبال، ۲ چهره
روزگار عجیبی است. تیم ملی ایران در آخرین رنکینگ فیفا، جایگاه هجدهم دنیا را به خودش اختصاص داده؛ یعنی اگر قصه فقط قصه تیم ملی باشد، ما دومین قدرت آسیا هستیم اما وقتی نگاهت را از تیم ملی برمیداری و میاندازی روی باشگاهها، یک سقوط آزاد تمامعیار را میبینی. آخرین گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) که بر اساس عملکرد تیمهای باشگاهی در رقابتهای آسیایی از سال ۲۰۱۶ تا امروز تنظیم شده، ما را به رتبه پنجم آسیا تنزل داده است. یعنی به اندازه ۴ تیم لیگ برتری که هفته آخر میفهمند در منطقه سقوط هستند، مضطربکننده!
دلیلش هم واضح است: فوتبال باشگاهی ایران در ۲ سال اخیر، به درد روزمرگی و رخوت دچار شده. سرمایههای انسانیاش را از دست داده، ستارههایش به لیگهای حاشیه خلیج فارس مهاجرت کردهاند و آنهایی هم که ماندهاند، بین زمین و هوا معلقند. سرنوشت سهمیه آسیایی ما حالا در گرو نتیجه ۲ تیمی است که هر کدام با زخمهای خودشان وارد این میدان میشوند؛ استقلال که هنوز خاطرات تلخ حذفهای پیاپی را در ذهن دارد و تراکتور که با چنگ و دندان از آخرین نفسهای آسیاییاش محافظت میکند.
* عربستان؛ حمله نفتی به فوتبال آسیا
روزگاری بود که عربها هر قدر هم خرج میکردند، باز هم نمیتوانستند جای ایران را در آسیا بگیرند اما حالا پولهای نفتی ریخته در پای باشگاههایشان و نتیجهاش شده اینکه الهلال، النصر و الاهلی با تانک از روی لیگ نخبگان آسیا رد شدهاند و التعاون هم در لیگ قهرمانان آسیا شگفتیساز شده. دستپخت همین پولها، ۲ قهرمانی الهلال در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ و یک نایبقهرمانی در ۲۰۲۲ بوده است. همین حالا هم اگر نگاه کنید، عربستانیها صدرنشین رنکینگ باشگاهی آسیا هستند. به لطف خریدهای نجومیشان، به لطف پروژههای غولآسایشان، به لطف لیگ جذابی که ساختهاند، به لطف قدرتی که به آن رسیدهاند.
از آن طرف، ژاپنیها در رتبه دوم ایستادهاند؛ همانهایی که با فوتبالی منظم، بدون نیاز به خریدهای فضایی، هنوز هم در سطح بالای آسیا رقابت میکنند. تیمهایی مثل یوکوهاما مارینوس، ویسل کوبه، کاوازاکی فرونتال و حتی سانفرس هیروشیما، هر سال در بالاترین سطح باشگاهی قاره رقابت میکنند و نگران سهمیهشان نیستند.
و کرهجنوبی؟ آنها که زمانی لیگشان پر از ترس برای رقبا بود، حالا با فقط یک نماینده در مرحله حذفی لیگ نخبگان آسیا، سومین تیم برتر قاره محسوب میشوند.
اما ایران؟ ۲ نمایندهاش هنوز باید برای سهمیه آسیایی بجنگند!
* جنگ سهمیه؛ لحظه تصمیم سرنوشتساز
ما از همان لحظهای که قرعهکشی انجام شد، فهمیدیم کار راحتی نداریم. استقلال افتاده جلوی النصر، تیمی که فقط کریستیانو رونالدو و سادیو مانهاش میتوانند هر خط دفاعی را نابود کنند. تراکتور هم باید به مصاف التعاون برود، تیمی که برخلاف اسمش، اصلاً همکاری نمیکند و با سرسختی تمام تا این مرحله آمده. این ۲ بازی فقط یک بازی معمولی باشگاهی نیستند، بلکه میدان جنگی هستند برای بقا.
اگر استقلال بتواند از سد النصر عبور کند، یعنی هنوز قدرت جنگیدن در سطح اول آسیا را دارد. یعنی هنوز میتواند زخمهایش را ببندد و برگردد و اگر تراکتور بتواند التعاون را حذف کند، یعنی فوتبال ایران هنوز حرفهایی برای گفتن دارد اما اگر این ۲ تیم شکست بخورند، باید به استقبال سقوط برویم.
* چرا این ۲ بازی مهمتر از همیشهاند؟
اگر ایران بتواند سهمیهاش را در رنکینگ AFC حفظ کند، دوباره به همان فرمت دوستداشتنی سهمیه ۱+۳ برمیگردیم؛ یعنی ۳ تیم مستقیم در لیگ نخبگان و قهرمانان و یک تیم در پلیآف. اما اگر این ۲ بازی را ببازیم، باید جایگاهمان را به قطر بدهیم و خداحافظی کنیم با روزهای خوش. این یعنی همان سناریویی که هیچکدام از ما دوست نداریم تجربه کنیم.
این ۲ بازی، نه فقط برای استقلال و تراکتور، که برای تمام فوتبال ایران مهم است. این آخرین شانس ما برای نشان دادن این است که هنوز در آسیا زندهایم؛ که هنوز میتوانیم در برابر پولهای نفتی بایستیم.
آیا استقلال و تراکتور میتوانند از پس این مأموریت سنگین برآیند؟ یا ما باید از حالا برای آیندهای بدون سهمیه کامل آسیایی آماده شویم؟
پاسخ این سؤال، همان جایی است که توپ در آن میغلتد. مستطیل سبز که همیشه حقیقت را میگوید.ر بالاخره از این بحران خارج شده و با یک پیروزی، ورق را برمیگرداند؟
نیمی از پاسخهای این سؤالات، در ۹۰ دقیقه حساس در آزادی مشخص خواهد شد؛ جایی که نفسها در سینه حبس میشود و هیچ تیمی، جایی برای اشتباه ندارد.