24/اسفند/1403
|
22:51
۱۰:۰۹
۱۴۰۳/۱۲/۲۴

افطاری رمضان؛ از سفره‌های هزار رنگ تا میزبان‌های بی‌ریا

با نگاهی کوتاه به سفره‌هایی که در ماه رمضان پهن می‌شود، می‌توان آنها را به انواع مختلف تقسیم کرد که گاهی علاوه بر انگیزه خدایی، اهداف دیگری هم در آن دنبال می‌شود؛ از افطاری‌های خانوادگی و دوستانه تا سیاسی و تبلیغاتی که هرکدام سبک خاص خودشان را دارند.
افطاری رمضان؛ از سفره‌های هزار رنگ تا میزبان‌های بی‌ریا
ماه رمضان که از راه می‌رسد، سنت‌های نیکویی رواج پیدا می‌کند که یکی از آنها افطاری دادن است. سنت پر خیر و برکتی که مسلمانان بر اساس آموزه‌های دین مبین اسلام به انجام آن اهتمام دارند. آنچه مسلم است افطاری دادن ثمرات بسیاری دارد از انس و الفت و تجدید دیدارها گرفته تا صله ارحام، انفاق به نیازمندان و ترویج خوبی‌ها و دوستی‌ها که مهم‌ترین آن ترویج فرهنگ روزه‌داری است.

با نگاهی کوتاه به سفره‌هایی که در این ماه پهن می‌شود به خوبی می‌توان آنها را به انواع مختلفی تقسیم کرد که گاهی اوقات علاوه بر انگیزه خدایی، اهداف دیگری هم در آن دنبال می‌شود. از افطاری‌های خانوادگی و دوستانه تا سیاسی و تبلیغاتی که هر کدام سبک و سیاق خاص خودشان را دارند.

افطاری در خیابان

اجرای برنامه‌های فرهنگی در شهر به مناسبت ایام مختلف یکی از فعالیت‌هایی است که در برنامه کاری مسئولان امور شهری جایگاه ویژه‌ای دارد. تنوع در برنامه‌ها برای جلب مشارکت‌های مردم و آموزش و اطلاع رسانی از طریق پایگاه‌های اطلاع رسانی از شیوه‌هایی است که معمولاً شاهد اجرای آن هستیم.

به طور حتم برای هر یک از این برنامه‌ها بودجه‌ای تعیین شده و ذوق و سلیقه مدیران در اجرای برنامه‌ها از اهمیت خاصی برخوردار است، اما گاهی به نظر می‌رسد برخی مدیران بدون برنامه‌ریزی دقیق و تنها برای اینکه دستورالعمل ابلاغی را اجرا کرده باشند، برنامه‌ای را برگزار و بودجه‌ای را که می‌توانستند در راه درست‌تری صرف کنند، بدون برنامه هزینه می‌کنند، اما واضح است که نتیجه این بی‌برنامگی و سرسری انجام دادن برنامه‌های فرهنگی، دور شدن از اهداف اصلی اجرای برنامه‌ها را در پی خواهد داشت.

 

یک "افطاری ساده" میهمان اهل بیت (ع)

 

افطاری دادن آن هم از نوع خیابانی از همان برنامه‌هایی است که باید در اجرای آن دقیق‌تر عمل کرد، چون فقط کمی بی‌توجهی در پهن کردن این سفره ممکن است ترافیک سنگینی ایجاد کند. همچنین رها کردن لیوان‌های یکبار مصرف در خیابان و توجه نکردن به وضعیت نظافت خیابان‌ها از دیگر مشکلات افطاری‌های خیابانی است که می‌توان با گذاشتن چند سطل بزرگ در آنجا این مشکل را برطرف کرد. شاید بهتر باشد اینگونه ایستگاه‌ها در بوستان‌ها، مراکز خرید و سایر مراکز عمومی برپا شود و با جلب مشارکت روزه‌داران شرایطی را فراهم کرد تا عامه مردم بتوانند تهیه نان، خرما، شیر و ... را بر عهده بگیرند.

افطاری انتخاباتی؛ افطار بده برو مجلس

همه اهل محل دعوت شده بودند. شهر ما خیلی بزرگ نبود و تقریباً همه همدیگر را می‌شناختند. قضیه افطاری این آقا چند روزی بود نقل محافل شده بود. معلوم نبود چرا تصمیم گرفته همه کاسب‌ها و همسایه‌ها را برای افطار دعوت کند. پیش از این خیلی اهل بریز و بپاش نبود. من یکی یادم نمی‌آمد هیچ وقت به منزل آنها دعوت شده باشم. البته پدر خدا بیامرزش در میان مردم به دست و دلبازی و انجام کارهای خیر، شهرت داشت، اما درباره خودش، چیزی یادمان نمی‌آید‌.

اول برای رفتن به این مهمانی مردد بودم‌. به دوستان گفتم که حتماً کاسه‌ای زیر نیم کاسه است که بعد از سال‌ها ایشان هوس مهمانی دادن کرده است. اما بعضی گفتند که تو به همه چیز مشکوکی و زود درباره همه چیز و همه کس قضاوت می‌کنی. حالا شاید این آقا خواسته با دادن این مهمانی یاد پدرش را زنده و دوباره اهل محل را بعد از سال‌ها دور هم جمع کند.

نیم ساعت به اذان مغرب مانده بود که با همسایه‌ها راهی منزلشان شدیم.بقیه را نمی‌دانم، اما من وقتی غذاهای جورواجور سفره افطاری را دیدم باز هم دو به شک شدم که روزه‌ام را سر چنین سفره‌ای باز کنم یا نه! هیچ کم و کاستی نبود. از هر غذایی که فکرش را بکنید سر سفره پیدا می‌شد. از فرنی و آش و سوپ و حلیم گرفته تا مرغ، کباب، ماهی و ... و بشقاب‌ها، تند و تند پر و خالی می‌شد و صدای «خدا رحمت کند امواتتان را» و «الهی هر نیتی دارید برآورده شود» فضا را پر کرده بود.

مراسم افطاری با جمع کردن سفره تمام که نشد، بلکه وارد مرحله جدیدی شد. مولودی خوانی و سخنرانی در وصف ثواب افطاری دادن و صله ارحام. بعد هم نوبت میزبان شد که در جایگاه یک سخنران چند کلمه‌ای در باب تشکر از حضور اهالی محل و قبول دعوت آنها بیان کند.

چند دقیقه‌ای که گذشت صحبت‌هایش به سمت مشکلات خیابان‌ها، رسیدگی نکردن به وضعیت شهر و نیاز جوانان به امکانات فرهنگی رفت. همان موقع متوجه شدم که قرار است میزبان ما در انتخابات پیش رو کاندید شود و حمایت ما از ایشان می‌تواند فرصت خدمتگزاری برای این چهره محلی و مردمی را فراهم کند!

افطاری در مسجد؛ مهمان خدا

نمی‌دانم تا به حال برای شما پیش آمده که روزه خود را در مسجد افطار کنید یا نه؟ سال گذشته به لطف یکی از دوستان خوب برای نخستین بار فرصتی دست داد تا نماز اول وقت را در یکی از مساجد اقامه کنم. شاید به کار بردن کلمه فرصت آن هم برای حضور در خانه خدا سخن به‌جا و شایسته‌ای نباشد، اما راستش خیلی از ما آنقدر خود را درگیر مشغله‌های زندگی کرده‌ایم که خواندن نماز در مسجد را به کلی فراموش کرده‌ایم و حضورمان در مساجد به اوقاتی خاص مانند ماه محرم و شب‌های احیا محدود شده است.

یادم نمی‌آمد آخرین باری که برای اقامه نماز جماعت به مسجد رفته بودم کی و کجا بود؟ اما به هر حال آن شب این توفیق را پیدا کردم که به یکی از مساجد بروم. همیشه فکر می‌کردم در شب‌های ماه رمضان و پس از ساعت‌ها تحمل گرسنگی و تشنگی، بهترین کار لمیدن مقابل جعبه جادویی دیدن سریال‌ها است که به عادت همه خانواده‌های ایرانی تبدیل شده است، اما با دیدن صف‌هایی که تا ورودی مسجد کشیده شده بودند، خط بطلان بر همه تصوراتم کشیده شد.

پس از اقامه نماز مغرب و دعای مخصوص ماه مبارک رمضان که با صوت دلنشین یکی از حاضران قرائت شد، بیشتر نمازگزاران در ردیف‌های منظم مقابل یکدیگر نشستند و جوانان دست به کار شدند تا سفره افطاری مسجد را پهن کنند.

نان و پنیر و خرما و لیوان‌های چای که بوی خوش هل و گلاب آن فضای مسجد را عطر آگین کرده بود. پیر و جوان از هر گروه و صنفی در کنار هم روزه خود را افطار کردند. در حالی که نمازگزاران مشغول باز کردن روزه خود بودند، متولی مسجد چندین بار بدون اینکه نامی از کسی ببرد از طریق بلندگو اعلام کرد: «سفره افطاری امشب را دو نفر از خیّرهای محل تقبل کرده‌اند و تا پایان دهه اول فهرست متولیان سفره افطاری معین شده است.»

اغراق نیست که این سفره آن هم در خانه خدا ساده‌ترین، بی‌ریاترین و دلچسب‌ترین سفره افطاری بود که تاکنون دیده بودم و حتماً حضور در چنین جمعی، دعوت صاحب آن خانه را می‌طلبد.

انتهای پیام/

 
برچسب ها:
ارسال نظر
پربیننده