26/فروردين/1404
|
11:34
۲۳:۰۵
۱۴۰۴/۰۱/۲۴
مورد عجیب استقلال

۱۰۰۰ میلیارد برای بقا؟!

علی مؤمنی: استقلال همیشه مدعی، این فصل انگار تصمیم گرفته در نقطه‌ای ایستاده باشد که نه خودش را بشناسد، نه هوادارانش او را. 
آبی‌های تهران، تیمی که سال‌ها برای قهرمانی می‌جنگیدند، حالا در میانه جدول، حتی پایین‌تر، به دنبال راهی برای فرار از سقوط می‌گردند. اما آنچه این سقوط احتمالی را تراژیک‌تر می‌کند، نه جایگاه جدول، که رقم نجومی هزینه‌هایی است که استقلال در این فصل به پای خود ریخته است.
گزارش‌ها، شایعات، اظهارات رسمی، همه یک چیز می‌گویند: استقلال بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان برای بستن تیم هزینه کرده؛ عددی که در سامانه رسمی کدال هم ثبت شده و کسی نمی‌تواند آن را انکار کند. حالا اگر آنچه مدیرعامل باشگاه فولاد گفته را نیز کنار این رقم بگذاریم – اینکه برخی تیم‌ها بیش از هزار میلیارد هزینه کرده‌اند – این پرسش به ‌درستی شکل می‌گیرد: چرا تیمی با چنین حجمی از پول، برای بقا در لیگ تقلا می‌کند؟
داستان از همان ابتدا شروع شد؛ نیمکت‌هایی که مدام تغییر کردند، مدیرانی که آمدند و رفتند، بازیکنانی که در بسته‌های شکیل زمستانی و تابستانی معرفی شدند. جوئل کوجو، آزادی، سهرابیان، حردانی، احمدی، جوما و...؛ نام‌هایی که هر کدام وزنی داشتند، روی دوش باشگاهی که روزی نظم، دیسیپلین و فوتبال تهاجمی امضای همیشگی‌اش بود. اما این‌ بار، هزینه‌ها تنها بوی آشفته‌بازار می‌داد. هیچ‌کدام از این خریدها نجات‌بخش نبودند. استقلال با همه این سرمایه‌گذاری، وارد مارپیچی شد که انتهایش نامعلوم است.
مدیران آمدند و گفتند: «سقف بودجه رعایت شده». اما آمارها، زمین بازی، جدول، همه چیز روایت دیگری دارد. استقلال در ۷ بازی اخیرش رنگ برد ندیده، سکوها دیگر شور گذشته را ندارند، هواداران هر هفته با چشم‌هایی مملو از سوال، به زمین چشم می‌دوزند.
هزینه ۵۲۱ میلیاردی که در آذرماه علنی شد، تنها بخشی از واقعیت است. بعد از آن بازار زمستانی شروع شد، خریدهای تازه آمدند و دستمزدها، پاداش‌ها، فسخ‌ها، شکایت‌ها… همه چیز در حسابی مبهم و البته چند برابر آن عدد اولیه ادامه پیدا کرد. برخی تخمین می‌زنند هزینه نهایی این فصل استقلال حتی به هزار میلیارد تومان رسیده.
در این میان، صحبت‌های حسین خبیری، مدیرعامل فولاد، صراحت بیشتری به روایت می‌دهد. او مدعی است برخی تیم‌ها تا ۱۴۰۰ میلیارد هزینه کرده‌اند. اگر پرسپولیس 3 برابر فولاد هزینه کرده و استقلال در رقابتی تن‌به‌تن با این تیم حضور دارد، پس چگونه است که نتایج، فاصله‌ای تا این حد عمیق را نشان می‌دهد؟ مگر نه اینکه فوتبال، عرصه سرمایه‌گذاری هوشمندانه است؟ پس این همه سرمایه چرا این‌چنین بی‌حاصل خرج شده است؟
تغییر پیاپی سرمربیان، بازیکنان ناهماهنگ، مدیرانی با تفکرهای متضاد، همه کنار هم تصویری ساخته‌اند که بیشتر از آنکه به باشگاهی حرفه‌ای شبیه باشد، به کشتی بی‌سکان در دریای توفانی شبیه است. استقلال نه فقط برای جام که حالا برای اعتبار، برای بقا، برای نماندن در تاریخ به‌عنوان تیمی که با بودجه نجومی سقوط کرد، می‌جنگد.
و حالا هواداران، آنها که قلب‌شان با هر خبر، با هر بازی می‌تپد، می‌پرسند: چه شد آن شور، آن صلابت، آن شخصیت قهرمان؟ پاسخ شاید نه در زمین، که پشت درهای بسته، در قراردادهایی که بوی بحران می‌دهند، در تصمیم‌هایی که پشت میزها گرفته شده، نه در کنار خط است. آینده استقلال در هاله‌ای از ابهام است اما آنچه مسلم است، این است که هیچ بودجه‌ای، هرچند نجومی، نمی‌تواند جای ثبات، فکر، برنامه و هویت را بگیرد.

ارسال نظر