سوریه چندپاره
حسین مهدیتبار: «دولت ضعیف بهتر از بیدولتی است»؛ این گزاره تقریبا مورد اتفاق تمام مکاتب در روابط بینالملل است اما فراتر از تمام مکاتب، واقعگرایان در یک نگاه حداکثری، دار و ندار هر کشور را دولت قوی میدانند. هابز میگفت همه چیز یک کشور داشتن دولت قدرتمند یا لویاتان است؛ یک کشور بدون داشتن دولت قدرتمند چیزی برای عرضه ندارد و پر از ناامنی و خشونت و بینظمی است، چرا که انسان، گرگ انسان است و به تبع دولتها در نظام بینالملل گرگ یکدیگرند. دولتها به دنبال کسب قدرت در روابط بینالملل از هیچ ضرری به دیگری دریغ نمیکنند. این گزارهها را این روزها بیش از هر کسی در منطقه، مردم سوریه درک میکنند. با تضعیف حکومت بشار اسد در سوریه از سال ۲۰۱۱ و شروع جنگ داخلی، بینظمی سوریه را فراگرفت اما سقوط دولت او همه چیز را بههم ریخت. روی کار آمدن باندی تروریست در رأس حکومت که گروههای مختلفی آن را نپذیرفتهاند، تیر آخر بر پیکر کمجان سوریه بود. از همان روزهای اول با حملات اسرائیل به سوریه مشخص شد روزهای تاریکی در انتظار سوریه است.
سقوط دمشق در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، پس از حمله سریع گروههای مخالف تحت رهبری هیات تحریرالشام، خلأ قدرت عمیقی در سوریه ایجاد کرد که بازیگران منطقهای و بینالمللی به سرعت برای پر کردن آن وارد عمل شدند. اسرائیل که سالها به بهانه جلوگیری از انتقال تسلیحات به حزبالله یا گروههای مورد حمایت ایران حملات پراکندهای به خاک سوریه انجام میداد، پس از سقوط دولت اسد، رویکردی تهاجمیتر در پیش گرفت. تنها در چند روز پس از فروپاشی دولت، اسرائیل بیش از ۵۰۰ حمله هوایی به تأسیسات نظامی سوریه انجام داد و به گفته رامی عبدالرحمن، رئیس دیدهبان حقوق بشر سوریه، بیش از ۹۰ درصد توان نظامی این کشور از جمله جنگندهها، هلیکوپترها، سلاحها و نیروی دریایی را نابود کرد. این حملات که برخی رسانههای اسرائیلی آن را «هیروشیما در طرطوس» نامیدند، انبارهای تسلیحاتی در مناطق ساحلی مانند طرطوس و بانیاس را هدف قرار داد و به کشته شدن غیرنظامیان منجر شد؛ امری که انتقادات بینالمللی را برانگیخت. حتی کرملین، وزارت خارجه طالبان و رئیسجمهور کوبا این حملات را محکوم کردند و آن را نقض حاکمیت سوریه دانستند. اسرائیل اما با توجیه «جلوگیری از دسترسی گروههای تندرو به تسلیحات»، حملات خود را گسترش داد و حتی منطقه حائل در نزدیکی بلندیهای جولان را که از توافق آتشبس ۱۹۷۴ تحت نظارت سازمان ملل بود، اشغال کرد. بنیامین نتانیاهو اعلام کرد این اشغال «تا اطلاع ثانوی» ادامه خواهد داشت؛ اقدامی که توافق ۵۰ ساله را نقض کرد.
آخرین نمونه از این تهاجمات، حملات جمعه شب (۲ مه ۲۰۲۵) اسرائیل به حومه دمشق بود که به گفته منابع خبری، مناطقی نزدیک به کاخ ریاستجمهوری را هدف قرار داد. این حملات که نیروی هوایی اسرائیل آن را تأیید کرد، به بهانه جلوگیری از استقرار نیروهای دولت انتقالی در نزدیکی مناطق دروزینشین انجام شد. نتانیاهو در بیانیهای اعلام کرد: «این یک پیام روشن برای دولت سوریه است. ما اجازه استقرار نیروها در جنوب دمشق و هرگونه تهدیدی برای جامعه دروزی را نخواهیم داد». این حمله که به گفته منابع محلی انفجارهای مهیبی در مناطق صحنایا و جرمانا ایجاد کرد، بخشی از استراتژی اسرائیل برای تثبیت نفوذ خود در جنوب سوریه بود.
این تهاجمات گسترده نه تنها توان نظامی سوریه را فلج کرد، بلکه به تشدید ناامنی و بینظمی در سراسر کشور دامن زد. دولت انتقالی سوریه، متشکل از گروههایی مانند هیات تحریرالشام و ارتش ملی سوریه با حمایت ترکیه تلاش کرد کنترل مناطق را به دست گیرد اما نبود نیروی نظامی منسجم، میدان را برای گروههای شبهنظامی و درگیریهای فرقهای باز گذاشت. در غرب سوریه، بویژه در استانهای لاذقیه و طرطوس با اکثریت علوی، درگیریهایی بین نیروهای دولت انتقالی و گروههای محلی گزارش شد. انتشار ویدئوهایی از حمله به اماکن مذهبی علویان، مانند آرامگاه خصیبی در حلب، این تنشها را تشدید کرد و بیش از ۳۰۰ غیرنظامی را قربانی کرد. این خشونتهای فرقهای، ترس را در میان اقلیتهای مذهبی و قومی، از جمله دروزیها، کردها، علویان و مسیحیان افزایش داد.
دروزیهای سوریه که حدود ۳ درصد جمعیت کشور (تقریباً ۷۰۰ هزار نفر) را تشکیل میدهند و عمدتاً در سویدا، صحنایا و جرمانا ساکنند، در این آشوب موقعیت پیچیدهای دارند. این اقلیت که در طول جنگ داخلی تا حد زیادی بیطرف مانده بود، پس از سقوط دولت اسد با تهدیدات جدیدی مواجه شد. درگیریهای اخیر در صحنایا و جرمانا که پس از انتشار یک فایل صوتی توهینآمیز به پیامبر اسلام در شبکههای اجتماعی شعلهور شد، صدها کشته و زخمی بر جا گذاشت. اسرائیل که روابط دیرینهای با دروزیهای بلندیهای جولان اشغالی دارد، از این فرصت برای گسترش نفوذ خود استفاده کرد و حمایت غیرمعمول و چشمگیری از دروزیهای سوریه نشان داد.
به عنوان مثال، ۳۰ آوریل ۲۰۲۵ اسرائیل یک گروه مسلح را در صحنایا هدف حمله هوایی قرار داد و اعلام کرد این گروه قصد حمله به دروزیها را داشته است. همچنین مارس ۲۰۲۵ هیاتی از روحانیون دروزی به اسرائیل سفر کردند تا درباره حمایت از این اقلیت مذاکره کنند. نتانیاهو و یسرائیل کاتس (وزیر جنگ رژیم) بارها خود را «حامی دروزیهای سوریه» معرفی کردهاند و حملات اخیر، از جمله حمله جمعه شب به حومه دمشق را به این حمایت نسبت دادهاند. این حمایت که برخی تحلیلگران آن را تلاشی برای ایجاد یک منطقه حائل تحت نفوذ اسرائیل در جنوب سوریه میدانند، واکنش منفعلانه دولت انتقالی را در پی داشت. اسعد حسن شیبانی، وزیر خارجه دولت انتقالی هشدار داد مداخله اسرائیل میتواند «سوریه را برای دههها تجزیه کند».
کردهای سوریه که بین ۹ تا ۱۸ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و در مناطق شمالی مانند حسکه، کوبانی و عفرین ساکن هستند نیز در این هرجومرج با چالشهای جدی مواجهند. پس از به رسمیت شناخته شدن کردها به عنوان یک قوم در سال ۲۰۱۲، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری کردها نقشی کلیدی در مبارزه با داعش ایفا کردند اما سقوط دولت اسد و قدرتگیری گروههای مورد حمایت ترکیه، فشار بر کردها را افزایش داد. ترکیه که SDF را مرتبط با حزب کارگران کردستان (PKK) میداند، از سال ۲۰۱۶ حملات متعددی به مناطق کردنشین انجام داده و بخشهایی از شمال سوریه را اشغال کرده است. مارس ۲۰۲۵ دولت انتقالی توافقی با SDF امضا کرد که خودمختاری محدودی به کردها در شمال شرق میدهد اما این توافق با مخالفت ترکیه مواجه شد. گیدئون سعار، وزیر خارجه اسرائیل که حامی کردها در دولت نتانیاهو شناخته میشود، خواستار توقف حملات به کردها در منبج شد و از جامعه بینالمللی خواست از این گروه حمایت کند. با این حال، نفوذ محدود اسرائیل در شمال سوریه، جایی که ترکیه تسلط دارد، توانایی تلآویو برای حمایت عملی از کردها را کاهش داده است.
در جنوب سوریه، تحولات دیگری در جریان است که با حمایت اردن و امارات متحده عربی، منطقهای نیمهمستقل در حال شکلگیری است. درعا و سویدا که از سال ۲۰۱۱ کانون اعتراضات علیه دولت اسد بودند، پس از سقوط او شاهد تحرکات جدیدی شدند. اردن به دلیل نگرانی از نفوذ گروههای افراطی و قاچاق مواد مخدر، مرزهای خود را بسته و با همکاری امارات، از گروههای محلی حمایت میکند تا یک کمربند امنیتی ایجاد کند. این تلاشها که برخی آن را به سناریوی اسرائیلی برای ایجاد مناطق حائل شبیه میدانند، با هدف کاهش نفوذ ترکیه و گروههای اسلامگرا در جنوب انجام میشود. ژانویه ۲۰۲۵ گزارشهایی از تشکیل شورای محلی در درعا با حمایت مالی امارات منتشر شد که هدف آن اداره مستقل این منطقه است. با این حال، نبود دولت مرکزی قدرتمند، این مناطق را در برابر نفوذ خارجی و درگیریهای داخلی آسیبپذیر کرده است.
این بینظمی که ریشه در خلأ قدرت پس از سقوط دولت اسد دارد، به بحران انسانی عمیقی منجر شده است. کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان گزارش داده 10.8 میلیون نفر در داخل سوریه نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند و بیش از ۴ میلیون نفر در مناطق غیرقابل دسترس زندگی میکنند. اردن و ترکیه که میزبان میلیونها پناهجوی سوری هستند، با فشار فزایندهای مواجهند. سال ۲۰۱۴ تنها در ۲۴ ساعت، ۷۰ هزار کرد سوری به ترکیه پناه بردند و اکنون موج جدیدی از آوارگان در راه است. اتحادیه اروپایی وعده ۲.۵ میلیارد یورو برای حمایت از سوریه داده اما این کمکها به یک گذار «معتبر و فراگیر» وابسته است؛ شرطی که با توجه به تسلط گروههای تندرو و مداخلات خارجی، دور از دسترس به نظر میرسد.
سوریه امروز مصداق پیشبینی هابز است: بدون لویاتان، انسان گرگ انسان میشود. حملات اسرائیل، از جمله حمله جمعه شب به حومه دمشق، حاکمیت سوریه را بیش از پیش تضعیف کرده و حمایت غیرمعمول آن از دروزیها که با اقدامات نظامی و دیپلماتیک همراه است، به پیچیدگی اوضاع افزوده است. درگیریهای فرقهای، فشار بر اقلیتها و رقابت قدرتهای منطقهای، این کشور را به سوی تجزیه و بیثباتی بیشتر سوق داده است. دروزیها، کردها و دیگر اقلیتها برای بقا به بازیگران خارجی رو آوردهاند، در حالی که جنوب سوریه در آستانه تبدیل شدن به منطقهای تحت نفوذ اردن و امارات است. این راهحلهای موقت، بدون دولت مرکزی قوی، تنها به تشدید هرجومرج منجر خواهد شد.