14/ارديبهشت/1404
|
13:07
۲۲:۵۶
۱۴۰۴/۰۲/۱۳
تراکتور یک دهه پس از آن جشن جعلی، این بار واقعا قهرمان لیگ برتر شد

سرانجام جام

بهراد رشوند: ۱۰ سال پس از آن عصر عجیب که یادگار امام تبریز در سکوتی سنگین، رؤیای قهرمانی را در دل ۸۰ هزار هوادار تراکتور به خاک سپرد، این بار قزوین شامگاه جمعه‌ای از اردیبهشت، گهواره تحقق آن رؤیا شد. 
تراکتور تبریز، با پیروزی قاطع ۴ بر صفر مقابل شمس‌آذر قزوین، برای نخستین بار در تاریخ ۵۵ ساله‌اش به مقام قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران دست یافت؛ قهرمانی‌ای که نه یک تصادف که ماحصل طرح‌ریزی، درس‌آموزی و مدیریت بود.
در روزگاری که بحران‌سازی و حاشیه‌پردازی، شالوده بسیاری از باشگاه‌های پرستاره را می‌لرزاند، تراکتور از دل همان تجربیات تلخ، بنایی نو ساخت؛ بنایی که بر ستون‌هایی از عقل، تعادل و دوراندیشی استوار بود. مهم‌ترین پایه این تحول، ورود دراگان اسکوچیچ به‌عنوان سرمربی بود. مردی که اگر چه با وجود موفقیت بزرگ در تیم‌ملی ایران با رساندن تیم ناامید آن روزها به جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر، قربانی سیاست‌های پنهان و ناملایمات آشکار شد اما حالا در تبریز، با انگیزه‌ای بی‌سابقه و دانش فنی متکی به شناخت دقیق از زیر و بم فوتبال ایران، پا به میدان گذاشت و مسیری متفاوت را ترسیم کرد.
تراکتور این بار برخلاف دوره‌های پیشین که ستاره‌باران اما ناهماهنگ بود، به‌درستی فهمید قهرمانی صرفا محصول سرمایه‌گذاری نیست، بلکه نیازمند «تعادل» است؛ تعادلی دقیق میان مهره‌های داخلی و خارجی، میان ستاره‌ها و کارگرها، میان هیجان هواداری و عقلانیت فنی. اسکو اما تنها مهره‌ای نبود که این تعادل را ساخت. مدیریت باشگاه، با درس‌ گرفتن از ناکامی‌های گذشته، نقش کلیدی در طراحی این پروژه ایفا کرد.
* اتحاد پس از حاشیه
یکی از بزرگ‌ترین اشکالات تراکتور در سال‌های گذشته، عدم موفقیت در جذب بازیکنان خارجی مؤثر بود؛ اشتباهی که این بار، به دست سرمربی باتجربه‌ای که سابقه کار در ایران و آگاهی از سطح کیفی لیگ را داشت، جبران شد. اسکوچیچ بازیکنانی را به تبریز آورد که یا سابقه کار با او را داشتند، یا در سطحی بودند که نیاز تاکتیکی تیم را پوشش دهند؛ نه نام‌های بزرگ بی‌کارنامه، نه استعدادهای ناشناخته آزمایشی.
فصل برای تراکتور، با فشار انتظارات شروع شد. شور و شوق بی‌حد پرشورها، در آغاز فصل گاهی به تیم ضربه زد؛ تراکتور در بازی‌های خانگی متزلزل ظاهر شد اما در سفرها و زمین‌های بیگانه، تیمی متمرکز و برنده بود. نقطه عطف اما در میانه فصل رقم خورد؛ جایی که تیم ۱۰ نفره تراکتور، در اصفهان برابر سپاهان مدعی، بردی تاریخی را رقم زد و باور به قهرمانی را از محدوده هواداری، به سطح فنی تیم انتقال داد.
در این مسیر، تضادها و حواشی نیز بخشی از واقعیت تراکتور بودند. مسابقه پرالتهاب مقابل پرسپولیس، حواشی آن و بازتاب اجتماعی‌اش، به جای فروپاشی نظم تیمی، به‌ طرز عجیبی، سوخت موتور انگیزشی بازیکنان شد. ستاره‌هایی که شاید هر کدام می‌توانستند مسیر خود را بروند، این بار در قالب یک تیم، یک تعهد جمعی را پذیرفتند: ثبت نخستین قهرمانی تاریخ تراکتور.
در این میان، نقش مدیریت تیم، بویژه با حضور چهره کاریزماتیکی چون خداداد عزیزی و جذب بازیکنانی نظیر دروژدک، به تکمیل پازل قهرمانی کمک کرد. تراکتورِ این فصل، اگر چه همچنان پر از ستاره بود اما این بار هر ستاره‌ای جای خودش را می‌شناخت و هیچ نامی بزرگ‌تر از نظم تیمی نبود.
* رؤیایی که سرانجام تعبیر شد
همزمان، ثبات مدیریتی و مالی باشگاه نیز فاکتوری غیرقابل انکار در این موفقیت بود. محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه، برخلاف بسیاری از مالکان سنتی فوتبال ایران، این بار نه در نقش یک مداخله‌گر که در قامت یک ناظر عاقل عمل کرد. هیچ بحران مالی، تنش مدیریتی یا تغییر در ساختار اداری، مسیر تیم را منحرف نکرد. تیم در آرامشی مثال‌زدنی، بازی به بازی به هدف نزدیک‌تر شد و حالا در آستانه ثبت رکورد ۷۰ امتیاز در لیگ برتر، با قهرمانی نیز تاج‌گذاری کرده است.
در نهایت، تعبیر رؤیای قهرمانی تراکتور، نه فقط یک اتفاق ورزشی، بلکه نمونه‌ای درخشان از پیوند عقلانیت و انگیزه در ساختار یک باشگاه ورزشی بود. تیمی که روزگاری با انبوهی از ستاره، در بزنگاه‌ها می‌لغزید، این بار با ترکیبی از تجربه، تعادل، مدیریت و البته شور هواداری، از هر بحران، پله‌ای ساخت برای صعود.
اکنون تبریز، در پس‌زمینه جشن‌های پرشورها، نشانه‌ای است از اینکه در فوتبال ایران، هنوز می‌توان رویای بلند را با برنامه‌ریزی و صبر تعبیر کرد. ۱۰ سال پس از آن غروب تلخ، یادگار امام خاطره‌ای شیرین را در حافظه خود حک می‌کند؛ خاطره قهرمانی، خاطره بلوغ.

ارسال نظر