20/ارديبهشت/1404
|
03:21
۲۲:۳۱
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
برق طلا در لیمای پرو

وزنه‌برداری ایران جوانه زد

مهدی مرسلی: همه‌ چیز از یک سفر شروع شد؛ سفری نه از آن سفرهای کلیشه‌ای «به سوی روشنایی»، بلکه از میان دود خستگی‌ها و خاکستر ناکامی‌هایی که بر شانه‌های وزنه‌برداری ایران سنگینی می‌کرد. حالا اما در خاک پرو، در میان هیاهوی تالار وزنه‌ها، برق مدال‌هایی که بر گردن جوانان ایرانی درخشید، بیش از هر زمان دیگری چشم‌ها را خیره کرد و امید را در دل این رشته دیرینه دوباره شعله‌ور ساخت.
قهرمانی مقتدرانه تیم‌ ملی جوانان ایران در مسابقات جهانی پرو، نه فقط یک عنوان، بلکه یک بیانیه بود؛ بیانیه‌ای پرصلابت از نسلی که برخلاف بسیاری از مسؤولان، نه وعده می‌دهد، نه حرف می‌زند، بلکه وزنه می‌زند، رکورد می‌زند و بر بام دنیا می‌ایستد. تیمی متشکل از ۱۰ پولادتن، با دستانی پینه‌بسته و اراده‌ای آهنین، کاری کرد کارستان: ۸ طلا، ۸ نقره، ۳ برنز و مجموع ۷۲۵ امتیاز. تیم‌های کلمبیا و ونزوئلا فقط نظاره‌گر بودند.
اما حکایت تنها به مدال‌ها ختم نمی‌شود. ماجرا آنجا جذاب‌تر می‌شود که نوجوانی ۱۷ ساله به نام حسین یزدانی از دیار اردبیل، با خونسردی یک قهرمان سالخورده، در نخستین اعزام بین‌المللی‌اش، رقبا را یکی‌یکی کنار می‌زند، ۱۱ کیلوگرم از نزدیک‌ترین‌شان فاصله می‌گیرد و می‌شود قوی‌ترین نوجوان جهان در دسته فوق‌سنگین. کسی چه می‌داند؟ شاید «یزدانی» نامی باشد که در آینده نه فقط در کشتی که در وزنه‌برداری هم باید آن را جدی گرفت.
در آن‌ سو، آلما حسینی، نماینده دختران ایرانی، با ۲ مدال ارزشمند در نخستین اعزامش، نشان داد دختران این سرزمین در میدان جهانی هیچ‌ چیز کم ندارند.
اما شاید مهم‌ترین اسم این روزها، نه بر گردن قهرمانان، بلکه در حاشیه سکوهای مربیگری بدرخشد؛ سهراب مرادی. نابغه‌ای که از المپیک تا سکوهای جوانان، حالا در قامت مربی آمده تا میراث خود را نه در قاب عکس‌های قدیمی، بلکه در اندام پولادین شاگردانش جاودانه کند. هدایت همین تیم قهرمان با مرادی بود و چشمان تیزبین او حالا نه برای وزنه‌های خودش، بلکه برای آینده وزنه‌برداری ایران برق می‌زند.
در دسته فوق‌سنگین هم ورق برگشت؛ حمیدرضا محمدی و طاها نعمتی، با رکوردهایی که یادآور دوران «حسین رضازاده/ سعید علی‌حسینی» و «سجاد انوشیروانی/ بهداد سلیمی» است، دوئلی ایرانی راه انداختند و مدال‌ها را بین خود تقسیم کردند. از آن جنس رقابت‌هایی که نه تنش می‌آفریند و نه حاشیه، بلکه نشان می‌دهد چگونه می‌شود در عین رقابت، هم‌افزایی کرد.
همه اینها در برابر یک حقیقت تلخ که باید به آن اعتراف کرد، بیشتر به معجزه می‌ماند. فقط کافی‌ است به سال گذشته نگاه کنیم؛ جهانی ۲۰۲۴ اسپانیا. یک شکست تمام‌عیار، نه فقط در مدال‌آوری، بلکه در مدیریت، برنامه‌ریزی و حتی ارسال اسامی. همان زمان که به‌خاطر سهل‌انگاری در رعایت پروتکل‌های دوپینگ، ۶ وزنه‌بردار از قطار اعزام جا ماندند. همان سالی که ایران با ترکیب ناقص و چهره‌هایی مغموم، به مقام یازدهم بسنده کرد.
حالا اما وزنه‌برداری ایران، با همین نسل، انتقام آن سهل‌انگاری‌ را گرفته. آن اشتباهات اگر درس شده باشد، شاید بتوان گفت ناکامی اسپانیا بهایی بود برای نوزایی در پرو.
فدراسیون اما باید بداند قهرمانی جوانان، آغاز یک مسیر است نه پایان آن. خوابیدن در باد این مدال‌ها، همان‌قدر خطرناک است که نادیده‌ گرفتن استعدادهای کم‌نظیری که حالا خودشان را ثابت کرده‌اند. باید به جای بوق و کرناهای همیشگی، سازوکار درستی چید؛ اردوهای مستمر، مربیان متخصص، برنامه‌های علمی و از همه مهم‌تر، سلامت ورزشکاران.
وزنه‌برداری ایران مدت‌هاست با رؤیای المپیک و بازی‌های آسیایی بیدار می‌شود. حالا با این نسل، شاید بار دیگر این رؤیا رنگ واقعیت بگیرد. ناگویا و لس‌آنجلس دیگر مقصدهای دور نیستند، اگر باور کنیم، اگر بسازیم، اگر قدر این جوانان را بدانیم.
از ارتفاعات پرو تا سالن‌های خاک‌گرفته شهرهای کوچک ایران، وزنه‌برداری دوباره معنا یافته؛ نه با وعده‌های کاغذی، بلکه با رکوردهای واقعی، مدال‌هایی ملموس و جوانانی که آمده‌اند بار دیگر، نام ایران را با صدای سوت وزنه و قهرمانی فریاد بزنند.

ارسال نظر
پربیننده