لزوم اقدام باشگاه تراکتور و نهادهای مربوط
عبدالله دارابی: باشگاه تراکتور تبریز پیش از پایان لیگ بیست و چهارم، قهرمانی خود را قطعی کرد تا ۲ هفته پایانی لیگ برایش حکم بازی تشریفاتی را داشته باشد. تراکتورسازان برای کسب قهرمانی این فصل برنامهریزی خوبی داشتند، آنها با استخدام مربی کاربلد، بستن تیمی قوی و شناخت و رعایت قواعد کسب قهرمانی در فوتبال ایران، مسیر نیل به هدف را بخوبی طی کردند.
نکتهای که اما باعث رنجش و نگرانی ایرانیان وطندوست میشود رفتارهای عدهای ولو قلیل از به اصطلاح هواداران این باشگاه است که سمت و سوی تجزیهطلبی دارد و در منافات با تمامیت ارضی و حفظ وحدت ملی است؛ رفتاری که اساسا با پیشینه آذربایجان و آذربایجانی و قهرمانان فداکار غیرتمند آن همخوانی ندارد. متاسفانه چند سال است عدهای در جمع پرشورها، شعارهایی با مضامین قومگرایی و توهین به برخی اقوام هموطن، استفاده از الفاظ جعلی و بدون هویت برای پاره تن تاریخی ایران (خلیجفارس)، شعارهای تجزیهطلبانه و حمل پرچم کشورهایی که بعضا حتی قدمتی به اندازه خود باشگاه تراکتور ندارند، چه برسد به قدمت کشور پیشینهدار و بااصالت ایران! میدهند؛ رفتارهایی که بدون تعارف نباید مورد غفلت خود باشگاه تراکتور، هواداران حقیقی و اصیل آن و نهادهای مربوط واقع شود. قطعا غفلت از آن و سادهانگاریاش میتواند تبعات جدیای در پی داشته باشد، خاصه اینکه میدانیم چند کشور در مجاورت سر و پاره تن ایران (۲ استان آذربایجان) با دشمنان اصلی کشور عزیزمان سر و سری جدی دارند و در عمل نیز با ما انواعی از دشمنی و چه بسا در اینگونه تحرکات و تحریکات نیز نقشی مرموز ایفا میکنند!
متاسفانه در جشن باشکوه قهرمانی پرشورها نیز شاهد پایکوبی عدهای با پرچم کشورهای مورداشاره بودیم؛ اقدام محکوم و مذمومی که هرچند با انکار مدیرعامل باشگاه تراکتور همراه بود ولی خوشبختانه با اقدام مقتضی پلیس مواجه شد. زیبنده بود سعید مظفریزاده، مدیرعامل تراکتور، بهجای انکار بیدلیل امری مشهود و مربوط دانستن آن به گذشته، به عنوان فردی ایرانی آن را محکوم و اساسا تلاش خود و باشگاهش را بر مقابله جدی با اینگونه حرکات تجزیهطلبانه و تحرکات مشکوک و مخالف تمامیت ارضی ایران عزیز به کار گیرد. این رفتارها نهتنها به هیچ وجه در چارچوب هواداری، اقتضائات رقابت، کریخوانیهای مرسوم ورزشی و هیجانات هواداری نمیگنجد بلکه با آن نیز در تقابل است و مهمتر از آن در ضدیت با ارزشهای ایرانیان و آذربایجانیهای غیور و وطنپرست است.
وقتی در جمع مدیران و بازیکنان تراکتور افرادی از جاهای دیگر ایران نیز هستند و این نشان میدهد نگاه کلی در راس این باشگاه با آن شعارها و اقدامات مذموم در تضاد کامل است، شایسته است همینان پرچمدار مقابله با چنین هنجارشکنیها و اقدامات ضدایرانی در سرزمینی که سر و پاره جدانشدنی تن ایران است، باشند و اجازه ندهند وجهه خطه آذربایجان، تبریز و تیم پرطرفدار تراکتور، به واسطه اقدام محکوم عدهای خدشهدار شود.
بهجاست مسؤولان مربوط نیز اینگونه رفتارها و شعارها را با دقت رصد کنند؛ چهبسا ریشه در تحریکات دشمنان کشورمان در راستای اهداف شوم تجزیهطلبانهشان داشته باشد. آنچه مهم است اینکه ایران و تمامیت ارضی و وحدت اقوام مختلف آن ورای فوتبال و بسیار مهمتر از آن است.