روایتهای تحریفآمیز ترامپ از مذاکرات مسقط
در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، واشنگتن سیاستی را دنبال کرد که به «مهار حداکثری» ایران در ابعاد مختلف (از برنامه موشکی و نفوذ منطقهای گرفته تا برنامه هستهای) معروف شد. مقامات ارشد دولت اول آمریکا از جمله مایک پمپئو وزیر امور خارجه اسبق کاخ سفید، بارها اعلام کردند که هدفشان انعقاد توافقی جامع و بازدارنده علیه ایران است.
اما امروز شاهد تغییراتی در این رویکرد هستیم. آمریکا که زمانی بر فشار حداکثری اصرار داشت، حالا به میز مذاکره روی آورده است. این تغییر، نتیجه مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی است که واشنگتن را به بازنگری اجباری در سیاستهایش واداشته است.به عبارتی بهتر، شاهد تحمیل نوعی جبر راهبردی -تاکتیکی به آمریکایی ها هستیم نه یک تصمیم مستقل و آزادانه از سوی واشنگتن!
صورت مسئله مشخص است: سیاست مهار حداکثری، که عملاً به معنای تسلیم کامل ایران بود، برای تهران غیرقابلقبول است. جمهوری اسلامی این پیام را به بازیگران منطقهای و بینالمللی منتقل کرد که اگر جنگی در منطقه رخ دهد، نهتنها ایران، بلکه کل منطقه ( از پایگاههای آمریکایی گرفته تا پایگاهها و شریانهای انرژی و اقتصاد جهانی) تحت تأثیر قرار میگیرد. این واقعیت، واشنگتن را با یک دوراهی مواجه کرد: بیثباتی منطقهای یا بازگشت به دیپلماسی.
عامل دیگر، ناکامیهای ترامپ در دیگر پروندههای سیاست خارجی، بهویژه جنگ اوکراین است. او وعده داده بود که این بحران را در 24 ساعت حل کند و آن را به دستاوردی بزرگ تبدیل کند، اما این اتفاق نیفتاد.
حالا به نظر میرسد او پرونده هستهای ایران را بهعنوان فرصتی برای اثبات عملگرایی خود در سیاست خارجی میبیند. همچنین، محاسبات نهادهای نظامی و امنیتی آمریکا، از جمله پنتاگون و سنتکام، نشان داد که حتی بمباران تأسیسات هستهای ایران نمیتواند برنامه هستهای این کشور را متوقف کند. این عوامل در کنار هم، واشنگتن را به سمت مذاکره سوق داد.
بنابراین، باید مراقب روایتسازی هدفمند و دروغین غرب در قبال اصل مذاکرات هستهای بود. اگر جمهوری اسلامی ایران در موضع ضعف بود، دونالد ترامپ، با سابقهای که در سیاست خارجی دارد، لحظهای در استفاده از گزینههای نظامی یا اقدامات سلبی تردید نمیکرد. اما واقعیت این است که توانمندیهای ایران (از غنیسازی 60 درصدی اورانیوم گرفته تا قدرت موشکی و نفوذ منطقهای) این معادله را تغییر داده است.
اگر این توانمندیها نبود، آمریکا هرگز تمایلی به مذاکره نشان نمیداد، چه برسد به اینکه خود پیشنهاد مذاکره را مطرح کند. بر اساس اطلاعات موجود، درخواست مذاکره بهصورت رسمی و غیررسمی از سوی دولت ترامپ مطرح شد و ایران تنها پس از مشاهده نشانههایی از عقبنشینی واشنگتن از مهار حداکثری، این پیشنهاد را پذیرفت. حالا زمان آن است که صحت این ادعای آمریکا در عمل سنجیده شود.
انتهای پیام/