بیانیه و وعده
عبدالله دارابی: علت اصلی تجمع اعتراضی هواداران استقلال در مقابل این باشگاه توئیت، بیانیه و وعدههای نسیه و بیعمل مسؤولان باشگاه استقلال در چندماه اخیر است اما آنچه از سوی مدیریت و نیز خود هلدینگ خلیجفارس متقابلا ارائه شد؛ باز هم بیانیه و وعده بود، یعنی آنچه موجب همین اعتراض و تجمع شده بود را در جواب معترضان ارائه کردند! حال آنکه انتظار میرفت اقدامی اساسی و امیدبخش پس از ماهها وعده انجام شود.
مدیریت باشگاه پس از ۵ ماه وعده استخدام حتمی سرمربی بزرگ خارجی، به امثال کاریله و ساپینتو (سرمربی اسبق استقلال) رسیده است که استخدام ساپینتو با توجه به همکاری قبلی و علاقه قلبیاش هیچ نیازی به استخدام و مداخله سیدورف نداشت! در بعد جذب بازیکن هم که ۱۰ روز از خاتمه جام حذفی (وعده مدیریت در این مورد) میگذرد و نهتنها بازیکن جدیدی گرفته نشده، بلکه خبری نیز از تمدید قرارداد بازیکنان فعلی نیست! در هر ۲ مورد، زمان حضور سیدورف در تهران هم وعده داده شد ولی مرد هلندی آمد، دیدن کرد و رفت و وعدهای هم عملیاتی نشد! با همین فرمان جلو برویم، استقلال فصلی بدتر از قبل در پیش خواهد داشت!
هلدینگ خلیجفارس که از زمان مالکیت بر استقلال با انتصابهایش، مصائبی را بر این باشگاه و سرنوشتش تحمیل کرده است، در پی این تجمع هواداران، اقدام به صدور بیانیه کرد؛ بیانیهای سرشار از آرامش و امیدفروشی و موکدا «وعده»! بیانیهای که در آن بر گرانبها بودن نقش و دغدغهمندی هواداران استقلال و شنوا بودن هلدینگ نسبت به صدای آنها، به صورت زبانی تاکید میشود ولی در عمل، همان «ایستادن در سمت مدیران منسوب و منصوبش» را تعقیب و تشویق میکند! شما اگر نسبت به صدای هوادار شنوا هستید که همین هوادار، پیرو عملکرد ضعیف و ناامیدکننده هیاتمدیره و مدیرعامل، با صدای رسا خواهان تغییر و بهکارگیری مدیران زبده، دلسوز و کاربلد شده است! نخستین و مهمترین اعتراض هواداران به نداشتن سرمربی و عدم جذب بازیکنانی در حد و قواره استقلال و نامشخص بودن وضعیت تیم برای فصل پیش رو است و شما وعده ساخت استادیوم و حل شدن مشکل زیرساخت و امکانات از طریق درآمد پایدار کشتی استقلال در آینده نامعلوم را میدهید؟
فحوای برخی شعارهای هواداران استقلال در تجمع روز شنبه پرمعنا بود که حاکی از آگاهی آنان نسبت به «سوءعملکرد هدفمند» برخی اعضای هیاتمدیره این باشگاه است؛ سوءعملکرد هدفمندی که ناشی از دنبال کردن امیال و منافع شخصی بعضیهاست و چه بسا همین، روغن ترمز فعالیت بایسته و شایسته باشگاه در این مدت است!
وقتی مدیران مورد تایید هلدینگ در باشگاه استقلال پس از ۵ ماه تمرکز و وعده و بهرغم دارا بودن اختیار تام (طبق بیانیه اخیر هلدینگ)، هنوز نتوانستهاند به قول خویش مبنی بر استخدام سرمربی بزرگ خارجی و بستن تیمی قوی، جامه عمل بپوشانند و اینک نیز روزهای طلایی و تعیینکنندهای را باز با همان وعدهفروشیها از دست میدهند، به استناد کدام پارامتر مثبتی، هلدینگ بر ابقا و حمایت از ایشان تاکید دارد؟ هلدینگ مدعی است باشگاه استقلال متحمل زیانهای فراوان باقیمانده از یک دهه قبل است، بهتر و سزاوارتر نیست که آقایان، زیانهای وارده همین ۵ ماهه منصوبان خود و نیز مدیران سابق منصوب مدیریت قبلی هلدینگ به باشگاه را بیشتر مدنظر و تعمق قرار دهند تا بتوانند تصمیمات صائبتری اتخاذ نمایند؟
بر فرض صداهای اعتراضات با چنین بیانیههایی چند صباحی هم خاموش شد، با اوضاع نامساعدتر و زیانهای بیشتری که بر اثر این عملکردهای فشل، سرنوشت و آینده باشگاه را به شدت تهدید میکند، چه خواهید کرد؟