نفوذ به قلب اطلاعاتی رژیم
رضا رحمتی: در روزهای اخیر گزارشهایی درباره عملیات اطلاعاتی ایران در فلسطین اشغالی منتشر شده که بهرغم تلاش مهندسیشده برای بایکوت
خبری- رسانهای آن توسط اسرائیل و شرکای غربیاش، بتدریج با مشخص شدن ماهیت عملیات، توجه تحلیلگران امنیتی و رسانههای بینالمللی را به خود جلب کرده است. نبرد اطلاعاتی بین ایران و اسرائیل دیرزمانی است خود را در قالب عملیاتهای دقیق نشان داده است که زدوخوردهای سال 2024 در قالب عملیاتهای متقابل ۲ طرف نمودهایی از همین تسلط اطلاعاتی و نبرد امنیتی بود. با این حال در قالب بالا بودن آستانه نبرد اطلاعاتی، پیشبینی میشد ایران دست به اقدام بزرگ اطلاعاتی بزند. بنابراین این عملیات در چارچوب رقابتهای پیچیده امنیتی و اطلاعاتی بین ایران و اسرائیل قرار میگیرد که سالهاست در منطقه خاورمیانه در تقابل مستقیم و غیرمستقیم هستند. برخی منابع از اقداماتی مانند نفوذ سایبری، جمعآوری اطلاعات یا عملیات مخفی خبر دادهاند، در حالی که جزئیات دقیق این گزارشها هنوز روشن نشده است. ایران این اقدامات را بخشی از استراتژی دفاعی خود در برابر تهدیدات امنیتی میداند و هنوز در فلسطین اشغالی واکنش قابل توجهی نسبت به این فاجعه امنیتی دیده نشده است. این موضوع میتواند تأثیرات گستردهای بر روابط منطقهای و بینالمللی داشته باشد و پرسشهایی را درباره تشدید تنشها یا امکان تغییر معادلات امنیتی در خاورمیانه ایجاد کند. درباره اینکه اثرات منطقهای و بینالمللی این دستاورد امنیتی چیست، ضروری است با دقت به این مساله پرداخته شود.
۱- تأثیر بر چارچوب گفتوگوهای بینالمللی
با جلب توجه رسانهها و جامعه جهانی به موضوع رژیم، ایران میتواند تمرکز از پرونده هستهای خود را تا حدی کاسته و با نشان دادن ابعاد نظامی فعالیتهای هستهای اسرائیل به عنوان شریک اصلی قدرتهای غربی در منطقه غرب آسیا، توجهات را تا حدی معطوف به مسائل و ابعاد نظامی فعالیتهای هستهای رژیم کند. چنین اقدامی میتواند به عنوان یک پیام به غرب تفسیر شود که فشارهای بیشتر بر ایران در حالی در حال افزایش است که اسرائیل متهم ردیف اول فعالیتهای نظامی هستهای است و بدون هیچ مانعی دست به افزایش توانمندی نظامی هستهای خود میزند.
۲- معطوف کردن واکنشهای امنیتی و منطقهای به رژیم
در سالهای اخیر، اسرائیل با عملیاتهای اطلاعاتی، ترورهای هدفمند و خرابکاریهای صنعتی، فشار خود بر ایران را افزایش داده است. در مقابل، ایران نیز تلاش کرده با معطوف کردن بخشی از واکنشهای امنیتی و منطقهای خود به رژیم، هم هزینههای این رقابت را برای تلآویو افزایش دهد و هم توازن بازدارندگی را حفظ کند. با تمرکز بر تهدید منافع اسرائیل در منطقه (از طریق گروههای مقاومت و عملیات سایبری یا اطلاعاتی)، ایران میتواند از تبدیل شدن خاک خود به عرصه اصلی درگیری جلوگیری کند و تنشها را به فراتر از مرزها منتقل کند. این رویکرد مشابه تاکتیک «دفاع پیشدستانه» است که در آن ایران ترجیح میدهد تهدیدات را پیش از رسیدن به مرزهای خود خنثی کند.
۳- افزایش هزینههای امنیتی تلآویو
اسرائیل سالهاست خود را در امنیت کامل تصور میکند اما عملیاتهای اطلاعاتی و نظامی ایران و متحدانش این حس امنیت را زیر سوال برده است. با نشان دادن توانایی نفوذ به عمق سرزمینهای اشغالی، ایران به دنبال آن است به رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش ثابت کند ادامه فشار بر تهران، بیهزینه نخواهد بود و برای غرب، چه هزینهای دردآورتر از اسرائیل!
۴- تغییر معادله بازدارندگی امنیتی
در رقابت امنیتی بین ایران و اسرائیل، هر طرف تلاش میکند طرف مقابل را از اقدامات تهاجمی بیشتر بازدارد. با اثبات توانمندی در ضربه زدن به اهداف امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل (حتی در داخل خاک اشغالی که احتمالا در روزهای آینده ابعاد بیشتری از آن را شاهد خواهیم بود)، ایران سیگنال روشنی میفرستد که هرگونه حمله به منافعش، با پاسخ مشابه یا حتی شدیدتر روبهرو خواهد شد، همانطور که در ۲ عملیات وعده صادق انجام شد و حتی میتوانست ابعاد وسیعتری را به دنبال داشته باشد، اگر ایران خویشتنداری به خرج نمیداد. به علاوه، این نمایش قدرت اطلاعاتی میتواند در تقویت روحیه نیروهای طرفدار ایران در منطقه یا حتی انسجام داخلی در شرایط چالشبرانگیز اقتصادی و سیاسی تاثیرگذار باشد.
۵- تأثیر بر معادلات سیاسی بینالمللی
با جلب توجه جامعه جهانی به اقدامات اسرائیل، تهران در تلاش است فرمان روایت «تهدید اصلی منطقه» را از خود به سمت تلآویو بچرخاند. این امر میتواند در مذاکرات هستهای نیز تأثیرگذار باشد، چرا که برخی قدرتها ممکن است برای جلوگیری از تشدید تنشها، در فشار بر ایران تجدیدنظر کنند. اگرچه تحریم وضعیتی پیچیده و غامض است که غرب و طرف آمریکایی آن را بسادگی رها نخواهد کرد اما این اقدام در صورت هوشمندی رسانهای و انتشار اطلاعات درخور میتواند همپیمانان اسرائیل را در وضعیتی از دفاع و پاسخگویی قرار دهد و کشورهای عرب حامی توافقنامههای موسوم به آبراهام را نسبت به وضعیت اسرائیل مردد کند.
۶- تنها میدانی که رژیم صهیونیستی آن را تعریف نکرده است
من از اقدام اخیر اطلاعاتی - امنیتی ایران علیه اسرائیل به عنوان تنها میدانی که اسرائیل آن را تعریف نکرده است یاد میکنم. اسرائیل ترجیح میدهد نبرد با ایران را در عرصههایی مانند تحریمهای اقتصادی، ترور دانشمندان یا خرابکاریهای صنعتی پیش ببرد اما ایران با معطوف کردن بخشی از واکنشهای خود به داخل مرزهای اسرائیل، تلاش میکند این رقابت را به میدانی بکشاند که خود در آن دست بالا را دارد. اگر این استراتژی بخوبی مدیریت شود، میتواند نه تنها توازن تهدید را تغییر دهد، بلکه فضای سیاسی بینالمللی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
۷- تقویت قدرت چانهزنی در مذاکرات
اگرچه طرف آمریکایی در مذاکرات در وضعیتی از ابهام عامدانه قرار دارد و به نظر میرسد واشنگتن چندان تمایلی برای رسیدن به توافق ندارد و احتمالا هدفش از گفتوگوها با ایران، ایراد اتهامات به جمهوری اسلامی مبنی بر ناسازگاری برای اعمال اهداف بعدی علیه ایران است اما اقدام اخیر اطلاعاتی ایران میتواند به عنوان ابزاری امنیتی و اطلاعاتی برای افزایش اهرمهای خود در مذاکرات هستهای یا سیاسی مورد استفاده قرار گیرد. اگر این عملیات به عنوان نشانهای از توانایی ایران در ایجاد تهدید علیه اسرائیل بخوبی پشتیبانی سیاسی و رسانهای شود، ممکن است بر محاسبات طرفهای غربی در مواجهه با ایران نیز تاثیرگذار باشد.