نتانیاهو همسرنوشت صدام
حمیدرضا فرتوکزاده*: سرعت بازیابی قابلیتهای فرماندهی و کنترل جنگ پس از شبیخون رژیم صهیونی و نمایش اقتدار در پاسخ به عملیات تروریستی جمعه گذشته دشمن، هم محصول تکوین شخصیت تاریخی ایرانیان است و هم مقوم آینده روشنی است که چشمانداز آن از لابهلای ستونهای آتش و دود خودنمایی میکند.
قدرتی را که ایران در بازیابی فرماندهی و کنترل در طول این یک هفته از خود نشان داد، میتوان در عداد شگفتیسازهای تاریخ تلقی کرد. به تعبیر «آلن بدیو» یک رویداد بزرگ، فرصتی برای احیای دوباره سوژه ایرانی برای نجات ایران. سوژهای که درفش کاویانی را از اعماق تاریخ اسطورهای ایرانزمین؛ از «سورنا و آریوبرزن» تا «ناخدا صمدی و نادر مهدوی» بر شانههای ستبر خود حمل میکند. این دستاورد بزرگ سرمایه مهمی در بازسازی روحیه ملی ایرانیان خواهد بود.
همین سوژگی نوپدید است که میتواند دستمایه احیای مزیتهای بالقوه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک کشور شود؛ مزیتهایی که عمدتاً به خاطر دسیسههای دولت بریتانیا در طول قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی آسیب دیده است و در قرن بیست و یکم نیز با تحریمهای غیرقانونی دولت ایالات متحده، محرومیت از حقوق اساسی کشور در اقتصاد و امنیت منطقه را در پی داشته است.
* فشار به ایران، فشار به قلب یک جغرافیا
این جنگ ناجوانمردانه با هزینههای سنگینی که بر ملت ایران تحمیل میکند، نصاب تازهای از اراده ملی را در ذهنیت مشترک ایرانیان زنده خواهد کرد. در این ذهنیت مشترک، ایرانیان با بازاندیشی در الگوی سیاست همسایگی، توجه جدیتری به پیوندهای حیاتی ساکنان شمال و جنوب خلیج فارس خواهند داشت. پس از این جنگ، خلیج فارس دیگر سرزمینی مسطح و تشکیلشده از نقاط خنثی و منفرد تلقی نخواهد شد؛ بلکه مجموعهای از موجودیتهایی است که پیوندهای حیاتی پرشمار، سرنوشت آنها را به هم گره زده است. در این روایت نوپدید، کلیت خلیج فارس سرنوشت امنیتی مشترکی خواهد داشت. هر کشوری که جنوب خلیج فارس را برای سرمایهگذاری یا تامین انرژی برمیگزیند، نمیتواند شمال خلیج فارس را ناامن کند؛ چه ناامنی نظامی و اطلاعاتی و امنیتی و بمباران و ترور و تخریب و چه ناامنی اقتصادی و تحریم و بلوکه داراییها و محرومیت از حقوق اساسی کشور. این مهمترین انگاره ژئوپلیتیک در ذهنیت مشترک ایرانیان پس از تحمل هزینههای این جنگ خواهد بود. ایرانیان تا حصول اطمینان قطعی از تحقق این هدف، جنگ را با همه هزینههایش ادامه خواهند داد و زیر بار صلح تحمیلی و استخوان لای زخم نخواهند رفت.
از همین جاست که امکان تازهای به عنوان نقش تعیینکننده در امنیت انرژی خلیج فارس متولد میشود؛ نقشی که اگر نادیده گرفته شود، نفت و گازی برای عبور از تنگه هرمز وجود نخواهد داشت. این یکی از مهمترین دستاوردهای سوژه ایرانی از تحمل هزینههای این جنگ ناجوانمردانه و پیروزی بر دشمن متجاوز خواهد بود.
* خلیج فارس، کل یکپارچه
ایران در این ۱۰ روز ثابت کرد در صورت مواجهه با تهدید وجودی، اراده و قابلیت بازگرداندن کل خلیج فارس به دوران صید مروارید و واحهنشینی را دارد و به ازای این اراده نوپدید، سهم عادلانه و منصفانه خود را از زندگی در خلیج فارس به دست خواهد آورد. این اراده نوپدید ایرانی مهمترین تضمین حفظ امنیت مشترک و جلوگیری از تعرض بیگانگان به حقوق اساسی ایران است.
از باب «لایزال یوید هذا الدین بالرجل الفاجر» باید گفت بزرگترین خدمتی که ترامپ و نتانیاهو به مردم ایران کردند، این بود که ناخواسته باطن نظم آنگلوامریکن را بیرون ریختند و قانون نانوشته زنده ماندن در جغرافیای متلاطم خلیج فارس را در عمل به ما یادآوری کردند. ایرانیان به فراست دریافتند صلح و امنیت در همسایگی اردوگاه آنگلوامریکن در گرو آمادگی حداکثری برای جنگ است و متوجه شدند گشودن آغوش صلح بیقید و شرط به سوی همسایگانی که ریشه در نظم آمریکایی دارند، به معنای استقبال از جنگ ویرانگر است؛ «فیطمع الذی فی قلبه مرض» و همه اینها نه به معنای جنگطلبی و ماجراجویی؛ بلکه به معنای آمادگی تحمل هزینههایی برای تحمیل هزینههای سنگینتر به دشمن در دفاع از این کهنبوم و بر و حقوق اساسی مردم نجیب و صبور آن است؛ مردمی که از قرن نوزدهم تاکنون مورد تعرض سیستماتیک آنگلوساکسونها بودهاند.
مردمی که به خاطر اشغال خارک و بوشهر توسط بریتانیا تن به جدایی هرات از مام میهن دادند و مردمی که با دسیسههای بریتانیا، استان بحرین را به اردوگاه آنگلوساکسونی فرستادند و مردمی که به خاطر تحریمهای ظالمانه آمریکا از حقوق اساسی خود محروم شدهاند و اینک در حالی که به شدیدترین نظارتهای هستهای تن داده و عضویت ان.پی.تی را پذیرفتهاند، به وسیله یک رژیم شرور اشغالگر - که هیچ گونه نظارت بینالمللی را نپذیرفته است - مورد حمله، بمباران و ترور قرار گرفتهاند. مردمی که در میانه مذاکره با آمریکا مورد شبیخون عوامل نیابتی آمریکاییها قرار گرفتهاند.
ایرانیان آغازگر این جنگ نبودند؛ همچنان که سال ۵۹ هم آغازگر جنگ نبودند. بیتردید متجاوز و آغازگر این جنگ، سرنوشتی بهتر از سرنوشت متجاوز و آغازگر آن جنگ نخواهد داشت. خون پاک شهید محمدحسین فهمیده و حسن باقری و شهدای جنگ ۸ ساله، صدام را به جهنم فرستاد و خون مطهر محمد باقری و سلامی و رشید و حاجیزاده و دیگر شهدای این جنگ، نتانیاهو را راهی زبالهدان تاریخ خواهد کرد.
دستاورد مهم مقاومت و دفاع مردانه در آن جنگ، بالا رفتن حساسیت ایرانیان به تمامیت ارضی ایرانزمین بود و دستاورد مقاومت در این جنگ حساسیت ایرانیان به همه حقوق خود به عنوان یک کشور مستقل و نیرومند خواهد بود. پس از این جنگ، نقض کوچکترین حقی از حقوق ایرانیان به منزله اعلام وضعیت جنگی در کل خلیج فارس خواهد بود.
* دکترین ناامنی سیال در خلیج فارس
رژیم صهیونیستی این جنگ را جنگ وجودی اعلام کرده است. این یعنی کمر به نابودی ایرانزمین بسته است. از سوی دیگر، لابی صهیونیسم در آمریکا توانسته است با کمهزینه نشان دادن این جنگ، دامن کاخ سفید و متحدانش را به این جنگ ناجوانمردانه بیالاید. بنابراین، روزهای مهمتری در پیش خواهیم داشت. از دید نتانیاهو و لابی صهیونیستی در آمریکا، حتی کشته شدن تعداد زیادی صهیونیست و ویرانی زیرساختهای رژیم صهیونی برای پیروزی در این جنگ وجودی، هزینه قابل تحملی است. لااقل هزینههای مالی و اقتصادی این جنگ پیشاپیش در سفر ترامپ به خلیج فارس تامین مالی شده است. خسارت مقاومت حتما کمتر از تسلیم است. اگر به فرض محال محال محال، در ایران هیچ مقاومتی در کار نباشد و پرچم سفید به علامت تسلیم برافراشته شود، خسارتها بیشتر خواهد شد؛ حتی جنایتبارتر. این از سرشت شیطانی رژیم صهیونیستی و اردوگاه آنگلوساکسونی نشأت میگیرد و اقتضای طبیعت سفاک و خونریزی است که از صبرا و شتیلا و دیریاسین تا غزه و ضاحیه بیروت را در کارنامه خود دارد.
تنها عاملی که میتواند آتش این جنگ را خاموش کند، به خطر افتادن منافع موجودیتی دشمن است؛ بخصوص امنیت انرژی در خلیج فارس. به همین دلیل طراحی عملیات دشمن، با این فرض انجام شده که تا جای ممکن، دامنه جنگ به خلیج فارس کشیده نشود. موضوعی که تا حدود زیادی به رفتار آمریکا در این جنگ وابسته است.
اما در این میان، ۲ پرسش اصلی این است: آیا راه سومی هم پیش روی ایرانیان قرار دارد؟ آیا نمایش قدرت ناشی از اراده نوپدید به ساکنان منطقه و ذینفعهای بیرون منطقه میتواند حامیان رژیم صهیونیستی را از ادامه حمایت منصرف کند؟ پاسخ به این پرسشها را پس از مشاهده نحوه تکوین و بلوغ این اراده نوپدید در هفتههای آتی میتوان داد
*عضو هیات علمی دانشگاه مالک اشتر