05/تير/1404
|
13:38
۲۲:۳۴
۱۴۰۴/۰۴/۰۳
۱۲ روز دفاع مقدس جانانه مردم و نیروهای مسلح ایران رژیم صهیونیستی و آمریکا را مجبور کرد بدون رسیدن به اهداف جنگ، درخواست آتش‌بس بدهند

پرچم ایران بالاست

امیرعباس نوری: 1. ایران از همان اواخر هفته اول جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، با آتش‌بس موافق بود. حتی در مذاکرات عباس عراقچی با وزرای خارجه تروئیکای اروپا، این موضوع صراحتا به آنها اعلام شد. در آن مذاکرات، در مقابل درخواست وزرای خارجه ۳ کشور اروپایی برای تداوم مذاکرات، وزیرامور خارجه ایران تصریح کرد تا زمانی که حملات به ایران متوقف نشود، ایران حاضر به مذاکره نخواهد بود. در آن مذاکرات، طرف اروپایی با این شرط ایران مخالفت کرد. وزیر خارجه فرانسه پس از مذاکرات در توییتی اعلام کرد ایران باید توقف حملات را فراموش کند و بدون توقف حملات، وارد مذاکرات شود. ترامپ نیز چند ساعت پس از آن مذاکره، اعلام  کرد نمی‌تواند مانع حملات رژیم صهیونیستی به ایران شود.‌ این مواضع آمریکا و اروپایی‌ها در واقع در راستای تحقق صلح تحمیلی به ایران بود. غرب به دنبال آن بود تا در سایه حملات رژیم صهیونیستی به ایران، مذاکرات با تهران را انجام دهد تا از این حملات به عنوان اهرم فشار بر ایران استفاده کند.‌ با این حال اما نهایتا، آنها ناگزیر شدند حملات رژیم صهیونیستی به ایران را متوقف کنند. در واقع شرط ایران محقق شد و حرف ایران به کرسی نشست.
2: موضوع آتش‌بس نیز کاملا شفاف است. درخواست آتش‌بس از سوی آمریکا به ایران اعلام شد. به صورت مشخص، از روز دوشنبه مذاکرات برای آتش‌بس جدی شد. کما اینکه وزیر خارجه قطر نیز روز گذشته و پس از اعلام آتش‌بس اعلام کرد این ترامپ بود که پیگیر آتش‌بش شد و از مقامات قطر خواست با ایران برای پذیرش آتش‌بس مذاکره کنند. بنابراین آتش‌بس، نه به درخواست ایران  که مورد تهاجم قرار گرفته بود، بلکه از سوی آمریکا یعنی مدافع اصلی رژیم صهیونیستی مطرح شد.   حمله ایران به پایگاه آمریکایی العدید در قطر یکی از مهم‌‌ترین عوامل در تصمیم ترامپ برای آتش‌بس با ایران بود. ایران با این حمله، اولا عزم و اراده حمله به مواضع آمریکایی‌ها را نشان داد و ثانیا به کشورهای منطقه این پیام مهم را رساند که در صورت گسترش درگیری‌ها، قطعا آتش جنگ دامن آنها را نیز خواهد گرفت. تا قبل از این حمله، بسیاری تصور می‌کردند ایران هرگز وارد عرصه تنبیه کشورهای میزبان نظامیان آمریکایی نخواهد شد. همچنین برخی تحلیلگران غربی تصور می‌کردند در صورت گسترش جنگ به حوزه انرژی، ایران وارد فاز مخدوش کردن امنیت انرژی در منطقه نخواهد شد اما عملیات بشارت فتح به وضوح نشان داد ایران، هم آماده حمله به مواضع آمریکایی‌هاست و هم در تصمیم خود برای تنبیه کشورهای منطقه که میزبان نظامیان آمریکایی هستند، کمترین تردیدی وارد نخواهد کرد. در این میان انتخاب قطر نیز بسیار هوشمندانه بود. ایران نشان داد تصمیمش برای واکنش به آمریکایی‌ها آنقدر جدی است که کمترین ملاحظه‌ای به‌خصوص درباره مناسبات با کشورهای منطقه را در نظر نخواهد گرفت بر همین اساس بسیاری معتقدند حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی‌ها در قطر، یکی از مهم‌ترین عوامل در تصمیم ترامپ برای آتش‌بس میان رژیم صهیونیستی و ایران بود.
3. بیاییم از احساسات و هیجانات فاصله بگیریم و در جمع‌بندی نهایی این جنگ، واقع‌بینانه برآورد کنیم.
هدف رژیم صهیونیستی از این جنگ چه بود؟ هم نتانیاهو و هم ترامپ در چندین نوبت، اهداف اعلامی خود از این جنگ را مطرح کردند. آنها اعلام کردند هدف از این جنگ، نابودی برنامه هسته‌ای، از بین بردن برنامه دفاع موشکی و همینطور براندازی و تغییر نظام در ایران است. پس از ۱۲ روز جنگ، بررسی هر ۳ مورد نشان می‌دهد آنها با وجود ضرباتی که وارد کردند اما نه‌تنها در تحقق این اهداف ناکام ماندند بلکه به آن نزدیک هم نشدند.
الف: برنامه هسته‌ای: هم رژیم صهیونیستی و هم آمریکا حملاتی را علیه تاسیسات و مراکز هسته‌ای ایران انجام دادند. حتی حمله با بمب‌های سنگرشکن که تنها ایده آمریکایی‌ها برای از بین بردن تاسیسات فردو بوده نیز عملیاتی شد. با این حال، اگرچه آنها ضرباتی به تاسیسات هسته‌ای ایران وارد کردند اما در هدف غایی خود یعنی نابودی برنامه هسته‌ای ایران ناکام ماندند. ایران بارها اعلام کرد قبل از وقوع جنگ، ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را از فردو و نطنز خارج کرده است. اگرچه نتانیاهو مدعی شده محل نگهداری این ذخایر را می‌داند و حتی برخی رسانه‌های صهیونیستی مدعی شدند در حمله آمریکا، مرکز نگهداری  ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران مورد هدف قرار گرفته است اما واقعیت این است که آنها از محل نگهداری این ذخایر کاملا بی‌اطلاع هستند. از سوی دیگر بر اساس گزارشات پیشین گروسی، آژانس از محل ساخته شدن سانتریفیوژهایی پیشرفته ایرانی کاملا بی‌اطلاع است. اگرچه در نطنز مراکزی برای ساخت سانتریفیوژ وجود داشته است اما هم نتانیاهو و هم ترامپ و هم شریک آنها در آژانس یعنی گروسی، به خوبی می‌دانند ایران تاسیسات و مراکز پنهانی برای ساخت سانتریفیوژ دارد که آنها از محل آن بی اطلاع هستند. این موضوع آنقدر شفاف و آشکار است که رسانه‌ها و تحلیلگران آمریکایی پس از حمله نظامی آمریکا به ایران اعتراف کردند این حمله کاملا شکست خورده است و حتی برخی رسانه‌ها مانند سی‌ان‌ان تلویحا گفته‌اند حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران بویژه تاسیسات فردو، نمایشی بوده است. این ایده در آمریکا آنقدر جدی است که باعث برآشفتن ترامپ شده است و او رسانه‌هایی که این مباحث را مطرح کرده‌اند، فیک‌نیوز نامید. با این حال اما واقعیت غیرقابل کتمان است. کارشناسان نظامی معتقدند با توجه به اینکه تاسیسات فردو در‌عمق ۸۰۰ متری زیر زمین قرار دارد، بمب‌های سنگرشکن آمریکایی هرگز نمی‌توانند به این تأسیسات دست یایند. بنابراین اگرچه رژیم صهیونیستی و آمریکا ضرباتی به تاسیسات هسته‌ای ایران وارد کردند اما هم ترامپ و هم نتانیاهو و هم رافائل گروسی به خوبی می‌دانند نتوانستند به هدف اصلی خود از جنگ که از بین بردن این تأسیسات، به‌خصوص فردو بوده، دست پیدا کنند. نکته مهم در این باره این است که هم آمریکا و هم اروپا و همینطور آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، خواستار مذاکرات با ایران درباره برنامه هسته‌ای هستند. این مذاکره یعنی اینکه آنها خودشان هم می‌دانند که ایران همچنان یک کشور هسته‌ای است و تلاش می‌کنند از طریق مذاکره این توانمندی ایران را محدود کنند. در مجموع، از بین رفتن توان هسته‌ای ایران، ادعایی است که همه روی غیرواقعی بودن آن متفق‌القول هستند. ب: برنامه موشکی: رژیم صهیونیستی در این جنگ از طریق ایجاد کریدورهای هوایی در ایران، تلاش زیادی کرد تا با تمرکز روی مراکز موشکی ایران به‌خصوص بر روی مراکز پرتاب موشک‌ها، ابتدا قدرت آتش ایران را متوقف کرده و سپس از طریق بمب‌های سنکرشکن، به این مراکز آسیب برساند. برنامه اصلی آنها این بود با از بین بردن مراکز موشکی ایران یا متوقف کردن حملات موشکی ایران، همه زیرساخت‌های اقتصادی ایران بویژه در حوزه انرژی را منهدم  کنند. با این حال اما پس از ۱۲ روز جنگ شلیک‌های موشکی ایران پابرجا بود. ضمن اینکه به مرور، کیفیت حملات موشکی ایران بهتر و موثرتر شده بود. نکته قابل تامل این است که تا زمان آتش‌بس، همه حملات موشکی ایران از روی لانچر انجام شد و کار به استفاده از سایر تکنیک‌های شلیک موشک نرسید. یعنی ایران در طول این جنگ ۲ هفته‌ای، از هیچکدام از تدابیر اندیشیده شده در صورت عدم شلیک موشک از روی لانچر استفاده نکرد. این موضوع به وضوح قدرت سازمان هوا فضای سپاه و دقیق بودن تدابیر آنها برای چنین شرایطی را نشان می‌دهد.
در مجموع، شکست در تحقق از بین بردن مراکز موشکی و قدرت شلیک موشک‌های ایرانی، آنقدر واضح است که نیاز به توضیح و تشریح بیشتر ندارد.
ج: براندازی و تغییر نظام: این مهم‌ترین هدف رژیم صهیونیستی و آمریکا از راه انداختن جنگ تحمیلی علیه ایران بود. نتانیاهو در چند نوبت این موضوع را اعلام  کرد.وی در‌ گفت‌وگو با تلویزیون فارسی زبان اسراییل یعنی اینترنشنال، بحث تغییر نظام را صراحتا مطرح کرد و به زعم خود با مردم ایران گفت‌وگو کرد. ماموریت پسر پهلوی در این جنگ هم نشان داد نتانیاهو تا چه اندازه روی تغییر نظام در ایران حساب باز کرده است. از سوی دیگر ترامپ نیز در چند نوبت موضوع تغییر رژیم در ایران را مطرح کرد. بنابراین کسی نمی‌تواند مدعی شود این هدف و بیان صریح آن صرفا برای اعمال فشار بر ایران بوده باشد. براندازی و تغییر نظام در ایران،‌ مهم‌ترین هدف نتانیاهو و ترامپ در این جنگ بود. در صحنه میدانی نیز همین موضوع به صورت ویژه دنبال شد. حمله به مقر فراجا، حمله به قرارگاه ثارالله، حمله به مقرها و ایست و بازرسی‌های پلیس، حمله به ساختمان پلیس فتا، حمله به زندان اوین و همینطور اقدامات تروریستی علیه حافظان امنیت، همه نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تحقق این هدف چقدر‌ جدی بودند. با این حال اما از همان ساعات ابتدایی جنگ، تیر آنها به سنگ خورد. انسجام اجتماعی و وحدت ملی کم سابقه‌ای در ایران و در حمایت از نیروهای مسلح شکل گرفت و تا زمان آتش‌بس نیز تقویت شد.‌ این انسجام اجتماعی و پر شدن گسل‌ها و شکاف‌های اجتماعی یکی از مهم‌ترین و شاید مهم‌ترین دستاورد ایران در این جنگ بود. به اعتقاد کارشناسان، مهم‌ترین دلیل دست رد زدن مردم ایران به این ایده نتانیاهو، ترامپ و پسر پهلوی، فهم دقیق ایرانیان از اهداف پشت پرده ایده تغییر نظام بود. افکار عمومی در ایران متوجه شدند  پشت ایده تغییر نظام، تجزیه و کلنگی کردن ایران است. از همین رو است که حتی منتقدان نظام در ایران نیز به یکباره ضمن حمایت از نیروهای مسلح، خواستار مجازات و تنبیه رژیم متجاوز صهیونیستی شدند. جمله معروف آن دختر خانم معترضی که گفت پشت عبای آخوندها بیشتر از ایده‌های بیگانه، احساس امنیت می‌‌کند، شاه‌بیت ماجرا بود.
عموم مردم ایران به صورت یکپارچه به میدان آمدند، از ایران و نظام جمهوری اسلامی حمایت کردند، از نیروهای مسلح حمایت کردند، بر مجازات سخت متجاوز تاکید کردند و در نهایت دست رد به نتانیاهو و ترامپ و پهلوی زدند. بنابراین در‌‌ واقع، نه‌تنها نتانیاهو و ترامپ در تحقق ایده براندازی و تغییر نظام ناکام ماندند، بلکه ناخواسته بزرگ‌ترین لطف را در‌ حوزه اجتماعی به جمهوری اسلامی کردند و با این حمله، باعث اتحاد و یکپارچگی جامعه ایرانی شدند، به گونه‌ای که این سرمایه اجتماعی می‌تواند ظرفیت لازم برای ایجاد یک شرایط مطلوب اجتماعی در ایران پس از جنگ شود. این اتحاد و یکپارچگی یکی از مهم‌ترین دلایل ناچار شدن متجاوزان به آتش‌بش نیز شد. بنابراین در این حوزه نیز آنها به شکست خوردند.
* ایران؛ قدرت نوظهور
ایران در حال مذاکره با آمریکا بود که ناگهان رژیم صهیونیستی با هماهنگی آمریکا، جنگ را به ایران تحمیل کرد. در واقع تنها اهرم و ابزار فشار ترامپ به ایران برای توقف غنی‌سازی در ایران، اعمال شد. آمریکایی‌ها در‌ خلال مذاکرات و برای تحقق زیاده‌خواهی خود از ایران، به زعم خود ایران را از حمله نظامی می‌ترساند. آنها تهدید خود را عملی و ۱۲ روز به صورت مداوم به ایران حمله کردند. این جنگ، فقط جنگ رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران نبود، جنگ همه غرب و حتی رژیم‌های مرتجع عربی علیه ایران بود. طی این ۱۲ روز آنها خساراتی به ایران وارد کردند اما در نهایت به هیچ‌کدام از اهداف خود نرسیدند.‌ بله! این‌ یک واقعیت است که هر لحظه امکان از سرگیری جنگ وجود دارد. ‌این آتش‌بس شکننده‌ است.‌ آمریکا و رژیم صهیونیستی و همین‌طور اروپا و همپیمانان پشت‌ پرده آنها در این جنگ، به دنبال آن هستند آنچه را در خلال ۱۲ روز جنگ علیه ایران به دست نیاوردند پشت میز مذاکره به دست آورند. از سوی دیگر نتانیاهو و ترامپ همچنان ایده آشوب و ناآرامی در ایران را دنبال خواهند کرد و وارد فازهای جدیدترین خواهند شد. از سوی دیگر، بخوبی مشخص است یکی از مهم‌ترین اهداف این آتش‌بس، تجدید قوای رژیم متجاوز صهیونیستی و ترمیم پدافند آنهاست؛ پدافندی که از هفته دوم جنگ به بعد تقریبا کارایی خود را از دست داده بود و آسمان سرزمین‌های اشغالی محل جولان موشک‌های ایرانی شد.‌ بنابراین نقشه‌های نتانیاهو و ترامپ تقریبا مشخص است. در‌ ایران نیز مقامات تصمیم‌گیر بخوبی به این موضوع واقفند. به عبارتی ایران دست آنها را خوانده است.
با این حال اما در تحلیل کلی آینده، باید یک‌ گزاره مهم را در نظر داشت. رفتار ایران در این جنگ، پیام‌های مهمی برای طرف مقابل داشت. ایران در ۱۲ روز گذشته بخوبی نشان داد از یک سازمان رزم منسجم و کارآمد برخوردار است. ایران نشان داد با وجود ترور مقامات ارشد نظامی اما به سرعت سازمان رزم خود را بازسازی می‌کند و این یعنی قدرت ساختار تصمیم‌گیری و همین‌طور توان رزم.
از سوی دیگر، با وجود اینکه همه توان نظامی آمریکا و اروپا در اختیار رژیم صهیونیستی بود و با وجود اینکه آنها کریدورهای هوایی در ایران ایجاد کردند اما تا آخرین دقایق آتش‌بس، حملات موشکی ایران به مناطق صهیونیست‌نشین ادامه داشت. نکته قابل تامل این است که به اذعان رسانه‌های غربی، حمله صبح دیروز ایران به سرزمین‌های اشغالی، مهم‌ترین و خسارت‌بارترین حمله ایران طی ۱۲ روز جنگ بود.‌ بنابراین با وجود کمک‌های نظامی و اطلاعاتی آمریکا و غرب به رژیم صهیونیستی، آنها هرگز نتوانستند قدرت آتش ایران را از بین ببرند. این حفظ قدرت آتش، قطعا مهم‌ترین دلیل ناچاری صهیونیست‌ها و آمریکا برای طرح درخواست آتش‌بس بود. در واقع ایران نشان داد از‌ چنان قدرتی برخوردار است که در هر شرایطی ضربات سهمگین خود به دشمن را وارد کند و این یعنی تحویل بیشترین هزینه‌ها به دشمن. چند قدرت در دنیا وجود دارند که از چنین توانایی برخوردارند. در کنار این موضوعات، انسجام ملی در ایران، آن هم در شرایطی که دشمن روی شکاف‌ها و گسل‌های اجتماعی حساب ویژه باز کرده بود، نشان داد ایران دارای یک ملت هوشمند، قدرتمند و مستحکم است که در مقابل تهاجم و تجاوز بیگانه، به سرعت ظرفیت جمع‌شوندگی پشت نظام حاکم و نیروهای مسلح خود دارد. این ظرفیت اجتماعی کم‌نظیر نیز قاعدتا یکی از خصیصه‌هایی است که مختص هر کشوری در دنیا نیست. نکته دیگر، پیروزی ایران در زمین اراده‌هاست. با وجود حملات سنگین و شلیک‌های جنایت‌بار به مناطق مسکونی، با وجود فشارهای سیاسی و دیپلماتیک اما ایران توانست موضع ابتدایی خود در جنگ را تا انتها حفظ کرده و به کرسی بنشاند. ایران از همان ابتدای جنگ تاکید کرد مقابله به مثل را تا زمان عقب‌نشینی متجاوز و توقف حملات ادامه خواهد داد.‌ از سوی دیگر در حوزه دیپلماتیک نیز ایران در مذاکرات با ۳ کشور اروپایی و همین‌طور سایر واسطه‌ها تاکید کرد تا زمانی که حملات رژیم صهیونیستی متوقف نشود، مذاکره نخواهد کرد و در نهایت نیز همین شد.  رژیم صهیونیستی در نهایت دست به دامان آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شد تا ایران آتش‌بس را بپذیرد. در واقع ایران توانست با مقاومت خود، موضع و حرف خود را به کرسی بنشاند. آن هم در شرایطی که بیشترین و سهمگین‌ترین صدمات و خسارات را به رژیم صهیونیستی وارد کرد. به اذعان خود صهیونیست‌ها حملات ایران در طول ۱۲ روز جنگ، سهمگین‌ترین و بی‌سابقه‌ترین حملاتی بود که رژیم صهیونیستی از زمان پیدایش غیرقانونی خود متحمل شده بود. حجم خسارات به صهیونیست‌ها به حدی بود که رسانه‌های این رژیم در بعدازظهر یکشنبه این هفته، اعتراف کردند تل‌آویو خالی از سکنه شده است.همه این‌ موارد، همچنین موارد دیگر نشان می‌دهد این جنگ ۱۲ روزه، ایران را در قامت یک قدرت نوپدید جهانی نشان داد.

ارسال نظر