۲۷ مرداد؛ آغاز بیقراری فوتبال
مهدی مرسلی: لیگ بیستوپنجم ایران، درست شبیه فیلمهای پرهیجان، پیش از شروع هم تماشاچیانش را سر پا نگه داشته است. هنوز توپ به گردش درنیامده اما تصمیمات جنجالی و تغییرات دقیقه ۹۰، هواداران را غافلگیر کرده. درست وقتی همه منتظر سوت افتتاحیه بودند، هیاترئیسه سازمان لیگ چرخشی تازه در سناریوی آغاز فصل جدید ایجاد کرد. حالا، شروع فصل تازه، هم با تأخیر همراه شده و هم با چاشنی ابهام.
قرار بود استقلال و تراکتور، در قالب سوپرجام، ۸ مرداد اصفهان را داغ فوتبال کنند و یک استارت جذاب برای فصل جدید بزنند. جدالی میان قهرمان لیگ و قهرمان جام حذفی، چیزی شبیه به یک پیشغذای پرادویه قبل از ضیافت طولانی لیگ.
اما در فوتبال ایران، همیشه پای یک «اما» در میان است. سازمان لیگ، در جلسهای فوقالعاده با حضور مهدی تاج و بزرگان فوتبال کشور، اعلام کرد این میهمانی کمی دیرتر برگزار میشود: دوازدهم مرداد، همان ورزشگاه نقشجهان، همان ۲ تیم اما با تاخیر ۴ روزه.
دلیل؟ شرایط جنگی و امنیتی که برنامهریزیها را به هم ریخته. تیمها آماده نبودند، اردوهای پیشفصل به تعویق افتاد و مربیان یکی پس از دیگری، از آمادهسازی ناقص گلایه کردند. بدیهی است در وضعیت فعلی نمیتوان انتظار داشت تیمها با آرامش تاکتیک طراحی و تمرین کنند.
لیگ بیستوپنجم هم که قرار بود از چهاردهم مرداد رسماً آغاز شود، حالا باید ۱۳ روز صبر کند. دوشنبه ۲۷ مرداد، روز و تاریخی است که فعلاً روی کاغذ نوشته شده، البته در فوتبال ایران هیچ چیز قطعی نیست. اگر دوباره موجی از اتفاقات غافلگیرکننده پیش بیاید، باید منتظر تغییرات بعد هم بود. هواداران پرشور، حالا روزها را میشمارند تا شاید دوباره صدای سوت داور و فریاد گل، جای اخبار تلخ را بگیرد.
این تغییرات به سوپرجام و زمان لیگ ختم نمیشود. سازمان لیگ از فرصتی که پیش آمد استفاده کرد و سراغ یکی از موضوعات بحثبرانگیز هم رفت: سهمیه بازیکنان داخلی. چند ماه پیش، قانون جدیدی تصویب شد که تیمها بتوانند با فرمول «1+7»، یعنی ۷ بازیکن خارجی به اضافه یک آسیایی، خود را تقویت کنند. داستان اما اینجا پیچ میخورد؛ با تشدید بحران امنیتی و دشواری جذب خارجیها، باشگاهها دست به دامن سازمان لیگ شدند تا بلکه پنجره بازیکنان ایرانی، کمی بیشتر گشوده شود.
حالا، خبرهایی شنیده میشود که سهمیه بازیکنان داخلی از ۷ به ۱۱ نفر افزایش پیدا میکند. اگرچه هنوز این تصمیم رسمی نشده اما در صورت اجرایی شدن، یک انقلاب خاموش در بازار نقلوانتقالات به راه میافتد. تیمهایی که بودجه جذب خارجیها را نداشتند یا با خطر فسخ و ترک ناگهانی خارجیها مواجه بودند، حالا فرصت بیشتری پیدا میکنند تا ستارههای داخلی را شکار کنند. مثلاً شاید شاهد موج بازگشت لژیونرهایی باشیم که در لیگهای درجه ۲ اروپا توپ میزنند یا حتی بازیکنانی که از نیمکتنشینی خسته شدهاند و دنبال جایی برای عرضاندام میگردند.
تصویر کلی لیگ بیستوپنجم، شبیه بوم نقاشیای است که هر لحظه قلم نقاش رویش میلغزد و طرحی تازه میکشد. هیچ چیز قطعی نیست؛ از تاریخ مسابقات گرفته تا ترکیب تیمها و حتی قوانین نقلوانتقالات. در این آشوب سازمانیافته، تنها چیزی که میتوان با اطمینان گفت، دلتنگی میلیونها هواداری است که چشمانتظار بازگشت فوتبالند. شاید این بار فوتبال، بیش از هر زمان دیگری، نقش مُسکن اجتماعی را ایفا کند؛ جایی که مردم، فارغ از همه فشارها و تنشها، دقایقی را در سکوها یا پای تلویزیون، فریاد بزنند و شادی کنند.
مسؤولان لیگ، البته بخوبی میدانند هر تصمیمی، حتی اگر از سر اجبار باشد، موجی از نقد و تحلیل را به دنبال دارد. برای فوتبالی که همیشه در معرض حاشیه است، کوچکترین تغییر، دستمایه ساعتها بحث در رسانهها، کافهها و گروههای مجازی میشود اما شاید این همه کشوقوس، بخشی از جذابیت فوتبال ایرانی باشد؛ فوتبالی که حتی در تغییر زمان مسابقات، هیجان تولید میکند.
حالا همه چیز مهیاست برای فصلی پر از شگفتی، با تاریخی تازه و قوانین تغییریافته. تنها یک چیز باقی مانده: صبر. صبری که مثل فریاد گل در نودمین دقیقه بازی، ترکیبی از التهاب، امید و شوق است. به قول قدیمیها، «صبوری تلخ است اما میوهاش شیرین!» شاید میوه این صبر، فوتبال پرشورتر و لیگ جذابتری باشد.
لیگ برتر، با یک سوپرجام عقبافتاده، یک جدول پر از ابهام و پنجرهای بازتر برای بازیکنان ایرانی، آماده است تا از ۲۷ مرداد، دوباره قلبها را به تپش بیندازد. فوتبال ایران با همه تلخیها و شیرینیهایش، باز هم به خانهها بازمیگردد. بازی شروع نشده اما همه آمادهاند برای انفجار شادی؛ حتی اگر فقط برای ۹۰ دقیقه باشد.