17/تير/1404
|
04:01
۲۳:۲۷
۱۴۰۴/۰۴/۱۶
چرا پرسپولیس برای جانشینی کارتال سراغ هاشمیان رفت

هلی‌کوپتر نجات؟

مهدی مرسلی: انتخاب سرمربی برای پرسپولیس، همیشه قصه‌ای پرهیاهو و پر از شایعه و حاشیه بوده. باشگاهی که هوادارانش، کوچک‌ترین تصمیم مدیریتی را زیر ذره‌بین می‌برند و تحلیل می‌کنند، این‌بار هم با جدایی غیرمنتظره اسماعیل کارتال، دوباره وارد چرخه‌ای پرالتهاب شد؛ چرخه‌ای که این‌بار خیلی زودتر از همیشه به ایستگاه آخر رسید و در نهایت یک نام از دل همه گمانه‌زنی‌ها بیرون کشیده شد: وحید هاشمیان.
* جدایی بی‌سر و صدا، ورود پرهیجان
ماجرای جدایی کارتال در نوع خودش جالب بود. او در نیم‌فصل گذشته نتوانست آنطور که باید، پرسپولیس را به موفقیت برساند. نتایج ناامیدکننده، شکست‌های حساس مقابل سپاهان و الهلال، حذف از جام حذفی و آسیا و در نهایت دور شدن از کورس قهرمانی، همه دست به دست هم داد تا هواداران از او دل بکنند. اگرچه او مدام از ساختن تیم برای فصل بعد حرف می‌زد اما آن فصل هرگز  برایش آغاز نشد.
* تصمیم برق‌آسا و سنت‌شکنی مدیران
انتخاب هاشمیان برخلاف مدل همیشگی پرسپولیس انجام شد. تا پیش از این، مدیران باشگاه معمولاً در تصمیم‌های بزرگ، با احتیاط حرکت می‌کردند؛ مشورت‌های پی‌درپی، تأخیرهای طولانی، بررسی ده‌ها گزینه و آخر هم انتخابی که اغلب با موجی از مخالفت‌ها همراه می‌شد اما این‌بار، رضا درویش و مدیران پرسپولیس تنها 3 روز پس از جدایی کارتال، چنان سرعتی به خرج دادند که کمتر کسی انتظارش را داشت. آنها به جای آنکه دوباره وارد بازی وقت‌کُشی شوند، به سرعت گزینه‌ای را روی میز گذاشتند و کار را تمام کردند.
* از آلمان تا تهران؛ قصه هلی‌کوپتر
وقتی پرسپولیس به دنبال جانشین کارتال رفت، نام‌های زیادی مطرح شد: برانکو، اوسمار، حتی علی دایی اما در نهایت، همه سرنخ‌ها به یک نام ختم می‌شد: وحید هاشمیان؛ مهاجمی که سال‌ها پیش، با پروازهای بلند و جنگندگی مثال‌زدنی‌اش، دل هواداران پرسپولیس را برده بود و حالا قرار است دوباره امید را به قلب‌های سرخ برگرداند.
* تجربه اروپایی؛ برگ برنده یا قمار؟
هاشمیان پیش از این، هیچ‌وقت به عنوان سرمربی اول یک تیم بزرگ در لیگ برتر ایران کار نکرده. او پس از خداحافظی از فوتبال، بلافاصله وارد دنیای مربیگری شد و از همان ابتدا، جدیت و سختگیری آلمانی را با خودش آورد. او در فوتبال آلمان از پایین‌ترین سطح شروع کرد، از تیم‌های آماتور تا آکادمی هامبورگ و سپس تیم دوم هامبورگ. بعد هم به عنوان دستیار به تیم‌ ملی ایران پیوست و با اسکوچیچ، روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت.
* آرام و متین اما آماده میدان جنگ
هاشمیان در تیم‌ ملی ایران هر چند کارنامه قابل دفاعی داشت اما هیچ‌گاه نتوانست محبوبیت بالایی میان مردم و رسانه‌ها به دست بیاورد. شاید به این دلیل که در دنیای پر سروصدای فوتبال ایران، شخصیت آرام و محتاط او کمتر به چشم آمد. حالا او به پرسپولیس آمده تا از این پس، مرکز توجه باشد و هر حرکتش با ذره‌بین دنبال شود.
* بزرگ‌ترین آزمون زندگی حرفه‌ای
برای هواداران پرسپولیس، انتصاب هاشمیان بیشتر شبیه یک قمار بزرگ است؛ قمار روی نام یک مربی تازه‌کار اما پر از ایده و انگیزه. اگر این قمار جواب بدهد، آنها شاید برای سال‌ها خیال‌شان از نیمکت راحت باشد. اگر نه، مدیران دوباره باید بروند دنبال «آتش‌نشان» جدید برای خاموش کردن آتش انتقادات.
* آیا فلسفه آلمانی در ایران جواب می‌دهد؟
بی‌تردید، هدایت پرسپولیس ساده‌ترین شغل دنیا نیست. این تیم، هر هفته در مرکز اخبار و حاشیه‌هاست. یک لغزش کوچک، می‌تواند همه چیز را برهم بزند. فشار سنگین هواداران، توقع بی‌نهایت رسانه‌ها و حواشی تمام‌نشدنی، بزرگ‌ترین دشمن هر مربی پرسپولیس است. حتی باتجربه‌ترین مربیان هم زیر این فشارها دوام نمی‌آورند، چه برسد به یک مربی جوان با سابقه محدود در جایگاه سرمربی.
* چالش‌های روانی و فنی؛ جنگ در 2 جبهه
یک چالش دیگر هم وجود دارد: ارتباط با بازیکنان و هواداران. در ایران، کاریزما و توانایی مدیریت روانی تیم گاهی مهم‌تر از تمرینات و تکنیک است. مربی باید بلد باشد «دل» تیم را به دست بیاورد. اگرچه هاشمیان چهره‌ای محترم و خوشنام است اما باید ثابت کند می‌تواند بازیکنان ستاره‌دار پرسپولیس را مدیریت کند و از پس فشار رسانه‌ها و تماشاگران پرتوقع بربیاید.
* پیش‌فصل؛ نخستین دوئل حیثیتی
از همین حالا، تمام چشم‌ها به تمرینات پیش‌فصل پرسپولیس دوخته شده. نخستین جلسه تمرین، نخستین لیست خرید، نخستین نشست خبری… همه اینها شروع فصلی است که شاید مهم‌ترین آزمون فوتبال حرفه‌ای وحید هاشمیان باشد. او آمده تا پرسپولیس را دوباره به روزهای اوج برگرداند اما این مسیر ساده نخواهد بود.
* پایان باز؛ پرش یا سقوط؟
پرش دوباره «هلی‌کوپتر» از آلمان به تهران، یک ماجراجویی جذاب و در عین حال خطرناک است.
اگر بتواند ارتفاع بگیرد، پرسپولیس را هم به اوج می‌برد، اگر نه شاید خیلی زود زمینگیر شود و هواداران دوباره دنبال راه‌حل‌های موقت و مقطعی بگردند.
حالا همه منتظرند ببینند این پرواز به کجا ختم خواهد شد؛ به فتح قله یا به سقوط در دره؟ یک چیز مسلم است: این قصه تازه شروع شده؛ قصه‌ای که می‌تواند تاریخ پرسپولیس را برای همیشه تغییر دهد.

***
کمبودهایی که هاشمیان همین اول راه دارد
پازل ناقص

بعد از جدایی پرحاشیه اسماعیل کارتال و آمدن وحید هاشمیان، حالا همه نگاه‌ها به دفتر کار رضا درویش دوخته شده؛ مردی که مأموریت دارد پازل نیمه‌کاره پرسپولیس را تکمیل کند.
* پایان یک داستان در دروازه
در خط دروازه، اوضاع ارام تر از همیشه است. پیام نیازمند حالا مرد شماره یک پرسپولیس به حساب می‌آید و الکسی گندوز، گلر الجزایری، در آستانه خروج از لیست قرمزها قرار دارد. گندوز به‌دنبال تضمین حضور در زمین است، آن هم در سالی که جام‌جهانی نزدیک‌تر از همیشه است. اگرچه قرارداد دارد اما قطعا در همین تابستان راهی کشورش خواهد شد. پرسپولیس هم فعلاً تصمیمی برای جایگزین‌کردن او ندارد و با ترکیب نیازمند و امیررضا رفیعی فصل را شروع می‌کند. عقلانی هم است.
* زنگ بازگشت یک یاغی محبوب
در خط دفاع، کار سخت‌تر از هر پست دیگری است. گولسیانی و فرشاد فرجی رفته‌اند و جایشان خالی مانده. در این بین، 2 نام بیش از همه شنیده می‌شود: صادق محرمی و محمدمهدی زارع. صادق که سال‌ها در اروپا بازی کرد و مدتی هم در فهرست سپاهان بود، حالا نزدیک‌تر از همیشه به بازگشت به پرسپولیس است. بازیکنی که قرار بود با کارتال به توافق برسد اما همه چیز با تغییر روی نیمکت قرمزها عوض شد. حالا هاشمیان دست روی او گذاشته و احتمالاً شاهد پوشیدن دوباره پیراهن قرمز توسط صادق خواهیم بود.
در پست دفاع میانی، عارف آقاسی از دست رفت و زارع گزینه‌ای است که هنوز در دست مذاکره است. مدیران پرسپولیس امیدوارند در نهایت او را از گل‌گهر بگیرند تا ستون دفاعی تیم کامل شود.
* خلوتی عجیب در مرکز زمین
میانه میدان پرسپولیس، برخلاف 2 جناح، در حال حاضر خلوت و آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد. سروش رفیعی فصلی بی‌نظیر را سپری کرد و آمارش در ارسال پاس گل، شگفتی‌ساز شد. اما یک مهره خلاق دیگر برای قلب زمین لازم است؛ بازیکنی که هم جایگزین شود، هم در مواقع نیاز تیم را از بن‌بست خارج کند. شاید هاشمیان ترجیح دهد وسط میدان را با ترکیبی متنوع‌تر ببندد و در عین حال، گزینه‌های بیشتری برای تغییر سیستم داشته باشد.
* شلوغی کنار خطوط، سردرگمی در خط حمله
در جناحین، اوضاع برخلاف قلب زمین، بسیار شلوغ و پر از گزینه‌های متنوع است. وحید هاشمیان دست باز و آزادی عمل دارد و می‌تواند هر زمان که بخواهد، ترکیب را تغییر دهد. اما در خط حمله، معماها یکی پس از دیگری به صف شده‌اند. جدایی قطعی عیسی آل‌کثیر نخستین علامت سؤال بود و حالا آینده سردار دورسون نیز در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته. دورسون به تازگی پدر شده و گفته می‌شود برای آینده فوتبالی‌اش وسواس خاصی دارد. از طرفی پرسپولیس در تلاش برای شکار شهریار مغانلو بود اما هنوز همه درها به روی او بسته مانده است. رضا غندی‌پور هم دیگر گزینه‌ای بود که شانس چندانی برای حضور در پرسپولیس ندارد و احتمالاً مسیرش به سمت استقلال یا حتی خارج از ایران منحرف می‌شود.
* عملیات مهاجم هدف
در این بین، جذب یک مهاجم نوک تمام‌عیار، به مهم‌ترین دغدغه رضا درویش تبدیل شده است. پرسپولیس به مهاجمی نیاز دارد که نه فقط گل بزند، بلکه در روزهای سخت گره‌گشای بازی باشد. مدیران قرمز امیدوارند قبل از شروع لیگ، این پست حیاتی را هم نهایی کنند.
* یک تابستان، چند داستان
تابستان امسال برای پرسپولیس، ترکیبی است از جدایی‌های تلخ، بازگشت‌های خوشحال‌کننده و انتظارهای طولانی. هواداران امیدوارند رضا درویش بتواند در نقش یک معمار تمام‌عیار، ترکیب قرمزها را بازسازی کند و یک تیم مدعی واقعی بسازد. همه چیز بستگی به سرعت و دقت خریدهای آینده دارد؛ همان خریدهایی که می‌توانند مسیر سرخ‌ها را از یک فصل معمولی به یک فصل تاریخی تغییر دهند.

ارسال نظر
پربیننده