معامله ممنوعه
مهدی تقوی: وقتی صحبت از علیرضا بیرانوند و آن جدایی جنجالیاش از پرسپولیس به تراکتور به میان میآید، زخمهای قدیمی تازه میشود. هرچند روی کاغذ، همه چیز تمامشده به نظر میرسد اما در عمل، داستان هنوز نیمهکاره مانده و این روزها پشت درهای بسته، پیشنهادهای عجیبی رد و بدل میشود.
در تازهترین پرده از این نمایش پرهیاهو، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، نقش میانجی را بازی کرده؛ آن هم نه در سکوت، بلکه در یک جلسه مفصل با رضا درویش، مدیرعامل پرسپولیس و محمدرضا زنوزی، مالک تراکتور. جلسهای که قرار بود درباره استانداردسازی ورزشگاهها و آرام کردن فضای فوتبال ایران باشد اما خیلی زود موضوع به بیرانوند و سپس مهدی ترابی کشید.
تاج برخلاف شایعاتی که بعداً منتشر شد، اصراری برای صلح نداشت. او بیشتر شبیه یک مجری خنثی عمل کرد و توپ را به زمین ۲ باشگاه انداخت تا اگر مایل بودند، راهی برای مصالحه پیدا کنند اما پشت صحنه این داستان، چیز دیگری بود؛ برخی واسطههای نزدیک به زنوزی و درویش ایدهای پرحاشیه را مطرح کردند: جابهجایی مهدی ترابی در قبال مختومه کردن پرونده بیرانوند.
ترابی، بازیکنی که روزگاری محبوب سکوهای آزادی بود و با ترک پرسپولیس به تراکتور رفت، حالا دوباره چشم به تهران دوخته. او فصل گذشته برای تراکتور یک قهرمانی تاریخی ساخت، با پاس گلهای دقیق و حرکات خلاقانهاش. با این حال، گفته میشود او از ته دل، هنوز دلش با تهران و پیراهن سرخ است.
پیشنهاد واسطهها ساده بود: ترابی برگردد به پرسپولیس، در عوض، باشگاه سرخپوش از پیگیری پرونده بیرانوند دست بکشد. اما مشکل اینجاست که هواداران پرسپولیس، هنوز بیرانوند را نبخشیدهاند. برای آنها، این دروازهبان شبیه قهرمانی بود که در حساسترین لحظه، پشت تیم را خالی کرد. حالا تصور کنید قرار باشد بدون هیچ جریمهای، همه چیز فراموش شود!
درویش، مردی که همیشه به سیاستهای نرم مشهور بوده، شاید از این سناریو بدش نیامده باشد. او حتی دوست داشت این بحث در رسانهها منتشر شود تا واکنش واقعی هواداران را ببیند؛ یک نوع نظرسنجی زنده و بدون فیلتر. ولی تجربه و مشاورههای نزدیکانش به او یادآوری کرد هواداران پرسپولیس آماده انفجارند و هیچ مصلحتی، آنها را آرام نمیکند.
از سوی دیگر، ترابی هم در دوراهی گیر افتاده. او اگرچه دلبسته بازگشت به تهران است اما مشکلی هم با ادامه بازی در تبریز ندارد. شاید برای ترابی، مهمتر از رنگ پیراهن، تضمین فرصت بازی و نمایش تواناییهایش باشد؛ بهخصوص حالا که به تیمملی هم دعوت نمیشود و نیاز دارد در جایی هنرنمایی کند که دیده شود.
اما همه این داستانها، یک حقیقت تلخ را فریاد میزند: فوتبال ایران هنوز بیش از آنکه بر مدار اصول حرفهای بچرخد، بر اساس داد و ستدهای پشت پرده و بدهیها و طلبهای پنهان جلو میرود. وقتی پرسپولیس و تراکتور، ۲ قطب فوتبال کشور، حتی برای حل یک پرونده نقل و انتقال، اینچنین اسیر محاسبات سیاسی و نگرانی از واکنش هواداران میشوند، یعنی هنوز راه زیادی تا حرفهایگری واقعی داریم.
به نظر میرسد فعلاً درویش چراغ سبزی به تراکتور نشان نداده و ترجیح داده همه چیز در سکوت پیش برود اما در فوتبال ایران، سکوت هیچ وقت به معنای پایان ماجرا نیست بلکه گاهی آغاز یک جنگ سرد تازه است. شاید همین روزها دوباره نام ترابی و بیرانوند روی جلد روزنامهها برود و دوباره مصاحبههای پر از کنایه و طعنه، آتش این ماجرا را شعلهور کند.