خداحافظی تلخ
محسن رضایی: گاهی فوتبال شبیه قصهای است که پایانش را کسی نمیخواهد بخواند. قصهای که با امید و خیال شروع میشود اما خط آخرش با تلخی نوشته میشود. مهدی طارمی، ستاره ایرانی که روزی در پورتو همه را به وجد میآورد، به خط آخر داستانش در اینتر رسیده. خطی که بهنظر میرسد هیچکس، حتی خودش، تصور نمیکرد اینقدر زود و بیرحمانه نوشته شود. روزنامه گاتزتا دلو اسپورت در گزارشی مدعی شد نام طارمی در لیست فروش اینتر قرار گرفته و کریستین چیوو، سرمربی رومانیایی جدید باشگاه تمایلی به حفظ این بازیکن ندارد.
* فصلی که هیچ کس نخواند
وقتی طارمی با هیاهو و امید به اینتر پیوست، کسی فکرش را نمیکرد تنها 3 گل، همه چیزی باشد که در آلبوم خاطرات او از نراتزوری باقی بماند. یک گل در جریان بازی و ۲ گل از روی نقطه پنالتی؛ آماری که برای یک مهاجم سطح اول اروپا چیزی شبیه شوخی بود. در اینتر، فصلی که باید فرصتی برای پرواز دوباره طارمی باشد، به زنجیری بر پای او تبدیل شد. اینتر در آستانه سهگانه بود اما در آخر چیزی جز حسرت نصیب تیم و مهاجم ایرانیاش نشد.
* وقتی همه چیز علیهات میشود
شاید نقطه اوج قصه کوتاه طارمی در اینتر، همان درخشش لحظهایاش مقابل بارسلونا بود؛ جایی که درخشان ظاهر شد و برای دقایقی، لامین یامال جوان را به بند کشید اما همان جرقه کوتاه هم نتوانست آیندهاش را در جوزپهمهآتزا تضمین کند. حالا با قرار گرفتن چیوو بر نیمکت اینتر، باد مخالف بهطور کامل علیه او وزیدن گرفته. چیوو علاقهای به حفظ طارمی ندارد و مدیران اینتر هم برای خلاص شدن از حقوق سنگین ۴ میلیون یورویی او، حاضرند حتی با ۵ میلیون یورو او را بفروشند. این یعنی در باشگاهی که همه چیز بر اساس نتیجه چیده میشود، جایی برای رویاپردازی مهاجمی که در گلزنی ناکام بود، وجود ندارد.
* مقصد بعد: مه یا مهتاب؟
حالا چشمها به آینده دوخته شده؛ آیندهای که احتمالاً دیگر در ایتالیا رقم نمیخورد. از لیگ ترکیه تا انگلیس، شایعهها همه جا پرسه میزند. فولام، ناتینگهام فارست و چند تیم ترکیه در صف ایستادهاند. پیشنهادهایی که شاید نه درخشان اما برای بازیکنی که دنبال فرصت بازی پیش از جامجهانی است، کافی به نظر میرسد. یک مهاجم در آستانه جام جهانی، باید در ترکیب اصلی بدرخشد، نه روی نیمکتهای سرد.
* جام جهانی ۲۰۲۶؛ آخرین قطار
قطار جامجهانی ایستگاه بعد این قصه است. طارمی میداند زمان زیادی برای بازگشت به فرم ایدهآل ندارد. او باید در تیمی بازی کند که هر هفته در ترکیب اصلی باشد و پا به توپ شود. شاید لیگ عربستان هم یک گزینه باشد اما او همچنان اروپا را ترجیح میدهد. فوتبال اروپا، حتی لیگهای میانی، برای او جذابتر از هر پیشنهاد پرزرقوبرق دیگری است. او نمیخواهد به مسیر بازیکنانی بپیوندد که در ازای پول، افت بازیشان را به جان خریدهاند.
* خداحافظی با رؤیا
روزی که طارمی وارد جوزپه مهآتزا شد، پر از اعتمادبهنفس بود و شوقی کودکانه برای فتح قلههای جدید داشت اما حالا، با ساکی در دست و چشمانی پر از حسرت، آماده خداحافظی است. قصه او با اینتر، قصهای بود که هیچکس نمیخواست اینگونه تمام شود اما شد. قصهای که به ما یادآوری کرد در فوتبال، هر که باشی، اگر گل نزنی، اگر در لحظههای بزرگ ندرخشی، در نهایت نمیمانی، بلکه خارج میشوی.
* پایان یک مسیر، شروع یک سفر
در فوتبال، پایان همیشه به معنای سقوط نیست. شاید این خداحافظی تلخ، سرآغاز سفر تازهای باشد؛ سفری که شاید دوباره طارمی را به اوج برساند. او هنوز شانس دارد، نفس دارد و شوق بازی. حالا باید دید این قصه در کدام زمین، با کدام پیراهن و کدام هوادار، ادامه پیدا میکند. قصهای که این بار، خودش باید آن را بنویسد، بدون توقع از هیچ کس.