19/تير/1404
|
14:24
۲۲:۴۰
۱۴۰۴/۰۴/۱۸
بررسی لیست فوتبالیست‌هایی که هنوز تکلیف‌شان برای فصل بعد مشخص نشده است

بی‌مشتری

مهدی مرسلی: این روزها، نقل‌وانتقالات فوتبال ایران شبیه یک فیلم نفسگیر است. ستاره‌هایی که زمانی قهرمان پوسترها بودند، حالا در گیرودار وعده‌ها و شایعه‌ها دست‌وپا می‌زنند. تیم‌ها با سرعت برق‌آسا تمرینات پیش‌فصل را شروع کرده‌اند اما بعضی اسامی بزرگ هنوز معلق میان ماندن یا رفتنند و هواداران هر روز چشم‌انتظار یک «خبر قطعی» هستند.
* حبیبی‌نژاد؛ بازیچه یا برگ برنده؟
هادی حبیبی‌نژاد، مرد همه‌کاره اردکان، حالا نقش اول تئاتر نقل‌وانتقالات را بازی می‌کند. او که فصل گذشته در چادرملو مثل یک مهندس، زمین بازی را طراحی می‌کرد، حالا میان ۳ غول - استقلال، سپاهان و تراکتور - تقسیم شده است. یک روز خبر می‌آید «کار تمام شد» و روز بعد، یک تیم دیگر وارد گود می‌شود. حبیبی‌نژاد که تجربه شاگردی اسکوچیچ را هم دارد، هر روز در حال سبک‌ سنگین کردن پیشنهادهاست. انگار هر حرکتش شبیه یک مات شطرنج است که ممکن است کل صفحه را زیر و رو کند.
* اسدی؛ وداع تلخ با روزهای طلایی
رضا اسدی، همان هافبک سرسخت و محبوب سپاهانی‌ها، حالا با یک چمدان خاطره آماده پرواز است. او که زمانی در اوج بود و برای جذبش باشگاه‌ها سر و دست می‌شکستند، به‌ مرور در حاشیه غرق و از سپاهان رفتنی شد. این روزها نه از تیم‌های بزرگ خبری هست و نه از پیشنهاد جذاب داخلی. مقصد احتمالی؟ لیگ‌های متوسطی مثل کویت و یونان. برای مردی که همیشه به دنبال قهرمانی بود، این انتخاب، شاید تلخ‌ترین پایان ممکن باشد. در آستانه ۳۰ سالگی، او آماده است راهی سفر بی‌بازگشت شود؛ شاید آخرین شانس برای احیای خودش.
* آل‌کثیر؛ جنگجوی بی‌پناه
عیسی آل‌کثیر، مهاجم بازی‌های سخت و شب‌های بزرگ، حالا بیرون از لیست سرخ‌هاست. رفتن کارتال و آمدن هاشمیان هم چیزی را برای او تغییر نداد. در ۳۵ سالگی، عیسی باید با خودش کنار بیاید: یا بازی در تیم‌های میانه جدولی یا وداع رسمی با فوتبال. او در تنهایی، مشغول تمرینات شخصی است، در انتظار یک پیشنهاد دقیقه نودی. مردی که همیشه آماده بود تا در حساس‌ترین صحنه‌ها بدرخشد، حالا در تاریکی تمرینات خصوصی، شاید آخرین مبارزه عمرش را انجام می‌دهد.
* غندی‌پور؛ رؤیا یا واقعیت؟
رضا غندی‌پور، جوان خوش‌چهره پیکان، یکی از بزرگ‌ترین شگفتی‌های فصل قبل بود. او بعد از دوران خدمت، دوباره به پیکان برگشت ولی انگار دلش برای لیگ‌های اروپایی پر می‌زند. لوهاور فرانسه و دینامو ماخاچ‌قلعه روسیه، جدی‌ترین مشتریان او هستند. استقلال هم می‌خواهد به سبک خودش او را در تهران نگه دارد اما به نظر می‌رسد وی بیشتر از بوی چمن تختی تهران، عاشق مه زمین‌های فرانسه یا سرمای روسیه است. او می‌خواهد ثابت کند فوتبال ایران فقط در قاب داخلی خلاصه نمی‌شود. شاید بزودی عکسش در یک روزنامه فرانسوی، زیر تیتر «پدیده ایرانی» منتشر شود.
* بقیه در صف انتظار؛ پایان نامعلوم
علاوه بر این چهره‌های پرسروصدا، نام‌های دیگری هم در صف بلاتکلیفی‌اند. فرشید اسماعیلی، داریوش شجاعیان، آرشا شکوری، هادی محمدی و چند بازیکن دیگر، هر روز با یک تیتر جدید و یک تیم تازه معرفی می‌شوند. اسماعیلی هنوز همان نابغه خاموش است، شجاعیان با خاطرات مصدومیت‌های پی‌درپی می‌جنگد، شکوری در سایه‌ای ساکت و مرموز مانده و محمدی هر روز در رادار یک تیم تازه دیده می‌شود. این اسامی شاید کمتر از غندی‌پور یا عیسی خبرساز باشند ولی هر کدام یک بخش از پازل پیچیده این تابستانند.
امسال، نقل‌وانتقالات بیشتر از هر زمان دیگری شبیه یک حراجی شلوغ است. وعده‌های ده‌ها میلیاردی، آپشن‌های عجیب، شرط و شروط‌ غیرفوتبالی و چک‌های پرحاشیه، فوتبال ایران را از یک رقابت ورزشی به یک بازار پرسروصدا تبدیل کرده.
در این بازار شلوغ، هوادار بیش از همه ضربه می‌خورد. او هر روز با اشتیاق، گوشی به دست، دنبال یک خبر خوش می‌گردد اما در آخر شب فقط فهرستی از شایعه و شاید و اگر، نصیبش می‌شود.
این فصل، بی‌سرانجام است؛ فصلی که ستاره‌ها در مه پیشنهادها گم شده‌اند و هر لحظه ممکن است یکی غیب و دیگری از خاکستر بلند شود. در این گرداب، شاید فقط عشق هوادار، بی‌هیاهو و بی‌ریا، پابرجا بماند.

***
رقابت سنگین ایرانی‌ها برای شکار ستاره آسیایی
دوئل در تاشکند

بازار نقل‌وانتقالات فوتبال ایران هر روز داغ‌تر از قبل می‌شود. این روزها هر شایعه‌ای ممکن است تا غروب همان روز به یک قرارداد واقعی تبدیل شود. حالا نوبت به یکی از ستاره‌های چشم‌بادامی رسیده؛ اودیلجون خامروبکف، هافبک ملی‌پوش ازبک که ۲ غول پرهوادار ایران، استقلال و تراکتور، او را زیر ذره‌بین گرفته‌اند.
* مرد ۱۰۰۰ نبرد
خامروبکف بازیکنی نیست که اسمش فقط روی کاغذ قشنگ باشد. این هافبک ۲۹ ساله که سال‌ها در فوتبال ازبکستان نفس کشیده، تجربه‌ای به وسعت تمام زمین دارد. او سابقه بازی در نسف قارشی، پاختاکور (۲ مقطع)، الاهلی امارات و نوبهار را در کارنامه‌اش ثبت کرده و حالا در بنیادکار توپ می‌زند و قراردادش تا پایان ۲۶-۲۰۲۵ اعتبار دارد. این بازیکن ۶۲ بازی ملی برای ازبکستان انجام داده و در جام ملت‌های ۲۰۲۳ آسیا، تنها گل ملی‌اش را وارد دروازه قطر کرد تا نامش در تاریخ ثبت شود. افتخارات او فقط محدود به بازی ملی نیست. در مجموع، ۶ جام قهرمانی در لیگ ازبکستان و ۲ جام دیگر در امارات، روی طاقچه افتخارات او جا خوش کرده‌اند. سال ۲۰۱۸، وقتی ازبکستان قهرمان زیر ۲۳ سال آسیا شد، او لقب MVP (ارزشمندترین بازیکن) را ربود و نامش را طلایی کرد.
* تراکتور؛ جانشینی به سبک دفاع
باشگاه تراکتور تبریز همیشه عاشق بازیکنان پرتلاش و فیزیکی بوده. حالا با جدی شدن احتمال جدایی ریکاردو آلوز، نگاه‌ها به سمت خامروبکف چرخیده است. ریکی، ستاره پرتغالی، یک مهره هجومی خوش‌ذوق بود اما خامروبکف در قلب میدان، بیشتر یک صخره است تا یک نقاش. سبک بازی او یادآور روزهایی است که ایگور پوستونسکی با توپ و زمین بازی می‌کرد.
مدیران تراکتور می‌خواهند در صورت جدایی آلوز، بدون اتلاف وقت، کمربند میانی را محکم کنند. آنها خوب می‌دانند لیگ امسال بشدت فیزیکی و فرسایشی خواهد بود و بدون یک هافبک تدافعی مطمئن، قافیه را خیلی زود به رقبا می‌بازند.
* استقلال؛ نقشه دوم آبی‌ها
در اردوگاه آبی‌ها، داستان کمی متفاوت است. استقلال بعد از تجربه موفق با ۲ بازیکن ازبک، حالا چشم به سومین ستاره این کشور دوخته. البته اولویت آنها، علی کریمی است؛ همان هافبک ملی‌پوش ایرانی که در کایسری‌اسپور توپ می‌زند اما اگر مذاکره با کریمی به بن‌بست برسد، بلافاصله سراغ خامروبکف می‌روند. استقلال برای برگشتن به صدر، نیاز به یک هافبک قدرتی و باهوش دارد تا بتواند ضرباهنگ بازی را تنظیم کند و درگیری‌های میانه میدان را ببرد. خامروبکف دقیقاً همان بازیکنی است که می‌تواند مثل یک ژنرال، خط میانی استقلال را مدیریت کند و اجازه ندهد هیچ مهاجمی به راحتی از سد آن عبور کند.
* انتخاب سرنوشت‌ساز
برای خامروبکف، پیشنهادها از ایران یک دوراهی جدی است؛ ماندن در بنیادکار یا ورود به لیگ پرهیجان ایران، آن هم با پیراهن قرمز تبریز یا آبی تهران. از یک طرف، تراکتور با جو پرشور و هواداران خستگی‌ناپذیر و از طرف دیگر استقلال، با تاریخچه سنگین و عطش همیشگی برای قهرمانی.
هافبک ازبک می‌داند ورود به ایران، یعنی قرار گرفتن در کانون توجه میلیون‌ها هوادار و رسانه‌هایی که هر حرکتش را زیر ذره‌بین می‌برند. او برای حضور در لیگ برتر، باید هم از نظر ذهنی آماده باشد و هم از نظر بدنی در اوج بماند.
* جنگ رسانه‌ای و پشت‌ پرده
در همین حال، مدیران ۲ باشگاه ایرانی پشت‌ پرده در حال رایزنی و حتی بالا بردن رقم پیشنهادها هستند. جنگی پنهان میان تراکتور و استقلال آغاز شده تا شاید در آخر، نام خامروبکف روی شناسنامه یکی از این ۲ تیم بخورد. بازیکنی که در ازبکستان یک قهرمان محسوب می‌شود، حالا قرار است یکی از داغ‌ترین برگ‌های پرونده‌ نقل‌وانتقالات فوتبال ایران را رقم بزند. امسال نقل‌وانتقالات فقط خرید و فروش بازیکن نیست؛ یک میدان جنگ واقعی است. هر باشگاه سعی می‌کند مهره طلایی خودش را به دست بیاورد تا بعداً در زمین بازی، حریف را کیش و مات کند. خامروبکف هم حالا به شطرنجی‌ترین قطعه این جدول تبدیل شده است.
این داستان، تازه شروع شده و معلوم نیست برنده نهایی این دوئل ازبکی چه تیمی خواهد بود. هواداران هم، هر صبح با هیجان شایعات جدید را می‌خوانند و هر شب خواب ستاره‌ای را می‌بینند که شاید فردا با پیراهن تیم محبوب‌شان عکس بگیرد.

ارسال نظر