19/تير/1404
|
02:33
۲۲:۵۱
۱۴۰۴/۰۴/۱۸

دور افتخار

رها شد یکی تیر از تیربار
و چرخی زد و رفت با افتخار
هدف کرد و با سرعت نور زد
درآورد از قوم صهیون دمار
چنان زد که اوضاع‌شان شد سگی!
سگی که همیشه جری بود و هار
برای نجات از دل منجلاب
به ناگاه شد ملتمس، پاچه‌خوار!
که حاجی بیا و ترحم نما
و آتش‌بسی ده به این وضع زار
به قرآن پشیمانم از کرده‌ام
غلط کردم آقا! غلط! NO به WAR!
چنین پاسخ آمد ز ایران‌زمین
به صوتی جلی و پر از اقتدار:
نه اینجاست جولانگهت ای مگس 
که در لحظه خواهی شد اینجا شکار
برای تو پیچیده‌ام نسخه‌ای
که دیگر نباشی چنین در فشار
بخور صبح و شب تندر و قدر و رعد 
و سجیل و فاتح به وقت ناهار
میان وعده زلزال و خیبرشکن
و عصرانه هم موشک ذوالفقار
نوشتیم با رد موشک چنین
بماند برای همه یادگار:
زدی ضربتی، ضربتی نوش کن
و بعدش بدو گم شو زود الفرار!

ارسال نظر
پربیننده