پازل کارگر و کارفرما
گروه اقتصادی: در شرایط حساس کنونی که برخی واحدهای اقتصادی با استناد به بهانههایی مانند جنگ، تحریمها یا نوسانات بازار به دنبال تعدیل نیروی انسانی هستند، حمایت از حقوق کارگران به مسالهای حیاتی تبدیل شده است. متأسفانه برخی کارفرمایان از این شرایط سوءاستفاده کرده و با نقض قوانین کار، اقدام به اخراجهای غیرقانونی یا عدم پرداخت مزایای پایان کار میکنند. این نوشتار با بررسی جامع قوانین مربوط به قطع زودهنگام قراردادهای کار، تلاش میکند راهنمایی روشن برای کارگران و کارفرمایان ارائه دهد و بر ضرورت آگاهی از حقوق قانونی در این زمینه تأکید کند.
در شرایط کنونی اقتصاد ایران که حرکت به سمت تولید ملی و خودکفایی به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است، حفظ و حمایت از نیروی کار متخصص بویژه در صنایع دارای پیچیدگی فنی از اهمیت حیاتی برخوردار است. صنایعی همچون خودروسازی، پتروشیمی، فولاد، الکترونیک و تجهیزات پزشکی که ستون فقرات اقتصاد مقاومتی محسوب میشوند، بدون وجود نیروی کار فنی دارای امنیت شغلی و انگیزه کافی، قادر به حفظ استانداردهای کیفی و کمی تولید نخواهند بود.
نیروی کار متخصص در این صنایع دارای ارزش اقتصادی منحصر به فردی است. یک تکنیسین مجرب در صنعت خودرو ممکن است به ۳ تا ۵ سال زمان نیاز داشته باشد تا به سطح مطلوبی از مهارتهای عملیاتی و فنی دست یابد. از دست دادن چنین نیروهایی نهتنها به معنای کاهش فوری بهرهوری است، بلکه هزینههای سنگین آموزش نیروی جایگزین را نیز به بنگاهها تحمیل میکند. مطالعات نشان میدهد جایگزینی یک تکنسین ماهر در صنایع پیچیده ممکن است تا ۲۰۰ درصد حقوق سالانه او برای بنگاه هزینه دربرداشته باشد. این در حالی است که دانش فنی انباشته شده این نیروها که حاصل سالها تجربه عملی است، به سادگی قابل جایگزینی نیست.
در این زمینه، طراحی قراردادهای کاری هوشمندانه میتواند نقش تعیینکنندهای ایفا کند. این قراردادها باید شامل مولفههای کلیدی زیر باشند:
- حقوق و مزایای رقابتی با در نظر گرفتن بیمههای تکمیلی، پاداشهای عملکردی و امکان آموزشهای تخصصی
- تضمینهای امنیت شغلی با شفافسازی شرایط خاتمه قرارداد
- برنامههای رشد حرفهای و مسیر پیشرفت شغلی
- استانداردهای ایمنی کار و تجهیزات حفاظت فردی.
ناامنی شغلی در این صنایع پیامدهای زیانباری دارد که مستقیماً بر کیفیت تولید تأثیر میگذارد:
- کاهش ۳۰ تا ۴۰ درصدی بهرهوری نیروی کار
- افزایش خطاهای عملیاتی تا ۲۵ درصد
- اختلال در انتقال دانش فنی بین نسلهای مختلف کارکنان
- کاهش حس تعلق سازمانی و افت کیفیت محصولات.
تجربیات موفق جهانی در این حوزه بسیار آموزنده است. سیستم «آموزش دوگانه» آلمان نشان داده تکنسینهای دارای امنیت شغلی تا ۴۰ درصد بهرهوری بیشتر دارند. در صنایع خودروسازی این کشور، قراردادهای جمعی موجب کاهش ۷۰درصدی نرخ ترک کار میشود.
در نهایت باید تأکید کرد حمایت قراردادی از نیروی کار متخصص، سرمایهگذاری هوشمندانهای است که منافع همه ذینفعان را تأمین میکند. در شرایط کنونی، صنایع فنی کشور بدون حفظ نیروهای ماهر خود نمیتوانند به تولید پایدار دست یابند. قراردادهای منصفانه و برنامههای توسعه شغلی نهتنها حقوق کارگران را تضمین میکند، بلکه کیفیت تولید و رقابتپذیری صنایع را در بازارهای داخلی و بینالمللی ارتقا میدهد. آینده صنعت ایران در گرو سرمایهگذاری بر نیروی انسانی متخصص و ایجاد پیوند مستحکم بین امنیت شغلی و کیفیت تولید است.
موضوع قطع همکاری کارگر پیش از پایان مدت قرارداد، یکی از چالشبرانگیزترین مسائل در روابط کاری محسوب میشود که هم برای کارگر و هم برای کارفرما پیامدهای مالی و حقوقی قابل توجهی دارد. در نظام حقوقی ایران، قراردادهای کار عمدتاً به ۲ دسته مدتدار (موقت) و دائم (نامحدود) تقسیم میشوند. در قراردادهای مدتدار، تاریخ دقیق پایان همکاری مشخص است و خروج زودهنگام کارگر بدون دلیل موجه، نقض صریح قرارداد محسوب میشود.
بر اساس قانون کار، کارگری که بدون دلیل موجه قبل از پایان قرارداد اقدام به ترک کار کند، ممکن است با پیامدهای سنگینی روبهرو شود. از جمله این پیامدها میتوان به مسؤولیت پرداخت خسارت اشاره کرد که معمولا معادل دستمزد دوره باقیمانده قرارداد است. همچنین کارگر موظف است حداقل ۳۰ روز قبل از ترک کار، کارفرما را مطلع سازد تا امکان جایگزینی نیروی جدید فراهم شود. عدم رعایت این مهلت میتواند به جریمههای اضافه منجر شود.
با این حال، قانون برای موارد خاصی استثنا قائل شده است. اگر کارفرما به تعهدات خود عمل نکند (مانند عدم پرداخت بهموقع حقوق یا ایجاد محیط کاری ناامن)، یا اگر کارگر به دلایل موجهی مانند بیماری طولانیمدت، تغییر اجبار محل سکونت یا شرایط اضطراری دیگر نتواند به کار ادامه دهد، قطع همکاری بدون جریمه امکانپذیر است.
یکی از مهمترین نکاتی که کارگران باید به آن توجه کنند، مساله دریافت مزایای پایان کار است. برخلاف تصور رایج، حتی کارگرانی که کمتر از یک سال سابقه کار دارند یا قراردادشان زودتر از موعد به پایان رسیده است، مستحق دریافت این مزایا هستند. مزایای پایان کار شامل مواردی مانند سنوات (به مأخذ هر سال یک ماه آخرین حقوق)، عیدی و پاداش و حقوق مرخصی استفادهنشده میشود.
متأسفانه برخی کارفرمایان با استناد به تبصرههای قدیمیتر قانون کار، سعی میکنند از پرداخت این مزایا شانه خالی کنند اما با اصلاحات قانونی انجامشده در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۹۴، شرط یک سال سابقه کار برای دریافت سنوات حذف شده و تمام کارگران – صرفنظر از مدت قرارداد یا نحوه خاتمه آن - حق دریافت این مزایا را دارند.
در شرایطی که بهانههای مختلفی مانند جنگ یا بحرانهای اقتصادی دستاویزی برای نقض حقوق کارگران شده است، آگاهی از قوانین کار بهترین سلاح برای دفاع از این حقوق محسوب میشود. کارگران باید بدانند که حتی در صورت قطع زودهنگام قرارداد (به شرط موجه بودن دلایل)، حق دریافت مزایای پایان کار را دارند. از سوی دیگر، کارفرمایان نیز باید توجه داشته باشند که رعایت قانون نهتنها از بروز اختلافات جلوگیری میکند، بلکه به ایجاد محیط کاری سالم و پایدار کمک میکند.
تشکلهای کارگری، اتحادیهها و نهادهای نظارتی مانند ادارات کار نقش کلیدی در حمایت از حقوق کارگران ایفا میکنند. در این برهه حساس، همبستگی و آگاهی جمعی میتواند مانع سوءاستفاده از شرایط بحرانی شود و تعادل را در روابط کارگر و کارفرما حفظ کند. دفاع از حقوق کارگران تنها یک مساله حقوقی نیست، بلکه پاسداشت کرامت انسانی و تضمین عدالت اجتماعی در جامعه است.
* تولید پایدار و حقوق کارگران
در شرایط حساس کنونی اقتصاد ایران که با تحریمها، نوسانات ارزی و محدودیتهای بینالمللی مواجه است، حرکت بنگاههای اقتصادی به سمت افزایش تولید و بهرهوری تبدیل به یک ضرورت انکارناپذیر شده است اما این مسیر رشد و توسعه تنها زمانی به تعادل و پایداری واقعی میرسد که همراه با حفظ حقوق و کرامت نیروی کار باشد. تجربه جهانی به وضوح نشان داده است موفقترین اقتصادها آنهایی هستند که نیروی انسانی را به عنوان ارزشمندترین سرمایه سازمانی خود میشناسند.
افزایش تولید داخلی در شرایط بحران باید با نگاهی همهجانبه و بلندمدت انجام شود. این مهم تنها از طریق ارتقای فناوری، بهینهسازی فرآیندها و مهمتر از همه، حفظ و توسعه نیروی انسانی متخصص محقق میشود. کارگران با انگیزه و دارای امنیت شغلی، بهرهوری بسیار بالاتری داشته و کیفیت تولید را ارتقا میدهند. برعکس، کاهش بیرویه نیروی کار و نادیده گرفتن حقوق قانونی کارگران، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت منافع مالی محدودی داشته باشد اما در بلندمدت به کیفیت و کمیت تولید آسیب جدی وارد میکند.
برای ایجاد تعادل بین افزایش تولید و حفظ حقوق کارگران، راهکارهای عملی متعددی وجود دارد. ایجاد سیستمهای مشارکتی که کارگران را در سود بنگاه سهیم میکند، سرمایهگذاری روی آموزش مستمر و ارتقای مهارتهای نیروی کار، طراحی شیفتهای کاری هوشمند با در نظر گرفتن سلامت کارگران و ایجاد کانالهای ارتباطی مؤثر بین مدیریت و کارگران از جمله این راهکارهاست. در سطح کلان، دولت میتواند با اعطای تسهیلات ویژه به بنگاههای پیشرو در حفظ اشتغال، ایجاد نظام پایش و ارزیابی تعدیل نیروی انسانی و توسعه بیمههای بیکاری و برنامههای بازآموزی، به ایجاد این تعادل حیاتی کمک کند.
تجربههای موفق جهانی در بحرانهای اقتصادی، بویژه در کشورهایی مانند آلمان و ژاپن، نشان داده است برنامههایی مانند کارورزی و بازآموزی شغلی، کاهش ساعات کار به جای اخراج و مشارکت سهجانبه دولت، کارفرما و اتحادیهها، میتواند هم تولید را حفظ کند و هم از حقوق کارگران دفاع کند. این الگوها با بومیسازی و تطبیق با شرایط خاص ایران میتواند راهگشای مشکلات فعلی باشد.
در پایان باید تأکید کرد اقتصاد ایران در مرحلهای حساس قرار دارد که هم نیازمند جهش تولید است و هم باید از حقوق کارگران به عنوان ستونهای اصلی تولید دفاع کند. همکاری سهجانبه بین دولت، کارفرمایان و تشکلهای کارگری میتواند به خلق الگویی بومی برای توسعه اقتصادی منجر شود. به یاد داشته باشیم اقتصاد قوی نیازمند صنعت قوی است و صنعت قوی بدون نیروی کار قدرتمند و دارای حقوق تضمینشده معنا ندارد. آینده اقتصاد ایران در گرو همین تعادل هوشمندانه بین افزایش تولید و حفظ حقوق کارگری است.