21/تير/1404
|
11:56
۲۲:۲۹
۱۴۰۴/۰۴/۲۰
تحولات جنگ 12 روزه بار دیگر پوچ بودن ادعای عدم نیاز کشور به قدرت نظامی را آشکار کرد

وقتی مو‌ حرف آخر را زد

جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران بار دیگر این حقیقت را آشکار کرد که در دنیای پرآشوب امروز، نه قواعد بین‌الملل، بلکه قدرت حرف اول را می‌زند و قدرت نظامی یک کشور، نقشی تعیین‌کننده در حفظ استقلال، تمامیت ارضی و عزت ملی آن ایفا می‌کند. این جنگ نشان داد مذاکره و گفت‌وگو، هرچند در دیپلماسی جایگاه خود را دارد اما بدون پشتوانه قدرت نظامی، نمی‌تواند ضامن امنیت یک ملت در برابر تهدیدات خارجی باشد. ایران به لطف توانمندی‌های موشکی خود، توانست برابر حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونی و آمریکا ایستادگی کند. اگر این توان دفاعی نبود، شاید امروز شاهد تحقق سناریوهای تجزیه ایران یا تحمیل خواسته‌های دشمنان بر ملت ایران بودیم. تجربه جنگ 12 روزه، خط بطلانی بر دیدگاه‌هایی کشید که در سال‌های گذشته، با ساده‌انگاری یا خوش‌خیالی، بر کنار گذاشتن توان نظامی کشور تأکید داشتند. 
موشک‌های نقطه‌زن و دوربرد ایران که در سال‌های اخیر به لطف تلاش‌های دانشمندان داخلی به سطحی بی‌نظیر از دقت و قدرت رسیده‌اند، عاملی کلیدی در این نبرد بودند. این توانمندی، در کنار هشیاری و اتحاد ملی نه‌تنها از عملی شدن نقشه‌های از پیش طراحی‌شده برای ایران جلوگیری کرد، بلکه پیامی روشن به رژیم اشغالگر و حتی آمریکا ارسال کرد: هرگونه تجاوز به خاک ایران، با پاسخی قاطع و کوبنده مواجه خواهد شد. به عبارت ساده، جنگ 12 روزه نشان داد در جهانی که منطق زور حاکم است، تنها زبان قدرت است که می‌تواند بقا و موجودیت یک کشور را تضمین کند.
در مقابل این واقعیت، برخی دیدگاه‌های داخلی در سال‌های گذشته مسیری خطرناک را ترویج می‌کردند که می‌توانست ایران را در برابر تهدیدات خارجی خلع سلاح کند. این تفکرات، که عمدتاً در دولت حسن روحانی مطرح می‌شد، بر این باور بود ایران می‌تواند با کاهش توان نظامی خود و تمرکز صرف بر دیپلماسی، به پیشرفت دست یابد. دیدگاه‌هایی که با واقعیت‌های ژئوپلیتیک منطقه و جهان همخوانی نداشت.
مرحوم ‌رفسنجانی، بویژه در سال‌های ریاست‌جمهوری حسن روحانی، بارها از الگوی ژاپن به ‌عنوان مدلی برای توسعه ایران سخن گفت. او معتقد بود ژاپن پس از جنگ دوم جهانی با کنار گذاشتن توان نظامی و تمرکز بر اقتصاد و فناوری، به یکی از قدرت‌های اقتصادی جهان تبدیل شد. این دیدگاه، هرچند در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسید اما 2 اشکال اساسی داشت: اول، ژاپن پس از جنگ دوم جهانی تحت اشغال آمریکا قرار گرفت و امنیت آن به ‌طور کامل به چتر دفاعی ایالات متحده وابسته شد. این کشور در سایه حمایت نظامی آمریکا و پذیرش محدودیت‌های سیاسی و نظامی، توانست بر توسعه اقتصادی تمرکز کند. اما ایران در منطقه‌ای پرتنش قرار دارد که دشمنانی مانند رژیم صهیونیستی، با حمایت آمریکا، به ‌طور مداوم علیه آن توطئه می‌کنند. شاید مرحوم رفسنجانی متوجه نبود اما واگذاری امنیت ایران به قدرت‌های خارجی، به ‌معنای تسلیم در برابر زیاده‌خواهی‌های آنها و از دست دادن استقلال ملی بود.
دوم، ژاپن از نظر تاریخی و فرهنگی با ایران تفاوت‌های عمیقی دارد. ایران با تاریخ چند هزار ساله و موقعیت استراتژیک خود، نمی‌تواند نقش یک کشور حاشیه‌ای را بپذیرد. ایران همواره هدفی برای قدرت‌های استعماری بوده و تنها با تکیه بر توان داخلی توانسته استقلال خود را حفظ کند؛ موضوع مهمی که جایی در تفکرات جریان غربگرای کشور ندارد. ضمن اینکه ایران برخلاف ژاپن در یک موقعیت استراتژیک در غرب آسیا قرار دارد و آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی قطعا چشم طمع به آن دارند.
این تفکر در دولت روحانی بروز و ظهور قابل توجهی داشت و حتی در برخی موارد به شکلی صریح‌تر مطرح شد. توئیت مشهور آقای رفسنجانی که نوشته بود «دنیای فردا دنیای گفتمان‌هاست، نه موشک‌ها»، نمود عینی این تفکر بود که البته با واکنش قاطع رهبر انقلاب اسلامی مواجه شد؛ زمانی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این انگاره غیرواقعی، تاکید کردند این اظهارات یا از روی ناآگاهی است یا خیانت.
در کنار ‌رفسنجانی، برخی مقامات دولت‌های یازدهم و دوازدهم تلاش کردند توان موشکی ایران را به ‌عنوان مانعی برای توافقات بین‌المللی(برجام) جلوه دهند. آنها معتقد بودند نمایش توانمندی و قدرت موشکی ایران باعث نگرانی قدرت‌های غربی و کاهش احتمال موفقیت مذاکرات می‌شود!
این دیدگاه به‌گونه‌ای بود که گویی ایران باید برای جلب رضایت غرب، از مهم‌ترین ابزار دفاعی خود دست بکشد؛ رویکردی که نه‌تنها ساده‌لوحانه بود، بلکه خطرناک نیز به نظر می‌رسید. تجربیات تاریخی نشان داده قدرت‌های غرب، بویژه آمریکا، به تعهدات خود در مذاکرات پایبند نبوده‌اند. خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، به‌رغم پایبندی کامل ایران به این توافق، نمونه‌ای روشن از این واقعیت است. اگر ایران در آن مقطع توان موشکی خود را تضعیف کرده بود، هیچ تضمینی وجود نداشت که در جنگ اخیر اسرائیل علیه کشورمان، موجودیتی از ایران باقی بماند.
در برابر این دیدگاه‌های تسلیم‌طلبانه، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با درایت و دوراندیشی بر حفظ و تقویت توان دفاعی ایران تأکید دارند. ایشان بارها هشدار دادند دشمنان ایران به‌ دنبال خلع سلاح کشور هستند تا بتوانند خواسته‌های خود را بر ملت ایران تحمیل کنند.
تأکید رهبر انقلاب بر توسعه برنامه موشکی که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بیش از هر زمان دیگری به چشم آمد، به ‌عنوان یکی از ارکان اصلی حفظ استقلال ایران، امروز به ثمر نشسته است. در جنگ اخیر، موشک‌های بالستیک ایران، از جمله موشک‌های سری «خیبرشکن»، «خرمشهر» و موشک هایپرسونیک فتاح، بارها در پاسخ به حملات رژیم، تمام نقاط سرزمین‌ اشغالی را مورد اصابت موفق قرار دادند به ‌طوری که هم محافل صهیونیستی و هم رسانه‌ها و تحلیلگران غربی معتقدند برخورداری ایران از توانمندی موشکی و اصابت مخرب این موشک‌ها به اسرائیل، رژیم را وادار به توقف جنگ کرد.
جنگ ۱۲ روزه، در کنار تلخی‌هایی که برای مردم ایران رقم زد، درس‌های مهمی هم به همراه داشت. این جنگ نشان داد در جهانی که همچنان منطق زور تعیین‌کننده است، تنها راه حفظ استقلال و امنیت، نه کنار گذاشتن قدرت نظامی، بلکه تقویت بنیه دفاعی است. 
این تجربه همچنین نشان داد تفکری که چند سال قبل به‌ دنبال تضعیف توان دفاعی ایران بود، تا چه حد از واقعیت‌های جهانی و منطقه‌ای دور و چقدر برای آینده و امنیت ایران خطرناک بود.

ارسال نظر